Learn the English Phrases "to take for granted" and "to be taken aback"

In this English

lesson I wanted to help you learn the English phrase “to take for granted”.

در این

درس انگلیسی می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی “to take for granted” را یاد بگیرید.

Now you can take something for granted, or you can take someone for granted

حالا شما می توانید چیزی را بدیهی فرض کنید، یا می توانید کسی را بدیهی فرض کنید

and it means you don't recognize or notice them.

و این بدان معناست که او را نمی شناسید یا متوجه نمی شوید . در

Here's a great example, and it's coming up in the comment later.

اینجا یک مثال عالی است، و بعداً در نظر ظاهر می شود.

The sky where I live is very, very blue, but sometimes I take that for granted.

آسمانی که من در آن زندگی می کنم بسیار بسیار آبی است، اما گاهی اوقات آن را بدیهی می دانم.

That means I don't always notice how blue the sky is behind me.

یعنی من همیشه متوجه نمی شوم که آسمان پشت سرم چقدر آبی است. وقتی من بچه بودم،

My mom worked really hard when I was a kid to feed us

مادرم خیلی سخت کار می کرد تا به ما غذا بدهد

and make sure we had clothes and all the things that moms do.

و مطمئن شود که لباس و تمام کارهایی که مادران انجام می دهند، داریم.

But I kind of took her for granted in the past tense.

اما من او را در زمان گذشته بدیهی می دانستم.

When I was a kid, I didn't really notice all the work that my mom was doing.

وقتی بچه بودم، واقعاً متوجه همه کارهایی که مادرم انجام می داد، نبودم.

So when you take something or someone for granted,

بنابراین وقتی چیزی یا کسی را بدیهی می‌گیرید، به این

it means you just don't notice how cool that thing is or how cool that person is.

معنی است که متوجه نمی‌شوید که آن چیز چقدر باحال است یا چقدر باحال است.

The other phrase I wanted to teach you today is the phrase “to be taken aback”.

عبارت دیگری که امروز می‌خواستم به شما یاد بدهم، عبارت «تعجب کردن» است.

When you're taken aback, you're I'm kind of acting it out.

وقتی غافلگیر میشوی، تو هستی که من دارم آن را بازی می کنم.

You don't actually back up like this, but when you're taken aback,

شما در واقع به این شکل پشتیبان نمی گیرید، اما وقتی غافلگیر می شوید، به این

it means you're surprised or shocked about something.

معنی است که از چیزی متعجب یا شوکه شده اید.

You might go to buy a new car

ممکن است برای خرید یک ماشین جدید بروید

and then you're taken aback at how much the car costs.

و بعد از اینکه چقدر هزینه ماشین را می‌خرید متعجب شوید.

Maybe I was taken aback the other day at the gas station

شاید روز قبل در پمپ بنزین غافلگیر شدم

because the gas was $1.38 the Thursday before the long weekend,

زیرا بنزین پنجشنبه قبل از آخر هفته طولانی 1.38 دلار بود

and then it was $1.62 on the long weekend, the Thanksgiving long weekend.

و سپس در آخر هفته طولانی، آخر هفته طولانی شکرگزاری، 1.62 دلار بود.

So I was a bit taken aback by the high gas price

بنابراین من از قیمت بالای بنزین کمی متعجب شدم

because when I had driven by the day before, it was much lower.

زیرا زمانی که روز قبل رانندگی کرده بودم ، بسیار کمتر بود.

So to review, when you take something or someone for granted,

بنابراین برای مرور، وقتی چیزی یا کسی را بدیهی می‌گیرید، به این

it means you don't notice how awesome that thing is or that person is.

معنی است که متوجه نمی‌شوید آن چیز یا آن شخص چقدر عالی است.

And to be taken aback means to be surprised or shocked

و غافلگیر شدن به معنای متعجب شدن یا شوکه شدن

at something that you see.

از چیزی است که می بینید.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Know that and Know that says

این نظر از Know that و Know است که می‌گوید

I would say that you are always

من می‌گویم شما همیشه

well framed in your videos, Bob, even without adjusting anything on your camera.

در فیلم‌هایتان به خوبی کادربندی می‌کنید، باب، حتی بدون اینکه چیزی را روی دوربینتان تنظیم کنید.

But I think after so many years and experiences

اما فکر می‌کنم بعد از سال‌ها و تجربه‌های

making videos, you have developed a natural feeling when you are not.

ساختن ویدیو، وقتی که نیستید، احساس طبیعی پیدا کرده‌اید.

And by the way, the background at the end of the video is breathtaking.

و اتفاقاً پس زمینه انتهای ویدیو نفس گیر است.

The landscape, especially the sky with the clouds

منظره، به خصوص آسمان با ابرها

and the sun looks really amazing. Thank you for the new lesson.

و خورشید واقعا شگفت انگیز به نظر می رسد. با تشکر از شما برای درس جدید.

It's always a pleasure to watch.

تماشای آن همیشه لذت بخش است.

I wish you a wonderful day Bob. And my response?

روز فوق العاده ای برایت آرزو می کنم باب و پاسخ من؟ این

It's... it really is a time of year when the sky looks amazing.

واقعاً زمانی از سال است که آسمان شگفت انگیز به نظر می رسد.

Well, not today, I take it for granted usually because I see it every day.

خوب، امروز نه، من معمولاً آن را بدیهی می دانم زیرا هر روز آن را می بینم.

Sometimes our international students

گاهی اوقات دانش آموزان بین المللی ما

at school will comment on how blue the sky is in Canada.

در مدرسه درباره آبی بودن آسمان کانادا اظهار نظر می کنند.

I'm sure it's the same way in most rural locations around the world.

من مطمئن هستم که در اکثر مناطق روستایی در سراسر جهان به همین صورت است.

But in the big cities, maybe not so much.

اما در شهرهای بزرگ، شاید نه چندان زیاد.

So thanks Know that for that comment.

پس متشکرم این را برای آن نظر بدانید.

Yes, I think the

بله، فکر می‌کنم

sky does look amazing behind me most days,

آسمان در پشت سر من در بیشتر روزها شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد،

and I think I do take it for granted quite often.

و فکر می‌کنم اغلب اوقات آن را بدیهی می‌دانم.

And honestly, I didn't realize it until I started making these videos

و راستش را بخواهید، تا زمانی که شروع به ساختن این ویدیوها نکردم

and until we started getting international students at our school.

و تا زمانی که شروع به جذب دانش‌آموزان بین‌المللی در مدرسه خود کردیم، متوجه این موضوع نشدم.

Some of our international students, they come

برخی از دانشجویان بین‌المللی ما،

from really, really big cities in other countries,

از شهرهای واقعاً، واقعاً بزرگ در کشورهای دیگر آمده‌اند،

and they come from some cities where there's lots of pollution

و از شهرهایی می‌آیند که در آن‌ها آلودگی زیادی وجود دارد

and the sky doesn't look as nice as it looks out in the countryside.

و آسمان آن‌طور که در حومه شهر به نظر می‌رسد، زیبا به نظر نمی‌رسد.

For those of you that live out in the countryside,

برای کسانی از شما که در حومه شهر زندگی می کنید،

you probably enjoy the same clear blue skies that I do.

احتمالاً از همان آسمان آبی شفافی که من لذت می برم لذت می برید.

They're quite nice, but today, as I mentioned, it's a little different.

آنها بسیار خوب هستند، اما امروز، همانطور که اشاره کردم، کمی متفاوت است.

It's just a little bit overcast.

فقط کمی ابری است.

It's kind of a gray, dull day.

این یک روز خاکستری و کسل کننده است.

It's spitting a little bit out here.

اینجا کمی تف می کند.

Let me see if I can get to a puddle and I will show you.

بگذار ببینم آیا می توانم به یک گودال برسم و به تو نشان خواهم داد.

And sometimes I don't know if you have this.

و گاهی اوقات من نمی دانم که آیا شما این را دارید یا خیر.

Sometimes my mood matches the weather on sunny days and snowy days...

گاهی اوقات حال و هوای من با هوای روزهای آفتابی و روزهای برفی مطابقت دارد...

Not sure if you can see down here

مطمئن نیستم

on sunny days.

در روزهای آفتابی می‌توانید اینجا را ببینید.

I guess it's not spitting right now.

حدس میزنم فعلا تف نیست

On sunny days and snowy days I'm quite happy.

در روزهای آفتابی و روزهای برفی من کاملاً خوشحالم.

On days like this where it's a little gray.

در چنین روزهایی که کمی خاکستری است.

I'm not I wouldn't say I'm unhappy.

من نیستم نمی گویم ناراضی هستم.

I don't have as much energy.

من آنقدر انرژی ندارم

I don't have as much gumption.

من آنقدرها اشتیاقی ندارم

Do you know that word? Gumption.

آیا آن کلمه را می شناسید؟ گامپشن.

Gumption is something that makes you happy and excited to do things.

دلتنگی چیزی است که شما را برای انجام کارها خوشحال و هیجان زده می کند.

So but anyways, I think I've gone overtime.

بنابراین، اما به هر حال، فکر می‌کنم اضافه کاری کرده‌ام.

Thanks for watching this little English lesson.

از تماشای این درس کوچک انگلیسی سپاسگزاریم .

I'll have another one ready for you in a couple of days. Bye.

یکی دو روز دیگه براتون آماده میکنم خدا حافظ.