Learn the English Phrases THE WORKS and IN THE WORKS

In this English lesson, I wanted to help you

در این درس انگلیسی می خواستم به شما در

learn the English phrase the works.

یادگیری عبارت انگلیسی the works کمک کنم.

When you ask for the works when you're ordering something,

وقتی وقتی چیزی را سفارش می‌دهید، آثار را می‌خواهید، به

it means you want every possible option that's possible.

این معنی است که هر گزینه ممکنی را می‌خواهید.

If you go to a restaurant and you order a hamburger

اگر به یک رستوران بروید و یک همبرگر سفارش دهید

and they say, "What would you like on it?"

و آنها بگویند "چه چیزی روی آن دوست داری؟"

If you say you would like the works,

اگر می گویید کارها را

it means you want ketchup and relish and mustard

دوست دارید، یعنی سس کچاپ و ذوق و خردل

and lettuce and tomato and onions,

و کاهو و گوجه فرنگی و پیاز

and maybe bacon and cheese.

و شاید بیکن و پنیر می خواهید.

When you order the works, it means you want everything.

وقتی کارها را سفارش می دهید، یعنی همه چیز را می خواهید.

I actually saw this phrase the other day

من در واقع این عبارت را روز قبل

because I drove by a car wash and it said

دیدم زیرا با یک کارواش رانندگی می کردم و روی آن نوشته شده بود

"Basic wash, Wash with Wax,"

"شستشوی اساسی، شستشو با موم"

and then it said "The Works,"

و سپس روی آن نوشته شده بود "The Works"

and the works had all kinds of really cool things

و آثار همه جور چیزهای واقعاً جالبی

they would do to your car if you got a car wash there.

داشتند که باید انجام دهند. ماشین شما اگر آنجا یک کارواش داشته باشید.

So the works simply means

بنابراین کارها به سادگی به این معنی است

that you want every option possible when ordering something.

که شما هنگام سفارش چیزی هر گزینه ممکن را می خواهید.

The other phrase I wanted to teach you today

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد

is the phrase in the works.

بدهم عبارتی است که در دست ساخت است.

When you have something in the works,

وقتی کاری در دست اجرا دارید، به

it means that you are planning to do it.

این معنی است که شما در حال برنامه ریزی برای انجام آن هستید.

Sometimes at school, I say to my students,

گاهی اوقات در مدرسه به دانش‌آموزانم می‌گویم:

"I have a few things in the works.

"چند چیز در دست ساخت

I'm thinking about what we're going to do this next week,

دارم. دارم به این فکر می‌کنم که هفته آینده این کار

and I have a few things in the works."

را انجام دهیم و چند کار در دست اقدام دارم."

That means I might be planning a class trip or a field trip.

این بدان معناست که من ممکن است برای یک سفر کلاسی یا یک سفر علمی برنامه ریزی کنم.

It means I might be planning to bring in some food.

این بدان معناست که من ممکن است قصد دارم مقداری غذا بیاورم.

Actually, we can't bring food in 'cause of COVID,

در واقع، ما به دلیل ابتلا به کووید نمی‌توانیم غذا بیاوریم،

but we definitely can go on little field trips.

اما قطعاً می‌توانیم به سفرهای صحرایی کوچک برویم.

So that's something I might have in the works for my class.

بنابراین این چیزی است که من ممکن است برای کلاس خود داشته باشم.

So to review, when you ask for the works

بنابراین، برای بررسی، زمانی که

when you order something,

وقتی چیزی را سفارش می‌دهید، آثار را درخواست می‌کنید، به

it means you want every possible option that is possible.

این معنی است که شما هر گزینه ممکن را می‌خواهید.

If you were buying a brand-new car,

اگر یک ماشین کاملاً نو می خرید

I certainly wouldn't say "I'll take, give me the works,"

، مطمئناً نمی گویم "می گیرم، کارها را به من بده"،

because that means you're gonna pay

زیرا این بدان معناست که شما

thousands of dollars extra for a whole bunch of things

هزاران دلار اضافی برای یک سری چیزهایی

that maybe you don't need.

که شاید انجام دهید، پرداخت خواهید کرد. نیاز نیست

And then when you have something in the works,

و سپس وقتی کاری در دست ساخت دارید، به

it means that you are planning to do something.

این معنی است که شما در حال برنامه ریزی برای انجام کاری هستید.

Sometimes for my YouTube channel,

گاهی اوقات برای کانال

I have a few things in the works.

یوتیوبم چند چیز در دست کار دارم.

I think about what should I do in a month or two

به این فکر می کنم که در یک یا دو ماه چه کاری باید انجام دهم

that's a little bit different or more exciting.

که کمی متفاوت یا هیجان انگیزتر باشد.

Sometimes I have some things in the works.

گاهی اوقات چیزهایی در دست ساخت دارم.

But let's look at a comment from a previous video.

اما بیایید به نظری از ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

Sorry if I'm talking fast today,

ببخشید اگر امروز تند صحبت

it's misting out, like it's drizzling a little bit,

می‌کنم، مه‌آلود است، مثل اینکه کمی نم نم باران می‌بارد،

and it's really cold, actually.

و واقعاً سرد است.

This comment is from Khalil.

این نظر از خلیل است.

"Hi, Teacher Bob, what is the difference

"سلام، معلم باب، تفاوت

between it is time and it's about time?"

بین زمان و زمان است؟"

And my response is this.

و پاسخ من این است

It is time simply means

زمان صرفاً به این معنی است

the time has arrived to do something.

که زمان انجام کاری فرا رسیده است.

It's about time means you are frustrated

زمانش فرا رسیده است یعنی از

that something took so long to happen.

اینکه اتفاقی اینقدر طول کشیده ناامید هستید.

So let me maybe explain that a little bit better.

پس بگذارید شاید کمی بهتر توضیح دهم.

When you say it is time, like right now,

وقتی می گویی وقت است، مثل همین الان،

it's time for me to walk and talk for a little bit.

وقت آن است که کمی راه بروم و صحبت کنم.

It's time for me to do that.

وقت آن است که من این کار را انجام دهم.

But if I was to say it's about time

اما اگر بخواهم بگویم زمان

that I start walking and talking,

آن فرا رسیده است که شروع به راه رفتن و صحبت کنم،

that would mean that you were waiting for that

به این معنی است که شما مدت زیادی منتظر آن بودید

a long time, and it wasn't happening.

، و این اتفاق نیفتاده است.

And you're like, "Come on, Bob, it's about time

و شما می گویید " بیا، باب، وقت

you take the camera off the tripod

آن است که دوربین را از روی سه پایه بردارید

and walk for a little bit."

و کمی راه بروید."

Anyways, hopefully that made some sense.

به هر حال، امیدوارم که تا حدی منطقی باشد.

Thank you so much for that comment.

خیلی ممنون از این نظر

What should I show you today? Well, you know what?

امروز چی بهت نشون بدم ؟ خب میدونی چیه؟

(groans) Banged my camera a little bit.

(با ناله) دوربینم را کمی کوبید.

Let me spin you around and show you what life is like here.

بگذار دورت بچرخم و به تو نشان دهم زندگی اینجا چگونه است.

It has been raining.

باران باریده است.

You'll see that I have my rubber boots on.

خواهید دید که من چکمه های لاستیکی ام را پوشیده ام.

It has been raining here for days. It just keeps raining.

اینجا چند روزی است که باران می بارد . فقط باران می بارد

The puddles in my driveway are gigantic.

گودال‌های موجود در راهروی من غول‌پیکر هستند.

If we go and try to have a look

اگر بریم و سعی کنیم

in the distance at the river,

از دور به رودخانه نگاهی بیندازیم،

you'll notice that the river has flooded.

متوجه می‌شوید که رودخانه طغیان کرده است.

I know I talk a little bit too much sometimes,

می‌دانم که گاهی اوقات کمی زیاد حرف می‌زنم،

let me get down a little bit so you can see,

بگذار کمی پایین بیایم تا بتوانی ببینی،

I know I talk a little bit too often about the weather,

می‌دانم که اغلب در مورد آب و هوا صحبت می‌کنم،

but this is getting to be a little crazy.

اما این کمی دیوانه‌کننده است.

We have a cistern under our garage and it was so full,

ما یک مخزن زیر گاراژ خود داریم و آنقدر پر

it was right up to the brim.

بود که تا لبه آن بود.

We had to actually pump water out of it

ما مجبور شدیم در واقع آب را از آن

because we didn't need it anymore.

خارج کنیم زیرا دیگر به آن نیاز نداشتیم.

The river, it's usually never this flooded

رودخانه، معمولاً

at this time of year, it's an odd thing.

در این زمان از سال هرگز اینقدر سیل نمی‌آید، این چیز عجیبی است.

I'm not sure if it's because of global warming

من مطمئن نیستم که این به دلیل گرمایش جهانی است

or what's going on in the world, but it's wet here.

یا آنچه در جهان می‌گذرد، اما اینجا مرطوب است.

It's too wet, it needs to stop.

خیلی مرطوب است، باید متوقف شود.

Anyways, I'll see you in a couple of days

به هر حال، یکی دو روز

with another short little English lesson, bye.

دیگر شما را با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینم، خداحافظ.