What does 'typical' mean? LEARN ENGLISH with MR DUNCAN -17- #englishaddictwithmrduncan

Here is an interesting word that we often use

در اینجا یک کلمه جالب است که ما اغلب

when we are discussing the form  or attributes of a certain thing.

هنگام بحث در مورد شکل یا ویژگی های یک چیز خاص از آن استفاده می کنیم.

The most common or average occurrence

رایج ترین یا متوسط ​​ترین اتفاق

or appearance of something that is around us.

یا ظهور چیزی که در اطراف ما است.

All of the words I've just used sound complex.

تمام کلماتی که من به تازگی استفاده کرده ام پیچیده هستند.

However, they are not.

با این حال، آنها نیستند.

The attributes of something  refers to the appearance

صفات چیزی به ظاهر

or the characteristics of one particular thing.

یا خصوصیات یک چیز خاص اشاره دارد.

Something average is seen as a mixture  of what is common and apparent.

چیزی متوسط ​​به عنوان ترکیبی از آنچه رایج و ظاهر است دیده می شود.

An average thing is something you  might see often or experience commonly.

یک چیز متوسط ​​چیزی است که ممکن است اغلب ببینید یا معمولاً تجربه کنید.

Today's word that we are going  to focus on is ‘typical’.

کلمه امروزی که قرار است روی آن تمرکز کنیم «معمولی» است.

The word ‘typical’ is often  used when we are discussing

کلمه "معمولی" اغلب زمانی استفاده می شود که ما در مورد

the most frequent occurrence of  something during a particular time.

متداول ترین اتفاق در یک زمان خاص بحث می کنیم.

A common thing might be described as 'typical'.

یک چیز رایج ممکن است به عنوان "معمولی" توصیف شود.

An occurrence that happens frequently

اتفاقی که به طور مکرر

during a certain period of time  can be described as typical.

در طی یک دوره زمانی خاص اتفاق می افتد را می توان به عنوان معمول توصیف کرد.

During a certain season, you might describe the most common types of weather event as typical.

در طول یک فصل خاص، ممکن است متداول ترین انواع رویدادهای آب و هوایی را معمولی توصیف کنید.

For example, a typical English summer's day.

به عنوان مثال، یک روز معمولی تابستانی انگلیسی.

We might describe it as mild,  sunny with a gentle breeze.

ممکن است آن را ملایم، آفتابی با نسیم ملایم توصیف کنیم.

That for me is a typical English summer's day.

این برای من یک روز معمولی تابستانی انگلیسی است.

Perhaps you might be asked to  describe a typical day at work.

شاید از شما خواسته شود که یک روز معمولی در محل کار را توصیف کنید.

What normally happens during  a typical day in your job?

به طور معمول در طول یک روز معمولی در شغل شما چه اتفاقی می افتد؟

Would you say your typical day is busy?

آیا می گویید روز معمولی شما شلوغ است؟

Or maybe the work is steady?

یا شاید کار ثابت است؟

The situation that occurs frequently might be described as 'typical'.

وضعیتی که اغلب رخ می دهد ممکن است به عنوان "معمولی" توصیف شود.

How would you describe your typical evening?

شب معمولی خود را چگونه توصیف می کنید؟

In this sense, we are asking a person to describe

به این معنا، ما از یک فرد می خواهیم

what they normally do in the evening.

آنچه را که معمولاً در عصر انجام می دهد،

What is your typical evening?

توصیف کند . عصر معمولی شما چیست؟

When it comes to talking about people,

وقتی صحبت از مردم می شود،

it is much harder to use typical as a way of describing the average person.

استفاده از روش معمولی برای توصیف یک فرد معمولی بسیار سخت تر است.

People are so different from each other.

آدما خیلی با هم فرق دارن

It is hard to single out a typical person.

تشخیص یک فرد معمولی دشوار است.

There are so many varieties and characteristics

انواع و ویژگی های بسیاری

contained within the human race.

در نژاد بشر وجود دارد.

It would be hard to describe a typical person.

توصیف یک فرد معمولی دشوار است.

The phrase ‘single out’ means to point in one particular direction

عبارت "تنها" به معنای اشاره به یک جهت خاص

and choose something as an example.

و انتخاب چیزی به عنوان مثال است.

You might single out an individual for criticism.

ممکن است فردی را برای انتقاد انتخاب کنید.

Sometimes it might be unfair to describe a certain type of behaviour as typical.

گاهی اوقات ممکن است ناعادلانه باشد که نوع خاصی از رفتار را معمولی توصیف کنیم.

Sometimes it is possible to be prejudiced in one's view of a typical thing.

گاهی اوقات ممکن است در دیدگاه خود نسبت به یک چیز معمولی تعصب داشت.

We often described this as a 'stereotype'.

ما اغلب این را به عنوان یک "کلیشه" توصیف می کنیم.

We see one person behaving in a certain way,

ما می بینیم که یک فرد به شیوه ای خاص رفتار می کند،

and then we associate that behaviour with other similar people, quite often unfairly.

و سپس آن رفتار را با افراد مشابه دیگر مرتبط می کنیم، اغلب ناعادلانه.

This would be described as a stereotype.

این به عنوان یک کلیشه توصیف می شود.

The word 'type' is often used to describe something that is fixed or embedded,

کلمه "نوع" اغلب برای توصیف چیزی که ثابت یا جاسازی شده است،

normally in the form of text.

معمولاً به شکل متن استفاده می شود.

The use of the word 'typical' relates to something that appears to be common,

استفاده از کلمه "معمولی" به چیزی مربوط می شود که به نظر می رسد معمول است،

or of a regular appearance or behaviour.

یا ظاهر یا رفتاری منظم دارد.

In nature It is possible to use the word typical

در طبیعت می توان از کلمه معمولی

to describe certain types of animals and plants.

برای توصیف انواع خاصی از حیوانات و گیاهان استفاده کرد.

The appearance and abundance of something that grows is often referred to as being typical.

ظاهر و فراوانی چیزی که رشد می کند اغلب به عنوان معمولی شناخته می شود.

A typical tree, a typical  sparrow, a typical flower.

یک درخت معمولی، یک گنجشک معمولی، یک گل معمولی.

Many things in nature are fixed,

بسیاری از چیزها در طبیعت ثابت هستند

and because of that they  can be described as typical.

و به همین دلیل می توان آنها را معمولی توصیف کرد.

Something biological is constant.

چیزی بیولوژیکی ثابت است.

Each species is typical in its own environment.

هر گونه در محیط خاص خود معمولی است.

Synonyms of typical include  ‘usual’, ‘stock’, ‘ average’, 

مترادف های معمولی عبارتند از «معمول»، «سهام»، «متوسط»،

’normal’, and ‘commonplace’.

«عادی» و «معمولی».

The appearance of something that is viewed as common might also be described as 'typical'.

ظاهر چیزی که به عنوان رایج تلقی می شود ممکن است به عنوان "معمولی" نیز توصیف شود.