Learning English with Misterduncan - Live - Sunday 24th February 2019 - Work Idioms - live chat

It's a beautiful bright day the Sun is out the birds are singing and everything is Super Duper

این یک روز زیبا و درخشان است که خورشید بیرون است ، پرندگان آواز می خوانند و همه چیز Super Duper است به صورت

live from Much Wenlock in England on a Sunday afternoon this is live English

زنده از Much Wenlock در انگلستان در یک بعد از ظهر یکشنبه، این زنده انگلیسی

it sure is baby

است، مطمئنا عزیزم

here we go it's Sunday afternoon once again across the world and we are live as live can be something slightly

اینجا هستیم، ما می رویم، یک بار دیگر بعد از ظهر یکشنبه در سراسر جهان است و ما هستیم زندگی به عنوان زنده می تواند

different today we are doing something a little bit different things will not look the same

کمی متفاوت باشد امروز ما در حال انجام کاری

as they usually do hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you

هستیم. دانکن در انگلیس امروز چطوری

okay I hope so are you happy well are you happy I really hope so I'm very happy today

خوب هستی امیدوارم خوب خوشحالی خوشحالی من واقعا امیدوارم امروز خیلی

because I'm outside live we are having the most wonderful day here in England it is bright

خوشحالم چون بیرون هستم زنده ما فوق العاده ترین روز را اینجا در انگلیس می گذرانیم آفتابی روشن است

sunny a little cool but not too bad the Sun is out everything is is quite nice so I thought

کمی جالب است، اما نه خیلی بد، خورشید بیرون است همه چیز بسیار خوب است، بنابراین فکر کردم

today we would do something a little different I thought we would go outside so this is officially

امروز ما کاری متفاوت انجام خواهیم داد، فکر کردم به بیرون برویم، بنابراین این

the first English live stream of 2019 that we're doing outside so that's it the first

رسما اولین پخش زنده انگلیسی در سال 2019 است که در خارج از خانه انجام می دهیم پس این اولین مورد است،

one ah write that down in your Diaries right now please so here we go and well lots of

آه همین الان در دفتر خاطرات خود بنویسید، پس ما به اینجا می رویم و خیلی

things coming today we have all sorts of stuff coming today because it's live English every

چیزها امروز در راه است، ما همه چیز را امروز داریم، زیرا هر یکشنبه به زبان انگلیسی زنده است،

single Sunday we are live on YouTube not else not only myself mr. Duncan but also later

ما در یوتیوب زنده هستیم نه غیره فقط خودم آقای دانکن اما

on we have mr. Steve coming as well so lots of things to look forward to today on the

بعداً آقای. استیو نیز می آید، بنابراین چیزهای زیادی باید منتظر امروز در

live stream something a little different don't forget we are live outside right now you can

پخش زنده باشید، چیزی که کمی متفاوت است، فراموش نکنید که ما در حال حاضر در بیرون زنده هستیم، می

see the time is just coming up to ten minutes past two o'clock on a Sunday afternoon it

توانید ببینید که ساعت به ده دقیقه و دو بعد از ظهر نزدیک است. یکشنبه بعد از

is what is it today the 24th of February I can't believe how fast this month has gone

ظهر امروز 24 فوریه است. من نمی توانم باور کنم که این ماه چقدر سریع گذشت،

something I want to mention very quickly there will be no live stream next week no live stream

چیزی که می خواهم خیلی سریع به آن اشاره کنم ، هفته آینده پخش زنده وجود نخواهد داشت، یکشنبه آینده پخش زنده وجود نخواهد داشت،

next Sunday so that's something also to make a note of in your diary if you would like

بنابراین این نیز چیزی برای ایجاد یک اگر مایلید در دفتر خاطرات خود یادداشت کنید،

to so there is no live stream next Sunday for various reasons which will become clear

بنابراین یکشنبه آینده به دلایل مختلف پخش زنده وجود ندارد که مشخص خواهد شد

as they are revealed lots of things going on quite a few changes taking place let me

زیرا چیزهای زیادی در حال رخ دادن هستند و تغییرات زیادی در حال رخ دادن است، اجازه دهید

say so I hope you're well and the view today is gorgeous so this is the view at the moment

بگویم بنابراین امیدوارم که حال شما خوب باشد. و منظره امروز فوق العاده است، بنابراین این منظره ای است که در حال

looking out towards the Shropshire countryside look at that it's a glorious day that is actually

حاضر به سمت حومه شهر Shropshire نگاه می کنید، ببینید این یک روز باشکوه است که در واقع

a live view looking out and we are outside completely live today so anything can happen

یک نمای زنده است که به بیرون نگاه می کنیم و ما امروز کاملاً زنده بیرون هستیم، بنابراین هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد،

anything so everything could go wrong at any moment that is the wonderful thing about doing

بنابراین همه چیز ممکن است برو wr در هر لحظه این چیز فوق العاده ای در مورد اجرای

live streams you never know what will happen next anything could happen as I said mr. Steve

پخش زنده است، شما هرگز نمی دانید که بعداً چه اتفاقی می افتد، همانطور که گفتم ممکن است اتفاق بیفتد. استیو

will be here a little bit later on and well a lot of people like to see mr. Steve exercising

کمی بعد اینجا خواهد بود و خیلی ها دوست دارند آقای را ببینند. استیو در حال ورزش کردن،

so I thought once again I will show you mr. Steve working [Music] yes I'm doing something

بنابراین فکر کردم یک بار دیگر به شما نشان خواهم داد آقای. استیو در حال کار [موسیقی] بله، من امروز کار کمی متفاوت انجام می‌دهم،

a little different today we are outside live in the garden just to give you a kind of sense

ما در بیرون از خانه در باغ هستیم فقط برای اینکه به شما

of what things are like at the moment here so I don't know why but suddenly the weather

حسی نسبت به شرایط فعلی در اینجا بدهم، بنابراین نمی‌دانم چرا اما ناگهان آب و هوا می‌شود.

has changed for the better over the past few days so we're having quite a nice spell of

در طول چند روز گذشته به سمت بهتر شدن تغییر کرده است، بنابراین هوای بسیار خوبی

weather it's about 14 degrees today outside so I thought mmm wouldn't it be a good idea

داریم، امروز حدود 14 درجه در بیرون است، بنابراین فکر کردم این ایده خوبی نیست که

to go outside and do a live stream in the garden so here we are right now and I hope

به بیرون بروم و یک پخش زنده در باغ انجام دهم. بنابراین ما همین الان هستیم و امیدوارم

you are well the live chat is open for business I wonder who was first on the live chat let's

حال شما خوب باشد، چت زنده برای تجارت باز است، نمی‌دانم چه کسی اولین بار در چت زنده بود،

have a look shall we so there it is the live chat on the screen and if we go back to the

بیایید نگاهی بیندازیم تا چت زنده روی صفحه باشد و اگر برگردیم به

beginning let's see who was first I don't know who was first but we are about to find

ابتدا ببینیم چه کسی اولین بود، من نمی دانم چه کسی اولین بود، اما ما در شرف این هستیم که

out oh so many people already are on the live chat I hope I can read this writing because

بفهمیم آه بسیاری از مردم در حال حاضر در چت زنده هستند، امیدوارم بتوانم این نوشته را

I'm using a very small screen in the garden now that looks like Khyber hello - Khyber

بخوانم زیرا از یک صفحه نمایش بسیار کوچک در صفحه نمایش استفاده می کنم. باغ در حال حاضر که شبیه خیبر است سلام - خیبر

I think Khyber you are first on the live chat so a big super duper round of applause for

من فکر می کنم خیبر شما اولین نفر در چت زنده هستید بنابراین یک سوپر دوپر بزرگ با تشکر برای

you well done well done Takei bear you are first

شما آفرین آفرین خرس Takei شما اولین نفر

on today's live chat a special live chat live in the garden also we have blue thunder and

در چت زنده امروز هستید یک چت زنده ویژه در باغ همچنین ما رعد آبی داریم و

Olga is here hello Olga nice to see you here again if I seem a little distracted it's because

اولگا اینجاست سلام اولگا خوشحالم که دوباره اینجا می بینمت اگر به نظر من کمی حواس پرت است. چون

there are birds flying over my head as I'm talking to you right now lots of birds flying

در حال حاضر با شما صحبت می کنم، پرندگان زیادی بالای سر من پرواز می کنند، پرندگان زیادی

around Louie is here hello Louie nice to see you as well on the livestream also we have

در اطراف پرواز

Beatriz Beatrice is watching in Argentina hello to you by the way it's the Oscars tonight

می کنند. به این ترتیب که امشب

will you be watching the Oscars do you care about the Oscars does anyone really care I

اسکار است آیا شما اسکار را تماشا می کنید آیا به اسکار اهمیت می دهید آیا کسی واقعاً اهمیت می دهد من

think the only people who are really bothered by the Oscars are those who think that they

فکر می کنم تنها افرادی که واقعاً از اسکار آزارشان می دهد کسانی هستند که فکر می کنند

might win a prize that's what I think anyway Ricardo hi guys and also Pedro is here Pedro

ممکن است جایزه ای ببرند این همان چیزی است که من فکر می کنم به هر حال ریکاردو سلام بچه ها و همچنین پدرو اینجاست پدرو

and Belarusian are the moderators on the live stream also have Lena hello Lena how are you

و بلاروسی نیز ناظر در پخش زنده هستند همچنین لنا دارند سلام لنا چطوری

I'm okay thank you very much nice to see you here Francisco and also we have feel and see

من خوبم خیلی ممنون از دیدنت در اینجا فرانسیسکو و همچنین ما احساس و دیدن

and muti also Lilia and tsukete oh hello sue Kat how lovely to see your smiling face with

و موتی داریم همچنین لیلیا و تسوکت و اوه سلام سو کت چقدر دوست داشتنی است که یک بار دیگر چهره خندان تو را با

us once again can I say a big thank you to those who sent some lovely donations as well

ما ببینم می توانم از کسانی که کمک های مالی دوست داشتنی ارسال کردند و همچنین

to my PayPal thank you very much and we had a lovely donation last week I think it was

به پی پال من ارسال کردند بسیار سپاسگزارم و هفته گذشته یک کمک مالی دوست داشتنی داشتیم، فکر می کنم این است.

from it was it Eduardo I think it was or Leonard Noah actually I think it was from Leonard

از آن بود ادواردو فکر می‌کنم بود یا لئونارد نوح در واقع فکر می‌کنم از طرف لئونارد

we had a lovely donation last week on the live chat very very kind of you Alamgir hello

بود ما یک کمک مالی دوست‌داشتنی هفته گذشته در چت زنده

everyone I forgot about the live class how could you forget how could you forget about

داشتیم. آیا می توانید

our lovely live stream oh well at least next Sunday you can have a rest because I won't

جریان زنده دوست داشتنی ما را فراموش کنید، حداقل یکشنبه آینده می توانید استراحت کنید زیرا من

be here next Sunday for various reasons I might mention why later on also today mr.

یکشنبه آینده به دلایل مختلف اینجا نخواهم بود، شاید بعداً به همین دلیل امروز نیز اشاره کنم.

Steve will be looking for some sympathy today because mr. Steve has not been very well he

استیو امروز به دنبال همدردی خواهد بود زیرا آقای. استیو خیلی خوب نبود او

was really unwell during the week he's had a fever he's had a cold so he spent two days

در طول هفته ای که تب داشت واقعاً ناخوش بود و سرما خورده بود، بنابراین دو روز را

in bed in fact he went out Thursday night to do some singing and then he came back and

در رختخواب گذراند، در واقع پنجشنبه شب بیرون رفت تا کمی آواز بخواند و سپس برگشت و

he looked absolutely dreadful you look terrible I thought I thought he was going to collapse

به نظر می رسید که شما کاملاً وحشتناک هستید. وحشتناک به نظر میرسه فکر کردم فکر میکردم

on the floor when he returned home so I said to mr. Steve I said you have to go to bed

وقتی به خونه برگشت داره روی زمین میریزه پس به آقا گفتم. استیو گفتم باید به رختخواب

and you can't go to work tomorrow because you're too ill so he had 24 hours of sleep

بروی و فردا نمی توانی سر کار بروی چون خیلی مریض هستی پس او 24 ساعت خوابیده بود

and now he is almost well again but of course when you get a fever when you get a cold there

و الان تقریباً خوب است اما البته وقتی تب می کنی وقتی تب می کنی. سرماخوردگی

are many things you can do to to ease the discomfort so what do you normally do if you

چیزهای زیادی وجود دارد که می توانید برای کاهش ناراحتی انجام دهید، بنابراین اگر

get a cold or a fever if you start sneezing and coughing and your nose starts running

سرما خوردید یا تب کردید اگر شروع به عطسه و سرفه کردید و بینی شما شروع به ریزش کرد

what do you normally do do you have a secret cure for your fever for your cold and at this

معمولاً چه کار می کنید. تب شما برای سرماخوردگی شماست و در این

time of year many people have colds at the moment there are so many people around fortunately

موقع از سال بسیاری از مردم سرماخورده هستند در حال حاضر افراد زیادی در اطراف هستند خوشبختانه

I didn't catch mr. Steve's cold so Steve was very ill during the week but I wasn't in fact

من به آقای دکتر مبتلا نشدم. استیو سرما خورده است، بنابراین استیو در طول هفته بسیار بیمار بود، اما در واقع

I had a lovely time during the week because I went to a place called Iron Bridge maybe

من در طول هفته اوقات خوشی نداشتم، زیرا به مکانی به نام پل آهنی رفتم، شاید

you know about it I went to a place called Iron Bridge would you like to see some of

شما در مورد آن بدانید که من به مکانی به نام پل آهنی رفتم. برای دیدن برخی

the shots that I filmed during the week here we go so this is my little trip that I took

از نماهایی که در طول هفته فیلمبرداری کردم، به اینجا می رویم، بنابراین این سفر کوچک من است که

this week to iron bridge [Music] [Music] [Music] so there it was the place I visited this week

این هفته به پل آهنی [Music] [Music] [Music] رفتم، بنابراین آنجا جایی بود که این هفته بسیار بازدید کردم.

a very historical place a famous place called Iron Bridge and the reason why that place

مکان تاریخی مکان معروفی به نام پل آهنی

is well-known is because it is where the first ever fully iron made completely of iron the

است و دلیل معروفیت آن مکان این است که

iron bridge is the first ever bridge to be built completely from iron it's true I'm not

اولین پل آهنی ساخته شده از آهن است. من

joking look it up on Google later on if you want so that is a place that's not very far

شوخی ندارم اگر می خواهید بعداً آن را در Google جستجو کنید تا جایی باشد که خیلی

away from me in fact it's just a few minutes drive and the reason why I showed you that

دور از من نیست در واقع فقط چند دقیقه رانندگی است و دلیل اینکه من به شما نشان دادم این

is because over the past few months the bridge has been renovated now in the past the color

است که در چند ماه گذشته پل در حال حاضر بازسازی شده است در گذشته

of the bridge was was a strange dull gray color but they apparently discovered that

رنگ پل عجیب کسل کننده بود رنگ خاکستری اما آنها ظاهراً متوجه شدند

the original color of the iron bridge was actually red so that's what they did they

که رنگ اصلی پل آهنی در واقع قرمز است، بنابراین

decided to renovate the bridge and they painted the whole bridge with a new color the original

تصمیم گرفتند پل را بازسازی کنند و کل پل را با رنگ جدیدی رنگ کردند

color that the bridge had when it was first completed so I hope that was interesting lots

که رنگ اصلی پل در ابتدای تکمیل شدن آن بود. بنابراین امیدوارم که جالب باشد بسیاری

of interesting things coming today we have mr. Steve on live chat it feels very strange

از چیزهای جالب که امروز در راه است . استیو در چت زنده خیلی

to be out here can I just let you in on a little secret I have wet feet my feet at the

عجیب است بیرون

moment are actually wet and also I think that one of my neighbors is going to drive by in

a moment in their tractor so if it gets a little bit noisy you'll know why so mr. Steve

بودن لحظه ای در تراکتور آنها، بنابراین اگر کمی پر سر و صدا شود، می دانید که چرا آقای. استیو

will be here today we're talking about lots of things including are you a positive person

امروز اینجا خواهد بود ما در مورد چیزهای زیادی صحبت می کنیم، از جمله اینکه آیا شما یک فرد مثبت

or are you a negative person would you describe yourself as a person who is positive or would

هستید یا یک فرد منفی.

you say that you are a negative person my neighbor's tractor is now coming past there

پس از گذشتن

is a large piece of farmland behind my house and at the moment my neighbor is driving by

، یک قطعه زمین کشاورزی بزرگ پشت خانه من است و در لحظه ای که همسایه من با

in his big tractor there he is maybe he'll give me a wave I don't know we'll see what

تراکتور بزرگ خود در حال رانندگی است، او آنجاست، شاید او به من دست بزند، نمی دانم ببینیم چه

happens so are you a positive person or are you a pessimistic person some interesting

می شود، شما هم هستید یک فرد مثبت یا یک فرد بدبین چند

words there so we have a word optimist an optimist an optimist is a person who tends

کلمه جالب وجود دارد، بنابراین ما یک کلمه خوش بین داریم، یک خوش بین، یک خوش بین فردی است که تمایل دارد

to look on the bright side of things so if you are an optimist or if you are an optimistic

به جنبه های مثبت چیزها نگاه کند، بنابراین اگر خوش بین هستید یا اگر فردی خوش بین هستید،

person this means that you always look on the bright side of life the opposite of that

به این معناست که شما همیشه به جنبه روشن زندگی نگاه می کنید برعکس

is pessimist pessimist if you are a pessimist that means that you normally you look on the

آن بدبین بدبین است اگر شما بدبین هستید، به این معنی است که شما معمولاً به جنبه

dark side of things you look on the bleak side you look at the negative side of things

تاریک چیزها نگاه می کنید و به سمت تاریک نگاه می کنید و به جنبه منفی چیزها نگاه می کنید.

so there are two types of people in the world you have the optimist and the pessimist an

بنابراین دو نوع وجود دارد از بین مردم دنیا شما فرد خوش بین و بدبین را دارید یک

optimist is optimistic a pessimist is pessimistic they always look on the negative side we can

خوش بین خوش بین است یک بدبین بدبین است آنها همیشه جنبه منفی را نگاه می کنند ما

also say positive as well a positive person and we can say the opposite which is negative

همچنین می توانیم مثبت بگوییم یک فرد مثبت و می توانیم برعکس بگوییم که منفی است

so positive optimistic negative pessimistic you always look on the dull dark negative

بنابراین مثبت خوش بینانه منفی است. بدبینانه شما همیشه به جنبه منفی تاریک و کسل

side of things so let's have a look at one of my English lessons and this is a short

کننده چیزها نگاه می کنید، پس بیایید به یکی از درس های انگلیسی من نگاهی بیندازیم و این یک درس کوتاه است

lesson where I talk all about that particular subject [Music] this might look like just

که در آن من همه چیز را در مورد آن موضوع خاص صحبت می کنم [موسیقی] ممکن است شبیه

an ordinary glass of water but in fact it is something much more symbolic the way in

یک لیوان آب معمولی باشد. اما در واقع این یک چیز بسیار نمادین تر است که نحوه

which you view this glass might reveal how you view your own situation in life let me

نگاه شما به این لیوان ممکن است نشان دهد که چگونه وضعیت خود را در زندگی می بینید. اجازه

explain to some this glass is half-full it is not empty it still has something to offer

دهید برای برخی توضیح دهم که این لیوان نیمه پر است، خالی نیست، هنوز چیزی برای ارائه به

you there is still some water left in the glass you could say that this is a positive

شما دارد. هنوز مقداری آب در لیوان باقی مانده است، می توانید بگویید که این یک

way of looking at the glass however to others this glass is half-empty there is not as much

روش مثبت برای نگاه کردن به لیوان است، اما برای دیگران این لیوان نیمه خالی است، به اندازه

water in the glass as there could be this could be viewed as being negative and pessimistic

ای که ممکن است آب در لیوان وجود نداشته باشد. به نظر منفی و بدبینانه

your perspective of the world and your situation in general can often be judged by whether

دیدگاه شما نسبت به دنیا و وضعیت شما به طور کلی را می توان اغلب بر اساس

you see that glass is half-full or half-empty as for me well what do you think is my glass

اینکه آیا نیمه پر لیوان یا نیمه خالی را می بینید و برای من خوب است که فکر می کنید

half-full or half-empty being able to see the bright side of something is not easy but

نیمه پر یا نیمه لیوان من چیست؟ خالی بودن دیدن جنبه روشن چیزی آسان نیست،

it can be done after all tomorrow is indeed another day take another look at your glass

اما می توان آن را انجام داد، زیرا فردا در واقع روز دیگری است دوباره به لیوان خود نگاه کنید،

you might be pleasantly surprised by what you see [Music] and there it was an excerpt

ممکن است از آنچه می بینید شگفت زده شوید [موسیقی] و در آنجا گزیده ای بود.

from one of my English lessons there are many many English lessons on my You Tube channel

از یکی از درس های انگلیسی من، در کانال یو تیوب من

[Music] it's a fun day because it's Sunday and it's time to improve your English listening

[موسیقی] بسیاری از درس های انگلیسی وجود دارد، این یک روز سرگرم کننده است زیرا یکشنبه است و زمان آن است که گوش دادن به زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید،

yes every single Sunday you can catch me live next Sunday there is an exception because

بله هر یکشنبه می توانید من را به صورت زنده ببینید یکشنبه آینده، یک استثنا وجود دارد. چون

next Sunday we won't be here live there are some things happening mr. steve is also busy

یکشنبه آینده ما زنده اینجا نخواهیم بود، اتفاقاتی در حال رخ دادن است. استیو همچنین

next weekend and I will be busy next weekend making some changes in my studio and also

در آخر هفته آینده مشغول است و من در آخر هفته آینده مشغول انجام برخی تغییرات در استودیوی خود و همچنین

some other changes taking place next month as well so some new things to look forward

برخی تغییرات دیگر در ماه آینده خواهم بود، بنابراین برخی چیزهای جدید که باید منتظر

to maybe one or two things will look different maybe sound different who knows so some surprises

آن باشیم شاید یکی دو چیز متفاوت به نظر برسند، شاید به نظر متفاوت باشد. می داند

coming your way in March so just to remind you again I won't be here next Sunday no live

که در ماه مارس شگفتی های زیادی در راه است، بنابراین فقط برای یادآوری دوباره به شما، یکشنبه آینده اینجا نخواهم بود، بدون

stream next week I hope we are all clear on that now back to the live chat lots of people

پخش زنده هفته آینده، امیدوارم همه ما در این مورد روشن باشیم، اکنون به چت زنده بازگردیم بسیاری از مردم

getting involved thank you very much so do you have a magic cure for your cold do you

که درگیر هستند، بسیار متشکرم آیا شما یک درمان جادویی برای سرماخوردگی خود دارید آیا

have a magic cure lilius says when I start feeling and well the first thing I do is switch

شما یک درمان جادویی دارید لیلیوس می گوید وقتی احساس می کنم و خوب اولین کاری که انجام می دهم این است

off all the technology well sometimes being quiet and alone can help you to recover from

که تمام فناوری را خاموش کنم گاهی اوقات ساکت بودن و تنهایی می تواند به شما کمک کند تا از اکثر بیماری ها بهبود پیدا کنید.

most illnesses sometimes relaxing in a dark room maybe you can lie on the bed and close

گاهی اوقات در یک اتاق تاریک استراحت می‌کنید، شاید بتوانید روی تخت دراز بکشید و

the curtains and relax sometimes that can be very therapeutic I think so Catherine says

پرده‌ها را ببندید و استراحت کنید، گاهی اوقات که می‌تواند بسیار درمانی باشد، فکر می‌کنم کاترین می‌گوید

your videos are so lovely and captivating I tried to make one for my group but it was

ویدیوهای شما بسیار دوست‌داشتنی و گیرا هستند، من سعی کردم برای گروهم یکی بسازم، اما این

a complete mess Oh Catherine don't give up if it first you don't succeed try try again

یک همکاری بود. آشفتگی کامل اوه کاترین تسلیم نشو اگر اول موفق نشدی دوباره تلاش کن

that's what I say when I first started making my English lessons well they weren't very

این همان چیزی است که من می گویم وقتی برای اولین بار درس های انگلیسی را شروع کردم خوب آنها خیلی

good they weren't very good I was very nervous and I didn't know how to use the technology

خوب نبودند خیلی خوب نبودند خیلی عصبی بودم و من نمی دانستم چگونه از این فناوری استفاده کنم

and that was many years ago but now now I think I i've almost I've almost got the hang

و این خیلی سال پیش بود، اما اکنون فکر می کنم تقریباً به

of it now almost how does one become a moderator well I have chosen two people to be the moderators

آن رسیده ام، حالا تقریباً چگونه می توان یک ناظر شد، خوب من دو نفر را انتخاب کردم. ناظر

here so it's actually my choice so Pedro and Belarus yeah they are regular viewers and

اینجا باشید، بنابراین در واقع انتخاب من است، بنابراین پدرو و بلاروس بله، آنها بیننده‌های ثابت هستند و

they are here every week and I have made them the moderators but who knows later on it might

هر هفته اینجا هستند و من آنها را ناظر کرده‌ام، اما کسی که می‌داند ممکن

be someone else it might be you Bella who knows kaiba says this is the season of flu

است شخص دیگری باشید، ممکن است شما باشید، بلا که کایبا را می‌داند. این فصل آنفولانزا است و

also coughs yes lots of people coughing sneezing at the moment especially here in the UK because

همچنین سرفه می کند بله بسیاری از افراد در حال حاضر سرفه و عطسه می کنند به خصوص در اینجا در انگلستان زیرا

we are still in winter even I feel is if I want to have a little cough right now hmm

ما هنوز در زمستان هستیم حتی من احساس می کنم اگر بخواهم در حال حاضر کمی سرفه

so I will drink a little bit of water I can barely breathe because my temperature is so

کنم پس کمی بنوشم از آب من به سختی می توانم نفس بکشم زیرا دمای من بسیار

high oh I see so where you are I think it must be very warm at the moment yes the bridge

بالا است اوه می بینم جایی که شما هستید فکر می کنم در حال حاضر باید خیلی گرم باشد بله پلی

that you saw is original and it it is the first ever iron bridge to be built in the

که دیدید اصلی است و این اولین پل آهنی است که در جهان ساخته شده است

world I'm not joking nice to meet you again mr. Duncan Thank You Giovanni that's very

. دانکن متشکرم جیووانی که

kind of you we are doing something different today because I'm in the garden I'm doing

خیلی لطف کردی ما امروز داریم کار متفاوتی انجام می دهیم زیرا من در باغ هستم من در باغ دارم کاری انجام می

something live in the garden so anything anything can happen including my neighbor going by

دهم بنابراین هر اتفاقی ممکن است اتفاق بیفتد از جمله اینکه همسایه من با

driving his big tractor I am a positive person says Amory a murid Oliviero a positive person

تراکتور بزرگش رانندگی کند من یک فرد مثبت هستم. می‌گوید آموری، اولیویروی مرید، یک فرد مثبت است،

so you are an optimist an optimistic person is a person who tends to look on the bright

بنابراین شما یک فرد خوش‌بین هستید، یک فرد خوش‌بین، فردی است که به جنبه‌های مثبت نگاه می‌کند،

side they tend to be very positive Thank You Pedro you are optimistic as well that's nice

آنها تمایل دارند بسیار مثبت باشند. متشکرم پدرو، شما هم خوش‌بین هستید، خوب

to know do you have any magic cures for your illness kaiba says I am pessimistic oh dear

است بدانید آیا جادویی دارید. درمان بیماری شما را کایبه می گوید من بدبین هستم اوه عزیز

kaiba says I am very pessimistic well that's not very nice I I suppose it depends how well

کایبا می گوید من خیلی بدبین هستم خوب این خیلی خوب نیست فکر می کنم بستگی به این دارد که

your life is going at the time I know sometimes I can be a little bit pessimistic I know sometimes

زندگی شما در آن زمان چقدر خوب پیش می رود می دانم گاهی اوقات می توانم کمی بدبین باشم می دانم گاهی

I can sometimes look on the brewer on the dark side of things but for most of the time

اوقات می توانم گاهی اوقات به طرف تاریک چیزها به آبجو نگاه می کنم، اما در بیشتر مواقع

I try to look on the positive side there the optimistic side s : ah so says mr. Duncan

سعی می کنم جنبه مثبت را در آنجا ببینم و جنبه خوش بینانه را داشته باشم: آه اینطور می گوید آقای.

do you see the half glass full or half empty I always see the glass half full so I always

دانکن نصف لیوان را پر می بینی یا نیمه خالی من همیشه نیمه پر لیوان را می بینم پس

try to be optimistic whenever I can I always try to look on the bright side of life if

همیشه سعی می کنم هر زمان که بتوانم خوشبین باشم.

possible lilia and also yo you were here lots of people on the live chat also we have eggy

افرادی که در چت زنده هستند همچنین ما روده تخم مرغ داریم

bowel Olli I hope I pronounced your name right good afternoon from Italy from Lake Como oh

Olli امیدوارم نام شما را درست بعد از ظهر بخیر از ایتالیا از دریاچه کومو تلفظ کرده

I know Lake Como very well I think mr. Steve's sister has actually been to Lake Como I will

باشم، اوه من فکر می کنم دریاچه کومو را به خوبی می شناسم. خواهر استیو در واقع به دریاچه کومو بوده است،

ask Steve about that later on also Jamelia is here I am 100% positive oh that's good

بعداً از استیو در مورد آن می‌پرسم، همچنین جملیا اینجاست، من 100% مثبت هستم، اوه خوب است

Anna says I live when one of your viewers send you their videos film near their house

آنا می‌گوید من زندگی می‌کنم وقتی یکی از بینندگان شما فیلم ویدیوهای خود را در نزدیکی خانه‌شان برای

I would like to see some more of those well if you if you would like to send something

شما ارسال می‌کند، مایلم ببینم. برخی دیگر از آن‌ها خوب است، اگر می‌خواهید چیزی بفرستید،

you are more than welcome to do so no problem no problem at all you are more than welcome

می‌توانید انجام دهید، مشکلی نیست، اصلاً مشکلی نیست،

to do that if you wish mr. Steve will be here soon talking about lots of things we're talking

اگر می‌خواهید آقای دکتر، بهتر است این کار را انجام دهید. استیو به زودی اینجا خواهد بود و در مورد بسیاری از چیزهایی که ما در مورد کار صحبت می کنیم صحبت می

about work and jobs and words phrases things that you can connect to those subjects so

کنیم و شغل و عبارات کلماتی که شما می توانید به آن موضوعات متصل کنید

mr. Steve will be here very shortly but first we're going to have a look at one of my full

. استیو به زودی اینجا خواهد بود، اما ابتدا می‌خواهیم به یکی از درس‌های انگلیسی کامل من نگاهی بیندازیم، در

English lessons here is an excerpt from full English number 20 and then after that mr.

اینجا گزیده‌ای از انگلیسی کامل شماره 20 است و بعد از آن mr.

Steve will be right here [Music] I love watching movies and TV shows especially where my favorite

استیو همین جا خواهد بود [موسیقی] من عاشق تماشای فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی هستم، مخصوصاً جایی که

performers are in them however sometimes I find myself wondering whether or not they

اجراکنندگان مورد علاقه‌ام در آن‌ها حضور دارند، اما گاهی اوقات فکر می‌کنم که آیا آن‌ها

are putting as much effort into their performances as they could be for instance sometimes an

به اندازه‌ای که می‌توانند برای اجراهایشان تلاش کنند یا نه، مثلاً گاهی اوقات یک

actor in a movie might give a subdued performance in their role I'm sure we have all seen this

بازیگر، تلاش می‌کنند. در یک فیلم ممکن است عملکرد ضعیفی در نقش خود داشته باشد، مطمئنم که همه ما شاهد این

happen when this occurs we can say that the actor is phoning in their actions they are

اتفاق بوده ایم که وقتی این اتفاق می افتد، می توانیم بگوییم که بازیگر در

not putting as much effort into what they are doing as they usually do I didn't think

حال انجام کارهای خود تلفن می کند، آنها به اندازه معمول برای کاری که انجام می دهند تلاش نمی کنند. آیا من

much of Bruce Willis in the whole nine yards he seemed to be phoning it in this means that

در تمام 9 یاردی که به نظر می رسید بروس ویلیس در حال تماس با آن بود زیاد فکر نمی کردم، این بدان معنی است

the actor in question seemed bored and disinterested in the role he was playing he seemed to be

که بازیگر مورد نظر به نظر می رسد حوصله نداشته باشد و به نقشی که بازی می کند بی علاقه است و به نظر می رسد

phoning it in adil performance can be described as weak lackluster bland and uninspiring they

در اجرای عادل با آن تماس می گیرد. آنها به عنوان ضعیف و ضعیف و غیر الهام بخش توصیف می

are doing it without any interest whatsoever they are phoning it in it's time now to take

شوند، آنها بدون هیچ علاقه ای این کار را انجام می دهند و اکنون وقت آن رسیده است

a look at another buzzword a buzzword is a word or sentence that is popular or well used

که نگاهی به کلمه کلیدی دیگری بیندازیم.

during a certain period of time today's buzz word is meme in its original use the word

در یک دوره زمانی

meme is a noun that means an element of a culture or system of behavior passed on from

one individual to another by imitation or other non genetic means that is to say a habit

معین استفاده می شود. عادت

or type of behavior which is passed on by being copied or imitated by others these days

یا نوع رفتاری که امروزه با کپی کردن یا تقلید توسط دیگران منتقل می

the word meme relates to an image video or piece of text which is typically humorous

شود، کلمه میم مربوط به یک ویدیو تصویری یا قطعه متنی است که معمولاً

in nature that is copied and spread rapidly by Internet users often with slight variations

ماهیت طنز دارد که به سرعت توسط کاربران اینترنت کپی می شود و اغلب به صورت جزئی پخش می شود. تغییرات

so a meme is a funny picture or a humorous video clip or a catchy slogan I'm sure recently

بنابراین یک میم یک عکس خنده دار یا یک کلیپ ویدیویی طنز یا یک شعار جذاب است، مطمئنم اخیراً

you have looked at a meme on the internet perhaps it was that winning baby or maybe

شما به یک الگوی رفتاری در اینترنت نگاه کرده اید، شاید آن کودک برنده یا شاید

that miserable cat or that sarcastic reinterpretation of Willy Wonka or perhaps it was that annoyed

آن گربه بدبخت یا آن تفسیر طعنه آمیز از ویلی ونکا یا شاید این بود که

baby each one of these images is a good example of a meme what exactly is a phrasal verb well

عزیزم آزاردهنده هر یک از این تصاویر نمونه خوبی از یک الگوی رفتاری است که دقیقاً یک فعل عبارتی چیست خوب

first of all a verb is a word that expresses an action it is a doing word it shows in action

اول از همه یک فعل کلمه ای است که یک عمل را بیان می کند، یک کلمه در حال انجام است که در عبارت عمل نشان می

phrasal verbs are formed by two or more words usually consisting of an adverb and a main

دهد l افعال با دو یا چند کلمه تشکیل می شوند که معمولاً از یک قید و یک فعل اصلی تشکیل

verb they can be transitive or intransitive good examples of phrasal verbs include run

می شوند. آنها می توانند متعدی یا غیر

out you run out of petrol you've used up all the petrol the petrol has run out the car

متعدی باشند.

has used up all the petrol another good phrasal is hang up to when the telephone conversation

ماشین تمام بنزین مصرف کرده است، یک جمله خوب دیگر این است که وقتی مکالمه تلفنی قرار است تلفن

is to hang up you hang up on someone you hang up on the person you were talking to then

را قطع کنید، تلفن را به کسی که با او صحبت می کردید قطع کنید، سپس

there is hand in you hand in your homework you give the homework to your teacher another

در تکالیفتان دست در دستتان است. تکلیف به معلم شما یک

phrasal verb is mix up this can be the action of combining or mixing two or more things

فعل عبارتی دیگر مخلوط کردن است، این می تواند عمل ترکیب یا اختلاط دو یا چند چیز

together mix URP can also mean to mistake one thing for another phrasal verbs are used

با هم باشد مخلوط کردن URP همچنین می تواند به معنای اشتباه گرفتن یک چیز با دیگری باشد.

as a way of expressing an action in an informal way they can often be confusing to those learning

آنها اغلب می توانند برای کسانی که

English as a second language [Music] and of course don't forget there are lots of other

انگلیسی را به عنوان زبان دوم [موسیقی] یاد می گیرند گیج کننده باشند و البته فراموش نکنید که بسیاری از

English lessons on my youtube channel and many many episodes of mr. Duncan's full English

درس های انگلیسی دیگر در کانال یوتیوب من و بسیاری از اپیزودهای mr. دیپ کامل انگلیسی

[Music] dip doodoo it's a Sunday it's a fun day it's a very strange moment of time because

[موسیقی] دانکن doodoo یک یکشنبه است، یک روز سرگرم کننده است، لحظه بسیار عجیبی است، زیرا

we are in the garden and now joining me as well here he is he's been poorly he's been

ما در باغ هستیم و اکنون به من می پیوندد او اینجاست که او بد بوده است او در

sick during the week he's not feeling very well in fact he spent 24 hours in bed sleeping

طول هفته مریض بوده است او احساس چندانی ندارد خوب در واقع او 24 ساعت را در رختخواب گذراند و خوابید

yes it's mr. Steve mr. Duncan huh I haven't been very well this

بله این آقای است. آقای استیو دانکن خخخخ من این هفته خیلی خوب نبودم

week Steve said don't worry I'm not going to talk loudly you can turn the microphone

استیو گفت نگران نباش من با صدای بلند صحبت نمی کنم شما می توانید میکروفون را

right up don't worry I will only be talking very softly and the first thing Steve does

درست بچرخانید نگران نباش من فقط خیلی آرام صحبت خواهم کرد و اولین کاری که استیو انجام می دهد این

is makes the loudest noise possible so thanks for that I have had a bad cold this week mr.

است بلندترین صدای ممکن را ایجاد می کند، پس از اینکه این هفته سرماخوردگی شدیدی داشتم متشکرم.

Duncan yes I've got my tissues ready you don't sound good now no I'm not going to strain

دانکن بله، من دستمال کاغذی ام را آماده کرده ام، شما الان صدای خوبی ندارید، نه، امروز صدایم را ضعیف نمی

my voice today and mr. Duncan he knows I'm recovering from a cold hello everybody but

کنم و آقای. دانکن می داند که من در حال بهبودی از سرماخوردگی هستم سلام به همه، اما

he said all let's go outside on what is quite a cold day it looks nice and sunny but in

او گفت بیایید بیرون برویم در یک روز کاملاً سرد که به نظر خوب و آفتابی است اما در

fact it's quite cold so I don't want to catch pneumonia mr. Duncan yes it does seem strange

واقع هوا کاملاً سرد است بنابراین من نمی خواهم به ذات الریه مبتلا شوم آقای. دانکن بله عجیب به نظر می رسد

that I've decided to drank mr. Steve out into the garden now it's it's quite pleasant but

که من تصمیم گرفته ام آقای نوش جان کنم. استیو بیرون به باغ حالا خیلی خوشایند است

the thing is mr. Steve is under the weather under the weather literally under the weather

اما موضوع این است که آقای. استیو تحت شرایط آب و هوا است به معنای واقعی کلمه تحت آب و هوا

we are literally under the weather today but mr. Steve is not feeling very well so if you

ما امروز به معنای واقعی کلمه تحت آب و هوا هستیم اما آقای. استیو حالش خیلی خوب نیست، بنابراین

have any magic remedies or maybe a magic cure for the common cold because Steve is not feeling

اگر داروهای جادویی یا شاید یک درمان جادویی برای سرماخوردگی دارید، زیرا استیو

very well when you came back on Thursday he went out singing on Thursday night and I did

وقتی پنجشنبه برگشتید، حال خوبی ندارد، او پنجشنبه شب بیرون رفت و آواز خواند و

I didn't want him to I thought I thought mr. Steve you're going to become very ill if you

من نخواستم. او را به من فکر کردم که آقای. استیو، اگر برای انجام کارها عجله داشته باشی، به شدت بیمار

keep rushing around doing things so you came back on Thursday and you looked absolutely

می‌شوی، بنابراین پنجشنبه برگشتی و کاملاً

dreadful you were white you could barely speak so so I said to you I said you you have to

ترسناک به نظر می‌رسیدی، سفید پوست بودی، به سختی می‌توانستی صحبت کنی، بنابراین به تو گفتم، گفتم باید استراحت کنی.

take a rest so the next day you had you had a day off work and you you relaxed you had

روز بعد که داشتید یک روز مرخصی داشتید و آرام بودید،

a good sleep and then you've seemed a lot better yesterday I have a lot better Thank

خواب خوبی داشتید و بعد از آن دیروز خیلی بهتر به نظر می رسید من خیلی بهتر شدم

You mr. Duncan uh yes I've had to go out Thursday nights because we've got a show next week

متشکرم آقای. دانکن اوه بله، من مجبور شدم پنج شنبه شب ها بیرون بروم زیرا هفته آینده برنامه داریم

and there was a very important rehearsal so I went along I didn't do any singing because

و تمرین بسیار مهمی وجود داشت، بنابراین من همراهی کردم و هیچ آوازی انجام ندادم زیرا

I couldn't but I did feel a bit ill when I came back so I decided to take Friday off

نمی توانستم اما کمی احساس کردم وقتی برگشتم حالم بد شد بنابراین تصمیم گرفتم جمعه را مرخصی

work and I spent most of the day sleep yes it's true so Steve had the day off on Friday

بگیرم و بیشتر روز را به خواب سپری کردم بله درست است بنابراین استیو روز جمعه تعطیل بود

he didn't go to work but he just spent it in bed asleep but that that's what we said

او سر کار نرفت اما فقط آن را در رختخواب سپری کرد و خواب بود اما این درست است آنچه

earlier sometimes just having having nothing nearby so you just go into your bedroom you

قبلاً گفتیم گاهی اوقات فقط نداشتن چیزی در نزدیکی شما، بنابراین فقط به اتاق خواب خود می

close the curtains you lie on the bed and you go to sleep sometimes that is the best

روید، پرده هایی را که روی تخت دراز کشیده اید را می بندید و گاهی اوقات به خواب می روید که این بهترین

cure I'd like to be doing that right now mr. Duncan grits unfortunately you've dragged

درمان است که من می خواهم همین الان این کار را انجام دهم. دانکن گریت متأسفانه

me outside to help you with this live English show isn't it strange that I've dragged you

مرا به بیرون کشاندی تا در اجرای این نمایش زنده انگلیسی به تو کمک کنم، عجیب نیست که تو

out into the garden when you're not feeling very well and now it's it's not cold today

را به باغ کشاندم وقتی حالت خیلی خوب نیست و حالا امروز سرد نیست

but it's not it's not warm it's not brilliant no it's about 14 degrees it doesn't yes it

اما نه گرم نیست، درخشان نیست نه حدود 14 درجه است، نه بله،

feels probably less than that that's why I've got this scarf on you want to see you this

احتمالاً کمتر از آن احساس می شود، به همین دلیل است که من این روسری را بر سر دارم، شما می خواهید امروز صبح شما را ببینم

morning the few layers you want to see the view this morning yeah I saw it it was really

چند لایه که می خواهید منظره امروز صبح را ببینید، بله من دیدم که

really foggy so here it is this is the view that we we saw this morning as we as we woke

واقعاً مه آلود بود، بنابراین اینجا این منظره ای است که امروز صبح وقتی که از خواب بیدار شدیم دیدیم

up so look out there now on the screen you can see the view that greeted us this morning

، بنابراین اکنون روی صفحه نمایش به بیرون نگاه کنید، می توانید منظره ای را ببینید که امروز صبح به ما خوش

it was it was so foggy it was very surprising we didn't expect fog this morning it was very

آمد گفت. خیلی مه آلود بود خیلی تعجب آور بود که امروز صبح انتظار مه

fucking very foggy indeed but we did foggy day in london town which is the line for a

نداشتیم، واقعاً خیلی مه آلود بود، اما ما یک روز مه آلود را در شهر لندن انجام دادیم که خط

song is it 1950s song i think so that with that foggy day in London town so it has me

آهنگی است برای یک آهنگ آیا آهنگ دهه 1950 است، فکر می کنم با آن روز مه آلود در لندن شهر پس از آن

something and has me down so that would be good if if we if we were broadcasting from

چیزی برای من دارد و من را پایین می آورد، بنابراین اگر ما بزرگ بودیم خوب بود در حال پخش از

London but we're not I know foggy day in Much Wenlock town I don't know what's happening

لندن اما ما نیستیم می دانم روز مه آلود در شهر موچ ونلاک نمی دانم امروز چه اتفاقی می افتد

today but it seems everyone everyone is doing something today we had the farmer with his

اما به نظر می رسد که همه امروز کاری انجام می دهند ما کشاورز

tractor we had we had dog walkers going by staring at us and now we have an aeroplane.

را با تراکتورش داشتیم. ما و حالا ما یک هواپیما داریم.

that is flying round and round above our heads mr. Duncan the thing with you is you think

که دور و بر بالای سر ما می چرخد ​​آقای. دانکن چیزی که با توست این است که فکر می کنی

that if you want to come outside and broadcast everybody else should keep quiet yes I said

اگر می خواهی بیای بیرون و پخش کن بقیه باید ساکت بمانند بله من

that that is exactly what I think I think if i'm doing my live stream outside everyone

گفتم این دقیقاً همان چیزی است که فکر می کنم فکر می کنم اگر پخش زنده خود را بیرون انجام دهم همه

should be completely quiet they shouldn't be making any sounds whatsoever but you should

باید کاملاً ساکت باشند. به هیچ وجه صدایی در نمی آورید اما

make a large a big announcement yes say an hour before your show goes out a big announcement

باید یک اعلامیه بزرگ بدهید بله بگویید یک ساعت قبل از پخش برنامه شما یک اعلان بزرگ

to the whole of Much Wenlock on a big loudspeaker no I don't have to do that say please everybody

برای کل موچ ونلاک با یک بلندگوی بزرگ نه من مجبور نیستم این کار را بکنم بگو لطفا همه

be quiet I don't have to do that Steve what I can do is just say every Sunday can everyone

ساکت باش من مجبور نیستم این کار را بکنم استیو کاری که من می توانم انجام دهم این است که هر یکشنبه بگویم آیا همه می توانند

just stay in their houses and not go outside just stay in their houses can you all just

فقط در خانه هایشان بمانند و بیرون نروند فقط در خانه هایشان بمانند آیا همه شما فقط می توانید

stay indoors don't make any noise because I want to do my livestream in peace I don't

در خانه بمانید و سر و صدا نکنید زیرا من می‌خواهم پخش زنده‌ام را در آرامش انجام دهم،

think we're important enough for that mr. Duncan is that is that too much to ask yes

فکر نمی‌کنم به اندازه کافی برای آن آقای مهم باشیم. دانکن خیلی زیاد است که بپرسم بله

I'm having a drink of water oh by the way last weekend we were we were being a little

من یک نوشیدنی آب می‌نوشم، اتفاقاً آخر هفته قبل که بودیم،

bit critical of the place where we normally go to have our afternoon lunch were we on

کمی نسبت به مکانی که معمولاً برای صرف ناهار بعد از ظهر می‌رویم انتقاد داشتیم.

Saturday do you remember because it was your birthday last week yes and we got very upset

یادت هست چون هفته پیش تولدت بود بله و ما خیلی ناراحت شدیم

because no one no one said happy birthday to us but we found out yesterday that the

چون هیچ کس تولدت را به ما تبریک نگفت اما دیروز فهمیدیم

the owner the owner of the place where we go to actually have our lunch she had an accident

که صاحب مکانی که ما برای صرف ناهار می رویم واقعا تصادف

just a few days before she broke her leg but we didn't realize really she'd broken her

درست چند روز قبل از شکستن پایش اما ما متوجه نشدیم که او واقعاً پایش شکسته است

leg because she was sitting down yes so it was only yesterday when we went there again

زیرا او نشسته بود بله پس همین دیروز بود که دوباره به آنجا

that we realized that she had actually broken her leg we didn't realise so I think last

رفتیم که متوجه شدیم او واقعاً پایش را شکسته است. متوجه نشدم بنابراین فکر می کنم آخر

weekend Steve I don't think they were thinking about your birthday because they had more

هفته گذشته استیو فکر نمی کنم آنها به تولد شما فکر می کردند زیرا آنها

important things to think about I wasn't you know I'm not that important why should they

چیزهای مهم تری برای فکر کردن در مورد آنها داشتند.

take note of my birthday although we were after a free cake I didn't get it but you

اگرچه ما دنبال یک کیک رایگان بودیم، من آن را دریافت نکردم اما

know we can excuse a broken leg that's what Steve was after Steve would have said it not

می‌دانی که می‌توانیم پای شکسته‌ای را بهانه کنیم که استیو بعد از اینکه استیو می‌گفت این را

me miss Steve Steve was trying to get a free cake I was not because mr. Duncan was the

نمی‌دانستم دلتنگ استیو استیو تلاش می‌کرد یک کیک مجانی بگیرد، من اینطور نبودم چون آقای. دانکن

one that said it was my birthday I wanted to keep it because I'm modest I don't like

کسی بود که گفت تولد من است می‌خواستم آن را نگه دارم چون متواضع هستم دوست

to show off I don't like you know unwanted attention but mr. Duncan said it's mr. C's

ندارم خودنمایی کنم دوست ندارم توجه ناخواسته را بدانید اما آقای. دانکن گفت این آقای است.

birthday and in the hope that we get a free cake it didn't work we didn't get even a happy

تولد سی و به امید اینکه یک کیک مجانی بگیریم درست نشد حتی تولدت مبارک هم

birthday but the owner had broken her leg so we can forgive her that but we didn't realize

نگرفتیم اما صاحبش پایش شکسته بود تا بتوانیم او را ببخشیم اما متوجه

so we are sorry that we got rather upset last we didn't get upset well we get upset I actually

نشدیم پس متأسفیم که ما آخرش خیلی ناراحت شدیم خوب ناراحت نشدیم ناراحت می شویم من در واقع

I think Steve was more upset than me well because no I wasn't he was expelled I know

فکر می کنم استیو بیشتر از من ناراحت بود زیرا نه من نبودم او اخراج شد می دانم

secretly you see Steve pretends to be modest but really it's all false you want if you

مخفیانه می بینید که استیو تظاهر می کند متواضع است اما واقعاً همه اینها دروغ است اگر

want some attention on your birthday particularly well if it's a place you go to regularly you

می‌خواهید در روز تولدتان توجه خاصی داشته باشید، به ویژه اگر جایی است که مرتباً به آن

would expect you know we make just a candle or or a little bit of something yes well even

می‌روید، انتظار دارید بدانید که ما فقط یک شمع یا کمی چیزی درست می‌کنیم، بله، حتی

a happy birthday able to be nice for some people their birthday is the only time of

یک تولد مبارک می‌تواند برای برخی افراد خوب باشد. تولد آنها تنها زمانی از

year that they get any attention from anyone I'm not talking about me I'm not talking about

سال است که آنها توجه کسی را به خود جلب می کنند. من در مورد من صحبت نمی

me by the way what are we talking about today mr. Duncan where are we helping to teach people

کنم. دانکن کجا به آموزش مردم

around the world how to speak better English yes and also how to improve your listening

در سراسر جهان کمک می‌کنیم که چگونه انگلیسی بهتر صحبت کنند، بله و همچنین چگونه مهارت‌های شنیداری خود را بهبود ببخشید،

skills as well so one of the main reasons why we do this is everything you see here

بنابراین یکی از دلایل اصلی انجام این کار این است که همه چیزهایی که اینجا می‌بینید

is spontaneous we chat live today we are chatting in the garden something slightly different

خودجوش است. صحبت کردن در باغ

I don't thing to my deep husky voice mr. Duncan does it sound sexy no nasally I'm I'm full

چیزی کمی متفاوت است. آیا دانکن سکسی به نظر می رسد نه بینی من

of full of full of fluids it all in my sinuses I think I don't think we want to know that

پر از مایعات پر از مایعات در سینوس هایم هستم فکر نمی کنم ما بخواهیم بدانیم

well I can't I can't get above an EE the moment it's a Duncan in terms of in terms of a note

خوب من نمی توانم نمی توانم از EE بالاتر بروم لحظه ای که از نظر یک نت یک دانکن است،

oh wait I wonder what you were referring to there I need to be out of I need to be able

اوه صبر کنید، تعجب می کنم که شما به چه چیزی اشاره می کنید ، باید از آن خارج شوم، باید

to soar up to a top B flat but I can't get him of an e at the moment no singing today

بتوانم تا یک تخت B بالا بروم، اما نمی توانم او را درک کنم یک e در حال حاضر هیچ آوازی امروز

because mr. Steve is feeling under the weather got a show next week huge what if he had to

به دلیل آقای. استیو احساس می‌کند در هوای آب و هوا یک برنامه نمایشی بزرگ هفته آینده دریافت کرد، اگر او مجبور بود

perform would you like to see the live chat yes you know I like to see the live chat the

اجرا کند، دوست دارید چت زنده را ببینید بله می‌دانید من دوست دارم چت زنده را ببینم.

live chat is very busy there it is ha Beatrice says the good natural medicine is tea with

چت زنده آنجا بسیار شلوغ است، بئاتریس می‌گوید خوب است داروی طبیعی چای با

ginger honey and lemon yes that's what my mother always recommended vitamin C and I

عسل زنجبیل و لیمو است بله این همان چیزی است که مادرم همیشه ویتامین C را توصیه می‌کرد و

think the acetic acid from the lemons acts as something that will dilute out all the

فکر می‌کنم اسید استیک موجود در لیمو مانند چیزی عمل می‌کند که تمام خلط غلیظ را رقیق می‌کند،

thick phlegm yeah and help it to be removed expectorant yeah they call it so the phlegm

بله و کمک می‌کند خلط‌آور از بین برود. پس

is all the phlegm is all the sticky stuff sue Kat likes my voice you see with a lower

بلغم همه چیز بلغم است همه چیز چسبنده است شکایت کن کت صدای من را می پسندد می بینید با لحن پایین تر

tone yes okay so now phlegm for those who are wondering the word phlegm it's a very

بله خوب پس حالا بلغم برای کسانی که در تعجب کلمه بلغم هستند این کلمه بسیار

strange word because it has a silent P but it's all the green horrible sticky stuff that

عجیب است زیرا یک P بی صدا دارد اما همه چیز است چیزهای چسبناک و وحشتناک سبز رنگی که

forms in your throat Sergio says viruses can't be killed that is true but there are medicines

در گلوی شما ایجاد می شود، سرجیو می گوید که ویروس ها را نمی توان از بین برد که درست است، اما داروهایی

to induce interferon or immune yeah I think you can't do a lot with viruses you can't

برای القای اینترفرون یا ایمنی وجود دارد، بله، من فکر می کنم شما نمی توانید با ویروس ها کار زیادی انجام دهید، نمی توانید

give him antibiotics because they don't work you just gotta let your body get rid of it

به او آنتی بیوتیک بدهید زیرا آنها کار نمی کنند فقط باید اجازه دهید بدنتان از شر آن

and things like echinacea vitamin C I'm taking that donor whether it's helped but hopefully

و چیزهایی مانند ویتامین C اکیناسه خلاص شود، من از آن اهداکننده استفاده می‌کنم، چه کمکی کرده باشد،

I will be right as rain as they say right as rain in other words back to full health

اما امیدوارم مثل باران که می‌گویند درست مثل باران باشم، به عبارت دیگر پس

again in a few days time yeah so if you are feeling unwell we can say that you are under

از چند روز دوباره به سلامت کامل برمی‌گردم. روزها بله، بنابراین اگر احساس ناخوشایندی دارید، می توانیم بگوییم که در

the weather but if you are feeling very well or you have just recovered from an illness

زیر آب و هوا هستید، اما اگر احساس خوبی دارید یا به تازگی از یک بیماری بهبود یافته

we can say that you are now right as rain right as rain you are better Olga says that

اید، می توانیم بگوییم که الان مثل باران درست مثل باران هستید، شما بهتر هستید اولگا. می گوید که

she's going against the trend most people think I sound sexy today but Algar is saying

او برخلاف روندی است که اکثر مردم فکر می کنند من امروز سکسی به نظر می رسم، اما الگار می گوید

that it makes her feel like she's got a pain in a throat yeah I think so my throat isn't

که این باعث می شود احساس کند گلو درد دارد، بله، فکر می کنم گلوی من درد نمی کند،

aching so I think listening to Steve's voice today I think everyone wants to actually cough

بنابراین فکر می کنم امروز به صدای استیو گوش می دهم. فکر کنید همه واقعاً می‌خواهند سرفه

they want to actually they feel as if they might be coming down with a cold or a fever

کنند، در واقع احساس می‌کنند که ممکن است خودشان دچار سرماخوردگی یا

themselves well let's hope I don't transmit any viruses over the internet so very clever

تب شوند.

oh that's very clever a computer virus well I meant a real virus but never mind mmm thank

منظورم یک ویروس واقعی بود اما هرگز

you for all your well wishes it's only a cold and of course a common phrase that people

متشکرم برای همه آرزوهای خوبت، این فقط یک سرماخوردگی است و البته یک عبارت رایج که مردم

use certainly in the UK I don't know about in other parts of the world but if if a man

در بریتانیا از آن استفاده می کنند، در سایر نقاط جهان در مورد آن اطلاعی ندارم، اما

gets a cold hmm you know a sore throat a cold he tends to complain a lot and there's a phrase

اگر مردی سرما خورده باشد، می دانید گلو درد سرماخوردگی او تمایل زیادی به شکایت دارد و یک جمله

for that that a woman will say to a man when he's complaining about a cold they will say

برای آن وجود دارد که یک زن به مردی می گوید وقتی از سرماخوردگی شکایت می کند آنها می گویند

oh it's just man flu and man flu is basically just a cold that the implication is that a

آه فقط آنفولانزای مرد است و آنفولانزای مرد اساساً فقط یک سرماخوردگی است که مفهومش این است اینکه یک

woman will just get on with everything and not known but a man gets a cold and he complains

زن فقط با همه چیز پیش می رود و معلوم نیست اما یک مرد سرما می خورد و خیلی شکایت می

a lot and after a while a woman will just say to him I'll stop being such a baby it's

کند و بعد از مدتی یک زن فقط به او می گوید من دیگر بچه نیستم

just man flu this is yes because this is quite a controversial thing because some people

فقط آنفولانزای مرد است این بله این یک موضوع کاملاً بحث برانگیز است زیرا

some people believe that that men get more they're like little babies when they become

برخی از افراد معتقدند که مردان وقتی بیمار می شوند بیشتر شبیه نوزادان کوچک می شوند

ill and then they they always complain about it whereas women are seen as being stronger

و سپس همیشه از آن شکایت می کنند در حالی که زنان در

when they become unwell they they carry on doing everything where whereas a man will

هنگام ناخوشی قوی تر دیده می شوند. انجام هر کاری در حالی که یک مرد

often complain ah yes because he wants sympathy you see sympathy from a woman that sympathy

اغلب می آید آه بله، چون او همدردی می‌خواهد، شما از یک زن همدردی می‌بینید که همدردی

means that other things may come from that ah yes you see are you worth thinking but

به این معناست که ممکن است چیزهای دیگری از آن نشات بگیرد، بله، آیا ارزش فکر کردن را دارید،

of course there has been some research mr. Duncan ah sir that came out last year I believe

اما البته تحقیقاتی انجام شده است. دانکن آه آقا که سال گذشته منتشر شد، من معتقدم

okay and they've sort of proved that when a man gets a virus infection his throat a

خوب است و آنها به نوعی ثابت کرده اند که وقتی مردی به یک عفونت ویروسی مبتلا می شود، گلویش

cold he actually does suffer and get more symptoms than a woman they have actually there

سرما خورده است، در واقع از یک زن رنج می برد و علائم بیشتری نسبت به یک زن

was a there was a study that showed that there's more side effects from a man having a having

دارد. مطالعه ای که نشان داد عوارض جانبی بیشتری از

a cold and a woman yep you do realize now you've mentioned entrepeneurship you do realise

سرماخوردگی یک مرد و یک زن وجود دارد، بله، اکنون متوجه می شوید که به کارآفرینی اشاره کرده اید، متوجه می شوید که

now you've mentioned that you're going to have to actually prove the actual study with

اکنون ذکر کرده اید که باید در واقع مطالعه واقعی را اثبات کنید. با

some documentation well I I didn't actually produce the study I saw it was reported on

برخی اسناد و مدارک، من در واقع مطالعه را تولید نکردم، دیدم

the news yes but you're conveying you're conveying the information I don't know where it comes

در اخبار گزارش شده است بله، اما شما در حال انتقال اطلاعات هستید که من نمی دانم از کجا آمده است

from you'll have to google it or MSM it yeah whatever because you know what and everyone

، باید آن را در گوگل جستجو کنید یا MSM بله، هر چه باشد، زیرا شما می دانید چه چیزی و همه

will be saying they'll all be saying mr. Steve it's fake news fake news now I do get cold

خواهند گفت، همه آنها خواهند گفت آقای. استیو اخبار جعلی است اخبار جعلی حالا من به

badly I'm sure I'm convinced whenever I get a cold I suffer more than other people I definitely

شدت سرد می شوم مطمئنم متقاعد شده ام که هر وقت سرما می خورم بیشتر از افراد دیگر عذاب می

do mr. Duncan you never get colds do you I rarely become ill with with colds or fevers

کشم. دانکن تو هرگز سرما نمی خوری، آیا من به ندرت با سرماخوردگی یا تب مریض

anything it's quite I don't know how or why but for some reason I rarely become ill at

می

all since coming back from China twelve years ago I've I've only had about two maybe three

شوم. من فقط دو تا شاید سه

cones yes I think because when you're in China ah you had so many bad virus infections yeah

مخروط داشتم بله فکر می کنم چون وقتی در چین هستید آه آنقدر عفونت های ویروسی بد

that it you're just immune from everything from life now because you I think that's what's

داشتید بله که الان از همه چیز در زندگی مصون هستید زیرا فکر می کنم این چیزی است

happened it's strengthened your immune system I think so yes I think that's it you see so

که اتفاق افتاده است و ایمنی شما را تقویت کرده است. سیستم من فکر می کنم بله، فکر می کنم همین است که می بینید، بنابراین

if you live in a place where lots of people become ill and you live there for a long time

اگر در مکانی زندگی می کنید که افراد زیادی بیمار می شوند و برای مدت طولانی در آنجا زندگی می کنید،

then all of the things that happen especially if you catch the the viruses or the illness

همه چیزهایی که اتفاق می افتد به خصوص اگر خودتان ویروس ها یا بیماری

yourself then what happens over time is you become immune to all of these things so when

را بگیرید پس از آن اتفاقی که با گذشت زمان رخ می دهد این است که شما نسبت به همه این چیزها مصون می شوید، بنابراین وقتی

I returned back here to the UK all of those illnesses and viruses were slowly making their

من به بریتانیا برگشتم، همه آن بیماری ها و ویروس ها به آرامی راه خود

way to the UK but but I was already immune to all of them Palmeiras knows your medical

را به بریتانیا باز کردند، اما من از قبل در برابر همه آنها مصون بودم. Palmeiras شما را می داند.

weaknesses oh yeah remembering from last year she said the pollens coming the blossoms coming

ضعف های پزشکی اوه بله درسته او با توجه به سال گذشته گفت که گرده ها شکوفه ها را

out oh yeah mr. Duncan has to beware because he gets the hay fever I do I suffer very weakness

بیرون می آورند آه بله آقای. دانکن باید مراقب باشد چون تب یونجه می گیرد من دچار ضعف شدید

I suffer badly from hay fever during the summer months but I'm lucky enough I don't get that

هستم در ماه های تابستان به شدت از تب یونجه رنج می برم اما به اندازه کافی خوش شانس

I get bad cold in the winter and nothing in the summer and mr. Duncan he's okay in the

هستم که در زمستان سرما نمی خورم و در تابستان هیچ اتفاقی نمی افتد. و آقای دانکن او در زمستان خوب است

winter and then gets the gets his hay fever in the summer yes so you know between the

و سپس در تابستان تب یونجه اش را می گیرد ، بله، بنابراین می دانید که ما بین

two of us we manage to keep going after all the season so so for the whole year at least

ما دو نفر بعد از تمام فصل به راه خود ادامه می دهیم، بنابراین در کل سال حداقل

one of us is unwell guadeloupe going already oh we're going to watch the complete lesson

یکی از ما در حال رفتن به گوادلوپ ناخوشایند است. قبلاً اوه ما بعداً می خواهیم درس را کامل تماشا کنیم

later oh I see good we look forward to hearing your comments we will see you later Gwen aloo

اوه می بینم خوب است منتظر شنیدن نظرات شما هستیم بعداً شما را خواهیم دید Gwen aloo

but don't forget you can watch the live stream later on with subtitles and if you are very

اما فراموش نکنید که می توانید پخش زنده را بعداً با زیرنویس تماشا کنید و اگر خیلی دوست دارید

lucky you can actually have subtitles during the live stream as well so when we're live

خوشبختانه می‌توانید در طول پخش زنده زیرنویس داشته باشید ، بنابراین وقتی ما زنده هستیم

so some of you will actually have subtitles right now when we're live they're spoilt mr.

، برخی از شما در حال حاضر وقتی ما زنده هستیم، زیرنویس‌ها را خراب می‌کنند.

Duncan spoiled there's something I have noticed because YouTube are making lots of changes

دانکن خراب شد چیزی است که من متوجه شده ام زیرا یوتیوب در حال حاضر تغییرات زیادی ایجاد می کند و

at the moment at the moment they're not giving me my subtitles later so that's not fair so

زیرنویس های من را بعداً به من نمی دهد، بنابراین منصفانه نیست، بنابراین

at the moment I'm having to create my own subtitles later so later on when you watch

در حال حاضر مجبور می شوم بعداً زیرنویس های خود را ایجاد کنم. وقتی

the recording of this there might not be subtitles but I will create some because it looks as

ضبط این را تماشا می‌کنید ممکن است زیرنویسی وجود نداشته باشد، اما من زیرنویس‌هایی را ایجاد می‌کنم زیرا به نظر

if YouTube have stopped giving me the subtitles later I know who you are mr. Duncan they may

می‌رسد یوتیوب دیگر زیرنویس‌ها را به من نمی‌دهد بعداً می‌دانم شما کی هستید. دانکن ممکن است

realize Who I am I've been on this channel this YouTube site for nearly 13 years doesn't

متوجه شوند که من کی هستم من نزدیک به 13 سال است که در این کانال هستم.

seem to give you any privileges at all I sometimes think they're trying to get rid of me we've

all been trying to do that mr. Duncan one I've been trying to get rid of him for years

برای انجام آن آقای دانکن یکی که من سالها سعی کردم از شر او خلاص

as well oh I could have asked you to what the secret is I just ignore you is that what

شوم اوه می توانستم از شما بپرسم که راز چیست که من فقط شما را نادیده می

it is is that the secret I'm just wondering what medication Steve's been taking I'm on

گیرم این است که راز این است که من فقط در تعجب هستم که استیو چه دارویی مصرف می کند من در

everything I think I as a kite I'm dosed up as we say here isn't that just normal Bo I

همه چیز هستم فکر می کنم من به عنوان یک بادبادک دوز شده ام، همانطور که می گوییم این چیزی نیست که فقط بو طبیعی است.

remember years ago when in my first job yeah I was working in a hospital lab doing blood

tests oh great and I've came down with it awful cold and I remember I was any quite

من به شدت سرما خورده ام و یادم می آید

young at the time and I remember one of the colleagues that I was working with she what

در آن زمان خیلی جوان بودم و یکی از همکاران را به یاد دارم که با او کار می کردم که

she was the secretary and she came by to all you don't look very well she said I'll come

او منشی بود و او به همه شما رسید. خوب او گفت من بعدا برمی گردم و تو را

back later and and dose you up and that really comforted me at the time because I thought

دوز خواهم داد و این واقعاً در آن زمان به من آرامش داد زیرا فکر می کردم

she was going to come back with some pills to make me feel better she never did she never

او با قرص هایی برمی گردد تا حالم بهتر

came back never came back with any pills it sounds to me like she was just trying to get

شود. هر قرصی برای من به نظر می رسد که او فقط سعی می

out of the room I think she was I don't think she came back because she didn't want to catch

کرد از اتاق خارج شود، فکر می کنم او بود، فکر نمی کنم دوباره برگشته باشد. استفاده کنید او نمی خواست

what I got that's what I think I think I think they were trying to leave the room to avoid

چیزی را بگیرد که من گرفتم، این همان چیزی است که فکر می کنم فکر می کنم فکر می کنم آنها سعی داشتند اتاق را ترک کنند تا از

catching mr. Steeves bugs that's what I think would you like to have another look at the

گرفتن آقا جلوگیری کنند. اشکالات استیو این همان چیزی است که من فکر می کنم دوست دارید یک نگاه دیگر به

live chat I would I do for strangely energetic I think because I've been resting for the

چت زنده بیندازید که من برای انرژی عجیبی انجام می دادم.

last few days aying resting last night we watched one of our favourite TV shows didn't

we mr. Duncan we won't go into details I can tell you don't want me to go into details

ما آقا نیستیم دانکن ما وارد جزئیات نمی‌شویم می‌توانم به شما بگویم نمی‌خواهید وارد جزئیاتی

called the expanse yes has anyone actually seen that TV show there is a TV program science

به نام وسعت شوم، بله آیا کسی واقعاً آن برنامه تلویزیونی را دیده است که یک برنامه تلویزیونی علمی

fiction program called the expanse and it would appear that no one talks about it yet

تخیلی به نام وسعت وجود دارد و به نظر می‌رسد که هیچ‌کس در مورد آن صحبت می کند، اما

I think it's one of the best TV shows around it's brilliant it's such a good TV show far

فکر می کنم یکی از بهترین برنامه های تلویزیونی در اطراف است، بسیار عالی است، این یک برنامه تلویزیونی خوب است که به مراتب

better than Star Trek yes it's much better than Star Trek discovery which is a load of

بهتر از Star Trek است بله، بسیار بهتر از Star Trek Discovery است که یک بار

rubbish it's all rubbish it's not very good it's too much too much political correctness

زباله است، همه چیز زباله است، خیلی خوب نیست، خیلی هم خوب است. صحت سیاسی بیش از حد

going on but but the expense is a very good TV show it's actually available at the moment

در حال انجام است، اما هزینه آن یک برنامه تلویزیونی بسیار خوب است، در واقع در حال حاضر

on on Amazon Prime so if you are if you are a member of Amazon Prime you you get that

در آمازون پرایم در دسترس است، بنابراین اگر عضو آمازون پرایم هستید، آن را به صورت رایگان دریافت می کنید،

for free so I do recommend a TV show called the expense but if even if you aren't if you're

بنابراین من توصیه می کنم برنامه تلویزیونی به نام هزینه است، اما حتی اگر نیستید، اگر

not a science-fiction fan mm-hmm I think anyone would enjoy it because yes it's science fiction

طرفدار داستان های علمی تخیلی نیستید mm-hmm فکر می کنم هر کسی از آن لذت می برد زیرا بله، این یک داستان علمی تخیلی است،

but a lot of the way the action happens it could be any action film yeah battle sequences

اما در بسیاری از موارد اکشن اتفاق می افتد. فیلم اکشن بله سکانس های نبرد

and they're all so well done and the characters are so real and we thought it had been there

و همه آنها خیلی خوب هستند انجام شده است و شخصیت ها بسیار واقعی هستند و ما فکر می کردیم که آنجا بوده است،

all its possibly has been cancelled as a show yes that we're hoping it will be resurrected

احتمالاً همه آن به عنوان یک نمایش لغو شده است، بله، امیدواریم دوباره زنده شود،

because it's just brilliant yes it is a good TV show so there are three seasons so we're

زیرا بسیار عالی است بله، یک برنامه تلویزیونی خوب است، بنابراین سه فصل وجود دارد. ما در حال

watching the third season and it would appear that it's the last season of the expense but

تماشای فصل سوم هستیم و به نظر می رسد که آخرین فصل هزینه است، اما

if you haven't seen it I I do I do recommend it to you what the husband is watched it ok

اگر آن را ندیده اید، من آن را به شما توصیه می کنم آنچه را که شوهر تماشا می کند، خوب

Steve wait there I have to press all the buttons so sue cats husband has seen the first episode

استیو صبر کنید آنجا باید همه را فشار دهم دکمه‌ها پس از شوهر گربه‌ها شکایت کن، اپیزود

of the expanse and he likes it well it just gets better and better sucat after you tell

اول وسعت را دیده است و به خوبی از آن خوشش می‌آید، بعد از اینکه به

your husband to keep on watching it you watch it as well because it's science fiction but

شوهرت می‌گویید به تماشای آن ادامه دهد، شما هم آن را تماشا کنید، زیرا این یک داستان علمی تخیلی است،

it's just about everything jeff says I need chicken soup now chicken soup is a very old-fashioned

اما تقریباً همه چیز را شامل می‌شود. جف می‌گوید اکنون به سوپ مرغ نیاز دارم سوپ مرغ یک

well renowned remedy for colds and flu really yes because apparently something in the chicken

داروی قدیمی و معروف برای سرماخوردگی و آنفولانزا است، واقعاً بله، زیرا ظاهراً چیزی در مرغ

stimulates um does something to your immune system and allows you to overcome the virus

باعث تحریک سیستم ایمنی بدن شما می‌شود و به شما اجازه می‌دهد بر ویروس غلبه

this is something I've heard before though I've heard I've heard this before so you give

کنید. من قبلاً شنیده ام، هرچند شنیده ام که قبلاً این را شنیده ام، بنابراین شما

chicken soup to someone when they're feeling under the weather definitely well they've

به کسی سوپ مرغ بدهید، زمانی که احساس می کند در شرایط آب و هوایی خوب است،

got a viral infection it's somehow stimulates the immune system to help you overcome the

مطمئناً یک عفونت ویروسی دارد، این به نوعی سیستم ایمنی را تحریک می کند تا به شما کمک کند غلبه کنید.

virus okay and it's actually proven scientifically that's interests about as vitamin C has been

ویروس خوب است و در واقع از نظر علمی ثابت شده است که منافع در مورد ویتامین C

proven to have no effect whatsoever or very little effect so what I should have done is

ثابت شده است که هیچ تأثیری ندارد یا تأثیر بسیار کمی دارد، بنابراین کاری که باید انجام می‌دادم این است که در

actually given you chicken soup should have given me something yes didn't give me anything

واقع به شما سوپ مرغ می‌دادم باید چیزی به من می داد بله چیزی به من نداد.

did you I to make my cook my own meals even he didn't look after me viewers that's just

آیا تو من غذای خودم را درست کنم حتی او مراقب من نبود بینندگان این فقط

a joke you're such a liar you did look after me a little bit well Friday you were you were

یک شوخی است.

asleep all day when I woke up I could have had being woken up to a nice bowl of fresh

من می توانستم با یک کاسه سوپ مرغ تازه از خواب بیدار

chicken soup yes but I didn't realise most chickens around II could have gone and stolen

شوم بله، اما من متوجه نشدم که بیشتر جوجه های اطراف می توانند بروند و

one of the neighbours chickens ringed its neck and turned it into soup that's true there

یکی از جوجه های همسایه را به گردنش حلقه زده و آن را به سوپ تبدیل کنند.

are a lot of chickens living around here so because there's lots of them I'm sure the

جوجه هایی که در اطراف زندگی می کنند بنابراین، چون تعداد آنها زیاد است، مطمئن هستم که

neighbors wouldn't miss one what would you call that if you stole somebody's chicken

همسایه‌ها یکی را از دست نمی‌دهند که اگر جوجه کسی را دزدیدید، به

I wonder what would happen what if they found out what what would actually happen if you'd

آن می‌گویید، نمی‌دانم چه اتفاقی می‌افتد اگر آنها بفهمند که اگر شما واقعاً چه اتفاقی می‌افتد.

if you were caught around here stealing one of the neighbours chickens I said I've never

در حال دزدیدن جوجه‌های یکی از همسایه‌ها در اینجا گیر افتادم، گفتم من هرگز

stolen a chicken no I've never grabbed someone's chicken I've never grabbed I was going to

مرغی را دزدیده‌ام نه هرگز مرغ کسی را نگرفته‌ام هرگز نگرفته‌ام می‌خواهم

say something else there see you know what I was going to say you know what I was going

چیز دیگری بگویم آنجا ببین می‌دانی چه می‌خواهم بگویم میدونم چی

to say yes you do you're so rude and dirty and disgusting and I love it everyone's got

میخواستم بگم بله شما خیلی بی ادب و کثیف و منزجر هستید و من دوستش دارم هرکسی

their own remedy everyone has their own favorite remedy hmm for overcoming colds and flus okay

داروی خودش رو داره هرکسی داروی مورد علاقه خودش رو داره برای غلبه بر سرماخوردگی و آنفولانزا خوب

see alcohol there's another one there Beatriz says an old medicine is hot wine when you

ببین الکل یکی دیگه هم هست بئاتریز میگه داروی قدیمی شراب داغ است وقتی

go to sleep yes in this country we say take a hot toddy have a habit have a swig of whiskey

می‌خوابی، بله، در این کشور می‌گوییم یک تادی داغ بخور.

with honey in it spirits or brandy whiskey's a common one here my father always used to

if he had a cold and he had to used to have a lot of colds hmm I have that he suffered

و او مجبور بود به مقدار زیادی c داشته باشد بچه‌های مسن، هوم، می‌دانم که او از آنها رنج می‌برد،

from them just like I do through two or three a year at least and he used to have alcohol

درست مثل من که حداقل تا دو یا سه سال از آن رنج می‌بردم و قبلاً الکل مصرف می‌کرد

and I think it's if you think it's going to work I think it probably does I don't think

و فکر می‌کنم اگر فکر می‌کنی نتیجه می‌دهد، من فکر می‌کنم احتمالاً اینطور

any of them actually do anything but I think if you believe it does it will actually it's

نیست. آنها در واقع هر کاری انجام می دهند، اما من فکر می کنم اگر شما باور داشته باشید که انجام می دهد، در واقع

like a placebo isn't it it's like a doctor saying take this and you'll get better yes

مانند یک دارونما است، نه مثل یک دکتر است که می گوید این را مصرف کنید و شما بهتر خواهید شد، بله،

I believe it is a lot of a lot of a lot of your body getting better recovering from an

من معتقدم که این خیلی خیلی زیاد است. بهبودی بهتر بدن شما از یک

illness is you actually believing you're going to get better and the doctors actually just

بیماری به این معنی است که شما در واقع باور دارید که بهتر خواهید شد و پزشکان در واقع فقط

facilitating your own system you're actually doing much to help you at all well maybe it

سیستم خود را تسهیل می کنند، شما در واقع کارهای زیادی برای کمک به شما

may be doing this today maybe this might be therapeutic for you so it might actually make

انجام می دهید، شاید امروز ممکن است این کار را انجام دهد. برای شما درمانی باشد، بنابراین ممکن است در واقع

you feel better so tomorrow you will be able to go to work oh I'll have to go to work I

احساس بهتری در شما ایجاد کند، پس فردا بتوانید سر کار بروید، اوه، من باید سر کار بروم،

can't take a Friday and a Monday off that is so suspicious if you are an employer and

نمی توانم جمعه و دوشنبه را تعطیل کنم که بسیار مشکوک است. کارفرما و

your employees take Friday off or Monday off you know that they're trying to get a long

کارمندان شما جمعه یا دوشنبه مرخصی می گیرند شما می دانید که آنها در حال تلاش برای گرفتن هستند

weekend it's the worst thing you can ever do in fact I know if they're ever going to

آخر هفته طولانی این بدترین کاری است که می توانید انجام دهید در واقع من می دانم که آیا آنها تا به حال

make redundancies okay I've worked with a company that have made redundancies in the

تعدیل می کنند، خوب است من با شرکتی کار کرده ام که در گذشته تعدیل شده

past and they have with all these things that they look at to try and decide who they're

است و آنها با همه این موارد که آنها به دنبال آن هستند، کار کرده ام. سعی کنید و تصمیم بگیرید که

going to make redundant of one of the factors involved in their decision-making process

چه کسی را از بین می‌برند یکی از عوامل دخیل در فرآیند تصمیم‌گیری

is how many Fridays and Mondays did these employers did employers take off for sick

این است که این کارفرمایان چند جمعه و دوشنبه برای بیماری مرخصی می‌گرفتند،

yes and if you if you had habitually or regularly take a Friday in a Monday off a sick then

بله و اگر شما به طور معمول یا به طور مرتب جمعه در یک دوشنبه مرخصی بیمار پس از

that says to your employer that you if you take Monday off it means you've had Hevy weekend

آن به کارفرمای شما می گوید که اگر دوشنبه را مرخصی بگیرید به این معنی است که آخر هفته Hevy را سپری کرده اید یا چیزی شبیه به آن می نوشیدید

you've been boozing or something like that and you want to make the weekend a bit longer

و می خواهید آخر هفته را کمی طولانی تر کنید

or if you take Friday of it again you just want to have it I have an early weekend very

یا اگر جمعه را دوباره از آن استفاده کنید شما فقط می خواهید آن را داشته باشید. من یک تعطیلات آخر هفته بسیار

suspicious so I took Friday off but I was genuinely ill definitely but I couldn't take

مشکوک دارم، بنابراین جمعه را مرخصی گرفتم اما واقعاً بیمار بودم اما نمی توانستم

Monday off unless I was really really ill because that would make my employers very

دوشنبه را مرخصی بگیرم مگر اینکه واقعاً بیمار باشم زیرا این کار کارفرمایان من را بسیار ناراحت می کند.

suspicious you'd have to be dead yes I take to have a certificate from the doctor yes

مشکوک که باید مرده باشی بله، من باید گواهی دکتر

you'd have to be dead to take Monday off but then the problem with that of course is you'd

داشته باشم، بله، شما باید مرده باشید تا دوشنبه مرخصی بگیرید، اما مشکل این است که

have to take the rest of the week off as well yes so here we go it's Sunday afternoon it's

شما باید بقیه هفته را نیز مرخصی بگیرید، بله، ما اینجا هستیم برو بعد از ظهر یکشنبه است،

just after 3 o'clock here in the UK and you're watching live English with mr. Steve and mr.

اینجا در بریتانیا ساعت 3 بعد از ظهر است و شما در حال تماشای زنده انگلیسی با mr. استیو و آقای

Duncan yes we are here today we are here and we are here every Sunday well almost every

دانکن بله، ما امروز اینجا هستیم، ما اینجا هستیم و ما هر یکشنبه اینجا هستیم، تقریباً هر

Sunday because next Sunday we're not here we're not here something something very unusual

یکشنبه، زیرا یکشنبه آینده ما اینجا نیستیم، اینجا نیستیم چیزی بسیار غیر معمول

we are not here next Sunday but the next week after that we will be here which i think is

، یکشنبه آینده اینجا نیستیم اما هفته بعد از آن خواهیم بود اینجا باشید که فکر می

the 10th so the next live stream the next live English stream after today will be on

کنم دهمین است، بنابراین پخش زنده بعدی پخش زنده بعدی انگلیسی بعد از امروز

the 10th of March March the 10th and there are some changes as well some some small changes

در 10 مارس 10 مارس خواهد بود و تغییراتی و همچنین برخی تغییرات کوچک در

taking place it must be the first Sunday we've had off for a long time it's a long time since

حال رخ دادن است، باید اولین یکشنبه ما باشد. مدت زیادی است که خاموش بوده‌ایم، خیلی وقت است

we missed Sunday since you had your computer I think when since you had your new computer

که یکشنبه را از دست داده‌ایم، از زمانی که کامپیوترت را در اختیار داشتی، فکر می‌کنم از زمانی که سال گذشته کامپیوتر

last year and you redid all the studio yes yes definitely I think it's been it's been

جدیدت را داشتی و تمام استودیو را دوباره انجام دادی، بله، قطعاً فکر می‌کنم

a few months that we've been here every Sunday but next Sunday we won't be here I'm afraid

چند ماه است که می‌گذرد. که ما هر یکشنبه اینجا بودیم اما یکشنبه آینده اینجا نخواهیم بود، می

to say the live stream is quite busy today with the live chat and I know mr. Steve always

ترسم بگویم که پخش زنده امروز با چت زنده بسیار شلوغ است و من می دانم که آقای. استیو همیشه

gets very excited I do because I like to interact with with your students mr. Duncan Jimmy Jimmy

بسیار هیجان زده می شود، چون دوست دارم با شاگردان شما ارتباط برقرار کنم. دانکن جیمی جیمی

says greetings mr. Duncan I am going off topic but have you guys read Jane Eyre what does

سلام می گوید آقای. دانکن من از موضوع خارج می شوم اما آیا شما بچه ها جین ایر را بخوانید

this novel remind you of does he I don't know is are you referring to something personal

این رمان چه چیزی را به شما یادآوری می کند.

I'm not sure I don't know where you're going with that one two people mister don't could

که یکی دو نفر آقا

have said I've noticed that there aren't any subtitles Belarus who has said that and somebody

نمی‌توانست بگوید من متوجه شده‌ام که هیچ زیرنویسی وجود ندارد که Belarus این را گفته باشد و شخص

else has just said it before yes I think YouTube I think YouTube is making lots of changes

دیگری قبلاً آن را گفته است بله، فکر می‌کنم YouTube من فکر می‌کنم YouTube در حال حاضر تغییرات زیادی ایجاد

at the moment and some of them are positive and some of them aren't but they are changing

می‌کند. و برخی از آنها مثبت هستند و برخی از آنها نه، اما در حال

a lot of things at the moment some of the features on YouTube are actually being discontinued

حاضر چیزهای زیادی را تغییر می دهند، برخی از ویژگی های YouTube در واقع در حال قطع شدن هستند،

so they're taking away a lot of the features on YouTube that used to be there yes so all

بنابراین آنها بسیاری از ویژگی های YouTube را که قبلا بله، پس

of these changes on YouTube will be occurring over the next few weeks which is one of the

همه این تغییرات در YouTube در چند هفته آینده رخ خواهند داد که یکی از

reasons why I will be making some changes as well so the two things are not coincidental

دلایلی است که باعث می شود من نیز تغییراتی ایجاد کنم، بنابراین این دو چیز تصادفی

they are they are actually done on purpose what takes you from the normal I don't know

نیستند، آنها در واقع عمدی انجام می شوند. شما از حالت عادی من نمی دانم

what that means Tomic you are right a drink before going to bed is often called a nightcap

که به چه معناست تومیک شما یک درست است که یک نوشیدنی قبل از رفتن به رختخواب معمولاً یک لیوان شب نامیده می شود،

ah yes so you can have a nightcap normally an alcoholic drink yes you can have a little

بله، بنابراین شما می توانید یک مشروب شبانه معمولی یک نوشیدنی الکلی بخورید، بله، می توانید

bit of whiskey or a little bit of brandy before you go to bed we call that a nightcap something

قبل از رفتن به رختخواب کمی ویسکی یا کمی براندی بخورید که ما به آن نوشیدنی شبانه می گوییم. چیزی

that was it started simply it will help you to sleep yes and help you go to go to sleep

که شروع شده بود به سادگی به شما کمک می کند بخوابید بله و به شما کمک می کند بخوابید

Oh kwan/wong says I was in a spelling bee contest and I lost oh so so so what was the

اوه کوان/وونگ می گوید من در مسابقه املای زنبور عسل بودم و باختم اوه پس پس این چه

word that you got wrong well the important thing is you took part yes that's very brave

کلمه ای بود که شما اشتباه کردید نکته مهم این است که شما شرکت کردید بله این بسیار شجاعانه

well done for even taking part in the first place so we congratulate you on that because

است که حتی در وهله اول شرکت کردید، بنابراین ما به شما بابت آن تبریک می‌گوییم

if you're not if you're not in the game as they say there's no chance of winning so if

زیرا اگر در بازی نباشید، همانطور که می‌گویند، هیچ شانسی برای برنده شدن وجود ندارد.

you hadn't have gone in for it see next time you might win yes so you never know so so

شما تا به حال در آن شرکت نکرده بودید ببینید دفعه بعد ممکن است برنده شوید بله بنابراین هرگز نمی

don't give up just so you can always enter next year you can always take part in the

دانید بنابراین تسلیم نشوید فقط برای اینکه همیشه بتوانید سال آینده شرکت کنید و همیشه بتوانید

contest again next year there's always another chance that's what I say so sometimes it's

سال بعد دوباره در مسابقه شرکت کنید همیشه فرصت دیگری وجود دارد این چیزی است که من می گویم، بنابراین گاهی اوقات

best to be an optimist be optimistic about your situation I think instead of being a

بهتر است خوش بین باشید به موقعیت خود خوش بین باشید من فکر می کنم به جای اینکه یک

pessimist now I think sometimes you mr. Steve you are a little bit of a pessimist sometimes

بدبین باشم، گاهی اوقات فکر می کنم شما آقای. استیو تو کمی بدبین

you do sometimes look on the the dark side of things or the negative side so I think

هستی گاهی اوقات به جنبه تاریک یا جنبه منفی چیزها نگاه می‌کنی، بنابراین فکر می‌کنم

sometimes you can be a little negative would you agree I think my father even I always

گاهی اوقات می‌توانی کمی منفی باف باشی آیا موافقی فکر می‌کنم پدرم حتی من همیشه

remember this is funny how you remember certain things my father said to me I was probably

به یاد دارم که این خنده‌دار است بعضی چیزها را به یاد می آوری که پدرم به من گفت من احتمالاً

only about 11 or 12 at the time he said you're a pessimist you said it to me yes I said it

در آن زمان فقط حدود 11 یا 12 سال داشتم که گفت تو یک بدبین هستی به من گفتی بله من

to you I don't know what I was saying at the time but he see my father was it was a great

به شما گفتم نمی دانم در آن زمان چه می گفتم اما او پدرم را می‌بیند که یک خوشبین بزرگ بود،

optimist I see everything was always going to work would always turn out well father

من می‌بینم که همه چیز همیشه خوب پیش

father was concerned he was always positive quite a high achiever and the things that

می‌رفت.

he did in his life he always believed in himself and and and and what you could do but for

و و و و چه کاری می توانید انجام دهید، اما به

whatever reason well I would say I'm probably neutral I'm neither an optimist or a pessimist

هر دلیلی می توانم بگویم که احتمالاً خنثی هستم، نه خوش بین هستم و نه بدبین،

I'm not half glass half-full or glass half-empty I'm just sort of I'm neither yeah okay I think

نیمه پر لیوان یا نیمه خالی لیوان نیستم، فقط یک جورهایی هستم من نه خوبم، فکر می کنم

sometimes you can be you can be a little bit the glass is completely cracked and all the

گاهی اوقات تو می توانی باشی، می توانی کمی هم خوشگل باشی s کاملا ترک خورده است و تمام

water is drained away I have extremes yes so sometimes I think you can be a little negative

آب تخلیه شده است من افراط دارم بله بنابراین گاهی اوقات فکر می کنم شما می توانید کمی منفی باف باشید

sometimes I always try to be positive but however bad things seem to be sometimes you

گاهی اوقات من همیشه سعی می کنم مثبت باشم اما هر چقدر هم که به نظر می رسد چیزهای بدی هستند گاهی اوقات شما

just have to brush yourself down in carry on a bit like the spelling bee so just because

فقط باید خودتان را کنار بگذارید و ادامه دهید کمی شبیه به املا است، بنابراین فقط به این دلیل

you didn't succeed this year with your spelling competition it doesn't mean you can't enter

که امسال با رقابت املای خود موفق نشدید، به این معنی نیست که نمی

the same contest next year somebody else once said to me you're a glass empty kind of guy

توانید در همان مسابقه سال آینده شرکت کنید، یک بار یکی دیگر به من گفت که شما یک پسر خالی لیوان هستید.

well maybe that that's a better way of describing you I do get into negative rants don't tell

خوب شاید این روش بهتری برای توصیف شما

mr. Duncan I do I do tend to see the dirt that the bad things in life and you've often

باشد. دانکن انجام می‌دهم من تمایل دارم چیزهای بد زندگی را ببینم و اغلب

said I find it difficult to be happy yes but then you know you've gotta have some things

گفته‌ای که خوشحال بودن برایم سخت است، بله، اما بعد می‌دانی که باید چیزهایی

around you to make you happy haven't you worthwhile oh I see are you are you suggesting that I

در اطرافت داشته باشی تا خوشحالت کنند. ارزش داری اوه من میبینم آیا به این پیشنهاد میدی که من

make you unhappy not at all I'm sure I'd have committed suicide many years ago if you went

تو را ناراحت کنم، نه مطمئنم که اگر تو به

around mr. Duncan I'm only joking of course I would never do such a thing not not while

اطراف آقا میرفتی سالها پیش خودکشی میکردم. دانکن من فقط شوخی می کنم البته من هرگز چنین کاری را انجام نمی دهم، نه تا زمانی

my mother's alive okay okay can I just apologized for everything Steve and can I apologize for

که مادرم زنده است خوب است، آیا می توانم برای همه چیزهایی که استیو گفت عذرخواهی کنم و آیا می توانم برای

everything Steve just said there sorry about that Tara choked well the problem is nowadays

همه چیزهایی که استیو گفت عذرخواهی کنم متاسفم که تارا خوب خفه شد، مشکل امروز است

everyone is so sensitive so you have to apologize even if you've said nothing wrong because

همه خیلی حساس هستند پس باید عذرخواهی کنی حتی اگر حرف اشتباهی نزده

you think that maybe someone will take offense so whatever we say today whatever we do whatever

باشی چون فکر می‌کنی ممکن است کسی توهین کند، پس هر کاری که امروز می‌گوییم هر کاری انجام می‌دهیم هر کاری

we we we uttered whatever words came out of our mouths we apologize whatever it is they've

که می‌کنیم هر حرفی که از دهانمان بیرون می‌آید عذرخواهی می‌کنیم. آیا

got a pigeon walking in front of his now mr. Duncan obviously very interested in learning

آنها یک کبوتر دارند که جلوی آقای او راه می رود؟ بدیهی است که دانکن بسیار علاقه مند به یادگیری

English yes is a big pigeon well it's it's pidgin English Oh pidgin English if you say

زبان انگلیسی است، بله، یک کبوتر بزرگ است، خوب، آن را پیجین انگلیسی اوه، اگر می گویید

that's what he's talking is it pidgin English yes yes satyr either says he's flown off now

این همان چیزی است که او صحبت می کند، آیا این همان چیزی است که او صحبت می کند، بله، ساتر یا می گوید که اکنون پرواز کرده است،

I had a father that's had a cow work at a co-worker when she used to go to work the

من پدری داشتم که یک گاو کار می کرد. یک همکار که

first day of her flew so the other workers could catch the flu too Oh mmm when she used

روز اول به سر کار می رفت پرواز کرد تا کارگران دیگر هم آنفولانزا بگیرند اوه ممم وقتی که

to go to work the first day oh so she used to go to work - what - deliberately give it

روز اول سر کار می رفت اوه پس عمدا به سر کار می رفت آن را

to other people and then you'd all get a day off work interesting that sounds to me a little

به افراد دیگر بدهید و سپس همه شما یک روز مرخصی از کار دریافت خواهید کرد که به نظر من

bit like in the United States where they they they get the kids all together to catch each

کمی شبیه به ایالات متحده است، جایی که بچه ها را با هم جمع می کنند تا به

other's illnesses have you heard of that yes actually guess while they do that with children

بیماری یکدیگر مبتلا شوند، آیا در واقع چیزی شنیده اید که بله حدس بزنید در حالی که آنها این کار را با بچه ها

don't they oh they they used to have measles parties with children aged to cook before

انجام می دهند، آیا آنها قبل از اینکه ما واکسن بزنیم، مهمانی های سرخک با بچه های مسن برای آشپزی

we had vaccinations because all mumps because you don't want these child mumps measles you

می گذاشتند، زیرا همه اوریون ها چون شما این کودکان را نمی خواهید سرخک اوریون

don't want these illnesses when you get older but not more serious so they used to deliberately

هستند، وقتی شما این بیماری ها را نمی خواهید بزرگتر شو اما نه بیشتر بنابراین آنها عمداً

have parties for children so they'd all catch these diseases when they were young and good

برای بچه ها مهمانی می گرفتند تا همه آنها در جوانی به این بیماری ها مبتلا می شدند و خوب

yes very strange in this country to develop some you know some immunity I don't think

بله در این کشور بسیار عجیب است برای ایجاد برخی مصونیت ها.

we did it here did we yes we did yes I think it was was it mumps party it was it was for

فکر نمی کنم اینجا این کار را انجام دادیم بله ما بله، فکر می‌کنم این جشن اوریون بود، آن هم برای

some childhood disease they used to like all the children to get together so they'd all

یک بیماری دوران کودکی بود که دوست داشتند همه بچه‌ها دور هم جمع شوند تا همه

pass it pass it around and become immune so they got it when they were young but I tell

آن را رد کنند و مصونیت پیدا کنند تا در جوانی به آن مبتلا شوند. من

you one thing you don't want as an adult and that's mumps Oh No especially if you're a

یک چیز را به شما می گویم که در بزرگسالی نمی خواهید و آن اوریون است، اوه نه، به خصوص اگر مرد هستید،

man definitely not because it can completely make you sterile is that true you can have

قطعاً نه زیرا می تواند شما را کاملا عقیم کند، این درست است که می توانید

serious attacks on a nail don't you don't don't your things that don't they fall off

حملات جدی به ناخن داشته باشید. آیا چیزهای شما که نمی

it get a bit larger though they grow yes there might be a benefit learn that might be a good

افتند کمی بزرگتر می شوند اگرچه رشد می کنند بله ممکن است یاد بگیرید که

thing talking of large testicles mr. Duncan we saw a wildlife program did we not last

صحبت از بیضه های بزرگ چیز خوبی باشد. دانکن ما یک برنامه حیات وحش دیدیم، مگر

week it's not from your script but you know we're going off topic again and they were

هفته گذشته این برنامه از فیلمنامه شما نیست، اما می دانید که ما دوباره از موضوع خارج می شویم و آنها

talking about whales and we just happened to turn the programme what you mean the country

در مورد نهنگ ها صحبت می کردند و ما اتفاقاً برنامه را تغییر دادیم که منظور شما

it was it was a wildlife program with David Attenborough okay famous naturalist oh I thought

کشوری بود که آن کشور بود. برنامه حیات وحش با دیوید آتنبرو خوب طبیعت شناس معروف اوه من فکر کردم

you meant whales like the place Oh mr. Duncan no whales I'm just misunderstanding okay hey

منظور شما نهنگ هایی مانند مکان اوه آقای. دانکن نه نهنگ‌ها، من فقط اشتباه متوجه شدم، اوکی

it’s those large beasts of the ocean and largest mammals on earth I think and they

هی این جانوران بزرگ اقیانوس و بزرگ‌ترین پستانداران روی زمین هستند، فکر می‌کنم و

would anyway you know what these wildlife programs are about they always film reproduction

به هر حال می‌دانند که این برنامه‌های حیات وحش در مورد چیست، آنها همیشه تولید مثل

don't they they they film repair always filming animals having sex aren't they on these wildlife

می‌کنند، نه آنها فیلم می‌گیرند تعمیر همیشه در حال فیلم‌برداری حیواناتی که رابطه جنسی دارند، در این برنامه های حیات وحش نیستند،

programs I don't know what it is but they've got best with sex what sort of things are

من نمی دانم این چیست، اما آنها با رابطه جنسی بهترین کار

you watching but you know anyone who watches a wildlife program you know what I mean it's

not long but whatever it is antelopes bears ants whatever is there is there with it ends

را دارند. طولانی است اما هر چیزی که بز کوهی باشد

up showing me or something you're telling me that you watch programs where antelopes

and bears have sex not into speciall I'm told you know what wildlife programs about or they're

مورچه ها را خرس می کند. آنها

obsessed with showing that the animals mating at some noise anyway there's two things they

وسواس دارند نشان دهند که حیوانات با سر و صدا جفت گیری می کنند، به هر حال دو چیز وجود دارد که آنها

tend to show and that's animals it's animals having sex and animals being killed yes so

تمایل دارند نشان دهند و آن حیوانات است، حیواناتی که رابطه جنسی دارند و حیواناتی که کشته می شوند، بله، بنابراین

two things so they're normally being chased so you have this furry little animal and it's

دو چیز، بنابراین آنها معمولا تحت تعقیب قرار می گیرند، بنابراین شما h از این حیوان

being chased by a line or a tiger or you see two animals and they're just sort of well

کوچولوی پشمالو که توسط یک خط یا ببر تعقیبش می‌شود یا دو حیوان را می‌بینید و حالشان خوب است.

I think we've been we've been traumatized by what we saw on the television last week

by the way I wasn't traumatised I was it's not what you expect it sort of just when you're

من ضربه روحی ندیدم، این چیزی نیست که شما انتظارش را دارید، درست زمانی که می خواهید

about to eat your teeth it's about five o'clock I think it was last Sunday or something like

دندان هایتان را بخورید، ساعت حدوداً پنج است، فکر می کنم یکشنبه گذشته بود یا چیزی شبیه به

that is there as whales these humpback whales eat giant whales and suddenly they were shown

آن وجود دارد، نهنگ هایی که این نهنگ های گوژپشت می خورند. نهنگ های غول پیکر و ناگهان به

well disgusting it was pornographic mr. Duncan I still don't know what you're on about David

خوبی منزجر کننده نشان داده شدند که آقای پورنوگرافیک بود. دانکن من هنوز نمی‌دانم در مورد دیوید آتنبرو چه حرفی

Attenborough just said well [Music] didn't know what does how I can say it that doesn't

میزنی فقط خوب گفت [موسیقی] نمی‌دانستم چطور می‌توانم آن را بگویم که به

sound disgusting well I hope you say something because you've been leading it by this by

نظر منزجرکننده نیست، امیدوارم چیزی بگویید چون رهبری کرده‌اید با

showing whales having sex oh I assumed it was not a pretty sight really no it was not

نشان دادن رابطه جنسی نهنگ‌ها، اوه، من تصور کردم که این منظره زیبایی نبود،

a pretty sight and I owe that the one statistic I can remember is that apparently the humpback

واقعاً نه، منظره زیبایی نبود و مدیون این هستم که آماری که می‌توانم به خاطر بسپارم این است که ظاهراً

whales testicles weigh several tons how about that for a statistic you didn't know we won't

وزن بیضه‌های نهنگ‌های گوژپشت چندین تن است. آماری که نمی دانستید ما

talk about the penis that did not look pretty what he said David Attenborough said a whales

در مورد آلت تناسلی که ظاهر زیبایی نداشت صحبت نمی کنیم. دیوید اتنبرو گفت: نهنگ

humpback whales Pete um testicles weigh several tons well hello everyone if you’ve just

گوژپشت نهنگ گوژپشت بیضه های پیت ام چندین تن وزن دارند، سلام به همه سلام اگر تازه تنظیم کرده اید،

tuned in but it's all to scale I don't know what to say to that but I suppose I should

اما همه چیز برای مقیاس است. نمی دانم در این مورد چه بگویم، اما فکر می کنم باید

apologise once again if you were upset or offended or affected by anything snake why

یک بار دیگر عذرخواهی کنم اگر از چیزی مار ناراحت یا آزرده شده یا تحت تأثیر قرار گرفته اید، چرا

not be offended by nature by anything Steve just so cannot be offended by nature it is

از هیچ چیز طبیعت شما را آزرده نمی کند استیو فقط بنابراین نمی تواند از طبیعت آزرده خاطر شود.

nature so what are we going to talk about next mr. Duncan? I have no idea you've completely

آیا قرار است در مورد آقای بعدی صحبت کنیم؟ دانکن؟ من نمی دانم که شما کاملاً

thrown me you can't get that image out of your head can you well I think I can get it

مرا پرتاب کردید، نمی توانید آن تصویر را از سر خود بیرون بیاورید، می توانید خوب، فکر می کنم من می توانم آن

out of my head easier than you can seems to me all you're thinking about I'm not thinking

را راحت تر از آن چیزی که شما بتوانید از ذهنم بیرون بیاورم، به نظر من تمام آن چیزی است که شما به آن فکر می کنید. فکر نکردن

about it's just it's it's it's traumatized me okay but why why are you traumatized by

به آن فقط این است که به من آسیب وارد کرده است، خوب، اما چرا از آن آسیب می بینید

it it's I don't know what it was it it's just it's just all wrong you shouldn't be showing

، نمی دانم این چه بود، فقط این همه اشتباه است، شما نباید

that on television at tea-time okay well you know what would you write Pradesh what would

آن را در وقت چای در تلویزیون نشان دهید، خوب خوب می‌دانی چه می‌نویسی پرادش ترجیح می‌دهی چه چیزی

you rather watch on television not that oh I don't know a story about a somebody driving

را در تلویزیون ببینی، نه اینکه اوه من داستانی درباره کسی که

through America in a Ford Mustang that's what I'd like to see it tea time I think I'd rather

با فورد موستانگ در آمریکا رانندگی می‌کند، نمی‌دانم، این چیزی است که من دوست دارم آن را وقت چای ببینم. در عوض

see where whales testicles on a rerun ah they didn't show the testicles they showed something

ببینید بیضه‌های نهنگ‌ها در یک تکرار کجا هستند آه آنها بیضه‌ها را نشان نمی‌دهند چیز

else but they didn't show I'd like to see a read Unitas these gentle programs at tea

دیگری نشان می‌دهند اما نشان نمی‌دهند من می‌خواهم Unitas را بخوانم این برنامه‌های ملایم در

time don't use sort of programs that something like some cosy sitcom a cozy sitting I want

زمان چای از برنامه‌هایی استفاده نمی‌کنند که چیزی مثل یک کمدی کمدی دنج، یک نشستن دنج، من می

to see whales mating just before you have your tea some people might enjoy that though

خواهم ببینم که نهنگ ها درست قبل از نوشیدن چای خود جفت گیری می کنند. اوه، اگرچه

I didn't so you think you have the right to take away people's enjoyment as watching a

من این کار را نکردم، شما فکر می کنید حق دارید لذت مردم را به عنوان تماشای

couple of males enjoying what comes naturally No Olga says yes Olga was curious about whale

چند مرد در حال لذت بردن از چیزی که به طور طبیعی رخ می دهد، از بین ببرید نه اولگا می گوید بله، اولگا در مورد رابطه جنسی نهنگ کنجکاو بود،

sex because according to that I will know her child was rather and no they don't have

زیرا طبق آن من می دانم که فرزندش نسبتاً بیشتر بود. و نه آنها

any visible organs but believe me they are there apparently there's some special fats

هیچ اندام قابل مشاهده ای ندارند اما باور کنید وجود دارند ظاهراً چربی های خاصی وجود دارد

that opens or something I remember I remember David Attenborough using the words flap a

که باز می شود یا چیزی را به یاد می آورم که دیوید آتنبرو را به یاد می آورم که از کلمات flap a

flap opens and then this very mobile male organ appears it's a highly mobile male organ

flap opens استفاده می کند و سپس این اندام مردانه بسیار متحرک به نظر می رسد که بسیار متحرک است. اندام مردانه

appears when I find that watch out theme hello I'm trying to say something Steve for God's

ظاهر می شود وقتی متوجه می شوم که تم مراقب باشید سلام من سعی می کنم به خاطر خدا چیزی بگویم استیو

sake just calm down with the paracetamol it's something it's so it's it's I think you're

فقط با پاراستامول آرام باش این چیزی است که پس همین است فکر می کنم شما دارید

mixing your medication it's sitting down I've got more energy yes well I'm not all my energy

داروهایتان را مخلوط می کنید. انرژی بله خوب من تمام انرژی ام

isn't used to stay upright I can use it now the mental energy and my voice don't get too

برای ایستادن استفاده نمی شود می توانم از آن استفاده کنم الان انرژی ذهنی و صدایم

don't get too comfortable that's all I can say eyes what what's wrong now we are just

زیاد نمی شود زیاد راحت نشو همین فقط می توانم بگویم چشم چه مشکلی دارد حالا ما فقط

writing without taking any intention come on I don't know what that means Corky I don't

wi می نویسند بدون هیچ قصدی بیا من نمی دانم معنی آن چیست کورکی من نمی

know what Steve's on about today I apologise I knew it was a mistake to bring Steve outside.

دانم امروز استیو در مورد چیست عذرخواهی می کنم می دانستم که بیرون آوردن استیو اشتباه بود.

I can hear the birds singing yes there is a Robin that keeps coming to sit right by

من می توانم آواز پرندگان را بشنوم بله، یک رابین وجود دارد که مدام می آید تا درست کنار

us very curious breathing yes well it's good it's gone now but there was a Robin sitting

ما بنشیند، نفس می کشد، بله خوب، خوب است، اکنون رفته است، اما رابین نشسته بود،

in fact I can hear it now and again it's probably looking for a mate oh for God's sake it's

در واقع می توانم آن را بشنوم و دوباره احتمالاً به دنبال جفتی می گردد. اوه به خاطر خدا

spring you know you're obsessed the sap’s rising the hormones are coursing through your

بهار است می دانید که وسواس دارید بالا آمدن شیره شیره هورمون ها در بدن شما جریان می

body that's time of year I think you need to go and see a doctor for various reasons

یابد در آن زمان از سال فکر می کنم باید به دلایل مختلف بروید و به پزشک مراجعه کنید.

it's the whale video Hey what we've got some interesting things to talk about today I believe

چیزهای جالبی که امروز باید در مورد آنها صحبت کنیم من فکر

you have some words and expressions to do with being at work or having a job so I do

می کنم که شما کلمات و عباراتی برای انجام دادن در محل کار یا داشتن شغل دارید، بنابراین من این کار را انجام

this is something that I thought would be interesting so words connected to having a

می دهم که فکر می کردم جالب باشد بنابراین کلمات مرتبط با داشتن یک

job or words connected to work in general I tell you one thing my hands are freezing

شغل یا کلمات مرتبط با کار به طور کلی یک چیز را به شما می گویم که دستانم یخ می زند.

I told Mr Duncan he wouldn't be warm enough put a coat on because the Sun is gone now

به آقای دانکن گفتم که او به اندازه کافی گرم نمی شود یک کت بپوش زیرا خورشید اکنون رفته است،

so the Sun has gone around and suddenly I'm very aware that I'm freezing cold well we've

بنابراین خورشید به اطراف رفته است و ناگهان من بسیار متوجه شدم که دارم به خوبی سرد می شوم. ما

only got 40 minutes to go mr. Duncan 40 minutes oh my goodness I don't think I was survived

فقط 40 دقیقه فرصت داریم دانکن 40 دقیقه وای خدای من فکر نمی کنم الان از

loose skin on me now but I get rid of that that's annoying me apparently Anna says that

پوست شلی که روی من بود نجات پیدا کردم اما از شر چیزی که آزارم می دهد خلاص می شوم ظاهرا آنا می گوید که

the parts of an animal's bodies are in proportion with the rest of their bodies yes that makes

اعضای بدن یک حیوان با بقیه بدن آنها متناسب است بله این باعث می شود

sense I certainly I suppose that makes sense mm-hmm do you want me to talk about these

من مطمئناً فکر می کنم منطقی است mm-hmm آیا می خواهید من در مورد این کلمات صحبت کنم

words mr. Duncan would you like to talk about them I would do you want to write words connected

آقای. دانکن دوست دارید در مورد آنها صحبت کنید من می خواهم

with with job words connected with work idioms phrases that we use in common common everyday

کلمات مرتبط با کلمات شغلی را بنویسید که با اصطلاحات کاری مرتبط هستند عباراتی که ما در زبان رایج روزمره

language let's look at ones connected with job first yes okay mr. Duncan you can help

استفاده می کنیم، اجازه دهید ابتدا به موارد مرتبط با شغل نگاه کنیم بله خوب آقای. دانکن، می‌توانی

me here I've got my own Kevin got my own camera today and I know that is the one camera then

در اینجا به من کمک کنی، من امروز کوین خودم را دارم و می‌دانم که این دوربین

just one camera right no personal personal camera for Steve here's a phrase that people

تنها یک دوربین است، بدون دوربین شخصی شخصی برای استیو، این عبارتی است که مردم

often use in a sarcastic Manor don't give up the day job don't give up the day job it's

اغلب در یک مانور طعنه‌آمیز از آن استفاده می‌کنند. کار روزانه را رها نکنید، کار روزانه را رها نکنید،

a humorous a sarcastic way of telling somebody to stick to what they do best or to stick

این یک راه طنز آمیز است برای اینکه به کسی بگویید به کاری که بهترین کار را انجام می دهد پایبند بماند یا به

to their their normal job it's a way of telling somebody that they haven't got much talent

کار عادی خود پایبند بماند، این راهی است برای گفتن اینکه به کسی کاری را انجام نداده است. استعداد زیادی

in something but they might be a bit delude to them I think that they're talented talented

در چیزی دارند، اما ممکن است کمی برای آنها فریب بخورند. من فکر می کنم که آنها در چیزی با استعداد هستند

in something that in fact they're not so you might say to somebody oh I heard you singing

که در واقع آن ها نیستند، بنابراین شما می توانید به کسی بگویید اوه من شنیدم که

at the karaoke bar the other night my advice is don't give up the day job in other words

شب گذشته در کارائوکه بار آواز می خواندی. این است که کار روزانه را رها نکن به عبارت دیگر

your singing wasn't very good and and you should just stick to your normal job right

آواز خواندنت خیلی خوب نبود و فقط باید به کار عادی خود پایبند

you could ask somebody for example I could say to somebody because as you know I pee

بودی، می‌توانی از کسی بپرسی مثلاً می‌توانم به کسی بگویم چون همانطور که می‌دانی من زیاد ادرار می‌کنم.

in a lot of amateur dramatic musicals and plays I could say to somebody oh you've seen

از موزیکال ها و نمایشنامه های آماتوری دراماتیک می توانم به کسی بگویم اوه شما

me and a few am drama musicals what do you think could I could I make a career out of

من را دیده اید و چند تا موزیکال درام دارم به نظر شما چی میتونم ازش کار

it and that they might turn around to me and say don't give up the day job in other words

کنم و اینکه اونها به سمتم برگردن و بگن کار روزانه رو رها نکن به عبارت

they don't think I'm good enough so it's a sort of a friendly semi sarcastic way of telling

دیگه فکر نمیکنن من خوبم به اندازه کافی پس این یک نوع روش نیمه طعنه آمیز دوستانه است برای

somebody that they should stick to what they're good at jobbing here's another one jobbing

گفتن اینکه آنها باید به آنچه که در شغل خوب هستند پایبند باشند، در اینجا یک شغل

if you're if you're jobbing it means you're just doing something part-time or occasionally

دیگر است اگر مشغول به کار هستید، به این معنی است که شما فقط کاری را نیمه وقت انجام می دهید. یا گاهی اوقات

it's not a regular income it's an income but not a regular income so they often talk about

درآمد معمولی نیست، درآمد است اما درآمد معمولی نیست، بنابراین اغلب در مورد بازیگران شغلی صحبت می کنند،

jobbing actors for example a jobbing actor or a jobbing gardener a jobbing actor is somebody

مثلاً یک بازیگر شغلی یا یک باغبان شغلی، یک بازیگر شغلی کسی است

who acting of course is a notorious profession for being very difficult to get regular work

که البته بازیگری یک حرفه بدنام است زیرا به دست آوردن آن بسیار دشوار است. کار معمولی

and so an actor might do another job as a main day job but occasionally get work as

و بنابراین یک بازیگر ممکن است کار دیگری را به عنوان یک کار اصلی روزانه انجام دهد، اما گاهی اوقات به عنوان

an actor I say you could say that they're a jobbing actor somebody that does a bit of

یک بازیگر مشغول به کار

gardening but not a lot of it you could say was a jobbing gardener so they might have

می شود. یک باغبان شغلی بود، بنابراین آنها ممکن است

a main job working in an office but they do this sort of time to try and get extra income

شغل اصلی داشته باشند یک دفتر اما آنها این نوع زمان را برای تلاش برای یافتن مشاغل با درآمد اضافی

jobs worth jobsworth doubt this is right this is Martin take mark might take a while to

انجام می دهند که ارزش شغلی

explain I think it's probably uniquely British expression I'm not entirely sure so I'd like

داشته باشد. دوست دارم

to know if anybody uses this expression and anywhere else around the world so in the UK

بدانم آیا کسی از این عبارت استفاده می کند یا در هر جای دیگری در سراسر جهان، بنابراین در انگلستان،

if we use this this expression it's usually referred to a person in minor authority so

اگر از این عبارت استفاده کنیم، معمولاً به شخصی با اختیارات جزئی اشاره می شود، بنابراین

they might buy P it might be a petty official or somebody in in a quite a low-grade job

آنها ممکن است P را بخرند، ممکن است یک مقام خرده پا باشد یا شخصی در یک کاملاً شغلی با درجه پایین،

but they have a little bit of power and they use the rules often silly rules to make life

اما کمی قدرت دارند و از قوانین اغلب احمقانه استفاده می کنند تا زندگی

difficult for others just because they can because they like that little bit of power

را برای دیگران سخت کنند، فقط به این دلیل که می توانند چون آن اندک قدرت را دوست دارند،

because then I was probably unhappy in their job they don't like other people being paid

زیرا احتمالاً من از کار آنها ناراضی بودم. دوست دارند دیگران

more than them as something they're unhappy about jobs for us they often do things but

بیشتر از آنها دستمزد دریافت کنند، زیرا از شغلی که برای ما ناراضی هستند، اغلب کارهایی را انجام می دهند، اما

that seemed very unfair they had they sort of lack Humanity in the way they do it but

این بسیار ناعادلانه به نظر می رسید که آنها به نوعی فاقد انسانیت در نحوه انجام آن هستند، اما

it makes them feel important it's a phrase that was popularized a lot in the sort of

این باعث می شود احساس کنند مهم هستند. عبارتی که بود در دهه‌های

1970's and 80's in the UK I don't know why it just was it's it's more than my Jobs worth

1970 و 80 در بریتانیا بسیار رایج شد، من نمی‌دانم چرا فقط ارزش آن بیشتر از شغل من

is what you will often hear people say if they're trying to justify some small petty

است، چیزی است که اغلب می‌شنوید که مردم می‌گویند اگر می‌خواهند برخی قوانین کوچک را توجیه کنند،

rule it's a justification for their behavior but so for example a groundskeeper or warden

این یک قانون است. توجیهی برای رفتارشان، اما به عنوان مثال، یک نگهبان یا نگهبان

might say oh you can't park in those spaces as they are only for employees and you might

ممکن است بگوید اوه شما نمی توانید در آن مکان ها پارک کنید، زیرا آنها فقط برای کارمندان هستند و شما ممکن است

say yes but I'm only just taking a little delivery and I'll only be a couple of minutes

بگویید بله، اما من فقط کمی تحویل می گیرم و فقط خواهم بود. چند دقیقه

and then I'll be gone and they might say no I'm sorry I know there's nobody parked there

و سپس من نمی روم و آنها ممکن است بگویند نه، متاسفم، می دانم که الان کسی آنجا پارک

now and there's nobody due for another half an hour but you just can't park there that's

نیست و تا نیم ساعت دیگر هم کسی موعد مقرر نیست، اما شما نمی توانید آنجا پارک کنید،

the rules it's more than my Jobs worth so you'll have to go and park up the road and

این قوانین بیشتر از مشاغل من ارزش دارند، بنابراین شما باید بروید و در جاده پارک

deliver your parcel that way so it's somebody who's being a bit petty in in in in trying

کنید و بسته خود را به آن طریق تحویل دهید تا کسی باشد که در تلاش

to do the rules when you don't really need to wouldn't you say that have you ever come

برای اجرای قوانین در حالی که واقعاً نیازی به انجام آن ندارید، وارد شود. بگو آیا تا به حال

across a job with mr. Duncan I think a jobs worth is a person who you might come across

به شغلی با آقا برخورد کرده ای. دانکن فکر می‌کنم یک شغل ارزشمند کسی است که ممکن است

more in this country yes so definitely in this country you might go into a shop and

در این کشور بیشتر با او برخورد کنید، بله، بنابراین قطعاً در این کشور ممکن است به یک مغازه بروید

you might want some extra discount maybe you buy something and you say can you please give

و ممکن است تخفیف بیشتری بخواهید، شاید چیزی بخرید و بگویید می‌توانید لطفاً این را به من بدهید.

me this item a little cheaper and they say oh no I'm sorry I can't reduce the price and

کالا کمی ارزان تر است و آنها می گویند اوه نه من متاسفم نمی توانم قیمت را کاهش

I say why why can't you reduce the price just knock another 10 pounds off take another 10

دهم و می گویم چرا نمی توانید قیمت را کاهش دهید فقط 10 پوند دیگر کاهش دهید 10 پوند دیگر

pounds off and I said no I can't do that it's it's more than my Jobs worth yes it's something

کاهش دهید و من گفتم نه می توانم. این کار را بیشتر از ارزش شغل من است، بله،

it's something if you're unhappy in your job you want a little bit of power and something

چیزی است، اگر از کار خود ناراضی هستید ، کمی قدرت می خواهید و چیزی

like that the car park scene that I described there that you just wanted yeah there's no

شبیه به آن صحنه پارک ماشین که در آنجا توضیح دادم که فقط می خواستید بله واقعی نیست.

real reason why you shouldn't park there but it might say doctors parking only example

دلیل اینکه چرا نباید آنجا پارک کنید، اما ممکن است بگوید پزشکان فقط به عنوان مثال پارک می‌کنند،

but there's five clear spaces and it's obviously the doctors have gone out on their calls and

اما پنج فضای خالی وجود دارد و بدیهی است که پزشکان در تماس‌های خود بیرون رفته‌اند و

you just want to park there and put your prescription in somebody might come out oh you can't park

شما فقط می‌خواهید آنجا پارک کنید و نسخه‌تان را در کسی بگذارید، ممکن است بیرون بیاید. نمی توانی

there well you can't park there you say well I mean you're just dropping a prescription

آنجا خوب پارک کنی نمی توانی پارک کنی قبل از اینکه بگویی خوب منظورم این است که فقط یک نسخه می نویسی

and then no you can't get a park at the range more than my Jobs worth to Lincoln Park they

و بعد نه، نمی توانی پارکی در محدوده ای بیش از ارزش شغل من در پارک لینکلن بگیری، آنها

don't let you park there so if you try to get someone to break the rules or drop something

به تو اجازه نمی دهند آنجا پارک کنی، بنابراین اگر سعی کنی کسی را مجبور کنی قوانین را بشکنید یا چیزی را رها کنید

if you want someone to break the rules or go against the rules and they refuse to do

اگر می خواهید کسی قوانین را زیر پا بگذارد یا بر خلاف قوانین باشد و آنها از انجام

it they might say it's more than my Jobs worth atomic says there is also Jack in the office

آن امتناع کنند ممکن است بگویند این بیشتر از ارزش شغلی من است.

ah no resting maybe it's similar to Jack in the office so maybe a person who always does

جک در دفتر، بنابراین ممکن است فردی که همیشه

things in the way they're supposed to they always stick to the rules so they will never

کارها را به روشی که باید انجام می دهد، همیشه به قوانین پایبند است، بنابراین هرگز

bend the rules they always do everything by the book yes there could be we had to I remember

قوانین را تغییر نخواهند داد، آنها همیشه همه کارها را با کتاب انجام می دهند بله ممکن است ما مجبور باشیم به یاد داشته باشم

where I used to work somewhere once before they pens if you've got somebody somebody

کجا من قبلاً قبل از نوشتن یک بار در جایی کار می کردم اگر کسی دارید که

might be assigned the task or the role in the office of looking after the stationery

ممکن است به کسی وظیفه یا نقشی در دفتر مراقبت از کمد لوازم التحریر

cupboard okay you know because every office has got a stationery cupboard where they've

واگذار شود.

got the post-it notes and the pens and things yeah and you can't just walk in there and

یادداشت های پس از آن و قلم ها و چیزهایی که بله نمی‌توانی وارد آنجا بشوی و

help yourself you can't so somebody might tell you you're only allowed one pen a month

به خودت کمک کنی، نمی‌توانی، بنابراین ممکن است کسی به تو بگوید که فقط یک خودکار در ماه مجاز داری

or something like that no I can't let you have another pen you've had that one pen this

یا چیزی شبیه به آن، نه، نمی‌توانم به تو اجازه دهم خودکار دیگری داشته باشی که آن را داشته‌ای. خودکار این

month and you might say yeah but I lost it somebody stole it no they're the rules not

ماه و ممکن است بگویید بله، اما من آن را گم کردم، کسی آن را دزدید، نه آنها قوانین هستند،

going you can't you can only have one pen that's a job it's worth that's a and so we

نمی توانید شما نمی توانید فقط یک خودکار داشته باشید که یک شغل است، ارزش آن را دارد و بنابراین ما

can describe this person as that so we can yes use it as a noun exactly as well quite

می توانیم این شخص را چنین توصیف کنیم. ما می‌توانیم بله، آن را دقیقاً به‌عنوان اسم نیز استفاده کنیم،

often more often than not I think we use it in this country definitely we do another one

اغلب اوقات، من فکر می‌کنم ما در این کشور از آن استفاده می‌کنیم، قطعاً ما یکی دیگر را انجام می‌دهیم.

you can do a job on do a job on it's a sarcastic way of saying something was done badly or

یا

something was damaged or some harm was was given the stylist did a real job on my hair

چیزی آسیب دیده یا آسیبی به آن وارد شده است که آرایشگر یک کار واقعی روی موهای من انجام داد،

oh no so their job was to make your hair look good but they did a bad job of it so you say

اوه نه، بنابراین کار آنها این بود که موهای شما را خوب نشان دهند، اما آنها این کار را بد انجام دادند، بنابراین شما می

oh they did a real job you say in that way there's a real job on my hair you could say

گویید اوه آنها یک کار واقعی انجام دادند. به این ترتیب یک کار واقعی روی موهای من وجود دارد، می توانید بگویید

they did a real number on my hair or it just means they did something quite badly talking

آنها یک شماره واقعی روی موهای من انجام دادند یا فقط به این معنی است که آنها یک کار بسیار بد صحبت کردند. g

about the use of job you can also describe something that was carried out or done such

در مورد استفاده از شغل شما همچنین می توانید چیزی را که انجام شده یا انجام شده است،

as a bank job now that that doesn't mean you work at the bank that actually means that

مانند کار بانکی در حال حاضر توصیف کنید که این بدان معنا نیست که شما در بانک کار می کنید، در واقع به این معنی است که

some people robbed a bank so the action of robbing a bank can be described as a bank

برخی افراد از یک بانک سرقت کرده اند، بنابراین عمل سرقت از یک بانک می توان آن را به عنوان یک شغل بانکی توصیف کرد،

job so some some people pulled off a bank job they pulled off a bank job somebody mr.

بنابراین برخی از افراد یک شغل بانکی را کنار گذاشتند و یک شغل بانکی را کنار گذاشتند.

Duncan is flying a drone over our house I thought I could hear a drone so I can see

دانکن در حال پرواز یک پهپاد بر فراز خانه ما است. من فکر کردم که می توانم یک پهپاد را بشنوم، بنابراین می توانم

it it's flying just nearly click bet illegal it's illegal and we ought to film it mr. Duncan

پرواز آن را ببینم. دانکن

so that we can other police I can see it yes there's a drone flying a spying on it don't

تا ما بتوانیم پلیس های دیگر را ببینم بله یک پهپاد در حال پرواز است و روی آن جاسوسی

you think they've heard about our fame yes they're a little too far away yes I don't

think they're spying on us mr. Duncan quick get your camera out and film it oh okay while

می کند. جاسوسی از ما آقای دانکن سریع دوربینت را بیرون بیاور و از آن فیلم بگیر، اوه خوب، در حالی

I carry on with this we need the evidence of what we have somebody illegally flying

که من به این کار ادامه می‌دهم، ما به شواهدی نیاز داریم که نشان دهد کسی به طور غیرقانونی

a drone over our house yes anyway how to do that mr. Duncan this is all going well this

یک پهپاد را بر فراز خانه ما پرواز می‌کند، بله به هر حال چگونه این کار را انجام دهیم. دانکن همه چیز خوب

is going so well are you on the job so anyone's still watching are you on the job mr. Duncan

پیش می رود. دانکن

am i on right now are you on the job well I am working at the moment or at least I'm

من در حال حاضر مشغول به کار هستم آیا شما در حال کار هستید خوب من در حال حاضر کار می کنم یا حداقل

trying to yes that is one meaning of the word on the job that means you're at work you're

سعی می کنم بله این یکی از معنی کلمه در محل کار است که به این معنی است که شما سر کار هستید و

at your place of business employers are not allowed to smoke on the job which means that

در محل خود هستید کارفرمایان تجاری مجاز به کشیدن سیگار در محل کار نیستند، به این معنی که

when you're working it's just an expression to mean when you're working when you're on

هنگامی که شما کار می کنید، این فقط یک عبارت است به معنای زمانی که شما در حال کار هستید، زمانی که در

the job when you're working so if you say employers are not allowed to smoke on the

محل کار هستید، بنابراین اگر می گویید کارفرمایان اجازه ندارند سیگار کشیدن در محل

job I'm not allowed to drink on the job it means you can't do something when ie smoking

کار من مجاز به مصرف مشروبات الکلی در محل کار نیستم به این معنی است که شما نمی توانید کاری انجام دهید زمانی که سیگار می کشید

or drinking when you're at work they were asleep on the job it meant they're supposed

یا مشروب می نوشید وقتی سر کار هستید آنها در محل کار خواب بودند به این معنی که

to be alert but they weren't they fell asleep the police were asleep on the job they were

آنها باید هوشیار باشند اما آنها به خواب نرفتند پلیس در حین کار خواب بود، آنها

supposed to be watching a crime scene and they all fell asleep in the car yeah but it

قرار بود صحنه جنایت را تماشا کنند و همه آنها در ماشین به خواب رفتند، بله، اما

also would they be watching a crime scene well they might be staking out something right

همچنین آیا آنها صحنه جنایت را به خوبی تماشا می کردند، ممکن است چیزی را درست تشخیص دهند.

now it also it also means strangely enough to be alert or to play coke close attention

اکنون همچنین به طور عجیبی به این معنی است که هوشیار باشید یا کوک بازی کنید توجه

to you need to be more on the job and you're going to be successful that's more diligent

شما به این است که باید بیشتر در کار باشید ب و شما موفق خواهید شد که سخت کوش

it's company more diligent you need to be more if you say more on the job you need to

تر است، شرکت سخت کوش تر است، شما باید بیشتر باشید اگر در کار بگویید باید در

be better at your job I don't feel on the job today means you don't feel with it you

کار خود بهتر باشید. با آن

don't feel alert you can have on-the-job training okay on-the-job training which means your

احساس می کنید شما هوشیار نیستید می توانید آموزش حین کار داشته باشید، آموزش حین کار بسیار خوب است، به این معنی که

being as opposed to being taught at an institution like a university or something you might have

شما برخلاف آموزش در مؤسسه ای مانند دانشگاه یا چیزی که ممکن است

on the job training so you're learning how to do a particular job of word with an employer

در حین کار آموزش دهید. شما در حال یادگیری نحوه انجام یک کار خاص با یک کارفرما در

somewhere so is that like an apprentice yes I can apprentice on-the-job training you're

جایی هستید، بنابراین مانند یک کارآموز بله، من می توانم آموزش حین کار شاگردی کنم، شما در حال

getting training on how to do a particular profession by actually going to work in that

دریافت آموزش در مورد چگونگی انجام یک حرفه خاص با رفتن به کار هستید. این

place rather than just studying at a university at an academic place being on the job also

مکان به جای اینکه صرفاً در یک دانشگاه در یک مکان آکادمیک درس بخواند،

means something else mr. Duncan yes this almost refers back to what we were talking about

معنای دیگری نیز دارد. دانکن بله، این تقریباً به همان چیزی که چند دقیقه پیش در مورد نهنگ ها صحبت کردیم برمی گردد،

a few minutes ago about the whales so if you are on the job it can also mean you are involved

بنابراین اگر سر کار هستید، می تواند به این معنی باشد که شما

in some some ooh kissing and cuddling yeah what what grown-ups do that's handy and sometimes

درگیر بوسیدن و بغل کردن هستید، بله، کارهایی که بزرگترها انجام می دهند مفید است و گاهی اوقات

David Attenborough will watch them whilst they're doing it especially if they are whales

دیوید آتنبرو در حالی که آنها این کار را انجام می دهند آنها را تماشا می کند به خصوص اگر نهنگ هستند

yes get the camera mr. Duncan's that is evidence it's very distracting hovering right over

بله دوربین را بگیرید آقای. دانکن شواهدی است که نشان می‌دهد شناور کردن بالای خانه ما بسیار حواس‌پرت کننده است،

our house I think we ought to call the police mr. Duncan why because it's illegal yes I

فکر می‌کنم باید با آقای پلیس تماس بگیریم . دانکن چرا چون غیرقانونی است،

wouldn't worry too much about it there we go on the job you're on the job now doing

بله، زیاد نگران این موضوع نمی‌شوم، ما به کار خود ادامه می‌دهیم، اکنون

this live English lesson you know it seems today that everything has happened everything

این درس انگلیسی زنده را انجام می‌دهیم، می‌دانی که امروز به نظر می‌رسد که همه چیز اتفاق افتاده است،

has happened today all the things that have happened we had the neighbor with his tractor

همه چیز امروز اتفاق افتاده است. اتفاقاً همسایه با تراکتورش از

he went by there we had lots of people walking their dogs watching us quick and then also

آنجا رفت، ما افراد زیادی داشتیم که سگ‌هایشان را راه می‌رفتند و سریع ما را تماشا می‌کردند و بعد

we have we had lots of dogs barking and now we have a drone flying over our heads ooh

هم ما چندین سگ داشتیم که پارس می‌کردند و حالا ما یک پهپاد داریم که بالای سرمان پرواز می‌کند اوه و

watching us why so very exciting how about let's mr. Duncan I had never heard of this

ما را تماشا می‌کند که چرا اینطور است. خیلی هیجان انگیز است. دانکن من هرگز این

phrase before a snow job a snow job snow job I've never heard of a snow job sounds like

عبارت را قبل از یک کار برفی نشنیده بودم یک کار برفی شغل برفی هرگز نشنیده بودم که کار برفی شبیه

something else but it actually is a phrase which is and maybe if Jeff is still watching

چیز دیگری به نظر می رسد اما در واقع این عبارتی است که همینطور است و شاید اگر جف همچنان تماشا

he will tell us is this phrase according to where I looked up it's a phrase which is used

می کند به ما بگوید این عبارت با توجه به جایی که من جستجو کردم، عبارتی است

a lot in America and Canada okay so this is from American English from American English

که در آمریکا و کانادا زیاد استفاده می شود، خوب، بنابراین این از انگلیسی آمریکایی از انگلیسی آمریکایی

a snow job it's used to elaborate or exaggerate to flatter in order to deceive or try get

یک کار برفی است که برای توضیح دادن یا اغراق کردن برای چاپلوسی به منظور فریب دادن یا تلاش برای

somebody to do something for you that they might otherwise not want to okay my boss did

جلب کسی استفاده می شود. کاری برای شما انجام دهند که در غیر این صورت آنها نخواهند مشکلی ایجاد کنند، رئیس

a snow job on me when he persuaded me to take on that project so the boss probably flattered

من وقتی من را متقاعد کرد که آن پروژه را قبول کنم، یک کار برفی روی من انجام داد، بنابراین رئیس احتمالا

them said oh you'd be great at this I can't think of anyone better to do it's easy Oh

آنها را تملق گفت: اوه شما در این کار عالی هستید، نمی توانم به آن فکر کنم. هر کس بهتر است این کار را انجام دهد،

it'll be a breeze to you but in fact it turned out it was anything but it was difficult and

آه، برای شما یک نسیم خواهد بود، اما در واقع معلوم شد که هر چیزی بود، اما دشوار و

complicated and really he just wanted to to get somebody else to do it so when somebody's

پیچیده بود و واقعاً او فقط می خواست شخص دیگری را مجبور به انجام آن کند، بنابراین وقتی کسی

flattering you or sales people can can can give you a snow job booth agra if you went

شما را چاپلوسی می کند یا می فروشد. مردم می توانند می توانند به شما یک غرفه کار برفی آگرا بدهند اگر

to buy a you might buy this second-hand car get it home and there's loads of things wrong

برای خرید رفتید، ممکن است این ماشین دست دوم را بخرید، آن را به خانه برگردانید و مشکلات زیادی در آن وجود

with it and you friend my sale the salesman did a real snow job on you hmm apparently

دارد و شما دوست فروشنده من، فروشنده یک کار برفی واقعی روی شما انجام داده است، ظاهراً

come apparently it's sort of a play on the phrase snowed under oh it seems you just sort

آمده است، ظاهراً این یک نوع بازی است عبارت برفی زیر اوه به نظر می رسد شما فقط یک

of covering up all the time just just bombarding people with lots of stuff to try and persuade

جورهایی تمام وقت را پنهان می کنید فقط مردم را با چیزهای زیادی بمباران می کنید و سعی می کنید

them to do something yeah so is this you're overwhelming people with the work that they

آنها را متقاعد کنید که کاری انجام دهند بله، بنابراین این شما مردم را با کارهایی

have to do that's it trying to flatter them if Jeff is still on orell yes Jeff says it

که باید انجام دهند غرق می کنید. سعی می‌کنم به آنها تملق بگویم، اگر جف هنوز در حال حاضر است، بله جف می‌گوید

is still used a snow job I'm gonna be honest with you Steve I've never come across that

هنوز هم از آن استفاده می‌شود، یک کار

phrase I hadn't you know want to use phrases that aren't just used in the UK see we are

برفی است. فقط در بریتانیا استفاده شده است ببینید ما در

learning as well we are learning as you are learning so that's word to do with job okay

حال یادگیری هستیم همانطور که شما در حال یادگیری هستید ما در حال یادگیری هستیم، بنابراین این کلمه برای انجام کار خوب

do you want me to go on two words to do with words we'll have a look at the live chat for

است آیا می‌خواهید دو کلمه را با کلمات انجام دهم، نگاهی به چت زنده خواهیم داشت برای

a moment let's see what's happening on the live chat is it's it's a Tobias something

یک لحظه بیایید ببینیم در چت زنده چه اتفاقی می‌افتد ، این یک

it's being very very busy today we've had lots of things happening a very eventful live

توبیاس است y امروز خیلی شلوغ است، ما اتفاقات زیادی داشتیم یک پخش زنده بسیار پرحادثه

stream when we say that something something is eventful it means lots of things have been

زمانی که می گوییم چیزی پرحادثه است، به این معنی است که چیزهای زیادی در حال

occurring and happening so we had the tractor we had the dogs barking we had the neighbors

رخ دادن و رخ دادن است، بنابراین ما تراکتور را در اختیار داشتیم، سگ ها پارس می کردند، همسایه ها

walking their dogs by by the house we had the pyncheon that came down to to have a look

راه می رفتند. سگ‌هایشان در کنار خانه ما پینچئون را داشتیم که به آنجا

we had the drone flying over here legally so many things going on yes we do read the

آمدیم تا ببینیم پهپاد در اینجا به طور قانونی پرواز می‌کند خیلی چیزها در حال انجام است بله، ما

live messages ash Kay is that we can't read them all because we don't if if we just only

پیام‌های زنده را می‌خوانیم کی به این دلیل است که ما نمی‌توانیم همه آنها را بخوانیم. اگر فقط

read live messages we don't have we wouldn't be able to do anything else no apologies we

پیام‌های زنده را نمی‌خوانیم، نمی‌توانیم کار دیگری انجام دهیم، عذرخواهی نمی‌کنیم،

say this every week apologies if we don't read your message out but we can't read everybody's

این را هر هفته می‌گوییم، اگر پیام شما را نخوانیم اما نمی‌توانیم بخوانیم، عذرخواهی می‌کنیم. همه به این

because we haven't got the time unfortunately but it's good that other people do comment

دلیل هستند که متأسفانه وقت نداریم، اما خوب است که دیگران در

about other people's comment that's it shake says shake arm it says I love your lessons

مورد نظر دیگران نظر می دهند، این می گوید تکان دادن دست می گوید من عاشق درس های شما هستم

thank you very much don't forget there are lots of lessons on my youtube channel what

بسیار متشکرم، فراموش نکنید که درس های زیادی در یوتیوب من وجود دارد. کانال چی

was that mr. doing loads of lessons on my youtube channel your lip has healed up completely

بود آقای انجام بارهای درس در کانال یوتیوب من لب شما

nearly now hasn't it mr. Duncan my poorly lip was a big you had a big spot on your lip

تقریبا در حال حاضر به طور کامل بهبود یافته است. دانکن لب ضعیف من بزرگ بود، لکه بزرگی روی

and it's nearly cleared up good I'm sure everyone feels better now knowing there have a website

لبت داشت و تقریباً خوب شده است، مطمئنم که الان همه احساس بهتری دارند چون می‌دانند یک وب‌سایت

with all job words says Amy we could do that you can oh you went to fetch your coat yes

با تمام کلمات شغلی وجود دارد که می‌گوید امی می‌توانستیم انجام دهیم که می‌توانی اوه، تو رفتی. کتت را بیاور

have you noticed I've changed my clothing that I didn't notice I was concentrating so

بله متوجه شدی من لباسم را عوض کردم که متوجه نشدم آنقدر

intently on the live stream Nasreen says the sound of the birds is very beautiful shall

روی پخش زنده تمرکز می کردم نسرین می گوید صدای پرندگان بسیار زیباست

we just have a moment to listen to the birds singing because a lot of people seem to like

آیا فقط یک لحظه فرصت داریم تا به آواز پرندگان گوش کنیم چون به نظر می رسد خیلی ها دوست دارند

that sadly there is a barking dog and an aeroplane going over it's all going on barking dogs

که متأسفانه یک سگ پارس می کند و یک هواپیما از بالای آن می رود و همه چیز در حال پارس کردن سگ ها است

Hera play with drones everything and some people say living in the countryside is boring

هرا با هواپیماهای بدون سرنشین همه چیز را بازی می کند و برخی می گویند زندگی در روستا خسته کننده است،

let me tell you now let me tell you now it isn't Oh Geoff says any Geoff ah I knew somebody

اجازه دهید به شما بگویم حالا اجازه دهید به شما بگویم حالا اوه جف می‌گوید هر جف آه می‌دانستم کسی

would mention it there are other words with job in that we can't write them here oh I

به آن اشاره می‌کند، کلمات دیگری با کار وجود دارد که ما نمی‌توانیم آنها را اینجا بنویسیم، اوه

see yeah you mean you mean words that are very much like but they're so no job there

می‌دانم بله، منظور شما کلماتی است که بسیار شبیه هستند، اما آنها بنابراین

are lots of words with the that have job at the end in other words come before them well

هیچ شغلی کلمات زیادی با کلمه وجود دارد که در t او به عبارت دیگر قبل از آنها خوب است

of course if you have if you have salty if you have some plastic surgery on a part of

، البته اگر شما نمک انجام داده اید، اگر روی قسمتی از بدن خود عمل جراحی پلاستیک انجام

your body we often say job so maybe if you have some surgery on your nose yes to make

دهید، ما اغلب می گوییم کار، بنابراین شاید اگر کمی جراحی روی بینی خود انجام دهید بله برای

it look different you can say you have a nose job that's what Jeff must have been referring

متفاوت جلوه دادن آن شما می توانید بگویید که عمل بینی انجام داده اید که جف باید امشب به آن اشاره کرده باشد،

tonight I think so but there are other uses of the word job that's all I'm saying there

من فکر می کنم اینطور است، اما استفاده های دیگری از کلمه کار وجود دارد که تمام چیزی است که من می گویم

are something that you might only get it Christmas and birthdays sorry I think the viewers know

چیزی وجود دارد که ممکن است آن را فقط کریسمس و تولد انجام دهید متاسفم. بینندگان می دانند

what I'm talking about I think all the married men will know what that means birthdays and

که من در مورد چه صحبت می کنم، فکر می کنم همه مردان متاهل بدانند که تولد و کریسمس به چه معناست

Christmas if you're lucky okay shall we go back to some of your women friends tell me

اگر شما خوش شانس باشید

anyway what do your women friends tell you I can't go into any further details they just

؟ وارد جزئیات بیشتر شوید، آنها فقط

say that their husbands like certain things but they don't like to do it and the only

می گویند که شوهرانشان چیزهای خاصی را دوست دارند، اما آنها دوست ندارند این کار را انجام دهند و تنها

time they are prepared to do it is when it's their husband's birthday all I can say is

زمانی که برای انجام آن آماده هستند، زمانی است که تولد شوهرشان است، تنها چیزی که می توانم بگویم این است که

I'm so glad we're not here next week it will give it will give everyone two weeks to forget

من خیلی دوست دارم. خوشحالم که هفته آینده اینجا نیستیم، آن را به همه خواهد داد باید دو هفته فراموش کنم

that this happened including me what do you call that bird says Lilla with a deep voice

که این اتفاق افتاده است، از جمله به من چه می گویید آن پرنده می گوید لیلا با صدایی عمیق

and a longest song it really stands out no I don't know I don't know there at the birds

و طولانی ترین آهنگ واقعاً برجسته است نه نمی دانم نمی دانم آنجا در پرندگانی

you can hear at the moment you've got blue tits and also great tips because they are

که می توانید در آن بشنوید لحظه ای که جوانان آبی دارید و همچنین نکات بسیار خوبی چون آنها

preparing to breed at the moment and also there are blackbirds robins and you're very

در حال آماده شدن برای تولید مثل هستند و همچنین رابین های پرنده سیاه وجود دارد و شما

good at the bird calls yeah recognising them I think the one we can hear now is I think

در صداهای پرنده بسیار خوب هستید و آنها را تشخیص می دهید من فکر می کنم چیزی که اکنون می توانیم بشنویم این است.

that might be a great tit that's what I think anyway I've heard a lot of sayings let's just

این ممکن است یک تیتراژ عالی باشد، به هر حال من جملات زیادی شنیده ام، بیایید

have a look at the live chat very quickly the live chat is on the screen it's very strange

به سرعت به چت زنده نگاهی بیندازیم، چت زنده روی صفحه نمایش است،

using my studio equipment outside it feels very weird so I've heard a lot of people saying

استفاده از تجهیزات استودیویی من در خارج بسیار عجیب است. من شنیده ام که بسیاری از مردم می گویند

after the sentence thou thou really well thou is normally used in Old English we don't use

بعد از جمله تو تو واقعا خوب تو معمولاً در انگلیسی قدیمی استفاده می شود، ما از

thou unless it's either used in a biblical sense or if you are reading a very old piece

تو استفاده نمی کنیم مگر اینکه به معنای کتاب مقدسی استفاده شده باشد یا اگر در حال خواندن یک قطعه انگلیسی بسیار قدیمی هستید

of English so maybe some very old literature thou art so beautiful yes it means you doesn't

، پس شاید یک ادبیات خیلی قدیمی تو خیلی زیبا هستی بله به این معنی است که اینطور نیست

it yes so when we say thou we mean you are so beautiful Shakespeare often used thou to

بله، پس وقتی می گوییم تو، یعنی تو خیلی زیبایی هستی، شکسپیر اغلب از تو به این معنا استفاده می کرد که

mean you now art thou art so brilliant so something like that anyway something like

تو الان خیلی باهوشی، پس چیزی شبیه به آن، به هر حال، چیزی شبیه به

that so do you have some words Steve to do with work I have words now and phrases connected

آن، پس آیا شما کلماتی دارید که استیو با کار انجام دهد، من کلمات دارم اکنون و عباراتی که

with an idioms connected with the word work okay so here's the first one and you've been

با اصطلاحات مرتبط با کلمه مرتبط هستند، خوب کار می کنند، بنابراین این اولین مورد است و شما این

doing this mr. Duncan morning it feels like it all morning preparing for this live stream

کار را انجام می دهید. صبح دانکن به نظر می رسد که تمام صبح برای این پخش زنده آماده

you you have worked like a beaver so when if you've described somebody as working like

می شود، شما مانند بیش از حد کار کرده اید، بنابراین اگر کسی را توصیف کرده باشید که مانند

a beaver or if you say yourself that you've worked like a beaver it means you work very

بیش از حد کار می کند یا اگر خودتان می گویید که مانند بیش از حد کار کرده اید، به این معنی است که کار می کنید. بسیار

hard and energetically in order to get the task done okay so beavers obviously are sort

سخت و پرانرژی برای اینکه کار را به درستی انجام دهید، بنابراین بیورها بدیهی است که نوعی

of water creatures aren't they that the build dams yes and if you see beavers building dams

موجودات آبی هستند، مگر نه اینکه سدها می سازند بله و اگر بیش از حد سدسازی را ببینید

they seem to be working very hard so for some reason that's become synonymous group with

به نظر می رسد که خیلی سخت کار می کنند، بنابراین به دلایلی مترادف شده است. گروهی با

the suggestion that if you work like a beaver you're working very hard so yes and we don't

این پیشنهاد که اگر مثل یک بیش‌تر کار می‌کنید، خیلی سخت کار می‌کنید، بنابراین بله و ما

get beavers in the UK do we get beavers in the U but I've never been near a beaver in

در بریتانیا بیور نمی‌گیریم، آیا ما در ایالات متحده بیور می‌گیریم، اما من فکر می‌کنم هرگز نزدیک یک بیش‌تر

the UK I think mr. Duncan's being naughty again I'm not talking about furry animal I

در بریتانیا نبوده‌ام. آقای. دانکن باز هم شیطنت می‌کند، من در مورد حیوان پشمالو صحبت نمی‌کنم،

know Jeff Jeff will understand that very animals that with sort of big front teeth they build

می‌دانم که جف جف می‌داند که حیواناتی که با دندان‌های بزرگ جلویی سد می‌سازند،

dams don't they and cause a lot of problems I think in some countries they do America

اینطور نیست و مشکلات زیادی ایجاد می‌کنند، فکر می‌کنم در برخی کشورها در آمریکا چنین

but if you work like a beaver it just means you work very hard because that's what beef

می‌کنند. اگر مثل سگ بیش‌تر کار می‌کنید، به این معنی است که خیلی سخت کار می‌کنید، زیرا

has always seemed to be working very hard mr. Duncan has worked like a beaver the small

به نظر می‌رسید که گوشت گاو همیشه سخت کار می‌کند . دانکن مانند بیش از حد

need to get this live stream ready and two o'clock I started putting this together three

نیاز به آماده کردن این استریم زنده را انجام داده است و ساعت دو بعد از ظهر سه

hours before we started doing the live stream and I realised just how difficult it is preparing

ساعت قبل از شروع پخش زنده شروع به تنظیم آن کردم و متوجه شدم که چقدر سخت است

to do a live outside broadcast there is a lot of work involved yes somebody a Kim has

که یک پخش زنده در خارج از آنجا انجام دهم. کار زیادی درگیر است بله کسی که کیم

said is there a phrase work like a B there is hmm there is work like a because it bees

گفته است آیا عبارتی وجود دارد کار مانند B وجود دارد hmm کار مانند a وجود دارد زیرا زنبورها

they never stop yes but interestingly enough certain animals are not associated with working

هرگز متوقف نمی شوند بله اما جالب است که برخی از حیوانات با سخت کار کردن مرتبط نیستند

hard so you would never say oh I work like a cow today because cows are seen as the complete

بنابراین شما هرگز نمی خواهید بگو آه من امروز مثل یک گاو کار می کنم چون گاوها کاملاً

opposite of that lesson is very lazing so if you just say to say to somebody than you

برعکس آن درس دیده می شوند بسیار تنبل است، بنابراین اگر فقط بگویید به کسی بگویید نه

lazy cow you can say you can say that you worked like a horse you can work like a horse

گاو تنبل، می توانید بگویید می توانید بگویید که مثل یک اسب کار کرده اید می توانید کار کنید. مثل یک اسب

yes or eat like a horse or if you are treated badly at work in your job you are treated

بله یا مثل یک اسب بخورید یا اگر در محل کار در شغلتان با شما بد رفتار

badly you can say that you work like a dog like a dog because dogs are seen as being

می شود می توانید بگویید که مانند یک سگ مانند یک سگ کار می کنید زیرا سگ ها

mistreated quite often in many countries not in this country so yeah dogs are put to hard

اغلب در بسیاری از کشورها مورد بدرفتاری قرار می گیرند. این کشور پس بله سگ‌ها به کارهای سخت و

difficult work that is exploitative and seen as unfair so if you worked like a dog it means

دشواری که استثمارگرانه است و ناعادلانه تلقی می‌شوند، قرار می‌گیرند، بنابراین اگر مثل یک سگ کار می‌کردید، به این معنی

that you're probably unfairly treated at work jail term like a likely way you're still holding

است که احتمالاً در محل کار با شما ناعادلانه رفتار می‌شود.

the the beaver word in your hand is there anything else coming there no oh I just really

آیا چیز دیگری وجود دارد، نه آه، من واقعاً

we're still holding it up I just just because I am yes it's unfair on the cow to say that

ما هنوز آن را نگه می داریم، فقط به این دلیل که من بله هستم، در مورد گاو بی انصافی است که

it cows lazy that's just what a cow does it just eats grass all day yeah I'm sure it's

بگوییم گاو تنبل است، این همان کاری است که یک گاو انجام می دهد و تمام روز علف می خورد بله من مطمئن هستم

working very hard there are many years not to be but there are many other animals as

که خیلی سخت کار می کند، سال های زیادی وجود دارد که نمی شود، اما بسیاری از حیوانات دیگر

well that are lazy but you never hear them used in expression so I think sheep are quite

نیز وجود دارند که تنبل هستند، اما شما هرگز استفاده از آنها را در بیان نمی شنوید، بنابراین من فکر می کنم گوسفندها کاملا

lazy but you never hear anyone say what a lazy sheep he's owned cats I think cats are

تنبل هستند، اما هرگز نمی شنوید که کسی بگوید چه تنبل است. گوسفند او صاحب گربه است من فکر می کنم گربه ها

quite lazy but you never hear anyone say what a lazy cat so they always say what a lazy

کاملا تنبل هستند اما هرگز نمی شنوید که کسی بگوید چه گربه تنبلی است بنابراین همیشه می گویند چه

cow they do and yet it must be very hard work all day chewing it grass and also they give

گاو تنبلی انجام می دهند و با این حال باید تمام روز کار سختی باشد که علف آن را بجوید و همچنین همه اینها را به

us all that lovely milk so actually they're not lazy Carole's work very hard every animal

ما می دهند. شیر دوست داشتنی پس در واقع آنها تنبل نیستند کار کارول بسیار سخت است هر آنی مال

does what it needs to do to survive it doesn't have to do anymore you can also say work like

کاری را که برای زنده ماندن نیاز دارد انجام می دهد، دیگر لازم نیست انجام دهد، همچنین می توانید بگویید

a donkey that's true you can bit trees thank you very much for that busy as a bee yeah

مثل الاغ کار کنید که درست است، می توانید درختان را گاز بگیرید

busy as a bee says Jeff that is correct well like yeah there we go so here's another one

. درست است، بله، ما می رویم، بنابراین

spanner in the works cool a spanner in the works okay so this means it's a deliberate

یک آچار دیگر در حال کار است، خوب است، بنابراین این بدان معنی است که این یک

act - or in America they'll say a wrench in the works okay a spanner or a wrench it's

عمل عمدی است - یا در آمریکا می گویند آچار در حال کار است، آچار یا آچار

the same thing but we say spanner in the UK to deliberately sabotage an activity or something

، همان چیزی است، اما ما در بریتانیا می گوییم آچار برای خرابکاری عمدی یک فعالیت یا چیزی

- in it or to inadvertedly prevent something from happening so it could be deliberate or

- در آن یا به طور ناخواسته جلوگیری از اتفاق افتادن چیزی به طوری که ممکن است عمدی یا

it could be accidental but normally you would say it's a deliberate act to stop something

تصادفی باشد، اما معمولاً شما می گویید این یک اقدام عمدی برای جلوگیری

from happening we want for example we will have to put back the launch of the new computer

از اتفاق افتادن است. ما می خواهیم برای مثال، ما باید راه اندازی کامپیوتر جدید را به عقب برگردانیم،

because a problem with the software has really put a spanner in the works so you've got something

زیرا یک مشکل در نرم افزار واقعاً یک آچار در کار قرار داده است، بنابراین شما چیزی را

that you want and some new product you want to produce you had a launch date something

که می خواهید و محصول جدیدی را که می خواهید تولید کنید، دارید. تاریخ راه اندازی چیزی

goes wrong to prevent that from happening in this case I've just used the example it

می رود w برای جلوگیری از این اتفاق در این مورد، من فقط از مثال استفاده

was something wrong with the software so that's put a spanner in the works the works being

کردم که مشکلی در نرم افزار وجود دارد، بنابراین یک آچار در کار قرار داده است، زیرا

we were going to launch it on that on that particular day I didn't for nother example

قرار بود آن را در آن روز خاص راه اندازی کنیم. برای مثال

I didn't want John to become my boss so I told his manager about his drinking problems

دیگر، من نمی‌خواستم جان رئیس من شود، بنابراین به مدیرش در مورد مشکلات نوشیدنش

that will really put a spanner in the works so to maybe to disrupt another person's plans

گفتم که واقعاً آچاری در کار ایجاد می‌کند تا شاید برنامه‌های شخص دیگری را مختل

that's it as well so that works here is John getting his becoming a boss getting a promotion

کنم، همینطور است تا جان در اینجا کار کند. رئیس شدن او ترفیع می گیرد

yes so you put a spanner in the world you prevent him by doing something else you stop

بله بنابراین شما یک آچار در دنیا می گذارید با انجام کار دیگری مانع

him by doing something maybe against him or saying something to another person about him

او می شوید و با انجام کاری شاید علیه او یا گفتن چیزی به شخص دیگری در مورد او او

you put a spanner in the works and this expression interested interestingly enough I looked at

را متوقف می کنید. من به اندازه کافی جالب توجه کردم که من به

where this expression comes from and it actually comes from the early eighteen hundreds when

این موضوع نگاه کردم که این عبارت از کجا آمده است و در واقع از اوایل هجده صد سال می آید، زمانی که

people used to textiles were all done by hand so anything to do with textiles was all done

مردم منسوجات را با دست انجام می دادند، بنابراین هر کاری که با منسوجات انجام می شد همه

by hand and then Industrial Revolution and all these these new textile machinery started

با دست انجام می شد و سپس در انقلاب صنعتی و همه این ماشین‌های نساجی جدید شروع

to come in mmm-hmm which would were putting people out of jobs and so literally the workers

به آمدن کردند که مردم را از کار بیکار می‌کرد و بنابراین کارگران به معنای واقعی کلمه

used to put spanners in the machinery of these new textile mills to to prevent them working

آچارهایی را در ماشین‌آلات این کارخانه‌های نساجی جدید قرار می‌دادند تا از کار کردن آنها به عنوان راهی برای جلوگیری از کار

as a way of sabotaging it said that they would keep their jobs yes well listen as I understand

کردن استفاده کنند. خرابکاری گفت که آنها شغل خود را حفظ خواهند کرد بله خوب گوش کنید زیرا من

it the word sabotage is also related to people who are revolting against their their bosses

آن را درک می کنم کلمه خرابکاری نیز مربوط به افرادی است که علیه رئیس خود شورش

I think it's a group of people called the Szabo's oh really I think so and I think sabotage

می کنند.

actually comes from that that actual action of putting something out of order so you make

در واقع ناشی از آن عمل واقعی از کار انداختن چیزی است که باعث

maybe you do something to to stop something from working or functioning so that's that's

می شود چیزی را از کار بیندازید یا کاری انجام دهید تا از کار کردن یا کارکرد چیزی جلوگیری کنید، به

how the word sabotage came around well you could use that instead of in place of the

این ترتیب کلمه خرابکاری به خوبی پیدا شد که می توانید آن را به جای

phrase a spanner in the works to sabotage something the same thing and apparently the

عبارت a استفاده کنید. آچار در حال کار برای خراب کردن چیزی مشابه و ظاهراً

people they used to be called the these textile workers that were literally putting spanners

افرادی که قبلاً آنها را این کارگران نساجی می نامیدند که به معنای واقعی کلمه

to prevent these machines working were called Luddites I see Luddites so and nowadays we

برای جلوگیری از این ماشین ها آچار می گذاشتند. کارها Luddites نامیده می‌شوند، من Luddites را می‌بینم، بنابراین امروزه ما

tend to use that to refer to people who are who don't like technology exactly mr. Duncan

تمایل داریم از آن برای اشاره به افرادی استفاده کنیم که دقیقاً آقای فن‌آوری را دوست ندارند. دانکن،

so maybe maybe you are a Luddite I am a Luddite so that phrase came from the early 1800 to

پس شاید شما یک لودیت هستید، من یک لودیت هستم، بنابراین این عبارت از اوایل سال 1800 برای

describe people who who are against technology and that was the first technology that was

توصیف افرادی که مخالف فناوری هستند و این اولین فناوری بود که

really ever coming in and everybody don't done everything by hand and suddenly the least

واقعاً وارد شد و همه همه کارها را با دست انجام نمی‌دادند، آمد. ناگهان

these Mills with all these textile machinery and so yes if you described as a Luddite today

کمترین آسیاب ها با این همه ماشین آلات نساجی و بنابراین بله، اگر شما امروز به عنوان یک لودیت توصیف کردید، به

it means you don't like computers software anything that's a modern technology and I'm

این معنی است که از نرم افزارهای کامپیوتری هر چیزی که یک فناوری مدرن باشد، خوشتان نمی آید و

a bit of a Luddite you know what I find interesting is is whatever happens in human evolution

من کمی لودیت هستم، می دانید آنچه برای من جالب است. هر چیزی که در تکامل انسان اتفاق می افتد است،

so when we change anything that affects society there is always a group of people who are

بنابراین وقتی ما هر چیزی را تغییر می دهیم که جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد، همیشه گروهی از مردم هستند

pushed out so certainly when it comes to technology or even the Industrial Revolution we talked

که بیرون رانده می شوند، بنابراین مطمئناً وقتی صحبت از تکنولوژی یا حتی انقلاب صنعتی به میان می آید،

about that earlier because I was showing the the shots of the iron bridge that I visited

قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، زیرا من عکس هایی را نشان می دادم. پل آهنی که هفته گذشته از آن بازدید کردم

last week and when the Industrial Revolution came along some people were pushed aside so

و زمانی که انقلاب صنعتی رخ داد ، عده‌ای را کنار زدند، به این

because things were easier to make then amended that a lot of people that had a job suddenly

دلیل که ساختن کارها آسان‌تر بود و بسیاری از افرادی که شغل داشتند، اصلاح شدند. به طور ناگهانی

didn't have a job and this is something that always happens so whenever something comes

شغلی نداشتم و این چیزی است که همیشه اتفاق می‌افتد، بنابراین هرگاه چیزی پیش

along that makes life easier you quite often find that there there is a group of people

می‌آید که زندگی را آسان‌تر می‌کند، اغلب متوجه می‌شوید که گروهی از مردم

who are often pushed aside yes because people are always frightened that they're going to

هستند که اغلب کنار گذاشته می‌شوند، بله، زیرا مردم همیشه از این می‌ترسند که قرار است

lose their job but generally the cases there's normally some other jobs appear as a result

شغل خود را از دست بدهند، اما معمولاً مواردی وجود دارد که معمولاً برخی مشاغل دیگر در

of that new technology and if you're flexible enough you can change what you do depends

نتیجه آن فناوری جدید ظاهر می شوند و اگر به اندازه کافی انعطاف پذیر باشید، می توانید کاری را که انجام می دهید تغییر

on your age somebody's asked me to spell the word Luddite I think it's Lu Dee Dee ite yes

دهید بستگی به سن شما دارد. Lu Dee Dee بله،

I think somebody's actually put it on the year screen there are two DS yes so a person

من فکر می کنم کسی واقعاً آن را روی صفحه نمایش سال قرار داده است، دو DS وجود دارد، بله، بنابراین فردی

who is against modern technology or new things that come along to make life easier so nowadays

که مخالف فن آوری مدرن یا چیزهای جدیدی است که زندگی را آسان تر می کند، بنابراین امروزه

we always think of technology yes so somebody who doesn't who resists change do too this

ما همیشه به فناوری فکر می کنیم بله، بنابراین کسی که این کار را انجام نمی دهد. کسانی که در مقابل تغییر مقاومت می کنند، این تغییر تکنولوژیک را نیز انجام می

technological change I think it's fair to say that mr. Steve is definitely a Luddite

دهند، من فکر می کنم منصفانه است که بگوییم آقای. استیو قطعا یک لودیت است

I am a bit of a Luddite I didn't used to be but I am now not because I think it's gonna

من کمی لودیت هستم که قبلا نبودم اما الان هستم نه به این دلیل که فکر می

take my job away but because I just don't like it I can't use it a piece of work or

کنم کارم را از بین می برد، بلکه چون آن را دوست ندارم نمی توانم از آن استفاده کنم از کار یا

piece of work or a piece of work we've got two meanings here so a piece of work can be

قطعه کار یا یک قطعه کار ما در اینجا دو معنی داریم، بنابراین یک قطعه کار می

can mean an item or a part of something usually art I love that piece of work by Damien Hirst

تواند به معنای یک آیتم یا بخشی از چیزی باشد که معمولاً هنری است.

I love that piece of work by Constable oh so it's a it's it's an item of of art hmm

اثری از پاسبان اوه پس این یک آیتم هنری است هوم

really and it actually comes from Shakespeare Shakespeare actually first use that phrase

واقعاً و در واقع از شکسپیر آمده است شکسپیر در واقع برای اولین بار از این عبارت استفاده کرد که

what a piece of work is man ah to describe to describe a man in a positive way rie aren't

چه قطعه ای از کار است مرد آه برای توصیف یک مرد به روشی مثبت و نه

we just wonderful things man isn't it a wonderful thing what a piece of work whatever you could

ما فقط چیزهای شگفت انگیزی هستیم، آیا چیز شگفت انگیزی نیست، چه اثری است، هر چه می توانی

say what a wonderful piece of work but nowadays that expression is often used as well in a

بگویی چه کار فوق العاده ای است، اما امروزه این عبارت اغلب

negative way it's come to be used negatively to mean a really bad person somebody who's

به صورت منفی نیز به کار می رود. شخص بد کسی که

lacking in morals or scruples or maybe just a strange person that new boss is a nasty

فاقد اخلاق یا ظلم است یا شاید فقط یک فرد عجیب و غریب که رئیس جدید یک

piece of work he stamped on everybody to get promoted somebody who will stop at nothing

کار زشتی که او به همه مهر زد تا ارتقا پیدا کند کسی که

to get something can be a nasty piece of work either not a very nice person hmm I caught

برای به دست آوردن چیزی دست از سر هیچ چیز نمی گذارد، می تواند کار بدی باشد یا آدم خیلی خوبی نیست، هوم

my best friend chatting up my wife he's a nasty piece of work so no morals you don't

من بهترین دوستم را در حال چت کردن با همسرم گرفتم، او کار بدی است. نه اخلاقی، شما

they don't care what they do hmm but you might describe somebody he doesn't have to be particularly

اهمیتی نمی‌دهید که چه کار می‌کنند، اما ممکن است کسی را توصیف کنید که لازم نیست خیلی

negative you could say that somebody's oh you're a strange piece of work aren't you

منفی باشد، می‌توانید بگویید که اوه اوه شما کار عجیبی هستید

doesn't mean they're nasty means there might be a bit odd a bit a bit idiosyncratic there

، نه یعنی بد هستند یعنی ممکن است کمی عجیب و غریب باشد،

might be just a little strange but you can get on with them anyway but it's usually used

ممکن است کمی عجیب باشد، اما به هر حال می‌توانید با آنها کنار بیایید، اما معمولاً به صورت

negatively and sarcastically no what a nasty piece of work so a nasty piece of work as

منفی و طعنه‌آمیز استفاده می‌شود. از کار به عنوان

a person who is unsavory maybe they have a bad characteristic or maybe they are just

یک فرد ناخوشایند ممکن است آنها یک ویژگی بد دارند یا شاید آنها فقط

a bad person altogether how much time have we got mr. Duncan night long we have got six

یک فرد بد هستند در کل چقدر وقت داریم آقای. شب دانکن

about six minutes I've got two more good all in a day's work perhaps I should have saved

شش دقیقه وقت داریم، من دو تا خوب دیگر در یک روز کار دارم، شاید باید

this one to last that's right all in a day's work it just refers to the normal activities

این یکی را ذخیره می‌کردم که درست است در یک روز کار، این فقط به فعالیت‌های عادی

involved in your job which to you are quite normal but to other people they might not

درگیر در کار شما اشاره دارد. برای شما کاملاً عادی است، اما برای سایر افراد ممکن است نخواهند

want to do that or think they want to do it it's just it might be an unpleasant part of

این کار را انجام دهند یا فکر می کنند که می خواهند این کار را انجام دهند ، فقط ممکن است بخشی ناخوشایند از

your job but it's all in a day's work so you can say some days I have to work 12-hour shifts

کار شما باشد، اما همه اینها در یک روز کار است، بنابراین می توانید بگویید که چند روز باید این کار را انجام دهم. شیفت های 12 ساعته کار کنید

now it's all in a day's work so some days you might only work six hours I'm 12 sometimes

اکنون همه چیز در یک روز کار است، بنابراین بعضی روزها ممکن است فقط 6 ساعت

I have to clean the toilets at work no it's all in a day's work that's it so it's part

of your job description might not particularly like doing it but you accept it and you just

کار کنید. ممکن است به خصوص دوست نداشته باشید این کار را انجام دهید، اما شما آن را می پذیرید و

get on with it anyway I suppose it's a little bit like life you might say that it's all

به هر حال فقط با آن ادامه می دهید، فکر می کنم کمی شبیه زندگی است، ممکن است بگویید که همه اینها

in a day's work just generally when you have to do things we have to look after your house

در یک روز کاری است، فقط به طور کلی زمانی که باید کارهایی را انجام دهید که ما باید مراقب خود باشیم. خانه

look after your kids work honey all these things have to be done it's all in a day's

مراقبت از بچه های شما کار عزیزم همه این کارها باید انجام شود این همه در کار یک روزه

work yeah they just things you just accept it how can you teach children all day long

بله آنها فقط چیزهایی هستند که شما فقط آن را قبول دارید چگونه می توانید در تمام طول روز به کودکان آموزش دهید

oh it's all in a day's work you might not want to do it but it's they bet this their

آه همه اینها در کار یک روزه است که شما ممکن است نخواهید این کار را انجام دهید اما آنها شرط می بندند که این

job there's so much going on around as today we've had the birds singing we've now got

کار آنهاست که چیزهای زیادی در اطراف ما اتفاق می افتد. پرنده‌ها آواز می‌خواندند، حالا کسی را مجبور به

someone shopping with it sounds like an electric saw so or chainsaw so that's that's the noise

خرید با آن کرده‌ایم که صدایش شبیه اره برقی یا اره برقی است، این همان صدایی است

you could hear earlier and also there's a pigeon Saturday sitting just behind us yes

که قبلاً می‌شنیدید و همچنین یک کبوتر شنبه درست پشت ما نشسته است، بله

that's Lilia I think she can hear the pigeon and it's getting dark somebody's pointed out

، لیلیا است، فکر می‌کنم او می‌تواند بشنود. کبوتر و هوا در حال تاریک شدن است یکی به این اشاره کرد

that it's getting darker already the Sun is low down last one then jack-of-all-trades

که هوا رو به تاریکی است، در حال حاضر خورشید در حال پایین آمدن است، پس از همه

okay nothing well it's Trey the trade is is work isn't it a type of work if you if you

چیز خوب نیست. شما

just say to somebody what's your trade yes you say you mean what do you do for a job

فقط به کسی بگویید شغل شما چیست بله می گویید منظورتان این است که برای یک شغل چه کار می

hmm what is your trade you're right I'm a carpenter well I I'm an electrician that's

کنید هوم حرفه شما چیست، شما درست می گویید من یک نجار هستم خوب من یک برقکار هستم.

your trade that's what you do with the job I'm a salesperson I'm a teacher that's your

شغل من یک فروشنده هستم من یک معلم هستم که

trade mm-hmm there are other meetings have trade but we were going to that one your profession

تجارت شما mm-hmm وجود دارد جلسات تجارت دارند، اما ما می‌رفتیم به آن یکی،

your profession jack of all trades often after that you would say master of none it can be

حرفه شما، جک همه حرفه‌ها، اغلب پس از آن می‌گویید استاد هیچ‌کدام، می‌توان آن را به

used positively or negatively so if somebody somebody who is okay at doing a lot of things

صورت مثبت یا منفی استفاده کرد، بنابراین اگر کسی که در انجام بسیاری از کارها خوب است،

but doesn't excel in anything so if somebody does all is good all sort of average at doing

اما نمی‌تواند در هر کاری عالی هستید، بنابراین اگر کسی همه کارها را انجام دهد در

a lot of things but they're not brilliant at anything so they might do a bit of carpentry

انجام بسیاری از کارها به طور متوسط ​​خوب است، اما در هیچ کاری ماهر نیستند، بنابراین ممکن است کمی نجاری

they might do a bit of plumbing they might do a bit of gardening they might do a bit

انجام دهند، ممکن است کمی لوله کشی انجام دهند، ممکن است کمی انجام دهند. باغبانی ممکن است کمی

of everything but they're just sort of OK at it not brilliant at it so they do many

از همه کارها انجام دهند اما در این کار خوب هستند و در آن مهارت ندارند بنابراین کارهای زیادی انجام می دهند

things but they are only average at all these things that's it not outstanding somebody

اما در همه این کارها فقط متوسط ​​هستند.

you can do a lot of good jobs but isn't that good at any of them but that could be good

آیا در هیچ یک از آنها خوب نیست، اما می تواند خوب باشد

that could be good or bad because sometimes you might want somebody who's a jack-of-all-trades

که می تواند خوب یا بد باشد، زیرا گاهی اوقات ممکن است کسی را بخواهید که حرفه ای

you might want somebody to come and come and work at your business you can do a bit of

باشد، ممکن است بخواهید کسی بیاید و بیاید و در تجارت شما کار کند. کمی از

everything they can they can do a bit of plumbing a bit of a bit of elect electrical work you

هر کاری که می توانند انجام دهند، کمی آلو را انجام دهند کمی از کار برقی انتخابی

might want somebody can do a bit of everything you might not want somebody who is very good

ممکن است بخواهید کسی می تواند کمی از همه کارهایی را که ممکن است نخواهید انجام دهد کسی که

at one thing hmm but on the other hand you might say mmm yeah I don't want somebody I

در یک چیز خیلی خوب است، اما از طرف دیگر ممکن است بگویید: بله، من کسی را نمی خواهم.

want somebody to do who's very good at carpentry to come and fit some doors in my house hmm

از کسی می خواهم که در نجاری خیلی ماهر باشد، بیاید و درهای خانه من را جا کند،

now he does a lot of thing I don't want somebody who's a jack-of-all-trades I want something

حالا او کارهای زیادی انجام می دهد، من کسی را نمی خواهم که حرفه ای

he was a really good carpenter or too professional you want a professional somebody who's just

باشد. یا خیلی حرفه ای می خواهید یک فرد حرفه ای داشته باشید که

good at one job only good it comes from the 14th century when Jack was the name that was

فقط در یک کار خوب باشد. این از قرن چهاردهم می آید زمانی که جک نامی بود

used to describe the ordinary person the ordinary person was Jack the ordinary person hmm so

که برای توصیف یک فرد معمولی استفاده می شد.

that's it jack-of-all-trades somebody who I'm a bit of a jack-of-all-trades I'm not

-کسی را با همه معامله می کند که من تا حدودی اهل معامله هستم،

sure about that I'm sort of gonna do a bit of everything yes you certainly can you like

مطمئن نیستم که تا حدودی همه کارها را انجام خواهم داد، بله، مطمئناً می توانید دوست

to put your hand in things I hope that was interesting yes it was okay yeah a very unusual

دارید دست خود را در کارها بگذارید امیدوارم جالب بوده باشه بله خوب بود آره یه لحظه خیلی غیرعادی

moment of time today because we're outside it's it's now gone quite cold it has gone

از زمان امروز چون ما بیرون از اون هستیم الان خیلی سرد شده است

cold my hands are going cold so mr. Steve is going don't forget next Sunday we are not

سرد شده است دستانم سرد می شوند پس آقای. استیو می رود فراموش نکنید یکشنبه آینده ما

here not here not here there is no livestream next Sunday Steve is busy and I'm doing some

اینجا نیستیم نه اینجا نه اینجا نه یکشنبه آینده پخش زنده وجود ندارد استیو مشغول است و من در حال انجام برخی

things in the studio some changes are taking place also there are changes taking place

کارها در استودیو هستم برخی تغییرات در حال انجام است همچنین تغییراتی

on YouTube as well over the next few weeks so I have to prepare for that so it's time

در YouTube رخ می دهد در طی چند هفته آینده، بنابراین من باید برای آن آماده شوم، پس وقت آن است

to go thank you very much Steve I know you mr. Duncan I hope you've enjoyed yourself

که بروم، بسیار متشکرم استیو من شما را می شناسم آقای. دانکن امیدوارم از خودت لذت برده باشی

and I'm going to do now it's time for mr. Steve to go and make a nice cup of tea and

و من این کار را بکنم حالا وقت آقای است. استیو برود و یک فنجان چای خوب درست کند و

also today we are having a hot cross bun I think we'll be putting our hand round the

همچنین امروز یک نان صلیبی داغ می خوریم، فکر می کنم ما دست

cut to all my selves up mr. Duncan yes yes I could do with some hot cross buns because

خود را به تمام خودم می گذاریم تا آقای. دانکن بله بله من می توانم با چند نان کراس داغ انجام

my buns are very cold at the moment well mr. Duncan I want to say goodbye to everybody

دهم زیرا نان های من در حال حاضر بسیار سرد هستند خوب آقای. دانکن من می‌خواهم فعلاً با همه خداحافظی کنم

for now yep and see everybody in two weeks time the 10th of March 10th of March is when

بله و دو هفته دیگر همه را ببینم. 10 مارس 10 مارس زمانی است

we're back that's when we're back with something new yes very exciting bye bye so mr. steve

که ما برگشته‌ایم، آن موقع است که با یک چیز جدید برگشتیم بله بسیار هیجان‌انگیز خداحافظ بای پس آقای.

is now going and we will also go as well it's almost time to say goodbye the the time has

استیو اکنون در حال رفتن است و ما نیز خواهیم رفت و همچنین تقریباً زمان خداحافظی فرا رسیده است، زمان

come to say goodbye and there is the view as we prepare to say goodbye today as we come

خداحافظی فرا رسیده است و این منظره وجود دارد که امروز برای خداحافظی آماده می شویم، همانطور

up to 4 o'clock this is mr. Duncan saying thanks a lot for watching today I hope you've

که به ساعت 4 می رسیم. دانکن می‌گوید خیلی ممنون برای تماشای امروز، امیدوارم

enjoyed today's livestream something a little different today thank you very much for your

از پخش زنده امروز لذت برده باشید، امروز کمی متفاوت از شما متشکرم برای

messages as well Thank You Julie thanks also to RAM and also Valentin also to Jimmy, Eric,

پیام‌هایتان نیز

indigo thank you very much for following us today I hope you've enjoyed this it's a it's

بسیار متشکرم. امروز ما را خیلی دنبال می کنید، امیدوارم از این کار لذت برده باشید، این است

been a little bit different lots of things happening whilst we were broadcasting live

که در زمانی که ما در حال پخش زنده بودیم اتفاقات کمی متفاوت

and that is the beauty of doing a live stream you never know what is going to happen next

بوده است و این زیبایی استریم زنده است که هرگز نمی دانید در آینده چه اتفاقی می افتد،

so I will see you later no live stream next week but we will be back live on Sunday the

بنابراین من هفته آینده شما را بعداً بدون پخش زنده می بینیم، اما ما یکشنبه 10 مارس به صورت زنده برمی گردیم

10th of March that's when we are back this is mr. Duncan outside on a very chilly although

، زمانی که ما برگشتیم این آقای است. دانکن بیرون در یک هوای بسیار سرد،

it's also a very sunny day even the pigeon is saying goodbye and of course

اگرچه روز بسیار آفتابی است، حتی کبوتر هم خداحافظی می‌کند و البته

you know what's coming next until the next time we meet here on YouTube this is mr. Duncan

می‌دانید که چه اتفاقی می‌افتد تا دفعه بعد که اینجا در یوتیوب ملاقات کنیم، این آقای است. دانکن

in England saying enjoy English and of course you know what's coming next

در انگلیس می‌گوید از انگلیسی لذت ببرید و البته می‌دانید که در حال حاضر چه چیزی در راه

ta ta for now 8-)

است 8-)