How to use Mind Maps to understand and remember what you read!

How to submit.

نحوه ارسال.

We want to hear from all artists and makers who have a passion for creating.

ما می خواهیم از همه هنرمندان و سازندگانی که به خلق اشتیاق دارند بشنویم.

That's cool.

باحاله.

Hi. James from engVid.

سلام. جیمز از engVid.

You notice?

I was reading.

متوجه شدید؟

داشتم میخوندم

It's not a special skill.

مهارت خاصی نیست

Most of us learn it, but the problem is when you go to another language it's difficult

بسیاری از ما آن را یاد می گیریم، اما مشکل این است که وقتی به زبان دیگری می روید،

sometimes to understand what's on the paper and be able to use that.

گاهی اوقات درک آنچه روی کاغذ است و بتوانید از آن استفاده کنید دشوار است.

So today's lesson is about mind maps.

بنابراین درس امروز درباره نقشه های ذهنی است.

Mind maps?

نقشه های ذهنی؟

Yeah.

آره

Wait a second, mind maps and reading.

یک لحظه صبر کنید، نقشه های ذهنی و خواندن.

I did a general lesson earlier on.

من قبلا یک درس عمومی انجام دادم.

Somewhere in the link you can look down and you can find it, go back, you can watch it.

جایی در پیوند می توانید به پایین نگاه کنید و می توانید آن را پیدا کنید، به عقب برگردید، می توانید آن را تماشا کنید.

But in that lesson I didn't give any specific examples on mind maps.

اما در آن درس من هیچ مثال خاصی روی نقشه های ذهنی نیاوردم.

I'm doing this particular lesson to address that.

من این درس خاص را برای رسیدگی به آن انجام می دهم.

So, if you're here going: "Yeah, I want to learn about mind maps and reading", this is

بنابراین، اگر شما اینجا هستید: "بله، من می خواهم در مورد نقشه های ذهنی و خواندن یاد بگیرم"، این

your lesson.

درس شماست.

Hold on two seconds.

دو ثانیه نگه دارید

We're going to discuss what the benefits are, what the benefits of reading are, then I'm

ما می خواهیم در مورد فواید آن صحبت کنیم ، فواید خواندن چیست، سپس

going to give you a very detailed mind map explaining what parts you should do for what,

یک نقشه ذهنی بسیار دقیق به شما ارائه می کنم که توضیح می دهد چه قسمت هایی را باید برای چه انجام دهید،

and that'll help you with reading.

و این به شما در خواندن کمک می کند.

Are you ready?

اماده ای؟

Let's go to the board.

بریم سراغ هیئت.

All right, E, what's up?

خیلی خب، ای، چه خبر؟

"It's all Greek to me."

"این همه برای من یونانی است."

Omega, it's not the best symbol, you probably can't see it, but Greek.

امگا، این بهترین نماد نیست، احتمالاً نمی توانید آن را ببینید، اما یونانی.

In English we say when something's Greek to me, it means we don't understand it.

در انگلیسی ما می گوییم وقتی چیزی برای من یونانی است، به این معنی است که آن را نمی فهمیم.

A lot of times you'll get a big contract when, you know, you have your cellphone and there's

خیلی وقت‌ها وقتی می‌دانید که تلفن همراهتان را دارید و

a bill and it's: "Blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah",

یک صورتحساب در اختیار دارید، قرارداد بزرگی می‌گیرید: «بله، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلا، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی.

and you're like: "I don't understand it. It's all Greek."

و شما می گویید: "من متوجه نمی شوم. این همه یونانی است."

I know you understand all of the words, it's just they're put together in such a way it's

می دانم که شما همه کلمات را می فهمید، فقط آن ها طوری کنار هم قرار گرفته اند که

difficult, and that doesn't matter if you're reading your own language or another language.

سخت است، و فرقی نمی کند که زبان خود را می خوانید یا زبان دیگری.

But there are a lot of benefits when you're learning another language that reading gives you.

اما زمانی که در حال یادگیری زبان دیگری هستید مزایای زیادی وجود دارد که خواندن به شما می دهد.

And a lot of people want to talk and listen, but reading has some power.

و بسیاری از مردم می خواهند صحبت کنند و گوش دهند، اما خواندن تا حدی قدرت دارد.

And let's address that now.

و اکنون به آن بپردازیم.

Okay?

باشه؟

So mind maps are reading comprehension.

بنابراین نقشه های ذهنی درک مطلب هستند.

Don't worry if you haven't seen the mind map, it's coming up in a second or two.

نگران نباشید اگر نقشه ذهنی را ندیده اید، در یکی دو ثانیه ظاهر می شود.

But the first thing I want to talk to you about is reading helps you understand the

اما اولین چیزی که می‌خواهم درباره آن با شما صحبت کنم این است که خواندن به شما کمک می‌کند تا

way that the language is put together.

نحوه ترکیب زبان را درک کنید.

Most of you will come and...

بیشتر شما می آیید و...

You come to engVid to learn vocabulary and grammar, but that doesn't help you with syntax,

شما برای یادگیری لغات و گرامر به engVid می آیید ، اما این به شما در نحو کمکی نمی کند

that doesn't help you with putting the words together in a logical way.

، در کنار هم قرار دادن کلمات به روش منطقی به شما کمک نمی کند.

Reading does that because...

خواندن این کار را انجام می دهد زیرا...

Well, let's face facts, when you're reading someone is actually speaking to you but they're

خب، بیایید با واقعیت ها روبرو شویم، وقتی در حال خواندن هستید، یک نفر در واقع با شما صحبت می کند

not in front of you.

اما در مقابل شما نیست.

So the problem is if they're not very clear and they don't use the language well, you

بنابراین مشکل این است که اگر آنها خیلی واضح نباشند و از زبان به خوبی استفاده نکنند،

won't really understand them.

شما واقعاً آنها را درک نخواهید کرد.

Right?

درست؟

So reading teaches you how to...

بنابراین خواندن به شما می‌آموزد که چگونه

The language is put together, where the verbs go, and when's a better place to use the verb

... زبان کنار هم قرار می‌گیرد، افعال کجا می‌روند، و چه زمانی مکان بهتری برای استفاده از فعل

or a noun, and how you can show expressions. Okay?

یا اسم است، و چگونه می‌توانید عبارات را نشان دهید. باشه؟

Reading also teaches you how to speak by showing you the way that the language is used by the

Reading همچنین به شما می آموزد که چگونه صحبت کنید با نشان دادن روش استفاده از زبان توسط افراد

native speakers.

بومی.

Huh? Well, if it's a fiction book they actually say:

متعجب؟ خوب، اگر این یک کتاب داستانی باشد، در واقع می گویند:

"-'Johnny, are you coming?'

"-"جانی، می آیی؟"

-'Yes.' Dah, dah, dah, dah",

-'آره.' داه، داه، داه، داه،

and they show you how we use the language.

و آنها به شما نشان می دهند که چگونه از زبان استفاده می کنیم.

So not only do you understand how to put the language together by looking at it and going:

بنابراین نه تنها با نگاه کردن به آن و گفتن:

"Ah, comma here, period here", but then they say:

"آه، کاما اینجا، نقطه اینجا" می‌فهمید که چگونه زبان را کنار هم قرار دهید، بلکه آنها می‌گویند:

"Hey, this is how we speak."

"هی، اینطوری صحبت می‌کنیم."

So if you follow this you can actually use that kind of method or sys-...

بنابراین اگر این را دنبال کنید، می توانید از آن نوع روش یا سیستم...

Not system.

نه سیستم استفاده کنید.

You can follow those words and actually speak like we do.

شما می توانید آن کلمات را دنبال کنید و در واقع مانند ما صحبت کنید.

All right?

خیلی خوب؟

Number three, vocabulary.

شماره سه، واژگان.

I talked about it up here.

من اینجا در موردش صحبت کردم

Reading introduces vocabulary in a natural way.

خواندن واژگان را به روشی طبیعی معرفی می کند.

Have you ever had a teacher or read a book where they have 20 words and they say:

آیا تا به حال معلمی داشته اید یا کتابی خوانده اید که 20 کلمه داشته باشد و بگویند:

"These are your 20 words"?

"این 20 کلمه شماست"؟

And when you look back, you're like:

و وقتی به گذشته نگاه می کنید ، می گویید:

"Why did they teach me these 20 and not these 20,

"چرا این 20 را به من یاد دادند و این 20 را نه،

and why this word and not that word?"

و چرا این کلمه و نه آن کلمه؟"

Well, when they're reading they're saying: "Here's words", and you can see the vocabulary,

خوب، وقتی در حال خواندن هستند، می گویند: "این کلمات است"، و شما می توانید واژگان را ببینید،

you can look at the picture that it's in-and that's a key that I'm going to say picture;

می توانید به تصویری که در آن است نگاه کنید - و این کلیدی است که من می خواهم بگویم تصویر.

I'll come back to that-and you can see: "Ah, that's how it fits, and now I have an understanding

من به آن برمی گردم - و می توانید ببینید: "آه، این طور است ، و اکنون من درک درستی

of the word not just by dictionary definition, but how people actually use it in real life

از کلمه دارم نه فقط با تعریف فرهنگ لغت، بلکه اینکه مردم واقعاً چگونه از آن در زندگی واقعی

in that language."

در آن زبان استفاده می کنند."

Okay?

باشه؟

So at the end of it I say: Reading is good for you, like an orange.

پس در پایان می گویم: خواندن مثل پرتقال برای شما خوب است.

You know, you have orange juice?

میدونی آب پرتقال داری؟

Delicious.

خوشمزه - لذیذ.

It's good for you. Right?

برای شما خوب است. درست؟

But there is a key that you have to remember, and that is: Reading is difficult if you don't

اما یک کلید وجود دارد که باید آن را به خاطر بسپارید و آن این است: خواندن دشوار است اگر

know 80% of the vocabulary, and this is where the mind map comes in.

80 درصد واژگان را ندانید و اینجاست که نقشه ذهنی وارد می شود.

If you don't know 80% of the vocabulary you won't understand most of what is on the paper.

اگر 80 درصد از واژگان را نمی دانید. واژگانی که بیشتر آنچه روی کاغذ است را متوجه نخواهید شد.

But the funny thing is if you see a picture, even if you don't know all the words, you

اما نکته خنده دار این است که اگر تصویری را ببینید، حتی اگر همه کلمات را ندانید، می

can understand how that picture goes together.

توانید درک کنید که آن تصویر چگونه با هم ترکیب می شود.

Right?

درست؟

We're going to use mind maps to create a picture for you to look at and understand, and then

ما از نقشه‌های ذهنی استفاده می‌کنیم تا تصویری را برای شما بسازیم تا به آن نگاه کنید و آن را بفهمید، و

take some of the vocabulary that you may not know and give you a really clear understanding.

سپس مقداری از واژگانی را که ممکن است ندانید انتخاب کنیم و درک واقعاً واضحی به شما بدهیم.

Ready for your next adventure?

برای ماجراجویی بعدی خود آماده اید؟

Let's turn to the next chapter.

بیایید به فصل بعدی بپردازیم.

[Snaps]

[عکس‌ها]

Okay, so I promised a mind map for reading, and voila.

بسیار خوب، پس قول دادم یک نقشه ذهنی برای خواندن و voila داشته باشم.

But before I get there, I want to just go over a couple of things. Okay?

اما قبل از اینکه به آنجا برسم، می‌خواهم فقط چند مورد را بررسی کنم. باشه؟

Why do we have...?

چرا داریم...؟

There are three reasons for the mind map.

سه دلیل برای نقشه ذهنی وجود دارد.

I discussed what reading was about.

من بحث کردم که خواندن در مورد چیست.

But I discussed reading, but I didn't talk about the mind map and how they actually go

اما من در مورد خواندن بحث کردم، اما در مورد نقشه ذهنی و اینکه چگونه آنها در واقع با

together, and I'm going to fix that right now.

هم می‌آیند صحبت نکردم، و می‌خواهم همین الان آن را برطرف کنم.

We want to use the mind map to do these three things to make reading much easier.

ما می خواهیم از نقشه ذهنی برای انجام این سه کار استفاده کنیم تا خواندن را بسیار آسان کنیم.

Do you remember I said if you don't understand at least 80%, so it's only 20% you don't understand,

یادت هست گفتم اگر حداقل 80 درصدش را نفهمیدی پس فقط 20 درصدش را نفهمیدی،

reading something will be impossible?

خواندن چیزی غیرممکن خواهد بود؟

These are the three reasons we want to go to mind maps to make that 20% just disappear

اینها سه دلیلی هستند که می‌خواهیم به نقشه‌های ذهنی برویم تا آن 20 درصد ناپدید شوند

and work for us.

و برای ما کار کنند.

First, a mind map forces you...

اول، یک نقشه ذهنی شما را مجبور می کند...

Okay, so they break down...

خوب، پس آنها تجزیه می شوند...

They force you to break down information into smaller parts that are easier to understand.

آنها شما را مجبور می کنند اطلاعات را به قسمت های کوچکتر تقسیم کنید که درک آن آسان تر است.

Here's my fist, I'm going to eat it.

این مشت من است، من می خواهم آن را بخورم.

[Mumbles].

[زمزمه می کند].

You see, I can't.

می بینی، من نمی توانم.

But if I do this, we make it smaller, it's easier to eat.

اما اگر این کار را انجام دهم، آن را کوچکتر می کنیم، خوردن آن راحت تر است.

Okay?

باشه؟

When you have a page of information and 20% you don't understand, you just go:

وقتی یک صفحه اطلاعات دارید و 20 درصد آن را نمی فهمید، فقط می گویید:

"I don't understand."

"نمی فهمم."

But when you break it into parts you can go:

اما وقتی آن را به قسمت‌هایی تقسیم می‌کنید، می‌توانید بگویید:

"Hey, I know this word, and this word works with that", it's easier for you to digest or to take in.

«هی، من این کلمه را می‌دانم، و این کلمه با آن کار می‌کند »، هضم یا پذیرش آن برای شما آسان‌تر است.

Number two, once you're finished the mind map all of the information can be seen quickly

شماره دو، وقتی نقشه ذهنی تمام شد اطلاعات را می توان به سرعت

at a glance.

در یک نگاه مشاهده کرد.

A glance is a quick look.

یک نگاه یک نگاه سریع است.

When you...

وقتی تو...

No, that's not a glance.

نه، این یک نگاه نیست.

This is.

این هست.

See?

دیدن؟

That means a quick look.

یعنی یک نگاه سریع.

I want to be able to look at a piece of paper and get the picture right away.

من می خواهم بتوانم به یک تکه کاغذ نگاه کنم و عکس را فوراً بگیرم.

And if you think about it, when you look at a picture, you don't look corner, corner,

و اگر در مورد آن فکر کنید، وقتی به یک عکس نگاه می کنید، به گوشه، گوشه،

corner, corner, corner.

گوشه، گوشه، گوشه نگاه نمی کنید.

You look, you see the picture, you understand it.

شما نگاه می کنید، تصویر را می بینید، آن را می فهمید.

That's what a mind map does for you.

این کاری است که نقشه ذهنی برای شما انجام می دهد.

And finally, the third thing is there are lots of pictures.

و در نهایت، مورد سوم این است که تعداد زیادی عکس وجود دارد.

You're going to notice lots of silly pictures.

شما متوجه تصاویر احمقانه زیادی خواهید شد.

Well, it makes it easier to remember.

خوب، به خاطر سپردن آن آسان تر می شود.

Because let's face it, if you read something and you don't remember it, you never read it.

چون بگذریم، اگر چیزی را بخوانید و آن را به خاطر نیاورید، هرگز آن را نمی خوانید.

So I'm going to say that again to make sure you understand.

بنابراین من این را دوباره می گویم تا مطمئن شوم متوجه شده اید.

Okay?

باشه؟

If you read something and you don't remember what you read, you never read it.

اگر چیزی را می خوانید و آنچه را که خوانده اید به خاطر نمی آورید، هرگز آن را نمی خوانید.

With a mind map, because you get these little pictures, you can put a picture in your head

با یک نقشه ذهنی، چون این تصاویر کوچک را به دست می آورید، می توانید به راحتی یک عکس را در ذهن خود قرار دهید

easily.

.

It's easy to recall or bring back that information and remember it.

به یاد آوردن یا بازگرداندن آن اطلاعات و به خاطر سپردن آن آسان است.

So the three advantages are we can break it into pieces we understand.

بنابراین سه مزیت این است که می‌توانیم آن را به قطعاتی که می‌فهمیم تقسیم کنیم.

Okay?

باشه؟

When we need the information-[snaps]-it's quick.

هنگامی که به اطلاعات نیاز داریم - [عکس‌ها] - سریع است.

I don't need to go page, page.

من نیازی به رفتن به صفحه، صفحه ندارم.

I can look and go: "Got it."

می توانم نگاه کنم و بروم: "فهمیدم."

And number three, I don't even have to look.

و شماره سه، حتی لازم نیست نگاه کنم.

I can just remember.

من فقط می توانم به یاد بیاورم.

Nice. Right? All right.

خوب. درست؟ خیلی خوب.

So let's take a look at a very general mind map.

بنابراین بیایید نگاهی به یک نقشه ذهنی بسیار کلی بیندازیم.

What do I mean by general?

منظورم از کلی چیه؟

This mind map is to give you an idea, sort of like a base.

این نقشه ذهنی برای ارائه یک ایده به شما است، به نوعی مانند یک پایه.

From here you can modify this type of mind map to use it for any other reading.

از اینجا می توانید این نوع نقشه ذهنی را تغییر دهید تا از آن برای هر مطالعه دیگری استفاده کنید.

So if you're a business guy or you're a history person, you're like: "This doesn't help me",

بنابراین، اگر شما یک مرد تجاری هستید یا یک فرد تاریخ هستید، مانند: "این به من کمک نمی کند"،

wait, I'll show you how it can help you.

صبر کنید، من به شما نشان خواهم داد که چگونه می تواند به شما کمک کند.

But for now let's go through the basic things you can do to make it easier.

اما در حال حاضر اجازه دهید از طریق کارهای اساسی که می توانید انجام دهید تا آن را آسان تر انجام دهید.

So you've read your book. Okay?

بنابراین شما کتاب خود را خوانده اید. باشه؟

You're reading through the pages.

شما در حال خواندن صفحات هستید.

While you're reading it, some of the things you can do is right off the bat you can have

در حالی که دارید آن را می خوانید، برخی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که می توانید

a little mind map-where are we?-vocabulary, a little arm here that goes into voca-...

یک نقشه ذهنی کوچک داشته باشید - ما کجا هستیم؟ - واژگان، یک بازوی کوچک در اینجا که به واژگان می رود

New vocabulary.

- واژگان جدید.

With the new vocabulary, you can write the word out, go to your dictionary, find a synonym.

با واژگان جدید، می توانید کلمه را بنویسید، به فرهنگ لغت خود بروید، مترادف آن را پیدا کنید.

The dictionary usually has antonyms and synonym.

فرهنگ لغت معمولاً متضاد و مترادف دارد.

Synonym means a word that seems the same or is similar to this word,

مترادف به معنای کلمه ای است که یکسان یا شبیه به این کلمه باشد

and the antonym is the opposite.

و متضاد آن برعکس است.

Okay? So we can look for synonyms which may help us.

باشه؟ بنابراین ما می توانیم مترادف هایی را جستجو کنیم که ممکن است به ما کمک کند.

So you might know the word "dog", but you don't know the word "mutt".

بنابراین شما ممکن است کلمه "سگ" را بدانید، اما کلمه "mutt" را نمی دانید.

A mutt is a type of dog that's mixed.

موت نوعی سگ است که مختلط است.

So that's a synonym for "dog".

بنابراین این مترادف برای "سگ" است.

So you can use that by using your dictionary, and this will help you remember that word,

بنابراین می توانید با استفاده از فرهنگ لغت خود از آن استفاده کنید، و این به شما کمک می کند آن کلمه را به خاطر بسپارید

and plus make your vocabulary wider.

و همچنین دایره لغات خود را گسترده تر کنید.

Cool. Right?

سرد. درست؟

And next thing is almost every book you read, especially if it's for school-and a lot of

و نکته بعدی تقریباً هر کتابی است که می خوانید، به خصوص اگر برای مدرسه باشد - و

you I know want to go to school or you're reading books-you need general information.

من می دانم که بسیاری از شما می خواهید به مدرسه بروید یا کتاب می خوانید - به اطلاعات کلی نیاز دارید.

So in this kind we can put down the type of book.

بنابراین در این نوع می توانیم نوع کتاب را کنار بگذاریم.

Is it science?

آیا علم است؟

Is it business?

آیا تجارت است؟

Is it fiction?

آیا تخیلی است؟

Who is the author?

نویسنده کیست؟

The Donald Trump haircut.

مدل موی دونالد ترامپ.

See?

دیدن؟

It's blowing away.

داره منفجر میشه

Who's the author?

نویسنده کیست؟

Put the author's name.

نام نویسنده را قرار دهید

And then when was it published?

و بعد کی منتشر شد؟

Published means: When did you make this...?

منتشر شده یعنی: کی اینو ساختی...؟

Or, sorry.

یا متاسفم

When did they make the book?

چه زمانی کتاب را ساختند؟

When was it written and completed?

چه زمانی نوشته و تکمیل شد؟

You might want this because the information might be old.

ممکن است این را بخواهید زیرا ممکن است اطلاعات قدیمی باشد.

We call it dated, and it's no good anymore.

ما به آن تاریخ می گوییم و دیگر خوب نیست.

Or it could be relevant, which means it's good and useful now.

یا می تواند مرتبط باشد، یعنی اکنون خوب و مفید است.

Right?

درست؟

And that publishing helps you.

و این انتشار به شما کمک می کند.

It's a quick glance. Remember?

این یک نگاه سریع است. یاد آوردن؟

You might read five books and you can quickly go through everything you need on one piece

شما ممکن است پنج کتاب بخوانید و بتوانید به سرعت همه چیزهایی که نیاز دارید را روی یک تکه کاغذ مرور کنید

of paper.

.

Especially when you're writing an essay it's important because you need this.

به خصوص زمانی که در حال نوشتن یک مقاله هستید ، مهم است زیرا به آن نیاز دارید.

Okay?

Comprehension.

باشه؟

درک مطلب.

I'm going to come back to that one, because that's usually for me the last thing that happens.

من می خواهم به آن یکی برگردم، زیرا معمولا برای من آخرین چیزی است که اتفاق می افتد.

So let's go over here.

پس بیایید به اینجا برویم.

After you've written down your basic information-okay?-you're going to write chapters.

بعد از اینکه اطلاعات اولیه خود را یادداشت کردید -خوب است؟- می خواهید فصل ها را بنویسید.

You read it.

I don't care what book you read, they have chapters.

تو بخون.

برایم مهم نیست چه کتابی می خوانی، آنها فصل هایی دارند.

Well, have...

خوب،

Sorry. Let me correct myself.

ببخشید. بگذار خودم را اصلاح کنم.

If they're good books they have chapters.

اگر کتاب های خوبی باشند، فصل هایی دارند.

Magazines even have chapters.

مجلات حتی فصل دارند.

Right?

درست؟

Different part, you know, there's the food one, there's the investment, on clothing.

بخش مختلف، می‌دانید، بخش غذا، سرمایه‌گذاری، روی لباس وجود دارد.

It's not called a chapter, but you get the idea.

اسمش فصل نیست، اما شما ایده را دریافت می کنید.

You can put the chapter's title, the basic information because a lot of times they'll

می‌توانید عنوان فصل، اطلاعات اولیه را قرار دهید، زیرا در بسیاری از مواقع آن‌ها

outline what is in this chapter, and then you can put down the important details that

آنچه را در این فصل وجود دارد بیان می‌کنند، و سپس می‌توانید جزئیات مهمی را که به

you get.

دست می‌آورید، قرار دهید.

It doesn't have to be what the book says, it's what maybe you think or what the book says.

لزومی ندارد آن چیزی باشد که کتاب می گوید، بلکه چیزی است که شاید شما فکر می کنید یا کتاب می گوید.

This organizes that information so that when you go back it's easier to remember than to

این اطلاعات را طوری سازماندهی می‌کند که وقتی به عقب برمی‌گردید، به خاطر سپردن آسان‌تر از

read 400 pages.

خواندن 400 صفحه باشد.

Timeline.

جدول زمانی.

Things happen at a certain time.

اتفاقات در یک زمان خاص رخ می دهد.

So what happened and when?

پس چه شد و چه زمانی؟

For history this is perfect.

برای تاریخ این کامل است.

Now, do you remember I told you we could modify one?

حالا، یادتان هست که به شما گفتم می‌توانیم یکی را اصلاح کنیم؟

You don't need this if this is business.

اگر این تجارت است، به این نیاز ندارید.

It's not necessary to have a timeline, but you might have something called business strategies

داشتن یک جدول زمانی ضروری نیست، اما ممکن است چیزی به نام استراتژی های تجاری داشته باشید

and it could be business strategies and strategy number one for marketing, strategy number

و می تواند استراتژی های تجاری و استراتژی شماره یک برای بازاریابی، استراتژی شماره

two for investment.

دو برای سرمایه گذاری باشد.

But let's go back again and say this...

اما بیایید دوباره برگردیم و این را بگوییم...

We wanted to change this once again and we wanted to talk about a fictional book, the

ما می خواستیم یک بار دیگر این را تغییر دهیم و می خواستیم در مورد یک کتاب تخیلی، مثلاً

life of Muhammad Ali, for instance.

زندگی محمدعلی، صحبت کنیم.

We could change this to put down characters.

ما می توانیم این را تغییر دهیم تا شخصیت ها را از بین ببریم.

And when we say characters, it would be Muhammad Ali's a character, lead character, maybe his

و وقتی می‌گوییم شخصیت‌ها، شخصیت محمدعلی، شخصیت اصلی، شاید

brother is another character for the personality, or when we talk about the types of characters

برادرش شخصیت دیگری برای شخصیت باشد، یا وقتی در مورد انواع

that are in the book.

شخصیت‌های کتاب صحبت می‌کنیم.

You can use it for a whole bunch of things.

شما می توانید آن را برای یک دسته کامل از چیزها استفاده کنید.

So you can take this one arm out and change it.

بنابراین می توانید این یک بازو را بردارید و آن را تغییر دهید.

So we could use it for business, for strategies, you could use it for fiction writing to describe

بنابراین می‌توانیم از آن برای کسب‌وکار، برای استراتژی‌ها استفاده کنیم، شما می‌توانید از آن برای داستان‌نویسی برای

the characters that are in there.

توصیف شخصیت‌هایی که در آنجا هستند استفاده کنید.

Now, Muhammad Ali's non-fiction, but let's pretend he went to the moon, that would be

حالا، غیرداستانی محمد علی، اما بیایید وانمود کنیم که او به ماه رفته است، این

a fictional book. Okay?

یک کتاب تخیلی خواهد بود. باشه؟

So in case you're like: "He's a real guy, I know him!"

بنابراین اگر شما مانند: "او یک پسر واقعی است، من او را می شناسم!"

You don't know him.

شما او را نمی شناسید.

I'm just saying if it was a non-fiction, the guy's name was Muhammad Ali.

فقط می گویم اگر غیرداستانی بود اسم آن پسر محمد علی بود.

Okay? But just you understand, but we can talk about the different types of characters in here

باشه؟ اما شما متوجه شدید، اما ما می توانیم در مورد انواع مختلف شخصیت ها در اینجا

or investment strategies.

یا استراتژی های سرمایه گذاری صحبت کنیم.

So this one arm can be taken out, and this way you can modify this basic mind map for

بنابراین این یک بازو را می توان بیرون آورد، و از این طریق می توانید این نقشه ذهنی اساسی را برای

reading to what you're reading and doing right now.

خواندن به آنچه که در حال خواندن و انجام آن هستید تغییر دهید.

Now, I talked about all of these and I wanted to leave this one to the end because

حالا من در مورد همه اینها صحبت کردم و می خواستم این یکی را به آخر بگذارم زیرا

comprehension means to understand.

درک یعنی فهمیدن.

No matter what you read and what you're told, there's always something that you've learned

مهم نیست که چه می خوانید و چه چیزی به شما گفته می شود، همیشه چیزی وجود دارد که

from that book.

از آن کتاب یاد گرفته اید.

And this is the one that you want to really keep on regardless because you might want

و این همان چیزی است که شما واقعاً می خواهید بدون توجه به آن ادامه دهید زیرا ممکن است

to say: "I learned this."

بخواهید بگویید: "من این را یاد گرفتم."

or "I got this out of this book."

یا "این را از این کتاب دریافت کردم."

Because when you're going back and it's been a month since you read it or you have to do

چون وقتی به عقب برمی‌گردید و یک ماه از خواندن آن می‌گذرد یا باید

an assignment, it's kind of good to say in your conclusion even:

تکلیفی را انجام دهید، خوب است که در نتیجه‌گیری خود بگویید:

"This is what I learned. This is what I got from this."

"این چیزی است که من یاد گرفتم. این چیزی است که از این دریافت کردم. "

Right?

درست؟

Cool?

Well, look, I hope this mind map lesson has been really good for you.

سرد؟

خوب، نگاه کنید، امیدوارم این درس نقشه ذهنی واقعا برای شما خوب بوده باشد.

I enjoyed it.

من از آن لذت بردم.

I'm sure you got something and you can use it.

من مطمئن هستم که شما چیزی دارید و می توانید از آن استفاده کنید.

And once again, if there was some...

و یک بار دیگر، اگر سوالی بود...

You know, some basic questions you had, check in the link, there's a link to the first lesson

می دانید، چند سوال اساسی داشتید، لینک را بررسی کنید، یک لینک به درس اولی

I did which was very general giving more of an idea of

که من انجام دادم وجود دارد که بسیار کلی بود و ایده بیشتری درباره

what is a mind map and why do you use it.

اینکه نقشه ذهنی چیست و چیست، وجود دارد. چرا این را استفاده می کنی.

Okay?

باشه؟

So anyway, I'd like to say thank you once again.

بنابراین به هر حال من می خواهم یک بار دیگر از شما تشکر کنم.

I always appreciate when you watch our videos, Mr. E and I, though he's not here.

من همیشه وقتی ویدیوهای ما را تماشا می کنید ، آقای E و من، قدردانی می کنم، اگرچه او اینجا نیست.

Also, I want you to subscribe, and that's somewhere around here.

همچنین، من از شما می‌خواهم مشترک شوید، و آن جایی در اینجاست.

If you just look in the box you'll find it.

اگر فقط در جعبه نگاه کنید آن را پیدا خواهید کرد.

And the last thing I want to say is this: As I said, I think you found this helpful,

و آخرین چیزی که می‌خواهم بگویم این است: همانطور که گفتم، فکر می‌کنم این را مفید یافتید،

and if that's the case - do me a favour?

و اگر اینطور است - آیا لطفی به من می‌کنید؟

Show someone else.

به شخص دیگری نشان دهید.

Because if you learn something from it, you should share your knowledge.

زیرا اگر چیزی از آن یاد گرفتید، باید دانش خود را به اشتراک بگذارید.

That's what we do here at engVid, we'd love it if you can do it as well.

این کاری است که ما اینجا در engVid انجام می دهیم، اگر شما هم بتوانید آن را انجام دهید، خوشحال می شویم.

Anyway, have a good one and pick up a book.

به هر حال، یک کتاب خوب داشته باشید و یک کتاب بردارید.