Learn the English Phrases "to jump to conclusions" and "to jump the gun"

In this English lesson, I wanted to help you

در این درس انگلیسی، می‌خواستم به شما کمک کنم که

learn the English phrase to jump to conclusions.

عبارت انگلیسی را یاد بگیرید تا سریع نتیجه بگیرید.

When you jump to conclusions, it means you think

وقتی سریع نتیجه می گیرید، به این معنی است که فکر می کنید

something is true before you actually have all the

چیزی درست است قبل از اینکه واقعاً تمام حقایق را داشته باشید

facts or know for sure that it is true.

یا مطمئن شوید که درست است.

Let me think of an example.

بگذارید به یک مثال فکر کنم.

Let's say you came to school and you went

فرض کنید به مدرسه آمدید و

to my classroom and there were no students there.

به کلاس من رفتید و دانش آموزی در آنجا نبود.

You might jump to conclusions.

ممکن است سریع نتیجه گیری کنید.

You might think, oh, Bob must have kicked all

شاید فکر کنید، اوه، باب باید همه

his kids out of class and he's not

بچه هایش را از کلاس بیرون کرده باشد و

teaching them today because he's angry.

امروز به آنها آموزش نمی دهد زیرا عصبانی است.

You might jump to conclusions and think that maybe all of

ممکن است سریع نتیجه گیری کنید و فکر کنید که شاید همه

my students are on a field trip, but the reality is,

دانش آموزان من در یک سفر علمی هستند، اما واقعیت این است که

the truth is there just wasn't any school today.

حقیقت این است که امروز مدرسه ای وجود نداشت.

So when you jump to conclusions, it means you see

بنابراین وقتی سریع نتیجه می گیرید، به این معنی است که

some evidence or you know some facts and you think

شواهدی را می بینید یا حقایقی را می دانید و فکر می کنید

something is true before you know all of the details.

قبل از اینکه همه جزئیات را بدانید، چیزی درست است.

The second phrase I wanted to teach

دومین عبارتی که امروز می خواستم به شما یاد بدهم این

you today is to jump the gun.

است که تفنگ را بپرید.

When you jump the gun, it means you

وقتی اسلحه را می پرید به این معنی است که

do something before you're supposed to do it.

کاری را قبل از اینکه قرار باشد انجام دهید انجام می دهید.

Let me think of an example.

بگذارید به یک مثال فکر کنم.

Let's say Jen was harvesting flowers and she

فرض کنید جن در حال برداشت گل بود و او

had 100 Lisianthus sitting in buckets here.

100 لیزیانتوس در سطل نشسته بود.

I might jump the gun and start selling

ممکن است اسلحه را بپرم و

them to people without talking to Jen.

بدون صحبت با جن شروع به فروش آنها به مردم کنم.

So I might do something before I

بنابراین ممکن است قبل از اینکه

know I'm actually allowed to do it.

بدانم واقعاً مجاز به انجام آن کار هستم، کاری انجام دهم.

Another example would be, let's say I was making an invitation

مثال دیگر می‌تواند این باشد، فرض کنید من

to a party and we hadn't quite decided on the date,

برای یک مهمانی دعوت می‌کردم و تاریخ آن را کاملاً تعیین نکرده بودیم، و

and we had a draft version of the invitation, and I

نسخه پیش‌نویس دعوتنامه را داشتیم، و من

decide to print it and send it to everybody before actually

تصمیم می‌گیرم آن را چاپ کنم و قبل از صحبت کردن برای همه ارسال کنم.

talking to the people organizing the party.

به افرادی که این حزب را سازماندهی می کنند.

I would be jumping the gun.

من از تفنگ می پرم

So when you jump the gun, you do

بنابراین وقتی اسلحه را می پرید،

something before you're supposed to do it.

قبل از اینکه قرار باشد کاری را انجام دهید، انجام می دهید.

So to review to jump to conclusions means to think

بنابراین مرور برای نتیجه‌گیری سریع به این معنی است که

something is true before you have all the facts.

قبل از اینکه همه حقایق را داشته باشید فکر کنید چیزی درست است.

And to jump the gun means to do

و پریدن از اسلحه یعنی انجام

something before you're supposed to do it.

کاری قبل از اینکه قرار باشد آن را انجام دهی.

I don't often jump the gun.

من اغلب از تفنگ نمی پرم.

I'm pretty good at doing things

من در انجام کارها

when they're supposed to be done.

زمانی که قرار است انجام شوند بسیار خوب هستم.

But, hey, let's look at a

اما، هی، بیایید به

comment from a previous video.

نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This is from Aquiles. At minute 4:05.

این از Aquiles است. در دقیقه 4:05

Wow, the cat is running outside with that weather.

وای گربه با اون هوا داره بیرون می دوه.

He's not even wearing a sweater.

او حتی ژاکت هم نپوشیده است.

And my response, our cats are quite furry

و پاسخ من، گربه‌های ما کاملاً پشمالو هستند

and well adjusted to the winter weather.

و به خوبی با آب و هوای زمستان سازگار هستند.

So, yes, sometimes people voice their concerns when they see

بنابراین، بله، گاهی اوقات مردم با دیدن

our dogs or cats outside in the winter when it's

سگ‌ها یا گربه‌های ما در خارج از خانه در زمستان که دمای هوا

-15C or even -20C but rest assured, our cats all

۱۵- یا حتی ۲۰- درجه سانتی‌گراد است، نگرانی‌های خود را بیان می‌کنند، اما مطمئن باشید، همه گربه‌های ما

have an extra thick layer of fur.

یک لایه خز ضخیم دارند.

Our cats grow lots of hair

گربه های ما با

when the winter is approaching.

نزدیک شدن به فصل زمستان موهای زیادی رشد می کنند.

I think it's a very natural thing for animals to do

من فکر می‌کنم این یک چیز بسیار طبیعی است که حیوانات

Oscar and Walter as well have winter coats on right now.

اسکار و والتر هم همین الان کت زمستانی بپوشند.

They grow extra fur, they're furrier and

آنها خز اضافی رشد می کنند، آنها پشمالوتر هستند و

it just helps them be outside.

این فقط به آنها کمک می کند که بیرون باشند.

Now we are cautious with our dogs outside

حالا ما مراقب سگ‌هایمان در بیرون از خانه هستیم،

when it's really cold because their paws.

وقتی هوا واقعاً سرد است، زیرا پنجه‌هایشان.

You don't want their paws on frozen ground if it's

اگر دمای آن 20- درجه سانتیگراد باشد، نمی خواهید پنجه های آنها روی زمین یخ زده باشد

-20C. But the cats do live in the barn.

. اما گربه ها در انبار زندگی می کنند.

They have lots of cozy places in the

آنها مکان های دنج زیادی در

hay and straw where they can hang out.

یونجه و کاه دارند که می توانند در آنجا بنشینند.

So it's not too bad.

پس خیلی هم بد نیست.

So anyways, guess what?

بنابراین به هر حال، حدس بزنید چیست؟

As you are watching this, I

همانطور که شما در حال تماشای این هستید، من نیز

am teaching as you watch this.

همانطور که شما این را تماشا می کنید آموزش می دهم.

It's Tuesday today, but you'll be

امروز سه شنبه است، اما شما

watching this on a Wednesday.

این را در یک چهارشنبه تماشا خواهید کرد.

It's the first day of classes and someone asked me today

روز اول کلاس است و امروز یکی از من پرسید که

if I was nervous for tomorrow and I just said, I'm

آیا برای فردا عصبی هستم و من فقط گفتم:

not nervous for tomorrow, I'm nervous for the day after.

برای فردا عصبی نیستم، برای فردا عصبی هستم.

The first day of school is rather easy.

روز اول مدرسه نسبتاً آسان است.

You hand out textbooks, you learn the students names.

شما کتاب های درسی می دهید، نام دانش آموزان را یاد می گیرید.

You kind of get them enrolled in the

شما به نوعی آنها را در

different online software packages that you use.

بسته های نرم افزاری آنلاین مختلفی که استفاده می کنید ثبت نام می کنید.

The first day of school is actually quite easy

روز اول مدرسه در واقع بسیار آسان است

and the classes are also a little bit shorter

و کلاس ها نیز کمی کوتاه تر است،

because we meet as a school in the morning

زیرا ما به عنوان یک مدرسه صبح ها

just to have an assembly, we would call it.

فقط برای برگزاری یک مجلس، آن را می نامیم.

But the second day is a little tricky because

اما روز دوم کمی مشکل است زیرا

you have to teach for the entire class period.

شما باید برای کل دوره کلاس تدریس کنید.

I have to be ready to teach about 55 minutes tomorrow,

من باید فردا حدود 55 دقیقه برای تدریس آماده باشم،

but on Thursday I have to teach for 70 minutes straight

اما پنجشنبه باید 70 دقیقه مستقیم تدریس کنم

and that's when the bulk of the actual work begins.

و این زمانی است که عمده کار واقعی شروع می شود.

So I'm a little nervous for Thursday,

بنابراین من برای پنجشنبه کمی عصبی هستم،

but not really that nervous for tomorrow. Anyways, bye.

اما واقعاً برای فردا آنقدر عصبی نیستم. به هر حال خداحافظ

Thanks for watching this little English lesson.

از تماشای این درس کوچک انگلیسی سپاسگزاریم.

I'll see you in a couple of days with another one.

یکی دو روز دیگه با یکی دیگه میبینمت

Have a good day.

روز خوبی داشته باشید.