HOP / SKIP / JUMP - words and phrases - English Addict - EXTRA - 🔴LIVE stream - WED 3rd JULY 2024

It is a rather gloomy day

اینجا در بریتانیا روز نسبتاً غم انگیزی است

here in the UK.

.

We have cloud.

ما ابر داریم

We have wind.

باد داریم

We have a little bit of rain as well.

یه کم بارون هم داریم

Only 17 Celsius.

فقط 17 درجه سانتیگراد

Here we are again. It's English addict.

ما دوباره اینجا هستیم. این معتاد انگلیسی است.

Coming to live from the birthplace of English.

آمدن به زندگی از زادگاه انگلیسی.

You know where it is.

میدونی کجاست

Do I need to tell you where it is?

آیا باید به شما بگویم کجاست؟

Of course it is.

البته که هست.

England.

انگلستان.

Sometimes I wonder

گاهی اوقات تعجب می کنم که

why anyone under the age of 25 would want to do this.

چرا کسی زیر 25 سال می خواهد این کار را انجام دهد.

Because it's so stressful.

چون خیلی استرس داره جای

No wonder young people are so gloomy and depressed.

تعجب نیست که جوانان تا این حد غمگین و افسرده هستند.

Because this really does take a lot of time and effort anyway.

زیرا به هر حال این واقعاً زمان و تلاش زیادی می برد.

Hi everybody.

سلام به همه.

This is Mr. Duncan in England.

این آقای دانکن در انگلیس است.

How are you today?

امروز چطوری؟ حالت

Are you okay?

خوبه؟

I hope so.

امیدوارم.

Are you happy?

آیا شما خوشحال هستید؟

I hope you are feeling happy.

امیدوارم احساس خوشبختی کنید

I hope there is a smile on your face today

امیدوارم امروز لبخندی بر لبان شما باشد

because we are back together again.

زیرا ما دوباره با هم هستیم.

English addict is here.

معتاد انگلیسی اینجاست.

I am one of those.

من یکی از آنها هستم.

You may have heard that I am an English addict.

شاید شنیده باشید که من یک معتاد انگلیسی هستم.

And I have a feeling maybe you are one of those as well.

و من این احساس را دارم که شاید شما هم یکی از آن ها باشید.

We are back together.

ما دوباره با هم هستیم.

Wednesday is here and also it is a new month.

چهارشنبه است و همچنین یک ماه جدید است.

Happy July!

جولای مبارک!

It's arrived.

رسیده است.

We had a very busy June for various reasons.

به دلایل مختلف ژوئن بسیار شلوغی داشتیم.

Lots of things going on.

چیزهای زیادی در جریان است.

I, I am happy to say that this month

من، خوشحالم که بگویم این ماه

will be a little bit more relaxed,

کمی آرام تر خواهد بود،

although I will still be doing a lot of work here on YouTube,

اگرچه هنوز کارهای زیادی در اینجا در یوتیوب انجام خواهم داد،

but it won't be quite as hectic as last month.

اما به اندازه ماه گذشته شلوغ نخواهد بود.

July has arrived.

جولای رسید.

How do you feel about the new month?

در مورد ماه جدید چه احساسی دارید؟ آیا

Do you have any plans?

برنامه ای دارید؟

Do you have anything that you are planning to do

آیا کاری دارید که می خواهید

over the next four weeks?

در چهار هفته آینده انجام دهید؟

We have a very big event taking place tomorrow.

فردا یک رویداد بسیار بزرگ داریم.

We have the general election taking place here in the UK.

ما انتخابات سراسری را اینجا در بریتانیا داریم.

Lots of people will be going to the

بسیاری از مردم

the ballot box as we call it.

به قول ما پای صندوق های رای خواهند رفت.

The thing that you put your little vote inside

چیزی که رای اندک خود را داخل

and on Friday.

و در روز جمعه می گذارید.

Well, there will be a new government.

خوب، یک دولت جدید وجود خواهد داشت.

Maybe, perhaps.

شاید، شاید.

I suppose it depends who you listen to.

من فکر می کنم بستگی دارد به چه کسی گوش می دهید. به نظر می

Some people on the news seem to be saying one thing,

رسد برخی از افراد در اخبار یک چیز می گویند

and other people seem to be saying something else, which once again proves

و برخی دیگر به نظر می رسد چیز دیگری می گویند، که یک بار دیگر ثابت می کند که وقتی به آن فکر می کنید

you can't always believe what you hear

همیشه نمی توانید چیزی را که می شنوید باور کنید

anywhere when you think about it.

.

Hello everyone!

سلام به همه!

It's nice to see you here.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم. امروز استفاده از

My throat is a little bit difficult

گلوی من کمی سخت است

to to use today.

.

I'm having some difficulty with my my apparatus.

من با دستگاهم کمی مشکل دارم.

The thing that I need to do this is my voice.

چیزی که من باید این کار را انجام دهم صدای من است.

So you can probably imagine if there is a problem

بنابراین احتمالاً می توانید تصور کنید که اگر

with your voice and you do this

صدای شما مشکلی داشته باشد و

every day, then there can be problems.

هر روز این کار را انجام دهید، ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد.

So we so we said we might have some problems today.

بنابراین ما گفتیم که ممکن است امروز مشکلاتی داشته باشیم.

Hello to the live chat. Hello live chat.

سلام به چت زنده سلام چت زنده

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

I wonder

نمی دانم

who was first on today's live chat.

چه کسی اولین بار در چت زنده امروز بود.

Oh very interesting Beatrice,

اوه خیلی جالب بئاتریس،

you are first on today's live chat.

شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید.

I have to say,

باید بگویم،

I am surprised to see you here, Beatrice.

بئاتریس، از دیدنت در اینجا تعجب کردم.

Because I thought you would be asleep

چون فکر می‌کردم

after your very long journey

بعد از سفر طولانی‌تان

from the UK all the way back to Argentina.

از بریتانیا تا آرژانتین در خواب خواهید بود.

So I hope you have settled in.

پس امیدوارم ساکن شده باشید.

I hope you are glad to be back home.

امیدوارم از بازگشت به خانه خوشحال باشید.

They always say that there is no place like home.

همیشه می گویند جایی مثل خانه نیست.

Is that true?

آیا این درست است؟

Is there really no place like home?

واقعا هیچ جایی مثل خانه نیست؟

Some people might disagree.

ممکن است برخی افراد مخالف باشند.

They might say something else.

ممکن است چیز دیگری بگویند.

They might say that they would rather be away from home.

آنها ممکن است بگویند که ترجیح می دهند از خانه دور باشند.

I suppose it depends what type of home or what

من فکر می کنم بستگی به نوع خانه یا

type of home life you have.

نوع زندگی شما دارد.

We had a lovely time last weekend.

آخر هفته گذشته لحظات خوبی داشتیم.

We we had a great chance to meet

ما شانس بزرگی داشتیم که دوباره

one of our lovely

یکی از معتادان انگلیسی دوست داشتنی خود را ملاقات کنیم

English addicts again

because we met you, didn't we, in Italy

زیرا با شما آشنا شدیم، نه،

a couple of weeks ago and last weekend we also met up with you again.

چند هفته پیش در ایتالیا و آخر هفته گذشته نیز دوباره با شما ملاقات کردیم.

Of course, we are talking about Beatrice once more.

البته ما یک بار دیگر در مورد بئاتریس صحبت می کنیم. خیلی

We had a wonderful time.

خوش گذشت.

We went to visit a place called Tins Field,

برای بازدید از مکانی به نام Tins Field،

a very old Gothic house.

یک خانه بسیار قدیمی به سبک گوتیک رفتیم.

Would you like to see it? Here it is.

دوست دارید آن را ببینید؟ ایناهاش.

So this is the place we visited last Saturday.

بنابراین این مکانی است که ما شنبه گذشته بازدید کردیم.

Not only did we see this, we also saw Beatrice as well.

ما نه تنها این را دیدیم، بلکه بئاتریس را نیز دیدیم.

So this particular house, 1800, it was built.

بنابراین این خانه خاص، 1800، ساخته شد.

Rebuilt.

بازسازی.

In fact, there was an old house standing there

در واقع قبلاً یک خانه قدیمی در آنجا ایستاده بود

before, which was demolished.

که تخریب شد.

And that particular house was the rebuild.

و آن خانه خاص بازسازی شد.

And as you can see, as is typical

و همانطور که می بینید، همانطور که

with many of these old houses, you can see

در بسیاری از این خانه های قدیمی معمول است، می توانید ببینید که

there are also some lovely gardens as well,

چند باغ دوست داشتنی نیز وجود دارد،

some beautiful gardens to walk around.

چند باغ زیبا برای قدم زدن در اطراف.

It was a very interesting place with lots of history

مکان بسیار جالبی با تاریخچه بسیار بود

and as I mentioned, a few moments ago,

و همانطور که اشاره کردم چند لحظه پیش

we also met up with Beatrice as well.

با بئاتریس نیز ملاقات کردیم.

You might see Beatrice.

ممکن است بئاتریس را ببینید.

There she is with Mr.

او در آنجا با آقای

Steve.

استیو است.

They were walking around the Rose garden last Saturday.

آنها شنبه گذشته در باغ رز قدم می زدند.

So can I say once again, what a wonderful pleasure

بنابراین، می توانم یک بار دیگر بگویم، چه لذت شگفت انگیزی

it was to see Beatrice once again.

بود که یک بار دیگر بئاتریس را دیدم.

And we had a very interesting time.

و زمان بسیار جالبی داشتیم.

We spent the whole day walking around this old house

کل روز را در اطراف این خانه قدیمی قدم زدیم

and then we went for a meal in the evening,

و بعد از آن عصر برای صرف غذا رفتیم

and we had a very nice meal

و یک غذای بسیار خوب را

at an Italian restaurant in Bristol.

در یک رستوران ایتالیایی در بریستول خوردیم.

So it was an interesting time.

پس زمان جالبی بود.

And of course, hopefully next year

و البته، امیدوارم سال آینده

we will be doing it all over again.

دوباره این کار را انجام دهیم.

I am hoping we will have

امیدوارم

another rendezvous next year with some of you.

سال آینده با تعدادی از شما یک قرار ملاقات دیگر داشته باشیم.

So if you are interested in meeting up next year

بنابراین اگر مایل به ملاقات در سال آینده

in 2025, please let me know.

در سال 2025 هستید، لطفاً به من اطلاع دهید.

Although we don't know exactly

اگرچه دقیقاً نمی دانیم

where it will be or when it will happen,

کجا خواهد بود یا چه زمانی اتفاق می افتد،

but it will happen and it will happen somewhere.

اما اتفاق می افتد و در جایی اتفاق می افتد.

Those are all the details I have at the moment.

اینها تمام جزئیاتی است که من در حال حاضر دارم.

So this year the rendezvous was in Italy.

بنابراین امسال قرار ملاقات در ایتالیا بود.

We had a very nice time and we met up with some of you.

ما خیلی خوش گذشت و با تعدادی از شما آشنا شدیم.

Next year we will do the same thing again next year.

سال آینده نیز سال آینده همین کار را انجام خواهیم داد.

My nose is itching.

بینی من خارش داره

It is very annoying.

خیلی آزاردهنده است.

If I was honest with you.

اگر با شما صادق بودم

Also on the live chat we have Vitus.

همچنین در چت زنده ما Vitus را داریم.

Hello Vitus, nice to see you back with us again.

سلام ویتوس، خوشحالم که دوباره با ما برگشتی.

Also we have Claudia.

همچنین ما کلودیا را داریم.

Hello, Claudia.

سلام، کلودیا.

It's nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

And of course

و البته

he is here

او اینجاست و

we are talking Louis

داریم صحبت می کنیم لوئیس

Mendez is here today.

مندز امروز اینجاست.

Hello, Louis.

Nice to see you back with us as well.

سلام، لویی.

خوشحالم که شما را دوباره با ما می بینم.

Savin is here.

ساوین اینجاست

Education.

تحصیلات.

LTE is watching in Morocco,

LTE در مراکش تماشا می کند،

a place I've always wanted to visit.

مکانی که من همیشه دوست داشتم از آن بازدید کنم.

I would like to take a trip to Marrakesh.

من می خواهم به مراکش سفر کنم.

I really, really would.

من واقعا، واقعا.

Siddiqa is here.

صدیقه اینجاست.

Mauricio. Hello, Mauricio.

مائوریسیو سلام، مائوریسیو.

Nice to see you back with us today.

خوشحالم که امروز دوباره شما را با ما می بینم.

We are talking about words and phrases in the English language

ما در مورد کلمات و عباراتی در زبان انگلیسی

relating to hopping,

در رابطه با پریدن،

skipping, poop, poop, poop, poop, and of course

پرش، مدفوع، مدفوع، مدفوع، مدفوع و البته

jumping as well.

پریدن صحبت می کنیم.

We will be hopping, we will be skipping

and we will be jumping as well,

with words and phrases connected to those things.

با کلمات و عبارات مرتبط با آن چیزها، می پریم، می پریم و همچنین خواهیم پرید.

Hello! Also to who else is here?

سلام! همچنین برای چه کسی دیگر اینجاست؟

Valentin is here.

والنتین اینجاست

Christina is here as well.

کریستینا هم اینجاست.

It was so lovely meeting all of you in Italy.

دیدار با همه شما در ایتالیا بسیار دوست داشتنی بود.

And as I said, we are doing it again.

و همانطور که گفتم، ما دوباره این کار را انجام می دهیم. در

I will mention this later in the year,

اواخر سال به این موضوع اشاره خواهم کرد،

so we will talk about this particular

بنابراین در اواخر سال دوباره درباره این موضوع خاص صحبت خواهیم کرد

subject again later in the year,

and we will try to arrange something

و سعی خواهیم کرد چیزی ترتیب دهیم که

where we can all meet together.

بتوانیم همه با هم ملاقات کنیم.

Tunes field is the name of the house

فیلد آهنگ ها نام خانه ای است

that is the name of the old house.

که نام خانه قدیمی است.

It is in Bristol and it is owned by the National Trust.

در بریستول است و متعلق به National Trust است.

So if you want to find that particular house,

بنابراین اگر می خواهید آن خانه خاص را پیدا کنید،

just search Bristol National Trust House

کافی است خانه اعتماد ملی بریستول را جستجو کنید

and the name will definitely come up.

و قطعاً نام آن ظاهر می شود. اتفاقاً

By the way, it is actually closed at the moment

فعلاً تعطیل است

because there is a feature film,

چون یک فیلم داستانی وجود دارد،

a movie being filmed there.

یک فیلم در آنجا فیلمبرداری می شود.

So from the 1st of July,

بنابراین از اول ژوئیه،

the house has actually closed

خانه در واقع بسته شده است

because there is a movie being filmed.

زیرا فیلمی در حال فیلمبرداری است.

And I did notice

و متوجه شدم

there was some equipment

تجهیزاتی

already there from the film studio.

از استودیو فیلم وجود دارد.

I was very excited to be honest, because, well,

راستش من خیلی هیجان زده بودم، چون، خوب،

you know, you know me, I love filming things.

می دانید، من را می شناسید، من عاشق فیلمبرداری هستم.

I love anything to do with technology connected to cameras

من عاشق هر کاری هستم که با فناوری متصل به دوربین

and sound and lighting.

و صدا و نور ارتباط داشته باشد.

So I was especially excited

بنابراین

when I found out

وقتی متوجه شدم

that there was a film crew moving in to the house.

که یک گروه فیلمبرداری وارد خانه شده اند، به ویژه هیجان زده شدم.

And that is what is happening at the moment.

و این چیزی است که در حال حاضر اتفاق می افتد.

So the house is actually closed

بنابراین خانه در واقع

for a few days whilst they film the movie.

برای چند روز بسته است در حالی که آنها فیلم را فیلمبرداری می کنند.

I wonder what the movie will be.

من تعجب می کنم که فیلم چه خواهد بود.

Maybe it will be another adaptation of Jane

شاید این اقتباس دیگری از جین

and Maybe or another one of those Jane

و شاید یا یکی دیگر از آن

Austen novels romance.

رمان های عاشقانه جین آستن باشد.

Maybe Mr.

شاید آقای

Darcy will be running along

دارسی در

chasing that lovely young maiden

تعقیب آن دختر جوان دوست داشتنی

whom he has his eye on.

که چشمش به اوست می دود.

Maybe she will be feeling sad because Mr.

شاید او احساس غمگینی کند زیرا آقای

Darcy has gone away.

دارسی رفته است.

Something like that.

یه چیزی شبیه اون.

There will definitely be some sort of romance

قطعا

involved in the movie that is being filmed at the moment.

در فیلمی که در حال فیلمبرداری است، نوعی عاشقانه وجود خواهد داشت.

At times field, I wonder what it will be.

گاهی اوقات، من تعجب می کنم که چه خواهد شد.

I will be looking out for it.

من به دنبال آن خواهم بود.

Of course I will be one of the things I've always thought of doing

البته من یکی از کارهایی خواهم بود که همیشه فکر می کردم

whilst we are talking about movies,

در حالی که در مورد فیلم صحبت می کنیم، انجام دهم،

I've always wanted to be an extra.

همیشه می خواستم یک فرد اضافی باشم.

So instead of being the main actor

بنابراین به جای اینکه بازیگر اصلی

or one of the stars of the movie,

یا یکی از ستارگان فیلم باشم،

I would love to be one of those people

دوست دارم یکی از آن افرادی باشم که

you see in the background walking by.

در پس‌زمینه می‌بینید که از کنارشان می‌گذرید.

Or maybe they're just sitting around in the background

یا شاید آنها فقط در پس زمینه

as part of a crowd, so I would love to be an extra.

به عنوان بخشی از یک جمعیت نشسته اند، بنابراین من دوست دارم یک نفر اضافی باشم.

I think I would be a really good extra.

فکر می کنم یک فوق العاده خوب باشم.

I think I would add a little bit of glamour

فکر می کنم به

and a little bit of fun to any scene in any movie.

هر صحنه ای در هر فیلمی کمی زرق و برق و کمی سرگرمی اضافه کنم.

I have a friend who's actually an extra,

من دوستی دارم که در واقع یک فرد اضافی است،

and she often pops up in TV shows that are made here in the UK.

و او اغلب در برنامه های تلویزیونی که در اینجا در بریتانیا ساخته می شود ظاهر می شود.

I've always wanted to do that, always wanted

من همیشه می خواستم این کار را انجام دهم، همیشه می خواستم

to be an extra in a movie,

در یک فیلم نقش اضافی داشته باشم،

but maybe one day, who knows?

اما شاید یک روز، چه کسی می داند؟

Hello Christine.

Here again, travel Business Ideas is here.

سلام کریستین.

در اینجا دوباره، ایده های تجاری سفر اینجا است.

Hello. Hi. How or.

سلام. سلام. چگونه یا.

Do you know what?

میدونی چیه؟

I always have difficulty with Vietnamese names,

من همیشه با نام های ویتنامی مشکل دارم،

because sometimes the sound of the name

زیرا گاهی اوقات صدای نام

is very different from the way it is spelt.

با نحوه املای آن بسیار متفاوت است.

So hello to how or who

پس سلام به چگونه یا چه

who is watching in Vietnam.

کسی در ویتنام تماشا می کند.

Hello to you as well.

سلام به شما نیز.

B k is here.

B k اینجاست.

Interesting. A very interesting name.

جالب هست. اسم خیلی جالبیه

Hello Raj as well.

سلام راج هم همینطور

Raj is here.

راج اینجاست

I would love to be an extra.

من دوست دارم یک اضافی باشم. دوست دارم

I would love to be in the movie in the background.

در پس زمینه در فیلم حضور داشته باشم.

Maybe walking by or maybe sitting at a table in a cafe.

شاید در حال قدم زدن یا شاید نشستن پشت میزی در یک کافه.

I think it would be great.

فکر می کنم، عالی خواهد بود.

I think, they would often say,

من فکر می کنم، آنها اغلب می گویند،

I'm pretty sure they would say, who is that guy?

من تقریبا مطمئن هستم که می گویند، آن مرد کیست؟

Who is that man sitting over there

آن مردی که

behind George Clooney?

پشت جرج کلونی نشسته کیست؟

Who is he?

او کیست؟

We are talking about words and phrases

ما در مورد کلمات و عبارات

connected to hop, skip and jump.

مرتبط با هاپ، پرش و پرش صحبت می کنیم.

That is what we are doing.

این کاری است که ما انجام می دهیم.

Talking of hopping, talking of skipping

صحبت از پریدن، صحبت از پریدن

and also talking of jumping.

و همچنین صحبت از پریدن.

There is a lot of that taking place at the moment down in London,

در حال حاضر موارد زیادی در لندن در حال انجام است،

because right now the tennis is taking place.

زیرا در حال حاضر تنیس در حال برگزاری است. در

There are many tennis matches taking place right now

حال حاضر مسابقات تنیس زیادی برگزار می شود

because Wimbledon is here again.

زیرا ویمبلدون دوباره اینجاست.

And. Poor Andy Murray.

و. بیچاره اندی موری.

He's had to drop out,

او مجبور شد ترک تحصیل کند،

but at least he will be playing in the doubles with his brother.

اما حداقل با برادرش در دونفره بازی خواهد کرد .

so Wimbledon is taking place right now

بنابراین ویمبلدون همین الان

here in England.

اینجا در انگلیس برگزار می شود.

We are here again.

ما دوباره اینجا هستیم.

Live as live can be.

همانطور که می توان زندگی کرد.

English addict is here with you.

معتاد انگلیسی اینجا با شماست.

And it's very nice to be with you again today.

و خیلی خوب است که امروز دوباره با شما هستم.

My name is Mr.

اسم من آقای

Duncan and I talk about English.

دانکن است و در مورد انگلیسی صحبت می کنم.

I love English very much.

من انگلیسی را خیلی دوست دارم.

Just to prove it.

فقط برای اثباتش

Here we go with some words and phrases connected

در اینجا ما با چند کلمه و عبارات مرتبط

to the words that I'm going to look at today.

با کلماتی که امروز می خواهم به آنها نگاه کنم، می پردازیم.

Words and phrases connected to hope, Skip

کلمات و عبارات مرتبط با امید، پرش

and jump.

و پرش.

That is today's theme.

موضوع امروز همین است.

And we will be looking at lots of words

و ما در نیم ساعت آینده به کلمات زیادی نگاه خواهیم کرد

coming up over the next half an hour.

.

First of all, I suppose we should look at words

اول از همه، فکر می کنم باید به کلمات

and phrases connected to hop.

و عبارات مرتبط با هاپ نگاه کنیم.

Hop. We often think of the word hop as an action,

هاپ ما اغلب کلمه هاپ را به عنوان یک عمل در نظر می گیریم،

and you would be right to think that because it is,

و شما درست می گویید که چون چنین است،

we often think of certain animals hopping,

ما اغلب به حیوانات خاصی فکر می کنیم که

such as a kangaroo, for example.

مثلاً کانگورو می پرند.

I've never seen a kangaroo.

من تا حالا کانگورو ندیدم

Never seen a real one.

هرگز واقعی ندیده

However, it's not weird.

با این حال، عجیب نیست.

You think I would have over all of these years.

شما فکر می کنید من در تمام این سال ها خواهم داشت.

You would think I would have met a kangaroo by now, but I haven't.

شما فکر می کنید من تا به حال با یک کانگورو آشنا شده بودم، اما نه.

Also rabbits as well.

همچنین خرگوش ها نیز.

Quite often rabbits will hop around.

اغلب خرگوش ها به اطراف می پرند.

You might hop on one leg.

ممکن است روی یک پا بپرید.

So if a person is lifting one of their feet up

بنابراین اگر شخصی یکی از پاهای خود را بلند می کند

and they will hop, hop person might hop.

و می پرد، ممکن است فرد هاپ بپرد.

Maybe as a child you might hop around for fun

شاید در کودکی برای سرگرمی

as a game.

به عنوان یک بازی به اطراف بپرید.

There is a game called hopscotch

یک بازی به نام hopscotch وجود دارد که در

where you might have to hop in a certain way

آن ممکن است مجبور شوید به روش خاصی

on a set of squares that are drawn on the ground.

روی مجموعه ای از مربع هایی که روی زمین کشیده شده اند پرش کنید.

You might hop over or hop on something,

ممکن است از روی چیزی بپرید یا بپرید،

you hop over something, or maybe you hop on something.

روی چیزی بپرید یا شاید روی چیزی بپرید.

You might hop over a gate.

شما ممکن است از روی یک دروازه بپرید.

So it is another way of saying climb over.

بنابراین این یک راه دیگر برای گفتن بالا رفتن است.

But maybe you do it very quickly.

اما شاید خیلی سریع این کار را انجام دهید.

You hop over, you are doing it quickly.

شما می پرید، به سرعت این کار را انجام می دهید.

You hop over a gate.

شما از روی دروازه می پرید.

You might hop on a bus.

ممکن است سوار اتوبوس شوید.

If you hop on a bus, it means you are jumping on the bus.

اگر سوار اتوبوس می شوید به این معنی است که در اتوبوس می پرید. داری

You are getting on the bus.

سوار اتوبوس میشی

Maybe in a hurry.

شاید با عجله

Maybe you hop on the bus

شاید به این دلیل سوار اتوبوس می شوید که

because you are going on a short journey.

به یک سفر کوتاه می روید.

So we often use the word hop to mean

بنابراین ما اغلب از کلمه هاپ به معنای

a short space or a short journey.

یک فضای کوتاه یا یک سفر کوتاه استفاده می کنیم.

It is just a hop away.

فقط یک پرش فاصله دارد.

It is very close.

خیلی نزدیک است.

You hop on the bus, you hop over the gate.

شما سوار اتوبوس می شوید، از دروازه می پرید.

You might hop on a train.

ممکن است سوار قطار شوید.

If you are going to a place

اگر به مکانی

not too far away, you might hop on the plane,

نه چندان دور می روید، ممکن است سوار هواپیما شوید، سوار

hop on the train, hop on the bus.

قطار شوید، سوار اتوبوس شوید.

Or you might hop in a taxi

یا ممکن است سوار تاکسی شوید

and go somewhere nearby, not too far away.

و به جایی نزدیک بروید، نه خیلی دور.

So we often think of the word hop

بنابراین

when we are talking about short distances,

زمانی که در مورد مسافت های کوتاه

or maybe a short trip

یا شاید یک سفر کوتاه

in or on a vehicle.

در داخل یا با وسیله نقلیه صحبت می کنیم، اغلب به کلمه هاپ فکر می کنیم. در

Here's a phrase.

اینجا یک عبارت است.

We have some phrases coming today as well

امروز هم عباراتی داریم

to be hopping mad.

که عصبانی می شویم.

If you are hopping mad,

اگر عصبانی هستید، به این

it means you are angry or annoyed over something.

معنی است که از چیزی عصبانی یا عصبانی هستید.

A person is hopping mad.

یک نفر دیوانه می پرد.

They are angry.

آنها عصبانی هستند.

They are outraged.

آنها خشمگین هستند.

They are upset by something.

آنها از چیزی ناراحت هستند.

Maybe they are showing their anger in some way.

شاید آنها به نوعی خشم خود را نشان می دهند.

So you don't have to be jumping up and down

بنابراین لازم نیست که بالا و پایین بپرید

because this is often used figuratively.

زیرا این اغلب به صورت مجازی استفاده می شود.

We use this particular phrase

ما از این عبارت خاص

figuratively to show that that person is angry.

به صورت مجازی استفاده می کنیم تا نشان دهیم آن شخص عصبانی است.

He was hopping mad.

دیوانه می پرید.

They were hopping mad.

دیوانه شده بودند.

It means they were angry.

یعنی عصبانی بودند.

They were annoyed.

آنها اذیت شدند.

They were showing their anger over something.

آنها خشم خود را از چیزی نشان می دادند.

So quite often we will use that particular phrase figuratively.

بنابراین اغلب ما از آن عبارت خاص به صورت مجازی استفاده می کنیم.

If you are hopping mad, you are very angry over something.

اگر عصبانی هستید، به خاطر چیزی بسیار عصبانی هستید.

You might hop over

ممکن است

to visit somewhere briefly for a short time.

برای مدت کوتاهی از جایی بازدید کنید.

You might hop over to friends

ممکن است به دوستانی

from England because of course,

از انگلیس بروید زیرا البته

the distance between England and France is not very far.

فاصله بین انگلیس و فرانسه خیلی دور نیست.

You can hop over

می توانید از

or hop across the channel, the English Channel.

کانال، کانال انگلیسی پرش کنید یا از آن عبور کنید.

You can travel to France.

می توانید به فرانسه سفر کنید.

Maybe you go there for the day.

شاید برای آن روز به آنجا بروید.

I remember many years ago I went with my father

یادم می آید سال ها پیش با پدرم

to a place called Berlin in France,

به مکانی به نام برلین در فرانسه رفتیم

and we only went for the day

و فقط یک روز برای آن روز رفتیم

just one day.

.

So you can easily hop across

بنابراین می‌توانید به راحتی از

or hop over the English Channel to France.

کانال مانش به فرانسه بپرید یا از آن عبور کنید.

We hopped over to the island of Kos for a day trip.

برای یک سفر یک روزه به جزیره کوس رفتیم.

So again, you hop over, you hop across.

بنابراین دوباره، شما می پرید، شما می پرید.

You go somewhere.

تو برو یه جایی

Maybe for a short stay or a short trip.

شاید برای یک اقامت کوتاه یا یک سفر کوتاه.

So we often use the word hop to show a short journey,

بنابراین ما اغلب از کلمه هاپ برای نشان دادن یک سفر کوتاه استفاده می کنیم که

normally taken over a short period of time.

معمولاً در یک دوره زمانی کوتاه انجام می شود.

Hop to it.

به آن راهپیمایی کنید.

You might tell a person to hop to it.

ممکن است به یک نفر بگویید به آن بپرد.

You are telling them to hurry up

شما به آنها می گویید عجله کنید

and do something fast without pausing.

و بدون مکث سریع کاری انجام دهید.

So a person might tell you in an angry way, hop to it.

بنابراین ممکن است شخصی با عصبانیت به شما بگوید، به آن بپرید.

Come on, I want it done now

بیا، من می‌خواهم این کار انجام شود،

you have to do that work now hop to it.

حالا باید آن کار را انجام دهی.

Normally it is said when a sudden start is needed.

معمولاً زمانی گفته می شود که شروع ناگهانی لازم باشد. پس

So in the army, perhaps.

شاید در ارتش.

Maybe the Sergeant major will tell all of the soldiers.

شاید سرگروهبان به همه سربازها بگوید.

Hop to it, lads.

به آن بپرید، بچه ها.

It means hurry up.

یعنی عجله کن

Go on, get outside.

برو برو بیرون

It's time to go on parade.

وقت رفتن به رژه است.

You will often use that term

شما اغلب از این اصطلاح استفاده می کنید

to tell someone to start something straight away.

تا به کسی بگویید که کاری را فوراً شروع کند.

Hop to it.

به آن راهپیمایی کنید.

Don't hesitate.

دریغ نکنید. همین

Do it now.

الان انجامش بده

You might job, hop

شما ممکن است شغل، هاپ

or island hop.

یا جزیره هاپ باشید.

So this is an interesting way of showing change that occurs

بنابراین این یک روش جالب برای نشان دادن تغییراتی است که

over a regular period.

در یک دوره منظم رخ می دهد.

Maybe a person who takes on many different jobs

شاید فردی که

over a short period of time.

در مدت زمان کوتاهی مشاغل مختلف را به عهده می گیرد.

Maybe they will work in one place

شاید یک جا کار کنند

and then they go to work somewhere else.

و بعد بروند جای دیگری کار کنند.

They take on another job.

آنها کار دیگری را بر عهده می گیرند.

They leave that job and they go and take another job.

آن کار را رها می کنند و می روند و کار دیگری می گیرند.

You can say that that person is job hopping.

می توان گفت که آن فرد در حال کار پرش است.

They are going from one job to another.

از کاری به شغل دیگر می روند.

They go from one job to another.

از کاری به شغل دیگر می روند.

So they will stop doing that job

بنابراین آنها از انجام آن کار دست می کشند

and they will go and do that one instead.

و به جای آن می روند و آن کار را انجام می دهند.

They will change their jobs.

آنها شغل خود را تغییر خواهند داد.

If you island hop, it means maybe you are going on a holiday

اگر اهل هاپ جزیره ای هستید، به این معنی است که شاید در حال رفتن به تعطیلات هستید

where you will visit lots of different places

که در آن مکان های مختلف زیادی را

over a short period of time.

در مدت زمان کوتاهی بازدید خواهید کرد.

You island hop.

ای هاپ جزیره ای

You go from one place to another

شما از یک مکان به مکان دیگر می روید

to show that frequent changes all happening.

تا نشان دهید که تغییرات مکرر همه اتفاق می افتد.

We will often use hop

ما اغلب از hop

as the end of a phrase

به عنوان انتهای عبارت

Island hop job. Hop.

Island hop job استفاده می کنیم. هاپ

You will go from one place,

از یک جایی می روید

or you will go from one job to another.

یا از یک کار به آن کار می روید.

You keep changing or moving around.

مدام در حال تغییر یا حرکت هستید.

Then we have hop or hops.

سپس هاپ یا هاپ داریم.

So this particular noun refers to a dried plant cone

بنابراین این اسم خاص به یک مخروط گیاهی خشک شده اشاره دارد که

used in brewing.

در آبجوسازی استفاده می شود.

So for example, beer uses hops quite often.

به عنوان مثال، آبجو اغلب از رازک استفاده می کند.

Hops are used in brewing beer.

رازک در دم کردن آبجو استفاده می شود.

So if you want to brew a certain type of beer

بنابراین اگر می خواهید نوع خاصی از آبجو را

quite often you will use the plant cone

اغلب دم کنید، از مخروط گیاه رازک استفاده خواهید کرد، به همین

from the hop, which is why we call it that particular thing.

دلیل است که ما آن را آن چیز خاص می نامیم.

So the hop is the plant from which hops come.

پس رازک گیاهی است که رازک از آن می آید.

It is an ingredient that is added

این ماده ای است که

when making certain types of alcoholic drink,

هنگام تهیه انواع خاصی از نوشیدنی های الکلی

such as beer.

مانند آبجو اضافه می شود.

Night.

And oh yes.

شب

و اوه بله.

Oh, already we have skip.

اوه، در حال حاضر ما پرش داریم.

So soon?

خیلی زود؟

So now we have skipped over to this word skip,

بنابراین اکنون به این کلمه پرش می پردازیم،

which is where we all know Skip

جایی که همه ما می دانیم که Skip

to move in a light, springy manner.

به شیوه ای سبک و فنری حرکت می کند.

So if you skip doo doo doo doo doo doo,

بنابراین اگر از دوو دوو دوو دوو پرش کنید،

you will often see children skipping along the street.

اغلب کودکانی را خواهید دید که در خیابان می پرند.

Maybe a person who is feeling happy

شاید فردی که احساس شادی می کند

and quite full of joy

و کاملاً سرشار از شادی است

will skip along the street.

در خیابان بپرد.

Did it to move in a light, springy manner

آیا این حرکت را به شیوه ای سبک و فنری انجام دادید به این

means you are skipping.

معنی که در حال پرش هستید.

You are going along.

تو داری پیش میری

You are in a happy mood.

شما در روحیه شادی هستید.

You are showing your happiness by skipping along.

شما شادی خود را با پرش نشان می دهید.

To jump over a swinging rope is also skip.

پرش از روی طناب در حال چرخش نیز پرش است.

It is a game that lots of children like to play.

این یک بازی است که بسیاری از کودکان دوست دارند آن را انجام دهند.

Two people will swing a rope around.

دو نفر طناب را به اطراف می چرخانند.

And another person in the middle

و یک نفر دیگر در وسط

will skip over the rope.

طناب را می گذرد.

To be honest with you, it is not an easy to do.

صادقانه بگویم، انجام این کار آسان نیست.

I have tried it many times and I am not very good at it.

من بارها آن را امتحان کردم و زیاد در آن مهارت ندارم.

I think it might be my big long legs to be honest.

صادقانه بگویم فکر می کنم شاید پاهای بلند بزرگ من باشد.

You might

شما ممکن است

skip along the road

در طول جاده

in a happy, carefree way

به روشی شاد و بی دغدغه بپرید که

a person might skip along the road.

یک فرد ممکن است در طول جاده بپرد.

We often refer to skipping as a girls thing,

ما اغلب به پرش به عنوان یک چیز دخترانه اشاره می کنیم،

although sometimes you might see men skipping as well,

اگرچه گاهی اوقات ممکن است مردانی را نیز ببینید که پرش می کنند،

especially when they are training maybe boxers.

مخصوصاً وقتی که در حال تمرین بوکسور هستند.

Quite often you will see boxers skipping.

اغلب شما بوکسورها را می بینید که پرش می کنند.

Using a rope.

با استفاده از طناب.

So it is not necessarily a girls thing.

بنابراین لزوماً موضوع دختران نیست.

It is not always related to girls.

همیشه به دخترا مربوط نمیشه از

Skip to miss something out

دست دادن چیزی

or to avoid a particular thing by passing it.

یا اجتناب از یک چیز خاص با عبور از آن بگذرید. از

You skip something, you go past that thing.

چیزی می گذری، از آن چیز می گذری.

You skip something to miss something out

شما چیزی را نادیده می گیرید تا چیزی را از دست بدهید

or avoid by passing it.

یا با عبور از آن از آن اجتناب کنید.

You might skip lunch.

ممکن است ناهار را حذف کنید.

You might skip class.

ممکن است کلاس را رها کنید.

You might skip work.

ممکن است کار را رها کنید.

That means you are not going to have any lunch.

یعنی قرار نیست ناهار بخوری.

You are not going to attend that class.

شما قرار نیست در آن کلاس شرکت کنید. قرار

You are not going to work.

نیست کار کنی.

You are going to skip work.

قراره از کار بگذری

You are going to skip class.

قرار است کلاس را رها کنید.

You are going to skip lunch.

قرار است ناهار را حذف کنید. اگر

To be honest with you, I will be honest.

با شما صادق باشم، صادقانه خواهم گفت.

This morning I decided to skip breakfast

امروز صبح تصمیم گرفتم از صبحانه صرف نظر کنم

and already

و در حال حاضر از

I am beginning to regret doing that.

انجام آن پشیمانم.

To be honest, because I do feel rather hungry to say the least.

صادقانه بگویم، چون حداقل بگویم احساس گرسنگی می کنم.

So we are looking at words and phrases connected to skip

بنابراین ما به کلمات و عبارات مرتبط با رد کردن نگاه می کنیم تا

to leave something out is to skip,

چیزی را نادیده بگیریم یعنی رد شدن،

so you might actually go past something

بنابراین ممکن است در واقع از چیزی رد شوید

or avoid something, even if it is there.

یا از چیزی اجتناب کنید، حتی اگر آن چیزی باشد.

So maybe you have things that are in front of you,

بنابراین ممکن است چیزهایی پیش روی شما باشد،

but you might skip some of those things.

اما ممکن است برخی از آن چیزها را نادیده بگیرید. اگر به آهنگ‌های مختلف گوش می‌دهید،

You might skip past a music track

ممکن است از کنار یک آهنگ موسیقی بگذرید

if you are listening to different songs.

.

Maybe there is a selection of music,

شاید مجموعه‌ای از موسیقی وجود داشته باشد،

but some of those songs you don't like,

اما برخی از آن آهنگ‌هایی که دوست ندارید،

so some of them you will skip,

بنابراین برخی از آن‌ها را رد خواهید کرد، از

you will skip those songs that you don't like to listen to.

آهنگ‌هایی که دوست ندارید گوش دهید، رد خواهید شد.

Maybe if you are here on YouTube.

شاید اگر اینجا در یوتیوب باشید.

Perhaps you will skip

شاید از یک ویدیو صرف نظر کنید

a video.

.

Maybe something comes up on your computer

شاید چیزی در رایانه شما ظاهر شود

that you don't want to watch.

که نمی خواهید آن را تماشا کنید.

I am not saying me, by the way.

اتفاقاً من نمی گویم.

Please don't skip me.

لطفا از من نگذر

You should never skip me because I do know.

شما هرگز نباید از من بگذرید زیرا من می دانم.

I know if you skipped

میدونم اگه

now, I will come round

الان رد کردی من میام

and I will have a word with you.

و باهات حرف میزنم.

I will want to know why you are skipping me so quite often.

من می خواهم بدانم چرا شما اغلب از من می گذرید.

You will skip something if you want to avoid it.

اگر بخواهید از چیزی اجتناب کنید، از آن صرفنظر خواهید کرد.

Or maybe something that does not interest you.

یا شاید چیزی که برای شما جالب نیست. آیا

Can I say that my heart skipped a beat?

می توانم بگویم که قلب من یک تپش زد؟

Yes you can.

بله، تو میتونی.

Sometimes due to illness,

گاهی اوقات به دلیل بیماری،

maybe you have a fever or a certain type of illness.

ممکن است تب یا نوع خاصی از بیماری داشته باشید.

You might.

شما ممکن است.

You might find that your heart.

ممکن است دریابید که قلب شماست.

Skips a beat.

یک ضرب و شتم می گذرد.

There is a strange feeling in your chest

احساس عجیبی در قفسه سینه شما وجود دارد

when your heart seems to skip a beat.

که به نظر می رسد قلب شما یک تپش دارد.

Maybe your heart feels as if it's beating irregularly.

شاید قلب شما احساس می کند که به طور نامنظم می تپد.

It skips a beat.

این یک ضرب و شتم می گذرد.

So you can.

بنابراین شما می توانید.

You can also show excitement.

شما همچنین می توانید هیجان را نشان دهید.

You can express the feeling of excitement.

می توانید احساس هیجان را بیان کنید.

If you say that your heart skips a beat.

اگر بگویید که قلب شما یک تپش می زند.

Maybe you see the person you are in love with

شاید فردی را که عاشقش هستید ببینید

and you feel that love.

و این عشق را احساس کنید.

It almost feels as if your heart skips a beat.

تقریباً به نظر می رسد که قلب شما یک ضربان می زند.

So it is possible to have that sensation when you are excited.

بنابراین ممکن است زمانی که هیجان زده هستید این حس را داشته باشید.

Or of course, if you are unwell,

یا البته، اگر حال شما خوب نیست، از

skip to walk away or leave

رفتن بگذرید یا

without being seen is to skip.

بدون دیده شدن از آنجا خارج شوید.

So you might leave a place,

بنابراین ممکن است جایی را ترک کنید،

you might go away without being seen.

ممکن است بدون دیده شدن برید.

And there are many situations where this might happen.

و موقعیت های زیادی وجود دارد که ممکن است این اتفاق بیفتد.

Maybe if you are in the classroom and the teacher is about to come

شاید اگر در کلاس باشی و معلم در شرف آمدن باشد،

in, you will skip the class,

کلاس را رها کنی،

you will go away, you will avoid attending that class,

بروی، از حضور در آن کلاس اجتناب کنی

or you will leave that class without being seen.

یا بدون دیده شدن از آن کلاس خارج شوی.

So you skip, you go away.

بنابراین شما می گذرید، می روید.

You disappear without being seen.

بدون دیده شدن ناپدید میشوی

You skip the lesson.

شما درس را رها می کنید.

You leave unnoticed

without anyone seeing you at all.

بدون اینکه کسی شما را ببیند، بی توجه می روید.

There are many ways of using the word skip

راه‌های زیادی برای استفاده از کلمه skip

to browse quickly

برای مرور سریع وجود دارد

while omitting certain parts is to skip.

در حالی که حذف قسمت‌های خاص پرش است.

For example, you might skip through a book

به عنوان مثال، ممکن است از یک کتاب رد شوید

or skip ahead.

یا جلوتر بروید.

We can also use the word skim as well.

همچنین می توانیم از کلمه skim نیز استفاده کنیم. به این

Skim so you can skip through a book,

ترتیب بتوانید از یک کتاب عبور کنید،

or you can skim

یا می توانید

through a book.

یک کتاب را مرور کنید.

It means you are going through something very quickly.

این بدان معنی است که شما خیلی سریع از یک چیزی عبور می کنید.

Maybe you go through the pages of a book very quickly.

شاید خیلی سریع صفحات یک کتاب را مرور کنید.

You are just having a look at the book.

شما فقط به کتاب نگاه می کنید.

You skip through the book.

شما از طریق کتاب می گذرید.

You go through it very quickly.

شما خیلی سریع از آن عبور می کنید.

Quite often you will leave parts of that thing out,

اغلب اوقات شما بخش هایی از آن چیز را کنار می گذارید،

and that is when we omit something.

و این زمانی است که ما چیزی را حذف می کنیم.

To omit is to leave out.

حذف کردن یعنی کنار گذاشتن.

Skip to advance ahead in your grade.

برای پیشرفت در کلاس خود بگذرید.

So this is obviously used in education.

بنابراین واضح است که این در آموزش استفاده می شود.

When a person goes ahead

وقتی یک نفر

of all the other classmates, they go up by two grades

از همه همکلاسی های دیگر جلوتر می رود، دو درجه بالاتر می رود

so they will know they won't just go up by one grade, maybe two grade.

تا بداند که فقط یک درجه، شاید دو درجه بالا نمی رود.

You skip.

شما می گذرید.

So you go over one of the grades.

بنابراین شما از یکی از نمرات عبور می کنید.

You don't even take it.

شما حتی آن را نمی گیرید.

You don't even do it.

شما حتی آن را انجام نمی دهید.

You skip a grade.

شما یک نمره را رد می کنید.

So you might be in the fourth grade,

بنابراین ممکن است شما در کلاس چهارم باشید،

but you came from the second grade,

اما از کلاس دوم آمده اید،

so you actually skip a grade.

بنابراین در واقع یک نمره را رد می کنید.

You skip a year of your education

شما یک سال از تحصیل خود را رها می کنید

because you are very smart and very clever.

زیرا بسیار باهوش و بسیار باهوش هستید.

there is, of course, the opposite of that

البته برعکس آن چیزی که باید جلوی آن را گرفت وجود دارد،

which is to be held back,

which is a little bit embarrassing, to be honest.

که صادقانه بگویم کمی شرم آور است.

If you are held back,

اگر عقب نشینی کردید،

it means you have to take the same grade again.

یعنی باید دوباره همان نمره را بگیرید.

But some people who are smart, clever, intelligent,

اما برخی از افرادی که باهوش، باهوش، باهوش هستند،

they will skip ahead by two grades,

دو درجه جلوتر می افتند،

so they will jump across one of the grades and go to the next one.

بنابراین از یکی از نمره ها می پرند و به نمره بعدی می روند.

You skip to the fourth grade or the fifth grade.

شما به کلاس چهارم یا پنجم ابتدایی می روید.

You skip ahead because you are so clever

شما از جلو می گذرید زیرا بسیار باهوش هستید

to advance ahead in your grade at school is to skip.

برای پیشرفت در کلاس خود در مدرسه این است که بگذرید.

Skip can also mean to bounce

پرش همچنین می تواند به معنای پرش

or to ricochet off or along the surface.

یا کمانه کردن از سطح یا در امتداد سطح باشد.

We can describe it as two skip.

ما می توانیم آن را به عنوان دو پرش توصیف کنیم.

So maybe something hits the surface

بنابراین شاید چیزی به سطح برخورد کند

and goes along.

و پیش برود. در

It travels along the surface.

امتداد سطح حرکت می کند. از

It skips a small object

یک شی کوچک

thrown might skip across the surface of something.

پرتاب می شود که ممکن است از روی سطح چیزی بپرد.

I remember as a kid, we used to go along to one of the local rivers,

یادم می آید در کودکی به یکی از رودخانه های محلی می رفتیم

and we used to love throwing stones along the river,

و عاشق پرتاب سنگ در کنار رودخانه بودیم

and you would watch them to

و شما تماشا می کردید که هنگام پرتاب سنگ از

skip along

کنار آن بپرید،

as they

were thrown, so the motion of the stone

بنابراین حرکت سنگ

would cause the object to skip

باعث می شد جسمی که باید در

along the water.

کنار آب پرش کرد.

It is a very interesting thing to watch.

تماشای آن بسیار جالب است.

Now we move on

حالا به سراغ

to jumping.

پریدن می رویم.

Are you ready to jump with me?

حاضری با من بپری؟

To spring clear of the ground is, of course, jump.

پاک شدن بهار از زمین، البته پرش است.

You jump up.

شما بالا می پرید.

You leave the ground briefly.

شما برای مدت کوتاهی زمین را ترک می کنید.

You jump up, you spring to you.

تو می پری، به سوی تو بهار می شوی.

You clear

of the ground to briefly lift off or move forward.

از زمین فاصله می گیرید تا برای مدت کوتاهی بلند شوید یا به جلو حرکت کنید.

So of course we can use the word jump

بنابراین البته می توانیم از کلمه پرش

to jump up or jump forward.

برای پرش به بالا یا به جلو استفاده کنیم.

So you might suddenly move forward.

بنابراین ممکن است ناگهان به جلو حرکت کنید.

You might suddenly jump forward

ممکن است ناگهان

a sudden movement up or or forward.

یک حرکت ناگهانی به سمت بالا یا جلو بپرید. اتفاقاً

If we go backwards,

اگر به عقب برگردیم

by the way, it's normally referred to as step.

، معمولاً به آن مرحله گفته می شود. به

You step backwards or you fall backwards.

عقب می روید یا به عقب می افتید.

To move in an excited way to show joy.

حرکت هیجانی برای نشان دادن شادی.

We can use this as a way of expressing delight, excitement.

ما می توانیم از این به عنوان راهی برای ابراز لذت، هیجان استفاده کنیم.

You might jump for joy.

ممکن است از خوشحالی بپری

You might show your happiness by being excited.

ممکن است شادی خود را با هیجان نشان دهید.

We often use this particular phrase figuratively,

ما اغلب از این عبارت خاص به صورت مجازی استفاده می کنیم،

so it's always used in a figurative way.

بنابراین همیشه به صورت مجازی استفاده می شود.

You jump for joy, you jump with excitement.

از خوشحالی می پری، از هیجان می پری.

The whole town is jumping with excitement.

تمام شهر از هیجان می پرند.

It is often used as a figurative term to show excitement.

اغلب به عنوان یک اصطلاح مجازی برای نشان دادن هیجان استفاده می شود.

You are jumping.

شما در حال پریدن هستید.

You are happy quite often instead of being used literally.

شما اغلب به جای اینکه به معنای واقعی کلمه مورد استفاده قرار بگیرید، خوشحال هستید.

We use it figuratively, so you don't actually have to be jumping up and down.

ما از آن به صورت مجازی استفاده می کنیم، بنابراین لازم نیست در واقع بالا و پایین بپرید.

We can just use it as a figure of speech

ما فقط می توانیم آن را به عنوان یک شکل گفتار

to express happiness and

برای ابراز خوشحالی و

excitement is to jump for joy.

هیجان پریدن از خوشحالی استفاده کنیم.

A very common phrase

عبارت بسیار رایجی

that we use when we want to show that a person is happy

که وقتی می‌خواهیم نشان دهیم شخصی

or excited or pleased about a certain thing happening.

از اتفاق خاصی خوشحال یا هیجان‌زده یا خوشحال است استفاده می‌کنیم.

He jumped for joy after hearing about his job promotion.

او پس از شنیدن خبر ارتقاء شغلی خود از خوشحالی پرید.

Again, we often use this figuratively.

باز هم، ما اغلب از این به صورت مجازی استفاده می کنیم.

We are showing that that thing is happening.

ما نشان می دهیم که این اتفاق در حال رخ دادن است.

You jump for joy.

از خوشحالی می پری

You are pleased, happy

or even relieved to hear about something.

از شنیدن چیزی خوشحال، خوشحال و یا حتی راحت می شوید.

A certain piece of news, maybe

یک قطعه خاص از اخبار، شاید

you jump to push ahead in a queue

شما می پرید تا در یک صف جلو بروید،

is to jump the line.

پرش از خط است.

This is something that we don't like.

این چیزی است که ما آن را دوست نداریم.

If you ever come to England

اگر زمانی به انگلستان

or even the UK, if you ever come here

یا حتی انگلستان بیایید، اگر زمانی به اینجا بیایید

and you are standing in a line of people,

و در صفی از مردم بایستید،

you never jump the queue.

هرگز از صف نمی پرید.

You never push in front of other people because we don't like it here.

شما هرگز جلوی دیگران فشار نمی آورید زیرا ما اینجا را دوست نداریم.

It is a big, big sin.

گناه بزرگ و بزرگی است.

We don't like it.

ما آن را دوست نداریم.

It is a big social.

یک اجتماعی بزرگ است.

I suppose you would call it a discourtesy

فکر کنم

if you jump in front of someone.

اگر جلوی کسی بپری اسمش را بی ادبی بگذاری.

When people are standing there waiting in line

وقتی مردم آنجا ایستاده اند و در صف

outside a shop or outside the cinema,

بیرون مغازه یا بیرون سینما ایستاده اند،

you jump ahead, you jump the line.

شما جلوتر می پرید، از صف می پرید.

Or of course, we can say that you jump the queue as well.

یا البته می توان گفت که شما هم از صف می پرید.

He jumped the line so he could get a good seat on the train.

او از خط پرید تا بتواند صندلی خوبی در قطار بگیرد.

He jumped ahead.

جلوتر پرید. از

He jumped the queue.

صف پرید.

He jumped the line

او از خط پرید

so he could get a good seat on the train.

تا بتواند صندلی خوبی در قطار بگیرد. یک

Once again we use this

بار دیگر از این به

figuratively as a figure of speech.

صورت مجازی به عنوان شکل گفتار استفاده می کنیم.

You might tell someone to jump to it.

ممکن است به کسی بگویید به آن بپرد.

Jump to it.

پرش به آن.

If you tell someone to jump to it,

اگر به کسی بگویید به سمت آن بپرد، به این

it means you are telling someone that you want them to do something straight away.

معنی است که به کسی می گویید که می خواهید فوراً کاری را انجام دهد.

Now jump to it.

حالا به آن بپرید.

Don't wait.

منتظر نباش

Don't don't hesitate, don't,

دریغ نکن، نکن، همین

don't just sit there and do nothing.

جا ننشین و هیچ کاری نکن.

Jump to it. Do it now.

پرش به آن. همین الان انجامش بده

Don't wait.

منتظر نباش

Don't just stand there.

فقط آنجا بایست.

Jump to it.

پرش به آن. همین

Do it now.

الان انجامش بده

Quite often we will say that in anger

اغلب ما این را در خشم

or as a way of expressing frustration.

یا به عنوان راهی برای ابراز ناامیدی خواهیم گفت.

When a person is not doing anything,

هنگامی که شخصی کاری انجام نمی دهد،

you might tell them to jump to it.

ممکن است به او بگویید که به سمت آن بپرد.

Do it quickly.

سریع انجامش بده

Do it.

انجام دهید. همین

Do it now.

الان انجامش بده در

Here's another one you might owe them.

اینجا یکی دیگر است که ممکن است مدیون آنها باشید.

Now. This is a phrase we've looked at before in the past.

اکنون. این عبارتی است که قبلاً در گذشته به آن نگاه کرده بودیم.

You jump the gun.

شما اسلحه را می پرید.

If a person jumps the gun,

اگر شخصی از اسلحه بپرد به این

it means to begin or start

معنی است که کاری را خیلی زود شروع کرده یا شروع می کند

something too soon.

.

You begin or start something before you should.

قبل از اینکه باید کاری را شروع کنید یا شروع کنید.

Maybe you jump

ممکن است

ahead or you do something before it begins.

جلوتر بپرید یا کاری را قبل از شروع آن انجام دهید.

Perhaps you are in a race and you start to run

شاید شما در یک مسابقه هستید و

before the gun goes off to signal the beginning of the race.

قبل از اینکه اسلحه به نشانه شروع مسابقه خاموش شود شروع به دویدن می کنید.

So you might jump the gun.

بنابراین شما ممکن است از تفنگ بپرید.

You go ahead before

قبل از

the race has officially started.

شروع رسمی مسابقه جلو بروید.

So a phrase that means to begin or start something or two soon

بنابراین عبارتی که به معنای شروع یا شروع یک یا دو چیز به زودی است،

you start something too early.

کاری را خیلی زود شروع می کنید.

When it comes to making decisions,

وقتی نوبت به تصمیم گیری می رسد،

it is best not to jump the gun.

بهتر است از تفنگ پرش نکنید.

Sometimes if you make a choice or a decision,

گاهی اوقات اگر تصمیمی می گیرید یا تصمیمی می گیرید،

sometimes it is better to think about it carefully instead of

گاهی بهتر است به جای

jumping the gun

پریدن اسلحه

to do something too early or sooner,

برای انجام کاری خیلی زود یا زودتر، با دقت در مورد آن فکر کنید

then you should.

.

You can jump in to a conversation as well.

همچنین می توانید وارد یک مکالمه شوید.

You can jump into a conversation to join a conversation,

می‌توانید برای پیوستن به یک مکالمه وارد یک مکالمه شوید،

or interrupt a person as they are speaking.

یا در حین صحبت کردن، صحبت را قطع کنید.

So maybe two people are having a conversation

بنابراین ممکن است دو نفر در حال مکالمه باشند

and another person will

و شخص دیگری

jump in.

وارد شود.

They will interrupt

آنها

what the other two people are talking about.

صحبت های دو نفر دیگر را قطع کنند.

They will stop those two people from talking

آنها

by interrupting them to join a conversation

با قطع کردن آنها برای پیوستن به یک مکالمه

or interrupt a person as they are speaking.

یا قطع کردن یک نفر در حین صحبت کردن، از صحبت کردن آنها جلوگیری می کنند.

Why do you always have to jump in with your silly jokes?

چرا همیشه باید با شوخی‌های احمقانه‌تان وارد عمل شوید؟

To interrupt is to jump in.

قطع کردن به معنای پریدن است.

Of course, you can also jump in as a way of showing joining.

البته، می‌توانید به عنوان راهی برای نشان دادن پیوستن به داخل پرش کنید.

You are joining.

شما در حال پیوستن هستید.

You are jumping in to that conversation.

شما وارد آن مکالمه می شوید.

You are joining the conversation.

شما در حال پیوستن به گفتگو هستید.

So it isn't always used in a negative way.

بنابراین همیشه به صورت منفی استفاده نمی شود.

Jump can also mean to skip ahead without warning.

پرش همچنین می تواند به معنای پرش از جلو بدون هشدار باشد.

Something

چیزی

will jump ahead without warning to jump suddenly,

بدون هشدار به جلو می پرد تا ناگهان بپرد،

as in the needle on a record player.

مانند سوزن یک دستگاه ضبط.

I know what you're going to say, Mr. Duncan.

من می دانم که شما چه خواهید گفت، آقای دانکن.

People don't have record players anymore.

مردم دیگر دستگاه پخش ندارند.

They don't have vinyl discs.

دیسک های وینیل ندارند.

Well, you might be surprised to find out that many people do.

خوب، ممکن است تعجب کنید اگر متوجه شوید که بسیاری از مردم این کار را می کنند.

It's become very popular again to have vinyl

داشتن

discs and record players.

دیسک های وینیل و پخش کننده های ضبط دوباره بسیار محبوب شده است.

So it is not old fashioned to say that.

پس گفتن این حرف قدیمی نیست.

So the needle on a record

بنابراین سوزن روی یک رکورد

might jump ahead

ممکن است جلوتر بپرد

because the record might have a scratch on it.

زیرا ممکن است رکورد روی آن خراش داشته باشد.

Or maybe something is on the actual record

یا شاید چیزی در رکورد واقعی باشد

and it is making the needle jump.

و باعث پرش سوزن شود.

Maybe the laser on a CD player

شاید لیزر روی سی دی پلیر

jumps because of damage.

به دلیل آسیب پرش کند.

Or maybe there is some dust on the actual CD.

یا شاید مقداری گرد و غبار روی سی دی واقعی وجود داشته باشد.

The music keeps jumping.

موسیقی به پریدن ادامه می دهد.

This record can't be played as it keeps jumping.

این رکورد در حالی که مدام می پرد قابل پخش نیست.

It keeps jumping forwards because it is damaged.

به دلیل آسیب دیدگی به جلو می پرد.

So we will often use that phrase

بنابراین

when we are talking about those types of devices.

وقتی در مورد آن نوع دستگاه ها صحبت می کنیم، اغلب از این عبارت استفاده می کنیم.

You might jump to it

شما ممکن است

to a decision or a conclusion.

برای تصمیم گیری یا نتیجه گیری سریع اقدام کنید.

If you jump to a decision or a conclusion,

اگر به یک تصمیم یا نتیجه گیری عجله می کنید، به این

it means to make a judgement or a decision

معنی است که

without having any evidence.

بدون داشتن هیچ مدرکی، قضاوت یا تصمیمی می گیرید.

Or maybe you don't have much evidence.

یا شاید شما شواهد زیادی ندارید.

Maybe you just have some evidence,

شاید شما فقط شواهدی دارید،

or maybe some clues, but you don't actually know.

یا شاید سرنخ هایی، اما در واقع نمی دانید.

You are still unsure, or to make a judgement or decision

شما هنوز مطمئن نیستید، یا می خواهید

without having any evidence

بدون داشتن هیچ مدرکی

that it is right.

دال بر درست بودن آن قضاوت یا تصمیمی بگیرید.

You have no proof of something.

شما هیچ مدرکی برای چیزی ندارید.

So instead a person might jump

بنابراین در عوض ممکن است یک فرد

to a conclusion

even though they have no evidence whatsoever.

با وجود اینکه هیچ مدرکی نداشته باشد به نتیجه گیری بپردازد.

They have no proof

آنها هیچ مدرکی

to show that thing is true.

برای نشان دادن این موضوع ندارند.

We must not jump to conclusions over who committed the crime.

ما نباید عجله کنیم که چه کسی مرتکب این جنایت شده است.

We must not jump to conclusions.

ما نباید عجولانه نتیجه گیری کنیم.

We must not make any judgements until we know all the facts.

تا زمانی که همه حقایق را ندانیم نباید هیچ قضاوتی کنیم.

A person might jump bail.

ممکن است یک نفر وثیقه بپرد.

So this is often used in the USA, but we can use it here as well.

بنابراین این اغلب در ایالات متحده آمریکا استفاده می شود، اما ما می توانیم از آن در اینجا نیز استفاده کنیم.

Sometimes we can use it here as well to jump

گاهی اوقات ما می‌توانیم از آن برای پرش

bail is to run away whilst on release from custody

وثیقه استفاده کنیم، یعنی فرار در حین آزادی از بازداشت

under a bail agreement.

تحت یک توافقنامه وثیقه.

So if you are arrested, if you have to go to jail for a short time,

بنابراین اگر دستگیر می شوید، اگر مجبور هستید برای مدت کوتاهی به زندان بروید،

maybe you are being held before the trial,

شاید قبل از محاکمه بازداشت شده اید

or maybe you are being held because you are a suspect.

یا شاید به این دلیل که مظنون هستید بازداشت شده اید.

You can pay for bail so you can be released.

می توانید وثیقه را بپردازید تا بتوانید آزاد شوید.

However, some people will then be released and run away.

با این حال، برخی از افراد سپس آزاد می شوند و فرار می کنند.

They will escape to another county or another country,

آنها به شهرستان یا کشور دیگری فرار خواهند کرد،

or they disappear completely.

یا به طور کامل ناپدید می شوند.

They jump bail.

وثیقه می پرند.

He jumped bail and left the country.

وثیقه پرید و کشور را ترک کرد.

That means the person

یعنی آن شخص

vanished.

ناپدید شد.

They disappeared.

آنها ناپدید شدند.

They jumped bail.

وثیقه پریدند.

So they paid to be released for a short time.

پس پول دادند تا برای مدت کوتاهی آزاد شوند.

But instead of going back afterwards.

اما به جای برگشتن بعد از آن.

They ran away.

آن ها فرار کردند.

They jumped bail.

وثیقه پریدند. در

Here is an interesting one.

اینجا یک مورد جالب است.

If you have a favourite TV show, maybe your favourite TV show

اگر یک برنامه تلویزیونی مورد علاقه دارید، شاید برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما

is in danger of being cancelled.

در خطر لغو شدن باشد.

Sometimes it will happen.

گاهی این اتفاق خواهد افتاد.

Maybe your favourite TV show will suddenly be cancelled

شاید برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما ناگهان لغو شود

and there will be no more episodes

و دیگر قسمتی

of that program made ever again.

از آن برنامه ساخته نشود.

Sometimes of course, the program

البته گاهی اوقات

or the show might be saved

ممکن است برنامه یا نمایش ذخیره شود

and so it is not cancelled.

و بنابراین لغو نمی شود.

When this happens, we often say that the program

وقتی این اتفاق می افتد، اغلب می گوییم که برنامه

or the show jumped the shark,

یا نمایش از کوسه پرید،

so instead of being cancelled, it's

بنابراین به جای لغو شدن، از

avoided being cancelled.

لغو شدن آن اجتناب می شود.

My favourite TV show jumped the shark last year.

برنامه تلویزیونی مورد علاقه من سال گذشته از کوسه پرید.

It means it was nearly cancelled,

یعنی تقریباً لغو شده بود،

but at the last moment

اما در آخرین لحظه

they decided not to cancel the show.

تصمیم گرفتند که نمایش را لغو نکنند.

They allowed it to continue.

اجازه دادند ادامه پیدا کند.

You can say that that particular show jumped the shark.

می توان گفت که آن نمایش خاص کوسه را پرید.

It is a very interesting expression.

بیان بسیار جالبی است.

And finally,

و در نهایت،

on a cold morning, perhaps you are about to go to work.

در یک صبح سرد، شاید شما در شرف رفتن به محل کار هستید.

You get in the car, but the car does not start.

سوار ماشین می شوید، اما ماشین روشن نمی شود.

You might have to jump start the car.

ممکن است مجبور شوید ماشین را با پرش روشن کنید.

You might have to find someone else who will help your car

ممکن است مجبور شوید شخص دیگری را پیدا کنید که به ماشین شما کمک کند

to start

تا

to start up, to start up

راه اندازی شود، چیزی را راه اندازی کند

something, often using an external source or thing to jump

، اغلب با استفاده از یک منبع خارجی یا چیزی برای

start something you give some sort of assistance.

شروع چیزی که شما به نوعی کمک می کنید.

It's jump start

شروع پرش

quite often is used when we want to put electricity

اغلب زمانی استفاده می شود که ما می خواهیم برق را

from one thing to another

از یک چیز به چیز دیگر بریزیم

to make it work, quite often a motor car.

تا کار کند، اغلب یک ماشین موتوری.

So maybe your neighbour will come around

بنابراین شاید همسایه شما بیاید

and they will help you to start your car

و

by attaching the battery

با وصل کردن باتری ماشین خود

in their car to yours.

به شما کمک کند تا ماشین خود را روشن کنید.

So it will start.

بنابراین شروع خواهد شد.

My neighbour helped me to jump start my car.

همسایه ام به من کمک کرد تا ماشینم را روشن کنم.

My car would not start so my neighbour

ماشین من روشن نمی‌شد، بنابراین همسایه‌ام به

helped me to jump start.

من کمک کرد تا استارت بزنم.

You can also jump start a business

شما همچنین می توانید

by having a large injection of money.

با تزریق پول زیادی شروع به کسب و کار کنید.

So maybe if a person gives some money

بنابراین شاید اگر شخصی مقداری پول

to you to put into your company,

به شما بدهد تا در شرکتتان بگذارید،

we can say that it will jump start the business.

بتوانیم بگوییم که باعث شروع کسب و کار خواهد شد.

It will give the business

این به کسب و کار

a chance to start, but also to go on as well,

فرصتی برای شروع و همچنین ادامه می دهد،

which is when we use the term jump start.

زمانی که ما از اصطلاح شروع پرش استفاده می کنیم.

And that, as they say,

و این، همانطور که می گویند،

is that it is almost time to say goodbye.

این است که نزدیک به زمان خداحافظی است.

We've had a lot of things to look at today,

ما امروز چیزهای زیادی برای بررسی داشته ایم،

and sometimes I know it is hard

و گاهی اوقات می دانم که

to take in all of the information,

دریافت همه اطلاعات دشوار است،

but there is good news because you can watch this lesson

اما خبرهای خوبی وجود دارد زیرا می توانید این درس را

again and again and again.

بارها و بارها و بارها تماشا کنید.

And of course later on there will be captions as well.

و البته بعداً زیرنویس نیز وجود خواهد داشت.

So don't forget, after YouTube has processed this live stream,

پس فراموش نکنید، پس از اینکه یوتیوب این پخش زنده را پردازش کرد،

there will be lovely captions

زیرنویس‌های دوست‌داشتنی

for you to read as well.

برای خواندن شما نیز وجود خواهد داشت.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

We are back, by the way, on Sunday.

اتفاقا یکشنبه برگشتیم.

Have you watched us on Sunday?

یکشنبه ما را تماشا کردی؟

Normally we are here for two hours

به طور معمول ما دو ساعت اینجا هستیم

and on Sunday we will be with you from 2 p.m.

و یکشنبه از ساعت 14 با شما خواهیم بود.

UK time on Sunday.

یکشنبه به وقت بریتانیا

And guess what? Mr.

و حدس بزنید چه؟ آقای

Steve will be with us.

استیو با ما خواهد بود.

For all those who have missed Mr.

برای همه کسانی که دلتنگ آقای

Steve,

استیو شده اند،

you don't have to miss him anymore

دیگر لازم نیست او را از دست بدهید

because he will be back with us on Sunday from 2 p.m.

زیرا او یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر با ما بازخواهد گشت. به

UK time.

وقت انگلستان

Thank you for watching.

ممنون که تماشا کردید

See you later.

بعدا میبینمت.

Take care of yourselves.

مراقب خودت باش.

I hope you've enjoyed this live stream.

امیدوارم از این پخش زنده لذت برده باشید.

Don't forget you can watch it again

فراموش نکنید که می توانید

as many times as you want,

هر چند بار که بخواهید دوباره تماشا کنید

and I hope it has been useful as well.

و امیدوارم مفید بوده باشد.

Thank you very much for joining us.

از اینکه به ما پیوستید بسیار سپاسگزاریم.

Thank you Catherine.

ممنون کاترین. با

Thank you all. So, Palmira.

تشکر از همه شما. بنابراین، پالمیرا.

Thank you. Goku.

متشکرم. گوکو. چه

Who says I love captions?

کسی می گوید که من عاشق زیرنویس هستم؟

Don't worry.

نگران نباشید.

You can watch this live stream again.

می توانید دوباره این پخش زنده را تماشا کنید.

You can also watch them live, of course, on YouTube.

همچنین می توانید آنها را به صورت زنده تماشا کنید، البته در یوتیوب.

Whilst

در حالی که

the live stream is happening.

پخش زنده در حال انجام است.

But I think sometimes it is better

اما من فکر می کنم گاهی اوقات بهتر است

to watch the recorded version.

نسخه ضبط شده را تماشا کنید.

Because then you can watch it slowly at your own pace.

زیرا در این صورت می توانید آن را به آرامی با سرعت خود تماشا کنید.

Sometimes when you're learning things,

گاهی اوقات وقتی در حال یادگیری چیزهایی هستید،

sometimes it is better to take your time and not to rush.

گاهی اوقات بهتر است وقت بگذارید و عجله نکنید.

Sometimes it is better to do it that way.

گاهی اوقات بهتر است اینگونه عمل کنید.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Thank you Vitus.

ممنون ویتوس

Thank you very much for joining us.

از اینکه به ما پیوستید بسیار سپاسگزاریم.

Thank you Valentin.

ممنون والنتین.

See you on Sunday from 2 p.m.

یکشنبه از ساعت 14 می بینمت. به

UK time.

وقت انگلستان

And of course, until the next time we meet here.

و البته تا دفعه بعد که اینجا همدیگر را ببینیم.

You know what's coming next? Yes. You do.

میدونی بعدش چی میشه؟ آره. شما انجام می دهید. از

Enjoy the rest of your Wednesday.

بقیه روزهای چهارشنبه خود لذت ببرید.

And of course.

و البته. تا

Ta ta for now.

تا فعلا

Mr. Steve is back on Sunday, 2 p.m.

آقای استیو یکشنبه، ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردد. به

UK time.

وقت انگلستان

He will be here.

او اینجا خواهد بود.