Full English Lesson - 34 - Hot and Cold / Kick The Can / Privacy / What's On TV?

oh look at me I'm really going up in the world today I'm climbing the ladder of

اوه به من نگاه کن من واقعاً امروز دارم در جهان بالا می روم من از نردبان

success I'm heading to the top you might describe me as a social climber

موفقیت بالا می روم من به سمت اوج می روم شما ممکن است مرا به عنوان یک کوهنورد اجتماعی توصیف

let's just hope I don't slide back down to the bottom again

کنید، فقط امیدواریم که به پایین به پایین سر نخورم دوباره

or even worse fall head-first hi everybody and welcome to another full

یا حتی بدتر سقوط سر اول سلام به همه و به یک درس کامل انگلیسی دیگر خوش آمدید

English lesson I'm really enjoying the view from up here can you see me waving

من واقعاً از منظره این بالا لذت می برم آیا می توانید ببینید من

to you I hope so Here I am once more talking to you from

برای شما دست تکان می دهم امیدوارم اینجا یک بار دیگر از محل تولد با شما صحبت کنم.

the birthplace of the English language which is of course England so without

زبان انگلیسی که البته انگلیسی است، بنابراین بدون

any more dawdling or dilly dallying let's get on with today's Full English

هیچ گونه دلتنگی یا دلهره ای دیگر بیایید به درس انگلیسی کامل امروز بپردازیم

lesson which will start around about...

که حدوداً... ...اکنون شروع خواهد شد

...now!

!

If there's one thing I've learned about English it's that quite often the

اگر یک چیز در مورد انگلیسی یاد گرفته ام این است که اغلب

simplest words have the most meanings for example you have the words hot and cold

ساده ترین کلمات دارای بیشترین معانی هستند، برای مثال شما کلمات گرم و سرد را

in its most common sense the word hot describes something that is of high

در رایج ترین معنای آن دارید، کلمه hot چیزی را توصیف می کند که دمای آن بالا است و

temperature it is holding a high degree of heat it might be dangerous to touch

دمای آن بالا است. درجه حرارت ممکن است لمس کردن

or drink don't go near the stove it's hot can you open a window it's hot in here.

یا نوشیدن خطرناک باشد نزدیک اجاق گاز نروید گرم است می توانید پنجره را باز کنید اینجا گرم است.

The word hot can be used in other ways too something that is popular or

کلمه داغ را می‌توان به روش‌های دیگری نیز به کار برد، چیزی که محبوب یا

fashionable can be described as hot something that is in high demand might

مد روز است را می‌توان به عنوان چیزی داغ توصیف کرد که تقاضای بالایی دارد،

be described as the hottest thing around cycling has become the latest hot health

می‌توان آن را به عنوان داغ‌ترین چیز در اطراف دوچرخه‌سواری توصیف کرد که به آخرین روال سلامتی داغ

routine this toy is going to be the hottest item in the shops this Christmas

این اسباب‌بازی تبدیل شده است. داغ‌ترین کالا در مغازه‌ها در کریسمس امسال

something that might generate a lot of interest can be described as hot we have

چیزی که ممکن است علاقه زیادی ایجاد کند را می‌توان به عنوان داغ توصیف کرد، ما

some new hot properties to show you as an idiom something might be too hot to

ویژگی‌های داغ جدیدی داریم که به عنوان یک اصطلاح به شما نشان می‌دهیم چیزی ممکن است خیلی داغ باشد که نمی‌توان آن را

handle this means that the thing in question should be avoided or at least

کنترل کرد، این بدان معنی است که چیز مورد نظر باید اجتناب شود یا حداقل

handled with care we can't discuss that topic here it's too hot to handle for us

با احتیاط انجام شود، ما نمی‌توانیم آن موضوع را در اینجا مورد بحث قرار دهیم،

in a stressful situation where you are under a lot of pressure we might say

در شرایط استرس زا که شما تحت فشار زیادی هستید برای ما خیلی داغ است، ممکن است بگوییم

that the heat is on the heat is on for the sales force to reach their targets

که گرما روی حرارت است تا نیروی فروش به آن برسد.

you can feel the heat which means to be involved in a risky or high-stakes

شما می توانید گرما را احساس کنید که به معنای درگیر شدن در یک موقعیت خطرناک یا پرمخاطره

situation an attractive person might be hot there were some hot models at this

است، یک فرد جذاب ممکن است داغ باشد، برخی از مدل های داغ در

year's Fashion Show heat can be used as a verb to describe the action of

گرمای نمایشگاه مد امسال می توانند به عنوان یک فعل برای توصیف عمل استفاده شوند.

introducing heat to something you must heat the soup before serving it

معرفی گرما به چیزی که باید سوپ را قبل از سرو گرم کنید

As a slang word the word heat can mean the police as part of a phrase we can use

به عنوان یک کلمه عامیانه کلمه گرما می تواند به معنای پلیس باشد به عنوان بخشی از عبارت ما می توانیم از

heat to do something in the heat of the moment means to act in a spontaneous or

گرما برای انجام کاری در گرما استفاده کنیم به معنای عمل خود به خود یا

unprepared way normally in reaction to something you do something in the heat

ناآماده. معمولاً در واکنش به کاری که در

of the moment a stolen item that is being passed around can be described as hot

گرمای لحظه انجام می دهید، یک مورد دزدیده شده را می توان داغ

I wouldn't buy any jewellery from him it's all hot a person who often loses

their temper can be described as a hot-head the word cold can also be used

توصیف کرد. سر گرم کلمه سرد را نیز می توان

in many ways an unwelcoming response might be described as cold to be

در بسیاری از موارد به کار برد. پاسخ ناخوشایند ممکن است به عنوان سرد بودن

underwhelmed by something can often create a cold response his performance

تحت تأثیر چیزی توصیف شود که اغلب می تواند پاسخ سردی ایجاد کند عملکرد

was greeted with cold silence the feeling of being repulsed or offended by

او با سکوت سرد استقبال شد. احساس دفع یا آزرده شدن از

something can be described as cold you feel upset and put off by what you saw

چیزی می تواند به عنوان سرد توصیف می شوی که احساس ناراحتی می کنی و از چیزهایی که دیدی

or heard his humour throughout the evening left me feeling cold you can

یا شنیده ای طنز او را در طول شب به سر می بردی که باعث سردی من شد، می توانی

give someone a cold stare you look at them with disapproval and disdain as an

به کسی نگاه سردی بکنی و با عدم تایید و تحقیر به او نگاه

expression you might give someone the cold shoulder - shun someone or to

کنی شما ممکن است به کسی شانه سرد بدهید - از کسی دوری کنید یا

choose to ignore a person directly is to give the cold shoulder he tried to

مستقیماً نادیده گرفتن یک شخص را انتخاب کنید به این معناست که به شانه سردی بدهید که او سعی کرد

approach me after dinner but I gave in the cold shoulder

بعد از شام به من نزدیک شود، اما من با کتف سرد

to make something cold you need to cool it the word cool can be used to describe

تسلیم شدم تا چیزی سرد درست کنم شما باید آن را خنک کنید کلمه خنک می تواند برای توصیف دوره ای استفاده شود که

a period in which you can change your mind about something a cooling-off

در آن شما می توانید نظر خود را در مورد چیزی تغییر دهید که یک دوره خنک کننده

period is often allowed so as to give time for a person to consider what they

اغلب مجاز است تا زمانی را به شخص بدهید تا در نظر بگیرد که چه

have done the holiday booking allows you a cooling-off period of 14 days this

کاری انجام داده است. این

means that you have two weeks in which to change your mind

به این معنی است که شما دو هفته فرصت دارید تا نظر خود را تغییر دهید و

you might go off the idea you cool off the word cool can be used to describe

ممکن است از این ایده که شما خنک می‌شوید دور شوید ، کلمه جالب را می‌توان برای توصیف

something that creates excitement or is seen as impressive something is cool

چیزی استفاده کرد که هیجان ایجاد می‌کند یا به‌عنوان تاثیرگذار دیده می‌شود.

that's a cool bike you've got there for younger people this particular

برای افراد جوان تر این

expression might appear old-fashioned and not cool

عبارت خاص ممکن است کهنه به نظر برسد و

during a criminal investigation an inquiry that has no new leads might be

در طول تحقیقات جنایی جالب به

described as having gone cold an unsolved crime that occurred many years

ago can be described as a cold case a cold thing can also be described as

نظر نرسد. به عنوان یک مورد سرد توصیف می شود یک چیز سرد را می توان به

chilled as an idiom you can chill out or just chill to relax and unwind is to

عنوان یک اصطلاح سرد

chill I think I'll just stay in tonight and chill in front of the television

general negativity from a person can be described as chilly my new ideas for the

توصیف کرد. یک فرد را می توان سرد توصیف کرد ایده های جدید من

next meeting were met with a chilly response the phrase come in from the

برای جلسه بعدی با پاسخ سردی مواجه شد. عبارت come in from the

cold means to return to a place or group that had previously rejected you you are

cold به معنای بازگشت به مکان یا گروهی است که قبلاً شما را رد کرده بودند.

welcomed back and forgiving you have come in from the cold

از سرما

what does it mean if you kick the can down the road? what does this phrase mean?

اگر قوطی را با لگد در جاده بکوبی یعنی چه؟ معنی این عبارت چیست؟

if a person is in a situation where they avoid making difficult decisions or

اگر فردی در موقعیتی باشد که از تصمیم گیری یا تغییرات دشوار اجتناب

changes they might be described as kicking the can down the road.

کند، ممکن است به عنوان لگد زدن قوطی در جاده توصیف شود.

That person is avoiding the important issues and tends to shy away from making crucial decisions.

آن شخص از مسائل مهم اجتناب می کند و تمایل دارد از تصمیم گیری های حیاتی دوری کند.

To kick the can down the road means that you are taking no

لگد زدن به قوطی در جاده به این معنی است که شما هیچ

direct action over an important issue it's easier just to carry on kicking the

اقدام مستقیمی در مورد یک موضوع مهم انجام نمی دهید، فقط لگد زدن به

can down the road than to change your ways the phrase originated in American

قوطی در جاده آسان تر از تغییر روش خود است که این عبارت در انگلیسی آمریکایی نشات گرفته است،

English however these days it is being used more and more in British English as well

اما این روزها بیشتر استفاده می شود. و بیشتر در انگلیسی بریتانیایی نیز

the phrase derives from the action of

این عبارت از عمل

moving forward lazily whilst doing something at the same time just like you

حرکت به جلو در حالی که با تنبلی و در عین حال کاری را در همان زمان انجام می‌دهید، نشأت می‌گیرد، درست مانند زمانی

would if you were kicking a can down the road the government will continue to

که اگر قوطی را در جاده لگد می‌زنید، دولت به لگد زدن قوطی به سمت پایین ادامه می‌دهد

kick the can down the road until the next election to go on regardless

تا زمانی که انتخابات بعدی بدون توجه به ادامه

without making any changes or to continually ignore a bad situation

دادن بدون ایجاد هیچ تغییری یا نادیده گرفتن مستمر یک موقعیت بد

without changing course is to kick the can down the road you avoid the problems

بدون تغییر مسیر، به این معنی است که قوطی را در مسیری که از مشکلات جلوگیری می کنید، لگد بزنید،

whilst pretending everything is all right

در حالی که وانمود کنید همه چیز

it's time to take a look at another buzzword a buzzword is a word or phrase

خوب است، وقت آن رسیده است که نگاهی به کلمه کلیدی دیگری بیندازید. کلمه یا عبارتی

that is popular during a certain period or is often used generally today's buzzword is...

که در یک دوره خاص رایج است یا معمولاً به طور کلی استفاده می شود.

'Privacy'

The word privacy is a mass noun that means a state in which

one is not observed or disturbed by other people the state of being free

مشاهده یا مزاحمت توسط افراد دیگر وضعیت رها بودن

from public attention is privacy as a general social rule a person's privacy

از توجه عمومی حریم خصوصی به عنوان یک قانون عمومی اجتماعی است.

must always be respected despite this there are instances where someone has

their privacy interrupted this is often described as intrusion a celebrity or

someone in a prominent position of power might have their privacy invaded someone

یک موقعیت برجسته قدرت ممکن است حریم خصوصی آنها را مورد تهاجم قرار دهد، کسی که

in the public eye will often be held up for closer scrutiny this often leads to

در معرض دید عموم قرار می گیرد، اغلب برای بررسی دقیق تر نگه داشته می شود، این اغلب منجر به تجزیه

not only their public life being analysed but also their private one as

و تحلیل نه تنها زندگی عمومی آنها می شود بلکه زندگی خصوصی آنها را

well this intrusion can be described as a breach of privacy a basic social rule

نیز می توان توصیف کرد، همچنین این نفوذ را می توان به عنوان نقض حریم خصوصی یک قانون اساسی اجتماعی

has been broken it would be fair to say that the right to privacy is something

شکسته شده است، منصفانه است که بگوییم حق حفظ حریم خصوصی چیزی است

that is generally expected in life newspaper articles TV reporters or

که عموماً در مقالات روزنامه‌های زندگی انتظار می‌رود خبرنگاران تلویزیون یا

photographers with very long lenses are often accused of invading a person's

عکاسان با لنزهای بسیار بلند اغلب متهم به تجاوز به فضای خصوصی یک شخص می‌شوند،

private space their right to privacy has been breached.

حق آنها در حفظ حریم خصوصی. نقض شده است.

can you see what I'm doing here I'm trying to find something to watch on

می توانید ببینید من اینجا چه کار می کنم من سعی می کنم چیزی برای تماشای

television sometimes it is hard to find something good to watch I often spend

تلویزیون پیدا کنم گاهی اوقات پیدا کردن یک چیز خوب برای تماشا کردن سخت است.

many hours trying to find a decent show to watch

I often flick through the channels in the desperate attempt to find something

تلاش مذبوحانه برای یافتن چیزی

that catches my eye you flick through the channels you flip through the

که چشمم را به خود جلب می کند ، کانال هایی را که ورق می زنید کانال هایی را که

channels you scan up and down the channels many years ago we used to have

کانال ها را بالا و پایین می کنید ورق می زنید، سال ها پیش مجبور

to get up and go over to the TV to change the channel these days we can use

بودیم بلند شویم و به تلویزیون برویم تا کانال را عوض کنیم. می توانید از

the remote control this item can cause a lot of annoyance and frustration as it

کنترل از راه دور استفاده کنید این مورد می تواند باعث آزار و ناراحتی زیادی شود زیرا

often gets mislaid has anyone seen the TV remote it was here on the sofa

اغلب به اشتباه می افتد آیا کسی کنترل تلویزیون را دیده است که قبلاً اینجا روی مبل

earlier but now it's gone the TV remote is used to control all the functions of

بود اما اکنون از بین رفته است از کنترل از راه دور تلویزیون برای کنترل تمام

the television set including the sound level and picture controls the sound

عملکردهای تلویزیون استفاده می شود مجموعه ای شامل سطح صدا و کنترل های تصویر

level is called the volume you can turn up the volume to increase the sound

سطح صدا به ولوم گفته می شود که می توانید صدا را برای افزایش سطح صدا افزایش دهید

level and turn down the volume if the sound level is too high or too loud in

و اگر سطح صدا خیلی زیاد یا خیلی بلند است صدا را کم کنید در

this case the word volume simply means amount or quantity the level is the

این مورد کلمه ولوم به سادگی به معنای مقدار یا کمیت سطح

volume which controls the amount of sound coming from the TV a person who

صدایی است که میزان صدای خروجی از تلویزیون را کنترل می‌کند، فردی که

likes flicking through the TV channels can be described as a channel hopper if

دوست دارد کانال‌های تلویزیونی را ورق بزند، می‌توان آن را به عنوان قیف کانال توصیف کرد،

a person watches TV all the time there we might describe them as a telly addict

اگر فردی همیشه در آنجا تلویزیون تماشا می‌کند، ممکن است او را به عنوان یک تلویزیون توصیف کنیم.

telly is another word for a television set a television can also be called the

تلويزيون معتاد كلمه ديگري است براي تلويزيون كه تلويزيون را مي توان

gogglebox the word goggle refers to a person's eyes staring at the flickering

جعبه عينك نيز ناميد. كلمه عينك به چشمان شخصي اشاره دارد كه به تصوير سوسو مي زند

picture and box refers to the shape of the TV although these days many TV sets

و جعبه نيز به شكل تلويزيون اشاره دارد ، اگرچه اين روزها بسياري از تلويزيون ها

are actually flat and take up very little space television sets come in

در واقع صاف هستند و مي گيرند. تلویزیون‌های فضایی بسیار کوچک در

many different screen sizes from just a few inches to fit on a small desk

اندازه‌های مختلف صفحه نمایش از چند اینچ برای قرار دادن روی یک میز کوچک

right up to the ones that resemble something you might find in a cinema.

تا آنهایی که شبیه چیزی است که ممکن است در سینما پیدا کنید، وجود دارد.

Well as you can see time has beaten us again we are out of time our time is up

خوب همانطور که می بینید زمان دوباره ما را شکست داده است، وقت ما تمام شده است

see you again soon for another full English lesson and don't forget to hit

به زودی دوباره شما را برای یک درس کامل انگلیسی دیگر می بینیم و فراموش نکنید

that subscribe button and activate the notification bell so you won't miss

که دکمه اشتراک را بزنید و زنگ اعلان را فعال کنید تا درس دیگری را از دست ندهید.

another one of my video lessons be they live or recorded this is Misterduncan

یکی از درس‌های ویدیویی من، چه زنده یا چه ضبط شده، این است Misterduncan

in the birthplace of English saying thanks for joining me today stay happy drink

در زادگاه انگلیسی که می‌گوید ممنون که امروز به من پیوستید، شاد بمانید

plenty of water enjoy English and of course...

آب فراوان بنوشید از انگلیسی لذت ببرید و البته...

ta ta for now. 8-)

تا تا فعلا. 8-)