ENGLISH ADDICT (63) - LIVE from England - Sunday 19th April 2020 / Mr Duncan in England

are you there is there anyone there I really hope there is someone there oh

آیا شما آنجا کسی هست من واقعا امیدوارم کسی آنجا باشد اوه

there you are hi everybody here we go it is Sunday yes

اونجا شما سلام به همه اینجا ما می رویم یکشنبه است بله

we are all together again live on YouTube I hope you've had a good week my

دوباره همه با هم هستیم زنده در YouTube امیدوارم هفته خوبی داشته باشید هفته من خوب

week has been all right not too bad thank you very much oh yes definitely I

بوده است خیلی بد نیست خیلی متشکرم آه بله قطعاً

am late again for which I apologise welcome here we go it is English addict

من دوباره دیر آمدم و از این بابت عذرخواهی می کنم خوش آمدید اینجا رفتیم معتاد انگلیسی

live from the birthplace of English which just happens to be England

زندگی می کند از زادگاه انگلیسی که اتفاقاً انگلستان است

oh hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you okay

آه سلام به همه این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری

I hope so are you happy I really hope you are happy today it is once more

خوب هستی امیدوارم خوشحال باشی من واقعا امیدوارم امروز

another one of those live streams across the internet I know I know what you're

going to say mr. Duncan everyone at the moment has their own live stream I think

خوشحال باشی. دانکن هر کسی در حال حاضر پخش زنده خود را دارد، من فکر می کنم

almost every person on the planet at the moment has their own live stream so I

تقریباً همه افراد روی کره زمین در حال حاضر پخش زنده خود را دارند، بنابراین

would imagine that many people at the moment are not watching me because they

تصور می کنم بسیاری از افراد در حال حاضر من را تماشا نمی کنند زیرا

are doing their own live stream so can I say hello to the other live streams so

آنها پخش زنده خود را انجام می دهند. من به سایر پخش‌های زنده سلام می‌کنم، بنابراین

all of the other people that are doing live streams at the moment hello to you

همه افرادی که در حال حاضر پخش زنده انجام می‌دهند سلام به شما،

I hope your live stream is going well I'm losing my voice again I think I

امیدوارم پخش زنده شما خوب پیش برود، من دوباره صدایم را از دست می‌دهم، فکر می‌کنم

might have to have a lie down in a dark room for maybe one week to recover from

ممکن است مجبور باشم دراز بکشم در یک اتاق تاریک شاید یک هفته برای بهبودی از

all of this because I've been so busy hello for those who are wondering who I

همه اینها به خاطر اینکه من خیلی مشغول بودم سلام به کسانی که می‌پرسند من

am who is that weird man on my screen my name is Duncan and I teach English here

کی هستم که آن مرد عجیب و غریب روی صفحه نمایش من است نام من دانکن است و اینجا در یوتیوب انگلیسی تدریس می‌کنم

on YouTube and I've been doing this for such a long time some might say that

و من مدت زیادی است که

I've been doing it for too long mr. Duncan please go away can you please

این کار را انجام داده ام. دانکن لطفا برو برو لطفاً لطفاً

stop what it is you are doing please clear off go away

کاری که انجام می‌دهی را متوقف کن لطفاً برو کنار،

skedaddle no I'm staying here I'm not going anywhere and I hope you will be

نه من اینجا می‌مانم من جایی نمی‌روم و امیدوارم که شما نیز

staying here with me as well a very strange day I must say

در اینجا با من بمانید یک روز بسیار عجیب و غریب.

the weather is nice today however I didn't get out of bed until very late

بگو امروز هوا خوب است اما من تا دیر وقت از رختخواب بلند

unfortunately I got up very late today I don't know why I was feeling sleepy and

نشدم متأسفانه امروز خیلی دیر از خواب بیدار شدم نمی دانم چرا امروز صبح احساس خواب آلودگی و

quite tired this morning so that's the reason why also I don't know why but

کاملاً خستگی می کردم، به همین دلیل است که من هم نمی توانم می دانم چرا اما

inside my studio is so hot I almost can't stay

داخل استودیوی من آنقدر گرم است که تقریباً

and it it is really hot in here I don't know why for those wondering where mr.

نمی توانم بمانم و اینجا واقعاً گرم است .

Steve here's yes mr. Steve is on his way he will be here a little bit later on I

استیو اینجا بله آقای استیو در راه است او کمی بعد اینجا خواهد بود.

just want to make sure that we can have the live chat I can't see the live chat

فقط می‌خواهم مطمئن شوم که می‌توانیم چت زنده داشته باشیم.

at the moment where is the live chat I hope it is there oh there you are thank

در حال حاضر نمی‌توانم چت زنده را ببینم که چت زنده کجاست، امیدوارم آنجا باشد اوه آنجا شما بسیار سپاسگزارم

you very much for joining me here on my live stream and yes we have made it all

که در جریان زنده من به من ملحق شدید و بله، ما

the way to the end of the week it is the end of the weekend as well because it's

آن را به پایان هفته رسانده ایم، آخر هفته نیز هست

Sunday

it's a Sunday it's a Sunday welcome everyone I hope you are feeling good

زیرا یکشنبه است، یکشنبه است، یکشنبه است به همه خوش آمد می گویم. امیدوارم امروز احساس خوبی داشته باشید

today

mr. Steve once again is very busy outside he's in the garden I don't know

آقای استیو یک بار دیگر بیرون خیلی شلوغ است او در باغ است من نمی دانم دارد

what he's doing but I hope he will be here in around about ten minutes time

چه کار می کند اما امیدوارم حدود ده دقیقه دیگر اینجا باشد

because he will be withers live but not here with me no don't worry for those

زیرا او زنده خواهد شد اما اینجا با من نیست، برای آنها نگران نباشید.

who are concerned don't worry mr. Steve will be in isolation he will

کسانی که نگران هستند نگران نباشید آقای. استیو در انزوا خواهد

be next door actually so there is mr. Steve's seat well that is the place

بود و در واقع همسایه خواهد بود بنابراین آقای وجود دارد. صندلی استیو به خوبی جایی است

where mr. Steve will be in a few moments so for those who are wondering where

که آقای. استیو تا چند لحظه دیگر می‌شود، بنابراین برای کسانی که می‌پرسند

Steve is don't worry he will be with us in around about 10 minutes I suppose it

استیو کجاست، نگران نباشند او حدود 10 دقیقه دیگر با ما خواهد بود، فکر می‌کنم این

depends on whether or not mr. Steve has finished his chores in the garden I

بستگی به این دارد که آقای استیو یا نه. استیو کارهایش را در باغ به پایان رسانده است،

wonder if Steve will be finishing his jobs in the garden I don't know I hope

نمی‌دانم که آیا استیو کارهایش را در باغ به پایان می‌رساند، نمی‌دانم، امیدوارم که

he does I hope he will be here soon

او این کار

so here we are oh my goodness I've just realized I'm

را انجام دهد. من

live on YouTube hello hello FC FC and also everyone else on the live chat now

زنده در یوتیوب سلام سلام FC FC و همچنین همه افراد دیگری که در چت زنده هستند،

there is something very interesting because when I start my live stream on

اکنون چیز بسیار جالبی وجود دارد زیرا وقتی پخش زنده خود را

my computer the first person on the live chat is different from the one on my

در رایانه خود شروع می کنم، اولین نفر در چت زنده با کسی که در تلفن همراه من است متفاوت است.

mobile phone and that is very confusing so I want to say that FC is first on the

خیلی گیج کننده است، بنابراین می خواهم بگویم که FC اولین بار در

live chat but actually I don't think you are in fact I think it was someone else

چت زنده است، اما در واقع فکر نمی کنم شما واقعاً باشید، فکر می کنم شخص دیگری بوده است،

I'm sure it was Aziz I think as is hello as is I think you were first on today's

مطمئن هستم که عزیز بوده است. اولین بار در پخش زنده امروز بودند،

livestream so congratulations to you

بنابراین به شما

congratulations well done you are the first one I think maybe on

تبریک می‌گویم، آفرین، شما اولین نفری هستید، فکر می‌کنم شاید در

today's livestream it's been a strange week yes it looks as if we are going to

پخش زنده امروز هفته عجیبی بود، بله، به نظر می‌رسد که قرار

be doing this for a very long time I might be with you every day forever I'm

است برای مدت طولانی این کار را انجام دهیم، ممکن است با شما باشم هر روز تا ابد

not sure if I like that how do you feel about that do you think it's a good idea

مطمئن نیستم که دوست دارم یا نه فکر می‌کنی این ایده خوبی است

should I be here every day forever I'm not sure if I like the idea of that

که من هر روز برای همیشه اینجا باشم. مطمئن نیستم که این ایده را دوست دارم که

today we are talking about two words we will be looking at the word lazy later

امروز در مورد دو کلمه

on are you a lazy person are you a person

صحبت می‌کنیم یا نه کسی

who can be a little lazy sometimes I am often accused of being lazy I'm often

که می تواند کمی تنبل باشد گاهی اوقات من اغلب متهم به تنبلی هستم اغلب

accused of being a person who doesn't work very much I don't know why though

متهم هستم که فردی هستم که خیلی کار نمی کند نمی دانم چرا با وجود اینکه

I'm always busy I'm always doing something I can't believe that I can't

همیشه مشغول هستم همیشه کاری را انجام می دهم نمی توانم باور کنم که من نمی

believe I I get accused of such a horrible thing and also will be talking

توانم باور کنم که به چنین چیز وحشتناکی متهم می شوم و همچنین در

about being bored and this is a certain word that a lot of people are using at

مورد بی حوصلگی صحبت خواهم کرد و این کلمه خاصی است که بسیاری از مردم

the moment they are saying I am bored I feel bored I am bored because of the

در لحظه ای که می گویند حوصله ام سر رفته است استفاده می کنند. بی حوصله من به دلیل

lockdown or this very strange situation that we are going through at the moment

قرنطینه یا این وضعیت بسیار عجیبی که در حال حاضر در سراسر جهان از آن رنج می بریم حوصله ام

around the world so those are two of the things we are

سر رفته است، بنابراین این دو مورد از مواردی است که

looking at today of course we have mr. Steve here I don't know what he's going

امروز به آنها نگاه می کنیم البته که آقای. استیو اینجاست من نمی‌دانم قرار است در مورد چه

to talk about I hope he has something interesting the one thing I do know

چیزی صحبت کند، امیدوارم چیز جالبی داشته باشد، تنها چیزی که می‌دانم

Steve has been very busy in the kitchen again and I think today he is going to

استیو دوباره در آشپزخانه بسیار شلوغ بوده است و فکر می‌کنم امروز او به

show us what he has been making so Steve has been making something sweet I think

ما نشان می‌دهد که چه چیزی ساخته است. من فکر می کنم استیو چیزی شیرین درست می

so so I'm very excited about that as you can probably imagine the weather outside

کند بنابراین من بسیار هیجان زده هستم زیرا احتمالاً می توانید تصور کنید که هوای بیرون

is lovely at the moment in fact you might see mr. Steve going

در لحظه ای که در واقع ممکن است آقای دکتر را ببینید عالی است. استیو

past the camera because he was outside in the garden a few moments ago but I

از جلوی دوربین رد می‌شود چون چند لحظه پیش بیرون در باغ بود، اما

think he's come in now I think Steve has realized that it's time to come in

فکر می‌کنم او اکنون وارد شده است، فکر می‌کنم استیو متوجه شده است که وقت آن است که وارد شود،

because he will be on in a few minutes so the weather is nice the sun is

زیرا او تا چند دقیقه دیگر روشن خواهد شد، بنابراین هوا خوب است آفتاب می

shining however we are inside the studio again

درخشد با این حال ما دوباره داخل استودیو هستیم

some people say mr. duncan we like it when you are outside it's much more fun

برخی می گویند آقای. دانکن ما آن را دوست داریم وقتی بیرون هستید خیلی سرگرم کننده تر است

because we can hear the birds in fact sometimes I think you prefer listening

زیرا ما می توانیم صدای پرندگان را بشنویم در واقع گاهی فکر می کنم شما ترجیح می دهید

to the birds more than you lists you enjoy listening to me baby hello Anna

به پرنده ها گوش دهید تا اینکه لیست کنید از گوش دادن به من لذت می برید عزیزم سلام آنا

hello Connell mr. Duncan your microphone is low we can hardly hear you I think

سلام آقای کانل. دانکن میکروفون شما کم است، ما به سختی صدای شما را می شنویم، فکر

you should be able to hear me alright is it really quiet I don't know why I

می کنم شما باید بتوانید صدای من را بشنوید، خیلی آرام است، نمی دانم چرا

hope you can hear me clearly shall I start shouting out of the window maybe

امیدوارم بتوانی صدایم را واضح بشنوی، آیا از پنجره شروع به فریاد زدن کنم، شاید

you can hear me then so I hope you can hear me alright if you can't hear me

بتوانی صدای من را بشنوی پس امیدوارم بتوانی صدایم را خوب بشنوی اگر نمی توانی صدایم را بشنوی

then I'm in big big trouble no I think you can hear me I'm pretty sure of it

پس من در دردسر بزرگی هستم نه فکر می کنم می توانی صدایم را بشنوی، من کاملاً مطمئن هستم

because all of my lights are flashing in front of me so I think you can hear me

زیرا تمام چراغ های من در مقابل من چشمک می زند. فکر می کنم می توانید صدای من را بشنوید

maybe it's you maybe you need to turn your computer or your phone up slightly

شاید این شما هستید شاید باید کامپیوتر یا تلفن خود را کمی روشن کنید

hello hello Hurst now when the break will begin because I want to grab some

سلام سلام هرست، وقتی استراحت شروع می شود، زیرا می خواهم

sweets oh I see her snow wants to know when the break will occur well I suppose

شیرینی بخورم، اوه می بینم که برف او می خواهد بداند چه زمانی استراحت رخ می دهد. خوب فکر

you can have a break whenever you want you don't have to stay here if you want

می کنم می توانید هر زمان که بخواهید استراحت کنید، اگر

to have something to eat if you want to have a drink which

می خواهید چیزی بخورید، اگر می خواهید نوشیدنی بخورید، مجبور نیستید اینجا بمانید، که

reminds me I I haven't got any water I have no water in front of me and he

به من یادآوری می کند من آب ندارم، جلوی آب ندارم از من و او

believed that already things are going wrong I've only been on for a few

معتقد بود که در حال حاضر همه چیز به اشتباه پیش می رود من فقط چند

minutes and I was late as well I can't believe it hello Vitas normal is the

دقیقه است که در آن بودم و همچنین دیر رسیدم. باور نمی کنم سلام Vitas نرمال

usual average or typical state or condition yes we talked about that

حالت یا وضعیت معمولی معمولی است بله، ما در مورد آن صحبت کردیم که

today am i doing yesterday's livestream is this Saturday is it really it's

امروز پخش زنده دیروز را انجام می دهم ، این شنبه است، واقعا

Sunday is it really Sunday or did I go back in

یکشنبه است، آیا واقعا یکشنبه است یا

time to yesterday and this is Saturday still I don't know what a strange period

به گذشته برگشتم به دیروز و امروز شنبه است هنوز نمی دانم چه دوره زمانی عجیبی

of time this is am I the only born who feels as if I'm slightly losing touch

است، من تنها متولدی هستم که احساس می کنم در این مدت کمی ارتباطم را با واقعیت از دست می دهم

with reality during this time because every day feels exactly the same so

زیرا هر روز دقیقاً همین حس را دارد، بنابراین

sometimes I wake up in the morning and I have no clue what time it is I think

گاهی اوقات من از خواب بیدار می شوم صبح و من نمی دانم ساعت چند است، فکر می

what time is it what day is it what year is it

کنم ساعت چند است، چه روزی است، چه سالی است من

Who am I and other things like that oh hello Mika am I am i watching

کی هستم و چیزهای دیگر از این قبیل آه سلام میکا هستم، من دارم

yesterday's livestream there is something really weird going on here

پخش زنده دیروز را تماشا می کنم، واقعاً یک اتفاق عجیب در حال رخ دادن است. اینجا

am I going out loud at the moment live always see I am I'm watching yesterday's

هستم که در حال حاضر با صدای بلند می روم زنده همیشه ببینید من هستم دارم پخش زنده دیروز را با تلفنم تماشا می

livestream on my phone that is very weird I just realized what I'm doing I'm

کنم که خیلی عجیب است تازه فهمیدم دارم چه کار می کنم

actually watching yesterday's livestream on my mobile phone and you are leaving

در واقع دارم پخش زنده دیروز را روی تلفن همراهم تماشا می کنم و شما داری می روی

messages on today's livestream that is so embarrassing what's wrong with me I

پیام هایی در پخش زنده امروز که خیلی شرم آور است که چه مشکلی با من دارد،

think I think I might be losing my mind live on YouTube so let me just put this

فکر می کنم فکر می کنم ممکن است ذهنم را به طور زنده در یوتیوب از دست بدهم، بنابراین اجازه دهید این را

right where is my livestream I can't find it I can't find my livestream am I

درست در جایی قرار دهم که پخش زنده من است.

really going out hello anyone there oh dear in me this is very weird there

هر کسی آنجا باشد، عزیزم، این خیلی عجیب است،

are some really weird things going on at the moment oh there it is

در حال حاضر چیزهای واقعا عجیبی در جریان است، آه،

now I can find my livestream and because I'm confused by it that is yesterday's

اکنون می توانم پخش زنده خود را پیدا کنم و به دلیل اینکه با آن گیج شده ام که پخش

livestream so is this today's livestream or yesterday's day livestream what is

زنده دیروز است، این جریان زنده امروز یا دیروز است. پخش زنده روزانه چه می گذرد آیا

going on am I still asleep in bed

من هنوز در رختخواب

am I dreaming this am I looking at my livestream or is this recorded okay I

می خوابم آیا دارم خواب می بینم که به پخش زنده خود نگاه می کنم یا این ضبط شده خوب است

think I think I'm looking at my livestream now what a strange period of

فکر می کنم اکنون دارم به پخش زنده خود نگاه می کنم که واقعاً چه دوره زمانی عجیبی

time it really is for those who don't know what I was doing I was actually

است برای آن ها کسانی که نمی‌دانند داشتم چه کار می‌کردم، در واقع

looking at my mobile phone and I thought I was watching today's livestream as

داشتم به تلفن همراهم نگاه می‌کردم و فکر می‌کردم دارم پخش زنده امروز را تماشا

that go as it goes out unfortunately I was watching yesterday's livestream and

می‌کنم، متأسفانه داشتم پخش زنده دیروز را تماشا می‌کردم و

I thought I was reading the live chat from yesterday from yesterday and I

فکر می‌کردم دارم چت زنده دیروز را می‌خوانم. دیروز و من

thought that was today I think I might just go back to bed I've had enough of

به این فکر کردم امروز بودم، فکر می‌کنم ممکن است دوباره به رختخواب برگردم، به اندازه

this I've had enough of this to be honest hello to the live chat and I

کافی این را خورده‌ام، صادقانه بگویم، سلام به چت زنده و

think this might be the real live chat now is this is this is this the real

فکر می‌کنم این ممکن است چت زنده واقعی باشد .

live chat I'm looking at now or is it yesterday or is it last year I don't

چت زنده واقعی که الان دارم نگاه می کنم یا دیروز است یا پارسال است نمی

know it's very strange am I the only person who feels like this at the moment

دانم خیلی عجیب است آیا من تنها کسی هستم که در حال حاضر چنین احساسی دارم

hello - Hiroko hello Luis hello - Ana

سلام - هیروکو سلام لوئیس سلام -

that might be the strangest thing that's ever happened to me on my live stream

آنا ممکن است عجیب ترین اتفاقی که تا به حال در پخش زنده برای من

ever and that's even working with mr. Steve because mr. Steve sometimes does

افتاده است و حتی کار با آقای. استیو چون آقای استیو گاهی اوقات

some very strange things on the live stream I think the problem is the

کارهای بسیار عجیبی را در پخش زنده انجام می دهد، فکر می کنم مشکل این است که

thumbnail has not been updated so I've just realized the thumbnail on this live

تصویر کوچک به روز نشده است، بنابراین من تازه متوجه شدم که تصویر کوچک در این

stream is yesterday's thumbnail I am so confused by this it is very weird

پخش زنده، تصویر کوچک دیروز است.

hello Ana mr. Duncan please can you say hello to my husband

. دانکن خواهش می کنم می توانی به شوهرم جفرسون سلام کنی

Jefferson it is the first time he is watching you well all I can say is you

، این اولین بار است که او به خوبی تو را تماشا می کند، فقط می توانم بگویم که

were not seeing me at my best today can I just say that you are not seeing me at

امروز در بهترین حالت من را ندیدی، می توانم فقط بگویم که به دلایلی من را در بهترین حالتم نمی بینی.

my best for some reason I don't know why I was

نمی‌دانم چرا

watching yesterday's livestream and I thought I was watching this live stream

پخش زنده دیروز را تماشا می‌کردم و فکر می‌کردم دارم این پخش زنده را تماشا می‌کنم

because there are so many people doing live streams at the moment every

زیرا افراد زیادی در حال پخش زنده هستند در حال حاضر هر

celebrity has their own live stream have you noticed Tom Hanks has his own live

سلبریتی پخش زنده خود را دارد، آیا متوجه شده‌اید تام هنکس پخش زنده خود را دارد

stream Robert Downey jr. he has his own live stream lai he got Lady gaga well

داونی جونیور او پخش زنده خود را دارد لای او لیدی گاگا

has her own live stream Caitlyn Jenner has a live stream mr. Duncan well I

را دارد پخش زنده خودش را دارد کیتلین جنر یک پخش زنده دارد آقای. دانکن خوب من

don't want I don't know what mr. Duncan has I don't know what this is bizarre

نمی خواهم نمی دانم آقای. دانکن دارد نمی دانم این چه عجیب است

what a bizarre moment of time hello Eleanor are you sit still asleep

چه لحظه عجیبی از زمان سلام النور آیا شما همچنان خوابیده اید

mr. Duncan I feel as if I might be still asleep in bed this might be just a

آقای. دانکن احساس می‌کنم ممکن است هنوز در رختخوابم بخوابم، این ممکن است فقط یک

horrible nightmare that I'm experiencing at the moment let's all just say hello

کابوس وحشتناک باشد که در حال حاضر دارم تجربه می‌کنم، بیایید

again to mr. Duncan Yoona Karina hello to you I think I think you are here now

دوباره به آقا سلام کنیم. دانکن یونا کارینا سلام به تو فکر می کنم الان اینجایی

I might still be in bed and this might just be a terrible dream a terrible

من ممکن است هنوز در رختخواب باشم و این ممکن است فقط یک رویای وحشتناک باشد یک رویای وحشتناک

dream a terrible dream a terrible dream a terrible dream oh no it's not it's not

یک رویای وحشتناک یک رویای وحشتناک یک رویای وحشتناک اوه نه این نیست

a terrible dream this is really happening I can't believe it this is so

یک رویای وحشتناک نیست این واقعاً در حال

funny says Monta Monta Thank You Monta for

finding this very funny because for a moment I had no idea what was going on

and all I can say things are going to get worse because mr. Steve will be here

وقوع است. استیو به زودی اینجا

soon and then it will get really crazy trust me hello - Pelle me

خواهد بود و پس از آن واقعاً دیوانه کننده خواهد شد به من اعتماد کنید سلام - پله من

I think hello - yes hello - yes you are watching a YouTube in glish teacher have

فکر می کنم سلام - بله سلام - بله شما در حال تماشای یوتیوب به زبان انگلیسی هستید معلم

a meltdown live on the Internet hello Konstantin

یک بحران مستقیم در اینترنت رخ می دهد سلام کنستانتین

hello Anna P care I couldn't find your livestream you're not the only one I

سلام آنا P مراقبت من نتوانستم پخش زنده خود را پیدا کنید، شما تنها کسی

couldn't find it either I couldn't find my own livestream and I started watching

نیستید که من هم نتوانستم آن را پیدا کنم، من هم نتوانستم پخش زنده خودم را پیدا کنم و از دیروز شروع به

the one from yesterday and I thought that was the livestream that was going

تماشای آن کردم و فکر کردم این پخش زنده است

out now that's it I think I think I've had too much I've had too much isolation

که اکنون پخش می شود، فکر می کنم همین است فکر می کنم خیلی زیاد شده ام خیلی انزوا

I have finally cracked my brain has finally melted inside my skull Fatima

کرده ام بالاخره مغزم شکسته شد بالاخره در جمجمه ام آب شد فاطمه

you are so funny I love you mr. d you made me laugh you

تو خیلی بامزه ای دوستت دارم آقا.

made me laugh after a period of sorrow well I'm I'm glad I've cheered you up

تو مرا خنداندی پس از مدتی غم و اندوه من را به خنده واداشتی، من خوشحالم که به تو روحیه داده ام،

even though I've made myself look like a complete idiot

حتی اگر دوباره خود را شبیه یک احمق به نظر برسانم

again Francisco you are going slightly mad I think so

فرانسیسکو، تو کمی دیوانه می شوی، فکر می کنم اینطور است

I feel like that that Queen song I'm going I'm going slightly I think so I

من احساس می کنم که آن آهنگ کوئین من می روم کمی می روم فکر می کنم پس

think you are right we tests yesterday yesterday we talked a little bit about

فکر می کنم حق با شماست. دیروز تست کردیم کمی در مورد

old songs and nostalgia as it rolled has it rolled to our souls I don't know we

آهنگ های قدیمی و دلتنگی صحبت کردیم همانطور که رول شده است به روح ما رسیده است. نمی‌دانم که

were talking about music yesterday we were talking about music from the

دیروز درباره موسیقی صحبت می‌کردیم، ما درباره موسیقی دهه شصت صحبت می‌کردیم،

sixties because someone mentioned Creedence Clearwater Revival and I was

زیرا شخصی به Creedence Clearwater Revival اشاره کرد و من

talking about the 1960s when everyone was talking about peace and love and

درباره دهه 1960 صحبت می‌کردم که همه درباره صلح و عشق صحبت می‌کردند و

everyone was experimenting

همه تجربه

no no no lots of hippies were around in the 1960s and also the early 1970s as

می‌کردند، نه، هیپی‌های زیادی در اطراف بودند. دهه 1960 و همچنین اوایل دهه 1970،

well I remember when I was young there were people who were still living in the

به یاد دارم زمانی که من جوان بودم ، افرادی بودند که هنوز در دهه 1960 زندگی می کردند،

1960s even though it's it was the 1970s they were still being very hey man hey

حتی با وجود اینکه دهه 1970 بود، آنها هنوز هم خیلی خوب

far out no we're not doing that anymore it's the 1970s hello Wilson a little

بودند، نه ما دیگر این کار را نمی کنیم. سال 1970 سلام ویلسون است

mistake mr. Duncan I know I think it was a big mistake to be honest I can't

اشتباه کوچک آقای دانکن می‌دانم که فکر می‌کنم اشتباه بزرگی بود صادقانه بگویم،

believe I did that but it might be the most embarrassing thing that's ever

باورم نمی‌شود که این کار را انجام دادم، اما ممکن است شرم‌آورترین

happened to me on YouTube ever ever talking of embarrassing things that

اتفاقی باشد که تا به حال در YouTube برای من اتفاق افتاده است که در مورد چیزهای شرم‌آور صحبت می‌کنم که باعث

leave you feeling very shamed and upset

می‌شود شما احساس شرمندگی و ناراحتی کنید.

in isolation at the moment he is in isolation I just have to make sure that

در انزوا در حال حاضر او در انزوا است من فقط باید مطمئن شوم که

he is the recommended distance from me are you eating I've just realized mr.

او فاصله توصیه شده با من است آیا شما غذا می خورید من تازه متوجه شدم آقای.

Steve is eating I can't believe it oh my goodness look what are you doing Steve

استیو در حال غذا

yes yes your lives oh I didn't know you didn't tell me you normally give me a

countdown and say here is mr. Steve well there you are well I can't tell I can't

خوردن است. استیو خوب هستی تو خوب هستی من نمی توانم بگویم نمی توانم

tell so I'm actually on now I'm Oh mr. doing

بگویم پس من در واقع الان هستم اوه آقای. خوب انجام دادن

good yes well hello everyone I'm eating I'm eating my salad yes look look at the

بله خوب سلام به همه من دارم می خورم دارم سالادم را می خورم بله به

screen in front of you well I can see it now yes it's just come on but it won

صفحه روبروی خود نگاه کنید خوب می توانم آن را ببینم بله تازه روشن شده است اما

before it was just showing you mr. dunk and I just say Steve I've done something

قبل از اینکه فقط آقا را به شما نشان دهد برنده شد. دانک و من فقط می گویم استیو من

really and I've done something really embarrassing today you forgot to put

واقعاً کاری انجام داده ام و من امروز یک کار واقعا شرم آور انجام داده ام که شما فراموش کرده

your clothes on before coming on live that wouldn't be just embarrassing that

اید قبل از پخش زنده لباس های خود را بپوشید که خجالت آور نیست.

would be that would be outrageous you forgot to put the sound up no even

صدا بلند می شود، با وجود

though I do that a lot of times do you forgot to put the camera wrong no

اینکه من این کار را می کنم، خیلی وقت ها فراموش می کنید که دوربین را اشتباه قرار دهید، نه

everything was all right technically everything was working all

همه چیز از نظر فنی درست بود، همه چیز درست کار می کرد،

right except for one thing I I started my mobile phone so I could look at the

به جز یک مورد، من تلفن همراهم را روشن کردم تا بتوانم به چت زنده نگاه کنم

live chat unfortunately I clicked on yesterday's

متاسفانه من روی

live stream and I was actually replying to the live chat from yesterday as if it

پخش زنده دیروز کلیک کردم و در واقع داشتم به چت زنده دیروز پاسخ می دادم که گویی

was today's live stream you've never done that before mr. dink and the worst

پخش زنده امروز بود که شما قبلاً این کار را نکرده اید. بدترین

thing is no it gets worse than that I could see myself as well being played

چیز این است که نه، بدتر از این می شود که می توانستم خودم را به خوبی ببینم که در حال پخش شدن است و

back not realizing that I was I was using yesterday's live stream as the

متوجه نمی شدم که من از پخش زنده دیروز به عنوان

monitor for the live chat even though I was watching yesterday's live stream let

مانیتور برای چت زنده استفاده می کردم، حتی اگر پخش زنده دیروز را تماشا می کردم، اجازه

me guess you were rushing late as usual mr. Duncan always leaves everything for

دهید حدس بزنم شما طبق معمول دیر عجله داشتید آقای دانکن همیشه همه چیز را

the last minute I can reveal this mr. Duncan likes the pressure of working

برای آخرین لحظه رها می کند که می توانم این آقای را فاش کنم. دانکن از فشار کار کردن و

doing everything at the last minute so he's rushing around a sometimes a few

انجام همه کارها در آخرین لحظه خوشش می‌آید، بنابراین او با عجله می‌دوید که گاهی اوقات با چند

minutes late actually well no and you were rushing and just and just clicked

دقیقه تاخیر در واقع خوب نه، و شما عجله داشتید و فقط و

on something at random and there you go and well and as a result I am eating my

به طور تصادفی روی چیزی کلیک کردید و شما می‌روید و خوب و در نتیجه من هستم. خوردن

salad oh can you show it to us prepared myself a healthy salad which I thought I

سالاد من آه می توانی آن را به ما نشان بدهی برای خودم یک سالاد سالم آماده کردم که فکر

would have had time to eat but before you gave me a countdown

می کردم وقت می کنم بخورم اما قبل از اینکه به من شمارش معکوس

because you normally say and any minute now mustard and you normally put

دادی چون معمولاً می گویی و هر دقیقه خردل می زنی و معمولاً

something on before and you normally give me a warning yes that I'm going to

قبلاً چیزی می پوشی و تو به طور معمول به من هشدار بده بله که من قرار

be live but not today so Steve what are you eating let's have a look I'm eating

است زنده باشم اما امروز نه پس استیو چه می خوری بیا ببین من دارم می خورم

us our meeting at what I think is a healthy salad there we go can you see

جلسه ما در سالاد سالمی است.

that it looks like someone's thrown it I've been eating this every day this

به نظر می رسد کسی آن را پرت کرده است من این هفته هر روز این را

week because this is what I'm trying to eat more healthily Oh mmm

می خوردم زیرا این چیزی است که سعی می کنم سالم تر بخورم اوه ممم

now that we're in lockdown and I realized that I don't have enough green

اکنون که در قرنطینه هستیم و متوجه شدم که به اندازه کافی

food salads raw foods in my diet so is a little salad I prepared myself

سالاد غذای سبز خام ندارم. غذاهایی که در رژیم غذایی من وجود دارد، همینطور سالاد کمی که من آماده کردم خود

we have beetroot mmm beetroot beetroot it's it's it's very sort of purpley red

ما چغندر داریم mmm چغندر چغندر این خیلی آبمیوه قرمز ارغوانی

juice i do i don't like beetroot so that's cooked beetroot

است من چغندر را دوست ندارم پس چغندر پخته است

which I've sliced up then we have tomatoes and that white stuff is salad

که من ورقه ای برش دادم سپس گوجه فرنگی داریم و آن مواد سفید خامه سالاد است

cream that I put on there to give it a bit of flavor okay so that's that's a

که من در آنجا ریختم کمی عطر و طعم به آن بدم، پس این یک

tomato and this is a cut-up avocado avocados because I noticed I went to the

گوجه فرنگی است و این یک آووکادوی برش خورده آووکادویی است، زیرا متوجه شدم چند هفته پیش به مغازه محلی رفتم و به

the local shop okay a couple of weeks ago looking for vegetables and the

دنبال سبزیجات بودم و

shelves were empty the only thing they'd got left was a

قفسه ها خالی بود و تنها چیزی که در آن وجود داشت. من یک

picados so I bought them and I used to I used to eat them years ago because I

پیکادو بود، بنابراین من آنها را خریدم و سالها پیش آنها را می خوردم زیرا

quite liked the taste of them but the only problem with avocados is when you

طعم آنها را بسیار دوست داشتم، اما تنها مشکل آووکادو این است که وقتی

buy them it always says on the output dis down show and I'll eat it when you

آنها را می خرید، همیشه در خروجی نشان می دهد که dis down نمایش داده می شود. و من آن را می خورم وقتی

play a video it troubled avocados is it's like pears you buy the you buy the

یک ویدیو پخش می کنید، آووکادوهای دردسرساز مانند گلابی است که می خرید

packet and it says perfectly ripe on the packet hill words to that effect so you

بسته را می خرید و روی تپه بسته کلمات کاملاً رسیده را می گوید، بنابراین

think you're getting a perfectly ripe fruit and then you get it home and cut

فکر می کنید یک میوه کاملاً رسیده دریافت می کنید و سپس آن را به خانه می‌آورید

it open and it's still raw in other words you should leave it to ripen so

و آن را باز می‌کنید و هنوز هم خام است شما باید آن را رها کنید تا رسیده شود، بنابراین

I've bought a quite a few of these recently and they've been rock-hard and

من اخیراً تعدادی از اینها را خریده ام و بسیار سخت بوده اند و

I've been most annoyed mr. Duncan because I

من بیشتر از همه اذیت شده ام. دانکن چون

my fruit to be ripe as do we all okay so I was out in the garden before coming

من میوه‌ام رسیده است، مثل همه ما خوب است، بنابراین قبل از آنلاین شدن در باغ بیرون

online I suddenly I got carried away as I do

بودم، ناگهان غافلگیر شدم که سریع وارد شدم

rushed in got changed and prepared my salad and thought I would have at least

، عوض کردم و سالادم را آماده کردم و فکر کردم حداقل

five or ten minutes to eat it hmmm sat down here and you've just put me on live

پنج یا ده سالاد بخورم. چند دقیقه برای خوردن آن، هوم ، اینجا نشستم و شما من را در برنامه زنده قرار دادید

haven't you already explained this I've also got a little little fruits a little

، آیا قبلاً توضیح نداده اید، من همچنین کمی میوه دارم، کمی

snack bar to eat as well afterwards this is fascinating I know it I think it is

میان وعده هم می توانم بعد از آن بخورم، این جذاب است، می دانم که فکر می کنم این

it's fascinating because it's all about me mr. Duke nope before we go any

جذاب است زیرا همه چیز در مورد من است آقای. دوک نه، قبل از اینکه

further Steve we have to make sure that we are a safe distance away from each

جلوتر برویم استیو، باید مطمئن شویم که در فاصله ای امن از یکدیگر قرار داریم،

other so I have I have my tape measure here so I'm going to move my tape

بنابراین متر مترم را اینجا دارم، بنابراین می خواهم

measure and I'm going to make sure that we are a safe distance away from each

متر نوارم را جابجا کنم و مطمئن شوم که ما در فاصله ای امن از یکدیگر قرار داریم،

other so there it is you can see I have my tape measure so you might see the

بنابراین می توانید ببینید که من

tape measuring Steve okay I shall look out for the tape measure

متر نوارم را دارم، بنابراین ممکن است نوار اندازه گیری را ببینید استیو باشه، من باید به دنبال متر

let me just to prove that we there we go just to make sure that you know that we

باشم اجازه دهید فقط ثابت کنم که ما به آنجا می رویم برای اطمینان از اینکه می دانید که ما

are a safe distance away so we are yeah let me just see how far away we are from

در فاصله ای امن قرار داریم، پس بله، بگذارید ببینم چقدر از هم دور

each other we are a hundred and forty four inches we should give that in

هستیم صد و چهل و چهار اینچ باید آن را به

centimeters because a lot of people watching won't be using inches they'll

سانتی متر بدهیم زیرا افراد زیادی که تماشا می کنند برنده شدند. از اینچ استفاده نکنی، آنها

be using centimeters and you were gonna say that

از سانتی متر استفاده خواهند کرد و تو می

oh keep it still see if I am I'm keeping it perfectly still yes you always have

خواستی بگوئی که اوه هنوز نگهش دار، ببین آیا من هستم، من آن را کاملاً ثابت نگه می دارم، بله، شما همیشه

trouble with your end it is three hundred and sixty six centimeters that

با انتهای خود مشکل دارید، صدای سیصد و شصت و شش سانتی متر است.

sounds about right so we're just over three and a half meters apart yes from

تقریباً درست است، بنابراین ما فقط بیش از سه متر و نیم با هم فاصله داریم، بله،

each so we are a very long way from each other so for those who are worried for

بنابراین ما هستیم یک راه بسیار طولانی از یکدیگر بنابراین برای کسانی که نگران هستند برای

those who are worried that we are not a safe distance away from each other you

کسانی که نگران هستند که ما فاصله امنی با هم نداریم

can see mr. Steve has the end in his hand if I let this go mr. Duncan please

می توانید Mr. اگر این را رها کنم آقای استیو پایان را در دست دارد. دانکن لطفاً

don't lie back please don't please don't let that tape measure go oh well shall I

دراز نکش لطفاً نگذار لطفاً اجازه نده که متر نوار برود اوه خوب باید

let it go viewers I think it might slice my head

بگذارمش بینندگان فکر می کنم ممکن است سرم

off it it's not got a very strong spring its spring in it this tape measure so

را از آن جدا کند فنر خیلی قوی ندارد فنر آن در این نوار خیلی خوب اندازه گیری

well I can't stay here but hit for the entire live stream okay going to show

کنم من نمی توانم اینجا بمانم اما برای کل پخش زنده ضربه بزنید، بسیار خب، می خواهم

there we go okay let's let go though Steve I've let go the any sort of noises

آنجا را نشان دهم، ما می رویم خوب، بیایید رها کنیم، اگرچه استیو من هر نوع صدایی را

on your live stream it's okay I've just I've just severed four of my fingers

در پخش زنده شما رها کردم، اشکالی ندارد، فقط من الان چهار تا از انگشتانم را قطع کرده‌ام

have now been cut off okay there we go it's back it's better I would think that

، خوب، ما برمی‌گردیم، بهتر است فکر کنم

most people watching will be using centimeters not inch yes so we can now

بیشتر افرادی که تماشا می‌کنند از سانتی‌متر استفاده می‌کنند نه اینچ بله، بنابراین اکنون

verify we can say officially that we are definitely a safe distance away from

می‌توانیم تأیید کنیم که می‌توانیم به طور رسمی بگوییم که مطمئناً یک گاوصندوق هستیم. فاصله از

each other so for those who are wondering now we know tape yes this is a

همدیگر، بنابراین برای کسانی که در تعجب هستند، اکنون ما می‌دانیم که نوار، بله،

tape tape so we can call this a tape measure tape measure so you use this for

این یک نوار است، بنابراین می‌توانیم آن را متر نواری بنامیم، بنابراین شما از آن برای

measuring things and as you just saw we were measuring the distance between us

اندازه‌گیری اشیا استفاده کنید و همانطور که دیدید ما در حال اندازه‌گیری فاصله بین خود بودیم.

just to make sure that we were safely keeping our distance from each other the

فقط برای اینکه مطمئن شویم که با خیال راحت از یکدیگر فاصله می

other thing I've been doing this morning I've been looking out of the window

گیریم کاری که امروز صبح انجام می‌دادم، از پنجره به بیرون نگاه می‌کردم،

because our house is very high up so I've been watching this morning just to

زیرا خانه ما بسیار مرتفع است، بنابراین امروز صبح را تماشا می‌کردم تا

make sure that everyone around the area in which we live is also keeping their

مطمئن شوم که همه اطراف منطقه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، به وضعیت خود نگاه می‌کنند.

distance so I've I've been looking out the window watching very closely with my

من از پنجره به بیرون نگاه می کردم و با دوربین دوچشمی خود را از نزدیک تماشا می کردم

binoculars good idea mr. Duncan hmm I've been making sure that people have

. دانکن هوم، من مطمئن بودم که مردم

been keeping their safe distance and they haven't been getting too close to

فاصله ایمن خود را حفظ کرده اند و خیلی به هم نزدیک نشده اند،

each other so I've been looking today I've had my binoculars in my hand like

بنابراین من امروز نگاه کردم، دوربین دوچشمی ام را به این شکل در دست گرفته

this and I've been very careful very very careful to make sure that Earth

ام و بسیار مراقب بودم بسیار بسیار مراقب بودم تا مطمئن شوند که زمین

they realize that I'm watching them I'm watching everything you are doing and we

متوجه می شود که من آنها را تماشا می کنم. من تمام کارهایی که شما انجام می دهید را تماشا می کنم و ما

can dub in the neighbours job them in stop them in that means that you can

می توانیم همسایه ها را دوبله کنیم تا آنها را متوقف کنند، به این معنی که شما می توانید

report them yes report them to the authorities yes if we see groups of

آنها را گزارش دهید بله آنها را گزارش کنید. به مقامات بله، اگر گروه‌هایی از

people arriving I don't think we would do that

مردم را ببینیم که وارد می‌شوند، فکر نمی‌کنم این کار را انجام دهیم،

because that would be snitching nobody wants to be a snitch okay some who

زیرا کسی نمی‌خواهد

reports on somebody else in a sort of a mean-spirited way a mean-spirited way

آدم‌کش باشد. با روحیه

yes I mean if they want to have lots of they haven't but they haven't had lots

بله منظورم این است که اگر آنها بخواهند تعداد زیادی داشته باشند، نداشته اند، اما

of people round but they have never anybody around anybody that has arrived

افراد زیادی دور و بر آنها نبوده است، اما هرگز کسی در اطراف کسی که وارد

has stayed at a safe distance but I saw while I was in the garden mr. Duncan I

شده است در یک فاصله امن مانده است، اما من وقتی در آنجا بودم دیدم آقای باغ دانکن

heard a car coming up towards our house oh yeah

شنیدم که ماشینی به سمت خانه ما می آید، اوه بله

and is often the case here they went the wrong way it came up the wrong road they

و اغلب در اینجا اتفاق می افتد که آنها راه را اشتباه رفتند، در جاده اشتباه آمدند

got lost and had to turn around but that car was full of people that must have

آنها گم شدند و مجبور شدند دور بزنند اما آن ماشین پر از مردم بود که

been five people in this car including I saw an elderly lady a young child and

باید پنج نفر باشند. در این ماشین از جمله یک خانم مسن یک کودک خردسال و

other people I just thought to myself well unless they're living together hmm

افراد دیگر را دیدم که با خودم فکر کردم خوب است مگر اینکه آنها با هم زندگی کنند.

that sounds to me like they're a family visiting some people in the area which

is strictly well not the thing you're supposed to be doing I'm pretty sure

کاری که شما قرار است انجام دهید، مطمئنم

that is the case because clearly they don't know the area because they got

که اینطور است زیرا واضح است که آنها منطقه را نمی شناسند زیرا

lost so they were visiting someone and they shouldn't be visiting anyone we are

گم شده اند بنابراین آنها در حال بازدید از کسی بودند و آنها نباید از کسی دیدن کنند که همه ما

all in lockdown at the moment don't they realize had which was obviously granny

در قرنطینه هستیم. لحظه ای که آنها متوجه نمی شوند که مشخصا مادربزرگ

in the back seat with a young child who looked about 6 granny and maybe I can't

در صندلی عقب با یک کودک خردسال بود که تقریباً 6 مادربزرگ به نظر می رسید و شاید من نمی توانم

think he was driving look like a young man you know any probably probably the

فکر کنم که او رانندگی می کرد شبیه یک مرد جوان است که شما می شناسید

the son or the daughter okay something like that would try so yes illegally

احتمالاً پسر یا دختر است. بسیار خوب چیزی شبیه به آن را امتحان کنید بنابراین بله به طور غیرقانونی

well I'm gonna say illegal it's not illegal well it is yes maybe we should I

ما می‌خواهم بگویم غیرقانونی نیست، خوب بله،

should have got the registration and reported them yes well reading their

شاید باید ثبت‌نام می‌کردم و آنها را گزارش می‌کردم، بله، با خواندن

viruses from probably some city somewhere to our area yes but but the

ویروس‌هایشان از احتمالاً از فلان شهر در منطقه ما، بله، اما

thing is people are not it not allowed to actually move around unless they have

مسئله این است که مردم اینطور نیستند. اجازه دارند واقعاً جابجا شوند مگر اینکه

a very very good reason maybe you have to go to the shops because you you have

دلیل بسیار خوبی داشته باشند، شاید مجبور شوید به مغازه ها بروید زیرا

no sausages left and you need a sausage so you might want a a sausage for your

سوسیس ندارید و به سوسیس نیاز دارید بنابراین ممکن است برای شام خود یک سوسیس

supper and you have no sausages so what you have to do you have to get into your

بخواهید و سوسیس ندارید. باید انجام دهید شما باید

car you have to drive to town you have to go to the local butcher shop

سوار ماشین خود شوید، باید به سمت شهر رانندگی کنید، باید به قصابی محلی بروید

and you will buy a sausage so you will have a sausage for your D adver is

و یک سوسیس بخرید تا برای تبلیغات خود یک سوسیس داشته باشید.

watching from Manchester oh okay we've got somebody watching from the UK

کسی را دارم که از منچستر بریتانیا تماشا می‌کند،

Manchester so hello peeps are saying I look very smart with all those books

پس سلام می‌گوید من خیلی باهوش به نظر می‌رسم با این همه کتاب

behind me let me tell you these are not books no these are our CDs they're not

پشت سرم، بگذارید به شما بگویم اینها کتاب نیستند، نه این سی‌دی‌های ما هستند، آنها

even CDs no their DVDs that's it Steve's just working his way through all

حتی سی‌دی نیستند، نه دی‌وی‌دی‌های آن‌ها، این استیو فقط دارد کارش را می‌کند. از طریق

of the format's that exist yes so these are these are anything but Oh take that

تمام قالب ها که وجود دارد بله، پس اینها هر چیزی هستند، اما اوه آن

one out again and I'm not mind your language you're not taking that without

یکی را دوباره بیرون بیاور و من از زبانت ایرادی ندارم، بدون

you always talk about - Steve Steve we have a lot of mind your language fans

تو همیشه در مورد آن صحبت نمی کنی - استیو استیو ما خیلی فکر می کنیم طرفداران زبان شما

really yes you mean that one yes mind your language really it's very old

واقعاً بله شما منظورم این است که بله، زبان شما واقعاً قدیمی است،

I never liked it personally but then but then your family wouldn't

من هرگز شخصاً آن را دوست نداشتم، اما پس از آن خانواده

let you watch ITV watch commercial channels no because they thought it was

شما به شما اجازه نمی‌دهند که ITV را تماشا کنید و کانال‌های تجاری را تماشا کنید، نه زیرا آنها فکر می‌کردند که در زمان

lowbrow it was TV for nitwits within the UK when I was growing up we only really

من این تلویزیون برای nitwits در بریتانیا بود. وقتی بزرگ شدیم، ما واقعاً

had the BBC and then when I was quite young they entered the BBC have no

بی‌بی‌سی را داشتیم و وقتی من کاملاً جوان بودم، آنها وارد بی‌بی‌سی شدند، هیچ

advertising on it no and then I don't know when commercial channels came into

تبلیغاتی روی آن نداشتند، نه و بعد نمی‌دانم چه زمانی کانال‌های تجاری به وجود آمدند

being but it was probably I don't know late 60s maybe early 70s I don't know I

، اما احتمالاً اواخر دهه 60 بود. اوایل دهه 70 من نمی دانم

think it was towards the end of the 1960's they they actually had a

فکر می کنم در اواخر دهه 1960 بود که آنها در واقع یک

commercial television it came in the BBC was first yes and then there was the

تلویزیون تجاری داشتند که در بی بی سی آمده بود اول بله و سپس

second channel of the BBC and I think around about the same time I in fact I

کانال دوم بی بی سی وجود داشت و من تقریباً در همان زمان فکر می کنم. من در واقع

have a feeling that commercial television has been around for quite a

یک احساس تجاری دارم levision مدت زیادی است

while here in the UK I think maybe maybe the early 1960s I might be wrong but no

که اینجا در بریتانیا وجود داشته است، فکر می‌کنم شاید در اوایل دهه 1960 من اشتباه می‌کنم، اما نه

in the very early days of television when everything was in black and white

در همان روزهای اولیه تلویزیون، زمانی که همه چیز سیاه و سفید بود،

yes can you believe it TV used to be in black and white how boring

بله، باورتان می‌شود که تلویزیون قبلا سیاه بود. و سفید چقدر خسته کننده است،

all right I mean you didn't know any different then

منظورم این است که شما در آن زمان هیچ چیز متفاوتی نمی دانستید

and so there was a lot of snobbery snobbery you know commercial chattels oh

و به همین دلیل اسنوبگری های زیادی وجود داشت.

no it's the BBC for me and I thought well that was your father probably yes

so yes if you if you watched ITV which was a commercial channel then you know

اگر ITV را که یک کانال تجاری

you were looked upon in certain social circles as being a bit lowbrow yes

بود تماشا می‌کردید، می‌دانید که در محافل اجتماعی خاص به شما به‌عنوان

skee bc or nothing how's that okay we can Steve we get it I think of it we

آدمی کم‌هیچ نگاه می‌کردند، بله Skee BC یا هیچ، چطور مشکلی نیست، ما می‌توانیم استیو آن را دریافت کنیم، من فکر می‌کنم که ما

understand what commercial television is as I always say we're learning English

می‌فهمیم تلویزیون تجاری چیست. من همیشه می گویم که ما اینجا انگلیسی را

here well we're not when we haven't got special learning difficulties it's just

خوب یاد می گیریم، زمانی که مشکلات یادگیری خاصی نداریم

it's just learning English okay Easter happy Easter everyone yes for the altar

، فقط یادگیری زبان انگلیسی است. باشه عید پاک مبارک همه بله برای محراب

Orthodox in the Orthodox Christian religion and I believe that is people up

ارتدوکس در دین مسیحی ارتدکس و من معتقدم که این است.

watching in Russia and other parts of the world it is Easter Sunday today so I

امروز یکشنبه عید پاک است، در روسیه و سایر نقاط جهان تماشا کنید، بنابراین من

almost feel as if I should be eating another Easter Egg Steve well maybe we

تقریباً احساس می کنم باید یک تخم مرغ عید پاک دیگر بخورم استیو

could well I did make some chocolate Dennis well before you say before you

خوب شاید بتوانیم به خوبی دنیس شکلات درست کنم قبل از اینکه شما قبل از اینکه

say anything I was about to say mr. Steve I believe you were making

چیزی بگویید. می خواست بگوید آقای استیو من فکر می

something in the kitchen yesterday yes I was

کنم که دیروز در آشپزخانه چیزی درست می کردی، بله،

do you have it there with you no oh okay but I can go and fetch it when we have a

من آن را با خود داری، نه اوه خوب، اما می توانم بروم و آن را بیاورم وقتی

little break have you actually prepared anything no because I don't prepare

کمی استراحت کنیم، آیا واقعاً چیزی آماده کرده ای، نه چون من چیزی آماده نمی

anything anymore that was our arrangement mr. Duncan I'm just a sort

کنم دیگر این ترتیب ما بود آقای. دانکن من فقط یک

of sidekick I just react what's happening you certainly do I haven't got

جور طرفدار هستم. فقط به اتفاقی که می‌افتد واکنش نشان می‌دهم، شما مطمئناً این کار

time to prepare things when I've got the garden to look after mr. Duncan sure I

را انجام می‌دهید. دانکن مطمئنم

know that the garden the garden your garden one of us has to look after the

می‌دانم که باغ، باغ باغ شما، یکی از ما باید مراقب

gun I'm thinking of charging people to come and look at it after I finished

اسلحه باشد. من به فکر این هستم که از مردم بخواهم که بعد از اتمام تماشای باغ، بیایند و آن را

looking at the garden yes I think I'll put a sign up you're going to shot sorry

نگاه کنند، بله، فکر می‌کنم ثبت نام کنم. می خواهی شلیک کنی متاسفم از مردم درخواست

you're going to charge people to come on yes I think I'll have an open day just

می کنی که بیایند بله فکر می کنم یک روز باز خواهم داشت فقط

let me finish the sentence mm-hmm you're going to charge people to come in look

بگذار جمله را تمام کنم.

at the garden that's arrogant yes well I've got a nice garden why not would I

این مغرور است بله خوب من یک باغ خوب دارم چرا که نه

think 50 pence that is so arrogant you know maybe that's nice people have often

فکر می کنم 50 پنی آنقدر مغرور است که می دانید شاید خوب است مردم اغلب می

said why don't you open your garden but it is a very arrogant thing to do it is

گویند چرا باغ خود را باز نمی کنید اما انجام این کار بسیار مغرور است.

people do do that around here yes well not around here well somebody did a few

مردم در اطراف این کار را انجام می دهند، بله، نه در اینجا خوب، یک نفر چند

years ago in the center of much Wenlock there is someone and they do have a very

سال پیش در مرکز ونلاک بسیار انجام داد، یک نفر وجود دارد و آنها یک

nice garden it's actually been featured in the newspapers

باغ بسیار زیبا دارند، در واقع در روزنامه ها منتشر شده است،

somebody said here that we look sleepy and tired I beg your pardon I'm full of

شخصی اینجا گفت که ما خواب آلود به نظر می رسیم و خسته ام عذرخواهی می کنم من پر

energy today I've been in the garden yes you certainly are full of it

انرژی هستم امروز در باغ بودم بله مطمئنا هستید پر از آن

I look sleepy and tired rate well maybe we are well mr. Duncan of course has

من خواب آلود و خسته به نظر می رسم خوب شاید ما خوب باشیم آقای. البته دانکن

been doing in fact I warned him the other day he's been doing a live stream

این کار را انجام داده است، در واقع من به او هشدار دادم که او هر روز یک استریم زنده انجام می

every day hmm for the last well since the lockdown so it's over for weeks I

دهد هوم برای آخرین چاه از زمان قرنطینه، بنابراین هفته

did I did have a slight breakdown today I something went seriously wrong

ها تمام شده است، امروز یک خرابی جزئی داشتم، من یک چیزی به طور جدی اشتباه شد

everything looks wrong on my live stream I have yesterday's thumbnail which has

همه چیز در پخش زنده من اشتباه به نظر می رسد من تصویر کوچک

yesterday's date on it and I watched yesterday's live stream thinking that I

دیروز را دارم که تاریخ دیروز روی آن است و پخش زنده دیروز را تماشا کردم با این فکر که دارم پخش زنده را تماشا می کنم که اکنون

was watching the live stream that is going out now so I think that's it I

در حال پخش است ، بنابراین فکر می کنم همین است.

think I've had it I think it's time for me to go into a very dark room lie down

فکر می کنم آن را داشته ام. وقت آن است که به یک اتاق بسیار تاریک بروم و روی تخت دراز بکشم

on the bed and have a really long sleep because that's it I think doing these

و یک خواب بسیار طولانی داشته باشم زیرا فکر می کنم انجام این

live streams every day has completely broken my brain two hours for four weeks

پخش زنده هر روز مغز من را به مدت چهار هفته دو ساعت به طور کامل خراب کرده است،

but it'll be five weeks on Tuesday mmm so I think you need a day off mr. Duncan

اما پنج هفته دیگر خواهد بود. سه شنبه mmm بنابراین من فکر می کنم شما نیاز به یک روز مرخصی آقای. دانکن

you need a little break because nobody can sustain that amount of work day

تو به کمی استراحت نیاز داری چون هیچ کس نمی تواند آن مقدار کار را روز به روز تحمل کند

after day the pressure the pressure of performing of teaching I mean everybody

، فشار ناشی از انجام تدریس، منظورم این است که

most people work five or six days and have a day off yes so I mean take a day

همه مردم پنج یا شش روز کار می کنند و یک روز مرخصی دارند بله، بنابراین منظورم یک روز

off and you know worst thing I did I do all this for free

مرخصی است و شما بدترین کاری را که انجام دادم می دانم من همه این کارها را

I don't even you know I don't even ask for any any money to be paid for this

رایگان انجام می دهم حتی شما نمی دانید که من حتی برای این

lesson of course I always welcome donations which is a different thing

درس پولی نمی خواهم البته من همیشه از کمک های مالی استقبال می کنم که یک چیز متفاوت است

however everything I do all of my lessons for the past 14 years I've been

با این حال هر کاری که انجام می دهم از درس‌هایم در 14 سال گذشته، من

here on YouTube doing this and ii-i've done it for free for all of those years

اینجا در یوتیوب بودم و این کار را انجام می‌دادم و در تمام آن سال‌ها این کار را به صورت رایگان انجام داده‌ام،

so yes you might have a good point there Steve maybe I should go private on here

بنابراین بله، ممکن است نکته خوبی در آنجا داشته باشید استیو، شاید بهتر باشد اینجا خصوصی باشم

and then just charge everyone to watch my lesson all my life I've never heard

و بعد فقط از همه اجبار کن که در تمام عمرم درس من را ببینند، من هرگز نشنیده ام که

you say something so radical shall I do that I'm going now I'm going now

شما چیزی به این رادیکال بگویید.

everyone bye I'm going private and you have to pay to watch me no I'm happy I

نه، خوشحالم

would never do that Suzy Kerr says have you any aches after

که هرگز کاری را انجام نمی دهم که سوزی کر می گوید آیا بعد از

doing the gardening well yes I do because I was doing it quite intensely

انجام باغبانی به خوبی دردی دارید، بله، o چون این کار را به

intensely intense so I was not taking any breaks I was determined to get this

شدت و با شدت زیاد انجام می‌دادم، بنابراین هیچ استراحتی نمی‌کردم، مصمم بودم این

done and doing lots of lifting and digging so yes I've got a bit of an

کار را انجام دهم و بارها بلند کردن و حفاری انجام دهم، بنابراین بله، کمی

aching back to do I ache samosas my fingers and my thumbs through gripping

کمردرد دارم، انگشتانم درد سمبوسه و شست‌هایم را از بین می‌برند

things so I I've tried to get the lid off a jam jar this morning oh and it was

، بنابراین امروز صبح سعی کردم درب شیشه مربا را بردارم آه و

painful ah it was aching and my forearms aching ah but this this joint here in

دردناک بود آه درد داشت و ساعدم درد می‌کرد آه اما این مفصل اینجا در

this muscle is aching ah so that's why I'm eating these salads I'm looking at

این عضله درد می‌کند آه به همین دلیل است. من دارم این سالادها رو میخورم اینجا دارم به

this salad here and I'm salivating okay salivating that means that I've got

این سالاد نگاه میکنم و بزاق میزنم خوب ترشح بزاق به این معنیه که

juices flowing in my mouth okay because I want to I'm just explaining this is an

آبمیوه در دهانم جاری است خوب چون میخواهم فقط توضیح میدهم که این یک

English Channel there's no answer to that mr. Duncan all I can mmm I'm just

کانال انگلیسی است و وجود ندارد پاسخ به آن آقای دانکن تمام تلاشم را می‌کنم، من فقط

looking at that normally I would look at a salad and think no I don't want to eat

به این نگاه می‌کنم که به طور معمول به یک سالاد نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم نه، نمی‌خواهم آن را بخورم،

that but I'm looking at this and thinking I

اما دارم به این نگاه می‌کنم و

would like to finish it because I think it's very healthy well I'll tell you

فکر می‌کنم می‌خواهم آن را تمام کنم، زیرا فکر می‌کنم خیلی خوب است. سالم خوب من به شما می گویم که

what we'll have a short break shall we okay hello Steve you mean a week we are

چه استراحت کوتاهی خواهیم داشت آیا ما خوب هستیم سلام استیو منظورتان این است که یک هفته

having a short break for a few moments we're going to have a look at one of my

ما یک استراحت کوتاه برای چند لحظه خواهیم داشت و می خواهیم به یکی از

full English lesson and this is an excerpt from full English

درس های کامل انگلیسی من نگاهی بیندازیم و این گزیده ای از شماره 16 کامل انگلیسی است

number 16 and then we will be back with mr. Steve and me and you live on YouTube

و سپس با mr باز خواهیم گشت . من و استیو و شما در یوتیوب زندگی

can you see what I'm wearing over there these are overalls we normally refer to

می کنید، آیا می توانید ببینید که من در آنجا چه می پوشم، این لباس هایی است که معمولاً به

them as a pair or set an overall is an item of clothing that is worn so as to

آنها به عنوان یک جفت می گوییم یا یک لباس ست لباسی است که برای

protect a person's body and clothing from damage caused by such things as

محافظت از بدن و لباس فرد پوشیده می شود. در برابر آسیب های ناشی از مواردی مانند

paint or grease some overalls are designed to cover the entire body while

رنگ یا گریس برخی از لباس ها به گونه ای طراحی شده اند که کل بدن را بپوشانند در حالی که

others only protect certain parts in general overalls are designed to cover

برخی دیگر فقط از قسمت های خاصی محافظت می کنند به طور کلی لباس های مخصوص پوشاندن

and protect you they are very easy to put on and take off some overalls have

و محافظت از شما طراحی شده اند

lots of pockets on them so as to allow you to safely carry things around with

. جیب‌هایی روی آن‌ها وجود دارد تا بتوانید با خیال راحت چیزهایی را با خود حمل

you the material used to make overalls can be thin and lightweight or very

کنید. مواد مورد استفاده در ساخت لباس‌ها می‌تواند نازک و سبک یا بسیار

thick and heavy the thicker overalls offer better

ضخیم و سنگین باشد.

protection from things like grease and oil and can prevent skin damage caused

by a knock or fall you can wear lots of clothing under your overalls so as to

در یک ضربه یا زمین خوردن می توانید لباس های زیادی را زیر لباس های خود بپوشید تا

keep you warm all if it's a hot day you can be completely naked under them and

شما را گرم نگه دارد، اگر روز گرم است، می توانید کاملاً برهنه باشید و

wear nothing at all these overalls are so comfortable I wish I could wear them

اصلاً چیزی نپوشید، این لباس های شلوار خیلی راحت هستند. همیشه آن‌ها را بپوشید،

all the time

what

don't you just hate it when things go wrong when something you are trying to

فقط از آن متنفر نیستید وقتی همه چیز اشتباه می‌شود، وقتی کاری که می‌خواهید

do goes to pieces when a project you have been planning for a long time goes

انجام دهید خراب می‌شود، وقتی پروژه‌ای که مدت‌هاست برنامه‌ریزی می‌کنید به

awry to go awry refers to a situation or event that goes off course the thing you

اشتباه می‌افتد و به موقعیت یا رویدادی اشاره می‌کند.

expected to happen did not it went awry something that is not straight or

اتفاقی که انتظارش را داشتید اتفاق بیفتد، اما خراب نشد، چیزی که مستقیم نیست یا

appears crooked can also be described as being awry the poet Robert Burns once

کج به نظر می‌رسد را نیز می‌توان به عنوان کج‌رو توصیف کرد، رابرت برنز شاعر زمانی

wrote that the best-laid schemes of mice and men often go awry

نوشت که بهترین طرح‌های موش‌ها و انسان‌ها اغلب به اشتباه می‌افتند.

which means however much work and preparation you put into something there

به این معنی که هر چقدر هم که کار و آمادگی زیادی برای کاری انجام دهید

is always the possibility that something will crop up or come along to jeopardize

، همیشه این احتمال وجود دارد که چیزی ظاهر شود یا

your plans the problem in question can come from an outside source or through a

برنامه های شما را به خطر بیندازد، مشکل مورد نظر می تواند از یک منبع بیرونی یا از طریق یک

mistake of your own just one false move on your part can damage or destroy what

اشتباه خودتان فقط یک حرکت نادرست روی شما ایجاد شود. بخشی می تواند به کاری که انجام می دهید آسیب برساند یا از بین ببرد

you are doing it would be fair to say that the more complex the thing you are

، منصفانه است که بگوییم هر چه کاری که

doing the higher the chances are that something will go wrong a problem or

انجام می دهید پیچیده تر باشد، احتمال اینکه مشکلی پیش بیاید بیشتر است، یک مشکل یا

difficulty can be described as a diversity this word Dame's anything that

دشواری را می توان به عنوان یک تنوع توصیف کرد. کلمه Dame هر چیزی

is seen as a setback or problem an obstacle that has to be overcome or a

است که به عنوان یک عقب نشینی یا مشکل تلقی می شود، مانعی که باید بر آن غلبه کرد یا

problem that causes disruption and delay is an adversity an adverse occurrence is

مشکلی که باعث ایجاد اختلال و تاخیر می شود یک مصیبت است، یک اتفاق نامطلوب مصیبت است

adversity when there is a problem we can say that there is a catch glitch hiccup

وقتی مشکلی وجود داشته باشد، می توانیم بگوییم که یک نقص گرفتگی وجود دارد، نگه داشتن سکسکه

hold up hitch hindrance hurdle setback snag there is something wrong something

مشکلی وجود دارد که مشکلی پیش

has gone wrong it's all gone pear-shaped it's all gone to pot it's all gone a bit

آمده است همه چیز گلابی شکل رفته است همه چیز به گلدان رفته است همه چیز رفته است کمی

rung

زنگ

hello are we still there yes I think we are hello everyone welcome to my live

سلام آیا ما هنوز آنجا هستیم بله فکر می کنم سلام هستیم همه به پخش زنده من در YouTube خوش آمدید

stream on YouTube

a lovely little bird do you like my little bird I received this bird

پرنده کوچولوی دوست داشتنی آیا پرنده کوچولوی من را دوست دارید من این پرنده را

yesterday through the post it came and I found out who sent it so can I say thank

دیروز از طریق پستی که آمد دریافت کردم و فهمیدم چه کسی آن را ارسال کرده است، بنابراین می توانم بگویم

you very much you know you you are thank you and it is very nice to receive your

خیلی ممنون می دانم شما متشکرم و دریافت شما بسیار خوب است

little gift lovely very surprised so it's live English English addict its

هدیه کوچولو دوست داشتنی بسیار شگفت زده شده است بنابراین زنده انگلیسی انگلیسی معتاد آن

mr. Duncan that's me by the way and also in the next room in isolation where he

آقای. دانکن اتفاقاً من هستم و همچنین در اتاق بعدی در انزوا جایی که او

belongs away from the rest of the general public

به دور از بقیه عموم مردم تعلق

it's mr. Steve oh hello hello I think I've done something wrong mr. Duncan I

دارد، آقای است. استیو اوه سلام سلام من فکر می کنم کار اشتباهی انجام دادم آقای. دانکن

think I'm having a bit of a problem of the livestream dude because I've got

فکر می‌کنم با پخش زنده مشکل دارم، چون

somebody else playing at the moment oh no I think it's you again because

در حال حاضر یک نفر دیگر بازی می‌کند، اوه نه، فکر می‌کنم این شما هستید، زیرا

there's a slight delay in what I see here isn't that there is so I think

چیزی که من اینجا می‌بینم کمی تاخیر دارد، نه بنابراین فکر

we're back on track somebody asked I noticed I can't get the live stream up

می‌کنم به مسیر برگشته‌ایم، یکی از او پرسید، متوجه شدم که دیگر نمی‌توانم استریم زنده را از

those other that the live chat up anymore mr. Duncan you'll have to come

آنهایی که چت زنده می‌کنند، دریافت کنم. دانکن، باید بیای

and fix it somebody asked what is a stiff upper lip

و درستش کنی، یکی پرسید که لب بالایی سفت چیست،

earlier I was that I picked that up before before we had that little break

من قبلاً آن را برداشته بودم، قبل از این که آن استراحت کوچک داشته باشیم

and I've eaten my standard and I've eaten this nice little baked cocoa and

و استانداردم را خوردم و این کاکائو کوچک پخته شده خوب را خوردم. و

almond fruit bar like that which is it's got oats in it it's not going out it's a

میوه بادام مانند آن که جو دوسر دارد بیرون نمی رود

bit like a flapjack but it's not a homemade one it's a bought one but

کمی شبیه فلپ جک است اما خانگی نیست خریده شده است اما

what's the problem I can't get the livestream on stay away three metres

مشکل چیست من نمی توانم پخش زنده را دریافت کنم سه متر دور

don't sneeze or cough okay so what is a stiff upper lip well that is an

باشید عطسه یا سرفه نکنید خوب، پس چه چیزی لب بالایی سفت است که عبارتی است که

expression often used to describe British people or English people when we

اغلب برای توصیف انگلیسی‌ها یا انگلیسی‌ها استفاده می‌شود، زمانی

are not just playing emotions so when something

که ما فقط احساسات را بازی نمی‌کنیم، بنابراین وقتی

happens some important event an upsetting event British people typically

اتفاقی رخ می‌دهد، یک رویداد مهم، یک رویداد ناراحت‌کننده، مردم بریتانیا معمولاً

don't react in an emotional manner where are some people in other countries tend

این کار را نمی‌کنند. در جایی که برخی از مردم در کشورهای دیگر تمایل دارند

to show their emotions I'm trying to explain something mr. Duncan okay go

احساسات خود را نشان دهند، به شیوه ای احساسی واکنش نشان می دهند. من سعی می کنم چیزی را توضیح دهم. دانکن بسیار خوب،

back into your studio

quite often depending on your culture some people will display emotions in

بسته به فرهنگ خود، اغلب به استودیوی خود برگردید، برخی از مردم احساسات را در جمع نشان می

public some cultures more than others now traditionally British people don't

دهند برخی از فرهنگ ها بیشتر از دیگران. اکنون به طور سنتی بریتانیایی ها

display their emotions or show their emotions in public

احساسات خود را نشان نمی دهند یا احساسات خود را در ملاء عام نشان نمی دهند،

so the expression stiff-upper-lip is used to describe a British person who

بنابراین عبارت سفت لب بالا به این صورت است. برای توصیف یک فرد بریتانیایی استفاده

that could be chaos occurring around them there could

می شود که ممکن است هرج و مرج در اطراف آنها رخ دهد، ممکن

be all sorts of awful things happening but we will not react in any way shape

است انواع و اقسام اتفاقات وحشتناک رخ دهد، اما ما به هیچ وجه واکنشی نشان نمی دهیم شکل

or form our lip will remain the same it will remain stiff and unemotional so

یا فرم لب های ما به همان شکل باقی می ماند، سفت و بی احساس باقی می ماند،

that's that's that sort of that was the typical sort of thing that people would

بنابراین این این همان چیزی بود که

use to describe British people many years ago I think now British people are

مردم سال‌ها پیش برای توصیف مردم بریتانیا از آن استفاده می‌کردند، من فکر می‌کنم اکنون مردم بریتانیا

a lot more emotional and show more of their emotions in public but that

احساساتی‌تر هستند و بیشتر احساسات خود را در ملاء عام نشان می‌دهند، اما این

impression has stayed over the over the years now I just say something Steve

تصور در طول سال‌ها باقی مانده است. فقط چیزی بگو استیو

though because at the moment you know there is something happening with a

چون در حال حاضر می‌دانی که چیزی در حال رخ دادن

thing called so that's happening at the moment yes and a lot of people here in

است که به نام آن اتفاق می‌افتد، بله و بسیاری از مردم اینجا

the UK are saying that they are keeping a stiff upper lip

در بریتانیا هستند با توجه به اینکه آنها لب بالایی سفت

are they well yes sir and they they are saying that yes we are trying to be as

دارند، آیا خوب هستند، بله قربان، و آنها می گویند که بله، ما سعی می کنیم تا جایی

strong as we can so there are people who are saying we have to be resilient I

که می توانیم قوی باشیم، بنابراین افرادی هستند که می گویند ما باید انعطاف پذیر باشیم

like that one resilient stoic stoic stoic resilient stoic so you need your

من آن یک رواقی رواقی انعطاف پذیر را دوست دارم استوک ارتجاعی رواقی بنابراین شما نیاز دارید

you have a stiff upper-lip you stay stoic you to be stoic

لب بالایی سفت داشته باشید شما رواقی بمانید

to face your problems bravely you keep calm you keep calm and don't forget you

تا شجاعانه با مشکلات خود روبرو شوید آرام باشید آرامش خود را حفظ کنید و فراموش نکنید

have to keep calm and what else do we have to do Steve keep calm and carry on

که باید آرام باشید و ما باید چه کار کنیم استیو آرام باشید و

Keep Calm and wash your hands Keep Calm and wash your hands so they're

آرام باشید و دست هایتان را بشویید آرام باشید و دست هایتان را بشویید تا

all doing that and that we all know that because we're washing our we know we're

همه این کار را انجام دهند و همه ما می دانیم که چون در حال شستن خود هستیم، می دانیم که

washing our hands a lot more because our skin has become very dry and cracked hmm

دست هایمان را خیلی بیشتر می شوییم. پوست شما خیلی خشک و ترک خورده هوم

I don't know about yours mr. Duncan but I'm having to apply a lot of hand cream

من در مورد شما اطلاعی ندارم. دانکن، اما من باید مقدار زیادی کرم دست

okay other what because my skin feels very dry and cracked because of the soap

بزنم، خوب، زیرا پوست من به دلیل صابونی

that I've been applying to try and kill off those nasty little viruses yes we've

که برای از بین بردن آن ویروس های کوچک بد استفاده می

had a wonderful donation from mr. Bruno hello mr. Bruno thank you very much for

کردم، بسیار خشک و ترک خورده است. اهدایی از آقای برونو سلام آقای برونو از اهدای شما بسیار سپاسگزارم

your donation and mr. Bruno says why don't you offer some special lessons in

و آقای. برونو می‌گوید چرا درس‌های خاصی را در

private rooms where the users can pay for it to participate they could be

اتاق‌های خصوصی ارائه نمی‌دهید که کاربران می‌توانند برای شرکت هزینه آن را بپردازند، این درس‌ها

carried out in different levels and appeal to a particular target audience

می‌توانند در سطوح مختلف اجرا شوند و برای مخاطبان هدف خاصی جذابیت داشته باشند،

one of the problems with that and I suppose it goes back to my original

یکی از مشکلات آن و فکر می‌کنم به عقب برمی‌گردد. به وظیفه اصلی من،

remit so the thing that I aim to do by doing this is I want everyone to have a

بنابراین هدفی که با انجام این کار انجام می دهم این است که می خواهم همه

chance so if I start saying only people who can pay can actually have some sort

فرصتی داشته باشند، بنابراین اگر شروع کنم به گفتن اینکه فقط افرادی که می توانند پرداخت کنند می توانند در واقع

of lesson from me then I will be pushing lots of other people away and that's

نوعی درسی از من داشته باشند، بسیاری از موارد دیگر را تحت فشار قرار خواهم داد. مردم دور هستند و این

always been my remit to be honest I know it seems as if I could be probably

همیشه وظیفه من بوده است، صادقانه بگویم، می دانم که به نظر می رسد احتمالاً می توانم

giving private lessons more and more but if I did that then I would be doing this

بیشتر و بیشتر دروس خصوصی بدهم، اما اگر این کار را می کردم، این کار را کمتر انجام می دادم،

less unless so you would be seeing less of me here doing this for free because I

مگر اینکه کمتر من را در حال انجام دادن اینجا ببینید. این به صورت رایگان است زیرا

would be busy doing the other thing and getting paid for it

من مشغول انجام کارهای دیگر و دریافت پول برای آن به

privately so if I had a choice between those two things I would always choose

صورت خصوصی خواهم بود، بنابراین اگر بین این دو مورد انتخاب داشته باشم، همیشه

to do this openly to as many people as because I realize my audience many

این کار را آشکارا برای بسیاری از افراد انجام می دهم، زیرا متوجه می شوم که مخاطبان من بسیاری از

people not all of my viewers but many people cannot afford to have private

مردم هستند نه همه. بینندگان من اما مرد y افراد نمی توانند دروس خصوصی داشته

lessons so that's the reason why I choose to do it like this I know there

باشند، به همین دلیل است که من این کار را انجام می دهم.

are many people on YouTube many English teachers who use this type

of livestream or maybe video to promote their own job or their own business

where they do give private lessons for money however I want to do it

آنها در ازای پول درس خصوصی می دهند، اما من می خواهم این کار را

differently and it's always been my intention to do this for everyone for

متفاوت انجام دهم و همیشه قصد من این بوده است که این کار را به صورت رایگان برای همه انجام دهم

free so everyone gets a chance you might not like what I do but there are many

تا همه این شانس را داشته باشند که شما ممکن است کاری را که من انجام می دهم دوست نداشته باشید، اما

people who do like it so I always try my best to do everything

افراد زیادی هستند که آن را دوست دارند، بنابراین من همیشه تمام تلاشم را می‌کنم تا همه چیز را

without a charge without any payment being needed so everyone gets a chance

بدون پرداخت هزینه انجام دهم تا همه فرصتی داشته باشند،

because I realize from my own experience traveling the world and teaching abroad

زیرا من از تجربه خودم در سفر به دنیا و تدریس در خارج از کشور متوجه شدم

there are many people who are very hungry to learn English but they can't

افراد زیادی هستند که بسیار تشنه یادگیری زبان انگلیسی هستند اما

afford to have private lessons or private tuition so that is the reason

توانایی مالی ندارند. داشتن کلاس های خصوصی یا تدریس خصوصی به همین دلیل است

why I do this but I do thank you all the same mr. Bruno thank you for your

که این کار را انجام می دهم اما از همه شما تشکر می کنم. برونو از کمک شما متشکرم،

donation so I have donations coming in regularly from some of my friends on

بنابراین من به طور منظم از برخی از دوستانم در

patreon and also through PayPal as well but I always try to give as many people

patreon و همچنین از طریق PayPal کمک های مالی دریافت می کنم، اما من همیشه سعی می کنم به تعداد بیشتری از

a chance or a chance to actually watch my videos and that's the reason why they

افراد فرصت یا فرصتی بدهم تا واقعاً ویدیوهای من را تماشا کنند و به همین دلیل است

have always been free and to be honest with you they always will be they always

آنها همیشه رایگان بوده اند و صادقانه بگویم آنها همیشه خواهند بود همیشه

will be free this will always be available to everyone

آزاد خواهند بود این همیشه در دسترس همه

I will never disappear or I will never do things that are aimed at certain

خواهد بود من هرگز ناپدید نخواهم شد یا هرگز کارهایی را انجام نخواهم داد که هدف آنها افراد خاصی است

people who can pay because there now would be pushing many other people out

که می توانند پرداخت کنند زیرا اکنون وجود دارد برای بیرون راندن بسیاری از افراد دیگر

because I only have so much time in my day would you say that that's true Steve

چون من فقط زمان زیادی در روز دارم، می‌گویید که این درست است استیو

yes but you waste most of it don't you mr. Duncan you've just undone everything

بله، اما شما بیشتر آن را تلف می‌کنید، نه آقای. دانکن تو همین الان همه چیزهایی را

I've just said yes I won't comment on that but I will come on don't pound me

که من گفتم را لغو کردی بله در مورد آن نظری نمی دهم اما می آیم به من ضربه نزن

has said she liked the color of my top that I'm wearing that's a nice t-shirt

گفته است که او از رنگ تاپ من که پوشیده ام خوشش آمده است و یک تی شرت زیباست

yes and so she's asked what color would you describe that as I would like a wine

بله و بنابراین از او پرسیده شد که چه رنگی را توصیف می کنید زیرا من یک رنگ شرابی را می خواهم

color as yes I would say it's like claret claret mmm claret there's a good

همانطور که بله می توانم بگویم این

claret color I think it's like the color of a mother

رنگ شبیه به رنگ

of a nice red wine mm-hmm or very dark red but claret I think now I think you

شرابی است. هوم یا قرمز خیلی تیره اما claret فکر می کنم الان فکر می کنم شما درست می گویید

are correct mr. Duncan yes claret and blue and with a touch of blue so do you

آقای. دانکن بله کلارت و آبی و با کمی رنگ آبی، پس

want me to show these little biscuits I made mr. steve has been very busy in the

می‌خواهید این بیسکویت‌های کوچکی که من درست کردم را نشان دهم . استیو خیلی در آشپزخانه مشغول بوده است

kitchen I didn't know this I don't know how he did it but yesterday Steve cooked

من این را نمی دانستم نمی دانم چگونه این کار را انجام داد اما دیروز استیو

he made these beautiful sweet I think their biscuits or cakes how would you

پخت این شیرینی زیبا را درست کرد فکر کنم بیسکویت یا کیک آنها را چگونه

describe them Thanks biscuits they're neither really okay more of more of a

توصیف می کنید. بسیار خوب بیشتر

sort of a biscuity thing hmm I would describe the manners but yes somebody

از یک نوع بیسکویت، هوم، من رفتارها را شرح می دهم، اما بله

gave me this recipe a few years ago don't say what it is okay don't say what

، چند سال پیش کسی این دستور غذا را به من داده است، نگو چه چیزی خوب است، نگو چه

it is we will have a big reveal even though I've already shown them on camera

چیزی است، ما حتی یک افشای بزرگ خواهیم داشت اگرچه من قبلاً آنها را قبلاً در دوربین نشان داده

earlier quickly I did show them but I didn't know you were doing this I don't

ام سریع به آنها نشان دادم اما نمی دانستم که شما این کار را می کنید ، نمی

know how you managed to do this in secret without me realizing you're in

دانم چگونه توانستید این کار را مخفیانه انجام دهید بدون اینکه من متوجه شوم که

the kitchen making these things I was doing it in plain sight yes I didn't

در آشپزخانه هستید و این کارها را می کنید. داشتم این کار را در دید ساده انجام می‌دادم، بله،

even notice so Steve last night surprised me with something he had

حتی متوجه نشدم، بنابراین استیو دیشب مرا با چیزی که

something very interesting in his hand and he said Duncan would you like to

چیز بسیار جالبی در دست داشت غافلگیر کرد و گفت دانکن دوست داری به

have a look at this and I said oh dear I don't know about that but then we said

این نگاه کنی و من گفتم اوه عزیزم. در مورد آن نمی‌دانم، اما بعد گفتیم

no it's something nice it is something nice that you might want to put in your

نه، این چیز خوبی است، چیز خوبی است که شما می‌گویید می‌خواهم در

mouth I thought oh okay it might be food our British people introvert says Anna

دهانت بگذارم، اوه، خوب، ممکن است غذا باشد، درون‌گرای بریتانیایی‌های ما می‌گوید آنا

who stirred that has asked the question our British people introvert well no not

که تکان می‌خورد این سوال را پرسیده است که مردم بریتانیا درون‌گرا هستند، نه

really because people traditionally don't tend to show their emotions in

واقعاً زیرا مردم به طور سنتی تمایل ندارند احساسات خود را به

traditionally yes I mean if you were to go on a if you were to typecast a

طور سنتی نشان دهند بله منظورم این است که اگر بخواهید یک

British person then you would say on average people don't tend to show their

انگلیسی را تایپ کنید، به طور متوسط ​​می‌گویید که مردم تمایلی به نشان دادن

emotions in public yes British people don't tend to but that's

احساسات خود در انظار عمومی ندارند، بله، بریتانیایی‌ها تمایلی به این کار ندارند، اما این با

not the same as being introvert it's about what you do in public yes as

درون‌گرا بودن یکسان نیست. این مربوط به کاری است که شما در ملاء عام انجام می دهید، بر

opposed to what you do privately the word the word I was going to use Steve

خلاف کاری که به صورت خصوصی انجام می دهید، کلمه کلمه ای که قرار بود از استیو استفاده

is reserved reserved yes I think I think British people especially the English

کنم محفوظ است، بله، من فکر می کنم مردم بریتانیا به خصوص انگلیسی

are a little more reserved so quite often we won't we won't give too much

ها کمی محتاط تر هستند، بنابراین اغلب ما این کار را نمی کنیم.

away about our emotions we might be a little bit secretive not necessarily

ما در مورد احساسات خود خیلی چیزها را تسلیم نخواهیم کرد، ممکن است کمی رازدار باشیم نه لزوماً

introverted we will still go out in public but we will wear a sort of mask

درونگرا، ما همچنان در انظار عمومی بیرون خواهیم رفت، اما یک نوع نقاب خواهیم گذاشت،

maybe yes it's all about it's all about I think trying to appear like you're

شاید بله، همه چیز به این موضوع مربوط می شود، فکر می کنم تلاش برای ظاهر شدن شما

coping with everything that matter what's happening you just sort of

سی هستید کنار آمدن با هر چیزی که مهم است چه اتفاقی می‌افتد، به نوعی

breezing through it so it's a bit of a mask really as you say it's it's but

از آن عبور می‌کنی، بنابراین کمی ماسک است همانطور که می‌گویید، اما

then you know get in again it's a way of coping I think as well because I think

بعد می‌دانید که دوباره وارد شوید، این راهی برای کنار آمدن است، من فکر می‌کنم، زیرا فکر می‌کنم

if you always fall about when something bad happens then that might not be the

اگر همیشه زمین بخورید. در مورد زمانی که اتفاق بدی رخ می دهد، ممکن است

best approach it's just something that's that that's grown up from year from the

بهترین رویکرد نباشد، فقط چیزی است که از سال

eighteen hundred's onwards okay where by British speak I think it was all to do

1800 به بعد بزرگ شده است، جایی که به زبان انگلیسی من فکر می کنم همه اینها به این بستگی

with having to appear to be in charge and confident and I think it all stems

دارد که باید به نظر مسئول و با اعتماد به نفس باشد. و من فکر می کنم همه اینها

from this sort of aristocracy and the leaders from from many years ago all and

از این نوع اشرافیت نشات می گیرد و رهبران سال ها پیش همه و

everybody copies them and royalty it's everything's you know we're fine we're

همه آنها را کپی می کنند و خانواده سلطنتی همه

coping with it all even though things might be going horrendously wrong mm-hmm

چیز است. -هوم

it's just it's just a sort of an act really but at and I think that probably

، این فقط یک نوع عمل است، اما در و من فکر می کنم که احتمالاً

still is pretty much the case with most people but some people might disagree

هنوز هم تقریباً در مورد اکثر مردم همینطور است، اما برخی از افراد ممکن است

with me there yes I think one of the things to mention is also there was a

با من مخالف باشند، بله، فکر می کنم یکی از موارد ذکر شده نیز وجود دارد دوره‌ای بود که

period certainly I would pinpoint maybe a period during the Victorian era when

مطمئناً من می‌توانم به دوره‌ای در دوران ویکتوریا اشاره کنم که

suddenly people became very self-aware and Sevilla there was a certain

ناگهان مردم بسیار خودآگاه شدند و سویا

prudishness so if a person is prudish it means they are easily offended they

احتیاط خاصی داشت، بنابراین اگر فردی مغرور باشد به این معنی است که به راحتی آزرده می‌شود و

don't like to talk about things that might upset them such as bodily

دوست ندارد در مورد مسائل صحبت کند. که ممکن است آنها را ناراحت کند، مانند عملکردهای بدن،

functions so things like that became something that was taboo you couldn't

بنابراین چیزهایی مانند آن تبدیل به چیزی شد که تابو بود، شما نمی توانید

talk about it so I think that's one of the reasons why the British people or

در مورد آن صحبت کنید، بنابراین فکر می کنم این یکی از دلایلی است که مردم بریتانیا یا

English people became very reserved in their manners because we we were all

انگلیسی ها در رفتار خود بسیار محتاط شدند زیرا ما همه بودیم.

suddenly made to feel embarrassed by by ourselves and that kind of stuck with us

به طور ناگهانی از دست خودمان احساس خجالت می‌کنیم و این به ما گیر کرده است،

so I think nowadays it might be fair to say that British people English people

بنابراین فکر می‌کنم امروزه منصفانه است که بگوییم انگلیسی‌ها انگلیسی‌ها

I'm talking really about English people so people that live in England are a

من واقعاً در مورد انگلیسی‌ها صحبت می‌کنم، بنابراین افرادی که در انگلیس زندگی می‌کنند

little more reserved they don't give too much away or of

کمی محتاط‌تر هستند. زیاد از دست ندهید یا

course they might have a mask or a fake appearance they try they try to keep up

البته ممکن است یک ماسک یا ظاهری ساختگی داشته باشند، آنها سعی می کنند ظاهر خود را حفظ کنند

appearances which which reminds me of a great TV show called keeping up

که من را به یاد یک برنامه تلویزیونی عالی به نام حفظ

appearances and there was a lady who always tried to impress her neighbors

ظاهر می اندازد. به عنوان بانویی که همیشه سعی می‌کرد همسایه‌ها و دوستانش را تحت تاثیر قرار دهد،

and her friends so she always tried to keep this mask in place but quite often

بنابراین همیشه سعی می‌کرد این ماسک را در جای خود نگه دارد، اما اغلب

things went wrong and and things went disastrously wrong for her and that was

همه چیز اشتباه می‌شد و همه چیز به طرز فاجعه‌باری برای او پیش می‌آمد و به

why it was funny so I guess I think I think it is but then you might say the

همین دلیل خنده‌دار بود، بنابراین فکر می‌کنم فکر می‌کنم که فکر می کنم اینطور است، اما در آن صورت ممکن است

same thing about all human beings Steve I think it's a cultural thing yes I

همان چیزی را در مورد همه انسان ها بگویید.

think it's a cultural thing the big surprise for a lot of people who observe

behavior of populations and of people was when Princess Diana died hmm because

هوم،

there was this huge outpouring of display of emotion from British people

چون این موج عظیم نمایش احساسات از سوی مردم بریتانیا

you know in public yes when Diana died and that was a big

در ملاء عام وجود داشت، بله، زمانی که دایانا درگذشت و این یک

surprise for a lot of people and it showed how the culture in our country

شگفتی بزرگ برای بسیاری از مردم بود و نشان داد که فرهنگ در کشور ما چگونه

had chained because normally people would just sort

زنجیر شده است، زیرا معمولاً مردم فقط مرتب می شوند.

of standing there and not showing any real emotions but people were openly

ایستادن در آنجا و نشان ندادن احساسات واقعی، اما مردم آشکارا

weeping and and all sorts of things that we've never really seen in British

گریه می‌کردند و همه چیزهایی که قبلاً در فرهنگ بریتانیا ندیده‌ایم،

culture before so the Hat was a sort of a turning point then yes I think but

بنابراین کلاه یک نوع نقطه عطف بود، بله، فکر می‌کنم ب

anyway that that would get worse straying into interval sorts of interval

به هر حال که بدتر می‌شود، با انحراف به

sorts of things and there must be sort of I don't know what that sight there's

انواع فاصله‌ای از چیزهای فاصله‌ای و باید چیزی وجود داشته باشد.

a science that look that studies people and their behaviour sociology sociology

behavioral science I don't you know that we've got to be careful that we don't

بدانید که ما باید مراقب باشیم

say something that is starting to sound like Jordan Peterson am i all right okay

که چیزی نگوییم که شبیه جردن

lots of comments on the live stream mr. Duncan people are claret

پیترسون به نظر می رسد. مردم دانکن claret هستند

yes pound me or a claret it will have that it claret you you it's CL a are et

بله من را بکوبید یا یک claret آن را خواهد داشت که شما را آشکار می کند CL a are et

I believe that's spelled if you look up yes claret mmm I think it's CL AR et

من فکر می کنم که املای آن اگر نگاه کنید بله claret mmm من فکر می کنم CL AR است

isn't it yes I think it is it's a type of wine very red hence very deep rare

و آیا بله نیست من فکر می کنم این است یک نوع شراب بسیار قرمز از این رو رنگ کمیاب بسیار عمیق

color of mr. Steeves sure to see you could say wine or claret obviously red

از آقای. استیوز مطمئناً می‌بینید که می‌توانید بگویید شراب یا کلارت، بدیهی است شراب قرمز،

wine not white wine hmm claret with an e or et not ot on the air

شراب سفید نه شراب سفید، هوم، شراب سفید با یک e یا et not ot روی

I think it is ET at the end of clearest I could do with a glass of wine now to

be honest I I can't begin to tell you how disastrous how what a disaster the

آنتن. من نمی توانم شروع کنم به شما بگویم که

start of today's livestream was it was unbelievable I can't believe I was I was

شروع پخش زنده امروز چقدر فاجعه آمیز بود، باور نکردنی بود.

looking at yesterday's livestream for almost 10 minutes before I realized that

I wasn't watching the livestream that I was doing at that moment I'm strange but

پخش زنده ای که من در آن لحظه انجام می دادم عجیب هستم،

then everyone is doing it at the moment aren't this Steve everyone is doing it

اما همه در حال حاضر این کار را انجام می دهند، آیا استیو این کار را نمی کند، همه آن را انجام می دهند،

what's that I dreamed out then this is got everybody doing well everyone is

چیزی که من رویای آن را داشتم، پس این باعث می شود که همه خوب کار کنند، هرکس پخش

having their own livestream shows yeah they're all doing it everyone is now in

زنده خود را دارد نشان می دهد بله همه آنها این کار را انجام می دهند همه اکنون

front of their bookcase or in mr. Steve's case a mr. Steve's case he is in

جلوی قفسه کتاب خود هستند یا در آقای. مورد استیو یک آقای مورد استیو

front of his DVDs not quite so Brow's oh yes so Steve has DVDs and I

او جلوی دی‌وی‌دی‌هایش است نه کاملاً . اوه، بله، استیو دی‌وی‌دی دارد و

have books telling me books are giving an indication that you are more learning

من کتاب‌هایی دارم که به من می‌گویند کتاب‌ها نشان می‌دهند که تو بیشتر

hmm than I am lying behind the DVD look at me a DVD look at me I am educated yes

از اینکه پشت دی‌وی‌دی دراز می‌کشم یاد بگیری، به من نگاه کن. من تحصیل کرده ام بله

I have books behind me mmm this is what people are doing now aren't

پشت سرم کتاب دارم. این کاری است که مردم در حال حاضر انجام

they mm-hmm when they're being interviewed via Skype or zoom on

television now they're always if they're at home they're positioning themselves

می دهند. خود را

in front of books to make themselves look more educated and learn it of

در مقابل کتاب‌ها قرار می‌دهند تا تحصیل‌کرده‌تر به نظر برسند و آن را یاد بگیرند،

course they're probably haven't read any of them and quite often as we noticed

البته احتمالاً هیچ‌کدام از آنها را نخوانده‌اند و اغلب، همانطور که دیشب متوجه شدیم،

last night if somebody's written a book themselves they've they position their

اگر کسی خودش کتابی نوشته باشد، کتابش را در جای خود قرار می‌دهد.

book yes I can't they position their book to the front so that everybody can

بله، نمی‌توانم کتابشان را در جلوی صفحه قرار دهند تا همه بتوانند

see it yes all right try and sell their book

آن را ببینند، بله، سعی کنید

that's it you can't blame them really for that because it's a great way of

کتابشان را بفروشید، در واقع نمی‌توانید آنها را به خاطر آن سرزنش کنید زیرا این یک راه عالی برای

promoting your own book so if you're sitting in front of a bookcase if you're

تبلیغ کتاب خودتان است، بنابراین اگر اگر جلوی قفسه کتاب

sitting in front of a bookcase and you write books it's very hard to resist

نشسته اید، جلوی قفسه کتاب می نشینید و شما کتاب می نویسید خیلی سخت است

having one of your own books just behind you with the cover facing outwards I

که یکی از کتاب های خود را پشت سرتان داشته باشید و جلد آن رو به بیرون باشد،

think so I think it's very hard very hard to resist what is Scarlett Scarlett

فکر می کنم، بنابراین فکر می کنم مقاومت در برابر آنچه اسکارلت اسکارلت است بسیار سخت است

that's that that's a like the color of blood yes so it is actually a

، این که شبیه به رنگ خون است، بله، بنابراین این در واقع

description of a color it is a very rich red color so yes you might describe it

توصیفی از یک رنگ است، یک رنگ قرمز بسیار غنی است، بنابراین بله، می توانید آن را

as the color of blood it's also the first ever story concerning Sherlock

به عنوان رنگ خون توصیف کنید، همچنین اولین داستانی است که در مورد شرلوک

Holmes a Study in Scarlet Oh mr. Duncan yes scarlet is often used to describe a

هلمز مطالعه ای در Scarlet Oh Mr. دانکن بله قرمز مایل به قرمز اغلب برای توصیف یک

curve like a vivid sort of deep red color hmm the colour of blood

منحنی مانند یک نوع زنده رنگ قرمز تیره استفاده می شود هوم رنگ خون

apparently you know Kareena says I enjoyed your perfect example of a poser

ظاهراً می دانید کارینا می گوید من از نمونه عالی شما از یک پوزر لذت بردم

thank you very much yeah as a person who likes to look at me oh can you see me

خیلی ممنون بله به عنوان فردی که دوست دارد به من نگاه کند. اوه می‌توانی مرا ببینی،

I'm on my web camera and I'm sitting in front of lots and

من در دوربین وب خود هستم و در مقابل تعداد

lots of books because it makes me look very erudite and it intelligent that

زیادی کتاب نشسته‌ام، زیرا این باعث می‌شود که من بسیار باهوش به نظر برسم و هوشمندانه است

sort of thing Satur eno says the color of my polo shirt is that limped blood or

که Satur eno می‌گوید رنگ پیراهن چوگان من این است خون لنگیده یا

we would say clotted clotted blood yes is it one trend blood clots it goes like

می گوییم خون لخته شده لخته بله آیا این یک روند است لخته های خون مانند

a very deep sort of color this is the sort of color so what I'm interested in

یک نوع رنگ بسیار عمیق است این یک نوع رنگ است بنابراین چیزی که من اکنون به شنبه علاقه دارم این

Saturday now is how how come you know the color of lumped of clotted blood

است که چگونه رنگ توده را می دانید خون لخته شده

have you seen much maybe maybe maybe she works in an abattoir yes it does get

زیاد دیده اید شاید شاید شاید او در یک کشتارگاه کار می کند بله

very dark but she's thinking preparatory I'm your skin if you get a cut or a scar

خیلی تاریک می شود اما او به این فکر می کند که اگر بریدگی یا زخمی داشته باشید من پوست شما هستم.

the person who is reserved by the way is a person who doesn't show their emotions

احساسات خود را نشان نمی دهد

or they tend they tend to wear a mask not literally

یا تمایل دارند از ماسک استفاده کنند نه لی

so they haven't actually got a mask over their face but they they put on a

در واقع آنها ماسکی روی صورت خود نپوشانده اند اما

certain personality so they are very reserved they they don't give too much

شخصیت خاصی به چهره می زنند بنابراین بسیار محتاط هستند و زیاد دست به کار

away they are they behave in a very controlled manner so that is the

نمی شوند، آنها رفتار بسیار کنترل شده ای دارند، بنابراین این

perception that a lot of people have about the British or the English so I

تصور است که بسیاری از مردم در مورد انگلیسی ها یا انگلیسی ها صحبت می کنند، بنابراین من

suppose I I'm unusual to be honest because I'm a little bit extrovert and

فکر می کنم من غیرعادی هستم، صادقانه بگویم، زیرا من کمی برون گرا هستم و

Steve I think Steve is also very similar as well Steve you you have your moments

استیو فکر می کنم استیو نیز بسیار شبیه است، استیو، شما لحظات بسیار خوبی را سپری می کنید.

of being very extrovert but then you have your moments of being the opposite

برون گرا اما پس از آن لحظه های خود را برعکس می گذرانید،

I mean normally I'm I would you would describe me as fairly reserved nor in

منظورم این است که من معمولاً من را دوست دارم ، من را نسبتاً محتاط توصیف می کنید و یا

normal behavior measured but of course on these live streams I can often leave

رفتار عادی سنجیده می شود، اما البته در این پخش های زنده اغلب می توانم

it and get very emotional yes but not today I'm feeling very calm and reserved

آن را ترک کنم و بسیار احساساتی شوم، بله، اما نه امروز خیلی آرام

today and apologists I've done lots of things on the stage I'm used to

و محتاط هستم و عذرخواهی‌ها کارهای زیادی را روی صحنه انجام داده‌ام که به

performing and so I can rise to the occasion and when done necessary and

اجرا کردن عادت کرده‌ام و بنابراین می‌توانم به این مناسبت برسم و در صورت لزوم و

colleges apologies once again to those wearing headphones or earbuds if people

دانشگاه یک بار دیگر از کسانی که هدفون دارند یا هدفون دارند عذرخواهی کنم. هدفون اگر مردم

want why I'm looking down all the time it's

بخواهند چرا من همیشه به پایین نگاه می کنم

because mr. Duncan has positioned a phone okay which I can look at the live

زیرا آقای. دانکن تلفنی را در موقعیت خوبی قرار داده است که می توانم به پخش زنده نگاه

stream I don't like it mr. Duncan I'd like to be able to keep my my eyes into

کنم آقای من آن را دوست ندارم. دانکن من دوست دارم دفعه بعد بتوانم چشمانم را به دوربین نگاه کنم،

the camera okay well next time maybe we will just have it hanging at the front

شاید فقط آن را جلوی صورتت آویزان کنیم،

of your face you know like like I will design a special hat where the phone is

می‌دانی که می‌خواهم یک کلاه ویژه طراحی کنم که تلفن

always hanging right in front of you and then you can see it all the time that's

همیشه درست آویزان باشد. در مقابل شما و سپس شما می توانید همیشه آن را ببینید،

we could invest in some of those glasses modern glasses where I can where we can

ما می توانیم روی برخی از آن عینک های مدرن سرمایه گذاری کنیم، جایی که من می توانم جایی که می توانیم پرتاب کنیم

project and people can't see it project things onto the inside of the glasses

و مردم نمی توانند آن را ببینند، چیزهایی را روی داخل عینک پخش می کند

and I can read the livestream you mean like Google glass is that what it is

و من می توانم بخوانم پخش زنده منظور شما مانند شیشه گوگل این است که چه

well it was but it they scrapped it oh right so maybe not then it never if you

خوب است، اما آنها آن را حذف کردند، اوه درست است، پس شاید نه، پس

if you remember it never came to fruition it was advertised and but then

اگر به یاد داشته باشید هرگز به نتیجه نرسید، آن را تبلیغ کرد و سپس

suddenly at the last moment people said now we don't want that we don't want

ناگهان در آخرین لحظه مردم گفت اکنون نمی خواهیم که

glasses that look like something from Minority Report or some sort of science

عینکی که شبیه چیزی از Minority Report یا نوعی

fiction film so no Google glass never came to be

فیلم علمی تخیلی است، نمی خواهیم، ​​بنابراین هیچ شیشه ای از گوگل هرگز به وجود

unfortunately whereas it's gone somebody just said yes

نیامده است، در حالی که آن را از دست داده است، یکی فقط گفت بله

Mercedes what a lovely name but that's a girl's name isn't it the Sade is also

مرسدس چه نام دوست داشتنی است. این اسم دختر است، اینطور نیست e Sade هم

your car yeah hey mr. C the other day I bought a Tilley hat oh just like yours

ماشین شما بله هی آقای. C روز پیش من یک کلاه Tilley خریدم، اوه، درست مثل کلاه شما،

really yes well Mercedes we'd like to see a picture of you wearing that hat

واقعاً بله، مرسدس بنز، ما می خواهیم عکسی از شما ببینیم که آن کلاه را بر سر دارید

and if you send that to mr. Duncan at mr. Duncan @y mail.com oh actually you

و اگر آن را برای آقای ارسال کنید. دانکن در mr. Duncan @y mail.com اوه در واقع می

can send it to this address I will put it now on the screen so here it is here

توانید آن را به این آدرس بفرستید، من اکنون آن را روی صفحه می گذارم،

is the address for emails and also where you can watch me on Facebook and if you

بنابراین آدرس ایمیل ها و همچنین جایی است که می توانید من را در فیس بوک تماشا کنید و اگر

want to make a donation you can as well

می خواهید کمک مالی کنید. شما هم می توانید

here we are we're still here don't worry don't worry we haven't gone away so if

اینجاییم ما هنوز اینجا هستیم نگران نباش نگران نباش ما نرفته ایم پس اگر

you want to send her a picture of you in your Tilley hat

می خواهید عکسی از شما در کلاه تیلی خود را برای او بفرستید

I didn't want to press I didn't mean to press that one I pressed the wrong

من نمی خواستم فشار دهم. منظورم این نیست که آن یکی را فشار دادم من دکمه اشتباهی را

button you see what I meant to press was the other one it just goes Shh I did see

فشار دادم شما می بینید که منظورم از فشار دادن این بود که دیگری می رود هههه

it see I I press the wrong button as a friend as a picture of you wearing that

من دیدم آن را دیدم به عنوان یک دوست دکمه اشتباه را فشار دادم به عنوان عکسی از

you put telly hat yeah I think you mean Tilly T i double-l tili-tili hat I think

شما که تلویزیون را پوشیده اید کلاه بله من فکر می کنم منظور شما Tilly T i double-l tili-tili hat من فکر

that's what you mean so please send us a photograph yes mr. Duncan will show it

می کنم منظور شما همین است، بنابراین لطفاً یک عکس برای ما ارسال کنید بله آقای. دانکن آن را نشان خواهد داد

and we can we get mr. Duncan can work his magic yes and put us side by side

و ما می‌توانیم آقای. دانکن می تواند جادوی خود را انجام دهد بله و ما را در کنار هم قرار دهد،

they are very good hats don't you think they're very well made I mean you know

آنها کلاه های بسیار خوبی هستند، فکر نمی کنید آنها خیلی خوب ساخته شده اند، منظورم این است که می دانید

we should be we should be getting paid to promote them but just like you you

ما باید باشیم، ما باید برای تبلیغ آنها دستمزد بگیریم، اما درست مثل شما

should get paid to promote jaffa cakes yeah that's it

باید دریافت کنید برای تبلیغ کیک های جافا پول پرداخت شده است بله این

talking of food yes Steve talking of food as I mentioned earlier we never got

صحبت از غذا است بله همانطور که قبلاً ذکر کردم استیو در مورد غذا صحبت می کند ما هرگز نتوانستیم

to show them so we're going to do it now mr. Steve was secretly in the kitchen

آنها را نشان دهیم بنابراین اکنون این کار را انجام خواهیم داد. استیو دیروز مخفیانه در آشپزخانه بود

yesterday making something and it I'm going to sample a little bit of Steve's

و چیزی درست می کرد و من می خواهم کمی از غذای استیو را امتحان کنم

food which is always a risk because the other day you remember the flapjack

که همیشه یک خطر است زیرا روز دیگر شما فلپ جک را

remember the flapjack in the garden I I tried some and then I started choking to

به یاد می آورید فلپ جک را در باغ به یاد بیاورید من مقداری از آن را امتحان کردم و سپس شروع به خفگی کردم. تا

death have you got some water ready no case I haven't got any water here so you

مرگ آیا مقداری آب آماده کردی هیچ موردی من اینجا آب ندارم پس تو

haven't even got water no I'm so disorganized today I don't know what's

حتی آب نداری نه من امروز خیلی بی نظم هستم نمی دانم چه خبر است

going on I think I think I might be having some sort of breakdown we are

فکر می کنم ممکن است کمی آب بخورم یک نوع خرابی ما

don't stick your nose in it these are my homemade sort of cake that

نیست دماغت را در آن فرو نکن اینها کیک های خانگی من هستند که

I'm gonna call it a cake okay but they're a bit like let me get one out

من اسمش را کیک می گذارم خوب است، اما آنها کمی مثل این هستند که اجازه دهید یکی را بیرون بیاورم،

they remind me of rocky road they're a bit like rocky road

آنها من را به یاد جاده سنگی می اندازند. کمی شبیه جاده‌های سنگی است،

so it's biscuits chopped up hmm you mash up the you get these they're like rich

پس بیسکویت‌ها خرد شده‌اند، هُم، می‌توانید

tea biscuits or any basket plane biscuits rich to your best mash them up

آن‌ها را له کنید.

a bit and then you into a saucepan dark chocolate two bars

of dark chocolate with some treacle golden syrup rather or treacle and

شکلات تلخ با مقداری شربت طلایی یا

butter you melt that all into the into the saucepan and then you pour in the

کره و کره که همه را آب می کنید داخل قابلمه و سپس

crushed up biscuits mix it all up it gets very stiff and then you put it into

بیسکویت های له شده را می ریزیم همه را مخلوط می کنیم تا خیلی سفت شود و بعد

her into a flat baking tin and press it down very hard put it in the oven and

داخل قالب صاف می گذاریم و خیلی محکم فشار می دهیم و داخل فر می گذاریم و

then the oven put it in the fridge for it to set this is good and then you cut

سپس فر می گذاریم. آن را در یخچال قرار دهید تا ببندد این خوب است و سپس

it up into these lovely so it's dark chocolate and biscuit oh my

آن را به این شکلات دوست داشتنی برش می دهید تا شکلات تیره و بیسکویت باشد

saliva glands are you know when you're when you're about to eat something your

آهای غدد بزاق من می دانید چه زمانی می خواهید چیزی بخورید که

saliva glands start to work my mouth is watering I've got to eat this mr. Duncan

غدد بزاق شما شروع به خوردن می کنند کار کن دهنم آب میخوره باید این آقا رو بخورم. دانکن

hmm dark chocolate mr. Duncan there's a lot of people watching as we all know

هوم آقای شکلات تلخ. دانکن، افراد زیادی تماشا می‌کنند، همانطور که همه

from our Easter lesson a couple of weeks ago who love dark chocolate just eat it

ما از درس عید پاک ما در چند هفته پیش می‌دانیم که عاشق شکلات تلخ هستند، فقط آن را

mr. Duncan he's annoying me now a lot of people like dark chocolate if you want

بخورند. دانکن داره اذیتم میکنه الان خیلی ها دوست دارن شکلات تلخ رو بخوای اگه

the recipe for this let me know I can reach up to the bookcase above me where

دستورش رو میخوای بهم بگو تا به قفسه کتاب بالای سرم برسم جایی

I know that the recipe is there and I can tell you exactly how to make it it's

که میدونم دستورش اونجا هست و میتونم دقیقا بهت بگم چطوری درستش کنی

very quick it's very easy Oh and very delicious hmm and very

خیلی سریع خیلی آسونه اوه و خیلی خوشمزه همم و خیلی

fattening

چاق کننده

say something mr. Duncan hmm this is very nice mm-hmm

یه چیزی بگو آقای. دانکن هوم این خیلی خوبه مم-هم

oh I forgot to say the other ingredient which is raisins but that's optional mmm

اوه فراموش کردم مواد دیگه ای که کشمش هست رو بگم اما این اختیاریه

so if you don't like raisins you don't have to put raisins in you can also put

پس اگه کشمش دوست ندارید مجبور نیستید کشمش بریزید می تونید

a small amount of alcohol like rum or brandy you could put a teaspoon or of

مقدار کمی الکل هم بریزید. مانند رام یا براندی، می‌توانید یک قاشق چای‌خوری یا

that in to give it a bit of extra flavor if you like the flavor of rum I would

آن را داخل آن بریزید تا کمی طعم بیشتری به آن بدهید

have loved to have put rum in there but we haven't got any room and mr. Duncan

.

doesn't like that hmm so yes if you want the recipe let me know and I can read it

دانکن آن را دوست ندارد، بله، اگر دستور غذا را می‌خواهید به من بگویید و

out to you if mr. Duncan would let me but believe me it's very very easy to do

اگر آقای دکتر می‌توانم آن را برای شما بخوانم. دانکن به من اجازه می دهد، اما باور کنید انجامش بسیار آسان است،

oh I love it Susanna the first cake I've ever made it's very easy to make and

اوه من آن را دوست دارم سوزانا اولین کیکی که تا به حال درست کردم درست کردن آن بسیار آسان است و

they were well one person says they want the recipe this is an English lesson or

آنها خوب بودند، یک نفر می گوید که آنها دستور غذا را می خواهند این یک درس انگلیسی است یا

what it says f.c well this is an English lesson but it can change into all sorts

چه چیزی می گوید f.c خوب، این یک درس انگلیسی است، اما

of things depending on what we decide we want to do at any given moment so what

بسته به اینکه ما در هر لحظه تصمیم می گیریم می خواهیم انجام دهیم، می تواند به همه چیزها تغییر کند، پس

do you think mr. Duncan shall I shall I read out the recipe

نظر شما چیست آقای. دانکن باید دستور غذا را بخوانم

do you have it written down on a piece of paper it's just above my head well

آیا آن را روی یک تکه کاغذ بنویسید، درست بالای سرم است،

get it wrong it's have a look let's have a look I will sit in your seat if you

خوب اشتباه کنید، یک نگاه بیاندازید، اگر می خواهید روی صندلی شما می نشینم،

want oh why I want to sit here I know we're

آه چرا من می خواهم برای نشستن اینجا می دانم که

supposed to be social distancing but there you go oh now we're not really are

قرار است فاصله اجتماعی را رعایت کنیم، اما شما برو اوه حالا ما واقعا

we well only one person said that they look I've nested I've already mr. do I

خوب نیستیم فقط یک نفر گفت که آنها به نظر من لانه کرده ام من قبلاً آقای.

do I look much better on this camera I look I look actually more safe Oh what

آیا من در این دوربین بسیار بهتر به نظر می رسم، به نظر می رسد در واقع امن تر به نظر می رسم آه

have I done mr. Duncan it's all gone wrong again I look more sexy on this

، آقای من چه کرده ام. دانکن همه چیز دوباره اشتباه شده است

camera in your dreams mr. Duncan ago in your

. دانکن پیش در

dream when let's concentrate on what these give us the rest would be two

رویای شما وقتی بیایید روی آنچه که اینها به ما می دهند تمرکز کنیم، بقیه دو

people have said so so I'm going to give the recipe

نفر می گفتند بنابراین من دستور غذا را

you just hold it oh no I gotta read it out awful oh I could hold his I don't

می دهم شما فقط نگه دارید اوه نه من باید آن را بخوانم افتضاح اوه می توانم او را نگه دارم.

have to read all right then there's the recipe okay I said just keep

باید همه چیز را بخوانی پس دستور غذا وجود دارد خوب است، من گفتم فقط

it still that's it let me just get a bit closer okay if you can see on the the

آن را ثابت نگه دارید، بگذارید کمی نزدیکتر شوم اگر می توانید در

right-hand side chocolate biscuit cake that's what that's what it's called now

سمت راست کیک شکلاتی بیسکویتی را ببینید که اکنون به آن می گویند.

the recipe that that it says there it makes a lot so if you can see on the

دستور العملی که در آنجا نوشته شده است بسیار درست می کند، بنابراین اگر می توانید در سمت راست ببینید،

right hand side I've written some notes there so if you want to make half of it

من چند یادداشت در آنجا نوشته ام ، بنابراین اگر می خواهید نیمی از آن را درست کنید

which I would recommend that you do because otherwise it's going to cost you

، توصیه می کنم انجام دهید زیرا در غیر این صورت برای شما هزینه دارد.

a lot of money in buying the ingredients and you make far too much of it so this

پول زیادی برای خرید مواد تشکیل می‌دهید و شما خیلی از آن سود می‌برید، بنابراین

is what you saw in this in this container is just half the recipe but

این چیزی است که در این ظرف مشاهده کردید، فقط نیمی از دستور غذاست،

there you go that's it I think we've shown that for long enough we listen you

اما همینطور است، فکر می‌کنم ما نشان داده‌ایم که برای مدت زمان کافی گوش می‌دهیم.

can take a screenshot there you go so take a screenshot or maybe you can write

شما می توانید در آنجا یک اسکرین شات بگیرید، بنابراین یک اسکرین شات بگیرید یا شاید بتوانید

everything down very fast I do maybe maybe you can memorize all of this and

همه چیز را بنویسید خود را خیلی سریع انجام می دهم شاید شما بتوانید همه اینها را حفظ کنید و

keep it in your brain so there we go that's gone so it's very easy to make

در مغز خود نگه دارید، بنابراین ما می رویم که از بین رفته است، بنابراین درست کردن آن بسیار آسان است

and but it's also very very fattening because you've got chopped up which is

و همچنین بسیار چاق کننده است زیرا شما خرد کرده اید که به

fattening anyway and then you add golden syrup biscuits and margarine or butter

هر حال چاق کننده است و سپس بیسکویت های شربت طلایی و مارگارین یا کره

it says add butter but of course you can add in everything it's just a throw it

را اضافه می کنید، می گوید کره را اضافه کنید، اما البته می توانید همه چیز را اضافه کنید، این

together recipe it's a bit like making it's easier to make even than flapjacks

فقط یک دستور غذا

do you think some people might put illegal things in this well they could

است. در این چاه آنها می

do well you can put illegal things in all sorts of cakes

توانند به خوبی انجام دهند شما می توانید چیزهای غیرقانونی را در انواع کیک ها قرار

can't you mr. Duncan but I would say you can put alcohol love to put some rum in

دهید. دانکن، اما من می‌توانم بگویم که می‌توان عشق الکلی را برای ریختن مقداری رم در

there I think that would be nice so we're all at home at the moment with

آنجا قرار داد، من فکر می‌کنم این خوب خواهد بود، بنابراین در حال حاضر همه ما در خانه هستیم و

possibly not much to do so why not make yourself a nice treat so

احتمالاً کارهای زیادی برای انجام دادن نداریم، پس چرا برای خود یک خوراکی خوب درست نکنید،

yes this is an English lesson it's not a cookery Channel ah otherwise I'd be

بله یک درس انگلیسی این یک کانال آشپزی نیست آه وگرنه من آن را به صورت

making it live what have you been talking about today mr. Duncan have you

زنده پخش می کردم که امروز درباره چه چیزی صحبت می کنید. آقای دانکن

had a theme to today's lesson mr. Duncan are you there mr. Duncan hmm I can't

آیا موضوعی برای درس امروز داشتید. دانکن شما آنجا هستید آقای دانکن هوم من نمی

hear you look at the monitor I can see you but I can't hear you a

شنوم تو را به مانیتور نگاه کن من می توانم شما را ببینم اما نمی توانم شما را بشنوم

waste of chocolate says Sergio but I'm eating it why is it a waste of chocolate

هدر دادن شکلات می گوید سرجیو اما من دارم می خورم چرا شکلات هدر

I'm still eating the chocolate two big bars of chocolate it took to make that

می رود من هنوز هم دارم شکلات دو را می خورم شکلات های بزرگی برای درست کردن آن

mr. Duncan all he's doing is stuffing his face with cake people are saying

آقای. دانکن تنها کاری که او انجام می‌دهد این است که صورتش را با کیک پر می‌کند. مردم

they want to do that recipe mmm yes easy to make not rocket science says so

می‌گویند می‌خواهند این دستور را انجام دهند، بله درست کردن آن آسان نیست، علم موشک می‌گوید بنابراین

Constantine hmm Nick I love that is correct and you know if something's

کنستانتین هوم نیک دوست دارم، درست است و می‌دانید اگر کاری

quick and easy to do why not we the neighbors next to us has been very kind

سریع و آسان انجام می‌شود، چرا ما انجام نمی‌دهیم. همسایه های کنار ما بسیار مهربان بودند

she's been baking cakes for us and some of them have been very complicated cakes

او برای ما کیک می پخت و برخی از آنها کیک های بسیار پیچیده ای بودند

oh she's she's been baking hot cross buns which is something that takes a

اوه او در حال پختن نان های کراس داغ است که درست کردن آن کمی طول می کشد

while to make because you have to add yeast in there and allow and wait for

زیرا باید مخمر را در آنجا اضافه کنید. اجازه دهید و منتظر بمانید

them to rise like making bread mm-hmm and you have to put these crosses on

تا مثل نان درست کردن آنها بلند شوند و شما باید این صلیب ها را روی

there so that takes a lot of time and effort to make those see if I took these

آن قرار دهید تا زمان و تلاش زیادی صرف شود تا آنها ببینند اگر من این

biscuits to my neighbor she would know that I had spent very little time making

بیسکویت ها را برای همسایه ام بردم او بداند که من خرج کرده ام. زمان بسیار کمی برای درست کردن

them and that she'd spent a lot of time making her cake so it would make her

آنها صرف کرده است و او زمان زیادی را صرف درست کردن کیک خود کرده است تا

look better than me so I'm not going to take any over there all for us mr.

او بهتر از من به نظر برسد.

Duncan all for us so the these are not going anywhere don't give these away

دانکن همه چیز برای ماست پس اینها به جایی نمی رسند اینها را ندهید

because they're delicious what is the difference says somebody

چون خوشمزه هستند چه فرقی می گوید یکی

between cookies and biscuits it's not necessarily the difference it is

بین کوکی ها و بیسکویت ها فرق دارد لزوما این تفاوت نیست در

actually the place where those words are used so cookies a cookie is

واقع جایی است که از آن کلمات استفاده می شود بنابراین کوکی ها کوکی

basically a biscuit so it's the same thing it's set for we use cookie in

اساساً یک بیسکویت است، بنابراین همان چیزی است که برای آن تنظیم شده است که ما از کوکی در انگلیسی آمریکایی استفاده می کنیم،

American English so in the United States people will often say cookie here we

بنابراین در ایالات متحده مردم اغلب می گویند کوکی در اینجا ما

will say biscuit so there are quite often words that are not the same or

می گوییم بیسکویت، بنابراین اغلب کلماتی وجود دارد که با

different from British English or different from American English there

انگلیسی بریتانیایی یکسان یا متفاوت نیستند. یا متفاوت از انگلیسی آمریکایی

are some words that are used differently a good example of course being trousers

، کلماتی هستند که به طور متفاوتی استفاده می شوند ، مثال خوبی است، البته شلوار

and pants so that's a good one I suppose you can you can get really confused if

و شلوار، بنابراین فکر می کنم می توانید واقعاً گیج شوید اگر

someone asks you to take off your pants let me see your pants mr. Duncan because

کسی از شما بخواهد که شلوارتان را در بیاورید، اجازه دهید شلوارتان را ببینم. آقای. دانکن چون

in in English in British English pants is your underwear yes so you can make

شلوار به انگلیسی در انگلیسی انگلیسی شلوار زیر شما است بله، بنابراین می توانید این را درست

this you could make this recipe in ten minutes and you could be eating it

کنید، می توانید این دستور غذا را در ده دقیقه درست کنید و می توانید آن را

within but you don't cook you to search it's set in the fridge yes it goes hard

در ظرف غذا بخورید، اما شما را نمی پزید که در یخچال تنظیم شده است بله درست می شود

it goes hard in the fridge but the problem is that do do watch out because

به سختی در یخچال می ماند اما مشکل اینجاست که مراقب باشید زیرا

whatever container you put it in by the time it's set it's virtually impossible

هر ظرفی که تا زمان تنظیم آن را در آن قرار دهید عملاً غیرممکن

to get it out so it cuts up very easily with a knife but it's very hard to to

است که آن را بیرون بیاورید بنابراین خیلی راحت با چاقو بریده می شود اما بسیار سخت است.

get it out of the container so once you've done it what you're saying is it

آن را از ظرف بیرون بیاورید، بنابراین وقتی این کار را انجام دادید، این است که

goes stiff very quickly in Greece we call this log says Theo and we make it

در یونان خیلی سریع سفت می شود، ما به این چوب می گوییم تئو و

exactly as you we put it in a freezing for four hours at least before we cut it

دقیقاً همانطور که شما آن را حداقل به مدت چهار ساعت در انجماد گذاشتیم درست می کنیم. قبل از اینکه آن را برش دهیم،

yeah so you could put it in the freezer but chocolate of course isn't it taste

بله، بنابراین می توانید آن را در فریزر قرار دهید، اما شکلات البته طعم آن

nicer I think at room temperature so when you want to eat it it's get some of

بهتر نیست، من فکر می کنم در دمای اتاق است، بنابراین وقتی می خواهید آن را بخورید، مقداری از

them out and let them go to room temperature first I don't like eating

آنها را بیرون بیاورید و بگذارید ابتدا به دمای اتاق بروند.

cold chocolate no I don't you can't it takes too long to melt in your mouth yes

دوست ندارم شکلات سرد بخوری در دهان شما بله

and you lose the flavor are you brothers says Ivan no we're not

و طعم را از دست می دهید برادران می گوید ایوان نه

our witness but because we've known each other for a long time we've ended up

ما شاهد ما نیستیم اما چون مدت زیادی است که همدیگر را می شناسیم

looking the same looking the same chocolate biscuit cake we are some

ظاهراً همان کیک بیسکویتی شکلاتی هستیم.

strange experiment that a mad scientist did in his laboratory late one night

آزمایش عجیبی که یک دانشمند دیوانه اواخر شب در آزمایشگاهش انجام داد

when he had nothing to do Patiala says we roll it into a sausage shape and

وقتی کاری نداشت پاتیالا می گوید ما آن را به شکل سوسیس در می آوریم و ورقه می کنیم.

slice it that's a good idea yes that's a good idea you can roll it into a sausage

shape and then you can cut it up that would be lovely

می توانید آن را برش دهید که بستنی نمکی دوست داشتنی باشد

salted ice cream Oh Sergio I do like salted ice cream mmm

اوه سرجیو من بستنی نمکی دوست دارم mmm

yes that's delicious and salted ice creams have become very popular in this

بله خوشمزه است و بستنی های نمکی در این کشور بسیار محبوب شده

country salted caramel salted caramel has become very popular and yum-yum

اند کارامل نمکی کارامل نمکی بسیار محبوب شده است و یام یام

imagine that with those biscuits that was so that that was so genuine you're

تصور کنید که با اون بیسکویت ها که خیلی اصل بود تو

yum yum then he went yum yum yum yum that's better that better

یام یام هستی بعد اون رفت یام یام یام که بهتره

come on project well I've been out in the garden I'm tired I'm exhausted mr.

بیا تو پروژه خوب من بیرون باغ بودم خسته شدم خسته شدم آقا.

Duncan but I still got time to come on this livestream with you yes thank you

دانکن، اما من هنوز وقت دارم تا در این پخش زنده با شما بیایم، بله، از

very much Steve for donating some of your precious time even though at the

استیو بسیار سپاسگزارم که مقداری از وقت گرانبهای خود را اهدا کردید، حتی اگر در

moment it looks as if we're going to be in lockdown maybe for the next three

حال حاضر به نظر می رسد که شاید برای سه

weeks maybe for the next three months perhaps for the next three years we

هفته آینده در قرنطینه باشیم. برای سه ماه آینده شاید برای سه سال آینده

might be doing this forever Steve yeah don't get me started on the government's

ممکن است برای همیشه این کار را انجام دهیم استیو آره من را در پاسخ دولت شروع نکنید،

response so what I think of it there's a particular crisis okay Steve don't get

بنابراین من در مورد آن چه فکر می کنم یک بحران خاص وجود دارد، استیو

me stopping I will have to jump in there and I will have to hold you down pin you

من را مجبور به توقف نکنید من خواهم داشت برای پریدن به آنجا و من باید شما را

to the floor and I will have to overpower you yes let's just say some

به زمین بچسبانم و باید بر شما غلبه کنم، بله، فقط بگوییم که برخی از

governments around the world seem to have had a much better response to this

دولت‌ها در سراسر جهان به نظر می‌رسد نسبت به سایرین به این بحران واکنش بهتری نشان داده‌اند

this crisis than others and I do not include ours as being a successful

و من دارم. پاسخ ما را به عنوان یک

response to it okay Steve let's just let's just not talk about any

پاسخ موفق به آن درج نکنید، خوب استیو بیایید فقط در مورد هیچ یک

of that any longer let's go back to talking about chocolate cake just food I

از آن صحبت نکنیم، بیایید به صحبت در مورد کیک شکلاتی فقط

mean I'm it can I just say I haven't eaten anything

غذا برگردیم.

today so I am feeling hungry I did the same

امروز من احساس گرسنگی می کنم این کار را انجام دادم

thing yesterday as well I didn't eat anything yesterday either

همین دیروز هم من دیروز هم

well mr. Duncan I was up and about early and you were let's just say watching

خوب چیزی نخوردم آقا. دانکن، من زود بیدار بودم و تو می‌خواستی بگویم فقط برای مدتی

rubbish on the internet only for I would say two hours visiting I know that's

از اینترنت آشغال تماشا می‌کردی، می‌توانم بگویم دو ساعت بازدید، می‌دانم که این

part of your process you want to allow ideas to filter in to your brain so that

بخشی از فرآیند شماست که می‌خواهید اجازه دهید ایده‌ها در مغزتان فیلتر شوند تا

you can then use that for your live stream but let's just say you could have

بتوانید از آن استفاده کنید. که برای پخش زنده شما اما بیایید بگوییم که

been better better prepared actually well I was I was just feeling tired I

می‌توانستید بهتر آماده باشید در واقع خوب من فقط احساس خستگی

was feeling drowsy and tied in bed and I was sitting watching some funny things

می‌کردم، احساس خواب آلودگی می‌کردم و در رختخواب بسته بودم و نشسته بودم و چیزهای

on the internet to cheer me up because let's face it I mean lockdown with you I

خنده‌داری را در اینترنت تماشا می‌کردم تا به من روحیه بدهم . با آن روبرو شو، منظورم قفل شدن با شماست،

mean I'm gonna put the lid the lid on these mr. Duncan I wish you would put

یعنی می خواهم درب درب این آقایان را بگذارم. دانکن ای

the lid on it well I was glad you said that because I thought there's there's

کاش درب آن را خوب می گذاشتی خوشحالم که گفتی چون فکر می کردم

and there's a chance to use a word put a lid on it so if you put a lid on

وجود دارد و فرصتی برای استفاده از کلمه وجود دارد، روی آن یک درپوش بگذار، بنابراین اگر روی چیزی را درپوش بگذاری

something that's actually a sentence if you put a lid on something there we go

در واقع یک جمله است اگر قرار دادی یک درب روی چیزی آنجا ما می رویم

I'm putting the lid on this container oh yes you do realize that that is so noisy

من درب این ظرف را می گذارم اوه بله شما متوجه می شوید که خیلی سر و صدا است

but you look and you can use that expression to if you say that to

اما نگاه می کنید و می توانید از این عبارت استفاده کنید اگر به کسی بگویید

somebody put a lid on it it means you want them to stop talking just shut up

که درب آن را بگذارد به این معنی است که شما می‌خواهم حرف نزنند فقط ببند

because they've annoyed you or they're boring you can I say hello to some

چون اذیتت کرده‌اند یا خسته‌ت می‌کنند می‌توانم به

people go on can I say hello to Ivan hello Ivan hello Ali sir

بعضی‌ها سلام کنم ادامه بده می‌توانم به ایوان سلام کنم سلام ایوان سلام علی آقا

hello uni Carina regain hello also Helena hello also to Anna hello to

سلام کارینا دوباره سلام کنید هلنا نیز سلام به شما آنا سلام به

Palmyra pal mirror is here err nice to see you here as well hello

پالمیرا آینه دوست اینجاست. خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم سلام

Tatiana who mentions the sausage cake yes I suppose you could you could roll

تاتیانا که به کیک سوسیس اشاره می کند بله فکر می کنم می توانید

the ingredients into a sausage yes that's a good idea Steve I've already

مواد را در یک سوسیس بغلتانید بله این ایده خوبی است استیو من قبلاً

read that out mr. Duncan yes I know but I'm just saying that's a good idea

آن را خوانده بودم آقای . دانکن بله می‌دانم، اما من فقط می‌گویم که این ایده خوبی است،

maybe you could try that next time mr. Steve maybe you could produce a big

شاید دفعه بعد آقای. استیو شاید بتوانید یک

giant sausage it'll be the first time you've ever done it of course but it'll

سوسیس غول پیکر درست کنید، البته این اولین باری است که این کار را انجام می دهید، اما

be interesting to see Francesca says I've never had a cake liar you've never

دیدن فرانچسکا جالب خواهد بود که می گوید من هرگز یک دروغگو کیک نداشته ام، شما هرگز کیک نخورده اید.

had a cake are we really supposed to believe that you really expect us to

ما واقعاً باید باور کنیم که شما واقعاً انتظار دارید که

believe you've never had a cake you must think I was born yesterday yes if you

باور کنیم شما هرگز کیک نخورده اید، باید فکر کنید من دیروز به دنیا آمده ام بله اگر

say to somebody you must think I was born yesterday that means you're saying

به کسی بگویید باید فکر کنید من دیروز به دنیا آمده ام، این بدان معنی است که شما می گویید

that go on mister don't can you describe it Oh Joe you were doing really well

که ادامه دهید آقای دان نمی توانی آن را توصیف کنی اوه جو تو

really well yes do it don't carry on you don't use a good start to that sentence

واقعاً خوب کار می کردی، بله انجامش بده ادامه نده،

if you think somebody do you think I was born yesterday you're trying to make

اگر فکر می کنی کسی فکر می کنی من دیروز به دنیا آمده ام، این جمله را خوب شروع نکن. به

them understand that you're you're not naive you're not young you've had

آنها بفهمان که تو ساده لوح نیستی، جوان نیستی،

experience in life that's it what are you saying you don't really think I'm an

تجربه ای در زندگی داشته ای، این همان چیزی است که می گویی، واقعاً فکر نمی کنی من یک

idiot do you yes exactly I can I can tell that what you're talking about is

احمق هستم، بله دقیقاً می توانم بگویم این چیزی که شما در مورد آن صحبت می کنید

utter rubbish I wasn't born yesterday born yes because if you were born

کاملاً مزخرف است من دیروز به دنیا نیامدم بله زیرا اگر دیروز به دنیا می

yesterday obviously you wouldn't understand a lot of things I do I do

آمدید واضح است که نمی فهمید بسیاری از کارهایی که من انجام می دهم

like the way you introduced that and then sort of stopped half I fell off my

، روشی را که شما معرفی کردید، انجام می دهم و بعد از آن نیمه کاره

train of thought mr. Duncan can you take over my brain has switched off we've

متوقف شدم. دانکن می‌توانی مغز من را به دست بگیری خاموش شده است. ما

been invited to France by a Cory V or is that Cory five south of France we would

توسط کوری وی به فرانسه دعوت شده‌ایم یا کوری پنج در جنوب فرانسه ما

love to go to the South of France if you could charter a private jet for

دوست داریم به جنوب فرانسه برویم اگر بتوانید یک جت خصوصی برای

us yes then we will gladly go down there and eat your french pancake I imagine

ما اجاره کنید بله پس از آن ما با کمال میل به آنجا می رویم و پنکیک فرانسوی شما را می خوریم. من خودم را تصور می

myself sitting on a yacht and it's just off the of the coast of Cannes and I'm

کنم که روی یک قایق تفریحی نشسته ام و آن دقیقاً در سواحل کن است و من

on this big yacht and all of the celebrities are there all of the big

در این قایق تفریحی بزرگ هستم و همه افراد مشهور آنجا هستند همه

celebrities like Tom Cruise and also that guy from Star Trek that

افراد مشهور مانند تام کروز و همچنین آن پسر از پیشتازان فضا، آن پسری

guy you know who I mean Chris excited Chris Pine and also that

که می‌دانید منظورم کیست، کریس، کریس پاین را هیجان زده کرد و همچنین آن

guy from Jurassic Park with with the glasses you know who I mean that's all

مردی از پارک ژوراسیک با عینک‌هایی که می‌دانید، منظورم این است که این همه پسر است،

chap so what you're saying is it's all science it's all science him he's very

بنابراین آنچه شما می‌گویید این است که همه چیز علم است، همه چیز تمام است. علم او خیلی

tall and plays the piano as well he plays the piano badly have you ever

قد بلند است و پیانو هم خوب می نوازد پیانو را بد می نوازد آیا تا به حال

heard Jeff Goldblum Jeff yes well Goldblum cannot play the piano he plays

شنیده اید جف گلدبلوم جف بله خوب گلدبلوم نمی تواند پیانو بزند او

the piano in the worst way possible he calls it jazz but what I call it is

پیانو را به بدترین شکل ممکن می نوازد او آن را جاز می نامد اما چیزی که من به آن می گویم

just banging your fingers on the keyboard well he can plays a lot better

فقط به خوبی می تواند انگشتان خود را به صفحه کلید بکوبد بله خیلی بهتر

than I can okay anyway back to my yacht I'm on the

از آن چیزی که بتوانم برگردم به قایق تفریحی خود من در قایق بادبانی هستم

yacht and there are lots of famous people all there all with their big

و افراد مشهور زیادی در آنجا حضور دارند با

shiny teeth and their perfect toupees all of them sitting there around me so

دندان های براق و براقشان و همه آنها دور من نشسته اند، بنابراین

we're on the we're off the coast of Cannes and then later we're all going to

ما در حال حرکت هستیم. ما در سواحل کن هستیم و بعداً همه

have a beautiful meal with mashed potatoes apparently one of the biggest

ما یک وعده غذایی زیبا با پوره سیب زمینی می خوریم، ظاهراً یکی از بزرگترین

French delicacies is mashed potatoes as we found out last year when we were in

غذاهای لذیذ فرانسوی پوره سیب زمینی است، همانطور که متوجه شدیم پارسال وقتی در

Paris I didn't realize that mashed potatoes was such a big part of French

پاریس بودیم من این کار را نکردم. متوجه باشید که پوره سیب زمینی بخش بزرگی از غذاهای فرانسوی است،

cuisine we went to served as mashed potato we went to one of the most

ما رفتیم تا به عنوان پوره سیب زمینی سرو کنیم، به یکی از گران ترین

expensive places in in Paris estates by the way Steve's company was paying for

مکان ها در املاک پاریس رفتیم، از طریقی که شرکت استیو هزینه آن را پرداخت

it not us before you start thinking that we are millionaires

کرد، نه ما قبل از اینکه فکر کنید که ما هستیم. میلیونرها

we are not me Lily Evans now I've won a trip didn't I you win a trip when we

ما من نیستیم لیلی ایوانز حالا من یک سفر بردم، مگه تو برنده سفر شدیم وقتی

went to a nice nicest poshest places we went to one of these amazing places and

به زیباترین جاهای زیبا رفتیم ما به یکی از این مکان های شگفت انگیز رفتیم و

they gave his mashed potato do you think it's because they knew we were British

آنها پوره سیب زمینی را به او دادند به نظر شما به این دلیل است که آن‌ها می‌دانستند که ما بریتانیایی هستیم،

don't know and they thought that they've got to serve as mashed potatoes of

نمی‌دانند و فکر می‌کردند که th باید به عنوان پوره سیب زمینی سرو شود

course they don't call it much potato do they know there was a name for it wasn't

البته آنها آن را زیاد سیب زمینی نمی نامند، می دانند که اسمی برای آن

there a posh name for mashed potatoes go on

وجود داشت که یک نام شیک برای پوره سیب زمینی

isn't that the night that you embarrassed yourself

وجود نداشت، آن شبی نیست که شما خجالت کشیدید.

by asking the waiter in another because we were staying it I think it was Brecon

با پرسیدن از گارسون در دیگری چون ما در آن اقامت داشتیم، فکر می کنم برکن بود

and we were staying in this hotel I care about what it was called now what

و ما در این هتل اقامت داشتیم، برایم مهم است که اسم آن چیست، حالا اسمش چیست

what the name they gave but you asked what it was and he looked at you with

، اما شما پرسیدید که چیست و او با آن به شما نگاه کرد.

with such disdain and he said that is mashed potatoes well if you know

چنین تحقیر و او گفت که پوره سیب زمینی خوب است اگر می دانید

sometimes restaurants will in this country if your dish that you're serving

گاهی اوقات رستوران ها در این کشور این کار را انجام می دهند اگر غذای شما

is really nothing special but if you then use words from another language

واقعاً چیز خاصی نیست، اما اگر از کلماتی از زبان دیگری

like French or Italian to describe your food then it sounds more exotic so I

مانند فرانسوی یا ایتالیایی برای توصیف غذای خود استفاده کنید عجیب‌تر به نظر می‌رسد، بنابراین من

asked what this particular what was this it was in French and it turned out to be

پرسیدم این چه چیزی است به زبان فرانسوی و معلوم شد که

mashed potatoes which is a very common thing to eat in the UK but because they

پوره سیب‌زمینی است که خوردن آن در بریتانیا بسیار رایج است، اما چون آنها

didn't want to put mashed potatoes on their menu here in the UK in this

نمی‌خواستند پوره سیب‌زمینی را در منوی خود در اینجا قرار دهند. در انگلستان در این

restaurant we went to they wrote it in French to make it sound more exotic but

رستوران رفتیم آنها آن را به فرانسوی نوشتند تا عجیب تر

in fact it was just mashed potatoes mmm oh it's all gone wrong again the sake

به نظر برسد، اما در واقع فقط پوره سیب

pushing the wrong things on here mr. Duncan it's your great big giant banana

زمینی بود. دانکن این انگشتان موزی غول پیکر بزرگ شماست

fingers I don't know it just keeps getting it's gone wrong mr. Duncan

. دانکن

doesn't matter we're nearly finishing now anyway all the way well it's nearly

مهم نیست که ما الان داریم به پایان می رسیم به هر حال خیلی خوب

four o'clock no it's a long way from four o'clock and I was ten minutes late

ساعت چهار است نه از ساعت چهار فاصله زیادی است و من ده دقیقه تاخیر

as well well I'm going it for because I've got

داشتم همچنین می روم چون من

things to do places to go don't finish that off please

کارهایی برای انجام دادن دارم، جاهایی که باید بروم، آن را تمام نکنید،

is it the 19th again there we go I'll click on it always come back up again

لطفاً آیا نوزدهمین روز است، ما می رویم، من روی آن کلیک می کنم همیشه دوباره برمی گردم

mr. Duncan Wow right there we go

آقای. دانکن وای همانجا می‌رویم

puree de pommes de terre says Lewis they call it something else here but that

پوره‌های پوم‌دِتر می‌گوید لوئیس آن‌ها را اینجا چیز دیگری می‌نامند، اما این

that obviously is right is there another word for it thank you for that Lewis

که بدیهی است درست است، کلمه دیگری برای آن وجود دارد، ممنون از آن لوئیس

puree de pommes de terre but they called it something else here is mr. Steve and

puree de pommes de terre، اما آن‌ها اسمش را چیز دیگری گذاشتند، اینجا mr است. . استیو و

when he's controlling the computer this is mr. Steve's fingers on the

زمانی که او کامپیوتر را کنترل می کند این آقای است. انگشتان استیو روی

computer so that's what it's like where mr. steam is using the computer or the

کامپیوتر است، به طوری که در جایی که آقای. استیم به خوبی از کامپیوتر یا

keyboard well it's strange you should say that because my sister and I when I

کیبورد استفاده می کند، عجیب است که باید بگویید چون من و خواهرم

was when we were young children my father used to like playing the piano he

وقتی بچه خردسالی بودیم، پدرم دوست داشتیم پیانو بزنیم، او

was okay at it he wasn't brilliant but he was good he

در آن خوب بود، او باهوش نبود اما خوب بود. او

could play the piano and we used to laugh because he had very fact fingers

می‌توانست پیانو بزند و ما می‌خندیدیم، زیرا او انگشت‌های واقعی داشت

and we used to make a joke with my father when he was playing the piano

و وقتی پدرم پیانو می‌نواخت، با پدرم شوخی

because he would often hit all the wrong notes and we would say to him we would

می‌کردیم، زیرا اغلب نت‌های اشتباه را می‌زد و به او می‌گفتیم

go with a bunch of bananas over the keys like that and and laugh and say that Dad

می‌رویم. با یه دسته موز روی کلیدها مثل اون و و بخند و بگی که بابا

was playing the piano with these banana fingers and I've taken after my father

داشت با این انگشتای موزی پیانو می زد و من دنبال پدرم

you have banana fingers funny that's genetics okay so we used to laugh and he

تو انگشت موزی داری خنده دار که ژنتیکی اشکالی نداره پس ما می خندیدیم و اون

used to get very upset about it he used to shout at us he didn't see it as

عادت داشت خیلی از این موضوع ناراحت شوید او همیشه سر ما فریاد می زد او اصلاً آن را

amusing at all is that when he used to lock you in your room without any supper

سرگرم کننده نمی دید این است که وقتی شما را بدون شام در اتاقتان حبس

Sergio says we're lucky we didn't get French onion soup well we did we did we

می کرد، سرجیو می گوید ما خوش شانس هستیم که سوپ پیاز فرانسوی را خوب نخورده ایم. ما انجام

did get onions in that we had onion soup on two occasions however mashed potato

دادیم ما پیاز گرفتیم که در دو نوبت سوپ پیاز خوردیم با این حال سوپ پیاز پوره سیب زمینی

onion soup whatever everywhere we went we had mashed potatoes and and it was

هر کجا که می رفتیم پوره سیب زمینی داشتیم و

wonderful because before we arrived at this one restaurant they were saying

فوق العاده بود زیرا قبل از رسیدن به این رستوران می

okay everyone were going to this the most amazing restaurant

گفتند خوب همه به این رستوران می رفتند شگفت انگیزترین رستوران

serve some of the best food in Paris and it's very very nice I wish Luis Mendez

برخی از بهترین غذاهای پاریس را سرو می کند و بسیار عالی است خیلی خوب بود ای کاش لوئیس مندز

was here Louis is here is he yes so because Louis told us what mashed potato

اینجا بود لوئیس اینجاست، بله، پس چون لویی به ما گفت پوره سیب زمینی

is in French pureed pommes de terre yes but it was something else wasn't it they

به زبان فرانسوی

called it something else as well so yes Louis is it is it a popular dish popular

چیست؟ این یک غذای

thing to eat in France mashed potato is it can you tell us or do they just serve

محبوب برای خوردن در فرانسه پوره سیب زمینی است، آیا می توانید به ما بگویید یا آن را فقط

it to English people so I don't think I don't think it was on the menu what you

برای انگلیسی ها سرو کنند، بنابراین فکر نمی کنم در منوی غذای شما چیزی باشد که

do you think they're printing menus especially for English people well I

شما فکر می کنید. آنها منوها را مخصوصاً برای انگلیسی ها چاپ می کنند، من

don't know maybe I ain't is I think mashed potatoes what they do is they

نمی دانم شاید من نیستم، من فکر می کنم پوره سیب زمینی کاری که آنها انجام می دهند این است که

mashed the potatoes they make them all creamy then he had lots of butter so

سیب زمینی ها را پوره کرده و همه آنها را خامه ای می کنند، پس او کره زیادی داشت، بنابراین

this is a particular type of mashed potato but we had it on many occasions

این یک نوع خاص است پوره سیب زمینی اما ما آن را در مادر خوردیم در

didn't we and we would we were being taken to these amazing places with

مواقعی نه ما و هم ما را با لوسترها به این مکان های شگفت انگیز می بردند

chandeliers and when you looked at the table there was lots and lots of cutlery

و وقتی به میز نگاه می کردید تعداد زیادی کارد و چنگال چنگال

knives forks fish knives all sorts of things on on the table you can always

چنگال چاقوی ماهی همه جور چیز روی میز بود که همیشه می توانید

tell when you go to a posh place Steve because there's lots of cutlery on the

بگویید چه زمانی تو به یک مکان شیک می روی استیو چون تعداد زیادی کارد و چنگال روی

table and I never know which end to start so do I start from the outside or

میز است و من هرگز نمی دانم از کدام پایان شروع کنم، بنابراین آیا از بیرون

do I start from the inside and I always pick up the wrong things I always do

شروع می کنم یا از داخل شروع می کنم و همیشه کارهای اشتباهی را که همیشه انجام می دهم انتخاب می

because I'm common I'm not brought up in a posh sophisticated way like what I was

کنم. "معمولاً من به شیوه ای شیک و پیچیده مانند آنچه بودم بزرگ نشده ام،

yes I'm not I'm not as classy it's mr. Steve well in we just we use an

بله من نیستم، من آنقدر باکلاس نیستم که آقای. استیو خوب در ما فقط ما از یک عبارت استفاده می کنیم

expression before unicornia has has put a comment there the the expression that

قبل از اینکه یونیکورنیا یک کامنت گذاشته است این عبارت را که

we were just saying do you think I was born yesterday

ما فقط می گفتیم آیا فکر می کنی من دیروز

in Spain they use the expression do you think I've just fallen from the cherry

در اسپانیا به دنیا آمدم آنها از عبارت آیا فکر می کنی من تازه از درخت گیلاس افتاده ام استفاده می کنند.

tree oh that's a good one yeah so that's an equivalent phrase yes to what we were

اوه، این یک عبارت خوب است، بله، بنابراین این یک عبارت معادل بله است با آنچه ما

saying so thank you very much for that unicornia it's always nice to know what

می‌گفتیم، بنابراین از شما برای آن تک شاخ بسیار متشکرم، همیشه خوب است که بدانید

expressions people use in their own countries

مردم در کشورهای خود از چه عباراتی استفاده می‌کنند،

we're invited into Catalonia oh yeah baton other--in fight I know so

ما به کاتالونیا دعوت شده‌ایم، اوه بله باتون دیگر-- در مبارزه می دانم

that's a well I'll tell you what we'll we'll wait for the helicopter to arrive

که چاه است، به شما می گویم چه خواهیم کرد، صبر می کنیم تا هلیکوپتر برسد،

okay should only take about 45 minutes from the south of France to here

خوب باید از جنوب فرانسه تا اینجا فقط حدود 45 دقیقه طول بکشد ،

probably less and then we will go and visit I can't remember who it was now

احتمالاً کمتر و سپس ما می رویم و از من دیدن می کنیم. نمی توانم به یاد بیاورم که حالا پنکیک کی بود

for the pancakes okay and then after that we will then go to Catalonia to

، خوب است و بعد از آن ما به کاتالونیا می رویم تا

have some lovely Catalonian cuisine so we should be able to I think we can get

غذاهای کاتالونیایی دوست داشتنی بخوریم، بنابراین باید بتوانیم فکر کنم

to France by about half six and then we'll stay there for an hour we'll have

تا نیم ساعت به فرانسه برسیم و سپس می توانیم یک ساعت در آنجا بمانیم

some pancakes and then we'll be nine o'clock or an hour later we'll be can be

و بعد کمی پنکیک بخوریم ساعت نه یا یک ساعت بعد می‌رسیم، می‌توانیم

in Catalonia and then we'll be back home for midnight mr. Duncan yeah and we'll

در کاتالونیا باشیم و بعد از نیمه شب به خانه برمی‌گردیم آقای. دانکن بله و ما

have had a nice tour illegal tour ok of what here's an interesting story ok

یک تور غیرقانونی خوب خواهیم داشت، خوب از چه داستان جالبی است،

sorry I'm trying to keep up with your stories

متاسفم، من سعی می کنم با داستان های

you keep interrupting yourself it's a very strange thing to hear we can't do

شما همراه باشم، شما مدام حرف خود را قطع می کنید، شنیدن این موضوع بسیار عجیب است که ما نمی توانیم این کار

it though can we because I think people would notice a helicopter landing

را انجام دهیم. آیا می توانیم زیرا من فکر می کنم مردم متوجه فرود هلیکوپتر

outside a restaurant or outside someone's house well I think they would

در خارج از یک رستوران یا خارج از خانه کسی می شوند، من فکر می کنم آنها

notice the helicopter this happened you see some some rich people from the UK ok

متوجه هلیکوپتر می شوند که این اتفاق افتاده است.

wealthy people from the UK oh yes rich rich wealthy decided that they wanted to

آنها

to go to a luxury villa ok the South of France somewhere so they hired

می خواستند به یک ویلای مجلل در جنوب فرانسه بروند، بنابراین

themselves a private jet which took them to an airport somewhere in France where

یک جت خصوصی برای خود کرایه کردند که آنها را به فرودگاهی در جایی در فرانسه برد که در آن

helicopters were waiting to take them to their private villa somewhere in the

هلیکوپترها منتظر بودند تا آنها را به ویلای شخصی خود در جایی در

South of France and quite rightly when they landed in this Airport the French

جنوب فرانسه ببرد. به درستی هنگامی که آنها در این فرودگاه فرود آمدند، پلیس فرانسه

police were there and told them to go back home no plane and set them back to

آنجا بود و به آنها گفت که به خانه برنگردند و آنها را

the UK because how outrageous took vote for rich wealthy people to

به انگلستان برگرداند زیرا چقدر ظالمانه به افراد ثروتمند رای داده است

think that they don't have the rules don't apply to them when it comes to

که فکر می کنند آنها این کار را نمی کنند. قوانینی که در مورد این بیماری همه گیر به میان می آید برای آنها اعمال نمی شود

this pandemic and no no we're just going to go off to our our villa in the South

و نه نه، ما فقط می خواهیم به ویلای خود در

of France and we're going to take 15 people with us

جنوب فرانسه برویم و 15 نفر را با

so quite rightly the French police or the French authorities told them to get

خودمان ببریم. به درستی پلیس فرانسه یا مقامات فرانسوی به آنها گفتند که به

back on their jet and fly back to the UK so well done well spoke to the French

جت خود برگردند و به بریتانیا پرواز کنند، خیلی خوب با مقامات فرانسوی صحبت

authorities I thought that was a that made me laugh that did because they were

کردم که فکر کردم این موضوع باعث خنده من شد زیرا آنها

rich wealthy people thinking that the rule didn't apply to them they could do

افراد ثروتمندی بودند که فکر می کردند که این قانون در مورد آنها صدق نمی کرد، آنها می توانستند کاری

what they liked do what they like but they were sent back and no doubt feeling

را که دوست دارند انجام دهند، اما به عقب فرستاده شدند و بدون شک

very embarrassed yes you see you seem unusually pleased by that story yes

احساس خجالت می کنند، بله، می بینید که به طور غیرعادی از این داستان راضی به نظر می رسید، بله

because just because people have money doesn't mean that they can't the brawls

، فقط به این دلیل که مردم پول دارند به این معنی نیست. که نمی توانند دعواها

don't apply to them and of course the the rules generally don't apply to them

در مورد آنها صدق نمی کند و البته قوانین به طور کلی در مورد آنها صدق نمی کند

and you want a soul that's the whole allure of becoming wealthy that you can

و شما روحی می خواهید که تمام جذابیت ثروتمند شدن باشد که بتوانید

do what you like and rules of society don't apply to you well yes that's

کاری را که دوست دارید انجام دهید و قوانین جامعه انجام نمی دهند. به شما صدق نمی کند بله، به

reason that is Steve yes if you seem to you you seem to think that that's a bad

همین دلیل است که اگر به نظر می رسد بله، استیو بله است به نظر می رسد شما فکر می کنید که این چیز بدی

thing but that's that's the perception of course often it goes to people's

است، اما این تصور این است که البته اغلب به ذهن مردم

heads and we know when you say something goes to your head it means that you're

می رسد و ما می دانیم که وقتی می گویید چیزی به ذهن شما می رسد به این معنی است که

you become so immune from the realities of life that you believe that you're if

شما بسیار از واقعیت های زندگی مصون شده اید. که شما معتقدید

you've got lots of money or you've got stardom you can do whatever you like and

که اگر پول زیادی دارید یا ستاره هستید، می توانید هر کاری که دوست دارید انجام دهید و

there's no consequence to it but you can't get away with it but the finger

هیچ عواقبی برای آن وجود ندارد، اما نمی توانید از آن فرار کنید اما انگشت

Steve you can now that not always most of that will happen to Harvey Weinstein

استیو که اکنون می توانید همیشه بیشتر این اتفاق برای هاروی واینستین نمی افتد،

oh you thought he could get away with it okay he's now in prison that's an

اوه شما فکر می کردید که او می تواند از پس آن بربیاید، خوب او اکنون در زندان است، این

interesting change of subject well that's it you see rich powerful people

تغییر موضوع جالبی است، خوب همین است که می بینید افراد قدرتمند ثروتمند

often think that they can do anything and get away with it but sooner or later

اغلب فکر می کنند که می توانند هر کاری انجام دهند و با آن کنار بیایند. اما دیر یا

the law will catch up with them that's it even though even though most wealthy

زود قانون به سراغ آنها خواهد آمد، این همه چیز است، حتی اگر بیشتر افراد ثروتمند

and famous people do just do what they want and get away with it a lot of them

و مشهور فقط کاری را که می خواهند انجام می دهند و از پس آن برمی آیند، بسیاری از

do yeah but we wouldn't be eight see this is the reason why we wouldn't be

آنها بله، اما ما هشت ساله نمی شویم. دلیل اینکه چرا ما

able to go on our little heavy copter trip so we could have taken that private

نمی‌توانیم به هیاهوی کوچک خود ادامه دهیم در سفر هلی کوپتر، بنابراین می توانستیم آن هلیکوپتر خصوصی

helicopter we have gone to see the the South of France

را که برای دیدن جنوب فرانسه رفته بودیم

and also where else was it stick at ellonija Catalonia we could have gone to

و همچنین در کجای دیگری در الونیا کاتالونیا قرار داشت، می توانستیم به آنجا برویم

that both of those places they're not very far away from each other and we

که هر دوی آن مکان ها خیلی دور از هر کدام نیستند. دیگر و ما

could have had a little helicopter ride however we can't because we would be

می‌توانستیم کمی هلیکوپتر سواری داشته باشیم، اما نمی‌توانیم چون متوقف می‌شویم،

stopped so your story has just completely undone all of our plans it's

بنابراین داستان شما به‌طور کامل تمام برنامه‌های ما را لغو کرده است

not fair really I thought the rules didn't apply to or as much English

، منصفانه نیست، واقعاً من فکر می‌کردم این قوانین برای معلم‌های انگلیسی صدق نمی‌کند یا به همان اندازه

teacher that was you could do whatever you liked me trust me it doesn't apply

آیا می‌توانی هر کاری که دوست داشتی انجام بدهی، به من اعتماد کن، این در مورد

to English teachers Palmeiras says that Richard Branson says Branson I presume

معلم‌های انگلیسی صدق نمی‌کند پالمیراس می‌گوید که ریچارد برانسون می‌گوید برانسون من فکر

you mean Richard Branson once it landed in Lithuania and scared a cow okay he

می‌کنم منظور شما ریچارد برانسون است، زمانی که در لیتوانی فرود آمد و یک گاو را ترساند،

was very grateful and gave it a looks like it gave it or something to the

او بسیار سپاسگزار بود و به آن نگاه کرد. مثلاً آن را به

owner that's compensation I guess what do you mean by that

صاحبش داده یا چیزی که غرامت است، حدس می‌زنم منظورتان از آن چیست

when you say landed he wasn't a plane at the time wasn't it it was pretty humid

وقتی می‌گویید فرود آمد، او در آن زمان هواپیما نبود، آیا خیلی مرطوب نبود،

yeah he just woke up yeah he didn't just fall from the sky well Adrian floorman

بله، او فقط از خواب بیدار شد، بله، نه فقط از آسمان به خوبی سقوط آدریان فلو rman

said that we can come to the Riviera and and he's invited us to lunch with his

گفت که ما می توانیم به ریویرا بیاییم و او ما را برای ناهار با والدینش و خودش دعوت

parents and himself okay we'd love to go obviously you'd need to pay for the

کرده است، بسیار خوب، ما دوست داریم برویم، بدیهی است که شما باید هزینه

flights before us you know that I mean we would expect that well the flyer the

پروازهای قبل از ما را بپردازید. پرواز

flights after all these lessons are free flights the flights the accommodation

پروازها بعد از این همه درس، پروازهای رایگان هستند ، پروازها محل اقامت

well just basically everything really and you know you'll have our company

خوب است، در واقع همه چیز خوب است و شما می دانید که شرکت ما را خواهید داشت

that's compensation enough and we'll teach you whatever English lessons or

که به اندازه کافی غرامت است و ما به شما هر درس انگلیسی یا کلمات انگلیسی را که دوست دارید به شما آموزش می دهیم.

English words you'd like maybe throw in a few idioms as well yes of course we

در چند اصطلاح بله، البته ما

can't go at the moment for obvious reasons but we'd love to go no alien we

به دلایل واضح نمی‌توانیم در حال حاضر برویم، اما ما دوست داریم که برویم نه بیگانه،

can't go at the moment because if you do it Steve you do it don't say it but just

فعلاً نمی‌توانیم برویم، زیرا اگر این کار را انجام دهی استیو انجامش می‌دهی، نگو اما فقط

mouth it so we'll do it after after 3 ready 1 2 3

آن را به زبان بیاور تا بعد از 3 آماده انجامش دهیم 1 2 3

I can't believe we're having so much fun during this time it seems it seems

من نمی توانم باور کنم که در این مدت آنقدر سرگرم می شویم، به نظر می رسد

almost wrong did Julia Adelle says that I look like James Bond more like Judi

تقریباً اشتباه است جولیا آدل گفت که من بیشتر شبیه جیمز باند هستم مثل جودی

Dench oh thanks a lot see that's made mr. mr. Duncan law it has I did laughs

دنچ اوه خیلی ممنون می بینم که آقای. آقای. دانکن قانون آن را دارد من می خندد

there's a pregnant pause mr. Duncan mr. Duncan is sneezing and I'm not surprised

وجود دارد یک مکث بارداری آقای. آقای دانکن دانکن عطسه می‌کند و من تعجب نمی‌کنم

because the pollen count in the UK is rising fast and I know because I bless

زیرا تعداد گرده‌ها در بریتانیا به سرعت در حال افزایش است و می‌دانم چون

you mr. Duncan bless you he needs all the help he can get the pollen count is

شما را برکت می‌دهم. دانکن شما را برکت دهد او به همه کمکی نیاز دارد که می تواند دریافت کند تعداد گرده ها در

rising here with all the farms planting their various plants and pollen is

اینجا در حال افزایش است با همه مزارع که گیاهان مختلف خود را می کارند و گرده ها

cascading down upon us okay they're planting their plants are they

روی ما می ریزند، خوب آنها در حال کاشت گیاهان خود هستند آیا آنها

down upon us is that what they call it raining down the pollens being blown and

روی ما پایین می آیند این چیزی است که آنها به آن می گویند گرده ها می بارد که باد می کنند

even I am getting a little I'm becoming getting a runny nose in fact last night

و حتی من کمی دارم آبریزش بینی می کنم در واقع

I thought blimey what have I got to feeling no don't say I won't say it

دیشب فکر کردم که چه احساسی دارم نه نگو نمی گویم

don't worry mister don't clever I'd say but you know at the moment if you get a

نگران نباش آقا باهوش نباش، می‌توانم بگویم، اما در حال حاضر می‌دانی که اگر

bit of a sniffle or a slightly sore throat you think that you've got this

کمی بو می‌کشی یا کمی گلو درد می‌کنی، فکر می‌کنی که به این

virus don't you because it's making us all feel a little Oh have I got that

ویروس مبتلا شده‌ای، نه چون این باعث می‌شود همه ما کمی احساس کنیم. من متوجه

have I got that okay so if you liked it say I think I'm getting a bit of hay

شدم که خیلی خوب است، بنابراین اگر دوست داشتید بگویید فکر می کنم کمی تب یونجه

fever that's it so can we go back to the farmers with their plants crops crops is

گرفتم همین است، بنابراین می توانیم به کشاورزان با گیاهانشان برگردیم محصولات

the word I was searching for the farmers are looking after their plants I love

زراعی کلمه ای است که من دنبال آن بودم کشاورزان هستند از گیاهان آنها مراقبت می کنم من عاشق

that mr. Duncan says who snow at 2020 this is episode 63

این هستم. دانکن می گوید چه کسی در سال 2020 برف می کند این قسمت 63 است

but you put 62 well mr. Duncan

اما شما 62 را خوب قرار دهید آقای. دانکن

he explained early was having a bit of a break mental breakdown I don't know I

اوایل توضیح داد که دچار یک فروپاشی ذهنی شده است،

really don't know what happened today something something strange happened to

نمی‌دانم واقعاً نمی‌دانم امروز چه اتفاقی افتاد، اتفاق عجیبی برای

my brain because when I came into the studio I suddenly realized that I was

مغزم افتاد زیرا وقتی وارد استودیو شدم ناگهان متوجه شدم که

quite late and also that I hadn't prepared the unprepared so he put

خیلی دیر شده‌ام و همچنین اینکه من ناآماده را آماده نکرده بودم، بنابراین او

sixty-two instead of 63 yes no it's worse than that it's it's actually it

به جای 63 شصت و دو قرار داد بله نه بدتر از این است که

was actually yesterday's thumbnail so it was the thumbnail that's advertising

در واقع تصویر بندانگشتی دیروز بود، بنابراین این تصویر کوچک بود که

yesterday's livestream and that might be the reason why I got confused as well so

پخش زنده دیروز را تبلیغ می کرد و ممکن است دلیل این باشد که من دریافت کردم. همینطور

everyone was getting confused because I was a little bit behind time today so I

گیج شدم، پس همه گیج می شدند، چون امروز کمی عقب مانده بودم، بنابراین

didn't even I had to told you on repeated occasions listen to me mr.

حتی مجبور نشدم بارها به شما بگویم به حرف من گوش کنید آقای.

Duncan so you didn't have you haven't had anything to eat today have you

دانکن پس نداشتی، امروز چیزی برای خوردن نداشتی، چیزی نداری،

nothing I've how will you've had as a cup of tea well I've now had two pieces

من چگونه به عنوان یک فنجان چای نوش جان کرده ام، حالا دو تکه

of your delicious chocolate cake well considering that you have been up and

از کیک شکلاتی خوشمزه ات را با توجه به اینکه

about for seven hours eight hours probably you have to have nothing to eat

به مدت هفت ساعت و هشت ساعت بیدار بوده اید، احتمالاً باید چیزی برای خوردن

so is it not surprising that your mind is not working properly and that you're

نداشته باشید، بنابراین تعجب آور نیست که ذهن شما به درستی کار نمی کند و

not being able to concentrate property on what you're doing you you've got to

نمی توانید دارایی خود را روی کاری که انجام می دهید متمرکز کنید. باید

eat breakfast mr. Duncan just doesn't eat mr. Duncan doesn't eat unless he

صبحانه بخورم آقا دانکن فقط آقا را نمی خورد. دانکن غذا نمی‌خورد مگر اینکه

feels hungry yes whereas you know most people will

احساس گرسنگی کند، بله، در حالی که می‌دانید اکثر مردم

eat regular meals throughout the day which keeps your blood sugar going so

وعده‌های غذایی منظمی را در طول روز می‌خورند که قند خون شما را حفظ می‌کند، بنابراین قند خون شما کاهش می‌یابد

your blood Sugar's dropped because you haven't eaten properly and then you're

، زیرا به درستی غذا نخورده‌اید و سپس

rushing around and it's stressful and that's why you've been making these

عجله می‌کنید و این استرس‌زا است. و به همین دلیل است که شما

mistakes but people people you will forgive mr. Duncan this one

مرتکب این اشتباهات شده اید، اما افرادی را که می بخشید آقای. دانکن این یک

transgression I don't know I have no idea what was happening earlier oh hello

تخلف من نمی‌دانم نمی‌دانم قبلاً چه اتفاقی می‌افتاد، سلام

- Hong Hong ping Chang who says hi mr. Duncan do you remember me I am from

- هونگ هونگ پینگ چانگ که می‌گوید سلام آقای. دانکن مرا به یاد می آوری من اهل

Beijing hello - Beijing a big knee how to Beijing hello to you as well Irene

پکن هستم سلام - پکن یک زانو بزرگ چگونه به پکن سلام به تو نیز ایرن

says yes and also other towns around are you

می گوید بله و همچنین شهرهای دیگر اطراف شما هستید

I don't know what that is I started reading that and I have no idea what

من نمی دانم چیست شروع به خواندن آن کردم و هیچ ایده ای ندارم

what context that is actually in unfortunately there are things we can't

متأسفانه چیزهایی وجود دارد که ما نمی

talk about we can't say the word unfortunately so we are not allowed to

توانیم در مورد آنها صحبت کنیم، متأسفانه نمی توانیم کلمه را بیان کنیم، بنابراین ما مجاز نیستیم

say that just in case YouTube comes along and

بگوییم که فقط در صورتی که YouTube بیاید و

they they cut my cable you've got to get me a better way of looking at the the

کابل من را قطع کنند، باید به من راه بهتری برای نگاه کردن به

live comments mr. Duncan because it keeps doing weird things okay anyway

نظرات زنده پیدا کنید. دانکن چون به کارهای عجیب و غریب ادامه می دهد، به هر

it's four o'clock mr. duncan I've got things to do no it's not four o'clock

حال ساعت چهار است آقای. دانکن من کارهایی برای انجام دادن دارم نه ساعت چهار نیست، ساعت

it's five past four I know and what extra five minutes well unfortunately

چهار و پنج است می‌دانم و چه

have another five minutes you see because we have to we have to serve our

پنج دقیقه دیگر را متأسفانه می‌بینید، زیرا اگر اینجا نیستیم باید به هدفمان عمل کنیم

purpose if we're not here for two hours everyone gets angry and they all come

. برای دو ساعت همه عصبانی می شوند و همه دور می آیند

round and start banging on the door hello on the contrary the other thing

و شروع به زدن در در می کنند سلام برعکس چیز دیگر

does not cause a runny nose so the thing that is happening Steve does not cause a

باعث آبریزش بینی نمی شود بنابراین اتفاقی که استیو می افتد باعث

runny nose no fortunately but there are some weird side effects such as losing

آبریزش بینی نمی شود نه خوشبختانه اما موارد عجیبی وجود دارد. عوارض جانبی مانند از دست

your sense of smell and taste well yes that I think at least fifty percent of

دادن حس بویایی و چشایی خوب بله که من فکر می کنم حداقل پنجاه درصد از

people I don't know for certain a certain percentage of people let's just

افرادی که من به طور قطع نمی شناسم درصد معینی از مردم فقط

say an undisclosed and unknown yes percentage of people lose their sense of

بگوییم بله نامعلوم و ناشناخته درصدی از مردم حس چشایی خود را از دست می دهند.

taste and smell okay that's it telling is everyone I'm sorry but yes sir Jay

و بوی خوب است که همه را نشان می دهد متاسفم اما بله آقا

you're right I don't think you you don't get the typical cold symptoms of runny

جی حق با شماست، فکر نمی کنم علائم سرماخوردگی معمولی آبریزش

nose but the thing is when you get any symptoms at the moment of anything you

بینی را نداشته باشید، اما مسئله این است که در حال حاضر علائمی دارید از هر چیزی که

think you've got it that's it and in fact I was so convinced last night that

فکر می کنید آن را دارید درست است و در واقع من دیشب آنقدر متقاعد شده

I was coming down with something if we say you were coming down with

بودم که اگر بگوییم شما با چیزی پایین می آیید دارم با

something that means you're about to feel ill I'm an infection so you are

چیزی روبرو می شوم که به این معنی است که شما در شرف مریض شدن هستید من یک عفونت هستم بنابراین کم

slowly beginning to feel unwell you feel as if you are coming down with something

کم احساس ناراحتی می کنید. احساس می کنید که با چیزی پایین می آیید که

I don't feel very well I think I'm coming down with something so you feel

من خیلی احساس خوبی ندارم، فکر می کنم من با چیزی مواجه می شوم بنابراین شما احساس ناخوشی می کنید

unwell so you could in the early stages of an infection so

بنابراین می توانید در مراحل اولیه عفونت باشید،

last night I said to mr. Duncan orth I think I'm coming down with something

بنابراین دیشب به آقای دکتر گفتم. دانکن اورت فکر می‌کنم دارم با چیزی معنی می‌دهم،

meaning because we're all a bit paranoid at the moment so you what you are

زیرا همه ما در حال حاضر کمی پارانوئید هستیم، بنابراین شما که هستید،

normally my throat was a little scratchy but of course I've been singing earlier

گلوی من کمی خراشیده بود، اما البته قبلاً آواز می‌خواندم،

so I've probably overdone that and my nose was running even though that's not

بنابراین احتمالاً زیاده روی کرده‌ام. این و بینی من می‌ریخت، حتی اگر این

a symptom you still think well maybe I've got something turned out so I there

علامتی نبود، شما هنوز فکر می‌کنید خوب است شاید من چیزی پیدا کرده‌ام، بنابراین در آنجا

I was swallowing vitamin C pills and all sorts of things to try and combat combat

داشتم قرص‌های ویتامین C و انواع چیزها را می‌بلعیدم تا سعی کنم با

anything that I might have caused it it wasn't anything no it's just a bit of

هر چیزی که ممکن است باعث آن شده باشم مبارزه کنم. این چیزی نبود نه فقط کمی

hay fever yes because you because you're completely paranoid and you're a

تب یونجه است بله چون شما کاملاً پارانوئید هستید و یک

complete hypochondriac that's why would you say so Helen yeah

هیپوکندریاک کامل هستید به همین دلیل می گویید هلن بله

sorry yes I agree with you there and whatever you said I agree with it

متاسفم بله من با شما موافقم و هر چه گفتید موافقم با آن

Helen says power mirror must have made a comment earlier about cutting hair

هلن می گوید که آینه برقی باید قبلاً در مورد کوتاه کردن موها نظر داده

because of cause at the moment you can't go to the hairdresser's which probably

باشد زیرا در حال حاضر نمی توانید به آرایشگاه بروید که احتمالاً

isn't a problem for most men but for a lot of women I'm being sexist here you

برای اکثر مردان مشکلی نیست اما برای بسیاری از زنان من جنسیت گرا هستم. در اینجا شما

like to get who like to look beautiful and we all appreciate that time that you

دوست دارید کسانی را انتخاب کنید که دوست دارند زیبا به نظر برسند ul و همه ما قدردان این مدتی هستیم که با رفتن

take to make yourselves look beautiful by going to the hairdresser's and power

به آرایشگاه برای زیبا جلوه دادن خود می گذرانید و

mirror says you are lucky I cut my husband's hair but it is not possible

آینه برقی می گوید تو خوش شانسی که من موهای شوهرم را کوتاه کردم اما ممکن

for him to cut mine it would be a disaster it would well of course cutting

نیست او موهایم را کوتاه کند این فاجعه است. البته کوتاه کردن

men's hair is not really difficult because there's you know you just sort

موی مردان واقعاً دشوار نیست زیرا می دانید که شما فقط یک

of hack about at it doesn't really matter very much unless you're

جور هک کردن در آن واقعاً اهمیتی ندارد مگر اینکه به

particularly style conscious of course it won't matter with that with me haha I

طور خاص به مدل خود آگاه باشید، البته با من فرقی نمی کند هههه من

just run a razor over very quickly taking five minutes you just get next

فقط می دوم. یک تیغ خیلی سریع پنج دقیقه طول می کشد و فقط

door's cat to lick it off well my sister and my mother are both saying the same

گربه همسایه را وادار می کنید تا آن را خوب لیس بزند خواهرم و مادرم هر دو همان

thing who's going to cut my hair and it's quite to cut a woman's hair into a

چیزی را می گویند که موهای من را کوتاه می کند و این کاملاً درست کردن موهای یک زن به یک

style or even a man's hair into a style if you want a style then it takes a bit

مدل یا حتی یک مدل است. موهای مردانه را به یک مدل تبدیل کنید اگر می خواهید یک مدل داشته باشید، پس

of skill yes so you need a hairdresser I would I would say that's very true Steve

کمی مهارت می خواهد بله، بنابراین شما به یک آرایشگر نیاز دارید، می توانم بگویم که این بسیار درست است استیو

that's why they have those places where you go to and then there's always

، به همین دلیل آنها آن مکان هایی را دارند که شما به آنجا می روید و سپس

there's always a couple of young girls and is always a guy that looks like what

همیشه یک زوج وجود دارد. از دختران جوان و همیشه مردی است که به نظر می رسد چه

can I say how can I describe that well anyway a very very effervescent

می توانم بگویم چگونه می توانم آن را خوب توصیف کنم به هر حال یک دستیار بسیار جوشان

assistant shall we say your mother loves going to the hairdresser's I've just

باید بگوییم که مادرت دوست دارد به آرایشگاه برود من تازه

remembered how is your mother managing during these times are you are

یادم آمد مادرت در این مواقع چگونه رفتار

you going to go to your mother's house and cut her hair Valentina says big

می کند. به خانه مادرت می‌روم و موهایش را کوتاه می‌کنم والنتینا می‌گوید

problem our hair this is the very issue yes well my mother of course is very

مشکل بزرگ موهای ما همین است، بله، مادرم خیلی

upset my mother every week goes to have her hair done every Saturday like a lot

ناراحت است، مادرم هر هفته شنبه‌ها می‌رود موهایش را درست کند، مثل خیلی

of women do go every week or every two weeks to have a haircut to have it

از خانم‌ها. هر هفته یا هر دو هفته یکبار کوتاه کردن مو برای مدل دادن به آن

styled because makes them feel everybody likes to feel attractive and if your

زیرا باعث می شود احساس کنند همه دوست دارند احساس جذابیت کنند و اگر به

hair is have not been attended to then of course it's too late for you and me

موهای شما توجهی نشده است ، مطمئناً برای من و شما خیلی دیر شده است،

then it just makes you feel better so it's it's part of the routine of life

این باعث می شود احساس بهتری داشته باشید. بنابراین این بخشی از روال زندگی

for a lot of people - I'm not just going to say women with a lot of men like to

برای بسیاری از مردم است - من فقط نمی‌خواهم بگویم زنانی که مردان زیادی دارند دوست

have the hairstyle it has got it I know I'm like us so it is upsetting for my

دارند مدل مویی داشته باشند.

mother not to have our hair done styled bit of mousse put in there make it look

مامانم که موهامونو درست نکنه کمی مدل مو ousse را در آنجا قرار دهید تا آن

a bit more fulsome so right yes it's very difficult it must be a big problem

را کمی پرطرفدارتر نشان دهید، بنابراین درست است، بله، بسیار دشوار است، باید یک مشکل بزرگ

I mean if you if you're used to having your hair dyed if you've got grey hair I

باشد، منظورم این است که اگر عادت دارید موهایتان را رنگ کنید اگر موهای خاکستری دارید،

mean I noticed the other night I've noticed people on television now if

یعنی من متوجه دیگری شدم شب من متوجه شدم مردم در تلویزیون حالا

they're on these live streams and they bend forward all the gray roots are

اگر در این پخش‌های زنده حضور دارند و به جلو خم می‌شوند، همه ریشه‌های خاکستری

coming through what what live streams are you watching where people bend

از طریق کدام جریان‌های زنده تماشا می‌کنید، جایی که مردم به جلو خم می‌شوند،

forward I meant I meant reporters and such they're going to people you know

منظور من خبرنگاران و این‌ها هستند. برای افرادی که می‌شناسید،

everyone is zooming now during the Skype there go into people's

همه در حال زوم کردن در طول اسکایپ هستند، به خانه‌های مردم بروید،

houses where they where there where their self-isolation

جایی که در آنجا قرنطینه شده‌اند

they're all sitting in front there they're all sitting in front of their

، همه جلوی قفسه‌های کتاب‌شان نشسته‌اند، به

bookcases looking very suave yes but I've noticed a few people leaning

نظر بسیار زیبا به نظر می‌رسند، بله، اما من. متوجه شده ام که چند نفر به جلو خم شده

forward because they haven't got the camera angle quite right okay and it's

اند زیرا زاویه دوربین را کاملاً خوب نگرفته اند و

revealing a lot of gray roots it's going to be it's going to be utter horror when

ریشه های خاکستری زیادی را آشکار می کند،

this all ends yes I mean you know how many people are going to wear hats but

وقتی همه چیز به پایان می رسد، وحشتناک خواهد بود، بله منظورم این است که شما می دانید چند نفر هستند. قرار است کلاه بپوشم اما

whether they go to the the hairdresser's they won't want people to see them with

آیا آنها بروند به آرایشگاه نمی‌خواهند مردم آن‌ها

that with their their gray roots and their long straggly hair hmm

را با ریشه‌های خاکستری‌شان و موهای بلندشان

going to be very embarrassing we will all look like we've time traveled from

که خیلی خجالت‌آور است ببینند

the 1960s well mr. Duncan well time for me to go well okay because I'm going to

. دانکن زمان خوبی است که من خوب پیش بروم، اوکی چون من می

go round to my neighbor but I'm going to do that my neighborly good neighbor yeah

روم پیش همسایه ام، اما این کار را همسایه خوب همسایه ام انجام می دهم، بله،

but if we brought elderly neighbors living all around us and I promised I

اما اگر همسایه های مسن را بیاوریم که در اطراف ما زندگی می کنند و من قول می دهم

would cut her bushes and trim her bushes talking of cutting hair and her hedges

او را قطع کنم. بوته هایش را کوتاه کند و از کوتاه کردن موها و پرچین هایش صحبت کند

and yes she said will you please come round but she can't get a gardener you

و بله گفت: لطفاً بیایید اما او نمی تواند باغبان بگیرد، می

see she's about 70 years old and that she can't get a gardener at the moment

بینید که او حدود 70 سال دارد و در حال حاضر نمی تواند باغبان

because of course self isolating we're not allowed to have even gardeners come

بگیرد. البته در حال انزوا، ما اجازه نداریم حتی باغبان‌ها هم بیایند،

round so because I like doing gardening I have offered to cut some of their

بنابراین چون من باغبانی را دوست دارم، پیشنهاد داده‌ام که تعدادی از بوته‌های آنها را

bushes for her and I cut a grass the other week so I'm going to go back now

برای او کوتاه کنم و یک هفته دیگر علف‌ها را بریدم، بنابراین می‌خواهم اکنون برگردم.

and had dogs lovely I'm going to stay a safe distance from her of course

سگ‌ها دوست‌داشتنی هستند، البته می‌خواهم در فاصله ایمن از او

but I'm going to do this is that part of my neighborly dude okay Steve all right

بمانم، اما این کار را انجام می‌دهم که بخشی از دوست همسایه‌ام است، بسیار خب،

we've got it she could have just said I'm going round to the neighbours but no

ما متوجه شدیم که او می‌توانست بگوید من می‌روم همسایه ها اما نه

I'm virtue signaling mr. Duncan I'm virtue signaling yes I'm saying look at

من فضیلت را علامت می دهم آقای. دانکن من با فضیلت علامت می دهم بله می گویم به من نگاه

me how wonderful I am helping out my elderly neighbors aren't I a wonderful

کنید چقدر عالی دارم به همسایه های مسن کمک می کنم، آیا من یک انسان فوق العاده

good wonderful person yeah okay good luck with that so so what are you

خوب و فوق العاده نیستم بله، خوب موفق باشید، پس چه چیزی در

staying a safe distance from the dog or the neighbor rather required honest I

فاصله ایمن از سگ قرار می گیرید یا همسایه باید صادقانه

like to stay my distance from her anyway in the best suit I'm only joking a

باشد من دوست دارم به هر حال در بهترین لباس از او فاصله بگیرم فقط شوخی می کنم یک

neighbor or the dog she's got a lovely beautiful an Alsatian not Alsatian what

همسایه یا سگ او دارد زیبای دوست داشتنی یک آلزاسی نه

is the dog that she has mister don't go on it's a Labrador yes it's not a

آلزاسی سگی است که او دارد آقا نرو بر روی آن یک لابرادور است بله، این یک

chihuahua it's it's believed the Chihuahua Labrador it's bigger than a

چیهواهوا نیست، اعتقاد بر این است که چیهواهوا لابرادور بزرگتر از یک

chihuahua and smaller it's smaller than then it's a Labrador I've just I've

چیهواهوا است و کوچکتر از آن کوچکتر است، این یک لابرادور است من فقط

already said that mr. Duncan okay it's it's it's a big Labrador sorry a theme

قبلاً گفتم که آقای. دانکن باشه ، این یک لابرادور بزرگ است متأسفم

is a bit female Labrador we call them bitches did you just call your neighbor

یک تم کمی ماده است لابرادور ما آنها را عوضی می نامیم، آیا شما فقط همسایه خود

a bitch you know the dog Oh dog let's be clear here and although that term is

را عوضی صدا می کنید، سگ را می شناسید اوه سگ، بیایید اینجا واضح بگوییم و اگرچه این

often used in a derogatory way towards women okay but yes so it's a beautiful

اصطلاح اغلب به روشی تحقیر آمیز به کار می رود. خانم‌ها خوب هستند، اما بله، پس این یک

lady dog that's though you'd be down to lady dog it sound like you sound like

سگ بانوی زیبا است که به نظر می‌رسد شما از سگ‌های بانوی لذت می‌برید، به نظر می‌رسد که دارید

you're describing a Disney film and Labradors have got beautiful faces and

یک فیلم دیزنی را توصیف می‌کنید و لابرادورها چهره‌های زیبایی دارند و

they said and it's in totally in love with me it's nothing to do with the fact

می‌گویند و کاملاً عاشق من است. این ربطی به این ندارد

that I take it lots of biscuits at all but then you know everyone's in love

که من اصلاً بیسکویت های زیادی برای آن مصرف می کنم، اما می دانید که همه

with me I have many suitors mr. Duncan and that

عاشق من هستند، من خواستگارهای زیادی دارم آقای. دانکن و

just that labrador dog is just one of them sorry you have people that are

همین سگ لابرادور فقط یکی از آنهاست متأسفم که شما افرادی

after you romantically including dogs Oh many I've always got people who are

دارید که عاشقانه دنبال شما هستند، از جمله سگ ها اوه خیلی ها من همیشه افرادی

writing me love letters mr. Duncan and emails declaring their love and

را دارم که برای من نامه های عاشقانه می نویسند آقای. دانکن و ایمیل‌هایی که عشق و

affection for me why did you settle down and have relations but I just throw them

علاقه‌شان را به من اعلام می‌کنند چرا آرام گرفتی و رابطه برقرار کردی، اما من همه آنها را

all off I literally don't know how to respond to them oh I'm only joking mr.

کنار می‌گذارم، به معنای واقعی کلمه نمی‌دانم چگونه به آنها پاسخ دهم، اوه من فقط شوخی می‌کنم آقای.

Duncan okay I'm only joking so mr. Steve is now going to see his

دانکن باشه من فقط شوخی می کنم پس آقای. استیو اکنون می‌رود همسایه‌اش را ببیند،

neighbor he is going to stroke the furry drooling animal and then he also am I

او می‌خواهد حیوان آب‌ریزش پشمالو را نوازش کند و سپس او

say hello to the dog as well haha yes I'll only be about an hour all right so

نیز به سگ سلام می‌کنم، بله، من فقط حدود یک ساعت خوب

shall I do that first or should we have the we'll have the hot cross buns first

هستم، پس باید اول این کار را انجام دهم یا باید ما ابتدا نان‌های کراس داغ را می‌خوریم،

okay definitely because otherwise it'll be too late before we have our evening

مطمئناً خوب است، زیرا در غیر این صورت خیلی دیر خواهد بود قبل از اینکه

meal okay again I'm cooking again tonight mr.

عصرانه‌مان را دوباره بخوریم، من امشب دوباره در حال پختن هستم.

Duncan I got some words to show anyway what why have you waited this long to

دانکن من چند کلمه دارم که نشان می دهم به هر حال چرا این مدت صبر کردی

show some words well because of you it's all your fault don't go just yet because

تا برخی کلمات را به خاطر خودت خوب نشان دهی، این همه تقصیر توست که هنوز

mr. Duncan is going to show you some words okay

نرو چون آقای. دانکن قرار است چند کلمه به شما نشان دهد

well I'm going to go and I'm going to be how long am I going to be like you you

خوب من می روم و تا کی می خواهم مثل شما باشم شما

go round to the neighbors first oh but I want to have my hot Chris burn because

ابتدا به سراغ همسایه ها بروید اوه اما من می خواهم کریس داغم را بسوزانم زیرا

it's 4:00 it's quarter past 4:00 you're like a spoiled petulant child but I

ساعت 4:00 ساعت 4 و ربع است، شما مانند یک کودک نازک لوس هستید، اما من

don't want to eat it too close to the main meal tonight well I will do that

نمی خواهم امشب آن را خیلی نزدیک به وعده غذایی اصلی بخورم، خوب، این کار را انجام خواهم داد،

then if you're staying on for later the viewers stay with mr. Duncan yes how

پس اگر بعداً بمانید، بینندگان با آقا بمان دانکن بله،

long how long you going to be what are you going to commit to trust me more

تا کی قرار است باشی، چه مدت متعهد می‌شوی که بیشتر به من اعتماد کنی،

this is going to improve in a moment this will all get better

این در یک لحظه بهبود می‌یابد ، همه چیز بهتر می‌شود،

trust me would you make up for the things that went wrong only you mean oh

به من اعتماد کن، آیا چیزهایی را که اشتباه رخ داده است، جبران می‌کنی، فقط منظورت این است که اوه

I've liven up now but I'll go I'll go while I'm on a high yes please if that's

من الان زنده ام، اما می روم، می روم تا زمانی که در اوج هستم، بله، لطفاً اگر

what you're like when you're you're not high or happy then I don't really know

وقتی که هستید اینطوری هستید، بالا یا خوشحال نیستید، واقعاً نمی دانم که

if I if I'm ready to see you high and happy to be honest what is the name of

آیا من اگر حاضرم ببینمت بالا و خوشحالم راستش

the dog says FC Jemima the dog is called Jemima and it's a beautiful dog very old

اسم سگ چیه میگه اف سی جمیما سگ اسمش جمیما و سگ زیبای

dog it's 14 years old who calls their doctor mine it can barely walk have you

خیلی پیره 14 ساله که دکترشونو مال من صدا میزنه به سختی راه میره آیا

ever have you ever met someone who's called their dog a sort of typical name

تا به حال کسی را ملاقات کرده اید که سگش را به نوعی نام معمولی

for a person like like Roger or Phillip now you always give dogs there's names

برای افرادی مانند راجر یا فیلیپ صدا می کنند، اکنون همیشه به سگ ها اسامی

that you would not normally give to people or Jennifer Jennifer

می دهید که معمولاً به مردم نمی دهید یا جنیفر جنیفر

you could died oh you'd never call her he

که می توانستید بمیرید. هرگز به او زنگ

and Fido would you well I don't know I don't know I think it's happened um

نزن او و فیدو خوب می‌شوی، نمی‌دانم، نمی‌دانم، فکر می‌کنم این اتفاق افتاده است.

wants me to say hello to the dog I will

and there was one other question I was going to answer like what am I going to

و یک سوال دیگر بود که می خواستم به آن پاسخ بدهم، مثلاً چه چیزی را

plant in the garden well mr. Duncan will reveal that but I

در چاه باغ بکارم آقای. دانکن آن را فاش خواهد کرد، اما من

read a plaintiff Oh tinea in the corner I've decided I've been racking my brains

شاکی را خواندم، اوه تینا در گوشه ای، تصمیم گرفتم ذهنم را به هم بزنم،

you're asking money brains that means you you're thinking and thinking trying

تو از پول مغز می خواهی، این بدان معناست که تو فکر می کنی و فکر می کنی سعی

to come up with ideas solutions what can I plant in the corner of the

می کنی به ایده هایی دست پیدا کنی. در گوشه

garden at the back and I've got several plants that I've bought over the years

باغ در پشت بکارم و من چندین گیاه دارم که در طول این سالها خریده

that I've never that are in pots that I've never put into the garden thinking

ام که هرگز آنها را در گلدانی که هرگز در باغ نگذاشته ام به این فکر

what can I put in there it's got to be fast growing to cover up the the

می کنم که چه چیزی می توانم آنجا بگذارم. برای پوشاندن حصار وحشتناک و پست ها باید به سرعت در حال رشد باشد

horrible fence and the posts so I'm going to put in this variegated photinia

، بنابراین من این عکس رنگارنگ را قرار می دهم

so you can look that up and mr. Duncan can show you give you a picture grows

تا بتوانید آن را نگاه کنید و آقای. دانکن می تواند به شما نشان دهد که عکسی به شما می دهد که سریعتر رشد می

faster it'll fill the corner up I've decided that's it mr. Duncan goodbye to

کند و گوشه بالا را پر می کند. دانکن با همه خداحافظی می

everybody and see you all this time next week or maybe two hours earlier than

کنم و هفته آینده شما را تمام این مدت می بینم یا شاید دو ساعت زودتر از

this okay I don't understand that well if I said this time next week it would

این، خیلی خوب متوجه نمی شوم اگر هفته آینده این زمان را

be too late yes although I'm saying I would I

بگویم خیلی دیر می شود، اگرچه می گویم واقعاً این کار را نمی کنم.

actually wouldn't blame anyone for joining at this point when you're

هیچ کس را برای پیوستن به این مرحله سرزنش نکن، وقتی

leaving you see well it's nice to be with you all today

می‌روی، می‌بینی خوب است که امروز

okay and with you mr. Duncan although I'll see you later

با تو بودن خوب است و با تو هستم آقای. دانکن اگرچه بعداً شما را می‌بینم،

so you want me to go around now and do that okay you're going to show some

بنابراین می‌خواهید الان بروم و این کار را انجام دهم، شما چند کلمه را نشان می‌دهید

words and I've come back for the hot Kris Pearn later okay that what we're

و من بعداً برای کریس پرن داغ برگشتم، خوب که کاری که ما

doing yes planets let's just bye-bye ba ba see you later Steve and that is mr.

انجام می‌دهیم بله سیاره‌ها بیایید فقط خداحافظ بابا بعدا میبینمت استیو و اون آقای.

Steve and he is the person who sometimes comes on to annoy us all

استیو و او کسی است که گاهی می آید تا همه ما را اذیت کند.

you

Steve still talking he's talking he doesn't realize we've actually gone off

I will be going in a few minutes but I'm going to stay with you a little bit

کمی

longer because we were longer than we expected with mr. Steve we were we were

طولانی تر بود زیرا ما بیشتر از آنچه انتظار داشتیم با آقای. استیو که ما بودیم

much longer however you know what it's like mr. Steve likes talking he does

خیلی طولانی‌تر بودیم، با این حال می‌دانی چطور است آقای. استیو دوست دارد صحبت کند

sometimes he can't stop himself hello to everyone on the live chat nice to see

او گاهی اوقات نمی تواند جلوی خودش را بگیرد سلام به همه در چت زنده خوشحالم که می بینم

some of you are still here very nice to see you here today

برخی از شما هنوز اینجا هستید خیلی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم

hello Evangelina hello also um from mr. Steve I will pay for your flight tickets

سلام اوانجلینا سلام همچنین اوم از آقای. استیو من هزینه بلیط پرواز شما را پرداخت می کنم

and you can do my garden for me oh I think mr. Steve might be very happy and

و شما می توانید باغ من را برای من بسازید اوه فکر می کنم آقای. استیو ممکن است از این موضوع بسیار خوشحال و

excited by that so are you sometimes a lazy person mr.

هیجان زده باشد.

Steve earlier was accusing me of being lazy

استیو قبلاً مرا به تنبل بودن متهم می کرد،

well another word for lazy something we can often use to describe a person who

کلمه دیگری برای تنبل بودن، چیزی که اغلب می توانیم برای توصیف

is quite lazy is bone idle a person who is lazy might be described as bone idle

فردی که کاملاً تنبل است استفاده کنیم.

a person who tends to do nothing maybe they are very lazy maybe they don't want

خیلی تنبل، شاید

to work maybe they always avoid doing any work we describe them as bone idle

نمی‌خواهند کار کنند، شاید همیشه از انجام هر کاری اجتناب می‌کنند، ما آنها را بیکار توصیف می‌کنیم،

my neighbor never never does anything in his garden he is so bone idle maybe you

همسایه من هرگز در باغش کاری انجام نمی‌دهد، او خیلی بیکار است، شاید

have a son who doesn't want to go to work he doesn't want to do any work he

شما پسری دارید که نمی‌خواهد به آنجا برود. کاری که او نمی‌خواهد هیچ کاری انجام دهد او

always likes to sit in front of the television and eat snacks come to think

همیشه دوست دارد جلوی تلویزیون بنشیند و تنقلات بخورد.

of it that sounds like me on a Saturday night bone idle is another word we can

use he's an interesting word you might not have heard of this word before

این کلمه را تا به حال نشنیده بودم

languid o languid a person who is always relaxed doing nothing they they are

بی حال یا بی حال، فردی که همیشه آرام است و هیچ کاری نمی کند، آنها بی حال هستند

languid they'd like to languish you languish you recline you don't like to

، دوست دارند شما را از پا درآورند، شما دراز بکشید، شما دراز بکشید، دوست

do anything you like to spend your time doing very little maybe you can be

ندارید کاری انجام دهید که دوست دارید، وقت خود را صرف انجام کارهای بسیار کمی کنید، شاید شما می توانید

lethargic a person who has no energy they have no enthusiasm they don't want

بی حال باشید فردی که دارد بدون انرژی آنها هیچ اشتیاق ندارند آنها نمی خواهند

to do anything they are lethargic lethargic Homer Simpson yes Homer

کاری انجام دهند آنها بی حال هستند و بی حال هستند هومر سیمپسون بله هومر

Simpson is often lazy even though he does work he does work but he can be

سیمپسون اغلب تنبل است حتی اگر کار را انجام می دهد و کار را انجام می دهد اما می تواند

quite lazy someone who is lackluster a person who has no energy they don't want

کاملاً تنبل باشد کسی که ضعیف است شخصی که انرژی ندارد آنها نمی خواهند

to do anything they just want to sit or lie around doing nothing

کاری انجام دهند فقط می خواهند بنشینند یا دراز بکشند و هیچ کاری انجام

a person who is slothful slothful I like this one

ندهند شخصی که تنبل است من این یکی

it's slothful a person who is slothful is a person who might not be very active

را دوست دارم تنبل است شخصی که تنبل است فردی است که ممکن است

a bit like the animal called a sloth slothful so that person is very similar

کمی مانند حیوانی که به آن می گویند فعال نباشد تنبلی تنبل به طوری که آن شخص بسیار شبیه

to a sloth they don't like to do much work sluggish is another one you feel as

به تنبلی است که دوست ندارد کار زیادی انجام دهد تنبل یکی دیگر از مواردی است که

if you don't want to do anything you have no energy you just want to lie back

احساس می کنید نمی خواهید کاری انجام دهید ، انرژی ندارید، فقط می خواهید دراز بکشید و

you just want to sit and do nothing you feel very sluggish I like that word a

فقط می خواهید نشستن و انجام هیچ کاری احساس تنبلی می کنی من این کلمه را دوست دارم

person who is not very active is listless they have no energy they have

فردی که خیلی فعال نیست بی حال است آنها انرژی

no real motivation to do anything they are listless they are just doing nothing

ندارند و انگیزه واقعی برای انجام هر کاری ندارند بی حال هستند فقط هیچ کاری انجام نمی دهند

here's a good one we use this in British English a person who is a layabout

این یک کلمه خوب است که ما از آن استفاده می کنیم انگلیسی بریتانیایی فردی که لا yabout

so in British English we will often use this to describe a person who does not

بنابراین در انگلیسی بریتانیایی ما اغلب از این برای توصیف شخصی استفاده می‌کنیم که دوست ندارد

like working they always try to avoid work maybe they are always sitting

کار کند، آنها همیشه سعی می‌کنند از کار خودداری کنند، شاید همیشه

around watching the television layabout a person who is a layabout oh you you're

در حال تماشای تلویزیون هستند.

always sitting around doing nothing you just a big lay about play about I like

هیچ چیز شما فقط یک حرف بزرگ در مورد بازی در مورد من دوست دارم

that one that's a good one a person who avoids

آن بازی خوب است، فردی که از کار اجتناب می

work might be described as a slacker a person who avoids doing any work

کند ممکن است به عنوان یک فرد سست توصیف شود، فردی که از انجام هر کاری اجتناب می

whatsoever might be described as a slacker slacker a person who avoids

کند ممکن است به عنوان یک تنبل و تنبل توصیف شود، فردی که از

doing any work I want to eat some mashed potatoes

انجام هر کاری اجتناب می کند. من می‌خواهم پوره سیب‌زمینی

I really do we were talking a lot earlier about mashed potatoes and I keep

بخورم، واقعاً دوست دارم که قبلاً درباره پوره سیب‌زمینی صحبت می‌کردیم و مدام به

thinking about mashed potatoes I want to go back to France and try some of those

پوره سیب‌زمینی فکر می‌کردم، می‌خواهم به فرانسه برگردم و برخی

delicious creamed potatoes they were they were gorgeous

از آن سیب‌زمینی‌های خامه‌ای خوشمزه

a person who is a shirker is someone who avoids any responsibility they try to

را امتحان کنم. شرکر کسی است که از هر مسئولیتی که سعی می کند

avoid doing any work they try to avoid doing anything that involves being

از انجام هر کاری اجتناب کند، اجتناب می

active or doing any exercise you always like to shirk your duty lazybones a

کند.

person who is very lazy a person who doesn't like doing anything can be

فردی که بسیار تنبل است فردی که دوست ندارد هیچ کاری انجام دهد را می توان

described as lazybones they are a lazy person a person who often sits on their

به عنوان تنبل توصیف کرد. آنها یک فرد تنبل هستند ، فردی که اغلب روی مبل خود می نشیند

couch or their sofa can be described as a couch potato a person who often sits

یا مبل خود را می توان به عنوان یک کاناپه سیب زمینی توصیف کرد، فردی که اغلب دور اطراف می نشیند و

around watching television maybe they are always on the sofa watching

تلویزیون تماشا می کند. شاید آنها همیشه روی مبل هستند و در حال تماشای

television enjoying their reality TV shows they might be described as a couch

تلویزیون هستند و از برنامه های تلویزیونی خود لذت می برند.

potato slouch a person who is a slouch is a person who likes to sit around

doing nothing they often waste their time they are

described as a slouch a person who avoids work might be described as work

فردی که از کار اجتناب می کند ممکن است به عنوان کاری توصیف شود

shy he doesn't like doing any work I would describe him

خجالتی است او انجام هیچ کاری را دوست ندارد من او را توصیف می کنم

work-shy he doesn't like doing any work whatsoever

خجالتی کار او را دوست ندارد هر کاری را انجام دهد کاری

he is work shy a person who shows no interest in things might be described as

که او انجام می دهد خجالتی فردی که هیچ علاقه ای به چیزها نشان نمی دهد ممکن است توصیف شود به عنوان

apathetic apathetic a person who has no interest they don't want to get involved

یک فرد بی تفاوت بی تفاوت، فردی که هیچ علاقه ای ندارد، آنها نمی خواهند

in anything they are apathetic and oh one more I like this one

درگیر چیزی شوند، آنها بی تفاوت هستند و اوه یکی دیگر من این یکی را دوست دارم

a person who is lazy maybe they waste their time they waste their life we

، فردی که تنبل است، شاید وقت خود را تلف می کند، زندگی خود را تلف

describe them as a deadbeat a person who is a deadbeat is a person who wastes

می کند. مردی که مرده است کسی است که

their time they often do nothing they are often very lazy lazy people that is

وقت خود را تلف می‌کند، اغلب هیچ کاری نمی‌کنند، اغلب افراد تنبلی هستند که

almost it from me for today I hope you enjoyed today's livestream a little bit

تقریباً برای امروز از من است. امیدوارم از پخش زنده امروز کمی بیشتر لذت برده باشید،

longer because I did have some problems at the start of today's livestream we

زیرا من مشکلاتی داشتم در شروع پخش زنده امروز

will forget about that completely forget about that thank you very much for your

را فراموش خواهیم کرد.

company thank you very much for everyone Thank You Luis Mendez Thank You

Francisco ts also Evangelina pal Mira Sergio Sergio says I like those words

they are all taken from my description so you are saying that those words are a

از توضیحات من می گویید که این کلمات

good way of describing you Sergio I see well that is very brave of you to admit

راه خوبی برای توصیف شما هستند سرجیو من خوب می بینم که شما بسیار شجاع هستید که اعتراف

it I can't sleep when many people are studying says Ivan okay well you can

کنید من نمی توانم بخوابم وقتی افراد زیادی درس می خوانند می گوید ایوان باشه خوب می

have a rest now you can have a little rest relax yourself because it's time

توانی الان استراحت کنی شما می توانید کمی استراحت کنید و خودتان را آرام کنید زیرا

for me to say goodbye I hope you've enjoyed today's livestream it's been

زمان خداحافظی من فرا رسیده است. امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید. جالب بوده است

interesting I hope thank you very much to mr. Steve

. استیو

as well for your input I hope you've enjoyed it a little bit later on we all

نیز برای نظر شما، امیدوارم کمی بعد از آن لذت برده باشید

go to have a hot cross bun and also a nice

cup of tea and maybe some more of mr. Steve's delicious cake you will be able

. کیک خوشمزه استیو شما

to save a screenshot of the recipe for mr. Steve's cake maybe you can try it as

می توانید یک اسکرین شات از دستور غذای mr را ذخیره کنید. کیک استیو شاید شما هم بتوانید

well try to make it thank you very much for your company thank you everyone

آن را امتحان کنید سعی کنید درست کنید از شرکت شما بسیار متشکرم از همه

thank you very much John a Fred a Hello mr. Duncan it's been very pleasing to

شما متشکرم جان و فرد و سلام آقای. دانکن خیلی خوشحالم

catch you again Jean Fred a thank you very much you are

که دوباره شما را گرفتار کردم ژان فرد بسیار متشکرم

welcome Yoona Corina sir Jaya Hiroko franceska thank you very

خوش آمدید یونا کورینا سر جایا هیروکو فرانچسکا بسیار متشکرم

much for your company today I've enjoyed it and yes guess what I am back with you

برای همراهی شما امروز از آن لذت بردم و بله حدس بزنید فردا با شما

tomorrow I'm back again tomorrow 2 p.m. UK time tomorrow so I'm back again thank

چه خواهم آمد. فردا ساعت 2 بعد از ظهر دوباره برمی گردم. فردا به وقت انگلستان پس من دوباره برگشتم

you Peter Thank You Manuel see you tomorrow

ممنون پیتر متشکرم مانوئل فردا همگی شما را

everyone I hope you will have a good Sunday and also the rest of your weekend

می بینم امیدوارم یکشنبه خوبی داشته باشید و همچنین بقیه آخر هفته

will go very very nicely and remember don't forget you are not alone during

شما بسیار بسیار خوب خواهد بود و یادتان نرود که در طول این مدت تنها نیستید

these times don't forget also you can make the best of a bad deal try to see

این زمان ها را فراموش نکنید همچنین می توانید بهترین معامله بد را انجام دهید سعی کنید

something good in these strange and difficult times you can also look on the

چیز خوبی را در این زمان های عجیب و دشوار ببینید، همچنین می توانید به جنبه های

bright side of life look on the bright side keep cheerful find something nice

روشن زندگی نگاه کنید به جنبه های روشن نگاه کنید شاد باشید و یک کار خوب

to do something nice to distract you every cloud has a silver lining it

برای انجام کاری پیدا کنید. خوب است که حواس شما را پرت می کنم هر ابری پوشش نقره ای دارد که

really does and finally don't forget there is light at the end of the tunnel

واقعاً این کار را انجام می دهد و در نهایت فراموش نکنید که در انتهای تونل نور وجود دارد

in fact a lot of people have been using this actual phrase this week on the news

در واقع بسیاری از مردم از این عبارت واقعی این هفته در اخبار استفاده می کنند

so a lot of people being interviewed and talked to they're being interviewed

بنابراین بسیاری از مردم از این جمله واقعی استفاده می کنند. در حال مصاحبه و صحبت با آنها در

about the current situation and many people are saying we think there is

مورد وضعیت فعلی مصاحبه می شود و بسیاری از مردم می گویند که ما فکر می کنیم

light at the end of the tunnel now that is it thank you very much I am

در انتهای تونل نوری وجود دارد که اکنون بسیار متشکرم

definitely going like Superman I am going to fly off and change my underwear

من قطعاً مانند سوپرمن خواهم رفت. و لباس زیرم را عوض کنم

thank you for your company 2 p.m. UK time tomorrow

با تشکر از شما برای شرکت شما ساعت 2 بعد از ظهر فردا به وقت بریتانیا

this is mr. Duncan in the birthplace of English saying thanks a lot don't forget

این آقای. دانکن در زادگاه انگلیسی می گوید خیلی ممنون فراموش نکنید

to give me a lovely like as well before you go please give me a like there it is

قبل از رفتن به من یک لایک دوست داشتنی بدهید لطفاً آنجا به من لایک کنید این است که

give me a like and also subscribe if you like what you see thanks a lot for your

به من لایک کنید و همچنین اگر چیزی را که می بینید دوست داشتید سابسکرایب کنید.

company everyone Thank You Annie Thank You Noemi thank you ts see you all later

شرکت شما همه متشکرم آنی متشکرم نومی از شما متشکرم بعداً همه شما را می بینم

and of course before I disappear you know what's coming next

و البته قبل از اینکه ناپدید شوم می دانید که چه چیزی در راه است

yes you do until tomorrow 2 p.m. UK time this is mr. Duncan in England saying

بله تا فردا ساعت 2 بعد از ظهر انجام دهید. زمان انگلستان این آقای است. دانکن در انگلیس می گوید

thanks for watching and

از تماشا کردن تشکر می کنم و

Tatar for now

تاتار در حال حاضر