10 More common English Phrases - Part 3 \ Speak English with Misterduncan

Hello, Once more and a big hi to all you English addicts watching at the moment.

سلام، یک بار دیگر و یک سلام بزرگ به همه شما معتادان انگلیسی که در حال حاضر تماشا می کنید.

And yes, you are right.

و بله، حق با شماست. در

Here we are with ten more common English words

اینجا با ده کلمه و عبارت رایج انگلیسی آشنا می شویم

and phrases.

.

Pick up a

Pick up a

This first phrase refers to continuing where you left off.

این عبارت اول به ادامه دادن از همان جایی که متوقف کردید اشاره دارد.

Maybe you end the meeting and you agree that you will pick up

شاید جلسه را به پایان برسانید و توافق کنید که

next time you are together.

دفعه بعد که با هم هستید تصمیم بگیرید.

We will pick up.

برمی داریم. از

We will continue where we left off.

جایی که رها کردیم ادامه خواهیم داد.

We will pick up with what we have already talked about.

ما با آنچه قبلاً در مورد آن صحبت کرده ایم، صحبت خواهیم کرد.

We will continue with our conversation

ما به بن بست گفتگوی خود ادامه می دهیم

dead end, to reach the limit of something.

تا به مرز چیزی برسیم.

Or maybe you can go no further with the thing you are doing.

یا شاید نتوانید با کاری که انجام می دهید جلوتر بروید. می

We can say that you have reached a dead end.

توان گفت به بن بست رسیده اید.

Maybe you are working in a job that has no future.

شاید در شغلی کار می کنید که آینده ای ندارد.

You might say that you are working in a dead end job.

ممکن است بگویید که در یک کار بن بست کار می کنید.

roll out.

رول کردن

To roll out something means to introduce something that is new.

عرضه کردن چیزی به معنای معرفی چیزی است که جدید است.

Maybe you are revealing a new product to the public.

شاید شما در حال معرفی یک محصول جدید برای عموم هستید.

Maybe you want people to see your new invention.

شاید دوست دارید مردم اختراع جدید شما را ببینند.

You roll out some thing, you put it on show.

شما چیزی را منتشر می کنید، آن را به نمایش می گذارید.

Also, to make something available for purchase

همچنین، برای در دسترس قرار دادن چیزی برای خرید

can be rolled out.

می‌توان از آن استفاده کرد.

Apple have just rolled out their new iPhone 15.

اپل به تازگی آیفون 15 جدید خود را عرضه کرده است

Stand your ground

Stand your Ground is a brilliant phrase.

.

To stand your ground is to defend yourself.

ایستادگی در موضع دفاع از خود است.

Maybe you are being criticised for something

شاید به خاطر حرفی که زدید مورد انتقاد قرار بگیرید

you said, but you want to defend yourself.

اما می خواهید از خودتان دفاع کنید.

You stand your ground.

شما روی پای خود ایستاده اید.

You stick up for yourself.

شما به خودت می چسبی

You defend yourself.

تو از خودت دفاع کن

You are standing your ground.

شما در جایگاه خود ایستاده اید.

to time.

به زمان

Here is a very naughty one.

اینجا یکی خیلی شیطونه

Two time.

دو برابر.

If you two time someone,

اگر دو بار با کسی برخورد کنید، به این

it means you cheat on another person.

معنی است که به دیگری خیانت می کنید.

Maybe your partner, your husband, or your wife.

شاید همسرتان، همسرتان یا همسرتان.

You do something without them knowing.

شما بدون اینکه آنها بدانند کاری انجام می دهید.

Quite often involving another person.

اغلب درگیر شخص دیگری است. داری با هم

You are having an affair.

رابطه برقرار میکنی

You are seeing another person behind your partner's back.

شما در حال دیدن شخص دیگری در پشت شریک زندگی خود هستید .

You are two timing them.

شما دو نفر آنها را زمان بندی می کنید.

Keep it under your hat.

آن را زیر کلاه خود نگه دارید.

I love this expression because as you may have noticed, I like wearing hats.

من این عبارت را دوست دارم زیرا همانطور که ممکن است متوجه شده باشید، من کلاه پوشیدن را دوست دارم.

To keep something under your hat means to keep something secret.

نگه داشتن چیزی زیر کلاه به معنای مخفی نگه داشتن چیزی است.

To safeguard a secret thing.

برای محافظت از یک چیز مخفی

Maybe something that is private.

شاید چیزی که خصوصی است.

Not a thing that you don't want other people to find out about.

چیزی نیست که شما نخواهید دیگران درباره آن باخبر شوند.

Maybe you trust a friend to keep something under their hat.

شاید به یک دوست اعتماد کنید که چیزی را زیر کلاه خود نگه دارد.

You want them to keep it a secret.

شما از آنها می خواهید که آن را مخفی نگه دارند.

To keep something under your hat is to keep something secret.

نگه داشتن چیزی زیر کلاه، مخفی نگه داشتن چیزی است.

You safeguard that particular thing.

شما از آن چیز خاص محافظت می کنید.

A sticky situation

وضعیت چسبنده

A sticky situation is something that is awkward

وضعیت چسبنده چیزی است که

or difficult to handle or deal with.

کنترل یا مقابله با آن ناخوشایند یا دشوار است.

Maybe you are in a situation that is very hard to control.

شاید شما در موقعیتی هستید که کنترل آن بسیار سخت است.

Maybe you are in an embarrassing situation.

شاید شما در یک موقعیت شرم آور هستید.

Maybe a situation you can't get out of.

شاید موقعیتی که نتوانید از آن خارج شوید.

You are in a sticky situation.

شما در یک وضعیت چسبناک هستید. از

to be off your feet.

پا در بیای

If you are feeling unwell, if you are under the weather,

اگر احساس ناخوشی دارید، اگر زیر آب و هوا هستید،

we might say that you are off your feet.

ممکن است بگوییم که از پا افتاده اید.

You are off your feet.

شما از پا افتاده اید.

You are resting because you are tired or unwell.

به دلیل خستگی یا ناخوشی در حال استراحت هستید.

You are recovering from an illness.

شما در حال بهبودی از یک بیماری هستید.

You are trying to recover.

شما در حال تلاش برای بهبودی هستید.

You are off your feet.

شما از پا افتاده اید.

Stand out like a sore thumb.

مانند انگشت شست زخمی خود را برجسته کنید.

If you stand out like a sore thumb,

اگر مانند انگشت شست زخمی خود را برجسته کنید، به این

it means you are conspicuous.

معنی است که شما قابل توجه هستید.

You stand out. Clearly.

شما برجسته هستید. به وضوح.

Everyone can see you.

همه می توانند تو را ببینند.

Maybe you are wearing bright, colourful clothing.

شاید شما لباس های روشن و رنگارنگ پوشیده اید.

Everyone is aware that you are there

همه می دانند که شما آنجا هستید

because you stand out like a sore thumb.

زیرا مانند انگشت شست زخمی خودنمایی می کنید.

Set the record straight.

رکورد را درست تنظیم کنید.

And finally, maybe you want to put something right.

و در نهایت، شاید بخواهید چیزی را درست کنید.

Maybe something people are saying about you.

شاید چیزی که مردم در مورد شما می گویند.

Maybe reports that have been published about your private life.

شاید گزارش هایی که درباره زندگی خصوصی شما منتشر شده است.

You want to put your side of the story.

شما می خواهید سمت خود را از داستان قرار دهید.

You want to state what exactly happened.

شما می خواهید بگویید دقیقا چه اتفاقی افتاده است.

You want to set the record straight.

شما می خواهید رکورد را ثابت کنید.

You want to stop all of those rumours and untruths.

شما می خواهید جلوی همه آن شایعات و دروغ ها را بگیرید.

You want to put the record straight.

شما می خواهید رکورد را درست کنید.

And there they were.

و آنجا بودند.

If you enjoyed this, please give me a break.

اگر از این کار لذت بردید، لطفاً به من استراحت بدهید.

Like if there is a word you would like me

اگر کلمه ای وجود دارد که دوست دارید به آن

to mention or to talk about,

اشاره کنم یا در مورد آن صحبت کنم،

please leave a comment below this video.

لطفاً در زیر این ویدیو کامنت بگذارید.

This is Mr. Duncan in England saying.

این را آقای دانکن در انگلیس می گوید.

See you soon for another one of these things.

به زودی شما را برای یکی دیگر از این موارد.

And of course,

و البته

ta ta for now

فعلا تا تا