What does the word OBSTACLE mean? - The English Definition with Mr Duncan

Today we will look at a word that expresses the action or event

امروز به کلمه ای نگاه خواهیم کرد که بیانگر عمل یا رویدادی است

where one thing is preventing another thing from occurring.

که در آن چیزی مانع از وقوع چیز دیگری می شود.

It is a commonly used word that shows how something is being hindered or held up.

این یک کلمه رایج است که نشان می دهد چگونه چیزی مانع یا نگه داشته می شود.

Today we will look at the word ‘obstacle’.

امروز ما به کلمه "موانع" نگاه خواهیم کرد. کلمه "

Derived from the Latin words for ‘stand against’, the word ‘obstacle’ is a noun

موانع" که از کلمات لاتین "ایستادن در برابر" گرفته شده است، اسمی است

that names something that is preventing or blocking the way through.

که چیزی را نام می برد که مانع یا مسدود کننده راه است.

A thing that is in the way is an obstacle.

چیزی که سر راه است مانع است.

It is preventing the passage of something.

جلوگیری از عبور چیزی است.

The item used for blocking the way through a normally passable route, such as a road

موردی که برای مسدود کردن راه از طریق یک مسیر معمولی قابل عبور، مانند جاده

or path is an obstacle.

یا مسیر استفاده می شود، یک مانع است.

It is blocking the way through. It is causing a hold up.

راه را می بندد. باعث گیر افتادن می شود.

The thing in question is an obstacle.

موضوع مورد بحث مانع است.

A difficulty that must be overcome or something that is preventing a plan from going ahead

مشکلی که باید بر آن غلبه کرد یا چیزی که مانع از پیشبرد برنامه

can be described as an obstacle.

می شود را می توان به عنوان یک مانع توصیف کرد.

A complex situation might contain many obstacles along the way,

یک موقعیت پیچیده ممکن است دارای موانع زیادی در مسیر باشد

which must be overcome.

که باید بر آنها غلبه کرد.

An unforeseen obstacle might be waiting ahead to trip you up.

ممکن است مانعی پیش‌بینی نشده در انتظار شما باشد تا شما را به زمین بزند.

You might stumble over an obstacle, or run into one.

ممکن است از روی مانعی برخورد کنید یا با آن برخورد کنید.

This can be both literal and figurative.

این هم می تواند تحت اللفظی و هم مجازی باشد.

As a test of endurance and strength, a set of obstacles might be placed in front of someone.

به عنوان آزمونی برای استقامت و قدرت، مجموعه ای از موانع ممکن است در مقابل کسی قرار گیرد.

This is normally done so as to test an individual’s ability;

این معمولاً برای آزمایش توانایی یک فرد انجام می شود .

be it their mental dexterity, or their physical prowess.

چه مهارت ذهنی و چه توانایی جسمانی آنها .

This is normally described as a puzzle,

این معمولاً به عنوان یک پازل،

when testing the mind and an obstacle course, when testing body strength.

هنگام آزمایش ذهن و یک مسیر مانع، هنگام آزمایش قدرت بدن توصیف می شود.

A personal setback or a problem is an obstacle.

یک شکست شخصی یا یک مشکل یک مانع است.

A physical item that is preventing a clear way through is an obstacle.

یک آیتم فیزیکی که مانع از عبور واضح می شود یک مانع است.

It is something that might permanently stop what is happening,

این چیزی است که ممکن است برای همیشه جلوی اتفاقات را بگیرد

or it might be a temporary problem,

یا ممکن است یک مشکل موقتی باشد

which over time can be overcome.

که در طول زمان می توان بر آن غلبه کرد.

Many obstacles are small and generally cause only slight inconvenience,

بسیاری از موانع کوچک هستند و معمولاً فقط باعث ناراحتی جزئی می شوند،

whilst others might be life-changing obstacles

در حالی که برخی دیگر ممکن است موانعی زندگی را تغییر دهند

that require a drastic change of plan.

که نیاز به تغییر شدید برنامه دارند.

An obstacle can be described as a blockage, a hurdle, a stumbling block, an impediment,

یک مانع را می توان به عنوان یک مانع، یک مانع، یک مانع، یک مانع،

a snag, a catch, a complication, a hindrance, a barrier.

یک مانع، یک گرفتار، یک عارضه، یک مانع، یک مانع توصیف کرد.

It is in the way.

در راه است.

It is stopping you from moving forward.

این شما را از حرکت به جلو باز می دارد.

It is a hurdle that must be overcome.

مانعی است که باید بر آن غلبه کرد.

It is a hold up that must be endured.

این یک توقف است که باید تحمل کرد.

An obstacle is something that is blocking your way.

مانع چیزی است که راه شما را می بندد.

I will not get in your way any longer;

من دیگر بر سر راه شما قرار نخواهم گرفت.

I will move aside and let you carry on with your day.

من کنار می روم و به شما اجازه می دهم به روز خود ادامه دهید.

This is Mr Duncan in the birthplace of English saying,

این آقای دانکن در زادگاه این جمله انگلیسی است،

thanks for watching see you again soon and of course…

از اینکه تماشا کردید دوباره شما را به زودی می بینم متشکرم و البته...

ta ta for now.

تا تا الان.