Learn the English Phrases "to hit a wall" and "I'd like to be a fly on the wall!"

In this English lesson I wanted to help you learn the English phrase to hit a wall.

در این درس انگلیسی می خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی ضربه زدن به دیوار را یاد بگیرید.

When we say in English that you hit a wall, it means you've hit an obstacle

وقتی به انگلیسی می گوییم که به دیوار برخورد کرده اید، به این معنی است که به مانعی برخورد کرده اید

or even a feeling that makes you stop doing something.

یا حتی به احساسی برخورد کرده اید که باعث می شود از انجام کاری دست بردارید.

If I'm working really hard on a video and I can't think of other ideas

اگر من واقعاً سخت روی یک ویدیو کار می کنم و نمی توانم به ایده های دیگری

to finish the video, I could say that I hit a wall.

برای اتمام ویدیو فکر کنم، می توانم بگویم که به دیوار برخورد کردم.

If I'm running a long distance, if I run for more than two

اگر مسافت طولانی را بدوم، اگر بیش از دو

or 3 minutes, eventually I hit a wall.

یا 3 دقیقه بدوم، در نهایت به دیوار برخورد می کنم.

Basically, I can't breathe fast enough to actually keep running.

اساساً نمی توانم آنقدر سریع نفس بکشم که در واقع به دویدن ادامه دهم.

So I would say that I hit a wall.

پس من می گویم که به دیوار برخورد کردم.

We often describe runners who run long distances when they get to a point

ما اغلب دونده‌هایی را توصیف می‌کنیم که وقتی به نقطه‌ای می‌رسند

where they can't run anymore, we say that they hit a wall.

که دیگر قادر به دویدن نیستند، مسافت‌های طولانی را می‌دوند، می‌گوییم که به دیوار برخورد می‌کنند.

The other phrase I wanted to teach you today is the phrase, I'd like to be a fly on the wall.

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم عبارت دوست دارم یک مگس روی دیوار باشم.

This is a phrase we use when we know people are talking about something in a room,

این عبارتی است که وقتی می دانیم مردم در حال صحبت در مورد چیزی در یک اتاق،

maybe at work or maybe in your house and you're not in the room,

شاید در محل کار یا شاید در خانه شما هستند و شما در اتاق نیستید، استفاده می کنیم،

but you would like to be in the room.

اما دوست دارید در اتاق باشید.

You would say, Oh, I'd love to be a fly on the wall in that room,

می گفتی، اوه، من دوست دارم در آن اتاق مگس روی دیوار باشم،

or I'd like to be a fly on the wall.

یا دوست دارم مگس روی دیوار باشم.

This happens mostly at work when the boss is meeting with someone else.

این بیشتر در محل کار زمانی اتفاق می افتد که رئیس با شخص دیگری ملاقات می کند.

A lot of the teachers are like, I wonder what they're talking about.

بسیاری از معلمان اینگونه هستند، من تعجب می کنم که در مورد چه چیزی صحبت می کنند.

I'd like to be a fly on the wall in that room, or I'd love to be a fly on the wall so I could

من دوست دارم در آن اتاق مگس روی دیوار باشم یا دوست دارم مگس روی دیوار باشم تا بتوانم به نوعی

just kind of hear what they're saying and see what they're doing.

بشنوم چه می گویند و ببینم چه کار می کنند.

So to review to hit a wall means to hit

بنابراین بررسی برای برخورد به دیوار به معنای برخورد با

an obstacle that stops you from being able to do something.

مانعی است که شما را از انجام کاری باز می دارد.

Here's something that happened to me.

این چیزی است که برای من اتفاق افتاده است.

In university I took one year of math.

در دانشگاه یک سال ریاضی خواندم.

I took calculus.

حساب دیفرانسیل و انتگرال گرفتم.

But during my second year of calculus, I hit a wall.

اما در سال دوم حساب دیفرانسیل و انتگرال، به دیوار برخورد کردم.

I wasn't able to understand it or do it well.

من نتوانستم آن را درک کنم یا آن را به خوبی انجام دهم.

That's about the limit of my math knowledge.

این حدود دانش ریاضی من است.

Calc II in university is where I hit a wall.

Calc II در دانشگاه جایی است که به دیوار برخورد می کنم.

And I'd like to be a fly on the wall simply means that people are meeting somewhere

و من می خواهم یک مگس روی دیوار باشم به این معنی است که مردم در جایی ملاقات می کنند

and you would just really love to hear what they're saying.

و شما واقعاً دوست دارید آنچه را که می گویند بشنوید.

But anyways, let's look at a comment from a previous video.

اما به هر حال، اجازه دهید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Know that.

این نظر از سایت Know that است.

Hello Mr. Bob.

سلام آقای باب

A warm welcome back from my side too.

استقبال گرم از طرف من نیز.

You really are a hard working man, but we know that.

شما واقعاً مرد سخت کوشی هستید، اما ما این را می دانیم.

It's very nice of you that you lend a hand and take care of the grade nine French class.

از شما خیلی خوب است که دست به دست می دهید و از کلاس نهم فرانسه مراقبت می کنید.

Your school is very fortunate to have someone like you, just like we do here.

مدرسه شما خیلی خوش شانس است که کسی مثل شما را دارد، درست مثل ما.

Anyway, I'm glad that you're at good health and back on track.

به هر حال خوشحالم که سلامت هستی و به مسیر برگشتی.

Thanks for the lesson, sir.

ممنون بابت درس آقا

And my response: I'm happy to be back on track too.

و پاسخ من: من هم خوشحالم که به مسیر برگشتم.

I'm looking forward looking forward to making today's lesson.

من مشتاقانه منتظر ساختن درس امروز هستم.

Thank you.

متشکرم.

Know that for that comment.

بدانید که برای آن نظر.

For some reason, I'm having trouble talking today.

بنا به دلایلی امروز در صحبت کردن مشکل دارم.

I don't know why.

نمی دانم چرا.

Hey, we are out here having a look at the wagon.

هی، ما اینجا هستیم و به واگن نگاه می کنیم.

So this is the wagon that, as I've explained before, is a little bit like a greenhouse.

بنابراین این واگنی است که، همانطور که قبلاً توضیح دادم ، کمی شبیه یک گلخانه است.

And you can see that there are still a lot of seedlings in here that need to be planted.

و می بینید که هنوز تعداد زیادی نهال در اینجا وجود دارد که باید کاشته شوند.

There are some down here getting full sun on the ground

برخی از آنها در اینجا هستند که آفتاب کامل را روی زمین می گیرند

and more over here as well.

و بیشتر در اینجا نیز وجود دارد.

And I'll show you

و من به شما نشان خواهم داد که

where I'll leave you guys walking this way.

کجا می گذارم شما بچه ها در این راه قدم بزنید.

You don't need to see me when I go for a walk, do you?

وقتی میرم پیاده روی نیازی به دیدن من نداری، نه؟

We'll walk over here and I'll show you where some of them are getting planted.

ما اینجا قدم می زنیم و به شما نشان خواهم داد که برخی از آنها در کجا کاشته می شوند.

So over here we have what is actually our first flower bed.

بنابراین در اینجا ما اولین تخت گل ما را داریم.

When we started farming, this was the first flower bed that we created.

وقتی کشاورزی را شروع کردیم، این اولین گلی بود که ایجاد کردیم.

You have some flowers growing here.

شما چند گل در اینجا رشد می کنید.

We sometimes put down black fabric to kill all the weeds or plastic.

ما گاهی پارچه سیاه را زمین می گذاریم تا همه علف های هرز یا پلاستیک را از بین ببریم.

This is actually plastic.

این در واقع پلاستیک است.

So the heat of the sun and then the lack of sunlight will kill the weeds.

بنابراین گرمای خورشید و سپس کمبود نور خورشید علف های هرز را از بین می برد.

And you can see here Jen's getting ready to plant.

و در اینجا می توانید ببینید که جن در حال آماده شدن برای کاشت است.

She has drip line here to water.

او خط قطره ای در اینجا برای آب دارد.

And over here there aren't green plants, but you can see them

و در اینجا گیاهان سبزی وجود ندارد، اما می توانید ببینید که

going to switch to the other way again.

دوباره به سمت دیگری تغییر می کنند.

Where am I at? Oh, I have to talk quickly.

من کجا هستم؟ اوه، من باید سریع صحبت کنم.

So anyways, when the plants are in the wagon, when they start to get too tall

بنابراین به هر حال، وقتی گیاهان در واگن هستند، وقتی شروع به بلند شدن

and a little bit leggy,

و کمی ساق پا می کنند،

we bring them out here and we plant them and of course in other places as well.

آنها را اینجا بیرون می آوریم و آنها را می کاریم و البته در جاهای دیگر هم.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم چند روز دیگر

See you with another English lesson in a few days. Bye.

با یک درس انگلیسی دیگر می بینمت . خدا حافظ.