Learn the English Phrases "to stop at nothing" and "stop-and-go"

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

I wanted to help you learn the English phrase

می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی

"to stop at nothing."

"to stop at nothing" را یاد بگیرید.

When you say that you will stop at nothing to do something

وقتی می گویید برای انجام کاری دست از

it means you'll do anything you have to

هیچ کاری نخواهید برد، به این معنی است که برای انجام آن کار، هر کاری را که باید

to get that thing done.

انجام دهید.

It's raining right now, but I will stop at nothing

در حال حاضر باران می‌بارد، اما من دست از کار نمی‌کشم

to get a video made for all of you.

تا ویدیویی برای همه شما تهیه کنم.

So even though it's raining and it's a little bit cold,

بنابراین، با وجود اینکه باران می‌بارد و هوا کمی سرد است،

I don't mind coming out to get this done

بدم نمی‌آید که برای انجام این کار بیرون بیایم،

because I like to get the English lesson done.

زیرا دوست دارم درس انگلیسی را انجام دهم.

It's just something I like to do

این فقط کاری است که من دوست دارم انجامش دهم،

so I will stop at nothing to get it done.

بنابراین برای انجام آن دست از هیچ کاری نمی کشم.

You could use this to describe other things as well.

می توانید از این برای توصیف موارد دیگر نیز استفاده کنید.

Maybe someone really likes to visit people at Christmas

شاید کسی واقعاً دوست داشته باشد که در کریسمس از مردم دیدن کند

and they will stop at nothing

و برای انجام آن دیدار دست از سر هیچ

in order to make that visit happen.

کاری نکشند.

That means even if there's a snow storm

این بدان معناست که حتی اگر یک طوفان برفی وجود داشته باشد

or the electricity isn't working,

یا برق کار نمی کند،

they will still visit someone at Christmas.

آنها همچنان در کریسمس به ملاقات کسی خواهند رفت.

The second phrase I wanted to teach you today

دومین عبارتی که امروز می خواستم به شما یاد

is the phrase "stop-and-go."

بدهم عبارت «ایست و رفتن» است.

Now, we usually use this to talk about traffic.

در حال حاضر، ما معمولا از این برای صحبت در مورد ترافیک استفاده می کنیم.

If you're driving and you're on a highway

اگر در حال رانندگی هستید و در یک بزرگراه

and you stop and then you go

هستید و می ایستید و سپس می روید

and then you stop and then you go

و سپس می ایستید و سپس می روید

because there's a little bit of a traffic jam,

زیرا کمی ترافیک وجود دارد،

we would call it stop-and-go traffic.

ما آن را ترافیک توقف و حرکت می نامیم.

But you can describe anything as stop-and-go.

اما شما می توانید هر چیزی را به عنوان توقف و رفتن توصیف کنید.

You could say the rain today has been

می توان گفت که باران امروز به

kind of stop-and-go all day.

نوعی در تمام طول روز متوقف شده است.

It was raining this morning and then it stopped for a bit

امروز صبح بارون اومد و بعد یه کم قطع شد

and then it started again.

و دوباره شروع شد.

The rain has been stop-and-go.

باران متوقف شده و رفته است.

So to review,

بنابراین، برای مرور،

when you will stop at nothing to get something done,

زمانی که برای انجام کاری دست از کار نکشید، به

it means no matter what obstacle is in your way

این معنی است که مهم نیست که چه مانعی بر سر راه

you will get that thing finished.

شما باشد، آن کار را به پایان خواهید رساند.

I hope that you stop at nothing when you keep

امیدوارم

when you are learning English.

زمانی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، دست از کار نکشید.

I hope nothing stops you from getting it done.

امیدوارم هیچ چیز مانع شما از انجام آن نشود.

And when you say something is stop-and-go,

و وقتی می گویید چیزی توقف و رفتن است، به

it means it starts at one point and then it stops for a bit

این معنی است که از یک نقطه شروع می شود و سپس برای مدتی متوقف می شود

and then it starts again.

و دوباره شروع می شود.

Sometimes my English lessons are like that,

گاهی اوقات درس های انگلیسی من اینطور است،

but not this one.

اما این یکی نیست.

This one isn't stop-and-go.

این یکی توقف و رفتن نیست.

I talk for the whole four minutes.

من تمام چهار دقیقه صحبت می کنم.

But hey, let's look at a comment from a previous lesson.

اما هی، بیایید به یک نظر از درس قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Stanislav and Stanislav says,

این نظر از استانیسلاو است و استانیسلاو می گوید:

"it is great weather in Canada.

"در کانادا هوا عالی

We have a lot of snow too today."

است. امروز هم برف زیادی داریم."

And my response is

و پاسخ من این است

we did have a lot, but unfortunately it's all melted now

که ما چیزهای زیادی داشتیم، اما متأسفانه اکنون همه چیز ذوب شده است

and you can probably see that behind me already.

و احتمالاً می توانید آن را پشت سر من ببینید.

Let's go for a little tour.

بیا بریم یه گشت کوچولو

Things are very different than the last video.

همه چیز نسبت به ویدیو قبلی بسیار متفاوت است.

So the last video was actually shot a few days ago,

بنابراین آخرین ویدیو در واقع چند روز پیش گرفته شده است،

but since then things have warmed up quite a bit here

اما از آن زمان همه چیز در اینجا

in Ontario, Canada.

در انتاریو، کانادا بسیار گرم شده است.

In fact, the other day, two days ago, it was 11 degrees.

در واقع روز گذشته، دو روز پیش، 11 درجه بود.

Everything melted.

همه چیز ذوب شد.

You can see that everything behind me,

می بینید که همه چیز پشت سر من،

it kind of looks like spring again in some ways.

از جهاتی دوباره شبیه بهار است.

And then today is four degrees.

و بعد امروز چهار درجه است.

I was out earlier this morning shooting a video

اوایل صبح امروز بیرون

for my other channel, my "Wednesdays with Bob" video,

بودم و برای کانال دیگرم، ویدیوی «چهارشنبه‌ها با باب» ویدیویی

and yeah, it certainly doesn't look like this.

می‌گرفتم، و بله، مطمئناً به این شکل نیست.

Here, I'll put a little clip in of what it looked like

در اینجا، من یک کلیپ کوچک از آنچه در طول طوفان یک هفته و نیم پیش به نظر می رسید را قرار می دهم

during the storm a week and a half ago.

.

I'll start that right now.

همین الان شروع میکنم

It's like this outside right now.

الان بیرون اینجوریه

I'm not sure if you can see behind me.

مطمئن نیستم پشت سرم را ببینی یا نه.

It is just coming down out here and it is windy out here.

اینجا داره پایین میاد و اینجا بادی میاد.

And then I'll come back again.

و بعد دوباره برمیگردم

So you could see in that clip that we were getting hammered.

بنابراین می توانید در آن کلیپ ببینید که ما در حال چکش خوردن هستیم.

That's how I would describe it.

من آن را اینگونه توصیف می کنم.

We were getting hammered with snow,

ما داشتیم با برف کوبیده می شدیم،

but it certainly slowed down quite a bit.

اما مطمئناً سرعت آن کمی کاهش یافته بود.

But yeah, it's just kind of weird.

اما بله، این فقط یک جور عجیب است.

Like, I'm wearing a winter coat,

مثلا من مانتو زمستانی پوشیده

but I don't really need a winter coat right now.

ام اما در حال حاضر نیازی به مانتو زمستانی ندارم.

I could probably come outside in just a light jacket.

شاید بتوانم فقط با یک ژاکت سبک بیرون بیایم.

In fact, Jen and I went shopping the other day

در واقع، من و جن روز قبل رفتیم خرید

and I just wore a jacket.

و من فقط یک ژاکت پوشیدم.

Yesterday, actually.

در واقع دیروز

So yes, kind of disappointing.

بنابراین بله، به نوعی ناامید کننده است.

You know Bob the Canadian loves snow

می دانید که باب کانادایی برف را دوست دارد

and we're certainly not getting a lot of it.

و ما مطمئناً مقدار زیادی از آن را دریافت نمی کنیم.

But anyways, thanks Stanislav for the comment

اما به هر حال، از استانیسلاو برای نظر تشکر می کنم

and hopefully we go back

و امیدواریم

into something a little more winter-like soon.

به زودی به چیزی شبیه زمستان بازگردیم.

I hope so at least.

امیدوارم حداقل اینطور باشد.

Bye.

خدا حافظ.