Learn the English Phrases "makes sense" and "doesn't make sense"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی، می‌خواستم به

you learn the English phrase makes sense.

شما کمک کنم که عبارت انگلیسی معنی‌دار را یاد بگیرید.

When something makes sense, it just means it's logical.

وقتی چیزی منطقی است، فقط به این معنی است که منطقی است.

If it's something that someone designed, they

اگر چیزی است که شخصی طراحی کرده است،

design it in a logical way.

آن را به روشی منطقی طراحی می کند.

In a way that makes sense.

به گونه ای که منطقی باشد.

There's a store in North America called Costco.

یک فروشگاه در آمریکای شمالی به نام Costco وجود دارد.

It's a large store and everything there makes sense.

این یک فروشگاه بزرگ است و همه چیز در آنجا منطقی است.

The size of the shopping carts makes sense.

اندازه سبدهای خرید منطقی است.

They're larger than a normal store.

آنها بزرگتر از یک فروشگاه معمولی هستند.

The way the parking lot lines are put out makes sense.

نحوه بیرون کشیدن خطوط پارکینگ منطقی است.

They leave extra room between vehicles,

آنها فضای اضافی بین وسایل نقلیه می گذارند،

probably because the carts are wider.

احتمالاً به این دلیل که چرخ دستی ها عریض تر هستند.

The way the store is laid out makes sense.

نحوه چیدمان فروشگاه منطقی است.

Everything just makes sense when I go there.

وقتی به آنجا می روم همه چیز معنا پیدا می کند.

It's a really cool place to go.

واقعا جای جالبی برای رفتن است. به گونه ای

It's designed to be efficient and logical, and

طراحی شده است که کارآمد و منطقی باشد و

I'm usually happy when I'm shopping there.

من معمولا وقتی از آنجا خرید می کنم خوشحال می شوم.

But you know what doesn't make sense?

اما می دانید چه چیزی منطقی نیست؟

Government offices.

دفاتر دولت.

I'm sure this is the same

من مطمئن هستم که این

in every country around the world.

در همه کشورهای جهان یکسان است.

I went to a government office today

امروز

to renew one of my cards.

برای تمدید یکی از کارت هایم به یک اداره دولتی رفتم.

You know how you have driver's license and

میدونی چطوری گواهینامه رانندگی و

health cards and all that kind of stuff?

کارت سلامت و این همه چیز داری؟

I went to renew a card and the way that that

من برای تمدید کارت رفتم و نحوه راه

office was set up just doesn't make sense to me.

اندازی آن دفتر برای من منطقی نیست.

There were numbers like I got a number,

اعدادی بودند مثل من یک عدد گرفتم،

but my number was like PC 801.

اما شماره من مانند PC 801 بود.

But then there were numbers that started with

اما بعداً اعدادی بودند که با

t and s and all different letters.

t و s و همه حروف مختلف شروع می شدند.

And then for a while there, everyone with numbers

و سپس برای مدتی آنجا، همه با اعداد

with the same letters in front as me.

با حروف مشابه در مقابل من.

We didn't get called up.

دعوت نشدیم

I was there for, I think it was almost 3 hours.

من اونجا بودم فکر کنم تقریبا 3 ساعت بود.

Sometimes stuff just doesn't make sense.

گاهی اوقات چیزها منطقی نیستند.

I'm not sure how well that place was designed.

من مطمئن نیستم که آن مکان چقدر خوب طراحی شده است.

So to review when something makes sense,

بنابراین بررسی زمانی که چیزی منطقی است،

it's very logical and easy to understand.

بسیار منطقی و قابل درک است.

When something doesn't make sense, it's just

وقتی چیزی منطقی نیست، فقط

very confusing and you don't understand why

بسیار گیج کننده است و شما نمی دانید که چرا به

it was designed that way.

این شکل طراحی شده است.

Anyways, I got everything done I needed

به هر حال هر کاری که لازم بود انجام دادم

to, but I was a little frustrated.

اما کمی ناامید بودم.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Aerosmith77

این نظر از Aerosmith77 است که با

also known as Judit.

نام Judit نیز شناخته می شود.

I loved when I could take the

زمانی را دوست داشتم که بتوانم

long way home, but not nowadays.

راه طولانی را به خانه برسانم، اما این روزها نه.

Thanks for the lesson.

ممنون از درس

I gotta go.

من باید برم.

And my response, from my understanding,

و پاسخ من، از درک من،

you have quite the commute now.

شما اکنون کاملاً رفت و آمد دارید.

I hope it's going well.

امیدوارم خوب پیش بره

So Judit, thank you for that comment and for using

بنابراین جودیت، از شما برای این نظر و استفاده از

the phrase long way home from the previous lesson.

عبارت long way home از درس قبلی سپاسگزارم.

Very cool.

خیلی باحاله

But yeah, I understood from another comment you made.

اما آره از کامنت دیگری که گذاشتی متوجه شدم.

I think you changed jobs and I think you drive

من فکر می کنم شما شغل خود را تغییر دادید و فکر می کنم اکنون

for over an hour each way now to work.

بیش از یک ساعت رانندگی می کنید تا به محل کار بروید.

That's a long ways to drive, so hopefully you

این مسیر طولانی برای رانندگی است، بنابراین امیدوارم

have lots to listen to, some good music.

چیزهای زیادی برای گوش دادن داشته باشید، موسیقی خوب.

Maybe you listen to a few podcasts on your way there.

شاید در راه خود به چند پادکست گوش دهید.

I just hope it's going well because that's, that's

فقط امیدوارم که خوب پیش برود، زیرا این

a pretty long drive to, to go every day.

یک رانندگی بسیار طولانی برای رفتن به هر روز است.

But hey, what was I going to talk about today?

اما هی، امروز قرار بود در مورد چه چیزی صحبت کنم؟

Well, I can talk about my commute.

خوب، من می توانم در مورد رفت و آمدم صحبت کنم.

It's exactly eleven minutes every day.

هر روز دقیقا یازده دقیقه است.

My commute, because I live out in the country

رفت و آمد من، زیرا من در کشور زندگی می کنم

and I work in a town, not a city.

و در یک شهر کار می کنم، نه یک شهر.

There's just not a lot of traffic out this

فقط ترافیک زیادی از این راه وجود ندارد،

way, there was just a big tractor that went by.

فقط یک تراکتور بزرگ از آنجا عبور می کرد.

Those sometimes slow down my commute a little bit.

آنها گاهی اوقات رفت و آمد من را کمی کند می کنند.

But I have appreciated the fact that

اما من از این واقعیت قدردانی کرده ام که

there's no real commute where I live.

جایی که من زندگی می کنم هیچ رفت و آمد واقعی وجود ندارد.

It's just awesome.

این فقط عالی است.

So I feel bad.

بنابراین من احساس بدی دارم.

I did, though, a few years ago.

هرچند چند سال پیش این کار را کردم.

A few years ago, like over 20

چند سال پیش، مثل بیش از 20

years ago, I worked at a school.

سال پیش، در یک مدرسه کار می کردم.

Okay, that's exaggerating.

خوب، اغراق آمیز است.

About 18 years ago, I worked at a school in

حدود 18 سال پیش، من

a nearby city just for a couple of years.

فقط برای چند سال در مدرسه ای در یک شهر نزدیک کار کردم.

And it was a 45 minutes drive and the

و 45 دقیقه رانندگی بود و

road that you drove down, you couldn't pass anybody.

جاده ای که پایین می رفتی، نمی توانستی از هیچکس رد شوی.

It was just like one lane

درست مثل یک خط از

each way and you couldn't pass.

هر طرف بود و نمی‌توانستید رد شوید.

And so you would drive the speed limit all the

و بنابراین شما می توانید محدودیت سرعت را تا سر

way to work and all the way home from work.

کار و تمام مسیر خانه از محل کار رانندگی کنید.

And that didn't make sense to me.

و این برای من معنی نداشت.

Sometimes traffic doesn't make sense to me either.

گاهی اوقات ترافیک برای من هم معنی ندارد.

But currently my drive to school makes sense.

اما در حال حاضر رانندگی من به مدرسه منطقی است.

I leave when I want to leave and I'm

وقتی می‌خواهم بروم می‌روم و

there eleven minutes later every day like clockwork.

هر روز یازده دقیقه بعد آن‌جا هستم مثل ساعت.

So I appreciate that.

بنابراین من از آن قدردانی می کنم.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

I hope you're having a good day and I'll

امیدوارم روز خوبی را سپری کرده باشید و چند روز دیگر بعد از تماشای این یک

have another short English lesson ready for you in

درس انگلیسی کوتاه دیگر برای شما آماده خواهم کرد

a couple days after you watch this one. Bye.

. خدا حافظ.