Basic English Grammar: How to use ALSO, TOO, AS WELL

Why the midterms matter, and also a 1970s... hi, James from www.engvid.com . I'm going

چرا میان ترم ها مهم هستند، و همچنین دهه 1970... سلام، جیمز از www.engvid.com. من

to teach you a lesson today on also, as well, and too.

امروز به شما درس می دهم در مورد همچنین، و همچنین، و همچنین.

A lot of students get confused by these three words, because they seem to be able to be

بسیاری از دانش‌آموزان با این سه کلمه گیج می‌شوند ، زیرا به نظر می‌رسد

used at any time, but there are distinct differences.

می‌توانند در هر زمان از آنها استفاده کنند، اما تفاوت‌های مشخصی وجود دارد.

And what we want to do today - or what I want to do today - is first tell you what each

و کاری که امروز می خواهیم انجام دهیم - یا کاری که من امروز می خواهم انجام دهم - این است که ابتدا به شما بگویم که هر

word means, then show you how they can be used, some special cases, and of course, do

کلمه چه معنایی دارد، سپس به شما نشان دهد که چگونه می توان از آنها استفاده کرد، چند مورد خاص، و البته،

our test, hahaha.

آزمایش ما را انجام دهید، هاهاها.

Anyway, let's go to the board.

به هر حال بریم سراغ هیئت.

So, E, there is also that, but this as well.

بنابراین، E، آن نیز وجود دارد، اما این نیز.

Well, Mr. E here is trying to show you how these things are similar.

خوب، آقای E در اینجا سعی می کند به شما نشان دهد که چگونه این چیزها مشابه هستند.

And when we go to the board, you can see that also, too, and as well can be used as "in

و وقتی به تابلو می رویم، می توانید آن را نیز ببینید، و همچنین می تواند به عنوان "

addition".

اضافه" استفاده شود.

What that means is when you're using these - okay, these two are adverbs, also and too

معنی آن این است که وقتی از اینها استفاده می کنید - خوب، این دو قید هستند، همچنین

are adverbs, as well as a phrase.

قید هستند و همچنین یک عبارت.

When you're using them, they want to add on information.

وقتی از آنها استفاده می کنید، آنها می خواهند اطلاعاتی را اضافه کنند .

So, in addition.

بنابراین، علاوه بر این.

So, I'm going to tell you something and some more information.

بنابراین، من قصد دارم چیزی و اطلاعات بیشتری را به شما بگویم.

Let's go back to the board and we'll look at an example.

بیایید به تابلو برگردیم و به یک مثال نگاه خواهیم کرد.

"I will also have fries with that" means perhaps they said, "I want a hamburger", but they

"من هم با آن سیب زمینی سرخ کرده خواهم خورد" یعنی شاید آنها گفته اند "من یک همبرگر می خواهم"، اما

will also, in addition, have French fries.

علاوه بر این، سیب زمینی سرخ کرده نیز خواهند داشت.

Let's look at the adverb "too".

بیایید به قید "هم" نگاه کنیم.

"I will also have fries with that too".

"من هم با آن سیب زمینی سرخ کرده می خورم".

Once again, we're adding on information.

یک بار دیگر، ما در حال اضافه کردن اطلاعات هستیم.

And if we look at the phrase "as well", "I will have fries with that as well".

و اگر به عبارت «همچنین» نگاه کنیم، « با آن هم سیب زمینی سرخ کرده خواهم خورد».

In addition to the hamburger.

علاوه بر همبرگر.

All three have almost the same meaning, and that's why a lot of times you see them used

هر سه تقریباً معنی یکسانی دارند و به همین دلیل است که بارها می بینید که آنها به جای

interchangeably.

یکدیگر استفاده می شوند.

One of the reasons we use the different words like this is because in English, we want to

یکی از دلایلی که ما از کلمات مختلف مانند این استفاده می کنیم این است که در انگلیسی، می

have it sound fresh, not boring, not repetitive.

خواهیم آن را تازه، خسته کننده و تکراری نباشد.

You could say too, too, too, too, too, or as well, as well, as well, as well, as well,

شما می توانید بگویید، بیش از حد، بیش از حد، بیش از حد، بیش از حد، یا به خوبی، همچنین، همچنین، همچنین، همچنین،

but after awhile it gets very, very boring and uninteresting.

اما پس از مدتی بسیار، بسیار خسته کننده و غیر جالب می شود.

So, that's why you can have three different variations of the same kind of idea as "in

بنابراین، به همین دلیل است که می‌توانید سه نوع متفاوت از یک ایده را به عنوان «

addition".

افزودن» داشته باشید.

Heck, you could even say, "In addition, I'll have fries!"

هک، حتی می توانید بگویید: "علاوه بر این، من سیب زمینی سرخ کرده می خورم!"

Four different ways of saying it so you don't sound like you're repeating yourself.

چهار روش مختلف برای گفتن آن به طوری که به نظر نمی رسد که دارید خود را تکرار می کنید.

Cool?

سرد؟

But that doesn't help you, and the nature of this video is to show you what is the difference

اما این به شما کمکی نمی کند و ماهیت این ویدیو این است که به شما نشان دهد تفاوت

between the three.

بین این سه چیست.

So, if I just stop there, you're like okay, well thanks, you've done nothing for me, I

بنابراین، اگر من فقط همین جا توقف کنم، شما خوب هستید، خوب ممنون، شما هیچ کاری برای من انجام ندادید، من

already knew this.

قبلاً این را می دانستم.

And I'm like, "That's not my job".

و من می گویم "این کار من نیست".

My job is to make this a little bit more interesting, so let's go down a little bit.

کار من این است که این موضوع را کمی جالب‌تر کنم، پس بیایید کمی پایین‌تر برویم.

I stopped here with the adverb.

اینجا با قید متوقف شدم.

I'm going to stay with "also" to start with.

برای شروع با «همچنین» می مانم.

So, let's look at also.

بنابراین، بیایید نگاهی نیز بیندازیم.

What else is "also" used for?

"هم" برای چه چیز دیگری استفاده می شود؟

Well, sometimes you want to make something stronger.

خوب، گاهی اوقات می خواهید چیزی قوی تر بسازید.

We can use "also" to put emphasis in a statement.

ما می توانیم از "همچنین" برای تأکید در یک عبارت استفاده کنیم.

And to do that, we put that at the beginning of the statement.

و برای انجام این کار، آن را در ابتدای بیانیه قرار می دهیم.

It doesn't go at the end, it goes at the beginning.

در انتها نمی رود، در ابتدا می رود.

That's one of the key differences between "also" and the other two.

این یکی از تفاوت های کلیدی بین "هم" و دو مورد دیگر است.

Here's an example: Also, don't forget to get the money.

این یک مثال است: همچنین، فراموش نکنید که پول را دریافت کنید.

Alright?

بسیار خوب؟

So, we're saying "also" there, we're putting at the front and saying don't forget to do

بنابراین، ما در آنجا می گوییم "همچنین"، در جلو قرار می گیریم و می گوییم فراموش نکنید این کار را انجام دهید

this.

.

Okay?

باشه؟

There's another thing about "also" that you have to know how it's fixed with other verbs.

نکته دیگری در مورد "هم" وجود دارد که باید بدانید چگونه با افعال دیگر ثابت می شود.

So, what I've done is I've tried to give you a little bit of a visual to help you remember.

بنابراین، کاری که من انجام داده‌ام این است که سعی کردم کمی تصویر بصری به شما ارائه دهم تا به شما کمک کند به خاطر بسپارید.

The simple thing to remember is "also" usually comes before a verb, a simple verb, right?

نکته ساده ای که باید به خاطر بسپارید این است که "هم" معمولاً قبل از یک فعل می آید، یک فعل ساده، درست است؟

So, if you say something like, not in the case of emphasis, of course.

بنابراین، اگر چیزی شبیه به آن بگویید، البته نه در مورد تأکید.

But if you say, "I also go to the gym."

اما اگر بگویید "من هم به ورزشگاه می روم."

That's it, it's easy, I also go to the gym, it will go before "go".

همین است، آسان است، من هم به ورزشگاه می روم، قبل از «رفتن» می رود.

But let's just say you have either an auxiliary verb, and when I say auxiliary I mean in this

اما بیایید بگوییم شما یا یک فعل کمکی دارید ، و وقتی می‌گویم کمکی منظورم در این

case, a modal verb, the present perfect, or the verb "to be".

مورد، فعل معین، حال کامل یا فعل «بودن» است.

I want you to think of it in a sandwich form, and if you say, "What do you mean by that?"

می‌خواهم به آن به شکل ساندویچی فکر کنید، و اگر بگویید "منظورت از آن چیست؟"

Well, "also" doesn't start - remember here, I said it's before the single verb?

خوب "هم" شروع نمی شود - اینجا یادت هست گفتم قبل از فعل مجرد است؟

Well, we have to kind of change it a little bit.

خوب، ما باید کمی آن را تغییر دهیم .

When we have an auxiliary verb being used, we have the auxiliary verb first, so "have"

وقتی از یک فعل کمکی استفاده می‌کنیم، ابتدا فعل کمکی را داریم، بنابراین "have"

or the verb "to be" or "could", whatever modal verb you want to use.

یا فعل "be" یا "could" از هر فعل مدال که می‌خواهید استفاده کنید.

Then we put "also", and then we end with the other verb.

سپس "هم" را می گذاریم و سپس با فعل دیگر پایان می دهیم .

Want an example?

مثال می خواهید؟

"I have also been to Austria three times."

من همچنین سه بار به اتریش رفته ام.

I have - present perfect.

من دارم - در حال حاضر کامل.

Also - right there.

همچنین - همانجا.

Being - that's the past, sorry, past participle, to Austria three times, okay?

بودن - این گذشته است، متاسفم، مضارع، به اتریش سه بار، باشه؟

Let's use a modal verb.

بیایید از یک فعل مدال استفاده کنیم.

"I could also go to the store."

"من همچنین می توانم به فروشگاه بروم."

I could - modal verb.

من توانستم - فعل معین.

That's the auxiliary.

این کمکی است.

Also - in between - "go to the store" verb in the base, right?

همچنین - در بین - فعل "go to store" در پایه، درست است؟

I also have five cars.

من هم پنج ماشین دارم.

So - I'm sorry.

پس - متاسفم.

I'm also driving - I'm also going in his car.

من هم دارم رانندگی می کنم - من هم با ماشین او می روم.

So "I'm" - verb "to be" would be first - "also", then verb following up after.

بنابراین "من" - فعل "بودن" ابتدا خواهد بود - "همچنین"، سپس فعل دنبال کردن پس از آن.

Cool?

سرد؟

Alright.

بسیار خوب.

So, I think I've given a clear idea what "also" is.

بنابراین، فکر می‌کنم ایده روشنی ارائه کرده‌ام که «هم‌چنین» چیست.

So, let's look at the other two and see.

بنابراین، بیایید به دو مورد دیگر نگاه کنیم و ببینیم.

Basically, keep in mind that with "also", it's more about "in addition", right?

اساساً به خاطر داشته باشید که با "هم " بیشتر درباره "اضافه" است، درست است؟

With the added bonus or benefit of it can be used for emphasis.

با امتیاز اضافی یا مزیت آن می توان برای تاکید استفاده کرد.

Let's look at "too".

بیایید به "هم" نگاه کنیم.

"Too" is an adverb.

"Too" یک قید است.

Yes, it means "in addition", but it also has a couple of other meanings.

بله به معنای «اضافه» است، اما یکی دو معنی دیگر هم دارد.

One of them means "to a higher degree or a greater degree than desirable".

یکی از آنها به معنای «به درجه بالاتر یا بالاتر از مطلوب» است.

Very, right?

خیلی درست؟

So, what do we mean by that?

بنابراین، منظور ما از آن چیست؟

Or you can say excessive, which means too much.

یا می توانید بگویید بیش از حد، که به معنای بیش از حد است.

"You're working too much."

"تو بیش از حد کار می کنی."

It's more than you want, it's to a greater degree, it's excessive.

این بیشتر از آن است که شما بخواهید، تا حدی بیشتر است، بیش از حد است.

It's more than I like.

بیشتر از آن چیزی است که من دوست دارم.

A second meaning is to make a strong point.

معنای دوم این است که یک نقطه قوت را بیان کنید.

So, similar to emphasis here, right?

بنابراین، مشابه تاکید در اینجا، درست است؟

"Not only is he good looking, he's nice, too!"

"او نه تنها خوش قیافه است، بلکه خوب است!"

It makes it stronger.

آن را قوی تر می کند.

But you'll notice that the "too" is at the end of the sentence, as opposed to when we

اما متوجه خواهید شد که "too" در انتهای جمله است، برخلاف زمانی که

talked about "also".

در مورد "همچنین" صحبت کردیم.

I said you have to put at the beginning for emphasis.

گفتم برای تاکید باید در ابتدا قرار دهید .

You can also use "too" as a response, okay?

شما همچنین می توانید از "too" به عنوان پاسخ استفاده کنید، خوب؟

You can use "too" as a response.

شما می توانید از "Too" به عنوان پاسخ استفاده کنید.

What do you mean by you can use "too" as a response?

منظورتان از اینکه می توانید از «توو» به عنوان پاسخ استفاده کنید چیست؟

Has anyone ever said to you, "Have a nice day?"

آیا تا به حال کسی به شما گفته است: "روز خوبی داشته باشید ؟"

Or you say "Have a nice day!" and they respond to you not, "You have a nice day", they say,

یا می گویید "روز خوبی داشته باشید!" و آنها به شما پاسخ نمی دهند، "روز خوبی دارید"، آنها می گویند:

"You too".

"شما هم".

It's a response to "Have a nice day".

این پاسخی است به "روز خوبی داشته باشید".

That's the one that's most common.

این همان چیزی است که رایج ترین است.

But it also can be a surprise response, like if someone said, "I have crabs", and you go,

اما می تواند یک پاسخ غافلگیر کننده باشد، مثلاً اگر کسی بگوید "من خرچنگ دارم" و شما بگویید

"You too?

"شما هم؟

You have crabs?"

شما خرچنگ دارید؟"

It means "I also have".

یعنی «من هم دارم».

Some of you will wonder what crabs are.

برخی از شما تعجب خواهید کرد که خرچنگ چیست؟

That's what YouTube is for, and Google.

یوتیوب و گوگل برای همین است.

Go check it out, okay?

برو چکش کن، باشه؟

So, if someone says, "I have crabs."

بنابراین، اگر کسی بگوید: "من خرچنگ دارم."

"You too?"

"تو هم همینطور؟"

It's a surprise to what you said, but if someone says, "Hey, have a great day", you go "You

برای آنچه شما گفتید تعجب آور است، اما اگر کسی بگوید: "هی، روز خوبی داشته باشی"، "تو

too".

هم" می‌روی.

"Good luck!"

"موفق باشید!"

"You too!"

"تو هم همینطور!"

A response as in I want you to have that same experience as well, okay?

پاسخی مانند من می خواهم شما نیز همین تجربه را داشته باشید، خوب؟

Alright.

بسیار خوب.

Now, I want to go over to the third one, which is "as well".

حالا می‌خواهم به سومی بپردازم که «همچنین» است.

"As well" is a phrase, it's not an adverb, literally it's not a single word, it's a phrase.

"همچنین" یک عبارت است، یک قید نیست، به معنای واقعی کلمه یک کلمه نیست، یک عبارت است.

It's a phrase from well, "as well".

این عبارتی است از خوب، "همچنین".

We talked about it being in addition, so it means added information.

ما در مورد اضافه بودن آن صحبت کردیم، بنابراین به معنای اطلاعات اضافه شده است.

But it also can mean "with equal reason or equally good result".

اما همچنین می تواند به معنای "با دلیل مساوی یا نتیجه به همان اندازه خوب" باشد.

Which means whatever happens, it will be equal to what we do.

یعنی هر اتفاقی بیفتد با کاری که ما انجام می دهیم برابر خواهد بود.

So, here's an example to make it easy, "We might as well go home.

بنابراین، در اینجا یک مثال برای آسان کردن کار آورده شده است: "ما ممکن است به خانه برگردیم

The game is finished."

. بازی تمام شده است."

Well, the result's going to be the same.

خوب، نتیجه همان خواهد بود.

If we stay there, nothing is going to happen, because the game is finished.

اگر آنجا بمانیم، هیچ اتفاقی نمی افتد، چون بازی تمام شده است.

If we go home, there won't be any more game, the game is finished.

اگر به خانه برویم، دیگر بازی وجود ندارد ، بازی تمام شده است.

The result is the same, okay?

نتیجه یکسان است، خوب؟

So, I know the definition.

بنابراین، من تعریف را می دانم.

I'm a very firm believer in giving a definition then giving an example, because when you give

من خیلی معتقدم که تعریف کنم و بعد مثال بزنم، چون وقتی

the example first, this, sometimes you go, "Oh, it's about games!" and like, it can be

اول مثال می‌زنی، این، گاهی می‌گویی: "اوه، این در مورد بازی است!" و مانند، می

used a lot of times, like, "We might as well go to bed, there's no power."

توان آن را بارها استفاده کرد، مانند، "ما ممکن است به رختخواب برویم، هیچ قدرتی وجود ندارد."

We might as well, like, the result's the same.

همچنین ممکن است، نتیجه یکسان باشد.

There's no power, it's dark, you can't see.

هیچ قدرتی وجود ندارد، تاریک است، شما نمی توانید ببینید.

So, staying up, you can't see.

بنابراین، بیدار ماندن، نمی توانید ببینید.

If you go to bed, you can't see.

اگر به رختخواب بروید، نمی توانید ببینید.

Go to bed.

برو بخواب.

The same, equal result.

همان نتیجه مساوی.

Definition seems confusing, but I would also say to people, give the definition then give

تعریف گیج کننده به نظر می رسد، اما به مردم نیز می گویم، تعریف را ارائه دهید

the example.

سپس مثال بزنید.

You only need two or three.

شما فقط به دو یا سه مورد نیاز دارید.

If you give the example, you need to give a thousand for someone to go, "Okay, it's

اگر مثال بزنید، باید هزار بدهید تا یکی برود، "باشه،

not just for this."

فقط برای این نیست."

Alright?

بسیار خوب؟

So, the result will be the same, regardless.

بنابراین، بدون توجه به نتیجه، نتیجه یکسان خواهد بود.

Alright?

بسیار خوب؟

Now, you can use emphasis for using - for both "too" and "as well".

اکنون، می‌توانید از تأکید برای استفاده استفاده کنید - هم برای «توو» و هم برای «همچنین».

I know I said with "also".

میدونم با "هم" گفتم.

I did "also" first because "also" you put at the beginning of the sentence.

من ابتدا "هم" را انجام دادم زیرا "هم" را در ابتدای جمله گذاشتید.

When we use it for emphasis here, we usually put it at the end of the sentence for "too"

وقتی از آن برای تأکید در اینجا استفاده می کنیم، معمولاً آن را در انتهای جمله برای «هم»

and "as well", and that's one of the key differences.

و «همچنین» قرار می دهیم، و این یکی از تفاوت های کلیدی است.

Placement of where you want it for to give the emphasis.

قرار دادن جایی که می خواهید برای تاکید.

So, let's give an example.

بنابراین، بیایید مثالی بزنیم.

So, emphasis here.

بنابراین، در اینجا تأکید کنید.

"Pick up your clothes and clean your room too", right?

"لباس هایت را بردار و اتاقت را هم تمیز کن "، درست است؟

I usually would have said "as well", but I didn't have enough room on the board, so I

من معمولاً می‌گفتم "همچنین"، اما فضای کافی روی تابلو نداشتم، بنابراین مجبور شدم

had to put both.

هر دو را بگذارم.

Either one could be used here.

هر کدام را می توان در اینجا استفاده کرد.

But what it means is it's to make it stronger.

اما معنی آن قوی تر کردن آن است.

Maybe I'm angry and I've got a kid and my kid has put their socks on the floor and their

شاید من عصبانی هستم و بچه‌ای دارم و بچه‌ام جوراب‌ها و لباس‌های زیرش را روی زمین گذاشته است

underwear and I'm like "Pick up your clothes, and clean your room as well!"

و من می‌گویم: «لباس‌هایت را بردار و اتاقت را هم تمیز کن!»

I want you to do both things, okay?

من از شما می خواهم که هر دو کار را انجام دهید، باشه؟

I'm not happy.

من خوشحال نیستم.

So, it's not just in addition.

بنابراین، این فقط علاوه بر این نیست.

I'm not happy, that's the emphasis.

من خوشحال نیستم، تاکید بر این است.

If you said, "Pick up your clothes and clean your room also", you'd be like, "Okay...

اگر می‌گویید "لباس‌هایتان را بردارید و اتاقتان را هم تمیز کنید"، می‌گویید: "باشه...

I thought you were angry, but it's like you just remember I've got to clean my room, no

فکر می‌کردم عصبانی هستی، اما مثل این است که یادت باشد باید اتاقم را تمیز کنم،

problem."

مشکلی نیست. "

This way, there's no - in English, how we use it, there's no confusion.

به این ترتیب، وجود ندارد - در انگلیسی، نحوه استفاده از آن، هیچ سردرگمی وجود ندارد.

I'm not happy and I want you to know it.

من خوشحال نیستم و می خواهم بدانی.

Or I'm making this point stronger, yeah?

یا این نکته را قوی تر می کنم، بله؟

I could say, another example for emphasis, "I'm proud of your behavior and your brother's,

می‌توانم مثال دیگری برای تأکید بگویم: «من به رفتار شما و برادرتان هم افتخار می‌کنم

too", or "your brother's, as well", and I'm kind of putting that emphasis like, I'm not

» یا «به رفتار برادر شما هم»، و به نوعی تأکید می‌کنم

just saying one is better, I'm making them both equal but both strong.

که فقط نمی‌گویم یکی بهتر است، من هر دو را برابر اما هر دو قوی می کنم.

Cool?

سرد؟

You like that?

شما آن را دوست دارید؟

You got it?

فهمیدی؟

Don't forget the sandwich method for "also", because I'm about to skip and you know what

روش ساندویچ را برای "همچنین" فراموش نکنید، زیرا من در شرف رد شدن هستم و می دانید چه

happens when I snap my fingers, we go to la-la land where tests come up, bonus material and

اتفاقی می افتد وقتی انگشتانم را به هم می زنم، ما به لا لا لند می رویم که در آنجا تست ها، مواد جایزه و

homework.

تکالیف مطرح می شود.

Are you ready?

اماده ای؟

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

Okay, so we worked on "also", "as well", and "too".

خوب، پس ما روی "هم"، "همچنین" و "هم" کار کردیم.

You noted the difference that "also" goes at the beginning of a sentence for emphasis,

شما به این تفاوت توجه کردید که "هم" در ابتدای جمله برای تاکید می رود،

while "too" and "as well" goes at the end, okay.

در حالی که "هم" و "همچنین" در پایان می رود، خوب.

And we talked about the differences for excessive and whatnot.

و در مورد تفاوت های زیاد و غیره صحبت کردیم.

So, I'm not going to go over that, because you can just press rewind and watch it, but

بنابراین، من قصد ندارم به این موضوع بپردازم، زیرا شما فقط می‌توانید Rewind را فشار دهید و آن را تماشا کنید، اما

we're going to go to the board and look at what we can change in this particular story

ما به صفحه می‌رویم و آنچه را که می‌توانیم در این داستان خاص تغییر دهیم

to use the new words we've got.

تا از کلمات جدید استفاده کنیم، نگاه کنیم. دارم.

And I'll talk about our bonus section, alright?

و من در مورد بخش پاداش خود صحبت خواهم کرد، خوب؟

And we'll do our homework.

و ما تکالیف خود را انجام خواهیم داد.

So, Mr. E ordered a hamburger and French fries - French fries, fries, whatever, fries for

بنابراین، آقای E یک همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده سفارش داد - سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، هر چه، سیب زمینی سرخ کرده برای

lunch.

ناهار.

I ordered the same meal that he ordered.

من همان غذایی را که او سفارش داد سفارش دادم.

I asked Josh - sorry, I asked if Josh was coming to join us at lunch.

از جاش پرسیدم - ببخشید، پرسیدم که آیا جاش برای ناهار به ما ملحق می شود؟

He said yes, and on top of that, Daniel would join us.

او گفت بله و علاوه بر آن دانیال به ما ملحق می شود.

We should be sensible and get a table for four.

باید عاقل باشیم و یک میز چهار نفره بگیریم.

I said we should change the restaurant because it was excessively expensive.

گفتم باید رستوران را عوض کنیم چون خیلی گران بود.

There's actually almost nothing really wrong with this, it's just boring as all hell, and

در واقع تقریباً هیچ مشکلی در این وجود ندارد، این فقط خسته کننده است، و

you just learned something, so why don't we use it?

شما فقط چیزی یاد گرفتید، پس چرا ما از آن استفاده نمی کنیم؟

Okay, so Mr. E ordered a hamburger for - and fries for lunch.

خوب، بنابراین آقای E یک همبرگر برای - و سیب زمینی سرخ کرده برای ناهار سفارش داد.

That's okay.

اشکالی ندارد.

I ordered the same meal that he ordered.

من همان غذایی را که او سفارش داد سفارش دادم.

I think we can work on that, and we can change this part here - here, around here, we can

فکر می‌کنم می‌توانیم روی آن کار کنیم، و می‌توانیم این بخش را در اینجا تغییر دهیم - اینجا، اینجا، می‌توانیم

change this, right?

این را تغییر دهیم، درست است؟

Next, I asked if Josh was coming to join us at lunch.

بعد، پرسیدم که آیا جاش برای ناهار به ما ملحق می شود ؟

I think we change this as well.

من فکر می کنم ما این را نیز تغییر می دهیم.

Alright?

بسیار خوب؟

He said yes, and on top of that - we're going to change that - we should be sensible - sensible,

او گفت بله، و علاوه بر آن - ما آن را تغییر می‌دهیم - باید معقول باشیم - معقول،

and I put a star here because I haven't actually talked to you about that one, but it's on

و من اینجا ستاره‌ای گذاشتم چون واقعاً در مورد آن با شما صحبت نکرده‌ام، اما در

this side of the board.

این طرف است. تخته.

And that one goes with this one as well.

و اون یکی با این یکی هم میاد.

There are two that I'm going to teach you later, but you're going to see how it can

دو مورد وجود دارد که بعداً به شما آموزش خواهم داد، اما شما خواهید دید که چگونه می

be used from the three words we used.

توان از سه کلمه ای که استفاده کردیم استفاده کرد.

We should get a table for four.

باید یک میز چهار نفره بگیریم.

I said we should change the restaurant because it was - and I'm going to use this one here.

گفتم باید رستوران را عوض کنیم چون اینطور بود - و من از این یکی اینجا استفاده خواهم کرد.

That gives us one, two, three, four, five areas we can change.

این به ما یک، دو، سه، چهار، پنج زمینه را می دهد که می توانیم تغییر دهیم.

Now, let's look at why we can change them and maybe what we can change them to.

حالا بیایید ببینیم چرا می توانیم آنها را تغییر دهیم و شاید به چه چیزی می توانیم آنها را تغییر دهیم.

Mr. E ordered a hamburger and I ordered the same, well the key here is "same", right?

آقای E یک همبرگر سفارش داد و من هم همان را سفارش دادم ، خوب کلید اینجا "همان" است، درست است؟

Same that they did, so I might say that's an "in addition", right?

همان کاری که آنها انجام دادند، بنابراین می توانم بگویم که این یک "اضافه" است، درست است؟

And if someone was coming to join us, or with us, right, coming to join us?

و اگر کسی می‌آمد که به ما ملحق شود، یا با ما، درست است، به ما ملحق می‌شد؟

That's also "in addition", coming to join, so that's what we're really looking at here.

این نیز "علاوه بر" است، برای پیوستن به آن، بنابراین این چیزی است که ما واقعاً در اینجا به آن نگاه می کنیم.

And on top of that, we haven't really dealt with that, but I'm going to come back to that

و علاوه بر آن، ما واقعاً با آن برخورد نکرده‌ایم، اما من بعد از آن به آن باز خواهم گشت

after.

.

I'll show you what word we're going to use and then I'll explain it in the bonus section.

من به شما نشان خواهم داد که از چه کلمه ای استفاده می کنیم و سپس آن را در بخش پاداش توضیح می دهم.

The same thing works with sensitive - sensitive, I'm sensitive today, it's my birthday.

با حساس - حساس هم همین کاره، من امروز حساسم، تولدمه.

No, it's not, I just made a mistake.

نه، اینطور نیست، من فقط اشتباه کردم.

And excessive, excessive, there was a word we found there, okay?

و بیش از حد، بیش از حد، کلمه ای بود که ما آنجا پیدا کردیم، خوب؟

So, let's go to the board and I've identified what it is we want to change.

بنابراین، بیایید به هیئت مدیره برویم و من تشخیص داده‌ام که چه چیزی را می‌خواهیم تغییر دهیم.

I'm going to wait just a second or two, because some of you, I know, have probably sat down

من فقط یک یا دو ثانیه صبر می کنم، زیرا برخی از شما، می دانم، احتمالاً نشسته

and you've gone back and you've looked at - you're rewound and you know which words

اید و برگشته اید و به آن نگاه کرده اید - شما برمی گردانید و می دانید کدام کلمات

I'm talking about.

را می گویم. در باره.

And someone of you have - oh, it looks like you're ready, so let's do that.

و یکی از شما - اوه، به نظر می رسد که آماده اید، پس بیایید این کار را انجام دهیم.

Alright, so, we talked about is the meal the same, right, that he ordered the same meal.

خوب، پس، ما در مورد این صحبت کردیم که آیا غذا همان غذا است ، درست است که او همان غذا را سفارش داد.

So, I think we can have up to three choices on this one, alright?

بنابراین، من فکر می کنم ما می توانیم تا سه انتخاب در این مورد داشته باشیم، خوب؟

Probably wouldn't use "also", because I said that usually goes at the beginning or we use

احتمالاً از «هم‌چنین» استفاده نمی‌کنم، زیرا گفتم که معمولاً در ابتدا می‌آید یا از

the verb, but we could do this: I ordered the same meal.

فعل استفاده می‌کنیم، اما می‌توانیم این کار را انجام دهیم: همان غذا را سفارش دادم.

I'm going to go here and I'm just going to put this - "as well".

من می خواهم به اینجا بروم و فقط این را قرار می دهم - "همچنین".

Alright?

بسیار خوب؟

I'm not - I said we could use three.

من نیستم - گفتم می توانیم از سه تا استفاده کنیم.

We could put the "also" somewhere else in the sentence, in front of the single verb.

می‌توانیم «هم» را در جای دیگری از جمله، جلوی فعل واحد قرار دهیم.

I'm not going to do that.

من این کار را نمی کنم.

I would say we could use this and just put "as well, too", but all three could be used

من می‌توانم بگویم که ما می‌توانیم از این استفاده کنیم و فقط "همچنین" را هم قرار دهیم، اما هر سه را می‌توان استفاده کرد

because it's about additional information, right?

زیرا در مورد اطلاعات اضافی است، درست است؟

I got the same thing as well, in addition.

من هم همین را گرفتم، علاوه بر این.

I could have said, "Also, I ordered the same meal", right?

می‌توانستم بگویم، "من هم همین غذا را سفارش دادم "، درست است؟

Or, I also ordered the same meal, or we could it put it here, so all three could be used.

یا، من هم همین غذا را سفارش دادم، یا می‌توانیم آن را اینجا بگذاریم، تا از هر سه مورد استفاده شود.

I'm just going with these two for simplicity and putting them at the end, alright?

من فقط برای سادگی با این دو می روم و آنها را در پایان قرار می دهم، خوب؟

How about the next sentence, where I said "coming to join us?"

جمله بعدی که گفتم "به ما ملحق می شوی" چطور؟

"I asked if Josh was coming..." and because of the rule where we said the "also" should

"پرسیدم جاش میاد..." و به دلیل قاعده ای که گفتیم "هم" باید

go in front of the verb and I'm not doing that; we can go here.

جلوی فعل برود و من این کار را نمی کنم. ما می توانیم به اینجا برویم

So, we can use these two, "as well" or "too" again.

بنابراین، می توانیم دوباره از این دو، "همچنین" یا "خیلی" استفاده کنیم .

Right?

درست؟

Now, if I put "also", I'd put it here with "Josh was also coming", but I'm not going

حالا اگر "هم" را بگذارم، آن را با "جاش هم می آمد" اینجا می گذاشتم، اما این کار

to do that, so all three could be used, but we'll go here, "as well" or "too" for the

را نمی کنم، بنابراین می توان از هر سه استفاده کرد، اما ما به اینجا می رویم، "همچنین" " یا "خیلی" برای

end of the sentence to make it simple.

پایان جمله برای ساده کردن آن.

Okay, so we've done two and now we're going to look at the other part I talked about on

خوب، بنابراین ما دو مورد را انجام دادیم و اکنون می خواهیم به قسمت دیگری که در مورد آن صحبت کردم نگاه

top of that.

کنیم.

So, we're going to erase that, erase "on top of", that section here, and we're going to

بنابراین، ما آن بخش را در اینجا پاک می کنیم، "در بالای آن" را پاک می کنیم، و

put "also".

"همچنین" را قرار می دهیم.

I told you I'd discuss that when we get to the bonus, which I will, alright?

من به شما گفتم وقتی به پاداش رسیدیم در مورد آن بحث خواهم کرد، خوب؟

So, we've got "also".

بنابراین، ما "هم" را داریم.

And then finally, we're going to get rid of this.

و سپس در نهایت، ما می خواهیم از شر این خلاص شویم .

Now, I got rid of "should" and I'm changing it, because these are both modal verbs, but

حالا من از "باید" خلاص شدم و آن را تغییر می دهم، زیرا این هر دو فعل مد هستند،

in order to make this work, I have to change this so be careful.

اما برای اینکه این کار را انجام دهم، باید این را تغییر دهم، پس مراقب باشید.

But you'll notice when I did the other screen when we were talking earlier, I took "We may

اما متوجه می‌شوید که وقتی صفحه‌ی دیگر را که قبلاً صحبت می‌کردیم انجام دادم، «ممکن است

as well go home", right?

به خانه هم برویم» را گرفتم، درست است؟

You can't say "should as well go home", but "may as well go home".

شما نمی توانید بگویید "باید به خانه بروم"، اما "ممکن است به خانه بروم".

So, I have to get rid of that modal, but a modal verb is necessary, that's why I've got

بنابراین، من باید از شر آن مدال خلاص شوم، اما یک فعل مدال ضروری است، به همین دلیل باید

to put "may", so I need to use another modal verb.

"می" را بگذارم، بنابراین باید از فعل مدال دیگری استفاده کنم .

So, "We may as well", do that, get rid of, so, get rid of that.

بنابراین، "ما نیز ممکن است"، آن را انجام دهید، خلاص شوید، پس، از شر آن خلاص شوید.

And then finally, something's excessively expensive, okay?

و در نهایت، چیزی بیش از حد گران است، خوب؟

This one's easy.

این یکی راحته

So, we're just going to here, I'll be off screen for just a second.

بنابراین، ما فقط به اینجا می رویم، من فقط برای یک ثانیه از صفحه نمایش خارج خواهم شد.

But that's the easy one.

اما این آسان است.

Let's look over what I've written and see if this is correct.

بیایید به آنچه نوشته ام نگاه کنیم و ببینیم آیا این درست است یا خیر.

Mr. E ordered a hamburger and fries for lunch.

آقای E برای ناهار همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده سفارش داد.

I ordered the same meal as well, or I could say I ordered the same meal, too.

من هم همین غذا را سفارش دادم یا می توانم بگویم همان غذا را هم سفارش دادم.

I asked if Josh was coming as well, or too.

پرسیدم جاش هم میاد یا همینطور.

Okay, we can use that.

خوب، ما می توانیم از آن استفاده کنیم.

He said yes, and also that Daniel would join us.

او گفت بله و همچنین دانیال به ما ملحق خواهد شد .

We may as well get a table for four.

ممکن است یک میز چهار نفره نیز بگیریم.

I said we should change the restaurant because it was too expensive.

گفتم باید رستوران رو عوض کنیم چون خیلی گرونه.

Now, notice how we had all this stuff, we got rid of the excessive words, shortened

حالا توجه کنید که چگونه این همه چیز را داشتیم، از شر کلمات بیش از حد خلاص شدیم،

down our phrases and we also made them more interesting.

عبارات خود را کوتاه کردیم و همچنین آنها را جالب تر کردیم .

Now, what I want to do is because I'm sure there are two of them, which I told you, when

حالا کاری که می‌خواهم بکنم این است که مطمئنم دو تای آن‌ها وجود دارد، که به شما گفتم، وقتی

we said "on top of" or "on top of that" and "sensible", where did that come from?

گفتیم «بالا» یا «بالای آن» و «معقول»، این از کجا آمده است؟

Well, that's in our bonus section.

خوب، این در بخش پاداش ما است.

Sometimes, I need to keep you interested.

گاهی لازم است شما را علاقه مند نگه دارم.

If I tell you everything, you won't pay attention.

اگر همه چیز را به شما بگویم، توجه نمی کنید.

I've got up here a list of the three words that we just did and other words that can

من در اینجا لیستی از سه کلمه ای را که به تازگی انجام دادیم و کلمات دیگری که می

be used.

توان استفاده کرد، تهیه کرده ام.

When you do writing, and I did forget to mention that "also" is usually written, people don't

وقتی نوشتن را انجام می دهید، و من فراموش کردم که بگویم "هم" معمولا نوشته می شود، مردم همیشه

say "also" all the time.

"هم" را نمی گویند.

"Also" this, "also" that, they'll say "too" or "as well".

"هم" این، "هم" آن، "هم" یا "هم" خواهند گفت.

But in written, you'll find "also".

اما در نوشتار، "همچنین" را خواهید یافت.

And I'm explaining that because you'll see words like "furthermore", okay?

و من این را توضیح می دهم زیرا کلماتی مانند "به علاوه" را خواهید دید، خوب؟

"On top of that" is informal, "On top of that, blah blah blah", people will say.

«در بالای آن» غیر رسمی است ، مردم خواهند گفت: «بالا بر آن، بلا بالله.

So, another word for "also" is "on top of that".

بنابراین، کلمه دیگری برای "هم" "در بالای آن" است.

But in formal writing, you'll see people say "furthermore".

اما در نوشتن رسمی، می بینید که مردم می گویند "به علاوه".

So, that can be used for that and is usually for formal writing, you'd want to use that,

بنابراین، که می تواند برای آن استفاده شود و معمولاً برای نوشتن رسمی است، شما می خواهید از آن استفاده کنید،

right?

درست است؟

Furthermore, we must do this, this.

علاوه بر این، ما باید این کار را انجام دهیم.

Not just also, do this and this.

نه فقط، این و این را انجام دهید.

Another word for "as well" would be "sensible" or "appropriate".

کلمه دیگری برای "همچنین" "معقول" یا "مناسب" خواهد بود.

We should do this because it's sensible.

ما باید این کار را انجام دهیم زیرا معقول است.

Or we may as well do this, and that's why I said "We may as well go home", because it's

یا ممکن است این کار را هم انجام دهیم، و به همین دلیل است که گفتم "ما هم ممکن است به خانه برگردیم"، زیرا

sensible to go home if the game is finished, or it's an appropriate action to take, right?

اگر بازی تمام شود، رفتن به خانه معقول است، یا اقدام مناسبی است، درست است؟

The result will be the same.

نتیجه یکسان خواهد بود.

Too, remember I talked about it being excessive?

همچنین، یادتان هست در مورد زیاده‌روی آن صحبت کردم؟

Well, we have "unreasonably", "very", or "extremely".

خوب، ما "بی دلیل"، "خیلی" یا "بسیار" داریم.

I did a video with "very", saying when you should not use "very".

من یک ویدیو با "بسیار" تهیه کردم و گفتم چه زمانی نباید از "خیلی" استفاده کنید.

Well, now you know there's another word you can use, "too", or "extremely" or "unreasonably",

خوب، حالا می دانید کلمه دیگری وجود دارد که می توانید استفاده کنید، "خیلی" یا "بسیار" یا "بی دلیل"،

okay?

خوب؟

You should check that one out.

باید اون یکی رو چک کنی

Finally, for homework, what do I want to give you for homework?

بالاخره برای تکلیف چی می خوام بهت بدم برای تکلیف؟

I want you to write out six sentences.

از شما می خواهم شش جمله بنویسید.

Now, they're going to be in pairs, because we have three words, I want you to write two

حالا آنها دوتایی می شوند، چون ما سه کلمه داریم، می خواهم

sentences for each word.

برای هر کلمه دو جمله بنویسید.

I want one with the sentence meaning, so "in addition", sorry I forgot to put it in here.

من یکی را با معنی جمله می خواهم، بنابراین "به علاوه"، ببخشید فراموش کردم آن را در اینجا قرار دهم.

So, one sentence I want you to write "in addition".

بنابراین، یک جمله از شما می خواهم "به اضافه" بنویسید.

So, "I ordered a hamburger as well", right?

بنابراین، "من یک همبرگر هم سفارش دادم"، درست است؟

In addition to what else was ordered, okay?

علاوه بر آنچه سفارش داده شد، خوب؟

The other one I want you to use it for emphasis.

یکی دیگر را می خواهم برای تاکید از آن استفاده کنید.

Show that you understand emphasis; how "also" is used for emphasis at the beginning of a

نشان دهید که تاکید را درک می کنید. چگونه "هم " برای تاکید در ابتدای

sentence, or "too" can be used at the end of the sentence.

جمله استفاده می شود، یا "هم" می تواند در پایان جمله استفاده شود.

So, you can see those differences.

بنابراین، شما می توانید آن تفاوت ها را ببینید.

Alright?

بسیار خوب؟

Good.

خوب

And before I go, I want to say thank you to Nancy Carmona.

و قبل از رفتن، می خواهم از نانسی کارمونا تشکر کنم.

I hope I'm not screwing your name up, please forgive me.

امیدوارم نام شما را خراب نکنم، لطفا مرا ببخشید.

I do look through the comments, and I noticed that you asked for this video, so this is

من از طریق نظرات نگاه می کنم، و متوجه شدم که شما این ویدیو را درخواست کرده اید، بنابراین این

for you.

برای شماست.

I hope that clears up any problems that you've had with "as well", "too", and "also".

امیدوارم مشکلاتی را که با "همچنین"، "هم" و "همچنین" داشته اید برطرف شود.

And I invite any of you as I've said many times, write something, because I do look

و همانطور که بارها گفته ام از هر یک از شما دعوت می کنم ، چیزی بنویسید، زیرا من آنها را بررسی می

them over.

کنم.

And if it's a great lesson, I'll put it out there and I'll make sure you get the respect

و اگر درسی عالی باشد، آن را در آنجا قرار خواهم داد و مطمئن خواهم شد که احترام

and adulation you deserve for your hard work, okay?

و تحسینی را که به خاطر تلاش سختتان سزاوار آن هستید، دریافت خواهید کرد، خوب؟

Thanks for watching the previous video.

ممنون از تماشای ویدیوی قبلی

Once again, I've got to get out of here, also.

یک بار دیگر، من نیز باید از اینجا بروم.

So, please subscribe.

پس لطفا مشترک شوید

There's a bell, ring my bell, and when you do that, you'll get the latest video that

یک زنگ وجود دارد، زنگ من را به صدا درآورید، و وقتی این کار را انجام دادید، آخرین ویدیویی را که

I've produced.

من تولید کرده ام دریافت خواهید کرد.

Also, don't forget to sign up for www.engvid.com , because if you do that, you get on the quiz.

همچنین فراموش نکنید که در www.engvid.com ثبت نام کنید ، زیرا اگر این کار را انجام دهید، در مسابقه شرکت خواهید کرد.

Do your homework.

مشقت را بنویس.

Do your homework at, you know, underneath this video.

تکالیف خود را در زیر این ویدئو انجام دهید.

Do it on www.engvid.com . It's a great community.

این کار را در www.engvid.com انجام دهید. این یک جامعه عالی است.

People love to come back and they talk and help you improve, right?

مردم دوست دارند برگردند و صحبت می کنند و به شما کمک می کنند تا پیشرفت کنید، درست است؟

And you've found out I read what you write, so you know, we'll be in touch.

و شما متوجه شدید که من آنچه را که می نویسید خواندم، بنابراین می دانید، ما در تماس خواهیم بود.

Anyway, gotta go.

به هر حال باید رفت

Have a good one, alright?

یکی خوب داری، باشه؟

Take care.

مراقب باش.

Oh, always, thank you for being a great audience.

آه، همیشه، از شما به خاطر تماشاگران فوق العاده ای متشکرم.

Ciao!

سیائو!