👩🏻‍🏫 ARE you An INFLUENCER? 👨🏻‍🏫 - English Addict ~ eXtra - 🔴LIVE lesson - FRIDAY 26th January 2024

What a busy week.

چه هفته شلوغی

It has been very hectic around here.

اینجا خیلی شلوغ بوده

Certainly in my life I don't know about yours.

مطمئناً در زندگی من از زندگی شما اطلاعی ندارم.

Here we are.

اینجا هستیم.

English addict is back once again, coming to you live and direct

معتاد انگلیسی یک بار دیگر بازگشته است و به صورت زنده و مستقیم

from the birthplace of the English language, which just happens to be.

از زادگاه زبان انگلیسی که اتفاقاً همینطور است به سراغ شما می آید.

Well, I'm sure you know where it is by now.

خب مطمئنم تا الان میدونی کجاست

It is England.

انگلستان است.

I am feeling rather excited

من نسبتاً هیجان زده هستم

because I am here on a very unusual day.

زیرا در یک روز بسیار غیرعادی اینجا هستم.

I'm not normally here with you on this particular day.

من معمولاً در این روز خاص اینجا با شما نیستم.

Hi, everybody. This is Mr. Duncan in England.

سلام به همه. این آقای دانکن در انگلیس است.

How are you today?

امروز چطوری؟

Are you okay?

حالت خوبه؟

I hope so.

امیدوارم.

Are you feeling happy?

آیا احساس خوشبختی می کنید؟

I hope you are feeling good today.

امیدوارم امروز حالتون خوب باشه

I'm not too bad.

زیاد بد نیستم.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

A very busy week, as I just mentioned.

یک هفته بسیار شلوغ، همانطور که قبلاً اشاره کردم.

I have been away.

من دور بوده ام

I've been travelling around the country

من در سراسر کشور

quite far away from here, in fact, with

بسیار دور از اینجا سفر کرده ام، در واقع، با

I suppose I would say a very different environment.

یک محیط بسیار متفاوت.

I've been staying in a place very different from here, a little more noisy,

من در مکانی بسیار متفاوت از اینجا می‌مانم، کمی پر سر و صداتر،

a little more hectic than what I'm used to around here.

کمی شلوغ‌تر از آنچه در این اطراف به آن عادت کرده‌ام.

But anyway, I suppose

اما به هر حال، فکر می‌کنم

that doesn't really matter when you think about it, because at least we're here now.

وقتی به آن فکر می‌کنید واقعاً مهم نیست، زیرا حداقل اکنون اینجا هستیم.

Hello, everyone. Hi, my name is Mr.

سلام به همه سلام، اسم من آقای

Duncan.

دانکن است.

I talk about English.

من در مورد انگلیسی صحبت می کنم.

I love English very much.

من انگلیسی را خیلی دوست دارم.

You might say

ممکن است بگویید

that I am an English addict and I have a feeling maybe you are as well.

من یک معتاد انگلیسی هستم و این احساس را دارم که شاید شما هم همینطور باشید.

It's very nice to see you here.

خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Days.

روزها.

I don't know why my voice is being very awkward.

نمی دونم چرا صدام خیلی ناجوره

I don't know why my voice is being a little awkward today.

نمی دانم چرا امروز صدایم کمی ناجور است .

It feels as if

انگار تمام صبح

I've been standing outside in the freezing cold all morning, but I haven't.

در سرمای یخبندان بیرون ایستاده ام ، اما نه.

Honestly.

صادقانه.

By the way, yesterday I went to the dentist.

اتفاقا دیروز رفتم دندانپزشک.

I had all of my regular check-ups

من تمام معاینات منظم خود را انجام دادم

and my dentist was very pleased.

و دندانپزشکم بسیار راضی بود.

Now there are some problems with my back teeth.

در حال حاضر برخی از مشکلات با دندان های عقب من وجود دارد.

I haven't done that yet.

من هنوز این کار را نکرده ام.

I haven't sorted it out, but I will probably eventually,

من آن را مرتب نکرده ام، اما احتمالاً در نهایت،

unless of course, they fall out before they burst.

مگر اینکه قبل از ترکیدن از بین بروند. او گفت

And this is a big birth,

و این یک تولد بزرگ است

she said.

.

At the moment

در حال حاضر

I don't have to come back for six months.

مجبور نیستم شش ماه برگردم.

So I felt rather pleased about that.

بنابراین من نسبت به آن احساس رضایت داشتم.

I will be honest.

من صادق خواهم بود.

I did feel pleased that six months

من از اینکه شش ماه

before I have to go back to the dentist so all of my hard work

قبل از اینکه باید به دندانپزشکی برگردم احساس خوشحالی می‌کردم، بنابراین تمام تلاش من برای

keeping my teeth nice and clean has paid off,

تمیز و تمیز نگه داشتن دندان‌هایم نتیجه داد،

even though there are some slight problems at the back.

حتی اگر مشکلات جزئی در عقب وجود داشته باشد.

I won't go into the details

just in case you are having your lunch or your breakfast.

فقط در صورتی که ناهار یا صبحانه خود را می خورید، وارد جزئیات نمی شوم.

Hello to the live chat.

سلام به چت زنده

It would not be the live chat without having you here.

بدون حضور شما در اینجا، چت زنده نخواهد بود.

I wonder who was first on the live chat.

من تعجب می کنم که اولین بار در چت زنده چه کسی بود.

We will find out in the moment when I have a look at what you are

در لحظه ای که من نگاهی به آنچه شما

saying today. Yes,

امروز می گویید، خواهیم فهمید. بله،

today is Friday

امروز جمعه است

what a busy week it has been.

چه هفته شلوغی بوده است.

I have to say it's been a very busy one.

باید بگم که خیلی شلوغ بود

Quite busy.

کاملا مشغول.

I've been doing quite a few things travelling.

من در سفر کارهای زیادی انجام داده ام.

We went somewhere very interesting during the week.

در طول هفته به جایی بسیار جالب رفتیم.

Would you like to have a look now I'm going to show

آیا می‌خواهید اکنون نگاهی بیندازید، من می‌خواهم روز

you more of this on Sunday,

یکشنبه موارد بیشتری را به شما نشان دهم،

but I will show you some little video clips

اما چند کلیپ ویدیویی کوچک را به شما نشان می‌دهم

just to get you in the mood for Sunday.

تا شما را در حال و هوای یکشنبه قرار دهم.

So I am with you on Sunday. Here we go then.

پس یکشنبه با شما هستم. پس ما اینجا می رویم.

I was out and about in Liverpool at the start of the week.

من در ابتدای هفته در لیورپول بودم.

I spent three days there and it was rather interesting.

من سه روز را آنجا گذراندم و بسیار جالب بود.

So these are some general shots that I took whilst there

بنابراین اینها چند عکس کلی هستند که در زمانی که

I was in Liverpool.

در لیورپول بودم گرفتم.

Unfortunately, the weather was terrible so it was not good weather.

متأسفانه هوا خیلی بد بود بنابراین هوای خوبی نداشت.

I will be honest with you.

من با شما صادق خواهم بود.

The weather was pretty bad to say the least.

حداقل هوا خیلی بد بود.

We had some of the worst weather that we've experienced for quite a few years.

ما برخی از بدترین آب و هوا را داشتیم که برای چندین سال تجربه کرده بودیم.

Very strong winds blowing in so I was in Liverpool.

بادهای بسیار شدیدی می وزد، بنابراین من در لیورپول بودم.

Of course, a lot of people say Mr.

البته خیلی ها به

Duncan Liverpool is a famous place for various reasons.

دلایل مختلف می گویند آقای دانکن لیورپول مکان معروفی است.

Well, it's famous for its dock

خوب، به خاطر اسکله

or port

یا بندری

where all of the ships arrive and depart.

که همه کشتی‌ها به آنجا می‌رسند و حرکت می‌کنند، معروف است.

It's also famous for something else as well.

همچنین برای چیز دیگری نیز معروف است.

Can you guess what it is?

آیا می توانید حدس بزنید که آن چیست؟

What else is Liverpool famous for?

لیورپول برای چه چیز دیگری مشهور است؟

Well, I suppose you might say

خب، فکر می‌کنم ممکن است بگویید

it is the birth of the British rock movement

این تولد جنبش راک بریتانیا

with certain types of styles of music

با انواع خاصی از سبک‌های موسیقی است

that all came around in the early 1960s.

که همگی در اوایل دهه 1960 به وجود آمدند.

And you might say that this particular place was where it all started.

و ممکن است بگویید که این مکان خاص جایی بود که همه چیز از آنجا شروع شد.

In fact, right here,

در واقع، دقیقاً در اینجا،

one particular group, well known

یک گروه خاص، که

for performing in this particular part of Liverpool.

به دلیل اجرا در این بخش خاص از لیورپول شناخته شده است.

We will take a closer look at that

ما یکشنبه به آن نگاه دقیق تری خواهیم داشت

on Sunday.

.

We are back, don't worry, we are here on Sunday.

ما برگشتیم، نگران نباش، یکشنبه اینجا هستیم.

And there is another clue.

و یک سرنخ دیگر وجود دارد.

One of the most famous

یکی از معروف ترین

pop groups in the world performed here.

گروه های پاپ جهان در اینجا اجرا می کند.

They originated in this particular city as well,

آنها در این شهر خاص نیز سرچشمه می گیرند،

so there is something we might take

بنابراین چیزی وجود دارد که می توانیم

a closer look at on Sunday.

در روز یکشنبه به آن نگاه دقیق تری داشته باشیم.

And there is a general shot of Liverpool.

و یک شات کلی از لیورپول وجود دارد.

I will be giving you some of my thoughts about my stay there.

من برخی از افکارم را در مورد اقامتم در آنجا به شما خواهم گفت .

I've never been to Liverpool before, so this actually was

من قبلاً هرگز به لیورپول نرفته‌ام، بنابراین این در واقع

my first ever trip to Liverpool.

اولین سفر من به لیورپول بود.

I've never been there before.

من قبلاً آنجا نبوده ام.

So that is what we are looking at on Sunday.

بنابراین این همان چیزی است که ما در روز یکشنبه به آن نگاه می کنیم.

So I hope you can join me on Sunday from 2 p.m.

پس امیدوارم روز یکشنبه از ساعت 14 به من بپیوندید. به

UK time. We are here today.

وقت انگلستان ما امروز اینجا هستیم.

This is an unusual English addict

این یک معتاد انگلیسی غیرمعمول است

because I'm not normally here on Friday,

زیرا من معمولاً جمعه اینجا نیستم،

but because I wasn't here on Wednesday.

اما به این دلیل که چهارشنبه اینجا نبودم.

I was feeling a little bit guilty.

کمی احساس گناه می کردم.

I felt a little bit guilty because I wasn't here.

چون اینجا نبودم کمی احساس گناه می کردم.

So I thought, I know I will do a live stream on Friday instead.

بنابراین فکر کردم، می دانم که به جای آن جمعه یک پخش زنده انجام خواهم داد.

So that is the reason why I am here on Friday.

پس این دلیلی است که من جمعه اینجا هستم.

Where is everyone, by the way?

اتفاقاً همه کجا هستند؟

I'm just wondering where everyone is on the live stream.

من فقط تعجب می کنم که همه در جریان زنده کجا هستند.

Hello to you.

درود بر تو.

I suppose I should say hello to Vitesse.

فکر می کنم باید به ویتسه سلام کنم.

Hello, Vitesse.

سلام، ویتسه.

Congratulations once again.

یک بار دیگر تبریک می گویم.

You have a very fast finger because you are first

شما انگشت بسیار سریعی دارید زیرا اولین نفر

on today's live chat

در چت زنده امروز هستید

and you need

و به

a very nice Vitesse.

یک Vitesse بسیار زیبا نیاز دارید.

Congratulations.

تبریک می گویم.

You are first on today's live chat.

شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید.

One day we will find out what the secret is

یک روز متوجه خواهیم شد که راز

of Vitesse and his

ویتسه و

very first finger.

اولین انگشت او چیست.

What is the secret of his superpower?

راز ابرقدرت او چیست؟

Also, we have who else is here?

همچنین، ما داریم که چه کسی دیگر اینجاست؟

We have Zika.

ما زیکا داریم

Hello to you as well.

سلام به شما هم. به

Tell me. I was here today.

من بگو. امروز اینجا بودم

Hello, Palmira.

سلام پالمیرا

Evita Bao is here as well.

اویتا بائو نیز اینجاست.

I think maybe you are watching in

من فکر می کنم شاید شما در ویتنام تماشا می کنید

Vietnam.

.

Maybe, perhaps.

شاید، شاید.

Of course, February is just around the corner.

البته فوریه نزدیک است. به

We are coming towards the end of January

اواخر ژانویه نزدیک می شویم

and at the start of February, a lot of people will be building up

و در آغاز فوریه، افراد زیادی برای رسیدن

to the lunar New Year, which arrives

به سال نو قمری که

on the 10th of February this year.

در 10 فوریه امسال فرا می رسد، در حال ساخت و ساز خواهند بود.

So the Lunar New Year in China,

بنابراین سال نو قمری در چین،

they also celebrate, they call it the Chinese New Year.

آنها نیز جشن می گیرند، آنها آن را سال نو چینی می نامند.

This year it is the year of the Dragon.

امسال سال اژدها است.

Apparently, it is a very special year because of that.

ظاهراً به همین دلیل سال بسیار خاصی است. آیا

Can I also say hello to Sue Suge?

می توانم به سو سوج هم سلام کنم؟

Suge Muhammad, who is watching in Ethiopia?

سوگ محمد، که در اتیوپی تماشا می کند؟ آیا

Can I say hello to Ethiopia

می توانم

all the way from England to you?

از انگلستان تا شما به اتیوپی سلام کنم؟

Thank you very much for joining me today.

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

we also have,

ما هم داریم،

you know who I'm going to mention next?

میدونی بعدا به کی اشاره میکنم؟

Lewis Mandelson is here today.

لوئیس ماندلسون امروز اینجاست.

Hello, Lewis.

سلام، لوئیس.

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

D Shad. Hello, D Shad.

دی شاد. سلام دی شاد.

Nice to see you here, Mr.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم، آقای

Duncan, you are the best I have ever seen.

دانکن، شما بهترین کسی هستید که تا به حال دیده ام.

I am Dilshad from Kurdistan.

من دلشاد از کردستان هستم. با

Hello to you, Dilshad, and thank you very much for your kind compliment.

سلام خدمت شما دلشاد و سپاس فراوان از حسن نظر شما.

I do appreciate it very much.

من آن را بسیار قدردانی می کنم.

Bahram is here as well.

بهرام هم اینجاست.

Who else is here?

کی دیگه اینجاست؟

I don't want to forget anyone.

من نمی خواهم کسی را فراموش کنم.

You see Agha Verde, who is watching

آقا ورد را می بینید که

in Northumberland?

در نورثامبرلند تماشا می کند؟

Wow. Now, I would imagine

وای. حالا تصور می‌کنم

that you have had a lot

of extreme weather over the past few days.

در چند روز گذشته هوای بسیار شدیدی داشته‌اید.

It has been a little bit crazy here.

اینجا کمی دیوانه شده است.

However, today

با این حال، امروز

I can't resist showing you the view out of the window.

نمی‌توانم در برابر نمایش منظره بیرون از پنجره مقاومت کنم.

Look at that.

به آن نگاه کنید.

So that is the view from my studio

بنابراین این منظره ای از استودیوی من است که

looking out across into the distance.

به دوردست ها نگاه می کند.

In fact, that particular view is very far away.

در واقع، آن نمای خاص بسیار دور است.

You might be surprised to find out that that is around

ممکن است تعجب کنید اگر متوجه شوید که در

maybe ten or 12 miles away,

حدود ده یا 12 مایل دورتر است،

that particular view,

آن منظره خاص،

because my camera can can zoom very far into the distance.

زیرا دوربین من می تواند تا فاصله بسیار زیادی زوم کند.

But I have to say, the weather is looking rather nice today.

اما باید بگویم امروز هوا نسبتا خوب به نظر می رسد.

Very sunny.

خیلی آفتابی.

It is still cold.

هنوز سرد است.

Winter is still around.

زمستان هنوز نزدیک است.

But I have to say, the weather today is looking

اما باید بگویم که هوای امروز واقعاً خاص به نظر می رسد

rather special indeed.

.

Thank you very much for joining me.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

It's very nice to see you here as well.

خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Today, we are looking at something that a lot of people

امروز، ما به چیزی نگاه می کنیم که بسیاری از مردم

have become very aware of over the past

در طول

five, ten or even 15 years,

پنج، ده یا حتی 15 سال گذشته بسیار از آن آگاه شده اند،

certainly for as long as I've been doing this on YouTube,

البته تا زمانی که من این کار را در یوتیوب انجام داده ام،

which of course is over 17 years.

که البته بیش از 17 سال است.

So I've been doing this for a very long time.

بنابراین من مدت زیادی است که این کار را انجام می دهم.

And I would say that this particular subject

و من می گویم که این موضوع خاص

is very close to my heart.

بسیار به قلب من نزدیک است.

Today.

امروز.

We are looking at influence, being a person

ما به تأثیرگذاری نگاه می کنیم، فردی هستیم

who can influence another person.

که می تواند بر شخص دیگری تأثیر بگذارد.

We talk about influence as being one thing,

ما در مورد تأثیر به عنوان یک چیز صحبت می کنیم، که بر

affecting another thing in a certain way.

چیز دیگری به روشی خاص تأثیر می گذارد.

So when we talk about influence, we are looking at the way

بنابراین وقتی از نفوذ صحبت می کنیم، به نحوه

one thing acts on another.

عمل یک چیز بر چیز دیگر نگاه می کنیم.

There might be some sort of connection,

ممکن است نوعی ارتباط وجود داشته باشد،

or maybe one thing has a certain force over another.

یا شاید یک چیز نیروی خاصی بر دیگری داشته باشد.

There is a certain type of influence.

نوع خاصی از نفوذ وجود دارد.

That is what we are looking at today.

این چیزی است که ما امروز به آن نگاه می کنیم.

I will have a quick break so I can take a drink of water

من یک استراحت سریع خواهم داشت تا بتوانم یک آب بنوشم

and then we will be back with today's subject

و سپس با موضوع امروز برمی گردیم

being a person who can influence others,

که می تواند بر دیگران تأثیر بگذارد،

a person who might be described as an influence.

شخصی که ممکن است به عنوان تأثیرگذار توصیف شود.

All of that coming up.

همه اینها در راه است.

I'm a big boy now,

من الان پسر بزرگی هستم

ma'am.

خانم.

We are here live right now.

ما در حال حاضر به صورت زنده اینجا هستیم.

Everyone,

همه،

English addict is here with you.

معتاد انگلیسی اینجا با شما هستند.

I hope you are having a good Friday.

امیدوارم جمعه خوبی را سپری کرده باشید.

It is very strange.

خیلی عجیب است.

I know.

میدانم.

It feels very weird for me as well to be here with you on Friday.

برای من هم خیلی عجیب است که جمعه با شما هستم. تا آنجا که به Sun مربوط می شود،

It doesn't change anything else as far as Sun is concerned.

هیچ چیز دیگری را تغییر نمی دهد .

I will still be here on Sunday.

من هنوز یکشنبه اینجا خواهم بود.

I have a lot to tell you on Sunday.

یکشنبه چیزهای زیادی برای گفتن دارم.

I had a lovely surprise during the week from

من یک سورپرایز دوست داشتنی در طول هفته از

some of my viewers.

برخی از بینندگانم داشتم.

They decided to have a secret rendezvous.

آنها تصمیم گرفتند که یک قرار مخفی داشته باشند. اطلاعات

More about that also coming up on Sunday.

بیشتر در مورد آن نیز در روز یکشنبه ارائه می شود.

In fact, there is a lot to talk about on Sunday

در واقع، با نزدیک شدن به یک ماه جدید، در روز یکشنبه چیزهای زیادی برای صحبت وجود دارد

as we approach a new month.

.

As we say goodbye to January.

همانطور که ما با ژانویه خداحافظی می کنیم.

Goodbye, January.

خداحافظ ژانویه

We hardly knew you.

ما به سختی شما را می شناختیم.

Today, we are looking at what I hope is an interesting subject.

امروز، ما در حال بررسی موضوعی هستیم که امیدوارم موضوع جالبی باشد.

So today I will be encouraging you to to listen

بنابراین امروز شما را تشویق می کنم که گوش کنید

and hopefully learn as well.

و امیدوارم یاد بگیرید.

You can even follow the captions as well under the screen if you want.

در صورت تمایل می‌توانید زیرنویس‌ها را نیز زیر صفحه دنبال کنید.

There are live captions that are available at the moment.

زیرنویس‌های زنده وجود دارد که در حال حاضر در دسترس هستند.

So today we are looking at an interesting subject.

بنابراین امروز به یک موضوع جالب توجه می کنیم.

We are looking at influencers, words and phrases.

ما به اینفلوئنسرها، کلمات و عبارات نگاه می کنیم.

We often think of certain people

ما اغلب به افراد خاصی فکر می‌کنیم

as having influence and I always think it's an interesting word

که دارای نفوذ هستند و من همیشه فکر می‌کنم این کلمه جالبی است،

because it can be used in many other ways as well, influence

زیرا می‌توان از آن به روش‌های بسیار دیگری نیز استفاده کرد، تأثیری بر روشی که

the way one thing can affect another

یک چیز می‌تواند بر روی جریان دیگری تأثیر بگذارد،

the inflow, in fact, that is where the word comes from,

در واقع، این کلمه از آنجا می‌آید. ،

the inflow of something, the influence.

هجوم چیزی، نفوذ.

But generally speaking, when we talk about influence,

اما به طور کلی، وقتی از نفوذ صحبت می کنیم،

we often talk about the effect that one person can have on another.

اغلب در مورد تأثیری صحبت می کنیم که یک فرد می تواند بر دیگری داشته باشد.

So that is normally how we describe influence.

بنابراین ما معمولاً تأثیر را اینگونه توصیف می کنیم.

So let's have a look, shall we?

پس بیایید نگاهی بیندازیم، نه؟

Let's take a deeper look, a closer

بیایید نگاهی عمیق‌تر بیندازیم،

look at influence.

نگاهی دقیق‌تر به نفوذ.

And there it is, the word on the screen.

و اینجاست، کلمه روی صفحه.

So it originates from inflow

پس از جریان

or something that is flowing inwards.

یا چیزی که به سمت داخل جریان دارد سرچشمه می گیرد. به

That is how we come by the word influence.

این ترتیب است که ما از کلمه تأثیر می گیریم.

The word influence can be used as a noun and a verb.

کلمه تأثیر را می توان به عنوان اسم و فعل استفاده کرد.

So it is possible to use influence influence as a noun,

بنابراین می توان از تأثیر تأثیر به عنوان اسم استفاده کرد،

the influence that a person has

تأثیری که شخص دارد

or to influence someone as an action.

یا تأثیرگذاری بر شخصی به عنوان یک عمل.

The effect that one thing has on another,

تأثیری که یک چیز بر چیز دیگر می گذارد،

the influence that it has.

تأثیری که دارد.

So we can talk about influence as a noun

بنابراین می توانیم در مورد تأثیر به عنوان یک اسم

to have influence,

برای تأثیرگذاری صحبت کنیم،

or we can talk about it as a verb, which is the transfer

یا می توانیم در مورد آن به عنوان یک فعل صحبت کنیم، که انتقال

of some sort of feeling

نوعی احساس

or maybe an idea, the influence.

یا شاید یک ایده، تأثیر است.

It's a little bit like sending out radio signals

این کمی شبیه ارسال سیگنال های رادیویی

to another thing or another person.

به چیز دیگری یا شخص دیگری است.

You are influencing that particular person

شما در حال تأثیرگذاری بر آن شخص خاصی که

has the capacity or power

این ظرفیت یا قدرت را دارد

to be a compelling force on others

که یک نیروی قانع کننده بر دیگران باشد،

is a very good way of describing influence.

روش بسیار خوبی برای توصیف تأثیر است.

The capacity or the ability or the power

ظرفیت یا توانایی یا قدرتی که

to be a compelling force.

نیرویی قانع کننده باشد.

When we talk about the word compelling,

وقتی در مورد کلمه قانع کننده صحبت می کنیم،

something that draws

چیزی که

you closer, something that you almost can't

شما را نزدیک تر می کند، چیزی که تقریبا نمی توانید از

stop looking at or something you can't stop

نگاه کردن به آن دست بردارید یا چیزی که نمی توانید به آن

listening to, you feel as if you lose control

گوش نکنید، احساس می کنید کنترل خود را از دست می دهید

because you want to know more about that thing

زیرا می خواهید بیشتر در مورد آن چیز بدانید.

or you want to listen to that thing more.

یا می خواهید بیشتر به آن چیز گوش دهید.

It is compelling.

قانع کننده است. داره

It is pulling you towards it.

تو رو به سمت خودش میکشه

A compelling force.

یک نیروی قانع کننده

I love that word.

من عاشق این کلمه هستم

By the way, the action or process of producing effects

به هر حال، عمل یا فرآیند ایجاد تأثیر

on the actions or behaviour of others.

بر اعمال یا رفتار دیگران.

So that is one thing.

پس این یک چیز است.

Change is the behaviour

تغییر رفتار

or the thoughts or the way

یا افکار یا روشی است

in which a person does something.

که شخص در آن کاری انجام می دهد.

The action or process of producing effects

کنش یا فرآیند ایجاد تأثیر

on the actions or behaviour of others.

بر اعمال یا رفتار دیگران.

So we often look at influence as being something

بنابراین ما اغلب به تأثیر به عنوان چیزی می نگریم

that occurs between human beings,

که بین انسان ها اتفاق می افتد،

the things we do, the things we see.

کارهایی که انجام می دهیم، چیزهایی که می بینیم.

So maybe something you see

بنابراین ممکن است چیزی که می بینید روی

influences you as an individual

شما به عنوان یک فرد تأثیر بگذارد

and it does happen quite often.

و اغلب اتفاق می افتد.

One thing effects another thing.

یک چیز بر چیز دیگر تأثیر می گذارد.

The process is influence.

فرآیند نفوذ است.

Influence.

نفوذ.

The process of influence is influence.

فرآیند نفوذ، نفوذ است.

It is transferring from one thing to another.

انتقال از چیزی به چیز دیگر است.

An object might influence something due to its proximity

یک شی ممکن است به دلیل نزدیکی

or the nearness or closeness of something.

یا نزدیکی یا نزدیکی چیزی بر چیزی تأثیر بگذارد.

So one thing might influence another thing.

بنابراین یک چیز ممکن است روی چیز دیگری تأثیر بگذارد.

And when we look at the solar system, when we look at space,

و وقتی به منظومه شمسی نگاه می‌کنیم، وقتی به فضا،

deep space, we can see influence

فضای عمیق نگاه می‌کنیم، می‌توانیم تأثیری را ببینیم که

taking place all the time out there

همیشه

in deep space.

در اعماق فضا وجود دارد.

A lot of things influence each other.

خیلی چیزها روی هم تاثیر می گذارند.

For example, the moon has an influence on the sea levels here on Earth.

به عنوان مثال، ماه بر سطح دریاها در اینجا روی زمین تأثیر می گذارد.

So on Earth there is an influence from the moon.

بنابراین روی زمین تأثیری از ماه وجود دارد.

So as the moon goes around the earth,

بنابراین همانطور که ماه به دور زمین می چرخد،

the ocean level rises as it is attracted

سطح اقیانوس با جذب و دفع آن بالا می رود

and repelled.

.

So the moon has

بنابراین ماه

an influence on the sea levels here on earth.

بر سطح دریاها در اینجا روی زمین تأثیر می گذارد.

A very good example of how

یک مثال بسیار خوب از اینکه چگونه

physical influence can actually occur.

تأثیر فیزیکی واقعاً می تواند رخ دهد.

And it is one we can see all the time

و این یکی است که ما می توانیم همیشه ببینیم

when the tide, when the ocean comes in,

که جزر و مد، زمانی که اقیانوس وارد می شود، زمانی که

and when it goes out, when the sea comes in

خارج می شود، زمانی که دریا وارد

and goes out, that is caused by

و خارج می شود، که ناشی از

the influence of the moon.

تأثیر ماه است.

The thing causing the influence is the influence.

چیزی که باعث تأثیر می شود تأثیر است.

So we are using that as a noun.

بنابراین ما از آن به عنوان یک اسم استفاده می کنیم.

The influence is the thing.

تأثیر چیز است.

The thing itself, the thing that is causing

خود چیزی، چیزی که باعث

the influence may be a person

نفوذ می‌شود ممکن است شخصی باشد

that you see on the internet, maybe someone you overhear talking about something,

که در اینترنت می‌بینید، شاید کسی باشد که شنیده‌اید در مورد چیزی صحبت می‌کند، شاید

maybe their conversation, perhaps their conversation

مکالمه آنها، شاید مکالمه آنها به

will somehow influence you.

نحوی روی شما تأثیر بگذارد.

Something you read, something you see on television

چیزی که می خوانید، چیزی که در تلویزیون می بینید

might influence you to do something.

ممکن است روی انجام کاری تأثیر بگذارد.

One object

یک جسم

can influence another through gravitational force.

می تواند از طریق نیروی گرانش جسم دیگری را تحت تأثیر قرار دهد.

So again, a very good example being the effect of the moon and the earth.

بنابراین، یک مثال بسیار خوب، اثر ماه و زمین است.

There is a definite effect

یک اثر قطعی

caused by gravitational force.

ناشی از نیروی گرانشی وجود دارد.

The influence.

نفوذ.

One thing can affect another thing.

یک چیز می تواند روی چیز دیگری تأثیر بگذارد.

It has influence.

نفوذ دارد.

So one person can influence others

بنابراین یک فرد می تواند

by their actions all through their words.

با اعمال خود از طریق کلام خود بر دیگران تأثیر بگذارد.

So when you do something, maybe another person sees what you do,

بنابراین وقتی کاری را انجام می‌دهید، ممکن است شخص دیگری آنچه را که انجام می‌دهید ببیند،

maybe they see you, and perhaps they feel as if they want to do the same thing.

شاید شما را ببیند و شاید احساس کند که می‌خواهد همان کار را انجام دهد.

Maybe they hear a conversation,

شاید یک مکالمه بشنوند،

maybe they hear you say something.

شاید بشنوند که شما چیزی می گویید.

So even you have the power

بنابراین حتی شما این قدرت را دارید

to influence once other people.

که بر روی افراد دیگر تأثیر بگذارید.

We all do it.

همه ما این کار را انجام می دهیم.

Maybe a very small action that seems insignificant

شاید یک عمل بسیار کوچک که بی اهمیت به نظر می رسد

can have a big effect on other people.

می تواند تأثیر زیادی بر افراد دیگر داشته باشد.

One thing can influence another

یک چیز می تواند

through their words

از طریق گفتار آنها

or of course, through their actions.

یا البته از طریق اعمال آنها بر دیگری تأثیر بگذارد.

Hello, Palmira.

سلام پالمیرا

Nice to see you here.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

How is your ankle? Is it getting better?

مچ پات چطوره؟ آیا بهتر می شود؟

I hope so.

امیدوارم.

I hope very soon you will be up and about again

امیدوارم خیلی زود دوباره بلند شوی

very soon.

Certain occupations

برخی مشاغل

rely on the ability of one person

به توانایی یک فرد

to influence others.

برای تأثیرگذاری بر دیگران متکی است.

Don't worry, it's not an invasion.

نگران نباشید، این یک تهاجم نیست.

It's just some helicopters going over my house.

فقط چند هلیکوپتر بر فراز خانه من می روند.

Do not panic.

وحشت نکنید.

Certain occupations rely on the ability of one person

برخی مشاغل به توانایی یک فرد

to influence others.

برای تأثیرگذاری بر دیگران متکی است.

Certain jobs.

مشاغل خاص

So maybe you could look at that influence as being a type of skill,

بنابراین شاید بتوانی به آن تأثیر به عنوان یک نوع مهارت نگاه کنی،

a type of skill that you might have is

نوعی از مهارتی که ممکن است داشته باشی

influence.

تأثیر است.

Maybe you have a very good way of speaking.

شاید شما روش بسیار خوبی برای صحبت کردن دارید.

Maybe you are very good at persuading people

شاید شما در متقاعد کردن مردم

to do something or to buy something.

برای انجام کاری یا خرید چیزی بسیار خوب باشید.

Maybe you are a person who can motor fate of the people.

شاید شما فردی باشید که می توانید سرنوشت مردم را حرکت دهید.

And I know this is a very big thing at the moment where lots

و من می دانم که این یک چیز بسیار بزرگ در لحظه ای است که

and lots of people are becoming motivational speakers.

افراد زیادی در حال تبدیل شدن به سخنرانان انگیزشی هستند.

They are able to motivate or influence other people

آنها می توانند با تشویق دیگران برانگیخته یا تحت تأثیر قرار دهند

by giving them encouragement.

.

Yes, you can do it.

بله، شما می توانید آن را انجام دهید.

Come on, believe in yourself and anything is possible.

بیا، خودت را باور کن و هر چیزی ممکن است.

That sort of thing.

اون جور چیزها.

Certain occupations

مشاغل خاص،

are occupations in sales.

مشاغل فروش هستند.

So if you are a sales person, if you work in sales,

بنابراین اگر فروشنده هستید، اگر در فروش کار می کنید،

if you sell things, or maybe you are promoting something,

اگر چیزهایی می فروشید، یا شاید در حال تبلیغ چیزی هستید،

you are trying to persuade people

سعی می کنید مردم را متقاعد کنید که

to buy something or to do something

چیزی بخرند یا کاری انجام دهند

or to think in a certain way.

یا به روش خاصی فکر کنند.

We often think sales

ما اغلب فکر می‌کنیم که

many years ago I was involved in sales,

سال‌ها پیش، من درگیر فروش بودم،

so I did work in sales a long, long time ago.

بنابراین مدت‌ها قبل در زمینه فروش کار کردم.

One of my first ever jobs in my early

یکی از اولین کارهای من در اوایل

working life.

زندگی کاری ام.

Isn't that lovely?

دوست داشتنی نیست؟

So if you are selling something, I think you are definitely a person

بنابراین اگر چیزی را می فروشید، فکر می کنم قطعاً فردی هستید

who is trying to use the influence of the people.

که سعی می کنید از نفوذ مردم استفاده کنید.

You want to influence others to

شما می خواهید بر دیگران تأثیر بگذارید تا

buy something or

چیزی بخرند یا می

to want to do something to influence other people.

خواهید کاری انجام دهید تا بر دیگران تأثیر بگذارید.

I think the term influence

من فکر می کنم اصطلاح نفوذ

is often used to describe a person on social media.

اغلب برای توصیف یک شخص در رسانه های اجتماعی استفاده می شود.

So when we talk about a person who is on social media,

بنابراین وقتی در مورد شخصی صحبت می‌کنیم که در رسانه‌های اجتماعی حضور دارد،

maybe a person who creates videos

شاید شخصی که ویدیوهایی را برای

teaching English,

آموزش انگلیسی ایجاد می‌کند،

I don't know who that would be,

نمی‌دانم چه کسی خواهد بود،

but maybe the term influencer

اما شاید اصطلاح اینفلوئنسر

and this is a word we do hear a lot these days.

و این کلمه‌ای است که این روزها زیاد می‌شنویم.

We do hear a lot.

ما زیاد می شنویم

People are described

مردم به

as influencers,

عنوان اینفلوئنسر توصیف می شوند،

maybe a famous person, maybe a famous footballer,

شاید یک فرد مشهور، شاید یک فوتبالیست معروف،

maybe a famous singer,

شاید یک خواننده معروف،

maybe a person who talks about politics.

شاید هم فردی که در مورد سیاست صحبت می کند.

Maybe that person could be described as an influencer.

شاید بتوان آن فرد را یک تأثیرگذار توصیف کرد.

They have the power to influence other people.

آنها قدرت تأثیرگذاری بر دیگران را دارند.

A successful publisher on sites such as Twitch,

یک ناشر موفق در سایت هایی مانند Twitch،

TikTok, and here on YouTube.

TikTok و اینجا در YouTube.

Of course, there are many successful influencers on social media.

البته اینفلوئنسرهای موفق زیادی در شبکه های اجتماعی وجود دارند.

And I would say, especially here on YouTube, there are many famous

و من می گویم، به خصوص در اینجا در یوتیوب، بسیاری از اینفلوئنسرهای معروف وجود دارد

influencers.

.

I'm not saying that I am because I know I'm not.

من نمی گویم که هستم زیرا می دانم که نیستم.

One person might influence another through their actions.

ممکن است یک فرد از طریق اعمال خود بر دیگری تأثیر بگذارد.

They might be described as influential.

آنها را می توان به عنوان تأثیرگذار توصیف کرد.

A person who is influential is a person who has the power

فردی که تأثیرگذار است، فردی است که قدرت

they can influence of the people.

تأثیرگذاری بر مردم را دارد.

They are influential.

تاثیرگذار هستند.

They are a person who has the ability

آنها فردی هستند که توانایی

or maybe the position to be

یا شاید موقعیت

an influence.

تأثیرگذاری را دارند.

A very interesting word.

یک کلمه بسیار جالب

A person in high authority

فردی که دارای اقتدار بالایی است

might hold influence over others.

ممکن است بر دیگران نفوذ داشته باشد.

So if you hold influence,

بنابراین اگر شما نفوذ دارید،

it means you have a position or maybe a status

به این معنی است که شما دارای موقعیت یا شاید موقعیتی هستید

where you have influence over other people.

که در آن بر افراد دیگر نفوذ دارید.

Maybe a person who has a very high up position in a company

شاید فردی که موقعیت بسیار بالایی در یک شرکت دارد،

might be described as influential.

به عنوان فردی تأثیرگذار توصیف شود.

They have influence, maybe a politician.

آنها نفوذ دارند، شاید یک سیاستمدار.

And this does happen a lot.

و این خیلی اتفاق می افتد.

Many politicians are very powerful.

بسیاری از سیاستمداران بسیار قدرتمند هستند.

They have the ability to influence other people

آنها

because of their position,

به دلیل موقعیت و

their social status.

موقعیت اجتماعی خود توانایی تأثیرگذاری بر دیگران را دارند.

One person might use their influence

ممکن است یک نفر از نفوذ خود

over another for personal gain.

بر دیگری برای منافع شخصی استفاده کند.

And again, this can happen in certain professions.

و دوباره، این می تواند در مشاغل خاص اتفاق بیفتد.

We often think of people who are politicians.

ما اغلب به افرادی فکر می کنیم که سیاستمدار هستند.

Maybe they will make promises

شاید

to other people in return for money.

در ازای پول به افراد دیگر قول بدهند.

They might use their own influence

آنها ممکن است از نفوذ خود

as an MP or as a powerful politician.

به عنوان یک نماینده مجلس یا به عنوان یک سیاستمدار قدرتمند استفاده کنند.

They might use that

آنها ممکن است از این

status for personal gain.

موقعیت برای منافع شخصی استفاده کنند.

So when we say personal gain, we mean that person is gaining

بنابراین وقتی می گوییم منفعت شخصی، منظور آن شخص

something from their action.

از عمل خود چیزی به دست می آورد.

Maybe I can promise something for you,

شاید بتوانم به تو قولی بدهم،

but you will have to pay me for that promise.

اما تو باید برای آن قول به من پول بدهی.

An influence

یک نفوذ

can be very powerful.

می تواند بسیار قدرتمند باشد.

A person with influence can also be just

یک فرد با نفوذ نیز می تواند به همان

as powerful money or the status of being wealthy.

اندازه پول قدرتمند یا ثروتمند باشد.

They are both sources of influence on others.

هر دو منبع تأثیر بر دیگران هستند.

So if you are a very lucky person who has money,

بنابراین اگر شما فرد بسیار خوش شانسی هستید که پول دارید،

you have the ability to influence other people.

توانایی تأثیرگذاری بر افراد دیگر را دارید.

Maybe you can pay for their favour,

شاید بتوانید برای لطف آنها هزینه کنید،

maybe you can pay for their service,

شاید بتوانید هزینه خدمات آنها را بپردازید،

maybe you can persuade them to do something for you because

شاید بتوانید آنها را متقاعد کنید که کاری برای شما انجام دهند زیرا

have the money to pay for it.

پول پرداخت آن را دارید.

Money or the status of being wealthy.

پول یا وضعیت ثروتمند بودن

We do hear this quite often, maybe more than we should these days

ما اغلب این را می شنویم، شاید این روزها بیشتر از آنچه باید باشد،

people with power or wealth having the ability

افرادی که دارای قدرت یا ثروت هستند، این توانایی را دارند

to to persuade other people to do things

که دیگران را متقاعد کنند تا کارها را انجام دهند

or to change something for them.

یا چیزی را برای آنها تغییر دهند.

So this does happen.

بنابراین این اتفاق می افتد.

You might say that sometimes money and wealth

ممکن است بگویید که گاهی اوقات پول و ثروت

can give one person too much influence.

می تواند تأثیر زیادی بر یک فرد بگذارد.

Maybe

شاید

to be influential

تأثیرگذار بودن به معنای

is to have the ability to influence others.

داشتن توانایی تأثیرگذاری بر دیگران باشد.

So when we talk about someone with power or status or money

بنابراین وقتی در مورد شخصی با قدرت یا موقعیت یا پول

or maybe all of those things, we can describe

یا شاید همه آن چیزها صحبت می کنیم، می توانیم

them as influential.

آنها را تأثیرگذار توصیف کنیم.

That person has a lot of power.

آن شخص قدرت زیادی دارد.

They are able to persuade someone

آنها می توانند کسی را متقاعد کنند

to do something for them.

که کاری برای آنها انجام دهد.

Finally, there are many words

در نهایت، کلمات زیادی وجود دارد که

we can use and there are so many on the screen right now.

می توانیم استفاده کنیم و در حال حاضر تعداد زیادی از آنها روی صفحه نمایش وجود دارد.

I know what you're going to say, Mr. Duncan.

من می دانم که شما چه خواهید گفت، آقای دانکن.

There are too many words.

کلمات بسیار زیاد است.

Don't worry, because you can watch this video many, many times.

نگران نباشید، زیرا می توانید این ویدیو را چندین و چند بار تماشا کنید.

So there are lots of words here that we can use

بنابراین در اینجا کلمات زیادی وجود دارد که می توانیم

when we are talking about influence.

وقتی در مورد نفوذ صحبت می کنیم از آنها استفاده کنیم.

You can have clout, clout means the impact

شما می توانید نفوذ داشته باشید، نفوذ به این معنی است که تأثیری

that one person can have on another influence quite often

که یک فرد می تواند بر تأثیر دیگری بگذارد اغلب این

is one person having an effect on another person.

است که یک فرد بر شخص دیگری تأثیر می گذارد.

The consequence of something is also the influence.

پیامد چیزی نیز تأثیر است.

So maybe something I do might have a consequence on you

بنابراین شاید کاری که من انجام می دهم ممکن است عواقبی برای شما داشته باشد

because you are influenced by it.

زیرا شما تحت تأثیر آن هستید.

We often talk of affect

ما اغلب از تأثیر تأثیرگذاری صحبت می کنیم،

effect is influence

تأثیری که

the way one thing changes another.

یک چیز چیز دیگری را تغییر می دهد.

It has an effect.

اثر دارد.

It can also have force as well.

همچنین می تواند نیرو نیز داشته باشد.

Impact importance Leader Shit.

اهمیت تاثیر رهبر شیت.

Many people with power authority

بسیاری از افراد دارای قدرت

quite often will also have a lot of influence.

غالباً تأثیر زیادی نیز خواهند داشت.

Leverage.

قدرت نفوذ.

It's a great word.

این یک کلمه عالی است.

The word leverage means the ability

کلمه اهرم به معنای توانایی

to change something or move something.

تغییر چیزی یا جابجایی چیزی است.

Quite often a person with lots of influence

غالباً فردی که تأثیر زیادی دارد

has that ability.

چنین توانایی را دارد.

We talk about money as being influential.

ما در مورد پول به عنوان تأثیرگذار صحبت می کنیم.

You can pay a person

شما می توانید به یک نفر پول بدهید

to change their mind or their decision.

تا نظر یا تصمیمش را تغییر دهد.

Pressure is another way of doing it.

فشار راه دیگری برای انجام آن است.

Maybe you really want another person to do something.

شاید واقعاً می خواهید شخص دیگری کاری انجام دهد.

You have to pressure that person.

شما باید به آن شخص فشار بیاورید.

You have to ask them.

باید از آنها بپرسید.

Many times you are trying to influence them

بسیاری از اوقات شما سعی می کنید

with your request.

با درخواست خود بر آنها تأثیر بگذارید.

Prestige is another one.

پرستیژ یکی دیگر است.

It is putting pressure or maybe having an influence over something.

فشار آوردن یا شاید تأثیرگذاری بر چیزی است.

The repercussion we often talk of cause and effect.

بازتابی که ما اغلب از علت و معلول صحبت می کنیم.

So you might see that the repercussion is the result of influence.

بنابراین ممکن است ببینید که عواقب آن نتیجه تأثیر است.

We have reputation.

ما شهرت داریم

A person who has a good job or lots of money.

فردی که شغل خوبی دارد یا پول زیادی دارد.

You might know that person as being powerful.

ممکن است آن شخص را قدرتمند بشناسید.

They might have a lot of influence,

آنها ممکن است تأثیر زیادی داشته باشند،

significant weight as well.

وزن قابل توجهی نیز دارند.

When we talk about weight in this situation, we are saying that person

وقتی در این شرایط از وزن صحبت می کنیم، می گوییم که فرد

has the ability to change things

توانایی تغییر چیزها را دارد

because they have lots of influence.

زیرا تأثیر زیادی دارد.

They are a person who can change the way people behave

آنها فردی هستند که می توانند نحوه رفتار

or think they can pay

یا فکر مردم را تغییر دهند که می توانند برای

for a person to do something.

انجام کاری پول پرداخت کنند.

They can influence them with their words

آنها می توانند با کلمات خود بر آنها تأثیر بگذارند

to affect someone

تا بر کسی تأثیر بگذارند

and of course to alter change.

و البته تغییر را تغییر دهند.

So a person who can influence

بنابراین فردی که می تواند بر

another person changes

شخص دیگری تأثیر بگذارد،

that other person's way of thinking.

طرز فکر آن شخص را تغییر می دهد.

Maybe they do something differently

شاید آنها کاری متفاوت انجام می دهند

because they have been influenced.

زیرا تحت تأثیر قرار گرفته اند.

O'Reillys

O'Reilly

Mr. Duncan That is a very interesting word.

آقای دانکن کلمه بسیار جالبی است.

To arouse someone is to get their interest.

برانگیختن کسی به معنای جلب علاقه اوست.

They become exercise it about something,

آنها در مورد چیزی،

maybe something you hear or see.

شاید چیزی که شما می شنوید یا می بینید، تمرین می کنند.

Maybe the thing is very powerful

شاید چیزی بسیار قدرتمند باشد،

maybe a very strong, powerful message that you hear.

شاید یک پیام بسیار قوی و قدرتمند که شما می شنوید.

It will influence you.

شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در

It will around your interest.

اطراف علاقه شما خواهد بود.

You will become quite excited by it

شما کاملاً از آن هیجان زده خواهید شد

because you are being influenced

زیرا تحت تأثیر

by that particular thing.

آن چیز خاص هستید.

So as you can see, there are many ways

بنابراین همانطور که می بینید، راه های زیادی

of expressing influence in English.

برای بیان تاثیر در زبان انگلیسی وجود دارد.

There are also many ways of influencing other people.

همچنین راه های زیادی برای تأثیرگذاری بر افراد دیگر وجود دارد.

You might say that teachers are influenced us, so when you go to school,

ممکن است بگویید معلمان تحت تأثیر ما هستند، بنابراین وقتی به مدرسه می روید،

the teacher will try to guide, you will try to give you some sort of education.

معلم سعی می کند راهنمایی کند، شما سعی می کنید به شما نوعی آموزش بدهد.

They are teaching you, they are giving you information.

آنها به شما آموزش می دهند، به شما اطلاعات می دهند.

But also

اما همچنین

and I think sometimes people forget

و من فکر می کنم گاهی اوقات مردم

this, teachers are also very strong

این را فراموش می کنند، معلمان نیز تأثیرات بسیار قوی دارند

influences as well.

.

So the words and actions of a teacher

بنابراین سخنان و اعمال یک معلم

can have a very deep impact on other people.

می تواند تأثیر بسیار عمیقی بر افراد دیگر بگذارد.

And by that I mean the students.

و منظورم دانش آموزان است.

Thank you very much for your lovely company today.

از شرکت دوست داشتنی امروز شما بسیار سپاسگزارم.

I hope you've enjoyed this.

امیدوارم از این کار لذت برده باشید.

I know it's been different and I know I'm not normally here on Friday,

می‌دانم که فرق کرده است و می‌دانم که معمولاً جمعه اینجا نیستم،

so I hope it hasn't been too much of a shock.

بنابراین امیدوارم که خیلی شوکه نشده باشد.

Palmira Mr.

Palmira آقای

Duncan, you you might become an influencer

دانکن، شما ممکن است

before it has started to be fashionable and profitable.

قبل از اینکه شیک و سودآور باشد، یک اینفلوئنسر شوید.

Yes, that is true.

بله، این درست است.

I suppose my days of being an influencer

فکر می‌کنم روزهای تأثیرگذاری من

were in the early days of YouTube.

در روزهای اولیه YouTube بود.

So it is interesting when you look back and when I look back because I do look back quite often

بنابراین جالب است وقتی به گذشته نگاه می کنید و من به گذشته نگاه می کنم زیرا اغلب

at the early days of YouTube and the early days of me being here on YouTube

به روزهای اولیه YouTube و روزهای اولیه حضورم در یوتیوب به گذشته نگاه می کنم

and I was the first English English teacher on YouTube

و من اولین معلم انگلیسی انگلیسی در YouTube

way back in 2006, can you believe two years from now,

در سال 2006 بودم. ، باورتان می شود دو سال بعد،

in 2026,

در سال 2026،

it will be 20 years

20 سال

since I started doing this on YouTube.

از شروع این کار در YouTube می گذرد.

Can you believe it?

می تونی باور کنی؟

20 years In 2026, it will be 20 years.

20 سال در سال 2026، 20 سال می شود.

Since I started doing this.

از زمانی که این کار را شروع کردم.

I can't believe it.

من نمی توانم آن را باور کنم.

I really can't believe it.

من واقعا نمی توانم آن را باور کنم.

It seems unreal, in fact.

در واقع غیر واقعی به نظر می رسد.

So what about you?

درمورد شما چطور؟

Do things influence you?

آیا چیزها روی شما تأثیر می گذارد؟

I know some people, they will say you can't influence me.

من بعضی ها را می شناسم، می گویند نمی توانید روی من تأثیر بگذارید.

You can't change my way of thinking.

شما نمی توانید طرز فکر من را تغییر دهید.

You can't alter the way

شما نمی توانید روشی را تغییر دهید که

I think some people are very hard to influence,

من فکر می کنم تأثیرگذاری بر برخی افراد بسیار سخت است،

whilst others are incredibly easy

در حالی که تأثیرگذاری بر دیگران بسیار آسان است

to influence, especially when we talk about advertising.

، به خصوص وقتی در مورد تبلیغات صحبت می کنیم.

Maybe when we talk about advertising, we might talk about influence

شاید وقتی در مورد تبلیغات صحبت می کنیم، ممکن است در مورد تأثیرگذاری صحبت کنیم

because advertising is trying to influence you

زیرا تبلیغات سعی می کند شما را تحت تأثیر قرار دهد

to buy something or to go somewhere.

تا چیزی بخرید یا به جایی بروید.

Thank you Bakar, for your lovely comments today.

ممنون باکار، برای نظرات زیبای امروزت.

I do appreciate it.

من از آن قدردانی می کنم.

Sometimes I do feel as if maybe I have been

گاهی اوقات احساس می‌کنم شاید

pushed to the side on YouTube,

در یوتیوب به کناری کشیده شده‌ام،

so it is nice to to have your full company here today.

بنابراین خوشحالم که امروز شرکت کامل شما را در اینجا دارم.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Thank you.

Kristina.

متشکرم.

کریستینا

Kristina says an Italian influencer

کریستینا می‌گوید یک اینفلوئنسر ایتالیایی به دلیل

was criticised and denounced

for publicising a food product

تبلیغ یک محصول غذایی

to donate money to poor children.

برای اهدای پول به کودکان فقیر مورد انتقاد و محکومیت قرار گرفت.

Instead, the money was never donated.

در عوض، این پول هرگز اهدا نشد.

this just happened a lot.

این فقط زیاد اتفاق افتاد

Sometimes influencers

گاهی اوقات اینفلوئنسرها

are not as honest as they appear,

آنقدر که به نظر می رسند صادق نیستند،

especially if a person appears to to be helping people

به خصوص اگر فردی به نظر می رسد که

maybe with money or some sort of service,

شاید با پول یا نوعی خدمات به مردم کمک می کند،

whereas in fact, they are not.

در حالی که در واقع اینطور نیست.

Especially when they are raising money.

مخصوصاً وقتی در حال جمع آوری پول هستند.

Or maybe they are trying to raise money for a certain cause or a charity.

یا شاید آنها در حال تلاش برای جمع آوری پول برای یک هدف خاص یا یک خیریه هستند.

And then it turns out that they are not doing that at all.

و بعد معلوم می شود که آنها اصلاً این کار را نمی کنند.

They are doing the opposite.

آنها برعکس عمل می کنند.

They are keeping the money for themselves.

آنها پول را برای خود نگه می دارند.

So, yes, it can happen.

بنابراین، بله، ممکن است اتفاق بیفتد.

As I always say, when you are on the Internet, when you are surfing the Internet.

همانطور که همیشه می گویم، وقتی در اینترنت هستید، زمانی که در حال گشت و گذار در اینترنت هستید.

When you are looking around it, all of the things on the Internet,

وقتی به همه چیزهای موجود در اینترنت نگاه می کنید،

it is always best to be cautious.

همیشه بهتر است محتاط باشید.

I know. I am

میدانم. من

always I always think that maybe someone

همیشه هستم همیشه فکر می کنم شاید کسی

somewhere is trying to deceive me.

در جایی قصد فریب من را دارد.

Thank you very much

for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

I am going now.

الان دارم میرم

I know it's a short one, but I will be back with you on Sunday.

می دانم که کوتاه است، اما یکشنبه با شما برمی گردم.

We have 2 hours on Sunday.

یکشنبه ۲ ساعت وقت داریم.

2 hours on Sunday.

2 ساعت یکشنبه

I will be here.

من اینجا خواهم بود.

And also Mr. Steve will be here as well.

و همچنین آقای استیو نیز اینجا خواهد بود.

Lots of things to talk.

چیزهای زیادی برای صحبت کردن

We will be talking about our trip to Liverpool.

ما در مورد سفر خود به لیورپول صحبت خواهیم کرد.

We will also be talking about the surprise

همچنین در مورد

rendezvous that took place

قرار ملاقات غافلگیرکننده ای که در

this week.

این هفته برگزار شد صحبت خواهیم کرد.

Even I didn't know about it.

حتی من از آن خبر نداشتم.

I was quite surprised to the least.

من کم کم تعجب کردم.

We'll be looking at that as well on Sunday.

یکشنبه هم به آن نگاه خواهیم کرد.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم. خیلی

It's been lovely having you here.

خوب است که شما اینجا هستید.

It's been ever so nice. In fact, a pleasure.

همیشه خیلی خوب بوده در واقع یک لذت است.

I would go as far as to say that it has been a pleasure

من تا آنجا پیش می روم که بگویم

being here today, and I hope it has for you as well.

امروز حضور در اینجا برای شما لذت بخش بوده است و امیدوارم برای شما هم همینطور باشد.

Thank you very much. See you on Sunday.

بسیار از شما متشکرم. یکشنبه می بینمت.

Take care of yourselves.

مراقب خودت باش.

Whatever you are doing, I hope you do it with a smile on your face. And

هر کاری که انجام می دهید، امیدوارم با لبخندی بر لب انجام دهید. و

don't forget to give me a light as well.

فراموش نکنید که به من نور نیز بدهید.

If you like this and I hope you do,

اگر این را دوست دارید و امیدوارم انجام دهید، به

give me a light.

من نور بدهید.

That would be ever so nice.

که همیشه خیلی خوب خواهد بود.

See you on Sunday.

یکشنبه می بینمت.

Take care of yourselves.

مراقب خودت باش.

I am going right now.

همین الان دارم میرم

And of course, until the next time we meet.

و البته تا دفعه بعد که همدیگه رو ببینیم.

You know what's coming next.

میدونی بعدش چی میشه

Yes, you do.

بله، شما انجام می دهید.

Take care of yourselves.

مراقب خودت باش.

Enjoy the rest of your Friday.

از بقیه روز جمعه خود لذت ببرید.

And, of course, have a nice weekend.

و البته آخر هفته خوبی داشته باشید.

I always forget that you say.

همیشه یادم میره که میگی

I always forget if I'm with you later in the week.

من همیشه فراموش می کنم اگر در اواخر هفته با شما باشم.

I should also say have a good weekend,

همچنین باید بگم آخر هفته خوبی داشته باشید

which I hope you will.

که امیدوارم داشته باشید.

I have to go.

من باید بروم.

I'm very sorry. I know what you're thinking.

من خیلی متاسفم. میدونم به چی فکر میکنی داری

You're thinking, Mr. Duncan, please don't go.

فکر می کنی، آقای دانکن، لطفا نرو.

But I have to. I have to now say...

اما مجبورم. الان باید بگم...

ta ta for now.

تا تا فعلا.

See you on Sunday 2 p.m.

یکشنبه ساعت 14 می بینمت.

UK. Time is when I'm back with you.

انگلستان. زمان زمانی است که من با تو برگردم.