31 Days of Learning English - DAY 24 - improve your English - DIRECTION - 24th October - THURSDAY

I'm out of Tic Tacs

من از تیک تاکس خارج

do-do-do-do-do oh there they are the sheep this morning in the field you can

see they are still there welcome here we go again oh my goodness I can't believe

that I'm still here doing this welcome today 24 of 31 days of learning

شده ام. من هنوز اینجا هستم و امروز این کار را انجام می دهم، 24 روز از 31 روز یادگیری

English in October 2019

زبان انگلیسی در اکتبر 2019

hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you ok I

سلام به همه، این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب هستی امیدوارم

hope so are you happy I really hope so here we

خوشحال باشی من واقعاً امیدوارم

are again live on YouTube yes I am with you every single day during the month of

اینجا دوباره در یوتیوب زنده هستیم بله من هر روز در ماه

October 2019 to celebrate my 13th anniversary

اکتبر 2019 با شما هستم تا سیزدهمین سالگردم را جشن بگیرم.

I'm doing it everyday 2 p.m. UK time Monday to Friday Saturday 12 p.m. just

هر روز ساعت 2 بعد از ظهر به وقت بریتانیا دوشنبه تا جمعه شنبه ساعت 12 بعد از ظهر. درست

after midday and on Sunday you can catch me live from 2 p.m. UK time as well

بعد از ظهر و یکشنبه می توانید از ساعت 2 بعدازظهر مرا به صورت زنده تماشا کنید. زمان انگلستان و همچنین نکته ای

something to mention this weekend the clocks will change so we are going back

که باید ذکر شود این آخر هفته ساعت ها تغییر می کند، بنابراین ما آخر هفته 1 ساعت به عقب برمی گردیم

1 hour this weekend because British summer time will be ending as we enter

زیرا با ورود به پاییز و سپس زمستان، ساعت تابستانی بریتانیا به پایان می رسد،

autumn and then winter of course so the clocks are changing we are going back

بنابراین ساعت ها در حال تغییر هستند، ما اینجا یک ساعت به عقب برمی گردیم

one hour here in the UK so for some of you I know some of you are also going to

. در بریتانیا، بنابراین برای برخی از شما، من می دانم که برخی از شما

change your clocks as well so some people will be and some people won't be

نیز ساعت خود را تغییر می دهید، بنابراین برخی از افراد اینگونه خواهند بود و برخی دیگر چنین نخواهند

so for some of you it might appear that I'm on at the wrong time but it's still

بود، برای برخی از شما ممکن است به نظر برسد که من در اشتباه هستم زمان اما هنوز

2 p.m. UK time so instead of British summer time it will be G M T instead to

ساعت 2 بعد از ظهر است به وقت انگلستان، بنابراین به جای وقت تابستانی بریتانیا، G M T خواهد بود، به

be honest with you I wish we would just stop all of this can we just have the

جای اینکه با شما روراست باشم، ای کاش همه این کارها را متوقف می‌کردیم، می‌توانیم

clocks the same everywhere in the world well you can't have them the same of

ساعت‌ها را در همه جای دنیا یکسان داشته باشیم، البته شما نمی‌توانید آنها را یکسان داشته باشید.

course not exactly the same but you know what I mean anyway all of these changes

دقیقاً یکسان نیست، اما می‌دانید که منظور من چیست، به هر حال، تمام این تغییرات

all it does is confuse people people don't know where they are they don't

تنها باعث سردرگمی مردم می‌شود که مردم نمی‌دانند کجا هستند،

know if they are Arthur or Martha talking of which

نمی‌دانند که آیا آرتور هستند یا مارتا که از

it's mr. Duncan that's me by the way teaching English to the world and I've

آن آقای صحبت می‌کنند. دانکن این من هستم که انگلیسی را به دنیا آموزش می‌دهم و

been doing it for 13 years at the end of this month it will be the anniversary of

13 سال است که این کار را انجام می‌دهم، در پایان این ماه، سالگرد

my YouTube channel however there will be no

کانال یوتیوب من خواهد بود، اما وجود نخواهد داشت، به

it looks as if there will be no that I'm not saying it I refuse to say this word

نظر می‌رسد که این کار وجود نخواهد داشت. من نمی گویم دیگر از گفتن این کلمه امتناع می

anymore so it looks as if this is not happening at the end of October however

کنم، بنابراین به نظر می رسد که این اتفاق در پایان اکتبر رخ نمی دهد، اما

my anniversary is happening at the end of October so I will be here for the

سالگرد من در پایان اکتبر اتفاق می افتد، بنابراین من تا

rest of October one more week to go and then I'm finished with 31 days of

پایان اکتبر یک هفته دیگر اینجا خواهم بود. برای رفتن و سپس من با 31 روز

October and English who I must be honest with you it's been very busy now the

اکتبر و انگلیسی تمام شده ام که باید با شما صادق باشم، اکنون بسیار شلوغ بوده است،

worst part for me was the first week during October so the first week I

بدترین قسمت برای من هفته اول اکتبر بود، بنابراین هفته اول

really felt as if I was climbing up hill I really felt as if everything was going

واقعاً احساس می کردم که در حال کوهنوردی هستم. در بالای تپه واقعاً احساس می‌کردم که همه چیز

to be very difficult however I was able to get through the first week and Here I

قرار است بسیار دشوار باشد، با این حال می‌توانم هفته اول را پشت سر

am on day 24 can you believe it let's have a look outside because the window

بگذارم و در روز 24 هستم.

is looking lovely today would you like to see the view outside oh it really

برای دیدن منظره

does look quite beautiful out there today very green you will see that some

بیرون اوه واقعاً زیبا به نظر می رسد از امروز که خیلی سبز است، خواهید دید که برخی

of the leaves are starting to turn autumn has definitely arrived so there

از برگ‌ها شروع به چرخیدن کرده‌اند، پاییز قطعاً از راه رسیده است، بنابراین

you can see a view out of the window right now looking across and we also

می‌توانید منظره‌ای از پنجره را ببینید که همین الان به آن طرف نگاه می‌کنید و ما همچنین

have our bird camera operating today there it is the bird camera and you can

دوربین پرنده‌مان را امروز داریم که در آنجا دوربین پرنده است. و شما می توانید

see there are some birds on the camera right now in front of us all oblivious

ببینید که چند پرنده روی دوربین در حال حاضر در مقابل ما هستند که غافل

to the fact that they are now being seen seen by the entire world can you believe

از این واقعیت هستند که آنها اکنون توسط تمام دنیا دیده می شوند.

it they don't even know it you can see some gold finches feeding now earlier on

در حال حاضر زودتر از آن غذا

I actually filmed the birds outside so let's have a look earlier on because

می‌دادم، من در واقع از پرندگان بیرون فیلم گرفتم، بنابراین بیایید زودتر نگاهی بیندازیم زیرا قبلاً

there were quite a few Birds outside earlier so this was earlier before I

تعداد زیادی پرنده در بیرون وجود داشت، بنابراین قبل از اینکه من وارد شوم، این زودتر بود

came on and you can see look at that there are quite a few

و می‌توانید ببینید که تعداد زیادی

goldfinches on the bird feeder I love gold finches they are they are so

فنس قرمز روی پرنده وجود دارد. فیدر من عاشق فنچ های طلایی هستم آنها بسیار

beautiful lovely lovely birds they're so nice they look happy

زیبا هستند پرنده های دوست داشتنی دوست داشتنی آنها بسیار زیبا هستند آنها خوشحال

they looked cheerful and also they sound quite happy as well

به نظر می رسند آنها شاد به نظر می رسند و همچنین آنها کاملاً شاد به نظر می رسند همچنین

I love the birdsong of the Goldfinch aren't they lovely really nice so we

من عاشق آواز پرندگان گلدفینچ هستم آیا آنها دوست داشتنی نیستند واقعاً

will check in we will check in live with the bird camera during today's live

خوب چک کردن ما در جریان پخش زنده امروز به صورت زنده با دوربین پرنده بررسی

stream you are probably wondering mr. Duncan what's happened to your hands

خواهیم کرد که احتمالاً از آقای. دانکن چه اتفاقی برای

have you been doing some surgery in your kitchen have you been sawing mr.

دستان شما افتاده است، آیا در آشپزخانه‌تان عمل جراحی انجام می‌دهید.

Steve's leg off no I haven't in fact yesterday I was in the kitchen if you

پای استیو خاموش است نه من در واقع دیروز در آشپزخانه بودم اگر

remember and I forgot to show you these these are my rubber gloves so these are

به یاد دارید و فراموش کردم به شما نشان دهم اینها دستکش های لاستیکی من هستند، بنابراین اینها

very useful items to have in the kitchen and yesterday I was showing you around

وسایل بسیار مفیدی برای داشتن در آشپزخانه هستند و دیروز داشتم به شما اطراف

my kitchen at all of the wonderful devices all of the gizmos and gadgets in

خودم را نشان می دادم آشپزخانه در تمام دستگاه‌های فوق‌العاده همه ابزارها و ابزارهای موجود در

my kitchen so yesterday I didn't show you my rubber

آشپزخانه من، بنابراین دیروز من به شما دستکش‌های لاستیکی خود را نشان ندادم،

gloves these come in very useful when you are doing a job that is dirty and

این دستکش‌ها وقتی کار کثیف و ناخوشایند را انجام می‌دهید بسیار مفید هستند

unpleasant maybe mr. Steve has blocked the toilet

. استیو دوباره توالت را مسدود کرده است،

up again so I have to put my hand down there and I have to get rid of the

بنابراین من باید دستم را پایین بیاورم و باید از شر انسداد خلاص شوم

blockage it's horrible and sometimes I have to go all the way to my elbow

، وحشتناک است و گاهی اوقات مجبور می شوم تا آرنجم

that's how far down I have to go sometimes

تا حدی بروم، به همین دلیل است که گاهی اوقات باید به سمت پایین بروم.

so my rubber gloves I didn't show these yesterday for which I apologize but

دستکش‌های لاستیکی من اینها را دیروز نشان ندادم که بابت آن عذرخواهی می‌کنم، اما

there they are right now rubber gloves they are very useful if you want to do

در حال حاضر آن‌ها دستکش‌های لاستیکی هستند، اگر می‌خواهید

something that's messy or dirty maybe you are about to clean maybe something

کاری کثیف یا کثیف انجام دهید، شاید می‌خواهید چیزی را تمیز کنید، شاید چیزی

that is and hygienic maybe you're about to wash mr. Steeves

که بهداشتی است . در حال شستشوی آقای Steeves

underwear so perhaps you are going to wash mr. Steeves underwear you will

لباس زیر، بنابراین شاید شما می خواهید برای شستن آقای. لباس زیر Steeves شما

definitely need a pair of rubber gloves I think so here we go then live English

قطعاً به یک جفت دستکش لاستیکی نیاز خواهید داشت. فکر می کنم پس اینجا می رویم و سپس زنده انگلیسی

I will take my gloves off because well for two reasons one they

من دستکش هایم را در می آورم زیرا خوب به دو دلیل

are very hot and two unfortunately I can't operate my smartphone if I'm

یکی بسیار گرم است و دو دلیل متأسفانه اگر من باشم نمی توانم با تلفن هوشمند خود کار کنم.

wearing gloves because you can't make the phone work so first of all I will

دستکش پوشیدن چون نمی‌توانید کاری کنید که تلفن کار کند، بنابراین اول از همه

take off my rubber gloves it feels for me so let's have a look at the live

دستکش‌های لاستیکی‌ام را در می‌آورم این برای من احساس می‌کند، پس بیایید به پخش زنده نگاهی بیندازیم

stream shall we who is on the live chat oh hello there hello Nessie Nessie I

، ما که در چت زنده هستیم اوه سلام، سلام نسی نسی من

guess what you are first on today's live stream I think I'm losing my voice today

حدس بزنید اولین بار در پخش زنده امروز چه هستید، فکر می‌کنم امروز صدایم را از دست می‌دهم،

I think my voice is actually starting to fade because I've been talking non-stop

فکر می‌کنم صدایم در واقع شروع به محو شدن کرده است، زیرا در 24 روز گذشته بی‌وقفه صحبت کرده‌ام،

for the past 24 days well 23 days 24 days if you count today

اگر امروز حساب کنید، 23 روز و 24 روز است.

well then nasiha you are first on today's live chat

خب پس ناسیها شما اولین بار در چت زنده امروز هستید

well then Messier Rahul is here as well Anna Coby Luis Mendez Thank You Luis for

خوب پس مسیه راهول نیز اینجاست آنا کوبی لوئیس مندز از لوئیس برای

joining me once again from sunny France I assume it's sunny it might not be here

اینکه بار دیگر از فرانسه آفتابی به من ملحق شدید متشکرم

in the UK it's a little bit dull a little bit dismal however it's looking

کمی تاسف آور است، با این حال به نظر می رسد

rather nice outside it really does look like autumn has arrived

نسبتا خوب است واقعاً به نظر می رسد پاییز فرا رسیده است

hello also to Louie Louie hello Louie Louie oh I've just realised well my

سلام به لویی لویی سلام لویی لویی اوه من تازه فهمیدم که

fingers smell disgusting they've been inside those rubber gloves yeah

انگشتانم بوی منزجر کننده ای می دهند که داخل آن دستکش های لاستیکی بوده اند بله

that's disgusting do I really have to put it with that smell for the rest of

این منزجر کننده است آیا واقعاً باید آن را با آن بو بگذارم بقیه

this livestream yeah horrible hello - Sean Anna nasiha a gay zoo zoo seeker is

این پخش زنده، بله، سلام وحشتناک - شان آنا ناسیها، جوینده باغ وحش همجنسگرا

here as well hello to you all so Theo hello Theo hello to everyone mr. Duncan

اینجاست و به همه شما سلام می کنم، پس تئو سلام تئو سلام به همه آقای. دانکن

hope you are doing well I'm not too bad but I think my voice is starting to fade

امیدوارم حال شما خوب باشد من خیلی بد نیستم اما فکر می کنم صدایم در حال محو شدن است

away because I've been using it so much during October thank you very much for

زیرا در ماه اکتبر بسیار از آن استفاده می کردم بسیار سپاسگزارم

showing the Sheep you are welcome hi mr. Duncan says Cesar

که به Sheep نشان دادید که خوش آمدید سلام آقای. دانکن می‌گوید سزار

nice to see you as well hello also - Canaan or Hannon hello to you from

خوشحالم که شما را هم می‌بینم سلام هم - کنعان یا هانون سلام به شما از

Algeria amen amen ZT says hello Cristina asks why are you

الجزایر آمین آمین ZT می‌گوید سلام کریستینا می‌پرسد چرا

wearing your gloves well I've told you I've explained that I was going to show

دستکش‌هایتان را خوب می‌پوشید، من به شما گفتم که توضیح داده‌ام که می‌خواهم آنها را نشان

them yesterday but I forgot sweetness I hate changing the clock however in my

دهم دیروز اما شیرینی را فراموش کردم از تغییر ساعت متنفرم اما در

country Georgia it won't happen well we have to change

کشور من گرجستان این اتفاق خوب نمی افتد ما باید

the clocks twice a year so as summer approaches we have to move the clocks

سالی دو بار ساعت را عوض کنیم بنابراین با نزدیک شدن به تابستان باید با نزدیک شدن به زمستان ساعت ها را

forward as winter approaches we have to turn the

جلو ببریم.

clock back and it's really annoying so that is happening this Sunday so when

به عقب و واقعا آزاردهنده است، به طوری که این یکشنبه اتفاق می افتد، بنابراین وقتی

you watch me on Sunday you might notice that the deter time will be a little bit

یکشنبه من را تماشا می کنید ممکن است متوجه شوید که زمان بازدارندگی کمی متفاوت خواهد بود،

different but it's not my fault I have no control over whether or not we turn

اما این تقصیر من نیست، من کنترلی بر اینکه آیا

our clocks back I don't have that much power Hanna says why do certain

ساعتمان را به عقب برگردانیم یا نه، ندارم. اینقدر قدرت ندارند هانا می گوید چرا برخی

countries change the time well here apparently it all stems from the time

کشورها در اینجا زمان را به خوبی تغییر می دهند، ظاهراً همه اینها از زمانی نشات می گیرد

when the days would get dark early and also during the days when there was

که روزها زود تاریک می شد و همچنین در روزهایی که آلودگی وجود داشت

pollution and it was actually all about safety on the roads so it was decided

و در واقع همه چیز در مورد ایمنی بود. جاده ها بنابراین تصمیم گرفته شد

that you could get an extra hours daylight if you altered the clocks and

که اگر ساعت‌ها را تغییر می‌دهید، می‌توانید یک ساعت اضافی در روز دریافت کنید و

apparently they worked out that this would save lives so that is what

ظاهراً آنها به این نتیجه رسیده‌اند که این کار باعث نجات جان انسان‌ها می‌شود، بنابراین این اتفاقی است که

happened in this country hello sweetness hello also Alberto hello Alberto Wow 28

در این کشور افتاد سلام شیرینی سلام همچنین آلبرتو سلام آلبرتو وای 28

days in a row you're amazing mr. Duncan thank you for your thank you for

روز متوالی شما. فوق العاده است آقای دانکن متشکرم از تشکر شما برای

enlightening us it is difficult to watch you live but always a faithful follower

روشن کردن ما، تماشای زنده شما دشوار است، اما همیشه یک دنبال کننده وفادار

thank you very much hello Rosa hello also to muna lots of

از شما بسیار سپاسگزارم سلام روزا سلام همچنین به بسیاری از

people here already so let's catch up to date with the live chat hello Ana I'm

افراد در اینجا در حال حاضر، پس بیایید با چت زنده به روز باشیم سلام آنا I من

allergic to rubber yes some people are they have a sensitivity to latex so yes

به لاستیک حساسیت دارم بله برخی از افراد به لاتکس حساسیت دارند، بنابراین

if you are allergic to rubber or latex then you can't wear rubber gloves Thank

اگر به لاستیک یا لاتکس حساسیت دارید، نمی توانید دستکش لاستیکی بپوشید،

You mr. Duncan for reminding us about turning our clocks back yes

متشکرم. دانکن برای یادآوری ما در مورد برگرداندن ساعت به عقب بله

this weekend the clocks will change one hour back talking of we

این آخر هفته ساعت ها یک ساعت به عقب تغییر می کند. صحبت کردن از

we are talking all about direction today now this seems like a small topic an

ما امروز همه چیز در مورد جهت صحبت می کنیم، حالا این موضوع کوچکی به نظر می رسد،

innocent topic but I really feel as if today I may have bitten off more than I

موضوعی بی گناه است، اما من واقعاً احساس می کنم امروز ممکن است گاز گرفته باشم. بیشتر از چیزی که

can chew so I feel as if I might have taken on a very big subject so this

بتوانم بجوم، بنابراین احساس می کنم که ممکن است موضوع بسیار بزرگی را انتخاب کرده باشم، بنابراین

might seem like a very simple subject but in fact it's quite complex maybe

ممکن است موضوع بسیار ساده ای به نظر برسد، اما در واقع بسیار

more complicated than I had anticipated to be honest so we are talking about Y

پیچیده تر از آن چیزی است که من پیش بینی می کردم صادقانه بگویم، بنابراین ما در مورد آن صحبت می کنیم. Y

direction yeah direction yeah hmm that's what

جهت بله جهت بله هوم این کاری است که

we're doing today I've been asked to explain a phrase and apparently this was

ما امروز انجام می دهیم از من خواسته شده است که یک عبارت را توضیح دهم و ظاهراً این

used in a song I I can't remember which song but I've been asked to explain this

در یک آهنگ

what does it mean when you take for granted take for granted well if you

استفاده شده است. وقتی بدیهی

take for granted it means you always expect something to

می‌گیرید، اگر بدیهی می‌گیرید، به این معنی است که همیشه انتظار دارید چیزی

be there you never consider the value of something you have especially if it's

وجود داشته باشد، هرگز ارزش چیزی را که دارید در نظر نمی‌گیرید، به خصوص اگر

something important or valuable or something that you really need

چیز مهم یا ارزشمندی باشد یا چیزی باشد که واقعاً به آن نیاز دارید.

so because something is always there with you or near you or maybe something

چیزی همیشه با شما یا در نزدیکی شماست یا شاید

is always available you take for granted you take that thing for granted so you

چیزی همیشه در دسترس باشد شما آن چیز را بدیهی می گیرید بنابراین

always expect it to be there for example when you go into your kitchen you will

همیشه انتظار دارید که آنجا باشد، به عنوان مثال وقتی وارد آشپزخانه

turn the tap and there will be water you always expect the water to be there you

خود می شوید شیر آب را بچرخانید و وجود خواهد داشت. آب شما همیشه انتظار دارید که آب آنجا باشد شما

will take it for granted so when we take for granted

آن را بدیهی می گیرید، بنابراین وقتی ما را

it means we always expect something to be there all the time

بدیهی می دانیم به این معنی است که ما همیشه انتظار داریم چیزی همیشه آنجا باشد،

so to take for granted means you always expect something to

بنابراین برای بدیهی گرفتن به این معنی است که شما همیشه انتظار دارید چیزی

available or nearby perhaps if you are in a relationship maybe your girlfriend

در دسترس یا در نزدیکی شما باشد. در یک رابطه هستید شاید دوست دختر

or boyfriend might accuse you of taking them for granted

یا دوست پسر شما ممکن است شما را متهم کند که آنها را بدیهی

you will always expect them to be there with you or to call you or when they

می دانید، شما همیشه انتظار دارید آنها در کنار شما باشند یا با شما تماس بگیرند یا وقتی

come round at the weekend you never appreciate how much time they actually

آخر هفته می آیند هرگز قدر زمان زیادی را که واقعاً

give you so we can say that you take something for granted

به شما می دهند را نمی دانید. می‌توانیم بگوییم که شما چیزی

you always expect it to be there and available

را بدیهی می‌دانید و همیشه انتظار دارید که وجود داشته باشد و در دسترس باشد،

I do enjoy explaining words and phrases so don't worry I'm always interested to

من از توضیح کلمات و عبارات لذت می‌برم، بنابراین نگران نباشید من همیشه علاقه‌مندم

hear from you and by the way if you want to get in touch you can follow me on

که از شما بشنوم و اگر می‌خواهید دریافت کنید. در تماس شما می توانید من را در

Facebook yes I have a Facebook page some people don't realize that but I do I

فیس بوک دنبال کنید بله من یک صفحه فیس بوک دارم برخی از مردم این را نمی دانند اما

have an official yes it's official it actually has a blue tick so I've been

من یک رسمی دارم بله رسمی است در واقع یک تیک آبی دارد بنابراین من بوده

I've actually been approved by Facebook so I do have a Facebook page and also

ام در واقع توسط فیس بوک تایید شده ام بنابراین من یک صفحه فیس بوک

you can email me as well if you want to you can email me and also follow me on

دارم و همچنین اگر بخواهید می توانید به من ایمیل بزنید و همچنین می توانید به من ایمیل بزنید و همچنین در فیس بوک مرا دنبال کنید

Facebook Christina says you must never take your boyfriend for granted

کریستینا می گوید هرگز نباید دوست پسر خود را بدیهی

you must never expect him to always be with you always

بگیرید و هرگز نباید انتظار داشته باشید که او همیشه با شما باشد.

give you attention maybe you forget how much time and effort he puts into it

به شما توجه کنم شاید فراموش کرده باشید که او چقدر برای این کار وقت و تلاش می کند،

perhaps some people take me for granted especially during October so maybe some

شاید برخی از مردم من را بدیهی می دانند، به خصوص در ماه اکتبر، بنابراین شاید برخی از

people don't even realize how much work and effort goes into doing this because

مردم حتی متوجه نباشند که چقدر برای انجام این کار تلاش و تلاش می شود، زیرا

it looks so easy a lot of people say mr. Duncan doing a live stream it's easy you

این کار بسیار آسان به نظر می رسد. از مردم می گویند آقای انجام پخش زنده

should try doing it sometime you really should hello Oh Rosa hello Rosa it looks

as if you knew I was about to say Rosa says I take the

live stream for granted yes now to take something for granted of course is not a

good thing because when that thing has gone when the thing that you always

چیز خوبی نیست، زیرا وقتی آن چیز از بین رفت، وقتی چیزی که همیشه

expect to be there has vanished you will really miss that thing when it's gone

انتظارش را داشتی وجود داشته باشد ناپدید شد، واقعاً دلتنگ آن چیزی می‌شوی، وقتی که

today I am off because it is the birthday of my city Manaus it is 350

امروز رفته است، من خاموش هستم، زیرا تولد شهر من است مانائوس 350

years old that's almost as old is mr. Steve almost

ساله است. که تقریباً به همان سن آقای است. آقای استیو تقریباً

Giorgio ciao mr. Duncan I like your stripes on your t-shirt

جورجیو سیائو. دانکن من خطوط راه راه تو را روی تی

thank you very much there is a long story concerning this t-shirt I didn't

شرتت دوست دارم بسیار متشکرم یک داستان طولانی در مورد این تی شرت وجود دارد.

buy this new I bought it from a friend of Steve's for five pounds that's not

bad is it and I think this is this is what is it it's Paul Smith apparently as

این همان چیزی است که ظاهراً تا

far as I'm aware that is some sort of designer clothing label I'm not really

آنجا که من می دانم پل اسمیت است که نوعی برچسب لباس طراح است، من واقعاً

sure because I'm not a follower of fashion so I paid five pounds for this

مطمئن نیستم زیرا من پیرو مد نیستم بنابراین برای این بد نیست پنج پوند پرداخت کردم.

not bad when you think about it hello also to Ramzan or hello to you

وقتی در مورد آن فکر می کنید سلام به رمضان نیز یا سلام به شما

thanks for joining us today it's nice to see you here so many people here I was

با تشکر از اینکه امروز به ما پیوستید، خوشحالم که شما را اینجا می بینم که افراد زیادی در اینجا هستند،

asked the other day if I could go back to my old position in the studio I think

روز قبل از من پرسیده شد که آیا می توانم به موقعیت قبلی خود در استودیو برگردم، فکر می کنم

it was Pedro who asked now for those who have been watching my live streams for a

اینطور بود. پدرو که اکنون برای کسانی که برای مدت طولانی استریم‌های زنده من را تماشا کرده‌اند می‌پرسد

long time you will know that I started my live streams in 2016 however and this

، می‌دانید که من پخش زنده‌ام را در سال 2016 شروع کردم و

is a big thing however over those years my live stream has changed a lot so

این یک چیز بزرگ است، اما در طی آن سال‌ها پخش زنده من بسیار تغییر کرده است، بنابراین در

originally this is what my live stream look

اصل این است پخش زنده من به چه

like so there it is that is the original setup of my livestream so that's what it

شکل است، بنابراین این همان تنظیمات اصلی پخش زنده من است بنابراین

looked like in March 2017 so I had already been doing my livestream for a

در مارس 2017 اینطور به نظر می رسید، بنابراین من قبلاً چند ماه بود که پخش زنده خود را انجام می دادم،

few months so you can see my livestream used to look very different I used to

بنابراین می توانید ببینید که پخش زنده من بسیار متفاوت به نظر می رسید من قبلاً

sit in front of my computer and talk in my chair and that's one of the things

جلوی کامپیوترم می نشستم و روی صندلی خود صحبت می کردم و این یکی از چیزهایی

that I found really tiring because sitting down for a long time can be very

که به نظر من واقعاً خسته کننده بودند زیرا نشستن طولانی مدت می تواند بسیار

tiring and also the other reason why I moved is because I got a new computer

خسته کننده باشد و همچنین دلیل دیگری که من جابجا شدم این است که یک کامپیوتر جدید

and also some new equipment and that equipment is very noisy so that's the

و همچنین تعدادی تجهیزات جدید گرفتم و آن تجهیزات بسیار پر سر و صدا هستند، بنابراین

other reason why I don't sit in front of my computer anymore I used to do it I

دلیل دیگر این است که من دیگر جلوی کامپیوترم نمی نشینم قبلاً این کار را انجام می دادم

used to sit in front of the computer but now I don't and also mr. Steve used to

قبلاً جلوی رایانه می نشستم اما الان نمی نشینم و همچنین آقای. استیو

be a guest way back in 2017 and also 2018 and there he is

در سال 2017 و همچنین 2018 مهمان بود و او

there is Steve in the studio who remembers the time when mr. Steve got

در استودیو حضور دارد و زمانی را به یاد می آورد که آقای. استیو

his grinder and it was so noisy he'd actually deafened me so there's mr.

آسیاب خود را گرفت و آنقدر سر و صدا بود که در واقع مرا ناشنوا کرده بود، بنابراین آقای.

Steve doing something rather crazy way back in 2017 so even mr. Steve used to

استیو در سال 2017 کاری نسبتاً دیوانه وار انجام می داد، بنابراین حتی آقای. استیو

be a guest on my live stream hello to H Sam hello to you thank you very much for

قبلاً مهمان پخش زنده من بود سلام به اچ سام سلام به شما بسیار متشکرم برای

watching Christina I can't think of a day without your lessons because you

تماشای کریستینا من نمی توانم روزی را بدون درس های شما فکر کنم زیرا شما

teach well and you're like a familiar person yes a few people have said this

خوب تدریس می کنید و مانند یک فرد آشنا هستید بله چند نفر مردم این را گفته اند،

they've said you are now part of my day so when I wake up in the morning the

آنها گفته اند که شما اکنون بخشی از روز من هستید، بنابراین وقتی صبح از خواب بیدار می شوم

first thing I do is put on your live stream so for many people I have become

اولین کاری که انجام می دهم این است که در پخش زنده شما قرار می دهم، بنابراین برای بسیاری از مردم

part of their day part of their daily life years ago I saw your video

بخشی از روز آنها بخشی از زندگی روزمره آنها شده ام. سال‌ها پیش ویدیوی شما را

like an unexpected gift and I still think so

مانند یک هدیه غیرمنتظره دیدم و هنوز هم فکر می‌کنم

that's very kind of you to say I'm not looking for compliments by the way

این بسیار مهربان است که می‌گویید من دنبال تعارف

sometimes I feel a little bit shy a little bit embarrassed by all of the

نیستم، گاهی اوقات از این همه توجه کم لاکیشا کمی خجالتی می‌شوم و کمی خجالت می‌کشم.

attention lack Lakisha says a narita reminds me of an italian name it does

می گوید یک ناریتا من را به یاد یک نام ایتالیایی می اندازد، به نظر می

sound italian doesn't it you are right cash trailer asks Pedro do you know for

رسد ایتالیایی به نظر می رسد، نه درست می گویید، تریلر نقدی از پدرو می پرسد آیا می دانید برای

tonight as I understand it fortnight is a

امشب، همانطور که فهمیدم دو هفته یک

computer game and before anyone asks no I don't play computer games I really

بازی رایانه ای است و قبل از اینکه کسی بپرسد نه، من بازی کامپیوتری بازی نمی کنم من واقعاً

don't I don't play playstation or xbox or Nintendo or Atari

این کار را انجام نمی دهم، من پلی استیشن یا ایکس باکس یا نینتندو یا آتاری بازی

I don't think Atari exists anymore mr. deckerd you're showing your age hello

نمی کنم فکر نمی کنم آتاری دیگر وجود داشته باشد. deckerd سن خود را نشان می دهی سلام

also to Murray yeah oh it's nice to see you here thank you very much sweetness

به موری نیز بله اوه خوشحالم که تو را اینجا می بینم خیلی ممنون شیرینی

Mitra says how I miss mr. Steve well he might join us after October

میترا می گوید چقدر دلم برای آقا تنگ شده است. استیو خوب ممکن است پس از پایان ماه اکتبر به ما بپیوندد،

comes to an end so because mr. Steve has other things to do in his life he can't

زیرا آقای. استیو کارهای دیگری در زندگی خود دارد که او همیشه نمی تواند

always join us unfortunately quite a few people now leaving comments Belarus er

به ما بپیوندد متأسفانه تعداد معدودی از مردم اکنون اظهارنظرهای بلاروس را ترک می کنند ،

oh I see some some sad news from Belarus eeeh my mother is in hospital again it's

من برخی از خبرهای غم انگیز از بلاروس ایه را می بینم که مادرم دوباره در بیمارستان است ، این

a hard life can I send my best wishes to you and your mother and all of your

یک زندگی سخت است که می توانم خودم را بفرستم با آرزوی بهترین ها برای شما و مادرتان و همه

family Greeley oh hello mr. Duncan the

اعضای خانواده گریلی اوه سلام آقای. دانکن

this according to Greeley Oh is the best direction are you sure about that they

این به گفته گریلی اوه بهترین کارگردانی است آیا مطمئن هستید که

would would appear to be a lot of people who would disagree with you

به نظر می رسد افراد زیادی با شما مخالف هستند

H Sam says I used to play Atari a long time ago yes I don't think they exist

H Sam می گوید من مدت ها پیش آتاری بازی می کردم بله فکر نمی کنم آنها آنها

anymore do they but I remember in the 1980s Atari became

دیگر وجود دارند اما من به یاد دارم که در دهه 1980 آتاری به

a very well-known brand hello mr. Duncan I am listening to you

یک برند بسیار شناخته شده تبدیل شد سلام آقای. دانکن من دارم از ژاپن به شما گوش می دهم

from Japan a big hello to all those watching in Japan I have quite a few

یک سلام بزرگ به همه کسانی که در ژاپن تماشا می کنند من تعداد زیادی

viewers watching there and it is a country that I've always been fascinated

بیننده دارم که آنجا را تماشا می کنند و این کشوری است که من همیشه

by hello to Palmyra hello also to Anna thank you Anna

شیفته سلام به پالمیرا بودم سلام به آنا نیز ممنون آنا

it's nice to see you all here today we are now going to take a look back in

خوب است برای اینکه امروز همه شما را اینجا ببینم ، اکنون می خواهیم

time on this day in 2013 I was doing day 24 of my dunk Tober lessons and now we

در این روز در سال 2013 به گذشته نگاهی بیندازیم، من روز 24 از درس های دانک توبر خود را انجام می دادم و اکنون

are going to take a look at that very lesson which was published on this day

می خواهیم نگاهی به همان درسی بیندازیم که در این مورد منتشر شده است. روز

six years ago

شش سال پیش

oh hello and good morning welcome to day 24 of 31 days of dunk Tober how are you

آه سلام و صبح بخیر به روز 24 از 31 روز غواصی خوش آمدید توبر حال شما چطور است

this morning are you fine and dandy I really really hope so welcome to another

امروز صبح خوب و شیک هستید من واقعاً امیدوارم که به یک

sneak peek at my oh so glamorous life right now I'm bringing my dust bin back

نگاه دزدکی دیگر به زندگی پر زرق و برق من خوش آمدید. سطل گرد

up the driveway after it was emptied early this morning this is my green bin

و غبارم را بعد از تخلیه صبح امروز به داخل راه باز می‌کنم. این

the green bin is used for putting guard and wasting grass cuttings small twigs

سطل سبز رنگ

and leaves anything that you cut or prune can be placed in here I have to

من است.

dust bins here this green one and a black one the black bin is for household

سطل های گرد و غبار اینجا سبز و سیاه و سفید bla سطل ck برای

waste these are really bins they are dust bins on wheels they are nice and

زباله های خانگی این سطل ها واقعاً سطل های گرد و غبار روی چرخ ها هستند ، خوب و

large which is good because each bin is emptied every two weeks their large size

بزرگ هستند که خوب است زیرا هر سطل هر دو هفته یکبار خالی می شود اندازه بزرگ آنها

means that they are really good really good wheelie wheelie bins it's a joke

به این معنی است که آنها واقعاً خوب هستند سطل های چرخ دار واقعاً خوبی هستند شوخی است

not a very good one

نه خیلی خوب است

what a load of rubbish it's time to take out the rubbish we use the word rubbish

که چه بار زباله ای است که وقت آن است که زباله ها را بیرون بیاوریم، ما از کلمه زباله

in England to describe things that have been thrown away while in the USA they

در انگلیس برای توصیف چیزهایی استفاده می کنیم که دور ریخته شده اند در حالی که در ایالات متحده می

say garbage or trash we can use these words in other ways too if we think that

گویند زباله یا زباله، ما می توانیم این کلمات را به روش های دیگری نیز استفاده کنیم اگر ما فکر می کنیم که

a person is talking nonsense we can say that they are talking rubbish he is

یک نفر حرف بیهوده می زند، می توانیم بگوییم که آنها دارند آشغال می گویند او

talking rubbish what he said was a load of garbage we can use the word trash to

آشغال صحبت می کند. او گفت یک بار

mean destroy or smash up the thieves trash to the house the party goers

trashed the flat you can talk trash about someone you trash a person this

زباله است. تختی که می تونی در مورد سطل آشغال در مورد کسی حرف بزنی، یه نفر رو سطل زباله می کنی، این

means that you say bad things about them you criticize someone quite often behind

یعنی اینکه در موردش بد می گی، اغلب پشت سرش از کسی انتقاد می کنی،

their back yeah look more rubbish to check out more garbage to throw away

آره بیشتر آشغال به نظر بیای تا زباله های بیشتری رو دور

yeah I'll deal with you later in daily life we all have unpleasant

بریزم، آره من با تو برخورد می کنم. در زندگی روزمره همه ما

jobs to do there is always a chore that we would rather not do waiting for us I

کارهای ناخوشایندی برای انجام دادن داریم، همیشه یک کار طاقت فرسا وجود دارد که ترجیح می‌دهیم آن را انجام ندهیم منتظرمان بماند، من

hate putting the rubbish out I normally push as much waste into my kitchen bin

از ریختن زباله‌ها متنفرم.

as I can until it almost bursts just so I don't have to walk to the dustbin

من مجبور نیستم تا سطل زباله راه بروم

these sorts of tasks can be described as menial they are basic jobs that must be

این جور کارها را می توان به عنوان کارهای پست توصیف کرد، آنها کارهای ابتدایی هستند که باید

done

انجام شوند،

that is all of the rubbish thrown out all of the garbage has gone time now to

یعنی همه زباله هایی که بیرون ریخته می شوند، همه زباله ها زمان رفته است

go back indoors

برای بازگشت به داخل خانه

another task I dislike is housework cleaning the house is such a laborious

یکی دیگر از وظایف من دوست نداشتن این کار خانه تمیز کردن خانه کار پرزحمتی است

job it can also appear to be a waste of time no sooner have you wiped a surface

که می تواند اتلاف وقت به نظر برسد، به محض اینکه سطحی را تمیز کردید،

clean then a layer of dust appears almost straightaway it's quite vexing

یک لایه گرد و غبار تقریباً بلافاصله ظاهر می شود.

really to say the least washing the dishes doing the laundry

vacuuming the carpet all of these jobs I would rather not to do but do them I

شستشوی فرش با جاروبرقی همه این کارها را ترجیح می دهم انجام ندهم، اما باید آنها را انجام دهم،

must oh there's nothing like a nice rest

اوه، هیچ چیز مانند استراحت خوب

after a hard day's work unfortunately there are still some jobs to do so I

بعد از یک روز کاری سخت نیست، متأسفانه هنوز چند کار برای انجام دادن وجود دارد، بنابراین فکر

guess it's time for me to carry on with my daily tasks that pile of laundry

می کنم زمان آن رسیده است که به آن ادامه دهم. کارهای روزانه من که پ ile of laundry از

isn't going to wash itself well technically it does wash itself but I

لحاظ فنی خودش را خوب نمی‌شوید، خودش را می‌شوید، اما

have to put it in the washing machine and press the button it's all very hard

باید آن را در ماشین لباسشویی بگذارم و دکمه را فشار دهم، خیلی سخت است.

you know

there it was going back in time six years ago today I was doing my household

chores in the house having to throw the rubbish or the garbage away and also I

کارهای خانه ام در خانه باید زباله ها یا زباله ها را دور بریزم و همچنین

had to clean the carpet so I hope you enjoyed that just proving that I do do

مجبور شدم فرش را تمیز کنم، بنابراین امیدوارم از اثبات این که من کارهای خانه را انجام می دهم لذت برده باشید

the housework so ignore everything that Steve says because quite often Steve

، بنابراین همه چیزهایی را که استیو می گوید نادیده بگیرید زیرا اغلب استیو

will badmouth he will say bad things about me he will say mr. Duncan he never

به او بدگویی می کند. درباره من چیزهای بدی خواهد گفت آقای. دانکن او

never cleans the house he doesn't even know where the vacuum cleaner is it's

هرگز خانه را تمیز نمی کند، حتی نمی داند جاروبرقی کجاست،

not true it's all lies today we are talking about direction that is what we

درست نیست، همه دروغ است امروز ما در مورد جهتی صحبت می کنیم که همان کاری است که

are doing as we head towards three o'clock and that is the direction we are

ما انجام می دهیم، وقتی به سمت ساعت سه می رویم و این همان جهتی است که ما انجام می دهیم.

going in now thanks for your lovely comments thank you very much to

در حال حاضر وارد می شوید با تشکر از نظرات دوست داشتنی شما از

Christina a sheep in the house and a penguin - very nice yes we have some

کریستینا یک گوسفند در خانه و یک پنگوئن بسیار سپاسگزارم - خیلی خوب است بله ما

very strange things in our house one or two of the things are in the window and

چیزهای بسیار عجیبی در خانه خود داریم یکی دو مورد از آنها در پنجره هستند و

my postman really does think that we might be a little bit crazy because we

پستچی من واقعاً فکر می کند که ما ممکن است کمی دیوانه باشیم

do have a sheep and also a snake in our window and that is of course lady

زیرا ما یک گوسفند و همچنین یک مار در پنجره خود داریم و آن البته خانم

Willington and also Sydney Sydney the snake hello - Pedro mr. Duncan do you

ویلینگتون و همچنین سیدنی سیدنی مار سلام - آقای پدرو. دانکن آیا

spend your day alone well today I'm alone because mr. Steve

امروز به خوبی روزت را تنها می گذرانی من تنها هستم چون آقای. استیو

isn't here so I am alone but I not lonely there is a difference to be alone

اینجا نیست پس من تنها هستم اما تنها نیستم تفاوت وجود دارد تنها بودن

means to be solo or by yourself however the feeling of loneliness is the

یعنی تنها بودن یا تنها بودن با این حال احساس تنهایی

sadness or unhappiness caused by being alone so if you feel unhappy because you

غم یا ناراحتی ناشی از تنها بودن است، پس اگر احساس ناراحتی می کنید زیرا در

are on your own then you feel alone but I

حال هستید . مال خودت هستی پس تو احساس تنهایی

don't I never feel alone there are lots of things to do to occupy my mind and of

میکنی اما من هیچوقت احساس تنهایی نمیکنم کارهای زیادی هست که باید انجام بدم که ذهنم رو درگیر کنه و

course I can go out to see people and friends but at the moment during October

البته میتونم بیرون برم تا مردم و دوستان رو ببینم اما در حال حاضر در ماه

the most important thing in my life is this doing this hello to everyone who

اکتبر مهمترین چیز در زندگی من زندگی این است که این کار را انجام دهم سلام به همه کسانی که

has joined me today it's nice to see you as we enter day 24 we are talking about

امروز به من ملحق شده اند، خوشحالم که شما را می بینم در حالی که وارد روز 24 می شویم،

direction today when we talk about direction this subject actually has

امروز در مورد جهت صحبت می کنیم، وقتی در مورد جهت صحبت می کنیم، این موضوع در واقع توصیف

quite a big a large expansive description there are many ways of

بسیار گسترده و گسترده ای دارد، راه های زیادی برای

describing this particular word so when we talk about direction it means the way

این کلمه خاص را توصیف می کند، بنابراین وقتی در مورد جهت صحبت می کنیم، به معنای راهی است

you are going however the way you are going can be all sorts of things it can

که شما می روید، هر چند راهی که می روید می تواند همه چیز باشد، می

be physically it can be in your mind it can be the way you plan your life or

تواند از نظر فیزیکی باشد، می تواند در ذهن شما باشد، می تواند راهی باشد که برای زندگی خود برنامه ریزی می کنید یا

maybe your day so where we talk about direction there are many ways of using

شاید. روز شما پس جایی که ما صحبت می کنیم در مورد جهت، راه‌های زیادی برای استفاده از

this there are many ways of talking about it we often talk about where we

این وجود دارد، روش‌های زیادی برای صحبت در مورد آن وجود دارد، ما اغلب در مورد اینکه به کجا می‌رویم صحبت می‌کنیم

are heading so when we say heading we mean where are you going or the

، بنابراین وقتی می‌گوییم به سمت حرکت می‌رویم منظورمان این است که به کجا می‌روی یا به سمتی

direction you are heading in so when we talk about heading we mean you are going

که می‌روی، بنابراین وقتی در مورد رفتن صحبت می‌کنیم. به این معنی که شما

in a certain direction you are traveling in a certain way you are heading that

در یک مسیر مشخصی می روید، در یک مسیر خاص سفر می کنید، شما در حال حرکت به

way you are heading that way also headed now this is more commonly used in

آن سمت هستید، همچنین در حال حاضر این بیشتر در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود،

American English so quite often you will see headed used in American English and

بنابراین اغلب می بینید که headed در انگلیسی آمریکایی

heading used in British English so there is a difference between these two words

استفاده می شود و عنوان استفاده می شود در انگلیسی بریتانیایی بنابراین تفاوتی بین این دو کلمه

however they basically mean the same thing he's headed west

وجود دارد، اما آنها اساساً به معنای همان چیزی هستند که او به سمت غرب حرکت می کند

he's heading west so American English British English I hope that helps where

او به سمت غرب می رود بنابراین انگلیسی آمریکایی انگلیسی انگلیسی بریتانیایی امیدوارم در جایی که

we talk about direction of course we are talking about lots of things so we talk

ما در مورد جهت صحبت می کنیم کمک کند البته ما در مورد چیزهای زیادی صحبت می کنیم بنابراین ما در

about direction we are talking about our course so this again is a word that can

مورد مسیر صحبت کنید، ما در مورد مسیر خود صحبت می کنیم، بنابراین این دوباره کلمه ای است که می

be used in more than one way so when we talk about course it means maybe the way

تواند به بیش از یک روش استفاده شود، بنابراین وقتی در مورد مسیر صحبت می کنیم به این معنی است که شاید راهی است

we are going or the route we are taking of course this can also mean the

که می رویم یا مسیری که هستیم البته این می تواند به معنای

direction you take when you are doing something in your life or of course if

مسیری باشد که وقتی دارید کاری در زندگی خود انجام می دهید یا البته اگر

you want to educate yourself you will take a course so a number of things that

می خواهید خود را آموزش دهید دوره ای را می گذرانید به طوری که تعدادی چیز را

you have to learn a number of exams that you must take to achieve the thing that

که باید تعدادی امتحان را یاد بگیرید. برای رسیدن به

you get at the end so when we talk about course in education it means a group of

چیزی که در پایان به دست می آورید، وقتی در مورد دوره آموزشی صحبت می کنیم، به این معنی است که یک سری

things are a number of things you must learn a skill you must attain and of

چیزها تعدادی چیز هستند که باید مهارتی را یاد بگیرید که باید به آن دست پیدا کنید و

course exams that you must take at the end so during the course you will learn

البته امتحاناتی که در پایان باید شرکت کنید. در طول دوره چیزهایی یاد می گیرید

things and normally at the end of the course you will be tested route so again

و معمولاً در پایان دوره از شما مسیر آزمایش می شود، بنابراین دوباره از

this word normally is used to describe direction so we talked about a person's

این کلمه به طور معمول برای توصیف جهت استفاده می شود، بنابراین ما در مورد مسیر شخصی

route where you are going so in that respect direction and route pretty much

که در آن می روید صحبت کردیم، بنابراین در آن جهت و مسیر تقریباً صحبت کردیم.

have the same meaning you are talking about the way you are going the

همان معنایی دارد که شما

direction you are going in which direction are you going in which route

در مورد مسیری که می‌روید صحبت می‌کنید، به چه سمتی می‌روید، در چه مسیری

are you taking when you are driving on the road for example there might be many

در حال رانندگی در جاده هستید، به عنوان مثال ممکن است مسیرهای زیادی وجود داشته باشد

directions that you can go in to get from one place to another or you can

که بتوانید به آن سمت بروید. o از یک مکان به مکان دیگر بروید یا می

take a certain route so when you go on a certain route

توانید مسیر خاصی را انتخاب کنید، بنابراین وقتی در یک مسیر خاص می روید به

it means you in a certain direction you follow some

این معنی است که شما در یک مسیر خاص دستورالعمل ها را دنبال می کنید،

instructions so the word root can also mean a set of instructions that tell you

بنابراین کلمه root می تواند به معنای مجموعه ای از دستورالعمل ها باشد که به شما می گوید

where to go so the root might be on the map so you follow the route on the map I

کجا بروید. بنابراین ممکن است ریشه روی نقشه باشد، بنابراین شما مسیر را روی نقشه

I am here and I need to get to here so I must follow the route I must go in a

دنبال کنید.

certain direction so some good words there some very interesting words some

more words we can use connected to direction we can say way so where you

کلماتی را که می توانیم در ارتباط با جهت استفاده کنیم، می توانیم بگوییم به کجا

are going so the way you are traveling the way again this can be used in more

می روید، بنابراین راهی که دوباره در حال سفر هستید، می تواند به بیش

than one way so when we talk about way we might mean the way to a place so the

از یک روش استفاده شود، بنابراین وقتی در مورد راه صحبت می کنیم ممکن است منظورمان راه رسیدن به یک مکان باشد.

direction or the route or of course we can talk about the method of doing

جهت یا مسیر یا البته می توانیم در مورد روش انجام

something so when we talk about the method of doing something we can also

کاری صحبت کنیم، بنابراین وقتی در مورد روش انجام کاری صحبت می کنیم می توانیم روش را نیز

say way so the way you cook your meal the way you do something the method and

بگوییم، بنابراین نحوه پخت غذا، روش انجام کاری، روش

of course the direction you must find your way you go from one place to

و البته جهت شما باید راه خود را که از یک مکان به مکان دیگر می روید پیدا کنید

another you find your way quite often we use that phrase to mean that we are not

شما اغلب راه خود را پیدا می کنید، ما از این عبارت به این معنی استفاده می کنیم که

sure where we are going maybe you are not sure which way to go another one

مطمئن نیستیم به کجا می رویم، شاید شما مطمئن نیستید که به کدام سمت

bearing so your sense of direction so quite often when you are outside you

بروید، بنابراین احساس جهت خود را نشان می دهد بنابراین اغلب اوقات وقتی بیرون هستید،

will know where you are so your bearing is your sense of direction you know

می دانید کجا هستید. بنابراین بلبرینگ شما حس جهت شماست شما می دانید به

which way to go you know which way to turn

کدام سمت بروید می دانید به کدام سمت بروید

you know which direction to go in you know which way you are facing and we

می دانید به کدام سمت بروید می دانید به کدام سمت روبرو هستید و ما

often use this word bearing bearing so your movement in a certain direction and

اغلب از این کلمه یاتاقان استفاده می کنیم بنابراین حرکت شما در یک جهت خاص و

also knowing the position you are in which way you are facing so you might

همچنین دانستن موقعیتی که در آن قرار دارید، بنابراین ممکن

lose your bearing you might get lost track is another one and this word also

است تحمل خود را از دست بدهید، ممکن است مسیر خود را گم کنید، موضوع دیگری است و این کلمه همچنین

has lots of uses track can be a pathway that you follow to get from one place to

کاربردهای زیادی دارد، مسیر می تواند مسیری باشد که برای رسیدن از یک مکان به مکان

another you can have a preset lion that something will follow such as a railway

دیگر دنبال می کنید. شما می توانید یک شیر از پیش تعیین شده داشته باشید که چیزی از آن پیروی می کند، مانند یک مسیر راه آهن،

track so track can also mean line that goes in a certain direction a track also

بنابراین مسیر می تواند به معنای خطی باشد که در جهت خاصی می رود، یک مسیر نیز

track can mean follow so in that respect we are using it as a verb you track

می تواند به معنای دنبال کردن باشد، بنابراین از این نظر ما از آن به عنوان یک فعل استفاده می

someone you are following them you know where they are you are following them as

کنیم که شما کسی را که هستید دنبال می کنید. به دنبال آنها y می دانید کجا هستند شما آنها را دنبال می کنید همانطور

they move around you track that person you know where they are going another

که آنها در اطراف شما حرکت می کنند آن شخص را که می دانید به کجا می رود یک کلمه دیگر را دنبال

word in fact we have three words here journey now these are words that

کنید در واقع ما سه کلمه اینجا داریم سفر اکنون اینها کلماتی هستند

describe the trip that you are making so when you go in a certain direction you

که سفری را که شما انجام می دهید توصیف می کند ، بنابراین وقتی وارد می شوید جهت معینی که

are moving to a certain place you are going from somewhere to somewhere you

در حال حرکت به سمت مکان خاصی هستید از جایی به جایی می

are going on a journey so the journey is the trip that you make transit transit

روید در حال رفتن به سفر هستید بنابراین سفر همان سفری است که شما ترانزیت می کنید ترانزیت

means to be moving so you are moving along you are in transit so when we talk

یعنی در حال حرکت هستید بنابراین در امتداد حرکت می کنید در گذر هستید پس وقتی ما صحبت

about transit it means travel the movement

در مورد ترانزیت یعنی سفر کنید

transit you are in transit so if we say that a person is in transit it means

ترانزیت حرکت شما در حال حمل و نقل هستید بنابراین اگر بگوییم شخصی در حال ترانزیت است به این معنی است

they are moving they are on the move they are traveling they might be in

که او در حال حرکت است که در حال سفر است ممکن است

transit by car or plane they are in transit if you are going on a long trip

با ماشین یا هواپیما در حال ترانزیت باشد. شما در حال رفتن به یک سفر طولانی

or a long journey we can say voyage voyage a long trip a long journey is a

یا یک سفر طولانی هستید، می توانیم بگوییم سفر دریایی یک سفر طولانی یک سفر طولانی سفری است که

voyage we often think of voyage as traveling over sea so if you are sailing

ما اغلب سفر را به عنوان سفر بر روی دریا می دانیم، بنابراین اگر در حال قایقرانی

on a cruise if you are on a boat we will often describe that as a voyage because

در سفر دریایی هستید، اگر در یک قایق هستید، ما این کار را انجام خواهیم داد. اغلب آن را به عنوان یک سفر توصیف می کنند سن، زیرا

quite often when you travel by sea the journey will be very long quite often

اغلب زمانی که از طریق دریا سفر می کنید، سفر بسیار طولانی خواهد بود، اغلب

another word we can use eventually trip I've mentioned this already so generally

کلمه دیگری که می توانیم در نهایت سفر استفاده کنیم، قبلاً به این اشاره کردم، بنابراین به طور

speaking we will often use the word trip to mean journey you are going to a

کلی، ما اغلب از کلمه سفر به معنای سفر به یک

certain place you are going to see a certain city or a certain country you go

مکان خاص استفاده می کنیم. شما قصد دیدن یک شهر یا کشور خاصی را دارید

on a trip you take a trip of course the word trip can also mean fall so if you

به یک سفر می روید و یک سفر می کنید البته کلمه سفر می تواند به معنای سقوط نیز باشد بنابراین اگر

fall over you also trip so this particular word

از روی زمین افتادید شما نیز سفر کنید بنابراین این کلمه

has more than one use expedition if you go to explore something you want to look

خاص بیش از یک سفر کاربردی دارد اگر شما برو برای کاوش چیزی که می‌خواهی

at something closely maybe you go on holiday maybe you go to a certain place

چیزی را از نزدیک ببینی شاید به تعطیلات می‌روی، شاید به یک مکان خاص می‌روی،

perhaps you go to Egypt to look at the pyramids you will go on an expedition

شاید به مصر می‌روی تا اهرام را ببینی، به یک سفر اکتشافی

you will go to look around a certain place sometimes you will investigate the

می‌روی.

things that are there you will look closely at them so we say expedition

چیزهایی را که آنجا هستند بررسی می کنید ، آنها را از نزدیک بررسی خواهید کرد، بنابراین می گوییم اکسپدیشن

if you are going somewhere for a short time maybe just one day or maybe for the

اگر برای مدت کوتاهی به جایی می روید، شاید فقط یک روز یا شاید برای

afternoon we can say outing you go on an outing so an outing can mean a day trip

بعد از ظهر، می توانیم بگوییم بیرون رفتن شما به یک گردش بروید، بنابراین یک گردش می تواند به معنای یک سفر یک روزه

you go somewhere for a short period of time so you might go on an outing to the

یو شما برای مدت کوتاهی به جایی می روید تا ممکن است به یک گردش به

beach you go to the beach and then later that day you will come back an outing

ساحل بروید و به ساحل بروید و بعداً همان روز برگردید یک گردش

you have an outing you go on a short trip you take a short journey and you

داشته باشید یک گردش داشته باشید و یک سفر کوتاه داشته باشید و یک سفر کوتاه داشته باشید. و شما

stay there for a short period of time you just go out to experience something

برای مدت کوتاهی آنجا می مانید، فقط بیرون می روید تا یک سفر جدید یا جالب را تجربه کنید،

new or interesting excursion so when we talk about excursion it means an

بنابراین وقتی در مورد گشت و گذار صحبت می کنیم به معنای یک

organized trip an organized journey so you might go with many people on a bus

سفر سازمان یافته، یک سفر سازمان یافته است، بنابراین ممکن است با افراد زیادی با اتوبوس

or a coach you will take a coach to a certain place you will go on an

یا اتوبوس بروید. با یک مربی به یک مکان خاص بروید به یک

excursion an excursion so you might go away next week to the beach we can say

گردش و یک گشت و گذار خواهید رفت تا ممکن است هفته آینده به ساحل بروید، می توانیم بگوییم

that you are going on an excursion day trip day trip so once again day trip

که شما به یک سفر یک روزه سفر یک روزه می روید، بنابراین یک بار دیگر سفر

means a short journey or a short stay a day trip you go somewhere and then later

یک روزه یعنی یک سفر کوتاه یا یک سفر اقامت کوتاه یک سفر یک روزه جایی می‌روید و

the same day you will return if you want to take a little journey if you want to

بعداً همان روز اگر می‌خواهید سفری کوتاه داشته باشید، برمی‌گردید، اگر می‌خواهید

go on a journey and have some fun we can say jaunt jaunt you might go away

به یک سفر بروید و کمی خوش بگذرانید، می‌توانیم بگوییم سفرهای تفریحی ممکن است به

somewhere to have a bit of fun maybe you go out in your car and drive somewhere

جایی بروید تا سفری داشته باشید. کمی سرگرم کننده است، شاید با ماشین خود بیرون بروید و در جایی رانندگی کنید

scenic you will take a jaunt I love that word it sounds French doesn't it hello

خوش منظره شما یک گردش خواهید کرد من عاشق این کلمه هستم فرانسوی به نظر می رسد سلام

to Palmyra hello to Shawn ferry voyage is a long journey

به پالمیرا سلام به شاون سفر با کشتی یک سفر طولانی است

yes so if you go on a voyage quite often it is a long journey we often think of

بله، بنابراین اگر اغلب به سفر می روید سفر طولانی است ما اغلب به آن فکر می

it as going by boat or by ship many people nowadays like to go on a cruise

کنیم از آنجایی که امروزه با قایق یا کشتی می‌روند، بسیاری از مردم دوست دارند به یک سفر دریایی

so they will go on a boat for many days and nights and travel around the world

بروند، بنابراین آنها روزها و شب‌های زیادی سوار قایق می‌شوند و

to different places they will go on a voyage of discovery oh I like that

به نقاط مختلف جهان سفر می‌کنند، آنها به یک سفر اکتشافی می‌روند، اوه من دوست دارم

so when we talk about voyage of discovery it can also mean the things

پس وقتی ما در مورد سفر اکتشافی صحبت می کنیم، همچنین می تواند به معنای چیزهایی باشد که

you learn about yourself or about life so that's the reason why I said that

شما در مورد خود یا در مورد زندگی می آموزید، بنابراین به همین دلیل است که گفتم

this is a very big subject so not only is Direction physical it can also mean

این یک موضوع بسیار بزرگ است، بنابراین نه تنها جهت فیزیکی است، بلکه می تواند به

the way that you view your life or the things you want to do later in your life

معنای نگاه شما به زندگی باشد. یا کارهایی که می‌خواهید بعداً در زندگی‌تان انجام دهید،

so the direction is not only physical it is also in your mind as well the

بنابراین مسیر نه تنها فیزیکی است، بلکه در ذهن شما نیز هست و همچنین

direction that you want to go in the way you want your life to go the things you

مسیری است که می‌خواهید در مسیری که می‌خواهید زندگی‌تان به همان چیزی که

want to do in the future we can talk about your direction the way you are

می‌خواهید انجام دهید بروید. در آینده ما می توانیم در مورد مسیر شما صحبت کنیم، راهی که شما در

going hello to Ramsey Nouah again mr. Duncan all these words are they nouns

حال رفتن به رمزی هستید باز هم آقای نوح دانکن همه این کلمات اسم هستند،

most of them are nouns yes so the excursion describes the journey

بیشتر آنها اسم هستند بله، بنابراین گشت و گذار توضیح می دهد که مسیر سفر

direction is where you are going if you direct someone that means you are doing

به جایی است که می روید اگر کسی را هدایت کنید، این بدان معنی است که شما دارید کاری را

the thing you are telling a person where to go so direct is verb we are using it

انجام می دهید که به یک نفر می گویید کجا برود خیلی مستقیم فعل ما هستیم. با استفاده از آن

verbally you are telling a person where to go I will direct you I will tell you

به صورت شفاهی به کسی می گویید کجا برود من شما را راهنمایی می کنم به شما می گویم

where to go I will explain the directions to you so in that respect it

کجا بروید من مسیرها را برای شما توضیح می دهم بنابراین از این

is a verb hello Mika I often go for a day trip at the weekend I think a lot of

نظر یک فعل سلام است میکا من اغلب در آخر هفته برای یک سفر یک روزه می روم. فکر می کنم بسیاری از

people do it's very popular especially when the weather

مردم این کار را انجام می دهند بسیار محبوب است، به خصوص زمانی که

is nice especially when it's nice outside but as you can hear I'm losing

هوا خوب است، به خصوص وقتی هوا خوب است، اما همانطور که می شنوید صدایم را از دست

my voice can you believe it I made it all a wait

می دهم، باورتان می شود که امروز همه چیز را منتظر

today 24 and I start losing my voice can you believe that I can't believe it so

گذاشتم 24 و شروع به از دست دادن صدایم کردم. شما معتقدید که من نمی توانم آن را باور کنم، بنابراین

when we talk about direction I'm going to show you very quickly how we can

وقتی در مورد جهت صحبت می کنیم، می خواهم خیلی سریع به شما نشان دهم که چگونه می

express direction with some of my amazing drawings would you like to see

توانیم جهت را با برخی از نقاشی های شگفت انگیز من بیان کنیم، آیا دوست دارید

my lovely drawings oh here we go

نقاشی های دوست داشتنی من را ببینید، آه، ما

so quite often when we give directions we will often use these terms the terms

اغلب می رویم. هنگامی که ما دستورالعمل می دهیم، اغلب از این ter استفاده می کنیم ms

are up/down so quite often we will say up and down now the way we use this

اصطلاحات بالا/پایین هستند بنابراین اغلب می گوییم بالا و پایین اکنون نحوه استفاده از

varies depending on the situation so when we say up it can mean climb so you

آن بسته به موقعیت متفاوت است، بنابراین وقتی می گوییم بالا می تواند به معنای صعود باشد بنابراین

might go up a hill or up a mountain you go up a slope you go upwards so we are

ممکن است از یک تپه بالا بروید یا از یک کوه بالا بروید و بالا بروید. شیبی که شما به سمت بالا می روید، بنابراین ما در

talking about not just traveling forwards but also traveling up so up

مورد سفر نه تنها به جلو بلکه در مورد حرکت به سمت بالا صحبت می کنیم،

however in some cases we might also use the word up when we are talking about

اما در برخی موارد ممکن است از کلمه بالا استفاده کنیم زمانی که در مورد جهت صحبت می کنیم،

direction so quite often we will say up the road you need to go up the road and

بنابراین اغلب می گوییم جاده ای را که باید بروید بالا بروید. در بالای جاده و

quite often and this is very strange I don't know why this happens but quite

اغلب و این خیلی عجیب است ، نمی‌دانم چرا این اتفاق می‌افتد، اما

often if we are talking about things that are on the right we will say up and

اغلب اگر در مورد چیزهایی در سمت راست صحبت می‌کنیم، می‌گوییم و

quite often if we talk about things that are on the left we will often say down I

اغلب اگر در مورد چیزهایی که در سمت چپ هستند صحبت می‌کنیم. ما اغلب می گوییم

don't know why that happens it's very strange but I've noticed when I do it if

نمی دانم چرا این اتفاق می افتد بسیار عجیب است، اما من متوجه شده ام که وقتی این کار را انجام می

I ever give directions if I'm pointing right I will always say up and if her

دهم اگر به سمت راست اشاره کنم، همیشه به بالا می گویم و اگر نقطه او را

point left I will always say down you need to go up there you need to go down

ترک کرد، همیشه می گویم پایین شما باید به آنجا بروید شما باید به

there it's very strange that so quite often we will use up and down to show

آنجا بروید بسیار عجیب است که اغلب اوقات ما از شما استفاده می کنیم p و پایین برای نشان دادن

direction on a certain route you can go up the road you can go down the road so

جهت در یک مسیر خاص، می توانید از جاده بالا بروید، می توانید از جاده پایین بروید، بنابراین

if it is going away from you in front its up if it is going away from

اگر از جلو از شما دور می شود، اگر از شما دور

you behind you it is down I came from down the road down the road I was down

می شود، پشت سر شما پایین است، من از پایین آمده ام. the road down the road من

the road and now I am going up the road I came from down the road and now I am

پایین جاده بودم و اکنون از جاده ای که از پایین جاده آمدم بالا می روم و اکنون

going up the road so you will see that these two words even though they are

از جاده بالا می روم بنابراین خواهید دید که این دو کلمه اگرچه

very simple words very basic can have their own special meaning when we are

کلمات بسیار ساده ای هستند بسیار ابتدایی می توانند وقتی در مورد جهتی صحبت می کنیم که

talking about direction you go up you go down the other thing that it's worth

شما به سمت بالا می روید شما به سمت پایین می روید معنی خاص خود را دارند. چیز دیگری که شایان

noting is you are watching me on a screen so when I say right and left it

ذکر است این است که شما در حال تماشای من روی صفحه نمایش هستید بنابراین وقتی می گویم راست و چپ

is not your right and left because you are watching me so as you look at the

راست و چپ شما نیست زیرا شما در حال تماشا هستید. من همانطور که به صفحه نگاه می کنید

screen this is left and this is right however from my point of view this is

این سمت چپ است و این سمت راست است، اما از دیدگاه من این

right and this is left and that is one of the things that can be confusing when

سمت راست است و این سمت چپ و این یکی از مواردی است که می تواند گیج کننده باشد

you are giving directions you have to make sure that the other person knows

هنگام ارائه جهت، باید مطمئن شوید که طرف مقابل می داند

that you mean left and right you have to make sure they know that it is their

که منظور شما از چپ و راست است، شما باید مطمئن شوید که آنها t را می دانند کلاه

left or your left so my left and your left are different depending on your

چپ آنهاست یا چپ شما، بنابراین چپ من و چپ شما بسته به

point of view which where you are facing anna says up the road can also be follow

دیدگاه شما متفاوت است که در جایی که رو به رو هستید آنا می گوید جاده نیز می تواند دنبال

or straight yes you are right yes you can go straight up the road you can also

یا مستقیم باشد بله شما راست می گویید بله می توانید مستقیماً از جاده بالا بروید شما همچنین می توانید

go straight down the road you can also follow the road so when you follow it

مستقیماً به سمت پایین جاده بروید ، همچنین می توانید جاده را دنبال کنید ، بنابراین وقتی آن را دنبال می کنید

just means you drive along so you follow the road you drive along the road I hope

فقط به این معنی است که در امتداد رانندگی می کنید ، بنابراین جاده ای را که در امتداد جاده می رانید دنبال

you enjoyed my little diagram when we are giving directions we will often give

می کنید ، امیدوارم از نمودار کوچک من لذت برده باشید وقتی که ما دستورالعمل هایی را ارائه می دهیم

specific instructions for example you might come to a junction and you can see

دستورالعمل‌های خاصی برای مثال ممکن است به یک تقاطع بیایید و می‌توانید اینجا ببینید که

here this particular Junction is called a crossroads so you can see the

این تقاطع خاص، چهارراه نامیده می‌شود، بنابراین می‌توانید ببینید که

crossroad is two roads that intersect so that road continues and that road

چهارراه دو جاده است که قطع می‌کنند به طوری که جاده ادامه می‌یابد و آن جاده

continues across so when we are giving instructions we might tell someone to go

در سراسر آن ادامه می‌یابد، بنابراین زمانی که ما دستورالعمل می‌دهیم ممکن است به کسی بگویید مستقیم بروید،

straight on so if you go straight on it means you go across the road of course

بنابراین اگر مستقیم بروید به این معنی است که از آن طرف جاده می روید البته

you have to stop first of all you have to stop to make sure there is no traffic

اول از همه باید بایستید تا مطمئن شوید ترافیکی

coming this way but when we give a person instructions we will say go

از این طرف وجود ندارد، اما وقتی به یک نفر وارد می شویم. ما می گوییم مستقیم برو برو

straight on go straight on so don't turn go straight on continue ahead however we

مستقیم برو

might also be telling someone to turn so you might tell someone to turn right you

turn right at the next Junction so at the next Junction you turn right

پس نپیچ ن به راست بپیچید،

we might tell them the opposite we might say at the junction

ممکن است برعکس آن را به آنها بگوییم، ممکن است بگوییم در

you need to turn left turn left at the next Junction turn right at the next

تقاطع باید به چپ بپیچید در تقاطع بعدی به چپ بپیچید در تقاطع بعدی به راست بپیچید،

Junction so when you come to a junction and that's a junction a junction is

بنابراین وقتی به یک تقاطع رسیدید و آن یک تقاطع است، یک

where one road meets another but you have a choice of which way to turn you

تقاطع جایی است که یک جاده به جاده دیگر برخورد می کند. اما شما می توانید انتخاب کنید که کدام سمت را

either turn left or right so there is your choice and this type of Junction is

بچرخانید یا به چپ یا راست بپیچید، بنابراین انتخاب شما وجود دارد و این نوع اتصال،

called a T Junction the reason why we call it T Junction is

T Junction نامیده می شود ، دلیل اینکه ما آن را T Junction می نامیم این است

because it looks like the letter T we can also talk about direction from a

که به نظر می رسد حرف T را نیز می توانیم انجام دهیم. در مورد جهت از

point of view of a compass so quite often certainly years ago many people

نقطه نظر قطب نما صحبت کنید، بنابراین مطمئناً سال ها پیش بسیاری از مردم

would carry a compass something that they would look at so they would know

یک قطب نما را حمل می کردند که به آن نگاه می کردند تا بدانند به

which direction or what direction they were going in so quite often we will

کدام جهت یا چه جهتی می روند اغلب ما به شما آموزش

give instructions to tell someone to also go in a certain direction so these

خواهیم داد. باید به کسی بگوییم که در یک جهت خاص نیز حرکت کند، بنابراین اینها

are very precise instructions for example we might tell someone to head

دستورالعمل های بسیار دقیقی هستند، به عنوان مثال ممکن است به کسی بگوییم که به سمت

north head north you head north so in the

شمال بروید ، شما به سمت شمال بروید، بنابراین در

country you are traveling in in the town you are traveling in you head north so

کشوری که در آن سفر می کنید، در شهری که سفر می کنید، به سمت شمال بروید.

if you look at the direction of your compass you will know that you need to

اگر به جهت قطب نما خود نگاه کنید متوجه می شوید که باید به

go north and then of course we have head south when we say head we mean go you go

شمال بروید و البته ما وقتی می گوییم سر به سمت جنوب داریم یعنی برو

in that direction you head south so again in the country or city or town you

به آن جهت برو به سمت جنوب پس دوباره در کشور یا شهر یا شهرک شما

go in that direction on the map or on your compass

در نقشه یا قطب نما به

we can head east head east you go in that direction or of course head west

آن سمت بروید، ما می توانیم به سمت شرق برویم، به سمت شرق برویم، شما در آن جهت بروید یا البته به سمت غرب بروید،

head east head west it is very distracting because from my

سر به سمت غرب بروید، این بسیار حواس پرت کننده است زیرا

point of view this is actually the wrong way around but I know it's right you

از دیدگاه من این در واقع راه اشتباه است اما من می دانم درست است که شما به

head east you head west you go east early you go west early an

سمت شرق بروید شما به سمت غرب بروید زود به شرق بروید اوایل به غرب بروید یک

easterly direction westerly again it means the same thing

جهت شرقی دوباره غرب به همان معنی است

so I hope that's alright we are big how we will not know English I don't know

بنابراین امیدوارم که خوب باشد ما بزرگ هستیم چگونه انگلیسی نمی دانیم نمی دانم

what that means I don't know what I mean Sayid

معنی آن چیست نمی دونم منظورم چیه بگو

if you could explain what you mean that we're very nice hello grace chin

اگر می توانید منظورتان را توضیح دهید که ما خیلی خوب هستیم سلام گریس چانه

oh hello grace nice to see you here I will be going soon I can't believe how

اوه سلام لطف خوشحالم که اینجا می بینمت من به زودی می

quickly this lesson has gone today if a person is going the wrong way we can say

روم. می‌توانیم بگوییم

that they are heading in the direction that they shouldn't be so we might tell

که آنها به سمتی می‌روند که نباید باشند، بنابراین ممکن است به

a person that you are going the wrong way you are heading in the wrong

یک نفر بگوییم که راه را اشتباه می‌روی، در

direction you are going the wrong way you have to turn around you do what you

مسیر اشتباهی می‌روی، راه را اشتباه می‌روی، باید برگردی. شما

are going the wrong way

راه را اشتباه

no you are going the wrong way direction and appearance we can also describe

می روید نه شما مسیر را اشتباه می روید جهت و ظاهر ما همچنین می توانیم

things in certain ways from their appearance the direction of an object

چیزها را به روش های خاصی از ظاهر آنها و جهت یک

the wrong way up so for example this is the wrong way up it is upside down it is

شی را به سمت بالا توصیف کنیم بنابراین به عنوان مثال این مسیر اشتباه است به سمت بالا و وارونه آن است. آیا

the wrong way up

راه بالا اشتباه است در

now it is the right way up so the wrong way up means something is upside down it

حال حاضر راه درست بالا است بنابراین راه اشتباه بالا یعنی چیزی وارونه

is the wrong way up and just to prove it

است راه اشتباه است و فقط برای اثبات آن

this is upside down this is the right way up so upside down is direction it

این وارونه است این راه درست بالا است بنابراین وارونه به جهت

refers to the position of an object whether it is the right way or the wrong

اشاره دارد به موقعیت یک شی خواه راه درست باشد و چه راه اشتباه

way something is upside down so direction can also refer to the way

است که چیزی وارونه است، بنابراین جهت نیز می تواند به نحوه

something appears as well what if something is inside out inside out again

ظاهر شدن چیزی اشاره داشته باشد، و اگر چیزی دوباره از داخل به بیرون باشد،

we are talking about the appearance of something perhaps you put on your

ما در مورد ظاهر چیزی صحبت می کنیم،

clothes maybe you put your t-shirt on your body you wear it but then suddenly

شاید شما لباس خود را پوشیده اید، شاید تی شرت خود را پوشیده اید. بدن خود را می پوشید، اما ناگهان

you realize that it is inside out so the inside of your t-shirt is on the outside

متوجه می شوید که داخل تی شرت است، بنابراین داخل تی شرت شما بیرون است،

so you've put your t-shirt on inside out inside out another way of describing

بنابراین شما تی شرت خود را از داخل به داخل به بیرون پوشیده اید، روش دیگری برای توصیف

this something is inverted inverted so maybe it is inside-out or maybe it is

این چیزی که وارونه است. بنابراین ممکن است داخل به بیرون باشد یا شاید

the wrong way round as if you are looking in a mirror so when you look in

مسیر اشتباه باشد، انگار که در آینه نگاه می‌کنید، بنابراین وقتی

the mirror you are seeing an inverted image so something that is inverted is

در آینه نگاه می‌کنید یک تصویر وارونه می‌بینید، بنابراین چیزی که معکوس شده است به

the wrong way round it has been turned around for example your reflection in

سمت اشتباه برگشته است. به عنوان مثال، انعکاس شما

the mirror is inverted or we can say reversed so something has been

در آینه وارونه است یا می توانیم بگوییم معکوس شده است، بنابراین چیزی

first it is the wrong way round it's almost time to finish I hope you've

ابتدا اشتباه بوده است، تقریباً زمان آن است که تمام شود، امیدوارم

enjoyed today's livestream by the way if you've enjoyed it tell a friend if you

از پخش زنده امروز لذت برده باشید، اگر از آن لذت برده اید، بگویید

haven't tell me if you would like to subscribe don't forget you can like and

دوست اگه نگفتی من اگر دوست دارید مشترک شوید فراموش نکنید می توانید لایک و

subscribe so give this video a big thumbs up that would be ever so nice and

سابسکرایب کنید پس این ویدیو را به شدت تشویق کنید که بسیار زیبا خواهد بود

of course don't forget you can also

و البته فراموش نکنید که می توانید

subscribe don't forget to activate your notifications so you will never miss

مشترک شوید فراموش نکنید که اعلان های خود را فعال کنید. شما هرگز

another one of my lessons so please subscribe and like

یکی دیگر از درس های من را از دست نخواهید داد پس لطفا سابسکرایب کنید و لایک

like and subscribe that would be lovely I am about to go I will see you tomorrow

کنید و سابسکرایب کنید که خیلی خوب است من در شرف رفتن هستم فردا شما را می بینم

we are here every day every single day during October so I will be back

ما هر روز در ماه اکتبر اینجا هستیم پس

tomorrow from 2 p.m. UK time and I will see you tomorrow hopefully if it be a

فردا از ساعت 2 بعدازظهر برمی گردم. به وقت انگلستان و من فردا شما را می بینم امیدوارم اگر

good day because it's Friday tomorrow so I'm sure everyone will be really happy

روز خوبی باشد، زیرا فردا جمعه است، بنابراین مطمئن هستم که همه واقعاً خوشحال خواهند شد

thanks to grace I love your lessons very much thank you so much mr. Duncan you

به لطف لطف، من درس های شما را بسیار دوست دارم، بسیار متشکرم.

are welcome no problem that's why I'm here

دانکن خوش اومدی مشکلی نیست به همین دلیل من اینجام

let's have one last look at the birds I wonder what the birds are doing let's

بیا آخرین نگاهی به پرنده ها بیندازیم تعجب می کنم که پرنده ها چه کار می کنند بیایید

have a look outside well first of all those are the trees we'll see those in a

بیرون را خوب نگاه کنیم اول از همه اینها درختانی هستند که در یک دقیقه آن ها را

minute like that you see however what I want to show you are the birds there

خواهیم دید می‌بینی اما آنچه می‌خواهم به تو نشان دهم پرنده‌هایی هستند

they are right now in the garden oh look I can

که الان در باغ هستند، اوه ببین من می‌توانم

see in the middle you can see a green Finch so the bird in the middle is a

در وسط ببینم که شما می‌توانید یک فنچ سبز را ببینید، بنابراین پرنده وسط یک

green Finch and then the one on the Left the one on the left is a goldfinch

فنچ سبز است و سپس یکی از آن‌ها در سمت چپ، یک فنچ طلایی است،

so there are quite a few birds now in the garden so that is a live view out of

بنابراین تعداد زیادی پرنده در باغ وجود دارد، به طوری که یک نمای زنده از

my window at the moment you can see the birds are

پنجره من در این لحظه است که می توانید ببینید که پرندگان

busily feeding it is there their late afternoon lunch and that's it there is

مشغول غذا دادن به آن هستند، نهار اواخر بعد از ظهر آنها آنجاست و این

no more it's time to go I can't believe it it's gone so fast thank you iron

دیگه وقت رفتن نیست باورم نمیشه خیلی سریع گذشت

Thank You Meeker Thank You sweetness thank you Anna

ممنون میکر ممنون شیرینی ممنون آنا

I will join you again tomorrow from 2 p.m. UK time and of course the weekend

فردا از ساعت 2 بعدازظهر دوباره بهت میپیوندم. به وقت انگلستان و البته

is just around the corner are you excited I hope so

آخر هفته نزدیک است، آیا شما هیجان زده اید، امیدوارم

this is mr. Duncan in the birthplace of English saying thanks for watching me I

این آقای باشد. دانکن در زادگاه انگلیسی می گوید متشکرم که مرا تماشا کردی

am going to rest my voice now and I will see you tomorrow

من اکنون به صدایم استراحت می کنم و فردا شما را می بینم

and of course you know what's coming next yes you do until tomorrow

و البته می دانید که آینده چه خواهد شد بله تا فردا فعلاً انجام دهید تا

ta ta for now 8-)

تا تا 8-)