R U Sincere or 2 FACED? - English Addict eXtra - LIVE Lesson + chat with Mr Duncan in England

It is a hot one day.

یک روز گرم است.

It's a very hot one, in fact.

در واقع خیلی داغ است.

Hello, everyone. Welcome.

سلام به همه خوش آمدی.

We are together once more, joining hands across the world

ما یک بار دیگر با هم هستیم و در یک روز بسیار گرم در سراسر جهان دست به دست هم

on a very hot day.

می دهیم.

I'm just wondering how many times I'm going to say that today is a hot day.

من فقط به این فکر می کنم که چند بار می خواهم بگویم امروز یک روز گرم است.

It might be quite a few times. In fact.

ممکن است چند بار باشد. در حقیقت.

Hello. Here we go. We are back together once more.

سلام. در اینجا ما می رویم. ما یک بار دیگر با هم برگشتیم.

Live is live can be from the birthplace of the English language.

Live is live می تواند از زادگاه زبان انگلیسی باشد.

Thank you for joining me.

از این که من را همراهی میکنید متشکرم.

Yes, of course we are coming to you live and direct

بله، مطمئناً ما به صورت زنده و مستقیم

from the birthplace of the English language, which just happens to be.

از زادگاه زبان انگلیسی که اتفاقاً چنین است، به سراغ شما می آییم.

Oh, my goodness. I can't believe it.

اوه خدای من. من نمی توانم آن را باور کنم.

It's England.

انگلستان است.

Hi. Howdy. Howdy. Ho ho!

سلام. سلام. سلام. هو هو!

Do you like that?

آن را دوست داری؟

That's my new catchphrase.

این عبارت جدید من است.

Do you like my new catchphrase? Is it good?

آیا عبارت جدید من را دوست دارید؟ خوب است؟

No. Okay, then I will stick with the old one.

نه. باشه، پس من به قدیمی می مانم.

Hi, everybody.

سلام به همه.

This is Mr. Duncan in England.

این آقای دانکن در انگلیس است.

How are you today?

امروز چطوری؟

Are you okay?

حالت خوبه؟

I hope so.

Are you feeling good today? Are you feeling happy?

امیدوارم.

آیا امروز احساس خوبی دارید؟ آیا احساس خوشبختی می کنید؟

I hope you are feeling good and happy on this August day.

امیدوارم در این روز مرداد حال خوبی داشته باشید و شاد باشید .

I'm going to say it again because I've just said it twice.

بازم میگم چون دوبار گفتم

I'm going to say it one more time and then maybe a few more times after that.

من می خواهم آن را یک بار دیگر بگویم و بعد از آن شاید چند بار دیگر.

It's hot. We have a hot wants day.

گرمه. ما روز گرمی داریم.

It is now 29 Celsius outside.

اکنون دمای بیرون 29 درجه سانتیگراد است.

A glorious August day, I have to say.

باید بگویم یک روز باشکوه آگوست.

We are having the most amazing weather.

ما شگفت انگیزترین آب و هوا را داریم.

If you are watching in Europe at the moment, you are probably

اگر در حال حاضر در اروپا تماشا می کنید ، احتمالاً

I think you will be having the same temperatures as well.

فکر می کنم دماهای مشابهی را خواهید داشت.

I have a strange feeling you will be.

حس عجیبی دارم که خواهی شد

My name is Duncan.

اسم من دانکن است.

I talk about English.

من در مورد انگلیسی صحبت می کنم.

You might say that I am one of those up there, an English addict.

شاید بگویید من یکی از آن بالا هستم، یک معتاد انگلیسی.

I'm one of those

من یکی از آن آدم های

lovely people on the planet Earth

دوست داشتنی روی سیاره زمین هستم

who who is a big fan of English.

که از طرفداران سرسخت زبان انگلیسی هستم.

I have to say I like English very much.

باید بگم انگلیسی رو خیلی دوست دارم.

And I have a feeling that you might as well.

و من این احساس را دارم که شما نیز ممکن است.

Before we get going, can I just say, please,

قبل از شروع، می توانم فقط بگویم، لطفا،

can you click the like button?

می توانید روی دکمه لایک کلیک کنید؟

Please, can you do it now whilst we all remember?

لطفاً، می توانید این کار را در حالی که همه ما به یاد داریم، انجام دهید؟

So please give me a lovely like right now to show you care.

پس لطفا همین الان یک لایک دوست داشتنی به من بدهید تا به شما اهمیت بدهم.

And of course, it also helps me to keep my presence,

و البته، به من کمک می‌کند تا حضورم را حفظ کنم،

keep myself known on YouTube,

خودم را در یوتیوب بشناسم،

because as the years go by, it is becoming much harder

زیرا با گذشت سال‌ها،

to be recognised or found on YouTube

شناسایی یا یافتن در YouTube

as more and more people join YouTube.

سخت‌تر می‌شود، زیرا افراد بیشتری به YouTube می‌پیوندند.

There are billions, maybe two,

در حال حاضر میلیاردها، شاید دو نفر،

I think around 2 billion people on YouTube now.

فکر می کنم حدود 2 میلیارد نفر در یوتیوب هستند.

That's a lot of people and quite a few of them have decided to teach English.

تعداد زیادی از مردم و تعداد کمی از آنها تصمیم گرفته اند انگلیسی تدریس کنند.

However, you have to try

با این حال، شما باید

and keep yourself known on YouTube.

سعی کنید خود را در YouTube شناخته شده نگه دارید.

It becomes harder and harder as the years go by.

با گذشت سالها سخت تر و سخت تر می شود.

And for me it's especially hard because I've been doing this for for nearly six years.

و برای من به خصوص سخت است زیرا نزدیک به شش سال است که این کار را انجام می دهم.

So it is very hard to do this, you see, and keep yourself well known.

بنابراین انجام این کار بسیار سخت است، می بینید، و خود را به خوبی شناخته شده نگه دارید.

But if you give me a lovely like, then

اما اگر به من یک لایک دوست داشتنی بدهید،

everything will be all right.

همه چیز درست می شود.

So go on, click that like button right now.

بنابراین ادامه دهید، همین الان روی دکمه like کلیک کنید.

Thank you for joining me.

از این که من را همراهی میکنید متشکرم.

Yes, we have made it to the middle of the week.

بله، به وسط هفته رسیدیم.

It's a hot one.

این یک گرم است.

So hot.

خیلی گرم

And here in the studio, it's even hotter.

و اینجا در استودیو، حتی داغ تر است.

It must be about 36 degrees in the studio.

در استودیو باید حدود 36 درجه باشد.

And that's hot.

و این داغ است.

Yes. It's Wednesday.

آره. امروز چهارشنبه است.

Beep, beep, beep,

beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep,

بیپ، بیپ، بیپ،

بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ،

beep, beep, beep.

Interview.

بیپ، بیپ، بیپ

مصاحبه.

Wednesday has arrived.

چهارشنبه فرا رسید.

It is another one.

یکی دیگر است.

It's another one of those days.

یکی دیگر از آن روزهاست.

I hope you are feeling good today.

امیدوارم امروز حالتون خوب باشه

Has the week been a good week or has it been a bad week?

آیا هفته هفته خوبی بوده یا هفته بدی بوده است؟

Can I first of all, say hello to Claudia?

آیا می توانم اول از همه به کلودیا سلام کنم؟

Claudia, of course, one of our regular viewers.

کلودیا، البته، یکی از بینندگان ثابت ما.

I'm not sure if she is going to be here today

من مطمئن نیستم که او امروز اینجا باشد یا نه،

because she is having trouble with her refrigerator.

زیرا او با یخچال خود مشکل دارد.

Well, what is strange.

خب چه عجیبه

Last week, I also had a problem with my refrigerator later.

هفته پیش هم بعدا یخچالم مشکل پیدا کرد.

Nothing serious.

هیچ چیز جدی.

But, you know, when you open the door, a little light comes on.

اما، می دانید، وقتی در را باز می کنید، نور کمی روشن می شود.

So you can see all of your lovely food.

بنابراین شما می توانید تمام غذاهای دوست داشتنی خود را ببینید.

Well, last week I opened the refrigerator door,

خوب هفته پیش در یخچال را باز

and the light did not come on.

کردم چراغ روشن نشد.

And I suddenly realised how important it is

و من ناگهان متوجه شدم که چقدر مهم

to have a light in your refrigerator.

است که یک چراغ در یخچال خود داشته باشید.

So I had to change the light bulb.

بنابراین مجبور شدم لامپ را عوض کنم.

The only problem is I couldn't find a small one.

تنها مشکلم اینه که نتونستم یه کوچیک پیدا کنم.

So now I have a very powerful

بنابراین اکنون یک

bright bulb inside the refrigerator.

لامپ روشن بسیار قدرتمند در داخل یخچال دارم.

So every time I open the fridge door,

بنابراین هر بار که در یخچال را باز می‌کنم،

I get blasted by a very bright beam of light.

با یک پرتو نور بسیار روشن منفجر می‌شوم.

It's almost too bright, in fact.

در واقع تقریباً خیلی روشن است.

So that's what's happening here.

بنابراین این چیزی است که در اینجا اتفاق می افتد.

And hello, Claudia.

و سلام، کلودیا.

I hope you can join us.

امیدوارم بتوانید به ما بپیوندید.

Maybe you are watching or just listening in the background.

شاید در پس‌زمینه تماشا می‌کنید یا فقط گوش می‌دهید.

Hello. Also to the live chat. Hello. Live chat.

سلام. همچنین به چت زنده. سلام. چت زنده.

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Who was first today?

امروز کی اول شد؟

Oh, very interesting.

اوه خیلی جالبه

Hello, Beatrice.

سلام بئاتریس

Guess what?

حدس بزن چی شده؟

You are first on today's live chat.

شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید.

Well done. A

آفرین.

very nice.

خیلی خوبه

Well, I have to say, that is

خوب، باید بگویم که

quite remarkable, in fact.

در واقع بسیار قابل توجه است.

Well done, Beatrice. You are first again.

آفرین، بئاتریس. دوباره اول شدی

Hello. Also Vitesse.

سلام. همچنین ویتسه.

We also have Zika.

زیکا هم داریم.

Palmira is here as well.

پالمیرا هم اینجاست.

Also? Yes.

همچنین؟ آره.

Get ready.

آماده شدن.

Luis Mendez

لوئیس مندز

is here today.

امروز اینجاست.

Hello, Lewis.

سلام، لوئیس.

Thanks for joining us again. Fernando is here.

از اینکه دوباره به ما ملحق شدید متشکریم. فرناندو اینجاست

Thank you for your lovely message as well.

از پیام زیبای شما نیز سپاسگزارم

Thank you.

متشکرم.

Also to Petra Rubell.

همچنین به پترا روبل.

Hello to you.

درود بر تو.

Also, lots of people already joining me

همچنین، افراد زیادی

on my midweek live stream.

در جریان پخش زنده من در اواسط هفته به من می‌پیوندند.

This is a good chance, a good opportunity for me to tell you that on Friday.

این یک فرصت خوب است، فرصت خوبی برای من این است که در روز جمعه به شما بگویم.

I am with you on Friday.

من جمعه با شما هستم.

We have an extra live stream this week because

ما این هفته یک پخش زنده اضافی داریم زیرا

on Friday

روز

it's my birthday on Friday, so I'm going to be here

جمعه روز جمعه تولد من است، بنابراین من اینجا خواهم بود

and guess who else is going to be with us? Yes.

و حدس می زنم چه کسی قرار است با ما باشد؟ آره.

This guy, Mr.

این مرد، آقای

Steve and myself will be with you.

استیو و من با شما خواهیم بود.

I don't know how long it will be for,

نمی‌دانم چقدر طول می‌کشد،

but we will be with you for a while,

اما ما برای مدتی با شما خواهیم بود،

maybe a short while or maybe a long while.

شاید مدتی کوتاه یا شاید مدتی طولانی.

We're not sure yet.

ما هنوز مطمئن نیستیم.

On Friday it is my birthday, so that's

روز جمعه تولد من است، بنابراین این

what we are doing on Friday.

کاری است که ما جمعه انجام می دهیم.

Hello, also to Miguel.

سلام، همچنین به میگل.

Nice to see you back, Sandra

از بازگشت شما خوشحالم، ساندرا

Gonzales, it's nice to see you joining us again.

گونزالس، خوشحالم که دوباره به ما ملحق شدید.

Thank you very much for coming back.

خیلی ممنون که برگشتی

Hello, Ahmed.

سلام احمد

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Mike Delaine, hello to you.

مایک دیلین، سلام به شما.

Thank you for joining us today.

از اینکه به ما پیوستید، از شما ممنونم.

Andrew is here.

اندرو اینجاست

Hello, Andrew.

سلام اندرو

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

And he says, Mr.

و او می گوید، آقای

Duncan, your your old catchphrase is better.

دانکن، جمله قدیمی شما بهتر است.

Okay.

We will keep that bad, but I will not change my catchphrase.

باشه.

ما آن بد را حفظ خواهیم کرد، اما من عبارات خود را تغییر نمی دهم.

Hello.

سلام.

Also to 1970, Baby Tran.

همچنین به سال 1970، Baby Tran.

Mm. Hello, Mr.

مم سلام آقای

Duncan from Australia.

دانکن از استرالیا.

Now, I'm very jealous at the moment

در حال حاضر، من بسیار حسادت می کنم،

because in Australia they are having.

زیرا آنها در استرالیا دارند.

Well I suppose it is the same thing

خب من فکر می کنم همان چیزی

is what we have during winter, which is low temperatures.

است که ما در زمستان داریم، یعنی دمای پایین.

So it's nice and cool at the moment in Australia

بنابراین در حال حاضر در استرالیا خوب و جالب است،

I feel quite jealous because here it is

من کاملا حسادت می کنم زیرا اینجا

now approaching 30 Celsius in England.

اکنون در انگلیس به 30 درجه سانتیگراد نزدیک شده است.

And guess what, as the week goes by, it's going to get hotter.

و حدس بزنید که با گذشت هفته ، هوا گرمتر می شود.

In fact, on Friday here, it might be 35 Celsius.

در واقع، در روز جمعه اینجا، ممکن است 35 درجه سانتیگراد باشد.

On Friday.

در جمعه.

So I will be celebrating my birthday

بنابراین من تولدم را جشن می‌گیرم

and being very hot at the same time.

و در عین حال خیلی داغ خواهم بود.

Thank you.

متشکرم.

1970, Baby Tran.

1970، Baby Tran.

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Hello. Also, we have a dad dad car.

سلام. همچنین، ما یک ماشین پدر داریم.

Hello to you. A lot of new names.

درود بر تو. خیلی اسمای جدید

I have noticed over the last couple of weeks

من طی دو هفته گذشته متوجه شده ام

that we have a lot of new people watching on the live chat.

که افراد جدید زیادی داریم که چت زنده را تماشا می کنند.

And it's always nice to see new people joining in.

و همیشه دیدن افراد جدیدی که به آن ملحق

Thank you very much.

می شوند خوشحال است. بسیار متشکرم.

And don't forget to give me one of these.

و فراموش نکنید که یکی از اینها را به من بدهید.

If you don't mind, could you please click the like button

اگر مشکلی ندارید، لطفاً روی دکمه لایک

which is down there underneath this live stream?

که در زیر این پخش زنده وجود دارد کلیک کنید؟

Thank you very much for watching me today.

از اینکه امروز مرا تماشا کردید بسیار سپاسگزارم.

I was feeling quite happy at the weekend because I realised

من در آخر هفته کاملاً احساس خوشحالی می کردم زیرا متوجه شدم

that I'm not as heavy as I thought I was.

که آنقدر که فکر می کردم سنگین نیستم.

I thought I was putting on a lot of weight, however, not as much as I thought.

فکر می کردم وزن زیادی اضافه می کنم، اما نه آنقدر که فکر می کردم.

So sometimes this happens.

بنابراین گاهی اوقات این اتفاق می افتد.

Sometimes you imagine that something is much worse than it really is.

گاهی اوقات تصور می کنید که چیزی بسیار بدتر از آنچه هست است.

I think we all do it.

من فکر می کنم همه ما این کار را انجام می دهیم.

A good example, of course, is

یک مثال خوب، البته،

when you feel unwell, perhaps you think there is something serious,

زمانی است که احساس ناخوشی می کنید، شاید فکر می کنید چیزی جدی،

something seriously wrong with you, maybe a serious illness

مشکل جدی در شما وجود دارد، شاید یک بیماری جدی

or something that you think you may have caught from another person.

یا چیزی که فکر می کنید ممکن است از شخص دیگری گرفتار شده باشید.

Something is worrying you.

چیزی شما را نگران می کند.

But of course, quite often we we will over

اما البته، اغلب ما بیش از حد

imagine or overthink these things and it is possible to do that.

تصور می کنیم یا بیش از حد به این چیزها فکر می کنیم و انجام آن ممکن است.

So I've been worried over the past few months that my weight

بنابراین من در طول چند ماه گذشته نگران بودم که

was getting well,

وزنم خوب شده باشد، وزنم بیشتر

I was getting heavier and heavier, but in fact,

و سنگین تر می شد، اما در واقع،

it turns out that I'm not as heavy as I thought,

معلوم شد که آنقدر که فکر می کردم سنگین نیستم،

so I'm only 13 stone.

بنابراین من فقط 13 سال دارم. .

If you want to convert that, you can into whatever you want into pounds.

اگر می خواهید آن را تبدیل کنید، می توانید به هر چیزی که می خواهید به پوند تبدیل کنید.

So a lot of people do use pounds, but here we still use stone.

بنابراین بسیاری از مردم از پوند استفاده می کنند، اما در اینجا ما هنوز از سنگ استفاده می کنیم.

So I'm around 13 stone, which is not too bad

بنابراین من در حدود 13 سنگ هستم، که واقعاً بد

really, considering that I am a tall person.

نیست، با توجه به اینکه من یک فرد قد بلند هستم.

I'm just over six foot

من کمی بیش از شش فوت

tall, nearly 184 centimetres.

قد دارم، نزدیک به 184 سانتی متر.

So I am quite a tall person so I think my weight is quite reasonable.

بنابراین من یک فرد کاملا قد بلند هستم بنابراین فکر می کنم وزنم کاملاً معقول است.

However, I am going to try and lose a little bit of weight.

با این حال، سعی می کنم کمی وزن کم کنم.

Not too much, but a little bit.

نه زیاد، اما کمی.

So I was relieved to find out

بنابراین وقتی

that I'm not as heavy as I thought.

فهمیدم آنقدرها هم که فکر می کردم سنگین نیستم، خیالم راحت شد.

I was. Very nice indeed.

من بودم. خیلی قشنگه واقعا

Can I say hello to Aruba?

آیا می توانم به آروبا سلام کنم؟

My dad, who is watching in Kurdistan?

بابام کی داره تو کردستان تماشا میکنه؟

Hello again to you.

سلام مجدد به شما

I think I said hello to you.

فکر کنم بهت سلام کردم

Just hello, Angelica.

فقط سلام گلپر.

Oh, hello, Angelica. Nice to see you here.

اوه، سلام، گلپر. خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

I love your name, by the way, because it has the word angel.

اتفاقاً اسم شما را دوست دارم، زیرا کلمه فرشته را دارد.

Yeah, Angelica.

آره گلپر

Very nice.

بسیار خوب.

Hello.

Nice to see also Ahmed Jamjoom

سلام.

از دیدن احمد جامجوم

here as well, who I think may be watching in Lanzarote,

نیز در اینجا خوشحالم، که فکر می‌کنم ممکن است در لانزاروته،

a very popular holiday destination.

یک مقصد بسیار محبوب برای تعطیلات، تماشا کند.

A lot of people who go on holiday from this country, from England,

بسیاری از افرادی که از این کشور، از انگلستان

they will go to quite often, they will go to Europe.

به تعطیلات می روند، اغلب به اروپا می روند.

There are some very popular places that people travel to.

مکان های بسیار محبوبی وجود دارد که مردم به آنها سفر می کنند.

Spain is a very popular holiday destination.

اسپانیا یک مقصد بسیار محبوب برای تعطیلات است.

A lot of people at the moment are on their holiday.

بسیاری از مردم در حال حاضر در تعطیلات خود هستند.

They are travelling abroad and Spain

آنها به خارج از کشور سفر می کنند و

is one of the most popular places

اسپانیا یکی از محبوب ترین مکان ها

for people to travel to.

برای مردم برای سفر است.

And then we have places like I suppose Portugal is also quite popular.

و پس از آن، ما مکان هایی داریم مانند من فکر می کنم پرتغال نیز بسیار محبوب است.

However, a lot of people say that Portugal is more expensive.

با این حال ، بسیاری از مردم می گویند که پرتغال گران تر است.

Spain, certain parts of Spain are quite attractive

اسپانیا، بخش های خاصی از اسپانیا بسیار جذاب هستند

because the hotel rates are not too bad.

زیرا نرخ هتل ها خیلی بد نیست.

And also there are lots of British people

و همچنین تعداد زیادی از بریتانیایی ها

or English people living in certain parts of Spain.

یا انگلیسی ها در مناطق خاصی از اسپانیا زندگی می کنند.

However, another place

با این حال، مکان دیگری

that is very popular, of course, is Greece

که البته بسیار محبوب است، یونان

and many of the Greek islands.

و بسیاری از جزایر یونان است.

I remember many years ago I went to a beautiful island

یادم می آید سال ها پیش به جزیره ای زیبا

called Corfu and it's very nice.

به نام کورفو رفتم و خیلی خوب است.

The Greek islands are lovely.

جزایر یونان دوست داشتنی هستند.

I suggest that you try one of the Greek islands as well.

پیشنهاد می کنم یکی از جزایر یونان را هم امتحان کنید.

So lots of parts of Europe that you can travel to.

بسیاری از نقاط اروپا که می توانید به آنها سفر کنید.

Hello.

Also to who else is here today.

سلام.

همچنین به چه کسی دیگر امروز اینجاست.

Oh, I see.

Thank you, Angelica. That's very kind of you to say.

اوه می فهمم.

مرسی گلپر این خیلی لطف شماست که می گویید.

Sometimes I do notice that certain names

گاهی اوقات متوجه می شوم که برخی از نام ها

have other words contained within them,

دارای کلمات دیگری هستند

and I think Angelica is a very good example of that

و فکر می کنم گلپر نمونه بسیار خوبی برای آن است

because you have the word angel, you see.

زیرا شما کلمه فرشته را دارید.

I wonder if you are an angel in real life.

من نمی دانم که آیا در زندگی واقعی یک فرشته هستید؟

I wonder.

من تعجب میکنم.

Maybe. Maybe not.

شاید. شاید نه.

I don't know because I don't know you,

نمی دانم چون شما را نمی شناسم،

although you are one of my viewers, so I'm sure you are absolutely lovely.

اگرچه شما یکی از بینندگان من هستید، بنابراین مطمئن هستم که شما کاملا دوست داشتنی هستید.

Today we are talking about one particular subject.

امروز ما در مورد یک موضوع خاص صحبت می کنیم.

We are talking about how to behave towards

ما در مورد این صحبت می کنیم که چگونه با

someone in a nice way or a nasty way.

کسی به شیوه ای خوب یا بد رفتار کنیم.

Words and phrases connected to those types of behaviour.

کلمات و عبارات مرتبط با آن نوع رفتار.

So being nice, being a nice person,

پس خوب بودن، آدم خوب بودن،

behaving in a nice way or being nasty,

رفتار خوب یا بد بودن،

being a nasty person behaving in a nasty way.

آدم بدی که رفتار بدی داشت.

We will be looking at those things a little bit later on.

ما کمی بعد به این موارد خواهیم پرداخت.

It is the harvest season.

فصل برداشت است.

There is a lot of harvesting taking place at the moment, so I thought it would be fun

در حال حاضر برداشت های زیادی در حال انجام است، بنابراین

to have a look at some of the sights of this particular area at the moment.

فکر کردم دیدن برخی از دیدنی های این منطقه خاص در حال حاضر سرگرم کننده است.

In fact, if you look behind me, you can see there are lots of farmers fields.

در واقع، اگر به پشت سر من نگاه کنید، می بینید که مزارع کشاورز زیادی وجود دارد.

Some of them have already been harvested and some of them have not.

برخی از آنها قبلاً برداشت شده اند و برخی از آنها نه.

So I thought it would be nice to take a little break and have a look

بنابراین فکر کردم خوب است که کمی استراحت کنم و نگاهی

at some of those fields

به برخی از آن مزارع بیندازم

as the harvest continues for.

زیرا برداشت همچنان ادامه دارد.

And there it was, some lovely sights of the summer harvest

و آنجا بود، برخی از مناظر دوست داشتنی از برداشت تابستانی

that is taking place at this very moment

که در این لحظه در حال وقوع است

in time.

.

You know, it's hot when your computer is telling you that there is a heatwave.

می دانید، وقتی کامپیوترتان به شما می گوید موج گرما وجود دارد، داغ است.

So that was what I saw this morning on my computer.

پس این چیزی بود که امروز صبح روی کامپیوترم دیدم.

When I opened it up, it said Heatwave

وقتی بازش

just in case.

کردم نوشته Heatwave فقط برای هر موردی.

I hadn't noticed that it's very hot.

من متوجه نشده بودم که هوا خیلی گرم است.

So that's how I knew that today was going to be hot

بنابراین اینگونه می دانستم که امروز داغ خواهد بود

because my computer told me,

زیرا کامپیوترم به من گفت

and as we all know, our computer is never, ever a lie.

و همانطور که همه ما می دانیم، کامپیوتر ما هرگز و هرگز دروغ نیست.

They do not.

آنها نمی کنند.

Hi, everybody.

سلام به همه.

This is Mr.

این آقای

Duncan for those who have just joined me. Hello.

دانکن برای کسانی است که به تازگی به من پیوسته اند. سلام.

Thank you for joining me on a very hot day here in England.

از اینکه در یک روز بسیار گرم اینجا در انگلیس به من ملحق شدید متشکرم .

We are live with a little bit of chat.

ما با کمی گپ زنده هستیم.

We like to do that from time to time on Sunday from 2 p.m.

ما دوست داریم هر از گاهی یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر این کار را انجام دهیم.

UK time on Wednesday and this week

چهارشنبه به وقت بریتانیا و همین

just this week we have one extra

هفته همین هفته یک

live stream on Friday as we celebrate

پخش زنده اضافی در روز جمعه داریم

another trip around the sun for me

in other words, it's my birthday on Friday, so I will be here and Mr.

، به عبارت دیگر، روز تولد من در روز جمعه است، بنابراین من اینجا خواهم بود و آقای

Steve will be joining us as well on Friday, having a little bit of fun.

استیو به آن ملحق خواهد شد. ما نیز در روز جمعه، با داشتن کمی سرگرمی.

And I suppose I should also think and wonder what Mr.

و فکر می کنم باید فکر کنم و فکر کنم که آقای

Steve is going to buy for me.

استیو قرار است برای من چه بخرد.

I wonder if he's going to buy me something nice.

من نمی دانم که آیا او قصد دارد برای من چیز خوبی بخرد.

I don't know. I have no idea.

من نمی دانم. هیچ نظری ندارم.

He's been very careful this year not to give any clues.

او امسال خیلی مراقب بوده که سرنخی ندهد.

So I'm not sure what Mr.

بنابراین من مطمئن نیستم که آقای

Steve is going to buy this year for my birthday, so I hope you can join me on Friday.

استیو قرار است امسال برای تولد من چه چیزی بخرد، بنابراین امیدوارم شما بتوانید در روز جمعه به من بپیوندید.

We can get together, we can celebrate.

ما می توانیم دور هم جمع شویم، می توانیم جشن بگیریم.

We might even open a bottle of champagne,

حتی ممکن است یک بطری شامپاین باز کنیم،

although I don't think that's a good idea.

اگرچه فکر نمی‌کنم این ایده خوبی باشد.

Because if you remember the last time we did that, I got a little bit drunk

زیرا اگر آخرین باری را که این کار را انجام دادیم به خاطر داشته باشید، من کمی مست

and I started saying things

شدم و شروع کردم به گفتن

that I probably shouldn't have

چیزهایی که احتمالاً نباید

when we reached 1 million subscribers about four weeks ago.

وقتی حدود چهار هفته پیش به 1 میلیون مشترک رسیدیم، می گفتم .

Do you remember that?

آیا آن را به خاطر دارید؟

And I had a little bit.

و من کمی داشتم.

Little, just a little.

کمی، فقط کمی.

I had a little bit too much champagne.

مقداری شامپاین زیاد خوردم.

And I have to be honest, I don't normally drink alcohol

و باید صادقانه بگویم، من معمولا الکل نمی‌نوشم

unless it's a very special occasion.

مگر اینکه یک موقعیت خاص باشد.

And that was a special occasion when we reached 1 million subscribers.

و این یک موقعیت خاص بود که به 1 میلیون مشترک رسیدیم.

So that's what happened.

پس همین اتفاق افتاد.

You see, I was feeling very pleased with myself,

ببینید، من از خودم خیلی راضی بودم،

even though I did have slightly too much champagne.

حتی اگر مقداری شامپاین زیاد مصرف کردم.

By the way, you can watch that live stream again.

به هر حال، شما می توانید آن پخش زنده را دوباره تماشا کنید.

It is still on my YouTube channel, even though it is a little bit embarrassing.

این هنوز در کانال یوتیوب من است، هرچند کمی خجالت آور است.

And there are some things that I said and talked about that

و چیزهایی هست که گفتم و در مورد آنها صحبت کردم که

I'm not proud of,

به آنها افتخار نمی کنم،

but I always like to own my own actions.

اما همیشه دوست دارم مالک اعمال خودم باشم.

I think that's a good thing, actually.

من فکر می کنم این چیز خوبی است، در واقع.

You should always be responsible for your own actions.

شما باید همیشه مسئول اعمال خود باشید.

Even if you make a mistake, even if you get something wrong,

حتی اگر اشتباه کنید، حتی اگر اشتباهی مرتکب شوید،

you must always own your mistakes.

همیشه باید صاحب اشتباهات خود باشید.

So I think it is possible to enjoy your success.

بنابراین فکر می کنم می توان از موفقیت شما لذت برد.

But also sometimes you have to admit when you are wrong or when you've made a mistake.

اما گاهی اوقات باید اعتراف کنید که اشتباه کرده اید یا اشتباه کرده اید.

I think it's very important to do both of those things.

من فکر می کنم انجام هر دوی این کارها بسیار مهم است.

So my birthday is on Friday.

پس تولد من جمعه است.

I'm not sure if I'm happy at the moment because of course I am another year older.

مطمئن نیستم در حال حاضر خوشحالم یا نه چون البته یک سال دیگر بزرگتر هستم.

So and one thing I've

بنابراین و به یک نکته

noticed, the older you get,

توجه کرده ام، هر چه سن شما بالاتر می رود

the less you enjoy your birthday.

، کمتر از تولد خود لذت می برید.

So we will see what happens.

پس خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.

Hello, single.

سلام مجرد

Hello single han fan who says

سلام به طرفدار تک هان که میگه

I am very glad to meet you all on this channel.

خیلی خوشحالم که تو این کانال با همتون آشنا شدم.

Hello to you, sung girl and fan.

سلام به تو دختر و طرفدار خواننده

Nice to see you here.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Hello also to

سلام به

and I Rita.

من و ریتا.

Nice to see you here today.

خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

I wanna thank you very much for joining us today.

من می خواهم از شما بسیار تشکر کنم که امروز به ما پیوستید.

I think I saw Claudia

فکر می کنم کلودیا را

on the live chat.

در چت زنده دیدم.

Or did I just imagine it?

یا من فقط تصورش کردم؟

Did I just imagine

آیا من فقط تصور

seeing Claudia because I thought I did.

می کردم کلودیا را ببینم زیرا فکر می کردم که دیدم.

Hello, Claudia.

سلام، کلودیا.

Maybe you are just listening and not joining in because a lot of people do like to listen.

شاید شما فقط گوش می دهید و به آن ملحق نمی شوید زیرا بسیاری از مردم دوست دارند گوش دهند.

They don't often join in on the live chat

today we are talking about two types

امروز ما در مورد دو

of behaviour one negative and the other one positive.

نوع رفتار یکی منفی و دیگری مثبت صحبت می کنیم، آنها اغلب در چت زنده شرکت نمی کنند.

Being a nice person, saying

آدم خوب بودن،

something nice, behaving in a nice way

خوب گفتن، رفتار خوب

or being nasty

یا بد

behaving in a nasty way,

رفتار کردن،

being rude, unpleasant and not a very nice person.

بداخلاقی، ناخوشایند و نه خیلی خوب.

We are talking about all of those things and lots, lots more in today's live stream.

ما در جریان پخش زنده امروز در مورد همه آن چیزها و خیلی چیزها صحبت می کنیم .

So please don't go away.

پس لطفا نروید

I hope you will enjoy everything you see

امیدوارم از همه چیزهایی که

in today's live stream.

در پخش زنده امروز می بینید لذت ببرید.

I really do.

من حتما انجام میدم.

I have noticed over the past few weeks that more and more people

در چند هفته گذشته متوجه شده ام که افراد بیشتری

love that video so much.

آن ویدیو را بسیار دوست دارند.

So I hope you enjoyed that.

پس امیدوارم از آن لذت برده باشید.

The lovely cows at the back of the house.

گاوهای دوست داشتنی در پشت خانه.

And yes, there are some cows.

و بله، تعدادی گاو وجود دارد.

Not the same ones that you just saw in the video, some different ones

نه همان هایی که به تازگی در ویدیو دیدید، برخی دیگر

that are now living at the back of the house in the garden.

که اکنون در پشت خانه در باغ زندگی می کنند.

And they are so lovely.

و خیلی دوست داشتنی هستند

They came over the other day because they are curious

آنها روز گذشته آمدند زیرا کنجکاو هستند که

if you don't know cows very well.

آیا شما گاوها را به خوبی نمی شناسید.

A lot of people are afraid of cows

بسیاری از مردم از گاو می‌ترسند

and I suppose sometimes

و فکر می‌کنم گاهی

they can be a little angry, a little ferocious sometimes,

اوقات ممکن است کمی عصبانی، گاهی اوقات کمی وحشی باشند،

but genuinely speaking, cows are actually lovely.

اما در واقع گاوها واقعا دوست‌داشتنی هستند.

They are quite curious creatures.

آنها موجوداتی کاملا کنجکاو هستند.

They are always interested in what is happening around them.

آنها همیشه به آنچه در اطرافشان اتفاق می افتد علاقه مند هستند.

So quite often if I'm in the garden doing something,

بنابراین اغلب اگر در باغ باشم و کاری انجام دهم

the cows will often come to the fence and they will watch.

، گاوها اغلب به حصار می آیند و تماشا می کنند.

They will put their heads over the fence and they will try to see what I'm doing.

سرشان را روی حصار می گذارند و سعی می کنند ببینند من چه کار می کنم.

So that does happen quite often with the cows.

بنابراین اغلب در مورد گاوها این اتفاق می افتد.

Palmira Oh, very interesting.

پالمیرا اوه، خیلی جالب است.

And Palmira is going to Spain.

و پالمیرا به اسپانیا می رود.

I hope you will be able to get there

امیدوارم بتوانید

without any delays or problems, because flying at the moment

بدون هیچ تأخیر و مشکلی به آنجا برسید، زیرا پرواز در حال

is not the easiest thing to do in the world.

حاضر ساده ترین کار در جهان نیست.

They are lovely.

آنها دوست داشتنی هستند.

Yes, I agree. The cows are very nice.

بله موافقم. گاوها خیلی خوبن

Something I haven't shown for a long time.

چیزی که مدتهاست نشان نداده ام.

Our of course, the sheep.

البته ما، گوسفند.

We sometimes get sheep at the back of the house,

گاهی اوقات پشت در خانه گوسفند می گیریم،

but during the past two or three years we have only had cows.

اما در دو سه سال گذشته فقط گاو داشتیم.

I don't know why.

نمی دانم چرا.

Today we have a subject to talk about

امروز موضوعی برای صحبت داریم

and it is one that I suppose

و فکر می کنم

reveals the good side and the bad side of everyone.

جنبه خوب و بد همه را آشکار می کند.

I suppose we are all capable of expressing

فکر می‌کنم همه

these two actions at some point in our lives.

ما در مقطعی از زندگی‌مان قادر به بیان این دو عمل هستیم.

Being nice

خوب بودن

and being nasty,

و بد بودن

which is not so nice.

که چندان هم خوب نیست.

You might say that these are opposites.

ممکن است بگویید اینها متضاد هستند.

Opposites.

متضادها

So a nice thing, a nasty thing, something that's nice.

بنابراین یک چیز خوب، یک چیز بد، چیزی که خوب است.

Something that is nasty.

چیزی که زشته

Horrible.

ناگوار.

Quite often we use that particular word

اغلب ما از آن کلمه خاص

to describe a person's character the way they behave.

برای توصیف شخصیت یک فرد به نحوی که رفتار می کند استفاده می کنیم.

So first we are looking at being nice.

بنابراین ابتدا به دنبال خوب بودن هستیم.

The best way to be if you

بهترین راه برای بودن

is nice.

اگر خوب هستید.

It's not always possible, though.

اگرچه همیشه امکان پذیر نیست.

It's not always possible to be nice all the time.

همیشه خوب بودن همیشه ممکن نیست.

Life sometimes can put a lot of pressure on you,

زندگی گاهی اوقات می تواند فشار زیادی به شما وارد کند،

so sometimes it isn't easy being nice.

بنابراین گاهی اوقات خوب بودن آسان نیست.

When we talk about being nice, we are talking about being sincere

وقتی از خوب بودن صحبت می کنیم، از صمیمیت صحبت می کنیم

to be sincere, pleasant,

تا صمیمانه، دلپذیر،

thoughtful, clean and generous.

متفکر، پاک و سخاوتمند باشیم.

So pleasant.

خیلی دلنشین

I suppose the word pleasant can be used, can be used to describe a person

فکر می کنم می توان از کلمه دلپذیر برای توصیف یک شخص

and the way they behave or their character.

و نحوه رفتار یا شخصیت او استفاده کرد.

It can also describe an event as well.

همچنین می تواند یک رویداد را نیز توصیف کند.

So it's worth remembering that the word pleasant

پس شایان ذکر است که کلمه خوشایند

can also describe not just a person's behaviour or their actions.

می تواند نه فقط رفتار یا اعمال یک فرد را توصیف کند.

It can also describe a thing, an event,

همچنین می تواند یک چیز، یک رویداد،

a day you might have, a pleasant day

یک روز را که ممکن است داشته باشید، یک روز

you might have a pleasant time.

دلپذیر که ممکن است اوقات خوشی داشته باشید را توصیف کند.

Something that is enjoyable is pleasant.

چیزی که لذت بخش است خوشایند است.

But also we can say that a person who is nice

اما همچنین می توان گفت که فردی که خوب

is a person who is sincere,

است، فردی صمیمی،

thoughtful, generous and pleasant

متفکر، سخاوتمند و

to be good natured.

خوش اخلاق است.

So we might describe a person who is nice

بنابراین ما می‌توانیم فردی را توصیف کنیم

if they have a good nature.

که اگر ذات خوبی داشته باشد، خوب است.

So it's a very interesting phrase to be good natured.

پس این عبارت بسیار جالبی است که خوش اخلاق باشید.

If a person is good natured, it means they are often kind.

اگر فردی خوش اخلاق باشد، به این معنی است که اغلب مهربان است.

They show consideration, they have a good character,

توجه نشان می دهند، شخصیت

they are good natured.

خوبی دارند، خوش خلق هستند.

I would describe her as good natured.

من او را خوش اخلاق توصیف می کنم.

So that is the way you can use that particular phrase in a sentence.

بنابراین این راهی است که می توانید از آن عبارت خاص در یک جمله استفاده کنید.

A nice person shows kindness

یک فرد خوب مهربانی یا توجه نشان می دهد

or consideration, so a nice person with a good character

، بنابراین یک فرد خوب با شخصیت

will often show kindness and consideration.

خوب اغلب مهربانی و توجه نشان می دهد.

The general terms for exhibiting a nice character

اصطلاح کلی برای نمایش یک شخصیت خوب

is kindness.

، مهربانی است.

Consideration.

توجه.

A nice person will show both of those things.

یک فرد خوب هر دوی این موارد را نشان خواهد داد.

Consideration is a way of showing a person

ملاحظه راهی است برای نشان دادن فردی

who thinks about other people.

که به دیگران فکر می کند.

To be considerate is to think of others.

با ملاحظه بودن یعنی فکر کردن به دیگران.

She always sends me a birthday card.

او همیشه برای من کارت تولد می فرستد.

What a considerate thing to do.

چه کار با ملاحظه ای

So you could use the word nice as well.

بنابراین می توانید از کلمه زیبا نیز استفاده کنید.

She always sends me a birthday card.

او همیشه برای من کارت تولد می فرستد.

What a nice thing to do to be considerate.

چه کار خوبی است که با ملاحظه باشید.

To show that you care

نشان دادن اهمیت

is nice.

دادنت خوب است.

It is a nice thing to do.

این کار خوبی است.

You can say nice things

شما می توانید چیزهای خوبی بگویید

and also you can give nice things.

و همچنین می توانید چیزهای خوبی ارائه دهید.

He always has something nice to say about you.

او همیشه چیز خوبی برای گفتن در مورد شما دارد.

Something they are saying they are doing something.

چیزی که می گویند فلان کار را انجام می دهند.

It is an action. They are saying something that is nice.

یک عمل است. آنها چیز خوبی می گویند.

He always has something nice to say about you.

او همیشه چیز خوبی برای گفتن در مورد شما دارد.

She gave me a nice present

او برای تولدم یک هدیه خوب

for my birthday.

به من داد.

There is no coincidence there.

هیچ تصادفی در آنجا وجود ندارد.

You might see a few birthday examples today.

ممکن است امروز چند نمونه تولد را ببینید.

You might see a few mentioning birthdays so you can say a nice thing.

ممکن است چند مورد را ببینید که تولدها را ذکر می کنند تا بتوانید یک چیز خوب بگویید.

You can give something that is nice.

شما می توانید چیزی بدهید که خوب است.

They are both things that show that you care.

آنها هر دو چیزهایی هستند که نشان می دهند به شما اهمیت می دهید.

You are considerate.

شما با ملاحظه هستید.

A pleasant moment can be described as nice.

یک لحظه خوش را می توان به عنوان یک لحظه خوب توصیف کرد.

It was so nice to see all the family last week.

دیدن همه خانواده در هفته گذشته خیلی خوب بود.

So a nice event, a nice occasion.

بنابراین یک رویداد خوب، یک مناسبت خوب.

It was something that was pleasant, enjoyable,

این چیزی بود که خوشایند، لذت بخش بود،

something that everyone enjoyed.

چیزی که همه از آن لذت می بردند.

We had a nice day out last week.

هفته گذشته روز خوبی داشتیم.

We had a pleasant,

هفته گذشته یک روز خوب،

nice, enjoyable, lovely

خوب، لذت بخش و دوست داشتنی داشتیم

day out last week.

.

So there are many synonyms you can use in that particular phrase,

بنابراین مترادف های زیادی وجود دارد که می توانید در آن عبارت خاص استفاده کنید،

but quite often we will just say Nice.

اما اغلب ما فقط می گوییم Nice.

Something was enjoyable, it was pleasant, it was nice.

چیزی لذت بخش بود، دلپذیر بود، خوب بود.

A joyous happy moment is

یک لحظه شاد شاد

nice.

خوب است.

That is a nice photograph of us all together.

این یک عکس خوب از همه ما با هم است.

So when you look at a photograph, sometimes when you see photographs, maybe an event

بنابراین وقتی به یک عکس نگاه می‌کنید، گاهی اوقات وقتی عکس‌ها را می‌بینید، شاید یک رویداد

or a party, something that you attended,

یا مهمانی، چیزی که در آن شرکت کرده‌اید،

maybe you have a family reunion,

شاید یک گردهمایی خانوادگی داشته باشید،

maybe your family gets together

شاید خانواده‌تان دور هم جمع شوند

and maybe it hasn't happened for a long time.

و شاید مدت زیادی است که این اتفاق نیفتاده است.

So you will take some photographs and then later you will look at that photograph

بنابراین شما چند عکس می گیرید و بعداً به آن عکس

or you will look at the photographs

نگاه می کنید یا به عکس ها نگاه می کنید

and you will remember that nice moment.

و آن لحظه خوب را به خاطر می آورید.

So a nice moment, a joyous moment can be described as nice.

بنابراین یک لحظه خوب، یک لحظه شاد را می توان خوب توصیف کرد.

It was something that you will remember.

این چیزی بود که به یاد خواهید آورد.

And what better way of remembering a nice moment

و چه راهی بهتر برای به یاد آوردن یک لحظه خوب

and taking a photograph of that special event?

و گرفتن عکس از آن رویداد خاص؟

Good fortune or a welcome moment

خوش اقبالی یا لحظه خوش آمدگویی را

can be described as nice.

می توان خوب توصیف کرد.

Something good that comes your way, something good

چیز خوبی که سر راهت می آید، چیز خوبی

that might come your way.

که ممکن است سر راهت بیاید.

It might become true.

ممکن است حقیقت پیدا کند.

It might happen.

ممکن است اتفاق بیفتد.

It would be nice to see you all again.

خوشحال میشم دوباره همه شما رو ببینم

It would be nice

to win the lottery.

برنده شدن در قرعه کشی خوب است.

It would be very good fortune.

خیلی خوش شانسی خواهد بود.

It would be a welcome moment.

این یک لحظه خوش آمد خواهد بود.

Something that I hope will happen in the future

چیزی که امیدوارم در آینده اتفاق بیفتد

is a nice thing.

چیز خوبی است.

Good fortune

خوش شانسی

to give a compliment to someone.

برای تعریف کردن از کسی.

You might say something nice to another person,

ممکن است یک چیز خوب به شخص دیگری بگویید،

a nice comment, a compliment.

یک نظر خوب، یک تعریف و تمجید.

You say something nice to a person.

یه چیز خوب به آدم میگی

He always says nice things about you.

او همیشه چیزهای خوبی در مورد شما می گوید.

It is nice of you to say that.

خیلی خوبه که اینو میگی

Something pleasant, something nice that a person has said

یک چیز خوشایند، یک چیز خوب که یک نفر گفته است

maybe about your character, maybe about something you've done,

شاید در مورد شخصیت شما، شاید در مورد کاری که انجام داده اید،

maybe your clothes or maybe your house.

شاید لباس شما یا شاید خانه شما.

Anything that is connected with you,

هر چیزی که با شما مرتبط است،

a nice word is a compliment

یک کلمه زیبا، تعریفی است

to sing your praise

برای ستایش شما

about or of someone

در مورد یا از کسی

so you can sing your praise about something or someone.

تا بتوانید در مورد چیزی یا کسی ستایش کنید.

Or you can sing your praise of someone.

یا می توانید برای کسی ستایش کنید.

You are saying a nice thing.

حرف قشنگی میزنی

You are saying something that will compliment that person.

شما چیزی می گویید که آن شخص را تحسین می کند.

Maybe they are not even there.

شاید هم آنجا نباشند.

Maybe you are talking about that person, but they are not there.

شاید شما در مورد آن شخص صحبت می کنید، اما او آنجا نیست.

You will say nice things.

چیزهای خوبی خواهید گفت

She was singing your praise at the party last night.

او در مهمانی دیشب مداحی شما را می خواند.

That means she was saying nice things about you.

یعنی داشت چیزهای خوبی در مورد شما می گفت.

If a person sings your praise, it means they are saying nice things about you.

اگر شخصی ستایش شما را بخواند به این معنی است که در مورد شما چیزهای خوبی می گوید.

The critic

منتقد

was singing their praise about the show.

در حال ستایش آنها از نمایش بود.

So they are they are saying nice things.

بنابراین آنها چیزهای خوبی می گویند.

Their comments are nice.

نظراتشون قشنگه

They are making compliments.

تعارف می کنند.

Something that is nice, nice things said in general.

چیزی که خوب است، در کل چیزهای خوبی گفته شده است.

Chit chat can be called pleasantries.

چت چیت را می توان خوشایند نامید.

So quite often in a social situation, when you get together with other people,

بنابراین اغلب در یک موقعیت اجتماعی، زمانی که با افراد دیگر دور هم جمع می شوید،

you will often have a chat,

اغلب گپ می زنید،

maybe in a place where you are all meeting or gathered

شاید در جایی که همه با هم ملاقات می کنید یا دور

together, you might have a general conversation.

هم جمع شده اید، ممکن است یک گفتگوی کلی داشته باشید.

Sometimes we call this small talk, so nice conversation.

گاهی اوقات ما به این گفتگوی کوچک می گوییم، گفتگوی بسیار زیبا.

Nothing too heavy, nothing too difficult,

هیچ چیز خیلی سنگین، هیچ چیز خیلی سخت،

nothing that will cause conflict.

چیزی که باعث درگیری شود.

We call them pleasantries chit chat,

ما به آنها می گوییم خوشایند چت،

nice conversations.

گفتگوهای خوب.

So there we have looked at being nice

بنابراین در آنجا به خوب بودن نگاه کرده ایم

and of course with everything in life

و البته در همه چیز در زندگی

there are opposites.

متضادهایی وجود دارد.

Hello to the live chat.

سلام به چت زنده

Oh, we do have a lot of people here today.

اوه، ما امروز اینجا افراد زیادی داریم.

VP phone, Tavi says.

تاوی میگه VP phone.

I have a very nice friend.

من یه دوست خیلی خوب دارم

He is always helpful.

او همیشه کمک کننده است.

I will talk to other people in a nice way.

من با دیگران به شیوه ای خوب صحبت خواهم کرد.

A lot of people describe Steve as nice.

بسیاری از مردم استیو را خوب توصیف می کنند.

They say Mr.

می گویند آقای

Steve is so nice.

استیو خیلی خوب است.

Not always. Sometimes.

نه همیشه. گاهی.

Sometimes he can be a little bit moody.

گاهی اوقات ممکن است کمی بدخلقی باشد.

If I was honest with you.

اگر با شما صادق بودم

Nasty.

زننده

Here we go, then.

پس ما اینجا می رویم.

I don't know why I sound so pleased about that

نمی‌دانم چرا اینقدر

being nasty, which, of course, is the opposite

از این زشت بودن خوشحال به نظر می‌رسم، که البته

of being nice to be nice

برعکس خوب بودن، خوب بودن برای بد بودن

to be nasty.

است.

To be nasty is to be rude, spiteful,

زشت بودن یعنی بی ادب، کینه توز،

hateful and deceitful.

نفرت انگیز و فریبکار.

Maybe you hide something away from another person.

شاید شما چیزی را از شخص دیگری پنهان می کنید.

Maybe you say things about a person when they are not around.

شاید وقتی کسی در اطرافش نیست چیزهایی می گویید .

You are being deceitful,

داری فریبکار

you are being spiteful, you are saying bad things,

می کنی، کینه توز می کنی، بد می گویی،

something that is not pleasant.

چیزی که خوشایند نیست.

You are being rude.

داری بی ادب میکنی

Of course we can also describe an events

البته ما همچنین می توانیم یک رویداد

or a situation as being nasty,

یا موقعیت را به عنوان ناخوشایند توصیف

something that happened that was unpleasant.

کنیم، اتفاقی که رخ داده است.

We can describe as a nasty moment or a nasty event.

می توانیم آن را به عنوان یک لحظه ناخوشایند یا یک رویداد ناخوشایند توصیف کنیم.

It was not very pleasant.

زیاد خوشایند نبود.

There is no need to be nasty to my friends.

نیازی نیست با دوستانم بدی کنم.

He is a nasty person.

او آدم بدی است.

We might describe a person as nasty

ممکن است فردی را به‌عنوان ناپسند توصیف کنیم،

if they are often unfriendly or rude to other people.

اگر اغلب نسبت به دیگران غیر دوستانه یا بی‌ادب باشد.

No, some things said in

نه، برخی از چیزهایی که در

anger is nasty.

عصبانیت گفته می شود زشت است.

You might shout, you might swear,

ممکن است فریاد بزنی، ممکن است فحش بدهی

you might say something really bad.

، ممکن است چیز بسیار بدی بگویی.

In a moment of anger,

در یک لحظه

he lost his temper and said some nasty things.

عصبانیت از کوره در رفت و حرف های زننده ای زد.

Maybe he was insulting other people.

شاید به دیگران توهین می کرد.

Maybe he was making personal comments about other people.

شاید او در مورد دیگران اظهار نظر شخصی می کرد.

Or maybe he was just swearing and being rude.

یا شاید فقط فحش می داد و بی ادبی می کرد.

Another one

یکی دیگر

to exhibit rudeness

از نشان دادن بی ادبی

or unkindness is nasty.

یا نامهربانی زشت است.

To be nasty about a person to exhibit rudeness.

بد بودن در مورد یک شخص برای نشان دادن بی ادبی.

And quite often I've been in many situations

و اغلب اوقات من در موقعیت‌های

where someone has been rude, rude,

زیادی بوده‌ام که شخصی بی‌ادب، بی‌ادب بوده است،

someone has said something unkind.

کسی چیزی ناخوشایند گفته است.

Or maybe I've been in a place such as a restaurant and I'm trying to eat a lovely meal

یا شاید من در جایی مانند رستوران بوده ام و سعی می کنم

with another person.

با شخص دیگری یک غذای دوست داشتنی بخورم.

And then at the next table there is someone who is talking loudly.

و سپس در میز بعدی کسی است که با صدای بلند صحبت می کند.

Maybe they are on their cell phone and they keep talking loudly.

شاید آنها با تلفن همراه خود هستند و با صدای بلند صحبت می کنند.

They are interrupting everyone else.

دارند حرف بقیه را قطع می کنند.

They are disturbing the peace.

آنها آرامش را به هم می زنند.

You might say that that person is rude.

ممکن است بگویید آن شخص بی ادب است.

They are a nasty person and not very nice.

آنها آدم بدی هستند و خیلی خوب نیستند.

All she can do is be nasty to everyone.

تنها کاری که او می تواند انجام دهد این است که با همه بد باشد.

A person who is nasty might be rude and unpledged

فردی که بد اخلاق است ممکن است بی ادب و بی تعهد

and also unkind.

و همچنین نامهربان باشد.

A bad or unpleasant moment is nasty.

یک لحظه بد یا ناخوشایند ناخوشایند است.

As I mentioned a few moments ago, you can have a nasty moment,

همانطور که چند لحظه پیش اشاره کردم، شما می توانید یک لحظه ناخوشایند داشته باشید،

something that is unpleasant, something you have to bear or live with.

چیزی که ناخوشایند است، چیزی که باید تحمل کنید یا با آن زندگی کنید.

During that period of time,

در آن دوره زمانی،

there was a moment where things got nasty,

لحظه ای بود که همه چیز بد شد

a moment where things became unpleasant.

، لحظه ای که همه چیز ناخوشایند شد.

You can say that there was a nasty moment.

می توان گفت که یک لحظه تلخ بود.

Something unpleasant occurred

چیزی ناخوشایند

to say bad things about someone.

برای گفتن چیزهای بد در مورد کسی اتفاق افتاد.

To others, it's to say nasty things behind their back.

برای دیگران این است که پشت سرشان چیزهای ناپسندی بگویند.

This is something that many people do,

این کاری است که بسیاری از مردم انجام می دهند،

and I'm sure you know someone who has done that to you.

و من مطمئن هستم که شما فردی را می شناسید که این کار را با شما انجام داده است.

Maybe they pretend to be your friend,

شاید آنها وانمود کنند که دوست شما هستند،

but then they go away and they talk about you.

اما بعد می روند و در مورد شما صحبت می کنند.

But they say negative things.

اما آنها چیزهای منفی می گویند.

They talk about you in a bad way.

آنها در مورد شما بد صحبت می کنند.

They say nasty things.

چیزهای زشتی می گویند.

Unpleasant things to say bad things about someone to others

چیزهای ناخوشایند برای گفتن چیزهای بد در مورد کسی به دیگران، گفتن چیزهای ناپسند

is to say nasty things behind their back.

پشت سر اوست.

He was quite nasty about you on the phone.

او در تماس تلفنی نسبت به شما بسیار بد بود.

So if another person is having a telephone conversation

بنابراین اگر شخص دیگری در حال مکالمه تلفنی

with someone else but you are not involved,

با شخص دیگری است اما شما درگیر آن نیستید،

that person might say nasty things about you.

ممکن است آن شخص چیزهای ناپسندی در مورد شما بگوید.

They are saying things that are unkind.

آنها چیزهایی می گویند که ناخوشایند است.

We can describe this type of person as two faced

می‌توانیم این نوع آدم‌ها را دو رو توصیف کنیم

and once again, I will say this,

و یک بار دیگر این را بگویم،

I'm sure we have all come across.

مطمئنم همه با هم برخورد کرده‌ایم.

We've all met people who are

همه ما با افرادی برخورد کرده ایم که

two faced.

دو چهره هستند.

They will be nice to you when they see you.

وقتی شما را ببینند با شما مهربان خواهند بود.

Oh, hello. Hi.

اوه سلام. سلام.

It's nice to see.

دیدنش خوبه

Oh, I love being with you.

آه من با تو بودن را دوست دارم

You're such a lovely person in real life.

تو در زندگی واقعی آدم دوست داشتنی هستی

It's great. It's great to know you.

عالیه. خیلی خوبه که شما رو میشناسم

But then when they go away and they talk to other people, they say horrible things.

اما بعد که می روند و با افراد دیگر صحبت می کنند، چیزهای وحشتناکی می گویند.

They say nasty things about you.

آنها چیزهای بدی در مورد شما می گویند.

Oh, that Mr. Duncan. Oh, I don't like him.

اوه، آن آقای دانکن. اوه، من او را دوست ندارم.

Oh, dear.

اوه عزیزم.

Oh, no, I don't like him at all.

اوه، نه، من او را اصلا دوست ندارم.

Oh, no, I don't like the way he he behaves.

اوه، نه، من رفتار او را دوست ندارم.

He's always talking about English.

او همیشه در مورد انگلیسی صحبت می کند.

He seems to like English too much.

به نظر می رسد که او انگلیسی را بیش از حد دوست دارد.

He's not a very good English teacher.

او معلم زبان انگلیسی خیلی خوبی نیست.

He's not very good.

اون خیلی خوب نیست

He's not? No. No.

او نیست؟ نه. نه.

But then when they see you,

اما بعد که تو را ببینند،

they will say nice things to your face.

چیزهای خوبی به چهره تو خواهند گفت.

A person is being nasty.

یک نفر بد اخلاق می شود

They are being two faced.

آنها دو رو هستند.

They are saying one thing to you, but other things behind your back

آنها یک چیز را به شما می گویند، اما پشت سر شما چیزهای دیگری

to pretend to like someone and then say bad or nasty

می گویند تا وانمود کنید که کسی را دوست دارید و سپس

things about them when they are absent.

در زمان غیبت او چیزهای بد یا ناپسندی در مورد او بگویید.

She is such a to

او برای

face a person who has two faces

مواجهه با فردی که دو چهره دارد

as a person who will say something nice to you

به عنوان فردی است که به شما چیز خوبی می گوید،

but then something bad about you when you are absent.

اما در زمان غیبت شما چیز بدی در مورد شما دارد.

My work colleagues are all two faced.

همکاران من هر دو دو رو هستند.

They will pretend to like you when they see you.

آنها با دیدن شما وانمود می کنند که شما را دوست دارند.

But then when they go to the break room

اما وقتی

during their lunch hour,

در ساعت ناهار به اتاق استراحت می روند،

they will all sit and they will say bad things about you.

همه می نشینند و در مورد شما بد می گویند.

They are being two faced.

آنها دو رو هستند.

Not a very nice way to be.

روش خیلی خوبی برای بودن نیست.

If I was honest with you

اگر من با شما صادق

to criticise someone unfairly,

بودم که ناعادلانه از کسی انتقاد کنید،

you are just saying that to be

فقط می گویید برای بد بودن

nasty a person might criticise you.

ممکن است یک نفر از شما انتقاد کند.

A person might say something mean or nasty

ممکن است شخصی

about the clothes you wear or maybe the way you do something.

در مورد لباسی که می پوشید یا شاید نحوه انجام کاری چیزی بد یا ناپسند بگوید.

They criticise you, but really

آنها شما را مورد انتقاد قرار می دهند، اما در واقع

they're just

آنها فقط

being nasty, they're just being a nasty person.

بد رفتار می کنند، آنها فقط یک فرد بدجنس هستند.

They just want to say mean horrible things to you.

آنها فقط می خواهند چیزهای بدی به شما بگویند.

They are criticising you because they want to be

آنها از شما انتقاد می کنند زیرا می خواهند بد رفتار کنند

nasty,

،

to be spiteful towards someone.

نسبت به کسی کینه توز باشند.

We often think of children.

ما اغلب به کودکان فکر می کنیم.

I have to be honest, whenever I think of a person being spiteful,

باید صادقانه بگویم، هرگاه به کسی که کینه توز است

I often think it is a childish behaviour.

فکر می‌کنم، اغلب فکر می‌کنم که این یک رفتار کودکانه است.

It is a way of behaving in a childish way.

این یک رفتار کودکانه است.

So when you behave in a spiteful way,

بنابراین وقتی رفتار کینه توزانه ای دارید،

it just means you are being mean and nasty

به این معنی است

to someone quite often for no reason.

که اغلب بی دلیل با کسی بد و بد رفتار می کنید.

Children can be very spiteful towards each other.

کودکان می توانند نسبت به یکدیگر بسیار کینه توز باشند.

Maybe one child has an ice cream, but the other child wants it and they try to take it.

شاید یکی از بچه ها بستنی داشته باشد، اما بچه دیگر آن را بخواهد و سعی کنند آن را ببرند.

And if the other child does not give it to them, they will say horrible things.

و اگر بچه دیگر آن را به آنها ندهد چیزهای وحشتناکی می گویند.

They will be spiteful maybe a person who doesn't share something with other

آنها کینه توز خواهند بود، شاید فردی که چیزی را با دیگران به اشتراک نمی گذارد،

people might be described as being spiteful

ممکن است به عنوان کینه توز

to do something nasty, hateful,

برای انجام کاری زشت، نفرت انگیز

mean spirited or vile.

، بداخلاقی یا پست توصیف شود.

That is a very strong word.

این کلمه بسیار قوی است.

It's only a sure word, but the word vile

این فقط یک کلمه مطمئن است، اما کلمه پست

means a person who is so horrible.

به معنای شخصی است که بسیار وحشتناک است.

They are vile.

آنها پست هستند.

They have a horrible character.

آنها شخصیت وحشتناکی دارند.

They are nasty, mean,

آنها زشت، پست،

spiteful.

کینه توز هستند.

They are vile.

آنها پست هستند.

It's a great word,

این یک کلمه عالی است،

although I don't think anyone wants to be called vile.

اگرچه فکر نمی کنم کسی بخواهد او را پست خطاب کنند.

It's not good.

این خوب نیست.

Never, never

هرگز،

call someone vile

هرگز کسی را پست خطاب

unless they are really, really horrible.

نکنید، مگر اینکه واقعاً واقعاً وحشتناک باشد.

Finally, to turn nasty.

در نهایت، برای تبدیل شدن به تند و زننده.

To turn nasty if something suddenly becomes unpleasant.

اگر ناگهان چیزی ناخوشایند شود، بدتر شوید.

So if one thing changes from being pleasant

بنابراین اگر یک چیز از خوشایند

to unpleasant,

به ناخوشایند تبدیل شود،

we can say that it has turned nasty

می‌توان گفت که

to turn nasty to suddenly become unpleasant.

تبدیل به ناخوشایند به ناخوشایند تبدیل شده است تا ناگهان ناخوشایند شود.

The weather turned nasty later.

بعدا هوا بد شد

Things might turn nasty later

همه چیز ممکن است بعداً بد شود

the mood started to turn nasty.

و خلق و خوی شروع به بدتر شدن کرد.

It became unpleasant.

ناخوشایند شد.

So maybe in the morning you go for a walk and the sun is shining and everything is lovely.

بنابراین شاید صبح به پیاده روی بروید و خورشید بدرخشد و همه چیز دوست داشتنی باشد.

But then you hear on the weather forecast

اما در پیش بینی هواشناسی می شنوید

that later it will rain.

که بعداً باران خواهد آمد.

You might say, I will go for a walk in the morning because in the afternoon

شاید بگویید، صبح می روم پیاده روی، زیرا بعد از

the weather is going to turn nasty, it is going to turn bad,

ظهر هوا بد می شود، بد می شود،

it is going to become un pleasant.

ناخوشایند می شود.

So there are many ways of using the words nice and nasty.

بنابراین راه های زیادی برای استفاده از کلمات خوب و بد وجود دارد.

And I think we are all capable

و فکر می‌کنم همه ما

from time to time of being a little bit

گهگاهی قادریم کمی بد

nasty, a little bit mean, I suppose.

، کمی بدجنس باشیم.

Also it depends on our mood.

همچنین به روحیه ما بستگی دارد.

If you are in a good mood, then maybe you will be nice.

اگر روحیه خوبی دارید، پس شاید خوب باشید.

If you are in a bad mood, then perhaps you won't be so nice

اگر روحیه بدی دارید، شاید با دیگران آنقدر مهربان نباشید

to other people.

.

Can I say hello to the live chat?

آیا می توانم به چت زنده سلام کنم؟

Oh, Claudia is here. Claudia.

اوه، کلودیا اینجاست. کلودیا

Claudia, it's so nice to see you here today.

کلودیا، خیلی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

Someone can be nasty to you, but if you have a good ego or character,

ممکن است یک نفر با شما بد باشد، اما اگر منیت یا شخصیت خوبی دارید،

someone can say anything, but you will not take it personally.

کسی می تواند هر چیزی را بگوید، اما شما آن را شخصی نخواهید گرفت.

Well, this is something you have to learn, especially if you are

خوب، این چیزی است که شما باید یاد بگیرید، به خصوص اگر

in the public eye.

در معرض دید عموم باشید.

So a person who is well-known or famous,

بنابراین فردی که شناخته شده یا مشهور است

a person who puts their personality

، شخصی که شخصیت

or their character on show for other people to see

یا شخصیت خود را به نمایش می گذارد تا دیگران اینطور ببینند

like this,

you will sometimes, not always.

، گاهی اوقات، نه همیشه.

Sometimes people will say bad things about you.

گاهی اوقات مردم در مورد شما بد می گویند.

They will say mean things, horrible things about you.

آنها چیزهای بد، چیزهای وحشتناکی در مورد شما خواهند گفت.

But if you do this, if you show yourself to other people,

اما اگر این کار را می‌کنید، اگر خود را به دیگران نشان می‌دهید،

if you are in the public eye,

اگر در معرض دید عموم هستید،

then you have to make sure that you can

پس باید مطمئن شوید که می‌توانید

stand or bear or take

بایستید یا تحمل کنید یا

criticism.

انتقاد کنید.

People can be nasty.

مردم می توانند بدجنس باشند.

Some people say that the Internet is a nasty place to be.

برخی افراد می گویند که اینترنت مکان بدی است.

Well, yes, maybe sometimes.

خوب، بله، شاید گاهی اوقات.

But quite often it can also be a nice place to be.

اما اغلب اوقات می تواند مکان خوبی برای بودن باشد.

Like here, for example, on my live chat,

مانند اینجا، برای مثال، در چت زنده من،

I am back with you on Friday.

من جمعه با شما برگشتم.

Don't forget this Friday I am with you looking for donations on Friday as well.

این جمعه را فراموش نکنید من با شما هستم به دنبال کمک های مالی در روز جمعه نیز.

Something I don't do very often, but I am doing it on Friday.

کاری که من اغلب انجام نمی دهم، اما در روز جمعه انجامش می دهم.

We're having a special donation day as well to get my

ما یک روز اهدایی ویژه نیز داریم تا

my work to continue for as long as possible.

کارم تا زمانی که ممکن است ادامه یابد.

Because don't forget, I do this for free.

چون فراموش نکنید، من این کار را رایگان انجام می دهم.

Everything I do is free.

هر کاری که انجام می دهم رایگان است.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Phuong Pham.

فونگ فام.

Oh, hello, Phuong Pham.

اوه، سلام، فونگ فام.

A person who has two faces or is two faced?

فردی که دو چهره دارد یا دو چهره است؟

Yes. You are talking about the attributes that are characteristic.

آره. شما در مورد صفاتی صحبت می کنید که مشخصه است.

So a person who is two faced

بنابراین فردی که دو رو

is a person who behaves in two ways

است، فردی است که وقتی با شماست به دو صورت رفتار می کند

when they are with you, they say nice things

، حرف های قشنگ

and when they are away from you, they will say bad things about you.

می زند و زمانی که از شما دور می شود، در مورد شما بد می گوید.

They will say nasty things about you.

آنها چیزهای زننده ای در مورد شما خواهند گفت.

Hello, Saddam official.

سلام مسئول صدام

I am over the moon today.

من امروز بالای ماه هستم

I wonder why.

تعجب می کنم که چرا.

Why are you over the moon?

چرا بالای ماه هستی؟

Has something nice happened? I hope so.

اتفاق خوبی افتاده؟ امیدوارم.

Yes, I am back on Friday.

بله من جمعه برگشتم

Something different as we approach 3:00 here in the UK.

با نزدیک شدن به ساعت 3:00 اینجا در بریتانیا، چیزی متفاوت است.

I am about to say goodbye.

من در آستانه خداحافظی هستم.

I hope you've enjoyed this live stream.

امیدوارم از این پخش زنده لذت برده باشید.

You can watch it again.

می توانید دوباره آن را تماشا کنید.

Yes, all of this will be available once more.

بله، همه اینها یک بار دیگر در دسترس خواهند بود.

Don't forget.

فراموش نکنید.

Also to give me a like as well, please

همچنین برای اینکه به من هم لایک بدهید، لطفا

click that like button which is down there

روی دکمه لایک که در

underneath this video

زیر این

that would be ever so nice.

ویدیو قرار دارد کلیک کنید تا همیشه خیلی خوب باشد.

Thank you for your company.

ممنون از همراهی شما

I am now going to leave my studio and I'm going to go

من اکنون می خواهم استودیو خود را ترک کنم و می خواهم به یک

somewhere cool.

جای خنک بروم.

Maybe I will open my fridge door.

شاید در یخچالم را باز کنم.

Maybe I will go to the refrigerator and open the door

شاید بروم سمت یخچال و در را باز کنم

and maybe I will climb inside

و شاید از داخل بالا

because I think at the moment that is the coolest place in the house.

بروم زیرا فکر می کنم در حال حاضر خنک ترین مکان خانه است.

Oh, thank you very much, Angelika, for your donation right now.

اوه، بسیار متشکرم، آنجلیکا، برای کمک شما در حال حاضر.

Well, we will we will be doing donations on Friday, but thank you very much, Angelika.

خوب، ما در روز جمعه کمک مالی خواهیم کرد، اما از شما بسیار متشکرم، آنجلیکا.

That is very kind.

که خیلی مهربان است.

You have actually started the ball rolling.

شما در واقع حرکت توپ را شروع کرده اید.

It's a great expression.

این یک بیان عالی است.

If a person starts the ball rolling, it means you started something off.

اگر شخصی شروع به چرخاندن توپ کند، به این معنی است که شما کاری را شروع کرده اید.

You've started it.

شما آن را شروع کردید.

It has proceeded.

پیش رفته است.

You have made it start.

شما آن را شروع کردید.

You have started the ball rolling.

شما شروع به چرخیدن توپ کرده اید.

It is a great expression.

بیان بزرگی است.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

Thank you. Once again, Angelika. That's very kind of you.

متشکرم. یک بار دیگر آنجلیکا. این خیلی از شما مهربان است.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Thank you.

Also to Palmira and also Vitesse as well.

متشکرم.

همچنین به پالمیرا و همچنین ویتسه نیز.

We also have who else was here today?

ما همچنین داریم که چه کسی امروز اینجا بود؟

Louis, of course. Louis Mendez.

البته لویی لوئیس مندز.

I hope you are staying cool in France.

امیدوارم در فرانسه خونسرد بمانید.

We have a hot week ahead.

هفته گرمی در پیش داریم. برای کسانی که

It is now 30, 30 Celsius here

تعجب می کنند، اکنون اینجا در انگلیس 30، 30 درجه سانتیگراد است

in England for those wondering and apparently

و

apparently by the end of the week, it's going to be even hotter

ظاهراً تا پایان هفته،

on Friday, maybe 35

در روز جمعه حتی 35

or even 36 Celsius on Friday.

یا حتی 36 درجه سانتیگراد خواهد بود.

So we will see what happens.

پس خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.

Thank you also to

همچنین از

who else is here.

کسانی که اینجا هستند نیز تشکر می کنم.

Thank you also to Fernando.

همچنین از فرناندو تشکر می کنم.

Thank you also to Mohsin.

از محسن هم ممنونم

Hello, Mohsin.

سلام محسن.

I don't think I said hello to you today.

فکر نمی کنم امروز به شما سلام نکردم.

Hello, Mohsin.

And once again, congratulations on your new arrival in your family.

سلام محسن.

و یک بار دیگر ورود جدید شما را به خانواده تبریک می گویم.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

I'm going now.

الان دارم میرم

Enjoy the rest of your week.

از بقیه هفته خود لذت ببرید.

Enjoy the rest of your day.

از باقی روز لذت ببر.

And if you can, please take all

و اگر می توانید، لطفا همه اینها را بردارید

this. Mr.

Duncan, in the birthplace of English, saying, thanks for watching.

. آقای

دانکن، در زادگاه انگلیسی، می گوید، متشکرم که تماشا کردید.

See you on Friday

جمعه شما را

for my birthday party

برای جشن تولدم به صورت

live from 2 p.m.

زنده از ساعت 2 بعد از ظهر می بینم.

UK time.

به وقت انگلستان

And of course Mr.

و البته آقای

Steve will also be with us as well.

استیو نیز با ما خواهد بود.

And you know what's coming next.

و شما می دانید که چه چیزی در آینده در راه است.

Yes, you do.

بله، شما انجام می دهید.

Until the next time we meet right here.

تا دفعه بعد که همین جا همدیگر را می بینیم.

ta ta for now.

تا تا فعلا