What is a cliché? - English Addict - Sunday 9th May 2021 - LIVE from England with Mr Duncan

They say anyone can do this well guess what anyone is doing it

آنها می گویند هرکسی می تواند این کار را به خوبی انجام دهد. حدس بزن کسی چه می کند.

hello everyone nice to see you back yes the birds are in the sky the clouds are flying

سلام به همه خوشحالم که برگشتم، بله پرندگان در آسمان هستند، ابرها در حال پرواز هستند

by

and mr duncan has just eaten some apple pie

و آقای دانکن به تازگی کمی پای سیب خورده است

hello everyone welcome it is another english addict coming to you live from the birthplace

سلام به همه خوش آمدید، یک معتاد انگلیسی دیگر می آید. به شما که از زادگاه انگلیسی‌ها زندگی می‌کنید

of english

which just happens to be oh my goodness i don't believe it

که اتفاقاً خدای من است، من باور نمی‌کنم

it's england

که انگلیس است

hi everybody this is mr duncan in england how are you today are you okay i hope so are

سلام به همه، این آقای دانکن در انگلیس است ، امروز چطور هستید، خوب هستید،

you feeling happy i hope you are feeling good today ah i'm not feeling too bad i had a nice

امیدوارم احساس خوشحالی داشته باشید، امیدوارم که باشید امروز احساس خوبی دارم آه، خیلی احساس بدی

lovely sleep last night i don't know why but for the past few nights i've had the most

ندارم، دیشب یک خواب خوب و دوست‌داشتنی داشتم، نمی‌دانم چرا، اما در چند شب گذشته

amazing sleep one or two dreams nothing too scary nothing too horrific but yes rather

شگفت‌انگیزترین خواب را داشتم، یکی دو خواب، نه خیلی ترسناک، نه خیلی وحشتناک، بله

nice so i had a lovely sleep last night i hope you feel lovely relaxed calm and comfortable

خیلی خوب است، بنابراین من دیشب خواب خوبی داشتم، امیدوارم امروز احساس آرامش و آرامش دوست داشتنی داشته باشید

today

،

yes we are back once again for those who don't know who i am my name is duncan i talk about

بله، ما یک بار دیگر برگشتیم برای کسانی که نمی دانند من کی هستم نام من دانکن است، من در مورد زبان انگلیسی صحبت می کنم

the english language but you might notice that i'm not the same as all the other english

، اما شما ممکن است توجه کنید که من مثل بقیه انگلیسی ها نیستم h

teachers on youtube sometimes things here get a little hot and heavy

معلمان در یوتیوب گاهی اوقات همه چیز در اینجا کمی داغ و سنگین می شود

very different indeed i talk about english

بسیار متفاوت است، در واقع من در مورد انگلیسی صحبت می کنم

yes i've been doing this forever such a long time

بله، من برای همیشه این کار را انجام می دهم،

oh shall i turn my echo off i'm sorry i know people don't like my echo apologize for that

آه باید اکو خود را خاموش کنم، متاسفم می دانم که مردم دوست ندارند پژواک من معذرت می

was my echo still on then

خواهم که اکو من هنوز روشن بود پس

sorry about that anyway it's off now here we go then yes for those who are wondering

متاسفم که به هر حال خاموش است اکنون اینجا می رویم پس بله برای کسانی که می

what this is besides me having my head inside a bucket well we also have lots of english

پرسند این چیست به غیر از اینکه من سرم را در داخل یک سطل دارم، ما همچنین عبارات کلمات انگلیسی زیادی داریم

words expressions and i've been doing this forever such a long time how long have you

و من من این کار را برای همیشه انجام می دادم، مدت طولانی است که شما

been doing this for mr duncan thank you for asking i've been doing this for nearly 15

این کار را برای آقای دانکن انجام می دهید، متشکرم که پرسیدید، من تقریباً 15 سال است که این کار را انجام می دهم،

years yes we have made it to the end of another weekend and also the end of another week because

بله، ما به پایان یک آخر هفته دیگر و همچنین به پایان رسیدیم. یک هفته دیگر

it is sunday

چون یکشنبه است

thank you very much for joining me today very nice to see you here it's a super duper day

از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار متشکرم از اینکه شما را اینجا می بینم بسیار خوشحالم، این یک روز فوق العاده است

and it's sunday so i suppose we should all still be feeling happy we should all still

و یکشنبه است، بنابراین فکر می کنم همه ما هنوز باید احساس خوشحالی کنیم و باید

have a smile on our face because it is the weekend by the way something i want to start

لبخند بر لب داشته باشیم زیرا آخر هفته چیزی است که می خواهم شروع کنم

with

here in the uk people have got very excited for a certain reason because it would appear

در اینجا در بریتانیا مردم به دلیل خاصی بسیار هیجان زده شده اند زیرا به نظر می

that yes

رسد بله

we can go on holiday again

می توانیم دوباره به تعطیلات

yes we can go on holiday again everyone it's been announced that there are certain parts

برویم بله می توانیم دوباره به تعطیلات برویم همه اعلام شده است که در نقاط خاصی

of the world there are places that we can travel to now around the world i believe at

از جهان مکان هایی وجود دارد که ما می توانم اکنون به سراسر جهان سفر کنم، من معتقدم

least three of them are new zealand which is very far away australia which is also very

حداقل سه نفر از آنها نیوزیلند هستند که بسیار دور است، استرالیا که بسیار

far away and singapore which is also very far away and also very expensive so all of

دور است و سنگاپور که همچنین بسیار دور است و همچنین بسیار گران است، بنابراین همه

those places are very expensive to actually travel to because you have to spend a lot

آن مکان ها بسیار گران هستند. در واقع به این کشور سفر کنید زیرا باید

of money flying there and also staying there

پول زیادی برای پرواز به آنجا خرج کنید و همچنین در آنجا

i was hoping that greece would be on the green list unfortunately we still cannot go to greece

بمانید من امیدوار بودم که یونان در لیست سبز باشد متأسفانه هنوز نمی توانیم به یونان برویم

unfortunately i'm very sad about that because i'm looking forward at some point maybe next

متأسفانه از این بابت بسیار ناراحت هستم زیرا مشتاقانه منتظر هستم. در برخی مواقع شاید

year going to greece maybe maybe portugal because apparently you can travel to portugal

سال آینده رفتن به یونان شاید شاید پرتغال زیرا ظاهراً می توانید

once again very interesting so it will be interesting to see what happens over the next

یک بار دیگر به پرتغال سفر کنید بسیار جالب است بنابراین جالب است که ببینید در چند ماه آینده چه اتفاقی می افتد

few months as more and more countries start reopening and also allowing people to visit

و بیشتر و بیشتر خواهد شد. کشورها شروع به بازگشایی می کنند و همچنین به مردم اجازه می

their countries again so there is a little bit of good news for us all here in the uk

دهند دوباره از کشورهایشان دیدن کنند، بنابراین یک خبر خوب برای همه ما در اینجا در بریتانیا وجود دارد

and i think a lot of people over the next few weeks will also be allowed to start traveling

و فکر می کنم بسیاری از مردم در چند هفته آینده نیز اجازه خواهند داشت دوباره سفر را آغاز

again we keep our fingers we keep our fingers crossed for that hello to the live chat i

کنند. ما انگشتانمان را روی هم نگه می‌داریم برای آن سلام به چت زنده، فکر می‌کنم

suppose i should say hello to you as well hello everyone nice to see you here today

باید به شما هم سلام کنم سلام به همه خوشحالم که امروز شما را اینجا می‌بینم

live from england on a sunday afternoon 12 minutes past 2 o'clock it is here today oh

زنده از انگلیس در یک بعدازظهر یکشنبه ۱۲ دقیقه قبل از ساعت ۲ امروز اینجاست. اوه

very nice hello to the live chat oh hello i can see that one particular person has been

خیلی خوبه سلام به چت زنده آه سلام من می بینم که یک فرد خاص

exercising their finger this weekend they have the fastest finger on this sunday afternoon

این آخر هفته انگشت خود را تمرین داده است، آنها سریعترین انگشت خود را در بعدازظهر یکشنبه

congratulations to v tess because you are first on today's live chat

you see i have to keep checking to make sure that i've switched my echo off because a lot

دارند. به بررسی ادامه دهید تا مطمئن شوید که من اکو خود را خاموش کرده ام زیرا بسیاری

of people don't like the echo they say mr duncan we don't like your echo can you stop

از مردم از اکو خوششان نمی آید که می گویند آقای دانکن ما اکو شما را دوست نداریم آیا می توانید

doing it please i have been busy trying to repair my studio because i had a little problem

این کار را متوقف کنید لطفاً من مشغول تعمیر استودیوی خود بودم چون من کم داشتم مشکل

last week and also the week before so i have had a few problems with my technology so this

در هفته گذشته و همچنین هفته قبل از آن بود، بنابراین من چند مشکل با فناوری خود داشتم، بنابراین این

week i've been doing a little bit of work making some changes i had to buy some new

هفته کمی کار کردم و تغییراتی ایجاد کردم، مجبور شدم تجهیزات جدیدی را نیز بخرم

equipment as well to make sure that this works all right so a very busy week and also a very

تا مطمئن شوم که این کار می کند. بسیار خوب، بنابراین یک هفته بسیار شلوغ و همچنین یک

busy sunday as well we have mr steve coming later on we are also having maybe two or three

یکشنبه بسیار شلوغ و همچنین آقای استیو بعداً می آید، همچنین ممکن است دو یا سه

rounds of the sentence game would you like to do that we will be playing the sentence

دور از بازی جمله را انجام دهیم که مایلید انجام دهید که ما بعداً بازی جمله را

game later on also some some good news by the way the garden in the garden there have

انجام خواهیم داد. همچنین چند خبر خوب از راه باغ در باغ

been some changes in the garden welcome back everyone because

تغییراتی در باغ ایجاد شده است به همه خوش آمد می گویم زیرا

please give a round of applause because guess what is back in the back garden the bird feeder

لطفا یک دور تشویق کنید زیرا حدس بزنید چه چیزی در باغ پشتی است تغذیه کننده پرندگان

is back yeah the bird feeder is back in the garden

برگشته است بله تغذیه کننده پرندگان است برگشتم به باغ،

i i get i get so excited by these things can you tell so now we have the bird feeder it

من از این چیزها خیلی هیجان زده می شوم، می توانید بگویید، بنابراین اکنون ما تغذیه پرنده را

is back in the garden i have purchased a stand for my bird feeder to actually attach to so

داریم که در باغ است.

now it is standing once again in the garden after spending nearly a year absent so it's

باغ پس از گذراندن نزدیک به یک سال غایب است بنابراین

nice to see it back and also the other good thing is the squirrels can no longer climb

دیدن آن به عقب خوب است و همچنین چیز خوب دیگر این است که سنجاب ها دیگر نمی توانند

up to the bird seed yes i have been watching the squirrels they have been looking very

تا دانه پرنده بالا بروند بله من سنجاب ها را تماشا کرده ام آنها بسیار

angry because they can no longer climb up or jump from the trees so my lovely bird feeder

عصبانی به نظر می رسند زیرا آنها دیگر نمی توانند بالا بروند یا از آن بپرند. درختان، بنابراین تغذیه کننده پرندگان دوست داشتنی من

has been put back in the garden and yes the birds have been very busy indeed congratulations

دوباره در باغ قرار داده شده است و بله، پرندگان بسیار شلوغ بوده اند، واقعاً تبریک می گویم،

vitas yes you are first on today's live chat very well done also we have beatriz zed zaneck

بله، شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید بسیار خوب انجام شده است، همچنین ما beatriz zed zaneck

hello zenik nice to see you here as well ricardo is here on the live chat marietta we also

سلام زنیک خوشحالم که شما را اینجا می بینم ریکاردو اینجاست در چت زنده ماریتا ما همچنین

have our usual resident troublemaker tomek is here as well nice to see you back palmyra

مشکل ساز ساکن همیشگی ما تومک اینجاست و همچنین خوشحالم که شما را برگشتم پالمیرا

marietta also mika watching in japan a big hello to you as well nice to see you here

ماریتا همچنین میکا در حال تماشای ژاپن در حال تماشای یک سلام بزرگ به شما و همچنین خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

today we are talking about a lot of things today we have some questions to ask we have

بسیاری از چیزها امروز ما باید چند سوال بپرسیم

the sentence game as i mentioned we will also be going to the beach a little bit later on

، همانطور که اشاره کردم بازی جمله داریم، ما نیز کمی بعد به ساحل خواهیم رفت

because a lot of people now are able to start traveling and moving around a little bit more

زیرا بسیاری از مردم اکنون می توانند شروع به سفر کنند و کمی بیشتر در اطراف حرکت کنند.

freely including here in the uk which is lovely by the way we had some elections take place

از جمله اینجا در بریتانیا که دوست داشتنی است، به این دلیل که ما در چند روز گذشته چندین انتخابات برگزار کردیم، برخی از انتخابات

over the past couple of days some very important elections we have local elections so this

بسیار مهم، انتخابات محلی داریم، بنابراین

is where you actually vote for your your local representative in your area and of course

اینجاست که شما در واقع به نماینده محلی خود در منطقه خود رای می دهید و البته

as usual you normally have certain parties that you can choose from so that has been

طبق معمول شما معمولاً مهمانی های خاصی دارید که می توانید از بین آنها انتخاب کنید، به طوری که

going on over the past couple of days the news has been talking about it all the time

در چند روز گذشته اخبار مدام در مورد آن صحبت می کردند،

in fact i have to be honest with you it is nice to have the news talking about something

در واقع من باید با شما صادق باشم. صحبت کردن در مورد چیز

else and reporting something else besides coronavirus so it is rather nice to hear something

دیگری و گزارش چیز دیگری غیر از ویروس کرونا، بنابراین شنیدن چیزی

different coming from the news for a change because we have had a lot of coronavirus haven't

متفاوت از اخبار برای تغییر بسیار خوب است زیرا ما ویروس کرونا زیادی داشته

we really we've been hearing about it so much no we need a rest so how about a little bit

ایم، آیا واقعاً اینقدر در مورد آن شنیده ایم نه ما به استراحت نیاز دارم، پس چگونه در مورد

of politics instead to take your mind off it maybe not questions to ask today oh i have

کمی سیاست به جای اینکه ذهن خود را از خود دور کنید، شاید سوالی برای پرسیدن امروز نباشد اوه من

a question for you here's an interesting question do you ever watch tv game shows game shows

یک سوال از شما دارم اینجا یک سوال جالب است آیا تا به حال برنامه های بازی های

quiz shows on television they are very popular there are many different types of game show

تلویزیونی را تماشا می کنید. تلویزیونی بسیار محبوب هستند، انواع مختلفی از برنامه های بازی وجود دارد

quite often involving maybe two or maybe four people and they are asked different questions

که اغلب شامل دو یا شاید چهار نفر می شود و از آنها سؤالات مختلفی پرسیده می شود

and then normally at the end there is one winner and quite often they will win a big

و سپس معمولاً در پایان یک برنده وجود دارد و اغلب آنها برنده یک

prize game shows so what about you do you ever watch game shows and the reason why i'm

نمایش بازی جایزه بزرگ می شوند. در مورد شما چطور برنامه های بازی را تماشا می کنید و دلیل اینکه من این را می

asking this is because mr steve and myself we have just started watching something a

پرسم این است که آقای استیو و من به تازگی شروع به تماشای یک برنامه

tv show that was on many years ago it's not on anymore it was made in the 1980s and we've

تلویزیونی کرده ایم که سال ها پیش پخش می شد و دیگر در دهه 1980 ساخته شده است و دیگر پخش نمی شود. ما

started watching it because it is being repeated on television at the moment

شروع به تماشای آن کرده‌ایم زیرا در حال حاضر در تلویزیون تکرار می‌شود

and we have become rather addicted to this particular game show we will be talking all

و ما نسبتاً به این برنامه بازی خاص معتاد شده‌ایم،

about that later on however what about you do you ever watch game shows and quite often

بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

they are very popular incredibly popular there are many game shows that i'm sure people enjoy

بسیار محبوب هستند فوق العاده محبوب هستند نمایش های بازی زیادی وجود دارد که مطمئنم مردم از تماشای آنها لذت

watching i suppose one of the most obvious ones and certainly one that has been very

می برند، فکر می کنم یکی از بارزترین آنهاست و مطمئناً یکی از آنها که در

popular over the past 20 years who wants to be a millionaire many countries now have their

20 سال گذشته بسیار محبوب بوده است که می خواهد یک میلیون باشد. در حال حاضر بسیاری از کشورها

own version of who wants to be a millionaire and we have it here still over 20 years the

نسخه مخصوص به خود را دارند که می خواهد میلیونر شود و ما آن را در اینجا داریم هنوز بیش از 20

show has been going on british television so what about you do you ever watch tv game

سال است که این برنامه در تلویزیون بریتانیا پخش می شود، بنابراین شما تا به حال برنامه های بازی تلویزیونی را تماشا

shows people have different opinions about game shows some people think they are very

می کنید که مردم نظرات متفاوتی در مورد برنامه های بازی دارند. برخی از مردم فکر می کنند که بسیار

entertaining some people think they are a very good way of educating yourself because

سرگرم کننده هستند برخی افراد فکر می کنند که آنها روش بسیار خوبی برای آموزش خود

quite often when questions are being asked on the game show you can actually learn new

هستند زیرا اغلب وقتی سؤالاتی در نمایش بازی پرسیده می شود، می توانید چیزهای جدیدی یاد بگیرید،

things so maybe that is one of the big positive things about game shows or quiz shows is if

بنابراین شاید این یکی از نکات مثبت بزرگ در مورد نمایش های بازی باشد. یا برنامه های مسابقه ای این است که اگر

you watch them you can actually learn new things as well so i like watching some of

آنها را تماشا کنید، می توانید چیزهای جدیدی را نیز یاد بگیرید، بنابراین من دوست دارم برخی از

them palmyra says i watch a game show called golden brain i like the sound of that one

آنها را تماشا کنم.

i would imagine that that must be some sort of general knowledge quiz so you ask questions

آزمون دانش عمومی، بنابراین شما سؤال می‌پرسید

and people have to answer the questions so yes game shows the other one that used to

و مردم باید به سؤالات پاسخ دهند، بنابراین بله، بازی به دیگری نشان می‌دهد که قبلاً

be on it's not on anymore they've stopped what they've stopped making it here in the

در آن فعال بود، دیگر روشن نیست، آنها آنچه را که در اینجا در بریتانیا ساخته‌اند متوقف کرده‌اند.

uk but who remembers deal or no deal so here in the uk it has stopped being made they haven't

اما چه کسی معامله یا عدم توافق را به خاطر می آورد، بنابراین اینجا در بریتانیا انجام آن متوقف شده است، آنها چندین سال است

made any episodes of deal or no deal for many years a few years now since it was on however

که هیچ قسمتی از معامله یا بدون معامله انجام نداده اند، اما

over the world and around the world deal or no deal is very popular it's basically people

در سراسر جهان و در سراسر جهان معامله یا بدون معامله بسیار محبوب است، اساساً مردم

choosing boxes can i have box number seven players and then they open the box and you

جعبه‌ها را انتخاب می‌کنند آیا می‌توانم جعبه شماره هفت را داشته باشم و سپس جعبه را باز می‌کنند و شما

have to find out how much money is inside the box and then of course you have your own

باید بفهمید که چقدر پول داخل جعبه است و البته شما جعبه خود را

box that you have to open at the end it's a very interesting game show it is also the

دارید که باید آن را باز کنید. در پایان این یک نمایش بازی بسیار جالب است، همچنین

place where meghan markle started her career meghan markle used to be one of the girls

جایی است که مگان مارکل کار خود را شروع کرد مگان مارکل یکی از دخترانی

who opened the box on american tv so the american tv version of deal or no deal one of the young

بود که جعبه را در تلویزیون آمریکایی باز کرد، بنابراین نسخه تلویزیونی آمریکایی معامله یا بدون معامله یکی از جوان ها بود.

ladies who would open the boxes and show the amount of money inside meghan markle did you

خانم‌هایی که جعبه‌ها را باز می‌کنند و مقدار پول داخل مگان مارکل را نشان می‌دهند، آیا

know that it's true i'm not i'm not lying why would i lie to you

می‌دانستید که درست است من نمی‌گویم دروغ نمی‌گویم چرا باید به شما دروغ بگویم

tomek says oh i watch the weakest link hmm so that is a very unusual game show because

تومک می‌گوید آه، ضعیف‌ترین لینک را تماشا می‌کنم. نمایش بازی غیرمعمول، زیرا

they have lots and lots of contestants together at the same time and slowly as the show goes

آنها تعداد زیادی از شرکت کنندگان در مسابقه دارند اتر در همان زمان و به آرامی همانطور که نمایش

on during each episode normally they will eliminate each person one by one until there

در طول هر قسمت به طور معمول ادامه می یابد آنها هر نفر را یکی یکی حذف می کنند تا زمانی

is only one person left so the weakest link is a game show general knowledge quite often

که فقط یک نفر باقی بماند بنابراین ضعیف ترین پیوند یک نمایش بازی است دانش عمومی اغلب

there are questions that are asked some of them are very very hard

سوالاتی وجود دارد که برخی از آنها پرسیده می شود. از آنها خیلی خیلی سخت هستند

victoria says i don't like the one with the boxes i prefer trying to guess the games like

ویکتوریا می گوید من آن جعبه را دوست ندارم ترجیح می دهم بازی ها را حدس بزنم مانند

our sentence game hmm word games interesting i like that there is a very popular game show

بازی جملات ما hmm بازی های کلمات جالب من دوست دارم یک نمایش بازی بسیار محبوب

here in the uk called countdown i don't know if you have it there where you are but it

در اینجا در انگلستان وجود دارد به نام countdown i نمی‌دانم در جایی که هستید آن را دارید یا نه، اما

is a general knowledge and also quite often it is a game that is involving spelling so

این یک دانش عمومی است و همچنین اغلب اوقات این یک بازی است که شامل املا است، بنابراین

quite often they will give you some random words you choose the words and they are random

اغلب کلمات تصادفی را به شما می‌دهند که شما کلمات را انتخاب کنید و آنها تصادفی هستند

and then you have to make a word from those random letters it's a very good game show

و سپس شما باید از آن حروف تصادفی یک کلمه بسازید این یک نمایش بازی بسیار خوب است

and it's been running for many many years

و چندین سال

mustafa says i never watch tv game shows some people find tv game shows a little bit boring

or perhaps a waste of time however once again we will be talking about this a little bit

است که اجرا می شود. آ ما کمی بعد در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد

later on with mr steve we have started watching a game show that used to be on in the 1980s

با آقای استیو ما شروع به تماشای یک برنامه بازی کردیم که در دهه 1980 پخش می شد

and it is being repeated again we will be talking about that a little bit later on and

و دوباره تکرار می شود ، کمی بعد در مورد آن صحبت خواهیم کرد و

also some unusual facts to go with it as well we will also be looking at a very interesting

همچنین برخی از آنها حقایق غیرعادی برای همراهی با آن نیز ما امروز به یک کلمه بسیار جالب نگاه خواهیم کرد،

word today a word that you might hear used quite often and the question i am asking with

کلمه ای که ممکن است بشنوید که اغلب استفاده می شود و سوالی که من

mr steve a little bit later on is what is a cliché cliché as you can see the word

کمی بعد از آقای استیو می پرسم این است که یک کلیشه کلیشه ای به عنوان شما چیست؟

there on the screen right now it is a french word and later on we are going to talk about

همین الان می توانید کلمه را روی صفحه ببینید این یک کلمه فرانسوی است و بعداً در مورد آن صحبت می کنیم

and look at the interesting and strange world of clichés what is is it all about what is

و به دنیای جالب و

it all about mr duncan well if you stay tuned you will find out we are going on holiday

عجیب کلیشه ها نگاه می کنیم. با ما همراه باشید متوجه خواهید شد که ما اکنون به تعطیلات می رویم

now would you like to join us because we are going to the beach and the reason why i'm

آیا دوست دارید به ما بپیوندید زیرا ما به ساحل می رویم و دلیل اینکه من این

doing this is because we are now able to travel to certain countries not many i will be honest

کار را انجام می دهم این است که اکنون می توانیم به کشورهای خاصی سفر کنیم.

with you there are not many countries on the list however there are some of them and they

با شما صادقانه بگویم که کشورهای زیادی در این لیست وجود ندارند برخی از آن‌ها هستند و

also happen to be very expensive places as well some of the most expensive places in

همچنین مکان‌های بسیار گران‌قیمتی هستند، همچنین برخی از گران‌ترین مکان‌های

the world are now places that we can visit we can fly to because they are on our green

جهان اکنون مکان‌هایی هستند که ما می‌توانیم از آن‌ها بازدید کنیم و می‌توانیم به آن‌ها پرواز کنیم، زیرا آنها در لیست سبز ما هستند،

list so here we go mr steve is just around the corner he is on his way until then we

بنابراین ما برویم آقای استیو همین گوشه ای که او در راه است تا آن زمان

are going to take a little break we are going on holiday with myself and also mr steve we

ما قرار است کمی استراحت کنیم، با خودم به تعطیلات می رویم و همچنین آقای استیو ما

are going to enjoy some lovely fresh sea air as we go on

می خواهیم از هوای تازه دریا لذت ببریم همانطور که

the beach

به ساحل می

do so here we are mr duncan and mr steve but where are we we are now on the beach on the

رویم این کار را اینجا انجام دهید. آقای دانکن و آقای استیو هستند، اما ما کجا هستیم، اکنون در ساحل در

beach at a typical british beach scene it's freezing cold we're wrapped up in in woolen

ساحل در یک صحنه ساحلی معمولی در بریتانیا هستیم، سرد است، ما در لباس‌های پشمی زمستانی پوشیده شده‌ایم

winter clothes the sun's out it looks lovely but it's actually very cold so i've got the

، آفتاب بیرون می‌آید، زیبا به نظر می‌رسد اما در واقع بسیار سرد است. من

beach towel and what have you got mr duncan i have my spade so i can dig in the sand because

حوله ساحل را دارم و شما چه داری آقای دانکن من بیلم را دارم تا بتوانم در شن ها حفاری کنم زیرا

we are on a sandy beach and i have my bucket as well my little bucket so i can put the

ما در یک ساحل شنی هستیم و من سطل خود را به همراه سطل کوچکم دارم تا بتوانم

sand into the bucket and i can build a little sand castle here i've got the same matching

شن ها را داخل آن بریزم سطل و من می توانم یک قلعه شنی کوچک در اینجا بسازم،

i've got the blue ones you've got the red ones so are we going to start building sand

من همان رنگ آبی را دارم شما آن‌های قرمز را دارید، پس آیا می‌خواهیم ساختن قلعه‌های شنی را شروع کنیم

castles mr duncan i'm all excited i think mr steve is very eager even though the wind

آقای دانکن، من همه هیجان‌زده هستم، فکر می‌کنم آقای استیو بسیار مشتاق است، حتی اگر

is blowing it is quite windy on the beach we are very close to the sea we are on the

باد می‌وزد، در ساحل کاملاً باد می‌وزد، ما بسیار نزدیک به دریا ما در

welsh coast in a place called aberdovey it's very nice normally but unfortunately it's

ساحل ولش در مکانی به نام ابردووی هستیم، معمولاً خیلی خوب است، اما متأسفانه هوا

a little cool and quite windy what else have you got there steve i've got a beach towel

کمی خنک است و باد می‌وزد.

yeah which i'm now using to keep warm with do you like do you like steve's beach towel

آیا دوست دارید حوله ساحل استیو را دوست دارید

i'm using it as a scarf to keep warm so let's start building some sandcastles

من از آن به عنوان روسری برای گرم نگه داشتن آن استفاده می کنم، بنابراین بیایید شروع به ساختن چند قلعه شنی کنیم،

oh i do like to be beside the seaside oh i do like to be beside the sea all over the

اوه، دوست دارم در کنار دریا باشم، اوه، دوست دارم

uk during the summer months people come and they visit the seaside they go to the beach

در طول این مدت در سراسر انگلستان در کنار دریا باشم. ماه‌های تابستان مردم می‌آیند و از ساحل دیدن می‌کنند، به ساحل می‌روند،

i don't know what it is about being near the sea the sights the sounds the weather and

نمی‌دانم نزدیک بودن به دریا چیست، مناظر، صداها، هوا و

also the fresh air to be honest with you there is a lot of fresh air around today because

همچنین هوای تازه، صادقانه بگویم ، هوای تازه زیاد است امروز در اطراف

it's so windy and look at the sea isn't it beautiful in fact i think mr steve is going

چون باد می وزد و به دریا نگاه کنید آیا در واقع زیبا نیست من فکر می کنم آقای s تیو قرار است

to go into the water for a paddle you paddle in the water you splash around in

برای پارو زدن به داخل آب برود و در آب پارو بزنی که

the sea

در دریا

all that splashing around in the sea has made mr steve feel very hungry so he decides to

می‌پاشی، همه چیزهایی که آب پاشیدن در دریا باعث شده آقای استیو خیلی گرسنه باشد، بنابراین او تصمیم می‌گیرد به

go to the local chip shop there's nothing like a bag of fish and chips piping hot from

مغازه چیپس‌فروشی محلی برود. کیسه ماهی و چیپس

the fryer with extra salt and vinegar

که از سرخ کن با نمک و سرکه اضافی لوله

steve appears to be enjoying his chips hmm delicious

می شود، به نظر می رسد استیو از چیپس هایش لذت می برد، هوم خوشمزه است،

do you know what this bird is it's a seagull a very common bird that can often be found

آیا می دانید این پرنده چیست، مرغ دریایی است ، پرنده ای بسیار رایج است که اغلب در

near the seaside or on the coast we decided to see what would happen if we threw some

نزدیکی دریا یا در ساحل یافت می شود. ما تصمیم گرفتیم ببینیم اگر مقداری

of the chips on the ground needless to say the result was chaos you will often see seagulls

از تراشه‌ها را روی زمین بیندازیم چه اتفاقی می‌افتد، نیازی به گفتن نیست که نتیجه هرج و مرج بود، اغلب مرغ‌های دریایی را

at the seaside

در کنار دریا می‌بینید،

so our day trip to the seaside is almost at an end as we walk off together into the sunset

بنابراین سفر یک روزه ما به ساحل تقریباً به پایان می‌رسد که با هم به داخل می‌رویم. غروب آفتاب

i don't know about you but i really feel like going to the beach right now very lovely i

من در مورد شما نمی دانم، اما من واقعاً احساس می کنم در حال حاضر به ساحل رفتن بسیار دوست داشتنی است،

hope you enjoyed that setting the scene for those who are now preparing to go away go

امیدوارم از تنظیم صحنه برای کسانی که اکنون در حال آماده شدن برای رفتن

on their holidays yes some people now are preparing to go on their vacation aren't they

به تعطیلات خود هستند لذت برده باشید، بله برخی از مردم اکنون در حال آماده شدن هستند. به تعطیلات خود نمی روند آنها

lucky um i think so

خوش شانس هستند من فکر می کنم پس

hello hello mr duncan hello wonderful viewers all of you across the world wow would you

سلام سلام آقای دانکن سلام بینندگان فوق العاده همه شما در سراسر جهان وای

like some applause no not today oh okay now when i go on then go on then have some applause

دوست دارید کمی تشویق کنید نه امروز اوه خوب حالا وقتی ادامه می دهم پس ادامه دهید سپس کمی

shall we give him applause or not does he deserve it well it's lovely to be here and

تشویق کنید آیا او را تشویق می کنیم یا نه او شایسته آن است که اینجا بودن بسیار دوست داشتنی است و

i noticed people because you put that video on of our holiday in wales yes which was when

من به مردم توجه کردم زیرا شما آن ویدیو را از تعطیلات ما در ولز قرار دادید، بله

was that two years ago i think it might be three years ago three years ago yes there

، دو سال پیش چه زمانی بود، فکر می کنم ممکن است سه سال پیش باشد، سه سال پیش، بله

on the beach yes eating fish and chips feeding the birds yes the sea birds but a lot a lot

در ساحل بله خوردن ماهی و چیپس برای غذا دادن به پرندگان بله، پرندگان دریایی، اما بسیاری

of people have been felt inspired by that oh dalarusia uh is painting a picture of a

از مردم از این الهام گرفته اند که اوه دالاروسیا او تصویری از یک

beach because she wants to go and visit the the seaside and mika uh because she lives

ساحل می کشد، زیرا می خواهد برود و از ساحل دریا دیدن کند و میکا آه اوه چون زندگی می کند.

inland is just dreaming about the time when she can go and visit a beach as are many others

در داخل کشور فقط رویای زمانی را در سر می پروراند که او می تواند مانند بسیاری دیگر از ساحل

at this time we're just we want to go and see the seaside we had a little bit of good

برود و در این زمان بازدید کند.

news last week from our government and they have said that we can travel to some places

گفت که ما می توانیم به برخی جاها سفر کنیم

however there is a slight problem all most of the places that they've named are either

یک مشکل جزئی وجود دارد که اکثر مکان هایی که نام برده اند یا

very very far away or and also very very expensive to stay at or in so the countries are for

بسیار دور هستند یا اقامت در آنها بسیار گران است یا در آنها بسیار گران است بنابراین کشورهایی که به

example new zealand yes it's on the other side of the planet just just a weekend trip

عنوان مثال نیوزلند هستند بله در آن سوی کره زمین است. فقط یک سفر آخر هفته

away for us yes you can go away to new zealand for a couple of days i think it takes about

برای ما فاصله دارد، بله، می توانید برای چند روز به نیوزیلند بروید، فکر می کنم

36 hours to get to new zealand by playing australia as well oh isn't that good shall

با بازی استرالیا نیز حدود 36 ساعت طول می کشد تا به نیوزیلند برسید، اوه خوب نیست،

we just go to australia and have a look around another weekend trip i think let's go for

ما فقط به استرالیا برویم و به سفر آخر هفته‌ای دیگر نگاهی بیندازید، فکر می‌کنم بیایید

the weekend to australia iceland that's another one we can go to i mean i don't think probably

برای آخر هفته برویم به استرالیا، ایسلند، سفر دیگری است که می‌توانیم به آن برویم، یعنی فکر نمی‌کنم احتمالاً

most brits would want to go to iceland in the summer no well the thing is it's a beautiful

اکثر بریتانیایی‌ها بخواهند در تابستان به ایسلند بروند.

place and it's not that far away so i think two maybe three hours on a plane you can get

مکان زیبا و دور نیست، بنابراین فکر می کنم دو یا سه ساعت با هواپیما می توانید

to iceland so that's good i've been there it was very nice that's better than 27 hours

به ایسلند بروید، بنابراین خوب است که من آنجا بودم، خیلی خوب بود که بهتر از 27 ساعت است،

but i wouldn't want to spend like a two-week holiday there because you soon run out of

اما من نمی خواهم مانند یک وقت صرف کنم. تعطیلات دو هفته ای در آنجا به این دلیل که به زودی

things to do yes and there isn't really a nice beach to go to if you want sun beach

کارهایی که باید انجام دهید تمام می شود واقعاً ساحل خوبی برای رفتن نیست اگر می خواهید ساحل آفتابی داشته

you know iceland isn't normally your first choice you go there because of the the wonderful

باشید، می دانید که ایسلند معمولاً اولین انتخاب شما نیست، به دلیل مناظر فوق العاده

scenery and the the hot spars and for something different again it's expensive portugal is

و آب های گرم به آنجا می روید و برای چیزی متفاوت، دوباره پرتغال گران است.

on our list portugal is on the list so this is on our green list so these are places that

لیست پرتغال در این لیست است، بنابراین این در لیست سبز ما قرار دارد، بنابراین اینها مکان هایی هستند که

we can now travel to portugal another place that is renowned for being very expensive

اکنون می توانیم به پرتغال سفر کنیم، مکان دیگری که

for us for for most people so it's it's quite expensive too beautiful but we see we can't

برای اکثر مردم برای ما بسیار گران است، بنابراین بسیار گران است، اما ما می بینیم که ما نمی‌توانم

go to italy yet we can't go to spain we can't go to france they are not on our list of designations

به ایتالیا بروم، هنوز نمی‌توانیم به اسپانیا برویم، نمی‌توانیم به فرانسه برویم، آنها در لیست

for holidays that we would be allowed to go to that's it and also the the place i was

تعیین‌های ما برای تعطیلات نیستند که اجازه رفتن به آن را داریم و همینطور جایی

mentioning earlier of course was greece a place we've been to before and a lot of british

که قبلاً ذکر کردم. البته یونان جایی بود که ما قبلاً آنجا بوده‌ایم و بسیاری از

people do like going to greece and also i suppose southern spain as well yes benidorm

بریتانیایی‌ها دوست دارند به یونان بروند و همچنین فکر می‌کنم جنوب اسپانیا و همینطور بله بنیدورم

that is a very popular destination but we can't go there yet no we're not allowed to

که مقصد بسیار محبوبی است اما هنوز نمی‌توانیم به آنجا برویم. مجاز

however steve we can go to singapore right okay again far away and the most expensive

به استیو نیستیم، ما می توانیم به سنگاپور برویم درست است باز هم دورتر و گران ترین

place in the world to stay israel that's another one on our list if you want to if you want

مکان در جهان برای ماندن در اسرائیل، که یکی دیگر از این مکان ها در لیست ماست

to actually stay in singapore you've got to be wealthy pretty rich to be honest because

it is expensive and it's a long way away i'm sure israel is a lovely country but it's not

. من مطمئن هستم که اسرائیل کشور دوست داشتنی است اما

one of the top destinations for britons to go on holiday to in fact i don't think i've

یکی از مقاصد اصلی برای بریتانیایی ها برای تعطیلات نیست در واقع فکر نمی کنم

never known anyone to go on holiday to israel obviously if you've got friends and family

هرگز کسی را نشناختم که برای تعطیلات به اسرائیل برود. دوستان و خانواده‌ای در

there you can now go and visit them but it wouldn't be a holiday destination per se per

آنجا دارید، اکنون می‌توانید بروید و از آنها دیدن کنید، اما به خودی خود مقصد تعطیلات

se yes there's an interesting phrase mr duncan yeah what does it mean then as you're using

نیست، بله، یک عبارت جالب وجود دارد آقای دانکن بله، وقتی شما از آن استفاده می‌کنید، بله به چه معناست.

it as such yes as as it is as it as it stands as that thing per se yes you that's yeah when

همانطور که هست همانطور که هست به خودی خود بله شما بله، بله، چه

would you use that phrase well you just used to just used it would somebody say they were

زمانی از آن عبارت به خوبی استفاده می کنید که قبلاً استفاده می کردید، اگر کسی بگوید آنها

quite posh if they use that phrase not really it just means that they have a slightly larger

بسیار شیک هستند اگر از آن عبارت استفاده کنند نه واقعاً به این معنی است که آنها دایره لغات کمی بزرگتر دارند،

vocabulary but yes the thing is yes as such as it is as it is so that thing is done as

اما بله، همانطور که هست، بله است به طوری که کار همانطور که لازم است انجام می شود

it is as as required or as as it occurs sounds that that could be sort of um what's the derivation

یا همانطور که اتفاق می افتد به نظر می رسد که می تواند به نوعی

of that phrase it sounds not not uh what am i not italian what am i thinking of mr duncan

اشتقاق آن عبارت باشد به نظر نمی رسد نه آه من ایتالیایی نیستم چه فکری به آقای

i have per se it's probably uh greek or something like that yes it's it's it's probably it probably

دانکن دارم. احتمالاً یونانی است یا چیزی شبیه به آن بله، این احتمالاً

stems from latin latin that's that's what i was looking for he's so clever mr duncan's

از لاتین لاتین نشات می گیرد، این همان چیزی بود که من به دنبال آن

so clever he's a brain box you just mentioned israel yes here's an interesting story i've

بودم.

never told this story before do i know it no maybe you do but perhaps you've forgotten

هرگز این داستان را قبلاً نگفته‌ام، می‌دانم نه شاید شما این کار را می‌کنید، اما شاید شما

it i'm all ears way back in the 1980s the mid-1980s myself and my friend shaun we were

آن را فراموش کرده‌اید، من همه گوش‌هایی دارم که به دهه 1980 و اواسط دهه 1980 برمی‌گردیم، من و دوستم شان،

going to work in israel off the coast of israel on a ship called the voice of peace a very

قرار بود در اسرائیل کار کنیم. اسرائیل در یک کشتی به نام صدای صلح یک

famous ship uh a radio station that is anchored just off the coast of israel and we were going

کشتی بسیار معروف اوه یک ایستگاه رادیویی که درست در سواحل اسرائیل لنگر انداخته است و ما قرار بود

to go there we were we were all planned and we knew some of the people that were working

به آنجا برویم، همه ما برنامه ریزی شده بودیم و برخی از افرادی را می شناختیم که در آنجا کار می

there and we were going to go there and work as radio presenters as as dust jockeys hey

کردند. و قرار بود به آنجا برویم و به عنوان مسئول رادیو کار کنیم مثل داست جوکی ها هی

yeah yeah we were going to be disc jockeys but we didn't do it in the end you know what

آره آره قرار بودیم دیسک جوکی باشیم اما در نهایت این کار رو نکردیم میدونی

it's like sometimes you have plans you make plans you have ideas let's do it let's do

چطوریه گاهی برنامه ریزی میکنی ایده داری بیا انجامش بدیم انجامش

it let's do it and then suddenly you change your mind is that radio station still there

بدیم انجامش بدیم بعد ناگهان نظرت عوض می شود که ایستگاه رادیویی هنوز

i'm not sure if the voice of peace still exists well let's let's face it that part of the

آنجاست، مطمئن نیستم که صدای صلح هنوز وجود دارد یا نه، بیایید بپذیریم که بخشی از

world is not the not the most peaceful of places over the past couple of days unfortunately

جهان آرام ترین مکان در چند روز گذشته نیست، متأسفانه

not we've been seeing some some things happening now we won't be going there on holiday unfortunately

نه ما بعضی چیزها را می بینیم که اکنون در حال رخ دادن هستند، ما در تعطیلات به آنجا نخواهیم رفت، متأسفانه

no in fact we won't be we've decided we're not going to go anywhere we will go to wales

نه، در واقع نخواهیم بود، ما تصمیم گرفتیم جایی نخواهیم رفت، به ولز خواهیم رفت

because you know that's where we always go we are not go we are not going abroad because

زیرا می دانید که این جایی که ما همیشه می رویم، نمی رویم، ما به خارج از کشور نمی رویم زیرا

too many people will be doing it so i know what's happening and it has actually it has

افراد زیادی این کار را انجام می دهند، بنابراین من می دانم که چه اتفاقی می افتد و در واقع

happened steve a lot of people now are rushing to get to these places apparently portugal

اتفاق افتاده است استیو بسیاری از مردم اکنون برای رسیدن به این مکان ها عجله دارند، ظاهراً

already people are booking up hotels flights for portugal they've gone crazy this weekend

مردم پرتغال هستند. در حال رزرو پروازهای هتل برای پرتغال هستند که رفته اند دیوانه این آخر هفته

well a lot of people at work even months ago even in january before we knew and last year

خیلی از افراد حتی ماه ها پیش حتی در ژانویه قبل از اینکه بدانیم سر کار بودند و در سال گذشته

in december i've got work colleagues who were booking holidays for sort of june this year

در دسامبر من همکارانی داشتم که تعطیلات را برای ماه ژوئن امسال رزرو کرده بودند،

you know in anticipation that they would be able to go and i know a lot of them have booked

شما می دانید که انتظار می رود آنها بتوانند بروید و می دانم که بسیاری از آنها

holidays to places that are on the banned list so like spain popular destination so

تعطیلات را به مکان هایی رزرو کرده اند که در لیست ممنوعه هستند، مانند مقصد محبوب اسپانیا،

there is a green list of places you can go to and there is a red list and these are the

بنابراین یک لیست سبز از مکان هایی که می توانید به آنها بروید و یک لیست قرمز وجود دارد و اینها

places that you still can't i wonder what happens if you do go to them well i think

مکان هایی هستند که هنوز نمی‌توانم تعجب کنم که اگر خوب به آنها مراجعه کنید چه اتفاقی می‌افتد، فکر

you have to stay in quarantine when you come back yes you have to pay 1 500 pounds to spend

می‌کنم وقتی برگشتید باید در قرنطینه بمانید بله باید 1500 پوند بپردازید تا

time in isolation in a hotel so if we for example decided we wanted to go to paris for

زمانی را در انزوا در یک هتل بگذرانید، بنابراین اگر به عنوان مثال تصمیم گرفتیم که می‌خواهیم برای

a weekend yes when we came back we would have to go to a hotel pay a thousand pounds and

تعطیلات آخر هفته به پاریس برویم بله وقتی برگشتیم باید به هتل می رفتیم هزار پوند بپردازیم و

isolate for two weeks yes wow yes and or spain yeah as i believe it i think i think that

دو هفته ایزوله کنیم بله وای بله و یا اسپانیا بله همانطور که من معتقدم فکر می کنم فکر می

is that's actually the amber list there is a green list you can go to an amber list which

کنم که در واقع همان کهربا است لیست یک لیست سبز وجود دارد که می توانید به لیست کهربایی بروید که

means you have to quarantine when you get back and the red list is you cannot go there

به این معنی است وقتی برگشتی باید قرنطینه کنی و لیست قرمز این است که اصلا نمی‌توانی آنجا بروی

at all as i understand it oh you will get a heavy fine yes a very very big fine so we've

، چون می‌دانم، اوه جریمه سنگینی دریافت می‌کنی، بله، جریمه بسیار بزرگ، بنابراین ما

decided not to travel this year abroad although 2022 yes who knows we might do it we might

تصمیم گرفتیم امسال به خارج از کشور سفر نکنیم، اگرچه سال 2022 بله چه کسی می داند که ما ممکن است این کار را انجام دهیم، ممکن است

do it tomex roots that was excited about going to iceland because he thinks that women are

این کار را انجام دهیم roots tomex که از رفتن به ایسلند هیجان زده بود، زیرا او فکر می کند که زنان

going to be freely available there for him and i'm a married man well i presume you're

آزادانه در آنجا برای او در دسترس هستند و من یک مرد متاهل هستم، فکر می کنم شما

married i don't know what is your image of iceland i'm just wondering what or of women

متاهل هستید. نمی دانم تصویر شما از ایسلند چیست، من فقط تعجب می کنم که چه چیزی یا از زنان

for that matter they were just women but standing around in iceland waiting for tomek to arrive

در این مورد آنها فقط زن بودند اما در ایسلند ایستاده بودند تا تومک با

dressed in heavy furs because it's obviously very cold um no i'm sure that there are modern

خزهای سنگین از راه برسد زیرا واضح است که هوا بسیار سرد است، نه مطمئن هستم که لباس‌های مدرنی وجود دارد

clothes which people would wear in iceland that make them look very attractive yeah we

که مردم در ایسلند می‌پوشند و آن‌ها را بسیار جذاب نشان می‌دهد، بله، ما

went i went on a work trip yes you told us last week did i yes um so i didn't have to

رفتیم، من به یک سفر کاری رفتیم، بله، شما هفته گذشته به ما گفتید آیا بله، بنابراین من مجبور نیستم

pay a penny for it we went for four days it was very exciting i would go again i could

یک پنی برای آن بپردازم. چهار روز خیلی هیجان انگیز بود من دوباره می روم می

take mr duncan maybe i'm not sure if i want to go there somewhere with some sunshine yes

توانم آقای دانکن را بگیرم شاید من n هستم مطمئنم اگر می‌خواهم به جایی با آفتاب بروم

yes yes i mean you'd have had to maybe if we'd had a baking hot summer and you wanted

بله بله، منظورم این است که شاید اگر تابستان گرمی داشتیم و می‌خواستید

to get i don't know what it's like in the summer we went in february it was quite cold

به آنجا بروم، نمی‌دانم در تابستان ما چگونه است. در فوریه خیلی سرد بود

i remember going onto a onto an ice sheet okay uh in these snowmobiles the ice sheet

، یادم می‌آید که روی یک صفحه یخی رفتم، خوب، در این ماشین‌های برفی، صفحه

there's a famous ice sheet in iceland that's melting uh because of global warming and it

یخی، یک صفحه یخی معروف در ایسلند وجود دارد که به دلیل گرم شدن کره زمین در حال آب شدن است و

will be gone in about 10 years time apparently i thought you said i thought you're going

ظاهراً تا 10 سال دیگر از بین خواهد رفت . فکر کردم گفتی من فکر کردم

to say 10 days well apparently you better get to iceland quickly because it's melting

10 روز می گویی خوب ظاهراً بهتر است سریع به ایسلند برسی چون در حال ذوب شدن

it's going to be switzerland mr bruno okay uh from switzerland hello mr bruno hello i

است سوئیس خواهد شد آقای برونو خوب از سوئیس سلام آقای برونو سلام من

would you know even as a child switzerland was somewhere i always wanted to go ever since

می دانم حتی در کودکی سوئیس جایی بوده است من همیشه می خواستم بروم از زمانی

a young child is that that's where we're going to go but the thing is it's also very expensive

که یک کودک خردسالم این جایی است که قرار است برویم، اما مسئله این است که خیلی گران است،

yes for britain's to visit we do seem to have a taste for expensive places well of course

بله برای بازدید بریتانیایی ها، ما به نظر می رسد که ما ذوق مکان های گران قیمت

we were very lucky a couple of years ago because we did go to portugal and we were treated

هستیم، البته ما بسیار خوش شانس بودیم. چند سال پیش به این دلیل که ما به پرتغال رفتیم و

by steve's company courtesy of the company i work for yes and and a few weeks before

با حسن نیت شرکت استیو با ما برخورد شد.

we went to paris so so we did have two holidays for free oh that's because of my success i'm

trying to tell some i'm trying to explain something here steve we don't care about your

بعضی ها من سعی می کنم در اینجا چیزی را توضیح دهم استیو ما به موفقیت شما اهمیتی نمی

success well that's why we went yes because i had done well that year i've lost my competitors

دهیم به همین دلیل است که ما رفتیم بله زیرا من در آن سال خوب کار کرده بودم.

than anyone else in fact i was number one numero you know yes what are you now actually

الان تو چی هستی در واقع

i'm number one again actually i'm at the moment whether it will be so at the end of the year

من دوباره شماره یک هستم در واقع من در حال حاضر هستم که آیا در پایان سال

so i don't know so maybe another free holiday i doubt it oh okay what were you going to

چنین خواهد شد یا نه پس نمی دانم پس شاید یک تعطیلات رایگان دیگر من شک دارم اوه باشه چه می خواستی

say mister i can't remember you kept talking over me going back to switzerland when i was

بگو آقای من نمی توانم به خاطر بیاورم که وقتی من یک پسر جوان بودم در مدرسه خوب بودم به سوئیس مدام درباره من صحبت می

a young lad okay at school wow and probably you might relate to this um then they used

کردید و احتمالاً ممکن است با این موضوع ارتباط داشته باشید سپس آنها

to send you the school used to go on trips abroad to different countries okay so sometimes

برای شما مدرسه را می فرستادند که قبلاً به سفرهای خارج از کشور می رفتید. کشورها بسیار خوب، بنابراین گاهی اوقات

you'd go to france and they'd organize a trip or spain and i remember what i never went

شما به فرانسه می روید و آنها یک سفر یا اسپانیا ترتیب می دهند و من یادم می آید من هرگز

on any of them because not everybody goes on the school trip because you've got to have

به هیچ یک از آنها نرفتم زیرا همه به سفر مدرسه نمی روند زیرا شما باید

you know parents wealthy parents in order to be able to afford for you to go on these

پدر و مادری را که والدین ثروتمندی هستند بشناسید تا بتوانید از پس این

things i thought your parents were rich i thought you came from a rich posh family anyway

کارها برآیید من فکر می کردم والدین شما ثروتمند هستند. فکر می کردم از یک خانواده ثروتمند شیک آمده اید به هر حال

they were as you say asset rich cash poor yeah okay thank you can i finish the story

آنها همانطور که شما می گویید ثروتمند هستند پول نقد ضعیف بله خوب ممنون می توانم داستان را تمام کنم

oh no is there a point to it yes well the point is i was i wanted to go i came home

اوه نه نکته ای وجود دارد بله خوب نکته این است که من می خواستم بروم و به خانه آمدم.

one day i was probably about ten came home to my parents very excitedly and said there's

روزی که احتمالاً حدود ده سالم بود، خیلی هیجان‌زده به خانه آمدم پیش پدر و مادرم و گفتم می‌توانم

a school trip to switzerland can i go and i had to be very politely told that i couldn't

یک سفر مدرسه به سوئیس بروم و باید بسیار مؤدبانه به من

i didn't know at the time it was because they couldn't afford to send me but that was the

می‌گفتند که نمی‌توانم در آن زمان نمی‌دانستم زیرا آنها می‌توانند نمی توانم من را بفرستم اما این

reason my goodness uh what what happened was was there a was there a financial crash or

دلیلی بود که خدای من اتفاقی که افتاد این بود که آیا یک سقوط مالی وجود داشت یا

something no just dad liked to spend all his money did he did he buy another boat anyway

چیزی که پدرم دوست نداشت تمام پولش را خرج کند.

my father was not uh let's just say he was not very uh financially astute okay though

بیایید بگوییم که او از نظر مالی بسیار باهوش نبود، اگرچه

he was bad with money he was very bad with money steve anybody he had he spent okay steve

او بد بود پول او با پول بسیار بد بود استیو هر کسی که داشت خوب خرج کرد استیو

obviously not on us well he did that's not that's not fair he spent a lot of money on

بدیهی است که برای ما خوب نیست او این کار را انجام داد این عادلانه نیست او پول زیادی را برای

our education all the important things okay steve this is this is very interesting to

تحصیل ما خرج کرد همه چیزهای مهم خوب استیو این خیلی جالب است

you it is but to no one else sure it's interesting to people watching i'm sure they can relate

شما اینطور هستید، اما برای هیچ کس دیگری مطمئن نیستم که برای افرادی که تماشا می کنند جالب است، مطمئن هستم که آنها می توانند

how many people for example if you weren't mr bruno for example uh or tomic in the netherlands

به چند نفر بگویید، مثلاً اگر آقای برونو نبودید، مثلاً اوه یا تومیک در هلند

or belarusia uh i shouldn't say the netherlands because i don't think tomic likes that i'm

یا بلاروس، اوه، نباید بگویم هلند چون فکر نمی کنم تومیک دوست داشته باشد که

not sure anyway um did you have trips abroad maybe to come to england and did your parents

مطمئن نیستم به هر حال امم آیا شما سفرهای خارج از کشور داشتید شاید برای آمدن به انگلیس و آیا پدر و مادرتان

finance the trip and send you

هزینه سفر را تامین کردند و برای شما ارسال

what's next mr oh i'm waiting for the answers for your question you see it's a fascinating

کردند آقای آه من منتظر پاسخ شما هستم سوال می بینید این یک سوال جذاب است

question we were talking about something earlier on steve if i can just have your concentration

ما قبلا در مورد چیزی در مورد استیو صحبت می کردیم اگر می توانم فقط برای پنج ثانیه تمرکز شما را داشته باشم

for for five seconds yes we were talking about tv game shows and we've started watching a

بله ما در مورد برنامه های بازی تلویزیونی صحبت می کردیم و ما شروع به تماشای یک

television show a very a very interesting show a game show based on the game of darts

برنامه تلویزیونی کردیم که یک برنامه بسیار جالب است. نمایش بازی بر اساس بازی

i'm sure you know what darts is you normally have a board with numbers on and then you

دارت مطمئنم می دانید دارت چیست، معمولاً یک تخته با اعداد روی تخته دارید و سپس

have to throw a small pointed dart at the board and you try to score as much as you

باید یک دارت نوک تیز کوچک را به سمت تخته پرتاب کنید و سعی کنید تا آنجا که می توانید گلزنی کنید.

can there was a tv show many years ago and at the moment it is being repeated on one

پیش و در حال حاضر در یکی

of the many channels that we have here in the uk and i couldn't i couldn't resist mentioning

از کانال های متعددی که ما اینجا در انگلستان داریم تکرار می شود و من نمی توانستم از ذکر آن مقاومت نکنم

it because we were watching it last night like like a couple of sad fools we were watching

زیرا ما دیشب داشتیم آن را تماشا می کردیم مانند چند احمق غمگین تماشای

it and the name of the show is bullseye which i think is very clever that's a very clever

آن و نام نمایش bullseye است که به نظر من بسیار هوشمندانه است که یک نام بسیار هوشمندانه

name for for a show about throwing darts because you have to hit the board and especially the

برای نمایشی در مورد پرتاب دارت است زیرا شما باید به تخته ضربه بزنید و مخصوصاً

middle of the dart board they call that the bull's eye because it looks it looks like

وسط صفحه دارت به آن چشم گاو نر می گویند زیرا به نظر می رسد شبیه

a ball's eye the eye of a bull bull's eye it was around in the 1980s in fact it started

یک چشم توپی چشم یک گاو نر در دهه 1980 بود، در واقع

in 1980 and it ran do you know how long it ran for 15 years with the same person as the

در سال 1980 شروع شد و

host 15 years can you imagine that so here's another photograph this is the show that we've

اجرا شد. شما تصور می کنید که پس اینجا یک عکس دیگر است، این نمایشی است که ما شروع کرده ایم

started watching people have to answer questions they have to also use their skill at throwing

تماشای مردم باید به سوالات پاسخ دهند، آنها باید از مهارت خود در پرتاب

darts at the dart board and we absolutely love this show don't we it's just it's a nostalgic

دارت به سمت صفحه دارت نیز استفاده کنند و ما کاملاً این نمایش را دوست داریم، نه فقط این یک

sort of window back into the 1980s and it's quite amazing to see just how

نوع پنجره نوستالژیک است که به دهه 1980 بازمی گردد و دیدن اینکه چگونه می شود بسیار شگفت انگیز است.

things have changed it is particularly the people the people yes people are just so ordinary

همه چیز تغییر کرده است، به خصوص مردم، مردم، بله، مردم

on this show don't just they're just ordinary people wearing ordinary clothes and it's a

در این نمایش بسیار معمولی هستند، نه فقط آنها مردم عادی هستند که لباس های معمولی می پوشند و این

window into attitudes and everything from 1980 and it's incredible to see how things

پنجره ای به نگرش ها و همه چیز از سال 1980 است و دیدن این که اوضاع چگونه است باورنکردنی است.

have changed in 40 years it's very interesting to see how how tv shows were produced as well

تغییر در 40 سال بسیار جالب است که ببینیم چگونه برنامه های تلویزیونی نیز تولید می شوند

and and the types of people they they used as contestants because nowadays of course

و از چه افرادی به عنوان شرکت کننده استفاده می کنند زیرا امروزه

many of the people that appear on game shows especially these these lively game shows where

بسیاری از افرادی که در بازی ظاهر می شوند به ویژه این برنامه های بازی پر جنب و جوش که در آن

people are getting excited and a little bit crazy quite often they are planted there they

مردم حضور دارند. اغلب اوقات هیجان زده و کمی دیوانه می شوند که در آنجا کاشته می

are actually put there by by agencies talent agencies did you know that so quite often

شوند و در واقع توسط آژانس ها توسط آژانس های استعدادیابی در آنجا قرار می گیرند آیا می دانستید که اغلب برنامه های

tv shows that need some some extrovert people as contestants they will actually go to an

تلویزیونی که نیاز به اطلاعات بیشتری دارند افراد روورت به عنوان شرکت کننده در واقع به

agency and they will get part-time or maybe amateur actors to appear as contestants because

آژانسی می روند و بازیگرانی نیمه وقت یا شاید آماتور می گیرند تا به عنوان شرکت کننده در مسابقه ظاهر شوند زیرا در

then they can perform and do all the things that the show wants however this particular

این صورت می توانند تمام کارهایی را که نمایش می خواهد

show the people are are what i would call real people ordinary people yes they they

اجرا کنند و انجام دهند. مردم واقعی را مردم عادی خطاب می کنند بله، آنها

seem very nervous and very shy and a little awkward which is which is brilliant except

بسیار عصبی و بسیار خجالتی و کمی بی دست و پا به نظر می رسند که فوق العاده است، به جز

they have agreed to go on a on a game show on tv so they can't be completely ordinary

اینکه آنها موافقت کرده اند که در یک برنامه بازی در تلویزیون شرکت کنند تا نتوانند کاملا معمولی باشند،

no uh they must have something about them that makes them want to appear on television

نه باید چیزی در مورد آنها وجود دارد که باعث می شود آنها بخواهند در تلویزیون ظاهر

that's right um but yes and well mr duncan i thought i could draw a dart board on you

شوند، درست است، اما بله، آقای دانکن، من فکر کردم که می توانم یک تخته دارت روی شما بکشم

and use you as target practice it was very popular in the 80s because i used to play

و از شما به عنوان تمرین هدف استفاده کنم، در دهه 80 بسیار محبوب بود، زیرا من قبلاً در آن بازی می کردم

in the 70s as well darts was always on the television darts used to be one of the biggest

در دهه 70 نیز دارت همیشه در تلویزیون پخش می‌شد، دارت یکی از بزرگترین

things almost as popular as football is now or snooker yes so darts used to be on the

چیزهایی بود که تقریباً به اندازه فوتبال اکنون محبوب است یا در بازی اسنوکر، بله، دارت همیشه در

tv all the time and then in in the mid 1980s suddenly people stopped being interested in

تلویزیون پخش می‌شد و سپس در اواسط دهه 1980 ناگهان مردم متوقف شدند. bei علاقه مند به

darts and then it disappeared from the television however this game show bullseye continued

دارت بود و سپس از تلویزیون ناپدید شد، اما این نمایش بازی bullseye

it went on until 1995 before it ended and it used to have 20 million people watching

تا سال 1995 ادامه داشت و قبل از پایان آن ادامه داشت و هر هفته 20 میلیون نفر تماشا

every week which would have been half the population of the uk at that time that's just

می کردند که نصف جمعیت بریتانیا در آن زمان بود.

incredible but probably slightly less but but that is incredible that nearly half the

باورنکردنی است، اما احتمالاً کمی کمتر، اما باورنکردنی است که تقریباً نیمی از

population of the uk were watching that program if if program makers could get even a million

جمعیت بریتانیا آن برنامه را تماشا می‌کردند، اگر برنامه‌سازان می‌توانستند حتی یک میلیون

people to watch their programs now they would be ecstatic yes so bear in mind for a moment

نفر را به تماشای برنامه‌هایشان وادار کنند، بله، یک لحظه به خاطر داشته باشید.

that this tv show used to get 20 million people watching every episode nowadays if a tv show

اگر این برنامه تلویزیونی امروزه هر قسمت را 20 میلیون نفر تماشا می‌کردند، اگر یک برنامه تلویزیونی

gets 200 000 viewers they they consider it a success can you believe it so there are

200000 بیننده داشته باشد، آنها آن را یک موفقیت می‌دانند.

people on youtube that have more viewers watching their videos than some people watch tv shows

نشان می دهد که

nowadays it's incredible it's it's unbelievable so the game basically is you have to throw

امروزه باورنکردنی است، باورنکردنی است، بنابراین بازی اساساً این است که شما باید

darts you have to answer questions and this this this is all wrapped up in a wonderful

دارت پرتاب کنید، باید به سؤالات پاسخ دهید و این همه در یک شگفتی پیچیده است.

feeling of nostalgia and i think that's the reason why we love watching it but of course

احساس غم انگیزی از نوستالژی است و فکر می کنم به همین دلیل است که ما تماشای آن را دوست داریم، اما البته

we can't forget the guy who hosts bullseye jim bowen he is a legend sadly he died three

نمی توانیم مردی که میزبان bullseye jim bowen است را فراموش کنیم، او یک افسانه است، متاسفانه او سه

years ago but he still remembered fondly and he was the presenter for 15 years on this

سال پیش درگذشت، اما هنوز به خوبی به یاد می آورد و او مجری برنامه بود. به مدت 15 سال در این

show and we absolutely love it look it up you'll like it and i think the reason is what

برنامه حضور داشتیم و ما کاملاً آن را دوست داریم نگاه کنید که آن را دوست خواهید داشت و فکر می کنم دلیل آن چیزی است که

you said steve you are right it's nostalgia yes because i remember watching it as a child

شما گفتید استیو شما درست می گویید این یک نوستالژی است بله زیرا من یادم می آید که در کودکی آن را

with my parents we used to sit and watch tv on a on a sunday evening and bullseye would

با پدر و مادرم تماشا می کردم که قبلاً می نشستیم و تلویزیون را در یک غروب یکشنبه تماشا کنم و bullseye

always be on and and so i always have these lovely fond memories as well of sitting with

همیشه روشن است و بنابراین من همیشه این خاطرات دوست داشتنی و دوست داشتنی را از نشستن با

my family and it's a very simple game show uh to understand there's nothing complicated

خانواده ام دارم و این یک نمایش بازی بسیار ساده است اوه برای درک اینکه هیچ چیز پیچیده ای وجود ندارد

you just throw darts and answer questions and the person that scores the most darts

شما فقط دارت پرتاب کنید و به سوالات پاسخ دهید و کسی که بیشترین

uh scores on the dart board wins yes and tomek makes a point here that many quiz shows on

امتیاز دارت را در تخته دارت می گیرد، بله برنده می شود و تومک در اینجا به این نکته اشاره می کند که بسیاری از نمایش های مسابقه در

the bbc are very complex yes and have complicated rules well i'm sure that there must be lots

بی بی سی بسیار پیچیده هستند بله و قوانین پیچیده ای دارند، مطمئنم که باید تعداد زیادی از آنها وجود داشته باشد

of these shows available to see on youtube well there are a lot if you put bullseye bullseye

. این نشان می دهد در دسترس است می توانید در یوتیوب به خوبی ببینید، اگر

tv game show or game show on on youtube search there are lots of episodes of this show on

برنامه بازی تلویزیونی bullseye bullseye یا نمایش بازی را در جستجوی یوتیوب قرار دهید ، قسمت های زیادی از این برنامه در

youtube so you can actually watch this on youtube there are lots of clips lots of episodes

یوتیوب وجود دارد، بنابراین می توانید این را در یوتیوب تماشا کنید ، کلیپ های زیادی وجود دارد. اپیزودهایی

actually on youtube uploaded illegally probably uh by today's standards the program probably

که واقعاً در یوتیوب به صورت غیرقانونی آپلود شده اند، احتمالاً طبق استانداردهای امروزی، برنامه

isn't as politically correct as you would imagine but i mean it's well it doesn't bother

احتمالاً آنطور که تصور می کنید از نظر سیاسی صحیح نیست، اما منظورم این است که خوب است که ما را آزار نمی

us i'm not i'm not sure how it's how is it not politically correct well let's i think

دهد، من مطمئن نیستم که چگونه است چگونه نیست از نظر سیاسی درست، خوب اجازه دهید

that sort of women don't come across women come across as housewives and that's about

فکر کنم که زنانی به عنوان زنان خانه دار با زنان مواجه نمی شوند و این

it well i think in the 1980s but in the 1980s most women were housewives so that's what

تقریباً خوب است، من فکر می کنم در دهه 1980 اما در دهه 1980 بیشتر زنان خانه دار بودند، بنابراین

i mean the attitudes then oh yes it reflects the time and the family unit was very different

منظور من از نگرش ها همین است، بله بله، منعکس کننده است. زمان و خانواده بسیار

the the man would go out to work and the woman would stay at home and look after the kids

متفاوت بود، مرد برای کار بیرون می رفت و زن در خانه می ماند و از بچه ها مراقبت می کرد

yes and make make supper or things were beginning to change but it was it was a very slow progress

بله و شام درست می کرد یا اوضاع شروع به تغییر می کرد، اما این پیشرفت بسیار کند بود.

at that time i wasn't planning on getting into the the real serious stuff but this show

آن زمان من p نبودم قصد ورود به موضوعات جدی واقعی را دارم، اما این نمایش

is well known for another thing steve do you know what it is uh bloopers no uh it is known

به خاطر چیز دیگری شناخته شده است.

for its very bizarre prizes yes and if you get through to the final at the end of the

show and you win quite often you will win something very unusual sometimes it is a car

نمایش و شما اغلب برنده می شوید چیزی بسیار غیرعادی برنده می شوید، گاهی اوقات این یک ماشین است که

you will win a car however sometimes for some reason i don't know why you would win a speedboat

یک ماشین برنده می شوید، اما گاهی اوقات به دلایلی نمی دانم چرا یک قایق تندرو برنده می شوید

a very strange thing to give someone when you think about it because you have to assume

که وقتی به آن فکر می کنید یک چیز بسیار عجیب را به کسی بدهید. زیرا باید فرض

you have to assume quite a few things first of all you have to assume that they are interested

کنید که باید چند چیز را فرض کنید اول از همه باید فرض کنید که آنها به

in speed boats not everyone is interested in speed boats the other thing is you have

قایق های تندرو علاقه مند هستند نه همه به قایق های تندرو علاقه مند هستند، نکته دیگر این است که باید

to make sure that they live near some water because they might live in the middle of a

مطمئن شوید که آنها در نزدیکی آب زندگی می کنند. چون آنها ممکن است در وسط

city where there are no rivers or lakes well i think we found out afterwards after watching

شهری زندگی کنند که رودخانه یا دریاچه ای وجود نداشته باشد ، فکر می کنم ما بعد از تماشای

a documentary about this that uh they they for some reason done a deal with a boat manufacturer

یک مستند در این مورد متوجه شدیم که آنها به دلایلی با یک سازنده قایق معامله کردند

to supply them with prizes i think so anyway anyway enough of that but it's brilliant i

تا جوایز آنها را تامین کنند. این به هر حال، به هر حال به اندازه کافی کافی است، اما عالی است، من

just watch it have some fun i just love the fact that people would win a prize that that

فقط آن را تماشا می کنم که سرگرم کننده است، من فقط از این واقعیت خوشم می آید که مردم جایزه ای را می برند که

to be honest from for many people during the 1980s would be quite useless so i can only

صادقانه بگویم، برای بسیاری از مردم در طول دهه 1980 کاملاً بی فایده بود، بنابراین من فقط می

imagine what they did steve they took it yeah they took the prize and then sold it and then

توانم تصور کنم که چه چیزی استیو آن را گرفتند، بله ، جایزه را گرفتند و سپس آن را فروختند و سپس

divided the money and i suppose the same thing would happen if they won a car so sometimes

پول را تقسیم کردند و فکر می‌کنم همین اتفاق می‌افتد اگر آنها یک ماشین را ببرند، بنابراین گاهی اوقات

they would win a car and sometimes a holiday as well however there is one more thing that

آنها یک ماشین می‌برند و گاهی اوقات تعطیلات نیز به هر حال یکی وجود دارد. نکته بیشتر اینکه

bullseye is well known for having one of the contestants was a mass murderer

bullseye به این دلیل معروف است که یکی از شرکت کنندگان یک قاتل دسته جمعی بود،

i'm not joking this guy very quickly i'm not putting him on the screen very long but this

من با این مرد خیلی سریع شوخی نمی کنم، او را برای مدت طولانی روی صفحه نمایش نمی گذارم، اما این

guy is a mass murderer and he appeared on bullseye now i believe he was a mass murderer

مرد یک قاتل دسته جمعی است و اکنون در bullseye ظاهر شد. من معتقدم که او یک قاتل دسته جمعی

after or around the same time that he was on bullseye so they didn't know they didn't

پس از یا تقریباً همان زمانی بود که در حال بولسی بود، بنابراین آنها تا قبل از آن نمی

know he was a mass murderer until until after so so they weren't they were they weren't

دانستند که او یک قاتل دسته جمعی است ، بنابراین آنها نبودند، آنها به دنبال آن نبودند.

looking for contestants who had serious criminal records nothing like that but it's amazing

برای شرکت کنندگانی که سوابق کیفری جدی داشتند هیچ چیز مثل آن، اما شگفت‌انگیز است،

yeah and that what can you believe it incredible bullseye search on youtube for bullseye and

بله، و باورتان می‌شود که در یوتیوب جستجوی باورنکردنی برای bullseye در یوتیوب انجام دهید و

you will be entertained because well i i hope you will be anyway after that recommendation

سرگرم خواهید شد، زیرا امیدوارم به هر حال پس از آن توصیه باشید

hey guess what steve what it's three o'clock oh what i need a break i'm going to have a

هی حدس بزنید استیو چه ساعتی است، اوه چه نیازی دارم. یک استراحت من می‌روم یک

drink i'm going to get mr steve to massage my coccyx and then we will be back because

نوشیدنی می‌خورم، آقای استیو را می‌خواهم تا دنبالچه‌ام را ماساژ دهد و بعد برمی‌گردیم، زیرا

now it's time for those f f f f f flags of the world

اکنون زمان آن است که پرچم‌های دنیا را

we are live steve that was good i hope you enjoyed that conversation that you heard then

زنده کنیم، استیو که خوب بود، امیدوارم لذت برده باشید. آن مکالمه ای را که بعد

you weren't supposed to hear it but what you were talking i said to steve i said stand

شنیدی قرار نبود آن را بشنوی اما چیزی که داشتی صحبت می کردی به استیو گفتم بایست

by where my the mic is open didn't hear that no and steve seems to think that you will

کنار جایی که میکروفونم باز است نشنیدم که نه و به نظر می رسد استیو فکر می کند که

all leave me because of flanks of the world but it isn't true it gives me a break but

همه شما مرا ترک خواهید کرد. به دلیل کناره های دنیا اما این درست نیست به من استراحت می دهد اما

it also gives you a little break as well i don't want to break well i do i i have to

کمی هم به تو استراحت می دهد و همچنین نمی خواهم خوب بشکنم

have a break i've been doing this for an hour we promise that we will find some other things

باید استراحت کنم من این کار را برای این کار انجام داده ام یک ساعت قول می‌دهیم که چیزهای دیگری را پیدا کنیم

to show yes okay three o'clock you worry too much steve right what are we doing well what

تا به شما نشان دهیم بله خوب ساعت سه بیش از حد نگران استیو درست است، ما چه کار خوبی انجام می دهیم، چه

are we doing well we are of course live i should point out that we are live at the moment

کار خوبی انجام می دهیم، ما البته زنده هستیم، باید به این نکته اشاره کنم که ما در حال حاضر زنده هستیم

and looking out of the oh look at that steve outside at the moment isn't that lovely so

و نگاه کردن به بیرون، اوه، در حال حاضر به آن استیو بیرون نگاه کنید، آنقدرها دوست داشتنی نیست.

that's live right now but also we have something else to show as well because mr steve has

بنابراین در حال حاضر پخش زنده است، اما ما چیز دیگری نیز برای نشان دادن داریم، زیرا آقای استیو در

been very busy over the past few weeks and at great expense a lot of expense we have

چند هفته گذشته بسیار شلوغ بوده و با هزینه های زیادی

we've borrowed one of the mars rovers from nasa and we've sent it into the garden to

یکی از مریخ نوردها را از ناسا قرض گرفته ایم و ما آن را به باغ فرستادم

have a look at mr steve's grass that he planted a couple of weeks ago three weeks ago so three

تا نگاهی به علف های آقای استیو که چند هفته پیش سه هفته پیش کاشته بود بیندازیم، بنابراین سه

weeks ago mr steve planted some grass and now we have the the mars rover has has gone

هفته پیش آقای استیو مقداری علف کاشت و اکنون ما مریخ نورد

over to where mr steve's new grass is growing and we are now going to take a look at the

را داریم که به جایی رفته است. چمن جدید استیو در حال رشد است و ما اکنون می خواهیم نگاهی به

grass camera the grass cam is on your screen right now

دوربین چمن بیندازیم که دوربین چمنی روی صفحه نمایش شما است همین الان

look at that oh steve that has taken sorry to bore everyone talking about boring things

به آن استیو نگاه کنید که متاسفم همه را خسته کرده است و درباره چیزهای خسته کننده ای

i planted that three weeks ago grass sheets grass seed should germinate in seven to ten

که من سه هفته پیش چمن کاشته ام صحبت می کند. بذر علف باید در عرض هفت تا ده روز جوانه بزند

days okay because it's been so cold for the last few weeks well below average temperature

بسیار خوب، زیرا در چند هفته گذشته بسیار سرد بوده است که دمای آن بسیار پایین تر از دمای متوسط ​​بوده است،

probably between five and seven degrees it's taken three weeks to germinate and you thought

احتمالاً بین پنج تا هفت درجه ، سه هفته طول کشیده تا جوانه بزند و شما فکر می کنید که

it would rot it off and you're criticizing me for being boring and that's that's a close-up

آن را پوسیده می کند و از من انتقاد می کنید که خسته کننده هستم و این نزدیک است- بالا،

so it's only a probably two or three centimeters two or three millimeters tall or five millimeters

بنابراین فقط احتمالاً دو یا سه سانتی‌متر دو یا سه میلی‌متر قد یا پنج میلی‌متر

tall or eight millimeters or a dozen so if we go back to it uh at the end of the show

یا هشت میلی‌متر یا یک دوجین است، بنابراین اگر در پایان نمایش به آن برگردیم،

mr duncan do you think it would have grown very much well it's growing now can you see

آقای دانکن فکر می‌کنید که خیلی رشد می‌کرد. خوب اکنون در حال رشد است آیا می توانید

it i can see it i don't know i don't know if the viewers can see it but it is actually

آن را ببینید من می توانم آن را ببینم نمی دانم نمی دانم آیا بینندگان می توانند آن را ببینند یا خیر اما در واقع در

growing i can see it's growing if you look very closely you can see it's it's it's slowly

حال رشد است می توانم ببینم که در حال رشد است اگر خیلی دقیق نگاه کنید می توانید ببینید که این به آرامی است

getting longer and longer can you hear it growing squeezing through uh all those rocks

طولانی‌تر و طولانی‌تر می‌شود می‌شنوید که در حال فشردن از میان آن همه

and pebbles rocks and uh soil and sand well because i didn't exactly prepare the ground

سنگ‌ها و سنگریزه‌ها و خاک و شن و ماسه خوب است، زیرا من دقیقاً زمین را آماده

as well as i would have liked it's good it looks good because the soil is awful here

نکردم آنطور که دوست داشتم خوب است به نظر می‌رسد خوب است زیرا خاک افتضاح است در اینجا

so in a few days we will have lovely grass outside the house is excited thank you belarusian

تا چند روز دیگر ما با هم آشنا می شویم من علف های دوست داشتنی بیرون از خانه خواهم داشت. متشکرم bengali

in fact there is an expression in english that says it's like watching grass grow and

در واقع یک تعبیر به زبان انگلیسی وجود دارد که می گوید مثل تماشای رشد علف است و

this is literally what we are doing we are literally watching grass grow at the moment

این به معنای واقعی کلمه همان کاری است که ما انجام می دهیم.

with our space rover that nasa have lent to us it's it's 250 million dollars worth of

به ما وام داده‌اند ، این فناوری به ارزش 250 میلیون دلار

technology that is bringing this lovely image of mr steve's little shoots of grass green

است که این تصویر دوست‌داشتنی از شاخه‌های سبز چمن آقای استیو

shoots of recovery oh yes we could do with that that's something that you say when you're

را به

talking about say you've been in a recession in an economy okay uh uh then economists and

ارمغان می‌آورد. در یک اقتصاد دچار رکود شده‌ایم، اوه اوه، اقتصاددانان و

politicians will often use the phrase we are seeing the green shoots of recovery meaning

سیاستمداران اغلب از این عبارت استفاده می‌کنند که ما جوانه‌های سبز بهبود را می‌بینیم به این معنی

that the economy is starting to pick up businesses are growing and everything is going to be

که اقتصاد شروع به رشد کرده است، کسب‌وکارها در حال رشد هستند و همه چیز

well with the world in terms of gdp so i hope you enjoyed that a little look in the garden

در جهان خوب خواهد بود. از نظر تولید ناخالص داخلی، امیدوارم از نگاه کوچک به باغ

courtesy of our nasa mars rover very nice i have to send it back to them tonight

مریخ نورد ما ناسا لذت برده باشید، باید آن را به آنها برگردانم امشب

it's much warmer outside now i think it's it's gone up 10 degrees in the last few days

بیرون خیلی گرمتر است، فکر می کنم همینطور است در چند روز گذشته 10 درجه افزایش یافته و

to normal may temperatures it feels warm however next week it's going to get very cold and

به حالت نرمال رسیده است، ممکن است دما گرم باشد، اما هفته آینده هوا بسیار سرد و

wet again it does not feel like summer is around the corner it does not talking of politics

دوباره خیس می شود، احساس نمی شود تابستان نزدیک است، صحبت از سیاست نیست

we've been very busy here in the uk voting for our local representatives around the country

ما خیلی شلوغ بودیم در اینجا در بریتانیا در حال رای دادن به نمایندگان محلی ما در سراسر

you may or may not have heard the news but yes there have been some big changes in in

کشور ممکن است اخبار را شنیده باشید یا نشنیده باشید، اما بله تغییرات بزرگی در

all of the areas and of course lots of things concerning scotland because there are some

همه زمینه ها و البته چیزهای زیادی در مورد اسکاتلند رخ داده است زیرا

people in scotland who want to break away from the united kingdom they they really want

افراد زیادی در اسکاتلند هستند. کسانی که می خواهند از پادشاهی متحده جدا شوند، آنها واقعاً می

to stay scottish and be scottish but without england wales and northern ireland telling

خواهند اسکاتلندی بمانند و اسکاتلندی باشند، اما بدون اینکه ولز انگلیس و ایرلند شمالی به

them what to do so so a very big story that's been occurring over the past couple of days

آنها بگویند چه کنند، بنابراین یک داستان بسیار بزرگ که در چند روز گذشته رخ داده است

and we went out didn't we we went out to vote there were lots of coveted restrictions you

و ما بیرون رفتیم. مگر ما برای رای دادن بیرون نیامدیم محدودیت های بسیار زیادی وجود داشت که

have to take your own pen with you to vote i thought this was really good you have to

برای رای دادن باید خودکار خود را همراه داشته باشید.

take your own pen when you when you are marking your paper now apparently it was it should

در واقع

have been a pencil apparently because you're not really supposed to use a pen did you know

باید یک مداد می بود، ظاهراً چون شما واقعاً قرار نیست از یک خودکار استفاده کنید، آیا می دانستید

that it's supposed to actually be a pencil right so i have a strange feeling that maybe

که قرار است در واقع یک مداد باشد، بنابراین من احساس عجیبی دارم که شاید

our votes were not counted because we used a pen it said pen or pencil oh okay then that's

آرای ما شمارش نشده باشد زیرا ما از یک قلم استفاده کرده ایم. قلم می‌گفت: اوه خوب پس

all right then so that's what we did last week we went out and voted and the results

همه چیز درست است، پس این همان کاری است که ما هفته گذشته انجام دادیم، بیرون رفتیم و رای دادیم و نتایج

are actually still coming in however big news reported this morning that sadiq khan is still

در واقع هنوز در دست است، با این حال اخبار بزرگ امروز صبح گزارش شد که صادق خان همچنان

london's mayor so he's staying there that's right as london's mess i knew that i saw that

شهردار لندن است، بنابراین او آنجا می‌ماند. این درست است به عنوان آشفتگی لندن، من می دانستم که دیدم

i didn't say you didn't know did i cause the big shock is that everybody thought that because

که نگفتم نمی دانستی آیا شوک بزرگی ایجاد کردم این است که همه فکر می کردند که چون

uh the conservatives had such a bad record when it came to handling the pandemic that

اوهوم محافظه کاران در مدیریت این بیماری همه گیر کارنامه بدی داشتند که

they would lose a lot of local council seats but they didn't in fact they gained at the

آنها بسیاری از کرسی‌های شورای محلی را از دست می‌دهند، اما در واقع آن‌ها به

expense of our labour party well what you might find steve is is the the opinion is

بهای هزینه

the opposite that people think that actually the government now have done a really good

حزب کارگر ما به دست آوردند. خوب

job well this is because because memory that the memory of the of the population disappears

کار خوب به این دلیل است که خاطره مردم

and fades away each week so now people think oh they've done a very good job just because

هر هفته ناپدید می‌شود و محو می‌شود، بنابراین اکنون مردم فکر می‌کنند که اوه، آنها کار بسیار خوبی انجام داده‌اند، فقط به

because we had a good vaccine roll out compared to other countries in europe people are just

این دلیل که ما واکسن خوبی در مقایسه با کشورهای دیگر در اروپا تولید کرده‌ایم. مردم فقط

remembering that what they're forgetting about is that the hundred odd thousand people that

به یاد می آورند که چیزی که آنها فراموش می کنند این است که صدها هزار

died before that meant that we had the worst death rate in the world they've forgotten

نفر قبل از مرگ به این معنی بود که ما بدترین میزان مرگ و میر را در جهان داشتیم

all that they're just remembering the vaccine roll out well that's that's people that's

. این مردم هستند، این

people that's what happens the population is always very sometimes they are they are

مردم هستند که اتفاق می افتد جمعیت همیشه بسیار گاهی اوقات آنها

very fickle they can change their mind very quickly but also quite often we have very

بسیار بی ثبات هستند، آنها می توانند خیلی سریع نظر خود را تغییر دهند ، همچنین اغلب اوقات ما

short memories we forget things very quickly so when the news is reporting something we

خاطرات بسیار کوتاهی داریم، چیزها را خیلی سریع فراموش می کنیم، بنابراین وقتی اخبار چیزی را گزارش می کند ما خیلی متوجه می شویم

get very excited about it and then a couple of weeks later we've forgotten all about it

هیجان‌زده‌ایم و چند هفته بعد همه چیز را فراموش کرده‌ایم،

but of course i think we agree as well and a lot of people a lot of people are saying

اما البته فکر می‌کنم ما نیز موافق هستیم و بسیاری از مردم

that it's brexit that's had a lot to do with this because um as well so the majority voted

می‌گویند که برگزیت است که ارتباط زیادی با این موضوع داشت، زیرا اوهوم، اکثریت

to leave so therefore they're voting for the party that they think they you know they still

به ترک رای دادند، بنابراین آنها به حزب رای می دهند که فکر می کنند شما می دانید که هنوز

want to vote for yes alexandra says that uh it's 500 years since scotland wanted a break

می خواهند به بله رای بدهند، الکساندرا می گوید که اوه 500 سال است که اسکاتلند خواستار یک حزب است.

away from england well that of course is very correct they've been wanting to break away

جدا شدن از انگلیس خوب است که البته بسیار درست است آنها می خواستند برای

forever this is not a new thing it's just that recently in the last few couple of decades

همیشه جدا شوند این چیز جدیدی نیست فقط اخیراً در چند دهه اخیر

it started to build momentum uh with the snp party whether it ever happens or not but the

با حزب snp شروع به افزایش سرعت کرده است. اتفاق می افتد یا نه، اما

interesting thing is wales is also now starting to push for independence so this this is a

نکته جالب این است که ولز نیز اکنون شروع به تلاش برای استقلال کرده است، بنابراین

this is not a small thing this is actually a very big thing so this means the destruction

این یک چیز کوچک نیست، در واقع یک چیز بسیار بزرگ است، بنابراین این به معنای نابودی

of the united kingdom it means the united kingdom will no longer be the uk but if it

پادشاهی متحده است، یعنی پادشاهی متحد خواهد شد. دیگر بریتانیا نیست، اما اگر این

will happen or not well at the moment i'm i'm pretty doubtful because it is a big change

اتفاق بیفتد یا در حال حاضر خوب نباشد، من کاملاً مشکوک هستم زیرا این یک تغییر بزرگ

to be honest it's a big risk for a relatively small country to do that but who knows you

است صادقانه بگویم، انجام این کار برای یک کشور نسبتا کوچک خطر بزرگی است، اما چه کسی می داند که شما

know that's it's up to them uh what i don't think i don't think the welsh will do it uh

می دانید این به آنها بستگی دارد که من چه کار کنم فکر نمی‌کنم ولش‌ها این کار را انجام دهند،

and they're the trying no they've announced last year that they want when they get the

و آن‌ها تلاش می‌کنند نه سال گذشته اعلام کردند که می‌خواهند وقتی

first chance when when all of this madness is over they also want to push for independence

اولین فرصت را پیدا کنند، وقتی همه این جنون تمام شد، آنها هم می‌خواهند فشار بیاورند. برای استقلال

yes but wales economy depends mainly on people from england visiting them i think that that

بله، اما اقتصاد ولز عمدتاً به افرادی از انگلیس بستگی دارد که از آنها بازدید می کنند، من فکر می کنم که

is one fair economy yeah that's one of the reasons and sheep that's one of the reasons

این یک اقتصاد منصفانه است، بله این یکی از دلایل است و گوسفند یکی از دلایلی است

why it's not happening whereas at least scotland have got other resources and other means to

که این اتفاق نمی افتد در حالی که حداقل اسکاتلند منابع و وسایل دیگر دارد.

make money i mean it's not to say that wales couldn't find other ways to make money but

منظورم این نیست که ولز راه‌های دیگری برای کسب درآمد پیدا کند، اما

essentially i think their economy is essentially tourist tourism yes i think so well i think

اساساً فکر می‌کنم اقتصاد آن‌ها اساساً گردشگری توریستی است، بله، فکر می‌کنم خوب است، فکر می‌کنم

tourism is a big thing but i don't think that matters it won't make any difference no because

گردشگری چیز بزرگی است، اما فکر نمی‌کنم که مهم باشد. هیچ فرقی نمی کند نه زیرا

they're fiercely patriotic no it won't make any difference to people going there as tourists

آنها به شدت میهن پرست هستند نه برای افرادی که به عنوان توریست به آنجا می روند

no no it won't i don't think it will change anything anyway it's not going to happen this

هیچ فرقی نمی کند نه نه من فکر نمی کنم به هر حال چیزی را تغییر دهد این اتفاق نخواهد افتاد

is all i think maybe 50 or maybe 100 years away i don't think it's happening this week

تمام چیزی است که من فکر می کنم شاید 50 یا شاید 100 سال است دور من فکر نمی کنم این هفته اتفاق بیفتد

who knows everyone wants to become independent even cornwall according to christina wants

چه کسی می داند که همه می خواهند مستقل شوند حتی کورنوال به گفته کریستینا

to become independent probably i don't want parts of spain the basque country they want

می خواهد مستقل شود احتمالاً من نمی خواهم بخش هایی از اسپانیا کشور باسک آنها

to be independent it's happening everywhere well california california used to be separate

می خواهند مستقل باشند همه جا اتفاق می افتد خوب کالیفرنیا کالیفرنیا استفاده می شود

from the rest of the united states and and it wants to go back to being an independent

از بقیه ایالات متحده جدا باشد و می خواهد به یک ایالت مستقل بازگردد،

state so even california wants to wants to go back to where it was before before it became

بنابراین حتی کالیفرنیا هم می خواهد بخواهد به جایی که قبل از تبدیل شدن به

one of the united states it was a big problem in spain was it last year a couple of years

یکی از ایالات متحده بود، برگردد، این یک مشکل بزرگ بود . اسپانيا سال گذشته بود چند سال

ago there was a lot of a lot of upheavals uh in spain okay i think was it is it the

پيش، در اسپانيا آشوب‌هاي زيادي رخ داد، خوب، فکر مي‌کنم اين

Basque region and and some one of their the leader was arrested or had to flee or something

منطقه باسک بود و يکي از رهبران آنها دستگير شد يا مجبور به فرار شد يا چيزي

like that because of uh calls for independence so yeah it's happening happening everywhere

مشابه به دلیل درخواست‌های استقلال، بله، همه

it's still actually to be honest steve it still is a hot topic there it's a very sensitive

جا اتفاق می‌افتد، راستش را بخواهید استیو هنوز هم یک موضوع داغ است، این یک موضوع بسیار حساس است،

a very sensitive issue so maybe we will even more so than scotland yes for very much more

یک موضوع بسیار حساس، بنابراین شاید ما حتی بیشتر از اسکو بله برای خیلی بیشتر،

because i think most scots probably want to stay you know it's 50 50. this is this is

چون فکر می کنم بیشتر اسکاتلندی ها احتمالاً می خواهند بمانند، می دانید که 50 50 است. این همان

my by the way this is my way of telling steve to stop talking about it each country has

چیزی است که به هر حال این روش من است که به استیو می گویم که صحبت در مورد آن را متوقف کند، هر کشوری

its own issues at least at least you didn't mention northern ireland let's not go down

حداقل مسائل خاص خود را دارد. حداقل شما ایرلند شمالی را ذکر نکردید، بیایید

that road if you say let's not go down that road it means you don't want to talk about

آن جاده را طی نکنیم، اگر می گویید بیایید آن جاده را طی نکنیم، به این معنی است که نمی خواهید در مورد

that subject you don't want to go there okay it's too complex it's too divisive and we

آن موضوع صحبت کنید، نمی خواهید به آنجا بروید ، خیلی پیچیده است، خیلی تفرقه انگیز است و ما

may cause arguments and all sorts of you know it anyway i don't even understand nobody really

ممکن است مشاجره ایجاد کنیم و همه شما این را می دانید به هر حال من حتی نمی فهمم هیچ کس واقعاً نمی

understands no that i don't know steve flex yeah okay then so when i say don't talk about

فهمد نه من نمی دانم استیو فلکس بله خوب پس وقتی می گویم در مورد آن صحبت نکن در

it what i actually mean is don't talk about it not not start talking about right move

واقع منظورم این است که نه در مورد آن صحبت نکنید و در مورد درست صحبت نکنید

on then move on we're looking at a very interesting word that that is sometimes used when when

حرکت کنید و سپس ادامه دهید ما به یک کلمه بسیار جالب نگاه می کنیم که گاهی اوقات زمانی استفاده می شود که

a person says something or does something catalonia oh sorry

وقتی شخصی چیزی می گوید یا کاری انجام می دهد کاتالونیا اوه متاسفم

we've moved on there has corrected me it was a catalonian region in spain yes anyway sorry

که ما به آنجا رفتیم اصلاح شده است. من یک منطقه کاتالونیایی در اسپانیا بود بله به هر حال متاسفم

what were you saying

چه می گویید

no well i'm sure that's got well i'm sure the Basque region want to have their own separatists

من مطمئن هستم که خوب شده است من مطمئن هستم که منطقه باسک می خواهد جدایی طلبان خود را

at one point i don't think i'm wrong i think i'm right right move on what were you saying

در یک مقطع داشته باشد، فکر نمی کنم اشتباه کنم، فکر می کنم درست می گویم.

oh dear i'm in one of those moods today when i'm going to annoy mr duncan yes but but if

من امروز در یکی از آن حالات هستم که می خواهم آقای دانکن را اذیت کنم بله، اما اگر

it's annoying me it's probably going to be annoying everyone else it's entertaining it's

من را آزار می دهد، احتمالاً بقیه را آزار می دهد، سرگرم کننده است،

entertainment don't make your mind up make your mind it so we are going to look at a

سرگرمی است، فکرتان را به فکر نگیرید، بنابراین ما به یک

very interesting word that people use quite often and and i think this is an interesting

کلمه بسیار جالب نگاه می کنم که مردم اغلب استفاده می کنند و فکر می کنم این یک

word what is a cliché cliché it is a word that is sometimes used and i think sometimes

کلمه جالب است چه کلیشه ای است، یک کلمه است که گاهی استفاده می شود و فکر می کنم گاهی اوقات

it's used without actually thinking about what the word means and what what it actually

بدون اینکه واقعاً به معنای آن کلمه فکر کنم استفاده می شود. و

represents when we talk about clichés well what we are actually defining by that we are

وقتی در مورد کلیشه ها صحبت می کنیم در واقع چه چیزی را نشان می دهد که در واقع چه چیزی را با آن تعریف می کنیم که

using the word cliché as a noun that means a phrase or opinion that is overused or when

از کلمه کلیشه به عنوان اسم استفاده می کنیم که به معنای عبارت یا عقیده ای است که بیش از حد استفاده شده است یا وقتی

used is seen as lacking any imagination or thought so a cliché is something that is

استفاده می شود فاقد هرگونه تخیل یا فکر است. کلیشه چیزی است که

said or maybe done that has been done many times before or perhaps has been done in a

گفته می شود یا ممکن است انجام شود قبلاً بارها انجام شده است یا شاید به

lazy way without putting much research or thought into what you are saying or doing

روشی تنبل انجام شده است بدون اینکه تحقیق یا فکر زیادی در مورد آنچه می گویید یا انجام می دهید انجام شده باشد

and of course we have the adjective as well steve yes cliché i'm listening cliched a

و البته صفت استیو بله کلیشه

thing that is cliched can be an occurrence a word an expression something that you've

را هم داریم. می تواند یک اتفاق، یک کلمه، یک عبارت چیزی باشد که قبلا

heard many times before quite often we will describe for example a cliched expression

بارها شنیده اید، اغلب اوقات ما به عنوان مثال یک عبارت کلیشه

can you think of a cliched expression why you've put me on the spot now probably on

the spot literally say you put someone on the spot it means you you you expose them

ای را توصیف می کنیم. شما کسی را سرجای خود قرار می‌دهید، یعنی شما او را در معرض این

to having to say something yes well just just think of a cliched expression um just any

قرار می‌دهید که باید چیزی بگوید بله، فقط به یک عبارت

expression the world is a stage yeah i'm not sure if that's a cliché well it's a well-worn

کلیشه‌ای فکر کنید.

expression there are plenty of fish in the sea oh is that a cliché it is yes people

ماهی های زیادی در دریا وجود دارد، اوه این کلیشه ای است که بله مردم

always say it okay so it's expected when you know your friend is crying crying and they

همیشه می گویند اشکالی ندارد، بنابراین وقتی می دانید دوست شما در حال گریه کردن است و

won't stop crying because their boyfriend or girlfriend has split up with them they've

او از گریه کردن خود دست نمی کشد زیرا دوست پسر یا دوست دخترش از هم جدا شده است. با آنها تی هی

been dumped and they're crying and you're oh i'm trying to think of something to say

رها شده اند و آنها گریه می کنند و تو داری سعی می کنم به چیزی فکر کنم که بگویم

i want to help this person what shall i say oh i know don't worry there are plenty of

می خواهم به این شخص کمک کنم چه بگویم اوه می دانم نگران نباشید تعداد زیادی

other fish in the sea oh dear tell me that what a cliché oh what a cliché it's something

ماهی دیگر در آن وجود دارد. دریا اوه عزیزم به من بگو چه کلیشه ای آه چه کلیشه ای این چیزی است که

you would say to try and make somebody feel better but it might not necessarily be true

شما می گویید تلاش کنید و حال کسی را بهتر کنید اما ممکن است لزوما درست

but it's not very you're not using any imagination you're just saying yes the first thing that

نباشد اما خیلی هم اینطور نیست که از هیچ تخیلی استفاده نمی کنید فقط دارید می گویید بله اولین چیزی

comes into your head don't worry there's always more fish in the sea well you know that that

که به ذهن شما خطور می کند نگران نباشید همیشه ماهی های بیشتری در دریا وجود دارد خوب می دانید که این

expression has never helped anyone in the history of words it's probably quite good

عبارت هرگز در تاریخ کلمات به کسی کمک نکرده است، احتمالاً

if you're young but if you're yes yes it's a cliched expression it's it's not it's said

اگر جوان هستید بسیار خوب است اما اگر بله بله است یک عبارت کلیشه ای این است که گفته نمی شود

because you've heard it before uh it's probably not really any going to give any real advice

زیرا قبلاً آن را شنیده اید، احتمالاً واقعاً توصیه واقعی

i mean i could say you know to atomic right now that if you went to iceland uh there's

نیست، یعنی می توانم بگویم که شما در حال حاضر به اتمیک می دانید که اگر به ایسلند بروید، اوه ماهی زیادی در آن وجود دارد.

plenty of fish in the sea

دریا

that doesn't that doesn't work i think it does plenty of fish in the sea in iceland

که کار نمی‌کند، فکر می‌کنم در دریا در یخ ماهی زیادی می‌گیرد زمین

yes well he mentioned any particular type of fish maybe cod no i'm referring to women

بله خوب او به نوع خاصی از ماهی اشاره کرد، شاید ماهی کاد نه من به زنان اشاره می کنم،

oh okay because earlier people know people know pay attention i am paying attention but

اوه بسیار خوب، زیرا افراد قبلی می دانستند که مردم می دانند توجه دارند من توجه می کنم اما

i just have no idea what what that has to do with clichés well i doesn't matter let's

من فقط نمی دانم چه ربطی به کلیشه ها دارد. مهم نیست بیایید ادامه دهیم

move on yes it does it is relevant because atomic earlier mentioned about uh women being

بله درست است، این موضوع مرتبط است زیرا اتمی قبلاً در مورد زنانی که

available in iceland yes so you know but i what is the cliché well the phrase i've just

در ایسلند در دسترس هستند ذکر شد بله، بنابراین شما می دانید، اما کلیشه چیست خوب عبارت من فقط

used the phrase there are plenty of fish in the sea in iceland meaning women but he's

از عبارت استفاده کردم که ماهی زیادی در آن وجود دارد. دریا در ایسلند به معنی زن است اما او

not but you're not trying to make him feel better but i might be he's not upset well

نیست، اما شما سعی نمی کنید حال او را بهتر کنید، اما من ممکن است ناراحت نباشد،

let's move on let's move on why don't you give us an example mr duncan i just had a

بیایید ادامه دهیم، بیایید ادامه دهیم چرا مثالی برای ما نمی آورید آقای دانکن، من فقط یک

shade expression well only one yes there well there are many there are many there's a there's

بیانی داشتم خوب فقط یک بله وجود دارد خوب تعداد زیادی وجود دارد بسیاری وجود دارد

any time you say something to a person and you're not thinking about what it is you're

هر زمانی که به یک نفر چیزی می گویید و به این فکر نمی کنید که چه چیزی می

going to say you're just trying to say something to make them either calm down or shut up you're

خواهید بگویید فقط می خواهید چیزی بگویید تا او را مجبور کنید یا آروم باش یا ساکت باش

saying anything there's plenty of fish in the sea that it'll all come out in the wash

هرچی هست میگی تعداد زیادی ماهی در دریا که همه در شستشو بیرون می آیند

everything will be be okay there's always some light at the end of the tunnel we might

همه چیز درست می شود همیشه نوری در انتهای تونل وجود دارد، حتی ممکن است

even say that that is a cliché telling someone don't worry there's always light at the end

بگوییم که این یک کلیشه است که به کسی می گوید نگران نباشید همیشه نور وجود دارد. در

of the tunnel you might see that as a cliché even though it's also a i suppose it is an

انتهای تونل ممکن است ببینید که به عنوان یک کلیشه حتی اگر هم یک

expression that people have used a lot recently there is always light at the end of the tunnel

اصطلاح باشد، فکر می‌کنم این عبارتی است که اخیراً مردم زیاد استفاده کرده‌اند ، همیشه نور در انتهای تونل وجود دارد که

everything will always be okay in the end it's an idiom but it's also a cliché victoria

همه چیز همیشه خوب است در پایان این یک اصطلاح است. اما این هم کلیشه ای است ویکتوریا

has a good example okay english people talking about the weather is a cliché yes you always

مثال خوبی دارد خوب انگلیسی ها صحبت کردن در مورد آب و هوا کلیشه ای است بله شما همیشه از

expect english people to constantly talk about the weather which we do yes and that is very

انگلیسی ها انتظار دارید که دائماً در مورد آب و هوا صحبت کنند که ما بله و این بسیار

true as well that is that is a cliché that is 100 percent true although the way victoria

درست است و همچنین این یک کلیشه است که 100 درصد درست است، اگرچه نحوه

is saying it you could say yeah yeah exactly it's a cliche you you always expect it um

بیان ویکتوریا شما می توانید بگویید بله بله دقیقاً کلیشه ای است شما همیشه انتظار دارید که

if you meet and talk to a british person probably the first thing they will use to try and get

اگر با یک فرد بریتانیایی ملاقات و صحبت کنید، احتمالاً اولین چیزی که او برای

the conversation going is the weather i mean it's what me and my mother talk about every

ادامه گفتگو از آن استفاده خواهد کرد این است. آب و هوا منظورم این است که این چیزی است که من و مادرم هر شب در مورد آن صحبت می کنیم،

night yes uh you know my mother's 90. uh but the first thing she'll normally say to me

بله، می دانید مادرم 90 ساله است.

is oh it's a bit it's it's been a bit cold today hasn't it or always been windy today

امروز همیشه باد می‌وزید،

yeah we've had a lot of rain today haven't we just gets the conversation going whereas

بله، امروز باران زیادی داشته‌ایم، آیا این گفتگو را ادامه می‌دهیم، در حالی که

if you lived in the on the equator uh or in a country that was like iceland probably you

اگر در خط استوا زندگی می‌کردید یا در کشوری که مانند ایسلند بود، احتمالاً

know in a country where the the weather doesn't vary very much then it's difficult to talk

در کشوری می‌شناسید که آب و هوا خیلی فرق نمی کند، بنابراین صحبت کردن

about the weather i wonder how people get conversations going say if you live in a tropical

در مورد آب و هوا دشوار است، من تعجب می کنم که مردم چگونه صحبت ها را ادامه می دهند، می گویند اگر در یک

country like malaysia you know you do when you meet up your friends always hot today

کشور گرمسیری مانند مالزی زندگی می کنید، می دانید که وقتی دوستان خود را ملاقات می کنید، امروز همیشه گرم

isn't it i can't say that because it's always hot i'm trying to get in there steve can i

است، نه من نمی توانم این را بگویم چون همیشه گرم است، من سعی می کنم وارد آنجا شوم استیو آیا می

just get my words in edgeways there steve in asian countries quite often people will

توانم فقط حرف هایم را به حاشیه برسانم استیو در کشورهای آسیایی اغلب مردم از شما می

ask what are you doing or where are you going where are you going that's very common so

پرسند که چه کار می کنید یا کجا می روید کجا می روید؟ بسیار رایج است، بنابراین

maybe in hot countries instead of talking about the weather they might just say what

شاید در کشورهای گرم به جای صحبت در مورد آب و هوای آنها فقط بگو

are you doing or where are you going where have you been today yes so but where are you

چیکار میکنی یا کجا میری امروز کجا بودی بله پس کجا

going or what are you doing those are those are the two because there is there is always

میری یا چیکار میکنی این دوتا هستن چون همیشه

something that a person is going to do or a place they're going to so you are guaranteed

کاری هست که یه نفر قراره انجام بده یا جایی که آنها به آنجا می روند، بنابراین شما تضمین

to get a response every time it always used to happen to me in china in china wherever

می کنید که هر بار که همیشه برای من اتفاق می افتاد در چین در چین هر جا

i was someone would would ask mr duncan where are you going and i always thought it was

که بودم، کسی از آقای دانکن می پرسید کجا می روید و من همیشه فکر می کردم این

a very strange question but apparently that is small talk that's small talk in china where

یک چیز بسیار عجیب است. سوال اما ظاهراً این یک بحث کوچک است که در چین صحبت های کوچکی است که

are you going so here we will actually say oh oh isn't it cold today oh do you think

شما کجا می روید بنابراین اینجا ما در واقع می گوییم آه آه آیا امروز سرد نیست آه فکر

it will rain tomorrow yes if somebody said to you here where are you going you your immediate

می کنید فردا باران خواهد آمد بله اگر کسی به شما بگوید اینجا کجا می روید؟ واکنش فوری شما

reaction in the uk what's it got to do with you mind your own business i'm not telling

در بریتانیا چه ربطی به شما دارد که به شغل خود فکر می کنید، من به شما نمی

you where i'm going that's how people would react here if you met somebody in the uk that's

گویم کجا می روم، اگر با کسی در بریتانیا ملاقات کردید، مردم اینجا چه واکنشی نشان می دادند، این همان

what i used to say in china i said oh where are you going mind your own business i just

چیزی است که من در چین می گفتم. گفت آه کجا می روی به کار خودت فکر کن من فقط

thought it was well i dare you ask me that question it's very personal people would not

تو خوب بود جرأت می کنم این سوال را از من بپرسی خیلی شخصی است

ask that question in the uk if you ever come to the uk and want to start talking to people

اگر به بریتانیا بیایید و بخواهید با مردم صحبت کنید

don't ask them where are you going people won't like it what are you doing where have

از آنها نپرسید کجا می روید مردم این سوال را نمی پرسند. دوست دارم چه کار می کنی کجا

you where have you been yes so because you know small talk for people who are visiting

بودی کجا بودی بله، پس چون می دانی صحبت های کوچک برای افرادی که از

this country and by that i mean england talk about the weather open your conversation with

این کشور بازدید می کنند و منظورم انگلیسی صحبت کردن در مورد آب و هوا است، گفتگوی خود را باز کنید

isn't it a nice day or oh oh i don't like this rain oh or do you think it will rain

آیا روز خوبی نیست یا اوه آه من از این باران خوشم نمی آید آه یا فکر می کنی بعدا بارون خواهد بارید

later or what about this wind isn't it oh it's it's it's very cold today don't you think

یا این باد چه خبر است، آه این است که امروز خیلی سرد است، فکر نکن

so copy mr steve's mother but but the thing i find amazing is mr steve's mother can talk

مادر آقای استیو را کپی کنی، اما چیزی که به نظر من شگفت انگیز است آیا مادر آقای استیو می تواند

about the weather for about 20 minutes we all can in england without stopping in in

حدود 20 دقیقه

the uk i should say we can all talk about the weather all the time yes because in our

در مورد آب و هوا صحبت کند، همه ما می توانیم در انگلیس بدون توقف در انگلستان در مورد آب و هوا صحبت کنیم، باید بگویم همه ما می توانیم همیشه در مورد آب و هوا صحبت کنیم بله، زیرا در

country the weather is constantly changing it's never the same very rarely do we get

کشور ما آب و هوا دائما در حال تغییر است و هرگز اینطور نیست. به ندرت دوره هایی را می بینیم

periods where the weather is the same no it's different every day here's another one steve

که آب و هوا یکسان است، نه هر روز متفاوت است اینجا یکی دیگر استیو

we're talking about clichés you might have a cliched story so we we've read books maybe

داریم در مورد کلیشه ها صحبت می کنیم ممکن است یک داستان کلیشه ای داشته باشید بنابراین ما کتاب خوانده ایم شاید

certain types of story love stories oh dear romance boy meets girl boy falls in love with

انواع خاصی از داستان داستان های عاشقانه اوه عاشقانه دوست داشتنی پسر با دختر ملاقات می کند پسر عاشق

girl finds other man goes off with other man boy feels very upset other man not nice girl

دختر می شود می یابد مرد دیگری می رود دور شدن با مرد دیگر پسر احساس می کند خیلی ناراحت است مرد دیگر خوب نیست دختر

feels hurt goes back to the boy for comfort and then they get back together again and

احساس صدمه می کند برای آرامش به پسر باز می گردد و سپس آنها دوباره دور هم جمع می شوند و

live happily ever after what a cliched story mr duncan what a cliché in other words it's

همیشه با خوشحالی زندگی می کنند پس از چه داستان کلیشه ای آقای دانکن چه کلیشه ای به عبارت دیگر

been that story's that plot yes has been used in romantic books forever yes boy meets girl

این داستان همان داستان بوده است این طرح بله برای همیشه در کتاب های عاشقانه استفاده شده است بله پسر با دختر ملاقات می کند

boy falls in love with a girl or maybe a girl falls in love with boy or maybe boy falls

پسر عاشق یک دختر می شود یا شاید یک دختر عاشق پسر می شود یا شاید پسر

in love with boy

عاشق پسر می شود

or yeah whatever combination you want in there that's disgusting uh or all three people might

یا بله هر ترکیبی که شما می خواهید در آنجا منزجر کننده است. هر سه نفر ممکن است

fall in love have a relationship yes could be anything yes you see that wouldn't be a

عاشق شوند و رابطه داشته باشند بله می تواند هر چیزی باشد بله می بینید که

cliché they might be mormons maybe yes maybe uh that i mean yes you could you could vary

کلیشه ای نیست ممکن است مورمون باشند شاید بله شاید اوه یعنی بله شما می توانید

that story to make it more interesting so that it wasn't a cliché i mean sooner or

آن داستان را تغییر دهید تا جالب تر شود. این کلیشه ای نبود، منظورم این است که دیر یا

later two people are going to get together somewhere maybe you can have a a a boy fall

زود دو نفر قرار است در جایی دور هم جمع شوند، شاید شما بتوانید پسری

in love with an alien from another planet ah you see i've never had has that ever happened

را عاشق بیگانه ای از سیاره دیگر کنید، آه، می بینید که من هرگز نداشته ام، چنین اتفاقی

has that ever been a film or a movie this might be a good idea we would better write

افتاده است. اگر فیلم یا فیلمی بود، شاید ایده خوبی باشد، بهتر است

this down a boy a boy a young person or maybe a girl falls in love with an alien but i don't

این را بنویسیم یک پسر، یک پسر، یک جوان یا شاید یک دختر عاشق یک موجود فضایی شود، اما

mean an alien that looks like a human i mean you know a sort of she thinks oh he's quite

منظورم یک موجود بیگانه شبیه انسان نیست. میدونی یه جورایی فکر میکنه اوه خیلی

nice it could happen i mean people falling in love with their dogs they're cats all sorts

خوبه این ممکنه اتفاق بیفته منظورم اینه که مردم عاشق سگشون میشن اونها گربه هستن

of animals that they keep as pets and they're not human well i'm just saying if people can

انواع حیواناتی که به عنوان حیوان خانگی نگه میدارن و آدم خوبی نیستن من فقط میگم اگه مردم

fall in love with a non-human you know if you can fall in love with a with an animal

می‌توانی عاشق یک غیر انسان شوی، می‌دانی اگر می‌توانی عاشق یک حیوان،

a dog a cow uh then you could probably fall in love with an alien from another planet

یک سگ، یک گاو شوی، پس احتمالاً می‌توانی عاشق بیگانه‌ای از سیاره‌ای دیگر شوی

that had you know so all i can see weird shaped head and big eyes yes they probably could

که اگر می‌دانستی، بنابراین همه چیز را می‌توانم عجیب ببینم. سر شکل و چشمان درشت بله احتمالاً می توانند

fall in love maybe they they have slime coming out of their mouth and maybe slime is your

عاشق شوند، شاید لجن از دهانشان بیرون می آید و شاید اسلایم چیز شماست،

thing maybe you are turned on by slime huh you see a good story though that would be

شاید شما توسط اسلایم روشن شده اید، داستان خوبی می بینید، اما این

a good story a human being falling in love with an alien i think it's probably happened

داستان خوبی است، یک انسان عاشق یک موجود بیگانه می شود، فکر می کنم احتمالا این اتفاق افتاده است

pedro says hello mr steve how are you feeling today and my answer is all the better for

پدرو می گوید سلام آقای استیو، امروز چه احساسی دارید و من پاسخ خیلی بهتر است برای

knowing that you are watching oh is that a cliché that is a cliché that's a cliché

دانستن اینکه شما در حال تماشای آن هستید اوه این یک کلیشه است که یک کلیشه است که یک کلیشه است،

but it's true all the better for seeing you if only i could see a bit more i've only you

اما این درست است که شما را ببینم خیلی بهتر است اگر فقط می توانستم کمی بیشتر ببینم، فقط شما می

know so we off we often think of cliched stories quite often with romance romance because normally

دانید پس ما راه افتادیم اغلب به داستان‌های کلیشه‌ای با داستان‌های عاشقانه فکر می‌کنید، زیرا معمولاً

there are only so many things you can do with romantic stories there aren't many variations

کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانید با داستان‌های عاشقانه انجام دهید، تنوع زیادی وجود ندارد

and of course there was that horrible horrible trend during the early 2000s of the romantic

و البته آن روند وحشتناک وحشتناک در اوایل دهه 2000 کمدی‌های رمانتیک

comedy

کمدی

romantic comedies now there is a big cliché rom-com because they always had the same plot

رمانتیک وجود داشت. یک رام کام کلیشه ای بزرگ وجود دارد، زیرا آنها همیشه طرح

always had the same story so romantic comedies rom-coms or or any film that's ever starred

یکسانی داشتند، همیشه داستان یکسانی داشتند، کمدی های رمانتیک رام کام یا هر فیلمی که تا به حال جنیفر آنیستون در آن نقش آفرینی کرده باشد،

jennifer aniston basically

اساساً

somebody mentioned about uh if we another word which is similar stereotype yes well

کسی در مورد آن صحبت کرده است. کلیشه مشابه بله خوب

that is another word we can use yes we will be looking at in a moment oh are they synonyms

این کلمه دیگری است که می توانیم استفاده کنیم بله ما در یک لحظه به آن نگاه خواهیم کرد آه آیا آنها مترادف

they can be used as synonyms yes so there are many other words as well we can use besides

هستند آنها می توانند به عنوان مترادف استفاده شوند بله بنابراین بسیاری از کلمات دیگر نیز وجود دارد که می توانیم غیر از

cliché believe it or not so maybe a cliched point of view in politics and this is interesting

کلیشه ای استفاده کنیم باور کنید یا نه شاید یک دیدگاه کلیشه ای در سیاست باشد و این جالب است

because we've been hearing a lot of this recently with the local elections taking place here

زیرا اخیراً با برگزاری انتخابات محلی اینجا

in the uk we've been hearing a lot of clichés from from politicians promising everything

در بریتانیا از این موارد زیاد شنیده ایم و کلیشه های زیادی از سیاستمداران شنیده ایم که قول می دهند همه

will get better i stand for fairness and equality and i want everyone to have a good standard

چیز بهتر شود. من طرفدار انصاف و برابری هستم و می‌خواهم همه از

of living and a liveable wage and blah blah blah it's it's all cliché you see so so many

استانداردهای زندگی و دستمزد قابل زندگی برخوردار باشند و بلاهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

politicians will make promises and quite often they won't keep those promises bill clinton

famously this this is this this is a very good example by the way of making promises

معروف است این این است این مثال بسیار خوبی از طریق دادن قول

that you can't keep he promised all sorts of cuts reducing tax everyone was going to

هایی است که نمی توانید به آنها عمل کنید. او قول داده بود همه نوع کاهش مالیات را کاهش دهد همه

live in complete opulence but when he got in he realized the economy was really rubbish

در مجلل کامل زندگی می کردند اما وقتی وارد شد متوجه اقتصاد شد. واقعاً مزخرف بود

and he couldn't do it so he had to put do the opposite he had to put all of the taxes

و نمی‌توانست این کار را انجام دهد، بنابراین مجبور شد برعکس این کار را انجام دهد ، مجبور شد همه مالیات‌ها

up people had less money to spend and they were not very happy happy mother's day in

را بالا

italy it is mother's day and in the united states really i believe it is also mother's

ببرد. ایالات متحده واقعاً من معتقدم که روز مادر است،

day we haven't got anyone watching from the united states it is not have we it is not

ما کسی را از ایالات متحده تماشا نکردیم، ما نداریم

mother's day today here here we we've had mother's day already oh by the way i had a

، امروز روز مادر نیست، اینجا، ما قبلاً روز مادر را داشته ایم.

lovely conversation with my mum on friday my sister visited my mother who's in care

گفتگوی دوست داشتنی با مادرم در روز جمعه خواهرم به دیدار مادرم رفت که در

at the moment not very well however we had a lovely chat and my mother my mother was

حال حاضر در حال مراقبت است نه چندان خوب، با این حال ما یک گپ دوست داشتنی با هم داشتیم و مادرم

really chatting away and she said when she saw my face on the camera she says oh it's

واقعاً داشت گپ می زد و گفت وقتی چهره من را در دوربین دید می گوید اوه

so nice to see your smile i thought that was lovely i almost cried i almost burst into

خیلی خوب است که لبخندت را می بینم، فکر می کردم دوست داشتنی بود، تقریباً گریه کردم، در آن لحظه تقریباً گریه کردم،

tears at that moment so my mum was so happy and she had a great big smile on her face

بنابراین مادرم خیلی خوشحال بود و لبخند بزرگی روی صورتش داشت

and she looked so happy and it made my day i said to steve i said i can't stop thinking

و بسیار خوشحال به نظر می رسید و این روز من را ساخت به استیو گفتم من نمی توانم از فکر کردن

about it my mum smile in fact as i went to sleep last night the image that i had in my

به آن دست بردارم مادرم در واقع همان طور که من لبخند می زنم لبخند می زند دیشب تا بخوابم تصویری که

mind was my mother's smile looking at me and she looked so pleased to see to see her son

در ذهنم داشتم لبخند مادرم بود که به من نگاه می کرد و او از دیدن پسرش در فیس تایم بسیار خوشحال به نظر می رسید

on facetime i wonder what she said when yeah after you've left well not everyone is as

من تعجب می کنم که او چه گفت وقتی بله بعد از اینکه خوب رفتی همه اینطور نیستند

mean as you all right okay oh i saw a point yes i'm only joking mr duncan i mean i do

یعنی شما خوب هستید، اوه، یک نکته را دیدم بله، من فقط شوخی می کنم آقای دانکن، یعنی می

know you know what your relationship between your mother and your sister me and we might

دانم که شما می دانید رابطه شما بین مادرتان و خواهرتان من چیست و ممکن است

you might have a cliched occurrence as well so something that happens naturally but it's

شما هم ممکن است یک اتفاق کلیشه ای داشته باشید. به طور طبیعی اتفاق می‌افتد اما

still a cliché here's a good one you are waiting for someone to deliver a parcel but

هنوز کلیشه‌ای است اینجا یک چیز خوب است که منتظرید کسی بسته‌ای را تحویل دهد، اما

then you go upstairs and you go to the toilet and it's it's not a quick toilet it is a long

بعد از آن به طبقه بالا می‌روید و به توالت می‌روید و این یک توالت سریع نیست، یک توالت طولانی است

toilet if you get what i mean and then suddenly you hear the knock at the door and there is

اگر منظور من را متوجه شدید و سپس ناگهان صدای ضربه در را می شنوید و

an occurrence that might be described as a cliché you wait and then you go upstairs

اتفاقی رخ می دهد که ممکن است به عنوان کلیشه ای توصیف شود شما منتظر می مانید و سپس

to do something else and then the delivery comes to the door what a cliché it's a moment

برای انجام کار دیگری به طبقه بالا می روید و سپس تحویل به در می رسد چه کلیشه ای است این یک لحظه

of time that happens and it happens to all of us happens whenever you wait for something

از زمان اتفاق می افتد و برای همه ما اتفاق می افتد هر زمان که y اتفاق می افتد تو منتظر چیزی

you wait and wait and then you go away and the moment you go away the thing arrives it's

می مانی که صبر کنی و صبر کنی و بعد برو و لحظه ای که رفتی چیزی می رسد

like you with your phone calls steve has his phone turned on in the morning for his work

مثل این است که با تماس های تلفنی استیو تلفنش را صبح برای کارش روشن کرده است

i'm sitting there he goes downstairs to get a drink of water and then his phone starts

من آنجا نشسته ام او به طبقه پایین می رود تا یک آب بنوشید و سپس تلفنش شروع به

ringing the moment he goes downstairs my customers i could have the phone on all day and and

زنگ زدن می کند، لحظه ای که او به طبقه پایین مشتریان من می رود، من می توانم تمام روز تلفن را روشن داشته باشم و

maybe not get one phone call but then the moment i go downstairs to make a cup of tea

شاید یک تماس تلفنی نداشته باشم، اما لحظه ای که به طبقه پایین می روم تا یک فنجان چای

uh just have a break around the garden i'll come back and there'll be six missed calls

درست کنم. یک استراحت در اطراف باغ، من برمی گردم و شش تماس بی پاسخ وجود دارد،

yes because that is a bit of a cliché it is it is when you when you're not near your

بله، زیرا این کمی کلیشه ای است، این زمانی است که وقتی نزدیک تلفن خود نیستید،

phone people will call you uh that happens all the time here we go the time another one

مردم با شما تماس می گیرند، اوه این اتفاق می افتد زمان اینجا می رویم زمان دیگری

as we mentioned earlier to stereotype or pigeonhole someone and one person earlier made a very

همانطور که قبلاً ذکر کردیم برای کلیشه سازی یا کبوتر کردن یک نفر و یک نفر قبلاً به نکته بسیار

good point there are maybe a person's race or religion and this is a very sensitive subject

خوبی اشاره کرده است که شاید نژاد یا مذهب یک فرد وجود داشته باشد و این موضوع بسیار حساسی است

and i do understand that for some people this is a very sensitive area but yes you might

و من می دانم که برای برخی افراد این موضوع یک منطقه بسیار حساس است اما بله ممکن است

have stereotypes clichés or a thing that you associate without thinking so you're not

کلیشه‌های کلیشه‌ای ندارید یا چیزهایی که بدون فکر کردن با آنها مرتبط می‌شوید، بنابراین

putting any any thought into your into your decision or your your thinking and there are

هیچ فکری در تصمیم خود یا تفکر خود

many instances of that maybe i don't know maybe certain a certain culture might be seen

نمی‌کنید و موارد زیادی وجود دارد که شاید نمی‌دانم شاید فرهنگ خاصی ممکن است مشخص باشد.

as lazy or maybe a certain culture might be seen as behaving in a certain way however

به‌عنوان تنبل یا شاید فرهنگ خاصی به‌عنوان رفتار خاصی در نظر گرفته شود، اما

it isn't true because not everyone behaves or acts in that way so we'd say that a stereotype

این درست نیست، زیرا همه به این شکل رفتار یا رفتار نمی‌کنند، بنابراین

british person is somebody if you were to see a young uh british person abroad you might

اگر بخواهید یک فرد کلیشه‌ای بریتانیایی را ببینید، می‌گوییم که فردی است. اوه یک جوان بریتانیایی در خارج از کشور ممکن است

assume that they'll be always drunk and uh well i think that is a i think that is an

تصور کنید که آنها همیشه مست خواهند بود و خب من فکر می کنم این

image that we have abroad that british people on holiday are always drunk rowdy and uh if

تصویری است که در خارج از کشور داریم که انگلیسی ها در تعطیلات همیشه مست هستند و اگر

they get to football matches they get involved in fights and cause football hooliganism is

به مسابقات فوتبال برسند درگیر دعوا شوید و باعث شوید که هولیگانیسم فوتبال

is a stereotype that is associated with british people but if you if you go to some countries

یک کلیشه است که با مردم بریتانیا مرتبط است، اما اگر به کشورهایی بروید

where western influence is rare and when i was in china again this is another good cliché

که نفوذ غرب در آنها نادر است و زمانی که من دوباره در چین بودم، این کلیشه خوب دیگر است

but the opposite to what you said steve they would always say oh english people they are

اما برعکس به چیزی که گفتی استیو، آنها همیشه می‌گفتند آه انگلیسی‌ها، آنها

so polite and kind yes and i used to always say you've never been to england if you went

خیلی مودب و مهربان هستند، بله، و من همیشه می‌گفتم شما هرگز به انگلیس نرفته‌اید، اگر

to england you would discover that not all english people are polite and kind i think

به انگلیس می‌رفتید، متوجه می‌شوید که همه انگلیسی‌ها مودب و مهربان نیستند. به

generally we are seen as sort of that way apart from the english tourist going abroad

طور کلی فکر کنید که ما به این شکل دیده می‌شویم جدا از توریست انگلیسی که به خارج از کشور می‌رود،

also nope places like you know popular uh holiday resorts an interesting suggestion

همچنین خیر، مکان‌هایی مانند شما می‌شناسید استراحت‌گاه‌های محبوب تعطیلات یک پیشنهاد جالب

a woman falling in love with an alien yes the the shape of water good one yeah it's

یک زن در حال عاشق شدن با یک موجود بیگانه بله شکل آب خوب است، بله

nice suggestion now you see is that a film it's a movie yes it just picked up a couple

پیشنهاد خوبی است حالا می بینید که یک فیلم ، یک فیلم است، بله، همین الان

of oscars right so it's already been done we're too late yeah so there was a movie that

چند جایزه اسکار گرفته است، بنابراین این کار تمام شده است، ما خیلی دیر کردیم، بله، بنابراین یک فیلم وجود داشت که

picked up some some oscars called the shape of water about a woman falling in love with

تعدادی اسکار به نام شکل آب در مورد یک زن دریافت کرد. عاشق شدن

i think it was some sort of reptile man well that's it i mean if you can you know if you've

من فکر می کنم یک جور مرد خزنده بود ، یعنی اگر می

got maybe a you know a pet lizard uh then that you were in love with then you know if

توانی بدانی که شاید یک مارمولک خانگی داری، اوه پس که عاشقش بودی، می دانی

an alien came along that looked like a lizard you'd probably fall in love with them if they

اگر بیگانه آمده باشد. در کنار آن شبیه یک مارمولک به نظر می رسید

had a nice personality if if lizards saw your thing then yes do it go for it that's it interesting

اگر شخصیت خوبی داشتند، عاشق آنها می شوم، اگر اگر مارمولک ها چیز شما را دیدند، بله انجامش دهید، این نظر جالب

comment here anna says very often a cliché or a stereotype can be a prejudice yes definitely

است، آنا می گوید اغلب یک کلیشه یا یک کلیشه می تواند یک تعصب باشد بله قطعا

yes definitely and this goes into the same area as what i said just now about making

بله قطعاً و این اتفاق می افتد. در همان حوزه ای که من همین الان گفتم درباره

assumptions about a certain person based on their ethnicity or their religion or their

فرضیاتی که درباره یک فرد خاص بر اساس قومیت یا مذهب یا وضعیت

well i suppose race is the same thing as ethnicity or where they live or well anything really

خوب آنها گفتم، فکر می کنم نژاد همان قومیت یا محل زندگی آنها یا هر چیزی است که واقعاً

or maybe even their their class of of living if they are wealthy or not wealthy so we i

یا شاید حتی طبقه آنها باشد. از زندگی، اگر آنها ثروتمند باشند یا ثروتمند نیستند، بنابراین

think we do it all the time i think it is human it is a human thing yes to make judgments

ما فکر می‌کنم همیشه این کار را انجام می‌دهیم، فکر می‌کنم این یک امر انسانی است، بله قضاوت کردن یک چیز انسانی است

and and we we like to put people into boxes into categories yes uh pigeonhole well that's

و ما دوست داریم مردم را در جعبه‌هایی در دسته‌هایی قرار دهیم، بله کبوتر خوب

uh belarusian belarusia says that she's never heard that word before i'm sure a lot of people

بلاروسی می گوید که قبلاً هرگز این کلمه را نشنیده است من مطمئن هستم که بسیاری از مردم این کلمه را نشنیده

haven't but yes to pigeonhole somebody is the same as the stereotypes it's to assume

اند، اما بله، کبوترکردن یک نفر با کلیشه ها یکسان است.

that somebody is behaves in a certain way because of one or two observations that you've

عجب مشاهداتی که در

made about them or because of their race or their uh what country they come from or no

مورد آنها انجام داده اید یا به دلیل نژاد آنها یا به دلیل اینکه آنها از چه کشوری آمده اند یا هیچ

observations you can you can make a decision about someone without knowing them at all

مشاهده ای نمی توانید در مورد کسی بدون اینکه اصلاً او را بشناسید تصمیم بگیرید

yes maybe if a person is of a certain ethnicity maybe they are gay and you might make your

بله شاید اگر فردی از قومیت خاصی باشد. آنها همجنسگرا هستند و شما ممکن است فرضیات خود را بسازید

own assumptions oh he always gay i've heard he's gay or or what watch yourself or you

اوه او همیشه همجنسگرا است من شنیده ام که او همجنسگرا است یا خودتان چه ساعتی دارید یا می

know particularly if uh you have had a bad experience in the past with somebody of maybe

دانید به خصوص اگر تجربه بدی در گذشته با کسی

from a certain country a certain colour a certain sexual oriented if you've had a bad

از یک کشور خاص داشته اید یا خیر. اگر تجربه بدی داشته اید، گرایش جنسی خاصی را رنگ آمیزی

experience then you can often then put that experience and and pigeonhole everybody that's

کنید، اغلب می توانید آن تجربه را انجام دهید و همه کسانی را که

like that in the same way yes uh you can develop certain phobias as well prejudices prejudices

شبیه آن هستند، به همان روشی کبوتر

yes so yes you're right cliché uh prejudice is that that's the word a prejudice is a form

کنید. تعصب کلیشه ای این است که این کلمه تعصب

of cliché you are right yes and pigeonhole just means put someone in a certain category

نوعی کلیشه است شما درست می گویید بله و کبوتر به معنای قرار دادن کسی در یک دسته بندی خاص است

you are making an assumption you are assuming that person is like that because you've had

که شما فرض می کنید که آن شخص چنین است زیرا شما

some experience in the past yes or no experience yes yes you might have been to a football

در گذشته تجربه ای داشته ام بله یا خیر بله بله ممکن است ناآگاهانه در یک

match ignorance you might have been to a football match in real madrid years ago and you were

مسابقه فوتبال حضور داشته باشید ممکن است سال ها پیش در یک مسابقه فوتبال در رئال مادرید حضور داشته باشید

from spain and you went to this football match and you were playing an english uh country

و اهل اسپانیا باشید و به این مسابقه فوتبال رفته باشید و شما در حال بازی با یک کشور

and the english uh fans caused all this problem they started hurling things on the pitch and

انگلیسی بودند و طرفداران اوه انگلیسی باعث ایجاد این همه مشکل شدند، آنها شروع به پرتاب کردن چیزها در زمین

getting into fight and so you might therefore because of that experience assume that all

و دعوا کردند، بنابراین شما ممکن است به دلیل آن تجربه فرض کنید که همه

british people were like that you might do yes but quite often prejudice can also just

بریتانیایی ها اینطور هستند، بله، اما اغلب اوقات. تعصب همچنین می

come from nothing from nowhere no experience just what you hear oh yes that is you've heard

تواند از هیچ نشأت بگیرد بدون تجربه فقط چیزی که می شنوید اوه بله این است که چیزی شنیده

something yeah okay yes i'm not telling you your parents might have said oh i don't trust

اید بله خوب بله من به شما نمی گویم والدین شما ممکن است گفته باشند اوه من به

them it could be somebody from a different village yes okay so we've got to move on it

آنها اعتماد ندارم ممکن است کسی از یک دهکده متفاوت بله خوب است پس ما باید به آنجا برویم

could be somebody from a different village your parent you might have grown up with your

ممکن است کسی از روستای دیگری باشد پدر و مادر شما ممکن است با

parents your friends are older all those people from that village they're all about you know

پدر و مادرتان بزرگ شده باشید دوستان شما بزرگتر هستند همه آن مردم از آن روستا همه آنها درباره شما هستند. اوه

and then you develop and you don't even know them you've never met anyone okay good we've

و بعد پیشرفت میکنی و حتی اونا رو نمیدونی هیچوقت کسی رو ندیدی خوب خوب ما

got to move on steve because as usual we are running out of time are we yes it's 20 to

باید به استیو ادامه بدیم چون طبق معمول وقتمون رو به اتمام هست بله ما 20

4 already yes that's that's so an overdone line or sentence in a movie as well so again

تا 4 بودیم بله همینطوره یک خط یا جمله بیش از حد در یک فیلم نیز وجود دارد، بنابراین دوباره

clichés occur quite often in movies i suppose you might say that types of movie as well

کلیشه‌ها اغلب در فیلم‌ها اتفاق می‌افتند، فکر می‌کنم ممکن است بگویید که انواع فیلم‌ها و همچنین

superhero movies they do bore me i have to be honest with you i'm a little bored with

فیلم‌های ابرقهرمانی، من را خسته می‌کنند، باید با شما صادق باشم، من از

superhero movies because there is always a new one coming out and oh we're doing that

ابرقهرمانی کمی خسته‌ام فیلم‌ها چون همیشه یک فیلم جدید بیرون می‌آید و اوه، ما دوباره این کار را انجام

again are we so there's always a good guy the superhero and there's a bad guy who comes

می‌دهیم، بنابراین همیشه یک مرد خوب وجود دارد که ابرقهرمان است و یک آدم بد وجود دارد که از راه می‌رسد

along and he's the bad one and then the good guy has to follow the bad guy and find him

و او بد است و سپس آن مرد خوب باید دنباله رو آدم بد را پیدا کنید

and then at the end they always have a big battle at the end and and that is a cliché

و سپس در پایان همیشه یک نبرد بزرگ در پایان دارند و این یک کلیشه است

yes but of course when you've been around for a long time and seen this in many films

بله، اما مطمئناً وقتی برای مدت طولانی در اطراف هستید و این را در بسیاری از فیلم‌ها دیده‌اید،

then obviously you're going to become sort of dull about all that

پس بدیهی است که شما در مورد همه این موارد

if you're a teenager in your 20s it's going to be still exciting but they've been making

که اگر یک نوجوان در 20 سالگی خود باشید، هنوز هم سابق است. با استناد به اما آنها در

these films for the last 20 years i know that's what i mean but somebody in their 20s won't

20 سال گذشته این فیلم ها را ساخته اند، من می دانم که منظورم همین است، اما یک نفر در 20 سالگی

have been watching them for 20 years but you've been watching them for 20 years so you're

آنها را برای 20 سال تماشا نمی کند، اما شما آنها را برای 20 سال تماشا کرده اید، بنابراین شما فقط آنها را تماشا می کنید.

just bored with it now yes so i think your age has something to do with that no of course

حالا حوصله اش سر رفته بله، بنابراین فکر می کنم سن شما به این موضوع ربطی دارد،

it does clichés think of some new ideas hollywood think of some new ideas for goodness sake

نه البته کلیشه ها به ایده های جدید فکر کنید.

think of some new ideas for somebody in their 50s who is unlikely to to look at any advertising

برای نگاه کردن به تبلیغات

and go to the cinema here's another one they're making movies for us yesterday okay steve

و رفتن به سینما، اینجا یکی دیگر از آنها است که دیروز برای ما فیلم می‌سازند، خوب استیو

again absolutely nothing to making movies for young people who spend a lot of money

دوباره هیچ چیز برای ساختن فیلم برای جوانانی که پول زیادی صرف

watching adverts you've said this many times you agree with me but i didn't say i didn't

تماشای تبلیغات می‌کنند، شما بارها گفته‌اید که با آن موافق هستید. من اما نگفتم

agree with you it just has nothing to do with what we're talking about formulaic oh so there

با شما موافق نیستم این فقط ربطی به چیزی که ما در مورد فرمول صحبت می کنیم ندارد اوه بنابراین

is another word we can use something that is formulaic follows a certain path so it

کلمه دیگری وجود دارد که ما می توانیم از چیزی استفاده کنیم که فرمولیک مسیر خاصی را دنبال می کند بنابراین آن را

is doing the thing that has been done before so again if you are writing a story or if

انجام می دهد کاری که قبلا انجام شده است، اگر نوشته شده باشید، دوباره در یک داستان یا

you are expressing your opinion about something that you've heard a formulaic thing maybe

اگر نظر خود را در مورد چیزی بیان می کنید که یک چیز فرمولی شنیده اید،

the plot of a movie as we just mentioned something that follows a certain path it goes in a certain

شاید طرح یک فیلم همانطور که ما به چیزی اشاره کردیم که مسیر خاصی را دنبال می کند به روش خاصی پیش می رود

way and it's been done many times before formulaic i like that word

و بارها قبل از فرمول انجام شده است. من آن کلمه را دوست

yes it's just it's just it means it's going to follow a pattern almost like a formula

دارم بله فقط این فقط به این معنی است که از الگویی پیروی می کند تقریباً مانند یک فرمول

would you put certain things in one end and you get something else out the other a form

که شما چیزهای خاصی را در یک سر قرار می دهید و چیز دیگری را بیرون می آورید به شکلی

you know what you get you know what you're going to get that's it a formula is normally

که می دانید چه چیزی به دست می آورید شما می دانید که چه هستید یک فرمول معمولاً

something done in a certain order and in a certain way and at the end of it you get something

کاری است که با نظم و روش خاصی انجام می شود و در پایان آن چیزی دریافت می کنید

and you always get the same thing here we go something that exhibits no imagination

و همیشه همان چیزی را دریافت می کنید .

what's going on mr duncan it's gone very quiet i'm just looking at you some things that exhibits

خیلی ساکت شده من فقط دارم به تو نگاه می کنم بعضی چیزها که

no imagination might be a cliché a thing that a person does or says is a cliché it

هیچ تخیلی را به نمایش نمی گذارند ممکن است کلیشه ای باشند، کاری که یک نفر انجام می دهد یا می گوید کلیشه ای است

exhibits no imagination a person might say something without thinking they just say it

، هیچ تخیلی را نشان نمی دهد، یک شخص ممکن است چیزی بگوید بدون اینکه فکر کند فقط آن را می گوید،

because maybe they've heard another person say it as well expressions and proverbs can

زیرا ممکن است شنیده ام که شخص دیگری آن را می گوید، عبارات و ضرب المثل ها

also be clichés because they are used often so you might as we said earlier the plenty

نیز می توانند کلیشه ای باشند زیرا اغلب استفاده می شوند، بنابراین ممکن است همانطور که قبلاً گفتیم

of fish in the sea might be a cliché might be a type of cliché yes i think so and we're

ماهی فراوان در دریا ممکن است یک نوع کلیشه باشد بله فکر می کنم اینطور باشد. و

coming towards the end of this part and then we have a maybe two or three rounds of the

به انتهای این قسمت میرسیم و بعد شاید دو یا سه دور از

sentence game a cliché is a lazy thought or idea and i think so yes it can be you say

جمله بازی داریم یک کلیشه یک فکر یا ایده تنبل است و من فکر می کنم بله ممکن است

something or you do something without thinking a cliché can also be described as run-of-the-mill

شما چیزی بگویید یا کاری را بدون فکر انجام دهید. یک کلیشه را می‌توان به‌عنوان کارآمد توصیف کرد،

oh see another one run-of-the-mill something that is predictable can be a cliché something

that is run of the mill it's the same thing again yes it's a run-of-the-mill idea in other

اوه، یک چیز دیگر را ببینید. به عبارت دیگر

words we've heard it before yes and of course hackneyed hackneyed a hackneyed idea is one

ما قبلاً آن را شنیده‌ایم بله و البته هک شده یک ایده هکری ایده‌ای است

that has been stolen from another person or has been used by many people before hackneyed

که از شخص دیگری دزدیده شده باشد یا توسط بسیاری از افراد قبل از هک کردن استفاده شده باشد،

so some very interesting words today i have to say finally commonplace things might also

بنابراین امروز کلمات بسیار جالبی دارم. برای گفتن در نهایت چیزهای معمولی نیز ممکن

become cliched so maybe on a summer's day a beautiful summer's day what might you expect

است کلیشه شوند، بنابراین شاید در یک جمع بندی روز قبل، یک روز زیبای تابستانی، انتظار دارید چه چیزی

to see on a beautiful summer's day uh a naked man no maybe in your dreams well no you you

را در یک روز زیبای تابستانی ببینید، اوه یک مرد برهنه، نه شاید در رویاهایتان خوب باشد، نه

would you would probably see a nice a nice jug of cold lemonade uh and uh yes people

شما، احتمالاً یک کوزه خوب از لیموناد سرد خواهید دید اوه و اوه، بله، افرادی که در حال

sunbathing yeah the sun yeah the sun yes yes cool breeze so so you have the sun no clouds

آفتاب گرفتن هستند، بله خورشید بله خورشید بله بله نسیم خنک بنابراین شما آفتاب دارید بدون ابر

in the sky everything's bright and as you said yes maybe a gentle breeze a summer's

در آسمان همه چیز روشن است و همانطور که گفتید بله شاید یک نسیم ملایم در یک

day it is typical a typical summer's day but you might also describe it is is a cliché

روز تابستانی یک روز معمولی تابستانی است اما شما همچنین می توانید توصیف کنید که این یک روز است کلیشه ای

because that's what you would expect to find and yes anna idioms can be clichés i think

چون این چیزی است که شما انتظار دارید پیدا کنید و بله اصطلاحات آنا می توانند کلیشه باشند، فکر می کنم

we've we've mentioned some of them yes what was the first one you mentioned well uh plenty

ما به برخی از آنها اشاره کرده ایم بله اولین موردی که به آن اشاره کردید چه بود خوب اوه

of fish in the sea that's an idiom yes and it's a cliché there is light at the end of

ماهی فراوان در دریا که یک اصطلاح است بله و این است یک کلیشه نور در

the tunnel which which is good it's good it has a nice sentiment i think the meaning is

انتهای تونل وجود دارد که خوب است، خوب است، احساس خوبی دارد، فکر می کنم معنی آن

nice but you can use it too often and then it becomes a cliché if anybody says anything

خوب است، اما می توانید آن را زیاد استفاده کنید و اگر کسی چیزی به شما بگوید که فکر می کنید، تبدیل به کلیشه

to you that you think you've heard before and many people have said it or it sounds

می شود. شما قبلا شنیده اید و بسیاری از مردم گفته اند این یا به نظر

very similar to anything you've heard before you can always say to that person oh that's

بسیار شبیه به هر چیزی است که قبلاً شنیده اید همیشه می توانید به آن شخص بگویید آه

a bit of a cliché yes isn't it that's when you could say that to somebody yes so that's

این کمی کلیشه ای است بله اینطور نیست که شما می توانید آن را به کسی بگویید بله پس همین است

it pedro's going goodbye pedro see you later pedro see you next week i will be back on

که پدرو می رود خداحافظ پدرو می بینمت بعداً پدرو هفته آینده می بینمت، من

wednesday steve will be back next week i'm already upset upset because pedro is going

چهارشنبه برمی گردم استیو هفته آینده برمی گردد من قبلاً ناراحت هستم زیرا پدرو خوب پیش می رود،

okay just got a certain image in my mind okay i don't i don't want to know what that image

فقط یک تصویر خاص در ذهنم ایجاد شد، خوب، نمی خواهم بدانم چیست این

is to be honest let's move on to the sentence game mr duncan yes shall we have a couple

تصویر صادقانه بگویم بیایید به بازی جمله برویم آقای دانکن بله باید

of rounds of the sentence game do you think that's a good idea john just says the ever-present

چند دور از بازی جمله را داشته باشیم آیا فکر می کنید این ایده خوبی است جان فقط می گوید مداد همیشه حاضر

pencil in the hand of mr steve yes is that a cliché yes this is a bit of a cliché because

در دست آقای استیو بله یک کلیشه بله این کمی کلیشه ای است زیرا

steve always has the pen and he never stops moving well i'm writing things down this is

استیو همیشه قلم را در اختیار دارد و او هرگز خوب از حرکت باز نمی ایستد. من چیزهایی را یادداشت می کنم.

steve when he's with he's just he's always doing something fiddling fiddling fiddling

it's like some sort of stream back i feel lost without it it's like some strange nervous

من احساس می کنم بدون آن از دست رفته ام مانند انرژی عصبی عجیبی

energy i like to fiddle with things yes i'm glad you said that and not me oh thank

است من دوست دارم با چیزهایی کمانچه بازی کنم بله خوشحالم که شما این را گفتید و نه من، اوه

you i know one thing that you're not fiddling with i'm not fiddling the books if you fiddle

متشکرم من یک چیز را می دانم که شما با آن کمانچه بازی نمی کنید من کتاب ها را کمانچه نمی کنم اگر کتاب ها را کمانچه می زنید

the books it means that you're your financial records you've you you've done something very

به این معنی است که شما خودتان هستید سوابق مالی که دارید شما کار بسیار

dodgy with them that you've manipulated your financial records normally when you you are

بدی با آنها انجام داده اید که سوابق مالی خود را به طور معمول دستکاری کرده اید زمانی که می خواهید

trying to avoid paying any tax here we go then steve are you ready to play the sentence

از پرداخت مالیات اجتناب کنید.

game i am good

it's sunday afternoon in the uk and you are watching the final 10 minutes of english addict

بعدازظهر یکشنبه در انگلستان است و شما در حال تماشای 10 دقیقه پایانی معتاد انگلیسی

have you noticed something today everybody that have you noticed anything that that ha

هستید آیا امروز متوجه چیزی شده اید همه که متوجه چیزی شده اید

that just hasn't happened today yes my technology is working it's working and why is that i

که امروز اتفاق نیفتاده است بله فناوری من کار می کند، کار می کند و چرا من

think you've solved it you think you've solved it mr duncan i had to take some of my studio

فکر می کنم حلش کردی فکر می کنی حلش کردی آقای دانکن من مجبور شدم تعدادی از استودیوهایم

to pieces i had to buy some new equipment as well but it looks as if it has all fitted

را تکه تکه کنم، مجبور شدم تجهیزات جدیدی هم بخرم اما به نظر می رسد که همه چیز خیلی خوب جا افتاده است

in very well and everything appears to be working well so i'm really pleased with that

و همه چیز به نظر می رسد خوب کار کنم، بنابراین من واقعاً از

that means that nobody will be put off from watching us in the future thinking oh will

این معنی راضی هستم این است که هیچ کس در آینده از تماشای ما منصرف نخواهد شد و فکر می کند

they come on or not we will the only problem is now i i keep spending more money so if

که آیا آنها وارد می شوند یا نه ما تنها مشکل این است که اکنون من پول بیشتری خرج می کنم بنابراین اگر

anyone wants to make a donation to my paypal shall i put it up on the screen shall i be

کسی می خواهد به پی پال من کمک مالی کند باید آن را بگذارم صفحه نمایش

shall i be really cheeky and put it up it's a bit of a cliché mr duncan actually it isn't

باید باشد، آیا واقعاً گستاخ خواهم بود و آن را بالا می برم، کمی کلیشه ای است آقای دانکن، در واقع به این

because i don't often do this i don't often say please give me money but don't forget

دلیل نیست که من اغلب این کار را انجام نمی دهم، اغلب نمی گویم لطفا به من پول بدهید، اما فراموش نکنید

i do this for free and i've had to spend some money this week how much you don't want to

من این کار را به صورت رایگان انجام می دهم و مجبور شدم این هفته مقداری پول خرج کنم که نمی خواهید

know you had to buy a new screen this costs a lot of money to do because there is equipment

بدانید باید یک صفحه نمایش جدید بخرید، این کار هزینه زیادی دارد زیرا تجهیزاتی

there's there is internet that has to be paid for there is electricity that burns all the

وجود دارد که اینترنت وجود دارد که دارای آن است. برای پرداخت هزینه برقی وجود دارد که همیشه می

time and the problem is i i have to make sure that that all of these things are paid for

سوزد و مشکل اینجاست که من باید مطمئن شوم که همه این چیزها برای تجهیزات مخصوصاً پرداخت می شود

especially equipment i have to be honest with you bulbs light bulbs just to get this lovely

، باید با شما صادق باشم.

light onto onto our handsome faces you see it it all costs money mr duncan asking for

چهره های خوش تیپ ما را می بینید همه چیز هزینه دارد آقای دانکن درخواست

money for equipment could be seen as a cliché it isn't although it is it is it's probably

پول برای تجهیزات دیده می شود به عنوان کلیشه ای اینطور نیست، اگرچه همینطور است

the first it's probably the first time in three years that i've ever mentioned that

، احتمالاً اولین بار است که در سه سال اخیر گفته ام

the last time i mentioned it is when my computer blew up and that was it that's the last time

که آخرین باری که به آن اشاره کردم زمانی بود که کامپیوتر من منفجر شد و این آخرین بار بود زمان

three years ago yes so it's not a cliché i'm just i'm just i'm just trying to to fit

سه سال پیش بله، بنابراین کلیشه ای نیست، من فقط سعی می کنم

in with the theme of the program yes but that's in a probably unhelpful way for you yes a

با موضوع برنامه تطابق داشته باشم بله، اما این به روشی احتمالاً برای شما مفید نیست، بله به

very unhelpful way anyway here comes the first sentence game steve whatever whatever thought

هر حال در اینجا یک روش بسیار غیر مفید است اولین جمله می آید بازی استیو هر فکری

you have in your head please please just just hold it from somebody there what's that no

که در سر دارید، لطفاً فقط آن را از یک نفر در آنجا نگه دارید، چه چیزی

it doesn't matter okay we'll talk about it uh tomek don't you monetize your clips well

مهم نیست، خوب، ما در مورد آن صحبت می کنیم اوه تومک، آیا کلیپ های خود را خوب کسب درآمد نکنید

some of them are and you might sometimes see ads but but i can't put too many you see because

آنها هستند و ممکن است گاهی اوقات تبلیغاتی را ببینید، اما من نمی توانم تعداد زیادی را که می بینید قرار دهم زیرا

then you will get sick of seeing them and also you might be surprised to find out how

در این صورت از دیدن آنها خسته می شوید و همچنین ممکن است از این که بفهمید

little people on youtube actually earn from their videos you will be surprised it's only

افراد در یوتیوب واقعاً از ویدیوهای آنها درآمد کمی کسب می کنند شگفت زده خواهید شد. تعجب می کنم که

a few pennies that you get it's not it's not millions of pounds it's only pennies some

فقط چند سکه است که می گیرید میلیون ها هم نیست پوندها فقط سکه هایی است که بعضی

people do but anyway sentence game yes okay that's a sentence game you keep getting that

ها انجام می دهند، اما به هر حال بازی جملات بله خوب این یک بازی جملاتی است شما مدام به آن

subject you keep undoing everything i'm saying you were going on about it not me no you're

موضوع می پردازید و هر کاری را که من می گویم شما در مورد آن انجام می دادید لغو می کنید، نه من نه، شما

undoing what i'm saying you know what that means do you i'm sort of saying people don't

چیزی را که من می گویم لغو می کنید می‌دانی این یعنی چه، من به نوعی می‌گویم مردم

make much money and then you say they do well some do anyway

پول زیادی در نمی‌آورند و بعد شما می‌گویید که آنها خوب عمل می‌کنند ، به هر حال،

oh anyway that was that was a waste of time sentence game yes sentence game is coming

اوه، به هر حال، این اتلاف وقت

up right is this is this what is the subject for the sentence subject is just the sentence

بود. این همان چیزی است که موضوع برای موضوع جمله است، فقط

game today so it's not there's no theme of clichés or anything like that this could

بازی جملات امروزی است، بنابراین هیچ تم کلیشه ای یا چیزی شبیه به این وجود ندارد، این می

be any word okay steve well it's on the screen now it is something to something people to

تواند هر کلمه ای باشد، خوب استیو، خوب، اکنون روی صفحه نمایش است، اکنون چیزی است که مردم آن را

recycle old something seven letters four letters and seven letters maybe it's something that

بازیافت کنند. چیزی قدیمی هفت حرف چهار حرف و هفت حرف شاید چیزی باشد که

people might ask to do but it might not be a good idea or maybe it doesn't make any sense

ممکن است مردم بخواهند انجام دهند اما ممکن است ایده خوبی نباشد یا شاید هیچ منطقی

it is something to something people to recycle old something by the way i have used this

نباشد این چیزی است که مردم چیزی قدیمی را بازیافت کنند.

before a year ago not the same one yes so i wonder how many people remember this you

قبل از یک سال از آن استفاده کرد قبل نه همان بله، بنابراین من تعجب می کنم که چند نفر این را به خاطر می آورند، شما می

see so this is sometimes a good thing to do so this is an old sentence game question so

بینید، بنابراین گاهی اوقات انجام این کار خوب است، بنابراین این یک سوال بازی جمله قدیمی است،

i wonder how many people are going i don't remember it so well no but then you you don't

بنابراین تعجب می کنم که چند نفر می روند من آن را خوب به خاطر نمی آورم نه اما شما یادتان نمی

remember what we said 20 minutes ago so i can remember exactly what we said 20 minutes

آید که 20 دقیقه قبل چه گفتیم، بنابراین من می توانم دقیقاً آنچه را که 20 دقیقه پیش گفتیم به یاد بیاورم

ago what was what was it we were talking about clichés well that wasn't 20 minutes ago i'm

چه چیزی بود که در مورد کلیشه ها صحبت می کردیم، خوب که 20 دقیقه پیش نبود،

sure it was it wasn't

مطمئن هستم که همینطور بود

right anyway nobody's got it yet and the first letter

درست نبود به هر حال هیچ کس هنوز آن را نگرفته است

and the first letter so it's oh yes of course i see i see now what yes yes i see what i've

و حرف اول و حرف اول پس اوه بله البته می بینم که الان می بینم بله بله می بینم که

done there because there aren't any letters i know did i really not do that in the early

آنجا چه کار کرده ام زیرا هیچ حرفی وجود ندارد که می دانم آیا انجام دادم واقعاً این کار را نکن در

days of the sentence game i didn't actually put the letters that's interesting

روزهای ابتدایی بازی جمله، من در واقع حروف را نمی گذاشتم که

i'm trying to remember what the word the yes okay the first one is m for mother the second

جالب است، سعی می کنم به یاد بیاورم که کلمه بله خوب است که اولی m برای مادر است،

one is also m for mother and the third one is also m for mother so all of the words begin

دومی نیز m برای مادر است و مورد سوم نیز m برای مادر است، بنابراین همه کلمات

with m the letter m for mother that wasn't as hard as it sounded

با حرف m برای مادر شروع می شوند که به اندازه آن سخت نبود. به نظر

we've got a very humorous uh suggestion already from valentin

می رسد ما قبلاً یک پیشنهاد بسیار طنز آمیز از ولنتاین

on the on the choice of the the last words a

در مورد انتخاب آخرین کلمات دریافت

bit i was trying to think of something funny to put in as the last word oh i see valentin

کرده ایم. سعی کردم به چیز خنده داری فکر کنم که به عنوان آخرین کلمه درج کنم اوه می بینم ولنتاین

yes it is it is useless to tell people to recycle old condoms yes it's also it's also

بله این بی فایده است به مردم بگوییم کاندوم‌های قدیمی را بازیافت کنند بله، این نیز

not a good thing to do anyway you know please don't do that please don't recycle old condoms

کار خوبی نیست، به هر حال می‌دانید لطفاً این کار را نکنید، لطفا کاندوم‌های قدیمی را بازیافت نکنید،

because well if it's i think it might not it might not fit if you reuse it i think valentin

زیرا اگر اینطور باشد، فکر می‌کنم ممکن است در صورت استفاده مجدد مناسب نباشد. من فکر می کنم والنتین

deserves a clap for that yeah well that's what that's what you'll get if you don't use

سزاوار یک کف زدن است برای اینکه بله خوب این همان چیزی است که اگر از کاندوم استفاده نکنید دریافت خواهید کرد

a condom i get the clap if you don't use any condom and even send it using a used one or

اگر از هیچ کاندوم استفاده نکنید و حتی آن را با استفاده از یک کاندوم استفاده شده

an old one uh would not protect you against stds okay then right that's very funny you

یا قدیمی ارسال کنید. یکی از شما در برابر stds محافظت نمی کند خوب پس درست است که خیلی خنده دار است شما

seem to know a lot that must be one of the funniest suggestions for ascendance game that

به نظر می رسد چیزهای زیادی می دانید که باید یکی از بامزه ترین پیشنهادهایی برای بازی صعودی باشد که

we've ever had i think you should i think you should we should have applause for that

تا به حال داشته ایم. که

oh i see so i i thought you were just making a joke when you said give them the clap i

اوه من می بینم پس فکر کردم شما فقط دارید یک شوخی می کنید که گفتید آنها را کف بزنید من

was oh i said uh i also mean it you know literally oh i i i i'm just falling asleep here can

بودم اوه گفتم اوه من هم منظورم این است که شما به معنای واقعی کلمه می دانید اوه من من فقط دارم خوابم می برد اینجا می

you just do the rest of the show no i don't know how to work any of these buttons this

توانید بقیه نمایش را انجام دهید نه من نمی دانم چگونه با هر یک از این دکمه ها کار

is that's true well we've only got the one suggestion okay but do we normally we don't

کنم این درست است خوب ما فقط یک پیشنهاد خوب است، اما آیا ما معمولاً

normally put the first letters up no normally yes we do well every week every week i didn't

حروف اول را نمی‌گذاریم نه معمولاً بله، هر هفته هر هفته خوب عمل

know you put yes yes yes in front of the number of the letters i always put the letter but

می‌کنیم، نمی‌دانستم شما بله بله بله را جلوی تعداد حروف قرار دهید من همیشه حرف را می زنم،

this one every every word begins with m for mother so so your idea was good about reusing

اما هر کلمه ای برای مادر با m شروع می شود ، بنابراین ایده شما در مورد استفاده مجدد از

those things yes beatriz has got two of the words correct

آن چیزها خوب بود بله beatriz دو تا از کلمات را درست دارد

hmm

hmm

that's yes well done beatriz you have two of the words but there is another one that's

که بله خوب است beatriz شما دو تا از کلمات را دارید اما وجود دارد یکی دیگر که

missing in the middle

در وسط گم شده است

what could it be um

چه می تواند

belarusia's going tatar

تاتار رفتن بلاروسی باشد

that beatrice actually suggested as well that matches was the last word oh i see yes yes

که بئاتریس در واقع پیشنهاد کرد که کبریت ها آخرین کلمه بود اوه می بینم بله

very good very good beatrice beatrice uh i still like condoms but

بسیار خوب بسیار خوب بئاتریس بئاتریس اوه من هنوز کاندوم دوست دارم اما

i remember there was a guy on television years ago who used to put the condom over his head

یادم می آید یک پسر وجود داشت سالها پیش در تلویزیون که کاندوم را روی h خود می گذاشت

and he he'd he'd blow it up belarusia's having fish with potatoes carrots and beetroot that

بلاروسی که ماهی با سیب زمینی می خوره هویج و چغندر می خوره که صداش

sounds nice except beetroot i don't like beetroot i like beetroots steve likes it but the only

خوبه به جز چغندر.

problem is when you cut beetroot the the juice goes everywhere and it looks like there's

همه جا و به نظر می

been some sort of mass murder what was that when you cut what beetroot beetroot beetroot

رسد نوعی قتل عام رخ داده است، آن چه بوده است، وقتی شما چغندر چغندر چغندر چغندر

beetroot

چغندر را

when you can't beat roo i just turned the sound down then you did you hear what i just

می برید، وقتی نمی توانید روو را شکست دهید، فقط صدا را کم کردم، سپس شنیدید که من

said to steve oh what did i say it was not good was it you know we like to rip each other

به استیو گفتم او چه کرد من می گویم خوب نبود این بود که می دانی ما دوست داریم همدیگر را پاره کنیم

if you rip somebody it means that you are uh having a bit of humour with them yeah so

اگر شما کسی را پاره کنید، به این معنی است که شما کمی با او شوخی می کنید، بله، بنابراین

you're making fun of them making fun of them you're making it making a joke at their expense

دارید آنها را مسخره می کنید که آنها را مسخره می کنید به قیمت آنها شوخی می

i like beetroot it's supposed to be very good for you but of course it makes your urine

کنم من چغندر دوست دارم برای شما خیلی خوب است اما البته باعث می شود ادرار

go slightly red pink so yes i mean if you have a lot of beetroot or even well not even

شما کمی قرمز رنگ صورتی شود، بنابراین بله منظورم این است که اگر چغندر زیاد یا حتی به اندازه یک ساعت چغندر دارید.

that much about an hour later you go to the toilet uh you might think that you've you

بعداً به توالت می روید ممکن است فکر کنید که می

know got a serious condition because uh your blood your urine should never go a pink colour

دانید به یک بیماری جدی مبتلا شدم زیرا خون شما هرگز نباید رنگ ادرار شما صورتی شود

because that would indicate you might have blood in your urine and that's very serious

زیرا این نشان می دهد که ممکن است در ادرار شما خون باشد و این بسیار جدی

can anything else change colour pattern can anything else change colour besides your urine

است آیا هر چیز دیگری الگوی رنگ را تغییر می دهد آیا هر چیز دیگری غیر از چغندر ادرار شما تغییر رنگ

beetroot i don't think it does anything else oh okay that's a shame it's interesting yes

می دهد. فکر کن هر کار دیگری انجام می دهد، اوه، خوب، حیف است، به هر حال جالب است بله

anyway right yes okay what's the answer time's up

درست است، بله خوب است، زمان پاسخ چیست

and this is where we find out whether valentin was right time is up literally time is definitely

و اینجاست که ما متوجه می شویم که آیا ولنتاین زمان مناسبی بود یا نه، به معنای واقعی کلمه زمان تمام شده است

up it is madness to make people

that doesn't work that doesn't make any sense this doesn't make any sense basically people

. کاری که هیچ معنایی ندارد این هیچ معنایی ندارد اساساً مردم

force i think that's supposed to be force people or you could just take the two out

مجبور می‌شوند من فکر می‌کنم این باید به زور مردم باشد یا فقط می‌توانید این دو را بیرون بیاورید

yes it is madness oh that's strange isn't it let's forget that shall we well no just

بله این دیوانگی است آه عجیب است، آیا اجازه دهید فراموش کنیم که باید خوب ما نه

take the two out and uh it will be grammatically correct i'm having a bad day to get something

فقط این دو را بیرون بیاوریم و اوه از نظر گرامری درست خواهد بود من روز بدی را سپری می کنم تا چیزی به دست بیاورم

here we go here's what i feel like this is right to get something the club you will need

اینجا می رویم این چیزی است که من احساس می کنم این درست است برای دریافت چیزی که باشگاه شما به

some form of something um are you going to give us any clues in the forms of they both

نوعی از چیزی نیاز دارید اوم می‌خواهی به ما سرنخی بدهی به این شکل که هر

begin they both begin with the letter i both words congratulations to vitas and beatrice

دو با حرف i شروع می‌شوند.

but we were not forgetting

what what what was going on then with that sentence game that didn't make any sense i

معنی

don't know how i did that uh i must i must write down the following note always check

ندارد، نمی دانم چگونه این کار را انجام دادم، باید یادداشت زیر را بنویسم همیشه بررسی کنید

and make sure if you are reusing the sentence game questions make sure they make some bloody

و مطمئن شوید که آیا از سؤالات بازی جملات دوباره استفاده می کنید، مطمئن شوید که آنها کمی

sense maybe if you went back and looked at the video where we did it you'll discover

احساس می کنند، شاید اگر به عقب برگردید و به آن نگاه کنید. ویدیویی که ما آن را انجام دادیم، متوجه خواهید شد

that the same mistake was that's the thing uh yes of all of all the things i could have

که همان اشتباه این بود که آه، بله، از همه چیزهایی که می توانستم

chosen i chose one that was i had a mistake thank you rudra for saying hello respected

انتخاب کنم، یکی را انتخاب کردم که اشتباه بود، متشکرم رودرا که سلام

sir oh is that is that you or me well it can't be me no oh it might be me oh thank you very

کردید جناب محترم، اوه این است که این است که شما یا من خوب نمی توانم من باشم نه آه ممکن است من باشم اوه خیلی

much you are welcome initials yes both words begin with i i for idiot

ممنون شما خوش آمدید حروف اول بله هر دو کلمه با i شروع می شوند من برای احمق

both words begin with i i for impossible this sentence game might be impossible oh yes beatrice

هر دو کلمه با من شروع می شوند من برای غیرممکن این بازی جمله ممکن است غیرممکن باشد آه بله

has one of them i think i think i covered my mistake very well there by the way i think

بئاتریس یکی از آنها را دارد اشتباهم را خیلی خوب انجام دادم، به هر حال فکر می‌کنم

i covered it very well english vibes english vibes i think you've got the first word right

خیلی خوب آن را پوشش دادم vibes انگلیسی vibes انگلیسی من فکر می‌کنم شما اولین کلمه را درست

yes oh yes a miura miura has got it right completely miura and also english vibes yes

زدید بله اوه بله یک miura miura آن را کاملاً درست متوجه شده است miura و همچنین vibes انگلیسی بله

very well done very very good

بسیار خوب انجام شده است خیلی خوب

oh come on mr cockerel

، آقای خروس

it's time to have a tea cake and a cup of tea and also an episode of colombo i wonder

، وقت آن است که یک کیک چای و یک فنجان چای و همچنین یک قسمت از کلمبو بخوریم، نمی دانم

who will be the villain this is the answer the answer is oh yeah to get into the club

چه کسی شرور خواهد بود، این پاسخ این است که اوه بله برای ورود به باشگاهی

you will need some form of identification and quite often we will use the the phrase

که نیاز دارید. نوعی

id so we will then contract those two words and use id you must show or you will need

some form of identification english fives was the first to get that because they used

id as the so well done well well you're done good well then to everyone and uh shall we

شناسایی خیلی خوب کار خوبی کردی، پس برای همه خوب عمل کردی و آه

shall we call it today shall we say it's time to go would you say it's time for ice cream

باید امروز به آن زنگ بزنیم، بگوییم وقت رفتن است، می گویید وقت بستنی است

says christine oh uh well it's not warm enough here for an ice cream it doesn't matter ultimately

می گوید کریستین اوه اوه خوب اینجا به اندازه کافی گرم نیست . بستنی مهم نیست در نهایت

but we are but we are going on but yes i will go first as usual because while mr duncan

اما ما هستیم اما ما ادامه می دهیم اما بله من طبق معمول اول می روم زیرا در حالی که آقای دانکن

wraps it all up in other words ends it then i will put on the kettle boil the water to

همه چیز را به عبارت دیگر به پایان می رساند سپس من روی کتری آب

make the tea and start to prepare the tea cakes for the toaster and just okay then carry

را می جوشانم تا چای درست شود و شروع به آماده کردن کیک های چای برای توستر می کنم. خوب پس

on that's it so i just want to say wonderful again to be here and with you mr duncan and

همین را ادامه بده پس من فقط می خواهم دوباره بگویم فوق العاده است که اینجا هستم و با شما هستم آقای دانکن و

to all you wonderful people out there uh in this huge gigantic world of english on mr

به همه شما مردم شگفت انگیز آنجا آه در این دنیای غول آسای انگلیسی در

duncan's uh stream hold on what you call it now english addict you can't remember the

جریان آقای دانکن به آنچه شما می گویید نگه دارید حالا معتاد انگلیسی شما نمی توانید

name of the show english addict it's not it's actually on the screen it's on the screen

نام نمایش را به خاطر بیاورید معتاد انگلیسی این نیست در واقع روی صفحه نمایش است روی صفحه

in front of you see you all next week bye-bye see see see mr steven a few moments in the

نمایش روبروی شما همه شما را می بینم هفته آینده خداحافظ ببینید آقای استیون را ببینید چند لحظه در

kitchen well i will see him but sadly you won't

آشپزخانه خوب من او را خواهم دید اما متأسفانه شما نخواهید دید

and that is all we have time for today that is all we have time for today i hope you've

و این تمام وقت ما برای امروز است و این تمام وقت ما برای امروز است. امیدوارم

enjoyed today's live stream live from the birthplace of english which of course is england

از پخش زنده امروز از زادگاه انگلیسی که البته انگلیس است لذت

and i will see you on wednesday yes i am now doing my mid-week live streams as well so

برده باشید. چهارشنبه می بینمت بله، من هم اکنون پخش زنده اواسط هفته خود را نیز انجام می دهم بنابراین

yes i will be back with you on wednesday from 2 p.m uk time and as i mentioned earlier i

بله، من چهارشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان با شما بازخواهم گشت و همانطور که قبلاً اشاره کردم،

will also be back be back on sunday next sunday i hope you will have a good weekend and also

یکشنبه آینده نیز برمی گردم، امیدوارم آخر هفته خوبی داشته باشید و

a good week i hope you have enjoyed all of this for the past two hours this is mr duncan

همچنین هفته خوبی داشته باشید، امیدوارم از همه لذت برده باشید. از این در دو ساعت گذشته این آقای دانکن است

that's me by the way saying thanks for watching see you soon take care i will give you a few

که من هستم، ضمناً می گویم از تماشای شما متشکرم، به زودی می بینمت، مراقب باشید، چند لحظه به شما فرصت می دهم

moments to say goodbye to each other and until the next time we meet here on youtube you

تا با یکدیگر خداحافظی کنید و تا دفعه بعد که اینجا در یوتیوب همدیگر را ملاقات کنیم، می

know what's coming next yes you do

دانید بعد از آن چه می‌آید، بله، فعلاً کار را انجام می‌دهید

ta ta for now