Learn the uses of WANT / NEED / GIVE / TAKE / BORROW / LEND and STEAL in English - Lesson eight

Wanting and needing might be seen as rude,

خواستن و نیاز ممکن است بی ادبانه تلقی شود

you might want a new car or need some food. If you have enough already.

، ممکن است یک ماشین جدید بخواهید یا به مقداری غذا نیاز داشته باشید. اگر قبلاً به اندازه کافی دارید.

Then don't be so greedy, for there are others in the world

پس اینقدر حریص نباش، زیرا دیگرانی در دنیا

who are much more needy.

هستند که بسیار نیازمندترند.

Whenever we need to express a desire for something,

هر زمان که نیاز داریم برای چیزی ابراز تمایل کنیم،

perhaps something we feel we need or a thing we want.

شاید چیزی که احساس می کنیم به آن نیاز داریم یا چیزی که می خواهیم.

Then there are many ways of describing this action.

سپس راه های زیادی برای توصیف این عمل وجود دارد.

Today, I will take you through all the ways

امروز، تمام

of expressing the emotional desire for something

راه‌های ابراز تمایل عاطفی به چیزی را

using want, need, give,

با استفاده از خواستن، نیاز، دادن،

take, lend, borrow and steal.

گرفتن، قرض دادن، قرض گرفتن و دزدی به شما معرفی خواهم کرد.

Each of these words expresses

هر یک از این کلمات بیانگر

a different type of giving and receiving.

نوع متفاوتی از دادن و گرفتن است.

first of all, we will look at the word want.

ابتدا به واژه خواستن نگاه می کنیم.

What's the word

کلمه

want is both a verb and now as a verb?

خواستن چیست که هم فعل است و هم اکنون به عنوان فعل؟

It shows the desire for something quite often a strong desire for an item or thing

این نشان دهنده تمایل به چیزی است که اغلب تمایل شدید به یک مورد یا چیزی را نشان می دهد

that is seen as bringing pleasure or satisfaction to the one who wants it.

که به نظر می رسد برای کسی که آن را می خواهد باعث لذت یا رضایت می شود.

A person might want to do something

ممکن است شخصی بخواهد کاری را انجام دهد

they feel the desire to go someplace or meet someone.

که تمایل دارد به جایی برود یا کسی را ملاقات کند.

We often describe the action

ما اغلب

of want as a wish or desire.

عمل خواستن را به عنوان یک آرزو یا میل توصیف می کنیم.

Something you feel you want will often

چیزی که احساس می کنید می خواهید

be wished for or desired.

اغلب آرزو یا آرزو می شود.

I want to go to Paris for a holiday.

من می خواهم برای تعطیلات به پاریس بروم.

I want to see you next weekend.

من می خواهم آخر هفته آینده شما را ببینم.

I want to buy some new clothes.

من می خواهم چند لباس جدید بخرم.

I want to buy a new car.

من می خواهم یک ماشین جدید بخرم.

I want to go for a walk.

میخوام برم پیاده روی

These sentences all express

این جملات همگی

a desire for something or a wish for something.

بیانگر تمایل به چیزی یا آرزوی چیزی است.

The thing I wanted is not important

چیزی که من می خواستم مهم

or even necessary, but it is wanted.

یا حتی ضروری نیست، بلکه خواسته است.

The thing you desire is what you want.

چیزی که شما آرزو دارید همان چیزی است که می خواهید.

The thing you wish for is what you want.

چیزی که آرزویش را دارید همان چیزی است که می خواهید.

The exact time

زمان دقیق

between something being wanted and being received.

بین خواسته شدن و دریافت شدن چیزی.

Can vary depending on the situation.

بسته به شرایط می تواند متفاوت باشد.

You might want something right now.

شاید همین الان چیزی بخواهید.

You want it immediately.

شما فوراً آن را می خواهید.

You do not want to wait for it.

شما نمی خواهید برای آن صبر کنید.

You might want something in the future when the time is right.

ممکن است در آینده در زمان مناسب چیزی بخواهید.

You don't mind waiting.

بدت نمیاد منتظر بمونی

There is no hurry.

عجله ای نیست.

Want can also be used as a noun.

خواستن می تواند به عنوان یک اسم نیز استفاده شود.

The state of wanting something is want

حالت خواستن چیزی این است که

to be in a situation where a person wishes or desires.

بخواهیم در موقعیتی قرار بگیریم که فرد آرزو یا تمایل داشته باشد.

Something is want.

چیزی خواستنی است

We often view WAN'T as a negative action,

ما اغلب WAN'T را یک عمل منفی می‌دانیم،

because quite often the thing desired might seem

زیرا اغلب چیز مورد نظر ممکن است

unnecessary or pointless,

غیرضروری یا بی‌معنی به نظر برسد،

a petulant child might want a new toy , even though they have received

یک کودک مغرور ممکن است یک اسباب‌بازی جدید بخواهد، حتی اگر اسباب‌بازی‌های جدید زیادی دریافت کرده باشد و

many new toys already wanting something might be seen

از قبل چیزی می‌خواهد که ممکن است

as selfish or self-centred.

به‌عنوان خودخواه یا خودخواه تلقی شود. -مرکز

A millionaire might want to make more money than they do now.

یک میلیونر ممکن است بخواهد پول بیشتری نسبت به الان داشته باشد.

A person with lots of expensive clothing might always

فردی که لباس‌های گران‌قیمت زیادی دارد ممکن است

want the latest styles of fashion, so they will always want more

همیشه جدیدترین سبک‌های مد را بخواهد، بنابراین همیشه

new clothes.

لباس‌های جدید بیشتری می‌خواهد.

Let's compare

want with the next word, which is need,

خواستن را با کلمه بعدی که نیاز است مقایسه می کنیم،

just like the previous word, want can be used as both a verb

درست مانند کلمه قبلی خواستن هم به عنوان فعل

and a now as a verb.

و هم از now به عنوان فعل استفاده می شود.

The word need means to require something as a necessity rather than a desire.

نیاز در لغت به معنای نیاز به چیزی به عنوان یک ضرورت و نه خواسته است.

That is to say the thing is vital and important.

یعنی موضوع حیاتی و مهم است.

It is needed.

نیاز است.

You need it.

شما به آن نیاز دارید.

It is vitally important.

از اهمیت حیاتی برخوردار است.

A starving person will need to eat.

یک فرد گرسنه باید غذا بخورد.

They need food.

آنها به غذا نیاز دارند.

They must have it.

آنها باید آن را داشته باشند.

An unhealthy person will need exercise.

یک فرد ناسالم به ورزش نیاز دارد.

They need exercise.

آنها به ورزش نیاز دارند.

They must have it.

آنها باید آن را داشته باشند.

A thirsty person will need refreshment.

یک فرد تشنه به طراوت نیاز دارد.

They need water.

نیاز به آب دارند.

They must have it.

آنها باید آن را داشته باشند.

A poor person will need assistance.

یک فرد فقیر به کمک نیاز دارد.

They need money.

آنها به پول نیاز دارند.

They must have it.

آنها باید آن را داشته باشند.

So when we talk about want and need,

بنابراین وقتی در مورد نیاز و نیاز صحبت می

it is worth noting that one is not necessarily important or life saving

کنیم، شایان ذکر است که یکی لزوما مهم نیست یا نجات دهنده زندگی نیست، در

while the other is want

حالی که دیگری نیاز دارد

can be pure, real and wasteful,

می تواند خالص، واقعی و هدر دهنده باشد،

while need is often crucial and vital.

در حالی که نیاز اغلب بسیار مهم و حیاتی است.

We can also use need as a noun.

همچنین می توانیم از need به عنوان اسم استفاده کنیم.

There is too much need in the world.

در دنیا نیاز خیلی زیاد است.

The needs of the many outweigh the needs of the few.

نیازهای بسیاری بر نیازهای عده معدودی بیشتر است.

A person's needs are the essential things

نیازهای یک فرد، چیزهای اساسی است

they need to live and survive.

که برای زندگی و بقا به آن نیاز دارد.

A person might become too demanding and always be in need of something.

ممکن است فردی بیش از حد خواستار شود و همیشه به چیزی نیاز داشته باشد.

We might describe this person as needy.

ممکن است این فرد را نیازمند توصیف کنیم.

This word can be used both positively and negatively.

این کلمه می تواند هم مثبت و هم منفی استفاده شود.

A needy child or a friend that always needs help

کودک نیازمند یا دوستی که همیشه به کمک

and attention is needy.

و توجه نیاز دارد نیازمند است.

A needy child or friend can also be expressed

یک کودک یا دوست نیازمند نیز می تواند به

negatively as over demanding

صورت منفی بیش از حد خواسته

and annoying.

و آزاردهنده بیان شود.

Oh, next word is give,

اوه، کلمه بعدی دادن است،

which is a verb means to freely transfer the possession of something to someone

که فعل به معنای انتقال آزادانه مالکیت چیزی به کسی است

you might give someone a present.

که ممکن است به کسی هدیه بدهید.

The offer is one that does not need anything in return.

پیشنهادی است که در ازای آن به هیچ چیز نیاز ندارد.

A free thing is something you give

چیز رایگان چیزی است که شما

with no charge to offer something to.

بدون هیچ هزینه ای برای ارائه چیزی به آن می دهید.

Another person is give.

یک نفر دیگر می دهد.

You will give it, you give it,

خواهی داد، دادی،

you gave it, you have given it.

دادی، دادی.

We can also say give away.

همچنین می توانیم بگوییم تقدیم کنید.

This also means that there is no charge

این همچنین به این معنی است که هیچ هزینه

or cost involved in the exchange.

یا هزینه ای در تبادل وجود ندارد.

It is being given away.

در حال واگذاری است.

A low price for something or a generous offer

قیمت پایین برای چیزی یا یک پیشنهاد سخاوتمندانه

might be described as a giveaway.

ممکن است به عنوان یک هدیه توصیف شود.

The word give can also describe the flexibility

کلمه دادن همچنین می‌تواند انعطاف‌پذیری

and strength of something a person might give in or give up,

و قدرت چیزی را که یک فرد ممکن است تسلیم کند یا رها کند، توصیف کند،

which means that someone has decided to quit or surrender.

به این معنی که شخصی تصمیم به ترک یا تسلیم گرفته است.

A person might give their all, which means to put all one's effort

ممکن است یک نفر تمام تلاش خود

into doing something, you give it your all.

را به کار گیرد، به این معنی که تمام تلاش خود را برای انجام کاری صرف کنید، شما تمام تلاش خود را می کنید.

Our next word is take,

کلمه بعدی ما take است

which can also be used as a verb or now

که می توان از آن به عنوان فعل یا اکنون

as a verb.

به عنوان فعل نیز استفاده کرد.

The word take can refer to the action of laying hold of something.

کلمه گرفتن می تواند به عمل نگه داشتن چیزی اشاره کند.

one uses their hand or hands to take hold of an item.

شخص از دست یا دست خود برای گرفتن یک وسیله استفاده می کند.

You take a biscuit from the plate,

یک بیسکویت از بشقاب

you take your shoes out of the box.

برمی دارید، کفش هایتان را از جعبه بیرون می آورید.

You take your groceries out of the bag.

شما مواد غذایی خود را از کیف بیرون می آورید.

To take can also refer to accepting an offer

گرفتن نیز می تواند به پذیرش یک پیشنهاد اشاره داشته باشد

something offered is accepted.

که چیزی پیشنهاد شده پذیرفته شده است.

You take it.

شما آن را بگیرید.

You take the money offered to you.

شما پولی که به شما پیشنهاد می شود را می گیرید.

You take the job offer

شما پیشنهاد شغلی را

you take the increase of your salary,

قبول می کنید افزایش حقوق خود را

you will take it, you take it, you took it,

می گیرید، می گیرید، می گیرید،

you have taken it.

می گیرید، گرفته اید.

The word take can also be used negatively to mean steal.

همچنین می توان از کلمه take به معنای دزدی به صورت منفی استفاده کرد.

You take something that does not belong to you.

شما چیزی را می گیرید که به شما تعلق ندارد.

It is not yours, but you take it anyway.

مال شما نیست، اما به هر حال آن را می گیرید.

You take some money from your father's wallet.

از کیف پول پدرت مقداری پول می گیری.

You take your mother's diamond ring and sell it.

انگشتر الماس مادرت را بردار و بفروش.

A stolen thing has been taken.

یک مورد سرقتی گرفته شده است.

Someone took it.

یک نفر آن را گرفت.

To carry or transport

برای حمل یا انتقال

something from one place to another is take

چیزی از مکانی به مکان

you might take your children to school in the car,

دیگر ممکن است فرزندان خود را با ماشین به مدرسه

you might take some books back to the library

ببرید، ممکن است تعدادی کتاب را به کتابخانه برگردانید

to travel using a certain type of transport.

تا با استفاده از نوع خاصی از وسایل نقلیه سفر کنید.

Also uses the word take you take a bus

همچنین از کلمه ببر با اتوبوس

to town, you take a train to London,

به شهر، با قطار به لندن می‌روی،

you take a plane to France

با هواپیما به فرانسه

to administer a dose of medicine can also be described using the word

برای تجویز دوز دارو می‌روی، می‌توان با استفاده از کلمه

Take you take a pill,

قرص ببر،

you take some medicine.

دارو مصرف می‌کنی توصیف کرد.

Don't forget to take your pills.

مصرف قرص های خود را فراموش نکنید.

I need to take my medicine.

من باید داروهایم را مصرف کنم.

Did you take your tablets today?

امروز قرصت رو خوردی؟

A person might be on the take.

یک نفر ممکن است در حال انجام باشد.

This means that a person is stealing

این بدان معنی است که یک فرد چیزی را می دزدد

or obtaining something they shouldn't be.

یا به دست می آورد که نباید باشد.

A person on the take often receives money or favours

شخصی که در حال گرفتن است اغلب در ازای انجام کاری پول یا لطف دریافت می کند

in return for doing something.

.

We will look at the next two words at the same time

ما به دو کلمه بعدی در همان زمان نگاه خواهیم کرد

as they are closely connected and often confused with each other.

زیرا آنها از نزدیک به هم متصل هستند و اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند.

The words are lend and borrow.

کلمات قرض و قرض هستند.

Even native English

حتی انگلیسی

speakers will get these words confused with each other.

زبانان بومی نیز این کلمات را با یکدیگر اشتباه می گیرند.

first of all, the word lend is a verb, which means to give something

اولاً کلمه قرض دادن یک فعل است به معنای بخشیدن چیزی

to someone for a short or limited amount of time.

به کسی برای مدت کوتاه یا محدود.

That is to say, you are allowing another person to use the item in question

یعنی به شخص دیگری اجازه می‌دهید از کالای مورد نظر استفاده کند

with the understanding that it will be returned

با این درک که

afterwards at a later date.

بعداً آن را بازگرداند.

You might lend someone your lawnmower,

ممکن است ماشین چمن زنی خود را به کسی قرض دهید،

you have lent it to them.

آن را به او قرض داده اید.

You might lend your friends some money with the understanding that it will be paid back later.

ممکن است به دوستانتان مقداری پول قرض دهید با این درک که بعداً بازپرداخت خواهد شد.

You have lent it to them to offer or give assistance to.

شما آن را به آنها قرض داده اید تا به آنها پیشنهاد یا کمک کنند.

Someone can be described as lending a hand.

کسی را می توان به عنوان دست درازی توصیف کرد.

one person will lend a hand to another.

یک نفر به دیگری دست دراز می کند.

Can you lend a hand carrying in these heavy shopping bags?

آیا می توانید یک دست حمل کنید که در این کیسه های خرید سنگین حمل کنید؟

So the word lend relates to

بنابراین کلمه قرض دادن مربوط به

something given such as an item or assistance,

چیزی است که داده می شود مانند یک کالا یا کمک،

but only for a short time until it is no longer needed.

اما فقط برای مدت کوتاهی تا زمانی که دیگر مورد نیاز نباشد.

The next word is borrow,

کلمه بعدی قرض است

which can be described as the opposite of Lent in the sense of it

که می توان آن را برعکس لنت توصیف کرد به این معنا

being the reverse of giving something for a short time.

که معکوس دادن چیزی برای مدت کوتاهی است.

The word borrow means to take something for a short period of time.

واژه قرض گرفتن به معنای گرفتن چیزی برای مدت کوتاهی است.

The thing will be used and then given back to the owner.

این چیز مورد استفاده قرار می گیرد و سپس به مالک باز می گردد.

one person will borrow something from someone else

یک نفر برای مدت کوتاهی چیزی را از دیگری قرض می گیرد

for a short period of time.

.

The lender is giving while

وام دهنده در حالی

the borrower is taking or receiving.

که وام گیرنده می گیرد یا می گیرد، می دهد.

This agreement is always temporary.

این توافق همیشه موقتی است.

Can I borrow your lawnmower?

آیا می توانم ماشین چمن زنی شما را قرض بگیرم؟

Can I borrow £20 until my next salary?

آیا می توانم تا حقوق بعدی 20 پوند قرض کنم؟

My neighbour wants to borrow my lawnmower for a couple of days.

همسایه من می خواهد ماشین چمن زنی من را برای چند روز قرض بگیرد.

Many people often confuse the two words with each other.

بسیاری از مردم اغلب این دو کلمه را با یکدیگر اشتباه می گیرند.

But as long as you remember that lend is give and borrow is take.

اما تا زمانی که به یاد داشته باشید که قرض دادن است و قرض گرفتن است.

Then there should be no confusion.

در این صورت نباید سردرگمی وجود داشته باشد.

It is also worth remembering that sometimes when you lend something to a person,

همچنین لازم به یادآوری است که گاهی اوقات وقتی چیزی را به شخصی قرض می دهید،

occasionally you never get it back.

گاهی اوقات آن را پس نمی گیرید.

It is never returned.

هرگز برگردانده نمی شود.

Finally,

در نهایت

we have the word steel, which can be used as a verb

کلمه فولاد را داریم که می توان از آن به عنوان فعل استفاده کرد

and now to take something from another person

و اکنون بدون اینکه از شخص دیگری بخواهیم چیزی را

without asking them first is steel.

بگیریم فولاد است.

one person will steal from another.

یک نفر از دیگری دزدی می کند.

A burglar might break into your house and steal your jewellery.

ممکن است سارق وارد خانه شما شود و جواهرات شما را بدزدد.

A thief steals to take something from another person

دزدی می‌دزدد تا چیزی را از شخص دیگری بگیرد

without them realising or being aware of it is steal.

بدون اینکه او بداند یا بداند که دزدی است.

A thief will steal the item has been stolen.

یک دزد به سرقت می برد مورد دزدیده شده است.

A thief steals from others

دزدی که از دیگران

to use another person's method

برای استفاده از روش

or idea can be described as stealing.

یا ایده دیگری دزدی می کند را می توان دزدی توصیف کرد.

Your sweetheart might be stolen

ممکن است عشق

from you by another person.

شما توسط شخص دیگری از شما دزدیده شود.

one person steals another's lover

یک نفر معشوق دیگری را

as a noun, a good offer

به عنوان اسم می دزدد، پیشنهاد یا معامله خوب را

or bargain can be described as a steal.

می توان دزدی توصیف کرد.

The price is so low

قیمت آنقدر پایین

it is almost like you are stealing it.

است که انگار دارید آن را می دزدید.

My new car was a steal, so I had to buy it.

ماشین جدید من دزدی بود، بنابراین مجبور شدم آن را بخرم.

This offer is so good, it's a steal.

این پیشنهاد خیلی خوب است، دزدی است.

Uh, uh, uh,

اوه، اوه، اوه،

uh, uh, uh.

اوه، اوه

That is all I have time for today.

این تمام وقت من برای امروز است.

Sadly, I can't give you any more of my time.

متأسفانه نمی توانم بیشتر از وقتم را به شما بدهم.

I hope this lesson has been helpful

امیدوارم این درس مفید بوده باشد

and that you will take something useful away from it.

و چیز مفیدی را از آن حذف کنید.

This is Mr. Duncan in England saying Enjoy English

این آقای دانکن در انگلیس است که می‌گوید Enjoy English

and I will see you again very soon

و من به زودی دوباره شما را خواهم دید

and of course...

و البته...

ta ta for now.

تا تا فعلا.