'PLAY' words and phrases / English Addict LIVE chat & Learning / Sun 23rd JANUARY 2022 - Mr Duncan

hmm here we go again we are back once  more oh i don't know why sometimes i think  

هوم، دوباره رفتیم، یک بار دیگر برگشتیم آه، نمی دانم چرا گاهی فکر

that i am too old to do this i don't  mean my actual age i mean the energy  

می کنم   برای انجام این کار خیلی پیر هستم، منظورم سن واقعی من نیست، منظور انرژی

that is needed to actually prepare and do  this sometimes i feel that i am too old  

است که برای آماده شدن و انجام این کار لازم است. من احساس می‌کنم خیلی پیر هستم

to do this hi everybody here we go again  yes it is another sunday and it is overcast  

برای انجام این کار سلام به همه اینجا ما دوباره می‌رویم بله، یکشنبه دیگری است و هوا ابری است

today the weather for those wondering what is  happening here weather-wise well it's overcast  

امروز هوا برای کسانی که نمی‌دانند اینجا چه اتفاقی می‌افتد، از نظر آب و هوا،

it's gloomy but at least it's not raining here  we are again everyone yes it is english addict  

خوب ابری است   تاریک است، اما حداقل اینجا باران نمی‌بارد. ما دوباره همه هستیم بله معتاد انگلیسی است

coming to you live from the birthplace of english  which just happens to be oh my goodness england

از زادگاه انگلیسی‌ها به سراغ شما می‌آیند  که اتفاقاً خدای من انگلیس است،

sometimes it feels as if i am too old to do this  

گاهی اوقات احساس می‌کنم برای انجام این کار خیلی پیر شده‌ام   به

i seem to lack the energy sometimes i i don't seem  to have enough energy to prepare and do this but  

نظر می‌رسد انرژی ندارم گاهی اوقات من این کار را نمی‌کنم به نظر می‌رسد انرژی کافی برای آماده شدن و انجام این کار را دارم، اما

suddenly yes once i'm on once i hit that button  and i go live and my connection is excellent  

ناگهان بله، یکبار که روشن می‌شوم، آن دکمه را فشار می‌دهم و زنده می‌روم و اتصالم عالی است

then something happens to me it's as if my whole  body has become recharged again hi everybody this  

سپس اتفاقی برای من می‌افتد، انگار تمام بدنم دوباره شارژ شده است سلام به همه این

is mr duncan in england how are you today are  you okay i hope so are you happy i hope so here  

آقای دانکن در انگلستان است d امروز چطوری تو خوبی، امیدوارم خوشحال باشی، امیدوارم اینجا

we are again wow it seems like a long week it's  been a busy week i've been doing lots of things  

ما دوباره آمدیم وای به نظر می رسد یک هفته طولانی بود، هفته شلوغی بود، من کارهای زیادی انجام می دادم

of course here in the uk i don't  know about you but here in the uk  

البته اینجا در انگلستان من انجام نمی دهم درباره شما نمی‌دانم، اما اینجا در

a lot of people hate january and there is a reason  for that now i'm sure you have to do this in your  

بریتانیا، بسیاری از مردم از ژانویه متنفرند و دلیلی برای آن وجود دارد، اکنون مطمئن هستم که باید این کار را در کشور خود انجام دهید،

country but we have to do it here as well you  have to return your tax forms you have to work out  

اما ما باید این کار را در اینجا انجام دهیم، شما باید مالیات خود را برگردانید. فرم هایی که باید تعیین کنید

how much tax you have to pay your government so  at the end of january lots of people are busily

چقدر مالیات باید به دولت خود بپردازید، بنابراین در پایان ژانویه افراد زیادی مشغول

preparing their tax statement because you  have until the end of january to send it in  

تهیه صورت حساب مالیاتی خود هستند زیرا  تا پایان ژانویه فرصت دارید آن را ارسال کنید

so you have a whole year to do it but the  closing date the deadline is actually the end of  

بنابراین یک سال کامل برای انجام دادن فرصت دارید. اما تاریخ بسته شدن ضرب الاجل در واقع پایان

january so lots of people here  in the uk are busily they are  

ژانویه است، بنابراین بسیاری از مردم در اینجا در بریتانیا شلوغ هستند، آنها

in a state of panic because they are sending off  their tax form if you have your own business of  

در حالت وحشت هستند زیرا اگر شما کسب و کار خود را دارید که باید ادامه دهید، فرم مالیات خود را ارسال می کنند.

course you have to keep everything you have to  keep all of the receipts so if you spend any money  

تمام رسیدها را باید نگه دارید تا اگر پولی خرج کنید

using your business money you have  to show that that particular purchase  

با استفاده از y پول کسب‌وکار ما را دارید تا نشان دهید آن خرید خاص

the thing you bought is legitimate it is something  that you actually need you really do need it  

چیزی که خریده‌اید قانونی است، چیزی  است که واقعاً به آن نیاز دارید  برای کسب‌وکارتان به آن نیاز دارید،

for your business so a lot of people are returning  their their tax forms they have to work out how  

بنابراین بسیاری از افراد فرم‌های مالیاتی خود را پس می‌دهند و باید بررسی کنند که

much money they made in their business and from  that how much tax they must pay the government  

چقدر   پولی که آنها در کسب و کار خود به دست آورده اند و از میزان مالیاتی که باید به دولت بپردازند

and of course on top of that we also have  to pay something called national insurance  

و البته علاوه بر آن ما نیز باید چیزی به نام بیمه ملی بپردازیم

which goes towards your pension and all of the  other things that help you when you get old  

که به حقوق بازنشستگی شما و همه چیزهای دیگری که به شما کمک می کند، پرداخت کنیم. قدیمی

which for me is not a very long time to be honest  so that's the reason why a lot of people here in  

که برای من زمان زیادی نیست که صادق باشم ، بنابراین به همین دلیل است که بسیاری از مردم اینجا

the uk are looking glum what about you if you  have your own business maybe you have to return  

در بریتانیا ناراحت به نظر می‌رسند.

all of your tax records and then they will tell  you the government or whoever is in charge of  

آنها به شما خواهند گفت که دولت یا هرکسی که

taking your tax they tell you how much tax you  must pay so that normally is for people who are  

مسئول مالیات شماست به شما می گوید که چقدر مالیات باید بپردازید تا به طور معمول برای افرادی

working for themselves to be honest so my name is  duncan and i talk about english i love english you  

که برای خودشان کار می کنند صادق باشند بنابراین نام من دونکا است. n و من در مورد انگلیسی صحبت می کنیم من انگلیسی را دوست دارم

might say that i am an english addict that's what  it says up there you see and yes we are coming  

ممکن است بگویید که من یک معتاد انگلیسی هستم این همان چیزی است که می گوید همان بالا که می بینید و بله ما

towards the end of january although i just said  that january can be a little miserable for people  

به اواخر ژانویه می رسیم، اگرچه من فقط گفتم آن ژانویه می تواند برای افرادی که کمی بدبخت باشد

who are returning their tax forms however  here in england people are feeling rather  

در حال برگرداندن فرم‌های مالیاتی خود هستند، اما اینجا در انگلیس، مردم نسبتاً

excited because on wednesday from wednesday  all of the covered restrictions are being  

هیجان‌زده هستند، زیرا از چهارشنبه از چهارشنبه، همه محدودیت‌های تحت پوشش

lifted no more masks no more self-isolation  no more social distancing it's all gone  

برداشته می‌شوند، نه دیگر ماسک‌ها، نه بیشتر از خود انزوا، نه بیشتر از فاصله‌گذاری اجتماعی، همه چیز از بین رفته

from this wednesday coming this wednesday  it's all it's all coming to an end so it  

است. همه چیز رو به پایان است، بنابراین

would appear that things are getting better but  we will have to wait and see what happens after  

به نظر می رسد که اوضاع در حال بهتر شدن است، اما باید منتظر بمانیم و ببینیم بعد از  همه این اتفاقات چه اتفاقی می افتد،

all of that occurs so from wednesday we will  be able to go into our shops we will be able  

بنابراین از روز چهارشنبه قادر خواهیم بود به مغازه های خود برویم و بتوانیم

to walk around and we won't have to wear our masks  from wednesday the reason why i'm mentioning that  

قدم بزنیم و ما مجبور نخواهیم بود از روز چهارشنبه ماسک‌هایمان را بزنیم، دلیل اینکه من به این موضوع اشاره

is because this wednesday i am doing something  different i am doing a live stream this wednesday

می‌کنم این است که این چهارشنبه من کار متفاوتی انجام می‌دهم، این چهارشنبه یک پخش زنده انجام می‌دهم

but

اما

there will be two live streams just for this week  i am doing two live streams there will be a live  

e فقط برای این هفته دو استریم زنده خواهد بود  من دو استریم زنده انجام می دهم، یک

stream here on youtube on wednesday from 2pm but  also there will be another one there will be some  

پخش زنده   در اینجا در یوتیوب در روز چهارشنبه از ساعت 2 بعدازظهر وجود خواهد داشت، اما  همچنین یکی دیگر وجود خواهد

double trouble on wednesday because i will also  be with you at 10 pm uk time on wednesday so we  

داشت که در روز چهارشنبه مشکل مضاعفی وجود خواهد داشت زیرا من نیز با شما در ساعت 10 شب به وقت انگلستان در روز چهارشنبه، بنابراین ما

are doing a special late and live english addict  on wednesday so there will be two live streams  

داریم یک معتاد انگلیسی ویژه دیرهنگام و زنده  را در روز چهارشنبه انجام می دهیم، بنابراین دو پخش زنده وجود خواهد داشت

i can't believe i'm going to do two live streams  on wednesday but there will be 2 p.m uk time and  

من نمی توانم باور کنم که قرار است دو پخش زنده در روز چهارشنبه انجام دهم، اما ساعت 2 بعد از ظهر خواهد بود. به وقت انگلستان و

also 10 p.m uk time as well for those watching  in south america and also that part of the world  

همچنین ساعت 10 بعد از ظهر به وقت انگلستان و همچنین برای کسانی که در آمریکای جنوبی و همچنین آن قسمت از جهان تماشا می‌کنند

because you are behind with the time so your time  your morning your afternoon and your evening well  

زیرا شما از زمان عقب افتاده‌اید، بنابراین وقت شما  صبح شما بعدازظهر شما و عصر شما

they come a little bit later than ours so that's  the reason why i'm doing it something special  

خوب   کمی دیرتر از زمان ما می‌آیند. به همین دلیل است که من آن را برای چهارشنبه کاری خاص انجام می‌دهم

for wednesday and of course everyone here in  england feeling excited because lockdown and  

و البته همه اینجا در انگلیس هیجان‌زده می‌شوند زیرا قرنطینه و

all of the other stuff is coming to an end most  of the restrictions are going to be dropped this  

همه چیزهای دیگر رو به پایان است، بیشتر محدودیت‌ها در چهارشنبه لغو می‌شوند.

wednesday they come to an end can you  believe it yes another thing i i can believe  

y آنها به پایان می رسند می توانی باورش کنی بله یک چیز دیگر من می توانم باور کنم

even though i don't know if you've read the  news or heard on the news the doomsday clock

حتی اگر نمی دانم اخبار را خوانده اید یا در اخبار شنیده اید، ساعت قیامت

is just 48 seconds away from midnight

فقط 48 ثانیه با نیمه شب فاصله دارد

and on that note well at least we've made  it to the end of another week and also  

و در آن یادداشت خوب است. حداقل تا پایان یک هفته دیگر و

the end of another weekend as well yes it's sunday

همچنین به پایان یک آخر هفته دیگر رسیده ایم، بله، یکشنبه است،

sunday is here and i hope you are having a  good day wherever you are watching in the world

یکشنبه اینجاست و امیدوارم در

wherever you are whatever you are doing i hope you  are doing it with a smile on your face hello also  

هر کجای دنیا که هستید، هر کجا که هستید، روز خوبی را سپری کنید. در حال انجام امیدوارم با لبخند روی صورتتان این کار را انجام دهید. سلام

to the live chat oh hello live chat hello nice to  see you here as well oh very interesting we have  

به چت زنده آه سلام چت زنده سلام خوشحالم که شما را در اینجا می بینم خیلی جالب است

well we don't have v tess today i don't know  where v tess is but we do have in first place  

خب ما امروز V tess نداریم، نمی دانم v tess کجاست، اما ما در وهله اول

on today's live chat congratulations to  valentin you are first on the live chat today

در چت زنده امروز هستیم   به  ولنتاین تبریک می گویم، شما امروز اولین نفر در چت زنده هستید،

oh i seem to have no energy i don't know what is  happening today i don't seem to have any energy  

به نظر می رسد انرژی ندارم، نمی دانم امروز چه اتفاقی می افتد، به نظر نمی رسد

i spent too much time in bed  i don't know if you've noticed  

انرژی   زمان زیادی را در رختخواب گذراندم نمی‌دانم متوجه

this but if you spend too much time in bed asleep

این موضوع شده‌اید یا نه، اما اگر زمان زیادی را در رختخواب بخوابانید و

quite often it takes a long time to get your  energy back and i don't know why that is if you  

اغلب اوقات زمان زیادی طول می کشد تا انرژی خود را بازگردانید و نمی دانم چرا به این دلیل است که

have a lot of sleep sometimes you feel worse than  if you only have a little sleep during the night  

اگر زیاد بخوابید گاهی اوقات احساس بدتری نسبت به زمانی دارید که در طول شب فقط کمی بخوابید.

so if your sleep is disturbed and  maybe you don't sleep for very long  

بنابراین اگر خواب شما مختل است و شاید برای مدت طولانی

quite often you find that you feel better the next  day but if you sleep for a very long time the next  

نخوابید، اغلب متوجه می شوید که روز بعد احساس بهتری دارید، اما اگر روز بعد برای مدت طولانی بخوابید،

day quite often i will feel worse so i won't  actually feel relaxed i won't feel as if i have  

اغلب اوقات احساس بدتری پیدا می کنم، بنابراین نمی توانم در واقع احساس آرامش می‌کنم، احساس نمی‌کنم که

lots of energy i actually feel worse i don't know  why that is congratulations valentin well done you  

انرژی زیادی دارم، در واقع احساس بدتری دارم، نمی‌دانم چرا تبریک می‌گویم ولنتاین آفرین،

are first on today's live chat it's very nice to  see you all here today we also have euphonium as  

شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید، خیلی خوشحالم که امروز همه شما را اینجا می‌بینم. euphonium به عنوان

well randa nelly hello nelly i like your name and  i also like your little icon as well nice to see  

خوب راندا نلی سلام نلی من نام شما را دوست دارم و همچنین نماد کوچک شما را دوست دارم و همینطور از دیدن

your face sometimes it is nice to put a name to  the face it really is zika is here as well we also

چهره شما لذت می برم گاهی اوقات خوب است که یک نام برای چهره ای که واقعاً اینگونه است

it's so good to see you here once more  beatrice we also have maria fernando we have  

قرار دهید. یک بار دیگر اینجا می بینمت  بئاتریس ما همچنین ماریا فرناندو را داریم

who else rosa is here edict is here  edith goulet nice to see you back  

w دیگر روزا اینجاست دستور اینجاست  ادیت گولت خوشحالم که برگشتم

as well very nice also we have inika hello inika  as well nice to see you back i have noticed  

همچنین خیلی خوب است همچنین ما اینیکا را داریم سلام اینیکا همچنین خوشحالم که دوباره شما را می بینم. من در

over the past three or four weeks  we have some new regular viewers  

طی سه یا چهار هفته گذشته متوجه شده ام   در طول سه یا چهار هفته گذشته  چند بیننده معمولی جدید داریم   که

chatting with everyone else on the live chat box  so it's nice to see that there are some lovely new  

با آنها چت می کنیم همه افراد دیگر در جعبه گفتگوی زنده بنابراین خیلی خوب است که می بینید بینندگان دائمی دوست داشتنی جدید

regular viewers a lot of people always say  mr duncan i think that you have your favorite  

بسیاری از مردم همیشه می گویند آقای دانکن، من فکر می کنم که شما مهمانان گفتگوی زنده مورد علاقه خود را دارید

live chat guests now that's not true i don't  have favorites but quite often i do have  

، این درست نیست، من موارد دلخواه را ندارم، اما کاملاً اغلب

viewers who come back again and again and  they like to get involved on the live chat  

بیننده‌هایی دارم که بارها و بارها برمی‌گردند و دوست دارند در چت زنده شرکت کنند،

so i don't have favorites because to be  honest i love all of you you're all amazing  

بنابراین من موارد دلخواه را ندارم، زیرا صادقانه بگویم، همه شما را دوست دارم، همه شما شگفت‌انگیز هستید،

because you have such good taste you have great  taste because you're here now watching this  

زیرا سلیقه خوبی دارید. طعم عالی چون شما الان اینجا هستید و این را تماشا

that's all i can say we also have palmyra and  yes louis mendes is here today oh that reminds me  

می‌کنید   فقط می‌توانم بگویم ما پالمیرا هم داریم و بله لوئیس مندز امروز اینجاست آه این به من یادآوری می‌کند

thank you very much lewis for your photographs  you went out for a walk last week apparently  

خیلی ممنون لویس بابت عکس‌هایت شما هفته گذشته برای پیاده‌روی بیرون

lewis loves walking and lewis visited a very  interesting place a lovely place that to be  

رفتید ظاهراً   لوئیس عاشق وا است لکینگ و لوئیس از یک مکان بسیار جالب دیدن کردند، مکانی دوست‌داشتنی که

honest with you i i also love the look of  i haven't been there but it looks amazing  

صادقانه بگویم، من همچنین ظاهر آن را دوست دارم، آن‌جا نرفته‌ام، اما شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد

and here it is here is one of the photographs that  luis sent park de secure or skew i think it's skew  

و اینجا یکی از عکس‌هایی است که لوئیس به پارک امن فرستاده است. کج فکر می‌کنم کج است

and i think the reason why it's called that i  think it's because it is on a slope because it  

و فکر می‌کنم دلیل اینکه چرا به آن می‌گویند این است فکر می‌کنم به این دلیل است که روی یک شیب است زیرا  به

looks as if this park is actually on a large  hill so i have a feeling that park desk u  

نظر می‌رسد این پارک در واقع روی یک تپه بزرگ است، بنابراین احساس می‌کنم که میز پارک u

is actually a sloping park  i think the word skew skew  

در واقع یک پارک شیب‌دار است من فکر می کنم کلمه کج کج

is is meaning something that is on a hill or  at an angle i might be wrong if i am wrong  

است به معنای چیزی است که روی یک تپه یا در یک زاویه است، اگر اشتباه می کنم ممکن است اشتباه کنم

please let me know but i do remember  from my my french lessons at school  

لطفاً به من اطلاع دهید، اما یادم می آید از درس های زبان فرانسه ام در مدرسه

we used to call or we used to say skew to mean  something that is not straight something that is  

که قبلاً زنگ می زدیم یا عادت داشتیم بگویید کج به معنای چیزی که مستقیم نیست چیزی که

on a hill here's another photograph from lewis  oh this looks lovely i do like wide open spaces  

روی یک تپه است، اینجا عکس دیگری از لویس است اوه این زیبا به نظر می‌رسد، من از فضاهای باز بسیار خوشم می‌آید

and this looks like a good example of a wide open  space oh bella says it is pronounced sue oh i see  

و به نظر می‌رسد نمونه خوبی از فضای باز  وسیع است اوه بلا می‌گوید sue oh تلفظ می‌شود من می بینم

okay so i am wrong that's okay it's all right i  can be wrong we are all wrong sometimes it's just  

که خوب است پس من اشتباه می کنم کلاه اشکالی ندارد همه چیز درست است من ممکن است اشتباه کنم همه ما گاهی اوقات اشتباه می کنیم فقط

that some of us are wrong more than others and  here's another one so apparently this is park desu

این است که برخی از ما بیشتر از دیگران اشتباه می کنیم و این یکی دیگر است بنابراین ظاهراً این پارک desu

sue like a girl's name it is a beautiful wide  open space and i can also see from the photograph  

sue است مانند نام یک دختر، یک فضای باز و زیبا است و من می توانم همچنین از عکس ببینید

that lots of people are wearing their coats so i  would imagine that it is a very beautiful place  

افراد زیادی کتهای خود را پوشیده اند بنابراین تصور می کنم که مکان بسیار زیبایی

to walk around especially on a winter's day  like in the photographs that lewis has sent  

برای قدم زدن در اطراف است مخصوصاً در یک روز زمستانی مانند عکس هایی که لوئیس ارسال کرده

so thank you very much lewis that is very kind  of you thank you for sending your photographs  

بنابراین از شما بسیار متشکرم لوئیس که بسیار مهربان است از شما متشکرم برای ارسال عکس‌هایتان

and anyone can send anything to my email if  you want to get in touch you can if you want  

و هر کسی می‌تواند هر چیزی را به ایمیل من بفرستد، اگر می‌خواهید با من تماس بگیرید، می‌توانید اگر می‌خواهید

to write to me you can as well and yes you  are more than welcome to do that it's not a  

برای من بنویسید، همچنین می‌توانید و بله، از انجام این کار استقبال می‌کنید که

problem it really isn't if you want to write  to me there is my email now on the screen you  

مشکلی نیست  واقعاً اینطور نیست اگر می‌خواهید برای من بنویسید، ایمیل من اکنون روی صفحه است،

can see it at the bottom that is my email address  you can send a photograph of your dog or your cat  

می‌توانید آن را در پایین ببینید، یعنی آدرس ایمیل من، می‌توانید عکسی از سگ یا گربه‌تان ارسال کنید

or maybe somewhere you've been on holiday or  maybe a lovely memory that you want to share with  

یا شاید جایی که بوده‌اید. در تعطیلات یا شاید یک l خاطره خیلی خوبی که می‌خواهید با همه به اشتراک بگذارید،

everyone so there it is my email address is on the  screen right now and if you want to write to me  

بنابراین آدرس ایمیل من در حال حاضر روی صفحه نمایش است و اگر می‌خواهید برای من بنویسید، خیالتان

then feel free it's it's not a problem you  really can do it it is it is my pleasure  

راحت باشد، این مشکلی نیست، واقعاً می‌توانید این کار را انجام دهید، این باعث خوشحالی من

it's my pleasure to hear from you so thank  you lewis it's very kind of you to do that

است. خوشحالم که از شما می شنوم پس متشکرم لوئیس خیلی لطف کردید که این کار را انجام

so apparently my pronunciation my french  pronunciation wasn't very good apparently it is  

دادید بنابراین ظاهراً تلفظ من تلفظ فرانسوی من خیلی خوب نبود ظاهراً

park desu so i thought it was like a slope you see  because it looked as if the park was on a slope  

پارک desu است بنابراین فکر کردم مانند یک سراشیبی است که می بینید زیرا به نظر می رسد پارک روی یک شیب بود

skew you see i thought skew the word  skew means something that is not straight  

کج که می‌بینی، فکر کردم کج کلمه کج به معنای چیزی است که مستقیم نیست

or maybe it is distorted something that  is distorted you skew something to distort

یا شاید تحریف شده باشد چیزی که  تحریف شده است شما چیزی را کج می‌کنید تا تحریف

thank you very much for your company today  it's lovely to see you yes we do have mr  

کنید. خیلی ممنون از شرکت شما امروز. دیدن شما دوست‌داشتنی است بله ما

steve in around about six or seven minutes  from now we will be talking about words  

حدوداً شش یا هفت دقیقه دیگر آقای استیو را بخواهید از این به بعد در مورد کلمات

we will be looking at words connected to play play  it's a very simple word only four letters play you  

صحبت خواهیم کرد   به کلمات مرتبط با بازی نگاه خواهیم کرد  این یک کلمه بسیار ساده است که فقط چهار حرف شما

play but you might be surprised to find out how  many uses of the word play there actually are  

را می‌نوازید   می‌نوازید، اما ممکن است از این موضوع متعجب شوید در واقع چند کاربرد کلمه play

there are many uses of the word play as both a  verb and also a noun and there are lots of phrases  

وجود دارد. استفاده های زیادی از کلمه play به عنوان یک فعل و هم به عنوان اسم وجود دارد و عبارات زیادی وجود دارد

also that use the word play so we will be taking a  look at that later on as well also we are talking  

که از کلمه play استفاده می کنند بنابراین ما بعداً به آن نگاه خواهیم کرد. همچنین ما در مورد نام‌ها صحبت می‌کنیم و

about names as well there are lots of famous  people who have what i call a singular name  

همچنین افراد مشهور زیادی هستند که اسمی منحصر به فرد دارند

which means that their name is just one word  and i'm sure you can think of many for example  

که به این معنی است که نام آنها فقط یک کلمه است و من مطمئن هستم که می‌توانید به بسیاری از آنها فکر کنید، به عنوان مثال،

madonna a famous singer from the 1980s madonna  her name is only one word and there are many  

مدونا یک خواننده مشهور از مدونای دهه 1980 نام او فقط یک کلمه است و افراد زیادی هستند

people many famous people who just have a  single name so they don't have two names  

افراد مشهور بسیاری هستند که فقط یک نام واحد دارند بنابراین دو نام

they don't have a long name with lots of  different words or different titles they just have  

ندارند.

one word so we will be talking about that  later on as well lots of things including

پس ما بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد و همچنین چیزهای زیادی از جمله

mr steve is on his way don't worry for those fans  of mr steve don't worry he will be here very soon  

آقای استیو در راه است نگران نباشید برای طرفداران آقای استیو نگران نباشید او خیلی زود اینجا خواهد

oh also of course we are coming towards the end  of january which means february is just around  

آمد. پایان ژانویه یعنی فوریه فقط یک است

the corner and of course as you know february  is a busy month for many people because it means  

دور   گوشه و کنار و البته همانطور که می‌دانید فوریه برای بسیاری از مردم یک ماه شلوغ است، زیرا به این معنی است

that we have valentine's day approaching in  around three weeks from now the season of love  

که تقریباً سه هفته دیگر به روز ولنتاین نزدیک می‌شویم ، فصل

is also going to arrive during february and  don't forget also it's mr steve's birthday  

عشق   نیز در ماه فوریه فرا می‌رسد و فراموش نکنید که این تولد آقای استیو

during february as well so let's take a look at  an excerpt from one of my full english lessons  

در ماه فوریه نیز، پس بیایید نگاهی به  گزیده‌ای از یکی از درس‌های انگلیسی کامل من بیندازیم

and then after this yes i've just mentioned him  he will be here live as live can be mr steve  

و بعد از این بله، من فقط به او اشاره کردم او اینجا زنده خواهد بود همانطور که می‌تواند زنده باشد آقای استیو

is on his way stay exactly where you are  oh there you are hi everybody this is mr  

دقیقاً در راه است بماند. کجا هستید اوه آنجا هستید سلام به همه این آقای

duncan's full english number five my name is  mr duncan and i'm ever so pleased to meet you  

دانکن است شماره پنج انگلیسی کامل اسم من آقای دانکن است و از آشنایی با شما بسیار خوشحالم

we are all here again to take a peek into that  wonderful world of english so let us all join  

ما دوباره اینجا هستیم تا نگاهی به دنیای شگفت انگیز انگلیسی بیندازیم پس به ما اجازه دهید همه

hands and say the magic words for goodness sake  mr duncan we haven't got all day get on with it  

دست به دست هم بدهند و کلمات جادویی را به خاطر خدا بگوئید آقای دانکن ما تمام روز

can you see what sort of  weather we're having here today

well there is poor visibility for a start it isn't  a clear day by any means it is a foggy day here in  

را انجام نداده ایم. روز روشن به هر وسیله ای است روز مه‌آلود اینجا در

england we can use foggy as an idiom to describe  the inability to remember something we can say  

انگلیس می‌توانیم از foggy به عنوان اصطلاحی برای توصیف ناتوانی در به خاطر سپردن چیزی که می‌توانیم بگوییم استفاده

i haven't the foggiest idea which means you do  not remember or you cannot recall a certain event  

کنیم   من مه‌ترین ایده را ندارم که به این معنی است که شما  را به یاد نمی‌آورید یا نمی‌توانید رویداد خاصی

or a piece of information today's  fog has been caused by warm and cold  

یا اطلاعاتی را که مه امروزی دارد به خاطر بیاورید. ناشی از برخورد هوای سرد و گرم   هوای سرد

air colliding with each other this fog  is made up of tiny particles of moisture  

با یکدیگر است، این مه  از ذرات ریز رطوبت

you often see fog forming in the early morning  or evening or as the temperature changes  

تشکیل شده است   اغلب می بینید که مه در اوایل صبح یا عصر شکل می گیرد یا با تغییر دما

the subject of weather is a fascinating one and  for the typical english person such as myself  

موضوع آب و هوا بسیار جذاب است و برای انگلیسی های معمولی شخصی مانند خودم

it is a subject that is often discussed  in general day-to-day conversation

این موضوعی است که اغلب در مکالمات روزانه عمومی مورد بحث قرار می گیرد

the two words shown here may look similar  but they are in fact very different the words  

، دو کلمه نشان داده شده در اینجا ممکن است شبیه به هم به نظر برسند، اما در واقع بسیار متفاوت

perspective and perspective are often confused  that is to say one is used instead of the other  

هستند . به جای دیگری

first of all the word perspective  defines the way in which things are seen  

اول از همه کلمه پرسپکتیو  نحوه دیده شدن اشیا را تعریف می کند

how an object appears depending on its size shape  and relative distance from other things around it  

نحوه ظاهر شدن یک شی بسته به شکل اندازه آن و فاصله نسبی از چیزهای دیگر دور آن

in drawing and painting perspective is used to  give the illusion of depth and distance we can  

در طراحی و نقاشی پرسپکتیو برای ایجاد توهم عمق و فاصله

also use this word to express a person's view  of the world as their point of view a person's  

استفاده می‌شود. همچنین می‌توانیم از این کلمه برای بیان دیدگاه یک فرد نسبت به جهان به عنوان

perspective of the world the views and opinions  held by us all come from our own perspective

دیدگاه او استفاده کنیم. از دیدگاه خود ما آمده است،

then there is the word prospective which means  something that is expected or is expecting to be  

پس از آن کلمه آینده نگر وجود دارد که به معنای چیزی است که انتظار می رود یا انتظار می رود

done in the future something that is likely to  happen at a later date is prospective i have a  

در آینده انجام شود، چیزی که احتمالاً در آینده اتفاق می افتد، آینده نگر است.

prospective client coming to my office tomorrow so  now there is no need to get these words confused  

نیازی به گیج شدن این کلمات نیست

ever again i have given you a clear perspective  of what the differences are i have done this for  

دوباره به شما دیدگاه واضحی از تفاوت‌ها ارائه داده‌ام، من این کار را برای

you now and for all the prospective online  students who will join me in the future

شما اکنون انجام داده‌ام و برای همه دانشجویان آنلاین آینده‌ای که در آینده به من خواهند پیوست،

can you see what i have here

می‌توانید ببینید چه چیزی دارم در اینجا

this is a saucepan full of boiling  water the hot water is producing steam  

این یک قابلمه پر از آب جوش است، آب داغ

steam is produced when water vaporizes normally  water vapour cannot be seen but it is possible to  

بخار تولید می‌کند، وقتی آب به طور معمول بخار می‌شود، بخار تولید می‌شود، بخار آب دیده نمی‌شود، اما می‌توان

show it when extreme temperatures are used  for example when hot vapor meets cool air  

آن را زمانی نشان داد. از دماهای شدید استفاده می‌شود، مثلاً وقتی بخار داغ با هوای خنک برخورد می‌کند

this is one of the ways in which clouds are  formed the process is called evaporation  

این یکی از راه‌هایی است که در آن ابرها تشکیل می‌شوند و به این فرآیند تبخیر می‌گویند

the word steam can be used in other ways  for example a person can let off steam  

کلمه بخار را می‌توان به روش‌های دیگری نیز به کار برد برای مثال فردی می‌تواند بخار را رها کند.

this expression means that a person will  release their tension and pent up energy  

فرد با انجام کاری که معمولاً یک عمل فیزیکی است، تنش خود را رها می کند و انرژی خود را

by doing something the action is normally  a physical one such as going for a run

از دست می دهد.

having a dance or in extreme cases

screaming out loud it would be fair to say  that we all need to let off steam at some point

it's time to take a look at another part  of english grammar continuing the theme  

وقت آن است که نگاهی به بخش دیگری از دستور زبان انگلیسی بیندازیم و

of punctuation that we started in the last full  english today we will take a look at the dreaded  

موضوع نشانه‌گذاری را که در آخرین انگلیسی کامل شروع کردیم، ادامه دهیم، امروز نگاهی به آپستروف وحشتناک خواهیم

apostrophe this particular punctuation mark is  a controversial one as its use has been widely  

انداخت این علامت نگارشی خاص یک مورد بحث برانگیز است زیرا استفاده از آن بوده به طور گسترده

disputed over the years even now there seems  to be some confusion over how it should be used

در طول سالها مورد بحث قرار گرفته است، حتی اکنون نیز به نظر می‌رسد  سردرگمی در مورد نحوه استفاده از آن

in general english the apostrophe serves  two purposes to show the possessive quality  

در زبان انگلیسی عمومی وجود دارد. y

of something and to show that a word has been  shortened or a sentence has been made shorter  

از چیزی و برای نشان دادن اینکه کلمه ای کوتاه شده است یا جمله ای به

in the possessive sense the apostrophe shows  that one thing belongs to another for example  

معنای مالکیت کوتاهتر شده است، آپستروف نشان می دهد که یک چیز به چیز دیگری تعلق دارد، مثلاً

duncan's pen jill's pencil saint paul's  cathedral the apostrophe can come at the end  

قلم دانکن قلم جیل، کلیسای جامع سنت پل، آپاستروف می تواند در

of the possessive word for example the teacher's  college is over there a commonly confused use  

انتهای  کلمه ملکی مثلاً دانشکده معلم آنجاست، یک کاربرد اشتباه معمولاً

of the apostrophe comes with the word it's the  apostrophe here shows the contraction of it is  

از آپاستروف با کلمه is the  می آید در اینجا نشان می دهد که انقباض آن است

it's my birthday today when the apostrophe is not  used then the possessive tense is being expressed  

امروز تولد من است وقتی از آپاستروف استفاده نمی شود  سپس زمان ملکی بیان می شود

a mouse has no fur on its tail another common  mistake made with the apostrophe is to use it  

موش بدون خز در دم خود یکی دیگر از اشتباهات رایج مرتکب با آپاستروف استفاده از آن

to show the plural of ordinary words this  is incorrect once again the apostrophe is  

برای نشان دادن جمع کلمات معمولی است.

only used when you wish to show a possessive  clause or the contraction of a word or sentence  

sometimes i enjoy these lessons so much i  almost forget that i'm doing a live stream  

گاهی اوقات آنقدر از این درس‌ها لذت می‌برم، تقریباً فراموش می‌کنم که دارم یک پخش زنده انجام می‌دهم

so there it was one of my many video lessons  you can find on youtube yes they are all listed  

بنابراین یکی از بسیاری از درس‌های ویدیویی من در آنجا بود. ind در یوتیوب بله همه آنها

on my youtube channel check  them out when you have time

در کانال یوتیوب من فهرست شده اند   وقتی وقت دارید آنها را بررسی کنید

he's here baby

او اینجاست عزیزم

hello hello mister he's reliable he's a person  you can always lean on you see see what i'm doing  

سلام سلام آقا او قابل اعتماد است او فردی است که همیشه می توانید به او تکیه کنید می بینید که من چه کار می کنم

there steve you can lean on someone you can you  can rely on that person being there for you so  

آنجا استیو می توانید به کسی تکیه کنید می‌توانید به این اعتماد کنید که آن شخص در کنار شماست، بنابراین

that was a good demonstration did you enjoy that  that was a literal lien though wasn't it you were  

این نشان‌دهنده خوبی بود، آیا از آن لذت بردید، اما نه، داشتید

talking about a a metaphoric lean yes well that's  it well i was just showing it yeah showing it you  

در مورد یک تمایل استعاری صحبت می‌کردید، بله، خوب بود، من فقط آن را نشان می‌دادم بله نشان دادن آن به شما   می

see sometimes it's good to show the actual meaning  of something by using a photograph or a picture  

بینید، گاهی اوقات نشان دادن معنای واقعی  چیزی با استفاده از یک عکس یا یک عکس

very good or an action so to lean on someone is  to ask them for support so they will always be  

بسیار خوب است   بسیار خوب است یا یک اقدام برای اینکه به کسی تکیه کنید این است که از او حمایت بخواهید تا همیشه

there for you yes sometimes i have to lean on mr  steve for what sort of support emotional emotional  

در کنار شما باشد بله گاهی اوقات مجبور می شوم به آقای استیو تکیه کن برای چه نوع حمایت عاطفی عاطفی

financial can i yes and i have to lean on you mr  duncan mental when i need support with technology  

مالی می‌توانم بله و باید به شما تکیه کنم آقای دانکن ذهنی وقتی به پشتیبانی با فناوری نیاز دارم

for example yes or i need support with you know  getting angry emotional support as well well of  

برای مثال بله یا من به حمایت با شما نیاز دارم می‌دانم حمایت عاطفی عصبانی شدن

course that is the kind of support that you know  people in relationships often give to each other  

البته   البته این همان نوع حمایتی است که می‌دانید افراد در روابط اغلب به یکدیگر می‌دهند

yes i i think that's one of the things about a  relationship that sometimes one person might rely  

بله، من فکر می‌کنم این یکی از مواردی است که در رابطه‌ای است که گاهی ممکن است یک نفر به دیگری تکیه کند

on the other but then later you might find that  those roles are reversed and then the other person  

، اما بعداً ممکن است متوجه شوید که این نقش‌ها برعکس می‌شوند و سپس فردی

who looked for support becomes the person who  gives the support yes and that's the key to a  

که به دنبال حمایت بوده تبدیل به فردی می‌شود که بله را پشتیبانی می‌کند و این کلید یک

successful relationship over the long term that  you both have elements of your personality that  

رابطه موفق در درازمدت است که هر دوی شما عناصری از شخصیت خود

you can help each other with they always say the  best couples are the ones that use the best parts  

دارید که می‌توانید همیشه با آنها به یکدیگر کمک کنید. بگویید بهترین زوج‌ها آنهایی هستند که از بهترین

of their own personalities and their own abilities  and talents and that they use those together so  

بخش‌های شخصیت و توانایی‌ها و استعدادهای خود استفاده می‌کنند و از آن‌ها با هم استفاده می‌کنند،

the sum of the two of you is greater that's what  you want in a relationship yes um interestingly  

بنابراین مجموع شما دو نفر بیشتر است، این همان چیزی است که در یک رابطه می‌خواهید بله جالب

enough i met up with some uh and when it goes  wrong oh okay in a relationship then it can be  

است. با بعضی‌ها آشنا شدم و وقتی مشکل پیش می‌رود ، اوه خوب در یک رابطه، می‌تواند

very detrimental detrimental i think we might be  giving away secrets of other people let's just  

بسیار مضر باشد، من فکر می‌کنم ممکن است اسرار افراد دیگر را فاش کنیم. بگذارید فقط

say i met up with some friends some friends and  they were which who i've known for many many years  

بگوییم من با چند دوست چند دوست ملاقات کردم و آن‌ها بودند که سال‌های متمادی

five of us and they were explaining about  their relationships and at least two of them  

می‌شناختم   پنج نفر از ما و آنها در مورد روابط خود توضیح می‌دادند و حداقل دو نفر از

were we're not very happy at all uh which is  always sad to see when couples have been together  

آنها  آیا ما اصلاً خوشحال نیستیم. آه که همیشه دیدن اینکه زوج‌ها چندین دهه با هم بوده‌اند ناراحت‌کننده

for many many years decades so are we talking  the big d well one definitely said yes  

است، پس آیا ما با هم صحبت می‌کنیم ، یکی قطعاً گفت

um and the other one um interestingly enough  said oh i've booked lots of holidays this year  

بله و دیگری به اندازه کافی جالب گفت اوه من امسال تعطیلات زیادی رزرو کرده‌ام

because we're coming out of lockdown i've bought  booked three holidays she said three holidays at  

چون ما "از قرنطینه بیرون آمدم، سه تعطیلات را خریدم، او گفت سه تعطیلات

all that'll be nice for you and your husband and  she laughed and said i'm not going with my husband  

برای تو و شوهرت خوب است و او خندید و گفت من با شوهرم نمی روم،

which i thought was rather sad i mean i  know it's nice sometimes to get away you  

که فکر می کردم غم انگیز است. می‌دانم که گاهی اوقات دور شدن از تو خوب است،

know absence makes the heart grow fonder is a  well used phrase absence being away from someone  

می‌دانم نبودن باعث می‌شود که قلب را دوست بدار

makes the heart grow fonder because you miss that  person when you're away from them and then you  

appreciate the more you come back and oh it's all  lovey-dovey for a few days and then everything's  

ج اوه برمی گردم و اوه همه چیز برای چند روز کبوتر دوست داشتنی است و بعد همه چیز

back to normal again yes it's good to have a  break sometimes a break you know the other person  

دوباره به حالت عادی باز می گردد، بله خوب است که استراحت کنید، گاهی اوقات استراحت کنید، می دانید که طرف مقابل

in the relationship does need to sometimes sort of  let the other person be on their own and just sort  

در رابطه نیاز دارد گاهی اوقات اجازه دهد که طرف مقابل باشد. خودشون و

of you know just sort of recover and then yeah  well that can't be you because you always complain  

فقط یه جورایی میدونن یه جورایی بهبودی و بعد آره خب این نمیتونی باشی چون همیشه شکایت میکنی

whenever i go out for a walk if i disappear  from the house steve always says afterwards  

هر وقت برای پیاده روی بیرون میرم اگه ناپدید شدم از خونه استیو همیشه بعدش میگه

it was very strange because you you weren't  in the house i i kept thinking you were  

خیلی عجیب بود چون تو بودی در خانه نبودم، مدام فکر می‌کردم

in your studio or somewhere else in the house but  you weren't you were outside so steve does miss me  

در استودیو یا جای دیگری در خانه هستی، اما بیرون نبودی، بنابراین استیو دلتنگ من می‌شود

when i'm gone outside when i'm walking around or  doing something else you miss me you know you do  

وقتی بیرون می‌روم، وقتی در حال راه رفتن یا انجام کار دیگری هستم دلتنگ من می‌شوی، می‌دانی این

well that's the thing you you yes i i know  at least you know some couples you see  

همان چیزی است که تو بله، می‌دانم، حداقل برخی از زوج‌ها را می‌شناسی که

the lockdowns have made some couples realize  that they don't want to be together anymore  

می‌بینی. قفل‌ها باعث شده برخی از زوج‌ها متوجه شوند که دیگر نمی‌خواهند با هم

but for some other couples it's made them  realize their relationships actually got  

باشند. دوباره روابط واقعاً

stronger well the strange thing is when  lockdowns first started i predicted that  

قوی‌تر شدند و نکته عجیب این است که وقتی برای اولین بار قرنطینه‌ها شروع شد، من پیش‌بینی کردم که

there would be lots of divorces so i i i thought  there must be lots of people who will be forced  

طلاق‌های زیادی رخ خواهد داد، بنابراین فکر کردم باید افراد زیادی وجود داشته باشند که مجبور

together they will have to stay together be near  to each other but maybe maybe that it is something  

شوند با همدیگر مجبور شوند با هم بمانند و نزدیک به یکدیگر باشند، اما شاید شاید این چیزی است

that might destroy the relationship i think  they've been locked down murders haven't they  

که ممکن است رابطه را از بین ببرد، من فکر می‌کنم  آنها قفل شده‌اند قتل‌ها، آیا

have they yes definitely couples murdering each  other because they used huge but that's extreme  

آنها  بله قطعاً زوج‌ها یکدیگر را به قتل می‌رسانند زیرا آنها بسیار زیاد استفاده می‌کردند، اما این افراطی است  ،

but of course people have you've been used  to maybe only spending a few hours together  

اما مطمئناً مردم شما به آن عادت کرده‌اید، شاید فقط گذراندن چند ساعت با هم

uh get up go to work come home bit of time in the  evening together go to bed etc and then during  

اوهان بلند شوید به سر کار بروید، عصرها با هم بخوابید و غیره به خانه بیایید و سپس در طول

lockdown that's been very difficult but anyway i  think we've spoken about that one before but it  

قرنطینه که بسیار سخت بوده است، اما به هر حال فکر می‌کنم قبلاً در مورد آن صحبت کرده‌ایم، اما

it is interesting well the reason why i mentioned  that of course is because on wednesday from  

جالب است. دلیل اینکه من به آن اشاره کردم البته این است که در روز چهارشنبه از

wednesday here in england it's all over apparently  apparently we can throw our masks away we can all  

چهارشنبه در اینجا در انگلیس همه چیز تمام شده است ظاهراً ما می توانیم نقاب هایمان را دور بیندازیم و همه می

get close with complete strangers once more i'm  sure a lot of people are looking forward to that  

توانیم  یک بار دیگر با افراد کاملاً غریبه نزدیک شوید، مطمئن هستم که بسیاری از مردم مشتاقانه منتظر

yes lyrio makes a good point uh can we say  that in a relationship there are trade-offs  

آن هستند.

yes that's a good oh well done i like that  yes lyrio hoffman thank you for that comment  

هافمن از شما برای آن نظر متشکرم

i suppose also compromises as well yes just like  anything like anything anything in life that you  

من فکر می‌کنم همینطور سازش می‌کند، بله درست مانند هر چیز دیگری در زندگی که

aspire to or something that you want it's  never going to be perfect i think this is  

آرزویش را دارید یا چیزی که می‌خواهید هرگز کامل نخواهد بود، فکر می‌کنم این

one of the criticisms of young people  nowadays millennials often expect  

یکی از انتقادات جوانان امروزی هزاره‌ها است. انتظار دارند

or at least it appears that they expect  everything to go their way so everything they want  

یا حداقل به نظر می رسد که آنها انتظار دارند همه چیز طبق خواسته آنها پیش برود، بنابراین همه چیزهایی که می

that they feel they must have or they they deserve  it even if they've done nothing towards it so i  

خواهند   که احساس می کنند باید داشته باشند یا سزاوار آن هستند حتی اگر کاری برای آن انجام نداده باشند،

think that's one of the things with relationships  or anything really you you maybe you put too much  

فکر می کنم این یکی از موارد مربوط به روابط یا هر چیز دیگری است. واقعاً شما ممکن است بیش از حد

into your desires or too much into the thing that  you want so if you meet a person who appears to be  

به خواسته‌هایتان یا بیش از حد روی چیزی که می‌خواهید خرج کنید، بنابراین اگر فردی را ملاقات کنید که به نظر می‌رسد

everything you need or everything you want  in your life and then you might find that  

همه آنچه شما نیاز دارید یا همه چیزهایی است که در زندگی شما می‌خواهید است. و سپس ممکن است متوجه شوید که

there are some faults some things that maybe  you don't like about them or maybe sometime  

بعضی چیزها ایراداتی دارند که شاید در آنها دوست نداشته باشید یا شاید گاهی

i i know i'm going into very dangerous  territory here the thing is with really  

من می‌دانم که در اینجا به قلمرو  بسیار خطرناکی می‌روم.

with that there's a trade-off so you get a  benefit but there's something that you don't like  

یک مزیت، اما چیزی وجود دارد که شما خیلی دوست ندارید،

very much maybe but hopefully the sum of all the  different parts of the relationship add up to more  

شاید، اما امیدواریم که مجموع تمام قسمت‌های مختلف رابطه بیشتر

than without it and if they don't that's when  you obviously need to consider but yeah exactly  

از بدون آن باشد و اگر اینطور نباشد، در آن زمان است که واضح است که باید در نظر بگیرید، اما بله دقیقاً

so you get to be with somebody and you have the  company but maybe the trade-off is you have to  

همینطور است. شما می توانید با کسی باشید و شرکت را دارید، اما شاید بدلیل این باشد که

put up with some of their annoying habits of  course one of the big problems in relationships  

باید برخی از عادات آزاردهنده او را تحمل کنید، البته یکی از مشکلات بزرگ در

this is for the adults now so if there are any  children watching can you please buy euphonium is  

روابط، اکنون برای بزرگسالان است، بنابراین اگر فرزندانی وجود داشته باشند. در حال تماشا کردن می‌توانید لطفاً یوفونیوم بخرید

euphonium going to do some cooking oh okay nice  but one of the big problems in relationships by  

یوفونیوم قرار است مقداری آشپزی انجام دهد، اوه خوب است، اما یکی از مشکلات بزرگ در روابط به

the way any children can you please cover your  ears and your eyes i'm going to do something and  

این دلیل است که هر بچه‌ای می‌توانید لطفاً گوش‌ها و چشم‌هایتان را بپوشانید، من کاری انجام می‌دهم و

say something now what happens in relationships  and one of the main reasons why why relationships  

می‌گویم آنچه در حال حاضر در روابط اتفاق می افتد و یکی از دلایل اصلی که چرا روابط

often break down or come to an end is the lack  of sex oh i was going to do something then  

اغلب خراب می شوند یا به پایان می رسند، نداشتن رابطه جنسی است، اوه، می خواستم کاری انجام دهم،

you've just spoiled my whole i've just worked up  to that lovely moment go on then do it again let's  

شما فقط تمام تلاشم را خراب کردید. آن لحظه دوست داشتنی ادامه پیدا کن و دوباره انجامش بده بیا   به

rewind we rewind because you've ruined it  i've ruined it just do it again it's a sort of

عقب برگردیم ما به عقب برگردیم چون تو خرابش کردی من خرابش کردم فقط دوباره این کار را انجام

babies well not babies no no you  were right what you said sexy time  

so when the sexy time stops and it does if you  are a young person now in a new relationship and  

بده. زمان متوقف می شود و اگر شما جوانی هستید که اکنون در یک رابطه جدید

you two can't you you never wear clothes because  you're always doing the the the mattress mumbo  

هستید و شما دو نفر نمی توانید هرگز لباس نپوشید زیرا همیشه در حال انجام تشک

you know what i mean all right mr duncan  i think we know yes yes i'm just saying  

هستید. می دانم بله بله من فقط می

i'm saying it without saying it but you know  what i mean you know what i'm saying out there  

گویم   من آن را بدون گفتن می گویم اما شما می دانید منظورم چیست شما می دانید که من در آنجا چه می گویم

but it's not all about that but if you are in a  relationship a new relationship and then suddenly  

اما همه چیز در مورد این نیست اما اگر در رابطه هستید یک رابطه جدید و سپس ناگهانی

over time you realize that the physical  side the physical thing gets less and less  

با گذشت زمان متوجه می‌شوید که جنبه فیزیکی آن چیز فیزیکی است کمتر و کمتر

well that's not the problem you see because that's  normal that's a normal part of a relationship  

خوب این مشکلی نیست که شما می بینید زیرا این طبیعی است که بخشی عادی از یک رابطه است

what happens is you get get older you start  to have affairs no oh no you don't have affair

اتفاقی که می افتد این است که شما بزرگتر می شوید و شروع می کنید به داشتن روابط نامشخص نه اوه نه شما رابطه مشترکی

can i just say you would never you would  never be a very good marriage counselor  

ندارید می توانم فقط بگویم هرگز این کار را نمی کنید هرگز مشاور ازدواج خیلی خوبی

you you find that you grow closer to each other  because because you appreciate each other more and  

نباشید   متوجه می‌شوید که به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوید  زیرا به این دلیل که بیشتر از یکدیگر قدردانی می‌کنید و

more so once the physical things have stopped  once you've stopped throwing your clothes off  

بیشتر زمانی که چیزهای فیزیکی متوقف شدند یک بار که دیگر لباس‌هایتان را از

and and jumping into bed yeah we get it we get it  every five minutes that that's all very good and  

تنتان در نمی‌آورید   و به رختخواب می‌پرید، بله متوجه می‌شویم. هر پنج دقیقه یک بار متوجه می‌شویم که همه چیز بسیار خوب و

exciting and fun but once that stops it doesn't  mean your relationship stops it doesn't mean  

هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده است، اما زمانی که متوقف شود، به این معنی نیست که رابطه شما متوقف می‌شود، به این معنی نیست

that you seek because that's a normal thing  so no no i'm helping i think this is helping  

که به دنبال آن هستید زیرا این یک چیز عادی است، بنابراین نه، فکر می‌کنم من کمک می‌کنم. این کمک می‌کند

i think we are being helpful here i would be a  really good marriage counsellor i would say look  

فکر می‌کنم ما اینجا مفید هستیم، من می‌توانم یک مشاور ازدواج واقعاً خوب باشم، می‌گویم نگاه

think of the things that you have together think  of the things that you can enjoy together think  

کنید   به چیزهایی که با هم دارید فکر کنید  به چیزهایی که می‌توانید با هم از آنها لذت ببرید فکر کنید  به همه چیزهایی که با هم دارید فکر

of all the things you have in common and how you  would miss them if they were not there you see bye  

کنید. وجوه مشترک دارند و اگر آن‌ها نبودند چطور دلت برایشان تنگ می‌شد. می‌بینی خداحافظ

people are still talking about  um tomek alessandra and lewis  

مردم هنوز در مورد ام تومک الساندرا و لوئیس

are talking about meeting up in paris and  going for a walk and we weren't invited  

صحبت می‌کنند درباره ملاقات در پاریس و پیاده‌روی صحبت می‌کنند و ما دعوت نشده‌ایم

i'm only joking uh we know we are  invited wouldn't that be lovely  

دارم شوخی می‌کنم. آه، ما می دانیم که دعوت شده ایم، آیا

it would be lovely yes it would be lovely uh and  so it's still on people are still talking about  

این دوست داشتنی نیست.

this possibility of us all meeting up yes in paris  so uh you know or wherever that might be yes oh by  

بله،

the way luis mendez sent some lovely photographs  oh of a place he went to a few days ago  

به هر حال لوئیس مندز عکس‌های دوست‌داشتنی فرستاد. اوه از جایی که چند روز پیش

uh for a lovely walk and this is a beautiful park  not far away from where lewis lives there it is  

برای پیاده‌روی دوست‌داشتنی به آن رفته بود و این یک پارک زیبا است، نه چندان دور از جایی که لوئیس در آنجا زندگی می‌کند.

isn't that beautiful wow it is lovely it is the  park desu i pronounced it wrong earlier ah right  

دوست‌داشتنی است پارک desu است که قبلاً اشتباه تلفظ کردم آه درست است.

but park desu is what it's called it looks  lovely i love those big wide open spaces  

اما پارک دسو چیزی است که به آن می‌گویند زیبا به نظر می‌رسد. من آن فضاهای باز بزرگ را دوست دارم.

it's one of the things that we we sometimes  lack here in england so you have to sometimes  

travel quite a long distance to find large open  spaces like that but it's a beautiful place  

سفر بسیار طولانی دیس می‌توانیم فضاهای باز بزرگی مانند آن را پیدا کنیم، اما مکان زیبایی است

so maybe we could meet up there by the  fountain boulevards we could we could meet  

بنابراین شاید بتوانیم آنجا را در کنار بلوارهای فواره ملاقات کنیم، می‌توانیم

by the fountain so that could be our meeting  place steve when we all meet up in france  

در کنار چشمه ملاقات کنیم تا جایی که می‌توانست محل ملاقات ما باشد استیو وقتی همه در فرانسه ملاقات

but but we don't think that's going to happen  until maybe 2023 no no no it'll happen this year  

می‌کنیم   اما ما فکر نکن این اتفاق بیفتد تا شاید سال 2023 نه نه نه امسال اتفاق بیفتد

mr donald i don't want the conversation i don't  want that conversation it's too far away everyone  

آقای دونالد من مکالمه را نمی‌خواهم آن مکالمه را نمی‌خواهم خیلی دور است همه

will forget about it and get bored and they'd  have moved on we've got to strike by the irons hot  

آن را فراموش می‌کنند و خسته می‌شوند و آنها d  حرکت کرده ایم باید با اتوها ضربه بزنیم

there's a good idiom for you strike by the iron's  heart yeah he's going to do something now or you  

گرم   یک اصطلاح خوب برای شما وجود دارد که با قلب آهنین ضربه بزنید بله او اکنون کاری را انجام می دهد یا

lose the opportunity yeah to do it later okay  well we are 48 seconds away from doomsday you know  

فرصت را از دست می دهید بله بعداً انجامش دهید، خب ما 48 ثانیه فاصله داریم از روز قیامت می‌دانی

that don't you no what's happening yeah haven't  you heard no the the doomsday clock is just 48  

که نمی‌کنی نه چه اتفاقی می‌افتد آره، نه شنیدی نه، ساعت قیامت فقط 48

seconds away from midnight now whose clock is this  well the doomsday clock you must have heard of it  

ثانیه از نیمه‌شب فاصله دارد، حالا ساعت کی این است خوب ساعت قیامت شما باید در مورد آن شنیده باشید

well i have but it's something that's been around  since i think it's been around since the 50s  

خوب من شنیده‌ام اما این چیزی که در اطراف بوده است از آنجایی که فکر می‌کنم از دهه 50 وجود داشته است

so the night i'm sure it's the 1950s you  used to see the doomsday clock all the time  

بنابراین شبی که مطمئن هستم دهه 1950 است که همیشه ساعت قیامت را می‌دیدی

it was always on television no wonder  people in the 1950s were so miserable  

همیشه در تلویزیون بود، جای تعجب نیست که مردم دهه 1950 هر شب آنقدر بدبخت

every night they got to see the doomsday  clock so apparently it's 48 seconds  

بودند  ساعت روز قیامت ظاهراً 48 ثانیه

away from midnight apparently when it when it hits  midnight that's it it's game over night tonight  

با نیمه شب فاصله

no not midnight tonight what do you want about you  said when the stop clock strikes midnight oh i see  

no when the the clock is is a representation of of  the peril of humanity so at the moment it's just  

دارد. نمایانگر  خطر بشریت است، بنابراین در حال حاضر فقط

48 seconds away oh i see well i haven't looked  in i can't remember mr duncan the exact details  

48 ثانیه فاصله دارد، اوه، خوب می‌بینم، به داخل نگاه نکرده‌ام، نمی‌توانم جزئیات دقیق آن را به یاد بیاورم، آقای دانکن،

so when's it when when's the world coming to  an end then well it it isn't when oh i thought  

پس کی است که دنیا کی به پایان می‌رسد. خوب این زمانی نیست که اوه فکر

you said it was today the impression i  was figuratively fine so it's used uh  

می کردم   شما گفتید امروز بود، تصور من به شکل مجازی خوب است، بنابراین از آن به

as an exam to show that to indicate how perilous  the humanity or the human race is at the moment  

عنوان امتحانی استفاده می شود تا نشان دهد انسانیت یا نژاد بشر در حال حاضر

it is it used to be like two or three minutes  away from midnight but they've moved the hand  

چقدر خطرناک است   لی باشد دو یا سه دقیقه با نیمه شب فاصله دارید، اما آنها دست را حرکت داده اند

and now it's only 48 seconds away from  midnight so so when that hand moves to midnight  

و اکنون فقط 48 ثانیه با نیمه شب فاصله دارد، بنابراین وقتی آن عقربه به نیمه

i don't know who's going to do that because  if they move it to midnight that means that  

شب می رود   نمی دانم چه کسی قرار است این کار را انجام دهد زیرا اگر آن را به نیمه شب ببرند، به این معنی است

it's over anyway so there will be no one there  will be no one there to actually move the hand  

که   به هر حال تمام شده است، بنابراین هیچ کس وجود نخواهد داشت  کسی آنجا نخواهد بود که واقعاً دست را

to midnight i don't think we need to worry too  much mr duncan it's a paradox when you think about  

به نیمه‌شب حرکت دهد، فکر نمی‌کنم خیلی نگران باشیم آقای دانکن این یک پارادوکس است وقتی به این فکر

it it could be a thousand years away those 48  seconds could be a thousand years and then we know  

می‌کنید   ممکن است هزار نفر باشد. سالها دور، آن 48 ثانیه ممکن است هزار سال باشد و بعد بدانیم که

ultimately it's all coming to an end we know that  anyway okay steve it's just to you know sort of  

در نهایت همه چیز رو به پایان است، می دانیم که به هر حال استیو خوب است، فقط به این دلیل است که می دانی یک جورهایی از

enjoy our lives right i think what they're talking  about is our own our own destruction because of us  

زندگی مان لذت می بریم، فکر می کنم آنچه آنها درباره آن صحبت می کنند متعلق به ماست. نابودی خود به خاطر ما

yes yes i mean this this uh live stream has taken  a very downward turn no it's in the news right  

بله بله، منظورم این است که این پخش زنده بسیار نزولی شده است.

it's all people are talking about today they all  seem to think that if that if the if the seconds  

count down anymore that things are going to get  worse because they're you know as soon as people  

کارها پیش می رود بدتر شدن به این دلیل که آن‌ها هستند شما می‌دانید به محض اینکه مردم

worry about we've we've just had a pandemic  and now there's a possible war you know maybe  

نگران می‌شوند که ما به تازگی دچار یک بیماری همه‌گیر شده‌ایم و اکنون یک جنگ احتمالی وجود دارد که می‌دانید شاید

starting with a couple of countries who we won't  mention because i mentioned it last week and  

با چند کشور شروع شود که ما به آنها اشاره نمی‌کنیم چون به آن اشاره کردم هفته گذشته و

probably shouldn't have done uh so yes there's  always we're always on the edge of peril um  

احتمالاً نباید این کار را می‌کرد، پس بله، ما همیشه در لبه خطر هستیم،

especially here on this live stream but yeah  exactly yeah exactly that's right we're always  

مخصوصاً اینجا در این پخش زنده، اما بله دقیقاً بله دقیقاً همینطور است، ما همیشه

on the edge of peril i mean a meteorite could  strike at any moment one did last week uh almost  

در لبه خطر هستیم، منظورم یک شهاب سنگ است. می‌توانست در هر لحظه‌ای که یکی از آن‌ها هفته گذشته برخورد کرد، تقریباً

well that's it there's always there's always some  danger on the horizon it was just a million miles  

خوب، این است که همیشه خطری در افق وجود دارد، فقط یک میلیون مایل

away there was a meteorite went by and it was  only one million miles away apparently that's like  

دورتر بود، یک شهاب‌سنگ رفت و فقط یک میلیون مایل دورتر بود، ظاهراً

that's like your front doorstep in in in space  terms that's like just outside your front door  

مثل این است که از نظر فضایی، آستان درب ورودی است که شبیه بیرون درب ورودی

apparently now the last time a really really big  one hit the earth it was millions of years ago  

you know when it wiped out the dinosaurs  apparently so you know the big ones don't happen  

شماست. بزرگ‌ها اتفاق نمی‌افتند

you can't worry about it there's nothing we can  do about it although they did try an experiment  

شما نمی‌توانید در مورد آن نگران باشید، ما کاری نمی‌توانیم در مورد آن انجام دهیم، اگرچه آنها آزمایشی را امتحان

do they yes they've tried an experiment to try and  determine this is what what they're going to do in  

کردند   بله، آنها آزمایشی را امتحان کردند و تعیین کردند که این کاری است که آنها می‌خواهند انجام دهند.

the future if they can you can see this meteorite  coming towards the earth how could you deflect it  

در آینده اگر بتوانند این شهاب‌سنگ را ببینید که به سمت زمین می‌آید چگونه می‌توانید آن را منحرف

of course i know i know you could you could launch  james corden into space and you could launch james  

کنید. البته می‌دانم که می‌توانید جیمز کوردن را به فضا پرتاب کنید و می‌توانید جیمز کوردن را به سمت آن پرتاب

corden at it and then he will just smash into  it and obliterate well they what they've done  

کنید و سپس او فقط به آن برخورد خواهد کرد. و آنها را به خوبی محو می کنند کاری که انجام داده اند این

is that they've sent a spaceship up and they've  crashed it a spaceship yeah they've sent they've  

است که آنها یک سفینه فضایی فرستاده اند و آن را با یک سفینه فضایی سقوط کرده اند، بله آنها فرستاده اند، آنها

sent a spaceship and they've deliberately crashed  it into an asteroid okay i think it's an asteroid  

یک سفینه فضایی فرستاده اند و آنها عمدا آن را به یک سیارک کوبیده اند، خب من فکر کنید این یک سیارک است

and to see if even though the spaceship was  very very small compared to the asteroid  

و برای اینکه ببینند آیا حتی اگر سفینه فضایی در مقایسه با سیارک بسیار کوچک است یا نه،

they wanted to see if that small impact  would what effect would it have on the orbit  

آنها می‌خواستند ببینند که آیا آن تأثیر کوچک چه تأثیری بر مدار    دارد

of i think it was an asteroid going around another  asteroid or something they wanted to look at the  

، من فکر می‌کنم این یک سیارک است که به دور یک سیارک دیگر یا چیزی می‌چرخد. آنها می خواستند برای نگاه کردن به

principle of if you crash something into another  object in space a long way away how much would it  

اصل   اینکه اگر چیزی را در فاصله‌ای دور با جسم دیگری در فضا برخورد کنید چقدر مسیر را

deflect the path and of course if it's a million  miles away even the most minutest change introduce  

منحرف می‌کند و البته اگر یک میلیون مایل دورتر باشد، حتی کوچک‌ترین تغییر

trajectory caused by an impact of something  else that's a good word might just be enough to  

مسیری را معرفی می‌کند که در اثر برخورد چیز دیگری ایجاد می‌شود. یک کلمه خوب ممکن است برای فرستادن آن کافی باشد،

send it round oh i said it misses so they have  actually i don't know what the results are but  

اوه گفتم از دست می‌دهد، بنابراین نمی‌دانم چه نتایجی دارد، اما

we've actually deliberately crashed a spaceship  into an asteroid to see what the effects are okay  

ما در واقع عمدا یک سفینه فضایی را به یک سیارک کوبیده‌ایم تا ببینیم چه اثراتی خوب است.

and as as a result of that they want to learn  from that as to how they could possibly prevent  

در نتیجه آن‌ها می‌خواهند از آن یاد بگیرند که چگونه می‌توانند مانع

if they detected something coming towards us what  could you do do you set off an atomic bomb near it  

شوند  اگر چیزی را که به سمت ما می‌آید چه کاری می‌توانید انجام دهید، یک بمب اتمی در نزدیکی آن شلیک کنید

yes or something you could you could send bruce  willis he's done it before he's done it before  

بله یا کاری که می‌توانید می‌توانید بفرستید بروس اگر کارش تمام است قبل از اینکه او این کار را انجام دهد قبل از انجام

he's good at that i've seen i saw the movie today  we're looking at words by the way connected to a  

او در این کار خوب است که من دیده‌ام، امروز فیلم را دیدم ما در حال بررسی کلماتی هستیم که به صورت مرتبط به یک

very simple word play it would appear that play is  a very simple word it doesn't seem very complex or  

بازی کلمه بسیار ساده هستند. آنها بسیار پیچیده یا

complicated so we are doing that a little bit  later on definitely what what's what now steve  

پیچیده هستند، بنابراین ما کمی بعد این کار را انجام می‌دهیم و قطعاً چیزی که اکنون

uh what louis you see is inviting us over uh and  said that there's room enough for the two of us  

استیو می‌بینید ما را دعوت می‌کند و گفت که فضای کافی برای ما دو نفر وجود دارد

uh to stay in their flat which would be lovely  yeah are you sure you want that are you that no  

که در آپارتمانشان بمانیم. دوست داشتنی باش  آره مطمئنی میخوای اون تو هستی که نه

can i just say can i just you've got to really  be prepared because this is it's all right when  

میتونم فقط بگم میتونم فقط باید آماده بشی چون وقتی

you watch us here on this because you you can  always switch switches off you can always press  

ما رو اینجا تماشا میکنی مشکلی نداره چون همیشه می تونی خاموشت کنی همیشه می توانید

the little x in the corner and turn us off but if  you have us in real life you can't you can't press  

x کوچک را در گوشه فشار دهید و ما را خاموش کنید، اما اگر ما را در زندگی واقعی دارید، نمی توانید

eject in real life we're very depressing people to  be around no i didn't mean that i'm not about that  

در زندگی واقعی نمی توانید    eject را فشار دهید، ما افراد بسیار افسرده کننده ای هستیم که در اطراف هستند، نه منظورم این نبود من در مورد آن

i'm just about generally just just just having us  around i think all these years now i think we all  

نیستم   من فقط به طور کلی فقط ما را در کنار خود دارم  فکر می کنم در تمام این سال ها اکنون فکر می کنم همه

know each other i mean the the i mean the one  we don't know anything about of course is tomic  

همدیگر را می شناسیم، منظورم همان چیزی است که  چیزی در موردش نمی دانیم البته

we don't know anything i don't think  thomas but tomic hasn't invited us so

ما چیزی نمی دانیم فکر نمی کنم توماس اما تومیک ما را دعوت نکرده است پس

he's he's the mystery they're the curve ball  okay that you know the person that could  

او او رمز و راز است آنها توپ منحنی هستند خوب است که شما کسی را می شناسید که می تواند

you know we don't know what he does do we  i don't i don't i don't know where you're  

شما می دانید که ما نمی دانیم او چه می کند ما  نمی دانم، نمی دانم با آن به کجا می روی

going with that but we're not going to see tomek  well we're all meeting up in paris yes i know but  

ما تومک را نخواهیم دید خوب همه ما در پاریس ملاقات می کنیم بله می دانم

what yeah the context is staying with lewis i know  i know it is but yeah just just oh my god i can't  

اما   آره که زمینه با لویس باقی می ماند می دانم  می دانم که اینطور است اما بله فقط خدای من نمی

keep up with your conversations one of us may have  to leave you and stay in a hotel you're in a very  

توانم   با شما همگام باشم مکالماتی که ممکن است یکی از ما مجبور شود شما را ترک کند و در هتلی بمانیم که امروز در حال و هوای بسیار

weird mood today when i woke up this morning i saw  steve and his face was was he looked so miserable  

عجیبی هستید، وقتی امروز صبح از خواب بیدار شدم، استیو را دیدم و چهره‌اش این بود که خیلی بدبخت به نظر می‌رسید

yes this morning your face looked like thunder  and and so so i tried to cheer steve up and but  

بله امروز صبح صورت شما شبیه رعد و برق بود بنابراین من سعی کردم استیو را تشویق کنم و اما

now you seem much more excited well it's because  i'm with people i like oh okay oh that's kind  

حالا شما خیلی هیجان‌زده‌تر به نظر می‌رسید، این به این دلیل است که من با افرادی هستم که دوستشان دارم، اوه، اوه این مهربان است

you mean me well all of it all of you  all of you okay uh yes by the way um  

منظور شما از من خوب است، همه شما، همه شما خوب، اوم

let's have a look uh siddhar asks is this a real  background or or a virtual one oh behind it's  

بیایید نگاهی بیندازیم آه سیدهار می‌پرسد آیا این یک پس‌زمینه واقعی است یا یک پس‌زمینه مجازی، اوه پشت

real it's real that's now and somebody just saw  a white van go by yes so we know it's real yes so  

آن  واقعی است، واقعی است که الان است و کسی فقط دیدم یک ون سفید گذر کرد بله، بنابراین ما بدانیم که واقعی است بله، بنابراین

what you're watching here to answer your question  is live so that's actually happening now behind us  

چیزی که در اینجا برای پاسخ به سؤال خود تماشا می‌کنید زنده است، بنابراین در واقع اکنون پشت سر ما

so anything that happens there is  happening now and there is nothing  

اتفاق می‌افتد   بنابراین هر اتفاقی که در آنجا رخ می‌دهد اکنون اتفاق می‌افتد و هیچ

we can do about it so if if a dozen naked  people run across that field or if a large

کاری   نمی‌توانیم در مورد آن انجام دهیم. بنابراین اگر ده‌ها نفر برهنه از آن میدان عبور کنند یا اگر یک

van or a huge wagon or maybe an open top  bus with with naked ladies all standing up  

ون بزرگ یا یک واگن بزرگ یا شاید اتوبوسی روباز با خانم‌های برهنه همه ایستاده‌اند

and waving their hands at us we can't control any  of that not interested in naked ladies on a bus  

و دست‌هایشان را برای ما تکان می‌دهند، نمی‌توانیم هیچ کدام از آن‌ها را کنترل کنیم که علاقه‌ای به آن ندارند. خانم‌های برهنه در اتوبوس

it's happening it's happening right behind  us now so that's live we're live i think that  

این اتفاق می‌افتد درست پشت سر ما اتفاق می‌افتد، پس این زنده ما زنده هستیم، من فکر می‌کنم

that is more live than we are a lot of people  just tune in to watch the background by the way  

که زنده‌تر از ماست بسیاری از مردم فقط برای تماشای پس‌زمینه هماهنگ شوید

more interesting than us is what you're saying i  think so have we seen the film uh eid it says and  

جالب‌تر از ما چیزی است که شما می‌گویید من فکر می‌کنم آیا فیلمی را دیده‌ایم که عید می‌گوید و

tomic did before he retracted his statement uh  don't look up on netflix oh for goodness i am sick  

تومیک قبل از اینکه اظهاراتش را پس بگیرد این کار را انجام داده است، اوه، به نتفلیکس سر نزن، خداروشکر من

of hearing about this program okay you know what  well if you don't want if you don't want me to  

از شنیدن این برنامه حالم به هم می‌خورد، خوب می‌دانی چه می‌شود. نمی‌خواهم اگر نمی‌خواهی که من

watch your tv show then please don't keep telling  me about it on twitter i keep getting things all  

بخواهم برنامه تلویزیونی خود را تماشا کنید، لطفاً به من در مورد آن در توییتر نگویید، من همیشه چیزهایی را دریافت می

the time 10 things you need to know about don't  look up things that scientists are talking about  

کنم 10 چیزی که باید در مورد آنها بدانید ، مواردی را که دانشمندان

concerning don't look up and to be honest with you  it's making me not want to look at that tv show  

درباره آنها صحبت می کنند جستجو نکنید. صادقانه با شما، این باعث می‌شود که نخواهم به آن برنامه تلویزیونی نگاه

that well that's the thing with you mr duncan  if someone talks a lot about something you lose  

کنم، آقای دانکن، اگر کسی در مورد چیزی زیاد صحبت می‌کند،

interest in it too much hype too much i don't know  what it's about it says it has a very interesting  

علاقه‌تان به آن را از دست می‌دهید، بیش از حد تبلیغات زیاد، نمی‌دانم درباره آن چه می‌گوید موضوع بسیار جالب   دارد،

topic yes um we don't know what that topic is but  uh i don't know anything about it because i don't  

بله، ما نمی‌دانیم آن موضوع چیست، اما من چیزی در مورد آن نمی‌دانم، زیرا

really follow social media anything and that's  another reason why i didn't watch the um the squid  

واقعاً هیچ چیز رسانه‌های اجتماعی را دنبال نمی‌کنم و این دلیل دیگری است که چرا این موضوع را تماشا نکردم. بازی‌های ماهی مرکب

games i didn't watch the squid games for the same  reason i was just sick of hearing about it i i'm  

من بازی‌های ماهی مرکب را به همان دلیلی که از شنیدن در مورد آن

bored by it without even seeing it so so if you  always tell me about something it's so anyone from  

خسته شده بودم، ندیدم، حوصله‌اش را سر می‌برم بدون اینکه حتی آن را ببینم، بنابراین اگر همیشه درباره چیزی به من می‌گویید، کسی از

20th century fox or paramount or any of the other  big film companies stop telling me about films  

روباه قرن بیستم یا پارامونت یا هر یک از شرکت‌های بزرگ فیلم دیگر به من نمی‌گویند ab از فیلم‌ها

and movies that i have to go and see because i i  won't go and see them i won't watch them because  

و فیلم‌هایی که باید بروم و ببینم چون نمی‌روم و آنها را می‌بینم، آنها را نمی‌بینم زیرا

i'm just sick of hearing about it what was the  other one there was another one recently that  

من فقط از شنیدن در مورد آن

they just kept telling us about all the time and  i was just enough that's the reason why i didn't  

خسته شده‌ام. همیشه به ما گفتن و من فقط کافی بودم، به همین دلیل است که

watch stranger things because that was another  one that everyone kept talking about all the time  

چیزهای غریبه را تماشا نمی‌کردم، زیرا این یکی دیگر از مواردی بود که همه مدام درباره آن صحبت می‌کردند

and i didn't watch it because i just also we don't  have netflix that's true that's another reason so  

و من آن را تماشا نکردم، زیرا من هم آن را تماشا نمی‌کردم. نتفلیکس دارید درست است این دلیل دیگری است

because a lot of people now are leaving netflix  well their share price dropped 20 on friday yes  

زیرا بسیاری از مردم اکنون نتفلیکس را ترک می کنند خب قیمت سهام آنها در روز جمعه 20 کاهش یافت بله

so so we used to have netflix but then we got  rid of it we stopped using it and to be honest  

بنابراین ما قبلاً نتفلیکس داشتیم اما بعد از آن خلاص شدیم و استفاده از آن را متوقف کردیم.

i don't miss it at all so look here's saturn  i'll just say something else first but yes um  

اصلاً آن را از دست نده، پس اینجا کیوان است ، فقط اول چیز دیگری می‌گویم، اما بله اوم

yes olga says going back to the previous comment  about whether this is a real background or not yes  

بله، اولگا می‌گوید به نظر قبلی برمی‌گردیم  در مورد اینکه آیا این یک پس‌زمینه واقعی است یا نه بله

olga says keep watching because it'll get dark  as we come towards the end of the live stream yes  

اولگا می‌گوید به تماشا کردن ادامه دهید زیرا هوا تاریک می‌شود وقتی به انتهای پخش زنده نزدیک می شویم بله

proving that it is alive and look there's  another white van going by the white van  

ثابت می‌کنم که زنده است و به نظر می‌رسد که یک ون سفید دیگر با وانت سفید می‌رود

well i can just go over there and put my hand  in front of the uh thing you couldn't do it  

خوب، می‌توانم به آنجا بروم و دستم را جلوی کاری بگذارم که نتوانستی انجامش

i'll show you i'll prove that this is live  wait there oh my god you're doing that i'm  

دهی   به شما نشان خواهم داد که ثابت می‌کنم این زنده است صبر کن وای خدای من داری این کار را

going to put my hand in front of the camera so  you'll see my hand moving we know it's we know  

می‌کنی که من   دستم را جلوی دوربین می‌گذارم تا ببینی دستم در حال حرکت است، می‌دانیم که می‌دانیم

most people know it's real yeah but there are  some people asking if it is only one only one  

بیشتر مردم می‌دانند که این واقعی است، بله، اما برخی از افراد هستند از شما می‌پرسم که آیا این فقط یکی است

and while you're doing that mr duncan i'll mention  satorino uh as to is talking about a tv show that  

و در حالی که شما آن را انجام می‌دهید، من به « ساتورینو» اشاره می‌کنم که در مورد یک برنامه تلویزیونی صحبت می‌کند

she used to watch when she was younger that  mr duncan very much likes which is space 1999  

که   او در جوانی آن را تماشا می‌کرد و آقای دانکن بسیار دوست داشت که فضای 1999 است.

uh where the moon is moving away from  the earth yeah okay mr duncan yeah we can  

اوه جایی که ماه از زمین دور می‌شود ، بله، آقای دانکن، بله، ما می‌توانیم

well it it looks like there's something  going wrong with the camera from where  

خوب به نظر می‌رسد دوربین

from where i'm standing rather than you  putting your hat we can't see your hand you see

از جایی که من ایستاده‌ام مشکل دارد، نه اینکه شما کلاهتان را بگذارید، ما نمی‌توانیم دستت را ببینیم. می بینید،

but anyway you've done that but there you go  a lot of people saying that they used to watch  

اما به هر حال شما این کار را انجام داده اید، اما خیلی ها می گویند که استفاده کرده اند برای تماشای

space 1999. i love space 1999 i love it it's  one of my favorite tv shows i used to watch it  

فضا 1999. من عاشق فضا 1999 هستم. آن را دوست دارم یکی از برنامه‌های تلویزیونی مورد علاقه من است که

as a kid it was made in the early 1970s i think  1973. it was made but it still looks quite good  

در کودکی آن را تماشا می‌کردم و در اوایل دهه 1970 ساخته شد، فکر می‌کنم در سال 1973 ساخته شد. اما هنوز هم بسیار خوب به نظر می‌رسد.

some of the stories are quite boring but  but yes it's pretty good pretty good tv show  

داستان‌ها بسیار خسته‌کننده هستند، اما بله، برنامه تلویزیونی خیلی خوب است

yes it turns black because in the uk it  starts to get dark around 4 30 at the  

بله، سیاه می‌شود، زیرا در بریتانیا تقریباً در ساعت 4:30 در لحظه شروع به تاریک شدن می‌کند

moment so that's why it goes dark we're not  turning the lights off but the good news is  

، به همین دلیل است که تاریک می‌شود، ما چراغ‌ها را خاموش نمی‌کنیم، بلکه خوب است. اخبار این

the days are getting longer we are now getting  around four minutes extra four minutes extra  

است   روزها در حال طولانی تر شدن هستند ما اکنون داریم تقریباً چهار دقیقه اضافه چهار دقیقه اضافه

light every day steve per day so the days are  slowly getting longer that means spring is coming  

نور هر روز استیو در روز، بنابراین روزها  کم کم طولانی تر می شوند، یعنی بهار در راه است

yeah it's vitas's birthday tomorrow by the way  

بله، فردا تولد ویتا

is it really yes free test etas birthday tomorrow  i didn't know that yes i said well you see i  

است   آیا واقعاً بله تست رایگان فردا تولدم است نمی‌دانستم بله، گفتم خوب می‌بینی

i study the live stream okay i noticed these  things good uh so happy birthday for tomorrow  

من پخش زنده را مطالعه می‌کنم، خوب، متوجه این چیزها شدم، اوه خیلی خوب است فردا تولدت مبارک

people have already said to you happy birthday  for tomorrow but may we add our congratulations  

مردم قبلاً تولدت را برای فردا تبریک گفته‌اند، اما ممکن است تبریک‌هایمان را اضافه کنیم

to your birthday tomorrow happy birthday vitas for  tomorrow i think that deserves a round of applause

برای فردا تولدت مبارک تولدت برای فردا، من فکر می کنم که سزاوار یک دور تشویق است،

we won't ask if it's a significant birthday  

ما نخواهیم پرسید که آیا تولد

by significant i mean you know  is it you know 20 30 40 50 60 70.

مهمی است   با معنی مهم، منظورم این است که می دانید  آیا می دانید 20 30 40 50 60 70.

so is it significant or is it just a normal  birthday like steve last year you had your  

پس مهم است یا این فقط یک تولد معمولی است مثل استیو سال گذشته که تولد مهم خود را داشتید،

significant birthday a lot of people remember  it a lot of people remember last year because i  

بسیاری از مردم آن را به یاد می‌آورند که سال گذشته بسیاری آن را به یاد می‌آورند، زیرا

was doing my special live streams and we did a  special live stream on your birthday last year  

من پخش زنده ویژه‌ام را انجام می‌دادم و سال گذشته یک پخش زنده ویژه در روز تولد شما

we did a lot of people remember that and i opened  uh some rather disappointing presents that's it  

انجام دادیم. بسیاری از مردم آن را به خاطر دارند و من هدیه‌های ناامیدکننده‌ای را باز کردم

i'm joking well they were lovely if you were  disappointed last year you are you are definitely  

، همین است.. شوخی می‌کنم خوب آنها دوست‌داشتنی بودند اگر سال گذشته ناامید شدید، مطمئناً

going to be disappointed this year well just like  any other year then so happy birthday for tomorrow  

امسال نیز مانند هر سال دیگر ناامید خواهید شد، پس تولدت مبارک برای

i hope you have a nice cake i hope you eat  something nice i hope you treat yourself  

فردا   امیدوارم یک کیک خوب داشته باشید، امیدوارم یک چیز خوب بخورید، امیدوارم از

to something special because you have to you  see you have to please lisa asked what is the  

خودتان   چیز خاصی پذیرایی کنید، زیرا باید آن را انجام دهید ببینید باید لطفاً لیزا پرسید

weather like in the uk well it's it's warmer  than it was last week it's a bit dull um we  

هوا در این شهر چگونه است او UK خوب، هوا گرمتر از هفته گذشته است، کمی کسل کننده است، ما

haven't had yes you can see it there is that blue  sky no it's cloudy it's clearly we have gray sky  

تا به حال نداشتیم بله، می توانید آن را ببینید، آسمان آبی نه ابری است، واضح است که ما آسمان

gray sky it's about six degrees outside and there  is a little crow can you see the crow sitting in  

خاکستری داریم   آسمان خاکستری داریم، بیرون حدود شش درجه است و وجود دارد  یک کلاغ کوچولو می‌توانی ببینی کلاغ نشسته

the tree oh yeah there is a crow it's waiting  to fly off i think that crow is going to fly off  

روی درخت اوه، بله، یک کلاغ است که منتظر پرواز است، فکر می‌کنم آن کلاغ

in a moment let's see in the next 20 seconds that  flight that crow is going to fly away let's see no  

در یک لحظه پرواز می‌کند، بیایید در 20 ثانیه آینده آن پرواز را ببینیم که آن کلاغ پرواز خواهد کرد. دور ببینیم نه

okay maybe not i was hoping it would fly away oh  isn't that lovely oh hello mr crow we can see you  

باشه شاید نه من امیدوار بودم که پرواز کند آه  آیا این دوست‌داشتنی نیست آه سلام آقای کلاغ ما می‌توانیم ببینیم شما

sitting in the tree minding your own  business amit mentioned earlier about um  

نشسته‌اید روی درخت و به فکر کسب و کار خود هستید.

wanting to learn english amit is in  india and wants to improve their english  

می‌خواهد انگلیسی خود را

by meeting up with other people in india well what  a good idea and of course if you can meet up with  

با ملاقات با افراد دیگر در هند بهبود بخشد، این ایده خوبی است و البته اگر می‌توانید با

somebody and practice english face to face face to  face maybe socially distanced with a mask on but  

شخصی ملاقات کنید و رو در رو تمرین کنید، شاید از نظر اجتماعی با ماسک فاصله بگیرید، اما

nevertheless near somebody well maybe you could  meet up with nisa yes or maybe on the internet  

با این وجود، ممکن است نزدیک کسی باشید. تو می توانستی با nisa ملاقات کنید بله یا شاید از طریق اینترنت

you can do it through the internet because  nissan is in india i know it's a big country  

می‌توانید این کار را از طریق اینترنت انجام دهید زیرا nissan در هند است، می‌دانم که کشور بزرگی است

but you know we're all planning to meet up  here uh this year uh so maybe there could  

اما می‌دانید که همه ما در حال برنامه‌ریزی برای ملاقات اینجا هستیم، امسال، پس شاید   مشابهی وجود داشته

be similar meetups between and we've had that  wonderful meetup between our four lovely ladies  

باشد ملاقات‌های بین و ما آن ملاقات فوق‌العاده را بین چهار بانوی

yes uh in in in whereabouts was it south where  where's the meetup i can't remember now argentina  

دوست‌داشتنی‌مان داشتیم   بله، در جایی که در جنوب بود، جایی که  ملاقات کجا بود، الان نمی‌توانم به یاد بیاورم

is it gone is it i can't remember is it my  my brain come on mr duncan tell me yes um  

آرژانتین   آیا رفته است، نمی‌توانم به یاد بیاورم آیا این ملاقات است مغز من بیا آقای دانکن به من بگو بله

it was in sao polo yes yeah that's  right uh so maybe you know you can  

در سائوپولو بود بله بله درست است پس شاید بدانید که

have a little meet up in india and tell us all  about it send us the pictures like our four  

می‌توانید کمی در هند ملاقات داشته باشید و همه چیز را به ما بگویید مانند چهار دختر فوق‌العاده ما عکس‌هایی را برای ما ارسال کنید.

wonderful girls did oh they are there they are  marcia beatriz claudia sandra not in that order  

مارسیا بئاتریز کلودیا ساندرا هستند نه به آن

of course but yes thanks a lot for that again  i think i think we will show that every week  

ترتیب البته بله، باز هم برای آن بسیار متشکرم . فکر می‌کنم این را هر هفته نشان خواهیم داد،

but yes it it it's amazing one of the things i  always find incredible steve is we think that this  

اما بله، شگفت‌انگیز است یکی از چیزهایی که همیشه استیو باورنکردنی پیدا می‌کنم این است که فکر می‌کنیم این

let's be honest steve we  don't think this is very good

بیایید صادق باشیم استیو ما d فکر نمی‌کنم این خیلی خوب است

i i sometimes cry at night i come  downstairs and i sit on the floor and i weep  

، من گاهی شب‌ها گریه می‌کنم، می‌آیم پایین و روی زمین می‌نشینم و گریه

because i think this is awful i think this is  terrible the worst thing ever are you having  

می‌کنم چون فکر می‌کنم این افتضاح است، فکر می‌کنم این وحشتناک است.

doubts mr duncan are you having doubts 15 years of  doing this you you have no idea how much heartache  

15 سال از انجام این کار، نمی‌دانی واقعاً انجام این کار چقدر درد دل می‌کند،

doing this actually causes but i i don't think  this is very good but however however i've  

اما من فکر نمی‌کنم این کار خیلی خوب باشد، اما با این حال، در

changed my mind over the past few months because  now i think maybe we are doing something special  

چند ماه گذشته نظرم تغییر کرده است، زیرا اکنون فکر می‌کنم شاید در حال انجام کاری هستیم. خاص

maybe this is something special because we seem  to be touching a lot of people's lives well it's  

شاید این چیز خاصی باشد زیرا به نظر می‌رسد که ما زندگی افراد زیادی را به خوبی لمس می‌کنیم،

wonderful i just love the fact that uh we've got  lovely friends that come on and that know us and  

فوق‌العاده است، من فقط این واقعیت را دوست دارم که آه ما دوستان دوست‌داشتنی داریم که می‌آیند و ما را می‌شناسند و

come on every week loyal people and they they  want to see us and we want to see them it's it's  

هر هفته می‌آیند افراد وفادار و آنها می‌خواهیم ما را ببینیم و ما می‌خواهیم آنها را ببینیم این است

two-way it's two-way believe me you know i really  enjoy coming on a sunday and having banter banter  

دو طرفه است دو طرفه است باور کن می‌دانی من واقعاً از آمدن در یکشنبه و شوخی‌های شوخی لذت می‌برم.

which is you know sort of talking to and talking  to one another well banter normally also is is you  

همچنین است آیا شما

saying things to each other that might be  offensive well banter can be friend you know  

چیزهایی به یکدیگر می‌گویید که ممکن است توهین‌آمیز باشد، خوب شوخی می‌تواند دوست باشد،

it can be friend chit chat chin chat that's right  but yes that's it so so it's interesting it's very  

می‌دانید   می‌تواند دوست باشد، درست است، اما بله همینطور است، بنابراین جالب است

hard to understand that what this is actually  doing from here because we're standing here  

درک این موضوع که واقعاً از اینجا چه می‌کند، بسیار سخت است زیرا ما اینجا ایستاده‌ایم

in in this real situation whilst you are  there in your real situation watching us  

در این موقعیت واقعی در حالی که شما در موقعیت واقعی خود آنجا هستید و ما را

on a screen so it's it's a very strange thing  i will never ever quite appreciate how this  

روی یک صفحه تماشا می‌کنید، بنابراین این یک چیز بسیار عجیب است من هرگز نمی‌دانم چگونه این

works because it's incredible it really is the  most amazing thing that that you can just stand  

کار می‌کند زیرا باورنکردنی است این واقعاً شگفت‌انگیزترین چیز است که که شما فقط می‌توانید

in in your house or in the place where you live  and talk to other people and vice versa as well  

در خانه یا مکانی که در آن زندگی می‌کنید بایستید و با افراد دیگر صحبت کنید و همچنین بالعکس،

incredible nissan's asking amit where whereabouts  in india are you so the conversation has started  

نیسان باورنکردنی از شما می‌پرسد در کجای هند هستید، بنابراین

yeah this is it you never know where these things  will lead well it's happened thanks to our four  

مکالمه شروع شده است. همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت این به لطف

beautiful girls meeting up in argentina and been  lovely if that happened in other places and then  

ملاقات چهار دختر زیبای ما در آرژانتین اتفاق افتاد و اگر در جاهای دیگر اتفاق بیفتد دوست‌داشتنی بودیم و سپس

as we have said we will go on a world tour and  meet up with everybody yes groups in different  

همانطور که گفته‌ایم ما این کار را انجام خواهیم داد. o در یک تور جهانی و با همه گروه‌های بله در کشورهای مختلف ملاقات کنید،

countries because you know we're so wealthy i just  need to win the lottery yeah we need to we need  

زیرا می‌دانید که ما بسیار ثروتمند هستیم، فقط باید در لاتاری برنده شویم، بله، لازم است

to win the lottery first before we can do that so  yes we will we'll start small with france or paris  

قبل از اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم، ابتدا باید در لاتاری برنده شویم. ما از فرانسه یا پاریس کوچک شروع می کنیم

and then work up anyway we have lots of things  to talk about today steve talking about names  

و سپس به هر حال کار را ادامه می دهیم، امروز چیزهای زیادی برای صحبت داریم استیو در مورد نام ها صحبت می کند

now this week some sad news i don't i don't want  to be sad i don't want to be depressing but yes  

اکنون این هفته چند خبر غم انگیز نمی خواهم نمی خواهم غمگین باشم نمی خواهم افسرده بودن اما بله

the entertainment world lost a big name meatloaf  i remember his music from the late well the early  

دنیای سرگرمی نام بزرگی را از دست داد. من موسیقی او را از اواخر

mid mid 70s i think mid to late 70s and then  in the 80s and i always thought that meatloaf  

اواسط دهه 70 به خوبی به یاد دارم، فکر می کنم اواسط تا اواخر دهه 70 و سپس در دهه 80 و همیشه فکر می کردم که میت

was was one word but it isn't it's two  words so it's kind of spoilt the thing  

لوف   یک کلمه است اما اینطور نیست این دو کلمه است پس چیزی

that i had planned today but sadly  meatloaf died and i think he'd been  

که امروز برنامه ریزی کرده بودم خراب شد اما متأسفانه میت لوف فوت کرد و فکر می کنم

ill for some time but one of my favourite  songs by meatloaf was dead ringer for love  

مدتی مریض بود اما یکی از آهنگ های مورد علاقه من از میت لوف آهنگ مرده برای

the most amazing song and also the most amazing  video not only meat loaf but also cher as well a  

عشق بود. شگفت انگیزترین آهنگ و همچنین شگفت‌انگیزترین ویدیو نه تنها نان گوشت بلکه چر همچنین یک

very well-known singer from the 1960s she used to  sing with her husband sunny and they were known as  

خواننده بسیار معروف از دهه 1960 او با شوهرش sunny می خواند و آنها به عنوان

sunny and cher can you name the song that they had  a big hit with uh let me think let me think yes

Sunny و cher شناخته

yes um

what was that it's coming to me  i can see it now i can see it now  

می شدند. این بود که به سمت من می آید  من می توانم آن را ببینم، اکنون می توانم آن را ببینم

but i can't i'm trying to think of  a a lyric from it uh i got you babe  

اما نمی توانم سعی کنم به  غزلی از آن فکر کنم، اوه فهمیدم عزیزم

yes well done oh yeah it's nice to see  that brain cell is is working it took  

بله آفرین، اوه بله، دیدن این سلول مغز خوب است در حال کار است، مدتی طول

a while ah yeah i bet you're amazed that  i actually got that well i thought you're

کشید آه بله، شرط می بندم که شما متعجب هستید که من واقعاً آنقدر خوب شدم، فکر می کردم شما

i wasn't sure what that was yes sunny and share i  got you babe although of course sonny bono was not  

مطمئن نیستید چه چیزی بود بله آفتابی و به اشتراک بگذارید ، شما را به دست آوردم عزیزم، اگرچه البته سانی بونو

a very nice man allegedly allegedly or was it uh  i don't think there was any alleged he was he was  

خیلی خوب نبود. مرد خوب ظاهراً یا اینطور بوده است من فکر نمی‌کنم ادعایی وجود داشته باشد که او بود   او

he was a bit of a rat bag tarmac are you naming  the song or is that a statement just for me i  

کمی آسفالت کیسه موش بود آیا آهنگ را نام می‌برید یا این یک بیانیه فقط برای من است من

think it's a statement i think he's sending  you cryptic messages yes through the internet  

فکر می‌کنم این یک بیانیه است که فکر می‌کنم او از طریق اینترنت برای شما پیام‌های

anyway meatloaf died sadly but he also  had a song in the charts with cher  

رمزآلود می‌فرستد. r

many years ago and it suddenly inspired me to  talk about people or well-known people who have  

سال‌ها پیش و ناگهان الهام بخش من شد که درباره افراد یا افراد مشهوری صحبت کنم که

singular names and we've got an example we've  got some examples right here on the screen  

نام‌های منحصر به فرد دارند و ما مثالی داریم که نمونه‌هایی از آن‌ها را همین‌جا روی صفحه نمایش

so there we go steve so i just mentioned cher  didn't i you did so she's at the top cher  

داریم. این کار را نکردی پس او در اوج است

but what's her real name oh um marcia smith is it  i don't know well oh okay i believe just made that  

اما اسم واقعی او چیست اوه ام مارسیا اسمیت این است که خوب نمی دانم اوه باشه، باور دارم که درست

up i don't know what it is i don't know what  so there's share it'll be a boring name share  

کردم   نمی دانم چیست، نمی دانم چه پس سهمی وجود دارد که یک نام خسته کننده خواهد بود

well known singer not so much nowadays i don't  think we hear much about cher anymore and then  

خواننده معروف نه چندان امروزه، فکر نمی‌کنم دیگر چیز زیادی در مورد cher بشنویم و سپس

underneath underneath cher i'm sure that  a lot of men have had that fantasy before  

زیر زیر cher مطمئن هستم که  بسیاری از مردان قبلاً این فانتزی را داشته‌اند

we we have madonna madonna famous singer in the  80s also apparently still very popular in certain  

ما ما مدونا مدونا خواننده مشهور دهه 80 را داریم که ظاهراً هنوز در

parts of the world madonna so another person with  a single name and then we have prince the artist  

نقاط خاصی از جهان مدونا بسیار محبوب است، بنابراین شخص دیگری با یک نام و سپس شاهزاده هنرمند را داریم

well the artist the artist formerly known as alive

و هنرمندی را داریم که قبلاً به عنوان شاهزاده زنده شناخته می شد و

prince who changed his name to symbol or  something it was just a squiggly line with  

نام خود را به تغییر داد. نماد یا چیزی که فقط یک خط خمیده w بود با

an arrow yeah i don't know why he did that and  then we have oh look it's molliere molliere  

یک تیر، بله، نمی‌دانم چرا او این کار را انجام داد و سپس ما می‌بینیم که مولیر مولیر است.

welcome back oh last week we had some fun didn't  we have you got any more facts about molly  

خوش آمدید، هفته گذشته کمی سرگرم شدیم، نه، شما حقایق بیشتری در مورد

molly can you go over that way he's not really uh  yeah okay that's better it's strange that you put  

مولی دارید. او واقعاً خوب نیست، بله، بهتر است، عجیب است که

him in that list of relatively up-to-date singers  from the 70s and 80s and then in there you stick  

او را در لیست خوانندگان نسبتاً به‌روز دهه‌های 70 و 80 قرار دهید و سپس

molliers from the 17th century well of course  he didn't use his real name was he a pop singer  

مولی‌های قرن هفدهم را در آنجا بچسبانید، البته او از او استفاده نکرده است. نام واقعی او یک خواننده پاپ

no he wasn't okay but as we talked about last  week moliere was a very famous playwright actor

بود   نه، حالش خوب نبود، اما همانطور که هفته گذشته در موردش صحبت کردیم، مولیر یک بازیگر نمایشنامه‌نویس بسیار مشهور و

artistic would you would you say the crowd the  crowd he was he was one of the cool hipsters in  

هنری بود، آیا می‌گویید جمعیتی که او بود، یکی از هیپسترهای باحال در

16th century france who's blade mollier so so  that wasn't his real name but that's that's the  

قرن شانزدهم فرانسه بود. چه کسی بلید مولیر است، بنابراین نام واقعی او این نبود، اما این

name he used people are switching off by  the way now that you've mentioned moliere  

نامی است که او از آن استفاده می‌کرد ، حالا که به مولیر اشاره

mollier i might do a whole live stream one week on  molly air and then underneath we have sting it's  

کردید، ممکن است یک هفته یک پخش زنده کامل در مولی ایر و سپس در زیر ما انجام دهم. نیش این

a very that's quite a contrast by the way from  molly air to sting sting of course was well is or  

است   بسیار که کاملاً یک شرکت است اتفاقاً از مولی ایر تا نیش زدن خوب بود یا

was a member of police the police or police  a pop group one of their biggest hits was um  

یکی از اعضای پلیس پلیس یا پلیس بود یک گروه پاپ یکی از بزرگترین موفقیت های آنها um

sting let me think of a hit of sting  or all the police or the police um  

نیش بود اجازه دهید به یک ضربه نیش فکر کنم یا همه پلیس یا پلیس ام

roxanne oh yeah that's a good one  roxanne yes all about a lady of the night  

روکسان اوه آره این خوب است روکسان بله همه چیز درباره یک خانم شب است

oh that's what it's about it's about  you don't need to put your red light on  

اوه موضوع این است  لازم نیست

there's no need to put your red light on  you don't have to put on your red light

چراغ قرمز خود را روشن کنید   نیازی نیست چراغ قرمز خود را روشن کنید  شما ندارید چراغ قرمزت را روشن کنم

oh was that are me going to ask me for everyone  do i remember a song my favorite police song  

آه این بود که می خواهم برای همه از من بخواهم آیا آهنگی را به خاطر می آورم که آهنگ پلیسی مورد علاقه ام

was walking on the moon i don't know why i  love that song giant steps are what we take  

در حال راه رفتن روی ماه بود نمی دانم چرا آن آهنگ را دوست دارم قدم های غول پیکر همان چیزی است که ما با

walking on the moon and he's got a very  high voice for a man i haven't finished  

قدم زدن روی آن برمی داریم. ماه و او صدای بسیار بلندی برای مردی دارد که من تمامش

i hope manny's don't break walking on walking on  the moon oh message in a bottle that's another  

نکرده ام   امیدوارم مانی با راه رفتن روی ماه نشکند آه پیامی در یک بطری که

one every breath you take i hope they will um  you know every breath you take oh yes that's  

هر نفسی که می کشی یکی دیگر است   هر نفسی که می کشی، امیدوارم که اوم هر نفس را می دانی شما اوه بله این

a good one a good one much later mentioned that  yes for the 1980s yes there were a lot of yeah

یک مورد خوب است یکی خوب بعداً ذکر شد که بله f یا در دهه 1980 بله، بله، آره

sting's real name is gordon sumner gordon so  i can see why he play he's changed his name to  

استینگ، گوردون سامنر گوردون است، بنابراین می توانم ببینم چرا او بازی می کند، نام خود را به استینگ گوردون تغییر داده است.

sting gordon i don't think he would have had quite  the same success had he called him himself gordon  

blade now i know what you're going to  say mr duncan you stupid man you idiot  

بلید حالا می‌دانم چه می‌خواهی بگویی آقای دانکن، مرد احمق، تو احمق،

blade is not real it's a fictitious character  yes you are right he is he's a fictitious vampire  

بلید واقعی نیست، یک شخصیت ساختگی است، بله، درست می‌گویی، او یک خون‌آشام ساختگی است

killer from a movie i think it was wesley snipes  was it wesley snipes wesley snipes i love that  

قاتل از یک فیلم، فکر می‌کنم این وسلی اسنایپ بود، وسلی اسنایپس وسلی اسنایپس من این اسم را دوست دارم،

name by the way why have you put blade in there  then well it's just a single name of somebody that  

به هر حال چرا تیغه را در آنجا قرار داده‌اید، پس خوب این فقط یک نام از کسی است که

doesn't exist yes interesting basically played  but i i think it's great have you ever seen those  

وجود ندارد، بله اساساً بازی جالبی است، اما فکر می‌کنم عالی است آیا تا به حال آن

movies they're very violent blade he he plays  a vampire killer he chases the vampires around  

فیلم‌ها را دیده‌اید که خیلی خشن هستند او نقش یک قاتل خون‌آشام را بازی می‌کند، او خون‌آشام‌ها را در اطراف تعقیب می‌کند

and then we have someone that you may not  have heard of before perhaps lulu lulu lulu  

و بعد ما کسی را داریم که شاید قبلاً نامش را نشنیده‌اید، شاید لولو لولو لولو

she's still going strong do you remember lulu yes  boom banger bang was that was that lulu or is it

او هنوز قوی است، یادتان هست لولو بله، بوم بنگر بنگ این بود که لولو یا

she starts a song like that doesn't  she lose oh i think you mean way

آیا او چنین آهنگی را شروع می‌کند، اوه، فکر می‌کنم منظور شما این است که

do you know any songs the actual title of  them i only know gilbert and sullivan you  

آیا آهنگ‌هایی را می‌شناسی که عنوان واقعی آن‌ها را می‌دانم، من فقط گیلبرت و سالیوان را می‌شناسم، شما

make me wanna shout shout lulu very famous in  the 60s she was yes a very distinctive voice  

مرا وادار می‌کنید فریاد بزنم lulu بسیار معروف در دهه 60 او بله بود یک صدای بسیار متمایز

and then we have well-known pop singer maradona  maradona now not to be confused with madonna and  

و پس از آن ما مارادونا مارادونا خواننده مشهور پاپ داریم که اکنون با مدونا و مارادونا مارادونا اشتباه گرفته نمی شود

maradona maradona of course sadly no longer  with us a football player but he must have  

، البته متأسفانه دیگر با ما یک فوتبالیست نیست، اما او باید

had a surname but his his well his that's his  given name that that's his family name so his  

نام خانوادگی داشته باشد اما چاهش متعلق به اوست. نام خانوادگی او را

first name was diego diego maradona but most  people would refer to him as just maradona and  

نام ببرید، بنابراین نام کوچک او دیگو دیگو مارادونا بود، اما بیشتر مردم او را فقط مارادونا می نامند و

i think there is something rather rather magical  and and mysterious about having just one name  

فکر می کنم چیزی نسبتاً جادویی و مرموز وجود دارد که فقط یک

so instead of having two names you just have one  name so maradona lulu blade sting molly anyway  

نام داشته باشید. به هر حال مارادونا لولو تیغه مولی را نیش می‌زند

prince madonna and cher and finally we have of  course that lady who at the moment is being talked  

شاهزاده مدونا و چر و بالاخره ما آن خانمی را داریم که در حال حاضر

about by everyone and to be honest i i just  can't take any more i can't take any more of  

همه در مورد او صحبت می‌کنند و صادقانه بگویم، من نمی‌توانم بیشتر از این را تحمل کنم. من نمی توانم بیشتر از

people talking about adele all the time every day  i have to hear this adele has put some new shoes  

افرادی که هر روز مدام در مورد آدل صحبت می کنند تحمل کنم  باید بشنوم که ادل کفش های جدیدی پوشیده است

on adele has gone to the shops to buy some bread  adele has a new dog adele has broken wind the idea  

آدل برای خرید مقداری نان به مغازه ها رفته است ادل یک سگ جدید دارد ادل باد را شکسته است

i'm blissfully unaware of all this because i don't  have any connections with social media so i'm i've  

من با خوشحالی از همه اینها بی خبرم زیرا هیچ ارتباطی با رسانه های اجتماعی ندارم بنابراین

got a facebook account but i never look at it the  only the only reason i ever set one up is because  

من یک حساب فیس بوک دارم اما هرگز به آن نگاه نمی کنم تنها دلیلی که تا به حال آن را راه اندازی کردم این است که

when i was rehearsing for uh a show many years ago  you had to be on facebook to get the updates on  

وقتی سال‌ها پیش برای نمایشی تمرین می‌کردم، شما باید در فیس‌بوک می‌بودید تا به‌روزرسانی‌های مربوط به

rehearsal times and things so i've i never look  at it very rarely i'm not on twitter i'm not on  

زمان‌ها و چیزهای تمرین را دریافت کنید، بنابراین من هرگز به آن نگاه نکرده‌ام، به ندرت در توییتر نیستم.

what other ones are there that's great myspace  i'm not on any of those steve is not on my space  

مای اسپیس فوق‌العاده‌ای است من در هیچ‌کدام از آن‌ها نیستم استیو در فضای

i haven't got the time it's not on vine i'm not  on anything by the way i'm naming ones that no  

من نیست   من وقت ندارم روی تاک نیست، من در مورد چیزی

one uses anymore all right i think steve should  have a myspace profile it would be great if if  

نیستم. من فکر می‌کنم استیو باید یک نمایه مای‌اسپیس داشته باشد، اگر

we could get mr steve on to myspace talking to  football players lewis is mentioning that pele  

بتوانیم آقای استیو را به مای‌اسپیس برسانیم تا با بازیکنان فوتبال صحبت کند. لوئیس به این اشاره می کند که

is is uh i think he's mentioned it before he's not  very well no moment again another singular name  

پله   است، فکر می کنم قبل از اینکه خوب نشده باشد، به آن

a singular name one name yes i mean yeah  that's how what do footballers do we just call  

footballers by their last name not really i don't  think david beckham is known as david beckham  

اشاره کرده است. فکر نکنید که دیوید بکهام به عنوان دیوید بکهام شناخته می شود

beckham i mean quite often if you're talking about  a person but yes bex they call them becks that's  

. منظورم این است که اغلب اگر در مورد شخصی صحبت می کنید اما بله بکس آنها را بک می نامند

just a nickname isn't it yes i'm just saying but i  don't think i don't think they know him as beckham  

که فقط یک نام مستعار است. فکر نمی‌کنم او را به‌عنوان

beckham they don't just say hello beckham i  think football i think pop singers are the best  

بکهام بشناسند، بلکه فقط به بکهام سلام نمی‌کنند، فکر می‌کنم فوتبال، فکر می‌کنم خوانندگان پاپ بهترین

example of because that's not their real name it's  their stage name that's their stage name yeah yes  

نمونه هستند، زیرا این نام واقعی آن‌ها نیست، نام هنری‌شان است که نام هنری آن‌ها است، بله، بله.

um so we've got quite a collection  there i'm trying to think of another one  

ما مجموعه‌ای داریم  در آنجا سعی می‌کنم به مجموعه دیگری فکر کنم

uh there are there are actually many others  yes if you can get that catchy one name  

اوه، در واقع تعداد زیادی دیگر وجود دارد بله، اگر بتوانید آن نام جذاب   را به دست بیاورید

to call yourself then particularly in the pop  world then uh you know that's going to stick  

که خودتان را به خصوص در دنیای پاپ صدا کنید، اوه می‌دانید که قرار است چوب

and people are going to remember you go to  your concerts and buy your records that's it  

و مردم به یاد می‌آورم که به کنسرت‌هایتان بروید و آلبوم‌هایتان را بخرید، همین

it's easy to remember if it's just one word  so what would your singular name be mr steve  

است   اگر فقط یک کلمه باشد به راحتی به خاطر می‌آورید، پس

if you could choose a name that would sum all of  your character up what would it be hulk hulk yes

اگر می‌توانید نامی را انتخاب کنید که تمام شخصیت شما را خلاصه کند، اسم منحصر به فرد شما چه می‌شد آقای استیو. این هالک

i'd be hulk if there is one word if there is  one word mustang mustang yes no i don't know  

هالک است بله اگر یک کلمه وجود داشته باشد، اگر یک کلمه وجود داشته باشد، هالک خواهم

i don't know what would suit me uh as a one  word stevie well that's just steve isn't it  

بود. درست است

but stevie can be uh that that's a oh yes you can  that can be used for a male or a female yeah can't  

اما استوی می تواند آه، اوه بله، شما می توانید که می تواند برای یک مرد یا یک زن استفاده شود، بله نمی تواند

it's stevie yes so i don't know so so if you  imagine that that you had to perform on stage  

استوی است بله، بنابراین من نمی دانم بنابراین اگر تصور کنید که باید روی صحنه اجرا کنید

and you would have a stage name what would it  be it would be sort of something i don't know um

و شما یک نام هنری خواهید داشت، آن چیزی است که نمی‌دانم، اوم

paradox paradox that sounds pretentious ladies and  gentlemen welcome paradox because you are a bit  

پارادوکس پارادوکس که به نظر می‌رسد خانم‌ها و آقایان پرمدعا از پارادوکس استقبال می‌کنند، زیرا شما

of a paradox to be honest i will be honest with  you paradox of paradox the most ingenious paradox

کمی پارادوکس هستید صادقانه بگویم، من با شما صادق خواهم بود. پارادوکس پارادوکس مبتکرانه‌ترین پارادوکس

it's a song from gilbert and sullivan yes  it certainly is and that's where it that's  

، آهنگی از گیلبرت و سالیوان است. مطمئناً هست و اینجاست

where it should stay to be honest so we have some  words coming up in a moment connected to the word  

که باید صادقانه بمانیم، بنابراین ما در یک لحظه کلماتی داریم که به کلمه    بازی متصل می‌شوند

play you would imagine that play is a simple word  but it isn't it's a word that has many many many

، تصور می‌کنید که بازی کلمه ساده‌ای است، اما این کلمه‌ای نیست که دارای بسیاری از کلمات باشد. از

many meanings did you enjoy that i thought  that was quite nice so here we go then we've  

معانی بسیار زیادی لذت بردید که من فکر می‌کردم خیلی خوب بود، بنابراین

got some play words and phrases so this is the  part of the show where we talk about a certain  

ما چند کلمه و عبارات بازی داریم، بنابراین این قسمتی از نمایش است که در آن درباره یک

word we go through many of the uses if you want to  join in as well you can you are more than welcome  

کلمه صحبت می‌کنیم که در بسیاری از موارد استفاده می‌کنیم.

if you want to tell me what cher her real name  is you could tell me you can tell me what it is  

اگر می‌خواهید به من بگویید نام واقعی او چیست، می‌توانید به من بگویید که

you can say mr duncan cher's real name is brenda  brenda sausage meat it isn't by the way it isn't  

نام واقعی آقای دانکن چر چیست. اتفاقاً اینطور

by the way i'd like suggestions for my you know  when i start my pop career uh as you know just  

نیست   اتفاقاً من می خواهم پیشنهادهایی برای من می خواهم وقتی که حرفه پاپ خود را شروع کنم، همانطور که می دانید فقط

a one name nothing rude for me please not the  obvious ones nothing beginning with w or c c

یک نام برای من بی ادبانه نیست، لطفاً موارد واضح را که با w شروع نمی شوند یا c c

words and phrases connected with play play so it  seems like a simple word doesn't it steve but it  

کلمات و عبارات مرتبط با پخش بازی، بنابراین مانند یک کلمه ساده به نظر می رسد درست نیست،

isn't it's very complicated so first of all we  can use play as a verb which means to engage  

اما خیلی پیچیده نیست، بنابراین اول از همه، می‌توانیم از بازی به عنوان فعل استفاده کنیم که به معنای درگیر کردن

in activity for enjoyment and recreation  rather than a serious or practical purpose  

در فعالیت برای لذت و تفریح به جای هدف جدی یا عملی است

so you are doing something for fun i suppose  that's the best way of describing that as a verb  

بنابراین فکر می‌کنم شما برای سرگرمی کاری انجام می‌دهید. این بهترین راه برای توصیف این است که به‌عنوان یک فعل

play you play a game you you are playing you are  doing it so to do something that is not serious  

بازی می‌کنید، یک بازی را انجام می‌دهید که دارید انجام می‌دهید،  آن را انجام می‌دهید تا کاری را انجام دهید که جدی نیست

you're not going to work in fact quite often steve  we often divide those two things don't we work  

شما قرار نیست کار کنید، در واقع اغلب اوقات استیو ما اغلب این دو چیز را تقسیم می‌کنیم. ما کار نمی‌کنیم

or play so those two things are often divided  so in that sense we are using play to mean  

یا بازی می‌کنیم، بنابراین این دو چیز اغلب تقسیم می‌شوند، بنابراین از این نظر، ما از بازی به معنای

an activity that we do for enjoyment and  recreation rather than something serious and  

فعالیتی استفاده می‌کنیم که برای لذت و تفریح ​​انجام می‌دهیم تا چیزی جدی، و

if you uh look at the work environment quite often  a very common phrase that enthusiastic employees  

اگر اغلب به محیط کار نگاه می‌کنید، بسیار رایج است. عبارتی که کارمندان مشتاق

will will mention is that in this company we  like to work hard and we like to play hard yes  

به آن اشاره خواهند کرد این است که در این شرکت ما دوست داریم سخت کار کنیم و دوست داریم سخت بازی کنیم

uh how many times have i heard that expression in  the work environment giving the impression that  

بله چند بار این عبارت را در محیط کار شنیده ام که این احساس را ایجاد می کند که

you know this is a great work environment to be  in we're all working hard at the job during the  

شما این را می دانید. یک محیط کاری عالی است که می‌توانید در آن باشید  همه ما در طول روز به سختی روی کار کار می‌کنیم،

day then at night we're all going out and we're  partying hard we're doing everything hard you know  

سپس شب‌ها همه بیرون می‌رویم و به سختی مهمانی می‌کنیم، هر کاری را که می‌دانید سخت انجام می‌دهیم

there's no relaxing in see what that says to me is  i wouldn't like to work there a place that where  

هیچ آرامشی وجود ندارد ببینید چه چیزی به من می‌گوید این است که دوست ندارم جایی کار کنم که در آنجا

they're working hard and playing hard you're not  going to get any rest there's too much pressure  

سخت کار می‌کنند و سخت بازی می‌کنند و شما استراحت نمی‌کنید، فشار زیادی وجود دارد.

i've found that you you go out for drinks with  work colleagues in the evening and if you're not  

همکارانتان در شب و اگر نیستید

you know getting drunk with everybody and staying  up really late and then going out to nightclubs  

می‌دانید که با همه مست می‌شوید و تا دیروقت بیدار می‌مانید و سپس به کلوپ‌های شبانه بیرون می‌روید

then you're seen in a negative frame of mind  this sounds like a rant it's going to go to  

آنگاه در ذهنیت منفی دیده می‌شوید

bed i think steve is complaining you know steve  is complaining again about his his work yes and  

. فکر کن استیو شاکی است می‌دانی استیو دوباره از کارش شکایت می‌کند بله، و

that when you join a new place of work you've  got to be working hard and playing hard because  

این که وقتی به محل کار جدیدی می‌پیوندی باید سخت کار کنی و سخت بازی

otherwise people think that you're not a good  employee here's another one we're running out of  

کنی، زیرا در غیر این صورت مردم فکر می‌کنند که تو کارمند خوبی نیستی یکی از مواردی که در

time already it's incredible how fast today has  gone it always goes quickly i had some messages  

حال اتمام است می‌توانم امروز چقدر سریع گذشت، همیشه سریع می‌گذرد،

last week saying mr duncan your two hours goes  by so fast it does guess what on wednesday  

هفته گذشته پیام‌هایی داشتم که می‌گفتند آقای دانکن، دو ساعت شما آنقدر سریع می‌گذرد که می‌توان حدس زد که در روز چهارشنبه

as a way of celebrating the end of masks and  social distancing and all of that rubbish

به عنوان راهی برای جشن گرفتن پایان ماسک‌ها و فاصله‌گذاری اجتماعی و همه این

i will be with you on wednesday  live twice at 2 p.m uk time and also  

مزخرفات. چهارشنبه با شما خواهم بود دوبار در ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان و همچنین

10 p.m i'm doing a special late and  live and mr steve might also be joining  

22:00 من یک برنامه ویژه را تا دیروقت و زنده می‌کنم و آقای استیو نیز ممکن است به ما ملحق شود،

us we're not sure yet our first i've heard of  that yeah as well that's i like to get these  

هنوز مطمئن نیستیم که اولین باری که درباره آن شنیده‌ام خوب این است که من دوست دارم این

surprises late in life yes late in life like a  late well it'll be late for us i'm not sure about  

سورپرایزها را در اواخر زندگی داشته باشم بله در اواخر زندگی مثل یک دیر وقت خوب برای ما دیر می شود من در مورد

other people well no it won't be for everyone  because for some people it'll be early especially  

بقیه افراد مطمئن نیستم خوب نه برای همه نخواهد بود زیرا برای برخی افراد اینطور خواهد شد زود باش مخصوصاً

those living in south america so that's  what we're doing another verb play means  

کسانی که در آمریکای جنوبی زندگی می‌کنند، این همان چیزی است که ما انجام می‌دهیم، فعل دیگر بازی به این معنی است

well if we are doing something with an object  to engage in a game or activity for enjoyment  

خوب اگر ما کاری را با یک شی انجام می‌دهیم  تا در یک بازی یا فعالیت برای لذت بردن   شرکت کنیم،

so you play tennis you play football you are doing  it you are playing the game you are doing it so  

بنابراین شما تنیس بازی می‌کنید، فوتبال بازی می‌کنید، در حال انجام آن هستید  در حال انجام بازی، شما آن را

something that you are doing with a ball  you play with a ball you play with a dart  

انجام می دهید با توپ کار می‌کنی  با توپ بازی می‌کنی با دارت بازی می‌کنی

marty d oh ma we know who marty d is hello  marty martin that's that's that's a person  

مارتی د اوه ما ما می‌دانیم که مارتی دی سلام است مارتی مارتین این شخصی است

we know in real life so if you want to find out  all of the dirt all of the bad things about us  

که ما در زندگی واقعی می‌شناسیم، بنابراین اگر می‌خواهید  همه چیز را بدانید از چیزهای بد ما

ask marty because he knows us personally so  marty don't worry if you get any messages  

از مارتی بپرس زیرا او ما را شخصاً می شناسد، بنابراین مارتی نگران نباشید اگر پیامی دریافت کردید

from people saying tell us all about duncan  and steve what are they like in real life  

از افرادی که می گفتند همه چیز درباره دانکن به ما بگویید و استیو در زندگی واقعی چگونه هستند

uh and well martin or marty sorry has uh has used  referring to football ball is in play yes it is  

اوه و خب مارتین یا مارتی متاسفم اوه. استفاده کرده است اشاره به توپ فوتبال در حال بازی است

yes yes thank you for that something in play  we are looking at that later because that is  

بله   بله بله متشکرم برای چیزی که در بازی وجود دارد ما بعداً به آن نگاه می‌کنیم زیرا   در

actually used as a noun play means to engage in a  game or activity with an object so you are playing  

واقع به عنوان اسم بازی استفاده می‌شود به معنای شرکت در بازی یا فعالیت با یک شیء بنابراین شما هستید بازی

with a ball you are playing  with a shuttle [ __ ] what

با توپی که در حال بازی کردن با شاتل هستید [ __ ]

when was the last time you played  with a shuffle cup many years ago

آخرین باری که سال‌ها پیش با یک فنجان بازی می‌کردید،

number three play means to amuse oneself  by engaging in imaginative pretense  

so it's a very strange way of talking  about just having a little bit of fun  

چه زمانی بوده است. داشتن کمی کمی سرگرم کننده است

in a fantasy world maybe you go off and you  amuse yourself with something you are doing it so  

در یک دنیای فانتزی ممکن است راه بیفتی و خودت را با کاری که انجامش می دهی سرگرم می

you maybe you pretend quite often as a child you  might pretend to to be something you are not maybe  

کنی   شاید در کودکی اغلب تظاهر می کنی که ممکن است تظاهر به چیزی کنی که نیستی شاید

you pretend to be a fireman or maybe you play  doctors and nurses with the girl down the road

تظاهر به آتش نشان یا شاید شما با دختری که در سر راه است

or the boy down the road so to play means  to amuse oneself by engaging in imaginative  

یا با پسری که در سر راه است، پزشک و پرستار بازی می‌کنید، بنابراین بازی کردن به معنای سرگرم کردن خود با درگیر شدن در تخیل است و

pretense you are amusing yourself you are doing  something that is fun and you are passing the time  

وانمود می‌کند که دارید خودتان را سرگرم می‌کنید، کاری را انجام می‌دهید که سرگرم‌کننده است و در حال گذراندن وقت

to play you can play with ideas can't you  yes if you're trying to sort out a project  

برای بازی کردن می‌توانید باشید. با ایده‌ها بازی کنید نمی‌توانید بله اگر می‌خواهید پروژه‌ای را مرتب کنید

uh there's always a project at work you're  you're you're playing with ideas you're you're  

اوه همیشه پروژه‌ای در کار است شما هستید  شما دارید با ایده‌ها بازی می‌کنید شما هستید

you want to do something uh maybe you want to  i don't know build an extension on your house  

می‌خواهید کاری انجام دهید، شاید می‌خواهید من نمی‌دانم یک پسوند در خانه‌تان بسازید

and you might how do you want that  extension to look like do you want it to be  

و ممکن است می‌خواهید آن  داخلی چگونه به نظر برسد آیا

do you want it to have a pitched roof a  flat roof how big do you want it to be  

می‌خواهید باشد   آیا می‌خواهید سقف شیبدار داشته باشد  یک سقف مسطح چقدر بزرگ می‌خواهید برای اینکه

uh what's the construction you can play with the  ideas about what you might want to do and as a  

آه، چه ساختاری است که می‌توانید با ایده‌ها بازی کنید کاری که ممکن است بخواهید انجام دهید و در

result of that you will come up with whatever  is the best idea another way another way of  

نتیجه به هر چیزی که بهترین ایده است، می‌رسید راه دیگری برای

describing that is to to figure something  out if you are figuring something out you  

توصیف آن این است که اگر چیزی را کشف می‌کنید،

are trying to work out how to do something you  will play with some ideas so lots of people  

می‌خواهید بفهمید که چگونه انجام دهید. چیزی که با ایده‌هایی بازی می‌کنید، بنابراین

coming up with suggestions here um well here's one  for you steve we've got some on the screen verb  

افراد زیادی   پیشنهادهایی ارائه می‌دهند، اوم، این یک پیشنهاد برای شما است استیو، ما مقداری روی صفحه داریم

play means with an object to represent a  character in a theatrical performance or film  

فعل   بازی به معنای نمایش یک شخصیت در یک اجرای تئاتر یا فیلم است

something you have done many times and something  that marty just suggested yes as well perform in a  

چیزی که شما دارید. بارها انجام شده و چیزی که مارتی فقط پیشنهاد داد بله، همینطور در یک

play that's it so you are doing it you are playing  a character you are doing something on a stage you  

نمایشنامه اجرا شود همین است، بنابراین شما در حال انجام آن هستید، در حال بازی در نقش شخصیتی هستید که در حال انجام کاری روی صحنه هستید   دارید

are putting on a performance you are doing it  you you are playing a part so mr steve over the  

اجرا می‌کنید، شما آن را انجام می‌دهید. به همین دلیل آقای استیو در طول

years has played he has played many parts he's  been the king of siam he's been ebenezer scrooge  

سال‌هایی که بازی کرده، نقش‌های زیادی بازی کرده است، او پادشاه سیام بوده، او بنیزر اسکروج بوده است.

although to be honest with you in real life that  was in real life mr steve is ebenezer's my least  

کمترین

challenging role he was also fagin in olive in  oliver that was good fun yeah and marty of course  

نقش چالش برانگیز او همچنین در زیتون در الیور بود که سرگرم کننده بود، بله و البته

uh has also played many roles as well and i've  been in lots of musicals with him yes that's where  

مارتی نیز نقش های زیادی بازی کرده است و من در موزیکال های زیادی با او حضور داشته ام، بله، این همان جایی است که

our connection our paths have crossed on the  stage that's good i'm glad glad you told us  

مسیرهای ما به هم رسیده است. مرحله که خوب است خوشحالم که به ما گفتی

that steve we got we got the back story yeah the  back story and the back story of stephen marty  

استیو ما گرفتیم ما داستان پشتیبان را گرفتیم بله داستان پشتی و استفان مارتی

we've got to get some dirt on marty uh because  you've got that's it you see because he knows a  

ما باید کمی از مارتی کثیف شویم آه، اوه تو فهمیدی که این تو هستی ببینید چون او

lot about us he's got all the dirt he could he  could spill the beans he could tell you all the  

چیزهای زیادی درباره ما می‌داند، او تمام خاکی که می‌توانست را دارد، می‌تواند دانه‌ها را بریزد، می‌تواند تمام

secrets that we have although he says he's not  going to which is which is good thanks for that  

رازهایی را که ما در اختیار داریم به شما بگوید، اگرچه او می‌گوید که به سراغ آن نمی‌رود، این خوب است.

the real things but just as a bit of  security um we need to get some dirt on marty  

به‌عنوان یک مقدار امنیتی، ما باید کمی در مورد مارتی کثیف

so that you've always got that there because  that that you can use that then if they  

کنیم   تا شما همیشه به آن دسترسی داشته باشید، زیرا می‌توانید از آن استفاده کنید، سپس اگر آنها

then threaten you you say oh well if you say that  i've got this information on you yes it's a bit  

سپس شما را تهدید کردند، می‌گویید اوه، خوب اگر بگویید که  من این اطلاعات را دارم در مورد شما بله، این کمی

like politics politics is like that everyone  always has something ready a little bit of  

مانند سیاست است اینکه همه همیشه چیزی آماده دارند،

a scandal or something that that the other  person does not want you to know about  

کمی رسوایی یا چیزی که طرف مقابل نمی‌خواهد شما در مورد

such as i don't know parties that you've  been having when you should not have been  

آن بدانید.

play date here's another one steve i've got  some here on the screen to to make a movie  

یکی از استیو من چندتا اینجا روی صفحه دارم تا فیلم بسازم.

uh sorry try again play means to make a move in  a game to show a card or move a piece so in those  

ببخشید دوباره سعی کنید بازی کنید یعنی حرکتی در یک بازی برای نشان دادن یک کارت یا حرکت دادن یک قطعه، بنابراین در آن

particular examples we are talking about playing  for example poker or maybe you are playing chess  

نمونه‌های خاص ما در مورد بازی مثلاً پوکر صحبت می‌کنیم. یا شاید شما در حال بازی شطرنج

you play your piece you are moving it or you are  showing your card so i think that's quite a good  

هستید   مهره خود را بازی می‌کنید، آن را حرکت می‌دهید یا  دارید کارت خود را نشان می‌دهید، بنابراین فکر می‌کنم این یک نمونه خوب

one i hope you are enjoying these examples we've  got lots of suggestions coming onto the live chat

است، امیدوارم از این نمونه‌ها لذت ببرید ، پیشنهادهای زیادی برای چت زنده دریافت کرده‌ایم،

here's another one to to cause  music or other sounds to be heard  

این یک مورد دیگر است. برای ایجاد موسیقی یا صداهای دیگر

through the use of a device is play so for  example you might play a song on your phone  

از طریق استفاده از دستگاه پخش می شود، به عنوان مثال، ممکن است آهنگی را در تلفن

you play a piece of music on your telephone  or you might play the piano or play a violin  

خود پخش کنید   یک قطعه موسیقی را در تلفن خود پخش کنید یا ممکن است پیانو یا ویولن بزنید

so to play you play a song you play a piece  of music you play an mp3 file on your device  

بازی تو نقش پسر اگر یک قطعه موسیقی پخش می‌کنید، یک فایل mp3 را روی دستگاهتان پخش

you may maybe if you are old-fashioned like us  maybe you play some music on a tape recorder  

می‌کنید   شاید اگر مثل ما قدیمی هستید، ممکن است کمی موسیقی را روی یک ضبط صوت پخش کنید

who uses tape recorders now i don't think anyone  uses cassette tapes to be honest i don't think so  

که اکنون از ضبط صوت استفاده می‌کند، فکر نمی‌کنم کسی از نوار کاست استفاده کند راستش را بخواهید، فکر نمی‌کنم اینطور باشد

yeah we've got uh iqbal says this is my  first time with you both live welcome

. اقبال می‌گوید این اولین بار است که هر دوی شما با شما خوش آمد می‌گویم

hello to iqbal hussein and also we can see you  as well on your little icon oh good except it's  

سلام به اقبال حسین و همچنین می‌توانیم شما را روی نماد کوچکتان ببینیم، اوه خوب است، به جز اینکه

so small i can't it's nice to have a picture  though yes it's good here's another one steve  

آنقدر کوچک است که می‌توانم داشتن یک عکس خوب است هر چند بله خوب است اینجا یکی دیگر

a position being held by someone  taking part in a sporting event  

استیو   موقعیتی که توسط شخصی که در یک رویداد ورزشی شرکت

is play so their position where where they  are playing in goal oh yes they are playing  

می‌کند، بازی می‌کند، بنابراین موقعیت آنها در جایی که در دروازه بازی می‌کنند، بله، آنها

in center forward don't ask me what that means  because i have no idea they are playing left wing  

در فوروارد میانی بازی می‌کنند. از من بپرسید این به چه معناست، زیرا من نمی دانم که آنها در بال چپ بازی می

or they are playing center wing is there such a  thing even i know there isn't you can see that  

کنند   یا آنها در بال میانی بازی می کنند، آیا چنین چیزی وجود دارد، حتی من می دانم که وجود ندارد، شما می توانید ببینید

i don't know anything about football all i know  is there is a large ball and lots of sweaty men  

من چیزی در مورد فوتبال نمی دانم تنها چیزی که می دانم  یک توپ بزرگ و تعداد زیادی مرد عرق کرده با

in shorts and that's it that's all my knowledge  gone that's it the end of my knowledge well  

شلوارک وجود دارد و همین است که تمام دانش من تمام شده است و تمام دانش من تمام شده

here's another one by uh iqbal new on the live  stream but already taking part hello igbo a role  

است   اینم یکی دیگر از اوه اقبال جدید در پخش زنده  اما در حال حاضر شرکت کرده ام سلام igbo یک نقش

play ah that's a good one i like playing yes  if you role play role play you are assuming  

بازی آه این خوب است من بازی را دوست دارم بله اگر نقش ایفا می کنید شما

an identity or you are pretending to be  something or someone else you are role playing  

یک هویت فرض می‌کنید یا وانمود می‌کنید که چیزی یا شخص دیگری هستید

you are acting out maybe in a situation  role-playing that's a good one thank you it is yes  

که در حال بازی کردن هستید.

you you can do that in the theatre uh but you  can you can do that you know in many other areas  

می‌توانید این کار را انجام دهید که می‌دانید در بسیاری از زمینه‌های دیگر

of life a role play pretending to be somebody else  uh we also have somebody else new who is revealing  

زندگی یک بازی نقش‌آفرینی که وانمود می‌کند شخص دیگری است، اوه، ما فرد جدیدی را نیز داریم که

themselves to us on the live chat manu prasad  sorry if i've pronounced your name incorrectly  

در چت زنده به ما نشان می‌دهد.

also uh their first time on the live stream  hello manu well thank you very much for revealing  

همچنین اوه اولین باری که در پخش زنده حضور دارند سلام مانو خیلی ممنون از اینکه

yourself to us welcome um and feel free to it's a  very friend this is a very friendly environment a  

خودت را به ما نشان

safe environment in which to exchange ideas for  most of the time learn english for most of the  

دادی. از آنجایی که در اکثر مواقع در بیشتر مواقع انگلیسی یاد می‌گیرید،

time for most of the time there are certain people  who will probably upset you but no we're joking  

افراد خاصی هستند که احتمالا شما را ناراحت می‌کنند، اما نه،

we're joking um here's another one steve another  word play words and phrases as a verb to move  

ما شوخی می‌کنیم. فعل به حرکت کردن

lightly and appear to dance around is play you  might say that the the the beams of light played  

به آرامی و به نظر می رسد که به اطراف می رقصند بازی است  ممکن است بگویید که پرتوهای نور می نوازند

so they're moving around they're flickering  and dancing the moonlight played on the water  

بنابراین آنها در حال حرکت هستند و سوسو می زنند و می رقصند مهتاب که روی آب پخش

that's it so there is movement but there is no  object actually involved it is the appearance  

می شود   همین است بنابراین حرکت وجود دارد اما وجود ندارد شیئی که در واقع درگیر آن است

of something dancing yes moving around  something yeah exactly light can can play  

ظاهر    چیزی است که در حال رقصیدن است بله در حال حرکت است چیزی بله دقیقاً نور می تواند

on something here's another one i got the  pronunciation right oh manu prasad well done  

روی چیزی بازی کند   در اینجا یکی دیگر است من تلفظ را درست فهمیدم oh manu prasad آفرین

steve i'm getting good at this i'm getting  good you are getting very good where are you  

استیو من در این کار خوب می شوم من خوب می شوم خیلی خوب شدم اهل کجایی

from we want to know where you're from please  which country are you from but lovely to know  

ما می‌خواهیم بدانیم اهل کجا هستید، لطفاً  اهل کدام کشور هستید، اما دوست‌داشتنی است که بدانید

number nine to perform on a musical instrument  ah is play so this is quite obvious i suppose  

شماره نه برای اجرای ساز موسیقی آه نوازندگی است، بنابراین فکر می‌کنم این کاملاً واضح است

you play the piano you play the drums you  play the guitar you play the euphonium  

شما پیانو می‌نوازید، درام می‌نوازید ، گیتار می‌نوازید، یوفونیوم می‌نوازید،

because we do have someone called euphonium here  on the live chat we do who plays the euphonium oh

زیرا ما فردی به نام یوفونیوم را در اینجا در چت زنده‌ای که انجام می‌دهیم داریم که یوفونیوم می‌نوازد،

i'm carrying on mr donald oh okay i was  waiting for for mr steve's pronunciation  

آقای دونالد، اوکی، منتظر آقای دونالد بودم. استیو   چیزی را تلفظ کرد

of something then but nothing happened do  you cuba bataria okay have i got that right

، اما هیچ اتفاقی نیفتاد تو کوبا باتاریا خوب آیا من هم این حق را دارم که

also first to be in this sort of live stream  oh hello wow thank you thank you for revealing  

در این نوع پخش زنده حضور داشته باشم  اوه سلام وای متشکرم از اینکه آشکار

yourself thank you coopers cuba bataria yes i  think he was from nepal i think that's good steve  

کردی   خودت متشکرم کوپرها کوبا باتریا بله فکر می کنم اهل نپال بود فکر می‌کنم این خوب است استیو

i think you've got the pronunciation there nepal  hello nepal i don't think we've ever had anyone  

فکر می‌کنم شما تلفظ را در آنجا دارید نپال سلام نپال، فکر نمی‌کنم تا به حال کسی را

say hello from nepal live before i think you  might be the first to have the first one ever  

داشته‌ایم   قبل از اینکه از زنده نپال سلام کند، فکر می‌کنم شاید شما  اولین نفری باشید که اولین مورد را دارید

i don't think we have and raphael yes this is live  yes this is live it's happening now the fact that  

من نمی‌کنم فکر نکنید که ما داریم و رافائل بله این پخش زنده است بله این زنده است، اکنون این واقعیت رخ می دهد که

i've just picked your name out of the live chat  and have said that we're live hopefully we'll  

من به تازگی نام شما را از چت زنده انتخاب کردم  و گفتم که ما زنده هستیم، امیدوارم  شما را

convince you that we are live it is now there is  the time uk time 3 39 i thought you were pointing  

متقاعد کنیم که زنده هستیم اکنون t وجود دارد ime uk time 3 39 من فکر می کردم شما به

at my head 3 39 on a sunday afternoon uk time  we are as live as live can be yes palmyra my  

سر من اشاره می کنید 3 39 در یک بعد از ظهر یکشنبه به وقت انگلستان ما به اندازه زنده

my palmeira says my granddaughter grant my  granddaughter plays the oboe yes okay that's  

a good use of the word hobo yeah is that the  big long thing it looks like a giant didgeridoo  

هستیم کلمه دوره گرد آره این است که چیز بلند بزرگی که شبیه یک دیجریدو غول پیکر

with with a little pipe coming out of it or is  that something else is that something illegal  

است   که لوله کوچکی از آن بیرون می آید یا چیز دیگری است که چیزی غیرقانونی

there we go see nissa is is very close by  uh in in bihar a part of of india hopefully  

آنجا می بینیم که نیسا بسیار نزدیک است اوه در بخش بیهار از هند

i'll pronounce that right as well christine  is going so we'll say goodbye to christina

امیدوارم   درست بگویم کریستین  دارد می‌رود، بنابراین با کریستینا خداحافظی می‌کنیم

yeah see look how friendly everybody is we have  nouns play nouns to be at play is self-amusement  

بله، ببینید چقدر با همه دوستانه هستند، ما اسم‌ها را داریم اسم‌های بازی برای حضور در بازی خود سرگرمی است

you are at play maybe the children are at  play in the garden they are doing it they are  

شما در حال بازی هستید، شاید بچه‌ها در حال بازی در باغ هستند، آنها این کار را انجام می دهند، آنها

actively playing and we use this as a noun you  are at play we will get through these very quickly  

فعالانه بازی می کنند و ما از این به عنوان اسم استفاده می کنیم.

steve the conducting of a sporting match so again  we're using this as a noun the conducting of a  

اجرای یک

sporting match it is the second day of play so  maybe a qriket match and maybe it is the second  

ورزش g مسابقه روز دوم بازی است، بنابراین شاید مسابقه qriket باشد و شاید دومین

day of that match it is the second day of  play a pre-rehearsed theatrical performance is  

روز آن مسابقه باشد، روز دوم بازی است.

a play you put on a play and mr steve as we  mentioned earlier mr steve has been in many  

قبلاً ذکر شد آقای استیو در

performances many plays in the past you might go  to see a play you might see some of your friends  

نمایشنامه‌های بسیاری در گذشته حضور داشته است، شما ممکن است برای دیدن نمایشی بروید و ممکن است ببینید برخی از دوستانتان

put on a play they perform in a play and the  last one for our list a button or switch used to  

نمایشی را که در یک نمایشنامه اجرا می‌کنند اجرا می‌کنند و آخرین مورد برای فهرست ما یک دکمه یا سوئیچ استفاده می‌شود.

activate a device a play button for example quite  often when you want to watch a youtube video  

یک دستگاه را فعال کنید یک دکمه پخش برای مثال اغلب  وقتی می خواهید یک ویدیوی یوتیوب تماشا

you will press the play button you will press the  play button to make it play start or of course  

کنید   دکمه پخش را فشار دهید، دکمه پخش را فشار دهید تا پخش شروع شود یا البته

the play button can also be something that  youtube gives to you when you reach a milestone  

دکمه پخش نیز می تواند چیزی باشد که یوتیوب به شما می دهد. وقتی به نقطه عطفی

of your subscribers but i've never received one  i've never had a play button ever from youtube  

از مشترکین خود رسیدید اما من هرگز یکی از آنها را دریافت نکردم من هرگز دکمه پخش را از یوتیوب نداشتم

which i think is very very very sad indeed  anything steve yes well tomic came up with  

که فکر می کنم بسیار بسیار ناراحت کننده است در واقع هر چیزی استیو بله خوب تومیک

the word uh a player oh a person who this  refers to a person well you've got a player  

با کلمه uh a player oh a شخصی که این به آن اشاره دارد به یک شخص خوب شما یک بازیکن دارید

somebody that is like a football player that they  are a person that takes part in something yes  

کسی که مانند یک بازیکن فوتبال است که  آنها فردی هستند که در چیزی شرکت می کنند بله

if you take part in a match a football  match a tennis match whatever that sport  

اگر شما در یک مسابقه شرکت کنید یک مسابقه فوتبال یک مسابقه تنیس هر چه آن

is a cricket match you are a player a part  of a team one of the people who are playing  

ورزش  مسابقه کریکت باشد. بازیکنی که عضوی از یک تیم است یکی از افرادی که بازی می‌کند،

somebody who plays is a player yes but also um if  you use that to describe a particular individual  

کسی که بازی می‌کند، بازیکن است بله، اما اگر از آن برای توصیف یک فرد خاص استفاده کنید، اگر بگویید آه او

a player can be seen in a negative  way if you say oh he's a player  

بازیکن است، بازیکن می‌تواند به صورت منفی دیده شود.

it means somebody who in relationship terms  is somebody that doesn't stick to one person  

یعنی کسی که از نظر رابطه فردی است که به یک نفر

they have relationships with lots of different  people and they don't usually tell the other  

نمی‌چسبد   او با افراد مختلف  زیادی رابطه دارد و معمولاً به افراد دیگر نمی‌گوید

people that they're involved with other people and  they're probably using those people in some way  

که با افراد دیگر درگیر هستند و احتمالاً از آن افراد استفاده می‌کنند. به نوعی

for money or some advantage yes they're a player  there's somebody and you can have that in their  

برای پول یا مزیتی بله آنها بازیکن هستند  یک نفر وجود دارد و شما می توانید این موضوع را داشته باشید که در

con they're p they're con then or con women yeah  quite often quite often you might you might find

مخالف آنها، آنها کلاهبردار یا کلاهبردار هستند، بله اغلب اوقات ممکن است پیدا

go on carry on carry on where was i a young person  maybe a young man he's very attractive and he can  

کنید ادامه دهید ادامه کجا من یک جوان بودم شاید یک مرد جوان خیلی جذاب باشد و

get lots and lots of girlfriends and he might have  three or four girlfriends and he goes from one to  

می‌تواند دوست دخترهای زیادی پیدا کند و ممکن است سه یا چهار دوست دختر داشته باشد و از یکی

the other he and and used in a negative sense they  might describe that person as a player so he's not  

به دیگری می‌رود و به معنای منفی استفاده می‌کند که ممکن است آن شخص را توصیف کنند. به عنوان یک بازیکن، بنابراین او

a person who you can trust in a relationship yes  that's it and they're probably after something  

فردی نیست که بتوانید در یک رابطه به او اعتماد کنید، بله ، همین است و آنها احتمالاً دنبال چیزی

aft from all those people money it can be a man  or a woman you know it can work both ways i think  

هستند   از پول آن همه مردم، ممکن است یک مرد یا یک زن باشد که می‌دانید می‌تواند به هر دو صورت کار کند. من فکر می‌کنم

usually it's thought of as a man but it can  work both ways and that of course is exactly  

معمولاً اینطور است. فکر می کنم به عنوان یک مرد، اما می تواند به هر دو صورت کار کند و البته این دقیقاً

what tomek meant when he used the word yes we  do have some play phrases i didn't yes exactly  

همان معنایی است که تومک وقتی از کلمه بله استفاده کرد، عبارات بازی داریم، بله دقیقاً

play date yes here we go steve right okay we  haven't quite finished yet here we go so we have  

بله، تاریخ بازی بله، ما می‌رویم استیو درست است، خوب، نداریم. هنوز کاملاً تمام شده است، بنابراین ما

some phrases connected to play we've had one or  two already for example you might play with fire

برخی از عبارات مرتبط با بازی داریم که قبلاً یکی یا دو مورد را داشته ایم، به عنوان مثال ممکن است با آتش بازی کنید

a person who is doing something that might be  risky or dangerous something that might cause  

شخصی که در حال انجام کاری است که ممکن است خطرناک یا خطرناک باشد که ممکن است باعث

that person to be harmed or even killed a person  who might come to harm whilst doing something  

آن شخص شود صدمه ببیند یا حتی بکشد با فردی که ممکن است در حین انجام کاری آسیب ببیند،

we say that that person is playing with  fire they are doing something that might  

ما می گوییم که آن شخص در حال بازی با آتش است، او کاری انجام می دهد که ممکن

get them into trouble or might cause  them actual harm perhaps maybe at work  

است او را به دردسر بیاندازد یا ممکن است آسیب واقعی به او وارد کند، شاید در محل کار،

maybe if you are at work and your your boss has  a beautiful wife and you start to flirt and chat  

شاید اگر شما سر کار و رئیستان باشید. همسری زیبا دارد و شما شروع به معاشقه و گپ زدن

to your boss's wife and then one of you one of  the other work colleagues might say be careful  

با همسر رئیس خود می کنید و سپس یکی از شما یکی از همکاران دیگر ممکن است بگوید مراقب باشید

you are playing with fire you are going to  get into trouble if you are caught you're  

دارید با آتش بازی می کنید، اگر گرفتار شدید، دچار مشکل خواهید

in a dangerous situation that could get you  fired from your job but yes or that you can  

شد. موقعیت خطرناکی که می‌تواند باعث اخراج شما از شغلتان شود، اما بله، یا می‌توانید

use that in in many other in many other ways  you can you can be um joking with somebody  

از آن به روش‌های بسیار دیگری استفاده کنید.

about their appearance for example uh and you  might be making a joke about their appearance  

ظاهر آن‌ها

but somebody else knows that that person is very  sensitive about that appearance and takes you to  

اما شخص دیگری می‌داند که آن شخص نسبت به آن ظاهر بسیار حساس است و شما را به

one side and says oh you know you're playing with  fire if you keep on joking about that appearance  

یک طرف می‌برد و می‌گوید آه، می‌دانید که دارید با آتش بازی می‌کنید، اگر به شوخی با آن ظاهر ادامه دهید.

they might get very angry with you yes yes similar  to skating on thin ice yes very similar you are  

خیلی با شما عصبانی می شوم بله بله شبیه به اسکیت روی یخ نازک بله بسیار شبیه شما هستید

doing something that might get you into trouble if  you keep doing it here's another one steve this is  

کاری را انجام می دهید که ممکن است شما را به

something for all those young lovers because  of course we have valentine's day coming up  

دردسر بیندازد.

in three weeks just before steve's birthday  we have valentine's day and maybe if you are  

درست سه هفته دیگر درست قبل از تولد استیو، روز ولنتاین داریم و

perhaps you are pursuing a girl or a boy  and you want them to become your partner  

شاید اگر دنبال دختر یا پسری می‌گردید و می‌خواهید آنها شریک زندگی شما شوند،

but maybe that person appears uninterested  they are playing hard to get right so to play  

اما شاید آن شخص بی‌علاقه به نظر می‌رسد. بازی

hard to get play hard to get means you are  pretending to be uninterested in something  

سخت برای گرفتن بازی سخت به دست آوردن به این معنی است که شما تظاهر می کنید به چیزی بی علاقه هستید   به

normally another person if they are trying  to date you or take you out on a romantic  

طور معمول شخص دیگری سعی می کند با شما قرار بگذارد یا شما را برای قراری عاشقانه در جایی بیرون بیاورد

date somewhere but you will i i don't think  so no no i'm not interested i don't know  

اما فکر نمی کنم شما این کار را انجام دهید بنابراین نه نه من علاقه‌ای ندارم، نمی‌دانم

because you you you want that person to actually  date you but you are just playing hard to get  

زیرا می‌خواهید آن شخص واقعاً با شما قرار ملاقات بگذارد، اما برای به دست آوردن آن سخت بازی

because you want to find out what their real  intentions are yes if people play hard to get  

می‌کنید   زیرا می‌خواهید بفهمید که قصد واقعی آن‌ها چیست ، بله اگر مردم بازی کنند قرار گرفتن

in a relationship situation it's probably because  they don't just want a casual relationship yes  

در یک موقعیت رابطه سخت است، احتمالاً به این دلیل است که  آنها فقط یک رابطه معمولی نمی‌خواهند بله

they want to find out whether  you really have feelings for them  

آنها می‌خواهند بفهمند که آیا شما واقعاً نسبت به آنها احساس

or whether you just want to get them into bed  for example or sometimes they just like the chase  

دارید   یا فقط می‌خواهید آنها را به رختخواب ببرید یا گاهی اوقات آنها فقط دوست دارند تعقیب کنید

yes they just like to be pursued playing  hard to get so they will reject your advances  

بله، آنها فقط دوست دارند دنبال شوند و به سختی به دست بیایند، بنابراین پیشرفت‌های شما را

they may ignore your text messages or  your invites to go out for an evening  

رد می‌کنند   ممکن است پیام‌های متنی شما یا دعوت‌های شما را برای بیرون رفتن برای یک عصر

to the cinema or to a restaurant but really they  are interesting really they are interested but  

به سینما یا رستوران نادیده بگیرند، اما واقعاً جالب هستند که واقعاً به آنها علاقه دارند.

they're just pretending because they want to see  i want to see what that person is really like  

آنها فقط تظاهر می کنند زیرا می خواهند ببینند من می خواهم ببینم آن شخص واقعاً چگونه است

are they really serious about a relationship  with me and to test them because obviously if  

آیا آنها واقعاً در مورد رابطه با من جدی هستند و آنها را آزمایش کنم زیرا بدیهی است که اگر

they gave up at the first rejection yes if uh  you were asking somebody out he said would you  

در اولین رد کردن تسلیم شوند بله اگر شما از کسی می پرسیدید بیرون او گفت آیا

want to go out for me and i'd like to take you out  from here if they say no on the first one and then  

می‌خواهی برای من بیرون بروی و من می‌خواهم تو را از اینجا بیرون ببرم اگر اول نه گفت و بعد

you don't you know that they're trying to  test you so if you never ask them again  

تو نمی‌دانی که می‌خواهند شما را آزمایش کنند، پس اگر دیگر هرگز از آنها نپرس   آنها

they'll know that they weren't really serious  about having a relationship with you maybe they  

متوجه خواهند شد که واقعاً برای داشتن رابطه با شما جدی نبودند، شاید

were just after one thing claudia maybe they  were after claudia claudia hello yes you can  

آنها  فقط به دنبال یک چیز بودند کلودیا شاید آنها  دنبال کلودیا کلودیا بودند سلام بله شما می توانید

you can tell someone not to play hard to get you  you want that person to be a little bit more open  

می توانید به کسی بگویید که سخت بازی نکند تا به دست بیاورید. شما  می‌خواهید آن شخص کمی بازتر باشد

and maybe to be a little bit more willing so  yes that's a good one as well here's one steve

و شاید کمی تمایل بیشتری داشته باشد، بنابراین بله، این هم خوب است، اینجا یکی از استیو

play the fool yes that's oh yeah go on  yes play the fool a person who pretends  

بازی احمق بله این است اوه بله ادامه بله احمق را بازی کنید فردی که تظاهر

to be stupid or a person who pretends not to know  something you are playing the fool i don't know  

می‌کند  احمق باش یا کسی که تظاهر می‌کند چیزی را نمی‌داند، تو داری

no i don't know what happened and they said oh  come on don't play the fool don't pretend to be  

احمق بازی می‌کنی.

stupid or don't pretend not to know you you really  do know and of course you can just play the fool  

وانمود نکنید که شما را نمی شناسید، شما واقعاً می دانید و البته می توانید با احمق بودن، با احمق بودن، احمق را بازی کنید،

by being silly by being a silly person yes you  can say that you play the fool you are acting in  

بله، می توانید بگویید که احمقی را که دارید به

a childish way so there are two ways of using  this particular phrase that's right there are  

شکلی کودکانه بازی می کنید، بنابراین دو راه وجود دارد با استفاده از این عبارت خاص که درست است، تفاوت‌های ظریفی وجود دارد

subtle differences with these phrases like louis  uh louise 17th has said uh um about the word  

عباراتی با این عبارات مانند لوئیس اوه لوئیس هفدهم در مورد کلمه

uh when we use the word player there is a subtle  difference a womanizer a womanizer is like a man  

اوه گفته است وقتی از کلمه بازیکن استفاده می کنیم یک تفاوت ظریف وجود دارد یک زن زن زنی زن مانند مردی است

who uses a woman sexually but a player is slightly  different it is slightly different it would be  

که از یک زن استفاده جنسی می کند اما بازیکن کمی متفاوت است کمی متفاوت است. متفاوت است

somebody who wasn't just after sex maybe they were  after something else yes it's they've got another  

کسی که فقط بعد از رابطه جنسی نبود شاید دنبال چیز دیگری بود بله این است که

motive um a hidden agenda a player it's usually  somebody who is after something from lots of  

انگیزه دیگری دارد یک برنامه پنهان یک بازیکن معمولاً کسی است که به دنبال چیزی از افراد زیادی است

people and they're yes it could be just sex but  usually it's something else yes quite a lot yes

و آنها بله می توانند فقط رابطه جنسی داشته باشید اما معمولاً این چیز دیگری است بله خیلی زیاد بله

or just revenge even you know people people can  do some very strange things yes sometimes here's  

یا فقط انتقام گرفتن حتی شما می دانید که مردم می توانند کارهای بسیار عجیبی انجام دهند بله گاهی اوقات این

another one steve oh now this might be this is  one that sometimes happens when a husband or  

یکی دیگر است استیو اوه حالا ممکن است این اتفاقی باشد که گاهی اوقات وقتی یک زن یا شوهر اتفاق می افتد.

a wife she might run off with another man or  maybe she finds a boyfriend or a girlfriend  

او ممکن است با مرد دیگری فرار کند یا شاید دوست پسر یا دوست دختری پیدا کند

in a relationship whilst married they  might play around oh so they are not  

در حالی که متاهل است در یک رابطه با هم بازی کنند تا

staying with their husband or wife they are  looking for a secret love they are looking  

با همسر یا همسرشان نمانند. برای یک عشق پنهانی به دنبال

for other people whilst in a relationship  they play around they like to play around yes  

افراد دیگر می گردند در حالی که در یک رابطه دوست دارند دور اطراف بازی کنند بله؟

shall we find one that isn't anything to do with  infidelity here's another one you might play dead  

play dead a person might play dead if they  pretend they lie very still they they don't  

مرده اگر تظاهر کنند که خیلی آرام دروغ می‌گویند

move they are pretending to be dead and there  are situations maybe if there is a mass shooting

، تکان نمی‌خورند، وانمود می‌کنند که مرده‌اند و موقعیت‌هایی پیش می‌آید، شاید اگر تیراندازی دسته‌جمعی رخ می‌دهد به

people are being shot you might play dead  

مردم تیراندازی می‌شوند، ممکن است مرده بازی کنید

so that yeah so that you survive so that you  survive ironically you play dead to survive  

تا بله تا زنده بمانید تا زنده بمانید. از قضا شما مرده بازی می کنید تا زنده

tomic is accusing uh alessandra of playing hard to  get okay in a joke in a jokey way and alessandra  

بمانید   تومیک او الساندرا را متهم می کند که سخت بازی می کند تا خوب شود در یک شوخی به شیوه ای شوخی و

has replied by saying no i really do have a  husband uh so there we go flirting going on on the  

الساندرا   پاسخ داده است که نه، من واقعاً شوهر دارم، اوه، پس ما در جریان پخش زنده به خوبی معاشقه می کنیم.

live stream well we have valentine's day coming  so i'm sure a lot of people will be thinking about  

ما روز ولنتاین داریم بنابراین مطمئن هستم که بسیاری از مردم به

this thinking about looking for love finding  oh new love louis the 17th here's a good one  

این فکر می‌کنند   این فکر در مورد جستجوی عشق پیدا کردن اوه عشق جدید لوئیس هفدهم اینجا یک

play the have you got that one coming up mr duncan  play the field play the field i don't think i've  

بازی خوب   بازی می‌کنی آقای دانکا n در زمین بازی کنید، در زمین بازی کنید، فکر نمی‌کنم

got that one but that's a good one yes to play  the field is to explore all the possibilities  

آن یکی را  داشته باشم، اما این یک بازی خوب است، بله برای بازی کردن، زمین این است که همه احتمالات

or all the opportunities you are finding out all  of the things so you are not just trying one thing  

یا همه فرصت‌ها را کشف کنید که همه چیزها را پیدا می‌کنید، بنابراین نمی‌توانید فقط یک چیز را امتحان کنید

as it were you are playing the field you are  trying lots of things usually used to describe  

مثل اینکه در زمین بازی می‌کنید چیزهای زیادی را امتحان می‌کنید که معمولاً برای توصیف  استفاده می‌شود

having lots of relationships yes it's  strange how all of these words seem to  

داشتن روابط زیاد بله، عجیب است که چگونه همه این کلمات به نظر می‌آیند   وقتی به یک مرد یا یک مرد می‌گویید

direct towards the same subject yes  normally when you say a man or a woman  

بله، به سمت یک موضوع هدایت می‌شوند. زن

is playing the field usually  used to describe a man's behavior

در زمین بازی است که معمولاً  برای توصیف رفتار یک مرد

a bachelor man a man that's unmarried he's  going to play the field he's going to try  

a few relationships and then find out which one  is suitable for him and women can do the same  

استفاده می شود.

thing play the field it's funny isn't it though  how all of these words and phrases all seem to  

خنده دار است، نه این که چگونه به نظر می رسد که همه این کلمات و عبارات همه

go down the same road towards the same subject the  field the word field in that respect is referring  

از یک مسیر به سمت یک موضوع

to all the different men or women that are out  there the varieties the varieties that's it  

می روند. در بیرون  انواع و اقسام انواع آن

different varieties the feel like a football  field how many footballers are on a football  

انواع مختلف احساس می شود یک زمین فوتبال چند بازیکن فوتبال در یک

field they're all slightly different  uh and you know play the field play the

زمین فوتبال هستند همه آنها کمی متفاوت هستند اوه و شما می دانید که در زمین بازی بازی کنید

thank you very much for that here's another one  dating around that's correct to play up play up  

از شما بسیار سپاسگزارم برای این که در اینجا یکی دیگر با هم قرار ملاقات دارد. بازی کردن درست است

now this is an interesting one again it can be  used in more than one way maybe something that  

حالا این یک جالب است دوباره می‌توان از آن به چند روش استفاده کرد، شاید چیزی

is annoying you maybe the children are making  a noise outside and they are annoying you they  

که   شما را آزار می‌دهد، شاید بچه‌ها در بیرون سروصدا می‌کنند و آنها شما را آزار می‌دهند

are playing up they are being annoying they  are disturbing your peace they are playing up  

دارند بازی می‌کنند، آزاردهنده هستند آنها آرامش شما را به هم می‌زنند، دارند بازی می‌کنند

i wish those children would stop playing up so to  play up means to be annoying to to be antagonized  

کاش آن بچه‌ها بازی را متوقف می‌کردند، بنابراین بازی کردن یعنی آزاردهنده بودن برای مخالفت کردن

by something something is playing you up it's  playing up also something that is not working  

با چیزی که چیزی شما را بازی می‌دهد.

properly so maybe a device maybe something that  isn't working properly your computer can play  

شاید چیزی که درست کار نمی کند رایانه شما بتواند پخش

up yes it means it is not functioning properly  your computer is playing up it is not working  

کند بله به این معنی است که به درستی کار نمی کند رایانه شما در حال پخش است و کار نمی

properly quite often mr steve's computer will  play up it means it is not functioning properly  

کند   معمولاً رایانه آقای استیو پخش می‌شود، به این معنی است که درست کار نمی‌کند

play out we are talking about something  how a story how a story will move the plot  

پخش می‌شود، ما در مورد چیزی صحبت می‌کنیم  که چگونه یک داستان چگونه طرح داستان را به حرکت در می‌آورد.

of the story how it will play out what will  eventually happen in a situation it will play out  

بازی

you are watching something happen you are watching  the events unfold you could say yeah that's it you  

کنید   دارید اتفاقی را تماشا می‌کنید ، رویدادها را تماشا می‌کنید، می‌توانید بگویید بله همین شما هستید،

exactly mr duncan so you could have two people who  start a relationship and you might uh be observing  

دقیقاً آقای دانکن، بنابراین می‌توانید دو نفر را داشته باشید که رابطه‌ای را شروع می‌کنند و ممکن است آن را مشاهده

that and talking to your friends about maybe  your two friends that you know have got together  

کنید و با دوستانتان در مورد شاید دو دوستتان صحبت کنید. که می‌دانید دور هم جمع

and you might say let's see how that plays out  so you're referring to let's see over a period  

شده‌اید   و ممکن است بگویید بیایید ببینیم چگونه انجام می‌شود بنابراین منظور شما این است که در یک دوره زمانی ببینیم

of time what may happen uh you could but it  doesn't have to be relationships it could be  

که چه اتفاقی ممکن است بیفتد، شما می‌توانید اما لازم نیست این روابط باشد، ممکن است

all sorts of things it could be something at work  anything might introduce a new system at work  

همه جور باشد. چیزهایی که ممکن است چیزی در محل کار باشد  هر چیزی ممکن است سیستم جدیدی را در محل کار معرفی کند

uh and you might say well we'll try it let's just  see how it plays out and then it you can make a  

اوه و ممکن است بگویید خوب امتحانش می‌کنیم، فقط ببینیم که چگونه انجام می‌شود و سپس می‌توانید

decision down the road let's say that in time  whether to stop that or do something different  

تصمیم بگیرید. می گویند به مرور زمان توقف آن یا انجام کاری متفاوت

let's see what happens play out can also mean to  end something so if you are putting on a concert  

بیایید ببینیم چه اتفاقی می افتد پخش می شود می تواند به معنای پایان دادن به چیزی باشد، بنابراین اگر در حال برگزاری کنسرت هستید

maybe your final song is called a play out or  you play out with something so something that  

شاید آهنگ آخر شما پخش نامیده شود یا با چیزی پخش می کنید. چیزی

you use to show the end of something the play out  music the play out song the play out can also mean  

که   از آن برای نشان دادن پایان چیزی استفاده می‌کنید آهنگ پخش آهنگ پخش می‌تواند به

the ending something you do to to show that the  ending is here your last song is the play out  

معنای پایان کاری باشد که انجام می‌دهید تا نشان دهید که پایان اینجاست آخرین آهنگ

yes you play out with it at the end of mr duncan's  live stream he will play out you will end with a  

شما پخش است   بله با آن پخش می‌کنید در پایان پخش زنده آقای دانکن، او پخش می‌کند، شما با یک قطعه موسیقی پایان می‌دهید،

piece of music yes quite often familiar piece of  music so we have we have about three more i think  

بله اغلب یک قطعه موسیقی آشنا، بنابراین ما تقریباً سه قطعه دیگر داریم که فکر می‌کنم

play cat and mouse so maybe you are pursuing a  person or maybe you are in some sort of chase  

موش و گربه بازی کن، بنابراین شاید شما در حال تعقیب شخصی یا شاید هستید شما در نوعی تعقیب و گریز هستید

to play cat and mouse means one person is being  pursued or chased and another person is doing  

برای بازی موش و گربه به این معنی است که یک نفر تحت تعقیب یا تعقیب است و شخص دیگری در حال تعقیب و گریز است

the chasing so to play cat and mouse means  you are following someone maybe that person  

، بنابراین بازی موش و گربه به این معنی است که  شما کسی را دنبال می کنید شاید آن

the person you are following  might keep hiding somewhere  

شخص   شخصی که دنبال می کنید  ممکن است پنهان بماند. ng یک جایی

and then they will move to another place and you  have to keep following them you are playing cat  

و سپس آنها به جای دیگری نقل مکان می کنند و شما باید آنها را دنبال کنید. شما در حال

and mouse i like that one that's a good one to be  like tom and jerry yes the cartoons very violent  

you play cat and mouse something steve uh yes  uh play truant ah thank you uh zaff firagat  

بازی موش و گربه هستید. بله اوه بازی فراری آه متشکرم اوه زف فیراگات

yes sorry if i've pronounced your name incorrectly  although i'm doing very well today play truant or  

بله متأسفم اگر نام شما را اشتباه تلفظ کرده‌ام اگرچه امروز خیلی خوب عمل

play hooky as they say in the united  states you play hooky it means you are  

می‌کنم.

staying away from something that you should  be attending usually it refers to school yes

چیزی که باید در آن شرکت کنید معمولاً به مدرسه مربوط می شود بله

you are playing hooky truant you are  you are should be there but you're not  

شما در حال بازی کردن هستید شما باید آنجا باشید اما

usually referring to not going to school good  one um maybe your parents don't know about it  

معمولاً به مدرسه نرفتن اشاره نمی کنید اون شاید والدین شما از این موضوع اطلاعی نداشته

we also have uh from zika what about fair  play yes fair play to treat people or to be  

باشند   از zika چه در مورد بازی جوانمردانه بله بازی جوانمردانه برای رفتار با مردم یا

reasonable and treat another person or to be in  a situation where you're treating people equally  

منطقی بودن و رفتار با افراد دیگر یا قرار گرفتن در موقعیتی که با مردم به طور مساوی رفتار می‌کنید.

fair play so when we talk about fair play it means  the rules must be observed equally for everybody  

بنابراین وقتی در مورد بازی جوانمردانه صحبت می‌کنیم به این معنی است که قوانین باید برای همه به طور یکسان رعایت شود

so everyone is treated equally you  have fair play everything is equal  

بنابراین با همه یکسان رفتار می شود شما  بازی جوانمردانه دارید همه چیز برابر است

and it's india's national day 26th yeah i knew  that congratulations for that the 26th and uh  

و این روز ملی هند است 26 بله، می دانستم که برای آن 26 سالگی به شما تبریک می گویم و اوه

yeah we've got a lot of people and amit as well  and many people watching today yes are going to be  

بله، ما افراد زیادی داریم و همچنین دوست داریم و بسیاری از افرادی که امروز تماشا می‌کنند بله،

celebrating their independence this week nitram  while the cat is away the mice will play yes  

این هفته استقلال خود را جشن می‌گیرند، در حالی که گربه دور است، موش‌ها بازی می‌کنند بله،

again this can refer to a relationship  got it steve so maybe the wife is at home  

دوباره این می‌تواند به رابطه اشاره داشته

and the husband has gone away so she thinks um  i'm going to go to my neighbor he's very handsome  

باشد. او فکر می‌کند اوم، من می‌روم پیش همسایه‌ام، او خیلی خوش‌تیپ است

i'm going to chat to the neighbor and see see  what's happening there or yes or if you're at work  

، می‌روم با همسایه چت می‌کنم و ببینم آنجا چه خبر است یا بله، یا اگر سر کار هستید

and the boss is on holiday now you might say  everybody in the office might say you know  

و رئیس اکنون در تعطیلات است، ممکن است بگویید همه در دفتر ممکن است بگوید شما

they might start doing things that they wouldn't  do if the boss was there taking a longer lunch  

می‌دانید   ممکن است شروع به انجام کارهایی کنند که اگر رئیس آنجا بود و ناهار طولانی‌تری

uh you know texting on their phone or something  and then somebody might remark well you know  

می‌نوشت انجام نمی‌دادند   اوه می‌دانید با تلفن او پیامک می‌فرستید یا چیزی دیگر و سپس ممکن است کسی به شما بگوید که خوب می‌دانید

while the cat's away the mice will play the cat  referring to the boss the mice being all the  

در حالی که گربه است. موش‌ها گربه را بازی می‌کنند با اشاره به رئیس، موش‌ها همه

other employees yes but yeah in a relationship  while the cat's away the mouse will play that's  

کارمندان دیگر هستند، بله، اما بله در یک رابطه در حالی که گربه دور است، موش بازی می‌کند

a good one yes that's a good one i like that  one here we go steve we've got a couple of more  

که خوب است بله، خوب است، من آن را دوست دارم  استیو ما چند

from bihar as well that's two people from bihar  we've had on today yes i think we do have a lot  

نفر دیگر از بیهار داریم، این دو نفر از بیهار هستند، ما امروز داشتیم، بله، فکر می‌کنم ما افراد زیادی داریم

of people watching in that part of the world to be  honest meet up and send us the photos like we had  

که در آن بخش از جهان تماشا می‌کنند تا صادقانه بگوییم که با هم ملاقات کنید و عکس‌ها را برای ما ارسال کنید. مثل

from our four lovely girls yes in argentina yes  send anything yes send a photo send even if you  

ما   از چهار دختر دوست داشتنی مان بله در آرژانتین بله هر چیزی را ارسال کنید بله عکس ارسال کنید حتی اگر

just want to write to me and say hello mr duncan  send a photograph send a picture of your dog  

می خواهید برای من بنویسید و سلام کنید آقای دانکن عکسی بفرستید عکسی از سگ

or your favorite animal or maybe send a picture  of maybe a place you've been on holiday anything  

یا حیوان مورد علاقه خود بفرستید تصویر  شاید جایی که در تعطیلات بوده‌اید هر چیزی   هر

anything interesting i can show it here on  the live chat no problem angela van der zanden  

چیز جالبی که می‌توانم آن را در اینجا در  چت زنده نشان دهم، مشکلی نیست angela van der

is from holland well uh how far are you from  tomic i wonder uh and i think i pronounced that  

zanden   از هلند است خب آه چقدر با تومیک فاصله دارید.

correctly as well or is it angular it could  be angela or angular yes because there is  

همچنین یا زاویه ای است i t می‌تواند angela یا زاویه‌ای باشد بله، زیرا وجود دارد

i think it's the pronunciation isn't it  is it isn't that isn't that german though  

فکر می‌کنم تلفظ آن است، اینطور نیست.

yes it is but it you know it could be yes yes  it could be angela or angela yes please tell us  

لطفاً به ما بگویید

angela yes she's going isn't she soon angela  merkel she's gone how's she gone she's gone  

آنجلا بله او می‌رود، نه به زودی آنجلا مرکل او رفته است چگونه رفته است او رفته است

she waved goodbye a few weeks ago she looked quite  pleased about it as well she looked really pleased  

او چند هفته پیش برای خداحافظی دست تکان داد.

just thank god for that i somebody else can can  deal with all this crap oh sorry i mean rubbish  

با این همه مزخرفات کنار بیای، متأسفم، منظورم بیهوده

play down something if you play down something it  means you are making something seem less serious  

است   اگر چیزی را کم‌اهمیت می‌کنی، چیزی را کم‌اهمیت جلوه می‌دهی به این معنی است که چیزی را جدی‌تر جلوه می‌دهی

than it really is you play down something so you  are you are making out you are you are pretending  

از این که واقعاً چیزی را بی‌اهمیت می‌کنی، بنابراین تصمیم می‌کنی که وانمود می‌کنی

that something is not as bad as it actually  is you you play it down play it down or what  

که چیزی است. در واقع آنقدر بد نیست که شما آن را کم‌اهمیت می‌کنید، آن را کم‌اهمیت می‌کنید یا آنچه را

you can play down something say you're very  good at something very talented at something  

که می‌توانید کم‌اهمیت کنید، بگویید که در چیزی بسیار استعداد دارید،

uh but when people ask you you go oh yes i'm  quite you know i'm quite good i'm okay i'm okay  

اما وقتی مردم از شما می‌پرسند بروید اوه بله، کاملاً می‌دانید من خیلی خوبم خوب من خوبم

and then somebody else might say oh no he they're  brilliant at it they're absolutely brilliant  

و بعد یکی دیگر ممکن است بگوید اوه نه، او در این کار فوق‌العاده هستند، آنها کاملاً عالی

they're playing it down that is false modesty  false modesty or just being modest yes you know  

هستند   آن را کم اهمیت می‌کنند که تواضع کاذب است یا فروتنی کاذب است، بله

you play down your achievements you don't you know  say you've done lots of great things in your life  

می‌دانی   دستاوردهایت را کم‌اهمیت می‌دانی. نمی‌دانی بگویی که کارهای بزرگ زیادی در زندگی خود انجام داده‌ای

and but you don't want to show off about it  you play it down you just you know because  

و اما نمی‌خواهی در مورد آن خودنمایی کنی  آن را کم اهمیت می‌دانی، فقط می‌دانی

you don't want to appear to be showing off to  people and we have one more steve one more one  

که نمی‌خواهی ظاهراً خودنمایی کنی مردم و ما یک استیو بیشتر داریم و یکی

more and then we're going because it's already  three minutes past four o'clock play for time  

دیگر   بیشتر و سپس می‌رویم چون ساعت از ساعت چهار و سه دقیقه گذشته است.

i think this is quite a good  one if you if you play for time  

it means you are trying to delay something or  trying to extend something longer you need to play  

برای به تأخیر انداختن کاری یا تلاش برای تمدید چیزی بیشتر، باید بازی کنید

for time you need to get something to last longer  or to continue longer you are playing for ta or of  

برای مدتی که باید چیزی را بدست آورید تا طولانی‌تر باشد  یا برای ادامه دادن بیشتر در حال بازی برای تا یا

course you are trying to hold something up you  are stopping something from happening yes which  

البته   سعی دارید چیزی را بالا نگه دارید  مانع از وقوع چیزی می‌شوید.

uh yes if there is a yes you could be doing that  deliberately to to gain an advantage to yourself  

اوه بله اگر بله وجود دارد شما می توانید باشید انجام این کار عمداً برای به دست آوردن مزیت برای خود

uh in some way i'm trying to  think of an example for that  

آهان، به نوعی سعی می‌کنم به نمونه‌ای فکر کنم

playing for time yes so maybe you've got to do  something by a certain time you've got a deadline  

برای زمان بازی کردن، بله، بنابراین شاید شما باید کاری را تا زمان مشخصی انجام دهید که مهلتی

but you're you know you're not going to to make it  in time so you you maybe do things uh to try and  

دارید   اما شما آیا می‌دانی که نمی‌خواهی به موقع به آن بپردازی، بنابراین ممکن است کارهایی انجام دهی تا تلاش کنی و

prevent that time that's coming from from actually  and i'm not explaining that very well mr duncan no  

جلوی آن زمانی را بگیری که واقعاً می‌آید.

uh you but yes you're you're trying to extend the  amount of time you've got to do something beyond  

آیا می‌خواهید مدت زمانی را که برای انجام کاری در اختیار دارید فراتر از

where it should should have stopped so for example  you might have a deadline at work to get a project  

جایی که باید متوقف می‌شد تمدید کنید، به عنوان مثال، ممکن است در محل کارتان مهلتی داشته باشید تا پروژه‌ای را

finished by a certain time or a certain date but  you you you're not going to get it finished in  

در زمان یا تاریخ خاصی به پایان برسانید. شما نمی‌خواهید آن را به موقع تمام

time so you go to your boss and you say oh can  i have another two days to get that project done  

کنید، بنابراین به رئیس خود می‌روید و می‌گویید اوه، می‌توانم ، دو روز دیگر فرصت دارم تا آن پروژه را انجام دهم

they might say yes at first but then you might  go back and say well i need another day yes and  

ممکن است ابتدا بگویند بله، اما بعد ممکن است  برگردید و بگویید خوب به یک روز دیگر نیاز دارم بله و

then the boss says oh look stop playing for time  i i need that done you're trying to trying to  

سپس رئیس می‌گوید اوه ببین برای مدتی بازی را متوقف کن . من به آن نیاز دارم یکی که سعی

extend the amount of time you've got to do  something yes so you're trying to make a deadline  

می‌کنید مدت زمانی را که باید انجام دهید افزایش دهید، بله، بنابراین سعی می‌کنید

last a little bit longer maybe you  are you are about to be executed  

یک ضرب‌الاجل کمی بیشتر طول بکشد، شاید قرار است

by a firing squad yes and you you know that  someone in a moment is going to come and save you  

توسط یک جوخه تیراندازی اعدام شوید، بله و شما می دانید که یک نفر در یک لحظه قرار است بیاید و شما را

from the firing squad so you will try to extend  that period of time before they shoot you you  

از جوخه تیر نجات دهد، بنابراین سعی می کنید قبل از اینکه به شما شلیک کنند، آن

play for time you are trying to make they that the  time continue a little longer because that person  

مدت زمان را تمدید کنید. چون آن

is going to come and save you from the firing  squad you try to delay the thing you play for time  

شخص   قرار است بیاید و شما را از تیراندازی نجات دهد، شما سعی می‌کنید کاری را که بازی می‌کنید به تأخیر بیندازید

talking of which we we are almost out of time mr  steve can you believe it it's gone first time yeah  

صحبت کردن در مورد آن زمان تقریباً تمام شده است، آقای استیو، آیا می‌توانید باور کنید که اولین بار رفته است، بله

everyone says it always goes too fast it always  goes too fast why why does it always go so fast  

همه می‌گویند همیشه می‌گذرد خیلی سریع همیشه خیلی سریع پیش می‌رود چرا همیشه اینقدر سریع می‌رود

there's all sorts of things going  on in the live chat i think yes  

همه چیز در چت زنده اتفاق می‌افتد، فکر می‌کنم بله

we've got people trying to connect in  different countries in the same country  

ما افرادی داریم که سعی می‌کنند در  کشورهای مختلف در یک کشور  ارتباط برقرار کنند که در یک کشور

that are online in the same country that  is in india now we've got it in uh in um  

آنلاین هستند. کشوری که در آن است

i want to say holland but i don't want to use  that phrase uh netherlands uh so yes we've got  

می‌خواهم بگویم هلند اما نمی‌خواهم از این عبارت استفاده کنم، اوهلند، پس بله،

all sorts of things going on there well that  is what the internet is all about the internet  

همه چیز در آنجا اتفاق می‌افتد، این همان چیزی است که اینترنت وجود دارد. در مورد

is all about connecting well i think i think  angela should meet up with tomic and then tell  

اینترنت   همه چیز مربوط به برقراری ارتباط خوب است، من فکر می‌کنم آنجلا باید با تومیک ملاقات کند و سپس به

us what he's like we want to know because he's a  bit of a mystery bit of a bit of mystery figure  

ما بگوید که او چه شکلی است که می‌خواهیم بدانیم زیرا او کمی مرموز است

thank you v tess that's very good v tess vitas  has been very clever there he's using our names  

متشکرم و تس خیلی خوب است وی تس ویتا خیلی باهوش بوده است که از نام‌های ما

as single names because i used to do that do you  remember the the early days i used to pronounce  

به‌عنوان نام‌های مجرد استفاده می‌کند، زیرا من این کار را انجام می‌دادم، آیا روزهای اولیه‌ای را که تلفظ

or spell my name as one word mr duncan was just  one word however these days i i normally do it  

می‌کردم یا اسمم را به‌صورت یک کلمه تلفظ می‌کردم به خاطر می‌آورید، آقای دانکن فقط یک کلمه بود، اما این روزها من معمولاً این کار را

differently but i don't know why i might go back  to that i used to like spelling my name is one  

متفاوت انجام دهید، اما نمی‌دانم چرا ممکن است برگردم به همان چیزی که دوست داشتم املای نام من یک

complete name mr duncan but vitas has spent  spelt the names as one word yes so mr steve  

نام کامل است، آقای دانکن، اما ویتاس نام‌ها را به صورت یک کلمه هجی کرده است، بله، بنابراین آقای استیو

and mr duncan that's us by the way live from  england every sunday from 2 p.m uk time you  

و آقای دانکن این ما هستیم. از انگلستان هر یکشنبه از ساعت 2 بعدازظهر به وقت شما

can see now it's getting dark outside the  darkness is starting to fall you can see  

c ببینید الان تاریک می‌شود بیرون تاریکی شروع به فرود می‌کند، می‌توانید

the daylight is fading and of course you are live  on wednesday yes twice because on wednesday it is  

ببینید   نور روز در حال محو شدن است و البته شما زنده هستید چهارشنبه بله دو بار چون در

the end of lockdown at the end of everything  the masks can be thrown away we can all hug  

چهارشنبه پایان قرنطینه است در پایان همه چیز نقاب‌ها را می‌توان دور انداخت. همه ما می‌توانیم شما را در

and kiss you can run up to anyone in the street  and give them a big hug and a kiss on the lips  

آغوش بگیریم و ببوسیم، می‌توانیم به سراغ هر کسی در خیابان برویم و او را در آغوش بگیریم و لب‌هایشان را ببوسیم

of course you might be arrested as well so that  that continues as normal but yes so as a way of  

، البته ممکن است شما نیز دستگیر شوید تا به‌طور عادی ادامه پیدا کند، اما بله، به‌عنوان روشی برای

celebrating or commemorating that day i'm going  to be on twice i'm doing a live stream 2 p.m uk  

جشن گرفتن یا جشن گرفتن برای بزرگداشت آن روز، دو بار در آن روز خواهم بود، یک پخش زنده در ساعت 2 بعدازظهر به

time on wednesday and then a special one at 10 p.m  and hopefully this guy this person will be joining  

وقت انگلستان در روز چهارشنبه و سپس یک برنامه ویژه در ساعت 10 شب انجام می‌دهم و امیدوارم این شخص این شخص نیز به

us as well i know it's very late for you steve it  will be late so we will see what happens so that's  

ما ملحق شود، می‌دانم که برای آن خیلی دیر شده است. شما استیو دیر می‌شود، بنابراین ما خواهیم دید چه اتفاقی می‌افتد، بنابراین

it twice on wednesday i hope you have a good time  that's it that's exciting twice on a wednesday yes  

این دوبار در روز چهارشنبه، امیدوارم به شما خوش بگذرد این همان چیزی است که دو بار در یک چهارشنبه هیجان‌انگیز است بله

it's been a long time since i've done it twice  in one day it's been a long time since i've done  

خیلی وقت است که این کار را دو بار در یک روز انجام نداده‌ام. خیلی وقت است که

anything twice in one day to be honest okay mr  duncan i think we're done aren't we we are done  

هیچ کاری انجام نداده ام در یک روز صادقانه بگویم، آقای دانکن، من فکر

that's it we are done we are finished we have  no more time left to play with oh very good  

می‌کنم کارمان تمام شد، آیا ما تمام کردیم، تمام شدیم، تمام شدیم، ما دیگر فرصتی برای بازی با او نداریم، خیلی خوب،

um so i'm going to say my goodbyes to our  wonderful viewers and also to our new viewers  

پس می‌روم با بینندگان فوق‌العاده‌مان و همچنین بینندگان جدیدمان

that have been watching today and have revealed  themselves and contributed to the live chat  

که امروز تماشا کرده‌اند و خودشان را نشان داده‌اند و در چت زنده مشارکت داشته‌اند خداحافظی کنم

and we continue to progress along our we we  mustn't play for time on this one mr duncan  

و ما به پیشرفت خود ادامه می‌دهیم، ما نباید برای مدتی در این مورد بازی کنیم آقای دانکن.

our eventual meet-ups yes i'm getting very  excited about this all i can say now is it's  

ملاقات بله من بسیار هیجان زده هستم در مورد این تنها چیزی که اکنون می توانم بگویم این است    قرار است

going to happen yes it is going to happen we  are going to have a meet-up i don't know when  

اتفاق بیفتد بله، قرار است اتفاق بیفتد، ما قرار است ملاقاتی داشته باشیم، نمی دانم چه زمانی

but it's going to happen at some point in the  future thank you mr steve for your music please  

اما قرار است در برخی موارد اتفاق بیفتد در آینده از شما متشکرم آقای استیو برای موسیقی‌تان لطفاً

subscribe yes yep i actually that's the trouble  that i keep getting distracted by the live chat  

مشترک شوید بله بله، در واقع مشکل همین است  که مدام حواسم به چت زنده پرت

see you in a minute mr duncan for a  cup of tea i will have an episode of um

می‌شود   یک دقیقه دیگر شما را می‌بینم آقای دانکن برای یک فنجان چای، من یک قسمت از سریال ام را خواهم داشت به

series called colombo see my brain's going  i'm getting tired now bye everyone and see you  

نام کلمبو ببین مغزم داره میره خسته شدم خداحافظ همه و ببین شما

maybe wednesday if not next sunday yes talking  of playing here i am playing in the local park

شاید چهارشنبه اگر نه یکشنبه بعد بله صحبت کردن از بازی در اینجا من در پارک محلی بازی می

i'm a big boy now i certainly am  

کنم من یک پسر بزرگ هستم اکنون مطمئناً هستم

it's almost time to go

تقریباً وقت رفتن

it's almost time to say goodbye and  wave farewell to you don't forget i  

است تقریباً زمان خداحافظی است و با دست برای خداحافظی دست تکان می دهم فراموش نکن

am back with you on wednesday from 2pm  uk time a special live stream and also  

چهارشنبه از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان یک پخش زنده ویژه و همچنین

next wednesday or should i say this wednesday  10 p.m uk time and hopefully i can persuade  

چهارشنبه آینده یا باید بگویم این چهارشنبه ساعت 10 شب به وقت انگلستان با شما بازمی گردم و امیدوارم بتوانم آقای استیو را نیز متقاعد کنم

mr steve to join us as well i really hope so  thank you very much for your company today i  

که به ما بپیوندد، واقعاً امیدوارم از شما بسیار سپاسگزارم شرکت امروز

hope you've enjoyed it we are going  to spend a little time on the beach  

امیدوارم از آن لذت برده باشید، ما قرار است مدتی را در ساحل بگذرانیم،

as i say goodbye to you thanks for your  company today i hope you've enjoyed it  

همانطور که امروز از شما خداحافظی می کنم، با تشکر از شرکت شما، امیدوارم از آن لذت برده باشید.

thank you very much for your company  over the past two hours it has been fun  

مثل همیشه سرگرم کننده بود

as usual and a special thank you to all those who  have joined today for the first time i hope to see  

و تشکر ویژه ای از همه کسانی که امروز برای اولین بار به آن پیوستند، امیدوارم

you again very soon thanks for your company don't  forget i am back with you wednesday 2 p.m uk time  

خیلی زود دوباره شما را ببینم با تشکر از همراهی شما، فراموش نکنید که چهارشنبه ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان با شما برگشتم   ساعت

10 pm uk time and of course next sunday  we will be back doing this all over again  

10 شب به وقت انگلستان و البته یکشنبه آینده ما با هم خواهیم بود ck دوباره این کار را انجام دهید

as well thank you very much take care stay  happy stay safe keep that smile upon your face  

همچنین بسیار متشکرم مواظب خود بمانید خوشحال بمانید در حالی که

as you walk amongst the human race and of  course you know what's coming next yes you do

در میان نسل بشر قدم می زنید لبخند را بر لبان خود نگه دارید   و البته می دانید که آینده چه خواهد شد بله فعلاً این کار را انجام می دهید

ta ta for now