Live English Listening & Chat - 18th November 2018 - Building Idioms + Phrases - SHEEP !!!!

so here we go again it's a Sunday afternoon and we are all together once

پس اینجا دوباره رفتیم بعدازظهر یکشنبه است و همه با هم هستیم

more as live as live can be and can you see what has returned behind me yes the

تا جایی که زنده می‌شود و می‌توانید ببینید چه چیزی پشت سر من برگشته است، بله

sheep are back behind my garden coming up today we also have mr. Steve talking

گوسفندها پشت باغ من هستند که امروز بالا می‌آیند، ما هم آقای. استیو در

about words and idioms to do with buildings and of course you are more

مورد کلمات و اصطلاحات مربوط به ساختمان‌ها صحبت می‌کند و البته از شما

than welcome to join in on the live chat after all it's a Sunday afternoon it's

خوش‌آمد می‌آید که به چت زنده بپیوندید، بعد از همه این‌ها بعد از ظهر یکشنبه است،

just after 2 o'clock here in the UK and this is live English live from Much

اینجا در بریتانیا دقیقاً بعد از ساعت 2 است و این یک زنده انگلیسی زنده از سایت Much است.

Wenlock in England on a Sunday afternoon this is live English oh yes it sure is baby

Wenlock در انگلستان در بعدازظهر یکشنبه این زنده انگلیسی است اوه بله مطمئنا عزیزم

yes here we go again it's another Sunday it's another fun day it's another time

بله دوباره می رویم یک یکشنبه دیگر یک روز سرگرم کننده دیگر است زمان دیگری است

for you to improve your English we are once again live on YouTube

که شما انگلیسی خود را بهبود دهید ما دوباره در YouTube زنده هستیم

hello oh yeah hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are

سلام آه بله سلام به همه این آقای است دانکن در انگلیس امروز چطوری

you ok I hope so are you happy

خوب هستی امیدوارم خوشحال

I hope so can you see what I'm doing today I have been very busy all week

باشی امیدوارم ببینی من امروز چه کار می کنم من تمام هفته را مشغول

preparing something can you guess what it is I'm getting in a bit of a tangle

آماده کردن چیزی بودم می توانید حدس بزنید که چه چیزی در حال انجام است از یک درهم تنیدگی

here today sorting out a certain thing which we will see more of later on yes

امروز اینجا در حال مرتب کردن یک چیز خاص است که بعداً بیشتر خواهیم دید

I'm getting in a real mess here today find out later on why so here we are

once again it's live English I can't believe that it's Sunday once more do

. یکشنبه یک بار دیگر

you feel the same way as me do you feel that this year is going by so quickly it

مثل من احساس می کنید آیا احساس می کنید که امسال به سرعت می گذرد

is the end of November next week I can't believe it's actually the end of

، آخر نوامبر هفته آینده است، من نمی توانم باور کنم که در واقع آخر

November next week and then it's December December is a very busy month

نوامبر هفته آینده است و سپس دسامبر است. ماه بسیار شلوغ،

do you know why well there are lots of reasons why look out the window today we

آیا می دانید چرا دلایل زیادی وجود دارد که چرا امروز از پنجره به بیرون نگاه کنید،

are having a glorious day by the way an absolute glorious day look at that so

ما یک روز باشکوه را سپری می کنیم، به هر حال یک روز باشکوه مطلق به آن نگاه می کند، به طوری

that is a live view at the moment out of the window oh my goodness what a

که یک نمای زنده در لحظه بیرون از پنجره است اوه من خدایا چه

beautiful day we are having right here now in the UK a live picture and we can

روز زیبایی را در اینجا در بریتانیا داریم که یک عکس زنده داریم و همچنین می توانیم یک عکس

also have a look in the garden as well would you like to see the garden there

داشته باشیم به باغ نیز نگاه کنید آیا دوست دارید باغ را در آنجا ببینید

it is a live view outside I know for a fact that mr. Steve was out there

، یک نمای زنده از بیرون است، من به درستی می دانم که آقای. استیو

earlier on he was out there doing some gardening so I hope he has

قبل از آن بیرون آنجا بود و باغبانی انجام می داد، بنابراین امیدوارم

prepared something for today's live English stream and there it is once

چیزی برای پخش زنده انگلیسی امروز آماده کرده باشد و در آنجا بار

again a lovely live view looking across the countryside here in the UK as I

دیگر یک منظره زنده دوست داشتنی در سراسر حومه اینجا در بریتانیا باشد همانطور

mentioned earlier at the start of today's live stream the sheep are back

که قبلاً در ابتدا ذکر کردم. از پخش زنده امروز گوسفندها برگشته

they are would you like to have a look at the Sheep they have returned to the

اند آنها هستند دوست دارید به گوسفندهایی که به

back of the house and here they are right now oh yes they are back last week

پشت خانه برگشته اند نگاهی بیندازید و الان اینجا هستند اوه بله آنها هفته گذشته

they returned and so I couldn't resist showing them today because I love it

برگشتند و بنابراین من نتوانستم امروز در مقابل نشان دادن آنها مقاومت نکن زیرا من آن را دوست دارم

I love it when there are animals at the back of the house so there you can see

من دوست دارم وقتی در پشت خانه حیواناتی وجود داشته باشند، بنابراین می توانید ببینید

the sheep are back and there are quite a few of them this year we have a lot of

که گوسفندها برگشته اند و تعداد بسیار کمی از آنها امسال وجود دارد، ما تعداد زیادی از

them there are 37 sheep at the back of the house now so that is the view

آنها داریم و 37 گوسفند هستند. الان پشت در خانه، پس این منظره

outside I filmed this yesterday just to let you see the sheep and there are

بیرون است، من دیروز این فیلم را گرفتم فقط برای اینکه شما گوسفندها را ببینید و

quite a few of them I'm not sure if they are pregnant I'm not sure if they are

تعداد زیادی از آنها وجود دارد، مطمئن نیستم که باردار هستند یا نه، مطمئن نیستم که

already expecting little lambs I'm not sure about that but they have arrived

قبلاً در انتظار بره های کوچولو در مورد آن مطمئن نیستم اما آنها رسیده اند d

and they have been at the back of the house for about the past five days so

و آنها در حدود پنج روز گذشته پشت در خانه بوده اند، بنابراین

I'm very very excited to see the Sheep have returned Oh lovely I really love

من بسیار هیجان زده هستم که گوسفندها برگشته اند اوه دوست داشتنی من واقعا

the sheep so much let's have another view of the Sheep here we go here's

گوسفندها را خیلی دوست دارم بیایید نمای دیگری از گوسفند داشته باشیم.

another one another shot of the Sheep walking by and as I mentioned there are

عکس دیگری از گوسفند در حال راه رفتن و همانطور که اشاره کردم

37 sheep at the back of the house and one of the things to mention especially

37 گوسفند در پشت خانه وجود دارد و یکی از مواردی که باید به آن اشاره کرد به خصوص

in this area the area in which I live there are many people who own dogs and

در منطقه ای که من در آن زندگی می کنم افراد زیادی سگ دارند و

they like to take their dogs for a walk through this field but of course

آنها دوست دارند. سگ های خود را برای قدم زدن در این میدان ببرند، اما البته

dogs and sheep do not mix very well you will find that the dogs will will chase

سگ ها و گوسفندها به خوبی با هم ترکیب نمی شوند ، متوجه خواهید شد که سگ ها گوسفندها را تعقیب می

the sheep and sometimes they will actually attack them and I know for a

کنند و گاهی اوقات آنها واقعاً به آنها حمله می کنند و من به درستی می

fact that at the back of the house there have been some some attacks on on the

دانم که در پشت خانه ای که در آنجا به

sheep in fact I think three years ago I think there were two sheep killed at the

گوسفندها حمله شده است در واقع فکر می کنم سه سال پیش فکر می کنم دو گوسفند در

back of the house by dogs so I think there were some dogs that were not on

پشت خانه توسط سگ ها کشته شده اند بنابراین فکر می کنم برخی از سگ ها بودند که

their leads and they they they escaped and they attacked two of the sheep and

جلوی آنها نبودند و آنها آنها آنها فرار کردند و به دو نفر از گوسفندها حمله

sadly they died so it is a very serious thing but if you don't put your donks on

کردند البته آنها مردند، بنابراین این یک چیز بسیار جدی است، اما اگر خرهای

a lead when you go for the through a field of sheep you can have some very

خود را در یک مزرعه گوسفند قرار ندهید، می توانید نتایج بسیار

negative results so I'm feeling pretty happy today because the sheep are back

منفی داشته باشید، بنابراین من امروز بسیار خوشحالم زیرا گوسفندان برگشته‌اند

and I know that lots of people enjoy looking at the wildlife so I thought

و می‌دانم که بسیاری از مردم از تماشای حیات وحش لذت می‌برند، بنابراین فکر کردم

that's what I would do at the start of today's livestream I would show you the

این کاری است که من در شروع پخش زنده امروز انجام می‌دهم و گوسفندان را به شما نشان

Sheep yes they are back baby was I on time today really was that was

می‌دهم بله آنها برگشتند عزیزم آیا امروز به موقع بودم واقعاً همین بود.

that actually on time I can't believe that I started today's livestream at

به موقع باورم نمی‌شود که پخش زنده امروز را

exactly 2 o'clock I can't remember the last time that happened

دقیقاً ساعت 2 شروع کردم، نمی‌توانم آخرین باری را که

talking of live English that is what we are here to do this afternoon it's

درباره انگلیسی زنده صحبت می‌کردم، به یاد بیاورم، این چیزی است که امروز بعدازظهر اینجا هستیم تا انجام دهیم،

myself mr. Duncan and don't forget you can catch me every week every Sunday

من خودم آقای هستم. دانکن و فراموش نکن هر هفته هر یکشنبه

from 2 p.m. UK time live English on YouTube and you can watch this every

از ساعت 2 بعد از ظهر می توانی مرا بگیری. به وقت انگلستان زنده انگلیسی در یوتیوب و شما می توانید هر یکشنبه این را تماشا کنید

single Sunday yes I will be here next week and the week after that and the

بله من هفته بعد و هفته بعد و

week after that as well so there is nothing to fear I will be here

هفته بعد از آن اینجا خواهم بود بنابراین هیچ ترسی وجود ندارد که من در

throughout December and into 2019 I'm not joking

سراسر دسامبر و تا سال 2019 اینجا خواهم بود. شوخی

so autumn is definitely here would you like to see something beautiful

ندارم پس قطعاً پاییز اینجاست آیا دوست دارید چیزی زیبا را ببینید

something that I filmed last week okay here it is

که هفته گذشته از آن فیلم گرفتم، خوب اینجا،

ah somewhere over the rainbow looking out of my window a beautiful rainbow

آه، جایی در بالای رنگین کمان است که از پنجره من به بیرون نگاه می کند، یک رنگین کمان زیبا

last week I recorded this during the week when we had some very strange

هفته گذشته من این را در طول هفته ضبط کردم، زمانی که مقداری داشتیم

rainstorms so the sun was shining and the rain was falling at the same time

طوفان های بارانی بسیار عجیب به طوری که خورشید می درخشید و باران همزمان می بارید

and of course quite often the result will be a beautiful rainbow so there you

و البته اغلب اوقات نتیجه یک رنگین کمان زیبا خواهد بود، بنابراین می

can see the view from my window last week and a rather lovely rainbow above

توانید منظره ای را از پنجره من در هفته گذشته ببینید و رنگین کمان نسبتاً دوست داشتنی

the house isn't that nice and there you can see the little bird flying by I

بالای خانه نیست. خیلی خوب است و آنجا می توانی پرنده کوچولویی را ببینی که در حال پرواز است، من

think it's a pigeon so there you can see something nice filmed from the house can

فکر می کنم یک کبوتر است، بنابراین می توانید یک فیلم زیبا از خانه ببینید.

I say once again a big thank you to those who appreciate and love to watch

my nature videos so I'm I'm pleased to to hear from you if you have anything

بنابراین خوشحالم که اگر چیز

nice to add if you have anything nice to say about my video lessons feel free if

خوبی برای اضافه کردن دارید، اگر چیز خوبی در مورد درس های ویدیویی من برای گفتن دارید، خوشحال می شوم اگر

you have a problem with my video lessons maybe there is something you hate about

با درس های ویدیویی من مشکلی دارید، شاید چیزی در مورد

my video lessons also you can let me know but please be gentle with me

من متنفر باشید. دروس ویدیویی نیز می توانید به من اطلاع دهید اما لطفاً با من مهربان باشید

because I am a very sensitive flower I am let's have a look at the live chat

زیرا من گل بسیار

later on mr. Steve will be here of course and Steve at the moment is

حساسی هستم. البته استیو اینجا خواهد بود و استیو در حال حاضر

suffering from something very strange mr. Steve has contracted autumn madness

از چیزی بسیار عجیب رنج می برد . استیو دچار جنون پاییزی

we will have a look at that later on also we'll be talking about words and

شده است، بعداً در مورد کلمات و

expressions to do with buildings words and expressions to do with buildings

عبارات مربوط به ساختمان ها صحبت

different types of buildings also the things used

to construct buildings so that's what we'll be doing later on also we have the

خواهیم کرد. بعداً این کار را انجام خواهیم داد، همچنین ما

mystery idiom would you like to see the mystery idiom now okay then because I'm

اصطلاح اسرارآمیز را داریم، آیا دوست دارید اصطلاح رمزآلود را ببینید، خوب است، زیرا من

feeling very generous today here is today's mystery idiom right now

امروز احساس سخاوتمندی می کنم، این اصطلاح رمز و راز امروزی است، همین الان

there it is so there is the mystery idiom what do you think it is if you

وجود دارد، پس اصطلاح اسرارآمیز وجود دارد. فکر کن اگر

think you know the answer you can write it down on the live chat talking of

فکر می‌کنی جواب را می‌دانی، می‌توانی آن را روی چت زنده یادداشت کنی

which the live chat is now up and running let's see who is on the live

که چت زنده در حال اجرا است، ببینیم چه کسی در چت زنده است

chat shall we right now oh it's a busy one so far I

، حالا اوه که تا به حال شلوغ است.

can already see lots of people are on the live chat let's go back to the

می توانم ببینم افراد زیادی در چت زنده حضور دارند، بیایید به

beginning and see who was first ah I see that Pedro Belmont is first on

ابتدا برگردیم و ببینیم چه کسی اولین نفر بوده است. آه من می بینم که پدرو بلمونت اولین نفر

the live chat hi to you Pedro and of course you get a big round of applause

در چت زنده است سلام به شما پدرو و البته شما

as well congratulations to you also Alamgir is here even though he

نیز با تشویق های زیادی روبرو می شوید. به شما هم علمگیر تبریک می گویم اینجاست با وجود اینکه

retracted his message I don't know what the message was I hope it was nice

او پیامش را پس گرفت من نمی دانم پیامش چه بود امیدوارم خوب بود

matrix is also here Jimmy is here hello Jimmy nice to see you back Jimmy's here

ماتریس هم اینجاست جیمی اینجاست سلام جیمی خوشحالم که برگشتی جیمی اینجاست

Oh family also Martha in Poland Olga is here as well sweetness is here hello

اوه خانواده همچنین مارتا در لهستان اولگا هم اینجاست شیرینی اینجاست سلام

sweetness nice to see you back as well Sheeran is here hello Sheeran blue

شیرینی خوشحالم که برگشتی و شیرن اینجاست سلام شیرن آبی

thunder also we have Julie G hello Judy gee Jimmy says the week has

تندر هم داریم جولی جی سلام جودی جی جیمی میگه هفته

passed the time is going very fast I know I agree with you I can't believe

گذشت زمان خیلی سریع میگذره میدونم باهات موافقم باورم نمیشه

how fast November has gone by it's it's really really flown by matilda is here

چطوری به سرعت نوامبر گذشته است، واقعاً با ماتیلدا پرواز کرده است، اینجا

as well watching in columbia also we have Tana doin or 10-win watching in

نیز در حال تماشای کلمبیا است، همچنین ما Tana doin یا 10-win تماشای در

vietnam i believe also we have Belarusian I wondered where you were

ویتنام داریم، من معتقدم ما نیز بلاروسی داریم، تعجب کردم که شما کجا بودید،

don't forget Belarusian and Pedro are both in charge of the live chat

بلاروسی و پدرو را فراموش نکنید هر دو مسئول چت زنده

they are the moderators on the live chat so they are in charge they will be

هستند، آنها ناظر در چت زنده هستند، بنابراین آنها مسئول هستند.

watching very closely what you are saying

Pal Meera also Francisco is here hello to you as well

nice to see you every single Sunday yes I will be here every Sunday until the

هر خورشید اینجا خواهد بود یک روز تا

end of the year and of course I will be with you during 2019 as well Ali is here

پایان سال و البته من در سال 2019 نیز با شما خواهم بود علی اینجاست

hello to you Ali Alam is also here also sujin hello sujin nice to see you here

سلام به شما علی علم نیز اینجاست همچنین سوجین سلام سوجین خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم

today also we have haole and race car or race

همچنین ما haole و ماشین مسابقه یا ماشین مسابقه داریم

car hello sir this is race from Pakistan please can you do a livestream on

سلام آقا این مسابقه از پاکستان است لطفاً می توانید یک استریم زنده در مورد

history and related words to history do you know what I think that is a great

تاریخ و کلمات مرتبط با تاریخ انجام دهید آیا می دانید چه فکر می کنم ایده خوبی

idea thank you very much for your suggestion lovely very nice X n says how

است بسیار متشکرم از پیشنهاد شما دوست داشتنی بسیار زیبا X n می گوید

how is it going how is it going it is going very well but I have had a very

اوضاع چطور است؟ آیا این کار خیلی خوب پیش می رود اما من یک

busy week quite busy here preparing for December because lots of things are

هفته بسیار شلوغ را پشت سر گذاشتم که در اینجا مشغول آماده سازی برای دسامبر هستم زیرا اتفاقات زیادی در

happening during the month of December it is a very busy month Louie Mendez

طول ماه دسامبر در حال رخ دادن است.

says according to the Guardian newspaper the area in which you live voted 63

به گفته روزنامه گاردین لویی مندز می گوید: که شما زندگی می کنید 63 درصد به برگزیت رای داده اند،

percent for brexit I think you are right there yes that's true I think you are

فکر می کنم شما در آنجا هستید، بله درست است، من فکر می کنم حق با شماست،

right ro sir said hello mr. Dan Cohen and all

آقا گفت: سلام آقای. دن کوهن و

of the moderators as well isn't that nice

همه گردانندگان آنقدرها هم خوب نیستند

oh hello Tomic I didn't see you there mr. Duncan how is your toe you will be

سلام تومیک من شما را آنجا ندیدم آقای. دانکن انگشت پات چطوره

pleased to hear that my toe is feeling much better it's still slightly painful

خوشحال میشی که بشنوی انگشت پام خیلی بهتره هنوز

it aches now and again but it's much better thank you that's very kind of you

کمی درد داره گهگاهی درد میکنه ولی خیلی بهتره ممنون که خیلی لطف کردی

Tomic thank you very much Blue Thunder your house is very cool oh

تومیک خیلی ممنون Blue Thunder خونه تو خیلی باحاله اوه

okay then I don't know what that's in response to

خوب پس من نمی دانم در پاسخ به

a friendly hello to everyone from mr. Bruno hello mr. Bruno I haven't seen you

یک سلام دوستانه به همه از طرف آقای. برونو سلام آقای برونو من قبلاً شما را

here before is it your first time please let me know

اینجا ندیده بودم ، اولین بار است که لطفاً به من اطلاع دهید

Oh mr. Duncan I love the use says T ass of course you he w e is a female sheep

اوه آقای. دانکن من عاشق استفاده هستم می‌گوید T ass البته شما او یک گوسفند ماده

thank you very much for that the sheep look like clouds against the green sky

هستید بسیار متشکرم از اینکه گوسفندها مانند ابرها در مقابل آسمان سبز به

they do look like that don't Knight I love sheep I love watching them in the

نظر می‌رسند.

field also we have Carrodus here and yes Carrodus says some of the sheep are

همچنین ما در اینجا Carrodus را داریم و بله Carrodus می گوید برخی از گوسفندها در حال تکان خوردن

wobbling they are hobbling they are having difficulty walking and that's the

هستند آنها در راه رفتن مشکل دارند و به

reason why they are doing it because they are on a slope so the sheep are

همین دلیل است که آنها این کار را انجام می دهند زیرا آنها در یک شیب قرار دارند بنابراین گوسفندها در

actually on the side of a hill and sometimes they fall over and injure

واقع در کنار یک تپه هستند. و گاهی می‌افتند و

themselves so that's why some of the sheep are having difficulty walking

خود را مجروح می‌کنند به همین دلیل برخی از گوسفندها در راه رفتن مشکل دارند

because they have injured themselves they are slightly lame the word is lame

چون خود را زخمی کرده‌اند کمی لنگ هستند کلمه لنگ است

that's a great word by the way so if something is lame it means it can't move

که اتفاقاً کلمه بسیار خوبی است بنابراین اگر چیزی لنگ باشد به این معنی است که نمی‌تواند

properly it has difficulty moving or walking the sheep in our region are very

به درستی حرکت کنید مشکل در حرکت یا راه رفتن است گوسفندها در منطقه ما بسیار

different from those sheep Thank You Abdul farce of course there are many

متفاوت از گوسفندان هستند متشکرم عبدالفرس البته

different types of sheep many different breeds of sheep some of them have white

گوسفندها انواع مختلفی دارند بسیاری از نژادهای مختلف گوسفند برخی از آنها

legs some of them have black legs some of them have black faces some of them

پاهای سفید دارند برخی از آنها سجاف پاهای مشکی دارند برخی از آنها صورت سیاه دارند برخی از آنها

have white faces some of them are very large and some of them are very small

صورت های سفید دارند برخی از آنها بسیار بزرگ هستند و برخی از آنها بسیار کوچک هستند

young sac is here as well also EMSA care is here wow so many people watching

کیسه جوان اینجاست و همچنین مراقبت EMSA اینجاست وای بسیاری از مردم که

today thank you very much for your lovely comment about the rainbow I love

امروز تماشا می کنند بسیار متشکرم برای نظر دوست داشتنی شما در مورد رنگین کمان من

to see a rainbow in the sky it always cheers me up every time I see one hello

عاشق دیدن یک رنگین کمان در آسمان هستم که همیشه هر بار که یک سلام آقا را می بینم مرا خوشحال می کند

mr. Duncan this is Olivia from Madagascar a big hello to magic

. دانکن، این اولیویا از ماداگاسکار است، یک سلام بزرگ به

Madagascar it's nice to see you here today

ماداگاسکار جادویی، خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم،

thank you very much this is my first time mr. Duncan it is an honor to be

بسیار متشکرم این اولین بار است که آقای من. دانکن باعث افتخار است که

here Thank You sera sera jad so it is your

اینجا هستم متشکرم sera sera jad پس این

first time I will give you a round of applause

اولین بار است که من به شما یک دور تشویق می کنم

congratulations to Sarah jad for being here for the first time ever wow that's

به سارا جاد برای اولین بار بودن اینجا تبریک می گویم وای چه

nice in it I love it I love it a lot so that's the chat and now it's time to

خوب است من آن را دوست دارم دوستش دارم این چت است و اکنون وقت

take a look at something which will give you an idea of how busy I have been this

آن است که به چیزی نگاهی بیندازید که به شما ایده می دهد که چقدر در این

week I have been so busy do you want to know what I've been doing well this

هفته مشغول بوده ام.

video will give you a very big clue

سرنخ بسیار بزرگی به شما بدهم

this month is proving to be a busy one for me I have been doing all sorts of

این ماه برای من بسیار شلوغ است. من امروز در حال انجام انواع

things today I'm on the roof of my house fixing some festive lights to the

کارها هستم.

railings above my garage have you noticed how important lights

چراغ

are during festivals and celebrations even the word light can have a

ها در جشن ها و جشن ها هستند حتی کلمه نور می تواند

significant meaning we can see the light this means that we have had a revelation

معنی قابل توجهی داشته باشد ما می توانیم نور را ببینیم یعنی ما مکاشفه ای داشته ایم

if a person suddenly changes their mind about something or they have a great

اگر شخصی ناگهان نظر خود را در مورد چیزی تغییر دهد یا ایده خوبی داشته

idea we can say that they have seen the light something that was unclear before

باشد می توانیم بگوییم که دیده است. نور چیزی که قبلا نامشخص بود

can now be seen vividly and can be understood well that person has seen the

اکنون می تواند ب به وضوح دیده می شود و به خوبی می توان فهمید که شخص نور را دیده است به

light

these are called fairy lights they are tiny lights that glow and twinkle fairy

این چراغ های پری می گویند.

lights are often hung on Christmas trees they create a magical atmosphere with

their gentle glow some fairy lights flash or blink

some are white while others are multicolored the name fairy lights dates

برخی از آنها سفید هستند در حالی که برخی دیگر رنگارنگ هستند. نام چراغ‌های پری

back to the late 18-hundreds and became popular after they were used

به اواخر دهه 1800 میلادی برمی‌گردد و پس از استفاده از آنها به

as a stage prop in the Opera aisle anthe written by the composer's Gilbert &

عنوان پایه صحنه در مروارید راهروی اپرا که توسط گیلبرت و سالیوان آهنگساز برای اپرا نوشته شده بود، محبوبیت پیدا کرد.

Sullivan for the Opera small electric lights were placed on the actors who

روی بازیگرانی

were playing fairies the named fairy light stuck and is still used to this

که نقش پری را بازی می کردند نور پری به نام گیر کرده بود و هنوز هم استفاده

very day did you know that originally candles were used as decorations that

does not sound very safe to me

dip dip dip dip dip to do it is Sunday yes it's a fun day it's time to improve

می شود. یک روز سرگرم کننده، وقت آن رسیده است که

your English live on YouTube with me mr. Duncan coming very soon of course we

انگلیسی خود را به صورت زنده در YouTube با من بهبود دهید. دانکن خیلی زود می آید، البته

also have my partner in crime we are talking mr. Steve did it get colder in

ما هم شریک جنایی من را داریم، آقای. استیو انجام داد اینجا سردتر

here is it just me I think it's you mr. Steve that's what I think anyway so mr.

شد، فقط من فکر می کنم این شما هستید آقای. استیو به هر حال این چیزی است که من فکر می کنم پس آقای.

Steve will be here in around about five minutes and today mr. Steve is suffering

استیو حدود پنج دقیقه دیگر اینجا خواهد بود و امروز آقای. استیو از چیزی رنج می‌برد

from something we call autumn madness there he is

که ما آن را دیوانگی پاییزی می‌نامیم. او

look Steve is really enjoying himself out in the autumn weather he's really

نگاه می‌کند استیو واقعاً در حال و هوای پاییزی

enjoying playing with the leaves we will see more of that later on as mr. Steve

از بازی کردن با برگ‌ها لذت می‌برد . استیو

experiences autumn Madness but what is it what actually is it here's another

دیوانگی پاییزی را تجربه می‌کند، اما این چیست که در اینجا واقعاً چیست،

big question for you and this is something a lot of people in this

سوال بزرگ دیگری برای شماست و این چیزی است که بسیاری از مردم در این

country are asking at the moment the question is will it snow at the moment

کشور در حال حاضر می‌پرسند، این سوال این است که آیا در

the temperature is starting to drop here in the UK but we haven't had any snow

لحظه شروع به کاهش دما در اینجا برف می‌بارد؟ در بریتانیا اما ما هنوز برفی نباریده ایم

yet so don't get too excited we we don't have any snow so this snow you can see

پس خیلی هیجان زده نشوید ما برف نداریم بنابراین این برفی که

at the moment is from last winter last year but the big question is will we get

در حال حاضر می توانید ببینید مربوط به زمستان گذشته سال گذشته است، اما سوال بزرگ این است که آیا ما خواهیم گرفت

any snow this year what do you think will happen do you think we will get

هر برفی امسال، فکر می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد، فکر می‌کنید ما

some snow or do you think we will get no snow here in the UK now last year if you

مقداری برف می‌باریم یا فکر می‌کنید امسال در بریتانیا

remember we had a lot of snow we had three Falls of snow so the snow fell

برفی نخواهیم آمد، اگر به یاد داشته باشید که ما برف زیادی باریدیم، سه بار بارش برف داشتیم. برف

heavily three times so we had a lot of snow last winter more than we

سه بار به شدت بارید، بنابراین ما در زمستان گذشته بیش از آنچه انتظار داشتیم برف

expected in fact so a lot of people were quite surprised by the amount of snow we

زیادی باریدیم، بنابراین بسیاری از مردم از میزان برف ما در سال گذشته کاملا شگفت زده شدند،

have last year so that is the big question that many people here in the UK

بنابراین این سوال بزرگی است که بسیاری از مردم اینجا در بریتانیا

are asking will it snow will we get any snow over the next few weeks

می پرسد که آیا برف خواهد آمد یا اینکه در چند هفته آینده برف

I don't know so far there is no forecast of any snow but if you remember last

خواهیم داشت اوه تاکنون هیچ پیش بینی برفی وجود ندارد اما اگر به یاد داشته باشید

year we were all very surprised by the sudden snowfall that occurred so we're

سال گذشته همه ما از بارش ناگهانی برف بسیار شگفت زده شدیم، بنابراین

not sure we there might be some snow who knows so that is the big question what

مطمئن نیستیم که ممکن است مقداری برف باریده باشد، بنابراین این سوال بزرگی است که

about you have you ever experienced snow have you ever actually felt snow on your

در مورد شما چیست؟ آیا تا به حال برف را تجربه کرده اید آیا واقعاً تا به حال برف را روی

hands or your face there is something so magical about the experience of being

دست یا صورت خود احساس کرده اید ، تجربه ای بسیار جادویی در مورد تجربه

out on a snowy day it really is a very special feeling so that remains to be

بیرون بودن در یک روز برفی وجود دارد که واقعاً احساس بسیار خاصی است، بنابراین باید

seen the live chat is very busy one more look and then we will take a little look

دید چت زنده بسیار جالب است. مشغول یک نگاه دیگر و سپس کمی به

at something else so the live chat oh my goodness so many people here today thank

چیز دیگری نگاه خواهیم کرد، پس چت زنده، خدای من ، بسیاری از مردم امروز اینجا هستند، از

you very much for joining me on the live chat unfortunately I've never seen snow

اینکه در چت زنده به من ملحق شدید بسیار متشکرم، متأسفانه من هرگز

in my life says Pedro also Alamgir says winter is coming again yes it is I don't

در زندگی ام برف ندیده ام. همچنین علمگیر می گوید زمستان دوباره می آید بله این است که من

mind winter as long as I'm in the house but of course if it starts to snow I

تا زمانی که در خانه هستم برای زمستان مشکلی ندارم اما البته اگر برف شروع به باریدن کرد من

love to go out and play in the snow but normally I like to stay indoors during

دوست دارم بیرون بروم و در برف بازی کنم اما معمولاً دوست دارم در خانه بمانم. در طول

the winter months we never have any snow in Thailand imagine that can you imagine

ماه های زمستان، ما هرگز در تایلند برفی نداریم تصور کنید که می‌توانید تصور کنید

what it would be like if you had snow in Thailand I think that would be very

اگر در تایلند برف می‌بارید چه شکلی می‌شد، من فکر می‌کنم که بسیار شگفت‌انگیز خواهد بود. آتش

surprising piers ardour says hello sir this is the first time I am watching you

اسکله‌ها می‌گوید سلام آقا این اولین باری است که شما را تماشا

hello piers order it's nice to see you here

می‌کنم سلام اسکله‌ها سفارش دهید خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم.

piers ardour shall heed hello sir I am watching your

سلام آقا من در حال تماشای

live program I am from Kashmir please suggest good

برنامه زنده شما هستم من اهل کاشمر هستم لطفا

ways to improve my English speaking well one good suggestion is to watch my live

راه های خوبی برای بهبود زبان انگلیسی من پیشنهاد کنید یک پیشنهاد خوب این است که ویدیوهای زنده من را تماشا کنید

videos and of course my recorded videos as well underneath this video you will

و البته فیلم های ضبط شده من نیز در زیر این ویدیو

see all of my video lessons and of course you must practice English every

همه دروس ویدیویی من را مشاهده خواهید کرد. و البته شما باید هر روز انگلیسی تمرین کنید،

day so if you want to improve your English you have to use it you have to

بنابراین اگر می‌خواهید انگلیسی خود را بهبود ببخشید، باید از آن استفاده کنید، باید

practice every day you do it whenever you have the chance so that is my

هر روز تمرین کنید و هر زمان که فرصت داشتید این کار را انجام دهید ، بنابراین به هر حال این پیشنهاد من است،

suggestion anyway so thank you very much peers that and I suppose I should say

بنابراین از شما دوستان بسیار سپاسگزارم که و فکر می کنم باید

congratulations for your first ever message on the live chat Thank You peers

به خاطر اولین پیام شما در چت زنده به شما تبریک بگویم. متشکرم همتایان

order Wow thank you very much it's lovely to see you here on the live chat

سفارش دادند وای بسیار متشکرم خیلی دوست دارم شما را اینجا در چت زنده ببینم

and welcome also we have Rafael who says I remember last year we had lots of snow

و خوش آمدید همچنین ما رافائل را داریم که می گوید آخرین بار به یاد دارم سال ما برف زیادی داشتیم

and this year I think we'll have snow as well who knows it we might have a lot of

و امسال فکر می‌کنم برف هم خواهیم داشت چه کسی می‌داند ممکن است

snow we might have no snow some people seem to think that winter will get

برف زیادی داشته باشیم، ممکن است برف نداشته باشیم برخی از مردم فکر می‌کنند

warmer and warmer as the time passes so who knows who knows what we will get

با گذشت زمان زمستان گرم‌تر و گرم‌تر می‌شود. کی میدونه کی میدونه ما چی میگیریم

satoru know says hello mr. duncan also oh i think we have a donation as well

satoru میدونه میگه سلام آقای. دانکن همچنین اوه، فکر می کنم ما یک کمک مالی نیز

from analytic brain thank you very much to analytic brain who has sent a very

از مغز تحلیلی داریم از شما بسیار سپاسگزارم از مغز تحلیلی که یک اهدای بسیار دوست داشتنی ارسال کرده است، بسیار

lovely donation there thank you very much and of course you can send live

سپاسگزارم و البته می توانید

donations as well to help my work continue because I do all of this for

برای کمک به ادامه کار من کمک های مالی نیز ارسال کنید، زیرا من همه این

free it doesn't cost you anything so everything you see everything you hear

کارها را رایگان انجام دهید هیچ هزینه ای برای شما ندارد بنابراین هر چیزی که می بینید همه چیزهایی که می شنوید

is all done for free do you like eating food

به رایگان انجام می شود آیا دوست دارید غذا بخورید

I I don't know about you but I love eating in fact at the moment I am in the

من در مورد شما نمی دانم اما من عاشق غذا خوردن هستم در واقع در لحظه ای که در آن هستم

process of losing weight I am trying to get a little slimmer because my stomach

روند کاهش وزن من سعی می کنم کمی لاغرتر شوم زیرا معده من

keeps getting larger and larger but do you like food I really do like food very

مدام بزرگتر و بزرگتر می شود اما آیا شما غذا را دوست دارید من واقعاً غذا را خیلی دوست

much and I have actually made a lesson all about food and right now we are

دارم و در واقع یک درسی درباره غذا درست کرده ام و در حال حاضر می

going to take a look at an excerpt from my food lesson and then after that it's

خواهیم از آن استفاده کنیم. نگاهی به گزیده ای از درس غذای من و بعد از آن

mr. Steve

آقای. استیو

hi everybody this is mr. Duncan in England how can mr. Duncan this the dark

سلام به همه این آقای است. دانکن در انگلستان چگونه می تواند آقای. دانکن این تاریک

um oh hello mr. Lomax how are you what's the problem mr. Duncan I'm hungry can I

ام اوه سلام آقای. لومکس چطوری مشکل چیه آقا دانکن من گرسنه هستم می

have something to eat please of course you can what would you like to eat I

توانم چیزی برای خوردن داشته باشم لطفاً البته شما می توانید چه چیزی دوست دارید بخورید من

would like a big juicy banana if that's okay

یک موز آبدار بزرگ می خواهم اگر اشکالی ندارد

hmm banana eh let me see I've got to be known around here sighs there's one one

هوم موز آه بگذار ببینم من باید در اینجا شناخته شوم آهی وجود دارد یک

juicy banana there you go is that okay for you mm-hmm thank you

موز آبدار اونجا که میخوای بری اینه که برای شما

very much but not petit now then where was I

oh yes hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today

خیلی خوبه. دانکن در انگلیس حال شما امروز چطور است

are you okay I hope so are you happy I hope so

، شما خوب هستید، امیدوارم که خوشحال باشید، امیدوارم

in today's lesson we will look at a common item which is for each of us an

در درس امروز به یک مورد مشترک خواهیم پرداخت که برای هر یک از ما

important part of our daily life and our means of survival today we will talk

بخش مهمی از زندگی روزمره ما و ابزار بقای امروز ما است. صحبت

about food

در مورد غذا

there are many natural elements contained within food such as calcium

، عناصر طبیعی زیادی در غذا وجود دارد، مانند کلسیم

chromium cobalt copper iron sodium and zinc it is worth noting that these are

کروم، کبالت مس آهن سدیم و روی، شایان ذکر است که این

present in very tiny amounts which is lucky for us because the human body only

عناصر در مقادیر بسیار ناچیز وجود دارند که برای ما خوش شانس است زیرا بدن انسان فقط

requires a very small daily amount to function properly keeping the balance of

به مقدار بسیار کمی در روز نیاز دارد. عملکرد صحیح حفظ تعادل

these elements right is very important as too much of them is just as bad as

این عناصر بسیار مهم است، زیرا مقدار زیاد آنها به همان اندازه بد است که

too little then there is protein which helps the body to function and stay well

کم بودن آن، پروتئینی وجود دارد که به عملکرد بدن کمک می کند و به خوبی

maintained protein is made up of small organic chemicals called amino acids

حفظ می شود پروتئین از مواد شیمیایی آلی کوچکی به نام اسیدهای آمینه تشکیل شده است.

these are absorbed from food during digestion and are used to create new

در طول هضم از غذا جذب می شوند و برای ایجاد

proteins and other useful substances that the body requires

پروتئین های جدید و سایر مواد مفید مورد نیاز بدن استفاده می شوند

finally let us not forget one of the most important intakes that the body

در نهایت یکی از مهم ترین دریافتی های مورد نیاز بدن را فراموش نکنیم.

requires in order to function and survive water around 60% of your body is

برای عملکرد و زنده ماندن آب، حدود 60 درصد از بدن شما

made up of water the water in your body keeps you cool it helps to keep the

از آب تشکیل شده است، آب موجود در بدن شما را خنک نگه می‌دارد،

joints of your bones soft and supple it carries nutrients to your tiny skin

به نرمی و لطافت مفاصل استخوان‌های شما کمک می‌کند ، مواد مغذی را به سلول‌های ریز پوست

cells and it helps to carry away all of the waste and toxins which would

شما منتقل می‌کند و به شما کمک می‌کند. برای دور کردن تمام مواد زائد و سمومی که در

otherwise build up and cause you to become ill water is being constantly

غیر این صورت ایجاد می‌شوند و باعث بیماری شما می‌شوند، آب به طور مداوم

used and lost by the body through sweating and going to the toilet

از طریق تعریق و رفتن به توالت توسط بدن از بین می‌رود.

needless to say you must drink plenty of water everyday meals and food have

different names depending on their size when they are eaten and where they are

بسته به اندازه آنها در هنگام خوردن و محل

served hamburgers and other similar food is easy to make and serve so it is

سرو همبرگر و سایر غذاهای مشابه به راحتی تهیه و سرو می شود، بنابراین به

called convenience food or fast food McDonald's KFC and Burger King are all

آن غذای راحت یا فست فود می گویند مک دونالد کی اف سی و برگر کینگ همگی

classed as fast-food restaurants a quick small meal is called a snack or a bite a

جزو رستوران های فست فود هستند. غذای کوچک سریع به نام میان وعده یا لقمه

meal where you select and serve your own food is called a buffet a large meal

غذایی که در آن غذای خود را انتخاب می کنید و سرو می کنید بوفه

served to many people in a hall is called a banquet

می گویند.

here's a good question is milk a food or a drink I would let you find out the

من به شما اجازه می دهم که پاسخ این سوال را بیابید

answer to that one remember milk and cheese contains lots

به یاد داشته باشید شیر و پنیر حاوی مقدار

of calcium and calcium is good for your bones delicious there are many ways of

زیادی کلسیم است و کلسیم برای استخوان های شما مفید است خوشمزه راه های زیادی برای

expressing hunger I feel hungry I'm starving I'm famished

ابراز گرسنگی وجود دارد من احساس گرسنگی می کنم گرسنه

I'm ravenous I've got to eat soon or I will faint

هستم گرسنه هستم به زودی باید غذا بخورم وگرنه بیهوش

my stomach is telling me to eat Wow I really have to eat something I'm so

می شوم به من می گوید بخور وای من واقعاً باید چیزی بخورم که خیلی

hungry I could eat a horse

گرسنه هستم می توانم یک اسب بخورم

cooking food has become a very popular activity for many people and these days

پختن غذا برای بسیاری از مردم به یک فعالیت بسیار محبوب تبدیل شده است و این

there are lots of cookery programs on television

روزها بسیاری از برنامه های آشپزی در تلویزیون

presented by celebrity chefs although some of them do tend to be quite rude

که توسط سرآشپزهای مشهور ارائه می شود، اگرچه برخی از آنها کاملاً بی ادب

and impolite such as this guy

و بی ادب هستند، مانند این پسر،

hello and welcome to go cook yourself I'm Dave nasty and I'm a chef and I'm

سلام و خوش آمدید که خودتان بروید آشپزی کنید.

rude to people if you don't like that then you can go cook yourself this is

مردم اگر این را دوست ندارید، می توانید بروید خودتان بپزید این

the potato I like chopping them up into little pieces and then boiling them in

همان سیب زمینی است که من دوست دارم آنها را به قطعات کوچک خرد کنم و سپس در

water then I mash them with butter it's called mashed potatoes can you mash

آب بجوشانم، سپس آنها را با کره له می

up potatoes I guess you can't cuz you're not a chef like me I hate everyone I'm

کنم. نمیتونم چون مثل من سرآشپز نیستی من از همه متنفرم من

Dave nasty saying go cook yourself goodbye

دیو هستم گفتن ناخوشایند برو خودت بپز خداحافظ

did you do here we go yes it's Sunday and we are live

آیا اینجا انجام دادی ما می رویم بله یکشنبه است و ما

very very live and just to show how live we are I am now saying that it is 20

خیلی زنده هستیم و فقط برای اینکه نشان دهیم چقدر زنده هستیم، اکنون می گویم که

minutes away from three o'clock here in the UK yes check your watch right now it

از ساعت سه اینجا در بریتانیا 20 دقیقه فاصله دارد. بله، همین الان ساعتتان را بررسی

is definitely live talking which here is the man who isn't so much a fountain of

کنید، قطعاً صحبت کردن زنده است، که در اینجا مردی است که آنقدر منبع

knowledge more like a dripping tap of knowledge it is mr. Steve hello hello

دانش نیست، بیشتر شبیه یک شیر آب چکان از دانش است. استیو سلام سلام به

everybody I'm not sure I like that introduction mr. Jim put a dripping tap

همه من مطمئن نیستم که این مقدمه را دوست داشته باشم. جیم یک شیر آب چکه

of knowledge does that mean I don't know very much is that what you're trying to

از دانش گذاشت یعنی من خیلی نمی دانم این است که شما می خواهید

say mr. dink did you like my I gave you some lovely

بگویید آقای. دینک آیا از من خوشت می‌آید من برایت تشویق‌های دوست‌داشتنی

applause oh it didn't hear that because we can't really hear it here can we go

انجام دادم، اوه این را نشنیدم چون ما واقعاً نمی‌توانیم آن را در اینجا بشنویم، می‌توانیم برویم،

away I could hear it vaguely in the background I could have you listen to it

می‌توانستم آن را به طور مبهم در پس‌زمینه بشنوم، می‌توانم از شما بخواهم بعداً به آن گوش دهید،

later I could hear it in my head well I've been watching the lap we're late

می‌توانم بشنوم این در ذهن من خوب است من دور را تماشا کرده ام ما امروز دیر رسیدیم

today I'm 10 minutes later than normal mr. Duncan we've got plenty of time we

من 10 دقیقه دیرتر از آقای معمولی هستم. دانکن

are on until 4:00 4:00 o'clock trying to keep me away from the lovely viewers

ما تا ساعت 4:00 ساعت 4:00 وقت زیادی داریم که سعی می کنیم من را از بینندگان دوست داشتنی دور نگه

aren't you trying to you're taking 10 minutes off next week it'll be 15

داریم، آیا شما تلاش نمی کنید هفته آینده 10 دقیقه استراحت کنید، ساعت 15 خواهد بود

minutes then 20 and I'd be just down to five minutes I'll be just saying hello

دقیقه بعد از 20 دقیقه و من فقط به پنج دقیقه می‌رسم، فقط سلام می‌کنم

goodbye mr. Steve is worried that I am cutting his time until he disappears

خداحافظ آقای. استیو نگران است که من زمانش را کم کنم تا زمانی که او کاملاً ناپدید شود

completely anyway I was looking at the live stream

به هر حال من داشتم به پخش زنده نگاه می

okay before coming on in fact I was doing some gardening I would try to fit

کردم خوب است قبل از اینکه وارد شوم در واقع داشتم باغبانی می کردم و سعی می کردم

in an hour's gardening now before coming live on stream because but this time of

یک ساعت باغبانی کنم قبل از اینکه به پخش زنده بیایم زیرا اما این در

the year we can't do it afterwards because it'll be dark by the time we

زمان سال نمی‌توانیم بعد از آن این کار را انجام دهیم زیرا تا زمانی که پخش زنده را تمام کنیم هوا تاریک می‌شود،

finish at the live stream so I'll try to get in the bit of garden beforehand but

بنابراین سعی می‌کنم از قبل وارد باغ

I still had time to look at the live chat which JC Jordi's had an operation

شوم، اما هنوز وقت داشتم تا به چت زنده نگاه کنم. که JC Jordi عمل کرده است

okay an angioplasty well that's is that something to your heart yes she's had

خوب آنژیوپلاستی خوب است که چیزی به قلب شما می رسد بله او

some little stents put in in her heart so that's quite a you know it's not a in

چند استنت کوچک در قلبش گذاشته است، بنابراین کاملاً می دانید که این یک

substantial procedure it's not it so we hope you're well and recovering it's not

عمل قابل توجه نیست، اینطور نیست، بنابراین امیدواریم که حال شما خوب باشد. و بازیابی آن

a simple procedure it's very complex so any operation that you have

یک روش ساده نیست، بسیار پیچیده است، بنابراین هر عملی که

your heart it I would imagine it's very very what would you say how would you

شما قلب خود را دارید، تصور می‌کنم این بسیار بسیار خوب است که شما چه می‌گویید چگونه

describe that essential essential yes it is also a very complicated operation so

آن ضروری ضروری را توصیف می‌کنید، بله ، همچنین یک عمل بسیار پیچیده است،

Wow so how are you at the moment JC Geordi are you recovering recovering yes

پس وای، حال شما چطور است درحال حاضر JC Geordi در حال نقاهت هستید بله

so yes we wish JC Geordi well and you know if for what was quite a significant

پس بله ما برای JC Geordi آرزوی سلامتی داریم و شما می دانید که آیا برای یک

operation yeah I'm sorry an essential its operation yeah so I should apologize

عمل جراحی بسیار مهم بله متاسفم عمل آن ضروری است بله بنابراین من باید

first of all for missing the message so it was on the live chat it's on the live

اول از همه به دلیل از دست دادن پیام معذرت بخواهم. چت زنده در چت زنده است،

chat but of course at the beginning there's a lots of messages so you're

اما البته در ابتدا پیام های زیادی وجود دارد، بنابراین شما

probably but you don't see them all they're going off the screen yes I

احتمالاً هستید اما همه آنها

didn't see I'm to have so apologies for not seeing your message and I hope you

را نمی بینید. بنابراین بابت اینکه پیام شما را نمی بینم عذرخواهی می کنم و امیدوارم

are feeling much better and geo angioplasty so that's where they repair

حال شما خیلی بهتر شده باشد و آنژیوپلاستی ژئو آنژیوپلاستی آنجاست که آنها تعمیر

I think that's where they repair the the actual valves now I think they put

می کنند. فکر می کنم در آنجا دریچه های واقعی را ترمیم می کنند.

little they just open up your open heart vessels with little stents so it'll so

بنابراین

they put some they put something inside to make the the the tubes wide I think

آنها مقداری قرار می دهند و چیزی داخل آن می گذارند تا لوله ها را پهن

so I think that's what it is yes I'm not a heart surgeon so I don't know but well

I hope you're feeling better and it sounds like you've had it done before

کند. بهتر است و به نظر می رسد که قبلاً این کار را انجام

from what you were saying oh okay but you are in the right place because we

داده اید، اوه اوکی بله، اما شما در جای درستی هستید، زیرا ما

will always cheer you up we will gladden your heart literally

همیشه شما را خوشحال خواهیم کرد، ما قلب شما را خوشحال

will will make you laugh Carrodus says he's noticed a sheep and that some of

خواهیم کرد که شما را به معنای واقعی

them are hobbling yeah though is used a good phrase they're hobbling hobble it

کلمه می خنداند. هوبل به این

means that they're they've got what one's got a poorly leg and can't walk

معنی است که آن‌ها همان چیزی را دارند که پاهایشان ضعیف است و نمی‌توانند درست راه بروند،

properly so they're sort of hobble in this sort of not walking properly though

بنابراین در این نوع درست راه نمی‌روند هر چند

they are and we always laugh about there's one hobbling there at the back

که هستند و ما همیشه به این می‌خندیم که یک نفر در آنجا تکان می‌خورد. پشت

because sheep are always so afraid of everything they run away and they injure

چون گوسفندها همیشه از هر چیزی که فرار می کنند خیلی می ترسند و آنها را مجروح می

them so they injure themselves there must be very prone to getting their legs

کنند بنابراین خودشان را زخمی می کنند باید خیلی مستعد آسیب دیدگی پاهایشان باشد

injured yes well because also as I mentioned earlier

بله خوب زیرا همانطور که قبلاً اشاره کردم

the field is on a slope field is on a slope so they keep when they run away

مزرعه در شیب است زمین در شیب است. بنابراین آنها وقتی فرار می

they actually trip and hurt them that there is one now you can see it yes it's

کنند واقعاً به آنها ضربه می زنند و به آنها صدمه می زنند که اکنون می توانید آن را ببینید بله

limping that is lame gonna be meat much meat on that leg oh

لنگ می زند که لنگ است گوشت زیادی روی آن پا خواهد بود اوه بسیار

okay thank you Steve and GF broom says that when they were growing up there

خوب متشکرم استیو و جی اف بروم می گوید که وقتی آنها در حال رشد بودند اون بالا

were sheep dogs that would herd the sheep and bring them in in the evening

شی p سگهایی که گوسفندها را گله می‌کنند و می‌آورندشان عصر،

we're out here they still use them they do still use sheep dogs here in fact the

ما اینجا هستیم.

the the farmer that brought those sheep has a couple of sheepdogs hmm and of

course they sometimes use quadbikes now don't they

گاهی اوقات از موتورهای چهارچرخ استفاده می‌کنند، حالا نمی‌خواهند

what to round the Sheep oh yes they use quad bikes I thought you were going to

گوسفند را گرد کنند، اوه بله، از دوچرخه‌های چهارچرخ استفاده می‌کنند.

say that the sheep were on the quad bikes

haha the sheep were riding the quad I would love to see a sheep riding a quad

bike Maria says have we still got the spiders yes we have but hopefully

موتور چهارچرخ ماریا می‌گوید آیا هنوز عنکبوت‌ها را داریم بله داریم،

they'll be gone soon yes because my friend said that he got another friend

اما امیدوارم به زودی از بین بروند بله، زیرا دوستم گفت که او دوست دیگری دارد

who wanted to to look after them for a while so hopefully we'll get rid of them

که می‌خواهد مدتی از آنها مراقبت کند، بنابراین امیدوارم ما از شر آنها خلاص شویم.

before Christmas so we've we've had these spiders for nearly ten months it

قبل از کریسمس، بنابراین ما تقریباً ده ماه است که این عنکبوت ها را داریم

was only supposed to be for a few weeks but but they will be going soon and and

، قرار بود فقط برای چند هفته باشد ، اما آنها به زودی خواهند رفت و

to be honest good riddance Jimmy asks are you back in Wikipedia yet

صادقانه بگویم، جیمی می پرسد آیا به ویکی پدیا برگشته اید، اما

oh that's a good question I did check a couple of days ago and I'm not there

اوه سوال خوبی بود که چند روز پیش چک کردم و آنجا نیستم

right so we're starting this campaign again some horrible person I think it's

درست است پس ما این کمپین را دوباره شروع می کنیم یک فرد وحشتناک که فکر می کنم این

a rival a rival English teacher actually removed me from the Much Wenlock page

یک رقیب است، یک معلم انگلیسی رقیب در واقع مرا از صفحه Much Wenlock حذف کرد.

you had a page a mention yeah an entry in the Wikipedia page and a much Wenlock

saying that you were a notable English teacher nobody a notable person just

یک معلم انگلیسی قابل توجه هیچ کس یک فرد قابل توجه فقط

reminding case anybody watching didn't hear what we said last week somebody has

یادآوری مورد هر کسی که تماشا می کند چیزی را که ما گفتیم هفته گذشته نشنیده است

removed mr. Duncan from the Much Wenlock page and we're going to appear we're

. دانکن از صفحه Much Wenlock و ما ظاهر می شویم

going to ask again if somebody can add mr. don't come back in you need to have

که دوباره می خواهیم بپرسیم که آیا کسی می تواند mr را اضافه کند. برنگردید باید امتیاز داشته باشید

privileges or something don't you but yes you need to have editing priveleges

یا چیزی ندارید، اما بله باید

editing privileges on Wikipedia so if someone can put me on to Wikipedia onto

امتیاز ویرایش امتیازات ویرایش در ویکی‌پدیا را داشته باشید، بنابراین اگر کسی بتواند من را در ویکی‌پدیا

the not not my own page but on the Much Wenlock page and then i will be there

در صفحه نه خود من، بلکه در «Much Wenlock» قرار دهد. صفحه و سپس من دوباره آنجا خواهم بود

again you rightfully belong I belong there I

شما حقاً متعلق به شما هستم من به آنجا تعلق دارم من

do a lot for Much Wenlock I I promote it all around the world and the main thing

کارهای زیادی برای ونلاک انجام می دهم. من آن را در سراسر جهان تبلیغ می کنم و نکته اصلی این

is that you're a notable English teacher and you deserve to have a place on

است که شما یک معلم زبان انگلیسی قابل توجه هستید و لیاقت این را دارید که در ویکی پدیا جایی داشته باشید.

Wikipedia and the fact that somebody put you in and then somebody removed you I

و این واقعیت که کسی تو را در آنجا قرار داد و بعد کسی تو را حذف کرد، من

think that's disgraceful I think it's disgrace of jealousy it's

فکر می‌کنم این شرم‌آور است، من فکر می‌کنم این مایه شرمساری حسادت است.

disgusting yes because it is a fact there's nobody else doing what you're

doing no in England let alone just much when

that's it on so anyway just blowing your trumpet for you mr. Duncan because

بنابراین به هر حال فقط برای شما در شیپور دمیدن آقای. دانکن چون

please will somebody add mr. Duncan back on to Wikipedia and if you do we'll make

لطفاً کسی آقای را اضافه کند. دانکن به ویکی‌پدیا برمی‌گردد و اگر انجام دادید،

a special mention tell us if you do and we'll make a special mention and hmm

به ما اشاره ویژه‌ای می‌کنیم، اگر انجام می‌دهید، به ما اشاره ویژه‌ای خواهیم کرد و اوم،

well we could send a t-shirt couldn't we I will do my robot Iman I will do my

خوب، می‌توانیم یک تی شرت بفرستیم، نمی‌توانیم ربات خود را ایمان I انجام دهیم.

robot dance for you would send you a little present yes bribery and

رقص ربات من را برای شما انجام خواهم داد یک هدیه کوچک برای شما می فرستم بله رشوه و

corruption is that it Steve anything else to mention that's all I could there

فساد این است که استیو هر چیز دیگری را ذکر کند این تمام چیزی است که من می توانم وجود داشته باشد.

were lots of comments lots of lovely comments from people quite a few new

people as well some I think these somebody from Madagascar can't remember

این افراد از ماداگاسکار نمی‌توانند

their name now okay we've seen lots of programs about Madagascar because that's

نامشان را به خاطر بیاورند، خب، ما برنامه‌های زیادی درباره ماداگاسکار دیده‌ایم، زیرا این

a very popular place for naturalists to go and film yes not late not naturists

مکان بسیار محبوبی است برای طبیعت‌گرایان که می‌توانند بروند و فیلم‌برداری کنند، بله نه دیر، نه طبیعت‌گرایان

naturalist like David Attenborough so natural ists

طبیعت‌گرای مانند دیوید آتن‌برو، بنابراین طبیعت‌شناسان

or people that are that are interested in wildlife

یا افرادی که هستند. علاقه مند به حیات وحش

naturists are people who like to take their clothes off and walk around in in

طبیعت گرایان افرادی هستند که دوست دارند لباس های خود را در بیاورند و در

the fresh air with no clothes so there is a difference

هوای تازه بدون لباس قدم بزنند، بنابراین تفاوت وجود دارد

naturalist naturalist and naturist yes I'm not right the programs we've seen

طبیعت گرا و طبیعت شناس طبیعت گرا بله من درست نمی گویم برنامه هایی که در

about Madagascar which is an island just off Africa somewhere I believe they've

مورد ماداگاسکار دیده ایم. آ جزیره‌ای درست در نزدیکی آفریقا، جایی که من فکر می‌کنم

got these spiny forests seven days that Madagascar lemurs are leaping onto these

هفت روز است که این جنگل‌های خاردار را دارند که لمورهای ماداگاسکار روی این

spiny plants okay and we've seen this program we don't know how they don't

گیاهان خاردار می‌پرند، خوب و ما این برنامه را دیده‌ایم، نمی‌دانیم چگونه

kill themselves no well they like cacti something like that I don't know you're

آنها خود را به خوبی نمی‌کشند. cacti چیزی شبیه به آن من نمی دانم شما

in this program somebody who I can't remember what your name is now somebody

در این برنامه هستید کسی که من نمی توانم به یاد داشته باشم نام شما چیست، کسی

it's on from Madagascar tell us about these if I'm right about the spiny

که اکنون در ماداگاسکار است در مورد آنها به ما بگویید اگر من در مورد جنگل های خاردار درست می گویم

forests and you've got these little they're not monkeys they're lemurs okay

و شما دارید این کوچولوها میمون نیستند، لمورها هستند، به

I think and they've bleep around it anyway what what I do know about

نظر من خوب است و به هر حال آنها در اطراف آن بلپ می زنند آنچه که من در مورد ماداگاسکار می دانم

Madagascar is there are lots of animals that are only found in Madagascar

این است که حیوانات زیادی فقط در ماداگاسکار یافت می شوند

exactly and also that's where Charles Darwin came up with the idea of the

و همچنین چارلز داروین از آنجا به وجود آمد. با ایده

theory of evolution so Charles Darwin got in it was you're thinking of the

تئوری تکامل، بنابراین چارلز داروین وارد آن شد، شما به جزایر گالاپاگوس فکر می کنید که

Galapagos Islands always a Galapagos Islands well there's two very small

همیشه جزایر گالاپاگوس هستند، خوب دو جزیره بسیار کوچک

islands you seen they look very similar if you close your eyes and put your

وجود دارد که دیدید اگر چشمان خود را ببندید و دستان خود

hands on your head they do look very similar good job I'm here Galapagos

را روی خود بگذارید، بسیار شبیه به نظر می رسند. سر آنها بسیار شبیه به هم هستند خوب من اینجا هستم

Islands and Madagascar he probably went there as well.did

جزایر گالاپاگوس و ماداگاسکار او احتمالاً به آنجا هم رفته است. آیا

Disney make a movie about the Galapagos Islands everyone's made a movie about

دیزنی فیلمی در مورد جزایر گالاپاگوس ساخته است.

that or was it or was it Madagascar I think there are special tourist trips to

to the Galapagos Islands Galapagus yes we got into that subject but you took us

جزایر گالاپاگوس بله، ما وارد این موضوع شدیم اما شما ما

there I I've been very busy this week Steve putting putting up the Christmas

را به آنجا

lights and mr. Steve gave me a surprise he's actually given me some lovely new

بردید. استیو به من سورپرایز کرد او در واقع چند چراغ جدید و دوست‌داشتنی به من

lights to put him on the house right and there we go can you see the new light so

داد تا او را درست روی خانه بگذارم و ما می‌رویم می‌توانی نور جدید را ببینی، بنابراین

these are some new lights that mr. Steve has given ie gave me a nice surprise

این چند چراغ جدید است که آقای. استیو یک سورپرایز خوب به من داده است،

so there you can see some new lights that I put up this week and they are

بنابراین می توانید چند چراغ جدید را ببینید که من این هفته گذاشتم و به آنها می

called festoon lights festoon it's not a great word it says festoon what does it

گویند festoon lights festoon کلمه خوبی نیست می گوید festoon

mean do you know where it comes from no well it comes from a feast where Garland

یعنی چه می دانید از کجا می آید نه خوب از جشنی می‌آید که

and flowers were hung in lovely string arrangements so they were hung up and so

گلدسته و گل‌ها را با تارهای دوست‌داشتنی آویزان می‌کردند و آویزان می‌شدند و به

the feast of celebration so that's why we have festoon for lack of lack for

همین دلیل جشن جشن گرفته می‌شد.

festival festival nation festivals or special feasts that were held so it is a

یک

very very old word and there you can see some festoon lights which are now

کلمه بسیار قدیمی است و در آنجا می توانید چند چراغ فستونی را ببینید که اکنون

outside the house I hope the neighbors I really hope the neighbors will enjoy

بیرون از خانه هستند. امیدوارم همسایه ها واقعاً امیدوارم همسایه ها از

looking at those talking of Christmas so I said by those lights mr. day your

دیدن کسانی که در مورد کریسمس صحبت می کنند لذت ببرند. روز

early Christmas present mr. Duncan thank you get up on the ladder and put them up

هدیه اول کریسمس شما آقای. دانکن از شما متشکرم که روی نردبان بلند شوید و آن‌ها را بالا ببرید

and that's what I know that's what I did but talking of Christmas do you think

و من می‌دانم این کاری است که من انجام دادم، اما در مورد کریسمس صحبت می‌کنم، آیا فکر

that it's too early yes oh okay well that was quicker I want

می‌کنید که خیلی زود است بله، اوه خوب، سریع‌تر بود، من می‌خواهم

to talk about Christmas mr. Duncan do you think it's too early to talk about

در مورد کریسمس صحبت کنم. دانکن فکر می‌کنی هنوز خیلی زود است که درباره کریسمس صحبت کنیم

Christmas and there you can see last year so these video clips you can see

و می‌توانی سال گذشته را ببینی، بنابراین این کلیپ‌های ویدیویی را می‌توانی

now they were actually filmed last year but do you think it is too early to talk

اکنون ببینی که در واقع سال گذشته فیلم‌برداری شده‌اند، اما آیا فکر می‌کنی خیلی زود است که

about Christmas and there you can see some lovely festive arrangements in the

درباره کریسمس صحبت کنیم و می‌توانی برخی از آن‌ها را ببینی. ترتیبات جشن دوست‌داشتنی در

local bookshop where I live in much Wenlock what else oh look there's the

کتاب‌فروشی محلی که من در آن زندگی می‌کنم

square the famous square in Much Wenlock and you can see there are lots of

در ونلاک بسیار

Christmas lights but even though we only have we only have about is it four weeks

است.

or five weeks so about five weeks weeks five weeks till Christmas is it too

یا پنج هفته، یعنی حدود پنج هفته، پنج هفته تا کریسمس، خیلی

early to talk about Christmas so what do you think do you think it is too early

زود است که در مورد کریسمس صحبت کنیم، پس چه فکر می‌کنید که خیلی

to mention Christmas Steve has already given his answer he thinks yes it is too

زود است به کریسمس اشاره کنید.

early I don't think you should talk about Christmas - at least the 1st of

فکر نمی کنم باید در مورد کریسمس صحبت کنید - حداقل اول

December and really I think it should be two weeks before two weeks before and no

دسامبر و واقعاً من فکر می کنم باید دو هفته قبل از دو هفته قبل باشد و

more than that that's my opinion but of course the shops want you to buy

بیشتر از آن این نظر من است، اما مطمئناً مغازه ها از شما می خواهند که

lots of things and but I don't think you should start mentioning it talking about

چیزهای زیادی بخرید و بخرید. فکر نمی‌کنم الان شروع کنید به صحبت کردن درباره

it now maybe for children I mean when do advent calendars start on the 1st of

آن، شاید برای بچه‌ها منظورم این است که چه زمانی تقویم‌های ظهور از اول دسامبر شروع می‌شوند،

December done well I'm yes I must admit I always get very excited around this

بله، باید اعتراف کنم که همیشه در این زمان بسیار هیجان‌زده هستم،

time because I love to put the Christmas lights up I'm like a I'm like a big

زیرا دوست دارم برای روشن کردن چراغ‌های کریسمس من مثل یک بچه بزرگ هستم

child really is that's why I likes the lights everywhere I love the lights I

واقعاً به همین دلیل است که همه جا چراغ‌ها را دوست دارم. من عاشق

love the festivity and of course last week the temperature in the UK was very

high so I decided to do it last week whilst the weather was really really

چراغ‌ها هستم. تصمیم گرفتم هفته گذشته این کار را انجام دهم در حالی که هوا واقعاً

good yes but what you wanted to do mr. Duncan with

خوب بود بله، اما کاری که می خواستید انجام دهید آقای. دانکن با

the festoon lights as you wanted to put them on the highest part of the house

چراغ های فستونی همانطور که می خواستی آنها را روی بالاترین قسمت خانه بگذاری

love you yes you wanted to hang those from the gutter right on the top of the

دوستت دارم بله می خواستی آن ها را از ناودان درست

of the house so where the roof the lowest part of the roof I wanted to hang

بالای خانه آویزان کنی تا جایی که سقف پایین ترین قسمت سقف باشد من می خواستم برای آویزان

the lights along there on the burbs but yes but so you said oh I'm going to hang

کردن چراغ‌ها در امتداد حفره‌ها، اما بله، اما شما گفتید اوه، من

them up there and I thought there's no way mr. Duncan is gonna go that high at

آنها را آنجا آویزان می‌کنم و فکر کردم راهی وجود ندارد. دانکن می‌خواهد از نردبان‌ها تا این حد بالا برود،

the ladders but anyway I wasn't snow point of me saying you'll never do that

اما به هر حال من نمی‌توانستم بگویم که شما هرگز این کار را نخواهید کرد،

because that would have made mr. Duncan even more determined to do it so he put

زیرا این باعث می‌شد آقای. دانکن حتی مصمم‌تر برای انجام این کار است،

the ladders up so you decided just to let me go ahead and decide to let you go

بنابراین نردبان‌ها را بالا برد، بنابراین تصمیم گرفتی فقط به من اجازه بدهی جلو بروم و تصمیم بگیری به تو اجازه بدهی پیش بروی

ahead and do it try not to talk over you today did it berate me last week for

و این کار را انجام دهی سعی کن امروز با تو حرف نزنم، آیا هفته پیش من را به خاطر

talking over you so I shall try and look for clues

صحبت کردن با تو سرزنش کرد. من سعی خواهم کرد به دنبال سرنخ بگردم،

when as I can just interject with my sentences and my opinions I'll put my

زمانی که می توانم فقط با جملات و نظراتم تداخل کنم،

map my hand over your mouth without without interrupting you or talking over

نقشه ام را روی دهانت بگذارم بدون اینکه حرفت را قطع کنم یا حرفی

you I try my hardest this week okay we've got the message anyway

برایت بزنم، این هفته تمام تلاشم را می کنم. به

anyway tell us a story I Gress tell us the story that means I digress it means

هر حال

I was talking about something else apart from the main subject so you put the

ladders up and I thought mr. Duncan if you go up those ladders and you fall off

پیام را به ما بگویید. دانکن اگر از آن نردبان ها بالا بروی و زمین

you will fall to your death yes probably because it was very high and you've got

بخوری به مرگت می افتی، بله احتمالاً به این دلیل که ارتفاع خیلی زیاد بود و

what happened you got about halfway up and then decided oh dear and I was quite

اتفاقی افتاد که تقریباً نصف راه رسیدی و بعد تصمیم گرفتی عزیزم و من کاملاً

worried because I thought I don't want mr. Duncan going up there because

نگران بودم زیرا فکر می کردم آقا را نمی خواهم دانکن به آنجا می‌رود چون

there's a last thing I want to do is have to do this show all on my own

آخرین کاری که می‌خواهم انجام دهم این است که باید این نمایش را به تنهایی انجام دهم،

so I got halfway up the ladder and then started screaming like a girl

بنابراین من تا نیمه از نردبان بالا رفتم و بعد شروع کردم به جیغ زدن مثل دختری

you didn't really scream I was I was a little worried and afraid so I didn't go

که واقعاً جیغ نمی‌کشید، من کمی نگران بودم. و ترسیدم که

to the top so instead I had to put the lights a little lower down yes it's a

به بالا نرفتم، بنابراین به جای آن مجبور شدم چراغ ها را کمی پایین تر بگذارم، بله،

slightly more agreeable height a height that if you fell you would survive so so

ارتفاع کمی مطلوب تر است، ارتفاعی که اگر زمین بخورید زنده می مانید، بنابراین

what do you think the height that you could fall from safely so is there a

فکر می کنید ارتفاعی که می توانید داشته باشید چیست؟ با خیال راحت از زمین بیفتید آیا ارتفاعی وجود دارد

height because uh sometimes you hear of people who are just walking

زیرا گاهی اوقات از افرادی می شنوید که فقط طولانی راه می روند

long and they fall over in the street and the end they die so so I suppose

و در خیابان می افتند و در پایان می میرند بنابراین فکر می کنم

there is no safe height so I suppose you could you could you could die if you

ارتفاع امنی وجود ندارد بنابراین فکر می کنم شما می توانستید می توانستید اگر

fell from any height well but of course the higher you are your body is

از هر ارتفاعی به خوبی سقوط کردید بمیرید، اما طبیعتاً هر چه بالاتر هستید بدن شما از

physically designed to be able to withstand I mean the way we've evolved

نظر فیزیکی طراحی شده است تا بتواند در برابر آن مقاومت کند، منظورم روشی است که ما تکامل یافته ایم.

mm-hmm the human body the impact apparently that there's a sort of

maximum impact that we can we can survive is around 30 miles an hour oh

ما می توانیم زنده بمانیم حدود 30 مایل در ساعت است، اوه

okay then if you start going I mean if you think of the speed you can run at

پس از آن اگر شروع به رفتن کنید منظورم این است که اگر به سرعتی فکر می کنید که می توانید با آن بدوید

and you hit your head you can anything more that that's why

و به سر خود ضربه بزنید، می توانید هر چیزی بیشتر از این را داشته باشید، به همین دلیل است که

people die in cars obviously the human body isn't designed to withstand impacts

مردم در ماشین ها می میرند، بدیهی است که بدن انسان طوری طراحی نشده است که در برابر ضربه

every certain species are supposed to be cheering JC Geordi up this is this is

هایی که قرار است هر گونه خاصی از آن را تحمل کند. تشویق جی سی گئوردی بالا این

not very cheerful yes if you I think I mean as you say if you fall on your head

خیلی شاد نیست بله اگر شما فکر می کنم منظورم این است که شما می گویید اگر روی سرتان

can withstand an impact yeah I've got it yes I don't know what

بیفتید می تواند ضربه ای را تحمل کند بله من متوجه شدم بله نمی

the height is but I shouldn't think it's more than about you still carry so many

دانم ارتفاع چقدر است اما باید فکر نمی کنم این بیشتر از این است که شما هنوز چندین

times your own Heights again okay stop I'm trying to that's my spot it depends

بار ارتفاعات خود را حمل می کنید، دوباره خوب توقف کنید، من سعی می کنم این نقطه من باشد، بستگی به این دارد

on whether you fall on soft ground hard ground what part of your body hits the

که آیا روی زمین نرم و سفت و سختی که قسمتی از بدن شما

floor first I think I think rude you know what I should have done him when I

ابتدا به زمین برخورد می کند، بستگی دارد. بی ادبانه فکر کن میدونی باید چیکار میکردم وقتی دیروز

went up the other day to put the lights up on the side of the house I should

رفتم بالا تا چراغها رو کنار خونه روشن

have had a little parachute that would open and then I could I could come down

کنم باید یه چتر نجات میداشتم که باز میشد و بعد میتونستم خیلی میتونستم

to the ground very safely that wouldn't have worked mr. Duncan

پایین بیام زمین با خیال راحت که کار نمی کرد آقای. دانکن

why because you wouldn't have had time to deploy the parachute so I you have to

چرا چون وقت نداشتی چتر نجات را پیاده کنی، پس من باید

pull the cord deploy it so what you should have done is put got the bed from

طناب را بکشی و آن را باز کنم تا کاری که باید می کردی این بود که تخت را از

upstairs and put the mattress on the ground and then if you fall you'd have

طبقه بالا بیاوری و تشک را روی زمین بگذاری و بعد اگر افتادی

fallen onto the mattress and that would have broken your fall I could have

روی تشک می افتادم و این باعث می شد زمین خوردن شما شکسته شود، من در

actually strapped the mattress to my back it's not the first time I've done

واقع می توانستم تشک را به پشتم ببندم، این اولین باری نیست که در زندگی ام این کار را انجام

that in my life really yeah so we've got some words to lock and reform would you

می دهم، واقعاً بله، بنابراین ما کلماتی برای قفل کردن و اصلاح داریم. آیا

like to have a look at the live chat I would have a look today yet not well not

می‌خواهید به چت زنده نگاهی بیندازید، امروز نگاهی می‌اندازم، اما خوب نیستم،

since I was upstairs no okay then that's the strange thing to explain so there's

چون در طبقه بالا بودم، خوب نیست، این چیز عجیبی است که باید توضیح داد، بنابراین

the live chat and there were lots of people on the

چت زنده وجود دارد و افراد زیادی در

live chat oh dear let's have a look so thank you very much once again to

چت زنده حضور داشتند. عزیزم، بیایید نگاهی بیندازیم، بنابراین یک بار دیگر

analytic brain for your your very generous donation thank you very much

از مغز تحلیلی برای کمک مالی بسیار سخاوتمندانه شما بسیار سپاسگزارم. از شما بسیار

there on the super checked we have oh yes he said something about Madagascar

سپاسگزارم در بررسی فوق العاده ما، اوه بله، او چیزی در مورد ماداگاسکار گفت،

then where no we are in the page to talk about Christmas as a bit further down

پس جایی که نه، ما در صفحه ای هستیم که در مورد آن صحبت کنیم. کریسمس کمی دورتر

there Joe I'm going up first I'll just give me a chance sorry we're

آنجا جو من جی هستم اول شروع کنم من فقط به من فرصت می دهم ببخشید ما

not going anywhere Madagascar in my family that is a joke

جایی نمی رویم ماداگاسکار در خانواده من این یک شوخی است

they say that the capital of Madagascar is very confusing I think the name oh

آنها می گویند که پایتخت ماداگاسکار بسیار گیج کننده است من فکر می کنم نام اوه

yes I can't pronounce that can you pronounce that Steve and Tarara and -

بله من نمی توانم آن را تلفظ کنم تلفظ که Steve and Tarara and -

rah rah rah rah Riva and and - rubber and - rah rah rah Riva yes apparently

rah rah rah rah riva and and - rubber and - rah rah rah riva بله ظاهراً

that's the capital of Madagascar I didn't know that I didn't know that

اینجا پایتخت ماداگاسکار است من نمی دانستم که نمی دانستم که

either we want more information on Madagascar perhaps we will get that JC

یا ما اطلاعات بیشتری در مورد ماداگاسکار می خواهیم شاید ما متوجه می شوم که جی سی

Geordi says yes Charles Darwin has been to South America in the Galapagos

جوردی می گوید بله چارلز داروین به آمریکای جنوبی در جزایر گالاپاگوس

Islands and also the continental areas such as Rio de Janeiro and also are you

و همچنین مناطق قاره ای مانند ریودوژانیرو بوده است و همچنین آیا می

going to read that for me I tie a tie a tie a polka or palco eteri Palko I'm not

خواهید بخوانید که برای من کراوات کراوات پولکا یا پالکو تری پالکو می بندم. من

going to try and read that again I think YouTube will come around and push a

سعی نمی کنم دوباره آن را بخوانم، فکر می کنم یوتیوب می آید و یک

custard pie into my face no we are no it is too early to talk about Christmas oh

کیک کاستارد را به صورتم می فشارد، نه، نه ، خیلی زود است که در مورد کریسمس صحبت کنیم، اوه

I think Pedro agrees with you Steve oh definitely yes so it's too early

فکر می کنم پدرو با شما موافق است استیو اوه قطعا بله، پس اینطور است. خیلی زود

Jordao says yes I think it's too early to talk about Christmas

جوردائو می گوید بله، فکر می کنم خیلی زود است که در مورد آن صحبت کنیم کریسمس

I hate those stores for stores and the shops that hurry to make us all feel

من از آن فروشگاه‌های فروشگاه‌ها و مغازه‌هایی متنفرم که عجله می‌کنند تا همه ما احساس

that the year has ended yes I suppose so but I suppose that the thing is lots of

کنیم سال به پایان رسیده است، بله فکر می‌کنم اینطور است، اما فکر می‌کنم موضوع این است که بسیاری از

shops have to all try to make money I think that's the reason why Czech

مغازه‌ها باید همه تلاش کنند تا پول در بیاورند، فکر می‌کنم دلیل این است که چک به همین دلیل است.

Republic is suffering from temperatures of 30 degrees where is that just right

جمهوری از دمای 30 درجه رنج می برد، یعنی دقیقاً

at the top oh okay let's have a look Julie G says

در بالای صفحه، اوه خوب بیایید نگاهی بیندازیم.

it is unpleasant this hot weather in the Czech Republic everyone is suffering 30

degrees at the moment I thought it would be winter in a Czech Republic if it

یک جمهوری چک اگر

would be quite cool there now how surprising I'm surprised I'm shocked

آنجا خیلی باحال بود الان چقدر تعجب کردم که من خیلی شوکه شده ام

very shocked it is already full of Christmas decorations in every store

در حال حاضر پر از تزئینات کریسمس در هر فروشگاهی

says Rosa and also who else is here hello mr. Duncan so glad to join your

است رزا و همچنین چه کسی دیگر اینجاست سلام آقای. دانکن خیلی خوشحالم که به

life lesson Yaroslav oh hello Yaroslava is it your first time here today is it

درس زندگیت پیوستم یاروسلاو اوه سلام یاروسلاوا این اولین باری است که امروز اینجا

your first hello to you Wow lots of new people here and finally before we go to

هستی اولین سلام به تو است عجب افراد جدید زیادی اینجا هستند و در نهایت قبل از اینکه به

our lovely words today we are talking about words to do with buildings and

حرف های دوست داشتنی خود برویم امروز در مورد کلماتی صحبت می کنیم که باید انجام دهیم. ساختمان‌ها و

things used to build houses and all sorts of other things buildings roofs

چیزهایی که برای ساختن خانه‌ها استفاده می‌شد و انواع چیزهای دیگر سقف‌های ساختمان

yes that was a very generous donation thank you very much to analytic brain

بله، این یک کمک سخاوتمندانه بود از شما بسیار سپاسگزارم از مغز تحلیلی

once again thanks a lot for that and also a big hello to Kara - what child

یک بار دیگر بابت آن بسیار سپاسگزارم و همچنین یک سلام بزرگ به کارا - چه

hasn't tried to launch themselves with an umbrella yes I must admit I've never

کودکی امتحان نکرده است خود را با یک چتر پرتاب کنند بله باید اعتراف کنم هرگز

tried I've never tried to jump off a building whilst holding an umbrella it

تلاش نکرده ام هرگز سعی نکرده ام از ساختمانی بپرم در حالی که چتر

doesn't turn inside out yes it wouldn't be very it wouldn't end well I don't

در دست دارم از داخل بیرون نمی آید بله خیلی نمی شود پایان خوبی نخواهد داشت

think so it wouldn't end well promised baepsae says hello mr. d'Ancona would

فکر نکن که پایان خوبی نداشته باشه. d'Ancona دوست

you mind doing a live lesson about the houses of parliament and hello and

دارید یک درس زنده در مورد مجلس نمایندگان و سلام و

greetings from Middleburg in zealand which is in the netherlands hello to you

احوالپرسی از میدلبورگ در نیوزیلند که در هلند است.

too promised baepsae or Batsy it's a bit like Shirley bass I was going to say if

you were in are you related to Shirley Bassey the famous singer if you are then

آیا شما با شرلی باسی خواننده مشهور نسبتی دارید اگر هستید پس

yes I know we could do that something about the houses of parliament I tell

بله می دانم که ما می توانیم این کار را در مورد مجلس شورای اسلامی انجام

you something next week you know what I would love to do I would love to do I

دهیم. هفته آینده چیزی به شما می گویم که می دانید من دوست دارم چه کاری انجام دهم دوست دارم انجام دهم.

would love to actually do something where we go to London and actually do a

در واقع کاری را در جایی که ما به لندن می‌رویم و در واقع یک پخش زنده از لندن انجام می‌دهیم، انجام دهید،

live stream from London but because of the situation now in

اما به دلیل شرایطی که اکنون در

Londyn if you walk around with the camera or if you are doing filming or

لندن وجود دارد، اگر با دوربین راه بروید یا در حال فیلم‌برداری هستید یا

anything that looks out of the ordinary you will often be stopped by the police

هر چیزی که غیرعادی به نظر می‌رسد ، اغلب متوقف خواهید شد. توسط پلیس،

so it's very hard to do that now filming around London is not as easy as it used

بنابراین انجام آن بسیار سخت است که اکنون فیلمبرداری در اطراف لندن به آسانی نیست.

to be peer peers are de Charlotte says please visit Kashmir you'll love it oh I

bet we would because Kashmir e food is renowned for

being delicious and we love a good curry don't we mr. Duncan I do like curry even

خوشمزه - لذیذ و ما عاشق یک کاری خوب هستیم. دانکن من کاری را دوست دارم، حتی

though the aftereffect isn't very good I don't know the specifics of Kashmir food

اگر اثر افترافکت آن خیلی خوب نیست، مشخصات غذای کشمیر را

I think it's probably vegetarian oh really

نمی‌دانم، فکر می‌کنم احتمالا گیاه‌خواری است، اوه واقعاً

oh of course yes I suppose it would be yes if it's India definitely so lots of

اوه، البته بله، فکر می‌کنم اگر هند باشد قطعاً خیلی

vegetables yes Kashmir food it's got a particular blend

سبزیجات بله بله. غذای کشمیر دارای ترکیب خاصی

of spices that's different to other other parts of India I hope I'm right

از ادویه جات است که با سایر نقاط هند متفاوت است، امیدوارم

about that anyway I want to learn English but it's too difficult I live in

در این مورد درست باشم به هر حال من می خواهم انگلیسی یاد بگیرم اما خیلی سخت است من در برزیل زندگی می کنم

Brazil well Philippe you have come to the right

خوب فیلیپ شما به جای درستی آمده

place because it's English all the way on a Sunday afternoon with mr. Duncan

اید زیرا این انگلیسی تمام راه در یک بعد از ظهر یکشنبه با آقای. دانکن

that's me and mr. Steve as well four minutes past three o'clock on a

این من و آقا هستیم. استیو همچنین ساعت سه و چهار دقیقه

Sunday afternoon he's an interesting question before we get into something

بعدازظهر یکشنبه، قبل از اینکه به موضوع دیگری بپردازیم، سؤال جالبی است، آیا تا به

else do you ever sulk sulk

حال عبوس می‌شوید

it's a great word if you sulk it means you go into a bad mood normally over a

، کلمه‌ای عالی است، اگر غمگین می‌شوید، به این معنی است که معمولاً در مورد یک چیز خاص دچار حال بدی می‌شوید

specific thing or a reason so to sulk means you become very gloomy and moody

یا دلیل برای عبوس شدن یعنی خیلی عبوس و بداخلاق میشوید

and upset over maybe one particular thing so behavioral thing so perhaps you

و از یک چیز خاص خیلی ناراحت میشید، بنابراین ممکن است

wanted something and then you couldn't have it

چیزی را میخواستید و بعد نمی توانستید آن را داشته باشید

and so you sulk you get into a mood yes you become difficult to deal with hmm so

و بنابراین گیج می شوید و در حالت روحی قرار می گیرید بله رسیدگی به آن سخت می شود. با هوم، پس

if you yes that's right if you your parents you asked your parents could I

اگر شما بله درست است، اگر شما والدینتان هستید، از پدر و مادرتان پرسیده اید که آیا می

have a new bike and they said no you

توانم یک دوچرخه جدید داشته باشم و آنها گفتند نه شما

a new bike and they get upset about it and go into a sulk also they've become

یک دوچرخه جدید دارید و آنها از این موضوع ناراحت می شوند و به فکر فرو رفتن هستند، همچنین

very obnoxious and won't talk to you become difficult refused to do things

بسیار نفرت انگیز شده اند و برنده شده اند. صحبت کردن با شما سخت می شود از انجام کارهایی

that you asked them to do because they're sulking because they didn't get

که از آنها خواسته اید امتناع می ورزند زیرا آنها عبوس هستند زیرا آنها به

what they wanted hmm so that's a great word I don't think

آنچه می خواستند نرسیده اند، بنابراین این یک کلمه عالی است.

adults sulk very but I think you kept people consult in relationships can't

مردم در روابط مشورت می کنند نمی

they are you sure about I think adults sometimes are worse than children

توانند شما هستند در مورد من فکر می کنم گاهی اوقات بزرگسالان بدتر از بچه ها هستند

especially in relationships so maybe the wife might might have one thought about

به خصوص در روابط، بنابراین ممکن است زن ممکن است در مورد چیزی فکر

something and the husband has the opposite thought and maybe the wife says

کند و شوهر فکر مخالف داشته باشد و شاید زن بگوید

no you can't do that or you can't go out tonight and so the husband will will

نه شما نمی توانید این کار را انجام دهید یا نمی توانید بیرون بروید. امشب و بنابراین شوهر می خواهد

silk hmm okay I'll stay in then hmm so yes I think adults sometimes adults

ابریشم شود، اوکی من می مانم، پس بله، من فکر می کنم که بزرگسالان گاهی اوقات

can be worse than children the lad has asked something which is right up our

می توانند بدتر از کودکان باشند، پسر چیزی پرسیده است که درست در خیابان ما است

street right there let me just put it onto the screen before we say something

، اجازه دهید آن را روی صفحه نمایش بگذارم. قبل از اینکه بگوییم

is right up our street it means that we're but we know a lot about it and

چیزی درست در خیابان ما است، به این معنی است که ما داریم، اما چیزهای زیادی در مورد آن می دانیم و

we're very keen to talk about it if you say something's right up your street

بسیار مشتاقیم در مورد آن صحبت کنیم، اگر چیزی درست در خیابان خود بگویید، به

that means that you're very enthusiastic to talk about it

این معنی است که شما بسیار مشتاق صحبت هستید. در مورد آن

oh so yes Vlad has said we'd like to hear about eighties music in your

آه، بله، ولاد گفته است که مایلیم هر روز یکشنبه در مورد موسیقی دهه هشتاد در

classes any chance some Sunday well we can't play the music carplay

کلاس های شما بشنویم، متأسفانه به دلیل قوانین کپی رایت نمی توانیم موسیقی را اجرا کنیم،

unfortunately because of copyright rules you know YouTube is terrible now because

شما می دانید که YouTube اکنون وحشتناک است زیرا

you can't do anything you can't sing a song or say anything or even you can't

نمی توانید این کار را انجام دهید. هر چیزی که نمی توانید یک آهنگ بخوانید یا چیزی بگویید یا حتی دیگر

even hum a tune anymore and you will get punished by YouTube but we can talk

حتی نمی توانید یک آهنگ را زمزمه کنید و توسط یوتیوب مجازات خواهید شد، اما ما می توانیم در

about the artists and the singers oh I could talk all afternoon

مورد هنرمندان و خوانندگان صحبت کنیم، اوه من می توانم تمام بعدازظهر صحبت

exactly it's right up your street it's right at my street it is it is a subject

کنم دقیقاً در خیابان شماست، درست در خیابان من است. موضوعی است

that I'm very fond of so yes because we are we are children of the eighties we

که من خیلی به آن علاقه دارم، بله، چون ما بچه های دهه هشتادی هستیم

grew up during the 1970s and 1980s so mr. Steve and myself we bow

که در دهه های 1970 و 1980 بزرگ شدیم. من و استیو

grew up during that time so we are very familiar with music that's two things

در آن دوران بزرگ شدیم، بنابراین با موسیقی بسیار آشنا هستیم که این دو چیز است که

next week has a parliament and eighties music okay well maybe not next week

هفته آینده مجلس دارد و موسیقی دهه هشتاد خوب است، خوب شاید هفته آینده نه،

because I have something else planned next week what's that next week we are

زیرا من هفته آینده برنامه دیگری

going to have a fashion show a fashion show

دارم. یک شو مد داشته باشید یک نمایش مد

yes mr. Steve and myself we are going to be beautiful sexy models but I'm used to

بله آقای. من و استیو ما مدلهای سکسی زیبایی خواهیم بود، اما

that of course on the catwalk in my younger years of course I was a model

من در سالهای جوانی به آن عادت دارم البته من یک مدل

missus really well III was as well he's sadly wrong

بودم و واقعاً خوب بودم.

I I used to do modelling gravity a they all wanted me I'm not even joking

همه آنها من را می خواستند من حتی شوخی نمی

that's true I was I was a I was a sexy model in my teenage years and now Gary

کنم درست است من بودم من یک مدل سکسی بودم در سال های نوجوانی ام و حالا گری

listed oh not really I'm joking you have people looking you

لیست کرده اوه نه واقعا شوخی می کنم شما مردم دارید

up anyway yes anyway I've got some words mr. Steve

به هر حال شما را دنبال می کنند بله به هر حال من دارم چند کلمه آقای استیو

is no way mr. Steve has got some words and they are words and phrases go quick

به هیچ وجه آقای نیست. استیو چند کلمه دارد و آنها کلمات و عبارات هستند. سریع

go back go back to the live chat I saw the word Mustang wait there you've got

به عقب برگردید به گفتگوی زنده بازگردید من کلمه موستانگ را دیدم منتظر آنجا باشید باید

to calm down a bit Steve words to do with buildings we've done the live chat

کمی آرام شوید کلمات استیو برای انجام دادن با ساختمان ها که ما چت زنده را انجام دادیم

now we can't we can't just kill you mentioned a Mustang okay Jeff I knew it

حالا ما نمی‌توانیم، نمی‌توانیم فقط بکشیم. شما به یک موستانگ اشاره کردید، خوب جف، می‌دانستم

was Jeff I couldn't tell but I knew it was mr. Steve sulks about his Mustang oh

که جف است، نمی‌توانستم بگویم، اما می‌دانستم که این آقای است. استیو از موستانگ خود

okay hmm well I'm not really so looking because that after sell cut myself but

ناراحت است، اوه، اوکی، خوب، من واقعاً به دنبال آن نیستم، زیرا پس از فروش، خودم را کوتاه کردم،

but yes no I'm I'm I don't think you're sulk I think you pine pine yeah so if

اما بله نه، من هستم، فکر نمی کنم شما بداخلاق باشید، فکر می کنم کاج کاج هستید، بله، پس اگر

you pine for something it means you want it to happen you you you really

شما کاج برای چیزی به این معنی است که شما می خواهید آن اتفاق بیفتد شما واقعاً

distraught because you can't have so this is you not talking over yes that's

ناراحت هستید زیرا نمی توانید داشته باشید بنابراین این شما صحبت نمی کنید بله

me yes okay then yes you don't seem to have

من هستم بله خوب پس بله به نظر می رسد

changed at all yes you're still talking over the top of me so if you pine for

اصلاً تغییر نکرده اید بله هنوز هستید صحبت کردن از بالای من، بنابراین اگر برای چیزی کاج می خوری، به

something it means you want something you desire it you you really want it

این معنی است که چیزی را می خواهی که آرزویش را داری، واقعاً آن را

with all your heart so yes so if you do that you pine although I don't think

با تمام وجودت می خواهی، بنابراین بله، پس اگر این کار را انجام دهی

you're sulking so mr. Steve might you

، خجالت می کشی، اگرچه من فکر نمی کنم که شما غر زده باشید. . استیو ممکن است شما

mr. Steve might sulk if someone says that you can't have a Ford Mustang Sam

آقای. اگر کسی بگوید که شما نمی توانید فورد موستانگ

Steve might sometimes sulk if he thinks that he can't have one if I asked you to

داشته باشید ممکن است استیو ناراحت شود اگر از شما بخواهم

buy me one and you said no I'm not going to I might sulk well I'm not gonna buy

که برایم یک فورد بخرید و شما بگویید نه من نمی روم، ممکن است سام استیو گاهی فکر کند که نمی تواند داشته باشد ناراحت شود. خوب من نمیخواهم شما را بخرم

you just go up because okay they're telling us about kashmira food no it's

فقط بالا بروید زیرا خوب آنها در مورد غذای کشمیری به ما می گویند نه اینطور

not and it contains many non veg food it's very different from Indian food

نیست و حاوی بسیاری از غذاهای غیر گیاهی

well Kashmir is a country on its own isn't it I believe Pierce dad says no it

است. من معتقدم که پدر پیرس می‌گوید نه، به

is not it is called where's where's Juan was one and it contains many non

این معنی نیست که خوان کجا بود و حاوی بسیاری از

vegetable dishes all right okay well that sounds even then that sounds even

غذاهای غیر گیاهی است، بسیار خوب است که حتی به نظر می‌رسد که حتی

better cuz I love meat exactly I like to get some meat Pedro is asking to be like

بهتر به نظر می‌رسد، زیرا من گوشت را دوست دارم دقیقاً دوست دارم کمی گوشت بیاورم که پدرو می‌پرسد. مثل

Elton John Phil Collins and Pet Shop Boys know a little bit and yes

التون جان فیل کالینز و پت شاپ بویز بودن کمی می دانند و بله

so Elton John I'm not a big fan of Elton John I'll be honest I'm not a huge fan I

پس التون جان من از طرفداران پر و پا قرص التون جان نیستم صادقانه بگویم طرفدار زیادی

like surfies songs not many Phil Collins yes okay he was very good with Genesis

نیستم من آهنگ های موج سواری را دوست دارم نه تعداد زیادی فیل کالینز بله، خوب او با جنسیس خیلی خوب

had a few big hits do did you know that with Genesis Phil Collins wasn't the

بود، چند موفقیت بزرگ داشت، آیا می‌دانستید که با جنسیس، فیل کالینز

original lead singer oh he was actually the drummer the lead singer was oh I'm

خواننده اصلی اوه او در واقع نوازنده درام بود خواننده اصلی اوه من دارم

trying to think who it was now and it was Peter Gabriel was the lead singer

سعی می کنم فکر کنم الان کی بود و پیتر گابریل خواننده اصلی بود

Lee yeah Peter Gabriel was the lead singer of Genesis and he left and so

لی بله پیتر گابریل خواننده اصلی Genesis بود و او رفت و بنابراین

they had no singer and Phil Collins wasn't supposed to sing on any of their

آنها مجبور شدند هیچ خواننده ای و فیل کالینز قرار نبود روی هیچ یک از

songs and so they said Phil you've got quite a good singing voice would you

آهنگ های آنها بخواند و بنابراین آنها گفتند فیل تو صدای خوانندگی خوبی داری آیا

like to have a go at singing and that's what happens so after their singer after

دوست داری به خوانندگی سر بزنی و این همان چیزی است که بعد از خواننده آنها بعد از خواننده آنها اتفاق می افتد.

their vocalist left they had to find somebody else to do it so that's why

آنها مجبور بودند شخص دیگری را برای انجام این کار پیدا کنند، به همین دلیل است که

Phil Collins became the singer in Genesis somebody asked further down is

فیل کالینز خواننده در Genesis شد. یکی از آنها در پایین‌تر از آنها پرسیده شده است

selling the same as angry not really no no so angry means you just get into a

فروش همان عصبانیت است نه واقعاً نه نه خیلی عصبانی به این معنی است که شما فقط عصبانی می‌شوید

temper but sulking is the opposite you normally don't do any

اما عصبانی شدن برعکس شما است که معمولاً هیچ کاری انجام

thing so you normally go very quiet or you do nothing so you don't really do

نده پس معمولاً خیلی ساکت می‌شوی یا هیچ کاری نمی‌کنی تا

anything if you sulk you just do this yes and your your your you're not

واقعاً کاری انجام ندهی اگر دلت می‌خواهد این کار را انجام بده

accepting what somebody's said to you about some bad news yes

بله

say somebody your parents asked you to you wanted a bike and they said no

بگو کسی که پدر و مادرت از تو خواسته اند یک دوچرخه می خواستند و آنها

instead of just accepting that perhaps they couldn't afford it or it wasn't

به جای اینکه فقط بپذیرند که نمی توانند آن را بخرند یا

your birthday or something you you you won't accept it and then you'll try to

تولد شما نبوده یا چیزی که شما آن را قبول نمی کنید، گفتند نه و سپس سعی می کنید

punish them by not talking to them not cooperating with them when meals are

با صحبت نکردن با آنها آنها را تنبیه کنید. همکاری نکردن با آنها وقتی غذا

ready not eating your food things like that yes vitalic fight Ali or vitally

آماده است نخوردن غذای شما چیزهایی مانند آن بله حیاتی جنگ علی یا حیاتی

vitally grabar says I was very excited when I saw the title of the stream I got

حیاتی گرابار می گوید وقتی عنوان استریم را دیدم خیلی

super excited I loved buildings and everything that has to do with DIY do

هیجان زده شدم فوق العاده هیجان زده شدم عاشق ساختمان ها و هر چیزی که ربط دارد خودتان دست به

do-it-yourself I have I have made all my furniture by myself great to be here

کار شوید. من دارم تمام مبلمانم را خودم عالی درست کرده ام که اینجا

antastic thank you very much for joining us today

هستم بسیار متشکرم از اینکه امروز به ما ملحق شدید.

could you make me some bedside cabinets I'll send you the sizes of I tally

because the bed where it's located it's very difficult to fit standard bedside

در جایی که قرار دارد، جا دادن کمدهای استاندارد کنار

cabinets that you buy from a shop because they're too big so I want them

تختی که از مغازه می‌خرید بسیار دشوار است، زیرا آنها خیلی بزرگ هستند، بنابراین می‌خواهم آنها را

quite narrow with a couple of drawers I'll send you the dimensions and you can

با چند کشو کاملاً باریک باریک کنند ، ابعاد آن را برای شما ارسال می‌کنم و می‌توانید

make them for me thank you very much and and they would arrange transport ok that

آنها را برای من درست کنید، متشکرم بسیار زیاد بود و حمل و نقل را ترتیب می دادند خوب به

sounds that sounds like a terrible idea ah not a separate country yet we've

نظر می رسد ایده وحشتناکی است، آه، یک کشور جداگانه نیست، اما

we've got we've got to we've got to move on a bit Steve last week you were

ما داریم، باید باید کمی پیش

complaining that we didn't have enough time yeah that's it yeah region occupied

برویم. بله همین است بله منطقه اشغال

by India Pakistan and China yes it's not on the street it's not on the screen by

شده توسط هند پاکستان و چین بله در خیابان نیست، اتفاقاً روی صفحه

the way rather there we go so what what's that

نمایش نیست بلکه ما به آنجا می رویم پس چه چیزی است که

Kashmir isn't a separate country yet whether they want to be separate of them

کشمیر هنوز یک کشور جداگانه نیست، آیا آنها می خواهند از آنها جدا شوند.

going this yeah well done Steve yes I almost got it right yes you are you are

این بله آفرین استیو بله تقریباً درست متوجه شدم بله شما واقعاً به

literally the dripping tap of knowledge all right so let's have a look at some

معنای واقعی کلمه دانش هستید بسیار خوب، بنابراین بیایید به چند کلمه نگاهی بیندازیم

words if Steve will let me if I don't see I'm gonna close my eyes

اگر استیو به من اجازه دهد اگر من نمی بینم من می خواهم چشمانم را ببندم

so I don't see the words to do with buildings words to do with parts of

بنابراین من کلمات مربوط به ساختمان ها را نمی بینم کلمات مربوط به بخش هایی از

buildings and different types of buildings as well so mr. Steve is going

ساختمان ها و انواع مختلف ساختمان ها و همچنین آقای. استیو همین

to show us right now the first one are you ready Steve the first ones yes I'm

الان به ما نشان می‌دهد که آیا شما آماده‌اید استیو اولین‌ها بله، من

ready okay let me just put you back on just so we can see your lovely lovely

آماده‌ام، خوب اجازه دهید شما را دوباره به تن کنم تا بتوانیم چهره دوست‌داشتنی شما

face there it is right so the first set of words are connected with that have

را در آنجا ببینیم. با آنها مرتبط هستند

the word house in them or something to do with a house which obviously is a

که کلمه خانه در آنها وجود دارد یا چیزی مربوط به خانه ای است که به وضوح یک

building okay yes so house a house is definitely a busy one it's first first

ساختمان است.

phrase is household name okay household name gooey cheese if you describe

something as a household name or a person as a household name it means

یک نام خانوادگی یا یک شخص به عنوان یک نام خانوادگی به این معنی است

they're very popular they're known everywhere in households everywhere or

که آنها بسیار محبوب هستند آنها در همه جا در خانواده ها در همه جا یا

in one specific location or everywhere in a country it could be a person an

در یک مکان خاص یا در همه جای یک کشور شناخته شده اند.

object thing anything television this phrase used to be used before in more

قبلاً در مناطق محلی بیشتر استفاده می شد،

local area so you could say somebody was well-known performer there might be a

بنابراین می توانید بگویید کسی مجری معروفی بوده است، ممکن است یک

singer or some kind of artist in a town and everybody knew them and they were a

خواننده یا نوعی هنرمند در یک شهر وجود داشته باشد و همه آنها را می شناسند و

household name or have you seen John or Alice or did you see them last night in

نام آشنا هستند یا جان یا آلیس را دیده اید یا دیده اید. آنها لاس شبی که

the hall performing they were excellent everybody talking about them and then

در سالن اجرا می‌کردند، همه در مورد آن‌ها صحبت می‌کردند و

when television came along people became household names all over the country

وقتی تلویزیون آمد، مردم در سراسر کشور به نام‌های معروف تبدیل شدند ،

because they could see them on TV so a household name for an object would be

زیرا می‌توانستند آن‌ها را در تلویزیون ببینند، بنابراین یک نام آشنا برای یک شی می‌تواند

something like a Hoover which is a type of vacuum cleaner or it could be you

چیزی شبیه هوور باشد. نوع جاروبرقی یا ممکن است

could say an iPhone is a household name because everybody knows about it a

بگویید آیفون نامی آشناست، زیرا همه در مورد آن می‌شناسند،

person you could say mr. Duncan is a household name in many parts of the

شخصی که می‌توانید بگویید آقای. دانکن از طریق تدریس انگلیسی‌اش در بسیاری از نقاط جهان نام آشنای است.

world through his English teaching I'm not sure about that a household names i

مطمئن نیستم که نام‌های خانوادگی i

means popular or something that's popular could be a pop groove a foot

به معنای محبوب است یا چیزی که محبوب است می‌تواند یک شیار پاپ باشد،

football could be a house named David Beckham is a household name

فوتبال پا می‌تواند خانه‌ای به نام دیوید بکهام باشد. نامی که

everybody knows about him so that's household name

همه در مورد او می‌دانند، بنابراین نام خانوادگی

he's a phrase a house divided against itself cannot stand it's like a proverb

او عبارتی است که خانه‌ای که در برابر خودش تقسیم شده است نمی‌تواند تحمل کند، مثل یک ضرب‌المثل است

a house divided against itself cannot stand exactly well actually it was

که خانه‌ای که در برابر خودش تقسیم شده است نمی‌تواند دقیقاً خوب بایستد، در واقع این

Abraham Lincoln oh the first to use this phrase apparently in the US of A in 1885

آبراهام لینکلن بود، اوه اولین کسی بود که این عبارت را ظاهراً در ایالات متحده استفاده کرد. در سال 1885،

when he was doing one of his famous speeches he made many famous speeches

هنگامی که او یکی از سخنرانی های معروف خود را انجام می داد، سخنرانی های معروف بسیاری انجام داد

and it means really things will work out when there is unity amongst all the

و این بدان معناست که واقعاً همه چیز زمانی درست می شود که بین همه افراد در یک کار وحدت وجود داشته باشد،

individuals in a task so if you want to get something - if you've got a group of

بنابراین اگر می خواهید چیزی به دست آورید - اگر گروه دارید. از

people and you want to get something done then you've got to have unity

مردم و شما می خواهید کاری را انجام دهید، پس باید در آن گروه وحدت داشته باشید،

within that group everybody's got to be seen from the same song sheet okay and

همه باید از یک صفحه آهنگ دیده شوند، خوب است و

everyone must be agreed otherwise everything will fall down so if you want

همه باید توافق کنند در غیر این صورت همه چیز خراب می شود، بنابراین اگر شما

to if you want to do something which at the time he wanted to abolish slavery

می‌خواهی اگر می‌خواهی کاری را انجام دهی که در آن زمان او می‌خواست برده‌داری را لغو کند،

then you can't have a group of people saying one thing a group of people

پس نمی‌توانی گروهی از مردم یک چیز بگویند، گروهی

saying another say you've got to bring everybody together yes

بگویند دیگری بگویند باید همه را دور هم جمع کنید، آری

unity the workers is is another example of using the phrase the workers need to

اتحاد کارگران است. مثال دیگری از استفاده از عبارت کارگران نیاز به

form a union because a house divided against itself cannot stand

تشکیل اتحادیه دارد زیرا خانه ای که بر علیه خودش تقسیم شده است نمی تواند تحمل کند،

so if everybody is arguing arguing among themselves or amongst themselves then

بنابراین اگر همه در حال بحث و جدل بین خود یا بین خود باشند،

you won't achieve what you want to achieve you've got to be united and

شما به آنچه می خواهید دست پیدا نمی کنید. متحد و

that's just a phrase that means everybody's got to agree and then you

این فقط یک عبارت است که به این معنی است که همه باید به توافق برسند و سپس شما

can move forward with whatever it is you want to do a house divided against

می توانید با هر

itself cannot stand in other words you can't complete what you want to do I'd

کاری که می خواهید پیش بروید.

say so so in in many situations you need everyone to be united all right it or to

بنابراین در بسیاری از موقعیت‌ها شما نیاز دارید که همه با هم متحد باشند یا

follow the same way of thinking so you might talk about the political situation

از همان طرز تفکر پیروی کنند، بنابراین ممکن است در مورد وضعیت سیاسی

in many countries now you can see that there are there is a lot of division

در بسیاری از کشورها صحبت کنید، اکنون می‌توانید ببینید که در اینجا اختلافات زیادی وجود دارد.

here in the UK for example and in the USA so a lot of people talk about there

برای مثال انگلستان در ایالات متحده و در ایالات متحده، بنابراین بسیاری از مردم در مورد آن صحبت می کنند که

are divisions sometimes if people do not join together

گاهی اوقات اگر مردم به هم نپیوندند،

if there isn't unity quite often it will not stand or things will be disrupted so

اگر اتحاد وجود نداشته باشد، غالباً نمی ماند یا همه چیز مختل می شود، بنابراین

yes I think that's a very good one sometimes you want to achieve something

بله، من فکر می کنم که گاهی اوقات شما خیلی خوب است. می‌خواهد به چیزی بسیار مهم دست یابد،

quite important maybe socially maybe there's a

شاید از نظر اجتماعی، شاید

particular group of people that when he'd need support and standing up for

گروه خاصی از مردم وجود داشته باشند که وقتی او نیاز به حمایت و

but women's rights is a popular one now but if women who wanted women's rights

دفاع از آنها داشت، اما اکنون حقوق زنان رایج است، اما اگر زنانی که می‌خواستند حقوق زنان

to become more popular we're all arguing among themselves nothing will get

محبوب‌تر شود، همه با هم بحث می‌کنیم. در میان خودشان هیچ چیز به دست نمی

achieved so they have to be if you've got a cause that's important you've all

آید، بنابراین اگر هدفی دارید که مهم است، باید این کار را انجام دهید، همه

got to unite and move forward together otherwise you're evil just fall and

باید متحد شوید و با هم به جلو حرکت کنید، در غیر این صورت شیطان هستید، فقط سقوط می کنید و

nothing worth a few people are saying that that's actually a biblical passage

چیزی ارزشمند نیست که چند نفر می گویند که این در واقع یک هدف است. متن کتاب مقدس به

it could well be could Rabi I looked at Abraham Lincoln first used it okay well

خوبی می تواند باشد ربیع من به آبراهام لینکلن نگاه کردم اول از آن استفاده کرد خوب خوب

what Abraham Lincoln was around before the Bible I think if it was in the Bible

آنچه آبراهام لینکلن قبل از کتاب مقدس در اطراف بود، فکر می کنم اگر در کتاب مقدس بود

but he he sort of used it and made it popular yes maybe he paraphrased so

اما او به نوعی از آن استفاده می کرد و آن را محبوب می کرد، بله شاید او پارافرا می کرد. sed بنابراین

another one here we go how solve if you've got a house of something you're

یکی دیگر در اینجا ما به شما چگونه حل اگر شما یک خانه از چیزی که شما به

looking puzzled mr. Duncan hmm the house of that is an important group of people

دنبال متحیر آقای. دانکن هوم، خانه آن یک گروه مهم از مردم

or a reigning group of people the house of or important people at the House of

یا یک گروه حاکم از مردم است، خانه یا افراد مهم در

Commons the House of Lords in the UK or House of Representatives it means a

مجلس عوام، مجلس اعیان در بریتانیا یا مجلس نمایندگان، این به معنای

group of people in that case they're all voting and passing laws that it just

گروهی از مردم است که در این صورت آنها همه در حال رای دادن هستند و قوانینی را تصویب می کنند که فقط

means an important group of people and you call them a House of something so if

به معنای گروه مهمی از مردم است و شما آنها را خانه چیزی می نامید، بنابراین

you've got for example a reigning the reigning monarch of we well obviously

اگر مثلاً یک پادشاه حاکم را داشته باشید، واضح

we've got Queen Elizabeth here yes but this week a lot of people talking about

است که ملکه الیزابت را در اینجا داریم، بله، اما این هفته بسیاری از مردم در مورد شاهزاده چارلز صحبت می کنند

Prince Charles he will be the next king so yes once the Queen dies we will have

که او پادشاه بعدی خواهد شد، بنابراین بله، هنگامی که ملکه بمیرد،

King chow we will but King Charles and the Queen and her mother and father are

ما غذای پادشاه را خواهیم خورد، اما شاه چارلز و ملکه و مادر و پدرش

all part of the House of Windsor the house of wit so it's a group that is the

همه بخشی از خانه ویندزور هستند. پس این گروهی هستند که

current reigning family the family that are the king and queen

خانواده حاکم فعلی هستند ، خانواده ای که پادشاه و ملکه

or king or queen of this country you call it that the House of Windsor hmm in

یا پادشاه یا ملکه این کشور هستند شما آن را می گویید که خانه ویندزور هوم در

Saudi Arabia you've got the House of Saud which comes from particular King

عربستان سعودی شما خاندان سعود را دارید که از آن می آید. پادشاه خاص

and all his descendants who who were who are now reigning in that country today

و تمام تبار او رقص هایی که امروز در آن کشور سلطنت می کنند،

no so it's the house of something and then in fashion and in shops you you'd

نه پس این خانه چیزی است و بعد در مد و در مغازه

like had the House of Dior you know all the fashion house the House of Dior

هایی که دوست دارید خانه دیور داشته باشید شما می دانید همه خانه مد خانه دیور

it sounds very important if you put house of something because you've got

بسیار مهم به نظر می رسد اگر خانه چیزی را به این دلیل قرار دهید که

House of Commons House of wins are all those important groups have then if you

مجلس عوام دارید، مجلس عوام همه آن گروه‌های مهم برنده هستند،

if you've got a company and you put house in front of it it makes it sound

اگر شرکتی دارید و خانه را در مقابل آن قرار می‌دهید، باعث می‌شود

very granular important House of Fraser is that is most of what House of Fraser

مجلس عوام بسیار مهم به نظر برسد. فریزر این است که بیشتر چیزی که House of Fraser

is is a shop yeah isn't it big department store in this country but

است یک فروشگاه است بله، آیا این فروشگاه بزرگ در این کشور نیست، اما

quite often fashion companies will call themselves houses house fashion houses

اغلب شرکت های مد خود را خانه های مد خانه می نامند

yes so places places where the designers are and so it's one company so quite

بله، مکان هایی که طراحان هستند و بنابراین این یک شرکت است. بنابراین

often they use it to describe a company that's right so or

اغلب آنها از آن برای توصیف شرکتی استفاده می کنند که درست است یا

a reigning monarch so when we say reign we don't mean rain that falls we mean

یک پادشاه حاکم، بنابراین وقتی می گوییم سلطنت می کنیم، منظورمان باران نیست که می

rain means to rule over something so with the spelling is different so I have

بارد، منظور باران به معنای حکومت کردن بر چیزی است، بنابراین املای آن متفاوت است، بنابراین من

a go at the spelling No okay fact okay then do you have another one Steve right

باید به املا نه درست است y پس آیا شما یک استیو دیگر دارید،

so household we have 35 minutes left well I can't pick this one up mr. Duncan

بنابراین برای خانواده ما 35 دقیقه باقی مانده است، خوب من نمی توانم این یکی را انتخاب کنم.

house of cards so I came out of car house of cards oh oh how do you get

خانه کارت دانکن، بنابراین من از خانه کارت بیرون آمدم، آه آه چگونه

ready to get that from mr. Duncan you mean this house of cards a house of

آماده می‌شوی که آن را از mr دریافت کنی. دانکن منظورت از این خانه کارتی، خانه ای از

cards where did you get that from anyway you must have guessed I was going to put

کارت است که از کجا به دست آورده ای، به هر حال حدس می زدی که می خواهم آن را به

that one up well as you can see if you're trying to build something or

خوبی نصب کنم، زیرا می توانی ببینی که آیا در تلاش برای ساختن چیزی هستی

there's a TV show as well there is but they can't put that other one back up

یا یک برنامه تلویزیونی نیز وجود دارد. وجود دارد اما آنها نمی توانند آن یکی دیگر را دوباره در

there we go so you're trying to build something making made of cards

آنجا قرار دهند. ما می رویم بنابراین شما سعی می کنید چیزی بسازید که از کارت ساخته شده باشد.

what's through what's the one thing that is not very good about it it's flimsy

it's a flimsy structure can easily fall down and when we use a phrase house of

پایین و هنگامی که از عبارتی استفاده می کنیم خانه از

cards remain a flimsy structure a flimsy arrangement that's in danger of

کارت ها یک ساختار سست باقی می ماند، یک چیدمان سست که در خطر

collapsing we don't normally refer to buildings we're using it metaphorically

فروریختن است، معمولاً به ساختمان ها اشاره نمی کنیم، بلکه به صورت استعاری از آن استفاده می

we're not literally meaning a building made of cars or something where we

کنیم، ما به معنای واقعی کلمه به معنای ساختمان ساخته شده از اتومبیل یا چیزی نیستیم که در آن ما

normally referring to a company or a political something like that server

معمولاً به یک شرکت یا چیزی سیاسی مانند آن سرور اشاره می کنیم،

except for example the company collapsed after only six months in business

به جز برای مثال، شرکت پس از تنها شش ماه کار از بین رفت

because it was built on a house of cards or built of a house of cards so

زیرا بر روی یک خانه کارتی ساخته شده بود یا از یک خانه کارت ساخته شده بود،

something that's fragile or flimsy or not very well built or constructed yes

بنابراین چیزی شکننده یا ضعیف یا نه چندان زیاد ما

so the company they started a company perhaps they didn't employ the right

بله، شرکتی که آنها راه اندازی کردند، شاید افراد مناسبی را به کار نگرفته

people or the idea wasn't very good in the first place or they sold it at the

باشند یا این ایده در وهله اول خیلی خوب نبوده یا آن را به

wrong price they but they were disorganized in the way they set it all

قیمت نامناسبی فروخته اند، اما در روشی که داشتند به هم ریخته بودند. همه چیز را

up and the company failed and you can say it failed because it was it was

تنظیم کرد و شرکت شکست خورد و می توانید بگویید شکست خورد زیرا

built on a house of cards it was just it was wasn't very well put together okay

روی یک خانه ساخته شده بود، فقط خیلی خوب جمع و جور نشده بود

the proposal you can have it like a proposal so you might want to make a

، خوب پیشنهاد شما می توانید آن را مانند یک پروپوزال داشته باشید تا شاید می خواهید

proposal in that in the house of parliament and the MP doesn't do it put

پیشنهادی را در مجلس ارائه دهید و نماینده این کار را انجام نمی دهد، آن

it construct the arguments very well and you can say the proposal collapsed as it

را به خوبی استدلال می کند و می توانید بگویید که این پیشنهاد سقوط کرد

was just a house of cards it wasn't thought through properly so if you want

زیرا فقط یک خانه کارت بود و درست فکر نشده بود. اگر می‌خواهید

to form something and you want it to be solid based on a solid firm foundations

چیزی را شکل دهید و می‌خواهید بر اساس پایه‌های محکمی استوار باشد،

we're using building metaphors really here so that's it a flimsy structure or

ما واقعاً در اینجا از استعاره‌های ساختمانی استفاده می‌کنیم، بنابراین این یک ساختار سست یا

a flimsy arrangement that can easily fall down so some girls on a house of

یک چیدمان ضعیف است که می‌تواند به راحتی به زمین بیفتد، بنابراین برخی از دختران روی یک خانه ماشینی می‌افتند.

car that's it so not not the TV show no no I know there is a TV show called

این است پس نه برنامه تلویزیونی نه نه من آنجا را می دانم یک برنامه تلویزیونی به نام

house of cards so it's not this in fact it's not this at all it is actually this

خانه کارت است پس این نیست در واقع اصلا این نیست، در واقع این

house of cards so I'd say the the actor that was axed from the leading role in

خانه کارت است، بنابراین می توانم بگویم بازیگری است که از نقش اصلی

the house of cards so you could say that his career was built on a house of car

در خانه کارت خلاص شد تا بتوانید بگویید که حرفه او بر روی یک خانه از ماشین ساخته شده بود

yes ironically ironically because he was up to no good

بله از قضا به طعنه چون او

with women no well he was up to no good with people

با زن ها خوب بود نه خوب بود او خوب بود با مردم

yes doing something he shouldn't have been doing it wasn't women okay then

بله انجام کاری که نباید انجام می داد این کار زن ها خوب نبود پس

well he was in it yes inappropriately what would you say

خوب او بله نامناسب بود چه می‌گویید،

so Kevin Spacey allegedly built his we've got to say allegedly allegedly

بنابراین کوین اسپیسی ظاهراً خود را ساخته است، باید بگوییم که

well if it's allegedly why did he lose his job so if somebody alleges something

ظاهراً خوب است، اگر دلیل این است که او شغل خود را از دست داده است ، بنابراین اگر کسی چیزی را ادعا کند

if they say something you can lose your job

اگر چیزی بگوید، می‌توانید شغل خود را از دست بدهید،

so say yeah yeah that happened that that person did that and then they lose their

پس بگویید بله. بله این اتفاق افتاد که آن شخص این کار را انجام داد و سپس آنها شغل خود را از دست دادند

job that's not very fair is it okay Kevin Spacey's career fell like a house

که خیلی منصفانه نیست، اشکالی ندارد، شغل کوین اسپیسی مانند یک خانه از کارت سقوط کرد،

of cards yes oh the structure upon his his career

بله، آه، ساختار حرفه ای

was built you could say he had a fatal flaw in like the fatal flaw in the

او ساخته شده است، می توان گفت که او یک نقص مهلک داشته است. نقص مهلک در

construction of a building sooner or later he was going to be found out for

ساخت یک ساختمان دیر یا زود قرار بود او را به

his bad behavior hmm and he got out in his career has fallen apart like like a

خاطر رفتار بدش کشف کنند، و او در حرفه اش مثل یک خانه از کارت فرو ریخت.

house of cards I don't think anyone ever said that I think at first I think they

have lost we don't know if anything's proved but there we go here's another

ما نمی دانیم چیزی ثابت شده است یا نه، اما به اینجا می رویم

one public house public house public house is just a place a tavern a bar

یک خانه عمومی دیگر خانه عمومی خانه عمومی فقط یک مکان یک میخانه یک بار است

where alcohol is licensed for sale so commonly in the UK they are this word

که در آن مجوز فروش الکل وجود دارد، بنابراین معمولاً در بریتانیا این کلمه

public house is abbreviated to just pub P you be just pub so we've only got that

خانه عمومی به اختصار فقط میخانه P شما فقط میخانه باشید، بنابراین ما فقط همین مقدار

bit of it I can't do it mr. Duncan because there we go it's all back to

از آن را داریم، من نمی توانم این کار را انجام دهم. دانکن چون ما به آنجا می رویم همه چیز پشت به

front what people don't understand is I'm watching myself on the monitor but

جلو است چیزی که مردم نمی فهمند این است که من خودم را روی مانیتور تماشا می کنم اما

everything's back to front pub that's what it's shortened to public house the

همه چیز به میخانه جلو می رود و این همان چیزی است که کوتاه شده است به خانه عمومی

place where you see lots of people drinking and having a good time you look

جایی که می بینید افراد زیادی در حال نوشیدن و خوردن غذا هستند. وقت بخیر

to the window that all we look at we go there too much Wenlock and there's a pub

به پنجره نگاه می‌کنی که همه ما به آن نگاه می‌کنیم، ما بیش از حد به آنجا می‌رویم ونلاک و یک میخانه

there and look through the window and they're all drinking away with their

آنجاست و از پنجره نگاه می‌کنیم و همه با آبجوی خود می‌نوشند و

beer singing songs but we're never going is it because they're all local people

آواز می‌خوانند، اما ما هرگز نمی‌رویم زیرا آنها "همه مردم محلی

and it's and they might beat us up but you can

هستند و ممکن است ما را کتک بزنند، اما شما

also call it a tavern a tavern tavern in pub or public house a place where they

همچنین می توانید آن را یک میخانه، میخانه میخانه در میخانه یا خانه عمومی، جایی که در آن

sell alcohol to people members of the public go in and pay lent

به افرادی الکل می فروشند که اعضای مردم به داخل آن می روند و به زمین

rink yeah you're my best friend yum-yum Steve Steve all I ever told you

پیست قرض می پردازند." بهترین دوست من yum-yum استیو استیو تمام چیزی است که من به شما گفتم

that you're you're my best friends too we don't drink do we mr. Duncan he's God

که شما بهترین دوستان من هستید ما مشروب نمی خوریم. دانکن او خداست

oh he's got liver disease from all that abuse of alcohol over many years well

اوه او به خاطر این همه سوء مصرف الکل در طول سالیان متمادی به بیماری کبد مبتلا شده است،

yes we doubt my mother always used to say she was afraid of purpose because

بله، ما شک داریم که مادرم همیشه می گفت که از هدف می ترسد، زیرا

they used to have a reputation when she was growing up she's she used to tell me

آنها زمانی که او بزرگ می شد شهرت داشتند ، او به من می گفت.

she used to run past pubs because they were always full of rowdy people

او قبلاً میخانه ها را پشت سر می گذاشت زیرا آنها همیشه مملو از مردم آشوبگر بودند که

drinking and you know you had a reputation for people going in there not

مشروب می نوشیدند و می دانید که شما به افرادی که به آنجا می روند شهرت داشتید

having particularly good reputations of course that's not really the case now

که شهرت خاصی نداشتند البته که واقعاً اینطور نیست اکنون

rowdy pubs are always rowdy I thought you said Randy rowdy rowdy lot of noise

میخانه های شلوغ همیشه شلوغ هستند من فکر می کردم شما گفتید رندی سروصدای زیادی سر

going on because people are drinking and having a good time okay

و صدای زیادی در جریان است زیرا مردم در حال نوشیدن نوشیدنی هستند و اوقات خوبی را

talking of time penthouse penthouse and stop talking about a magazine mr. doom

سپری می کنند. عذاب

isn't is that the magazine with the naked ladies is that still going I can't

این نیست که مجله با خانم های برهنه این است که هنوز ادامه دارد نمی

I don't know a penthouse is an apartment situated on the roof of a building often

توانم نمی دانم پنت هاوس آپارتمانی است که روی پشت بام یک ساختمان اغلب

with a terrace and it so it's usually in a block of flats and on the top it's

با تراس قرار دارد و معمولاً در یک بلوک قرار دارد. تخت و در بالای آن

flat on the top of the block of flats and you've normally gotta you can have

در بالای بلوک آپارتمان صاف است و شما معمولاً باید به خوبی می توانید آن را داشته باشید

well either it's the the top the very top part the top impartment s' or that

یا قسمت بالایی قسمت بالایی قسمت بالایی است یا

could be a separate one built right on the top of the block of flats mm-hmm and

می تواند یک قطعه مجزا باشد که درست روی آن ساخته شده است . بالای بلوک، mm-hmm و

it's got a terrace and you can look at you've got a lovely view so the

دارای یک تراس است و می توانید به یک منظره زیبا نگاه کنید، بنابراین

penthouse suite or the penthouse apartments are regarded as the

سوئیت پنت هاوس یا آپارتمان های پنت هاوس به عنوان

best the most luxurious exclusive places to live normally their own apartment

بهترین مکان های مجلل منحصر به فرد برای زندگی عادی آپارتمان خود در نظر گرفته می شوند.

block normally there on the top floor that's what I said

بلوک به طور معمول در طبقه بالا همان چیزی است که من گفتم،

so they're on the top floor they're normally very big and sometimes they

بنابراین آنها در طبقه آخر هستند، معمولاً بسیار بزرگ هستند و گاهی اوقات

have more than one level as well so the penthouse can have maybe two floors so

آنها بیش از یک سطح دارند، بنابراین پنت هاوس می تواند دو طبقه باشد،

it's the luxury apartment or the luxury room a bigger you've got more space

بنابراین آپارتمان لوکس یا آپارتمان لوکس است. اتاق لوکس هر چه بزرگتر باشد فضای بیشتری

you've got a nice view out you might have a terrace

دارید، منظره ای زیبا خواهید داشت شما ممکن است یک تراس

I have never a lot more I have never stayed in a Payne penthouse suite ever

داشته باشید، من هرگز بیشتر از این نداشته ام، من هرگز در سوئیت پنت هاوس پین اقامت نکرده ام تا به حال

think I did once in a hotel oh very nice but apparently is coming it used to be

فکر کنم یک بار در هتلی اقامت داشته ام، خیلی خوب است، اما ظاهراً در حال آمدن است،

used to mean sloping roof because it apparently the penthouse on the top of a

قبلاً به معنای سقف شیب دار استفاده می شد زیرا ظاهراً پنت هاوس در بالای یک

big building used to be that like the place that covered up all the all the

ساختمان بزرگ قبلاً مانند مکانی بود که تمام

machinery and the lift shaft top of the lift shafts and things like that but

ماشین آلات را پوشانده بود و بالای شفت بالابر چاه های آسانسور و مواردی از این قبیل بود، اما

nowadays it means a very exclusive place to live at the top of it big block of

امروزه به معنای مکانی بسیار منحصر به فرد برای زندگی در بالای آن بزرگ است. بلوک

flats or a nudie magazine or a nudie magazine well I don't know if that even

آپارتمانی یا مجله برهنگی یا مجله برهنگی خوب من نمیدانم که

exists anymore does it so I go by nudie magazine so I've heard well you've got

دیگر وجود دارد یا نه، بنابراین من به مجله برهنه میروم بنابراین خوب شنیده ام که شما

the Internet there is the Internet Steve this is I mean do people still buy

اینترنت دارید، اینترنت وجود دارد استیو این من هستم یعنی آیا مردم هنوز

magazines anymore I don't know I don't think Internet now my my my knowledge

مجلات می خرند من نمی دانم من فکر نمی کنم اینترنت در حال حاضر من دانش

how I believe my knowledge of nudie magazines with naked ladies inside it

من من چگونه به دانش من در مورد مجلات برهنه با خانم های برهنه در داخل آن

trust me I I know very little about it how about

باور دارم به من اعتماد کنید

acid house mr. Duncan Oh acid house I see or just acid you don't

. Duncan Oh acid house من می بینم یا فقط اسید شما

need to have the house on there you see you just say what acid house it's a type

لازم نیست خانه را در آنجا داشته باشید می بینید فقط بگویید چه خانه اسیدی است این یک

of music from the late eighties and early nineties disco music with a

نوع موسیقی است از اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود موسیقی دیسکو با یک

certain disco electronic dance music isn't it's dance music with an

موسیقی رقص الکترونیک دیسکو خاص است. این یک موسیقی رقص با

electronic sort of mesmerizing beat to it hypnotic sound that is normally

نوعی ضربان الکترونیکی مسحور کننده صدای هیپنوتیزم است که

associated with people taking the drug ecstasy you for accuse

معمولاً با افرادی که داروی اکستازی مصرف می‌کنند مرتبط است و شما را متهم می‌کنید

the people will dance all night tears I'm just trying to label take and oh

که مردم تمام شب اشک خواهند رقصید.

yeah they will take ecstasy I'm just trying to do that's acid house acid have

اکستازی من فقط سعی می کنم این کار را انجام دهم که اسید هاوس اسید

it stirred around around acid how it was very big in the 1990s and this this

را در اطراف اسید به هم بزند که در دهه 1990 بسیار بزرگ بود و این

t-shirt this symbol was was the symbol of acid house music you're joking no I'm

تی شرت که این نماد بود نماد موسیقی اسید هاوس بود، شما شوخی می کنید نه من هستم

not joking that's what I'm saying it so why are you wearing her are you

شوخی نیست، این چیزی است که من می گویم، پس چرا او را می پوشید، به

promoting drug use well well the smiley face was around for many years before

خوبی مصرف مواد مخدر را ترویج می کنید، صورتک سال ها قبل از

then so this first appeared in the 1960s and

آن زمان وجود داشت، بنابراین اولین بار در دهه 1960 ظاهر شد

it was invented by Forrest Gump Forrest Gump invented this I saw it in the

و توسط فارست گامپ اختراع شد فارست گامپ این را اختراع کرد.

movies I don't think you should wear that that's not really appropriate now I

تو فیلم ها دیدمش نه فکر می کنم باید آن را بپوشی که واقعاً مناسب نیست، اکنون می

know that mr. Duncan all right all right you know I think that's very bad it's

دانم که آقای. دانکن خیلی خب، می‌دانی، فکر می‌کنم خیلی بد است،

very bad I'm gonna put you in the doghouse ha ha

خیلی بد است، من تو را در خانه سگ

you see what I did there I certainly heard what you did there doghouse if you

می‌گذارم، هه، می‌بینی که آنجا چه کار کردم، مطمئناً شنیده‌ام که تو آنجا چه کار کردی، اگر

put somebody in a doghouse it means you're punishing them punishing them for

کسی را در یک سگ‌خانه بگذاری، این یعنی تو آنها را تنبیه می‌کنی و آنها را به‌خاطر

bad behavior where do you get out from have you been looking through my word

رفتار بد تنبیه می‌کنی از کجا بیرون

night you've been looking through my words these are actually ones that I

می‌روی، آیا شبانه به حرف‌های من نگاه می‌کردی، این‌ها در واقع آن‌هایی هستند که

found on my own just in case you didn't use them see I'm too clever for you mr.

من خودم پیدا کردم، فقط اگر از آنها استفاده نکردی. ببینید من برای شما خیلی باهوشم آقای

Duncan so know them all to be in the doghouse

دانکن پس بدانید که همه آنها در خانه سگ

be in the doghouse it means that you've it means you've done something to upset

هستند در خانه سگ باشند، به این معنی است که شما کاری انجام داده اید که باعث ناراحتی

somebody normally the the husband is in the doghouse with his wife because he's

کسی شده اید، شوهرش با همسرش در خانه سگ است، زیرا او

done something to upset his wife and his wife's not talking to it doesn't mean

کاری کرده است که همسرش را ناراحت کند. اینکه همسرش با او صحبت نمی کند به این معنی نیست که

you're literally going into her into where the dog is it means that you're

شما به معنای واقعی کلمه وارد او می شوید که در آن سگ است، بلکه به این معنی است که

being punished it means that no nobody somebody's not talking to you over there

شما مجازات می شوید، به این معنی است که هیچ کس در آنجا با شما صحبت نمی کند

or they're punishing you it's a it's a figure of speech the figure of speech

یا شما را تنبیه می کند. این یک شکل گفتار است شکل گفتار

yes look my wife's I'm not going back home until later because I'm in the

بله نگاه کنید همسرم من تا دیرتر به خانه بر نمی گردم زیرا

doghouse at home or maybe maybe the husband came back the night before very

در خانه سگ در خانه هستم یا شاید شوهر شب قبل خیلی دیر برگشته است

late yes and so the next morning the wife is very angry

بله و بنابراین صبح روز بعد زن خیلی عصبانی است

where were you last night where were you last night you didn't go back home and

دیشب کجا بودی دیشب کجا بودی که به خانه برنگشتی و

to

به

I'll shut up I'll do what I like don't tell me what to do and then you'll be

من سکوت می کنم کاری را انجام می دهم که دوست دارم به من نگو ​​چه کنم و بعد

nagged at a bit yes so then the husband will be in the doghouse yes it just

نق بزنی کمی بله، پس شوهر در خانه سگ خواهد بود بله، این فقط

means that you know if you if you if a dog's been naughty you go go into your

به این معنی است که شما می دانید که اگر انجام دهید g's شیطنت کرده شما برو به

basket go into your basket you send the dog in there for punishment or into the

سبد خود برو به سبد خود شما سگ را برای تنبیه به داخل بفرستید یا به

kennel or into the kennel yes so there we go in the tree in the doghouse you

لانه یا داخل لانه بله بنابراین ما به درخت در خانه سگ می رویم شما

could be in the doghouse with your boss at work okay

می توانید در خانه سگ با رئیس خود در خوب کار کن

well because she didn't do that project yes exactly he didn't finish the project

چون او آن پروژه را انجام نداد بله دقیقاً او پروژه را

on time and the boss has told me off who got to be careful I'm in the doghouse

به موقع تمام نکرد و رئیس به من گفت که چه کسی باید مراقب باشم من در حال حاضر در خانه سگ

with my boss at the moment it means that you're young you're not you're not being

با رئیسم هستم این بدان معنی است که شما شما جوان نیستید به شما

looked upon particularly favorably yes you are you are you have a black mark

نگاه مثبتی نمی شود بله شما هستید شما یک نقطه سیاه

against you a black mark and you might have to do something so for example if

روی خود دارید یک نقطه سیاه و ممکن است مجبور باشید کاری انجام دهید مثلاً

the husband is in the doghouse with his wife because he was laid back or had too

اگر شوهر با او در خانه سگ است. همسرش چون خوابیده بود یا

much to drink the night before or wasn't home in time to take her out to have a

شب قبل زیاد نوشیدنی داشت یا به موقع در خانه نبود که او را بیرون آورد تا

hair done or to go back to the party then you might have to buy some flowers

موهایش را اصلاح کند یا به مهمانی برگردد، ممکن است مجبور شوید گل

or some chocolates too to get yourself back in favour and out of the dog home

یا شکلات بخرید. برای اینکه خود را به نفع خود برگردانید و از خانه سگ بیرون بیایید، به

you seem to have a lot of knowledge of marriages only yeah that's pretty good

نظر می رسد که اطلاعات زیادی از m فقط آره برای کسی که ازدواج نکرده خیلی خوبه که قشنگه می تونی در موردش بدونی خیلی شگفت انگیزه تو به نظر می رسه

for a person who isn't married that's pretty you can know about it

that's pretty amazing you you seem to have a lot of insight well that's all

بینش زیادی داری خوب همه

the house ones okay then that I can think of anybody if you've got one that

چیزای خونه خوبه پس من می تونم به کسی فکر کنم اگه تو یکی را دارم که

you've thought of that I haven't I have one here to have a few loose tiles well

فکر کرده اید که من ندارم، من اینجا ندارم تا چند کاشی شل داشته باشم، خوب

that's not a house I haven't come onto tiles yet yes oh okay then but lot of

این خانه نیست، من هنوز روی کاشی ها نرفته ام، بله خوب است، اما

tiles are on the roof tiles are on the roof yes go on then you see so so yes to

کاشی های زیادی روی کاشی های پشت بام هستند. روی پشت بام هستید بله ادامه دهید، پس می بینید، بنابراین بله برای

have a few loose tiles there aren't any loose tiles on that roof no well that's

داشتن چند کاشی شل، هیچ کاشی شلی روی آن سقف وجود ندارد، نه چاهی، این

just showing you what tiles are so there you can see tiles to have a few loose

فقط به شما نشان می دهد که چه کاشی هایی وجود دارد، بنابراین می توانید کاشی ها را ببینید تا چند کاشی شل داشته باشید.

tiles this is a great expression so this means to be a little bit odd or maybe a

این یک عبارت عالی است، بنابراین این به این معنی است که کمی عجیب و غریب یا شاید

little crazy or maybe your behavior is a little strange

کمی دیوانه باشد یا شاید رفتار شما کمی عجیب باشد

or maybe you might not be very clever you might say that that person seems to

یا شاید شما خیلی باهوش نیستید، ممکن است بگویید که آن شخص به نظر می

have a few loose tile how long it take you to come up with that one oh it's

رسد چند کاشی شل شده است. باید آن یکی را بیاوری اوه این

another one go on okay then then there is two doorstep someone to do it house

یکی دیگر است خوب ادامه بده سپس دو آستان وجود دارد یکی دوباره این کار را انجام

again there's a doorstep on your house talking about building when you walk

دهد، یک آستان در خانه شما وجود دارد که در مورد ساختن صحبت می کند، وقتی

into the house there is a doorstep it does that mean to deal with doors tips

وارد خانه می شوید، یک آستان وجود دارد که به این معنی است که با درها برخورد کنید.

um if you dog eat there badly no if you just let me actually say what it is to

این است که در

doorstep someone means that you you actually Harris them at their door so

خانه کسی را پشت سر بگذاری به این معنی که تو در واقع او را در خانه هریس می

you won't leave them alone so for example if you are a famous actor and

کنی تا او را تنها نگذاری، مثلاً اگر بازیگر مشهوری هستی و

maybe you've done something bad maybe the reporters will go to your

شاید کار بدی انجام داده ای، شاید خبرنگاران به

house and they will doorstep you that means they will go onto your doorstep

خانه شما بروند و آنها به شما نزدیک خواهد شد که به این معنی است که آنها به آستان شما خواهند رفت

and they will Harris you at your front door are so Princess Diana famous people

و آنها شما را در جلوی درب شما هریس خواهند کرد

being doorsteps have you been doorstep to mr. Duncan I have what your YouTube

. دانکن همان چیزی را دارم که طرفداران یوتیوب شما

fans around the world I have never been door stepped I've had my door kicked in

در سرتاسر جهان هستند.

a few times but never I've never been door stepped well done for coming up

with a few words that I didn't I've got another one another one yeah I've still

من یکی دیگر را دارم، بله، من هنوز

got a pile down here okay then I'll do one more of mine and then you can do

یک انبوه دارم، خوب پس من یکی دیگر از کارهایم را انجام می دهم و بعد شما می توانید

yours here's another one put it on the slate they're all to do with tiles

مال خود را انجام دهید، یکی دیگر آن را روی تخته سنگ قرار دهید که همه آنها با کاشی کار می کنند.

Andrews no they're not what the doorstep isn't put it on the slate who puts their

اندروز نه، آنها چیزی نیستند که آستان در است، آن را روی تخته سنگ قرار نمی دهند، کسانی که آستان خود را

doorstep on the roof that's not very easy way to get into your house so don't

روی پشت بام می گذارند که راه آسانی برای ورود به خانه شما نیست، بنابراین

put it on the slate of course slates are also on the roof it's another word for

آن را روی تخته سنگ قرار ندهید، البته تخته سنگ ها نیز روی سقف هستند. سقف کلمه دیگری برای

tiles and they're quite often unlike those they're flat yes and you can write

کاشی است و اغلب بر خلاف آنهایی هستند که مسطح هستند بله و می توانید

on them yes and also the tablet another word for tile

روی آنها بنویسید بله و همچنین روی تبلت کلمه دیگری برای کاشی

in American English is do you know no shingle chingle chingle so if you if in

در انگلیسی آمریکایی این است که آیا نمی دانید شینگل چینگل چینگل، بنابراین اگر در

American English tiles roof tiles are known as shingles shingles so put it on

کاشی های سقف کاشی انگلیسی آمریکایی به عنوان زونا شناخته می شوند، بنابراین آن را

the shingles then put it on the slate is something that's used in British English

روی زونا قرار دهید سپس آن را روی تخته سنگ قرار دهید چیزی است که در انگلیسی بریتانیایی استفاده می‌شود

and that's the reason why we say slate if you put it on the slate it means you

و به همین دلیل است که می‌گوییم تخته سنگ اگر آن را روی تخته سنگ قرار دهید به این معنی است که

ask someone to take credit so you don't pay for something straight away you say

از کسی می‌خواهید اعتبار بگیرد تا فوراً برای چیزی پول نپردازید، می‌گویید

can you put it on the slate normally used in bars or pubs so when you order a

آیا می‌توانید آن را روی تخته سنگی که معمولاً استفاده می‌شود قرار دهید. در بارها یا میخانه ها، بنابراین وقتی

drink they will say oh can I have a pint of beer oh and can you put it on the

نوشیدنی سفارش می دهید می گویند اوه می توانم یک لیوان آبجو بخورم اوه و آیا می توانی آن را روی

slate it means I won't pay for it now at the end of the month I will give you all

تخته سنگ بگذاری، به این معنی است که اکنون در پایان ماه هزینه آن را پرداخت نمی کنم و به شما می دهم.

of the money that I owe you so put it on the slate so we use that normally in

تمام پولی را که به شما بدهکارم، بگذارید روی تخته سنگ، بنابراین ما از آن به طور معمول در انگلیسی بریتانیایی استفاده می کنیم،

British English so like put it on the bill hmmm but put it on the slate

مثل اینکه آن را روی صورتحساب بگذارید، امم، اما آن را روی تخته سنگ قرار دهید

presumably referring to in ancient times where you would literally have a slate

احتمالاً در زمان های قدیم اشاره دارد که در آن شما به معنای واقعی کلمه یک تخته سنگی

like it like that like a thin piece of rock that you would write things on with

مانند داشته باشید. مثل یک تکه سنگ نازک است که روی آن چیزهایی با

chalk yes a slates and write things so yes I can menu well in fact that's what

گچ بله، تخته سنگ می نوشتید و چیزهایی می نوشتید تا بله من به خوبی می توانم منو را انتخاب کنم در واقع این همان کاری است که

they used to do here so in the bar they would actually have something where they

آنها قبلاً اینجا انجام می دادند بنابراین در نوار در واقع چیزی دارند که در آن

would put people's names and how much they owed literally it was on the slate

می توانند نام افراد و میزان بدهی آنها را به معنای واقعی کلمه روی تخته سنگ قرار دهید

probably probably a slate Welsh slate which is a gray dark gray material

احتمالاً احتمالاً یک تخته سنگ ما تخته سنگ lsh که یک ماده خاکستری تیره

useful for putting on roofs of houses so it's flat you don't use chalk and you

است که برای قرار دادن روی پشت بام خانه ها مفید است، بنابراین صاف است و از گچ استفاده نمی کنید و می

can write it like a black boy look at exact boards so put it on the slate

توانید آن را مانند یک پسر سیاه پوست بنویسید که دقیقاً به تخته ها نگاه کنید، بنابراین آن را روی تخته سنگی قرار دهید

that's a welder well done well done taken so now it's your turn the live

که جوشکار خوبی است انجام شد، بنابراین اکنون نوبت شماست که چت زنده را

chat oh you want to look at the live chat ok then we've only got 20 minutes

ببینید، اوه، می‌خواهید به چت زنده نگاه کنید، خوب پس ما فقط 20 دقیقه

left have you got a video to show as well yes

فرصت داریم، آیا یک ویدیو برای نشان دادن دارید، بله،

I have I've got but we're going to have a look at Steve going crazy with his

من دارم، اما ما می‌رویم برای دیدن دیوانه شدن استیو با

autumn madness I think I thought you were going to to use a few loose tiles

دیوانگی پاییزی اش فکر می کنم شما می خواهید از چند کاشی شل

as the wave into the the I've definitely got a few lose time is this a sentence

به عنوان موجی به سمت من استفاده کنید که قطعاً چند وقت از دست دادن دارم، این یک جمله است،

so here we go then right so Philippe says I am going to meet with my

پس به اینجا می رویم. درست است پس فیلیپ می‌گوید من با دوست پسر انگلیسی‌زبانم ملاقات خواهم کرد

english-speaking boyfriend will communicate by Google Translate probably

، احتمالاً با Google Translate ارتباط برقرار خواهد کرد.

will have a nice time you do have a nice time Philippe with your English speaking

boyfriend and also Carragher Cara - that sounds like friend with benefits

Cara das says shingal is a rectangular wooden tile used on walls or roofs yes

داس می گوید شینگال یک کاشی چوبی مستطیلی است که روی دیوارها یا سقف ها استفاده می شود

so normally shingle is used in American English so I hope that is fine there I

معمولاً شینگل در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود، بنابراین امیدوارم که در آنجا خوب باشد،

hope we all agree on that so Steve do you have something else to show us

امیدوارم همه ما در این مورد موافق باشیم، بنابراین استیو آیا چیز دیگری برای نشان دادن به ما دارید

I do I hope so I have got words now talking about building bridges oh ok

من انجام می دهم.

Larry gene so all of these are to do with bridges all of these are to do with

ژن پس همه اینها مربوط به پل ها هستند همه اینها مربوط به

bridges yes yes right so cross the bridge or cross that bridge huh we will

پل ها هستند بله بله درست است بنابراین از پل عبور کنید یا از آن پل عبور کنید خخخ ما

cross that bridge when we come to it I like phrase that we use a lot in the

وقتی به آن رسیدیم از آن پل رد می شویم من عبارتی را دوست دارم که در

UK it means resolve a problem when it

بریتانیا یعنی زمانی که مشکلی را حل کنید،

occurs focus on focus on the issues that need to be sorted now not things that

تمرکز بر روی مسائلی که اکنون باید مرتب شوند، تمرکز کنید، نه چیزهایی که

may or may not happen in the future wait until the problem comes up and then

ممکن است در آینده اتفاق بیفتند یا ممکن است در آینده رخ ندهند، صبر کنید تا مشکل پیش بیاید و سپس آن را

solve it rather than anticipating a problem it's often use as advice softer

حل کنید، نه اینکه مشکلی را که اغلب از آن استفاده می شود، پیش بینی کنید. به‌عنوان خبر نرم‌تر توصیه

news a phrase for advice to somebody to stop them worrying about something that

عبارتی برای توصیه به کسی برای جلوگیری از نگرانی او در مورد چیزی که

hasn't yet happened or may not happen so for example what will I do if I fail the

هنوز اتفاق نیفتاده یا ممکن است اتفاق نیفتد، به عنوان مثال اگر در

English exam you might ask somebody and they might reply don't worry

امتحان زبان انگلیسی مردود شوم چه کار کنم، ممکن است از کسی بپرسید و او پاسخ ندهد. نگران

cross that bridge when you come to it so you might not fail the English exam so

باشید وقتی به آن پل می آیید، از آن پل عبور کنید ممکن است در امتحان زبان انگلیسی مردود

don't worry about that now cross that if you do fail it will sort something out

نشوید، پس نگران نباشید که حالا اگر شکست بخورید، مشکلی

will solve it afterwards you might to take the exam again or something like

حل می شود و بعداً مشکل حل می شود، ممکن است دوباره در امتحان شرکت کنید یا چیزی شبیه به

that yes so yes you could say I'm going for a job interview oh but what happens

آن بله، بله، می توانید بگویید من هستم برای مصاحبه شغلی می روم آه اما

if I fail the job interview ah I'm gonna I'm not going to be able to afford to

اگر در مصاحبه شغلی شکست بخورم چه اتفاقی می افتد آه من نمی توانم

pay the mortgage on my house bubble that somebody might say well don't worry

وام مسکن حباب خانه ام را بپردازم که ممکن است کسی بگوید خوب نگران نباش

cross that bridge when you come to it so don't worry about what might happen just

از آن پل عبور کن وقتی به آن رسیدی، پس نگران اتفاقی که ممکن است بیفتد، فقط

concentrate on what you can control and what you can do now it's a phrase that

روی آنچه می‌توانی کنترل کنی و اکنون چه کاری می‌توانی انجام دهی، تمرکز کن، این عبارتی است که

people use to stop you worrying about things

مردم برای جلوگیری از نگرانی شما در مورد چیزهایی استفاده

mm-hmm cross that we'll cross that bridge when we come to it so don't worry

می‌کنند. وقتی به آن رسیدیم، پس نگران

about it now we will worry about it when the time arrives that's it so for

آن نباشید، ما در مورد آن نگران خواهیم بود، زمانی که زمان آن فرا رسید، بنابراین به

example I might have said to mr. Duncan well I've got all these words about four

عنوان مثال ممکن است به آقای گفته باشم. دانکن خوب، من همه این کلمات را در مورد چهار

bridges and buildings what happens if I if I if I miss out too what will people

پل و ساختمان دارم، چه اتفاقی می افتد اگر من هم از دست بدهم، مردم

think you know what will happen and you might say well don't worry mr. Steve

فکر می کنند می دانید چه اتفاقی می افتد و ممکن است بگویید خوب نگران نباشید آقای. استیو

we'll cross that bridge when we come to it

ما از آن پل عبور خواهیم کرد وقتی به

there we go build bridges oh okay I don't mean literally build bridges so

آن رسیدیم، می‌رویم پل می‌سازیم، اوه، خب ، منظورم به معنای واقعی کلمه ساختن پل نیست.

this is again figurative figurative yes metaphorically not literally that means

to build bridges with something or someone means to improve relationships

between people or groups of people who may not like each other or may not get

بین افراد یا گروه هایی از مردم که ممکن است یکدیگر را دوست نداشته باشند یا ممکن

on very well you're bi you might you're trying to just like you're trying to

است خیلی خوب با هم

connect the two sides of a river by building a bridge you're trying to

کنار بیایند. سعی می

connect two groups of people together who don't see eye-to-eye they don't get

کنید دو گروه از مردم را به یکدیگر متصل کنید که چشم در چشم نمی بینند، آنها

on very well they've got a difference of opinion and you're trying to find a way

خیلی خوب با هم برخورد نمی کنند، آنها اختلاف نظر دارند و شما در تلاش هستید راهی

of finding common ground to could you you want to get on with these people

برای پیدا کردن زمینه مشترک پیدا کنید. شما می خواهید با این افراد کنار بیایید،

because if you don't you don't wanna be warring or fighting all the time

زیرا اگر نمی خواهید همیشه در حال جنگ یا جنگیدن باشید،

no let's find some common ground and build some bridges it means finding

بیایید یک نقطه مشترک پیدا کنیم و چند پل بسازیم، این به معنای یافتن

common ground or something that you can you can communicate with it that in fact

زمینه مشترک یا چیزی است که می توانید با آن ارتباط برقرار کنید. با آن که در واقع

shows that you've probably not that different after after their breakup John

نشان می دهد که شما احتمالا آن را نداشته اید بعد از جدایی آنها،

is trying to build bridges again with his wife so they broke it up over

جان سعی می کند دوباره با همسرش پل بسازد، بنابراین آنها آن را بر سر چیزی به هم زدند

something and now he's trying to probably phoning her up sending her

و حالا او احتمالاً سعی می کند با او تماس بگیرد و

letters or something like that trying to some common ground that they can

نامه هایی برای او بفرستد یا چیزی شبیه به آن، در تلاش برای یافتن نقاط مشترکی که آنها

communicate again so I think at some point at some point John must have been

بتوانند دوباره با هم ارتباط برقرار کنند. فکر کن در یک مقطع

in the doghouse that's it well yes it's a bit worse than that the the the two

زمانی، جان باید در خانه سگ بوده باشد که خوب است، بله، کمی بدتر از این است که دو

rival political parties will have to build bridges if they are going to solve

حزب سیاسی رقیب اگر قرار است مشکلات کشور را حل کنند، باید پل بسازند

the country's problems so political parties don't get on but there's some

تا احزاب سیاسی این کار را انجام ندهند. ادامه دهید اما

important things it needs like brexit from poor they've got to build bridges

چیزهای مهمی وجود دارد مانند برگزیت از فقرا، آنها باید پل بسازند

and stop fighting each other because they need to solve some problems we can

و از جنگیدن با یکدیگر دست بردارند، زیرا آنها باید برخی از مشکلات را حل

say that we can say that you you heal the divide here the divide build bridges

کنند. پل ها

means you're just finding some common ground yes that's good

به این معنی است که شما فقط یک نقطه مشترک پیدا می کنید بله خوب است

here's another one a burn bridges or burn your bridges we all do this we all

در اینجا یکی دیگر از پل ها را بسوزانید یا پل های شما را بسوزانید ما همه این کار را انجام می دهیم ما همه

do this or burn your bridge it means to destroy the possibility of ever going

این کار را انجام می دهیم یا پل شما را می سوزانیم این به معنای از بین بردن امکان همیشه

back to something or someone by doing something and really unforgivable hmm so

با انجام کاری و واقعاً غیرقابل بخشش به سمت چیزی یا کسی برمی‌گردی، هوم، پس اگر پل‌هایت را بسوزانی، به

if you burn your bridges it means you can never go back

این معنی است که هرگز نمی‌توانی به عقب برگردی،

hmm you might have a friend you fall out you punch them in the face break their

ممکن است دوستی داشته باشی که بیفتی و با مشت به صورتش بزنی،

teeth and they go to a hospital and you know that's it you're never

دندان‌هایشان شکسته و آنها به سمت بیمارستان و می دانی که پس از آن دیگر

going to be able to go back again after that so here's another I can never work

هرگز نخواهی توانست به عقب برگردی، بنابراین این دیگر است که من هرگز نمی

for that company again I burnt my bridges with the boss when I criticized

توانم دوباره برای آن شرکت کار کنم، پل هایم را با رئیس آتش زدم وقتی

him openly on social media yes another way of doing that of course

آشکارا در رسانه های اجتماعی از او انتقاد کردم، بله راه دیگری البته انجام این کار به این معنی

is to just resign from your job so you say maybe you have a great career and

است که فقط از شغل خود استعفا دهید، بنابراین می گویید شاید شغل خوبی دارید و

your job is successful in you earn a lot of money and you go oh what a great life

شغل شما موفقیت آمیز است و پول زیادی به دست می آورید و می روید اوه چه زندگی عالی است

and then a new boss arrives and you hate him and one day you have a fight yeah

و سپس یک رئیس جدید می آید و از او متنفر هستید. و یک روز با هم دعوا میکنی آره

and you go okay I've had enough of you I resign and you walk out but the next day

و میروی خب من از تو به اندازه کافی خسته شدم استعفا دادم و بیرون رفتی اما روز بعد

you kind of regret it you regret saying those things but it's too late because

پشیمان شدی از گفتن این چیزها پشیمان شدی اما خیلی دیر است

you have already burned that bridge can't go back that's often used as

چون قبلا آن پل را سوزاندی نمی توانم به عقب برگردم که اغلب به عنوان توصیه استفاده می شود

advice isn't it sometimes people will say hmm yes I don't burn your bridges

گاهی اوقات مردم می گویند هوم بله من پل های شما را

with that job because you know make sure when you leave

با آن کار نمی سوزانم زیرا می دانید مطمئن شوید که وقتی ترک

doesn't have to be a job we're using job as an example you don't like the job you

می کنید نباید شغلی باشد ما از شغل به عنوان مثال استفاده می کنیم که شما شغلی را که از آن متنفر هستید را دوست ندارید.

hate the job you hate the boss and all the people working there so you get

شغلی که از رئیس و همه افرادی که در آنجا کار می کنند متنفر هستید، بنابراین شغل دیگری پیدا می کنید،

another job but somebody says you know don't don't leave on bad terms don't

اما یکی می گوید می دانید با شرایط بد آن را ترک نکنید،

burn your bridges because something might change and you might want to go

پل های خود را نسوزانید زیرا ممکن است چیزی تغییر کند و ممکن است بخواهید به

back there in later years that's interesting

آنجا برگردید. در سال‌های بعد جالب است

Jimmy says just like this live chat we all build bridges between us exactly

جیمی می‌گوید درست مثل این چت زنده، همه ما بین خودمان پل می‌سازیم،

isn't that great I love it I love that thank you very much Jimmy for that the

دقیقاً آنقدرها هم عالی نیست.

live chat today by the way is very it's very busy very busy

مشغول است

can I show another one mr. Duncan you may mr. Steve because I will let you

می توانم آقای دیگری را نشان دهم. دانکن شما ممکن است آقای. استیو چون من به تو اجازه می دهم

water under the bridge oh yeah it's water under the bridge

زیر پل آبیاری کنی اوه آره آب زیر پل است

something has passed and it's not important anymore something you can't

چیزی گذشت و دیگر مهم نیست چیزی که نمی توانی

change it something's happened you can't change it but it's not important anymore

آن را تغییر دهی چیزی اتفاق افتاده است نمی توانی آن را عوض کنی اما دیگر مهم نیست

you can't change it I didn't mean to say what I do fall out with somebody fall

نمی توانی تغییرش دهی قصدم این نبود که بگویم من با کسی درگیر

out with and have an argument and you're trying to get back together again and

شدم و دعوا کردم و شما سعی می کنید دوباره دور هم جمع شوید و

you say oh I'm sorry for what I said please can you forgive me

می گویید اوه متاسفم برای چیزی که گفتم لطفاً می توانید من را ببخشید.

can't we just say it's water under the bridge let's forget it a bit like saying

فقط می گوییم آب زیر پل است، بیایید آن را کمی فراموش کنیم مانند گفتن

let's let bygones be bygones let sleeping dogs lie yes I didn't mean

اجازه دهید گذشتگان را بگذرانیم، بگذار سگ های خوابیده دروغ بگویند بله منظورم این نبود

what it's just water under the bridge you use that as an expression when

که فقط آب زیر پل است که شما از آن به عنوان تعبیر زمانی استفاده می کنید که

something's happened but you can't change it I but you're trying to you

اتفاقی افتاده است اما شما نمی توانم آن را تغییر دهم، اما تو سعی می کنی

know just let's get over it let's it's water under

بدانی فقط بیا از آن بگذریم بیا آب

the bridge forget it we had our disagreement let's forget it

زیر پل است فراموش کن ما اختلاف داشتیم فراموش

it's all in the past it's all water under the bridge there we go I've got

کنیم همه چیز در گذشته است همه آب زیر پل است.

some more but you want to have a little break before we do it we're gonna have a

مقدار دیگری هم دارید اما می خواهید قبل از اینکه ما کمی استراحت کنیم ما یک استراحت خواهیم داشت

break because Steve yesterday went crazy crazy crazy absolutely nuts and loose

زیرا استیو دیروز دیوانه شد، کاملاً آجیل و کاشی های شل شد،

tiles yeah I think Steve definitely has some loose tiles on his roof yesterday

بله، من فکر می کنم استیو قطعاً دیروز چند کاشی شل بر روی پشت بام خود دارد.

Steve went crazy he was suffering from something called autumn madness

yes that looks like a very severe case of autumn madness

مورد بسیار شدید جنون پاییزی

yes indeed we are here and it's a very misty afternoon look at the view at the

بله واقعاً ما اینجا هستیم و یک بعدازظهر بسیار مه آلود است به منظره در حال حاضر نگاه کنید که

moment you can see it is very misty out there Steve it is yes so that is a live

می توانید ببینید آنجا بسیار مه آلود است استیو بله، بنابراین این یک

view at the moment from my studio window and you can see the Sun is starting to

نمای زنده در حال حاضر از پنجره استودیو من است و می‌توانید ببینید که خورشید شروع به غروب می‌کند،

set the colors are turning orange the leaves look very or terminal

رنگ‌ها نارنجی می‌شوند، برگ‌ها بسیار یا انتهایی به نظر می‌رسند،

everything is very atmospheric I think that's a good way of describing it so

همه چیز بسیار جوی است، فکر می‌کنم این روش خوبی برای توصیف آن است، بنابراین

autumn is definitely here it is late afternoon early evening here in the UK

پاییز قطعاً اینجاست، اواخر بعد از ظهر اوایل عصر اینجا در بریتانیا است.

about another hour of sunlight and then the Sun will disappear and we will also

یک ساعت دیگر از نور خورشید و سپس خورشید ناپدید خواهد شد و ما نیز

be disappearing in ten minutes ten minutes I've got a few more words to

تا ده دقیقه دیگر ناپدید

get in before then mr. Duncan okay Steve I was going to roll naked in that I

خواهیم شد. دانکن باشه استیو من می خواستم برهنه غلت بخورم که

dunno I actually wanted to do it oh I wanted to take all my clothes off and

نمی دانم واقعا می خواستم این کار را انجام دهم، اوه می خواستم تمام لباس هایم را در بیاورم و

just roll naked in the leaves there's something earthy there's

فقط برهنه در برگ ها غلت بزنم ، چیزی خاکی وجود دارد،

something I don't know what is that it's like that's a strange atmosphere at that

چیزی است که نمی دانم چگونه است این فضای عجیبی است در آن

time of the year you just want to be close to nature and sort of roll around

زمان از سال شما فقط می خواهید به طبیعت نزدیک شوید و به نوعی

in it so I think mr. Steve is not so much a naturalist he's more a naturist

در آن غلت بزنید، بنابراین فکر می کنم آقای. استیو آنقدر طبیعت‌شناس نیست، بلکه بیشتر یک طبیعت‌شناس است،

show me bits right here we go bricks and mortar okay it's a mortar well a

همین‌جا به من نشان دهید که ما به آجر و ملات می‌رویم، خوب این یک چاه ملات است، یک

building of course is constructed of bricks and the mortar like the cement in

ساختمان البته از آجر ساخته شده است و ملات مانند سیمان در

between holding it all together so bricks and mortar is it's something

میان نگه داشتن همه آن‌ها در کنار هم، بنابراین آجر و ملات آیا چیزی

substantial what we're referring to here is something is actually a building

اساسی است چیزی که ما در اینجا به آن اشاره می کنیم این است که چیزی در واقع یک ساختمان است

something visible substantial has an inherent value to it so for example it's

چیزی قابل مشاهده و قابل مشاهده ارزش ذاتی برای آن دارد، به عنوان مثال

a phrase that you use for example he invested in bricks and mortar rather

این عبارتی است که شما استفاده می کنید به عنوان مثال او در آجر و ملات سرمایه گذاری کرد

than stocks and shares so it means that he put his money into something solid

تا سهام و سهام. به این معنی است که او پول خود را در یک چیز جامد

into a building bricks and mortar we just literally mean it's a building

در یک ساختمان آجر و ملات گذاشته است، ما فقط به معنای واقعی کلمه به این معناست که این یک ساختمان است

there's no metaphor there we are literally meaning a building yes

، هیچ استعاره ای وجود ندارد، ما به معنای واقعی کلمه به معنای ساختمان هستیم بله،

we use it quite often to just describe something it's solid or something that

ما اغلب از آن برای توصیف چیزی استفاده می کنیم که جامد است یا چیزی

has mass or has structure so we're talking about

که جرم دارد یا جرم دارد. ساختار دارد، بنابراین ما در مورد

the actual solid part of something the bricks and mortar so yes you're right

بخش جامد واقعی چیزی صحبت می کنیم، آجر و ملات، بنابراین بله، درست می گویید

it's it's generally used when we are talking about buying a house building

، این معمولاً زمانی که ما در مورد خرید یک خانه صحبت می کنیم استفاده می شود. ng

zone owning a house you own the bricks and mortar

zone داشتن خانه شما صاحب آجر و ملات هستید

it means the house belongs to you yes I don't you you can say as well that the

یعنی خانه متعلق به شما است بله من نه شما همچنین می توانید بگویید که

you can just strike describe a company you can say that company is a bricks and

شما فقط می توانید یک شرکت را اعتصاب کنید می توانید بگویید که شرکت یک شرکت آجر و

mortar company it means it has a head office a building and branches made of

ملات است. به این معنی که دارای یک دفتر مرکزی یک ساختمان و شعبه‌هایی است که از ساختمان‌های صرف ساخته شده است،

mere buildings as opposed to for example an internet-based company which isn't

به عنوان مثال، یک شرکت مبتنی بر اینترنت

brick that's not a B wouldn't describe that as a bricks and mortar company like

که آجری نیست و B نیست، آن را به عنوان یک شرکت آجر و ملات مانند

Amazon like Amazon but they have buildings but no but yes they don't have

آمازون مانند آمازون توصیف نمی‌کند. ساختمان‌هایی دارند اما نه، اما بله، آنها

a shop that you go into that's it there's no physical shop so there isn't

مغازه ندارند که شما وارد آن شوید، این است که هیچ مغازه فیزیکی وجود ندارد، بنابراین

a doorway although having said that in some places there are now Amazon shops

دری وجود ندارد، اگرچه گفته‌ام که در برخی مکان‌ها اکنون فروشگاه‌های آمازون وجود دارد، بسیار

all right I suppose I should be careful what I'm saying there so when you when

خوب، فکر می‌کنم باید مراقب باشم. چیزی که من در آنجا می گویم، بنابراین وقتی شما وقتی

you refer to some bricks and mortar in that way you just literally meter

به برخی از آجرها و ملات به این شکل اشاره می کنید، فقط به معنای واقعی کلمه ساختمان را متر می کنید

building and you usually say well I'm I would rather invest in if you've got

و معمولاً می گویید خوب من ترجیح می دهم در آن سرمایه گذاری کنم اگر

lots of money to invest somebody somewhere you've got various choices you

پول زیادی دارید که کسی را در جایی سرمایه گذاری کنید. شما انتخاب های مختلفی دارید که

can buy buildings with it or you can put it on the stock market or put it in the

می توانید با آنها ساختمان بخرید آن را یا می توانید آن را در بورس قرار دهید یا در بانک بگذارید،

bank but if you invest in bricks and mortar it means you're investing in

اما اگر در آجر و ملات سرمایه گذاری کنید، به این معنی است که شما در حال سرمایه گذاری در

buildings have you got a roof over your head

ساختمان ها هستید، آیا سقف بالای سر خود دارید

aa roof farik roof over your head so obviously it's a home a shelter have you

aa سقف فاریک بالای سر خود، پس بدیهی است که چنین است. یک خانه یک سرپناه

a roof over your head mate literally means a house or somewhere where you

که سقفی بالای سرتان باشد همسر در لغت به معنای خانه یا جایی است که شما در آن

live you've got somewhere you covered up from the element so it's a basic need

زندگی می‌کنید، جایی که شما از این عنصر محافظت کرده‌اید، بنابراین این یک نیاز اساسی است

like food and water having a roof over your head having shelter is a basic need

مانند غذا و آب، داشتن سقف بالای سر، داشتن سرپناه. یک نیاز اساسی

isn't it so I've lost my job and I've got no money to buy food but at least

این نیست، بنابراین من شغلم را از دست داده ام و پولی برای خرید غذا

I've got a roof over my head you often hear people say things like that I want

ندارم، اما حداقل سقفی بالای سرم دارم، اغلب می شنوید که مردم چنین چیزهایی را می گویند که می خواهم

us to pay for the mortgage on the house as quickly as possible because then no

هزینه آن را بپردازیم. رهن خانه را در سریع ترین زمان ممکن، زیرا

matter what happens if I lose my job we'll always have a

مهم نیست که چه اتفاقی می افتد اگر شغلم را از دست بدهم، ما همیشه

roof over our heads so you just you just mean it's just a phrase that you use to

سقفی بالای سرمان خواهیم داشت، بنابراین شما فقط منظورتان این است که این فقط یک عبارت است که شما از آن استفاده می کنید به

mean you've got some way to live yes or maybe you offer a homeless person you

این معنی که مقداری دارید راه زندگی بله یا شاید شما به یک فرد بی خانمان

offer them a roof over their head yes you offer to take them in you offer some

پیشنهاد می دهید که سقفی بالای سرش به او پیشنهاد می دهید بله شما پیشنهاد می دهید که او را بپذیرید شما

accommodation for them you want to give them a roof over their head yes Karen

برای آنها مسکن پیشنهاد می کنید و می خواهید سقفی بالای سرشان بگذارید بله کارن

asked bricks-and-mortar not castles in the sky okay not something something

از آجر و ملات پرسید نه قلعه در آسمان، خوب نه چیزی

definite something that you can see do you want to put your money into

مشخص چیزی که می توانید ببینید آیا می خواهید پول خود را در

something people say you can't go wrong putting your money into bricks and

چیزی که مردم می گویند خرج کنید. شما نمی توانید اشتباه کنید که پول خود را در آجر و

mortar because it will always be there that's it

ملات قرار دهید زیرا همیشه وجود خواهد داشت،

whereas the Internet sorry if you invest in stocks and shares they might plummet

در حالی که اینترنت متاسفم اگر در سهام و سهام سرمایه گذاری کنید ممکن است ارزش آنها به شدت کاهش یابد

in value or your the the if you put your money in a bank the bank might go bust

یا اگر پول خود را در بانک بگذارید ممکن است بانک ورشکسته شود،

you might lose all your money but if you've got your money invested in

ممکن است تمام پول خود را از دست بدهید، اما اگر پول خود را در ملک سرمایه گذاری

property it'll always be safe yes in brick symbol and also you have a nice

کرده باشید، همیشه امن خواهد بود بله در نماد آجری و همچنین شما یک

place to stay at night you can sleep in a house with a roof over your head we've

مکان خوب برای اقامت در شب دارید، می توانید در خانه ای بخوابید. سقف بالای سرت ما

only got time for baby maybe two more yes three more oh the last one I'm going

فقط برای بچه وقت داریم شاید دوتا دیگه بله سه تا دیگه آه آخری من میخوام

to save the last one for right here we go

آخری رو ذخیره کنم همینجا

okay then raise the roof oh okay raise the roof that means to create a

خوب میرسیم پس سقف رو بلند کن اوه باشه سقف رو بالا ببر یعنی ایجاد کردن

boisterous and disturbance and uproar a performance to raise the roof could be

پرهیاهو و آشفتگی و هیاهوی اجرای به بالا بردن سقف می‌تواند

reckless as well oh it's oh no it's equivalent to raise a ruckus in America

بی‌احتیاطی باشد، اوه، آه، اوه نه، مساوی است با بلند کردن یک غوغا در آمریکا.

they say raise a ruckus ruckus they do learn to react or protest heartily to

something when Ronaldo scored the winning goal in the football match the

fans raised the roof that means they created so much noise

سقف یعنی آنها آنقدر سر

and uproar that the roof was literally lifted off its foundations you don't

و صدا و غوغا ایجاد کردند که سقف به معنای واقعی کلمه از پایه برداشته شد.

mean that literally you mean they're created so much noise that the strength

and power of it could literally raise the roof off hmm

so it's again figurative its figurative that's right the opera singer

درست است که خواننده اپرا

raise the roof with her performance so a seamer so powerful she raised the roof

با اجرای خود سقف را بالا می برد، آنقدر قدرتمند که سقف را بالا می برد،

but yes it normally referred to large crowds of people creating such a noise

اما بله، معمولاً به جمعیت زیادی از مردم اشاره دارد که چنین صدایی

building blocks building blocks okay now I'm not really a building blocks you

ایجاد می کنند بلوک های ساختمانی بلوک های ساختمانی، خوب حالا من واقعاً نیستم یک بلوک ساختمانی که

could say you're like bricks bricks are the building blocks of a building the

می توانید بگویید مانند آجر هستید آجرها بلوک های ساختمانی یک ساختمان هستند

the most substantial part the basic elements the most important part of

که اساسی ترین بخش عناصر اساسی هستند که مهم ترین بخش

something will reduce to its basic constituents obviously a building is

یک چیزی به آن کاهش می یابد. اجزای اصلی واضح است که یک ساختمان

made of bricks mm-hmm that's that's the the building blocks of

از آجر ساخته شده است mm-hmm که بلوک های ساختمانی

a house unless it's made of wood yes the foundation of something but you can have

یک خانه است، مگر اینکه از چوب ساخته شده باشد، بله پایه و اساس چیزی است، اما شما می توانید

using it figuratively or not literally you can have the the building blocks of

با استفاده از آن به صورت مجازی یا نه به معنای واقعی کلمه، می توانید بلوک های ساختمانی

life you can describe some things if you say the building blocks of life you mean

زندگی را داشته باشید. شما می توانید برخی از چیزها را توصیف کنید اگر بگویید اجزای سازنده زندگی منظورتان است

or there's various ways of describing that but if you say what are the

یا راه های مختلفی برای توصیف آن وجود دارد، اما اگر بگویید

building blocks of life you can say they are sulfur phosphorus oxygen nitrogen

اجزای سازنده زندگی چیست، می توانید بگویید که آنها عبارتند از: گوگرد فسفر اکسیژن نیتروژن

hydrogen and calcium carbon sorry carbon so those molecules sulfur phosphorus

هیدروژن و کربن کلسیم متاسفم کربن. مولکول های گوگرد فسفر

oxygen they are the built they are the elements that form all the basic

اکسیژن آنها ساخته شده اند آنها عناصری هستند که تمام

building blocks that form all your molecules and everything in your body

بلوک های ساختمانی اساسی را تشکیل می دهند که همه مولکول های شما را تشکیل می دهند و هر چیزی که در بدن شما وجود دارد

they form the cells that form the organs that form everything so we say that the

آنها سلول هایی را تشکیل می دهند که اندام هایی را تشکیل می دهند که همه چیز را تشکیل می دهند بنابراین می گوییم که

building blocks of life building blocks of life but you can see you can say

بلوک های سازنده زندگی بلوک های زندگی اما می توانید ببینید که می توانید بگویید

cells are the building blocks of life as well oh you can say DNA is or the

سلول ها بلوک های سازنده زندگی هستند و همچنین می توانید بگویید DNA است یا

nucleic acids are the building blocks of DNA but it means that them an important

اسیدهای نوکلئیک بلوک های سازنده DNA هستند. اما به این معنی است که آنها جزء مهمی

constituent that makes up the whole of something so lots of one small thing

هستند که کل چیزی را تشکیل می دهند، بنابراین بسیاری از یک چیز کوچک،

make up something larger that's it you can have the building blocks of success

چیز بزرگتری را تشکیل می دهند که شما می توانید بلوک های سازنده موفقیت را داشته باشید،

so the building blocks of success are hard work and perseverance you could say

بنابراین بلوک های سازنده موفقیت کار سخت و پشتکار است.

so it doesn't have to be actual things it can be used in that way as well

لازم نیست چیزهای واقعی باشد، می توان آن را در این راه مورد استفاده قرار داد و

a company you can say the building blocks of this company are there are the

همچنین می توان گفت که بلوک های سازنده این شرکت

talents of the and the people that work for us mm-hmm

استعدادهای آن ها هستند و افرادی که برای ما کار می کنند، می

see what I'm saying man that's very good the important things are things that

بینید که من چه می کنم. من می گویم مرد که خیلی خوب است ، چیزهای مهم چیزهایی هستند که

make it important so in a minute mm-hmm mr. Duncan is going to leave and I'm

آن را مهم می کنند، بنابراین در یک دقیقه mm-hmm آقای. دانکن می‌خواهد ترک کند و من

going to leave and we can use the expression then Elvis has left the

می‌روم و می‌توانیم از عبارت سپس الویس از

building mmm-hmm are you with me I'm with you

ساختمان خارج

Elvis has left the building which is a phrase that means the show's over the

شده استفاده کنیم.

party's over everybody go home go and do what you were doing before no good

مهمانی تمام شد همه به خانه بروید برو و کاری را که قبل از

hanging around after mr. Duncan says what do you say at the end of your show

آن انجام می‌دادی انجام بده. دانکن می‌گوید در پایان برنامه‌تان چه می‌گویید،

I normally I normally say off for now why did you ask me however I couldn't

من معمولاً می‌گویم فعلاً چرا از من پرسیدی، اما من

remember and you might think well is he really gone I'll just hang but somebody

یادم نمی‌آید و شاید خوب فکر کنید که او واقعاً رفته است، من فقط آویزان می‌شوم اما

might come and I might like somebody could come along and say no Elvis has

ممکن است کسی بیاید و من ممکن است دوست داشته باشم که کسی بیاید و بگوید هیچ الویس

left the building because that what that phrase comes from is because when people

ساختمان را ترک نکرده است زیرا این عبارت از آن ناشی می شود زیرا وقتی

used to go to Elvis Presley concerts apparently after he left and he's done

مردم به کنسرت های الویس پریسلی می رفتند ظاهراً بعد از رفتن او و پایان دادن به

his encore they kept thinking he was coming back for more and somebody had to

صدای موسیقی خود، مدام فکر می کردند که او دارد برمی گردد. بیشتر شد و یکی مجبور

go out and say go home Elvis has left the building in other words there's no

شد بیرون برود و بگوید برو خانه الویس ساختمان را ترک کرده است ، به عبارت دیگر دیگر هیچ

point in hanging around any longer it's all over show's over it's gone the end

فایده ای برای دور زدن ندارد، دیگر تمام شد نمایش تمام شد، تمام شد.

sort we're staying anymore okay time to leave yes it is it is as you can see the

همانطور که می بینید

clock is saying four o'clock so Elvis has left the building and it's a phrase

ساعت می گوید ساعت چهار است، بنابراین الویس ساختمان را ترک کرده است و این عبارتی است

you can use even a party or in it work if there's a meeting and people are

که می توانید حتی در یک مهمانی استفاده کنید یا در آن کار کنید اگر جلسه ای باشد و مردم

hanging around you know you can say you know that if there's an important person

دور شما حلقه بزنند می دانید که می توانید بگویید که می دانید که اگر شخص مهمی وجود داشته باشد

and they leave it's all over you know the party there could be somebody who's

و او l همه چیز تمام شده است شما می دانید که مهمانی ممکن است کسی وجود داشته باشد که

the life and soul of the party and they've gone and there's no point

جان و روح مهمانی باشد و آنها رفته اند و هیچ فایده ای ندارد که

hanging around somebody why so Elvis has left the building he died on the toilet

اطراف کسی بچرخد که چرا الویس ساختمان را ترک کرده است و در توالت

okay Elvis he died on the toilet so in a minute's time mr. Duncan and mr. Steve

مرده است خوب الویس او در آن درگذشت. توالت پس در یک دقیقه آقای. دانکن و آقای استیو

will have left the building that says so we are about to leave the internet so

ساختمانی را ترک خواهد کرد که می گوید، بنابراین ما در شرف ترک اینترنت هستیم، بنابراین

don't hang around waiting for us to come back as we won't we won't on next Sunday

منتظر بازگشت ما نباشید، زیرا ما یکشنبه

we won't come back until next Sunday so we will be back next Sunday

آینده نخواهیم آمد، ما تا یکشنبه آینده برنمی گردیم. یکشنبه آینده برمی گردیم،

let's just have a quick look at the time when we are here every Sunday live

بیایید نگاهی گذرا به زمانی بیندازیم که هر یکشنبه

English from 2 o'clock UK time so there it is 2 p.m. UK time by Martha every

از ساعت 2 به وقت بریتانیا به صورت زنده انگلیسی اینجا هستیم، بنابراین ساعت 2 بعد از ظهر است. به وقت انگلستان توسط مارتا

every Sunday 2 p.m. UK time also you can make donations as well on the super chat

هر یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر. به وقت بریتانیا همچنین می‌توانید در سوپر چت کمک‌های مالی کنید

and also you can donate at PayPal as well a very simple method of making a

و همچنین می‌توانید در پی پال و همچنین یک روش بسیار ساده

donation to help this work continue forever and ever and every Joe didn't

برای کمک به این کار کمک مالی کنید تا همیشه و همیشه ادامه پیدا کند و هر جو

have to paid really didn't have to get rid of anyone today today I think he did

مجبور به پرداخت پول نبود. امروز نباید از دست کسی خلاص شوم، فکر می‌کنم او این کار را انجام داد،

yes ok anyway we're going now see you later Steve see you later bye bye bye

به هر حال، ما می‌رویم شما را بعداً

bye everybody Steve is leaving the building mr. Steve

می‌بینیم.

is leaving the building let's have another look at mr. Steve going crazy

استیو ساختمان را ترک می‌کند، بیایید دوباره به آقا نگاه کنیم. استیو دیروز دیوانه می شود

yesterday

yes it's almost time for us to go there was mr. Steve having fun in the leaves

بله تقریباً وقت آن است که به آنجا برویم. استیو در حال لذت بردن در برگ هاست

and it's time for me to leave you thanks a lot for your company thank you very

و وقت آن رسیده است که شما را ترک کنم از شرکت شما بسیار سپاسگزارم از اینکه

much for joining me I hope you've enjoyed the past two hours of live

به من پیوستید بسیار سپاسگزارم امیدوارم از دو ساعت گذشته پخش زنده لذت

streaming this is mr. Duncan in the birthplace of the English language of

برده باشید. دانکن در زادگاه زبان انگلیسی

course that is England saying thank you for joining me today see you next Sunday

البته انگلیس است که می گوید از اینکه امروز به من ملحق شدید متشکرم که یکشنبه آینده

2:00 p.m. UK time and of course you know what's coming next yes you do until the

ساعت 2 بعد از ظهر شما را می بینم. به وقت بریتانیا و البته شما می دانید که در آینده چه اتفاقی می افتد، بله، تا

next time we meet right here on YouTube...

دفعه بعد که ما در اینجا در یوتیوب با هم ملاقات خواهیم کرد، انجام می دهید...

ta ta for now 8-)

تا در حال حاضر 8-)