Learn the English Phrases "to bugger off" and "to do bugger all"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی، من می‌خواستم به

you learn the English phrase to bugger off.

شما کمک کنم که عبارت انگلیسی to bugger off را یاد بگیرید.

Now, this is definitely an informal phrase.

در حال حاضر، این قطعا یک عبارت غیر رسمی است.

You wouldn't use this in a formal situation, but when

شما از این در یک موقعیت رسمی استفاده نمی‌کنید، اما وقتی می‌گویید

you say someone is going to bugger off, it means

کسی قرار است هول کند، به این معنی است

that they are going to leave, and it usually means

که او می‌رود و معمولاً به این معنی است

that you probably didn't want them to leave.

که احتمالاً نمی‌خواستید او را ترک کند.

A good example would be this.

یک مثال خوب این خواهد بود.

If I had a car accident, if someone hit me,

اگر تصادف می کردم، اگر کسی به من برخورد می کرد،

I wouldn't want the other guy to bugger off.

نمی خواستم آن شخص به من حمله کند.

I would want that person to stay until the police come.

من دوست دارم آن شخص بماند تا پلیس بیاید.

And this does sometimes happen.

و این گاهی اوقات اتفاق می افتد.

Sometimes people have a car accident and the

گاهی اوقات مردم تصادف می کنند و

person who hit them will bugger off.

فردی که به آنها برخورد می کند، از خود بیخود می شود.

They'll just drive away.

آنها فقط دور می شوند.

And if the police do catch them,

و اگر پلیس آنها را دستگیر کند،

they'll get in lots of trouble.

با دردسرهای زیادی مواجه خواهند شد.

I think having a dash cam is a good way to catch

من فکر می کنم داشتن دوربین داشبورد راه خوبی برای گرفتن

people on camera after a car accident before they bugger off.

دوربین افراد پس از تصادف رانندگی قبل از اینکه آنها از خود دور شوند، است.

The other phrase I wanted to help you learn

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما کمک کنم یاد بگیرید،

today is the phrase to do bugger all.

عبارت to do bugger all است.

So if someone does bugger all, it

بنابراین اگر کسی همه چیز را به هم بزند، به این

means they haven't really done anything.

معنی است که واقعاً کاری انجام نداده است.

And again, this is a very informal phrase, but if

و باز هم، این یک عبارت بسیار غیر رسمی است، اما اگر

I came home from work, let's say I'm working on

من از سر کار به خانه آمدم، فرض کنید من دارم روی

a project with another teacher and we are supposed to

یک پروژه با یک معلم دیگر کار می کنم و قرار است

be doing it together and I do all the work,

آن را با هم انجام دهیم و من همه کارها را انجام می دهم،

I might come home to Jen and say, oh, today,

ممکن است به خانه بیایم. به جن و بگو، اوه، امروز،

Joe didn't do bugger all on the project.

جو همه چیز را در پروژه انجام نداد.

He just sat around and talked while I did all the work.

او فقط می نشست و صحبت می کرد در حالی که من تمام کارها را انجام می دادم.

So when you do bugger all, it simply

بنابراین وقتی همه چیز را باگتر انجام می دهید، به سادگی به این

means that you aren't doing anything when you're

معنی است که وقتی

supposed to be doing some work.

قرار است کاری انجام دهید، کاری انجام نمی دهید.

So to review, to bugger off means to leave.

بنابراین بازبینی کردن، دور زدن به معنای ترک است.

And the accident example is probably the best one.

و نمونه تصادف احتمالا بهترین نمونه است.

If I was to get in an accident,

اگر قرار بود تصادف کنم،

I wouldn't bugger off, and I wouldn't want

نه هول می‌کردم و نه می‌خواهم

the other person to bugger off either.

طرف مقابل هم بی‌خطر شود.

And to do bugger all simply is a very crude way,

و به سادگی انجام دادن bugger یک راه بسیار خام است،

a very informal way to say someone is doing nothing.

یک روش بسیار غیررسمی برای گفتن اینکه کسی هیچ کاری انجام نمی دهد.

Jen would get really mad at me in the summer if

اگر جن در تابستان

she was working hard and I didn't do bugger all.

سخت کار می‌کرد و من تمام کار را انجام نمی‌دادم، واقعاً از دست من عصبانی می‌شد.

She would be like, get to work.

او دوست دارد، دست به کار شوید.

We got to sell these flowers.

ما باید این گل ها را بفروشیم.

But, hey, let's look at a

اما، هی، بیایید به

comment from a previous video.

نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Gabriella. I hope

این نظر از گابریلا است. امیدوارم

I'm remembering that right. Hello, Bob.

درست یادم باشه سلام باب

This way of teaching by telling

این روش آموزش با گفتن

your life story is simply fantastic. Thank you.

داستان زندگی شما به سادگی فوق العاده است. متشکرم.

And then a big wave. And my response.

و سپس یک موج بزرگ. و پاسخ من

You're welcome, Gabriella.

خوش اومدی گابریلا

So thank you for that comment.

بنابراین از شما برای آن نظر متشکرم.

Yeah, I do enjoy talking about myself and I'm

بله، من از صحبت کردن در مورد خودم لذت می برم و

glad that you all enjoy listening to me.

خوشحالم که همه شما از گوش دادن به من لذت می برید.

So, first of all, I wanted to

بنابراین، قبل از هر چیز، می خواستم به

mention something about, again, my life.

چیزی در مورد زندگی من اشاره کنم.

Can you hear the wind chimes?

صدای زنگ باد را می شنوید؟

I don't see them, but

من آنها را نمی بینم، اما

there's definitely wind chimes here.

قطعاً صدای زنگ های باد در اینجا وجود دارد.

Anyways, the other day, I was bringing

به هر حال، آن روز داشتم

my son to a friend's house.

پسرم را به خانه یکی از دوستانم می آوردم.

That friend lives way down this road.

آن دوست در این جاده زندگی می کند.

You can see my van there.

می توانید وانت من را آنجا ببینید.

But that was the other day, and I noticed on

اما آن روز بود، و من در

this side of the road that there was all kinds

این سمت جاده متوجه شدم که انواع

of new houses that I had never seen before.

خانه های جدید وجود دارد که قبلاً هرگز ندیده بودم.

So I feel like this subdivision just showed up.

بنابراین من احساس می کنم این بخش فرعی به تازگی ظاهر شده است.

I swear.

قسم میخورم.

First of all, I don't think I've been down

اولاً فکر نمی‌کنم

this road for two or three years, and I

دو سه سال است که در این جاده رفته‌ام و

think that the last time I drove down this

فکر می‌کنم آخرین باری که در این جاده رانندگی کردم

road, I don't think these houses existed.

، فکر نمی‌کنم این خانه‌ها وجود داشته باشند.

I think they were all built probably during the

فکر می‌کنم همه آنها احتمالاً در طول

pandemic or maybe a year after it, but they

همه‌گیری یا شاید یک سال پس از آن ساخته شده‌اند، اما

looked really new, and I wanted to show you.

واقعاً جدید به نظر می‌رسند، و من می‌خواستم به شما نشان دهم.

This is what we call a duplex.

این همان چیزی است که ما به آن دوبلکس می گوییم.

So one house is on this side, and

پس یک خانه در این طرف است و

one house is on the other side.

یک خانه در طرف دیگر.

So this garage door belongs to one person.

بنابراین این درب گاراژ متعلق به یک نفر است.

This garage door belongs to another person.

این درب گاراژ متعلق به شخص دیگری است.

And they aren't attached between.

و بین آنها وصل نیستند.

So it's one building right here, but

بنابراین اینجا یک ساختمان است، اما

there are two houses in this building.

دو خانه در این ساختمان وجود دارد.

So there's a wall down the

بنابراین یک دیوار در پایین وجود دارد که

middle separating the two houses.

این دو خانه را از هم جدا می کند.

And you would either live on one side

و شما یا در یک طرف

or the other side of the duplex.

یا طرف دیگر دوبلکس زندگی می کنید.

We sometimes, I think, also call it a semi, but

ما گاهی اوقات، من فکر می کنم، آن را نیمه نیز می نامیم، اما

in my mind, this would be called a duplex.

در ذهن من، این را می توان دوبلکس نامید.

So typical small Canadian homes.

بنابراین خانه های معمولی کوچک کانادایی.

These are probably single family dwellings for

اینها احتمالاً خانه های تک خانواده برای

people that have one or two kids.

افرادی است که یک یا دو فرزند دارند.

I'm not sure these houses would be big

من مطمئن نیستم که

enough if you had a family of five.

اگر شما یک خانواده پنج نفره داشته باشید، این خانه ها به اندازه کافی بزرگ باشند.

If you had five kids.

اگه پنج تا بچه داشتی

Or they might simply be for

یا ممکن است به سادگی برای

people who are empty nesters.

افرادی باشد که آشیانه های خالی هستند.

An empty nester is someone whose kids have all moved out,

آشیانه خالی کسی است که بچه هایش همه از خانه نقل مکان کرده اند،

so they would probably be the right size for that.

بنابراین احتمالاً اندازه مناسبی برای این کار خواهند بود.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

I'll give you a look at

من

the Canadian post office boxes here.

در اینجا نگاهی به صندوق های پست کانادا می اندازم.

This is where you would get your

این جایی است که شما نامه خود را دریافت می کنید

mail, and then I'll say, bye.

، و سپس من می گویم، خداحافظ.

Thanks for watching. See you in a couple of

ممنون از ملاحظه تان. چند

days with another short English lesson. Bye.

روز دیگر شما را با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینم. خدا حافظ.