'Foaming at the mouth' / English Addict Live Chat and Learning / Sunday 21st November 2021

oh hello there as you can see autumn  is definitely here welcome to another  

سلام، همانطور که می بینید، پاییز قطعاً به یک پخش زنده دیگر خوش آمدید،

live stream yes it is english addict coming  your way and look at all the beautiful autumn  

بله، معتاد انگلیسی است که به سراغ شما می آید و به تمام رنگ های زیبای پاییزی نگاه کنید

colours that are literally everywhere at  the moment we are having such a lovely time  

که به معنای واقعی کلمه همه جا هستند در لحظه ای که ما چنین اوقات خوشی را سپری می کنیم

as i said i hope you will stay with me for the  next two hours because it is sunday afternoon  

همانطور که گفتم امیدوارم دو ساعت آینده با من بمانید چون یکشنبه بعدازظهر است

and it's just after two o'clock  uk time and this is english addict

و ساعت دو بعد از ظهر به وقت انگلستان است و این معتاد انگلیسی

it sure is

است، مطمئناً

hi everybody this is mr duncan in england how are  you today are you okay i hope so are you happy  

سلام به همه این آقای دانکن در انگلیس است، امروز شما خوب هستید؟ امیدوارم خوشحال باشید   امیدوارم امروز تا حد ممکن

i hope you are feeling as happy as can be today  yes we are back together live across youtube 100  

احساس خوشحالی داشته باشید بله ما دوباره با هم هستیم زنده در سراسر YouTube 100

live this is live and i have a feeling  that you are watching me live right now  

زنده این زنده است و من این احساس را دارم که در حال حاضر من را به صورت زنده تماشا می‌کنی

because you are there in front of your computer  device your mobile phone or maybe your desktop  

زیرا شما آنجا جلوی چشمان خود هستید رایانه دستگاه تلفن همراه شما یا شاید دسکتاپ

or perhaps you are driving along in  the car listening to my soothing voice  

شما   یا شاید در حال رانندگی در اتومبیل هستید و به صدای آرام من گوش می دهید

hello are you okay today we are going to talk  about lots of things we have mr steve here we  

سلام خوبید امروز می خواهیم در مورد چیزهای زیادی صحبت کنیم که آقای استیو اینجا

have you we have the live chat we have so many  things to do today i hope you are feeling good  

داریم   شما را داریم بدون گپ زنده ، امروز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم، امیدوارم احساس خوبی

as you may have noticed at the start of the live  stream you saw some of the lovely views it is so  

داشته باشید   همانطور که ممکن است در ابتدای پخش زنده متوجه شده باشید که برخی از مناظر زیبا را مشاهده کردید، خیلی

nice today we are having the most amazing weather  it is a beautiful sunny although it is also chilly  

خوب است امروز ما شگفت‌انگیزترین هوا را داریم  آفتابی زیباست، اگرچه سرد

a chilly sunny autumnal day it's looking rather  nice for those who don't know who i am my name is  

است   یک روز آفتابی سرد پاییزی، برای کسانی که نمی‌دانند من کی هستم، نام من است

mr duncan i talk about the english language i love  english very much you might actually say that i  

آقای دانکن است.

am a bit of an english addict for those who like  to follow the captions by the way don't forget  

برای کسانی که دوست دارند زیرنویس‌ها را دنبال کنند، کمی معتاد انگلیسی هستم، فراموش نکنید

there are also live captions on the screen if  you activate the captions you will be able to  

که زیرنویس‌های زنده روی صفحه نیز وجود دارد، اگر زیرنویس‌ها را فعال کنید، می‌توانید

see everything i'm saying every word that comes  out of my cake hole i love that phrase cake hole  

هر کلمه‌ای را که می‌گویم ببینید. خارج از سوراخ کیک من این عبارت را دوست دارم سوراخ کیک   سوراخ کیک

a person's cake hole is their mouth that's what  it is i don't know what's happening to my throat  

یک نفر دهان آنهاست که آن چیزی است که نمی دانم چه اتفاقی برای گلوی من می افتد

because mr steve last week was ill and i'm just  wondering if i've actually caught mr steve's cold  

چون آقای استیو هفته گذشته مریض بود و من فقط  به این فکر می کنم که آیا واقعاً سرماخوردگی آقای استیو را گرفتار کردم

because he was ill last weekend and i've  been suffering with mr steve suffering  

زیرا او او آخر هفته گذشته مریض هستم و من از درد و رنج آقای استیو رنج می‌برم

there is nothing worse than being with a person  who is unwell i'm sure if you are a husband or  

، هیچ چیز بدتر از بودن با فردی نیست که حالش خوب نیست، مطمئنم که شما زن یا شوهر هستید

wife and if your your partner becomes ill  maybe they get a cold or something else  

و اگر شریک زندگی‌تان مریض شود، شاید سرما بخورد یا چیز دیگری

sometimes it is hard to look after your loved  one when they are feeling sick especially if  

گاهی اوقات سخت است که از عزیزتان مراقبت کنید  وقتی او احساس بیماری می کند، مخصوصاً

it's a man i think this is something steve said  last week he said that men suffer much worse  

اگر  مرد باشد، فکر می کنم این چیزی است که استیو گفت هفته گذشته او گفت که مردها

when they become ill much worse than women  i'm not sure how true that is to be honest  

وقتی بیمار می شوند خیلی بدتر از زنان رنج می برند . راستش را بخواهید

just before i started today's live  stream i received a little package came  

درست قبل از اینکه پخش زنده امروز را شروع کنم،

right through my door my little letterbox however  at the moment i don't know if you do the same  

مطمئن هستم که چقدر درست است

thing as me i am really wary i'm suspicious or  worried about handling the mail so whenever i  

. من در مورد رسیدگی به نامه مشکوک یا نگران هستم، بنابراین هر زمان که

pick up my mail or maybe collect a parcel from the  doorstep i always put on one of my rubber gloves  

نامه‌ام را برمی‌دارم یا ممکن است بسته‌ای را از درب منزل جمع‌آوری کنم، همیشه یکی از دستکش‌های لاستیکی‌ام را می‌پوشم،

just in case you see so even though we have a  little bit more freedom here in the uk i am still  

فقط در صورت مشاهده این موضوع، حتی اگر ما در اینجا کمی آزادی بیشتری داریم. انگلستان من هستم s تا

quite wary quite nervous about picking things  up that have been delivered by someone i don't  

کاملاً نگران برداشتن چیزهایی که توسط شخصی که نمی‌شناسم تحویل داده شده بودم، خیلی نگران

know so there it is that is something i received a  few moments ago it was pushed through my letterbox  

بودم، بنابراین چیزی است که چند لحظه پیش دریافت کردم، آن را از صندوق نامه من عبور

it is a new screen protector for my new phone  so i had to order that and it came just a few  

داد   این یک محافظ صفحه نمایش جدید برای تلفن جدید من است. مجبور شدم آن را سفارش دهم و همین چند

moments ago however i always feel a little worried  i don't know why i've always been slightly nervous  

لحظه پیش آمد، اما من همیشه کمی نگران هستم، نمی دانم چرا همیشه

about germs and picking up germs but at the  moment i seem worse than ever so so do you do this  

در مورد میکروب ها و جمع کردن میکروب ها کمی عصبی بودم، اما در حال حاضر بدتر از همیشه به نظر می رسم. آیا این کار را انجام می‌دهی   آیا

am i becoming extreme am i turning into a  germaphobe i wonder if i am but there it is there  

من افراطی می‌شوم آیا به یک گرما هراس تبدیل می‌شوم، نمی‌دانم که هستم، اما

there is proof that whenever i collect a letter  or something that has been delivered to my door  

آنجاست   مدرکی وجود دارد که هر وقت نامه‌ای یا چیزی را که به در خانه‌ام تحویل داده شده جمع‌آوری می‌کنم

i always put on a rubber glove to pick it up  it's true and now you have the proof so i hope  

، همیشه یک دستکش لاستیکی می‌پوشم تا آن را بردارید  درست است و اکنون شما مدرک دارید، بنابراین امیدوارم

you're having a good day here today i'm not  too bad thank you very much i can't complain  

امروز روز خوبی را در اینجا سپری کرده باشید، من خیلی بد نیستم  خیلی متشکرم، نمی توانم شکایت

although i've had quite a busy week preparing  some new lessons oh mr duncan we heard you  

کنم   اگرچه هفته بسیار پرمشغله ای را برای آماده کردن موارد جدید داشتم. درس‌هایی، آقای دانکن، شنیدیم که شما

mentioned this last week last wednesday you  mentioned this on your live stream yes there  

به این آخرین کلمه اشاره کردید چهارشنبه گذشته شما به این موضوع در پخش زنده خود اشاره کردید

are some new lessons coming i have been so busy  writing producing filming editing everything  

بله   درس‌های جدیدی در راه است، من بسیار مشغول نوشتن با تولید فیلمبرداری و ویرایش همه

a lot of people think i have other people helping  me do this can i just say i do all of this on my  

چیز بودم   بسیاری از مردم فکر می‌کنند که افراد دیگری به من کمک می‌کنند  این کار را انجام دهم.

own for 15 years i've been doing this and i've  been doing this all by myself no one else helps me

من 15 سال است که این کار را انجام می‌دهم و خودم این کار را انجام می‌دهم، هیچ کس دیگری به من کمک نمی‌کند

sometimes mr steve helps but to be honest with you

گاهی اوقات آقای استیو کمک می‌کند، اما صادقانه بگویم

it isn't really help oh we have the live chat  hello to the live chat nice to see you here today  

، این واقعاً کمکی نیست، آه، ما چت زنده داریم. سلام به گفتگوی زنده خوشحالم که امروز شما را اینجا می‌بینم

i hope you are feeling good we are getting  quite a few comments about my strange habit  

امیدوارم احساس خوبی داشته باشید، نظرات زیادی در مورد عادت عجیب

i wear a rubber glove when i pick up  my letters and my mail is that weird  

من دریافت می‌کنیم   وقتی نامه‌هایم را برمی‌دارم، دستکش لاستیکی می‌پوشم و نامه‌ام عجیب

have i gone too far have i become  too extreme with my sanitizing i  

است   آیا زیاده روی کرده‌ام. با ضدعفونی کردن من بیش از حد افراطی شد،

wonder hello to the live chat i wonder who  was first here today oh very interesting  

تعجب می‌کنم سلام به چت زنده، تعجب می‌کنم که اولین بار امروز اینجا بود، اوه بسیار جالب است

hello to beatriz hello beatrice guess  what you are first on today's live chat

سلام به beatriz سلام بئاتریس حدس بزنید برای اولین بار در چت زنده امروز چه کسی هستید،

i can take this off now can i take my rubber glove  off because it's it's a little bit hot and sweaty  

اکنون می‌توانم این را برداریم. چون روشن است کمی گرم و عرق کرده

here in the studio i might keep it on for a  bit longer because we do have mr steve coming  

اینجا در استودیو، ممکن است آن را برای کمی بیشتر ادامه دهم، زیرا ما آقای استیو را داریم

and i'm sure i'm sure mr steve has given me his  cold from last weekend did you see last weekend  

و مطمئنم که آقای استیو سرماخوردگی آخر هفته گذشته را به من داده است آیا دیدی آخر هفته

did you see last sunday i don't know what  happened to steve but he suddenly disappeared  

گذشته  یکشنبه گذشته را می‌بینی، نمی‌دانم برای استیو چه اتفاقی افتاد، اما او ناگهان ناپدید شد،

did you see that he vanished during my live stream  i'm not sure if i said something to upset him  

آیا دیدی که در جریان پخش زنده من ناپدید شد.

but i will try my best not to do it today i  will try my best not to make mr steve angry oh

من تمام تلاشم را می‌کنم که آقای استیو را عصبانی نکنم

today's topic being angry getting angry do you  sometimes get angry at something or someone  

، موضوع امروز عصبانی شدن عصبانی شدن، آیا شما گاهی از چیزی یا کسی

perhaps you become angry about  something sometimes you can you  

عصبانی می‌شوید، شاید برای چیزی عصبانی می‌شوید، گاهی اوقات

can become angry you can become enraged  your anger can build and then suddenly

می‌توانید عصبانی شوید، می‌توانید عصبانی شوید. ناگهان

you will blow your top you will lose your temper  so we are talking about that today i'm trying to  

سرت را منفجر می‌کنی، عصبانیت را از دست می‌دهی، بنابراین ما در مورد این صحبت می‌کنیم که امروز سعی

work out what happened last week i'm still trying  to work out what happened so well done beatriz  

می‌کنم به   اتفاقی را که هفته گذشته رخ داد، بفهمم، هنوز هم سعی می‌کنم  بفهمم چه اتفاقی افتاده است.

you are first on today's live chat we also have  christina you are in second place today also we  

ما کریستینا را نیز داریم شما امروز در رتبه دوم هستید همچنین ما

have tomic hello tomic nice to see you here so  early very nice valentin we also have palmyra  

تومیک داریم سلام تومیک خوشحالم که شما را اینجا می بینم خیلی خوب است ولنتاین ما هم پالمیرا داریم

bella hello bella i don't know why but i feel as  if it's been a long time since i've seen you here  

بلا سلام بلا نمی دانم چرا اما احساس می کنم  خیلی وقت است که ندیده ام شما اینجا هستید

i don't know why but it feels like it maybe it's  just an illusion hello also to sandra gonzalez we  

نمی‌دانم چرا، اما به نظر می‌رسد این فقط یک توهم است، سلام به ساندرا گونزالس، ما

also have claudia hello claudia can i say thank  you very much for your photograph by the way  

نیز کلودیا داریم، سلام کلودیا، می‌توانم بگویم از عکس شما بسیار متشکرم،

claudia sent a lovely photograph of a beautiful  tree growing outside i think it's outside the  

اتفاقاً کلودیا یک عکس زیبا از یک عکس زیبا فرستاد. درختی که در بیرون رشد می کند، فکر می کنم بیرون از

place where you work would you like to have a  look at claudia's lovely picture there it is  

مکانی است که شما در آن کار می کنید، دوست دارید تصویر دوست داشتنی کلودیا را ببینید،

a beautiful purple tree i love the flowers by  the way on this tree it is called a jacaranda  

درخت بنفش زیبایی است، من عاشق گل ها هستم، به هر حال روی این درخت به آن

a jacaranda i hope i pronounce that right but it  has the most gorgeous beautiful purple flowers  

جاکاراندا می گویند. درست تلفظ کنید اما زیباترین گل‌های بنفش و زیبا را دارد

and if you look carefully if you look closely at  the photograph you can see that many of the petals  

و اگر با دقت به عکس نگاه کنید می‌بینید که بسیاری از گلبرگ‌های

from the flowers or from the blossom has  actually fallen to the ground so there are  

گل یا شکوفه واقعاً روی زمین افتاده‌اند. در اینجا

so many flowers on that tree that you can see  that there is also purple on the road as well  

آنقدر گل روی آن درخت وجود دارد که می‌توانید ببینید که رنگ بنفش در جاده نیز

i don't know whose car that is is that your car or  is it somebody else's so there it is a beautiful  

وجود دارد.

j jacket jacquard jacquander is that right have  i pronounced that jacaranda i have to be honest  

درست است من این جاکاراندا را تلفظ کردم باید

with you i've never heard of that tree before i  think mr steve may have but i've never heard of it  

با شما صادق باشم   من قبلاً هرگز نام آن درخت را نشنیده بودم فکر می کنم ممکن است آقای استیو شنیده باشد اما من هرگز در مورد آن نشنیده ام

but it's beautiful so thank you claudia for your  lovely photograph very nice thank you very much  

اما زیباست پس از شما کلودیا برای عکس بسیار دوست داشتنی شما متشکرم بسیار خوب از شما بسیار سپاسگزارم

for sending that in and of course i always welcome  your emails your messages anything you want to  

برای ارسال آن و البته من همیشه از ایمیل های شما

send you are more than welcome to do so it's not  a problem so today we are talking about expressing  

استقبال می کنم.

anger that is something we are talking about a  little bit later on with mr steve when he arrives  

تقریباً کمی بعد، با آقای استیو، وقتی او می‌رسد،

we are having the most beautiful day look  at that so there is another view out of the  

ما زیباترین نگاه روز را به آن می‌بینیم، بنابراین نمای دیگری از

window i couldn't resist showing you another view  outside hello to autumn smartphone which country  

پنجره وجود دارد که نمی‌توانم در مقابل نشان دادن نمای دیگری از خارج از تلفن هوشمند پاییزی که به حساب می‌آیند، مقاومت کنم.

is that well this is england i'm now coming to you  live from the birthplace of the english language  

ry   این است که خوب اینجا انگلیس است، من اکنون از زادگاه زبان انگلیسی به نزد شما می آیم

and there it is right outside my window at the  moment that is the view that i'm looking at  

و در همان لحظه درست بیرون پنجره من است

as i i wake up in the morning every morning  i often see this view but at the moment it is  

که صبح که از خواب بیدار می شوم به آن نگاه می کنم. هر روز صبح من اغلب این منظره را می بینم، اما در حال حاضر

looking rather nice it really does look  as if autumn is definitely in the air

بسیار زیبا به نظر می رسد، واقعاً به نظر می رسد انگار که هوای پاییز قطعاً در هوا

very nice so what do you  think is it normal for me to  

بسیار خوب است، پس به نظر شما چه چیزی طبیعی است که من    به

go to my letterbox and whenever i take  my mail or a package or a parcel i often  

صندوق نامه خود بروم و هر زمان که  من را بردارم پست یا بسته یا بسته من اغلب

wear a rubber glove to protect my hand just in  case you see so that's what happened this morning  

برای محافظت از دستم دستکش لاستیکی می‌پوشم، فقط در صورتی که ببینی، امروز صبح

so this came through my letterbox and  already a lot of people are saying mr duncan  

همین اتفاق افتاد   بنابراین از صندوق نامه من آمد و  بسیاری از مردم می‌گویند آقای

you should also sanitize the parcel as well so  maybe i should spray some sanitizer something to  

دانکن   باید بسته را هم ضدعفونی کنی همینطور شاید باید مقداری ضدعفونی کننده روی بسته اسپری کنم تا

to clean the package so not only my hand but also  the package as well so maybe that is a good point  

بسته را تمیز کنم نه تنها دستم بلکه بسته را هم همینطور،

i actually agree with you to be honest i  think that is actually a very good point  

شاید این نکته خوبی باشد.

hello also to also to bar ram hello to you  william is here as well nice to see you back  

سلام به همچنین برای ممنوع کردن ram hello to you ویلیام خوشحالم که دوباره شما را می بینم

also today on this glorious day we are having the  most amazing weather i don't know what we've done  

همچنین امروز در این روز باشکوه ما شگفت انگیزترین آب و هوا را داریم نمی دانم چه کرده ایم

to deserve such glorious weather but it is a  very nice day today so we are talking about  

که شایسته چنین هوای باشکوهی باشیم، اما این بسیار امروز یک روز خوب است، بنابراین ما در مورد عصبانیت صحبت می کنیم،

anger when you feel a little angry about something  maybe something that makes you angry maybe  

زمانی که شما نسبت به چیزی کمی عصبانی می شوید، شاید چیزی که شما را عصبانی می کند، شاید

something that you find annoying so quite often it  is possible for a person to to stay calm and not  

چیزی که اغلب آزاردهنده می یابید ، ممکن است یک فرد آرام بماند و

lose their temper they don't become angry however  if something happens for a long period of time  

عصبانیت خود را از دست ندهد. عصبانی نشوید، اما اگر چیزی برای مدت طولانی اتفاق بیفتد،

you might find that the anger will grow  inside you we often say that we can feel  

ممکن است متوجه شوید که عصبانیت در درون شما رشد می‌کند، اغلب می‌گوییم که می‌توانیم

the anger growing inside we can feel the  anger overwhelming are other emotions  

احساس کنیم خشم در حال رشد در درون ما می‌توانیم احساس کنیم که عصبانیت غالب احساسات دیگری هستند.

so anger is something that can come on  quickly or it can come on slowly you can feel  

بنابراین عصبانیت چیزی است که می‌تواند به وجود آید. به سرعت روشن می‌شود یا می‌تواند آهسته شروع شود، می‌توانید احساس

yourself slowly becoming angry about something i  think that's what happened last week i think so  

کنید که به آرامی به خاطر چیزی عصبانی می‌شوید، فکر می‌کنم این چیزی است که هفته گذشته اتفاق افتاد، بنابراین

i think last week mr steve was feeling unwell and  also i think he got a little bit angry last week  

فکر می‌کنم هفته گذشته آقای استیو احساس ناخوشی می‌کرد و همچنین فکر می‌کنم او دچار مشکل شد. کمی عصبانی هفته گذشته

because he disappeared during the live stream we  will find out all about that a little bit later on  

چون او در جریان پخش زنده ناپدید شد، کمی بعد همه چیز را در مورد آن

hello also to monisa nice to see you here as  well we have our regular fast finger champion  

خواهیم فهمید   همچنین سلام به مونیسا خوشحالم که شما را اینجا می بینم همچنین ما قهرمان همیشگی انگشتان سریع خود را داریم

v tess hello vitas nice to see you back of course  today we had we had beatrice in first place  

مقابل تس سلام، خوشحالم که شما را می بینم مطمئناً امروز ما در وهله اول بئاتریس را

congratulations to you again zika say mr duncan  you might be a germaphobe because you are wearing  

داشتیم   دوباره به شما تبریک می‌گویم زیکا می‌گوید آقای دانکن ممکن است شما یک ژرمافوب باشید زیرا

rubber gloves well only one  

فقط یک

only one glove so this is the glove that  i will use to handle the package although

فقط یک دستکش می‌پوشید، بنابراین این همان دستکشی است که من برای حمل بسته استفاده خواهم کرد. اگرچه

zika says maybe you will have to burn the  delivery as well i'm not sure if i should do that  

زیکا می‌گوید شاید مجبور شوید تحویل را نیز بسوزانید، من مطمئن نیستم که باید این کار را انجام دهم

because you don't know what's in the package so  perhaps i i could receive a package and then i set  

یا نه، زیرا شما نمی‌دانید چه چیزی در بسته وجود دارد، بنابراین شاید بتوانم بسته‌ای را دریافت کنم و سپس

fire to it because i'm so afraid of touching  it but then mr steve might become angry  

آن را آتش زدم زیرا من من خیلی از لمس کردن آن می ترسم، اما ممکن است آقای استیو عصبانی شود

because perhaps it is a delivery for him so i have  to be very careful no i don't think i'm going to  

زیرا شاید این یک تحویل برای او باشد، بنابراین باید بسیار مراقب باشم نه، فکر نمی کنم

start setting fire to my packages i will just  handle them carefully as you can see i handle  

شروع به آتش زدن بسته هایم کنم، فقط به آنها رسیدگی می کنم. با دقت به عنوان شما می‌توانید ببینید که با

this package carefully i am being careful with  this package because i don't want i don't want to  

این بسته با دقت رفتار می‌کنم، من مراقب این بسته هستم، زیرا نمی‌خواهم، نمی‌خواهم

get any germs you see even though i have a feeling  that i already have some germs from you know who  

به میکروبی که می‌بینید مبتلا شوم، حتی با وجود اینکه احساس می‌کنم قبلاً برخی از میکروب‌ها را دارم که می‌دانید چه کسی

i think i may have caught his cold nice to  see so many people here on the live chat

فکر می‌کنم. من ممکن است از دیدن افراد زیادی اینجا در چت زنده سرد شده

christina says i received a package recently from  china but before opening it i sanitized the whole  

باشم. کریستینا می گوید من اخیراً یک بسته از چین دریافت کردم، اما قبل از باز کردن آن، کل

package well yes maybe maybe that's a good idea  especially if you don't know who is sending it  

بسته را به خوبی ضد عفونی کردم، بله، شاید این ایده خوبی باشد، به خصوص اگر نمی دانید چه کسی آن را می‌فرستد

you see or maybe the person who is delivering it  to your door so a lot of people are still quite  

شما می‌بینید یا شاید شخصی که آن را به درب منزل شما تحویل می‌دهد، بنابراین بسیاری از مردم هنوز کاملاً

careful or cautious i like that word a person  who is cautious if you are cautious it means you  

مراقب هستند یا محتاط

often take care when you are doing things maybe  you will be careful when you walk up the stairs  

هستند. با انجام کارها ممکن است وقتی از پله ها بالا می

you take one step at a time you walk up the stairs  cautiously you are being cautious and i am being  

روید مراقب باشید   یک قدمی پله ها را با احتیاط بالا می برید، شما محتاط هستید و من

cautious with my packages when they come through  the door i don't know where they've come from  

با بسته هایم احتیاط می کنم وقتی از در می آیند، نمی دانم کجا آنها آمده اند از

and i don't know who has handled the  package so i always like to handle them  

و نمی‌دانم چه کسی بسته را حمل کرده است، بنابراین من همیشه دوست دارم با آنها رفتار کنم

with care i always like to be cautious a lot of  people these days have become cautious i think so  

با احتیاط دوست دارم همیشه محتاط باشم بسیاری از افراد این روزها محتاط شده‌اند فکر می‌کنم

hello to marwah marwa marwa marwa it's nice to see  you here today thank you for joining me as well  

سلام به مروه مروا مروا مروا خوشحالم که می‌بینمت امروز اینجا از شما متشکرم که به من ملحق شدید

hello to oco hello i am here for the first  time hello oco welcome to my live stream  

سلام به oco سلام من برای اولین بار اینجا هستم سلام oco به پخش زنده من خوش آمدید

i hope you will feel comfortable and happy one  of the things we love doing here is welcoming  

امیدوارم احساس راحتی و خوشحالی داشته باشید یکی از کارهایی که ما دوست داریم اینجا انجام دهیم استقبال

our new viewers so welcome oco and i hope you will  have a nice time here today stefano is here also

از بینندگان جدیدمان است پس خوش آمدید اوکو و من امیدوارم که امروز اوقات خوبی را اینجا داشته باشید استفانو اینجاست همچنین

i where

من

where is lewis i haven't seen lewis  has anyone seen lewis hello max

لوئیس کجاست من لوییس را ندیده ام آیا کسی لویس را دیده است

hello mega mega mr duncan  my brother is very annoying  

سلام مگا سلام مگا آقای دانکن برادر من بسیار آزاردهنده است

my brother who is 25 years old is very annoying he  drives me crazy i always have to control my anger

برادر من که 25 سال دارد خیلی آزاردهنده است او مرا دیوانه می کند من همیشه باید عصبانیتم را کنترل کنم

if you are with a person who is annoying  

اگر با کسی هستید که آزاردهنده است.

you have to control your anger you have  to stay calm you have to keep your cool

باید عصبانیت خود را کنترل کنید باید آرام باشید باید خونسرد خود را حفظ کنید.

hello vitesse vitas is quoting voltaire it isn't  very often we quote voltaire think for yourselves  

خیلی اوقات ما ق ولتر خودتان فکر کنید

and let others enjoy the privilege to do so i  like that one that's a good one a very good one  

و بگذارید دیگران از این امتیاز لذت ببرند. من آن را دوست دارم که خوب است،

very witty there's one thing that voltaire  was very good at he had a very sharp wit

خیلی شوخ است.

and a very generous tipper as well apparently  

ظاهراً

hello satorino mr duncan i think  many people are germophobic  

سلام آقای دانکن، من فکر می‌کنم بسیاری از مردم میکروفوبیک هستند

without any reason how many people have touched  the bread that you buy and eat well that

بدون هیچ دلیلی چند نفر نانی را که شما می‌خرید و خوب

is a bit scary

می‌خورید لمس کرده‌اند، کمی ترسناک است

if i was honest with you that is slightly  scary yes i suppose so one of the things  

اگر با شما صادق باشم که کمی ترسناک است بله فکر می‌کنم یکی از چیزها باشد.

i used to be a little bit afraid of not  anymore but i used to be was handling money  

من قبلاً کمی می ترسیدم که دیگر نشوم، اما قبلاً داشتم پول را اداره می کردم   با

other people's money because many years ago i  used to work in retail and sometimes i would  

پول دیگران، زیرا سال ها پیش در خرده فروشی کار می کردم و گاهی اوقات

become a little uncomfortable if a person gave  me some money as they were paying for their goods  

اگر شخصی مقداری پول به من بدهد، کمی ناراحت می شدم. پرداخت برای کالاهای خود

because the person looked as if maybe  they their hygiene was not very good  

زیرا شخص به نظر می رسید که شاید بهداشت او خیلی خوب نبود

so sometimes i would panic slightly or i would  worry when i handle another person's money when  

بنابراین گاهی اوقات من کمی وحشت می کنم یا وقتی پول شخص دیگری را پرداخت می کند نگران می شوم

they are paying for something so i would take  a person's money as they paid for their goods

. چیزی که من پول یک نفر را در حین پرداخت کالاهایش می‌گرفتم

and sometimes i didn't like doing  that because i used to think  

و گاهی اوقات دوست نداشتم این کار را انجام دهم زیرا قبلاً فکر می‌کردم

maybe maybe that person just went to the  toilet for a poop and perhaps they didn't wipe  

شاید آن شخص فقط برای مدفوع به توالت رفته باشد و شاید به درستی پاک

properly or maybe they didn't wash their hands  afterwards so i used to always worry about that  

نکرده باشد یا شاید بعد از آن دست‌هایشان را نمی‌شویند، بنابراین من همیشه نگران این

when i used to take people's money off them i  would take their payments when i was working in  

بودم که وقتی پول مردم را از آن‌ها برمی‌داشتم ، وقتی که سال‌ها پیش در خرده‌فروشی کار می‌کردم، پرداخت‌هایشان را می‌گیرم

retail many many years ago by the way we have  steve coming in about three minutes very nice

، به‌طوری که استیو حدود سه سال پیش آمد. دقایقی بسیار زیبا

christina says i think controlling your anger can  often cause health problems i think so one of the  

کریستینا می‌گوید فکر می‌کنم کنترل عصبانیت اغلب می‌تواند باعث مشکلات سلامتی شود، بنابراین یکی از

problems with anger is becoming angry can be bad  for you because your blood pressure will rise  

مشکلات خشم، عصبانی شدن می‌تواند برای شما بد باشد، زیرا فشار خون شما افزایش می‌یابد

and sometimes it will feel as if your head is  going to explode because of the blood pressure  

و گاهی اوقات احساس می‌کنید که سرتان در حال سقوط است. منفجر شدن به دلیل فشار خون

going through your brain but i also  think that holding your anger inside  

که از مغز شما عبور می کند، اما من همچنین فکر می کنم که نگه داشتن خشم در درون

can be just as bad because you have to control  your emotions you have to keep everything inside  

می تواند به همان اندازه بد باشد زیرا باید احساسات خود را کنترل کنید، باید همه چیز را در درون خود نگه دارید

so maybe not becoming angry can be just as bad  as becoming angry maybe those two things are just  

پس شاید نه عصبانی شدن می تواند به همان اندازه عصبانی شدن بد باشد، شاید این دو چیز به

as bad so what about you what makes you angry we  are going to talk about that today with mr steve  

همان اندازه بد باشند، پس چه چیزی در مورد شما چه چیزی شما را عصبانی می کند ، امروز قرار است در مورد آن با آقای استیو صحبت کنیم

steve will be with us in a few moments  and we will be chatting about that also  

استیو تا چند لحظه دیگر با ما خواهد بود. در مورد آن هم گپ

mr steve has been in the garden doing some  trimming as well we will find out about that  

بزنید   آقای استیو در باغ بوده و در حال اصلاح است، ما در چند لحظه متوجه این موضوع می‌شویم

in a few moments also i wonder where  luis mendes is i haven't seen louis  

همچنین تعجب می‌کنم که لوئیس مندز کجاست، من لوئیس مندز را

luis mendes i think i'll wait there a moment  wait a moment luis see this gives you an example  

ندیده‌ام، فکر می‌کنم آنجا منتظر بمانم لحظه یک لحظه صبر کنید لویس ببینید این مثالی به شما می دهد

of how well my brain works lewis wrote to me  during the week and said he wouldn't be here

از اینکه مغز من چقدر خوب کار می کند، لوئیس در طول هفته به من نوشت و گفت که اینجا نخواهد بود،

i've just remembered he did he wrote to me  during the week and said mr duncan i won't  

فقط یادم آمد که او در طول هفته برای من نامه نوشت و گفت آقای دانکن من

be here on sunday so don't worry don't panic  everything's all right luis isn't here because

یکشنبه اینجا نخواهم بود پس نگران نباش نگران نباش همه چیز درست است لوئیس اینجا نیست زیرا

he's doing something else today fernando  hello fernando nice to see you here  

او امروز کار دیگری انجام می دهد فرناندو سلام فرناندو خوشحالم که شما را اینجا می بینم

i get angry when women pay no attention to me  they they or if they don't even speak to me  

وقتی زنان توجهی به من نمی کنند عصبانی می شوم. آنها یا اگر حتی با من صحبت نمی کنند

fernando i don't know what to say to that i don't  have any quick fix for that for that problem i'm  

فرناندو من نمی دانم حالا چه بگویم که من هیچ راه حل سریعی برای آن مشکل ندارم، می

afraid i don't know very nice marcia is here  hello marcia hello mr duncan hello marcia again  

ترسم نمی دانم مارسیا اینجاست.

we are going to take a break for a  few moments and then we will be back  

چند لحظه و سپس برمی گردیم

mr steve is on his way yes we have mr steve  coming in around about six minutes from now  

آقای استیو در راه است بله، آقای استیو  تقریباً شش دقیقه دیگر می

i hope he is in a good mood i hope he is  feeling better because he's not been very  

آید   امیدوارم حالش خوب باشد امیدوارم حالش بهتر باشد زیرا

well during this week so hold on we will be  live once more in around about six minutes  

در این هفته حالش خیلی خوب نبود. پس صبر کنید تا حدود شش دقیقه دیگر  یک بار دیگر زنده می‌شویم

in the meantime we are going to  enjoy one of my full english lessons  

در این مدت از یکی از درس‌های انگلیسی کامل من لذت می‌بریم

here is an excerpt where i talk all  about feeling angry and outraged

اینجا گزیده‌ای است که در آن همه چیز درباره احساس عصبانیت و عصبانیت صحبت

do you ever find yourself feeling outraged by  something you have seen or heard when this happens  

می‌کنم، آیا تا به حال احساس می‌کنید از چیزی عصبانی شده‌اید. دیده‌اید یا شنیده‌اید که این اتفاق می‌افتد

a person might say that they feel outraged by  it the emotion they feel is outrage the thing  

ممکن است شخصی بگوید که از آن خشمگین است. احساسی که احساس می‌کند خشمگین است، چیزی

they feel outraged by is outrageous these days  people seem to become outraged by many things  

که از آن خشمگین است این روزها ظالمانه است به نظر می‌رسد مردم از چیزهای

trivial moments of time are blown out of  proportion by generating outrage among people  

زیادی خشمگین می‌شوند حرفه ای بخشی از طریق ایجاد خشم در میان مردم

did you hear the outrageous comment that  politician made yesterday it's an outrage mr  

آیا این اظهارنظر ظالمانه را شنیدید که سیاستمدار دیروز این یک خشم است که آقای

duncan is talking about outrage which i think is  outrageous the word outrage refers to the feeling  

دانکن در مورد خشم صحبت می کند که به نظر من خشمگینانه است.

of anger caused by something that appears  offensive rude unfair or upsetting you feel

احساس می کنم

dear mr duncan was it really necessary for you  to start your lesson off by shouting loudly  

آقای دانکن عزیز آیا واقعاً لازم بود که درس خود را با فریاد بلند شروع کنید

as it made me fall off the toilet  and hit my head on the wash basin  

زیرا باعث شد من از توالت بیفتم و سرم را به دستشویی بزنم.

yes that's right i watch you whilst sitting on  a toilet i find it helps to move things along  

a bit please don't do it again yours  annoyed and slightly injured mr lomax

کمی پیش بروید   لطفاً دیگر آن را تکرار نکنید  آقای لومکس عصبانی و کمی آسیب دیده

we live in an age where trends and  fashions come and go at a very fast pace  

ما در عصری زندگی می‌کنیم که مدها و مدها با سرعتی بسیار سریع می‌آیند و می‌روند

today's new fad very quickly ends  up being yesterday's dumb thing  

مد جدید امروز خیلی سریع به چیز احمقانه دیروز تبدیل می‌شود

something new soon becomes old hat and stale this  seems to happen more and more these days whether  

به زودی چیز جدیدی کلاه قدیمی و کهنه می‌شود، به نظر می‌رسد این روزها بیشتر و بیشتر اتفاق می‌افتد،

it's music trends or fashion ideas or the latest  piece of high-tech such as an updated mobile phone  

چه گرایش‌های موسیقی یا ایده‌های مد یا آخرین قطعه فناوری پیشرفته مانند یک مو به‌روز تلفن صفراوی

or computer console like the tide the trends  come in and go out a short-lived fashion can  

یا کنسول رایانه مانند جزر و مدی که روندها وارد و بیرون می‌آیند، می‌توان

be described as being a flash in the pan this  expression clearly shows the existence of  

آن را به‌عنوان یک فلاش در تابه توصیف

something that became immensely popular albeit for  a short time it was just a flash in the pan it was  

کرد. یک جرقه در تابه

short-lived in a figurative sense  it is here today and gone tomorrow

به معنای مجازی کوتاه مدت بود . امروز اینجاست و فردا

breakfast time my favorite time of the day

وقت صبحانه زمان مورد علاقه من است

here we go again another breakfast with  mr slurpee i really want to tell him how  

اینجا ما دوباره می رویم صبحانه دیگری با آقای

annoying his noisy eating is and look at that  porridge that's not how you make porridge what  

اسلورپی. و به آن فرنی نگاه کن که اینطوری فرنی درست نمیکنی

on earth is he wearing there a wolverine t-shirt  for goodness sake grow up man you are 50 years old  

. او روی زمین یک تی شرت ولوورنی پوشیده است. به خاطر خدا بزرگ شو مرد 50 ساله هستی.

i really want to tell him how annoying  he is but it will only hurt his feelings  

احساسات

look at him filling his smug face with milky  porridge and he never stops going on about english

به او نگاه کنید که صورت از خود راضی خود را با فرنی  شیری پر می کند و هرگز صحبت کردن در مورد انگلیسی را متوقف نمی کند

is there a problem mr duncan for crying out  loud do you have to eat your porridge like that  

، آیا آقای دانکن برای گریه کردن با صدای بلند مشکلی وجود دارد که آیا باید فرنی خود را اینطور بخورید

it's so annoying and that's not even  how you make porridge it's too weak  

خیلی آزاردهنده است و این حتی فرنی که درست می‌کنی خیلی ضعیف است

you always add too much milk and what's  with the t-shirt it's a comic book character  

همیشه شیر زیاد اضافه می‌کنی و چه چیزی به تی شرت می‌آید، این یک شخصیت کمیک است

you are not a child anymore for goodness  sake grow up you are 50 years old  

تو دیگر بچه نیستی به خاطر خدا بزرگ شوی 50

start acting like an adult you are so  immature and childish it's not just one  

ساله شده‌ای   مثل یک بزرگسال رفتار کن که هستی خیلی نابالغ و بچه گانه، این فقط یک

thing it's everything about you and another  thing you never stop talking about english  

چیز نیست، بلکه همه چیز در مورد شماست و چیز دیگری است که هرگز از صحبت کردن در مورد انگلیسی دست نکشید

all day you go on and on about english this  in english that i really can't take it anymore

تمام روز در مورد انگلیسی صحبت می کنید و به انگلیسی ادامه می دهید، این به انگلیسی که من واقعاً نمی توانم دیگر

you want to hurt me go right ahead  if it makes you feel any better  

طاقت بیاورم شما می خواهید به من صدمه بزنید درست بروید جلوتر اگر باعث می‌شود احساس بهتری داشته باشید

i'm an easy target yeah you're right  i talk too much i also listen too much  

من هدف آسانی هستم، بله شما درست می‌گویی من بیش از حد صحبت می‌کنم، همچنین خیلی گوش می‌دهم

i could be a cold-hearted cynic like you  but i don't like to hurt people's feelings

می‌توانم مثل شما یک بدبین خونسرد باشم اما دوست ندارم به خوبی به احساسات مردم صدمه بزنم

well you think what you like about me i'm not  changing i like i like me my viewers like me  

شما فکر کن چه چیزی در مورد من دوست داری من تغییر نمی‌کنم من دوست دارم من را دوست دارم بینندگانم دوست دارند

my students like me because i'm  the real article what you see

دانش‌آموزانم من را دوست دارند زیرا من مقاله واقعی هستم

is what you get

آنچه می‌بینید همان چیزی است که شما

acting

بازی می‌کنید

that mr lomax is always picking on me i i can't  believe it why does mr lomax always pick on me  

که آقای لومکس همیشه به من علاقه دارد من می‌توانم. باور کن چرا آقای لومکس همیشه من را انتخاب می کند

why i don't know why i don't have  any bad habits do i do i that  

چرا من این کار را نمی کنم نمی دانم چرا عادت بدی ندارم انجام می دهم،

is one of many of my english lessons and yes  there will be some new ones coming soon as well

این یکی از بسیاری از درس های انگلیسی من است و بله ، به زودی عادات جدیدی وجود خواهد داشت.

hello here he is everyone hello everyone  hello mr duncan now you've got to be very  

امروز باید

delicate with me today mr duncan okay yes as you  know i've been suffering with a cold all week  

با من خیلی حساس باشم آقای دانکن بله بله همانطور که می دانید من تمام هفته از سرماخوردگی رنج می بردم

and it hasn't got any better no poor mr steve no  in the uk people are getting this very bad cold  

و بهتر از این هم نشده است نه آقای استیو بیچاره نه در بریتانیا مردم به این سرماخوردگی بسیار بد مبتلا می شوند

that's lasting several weeks and they're calling  it a super cold so it's not super cold not covered  

که ماندگار است چند هفته است و آنها به آن می‌گویند سردی فوق‌العاده، بنابراین خیلی سرد نیست، پوشانده

no but my voice has gone very low uh  because of it's gone on to my larynx  

نشده است   نه، اما صدای من بسیار ضعیف شده است، اوه، به دلیل اینکه به حنجره‌ام رسیده است

my larynx my voice boxing i show  the larynx the larynx is here

حنجره‌ام صدای بوکس من نشان می‌دهم حنجره حنجره

there is the larynx or voice box and  up here normally is the brain normally  

اینجاست. حنجره یا جعبه صدا و اینجا معمولاً مغز است

mr duncan you don't want to annoy me you know what  happens when i get annoyed and angry yes i know  

آقای دانکن شما نمی‌خواهید من را آزار دهید می‌دانید چه اتفاقی می‌افتد وقتی عصبانی و عصبانی می‌شوم بله می‌دانم

you you you sulk i turn into the hulk yes what  happened last week poor steve last week was was  

شما شما عصبانی می‌شوید من تبدیل به هالک می‌شوم بله اتفاقی که هفته گذشته افتاد استیو بیچاره هفته گذشته

not feeling very well and you had to leave didn't  you you went off suddenly i went off suddenly and  

خیلی حالش خوب نبود و مجبور شدی بری آیا تو ناگهان رفتی من ناگهان رفتم و

didn't return i can't remember what happened there  no i don't want to remember mr duncan shall we  

برنگشتم نمی‌توانم به یاد بیاورم که آنجا چه

replay no no yes people are saying my voice is  different that's because i've got a cold um and  

اتفاقی افتاده است. من سرما خورده ام و

unfortunately that sometimes it always whenever i  get a cold very annoyingly it always goes on to my  

متأسفانه گاهی اوقات وقتی خیلی آزاردهنده سرما می خورم همیشه به صدای من می رود

voice which is annoying because as you know i do  lots of singing and it stops me from doing it yes  

که آزاردهنده است زیرا همانطور که می دانید من زیاد آواز می خوانم و این باعث می شود که این کار

much to my relief well what do you think does it  sound sexy my low voice my cold infected voice i'm  

را نکنم. تسکین خوب، فکر می‌کنی سکسی به نظر می‌رسد صدای آهسته من صدای آلوده به سردی من

not sure if it sounds from where i'm sitting or  standing it doesn't sound any different all right  

مطمئن نیستم که از جایی که نشسته‌ام یا ایستاده‌ام به نظر می‌رسد فرقی نمی‌کند،

well people are saying it is maybe i'm putting  it on i don't know my only worry now is that  

خوب مردم می‌گویند شاید من باشد. من آن را می‌پوشم، نمی‌دانم تنها نگرانی من اکنون این است که

mr steve doesn't give it to me i don't want your  stinky lurgy i think you would have had it by now  

آقای استیو آن را به من

although it's strange isn't it because we are  still worried about coronavirus not only here  

نمی‌دهد. ما هنوز نگران ویروس کرونا هستیم نه تنها در اینجا

but also around the world places such as austria  where where they've gone back to to lock down  

بلکه در سرتاسر جهان از این قبیل مکان‌ها به عنوان اتریش جایی که آنها به آنجا بازگشته اند تا قفل کنند

if you haven't had your vaccine in austria you  have to stay indoors i don't know how they know  

اگر واکسن خود را در اتریش نزده اید باید در خانه بمانید، نمی دانم آنها چگونه می دانند   از

how do they know that that you haven't had it  well do they put a i'm just wondering if they  

کجا می دانند که شما آن را تزریق نکرده اید  آنها یک علامت می گذارند من فقط تعجب می کنم که آیا

put a giant x on your head if you have it well  presumably they have vaccine passports others  

آنها یک x غول پیکر را روی سر شما می گذارند که آیا شما آن را خوب دارید احتمالاً آنها پاسپورت واکسن دارند دیگران

they can probably stop you show us your  passport okay steve and uh and then you know  

احتمالاً می توانند جلوی شما را بگیرند که پاسپورت خود را به ما نشان دهید خوب استیو و اوه و سپس می دانید

people are noticing that i've got a red pen i have  i've also got a black pen so you've got to notice  

مردم متوجه می شوند که من یک خودکار قرمز دارم، من یک خودکار مشکی دارم، بنابراین باید متوجه شوید

when i swap them he also he also has a red nose a  red nose yes that's because mr duncan punched me

که وقتی آنها را عوض می‌کنم، او همچنین یک بینی قرمز دارد، یک بینی قرمز دارد بله، به این دلیل است که آقای دانکن به من مشت زد.

what a strange thing to say i'm i'm joking of  course we don't want any controversy today but  

بگو من دارم شوخی می کنم البته ما امروز هیچ جنجالی نمی خواهیم اما

because i need to stay calm and in in in a in a  sort of a calm zone where i'm tranquil tranquil  

زیرا من باید آرام بمانم و در یک منطقه آرام قرار بگیرم که در آن آرام و آرام هستم

just peaceful and tranquil mr duncan even though  the subject today is anger which isn't really  

فقط مسالمت آمیز و آرام آقای دانکن اگرچه موضوع امروز عصبانیت است که

going to help my condition well i will try not to  make you angry there are any words don't forget  

واقعاً به وضعیت من کمک نمی کند، من سعی می کنم شما را عصبانی نکنم هر کلمه ای هست فراموش نکن

only words sticks and stones may break my bones  but words will never harm me unless of course  

فقط کلمات می‌چسبند و سنگ ممکن است استخوان‌هایم را بشکند، اما کلمات هرگز به من آسیبی نمی‌رسانند، مگر

you write that word on a house brick and then hit  me over the head with it in which case words can  

اینکه   آن کلمه را روی آجر خانه بنویسی و سپس با آن ضربه ای به سر من بزنی، در این صورت کلمات

be very painful well of course that is a phrase  that our parents taught us when we were young  

می‌توانند   خیلی زیاد باشند. البته این جمله ای است که والدین ما در جوانی به ما یاد داده اند

i wish it were true because  people's words do hurt you

. آرزو می کنم درست باشد زیرا حرف های مردم شما را عمیقاً آزار می دهد

deeply and they make you angry sometimes  but it's true though it's very difficult if  

و گاهی اوقات شما را عصبانی می کند، اما این درست است اگرچه اگر

somebody calls you a nasty name or says something  unpleasant to you it does hurt you i'm sorry that  

کسی شما را با نامی ناپسند صدا بزند بسیار دشوار است. چیزی را به تو ناخوشایند می‌گوید، به تو آسیب می‌زند، متاسفم که

that phrase sticks and stones may break  my bones but words can never hurt me  

ممکن است این عبارت می‌چسبد و سنگ‌ها ممکن است استخوان‌هایم را بشکنند، اما کلمات هرگز نمی‌توانند به من صدمه بزنند.

is rubbish it's about the worst thing anybody  ever taught you they should say words do  

hurt you and you need to get your own back get  revenge see i think you're too sensitive steve  

برای پس گرفتن خودت انتقام بگیر ببین من فکر می کنم تو خیلی حساسی استیو

all the things that i've been  called in my life lazy stupid

همه چیزهایی که در زندگی به من گفته

abnormal parents can be so cruel sometimes yes  moses oh look at mosin there showing his his  

می شود والدین تنبل احمق غیرعادی می توانند گاهی اوقات خیلی بی رحم باشند ، موسی اوه موسین را نگاه کن که او را نشان می دهد.

knowledge of singing mr c's voice is baritone  when he sings yes because normally i'm a tenor  

دانش آواز خواندن صدای آقای سی باریتون است وقتی او می خواند بله، زیرا معمولاً من یک تنور هستم

but of course when you get us when you  get which is a high voice for a man  

اما البته وقتی ما را دریافت می کنید که صدای بلندی برای یک مرد است

but when you get a cold you go  into the down into the baritone  

اما وقتی سرما می خورید به سمت پایین می روید. باریتون

maybe into the base i can't get down that low  so when mr steve sings at the moment he sounds  

شاید نمی‌توانم آنقدر پایین بیایم  بنابراین وقتی آقای استیو در آن لحظه آواز می‌خواند

like burl ives it's so low the frequency is  so low that everything vibrates in the room

، آنقدر فرکانس پایین است آنقدر پایین است که همه چیز در اتاق می‌لرزد،

yes well mr duncan yes yes people are talking  about vaccines but we won't get into that  

بله خوب آقای دانکن بله بله، مردم در مورد آن صحبت می‌کنند. واکسن‌ها اما ما وارد آن

um yes anger saturino was mentioning about seeing  you with that blue glove on hmm oh you've still  

نمی‌شویم، بله، عصبانیت ساتورینو در مورد دیدن شما با آن دستکش آبی روی هوم، اوه، شما

got it on i still could have done well well i  am with you see steve has still got whatever it  

هنوز آن را می‌زنید، من هنوز هم می‌توانستم خوب کار کنم، من با شما هستم، استیو هنوز هر چیزی را داشته باشد.

is whatever whatever disease or illness or bug  or virus that steve has i have to be careful  

هر بیماری یا بیماری یا حشره یا ویروسی که استیو دارد، باید مراقب

i'm not touching mr steve unless i have my rubber  glove what have you been touching with that rubber  

باشم   من به آقای استیو دست نمی‌زنم مگر اینکه دستکش لاستیکی خود را داشته باشم.

glove mr duncan well i had my package yes a little  package came this morning i have a little package  

بسته امروز صبح آمد من یک بسته

are you going to open it live no okay i'm going to  sanitize it first but the trouble is mr dumb can  

کوچک   می‌خواهی آن را به صورت زنده باز کنی، نه، من ابتدا آن را ضدعفونی می‌کنم، اما مشکل اینجاست که آقای

you have put that glove on and that you're you've  kept the glove on so you're handling all bits of  

احمق می‌توانی   آن دستکش را پوشیده‌ای و دستکش را در دست نگه داشته‌ای، بنابراین همه چیز را اداره می‌کنی تکه‌های

equipment here and contaminating whatever you've  whatever is passed from that package onto that  

تجهیزات اینجا و آلوده کردن هر چیزی که دارید هر چیزی که از آن بسته به آن

glove is now contaminating everything around you  i'm not using this hand to operate the equipment  

دستکش منتقل می‌شود، اکنون همه چیز اطراف شما را آلوده می‌کند من از این دست برای کار با تجهیزات استفاده نمی‌کنم

this hand i will too close to me mr duncan  i'm not going to touch anything with this hand  

این دست من خیلی به من نزدیک می‌شوم آقای دانکن من نیستم با این دست هر چیزی را لمس می‌کنم

see what i do when packages come through the post  that i suspect you know could be covered in germs  

ببینید وقتی بسته‌ها از طریق پستی می‌آیند، چه کار می‌کنم  که فکر می‌کنم می‌دانید ممکن است آلوده به میکروب باشد

yes is i take the package i open the package tip  out the contents without touching it okay get  

بله، بسته را می‌برم، نوک بسته را باز می‌کنم محتویات آن را بدون لمس کردن بیرون می‌آورم، خوب

rid of the package then wash my hands and  then i can open what's inside because i'm  

از بسته خلاص شوید سپس دست‌هایم را بشوییم و سپس می‌توانم چیزی را که داخل آن است باز کنم، زیرا

i'm hoping that what's inside won't  be contaminated because the people  

امیدوارم آنچه داخل آن است آلوده نشود، زیرا

at amazon let's face it that's the only  place i shop will have been wearing gloves  

مردم آمازون، اجازه دهید با آن روبرو شویم، این تنها جایی است که من خرید می‌کنم، وقتی دستکش می‌بندند، دستکش می‌پوشند.

when they put it into the packet so yes  i've got a system but as santorino says  

به این بسته بله، من یک سیستم دارم، اما همانطور که سانتورینو می‌گوید،

you can become a bit of a germaphobe and i think  we've all become a little bit of a germaphobe  

شما می‌توانید کمی گرما هراس شوید و فکر می‌کنم همه ما کمی گرما هراس شده‌ایم.

yes over the last two years i mean at the start  of the pandemic people were going shopping  

خرید

and they were whatever they bought in the  shops they were washing sterilizing the out  

می‌کردند و هر چیزی را می‌خریدند در مغازه‌هایی که می‌شستند

the outside of all the packets of everything  they purchased food every single thing yes

بیرون همه بسته‌های همه چیز را استریل می‌کردند،

which i'm not sure that people are  still doing that but as satorino says  

همه چیز را می‌خریدند.

you know when you buy bread somebody's handled  that bread and then you cut it up and you eat it  

شما نان را می‌خرید که کسی آن نان را به دست می‌آورد و سپس آن را برش می‌دهید و می‌خورید

etc etc you cannot escape germs no it's  impossible that's it there is a great expression  

و غیره نمی‌توانید از میکروب‌ها فرار کنید، نه غیرممکن است، این یک تعبیر عالی وجود دارد

that my english teacher many years ago taught  me we all eat a peck of milk before we die  

که معلم انگلیسی من سال‌ها پیش به من یاد داد که همه ما قبلاً یک تکه شیر می‌خوریم. ما می میریم

and i love that expression have you ever heard  of that expression no we all eat a peck of  

و من آن عبارت را دوست دارم آیا تا به حال این عبارت را شنیده اید نه همه

milk before we die and a peck of course is a  small measure a small measure like a pinch so  

ما قبل از مرگ یک تکه شیر می خوریم و البته یک نوک یک پیمانه کوچک است، یک پیمانه کوچک مانند یک

of course there is a tongue twister peter piper  picked a peck of pickled peppers a peck is a small  

نیشگون ... eter piper یک تکه فلفل ترشی برداشت یک پک یک اندازه کوچک   است،

measurement so my english teacher miss  ryder taught me such a i always remember it  

بنابراین معلم انگلیسی من رایدر چنین چیزی را به من یاد داد، من همیشه آن را به خاطر می‌آورم

we all eat a peck of muck before we die that means  everywhere we go there is always something that's  

همه ما قبل از مرگ یک تکه گل می‌خوریم، به این معنی که هر جا می‌رویم همیشه چیزی

dirty or maybe some some germs or something  that's covered in filth or muck well it's  

کثیف یا شاید وجود دارد برخی از میکروب‌ها یا چیزی که با کثیفی پوشانده شده است

good for you yeah i mean that there's children  playing in the dirt it's good because those germs  

برای شما خوب است بله منظورم این است که بچه‌هایی در خاک بازی می‌کنند خوب است زیرا آن میکروب‌ها

are boosting your immune system and i think those  natural uh bacteria they need to get into your gut  

سیستم ایمنی شما را تقویت می‌کنند و فکر می‌کنم آن باکتری‌های طبیعی که باید وارد روده شما شوند.

so that because you know it's about 90 percent  of your feces is bacteria isn't it feces you  

به طوری که چون می‌دانید حدود 90 درصد مدفوع شما باکتری است، آیا مدفوع

mean poop yes we can't get through a live stream  without saying poop it's all churning away and  

نیست، یعنی مدفوع است، بله، ما نمی‌توانیم از طریق پخش زنده بدون گفتن مدفوع از بین برود و

growing away in there and we have to have it  it's healthy so sometimes sometimes being clean  

در آنجا رشد کند و ما باید آن را داشته باشیم. سالم است، بنابراین گاهی اوقات تمیز بودن

or too clean can be a bad thing because you do  need sometimes to catch viruses and to get bugs  

یا خیلی تمیز بودن می‌تواند چیز بدی باشد، زیرا گاهی اوقات نیاز دارید که ویروس‌ها را بگیرید و اشکالات را دریافت کنید،

just to keep your immune system going we don't  need to really talk much about that because over  

فقط برای اینکه سیستم ایمنی خود را حفظ کنید، واقعا خیلی در مورد آن صحبت کنید زیرا در

the past couple of years it's basically all we've  been hearing about yes zutika yes duncan's blue  

طول دو سال گذشته این اساساً همه چیزهایی است که در مورد بله زوتیکا شنیده ایم بله دستکش های آبی دانکن

gloves are now contaminated he needs to take them  off yes um yes i quite like this deep i quite like  

اکنون آلوده شده اند او باید

my voice being like this i might keep this glove  on because i might have to make some examinations

آنها را دربیاورد. این ممکن است این دستکش را در دست نگه دارم، زیرا ممکن است مجبور به انجام برخی معاینات شوم

that's disgraceful mr duncan you  are not trained in such things  

که شرم آور است آقای دانکن، شما در چنین چیزهایی آموزش

i i still i will try i'll give it  a go i will give it my best shot

yes so yes um we have read about the uh  riots in the netherlands yes they're they've  

ندیده اید. در مورد شورش‌ها در هلند خوانده‌ام بله، آنها هستند، آنها در

been getting very angry there about well all  sorts of things have you been getting involved  

آنجا خیلی عصبانی شده‌اند به خاطر همه چیزهایی که

is what amanda know tomic yes have you been there  throwing daffodils and tulips around not sure that  

شما درگیر آن بوده‌اید.

you're even in the netherlands but uh that of  course is where you come from so you've told us  

شما حتی در هلند هستید، اما مطمئناً از آنجا آمده‌اید، بنابراین به ما گفتید

we don't know anything about you really or about  anyone really it's not amsterdam it's rotterdam  

ما در مورد شما واقعاً یا در مورد کسی چیزی نمی‌دانیم، واقعاً آمستردام نیست، روتردام است

by the way rotterdam is where the netherlands yes  but rotterdam is the actual place not amsterdam  

به هر حال روتردام جایی است که ندرل و بله، اما روتردام مکان واقعی است نه آمستردام

well i was i i know i said netherlands no i  wasn't correct right okay right okay right  

خوب من بودم، می‌دانم که گفتم هلند نه، درست نبودم، درست است، درست است، درست است

that's it i'm off you've annoyed mercedes  and i'm going i'm joking i'm angry i'm joking  

عصبانی هستم

i'm joking it's all a joke everything's a joke  gonna stay calm calm yes i want to say this  

شوخی می کنم   شوخی می کنم همه چیز یک شوخی است همه چیز شوخی است آرام آرام می مانم بله می خواهم این را بگویم

i must take calm too the virus can con i can  overcome it steve we've actually got more than  

من هم باید آرام باشم ویروس می تواند بر آن غلبه کند استیو ما در واقع بیش از

100 people watching please please please don't  scare them away please we've had a nice day  

100 نفر داریم مردمی که تماشا می‌کنند لطفاً لطفاً آنها را نترسانید لطفاً ما یک روز خوب

today we've had lovely weather even though it's  freezing i have to be honest mr steve last night  

داشتیم   امروز هوای خوبی داشتیم حتی اگر هوا یخبندان باشد، باید صادقانه بگویم آقای استیو دیشب

mr steve last night lit the fire and it was lovely  it was so lovely and warm it there is something  

آقای استیو دیشب آتش را روشن کرد و دوست‌داشتنی بود خیلی دوست‌داشتنی و گرم بود، چیزی

amazing about a real fire when you're having a  lovely little log burner or a coal fire in your  

شگفت‌انگیز در مورد یک آتش‌سوزی واقعی وجود دارد، وقتی یک سوزان کوچک چوبی دوست‌داشتنی یا آتش زغال‌سنگ در

house there's some i know it's not environmentally  friendly i know what you're going to say mr duncan  

خانه‌تان دارید، بعضی‌ها هستند که می‌دانم سازگار با محیط‌زیست نیست ، می‌دانم چه می‌خواهید بگویید آقای دانکن

you're very naughty but i think it's lovely  there's nothing nicer than having a real fire  

تو خیلی شیطونی داشتن یک آتش واقعی   در

burning yeah now and then now and then not always  not always yes yes you would think people in the  

حال سوختن بله و گاهی گاهی اوقات و نه همیشه نه همیشه بله بله، شما فکر می کنید که مردم

netherlands would be more relaxed says bogdan  well i'm surprised well you see they are i think  

هلند آرام تر خواهند بود، می گوید بوگدان خوب من شگفت زده هستم که می بینید آنها هستند، فکر می کنم

they generally are so they must be really annoyed  about something well we know why they're annoyed  

آنها معمولاً هستند بنابراین باید باشند واقعاً از چیزی آزرده خاطر هستم، خوب می‌دانیم چرا آنها عصبانی هستند

i've always thought the dutch were probably the  most laid-back and relaxed people on the planet  

من همیشه فکر می‌کردم هلندی‌ها احتمالاً آرام‌ترین و آرام‌ترین مردم روی زمین

so so it does seem strange to see people in  the netherlands getting angry and throwing  

هستند   بنابراین دیدن مردم هلند که عصبانی می‌شوند و

molotov cocktails everywhere i don't think we've  ever seen that on the television before i mean  

کوکتل مولوتف پرتاب می‌کنند عجیب به نظر می‌رسد. در همه جا فکر نمی‌کنم قبلاً آن را در تلویزیون ندیده باشیم. منظورم این است

we have riots in this country you know unrest you  have it in america france you have a lot in there  

که ما در این کشور شورش

but you we we don't think we've ever seen unrest  and street protests in the netherlands before  

داریم. تا به حال ناآرامی‌ها و تظاهرات خیابانی در هلند را قبلاً

on the television so it must be quite a  significant event it just seems strange  

در تلویزیون دیده‌ایم، بنابراین باید یک رویداد مهم باشد، فقط عجیب

it does seem rather we have we had some really  bad riots so i'm not just pointing the finger at  

به نظر می‌رسد   به نظر می‌رسد ما شورش‌های واقعاً بدی داشته‌ایم، بنابراین من فقط انگشت به سوی دیگران نشانه نمی‌روم.

other people we've had riots that's what i said  yeah we've had riots in this country the best  

مردم ما شورش هایی داشته ایم این همان چیزی است که من گفتم بله، ما در این کشور شورش هایی داشتیم

the most serious what the most serious one was  in i think the last time we had a big riot in  

بهترین   جدی ترین شورش که جدی ترین آن بود من فکر می کنم آخرین باری که شورش بزرگی در

this country steve was 2011. do you remember the  riots of 2011. oh my god it was terrible lots of  

این کشور داشتیم استیو سال 2011 بود. شورش‌های سال 2011 را به یاد بیاورید. خدای من، وحشتناک بود بسیاری از

places around the uk people were getting really  angry and and burning buildings down and people's  

مکان‌ها در سراسر بریتانیا مردم واقعاً خشمگین می‌شدند و ساختمان‌ها را می‌سوختند و

businesses were on fire and it was terrible that  but that was the last time we had any big riots  

مشاغل مردم آتش می‌گرفتند و این وحشتناک بود، اما این آخرین باری بود که شورش‌های بزرگی داشتیم.

here in the uk we have lots of demonstrations  and protests but but no riots fortunately  

اینجا در بریتانیا تظاهرات و اعتراض‌های زیادی داریم، اما خوشبختانه

for now no uh exactly because we're quite  compliant in this country compliant that means  

در حال حاضر هیچ شورشی نداریم، نه دقیقاً به این دلیل که در این کشور کاملاً مطابقت داریم، این بدان معناست که

we tend to do as we are told so if people tell  us to have a vaccine in the uk generally we will  

ما تمایل داریم همانطور که به ما گفته شده است انجام دهیم، بنابراین اگر مردم به ما بگویند واکسن بزنیم. در بریتانیا به طور کلی ما

whereas in other countries they probably won't  uh so there tend to be very little protest  

در حالی که در کشورهای دیگر احتمالاً این کار را نخواهند کرد بنابراین اعتراض بسیار کمی نسبت به

against things like that um you know people tend  to write in this country for different reasons  

مواردی

social inequality that sort of thing causes lots  of rights riots is violence so protests normally  

از این قبیل وجود دارد. باعث بسیاری از  شورش‌های حقوقی می‌شود، بنابراین اعتراضات معمولاً

are peaceful however they can become violent but  we have had lots of protests i suppose one of the  

مسالمت‌آمیز هستند، با این حال می‌توانند خشونت‌آمیز شوند، اما ما اعتراضات زیادی

most common one has been against brexit and also  environmental issues as well two big hot topics  

داشته‌ایم، فکر می‌کنم یکی از رایج‌ترین آنها علیه برگزیت و همچنین  مسائل زیست‌محیطی و همچنین دو موضوع داغ

here in the uk and also around the world but  quite a yes a very interesting time to be alive  

در اینجا در بریتانیا بوده است. و همچنین در سرتاسر جهان، اما بله، زمان بسیار جالبی برای زنده ماندن

it is i mean they're having similar protests in  uh australia as well for the same reason well i  

است. منظورم این است که آنها اعتراضات مشابهی در استرالیا دارند و به همین دلیل، من

think uh standard restrictions people are sick  to death of it let's face it australians can be  

فکر می کنم محدودیت های استاندارد مردم تا حد مرگ بیمار هستند. استرالیایی‌ها می‌توانند

quite hot-headed but i mean you know it's i can't  remember the last time i saw riots in australia  

کاملاً سر گرم باشند، اما منظورم این است که شما می‌دانید که من نمی‌توانم به یاد بیاورم آخرین باری که شورش‌ها را در استرالیا دیدم

uh you know it's not the sort of country that you  tend to see riots in it it's normally it normally  

اوه می‌دانی که این کشوری نیست که تمایل به دیدن شورش در آن داشته باشی، معمولاً معمولاً

happens after they run out of lager well um  yeah that would definitely cause one i think but  

پس از آن اتفاق می‌افتد. آنها تمام می شوند، خب، بله، من فکر می کنم قطعاً باعث می شود، اما

uh yeah uh but yes it's inter santorino  says have you ever worked in a bakery  

اوه بله، اما بله این بین سنتورینو است می گوید آیا تا به حال در نانوایی کار کرده اید

yes exactly uh the cooks take the bread out of the  oven they handle it and then it's handled when it  

بله دقیقاً آشپزها نان را از فر بیرون می آورند. آن را می‌گیرند و وقتی

goes onto the shelves in the shops and then when  it comes off the shelves they handle it again  

روی قفسه‌های مغازه‌ها می‌روند با آن برخورد می‌کنند و وقتی از قفسه‌ها بیرون می‌آیند دوباره با

that is true bread gets a lot of fingering doesn't  it a lot of fingers all over it contamination  

آن دست می‌گیرند

i know something else that used to get  a lot of fingering um cut the crusts off  

. چیز دیگری را بدانید که قبلاً به مقدار زیادی انگشت می‌شد، پوسته‌ها را جدا کنید

or toast it and then it will kill off the germs  yes i've often thought that when we go to the  

یا برشته کنید و سپس میکروب‌ها را از بین ببرد

bakery uh i've often seen you know they're  handling the bread the people in the bakery  

. دوباره نان را با افراد نانوایی سرو

and i'm thinking i've got to eat that later yes  you know oh yeah here's your bread yes i said  

می‌کنم و فکر می‌کنم بعداً باید آن را بخورم بله، می‌دانی اوه بله این نان شماست بله، گفتم بله،

but well especially you because can i just  tell you something we we have the bakery  

اما خب مخصوصاً شما، زیرا می‌توانم چیزی به شما بگویم که ما نانوایی

back now in which wenlock it's returned it's  reopened somebody else has opened it but it's one  

را داریم   حالا که در آن قفل بازگردانده شده است، دوباره باز شده است، شخص دیگری آن را باز کرده است، اما این یکی

of the same people there working in the bay in in  the baker's shop however steve has this habit of  

از همان افرادی است که در خلیج در نانوایی کار می کند، اما استیو این عادت

talking to him and he also likes to talk the other  guy what's his name i'm not going to say his name  

را دارد که با او صحبت کند و همچنین دوست دارد با آن مرد صحبت کند. اسمش را نمی گویم

i don't think that's appropriate can i just say  he just said yeah he has the most amazing name yes  

فکر نمی‌کنم این مناسب باشد می‌توانم فقط بگویم او فقط گفت بله او شگفت‌انگیزترین نام را دارد

i'm not going to say his name but it's a name  that i've never i've never met anyone with the  

بله نمی‌خواهم نامش را بگویم اما این نامی است که هرگز کسی را با

name that the guy from our local baker shop  has it's the same name as a very famous poet i  

آن نام ندیده‌ام مردی از نانوایی محلی ما هم نامش با یک شاعر بسیار معروف است، من

believe okay from probably 100 years ago or more i  don't know begins with a b see if you can guess if  

معتقدم خوب است احتمالاً از 100 سال پیش یا بیشتر ، نمی دانم با یک ب شروع می شود ببینید آیا می توانید حدس بزنید اگر

anyone that is is good with poetry why don't you  just say it perhaps it'll be interesting no well  

کسی که با شعر خوب است چرا فقط بگو شاید جالب باشد نه خوب

it's a quiz i've started a quiz mr duncan it's not  famous poet's name begins with be a man it's not  

این یک مسابقه است من یک مسابقه را شروع کرده ام آقای دانکن این نیست نام شاعر معروف با یک مرد شروع می شود،

shelley but it's close ah you see well it begins  with b i know but oh anyway okay steve stuff

شلی نیست، اما نزدیک است آه خوب می بینید که با b شروع می شود. اما اوه به هر حال باشه استیو چیزهای

hmm yes so yes people i i think um santorino  you're going to turn us all into germaphobes  

هوم بله پس بله مردم، من فکر می کنم اوم سنتورینو شما همه ما را تبدیل به ژرمافوب می

uh if you're not careful talking about uh  i'm talking about handling bread i think  

کنید   آه اگر مراقب صحبت کردن در مورد آن نباشید، من در مورد دست زدن به نان صحبت می کنم، فکر می

i might be a germaphobe already if i wasn't  a germaphobe before i probably will be now  

کنم   ممکن است قبلاً یک ژرموفوب باشم اگر قبلاً گرما هراس نبودم احتمالاً الان خواهم بود

but it's true bread gets a lot of handling  a lot of people asking what's in my package  

اما درست است که نان مقدار زیادی دریافت می کند رسیدگی به  بسیاری از مردم که می‌پرسند در بسته‌ام چیست

not a lot it's it's just a screen protector  for my new phone so that's that's all that is

زیاد نیست، فقط یک محافظ صفحه برای تلفن جدیدم است، بنابراین فقط همین است،

so now we know i'm not going to open it because  it's it's just too much hassle do you know that  

بنابراین اکنون می‌دانیم که آن را باز نمی‌کنم زیرا برای شما زحمت زیادی است بدانید که

i've always wanted to have a bakery have you  yes um after 30 years i've always thought if  

من همیشه دوست داشتم یک نانوایی داشته باشم، بله، بعد از 30 سال، همیشه فکر می کردم اگر

there's any business i'd like to own and run it  would be a bakery oh okay because i just like  

کسب و کاری وجود داشته باشد که بخواهم آن را داشته باشم و آن را اداره کنم ، یک نانوایی خواهد بود، اوه خوب، زیرا من فقط

wheat and bread and cakes the only thing  that's ever put me off is the fact that  

گندم و نان را دوست دارم و کیک‌ها تنها چیزی که همیشه من را ناامید می‌کند این واقعیت است که

you have to get up very early and i'm  not an early morning person that's true  

شما باید خیلی زود از خواب بیدار شوید و من آدم صبح زودی نیستم که درست است

so i would love to i would love to sell  bread to people to sell cake sandwiches  

بنابراین من دوست دارم نان را به مردم بفروشم تا ساندویچ کیک بفروشند   در حال

baking bread i just love all that but you've  got to get up very early if you're a baker  

پختن نان من فقط همه اینها را دوست دارم، اما اگر نانوا هستید، باید خیلی زود بیدار شوید

and i'm afraid that just isn't the life for me  there are lots of jobs by the way that you have  

و می ترسم که زندگی برای من اینطور نباشد.

to get up very early in the morning for milk  milk man or milk woman you see so not only  

صبح زود برای شیر شیر مرد یا شیر زن می بینید که نه تنها

delivering the milk but also extracting  the milk have you ever milked a cow no

شیر را تحویل می دهد بلکه عصاره هم می دهد با شیر آیا تا به حال گاوی را دوشیده اید نه

i've always wanted to milk a cow i  wonder what it feels like when you pull  

من همیشه می خواستم گاوی را دوشیده باشم من تعجب می کنم که وقتی سر پستانک های کوچکش را می کشید چه حسی دارد

on its little teats what happens  and i wonder if the cow enjoys it

چه اتفاقی می افتد و نمی دانم که آیا گاو از آن لذت می برد

i don't know ah there might be  there might be a little bit of  

، نمی دانم آه ممکن است وجود داشته باشد ممکن است کمی

pleasure there i don't know for the cow might be a  little bit it might feel nice i don't know yeah so  

لذت وجود داشته باشد نمی دانم برای گاو ممکن است کمی احساس خوبی داشته باشد نمی دانم بله پس

what will you you never hear the cow complain  nashad says that they're very good at baking  

چه چیزی هرگز نمی شنوید که گاو شکایت می کند نشاد می گوید که آنها خیلی هستند در پختن خوب است

um yes it's it's it's a lovely thing to do well  it's just if you've got time i used to bake all  

اوم، این کار خوب است، فقط اگر وقت داشته باشی، وقتی بچه بودم، همه نان‌هایمان را

our bread when i was a child for my mother because  i just used to i was fascinated with it how you  

برای مادرم می‌پختم، زیرا عادت داشتم، شیفته آن بودم که چگونه

knead all the dough and then you see rising and  then you put it in the oven and you've got this  

ورز می‌دی. همه خمیر را می بینید و سپس آن را در فر می گذارید و این

lovely bread and you can experiment with different  mixtures and putting different things in the bread  

نان دوست داشتنی را دریافت می کنید و می توانید مخلوط های مختلف و قرار دادن چیزهای مختلف در نان

need that's a great word by the way but it's not  spelt n e e d yes how do you spell it it's k k n

را آزمایش کنید. n e d بله چگونه آن را املا می کنید، k k n

just wondering whether you'd uh manage  to figure that one out mr duncan  

فقط نمی دانم که آیا موفق خواهید شد  متوجه شدم که آقای دانکن

i was suddenly aware that maybe  steve didn't know i wasn't sure  

من ناگهان متوجه شدم که شاید استیو نمی‌دانست، مطمئن نبودم

no i'm going to say you did know you did well  i got the vs it begins with a k so if you need  

نه، می‌خواهم بگویم می‌دانستی که خوب کار کردی من در مقابل آن با یک k شروع می‌کنم، بنابراین اگر به چیزی نیاز داشتی به

something it means you want it n-e-e-d yes  i i need to go to the toilet i need a poop  

این معنی است شما آن را می خواهید n-e-d بله من باید به توالت بروم من به مدفوع نیاز دارم

uh you want something or you must have it whereas  kneading kn is is is like you know like bread  

اوه شما چیزی می خواهید یا باید آن را داشته باشید در حالی که ورز دادن kn است مانند این است که شما می دانید مانند نان

dough kneading it yes manipulating it's basically  mixing something with your hands so you you  

خمیر ورز دادن آن بله، دستکاری آن اساساً مخلوط کردن چیزی با دستانتان است تا شما شما

you need the dough you k n e a d knead need yes  there is a silent k there is uh and i used to just  

به خمیری نیاز دارید که باید ورز دهید بله  یک خمیر بی صدا وجود دارد و من

used to love doing it um but it's time  consuming yes if you want to be a baker  

قبلاً دوست داشتم این کار را انجام دهم اما وقت گیر است بله اگر می خواهید نانوا

you've got to get up very early in the morning  because all that bread has to be baked during the  

شوید   باید خیلی زود بیدار شوید صبح، زیرا همه آن نان ها باید در

early hours of the morning or well maybe i think  they have to start about three or four o'clock in  

ساعات اولیه صبح پخته شوند یا شاید فکر کنم باید حدود ساعت سه یا چهار

the morning because they've got to bake all that  bread and it's got to be fresh and it's got to be  

صبح شروع کنند، زیرا باید همه آن نان را بپزند و درست است. تازه باشد و باید

delivered to the shops i know that the people that  work in the bakery in much wendlock used to tell  

به مغازه هایی که می شناسم تحویل داده شود افرادی که در نانوایی در قفسه‌های زیاد کار می‌کنند، به

me they had to be at the bakers for six at the  shop for six o'clock to receive the bread from  

من می‌گفتند که باید ساعت شش در نانوایی‌ها در مغازه باشند تا نان را از

where it was baked which wasn't at the shop it was  in a different town so they had to be there early  

جایی که پخته می‌شد دریافت کنند، جایی که در مغازه نبود. در یک شهر دیگر، بنابراین آنها باید زودتر آنجا می‌بودند

and they have to get it all ready for people  to for the shop to open at 8 30 nine o'clock  

و باید همه چیز را برای مردم آماده کنند تا مغازه در ساعت 8:30 ساعت نه باز شود

so it's uh it's hard work being a baker yes i  think so and in fact there's a shortage of bakers  

بنابراین نانوا بودن کار سختی است، بله، من فکر می‌کنم اینطور است و در واقع

um in the uk as there are a shortage of a lot  of jobs yes in many different sectors at the  

در بریتانیا کمبود نانوا وجود دارد، زیرا در حال حاضر در بسیاری از بخش‌های مختلف، تعداد زیادی شغل وجود دارد،

moment because people since the pandemic  are thinking about different careers and  

زیرا مردم از زمان همه‌گیری به شغل‌های مختلف و

what they want to do and probably a lot of  people who are bakers are thinking well i  

آنچه می‌خواهند انجام دهند فکر می‌کنند و احتمالاً بسیاری از افراد که آیا نانواها خوب فکر می کنند من

don't want to get up at 3 o'clock in the  morning anymore i can find this lovely job  

دیگر نمی خواهم ساعت 3 صبح بیدار شوم می توانم این شغل دوست داشتنی را پیدا کنم

and just sit at home on my computer all day  they decide that they don't need the job n-e-e-d

و فقط تمام روز در خانه پشت کامپیوترم بنشینم آنها تصمیم می گیرند که به این شغل نیازی ندارند

that's a funny joke yes a pun play on words very  good duncan very nice yes uh yes belarusia says  

. یک جوک خنده دار بله یک جناس بازی با کلمات خیلی خوب دانکن خیلی خوب بله بله بله بلا روسیه

that she will break her bread well i mean if you  were worried about germs on the outside of your  

می‌گوید نان‌اش را خوب می‌شکند، منظورم این است که اگر نگران میکروب‌های بیرونی

bread you could cut off the crusts or you could  put it in the toaster and that would kill off  

نان خود بودید، می‌توانید پوسته‌های نان‌تان را جدا کنید یا می‌توانید آن را در توستر قرار دهید و این باعث از بین رفتن

the germs you could boil it in water that would  get rid of the germs it would also get rid of the  

میکروب‌هایی می‌شود که می‌توانید آن را در آب بجوشانید. که میکروب‌ها را از بین می‌برد، نان را نیز از بین

bread yes um yeah have we got any bakers watching  us yes any bakers any butchers bake any butchers  

می‌برد بله، آره، آیا نانوایی‌هایی داریم که ما را تماشا می‌کنند، بله، نانوایی‌ها، قصابی‌ها، هر قصابی را می‌پزند

any bakers or any candlestick makers watching  today oh by the way do you know which profession  

هر نانوایی یا هر شمعدانی‌سازی که امروز تماشا می‌کنند، آه، می‌دانی کدام حرفه

is coming back you'll never guess uh a  profession what it used to be around in  

در حال بازگشت است، شما هرگز حدس نمی‌زنید حرفه‌ای که

the past and it's coming back in the in the olden  days in the 1970s in the olden days let me think  

در گذشته وجود داشت و در دوران قدیم در دهه 1970 برمی‌گردد، بگذارید فکر کنم

everything uh is it street sweepers well no they  they still exist well they've got machines now  

همه چیز این است که رفتگر خیابان خوب است، نه آنها هنوز خوب وجود دارد، آنها الان ماشین‌هایی

haven't they yes uh is it hangman hangman well yes  no no no okay executioners no none of these things  

دارند   آیا آنها بله، آیا این جلاد است، بله، نه، نه خوب اعدام‌ها، نه هیچ‌کدام از این چیزها

no think of an old profession that could be coming  back think of things that used to be made but  

به حرفه‌ای قدیمی فکر نکنید که می‌توانست برگردد  به چیزهایی فکر کنید که قبلا ساخته شده‌اند. اما

they were liquid so think of liquid things and  they would have to be contained in something  

t هی مایع بودند، بنابراین به چیزهای مایع فکر کنید و آنها باید در چیزی قرار بگیرند

not like lemonade no no not the not the  the thing that they are contained in is the  

نه مانند لیموناد نه نه نه،  چیزی که در آنها وجود دارد،

barrels is it barrels yes barrel making for beer  maybe apparently barrel making barrel making is  

بشکه‌ها است بله بشکه‌سازی برای آبجو شاید ظاهراً بشکه‌سازی بشکه به

making a comeback a person who  makes barrels is called a cooper ah  

شخصی که بشکه می‌سازد، کوپر می‌گویند،

right so apparently there are people now young  people who are interested in taking up a career  

درست است، بنابراین ظاهراً اکنون افرادی جوان هستند که علاقه‌مند هستند در ساخت بشکه‌ها شغلی داشته

in making barrels they want to become a  cooper and that of course is a surname  

باشند و می‌خواهند کوپر شوند و البته این نام

fairly common surname in the uk cooper yes  because lots of people used to be barrel makers  

خانوادگی نسبتاً رایج است. در بریتانیا کوپر بله زیرا افراد زیادی قبلاً بشکه‌ساز بودند

yes exactly yes and that is the thing  about lots of surnames certainly in the uk  

بله دقیقاً بله و این چیزی است در مورد بسیاری از نام‌های خانوادگی قطعاً در بریتانیا

that it refers to a profession that that family  used to do you know hundreds of years ago or  

که به حرفه‌ای اشاره دارد که آن خانواده قبلاً انجام می‌دادند شما صدها سال پیش می‌دانید یا

whatever yes that and cooper is one of them that's  it so quite often family names will actually  

هر چیز دیگری بله، و کوپر یکی از آنهاست ، بنابراین اغلب نام‌های خانوادگی در

will actually sort of refer to maybe a job or a  profession that their relatives did many years ago  

واقع به نوعی به شغل یا حرفه‌ای اشاره می‌کنند که بستگان آنها سال‌ها انجام می‌دادند. پیش

cooper is a barrel maker um baker yeah there's  a common there's a common name baker baker a  

کوپر یک بشکه‌ساز است ام بیکر بله، یک نام رایج وجود دارد، یک نام رایج وجود دارد، یک نام معمولی وجود دارد، یک

common british name obviously in the past their  family used to bake bread my mother's mother  

نام رایج بریتانیایی، بدیهی است که در گذشته، خانواده‌شان از نان پختن نان استفاده می‌کردند.

her maiden name was baker yes so there you go  do you know that so yeah that's right so lots of  

بله درست است بنابراین خیلی از

it i wonder if this happens in other countries  it probably does it it doesn't always we'd like  

موارد   من تعجب می‌کنم که اگر این اتفاق در کشورهای دیگر می‌افتد  احتمالاً این اتفاق می‌افتد، همیشه نمی‌خواهیم

to know it is it is very much i think you'll  find it originated here atomic says that uh  

بدانیم که این بسیار است، فکر می‌کنم شما پیدا کنید که از اینجا سرچشمه گرفته است اتمی می‌گوید که

the police helicopters were hovering over  his house until 1 30 in the morning obviously  

اوه   هلیکوپترهای پلیس تا ساعت 1:30 صبح بر فراز خانه او در حال پرواز بودند، واضح است که

you were the first suspect probably thought  you were the ringleader of of all the riots but  

شما اولین مظنونی بودید که احتمالاً فکر می کردید که سرکرده همه شورش ها هستید، اما

um yes interesting in rotterdam so uh a bit of  excitement yes um have you ever so not since the  

جالب است در روتردام، بنابراین کمی هیجان، بله، از آن زمان تا به حال نبوده اید. به گفته

1980s have there been riots in uh the netherlands  according to tomic so that's a long time it's  

تومیک، دهه 1980 در هلند شورش هایی رخ داده است، بنابراین مدت زیادی است،

definitely been a long time so they've probably  got a lot of other things that they've been  

قطعاً مدت زیادی از آن گذشته است، بنابراین آنها احتمالاً چیزهای زیادی دارند که منتظر بوده اند

waiting to get off their chest maybe it's just  everything that they've bottled up since the 1980s  

تا از سینه خود خارج شوند. این فقط همه چیزهایی است که آنها از دهه 1980

that's a lot of things we are talking about anger  in a few moments we have lots and lots of words  

جمع آوری کرده اند   چیزهای زیادی است که ما در مورد عصبانیت صحبت می کنیم در چند لحظه ما کلمات

and phrases to talk about also i will be asking  what makes you angry is there a certain thing  

و عبارات زیادی برای صحبت در مورد آن داریم، همچنین از شما خواهم پرسید که چه چیزی شما را عصبانی می کند. چیز خاصی

that makes you angry as well well i'm sure that  uh i mean there was um it wasn't the great fire  

که شما را نیز عصبانی می‌کند، مطمئن هستم که اوه، منظورم این است که آتش

of london started in a baker's shop it was it  started in baker street yes yes so wasn't it in  

بزرگ لندن در یک نانوایی شروع نشد، بلکه در خیابان نانوایی شروع شد بله بله،

an actual baker's shop well actually didn't  start in baker street it started in pudding  

در  مغازه نانوایی واقعی در واقع در خیابان بیکر شروع به کار نکرد، آن را در مسیر پودینگ شروع کرد

lane right yes wasn't it 1666 it's a very easy  one to remember was that a question on bullseye  

could have been a question on bullseye couldn't  it we're learning such a lot from watching old  

. از تماشای قسمت‌های قدیمی bullseye چیزهای زیادی یاد

episodes of bullseye i mean you know we really are  learning a lot uh because we keep watching them  

می‌گیریم، منظورم این است که می‌دانی که ما واقعاً داریم خیلی چیزها را یاد می‌گیریم، چون به تماشای آن‌ها ادامه

we're getting more and more of the questions right  even though no one out there knows what bullseye  

می‌دهیم   بیشتر و بیشتر سؤالات را درست دریافت می‌کنیم، حتی اگر هیچ‌کس نمی‌داند bullseye

is but we are becoming more smart we are becoming  more intelligent because of it yes christina we  

چیست، اما ما باهوش تر می شویم به این دلیل باهوش‌تر است، بله کریستینا، ما

are getting the third dose of the vaccine in the  uk in fact i'm having mine on monday i'm having  

در حال دریافت سومین دوز واکسن در بریتانیا هستیم، در واقع من روز دوشنبه

my eighth dose i could i just can't get enough of  it i've i i've got holes i've got so many holes in  

واکسن را می‌زنم، هشتمین دوز خود را می‌خورم، من نمی‌توانم از آن سیر کنم. من سوراخ‌های زیادی در

my arm now you can actually see through it s760  is back here after a long time so welcome back  

بازویم دارم که اکنون می‌توانید از طریق آن ببینید s760 بعد از مدت‌ها به اینجا بازگشته است، پس خوش آمدید

s 760. hello s 760. um and uh sorry i can't  pronounce your name okho my family thought  

s 760. نام اوخو خانواده من به

about opening a bakery shop here in kazakhstan  well if you do and we're ever in kazakhstan  

فکر باز کردن یک نانوایی در اینجا در قزاقستان افتادند. اگر این کار را بکنید و ما همیشه در قزاقستان هستیم،

i will be straight to your baker's shop  it's nothing nicer than freshly baking bread  

من مستقیماً به مغازه نانوایی شما

i feel that this live stream has become very much  related to baking and making bread steve bogdan  

خواهم رفت. پختن و درست کردن نان استیو بوگدان

makes a very interesting point about anger oh  right people people tend to get angry if they feel  

نکته بسیار جالبی را در مورد عصبانیت بیان می‌کند، درست است که مردم اگر احساس کنند آزادی انتخاب از آنها سلب شده است عصبانی می‌شوند،

their freedom of choice is taken away from them  but they don't care if by exercising their freedom  

اما برایشان مهم نیست که با اعمال آزادی‌شان

they affect other people's freedoms in return  that is true yes so sometimes one person's idea  

بر آزادی‌های دیگران تأثیر بگذارند. در مقابل، این درست است، بله، برخی مواقعی که

of freedom might be another person's idea of  repression so sometimes it is so one person  

ایده آزادی یک فرد ممکن است ایده دیگری از سرکوب باشد، بنابراین گاهی اوقات یک نفر

wants to have the vaccine and they think that  everyone should have it whilst other people think  

می‌خواهد واکسن را بزند و فکر می‌کند که همه باید آن را داشته باشند در حالی که دیگران فکر

that it should not be forced upon people so yes it  is i think really this also comes down to opinion  

می‌کنند نباید به مردم تحمیل شود. فکر می کنم واقعاً این به عقیده هم برمی گردد   همچنین نظرات

as well a lot of opinion is is being expressed  and of course when people go against your opinion  

زیادی بیان می شود و البته وقتی مردم مخالف نظر

quite often you will become angry that's right  and i think people are probably less tolerant now  

شما هستند   اغلب عصبانی می شوید که درست است و من فکر می کنم که مردم احتمالاً اکنون کمتر تحمل

they're more on the edge more ready to go straight  to anger rather than you know because of social  

می کنند   آنها بیشتر به این موضوع برخورد می کنند. به‌خاطر رسانه‌های اجتماعی، به جای اینکه بدانید، به‌خاطر رسانه‌های اجتماعی،

media i think i think um and if you watch the  news somebody mentioned earlier about how the news  

آماده‌تر باشید و اگر اخباری را که قبلاً کسی به آن اشاره کرده بود، تماشا می‌کنید که چگونه اخبار

really makes them angry my advice my advice there  is don't watch it i know well i'd love to not  

واقعاً آنها را عصبانی می‌کند توصیه من توصیه من این است که آن را تماشا نکنید. خوب می‌دانم که دوست دارم

watch the news and there are lots of shows  on where they debate issues and deliberately  

اخبار را تماشا نکنم و برنامه‌های زیادی وجود دارد که درباره آنها بحث می‌کنند و

get people and we're sitting there aren't we  watching these sort of chat show programs where  

عمداً مردم را جذب می‌کنند و ما آنجا نشسته‌ایم، این نوع برنامه‌های نمایش چت را تماشا نمی‌کنیم. جایی که

they're debating issues and you get very angry  about things and it's very bad for your health  

آنها در حال بحث کردن درباره مسائل هستند و شما بسیار عصبانی  می شوید  و این برای سلامتی شما بسیار بد است

as as people have pointed out it's very bad for  your health to have all this anger and stress  

همانطور که مردم اشاره کرده اند داشتن این همه عصبانیت و استرس  برای سلامتی شما بسیار بد است

over the long term it really causes problems  mega says i get angry when i don't get my  

در درازمدت واقعاً مشکلاتی ایجاد می کند. وقتی غذای مورد علاقه ام را نمی گیرم عصبانی می شوم،

favorite food like today i got food very  late and also something i don't like to eat  

مثل امروز غذای مورد علاقه ام را خیلی دیر دریافت کردم و همچنین چیزی را که دوست ندارم بخورم

i had to get something i don't like instead of  the thing that i do like well yes i also become  

.

slightly angry i tell you i know i know i should  not become angry about this but sometimes when  

کمی عصبانی می شوم به شما می گویم می دانم که می دانم نباید از این بابت عصبانی شوم، اما گاهی اوقات وقتی

you order food from your supermarket and then  they deliver it but some of the things are not  

از سوپرمارکت خود غذا سفارش می دهید و سپس آن را تحویل می دهند، اما برخی از چیزها  در

available i don't know why sometimes that gets me  quite angry especially if it's my favorite food  

دسترس نیستند، نمی دانم چرا گاهی اوقات این موضوع مرا کاملاً عصبانی می کند. عصبانی هستم مخصوصاً اگر غذای مورد علاقه

that also gets me rather upset and angry

من باشد   که باعث ناراحتی و عصبانیت من نیز می شود

yes it's uh yes it's it's i think people do get  angry very quickly particularly on the roads i  

بله، اوه بله این است که فکر می کنم مردم خیلی زود عصبانی می شوند مخصوصاً در جاده ها.

see that a lot uh road rage i mean i i've started  road rage myself you started it well you know it's  

خودت خوب شروعش کردی می‌دانی که تقصیر توست،

your fault well i've overreacted to things i think  if you if you are on the edge about something and  

من به چیزهایی بیش از حد واکنش نشان داده‌ام که فکر می‌کنم، اگر از چیزی در حاشیه باشید و

upset about something and then you go out onto  the roads and drive it's quite a dangerous thing  

از چیزی ناراحت شوید و سپس به جاده‌ها بروید و رانندگی کنید، این یک چیز کاملاً خطرناک است

because you can very easily lose your temper  in what is a very dangerous environment here  

زیرا به راحتی می‌توانید از دست بدهید. خلق و خوی شما در محیطی که اینجا بسیار خطرناک

is my advice for life so everyone prepare to  write this down never do anything whilst angry  

است   توصیه من برای زندگی است، بنابراین همه آماده شوند این را بنویسید هرگز کاری انجام ندهید در حالی که عصبانی

never do anything if you are feeling angry that's  it just hold back sit down take a deep breath  

هستید   اگر احساس عصبانیت دارید هیچ کاری نکنید  فقط خودداری کنید بنشینید یک نفس عمیق بکشید

that's the trouble is it's easy to say that but  in practice so when that event actually happens  

مشکل همین است گفتن آن آسان است، اما در عمل، بنابراین وقتی آن رویداد واقعاً اتفاق می‌افتد،

that sort of old part of your brain takes over and  uh that ancient part of your brain that wants to  

آن قسمت قدیمی مغز شما را اشغال می‌کند و آن بخش باستانی مغز شما را که می‌خواهد

fight uh and uh it it it completely blocks out  your uh frontal lobes isn't it that they're the  

بجنگد، کاملاً جلوی لوب پیشانی شما را می‌گیرد. نه اینکه آن‌ها

bits that that the frontal part of your brain is  the reasoning part yes you become irrational um  

قسمت‌هایی هستند که قسمت جلویی مغز شما قسمت استدلال است، بله، شما غیرمنطقی

you become irrational and it's very easy to uh to  do that i've done that a lot it's not proud of it  

می‌شوید، شما غیرمنطقی می‌شوید و انجام دادن آن بسیار آسان است که من کارهای زیادی انجام داده‌ام، حرفه‌ای نیست. پس از آن

i i i'm much better i'm i'm a much more relaxed  and calm person than steve steve gets quite say  

من خیلی بهتر هستم من بسیار آرامتر و آرام‌تر از استیو هستم که استیو کاملاً

that steve gets quite wound up by things whereas  i sometimes i take a much i take a lot longer  

می‌گوید   استیو کاملاً تحت تأثیر چیزها قرار می‌گیرد، در حالی که من گاهی اوقات خیلی طول می‌کشم و

to get angry i think so but i can't remember  the last time i really got angry about  

برای به دست آوردن آن خیلی بیشتر طول می‌کشد   عصبانی هستم، فکر می‌کنم اینطور است، اما نمی‌توانم آخرین باری را که واقعاً به خاطر چیزی عصبانی شدم،

anything to be honest so it's a very long  time which is why i look so good you see  

به خاطر بیاورم، بنابراین زمان بسیار طولانی است، به همین دلیل است که من خیلی خوب به نظر می‌رسم

because of my my new healthy regime at about time  mr duncan it is about time and now is the time

به خاطر رژیم سالم جدیدم در آن زمان، آقای دانکن نزدیک به زمان است و اکنون زمان آن است،

so we're talking about anger mr duncan well we are  talking about it right now we have been in fact  

بنابراین ما در مورد عصبانیت صحبت می کنیم آقای دانکن، خوب، ما در مورد آن صحبت می کنیم، در واقع همین الان

yes it's bad it's bad for your health to to be  constantly in a state of anger uh frustration uh  

بودیم   بله، بد است برای سلامتی شما که دائماً در حالت عصبانی باشید، اوه نا امیدی، آه.

because unless you can resolve that i is resolve  it sort it out particularly if you i hold grudges  

چون تا زمانی که نتوانید تصمیم بگیرید که من تصمیم دارم، آن را حل کنید، مخصوصاً اگر من کینه دارم،

mr duncan yes this is true i hold a grudge yes  i'm not sure if that's the same as anger no but  

آقای دانکن بله، این درست است، من کینه دارم بله، مطمئن نیستم که آیا این همان عصبانیت است نه، اما

it creates anger in in me because i think  of past events where people have upset me  

این باعث ایجاد خشم در من می شود. به رویدادهای گذشته فکر می‌کنم که در آن مردم مرا ناراحت

and i keep reliving that situation and uh  it causes stress because i think if you  

کرده‌اند و اوه ، باعث استرس می‌شود، زیرا فکر می‌کنم اگر

relive a stressful situation your mind thinks  it's actually happening and it generates all  

یک موقعیت استرس‌زا را دوباره تجربه کنید، ذهن شما فکر می‌کند که واقعاً اتفاق می‌افتد و همه

those stress hormones and i think you can get  you know upset but i do that quite a lot it's a  

آن هورمون‌های استرس را تولید می‌کند و فکر می‌کنم می‌توانید ناراحت شوید، اما من خیلی این کار را انجام می‌دهم، این

bit of a flaw of my character that you know i want  going over and over things that have happened and  

یک نقص است. از شخصیت من که می‌دانی می‌خواهم بارها و بارها چیزهایی را که اتفاق افتاده است مرور کنم و

changing the conversations and having arguments  and you know becoming quite deranged in fact  

مکالمات را تغییر دهم و جر و بحث داشته باشم و می‌دانی که در واقع کاملاً عصبانی می‌شوی.

i need to see a psychiatrist sometimes there we  go i've admitted it live on air to you know all  

تو می دانی همه

these millions of people watching i what what i i  still can't quite believe that you just said that  

این میلیون ها نفر در حال تماشای من هستند که من چه چیزی را هنوز نمی توانم کاملاً باور کنم که فقط گفتی

i'm sort of i'm sort of half joking i don't  disagree with it fear is the path to a dark side  

من به نوعی دارم نیمه شوخی می کنم با آن مخالف نیستم ترس راهی است به سوی تاریکی

says bogdan fear leads to anger anger leads to  hate hate leads to suffering master yoga yoga  

می‌گوید ترس بوگدان منجر به خشم می‌شود خشم منجر به نفرت نفرت منجر به رنج می‌شود یوگا استاد

yoda master yoda who is master yoga is that from  star wars it is from star wars yes well spotted

یودا استاد یودا که استاد یوگا است این است که از جنگ ستارگان از جنگ ستارگان است بله خوب

at the park to the dark yeah what side you say it  really to anger anger is to hate fear is the path  

در پارک تا تاریکی مشخص است بله از چه طرفی می‌گویید. عصبانی شدن خشم عبارت است از متنفر بودن از ترس راهی

to the dark side fear leads to anger anger leads  to hate do you want to see something funny do you  

به سمت تاریکی ترس منجر به عصبانیت می‌شود. عصبانیت منجر به نفرت می‌شود آیا می‌خواهی چیز خنده‌داری ببینی آیا

want to see something funny you there watching  us today do you want to see something funny  

می‌خواهی چیزی خنده‌دار ببینی. امروز ما را تماشا می‌کنی.

mr duncan there we there was  somebody that we're watching  

ما آنجا بودیم کسی که داریم تماشا می‌کردیم

no one's going to understand what we're talking  about i know but it's funny yes but no one knows  

هیچ‌کس نمی‌فهمد در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم، می‌دانم، اما خنده‌دار است، بله، اما هیچ‌کس نمی‌داند

who the person is they don't know who he is  but i think you doing it will create laughter  

آن شخص کیست، آنها نمی‌دانند او کیست، اما فکر می‌کنم شما این کار را انجام دهید خنده

and hilarity to break up the feeling of anger  they're just building there is uh a presenter  

و خنده برای از بین بردن احساس خشم آنها فقط در حال ساختن آنجا هستند، اوه یک مجری

on a show that we watch okay and uh are you  up for this well not not particularly but  

در برنامه ای است که ما آن را تماشا می کنیم خوب و اوه آیا شما برای این خوب آماده اید نه به خصوص بلکه

and they've opened the door now he's interviewing  somebody but while he's interviewing somebody  

و آنها در را باز کرده اند اکنون او دارد با کسی مصاحبه می کند اما در حالی که دارد با کسی مصاحبه می

he suddenly he he's not speaking and when he's not  speaking he he goes into this sort of well you do  

کند ناگهان صحبت نمی کند و وقتی صحبت نمی کند به این خوبی می رود که شما انجام می دهید

it it's quite funny so pretend you're interviewing  me and you just ask me a question i'll say  

خیلی خنده دار است پس وانمود کنید که دارید با من مصاحبه می کنید و فقط یک سوال از من می پرسید من چیزی می گویم

something and then you you can be the interviewer  and then you can see what's in it and it makes us  

و سپس شما شما ج مصاحبه‌گر باشید و سپس می‌توانید ببینید چه چیزی در آن است و

laugh every time we watch it so ask me something  mr duncan this is this is such a build up to me  

هر بار که آن را تماشا می‌کنیم ما را می‌خنداند، بنابراین از من چیزی بپرسید آقای دانکن

pulling a fully face yes well it is funny ask me  something so your interview we're on we're on a  

بنابراین مصاحبه شما در حال انجام است، ما در یک

news channel steve i've got 47 words connected to  anger right okay to talk about but here's the guy

کانال خبری هستیم استیو من 47 کلمه مرتبط با خشم دارم، درست است که در مورد آن صحبت کنم، اما این مرد است،

yes well mr duncan i it's wonderful being on  your channel let me tell you all about my life  

بله آقای دانکن، حضور در کانال شما فوق العاده است، بگذارید همه چیز را به شما بگویم زندگی من

yes well of course i i was born in 1961. oh a  way i lived in a loving family and and there was  

بله، البته من در سال 1961 به دنیا آمدم. اوه، من در خانواده ای دوست داشتنی زندگی می کردم و

no problem whatsoever my father was a  baker my mother was a prostitute and

مشکلی وجود نداشت که پدرم نانوا بود، مادرم یک فاحشه بود و

sorry can we just sample that but that's what he  does this interviewer every time he interviews  

متاسفم که می توانیم نمونه آن را انجام دهیم، اما او این کار را انجام می دهد. این مصاحبه‌کننده هر بار که با کسی مصاحبه

somebody uh he sets the the interviewee off  talking and then it pulls this funny face  

می‌کند، مصاحبه‌شونده را مجبور به صحبت کردن می‌کند و بعد این چهره خنده‌دار

it's got he said does the nodding because  i think they're told if you nod a lot  

را نشان می‌دهد، می‌گوید سر تکان می‌دهد، زیرا فکر می‌کنم به آن‌ها گفته می‌شود اگر سرتان را تکان دهید،

people you know think you're engaged so it's  like an automatic thing that news readers do now  

افرادی که می‌شناسید فکر می‌کنند نامزد کرده‌اید. مانند یک چیز خودکار است که اخبار خوانده می شود اکنون

interviewers well it's just yes it's just a polite  way of acknowledging the person so you might nod  

مصاحبه‌کنندگان خوب هستند، فقط بله، این فقط یک روش مودبانه برای تأیید شخص است، بنابراین ممکن است در حین

your head as you're listening to someone however  this guy his face completely changes he goes

گوش دادن به صحبت‌های کسی، سر خود را تکان دهید، اما چهره این مرد کاملاً تغییر می‌کند.

he literally does that and he's looking  down at his notes because he's obviously  

چون واضح است

waiting for the next he's obviously planning  ahead what question he's going to ask next  

منتظر سؤال بعدی است، مشخصاً از قبل برنامه‌ریزی می‌کند که بعداً چه سؤالی می‌پرسد

yes anyway steve this this might be i still  can't believe what you just said about your  

بله به هر حال استیو این ممکن است باشد، من هنوز نمی‌توانم آنچه را که در مورد مادرت گفتی، باور

mother i know i was joking though that that was my  mother you know whatever i said that is not true  

کنم، می‌دانم که داشتم شوخی می‌کردم، اگرچه این مادر من بودی، تو می دانم هرچه گفتم درست نیست

and obviously my father was not a baker  no although to be honest with you no one  

و بدیهی است که پدرم نانوا نبود  نه اگرچه صادقانه بگویم هیچ

cares about that part will i give a christmas  concert i would love to alessandra yes please  

کس به آن قسمت اهمیت نمی دهد آیا من یک کنسرت کریسمس

steve go and give her maybe i could maybe  we could do that yes we'll think about that

برگزار می کنم. شاید بتوانیم این کار را انجام دهیم بله، به این فکر خواهیم کرد

haven't you got lots of words connected with  anger mr duncan people are laughing look at  

که آیا شما کلمات زیادی با خشم مرتبط نیستید آقای دانکن مردم می خندند به

that people are laughing at your funny face oh  okay uh and so uh if what can we say where we  

نگاه کنید که مردم به چهره بامزه شما می خندند اوه باشه اوه و غیره اوه، اگر چه می‌توانیم بگوییم کجا

saw it i think we can can't well as long as you  want to admit to watching that particular channel  

آن را دیده‌ایم، فکر می‌کنم تا زمانی که شما بخواهید اعتراف کنید که آن کانال خاص را تماشا می‌کنید، نمی‌توانیم

well it's funny yes it's gb news it's a new  news channel that we have here and there's  

خوب بگوییم   خوب خنده‌دار است، بله، اخبار gb است، یک کانال خبری جدید است که ما اینجا داریم و خیلی

a certain person who pulls very funny faces  when he's interviewing people i don't think  

وجود دارد فردی که هنگام مصاحبه با مردم چهره‌های خنده‌داری نشان می‌دهد، فکر نمی‌کنم

he's aware yeah the thing that we just showed you  yes and also gb news which is rather right-wing  

او از چیزی که به شما نشان دادیم بله و همچنین اخبار gb که نسبتاً راست‌گرا هستند، آگاه است،

but we're not right-wing it's not a good  thing to admit to by the way it's like it's  

اما ما راست‌گرا نیستیم، این چیز خوبی نیست اعتراف به اتفاقاً مثل این است که

rather like admitting to liking sky news in the  united states or fox news as they call it there  

بلکه اعتراف به دوست داشتن اخبار آسمان در ایالات متحده یا فاکس نیوز آنطور که آنها آن را آنجا می نامند

we're not right-wing it doesn't matter  there's no such thing as being late  

ما راستگرا نیستیم، مهم نیست  چیزی به نام دیر آمدن وجود ندارد

you're here that's the important thing rosa says  it's a bit of an insult i might get angry rosa  

شما اینجا هستید این چیزی است که روزا می گوید کمی توهین است من ممکن است عصبانی شوم روزا

elderly elderlies uh elderly people we would say  um get uh exclusive free parking when they're  

سالمندان سالخورده آه افراد مسن می گوییم اوه پارکینگ رایگان انحصاری دریافت کنید وقتی

60 years or older well why is that an insult  well because i'm 60 and i don't regard myself  

60 سال یا بالاتر هستند خوب چرا این توهین است زیرا من هستم 60 ساله هستم و من خودم

as elderly that's all right you guys get angry  but you get free parking i know i'm joking but  

را سالمند نمی دانم بچه ها عصبانی می شوید اما پارک رایگان دریافت می کنید می دانم که دارم شوخی می کنم اما

it's interesting that rosa thinks that elderly is  60. no i'm joking i'm joking well if you if you  

جالب است که روزا فکر می

get three things and you're over 60 don't complain  i would do that i can't wait to be 60 i still have  

کند سالخورده 60 سال دارد. شکایت کنم  انجام می‌دهم که نمی‌توانم صبر کنم تا 60 ساله شوم،

a little while to go before i reach 60 but yes i'm  jealous i'm jealous of anyone that gets free stuff  

هنوز  کمی تا رسیدن به 60 سالگی فرصت دارم، اما بله، من  حسادت می‌کنم، به هر کسی که چیزهای

but i get free prescriptions that's it not that  i need them no being as healthy as i am anyway  

رایگان دریافت می‌کند حسادت می‌کنم   اما نسخه‌های رایگان دریافت می‌کنم همین نه اینکه من به آنها نیاز ندارم که مثل من سالم باشند

steve he's someone else who sometimes gets angry  do you know who it is is it greta how dare you  

استیو او شخص دیگری است که گاهی عصبانی می‌شود آیا می‌دانی او کیست بسیار خوب است

yes she thought it might be she gets very angry  sometimes well interesting interestingly enough oh  

بله او فکر می‌کرد ممکن است خیلی عصبانی شود گاهی به اندازه کافی جالب جالب است اوه

i hope so you've never you've never liked  greta have you whoa but recently well wait wait  

من امیدوارم بنابراین شما هرگز دوست نداشته باشید Greta شما را دوست نداشته باشید اما اخیراً صبر کنید

steve whoa whoa whoa whoa whoa that  is that is quite a sweeping statement  

Steve Whoa Whoa Whoa که این یک جمله کاملاً جاسوسی

is true though i don't you're not a fan but now  you are steve just let me let me please respond  

است ، درست است اگرچه من طرفدار نیستید اما اکنون شما هستید استیو فقط به من اجازه دهید لطفاً

to that before before they all go onto twitter  talk amongst yourself and have me cancelled  

قبل از اینکه همه آنها وارد توییتر شوند به آن پاسخ دهم در میان خودتان و من را لغو کنید

i don't hate greta thundberg i sometimes  disagree with her whining and moaning but  

من از گرتا تانبرگ متنفر نیستم، گاهی اوقات با ناله و ناله او مخالفم، اما

i i don't dislike her however recently i've  started to agree with what she says a lot more  

من از او بدم نمی‌آید، هرچند اخیراً بیشتر با آنچه او می‌گوید موافق هستم،

especially her comments after cop 26. so that's it  that's so i don't can i just say for the record i  

به‌ویژه نظرات او پس از پلیس 26 پس همین است که نمی توانم فقط برای ثبت بگم

don't hate i don't think i said hate well dislike  i don't dislike i think i said hey it's a strong  

من   متنفر نیستم فکر نمی کنم گفتم متنفرم خوب دوست ندارم من دوست ندارم فکر می کنم گفتم هی این یک

word hate hate but i don't dislike her i i have no  dislike she's a lovely girl i'm so i'm sure she's  

کلمه قوی است  متنفرم از او بدش نیاید من دوست ندارم او دختر دوست داشتنی است، بنابراین مطمئن هستم که او

fun at parties and a wonderful human being so i  don't think he i think you can express an opinion  

در مهمانی ها سرگرم کننده است و یک انسان فوق العاده است، بنابراین فکر نمی کنم او فکر می کنم شما می توانید نظری

about somebody okay steve uh you are so naive  it's 2021 do you realize that your life can be  

در مورد کسی بیان کنید. باشه استیو اوه تو خیلی ساده لوح هستید 2021 است، آیا متوجه می شوید که زندگی

cancelled you can you can be disappeared like in  china rosa you see is saying that she's 61 so um  

شما می تواند   لغو شود، می توانید ناپدید شوید، مانند چین روزا که می بینید، می گوید که 61 ساله است، خیلی

getting free parking wonderful good yes that'd be  nice free parking yes that would encourage people  

خوب  پارکینگ رایگان دریافت می کند، عالی است، بله، پارکینگ رایگان خوب است، بله باعث تشویق می شود مردم

to go back into the towns and shop because the  towns the shops and the towns are dying in the uk  

به شهرها برگردند و خرید کنند زیرا شهرها مغازه ها هستند d شهرها در بریتانیا در حال مرگ هستند

because nobody wants to go there anymore because  they have to buy stupid parking tickets well  

زیرا هیچ کس دیگر نمی خواهد به آنجا برود زیرا آنها باید بلیط های پارک احمقانه را به خوبی بخرند

also the fact that there's this thing called  the internet as well where you can buy stuff  

همچنین این واقعیت وجود دارد که این چیزی به نام اینترنت وجود دارد که در آن می توانید

without having to get off your ass so that's  quite useful zeke is getting angry because uh  

بدون نیاز به پایین آمدن از الاغ خود چیزهایی خریداری کنید. zeke بسیار مفید عصبانی شدن است زیرا اوه

we're talking too quickly uh and uh you are yes i  i need to slow down yes you can you don't want to  

ما خیلی سریع صحبت می کنیم اوه و اوه شما بله من باید سرعتم را کم کنم بله می توانید نمی

make people angry well no you don't steve don't  don't do that what's that you can oh my goodness  

خواهید   مردم را عصبانی کنید نه شما استیو نکنید . این کار را انجام نده، خدای من،

you can watch the captions by the way there are  live captions and there will be recorded captions  

می‌توانی زیرنویس‌ها را به‌طوری که زیرنویس‌های زنده وجود دارد، تماشا کن

later on as well under our faces our handsome  faces and down there will be captions as well  

و زیر صورت‌های ما زیر صورت‌های زیبایمان و پایین‌تر نیز زیرنویس‌هایی وجود خواهد داشت.

anger we are talking about expressing anger  when you express anger we can say this you  

خشم داریم صحبت می‌کنیم. در مورد ابراز عصبانیت وقتی عصبانیت را ابراز می‌کنی، می‌توانیم این را بگوییم شما

get angry you become angry so it is expressing  the actual action your action you become angry  

عصبانی می‌شوید، عصبانی می‌شوید، بنابراین این بیان عمل واقعی است که شما عصبانی

you can become annoyed annoyed something that  annoys you can make you feel annoyed we can  

می‌شوید   شما می‌توانید آزرده خاطر شوید چیزی که شما را آزار می‌دهد، می‌تواند باعث شود شما احساس آزردگی کنید، ما

also have irritated like mr steve last week  mr steve became quite irritated by me i don't  

می‌توانیم  o مثل آقای استیو در هفته گذشته عصبانی شده‌اید، آقای استیو کاملاً از دست من عصبانی شد،

know why i really don't know why not difficult  mr duncan it's not difficult can you imagine  

نمی‌دانم چرا واقعاً نمی‌دانم چرا سخت نیست، آقای دانکن، دشوار نیست، می‌توانید تصور کنید

living with me can you imagine having having me  in your life all the time have a 30 years of it

زندگی با من می‌توانید تصور کنید که من را در زندگی خود داشته باشید. همیشه 30 سال از آن

joking i'm joking you can become cross with  us i like this word it's an interesting word  

شوخی می کنم شوخی می کنم شما می توانید با ما متقابل شوید من این کلمه را دوست دارم این کلمه جالبی است

you become cross

شما متقاطع می شوید

so your face might become serious you might  suddenly look angry you you feel angry you  

تا چهره شما جدی شود ممکن است ناگهان عصبانی به نظر برسید شما احساس عصبانیت می کنید

are cross furious this this expresses extreme  anger yes we could rank your words in order  

خشمگین هستید این نشان دهنده خشم شدید است بله، ما می‌توانیم کلمات شما را به ترتیب رتبه‌بندی کنیم

of how angry you are how upset you are couldn't  we we could rank them yes put them in order yes  

که چقدر عصبانی هستید چقدر ناراحت هستید، نمی‌توانیم آنها را رتبه‌بندی کنیم، بله مرتب کنیم بله،

but we could we could i don't think we are going  to so furious would be well i think furious is  

اما می‌توانیم می‌توانیم، فکر نمی‌کنم قرار باشد خیلی خشمگین می‌شود، فکر می‌کنم

high up high up above anger yes um yes yes  you're furious you could do anything when  

عصبانیت بالاتر از عصبانیت است بله، بله، شما عصبانی هستید، وقتی عصبانی هستید، می‌توانید هر کاری انجام

you're furious if someone is furious then uh you  know they could hit you they could smash things  

دهید، اگر کسی عصبانی است، اوه می‌دانید که او می‌تواند به شما ضربه بزند، می‌تواند چیزها را به هم بزند.

well they could do that if they were angry but  if you're angry you're angry yes but if you're  

اگر آنها عصبانی بودند می توانستند این کار را انجام دهند آری، اما اگر عصبانی هستید، عصبانی هستید، بله، اما اگر

furious you're even more angry yes it's like a  level of anger where your blood pressure will  

عصبانی هستید، حتی بیشتر عصبانی هستید، بله، مانند سطحی از عصبانیت است که فشار خون

go up and maybe all of the little capillaries and  blood vessels in your brain will explode whereas  

شما بالا می‌رود و شاید تمام مویرگ‌های کوچک و رگ‌های خونی شما بالا می‌رود. مغز منفجر می‌شود در حالی که

irritated is is below anger well in ranking isn't  it yeah you could you're irritated something  

تحریک‌شده پایین‌تر از عصبانیت است، در رتبه‌بندی خوب است، نه بله، ممکن است چیزی عصبانی شوید

or annoyed they would be lower down the scales  well i've got these words all coming up kind of  

یا آزرده باشید، آنها در مقیاس پایین‌تر می‌آیند خوب من این کلمات را می‌دانم که به نوعی

so irritate you irritate a person so i might as  well mention it now so to be irritated is slightly  

بنابراین شما را تحریک می‌کنید بنابراین من می‌توانم همین الان به آن اشاره کنم، بنابراین عصبانی شدن کمی

annoyed so irritated you can actually live with  something that is irritating however quite often  

آزاردهنده است، بنابراین عصبانی می‌توانید در واقع با چیزی زندگی کنید که آزاردهنده است، اما اغلب

something irritating doesn't actually go away  it stays there but it's annoying but it doesn't  

چیزی که تحریک‌کننده است در واقع از بین نمی‌رود، همانجا می‌ماند اما آزاردهنده است، اما واقعاً اینطور

really make you angry it's just irritating yes  it's like maybe the way somebody eats their food  

نیست. شما را عصبانی می کند، این فقط آزاردهنده است بله ، مثل این است که کسی غذای خود را می خورد

maybe you've been with that person a long time  and they always eat their food in a certain way  

شاید شما مدت زیادی با آن شخص بوده اید و او همیشه غذای او را به روشی خاص می خورند

and it irritates you yes or they've got  habits that irritate you certain habits

و این شما را آزار می دهد بله یا عادت هایی دارند که عادت‌های خاصی شما را آزار می‌دهند

and i'm sure that anybody who's lived  with anybody for any period of time  

و مطمئن هستم که هرکسی که با کسی برای مدتی زندگی کرده است،

those little habits become annoying  become irritating perfect but they don't  

این عادت‌های کوچک آزاردهنده می‌شوند، آزاردهنده می‌شوند، اما

necessarily make you angry no they just become  irritating that's annoying here's another one  

لزوماً شما را عصبانی نمی‌کنند، نه فقط آزاردهنده می‌شوند که آزاردهنده

i wish they wouldn't do that you got to move on  infuriated okay yes high up high up um yes that's  

است. این کار را انجام نمی‌دهید با عصبانیت باید ادامه دهید، بله، بالا، اوم، بله، این هم

level par with anger i would say if you are above  anger yes it's probably around this the same area  

سطح با عصبانیت است، می‌توانم بگویم اگر شما بالاتر از خشم هستید بله، احتمالاً در همان منطقه است

if you i'm losing my flow now if you are if  you are infuriated it is quite often a reaction  

اگر اکنون جریان خود را از دست می‌دهم اگر خشمگین هستید، اغلب واکنشی است

to something that's extreme so you become  infuriated maybe you are infuriated by  

به چیزی که شدید است، بنابراین عصبانی می‌شوید، شاید از

something a person says or maybe  an event might leave you feeling  

حرفی که یک شخص می‌گوید خشمگین می‌شوید یا ممکن است رویدادی باعث شود شما احساس

infuriated i'm infuriated by the way my company is  is behaving at the moment okay i'm going to sample  

خشم کنید. من از رفتار شرکتم خشمگین هستم. در حال حاضر بسیار خوب، من چیزی را نمونه‌برداری

something that you could say yes but my boss  infuriates me okay but but not necessarily  

می‌کنم که می‌توانید بگویید بله، اما رئیسم مرا عصبانی می‌کند، خوب است، اما نه لزوماً

mr steve's boss or company so just in case  they're watching i mean it could be one of  

می‌تواند یکی

the same but we'll assume it isn't okay  enraged as well so you go from calm to  

از همین موارد باشد، اما ما فرض می‌کنیم که مشکلی نیست، خشمگین نیز هست، بنابراین شما از حالت آرامش به خشم می‌روید،

enraged so it's very similar to  infuriated you are infuriated you are  

بنابراین بسیار شبیه به خشمگینی است که شما عصبانی هستید، شما

enraged by something i suppose really when if  you become enraged you might actually take some  

از چیزی خشمگین می‌شوید که من فکر می‌کنم واقعاً زمانی که خشمگین شوید، ممکن است در واقع

sort of action against a person because you are  you are losing control you are becoming enraged  

نوعی اقدام علیه یک نفر انجام دهید زیرا دارید دارید  کنترل خود را از دست می دهید عصبانی می شوید

what's that lovely do you remember the incredible  hulk mr duncan that that famous program the lovely  

چه زیباست، یادت می آید هالک باورنکردنی آقای دانکن آن برنامه معروف دوست داشتنی

uh the incredible hulk the lovely incredible hulk  the incredible hulk where where mild-mannered  

اوه هالک باورنکردنی هالک باورنکردنی دوست داشتنی هالک باورنکردنی کجا با رفتار ملایم

what's his name professor banner was that his name  yes doctor dr banner dr david banner becomes you  

اسمش چیست، بنر پروفسور این بود که نامش بله دکتر دکتر بنر دکتر دیوید بنر شما می‌شود

know he's doing experiments and becomes you must  have seen the incredible hulk does experiments  

می‌دانید که دارد آزمایش می‌کند و تبدیل می‌شود که باید  دیده باشید که هالک باورنکردنی آزمایش می‌کند

and then every time he gets angry he turns into  this green monster or his clothes rip yes uh but  

و سپس هر بار که عصبانی می‌شود تبدیل به این هیولای سبز می‌شود یا لباس‌هایش پاره می‌شوند، بله، اما

what's that phrase that he uses and i think that's  a lovely phrase i've i've often used it on people  

آن عبارتی که او استفاده می‌کند چیست و فکر می‌کنم این عبارت دوست‌داشتنی است که من اغلب آن را برای مردم

as a joke well it's when he's been don't make me  angry okay well dude do you want me to say you  

به کار برده‌ام   به عنوان شوخی، خوب en او بوده است، من را عصبانی نکن خب، خوب رفیق، می‌خواهی من بگویم

were going to say it i was going to say it what i  don't he's talking to somebody he knows if he gets  

تو می‌خواستی بگویم، من می‌خواستم بگویم چه نمی‌کنم، او با کسی صحبت می‌کند که می‌داند اگر

angry turns into this monster i i have no idea  what your train of thought is at the moment so if  

عصبانی شود، به این هیولا تبدیل می‌شود. در حال حاضر نمی‌دانی رشته فکرت چیست، بنابراین اگر

somebody makes him angry and he's you know  hasn't turned into the monster but he might do  

کسی او را عصبانی کرد و او می‌دانست که تبدیل به هیولا نشده است، اما ممکن است این کار را بکند.

he says that phrase i said you say it yes  well he's talking to a reporter from the  

local newspaper who is being very nosy trying to  find out all about it he says don't make me angry  

روزنامه محلی که بسیار فضول است و سعی می‌کند همه چیز را بفهمد، می‌گوید من را عصبانی نکن.

you wouldn't like it if i'm angry or you wouldn't  like it if i get angry or you would be really  

upset if i lost my temper because my clothes  would rip my trousers would fly off what i  

ناراحت می شوم اگر به دلیل پاره شدن لباس هایم اعصابم را از دست بدهم شلوارم پاره می شود چیزی که

want to know is what happens to the incredible  hulk's underpants because for some reason yes  

می خواهم بدانم چه اتفاقی برای زیر شلواری هالک می افتد زیرا به دلایلی

i don't know why his underpants never fly off they  always stay on his trousers rip but how come the  

بله   نمی دانم چرا شلوار زیرش هرگز نمی پرد و همیشه روی شلوارش می ماند. شلوار پاره می شود، اما چطور می شود که

incredible hulk has such a thin waist because if  he grows then surely his trousers will completely  

هالک باورنکردنی کمر باریکی دارد زیرا اگر او بزرگ می‌شود و مطمئناً شلوارش کاملاً

rip and come off so basically the incredible hulk  would be left completely naked running around  

پاره می‌شود و از تنش جدا می‌شود، بنابراین اساساً هالک باورنکردنی کاملاً برهنه رها می‌شود در حال دویدن

going me angry you can see my green willy you see  so yeah but but then a moment later you see david  

دور و بر من عصبانی می‌شود.

banner and all of his clothes are okay again he's  wearing his trousers and aren't they ripped no yes  

لباس‌هایش دوباره اوکی هستند شلوارش را پوشیده است و پاره نشده است نه بله

but they fit his waist yes i know it's ridiculous  yes a furious person has been or become infuriated  

اما به کمرش می‌آید بله می‌دانم مسخره است بله یک فرد عصبانی شده یا عصبانی شده است

yes that's a good yes exactly you've used that  those two words correctly i'm now picturing in  

بله این خوب است بله دقیقاً شما از آن دو کلمه استفاده کردید به درستی من اکنون در ذهنم تصویر

my mind i'm picturing a naked hulk oh megan  oh mega sorry not megan i'm thinking of uh  

می‌کنم، من یک هالک برهنه را تصویر می‌کنم اوه مگان اوه مگا متاسفم نه مگان، من به او فکر می‌کنم

well that's very close to megan mega you've  got a name that's very close to a certain  

که خیلی به مگان مگا نزدیک است، شما اسمی دارید که بسیار نزدیک به یک معین

is she a princess you're telling me aren't you  i don't know married to harry who the press over  

است. یک شاهزاده خانمی که به من می گویی آیا تو نیستی من نمی دانم با هری ازدواج کرده است که مطبوعات

here are obsessed with much to our annoyance  it irritates me and annoys me that the british  

اینجا خیلی به آزار ما علاقه دارند این من را آزار می دهد و آزارم می دهد که مطبوعات بریتانیایی

press are obsessed with uh royalty particularly  with megan and harry but anyway mega well they're  

وسواس زیادی به خانواده سلطنتی دارند به خصوص با مگان و حر رای، اما به هر حال خیلی خوب آنها   خانواده

ex-royalty they're not true they're not royalty  so she's not a princess she's just normal common  

سلطنتی سابق هستند، آنها درست نیستند، آنها خانواده سلطنتی نیستند بنابراین او یک شاهزاده خانم نیست، او فقط معمولی است

megan and harry they retain some statements  no they can't be they can't use their their  

مگان و هری آنها برخی اظهارات را حفظ می کنند  نه نمی توانند باشند، نمی توانند از آنها استفاده کنند

royal titles because they've left the  royal family good serves them right uh mr  

عناوین سلطنتی چون خانواده سلطنتی را ترک کرده‌اند خوب به آن‌ها خدمت می‌کند آقای

duncan is a cutie pie how can you get irritated  by him i'll tell you it's very easy i know  

دانکن یک کیک بامزه است چطور می‌توانی از دست او عصبانی شوی، به تو می‌گویم که خیلی آسان است، می‌دانم

how can you get angry by this this face  well don't forget what you're seeing here is  

چگونه می‌توانی با این چهره عصبانی شوی فراموش نکنید آنچه اینجا می بینید این

is not the normal mr duncan it is  uh everybody behaves differently  

است که آقای دانکن عادی نیست، بلکه همه رفتارهای متفاوتی دارند.

this is everybody has a public face and a private  thing can i just say this is exactly what i'm like  

normally i mean if anyone has a public face it's  it's this guy you want to see him when he's not  

یک چهره عمومی این است  این پسر است که می‌خواهید وقتی او روشن نیست او را ببینید

on oh i'm i i've yes that's it i'm totally  different off from away from here as soon as  

اوه من هستم من دارم بله همین است من کاملاً متفاوت از اینجا هستم به محض اینکه

i'm off that as soon as that camera's off i become  a miserable bitter twisted person yes it's true  

من خاموش می‌شوم به محض اینکه دوربین من تبدیل به یک آدم بدبخت و تلخ می شوم بله درست است

i think i'm joking finally no that's not true  that's not true i mean i have my demons if you  

فکر می کنم دارم شوخی می کنم در نهایت نه اینطور نیست اوه این درست نیست یعنی من شیاطین خود را دارم اگر   می

say you have your demons it means you have voices  in your head telling you to do things what and  

گویید شیاطین خود را دارید به این معنی است که صداهایی در سرتان وجود دارد که به شما می گوید کارهایی را انجام دهید که چه کاری انجام دهید و

i'm joking now but we all have that sort of inner  monologue that inner dialogue that can make you

من الان شوخی می کنم اما همه ما آن نوع تک گویی درونی داریم که گفت و گوی درونی می تواند شما را وادار

go over things that happened in the past  that probably you should have long forgotten  

کند به چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده است بروید که احتمالاً باید مدت ها فراموش

you know you've already said  this today i know yes i think  

می کردید   می دانید که قبلاً این را گفته اید  امروز می دانم بله فکر

i think it might also be a bit senile  yes well mega yes i'm sorry but yeah what

می کنم   فکر می کنم ممکن است کمی هم پیر باشد بله خوب مگا بله متاسفم اما بله چه

carrots onions i don't know what people are  talking about here this is the recipe for a meal  

هویج پیاز من نمی دانم مردم اینجا درباره چه چیزی صحبت می کنند این

oh hot spot hot spot yes smoke sausage i like the  sound of that it sounds like a meal it sounds like  

a type of meal i've said this before but we have  to go on a world tour well we're not we're not  

دستور غذا است. این را قبلاً گفته‌ایم، اما ما باید به یک تور جهانی برویم، خوب، ما نیستیم،

doing it just yet sample everybody's cooking okay  steve some more angry words oh for goodness sake  

این کار را انجام نمی‌دهیم، فقط آشپزی همه را امتحان کنید، استیو، چند کلمه عصبانی‌تر دیگر را امتحان کنید، خدای

this is taking so long sensed incensed something  you hear might make you suddenly angry you become  

ناکرده. شما را ناگهان عصبانی می کند شما خشمگین می شوید

incensed a lot of people go on to the  internet and they like to write how incensed  

تعداد زیادی از مردم به اینترنت سر می‌زنند و دوست دارند بنویسند که چقدر خشمگین

they are oh i can't believe mr duncan said that  on his live lesson and and i'm so incensed by his  

هستند، اوه، باورم نمی‌شود که آقای دانکن این را در درس زنده‌اش گفته است و من از رفتار او بسیار خشمگین هستم که

behavior how could he say such a thing why is he  so obsessed with pooping and also the incredible  

چطور می‌تواند چنین چیزی بگوید چرا او بسیار وسواس زیادی به مدفوع کردن و همچنین

hulk's green willy why i wonder if that comes  from because if you've got sense it means that you  

ویلی سبز هالک باورنکردنی دارد چرا نمی‌دانم که آیا این از آن ناشی می‌شود، زیرا اگر متوجه شده باشید به این معنی است که

it's not the same spelling okay so if so  if you're incensed it means you're just  

املای شما درست نیست، بنابراین اگر چنین است، اگر خشمگین هستید، به این معنی است که شما فقط

uncontrollably annoyed yes uncontrollably you  have to do something to get that out of you that's  

به طور غیرقابل کنترلی آزرده شده بله غیرقابل کنترل باید کاری انجام دهید تا آن را از شما دور کنم که

it you might write something i'm incensed over  over what that person said to me at work today  

همین است ممکن است چیزی بنویسید که من از حرفی که آن شخص امروز در محل کار به من گفت خشمگین هستم

your anger peaks very quickly yes like that like  the incredible hulk here's another one steve  

عصبانیت شما خیلی سریع به اوج می رسد بله مثل آن هالک باور نکردنی یک استیو

oh right right riled yes a dutch meal you  know that's we've i've said it i'll say it  

اوه، درست است، بله، یک وعده غذایی هلندی می‌دانی، می‌دانی که ما گفته‌ایم آن را گفته‌ام،

again i've already said it today we're going on  a world tour yes and and we're going to go to  

دوباره می‌گویم   قبلاً گفته‌ام امروز به یک تور جهانی می‌رویم بله و می‌خواهیم برو به

we're visiting all of you i'm sorry in every  country and you're going to cook us your  

ما به دیدن همه شما می‌رویم، متاسفم در همه کشور‌ها و شما قرار است غذاهای زیبای شما را برای ما بپزید

your beautiful dishes uh that  you keep telling us about yes  

آه که  مدام به ما می گویید بله

i think we will go around the world and we'll we  will just eat so much food that will come back and  

من فکر می کنم ما به دور دنیا می رویم و آنقدر غذا می خوریم که برمی گردد

the plane will not be able to take off because of  our big fat bodies i think so thank you chauvinist

و   هواپیما نمی تواند بلند شود به خاطر بدن‌های چاق ما، فکر می‌کنم پس از شما متشکرم شوونیست،

okay steve thank you very much that's uh uh  okay so what's yes uh inigo um i did cover this  

استیو بسیار متشکرم، اوه اوه، خوب، پس چه چیزی بله اوه اوه اوه اوه اوم من این را

earlier sorry if you weren't here but uh yes i've  got a cold uh a throat infection hence my voice  

قبلاً پوشش دادم ببخشید اگر اینجا نبودید، اما اوه بله، سرما خورده‌ام. عفونت گلو به همین دلیل صدای من

sounding rather different okay can i do some more  words for anger yeah go on don't now a couple of  

متفاوت است، خوب می‌توانم چند کلمه دیگر برای عصبانیت بکنم، بله ادامه دهید، چند

weeks ago you said that i should be teaching  more words and today i'm trying to do that

هفته پیش گفتید که باید کلمات بیشتری را آموزش دهم و امروز سعی می‌کنم این کار را انجام

here's another one oh this is one that i  think this one really does suit mr steve  

دهم. یکی آه این یکی از مواردی است که فکر می کنم این یکی واقعاً مناسب آقای استیو است   از

irate what happened to the last word well  we showed that oh did we talk about it riled  

اتفاقی که برای کلمه آخر افتاد به خوبی عصبانی شد ما نشان دادیم که اوه آیا در مورد آن عصبانی صحبت کردیم   ما در

we didn't talk about it you were riled  well i was trying to i'll go on there

مورد آن صحبت نکردیم شما عصبانی بودید خوب من سعی کردم من همانجا

right well we've we've gone past that  now if you're riled it means that you're  

ادامه می‌دهیم، خوب ما از آن گذشته‌ایم  حالا اگر ناراحت شدی این که شما هستید

someone said something that's that that sort  of excited you in a way inciting you into anger  

کسی چیزی گفته است که به نوعی شما را هیجان زده می کند به نحوی که شما را عصبانی

they're riling you yeah they're saying something  they might be goading you saying something to you  

می کند   آنها شما را عصبانی می کنند بله آنها چیزی می گویند  ممکن است شما را تشویق کنند که چیزی به شما بگویید

to try and make you angry yes deliberately they're  riling you they're deliberately saying things to  

تا سعی کنند شما را عصبانی کنند بله عمداً آنها شما را عصبانی می کنند آنها عمداً چیزهایی می گویند تا

make you angry yes well you become i i suppose the  word that we use now is triggered yes so so riled  

عصبانی شوید بله خوب شما تبدیل می شوید من فکر می کنم کلمه ای که ما اکنون استفاده می کنیم شروع شده است بله بنابراین خیلی عصبانی

is is an old-fashioned word i think nowadays  people use the word triggered you are triggered  

است یک کلمه قدیمی است فکر می کنم امروزه مردم از کلمه تحریک شده استفاده می کنند تحریک

by something here's another one irate you  become angry you become furious you become irate  

شده   توسط چیزی در اینجا یک مورد دیگر عصبانی می شوید  عصبانی می شوید شما عصبانی می شوید عصبانی می شوید   شما

you are fuming mr steve fuming well i  did yes what was the last word irate  

دارید بخار می کنید آقای استیو به خوبی بخار می کنید من  بله آخرین کلمه را انجام دادم عصبانی

yes yes so i would just well i would just i like  to try and use those in a sentence i just did  

بله بله پس من خیلی خوب می خواهم فقط سعی کنم از آنها استفاده کنم یک جمله من همین الان انجام

all right okay i don't know i was  looking at the live stream okay  

دادم   خیلی خب، نمی‌دانم، داشتم به پخش زنده نگاه می‌کردم، خوب

uh yes the uh the crowd became irate that could  be a group of people not just you know yes fuming  

اوه بله، جمعیت عصبانی شدند که ممکن است گروهی از افراد باشند، نه فقط شما می‌دانید بله بخار

fuming fuming so we're doing this one now this  is now we're doing this one now fuming you are  

می‌کنند   fuming fuming بنابراین ما این کار را انجام می‌دهیم یکی الان این اکنون ما این کار را انجام می‌دهیم، شما

angry you are feeling angry you are fuming  you might also be showing your anger as well

عصبانی هستید، عصبانی هستید، شما عصبانی هستید، ممکن است عصبانیت خود را نیز نشان دهید،

i'm fuming that that gives the impression  that you've got very hot and you're giving  

همچنین می‌خواهم این احساس را ایجاد کنید که شما خیلی گرم شده‌اید و دارید

off fumes you're giving off vapor you're giving  off something aren't you you're getting so hot and  

بخار می دهی، چیزی می دهی، نه آنقدر داغ و

angry that you can almost visibly see sort of heat  coming off you fumes uh i think that's what that  

عصبانی می شوی که تقریباً به وضوح می توانی بخاری را ببینی که از تو می آید، آه، فکر می کنم این همان چیزی است که از

where that comes from yes uh i'm fuming with rage  that's it next one very similar steve the next one  

آن می آید. بله آه، من از عصبانیت دود می‌کنم  این یکی بعدی است بسیار شبیه استیو نفر بعدی

seething soothing seething seething yes you're  keeping something that's making you angry you  

جوشاندن آرامش‌بخش گرم‌کننده جوش بله، شما چیزی را نگه می‌داری که شما را عصبانی می‌کند   دارید

are thinking about it so this is something  you do i think this is suitable for mr steve

به آن فکر می‌کنید، بنابراین این کاری است  که انجام می‌دهید، فکر می‌کنم برای آقای استیو

yes you're the anger you're keeping it in you're  not expressing the anger if you're seething  

بله تو همان خشمی هستی که آن را در خود نگه می‌داری، خشم را ابراز نمی‌کنی اگر در حال جوشیدن هستی

it means the expression on your  face you'll know that they're  

، به این معنی است که حالت صورتت به این معنی است که می‌دانی که آن‌ها جلوی این را

holding back that they're really angry inside and  they're just waiting for that moment to explode  

می‌گیرند که از درون واقعاً عصبانی هستند و آنها فقط منتظر آن لحظه هستند که

seething see seething with rage i'm i really do  like the passion that mr steve is showing today  

منفجر شوند در حال جوشیدن از عصبانیت من هستم، من واقعاً علاقه‌ای را که آقای استیو امروز نشان می‌دهد دوست دارم

and he's really putting himself you  could see for a long time couldn't you  

و او واقعاً خودش را نشان می‌دهد که برای مدت طولانی می‌توانی ببینی، نمی‌توانی

hours you could see for a long maybe maybe  yes you you found out maybe your partner's  

ساعت‌ها بتوانی برای مدت طولانی ببینی، شاید بله، متوجه شدی شاید شریک

gone to work and you found out that they've  done something that's really made you angry  

به سر کار رفته است و شما متوجه شده اید که او کاری انجام داده است که واقعاً شما را عصبانی کرده است

and you're seething all day waiting for  them to come back and then you just explode  

و شما تمام روز در حال جوشیدن هستید تا او برگردد و سپس منفجر می

really or maybe maybe you're the sort of person  that um what's that phrase when you when you when  

شوید   واقعاً یا شاید شما از آن جورهایی هستید. این چه عبارتی است وقتی وقتی شما وقتی  وقتی

you you your passive submissive behavior way where  instead of expressing that rage you just sort of  

رفتار مطیع منفعلانه خود را نشان می‌دهید، به‌جای ابراز آن عصبانیت، فقط به نوعی

do odd things and you don't say anything  you know the passive submissive reacting no  

کارهای عجیب و غریب انجام می‌دهید و چیزی نمی‌گویید می‌دانید مطیع منفعل واکنش نشان نمی‌دهد

i think you mean passive aggressive passive  aggressive yes that's it passive aggressive  

فکر می‌کنم منظور شما منفعل پرخاشگرانه منفعل پرخاشگر است بله این همان است پرخاشگر

passive submissive is the opposite that's sort of  passive aggressive that's it you you might oh no  

منفعل   تسلیم منفعل برعکس است که نوعی پرخاشگر منفعل است که شما ممکن است اوه نه

you know you might be yeah what you might uh you  might not you might just say odd things you might  

شما می‌دانید که ممکن است بله باشید چه ممکن است آه شما ممکن است نباشید ممکن است فقط بگویید عجیب و غریب چیزهایی که ممکن است

think what's the matter nothing nothing's  a matter nothing passive aggressive is when  

فکر کنید چه چیزی هیچ چیز نیست  چیزی نیست، هیچ چیز منفعل پرخاشگرانه زمانی است که

when quite often you use silence yes  or or passive behavior as a weapon  

وقتی اغلب از سکوت بله یا یا رفتار منفعلانه به عنوان سلاح استفاده می‌کنید

yes so yeah so you won't you won't be angry you  try to punish people by not talking to them or  

بله، بله، برای اینکه عصبانی نشوید، سعی می‌کنید افراد را تنبیه کنید. با آن‌ها صحبت

or or behaving in a way that annoys them but  you're not telling them exactly you're not showing  

نمی‌کنی یا رفتار نمی‌کنی که آزارشان می‌دهد، اما دقیقاً به آن‌ها نمی‌گویی که عصبانیتت را

your anger that's me i'm passive-aggressive that's  me all over oh yeah you seem to be everything

نشان نمی‌دهی که من هستم، من منفعل-تهاجمی هستم، اوه بله، به نظر می‌رسد تو همه چیز هستی.

at the mouth there's a good one you're like  a you're like a haunted house you are tormek  

دهان یک نفر خوب است که شما مثل یک خانه جن زده هستید شما تورمک هستید

says i'll be fuming if you keep ignoring my  messages i don't ignore your messages and yes  

می گوید اگر پیام های من را نادیده بگیرید من عصبانی می شوم، من پیام های شما را نادیده نمی گیرم و بله

we can't just say everything we will come to the  netherlands and you can cook us that lovely stew  

نمی توانیم همه چیز را بگوییم به هلند بیا و می‌توانی آن خورش دوست‌داشتنی را برای ما

yes uh well we've been to we've been there do  you remember steve i know but no i meant again we  

بپزی   بله خوب، ما رفته‌ایم، ما آنجا بوده‌ایم، یادت می‌رود استیو می‌دانم اما نه، بازم منظورم این

didn't know that uh well i thought i was going to  south america first but of course a certain person  

بود که   نمی‌دانستیم که اوه خوب فکر می‌کردم می‌خواهم اول آمریکای جنوبی، اما مسلماً یک شخص خاص

doesn't come on anymore okay steve brazile so  uh you know tomic you could be first on the list  

دیگر وارد نمی شود، باشه استیو برزیلی پس اوه می‌دانی تومیک می‌توانی اولین نفر در لیست

steve yes you are making me angry livid you  are livid again angry you are livid you you  

باشی   استیو بله تو داری من را عصبانی می‌کنی ، تو دوباره عصبانی هستی، عصبانی هستی

suddenly go from calm to angry very quickly you  become livid it's almost like the peak the peak  

ناگهان خیلی سریع از آرامش به عصبانیت تبدیل می‌شوی، عصبانی می‌شوی، تقریباً مثل اوج اوج

of your anger yeah you you are livid i mean  that i wonder where that comes from livid well  

از عصبانیتت آره تو عصبانی هستی منظورم اینه که تعجب می کنم که این از کجا می آید

i thought you're gonna tell us steve yes  good use of the word foam at the mouth  

. فکر کردم به ما می خواهی به استیو بگویی بله استفاده خوب از کلمه فوم در دهان

yes well we'll come to that in a moment anarchy  yes you can become so angry you foam at the  

بله خوب ما در یک لحظه هرج و مرج به آن خواهیم رسید بله می توانید آنقدر عصبانی شوید که از دهانتان کف کنید

mouth yes like like somebody that's got rabies  yes well there is a picture of you you see on  

بله مثل کسی که به هاری مبتلا شده است بله خوب، عکسی از شما وجود دارد که در تصویر کوچک امروز می بینید

today's thumbnail with your with all foam coming  out of your mouth steam coming out of my ears  

با تمام کف که از دهان شما خارج می شود بخار از گوش من خارج می شود.

here's a good one i like this one steve  incandescent that's quite an old-fashioned  

یکی من این یکی استیو رشته‌ای را دوست دارم که کاملاً یک

phrase isn't it word is it from the 1970s is  it incandescent with rage it means you are  

عبارت قدیمی است، آیا کلمه‌ای نیست، مربوط به دهه 1970 است.

so angry you are actually glowing glowing yes  it's almost like there is heat coming off you  

and it's almost as if you are going to burst into  flames you are so yes there used to be gas lights  

و آن' تقریباً انگار قرار است در شعله‌های آتش منفجر شوید، بله قبلاً چراغ‌های گازی وجود

they used to if you heat up gas lights used to  heat up like a ceramic covering and they used to  

داشته است   اگر شما چراغ‌های گاز را گرم می‌کردید، قبلاً مثل یک پوشش سرامیکی گرم می‌شدند و آنها قبلاً  به‌صورت

glow incandescent it means they're glowing because  of the heat something's heated up and it glows  

رشته‌ای می‌درخشیدند، به این معنی است که می‌درخشند. چون از گرما چیزی گرم می شود و می درخشد

anything anything that glows so yes it's  saying you're so hot you're glowing with anger

هر چیزی که می درخشد پس بله می گوید تو خیلی داغ هستی که از عصبانیت می

oh this is making me angry thinking about i'm  thinking about all the things all the all the  

درخشی آه این باعث عصبانیت من می شود با فکر کردن به آن به همه چیزها فکر می کنم همه آدم

people that have done done things against me in  the past and how i want to get revenge on them all  

ها که در گذشته کارهایی علیه من انجام داده‌اند و اینکه چگونه می‌خواهم از همه آنها انتقام بگیرم،

okay holding all this anger in mr duncan one day  it'll all boil over there we go you are coming  

خوب نگه داشتن این همه عصبانیت در آقای

across is a bit strange today by the way just  just you know i'm just pretending i'm not sure  

دانکن فقط فقط می‌دانی، من فقط وانمود می‌کنم که مطمئن نیستم

that's the problem i'm not sure if you are so  incandescent i tell you there used to be a tv show  

این مشکل است، مطمئن نیستم که شما آنقدر رشته‌ای هستید یا نه ، به شما می‌گویم که قبلاً یک برنامه تلویزیونی وجود داشت

that i used to watch a lot a cartoon called  regular show i know that steve hasn't heard of  

که من زیاد کارتونی به نام برنامه معمولی تماشا می‌کردم. من می دانم که استیو درباره آن چیزی نشنیده است،

it but there was a character on there and his name  was benson and he was actually a gumball machine  

اما یک شخصیت وجود داشت آنجا بود و اسمش بنسون بود و در واقع یک ماشین آدامس بود

but whenever he got angry the gumballs inside  his head would would turn red they would become  

اما هر وقت عصبانی می‌شد لپه‌های آدامس داخل سرش قرمز می‌شد

red and it always fascinated me how that happened  how how this gumball machine that also had life  

قرمز می‌شد و همیشه برایم جذاب بود که چطور این اتفاق افتاد چطور این دستگاه آدامس که زندگی هم داشت.

and a personality could also get hang  angry and his uh his little gumballs inside  

یک شخصیت همچنین می‌تواند خشمگین شود و آدامس‌های کوچکش

would would become red that's it lewis  is here oh hello lewis are you louis  

درونش قرمز شود، همین است لویس اینجاست اوه سلام لوئیس هستی لوئیس

we heard that you are now in brazil somebody said  you were in brazil somebody else said but um but  

شنیدیم که الان در برزیل هستی، یکی می‌گوید در برزیل بودی، یکی دیگر می‌گفت اما

yes we didn't expect you today so welcome welcome  lewis i'm lovely to see you and we're furious  

بله، ما امروز از شما انتظار نداشتیم پس خوش آمدید خوش آمدید لویس من از دیدن شما خوشحالم و خشمگین هستیم و

angry livid with rage that's what we are today if  you don't know we're talking about words connected  

عصبانی هستیم این چیزی است که امروز هستیم اگر ندانید که ما در مورد کلمات مرتبط

with anger can you just pause for a moment i  just want to do something go on luis mendes  

با عصبانیت صحبت می کنیم می توانید فقط یک لحظه مکث می‌کنم، فقط می‌خواهم کاری انجام دهم، لویس مندس

is here today that's it that's what i wanted to  do i wanted to do that it's very special you see  

امروز اینجاست، این همان کاری است که می‌خواستم انجام دهم، می‌خواستم انجام دهم که خیلی خاص است که می‌بینی

very special indeed so to be incandescent means  you are glowing you might also be up in arms  

در واقع خیلی خاص، بنابراین رشته‌ای بودن به این معنی است که شما در حال درخشش هستید شما همچنین ممکن است دست به دست

up in arms means you are outraged you are fuming  you are so shocked by what you've heard or what  

شوید   در آغوش گرفته باشید به این معنی که عصبانی هستید و عصبانی هستید  خیلی از آنچه شنیده‌اید شوکه شده‌اید یا آنچه

you've seen you are up in arms people are angry ah  zuzika says what does short fuse mean a person who  

دیده‌اید در آغوش گرفته‌اید، مردم عصبانی هستند آه زوزیکا می‌گوید فیوز کوتاه به چه معناست فردی که

has a short fuse will lose their temper easily so  your fuse is short it's a little bit like lighting  

فیوز کوتاهی دارد، به راحتی عصبانی می شود، بنابراین فیوز شما کوتاه است، کمی شبیه به روشن

a fuse on some dynamite yes so the fuse is very  short which means it will explode quickly yes  

شدن   فیوز روی مقداری دینامیت است بله، بنابراین فیوز خیلی کوتاه است، یعنی به سرعت منفجر می شود بله

so a person who loses their temper quickly has a  short fuse and we all know people like that we do

بنابراین فردی که به سرعت عصبانی می شود یک فیوز کوتاه و همه ما می‌دانیم که چنین افرادی را انجام می‌دهیم،

hmm

now mr duncan doesn't lose his  temper i don't have a short fuse  

آقای دانکن عصبانی نمی‌شود، من فیوز کوتاهی

i am so patient i think when it comes to work at  the moment i think it's all the years of teaching  

ندارم. در مورد تدریس

you have to have patience if you are a  teacher the first thing you have to have  

اگر معلم هستید  باید صبر داشته باشید اولین چیزی که باید داشته باشید

a lot of people say mr denker what  what do you need to be a teacher  

بسیاری از مردم می گویند آقای دنکر به چه چیزی برای معلم شدن نیاز دارید

my first one is you have to have a very long  fuse you must not lose your temper easily

اولین مورد من این است که شما باید یک فیوز بسیار طولانی داشته باشید که نباید به راحتی عصبانیت خود را از دست

all right haydee says that we might  get snow next week that is true  

بده، هیدی می گوید ممکن است بعداً برف بباریم هفته درست

we may get snow in the uk next week but we may  well do but unfortunately it's only in scotland  

است   ممکن است هفته آینده در بریتانیا برف بباریم، اما ممکن است  خوب باشیم، اما متأسفانه فقط در اسکاتلند است

yes sterling yes which is in scotland that's  it so yes i think you will so yes there will be  

بله پوند بله که در اسکاتلند است

there will be snow but it will be in scotland  not here a lovely thing to say lewis said  

من در اسکاتلند خواهم بود نه اینجا یک چیز دوست داشتنی برای گفتن لوئیس گفت

hi mr duncan i'm late but my heart is always with  you and all my classmates thank you very much  

سلام آقای دانکن من دیر آمدم اما قلب من همیشه با شماست و همه همکلاسی هایم از شما بسیار متشکرم

well we we we were told that you were you were in  brazil now i'm not sure if that's true but hello  

خوب ما به ما گفتند که شما بودید که اکنون در برزیل بودید. من مطمئن نیستم که درست است یا خیر اما سلام

oi hello to you as well see no we know we say  hello to everyone steve you see red yes if you see  

اوه سلام به شما هم ببینید نه ما می دانیم به همه سلام می کنیم استیو شما قرمز می بینید بله اگر قرمز می بینید بله

red but you can see lots of red behind us look  at that so that behind us now is is the sunset  

اما می توانید مقدار زیادی قرمز در پشت ما ببینید به آن نگاه کنید تا اکنون پشت سر ما باشید

the sun the sun is now about to set and you  can see let's have a look at that isn't that  

غروب خورشید است   خورشید خورشید اکنون در حال غروب است و شما می‌توانید ببینید بیایید نگاهی بیندازیم که آنقدرها

gorgeous let's have another look another view  look at that that is stunning so there it is  

زیبا نیست  بیایید نگاهی دیگر بیندازیم  به آن که خیره‌کننده است نگاه کنید، پس

lovely sunset so for you right now because  of course the sun is setting very early here  

غروب زیبای اینجاست پس برای شما درست است اکنون زیرا البته خورشید در اینجا خیلی زود غروب می کند

now in the uk the days are shorter so if  you see red it means you suddenly become  

ay کوتاهتر است بنابراین اگر قرمز دیدید به این معنی است که ناگهان

blinded and another another phrase connected to  that is and the red of course is referring to the  

نابینا می شوید و عبارت دیگری به آن متصل می شود و قرمز البته

the the color of blood um you you know you you  can have the red mist you can have a red mist  

به رنگ خون اشاره دارد که می دانید می توانید مه قرمزی را داشته باشید که می توانید داشته باشید یک مه قرمز

moment they explained you know particularly on  the roads if you have a red missed moment it means  

لحظه ای که آنها به شما توضیح دادند که به خصوص در جاده ها می دانید اگر یک لحظه از دست رفته قرمز داشته باشید    به این معنی است

you just instantly turn angry uh all rational  thinking has switched off uh and you you you jump  

که شما بلافاصله عصبانی می شوید، همه تفکرات منطقی خاموش شده اند و شما

from nothing straight to anger okay steve a red  missed moment gonna move on somebody that suddenly  

از هیچ یک مستقیم به خشم می پرید، استیو یک لحظه از دست رفته قرمز به سمت کسی حرکت می‌کنی که ناگهان    عصبانیتش را

loses their temper you might be beside yourself  with anger anger you are so angry you are beside  

از دست می‌دهد، ممکن است در کنار خودت باشی  با عصبانیت، آنقدر عصبانی هستی که در کنار

yourself it means you lose control it's almost  like you leave your own body and now you are  

خودت هستی، یعنی کنترل خود را از دست می‌دهی، مثل این است که بدن خودت را رها می‌کنی و اکنون

floating above yourself you are so angry you  are beside yourself it's a great expression  

بالای سر خودت شناور می‌شوی و خیلی عصبانی هستی. در کنار خودت هستی این یک بیان عالی است

so many expressions connected with anger  well that's where there's about 50.

عبارات زیادی با عصبانیت مرتبط است خوب که حدود 50 مورد است.

you blow your top if you blow your top  

اگر بالاتنه خود را باد

you lose your temper suddenly you start  shouting you scream maybe you hit someone

کنی   ناگهان عصبانیت خود را از دست می دهی شروع می‌کنی فریاد می‌زنی فریاد می‌کشی شاید به کسی

you blow your top a lot of these phrases you know  

ضربه می‌زنی که از بالای سرت می‌کوبی بسیاری از این عباراتی که می‌دانی

they're way above you know they're way  above angry anger in intensity that's it

آنها بسیار بالاتر از شما هستند می‌دانید که از شدت عصبانیت خیلی بالاتر هستند، این همان چیزی است که

you feel outraged we had that earlier in  my video you see we had the word outrage  

شما احساس عصبانیت می‌کنید که قبلاً در ویدیوی من که می‌بینید داشتیم. ما قبلاً کلمه خشم را داشتیم،

earlier on so to be outraged to hear  something that makes you angry quite often  

بنابراین از شنیدن چیزی که اغلب شما را عصبانی می‌کند خشمگین می‌شویم،

these days people become angry and outraged  and then they will go to twitter and write down  

این روزها مردم عصبانی و خشمگین می‌شوند و سپس به توییتر می‌روند و

all of the reasons why they feel angry about  that particular thing so outrage is a noun it  

همه دلایلی را که باعث می‌شوند در مورد آن چیز خاص عصبانی شوند، یادداشت می‌کنند. خشم اسمی است

describes the feeling of anger caused by something  you might lose your temper so i think this is a  

که   احساس عصبانیت ناشی از چیزی را توصیف می‌کند که ممکن است عصبانیت خود را از دست بدهی، بنابراین فکر می‌کنم این

good one you lose your temper you are relaxed  you are cool you have control but then suddenly  

یک  خوب است که عصبانیت خود را از دست می‌دهی، آرام هستی  تو خونسرد هستید، کنترل دارید، اما ناگهان

you lose your temper which must be short for  temperament do you think well to to have temper  

عصبانیت خود را از دست می‌دهید که باید کوتاه باشد. برای خلق و خوی، به نظر شما خوب بودن

is to have control so temper means to have  control of something so to lose your temper is  

، داشتن کنترل است، بنابراین خلق و خوی به معنای کنترل چیزی است، بنابراین از دست دادن عصبانیت یعنی

to lose control it is actually the the statement  of losing control of your emotions you become so  

از دست دادن کنترل، در واقع عبارت از دست دادن کنترل است. از احساسات خود آنقدر

outraged you lose your temper or you have lost  your temper you go mad at someone if you go mad  

عصبانی می شوید که اعصاب خود را از دست می دهید یا از دست

at someone it means you are angry towards  a particular person you lose you're cool  

you lose your call it means you you you you were  calm but suddenly you lose your cool you start to  

می دهید. شما آرام بودید اما ناگهان خونسردی خود را از دست می‌دهید شروع

become angry and you might say things you might  do things that's not necessarily meaning you're  

به عصبانی شدن می‌کنید و ممکن است چیزهایی بگویید که ممکن است کارهایی انجام دهید که لزوماً به این معنی نیست که

but you're probably becoming angry  uh here's one we've had from raphael  

شما هستید   اما احتمالاً عصبانی می‌شوید.

uh keep your shirt on yes that's a good one if you  tell someone to keep their shirt on you are asking  

اگر به کسی بگویید که پیراهن خود را بپوشد، خوب است، از

them to remain calm calm down keep your shirt on  because don't get angry when people want to fight  

او بخواهید که آرام بماند، پیراهن خود را بپوشید، زیرا وقتی مردم می خواهند با هم دعوا کنند عصبانی نشوید.

you know we often see this they take the  shirts off they're gonna fight it means  

پیراهن از تنشان می‌خواهند دعوا کنند یعنی

they're serious so you say oh keep your shirt on  i didn't mean it only a joke keep your shirt on  

آنها جدی هستند پس تو می‌گویی اوه پیراهنت را بپوش منظورم این نبود که فقط یک شوخی است پیراهنت را بپوش

you know in other words don't start to get angry  you see you've said something to somebody maybe  

می‌دانی به عبارت دیگر شروع به عصبانیت نکن می‌بینی شاید

as a joke and they've started to sort of say  things back to you and you you know you've annoyed  

به شوخی و شوخی به کسی چیزی گفته ام آنها شروع کرده‌اند به نوعی به شما چیزهایی می‌گویند و شما می‌دانید که اذیتشان کرده‌اید

them irritated them so you might say oh sorry  keep your shirt on yes don't lose your temper  

آنها آنها را عصبانی کرده‌اند، بنابراین ممکن است بگویید اوه متاسفم پیراهن خود را بپوشید بله

don't get angry with me keep your shirt on here's  another one steve there isn't one took your shirt  

عصبانی نشوید با من عصبانی نشوید پیراهن خود را نگه دارید در اینجا یکی دیگر استیو وجود ندارد، یکی پیراهنت را درآورده

off there isn't the opposite of that no you can't  lose your shirt you can lose your shirt yes which  

برعکس آن نیست، نه، نمی‌توانی پیراهن خود را گم کنی، می‌توانی پیراهن خود را گم کنی بله

means which means to lose a large amount of money  yes you freak out this is what steve does i think  

که   به معنای از دست دادن مقدار زیادی پول است این چیزی است که من فکر می کنم استیو

if i had to describe if i had to describe mr steve  becoming angry i would say that sometimes he will  

اگر مجبور بودم توصیف کنم اگر مجبور باشم توضیح دهم که آقای استیو عصبانی می شود، می گویم که گاهی اوقات

freak out he will become really angry or we might  say that you go into a rage yes so rage once again  

او عصبانی می شود و واقعاً عصبانی می شود یا ممکن است بگوییم که شما عصبانی می شوید بله یک بار عصبانی شوید

is a word that expresses extreme  anger you can't control yourself  

دوباره   کلمه‌ای است که عصبانیت شدید را بیان می‌کند، شما نمی‌توانید خودتان را کنترل کنید.

yes there's another one you go nuts  yes thank you valentin for that you  

lose control of your emotions nuts you go  nuts you go crazy you do things that you  

normally wouldn't do expressing anger here's  another one you you might find yourself

ابراز خشم در اینجا یکی دیگر از مواردی است که ممکن است آن را پیدا کنید

thank you mr duncan you are foaming at the  mouth didn't know you were going to do that uh  

از خودتان متشکرم آقای دانکن که از دهانتان کف می‌کنید، نمی‌دانستید که قرار است این کار را انجام دهید، اوه،

you've obviously added that in what  are you doing mr duncan oh i see

واضح است که اضافه کرده‌اید که در چه کاری انجام می‌دهید آقای دانکن، اوه، می‌بینم

so there is mr steve foaming at the mouth keep  your shirt on calm down i like i like that one  

که آقای استیو از دهانش کف می‌کند. پیراهن را آرام باش من آن یکی را

i really like that one yes because when if you've  got rabies you foam at the mouth yeah and uh you  

دوست دارم   من واقعاً آن یکی را دوست دارم بله، زیرا وقتی که مبتلا به هاری شده اید، از دهانتان کف می کنید، بله و اوه می

know it's it's saying that you've become so  angry yeah that you're foaming with anger  

دانید که این به این معنی است که شما آنقدر عصبانی شده اید، بله که کف می کنید. با خشم

cool down saturino yes there's a good one  cool down so your temper here we go steve you  

آرام شو ساتورینو بله یک حالت خوب وجود دارد  خنک شو پس خلق و خوی شما در اینجا می‌رویم استیو

mentioned temper a few moments ago your temper  is your emotional control so you control your  

چند لحظه پیش به خلق و خوی اشاره کردید، خلق و خوی شما کنترل عاطفی شماست بنابراین

feelings and your emotions you have your temper  but you can also lose your temper which is to lose  

احساسات و عواطف خود را کنترل می‌کنید، اما می‌توانید عصبانیت خود را نیز از دست بدهید عصبانیت یعنی از دست دادن

control did i just see smoke going past i  don't know steve in the background i'm just  

آیا من فقط دود را می‌دیدم که از پشت می‌گذرد  نمی‌دانم استیو در پس‌زمینه است، فقط

concentrating on on what's happening on that make  me angry so if you lose your temper you get angry  

روی آنچه اتفاق می‌افتد تمرکز می‌کنم که عصبانی‌ام می‌کند، بنابراین اگر عصبانیت خود را از دست بدهی

if you keep your temper it means you stay calm  so you keep your temper it means you stay calm  

عصبانی می‌شوی   اگر عصبانیت خود را حفظ کنی این بدان معنی است که شما آرام بمانید با خلق و خوی شما یعنی آرام

you lose your temper it means you get  angry you become angry quite a few words  

بمانید   عصبانیت خود را از دست می‌دهی به این معنی است که عصبانی می‌شوی و عصبانی می‌شوی چند کلمه

when you think about it steve that is a lot of  words mr duncan connected with uh with anger that  

وقتی به آن فکر می‌کنی استیو این کلمات زیادی است آقای دانکن با عصبانیت مرتبط

is a lot of words that you can use just shows  you if there are a lot of words connected with  

می‌شود که  کلمات زیادی است که شما می‌توانید از فقط نشان می‌دهد اگر کلمات زیادی در ارتباط با

a subject then it's a common thing and people  have developed different words over the years  

یک موضوع وجود دارد، پس این یک چیز رایج است و مردم در طول سال‌ها کلمات مختلفی ایجاد کرده‌اند

to talk about that particular thing which is anger  control yourself that's a good one muhammad yes  

تا در مورد آن چیز خاص صحبت کنند که عصبانیت است خودت را کنترل کن که خیلی خوب است محمد بله

yes if you want a person to stop being angry so i  suppose there are some good phrases we could use  

بله اگر شما می‌خواهید که یک نفر دیگر عصبانی نباشد، بنابراین فکر می‌کنم عبارات خوبی وجود دارد که می‌توانیم از آنها استفاده کنیم

calm down please please just calm down i i often  have to say to mr steve mr steve please please  

، لطفا آرام باشید، لطفاً آرام باشید، من اغلب باید به آقای استیو بگویم آقای استیو لطفاً لطفاً

calm down just calm down take a deep breath  breathe in things are not as bad as they seem  

آرام باشید فقط یک نفس عمیق بکشید. آنقدرها هم که به نظر می‌رسند بد نیستند

what can we do to uh stop ourselves becoming  angry or to because as christina said earlier on  

چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا از عصبانی شدن خودمان جلوگیری کنیم، زیرا همانطور که کریستینا قبلاً گفت

see i don't forget what people say i'm always  looking taking note christina said that uh if you  

ببینید من چیزی را که مردم می‌گویند فراموش نمی‌کنم من همیشه به دنبال آن هستم  توجه داشته باشید کریستینا گفت که اوه اگر بله

suppress your control your anger or suppress your  anger it can make you ill yes so i think sometimes  

خشم خود را کنترل کنید یا خشم خود را سرکوب کنید، این می‌تواند شما را بیمار کند، بله، بنابراین فکر می‌کنم گاهی اوقات

it's healthy as long as you don't it's healthy  to tell people i think if they've annoyed you  

سالم است تا زمانی که شما این کار را نکنید، سالم است اگر به مردم بگویید فکر می‌کنم اگر شما را آزار داده‌اند،

that's something i'm very bad at some people  would do things not you i always tell you

این چیزی است که من در آن بسیار بد هستم. بعضی‌ها کارهایی را انجام می‌دهند نه شما، من همیشه به همسایه‌ها می‌گویم،

neighbors for example yes if they've annoyed  me or friends i won't say anything at the time  

به عنوان مثال، اگر آنها من یا دوستان را اذیت کرده‌اند، بله، من در آن زمان چیزی نمی‌گویم.

it'll stew inside me there's a good phrase so  you you will be left seething seething stewing  

خورش

if something's stewing going back to tomic's  stew that he's making right at this moment okay  

اگر چیزی در حال خورش است برمی‌گردیم به خورشت تومیک  که در این لحظه درست می‌کند، اشکالی ندارد   اگر چیزی در حال خورش است، به

if something's stewing it means it's cooking  slowly simmering boiling away ready to  

این معنی است که در حال پختن است به آرامی در حال جوشیدن است و آماده

explode maybe if something's yes i stew over  things you know i get to go over my mind  

انفجار است، شاید اگر چیزی آره باشد، من روی چیزهایی که می‌دانید خورش

how can i get them back what can i say how dare  they say that to me okay and i think that is  

می‌پزم. من آنها را پس می گیرم چه می توانم بگویم با جرات آنها این را به من می گویند خوب است و فکر می کنم   این

does make you ill over a long period of time  because you're releasing stress hormones  

باعث می شود در مدت طولانی بیمار شوید  زیرا در حال ترشح هورمون های استرس هستید

yes because i've re i've read if  you are imagining things happening  

بله چون خوانده ام اگر شما خوانده باشید چیزهایی را تصور می کنند اتفاق افتادن

stressful events happening even if you're  just imagining them in your mind your body  

رویدادهای استرس زا که حتی اگر فقط آنها را در ذهن خود تصور کنید تصور می‌کنید بدن

thinks that they're actually happening well that's  what anxiety is and thus releases adrenaline and  

فکر می‌کند که واقعاً خوب اتفاق می‌افتند، این همان اضطراب است و در نتیجه آدرنالین و

cortisol and makes you stressed and and causes  health problems over the long term you're making  

کورتیزول ترشح می‌کند و شما را تحت فشار قرار می‌دهد و باعث مشکلات سلامتی در دراز مدت می‌شود. باعث ایجاد

me feel anxious just so yes i think sometimes you  need to tell people sometimes if they've annoyed  

اضطراب در من می‌شود، بله، فکر می‌کنم گاهی اوقات لازم است گاهی اوقات به مردم بگویید اگر آنها اذیت شده‌اند،

you yes but you do it in a calm way don't keep  it in sorry can i just tell you you've annoyed me  

بله، اما شما این کار را با آرامش انجام می‌دهید، آن را ناراحت

i'm going to tell you i'm you've annoyed me uh  because you keep lighting those fires uh and it's  

نکنید. من به تو می گویم که من را اذیت کردی، اوه، چون مدام آن آتش ها را روشن می کنی، آهان،

annoying i'm just going to tell you of course you  don't know how that other person is going to react  

آزاردهنده است، من فقط به تو می گویم که البته نمی دانی آن شخص چه واکنشی نشان خواهد داد

i which you know sometimes keeping the  peace is the best thing but you know  

. می‌دانی که گاهی حفظ آرامش بهترین چیز است، اما

take a few breaths yes please steve i think  you should you should actually do that right  

می‌دانی چند نفس بکش، بله، لطفاً استیو، فکر می‌کنم باید این کار را درست انجام دهی

now well that's why you know meditation and uh has  become very popular particularly during the since  

، به همین دلیل است که مدیتیشن را می‌دانی و به خصوص در طول قرنطینه بسیار محبوب شده است.

the lockdown because people are becoming angry  and they need a way to calm themselves down and  

استفاده کنید مردم عصبانی می شوند و آنها به راهی برای آرام کردن خود نیاز دارند و

that is one way we want to talk about maybe we  haven't got time today well no we haven't we've  

این راهی است که ما می خواهیم درباره آن صحبت کنیم شاید امروز وقت نداریم خوب نه نه

got ways to we've got two minutes ways to calm  yourself down i don't think we can talk about  

ما راه هایی داریم که دو دقیقه وقت داریم راه‌هایی برای آرام کردن خود فکر نمی‌کنم بتوانیم

the whole world of meditation in two minutes to  be honest mindfulness has become very popular  

در عرض دو دقیقه درباره کل دنیای مدیتیشن صحبت کنیم تا صادقانه بگوییم ذهن آگاهی بسیار محبوب

anyway steve yes anyway we are coming towards the  end of today's live stream steve by the way was  

شده است.

in the garden earlier steve just stay with me  yes i'm here up here where i am where my face  

باغ اوایل استیو فقط با من بمان بله من اینجا هستم، جایی که صورتم

is please i'm just looking at the live chat  yes well we're going in a second there will  

است   لطفاً من فقط به چت زنده نگاه می کنم بله خوب ما در یک ثانیه می رویم

there won't be a live chat because we'll be off  steve steve was outside earlier doing a little  

پخش زنده وجود نخواهد داشت چت کنید زیرا ما خاموش خواهیم شد استیو استیو زودتر بیرون بود و

bit of work in the garden well someone's  got to do it and and steve was trimming  

کمی کار در باغ انجام می‌داد و یکی باید این کار را انجام دهد و استیو داشت

the dahlia it's time to put  the dahlia to bed so steve cut  

کوکب را اصلاح می‌کرد، وقت آن است که کوکب را بخوابانیم، بنابراین استیو

the remaining flowers from our lovely purple  dahlia and there you can see mr steve behind  

گل‌های باقی‌مانده را از ما جدا کرد. کوکب بنفش دوست‌داشتنی و در آنجا می‌توانید آقای استیو را پشت

the cuttings putting the rest of the dahlia into  his wheelbarrow well i mean it's amazing that that  

سر آن ببینید قلمه‌هایی که بقیه گل محمدی را در چرخ دستی‌اش می‌گذارند، یعنی شگفت‌انگیز است که آن

dahlia in november is still producing flowers i  mean normally in you know that should have been  

گل محمدی در نوامبر هنوز هم گل می‌دهد، منظورم این است که معمولاً می‌دانید که باید

at the beginning of october that should have been  cut down and dried out and i don't look very happy  

در اوایل اکتبر می‌شد که باید قطع و خشک می‌شد و من خیلی خوشحال به

there mr duncan i don't like you filming me when  i don't uh oh you're busy i don't look very happy  

نظر نشو   آقای دانکن من دوست ندارم وقتی از من فیلم بگیری من نمی‌خواهم آه، تو سرت شلوغ است، خیلی خوشحال به نظر نمی‌رسم

well you're not so there are some dahlia flowers  left over that's what steve looks like normally  

خوب تو نیستی، پس چند گل کوکب باقی مانده است. به نظر می رسد استیو معمولاً

you caught me unawares unawares i didn't know  that you were there we go that's the yeah there  

تو مرا غافلگیر کردی، من نمی دانستم که تو آنجا بودی، ما می رویم، بله، همانجا

we go i'm trying to explain what you're  doing so so there was the it's gone now  

ما می رویم، سعی می کنم توضیح بدهم که شما چه کار می کنید  بنابراین، اکنون از بین رفته است

yeah so that was the chopped down dahlia so  what i did after that is i took all the soil off  

بله، همین طور بود گل محمدی را خرد کردم بنابراین کاری که من بعد از آن انجام دادم این بود که تمام

from around the plant and i'm putting it into the  and i'm drying it out so that then when the summer  

خاک اطراف گیاه را برداشتم و آن را داخل

comes the spring i can replant it because if you  leave it outside it will die it will be destroyed  

آن می‌گذارم و خشکش می‌کنم تا وقتی تابستان بهار می‌رسد بتوانم آن را دوباره بکارم زیرا اگر آن را بیرون بگذارید، می‌میرد، نابود

it will rot they don't like the frost no dahlias  do not like the frost so that's what mr steve is  

می‌شود، می‌پوسد ای یخبندان را دوست ندارم نه گل محمدی یخبندان را دوست ندارم پس این همان کاری است که آقای استیو

doing is putting he's putting the dahlia to bed  basically it's going for its winter hibernation  

انجام می‌دهد این است که گل محمدی را می‌خواباند. اساساً برای خواب زمستانی خود می‌رود.

yes yeah even though i've got a cold i'm still out  there mr duncan working in the garden uh yes um  

بیرون، آقای دانکن در باغ کار می‌کند، بله،

yes if you turn crimson  

آره، اگر زرشکی

crimson if you turn crimson somebody gets  very angry jimmy thank you for that uh

شدی، اگر زرشکی شدی، کسی خیلی عصبانی می‌شود، متشکرم بابت آن،

yes if you turn crimson it means that you you  the blood has gone into your face and uh it's  

بله، اگر زرشکی شدی، به این معنی است که خون به صورت تو رفته است و اوه

a sign that you're getting angry and enraged a  bit like the red mist or seeing red when people  

این نشانه آن است که شما کمی مانند مه قرمز عصبانی و خشمگین می شوید یا وقتی

become angry they they do they go red in the face  because all the blood that what's happening is the  

مردم عصبانی می شوند قرمز می بینید، صورتشان قرمز می شود، زیرا تمام خونی که اتفاق می افتد

adrenaline in your body is preparing you for a  fight yes and all the blood is pumping through  

آدرنالین بدن شما است که شما را برای آن آماده می کند. دعوا بله و تمام خون در

your body that's it i get these little veins in  the side of my forehead that start to pulsate yes  

بدن شما پمپاژ می‌کند، همین است، من این رگ‌های کوچک را در کنار پیشانی‌ام می‌گیرم که شروع به تپش

they inflate like the inner tube of a tire so the  sun has set steve the sun has set it is it's gone  

می‌کنند، بله، مثل لوله داخلی لاستیک باد می‌کنند، بنابراین خورشید غروب کرده است، استیو غروب کرده است. آیا رفته است

very dark outside yes well the sun's gone yeah i  know the sun has set and go on and and now the sun  

خیلی d کشتی بیرون بله خوب خورشید رفت بله می دانم که خورشید غروب کرده و ادامه می دهد و حالا خورشید در

is setting on today's live stream is what i was  about to say about that's what i was going to say  

حال غروب است در پخش زنده امروز چیزی که می خواستم در مورد آن بگویم این چیزی بود که می خواستم بگویم

oh okay but i thought i'd let you do it as  it's your show that's very poetic for you  

اوه باشه اما فکر کردم به شما اجازه دهید این کار را انجام دهید زیرا نمایش شما برای شما بسیار شاعرانه است.

the sun is setting it means it's coming to an  end yes well that's a good one yes you might you  

might actually be as cool as a cucumber i like  that one yes we had that one mentioned earlier  

یکی که قبلاً ذکر شد   یکی اشاره کرد

someone mentioned that one can we say as cool  as a cucumber yes you can a person can be as  

که می‌توانیم بگوییم به اندازه یک خیار، بله، شما می‌توانید یک نفر می‌تواند

cool as a cucumber i'm sure i've got it somewhere  let me just find it yes there it is as cool  

مانند خیار باحال باشد.

as a cucumber a person who always stays calm and  relaxed and that's how we want to end today's live  

یک خیار شخصی که همیشه آرام و آرام می ماند و ما می خواهیم پخش زنده امروز را اینگونه به پایان برسانیم

stream i like that we're all as cool as a cucumber  yes we've been enraged and now we're calm yes i  

من دوست دارم که همه ما به اندازه یک خیار باحال هستیم بله عصبانی شده ایم و اکنون آرام هستیم بله

have to stay calm because your body can't recover  from an illness if you're got inner turmoil  

باید آرام بمانم زیرا اگر آشفتگی درونی داشته باشید، بدن شما نمی‌تواند پس از یک بیماری بهبود یابد،

going on yes if there are thousands of little  viruses running around your body doing all sorts  

بله اگر وجود داشته باشد هزاران ویروس کوچک در اطراف بدن شما می

of unmentionable things thank you maker thank  you very much that's it steve it's time to go  

چرخند و همه کارهای غیرقابل ذکری را انجام می دهند. سازنده متشکرم خیلی از شما متشکرم استیو وقت رفتن

it's time to go lovely to be here mr duncan  i uh i couldn't say that last week but i am  

است   زمان رفتن است دوست داشتنی اینجا بودن آقای دانکن من اوه نمی توانستم این را هفته گذشته بگویم اما من

saying it this week it's much better than  last week it is uh so nice to be here nice  

می‌گویم این هفته خیلی بهتر از هفته گذشته است، خیلی خوب است که اینجا هستم. خوب

to be back and uh i look forward to seeing you  all again next week hopefully fully recovered

است که برگشتم و اوه من مشتاقانه منتظر دیدار مجدد شما هستم، امیدوارم که به طور کامل بهبود یافته‌اید

shall i fade you off mister go on okay then oh  look at that outside it's really going dark now  

، آیا شما را محو می‌کنم آقای برو خوب، اوه نگاه کن در آن بیرون واقعاً تاریک است

hi and there was mr steve he's gone and i will  also go as well i think we are going to have a cup  

سلام و آقای استیو او رفته است و من نیز خواهم رفت، فکر می کنم قرار است یک

of tea and maybe a biscuit as well so there it is  you can see the sun has set it's getting dark now

فنجان چای و شاید یک بیسکویت نیز بنوشیم، بنابراین می توانید ببینید که خورشید دارد تنظیم کن که تاریک

there is the view from my studio window  

می‌شود، منظره‌ای از پنجره استودیوی من وجود دارد

and yes i'm not i'm not kidding you i'm not  lying yes that is that is it that is the view now

و بله، من شوخی نمی‌کنم، دروغ نمی‌گویم بله، همین است که منظره است، اکنون

it is getting dark already and it's only just  after four o'clock thank you for your company  

در حال تاریک شدن است و فقط فقط بعد از ساعت چهار از شما برای

i am back with you on wednesday from 2 p.m  uk time i will be with you on wednesday  

همراهی شما سپاسگزارم   من چهارشنبه با شما برگشتم روز از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان، چهارشنبه با شما خواهم بود

this wednesday i'm with you and then  we have some new exciting lessons  

این چهارشنبه من با شما هستم و سپس چند درس هیجان انگیز جدید داریم   در

i am remaking some of my old lessons and  also i will be making some new ones as well  

حال بازسازی برخی از درس های قدیمی خود هستم و همچنین تعدادی درس جدید را

i am going now i'm going to open my  package very carefully almost as if

نیز خواهم ساخت   می روم حالا می‌خواهم بسته‌ام را با احتیاط باز کنم، تقریباً

as if i'm handling a bomb i think so thank you  for your company it's been lovely spending time  

انگار که بمبی را در دست دارم، فکر می‌کنم پس از همراهی‌تان متشکرم، امروز وقت خوبی را

with you today i hope you've enjoyed this  live stream you can watch this again later  

با شما گذراندم، امیدوارم از این پخش زنده که می‌توانید تماشا کنید لذت برده باشید. این دوباره بعداً

with captions as well i hope you  have had a good time here today  

با شرح و همچنین امیدوارم امروز در اینجا اوقات خوبی را

thank you for your company thank you for  everything thank you for your patience as well  

سپری کرده باشید   از همراهی شما متشکرم از شما برای همه چیز متشکرم از صبر و شکیبایی شما نیز

this is mr duncan in the birthplace of english  saying thanks for watching see you on wednesday  

این آقای دانکن است که در زادگاه انگلیسی می‌گوید  ممنون از تماشای دیدار شما در چهارشنبه

from 2 p.m uk time and we will do this again  does that sound like a good idea i think it  

از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان و ما دوباره این کار را انجام خواهیم داد، آیا فکر خوبی به نظر می رسد، فکر می کنم این

does and of course until the next time we meet  here you know what's coming next yes you do

اتفاق می افتد و البته تا دفعه بعدی که ملاقات می کنیم اینجا می دانید که چه چیزی در راه است، بله، فعلاً این کار را انجام می دهید

ta ta for now