Learn English Grammar: How to use "If I had..."

Hello, guys. Welcome back to www.engvid.com. Today, I'm doing a little lesson on "if I

سلام بچه ها. به www.engvid.com بازگردید. امروز یک درس کوچک در مورد "اگر می دانستم" انجام می دهم

had known". So this is a structure talking about something that happened in the past

. بنابراین این ساختاری است که در مورد چیزی صحبت می کند که در گذشته اتفاق افتاده است

that we would have done differently if we had known something, if we had more knowledge

که اگر چیزی را می دانستیم، اگر دانش بیشتری

at that time. It's useful in a work as well as in a social context. And I'm going to be

در آن زمان داشتیم، به طور متفاوتی انجام می دادیم. در یک اثر و همچنین در زمینه اجتماعی مفید است. و من قصد

looking at examples of different verbs that we can use with this phrase "if I had known".

دارم به نمونه هایی از افعال مختلف نگاه کنم که می توانیم با این عبارت "اگر می دانستم" استفاده کنیم.

Okay? Let's get started.

باشه؟ بیایید شروع کنیم.

Well, this is what Barry said, okay? So you notice that the speech marks -- this is the

خوب، این چیزی است که بری گفت، باشه؟ بنابراین متوجه می شوید که سخنرانی علامت گذاری می کند -- این

actual words of my friend Barry. "If I had known that Chelsea were playing at home, I

سخنان واقعی دوست من بری است. "اگر می دانستم چلسی در خانه بازی می کند،

would have gone to seen them." Okay? "If I had known that Chelsea" -- so he's here; he's

به دیدن آنها می رفتم." باشه؟ "اگر من آن چلسی را می دانستم" - پس او اینجاست. او

in the present, and he's looking back to a point in the past, and he's saying if at this

در حال حاضر است، و به نقطه ای در گذشته نگاه می کند، و می گوید اگر در این

point here he had known that Chelsea, a football team, were playing at home, at Stamford Bridge,

لحظه اینجا می دانست که چلسی، یک تیم فوتبال، در خانه، در استمفورد بریج بازی می کند، به

he would have gone there. But at the time, he did not know, so he didn't. He did something

آنجا می رفت. اما در آن زمان، او نمی دانست، بنابراین او نمی دانست. او کار

else. Okay? "If I had known, I would've done something else." So at that time, Barry did

دیگری کرد. باشه؟ "اگر می دانستم، کار دیگری انجام می دادم." بنابراین در آن زمان بری

not know that Chelsea were playing at home, so he made a different decision.

نمی دانست که چلسی در خانه بازی می کند، بنابراین تصمیم دیگری گرفت.

Now, the form that this takes -- we have "if" plus our subject. In this case, "I", it's

اکنون، شکلی که این به خود می گیرد -- ما "اگر" را به اضافه موضوع خود داریم. در این مورد، «من»،

Barry, the subject, "had" plus past participle. Here, it's "known", okay? But we can use lots

باری است، فاعل، «داشت» به اضافه مضارع. اینجا، "معلوم است"، باشه؟ اما ما می‌توانیم بسیاری از ماضی‌های

of other past participles with this phrase, the "had" and then "known" thing.

دیگر را با این عبارت، یعنی چیز «داشت» و سپس «معلوم» استفاده کنیم.

Okay. So what do we use it for? Well, it's used to talk about how a decision would have

باشه. پس برای چه استفاده کنیم؟ خوب ، برای صحبت در مورد اینکه چگونه یک تصمیم

been different in the past. So I'm sure you can all think of examples of times in your

در گذشته متفاوت بوده است استفاده می شود. بنابراین من مطمئن هستم که همه شما می توانید به نمونه هایی در زندگی خود فکر کنید

life where if you had done something a little different, life would have maybe been a little

که اگر کاری کمی متفاوت انجام می دادید ، شاید زندگی

bit better. Okay? My top tip for you -- you want to try to lead a life with no regrets,

کمی بهتر می شد. باشه؟ نکته اصلی من برای شما -- می خواهید سعی کنید زندگی بدون پشیمانی داشته باشید،

okay? So make lots of good decisions. Don't worry, okay? Because it's easier to think

باشه؟ پس تصمیمات خوب زیادی بگیرید. نگران نباش، باشه؟ زیرا فکر کردن

about what we didn't do than what we did do. So take action. Get involved.

به کارهایی که انجام نداده‌ایم آسان‌تر از کارهایی است که انجام داده‌ایم. پس اقدام کن مشارکت کنید.

Now, here are some past participle forms of verbs that are good to use with this phrase.

حال، در اینجا برخی از اشکال فعل ماضی وجود دارد که استفاده از آنها با این عبارت خوب است.

So let's go. Let's do some together. "If I had seen Barry, I would've given him his ticket."

پس بزن بریم. بیایید چند تا با هم انجام دهیم. "اگر بری را دیده بودم، بلیطش را به او می دادم."

Okay? So "if I had" -- past participle -- "seen" -- and then the rest of the phrase -- "Barry,

باشه؟ بنابراین "اگر داشتم" -- فعل ماضی -- "دیده" -- و سپس بقیه عبارت -- "بری،

I would have done this." Okay? "If I had caught the ball, we would have won the cricket match."

من این کار را می کردم." باشه؟ اگر من توپ را می گرفتم، در مسابقه کریکت برنده می شدیم.

Okay? So same structure again. "If I had" and then "would have". "If I had caught the

باشه؟ پس دوباره همان ساختار «اگر داشتم» و سپس «می‌بودم». اگر من

ball, we would have won the game." "If I had gone to the stadium, I would have seen my

توپ را می گرفتم، بازی را می بردیم. اگر به استادیوم می رفتم، بازیکن مورد علاقه ام را می دیدم

favourite player." Okay? So "seen", again, is in the past tense. "Invited." "If I had

. باشه؟ بنابراین "دیده"، دوباره ، در زمان گذشته است. "دعوت کرد." "اگر

invited more friends to my party, we would've had a brilliant night." Okay? "If I had" in

دوستان بیشتری را به مهمانی خود دعوت کرده بودم، شب درخشانی داشتیم." باشه؟ در

the first part of the sentence, and then "would have" in the second. "If I had invited more

قسمت اول جمله «اگر داشتم» و در قسمت دوم «باید داشتم». "اگر

friends to my party, we would've had a better night." Good. "Moved." "If I had moved to

دوستان بیشتری را به مهمانی خود دعوت کرده بودم، شب بهتری داشتیم ." خوب "حرکت کرد." اگر به توکیو نقل مکان

Tokyo, I would have had a very different life." Okay? So this works in two parts: "if I had",

کرده بودم، زندگی بسیار متفاوتی داشتم. باشه؟ بنابراین این در دو بخش کار می کند: "اگر داشتم"،

and then our little verb, and then the result -- what would have been different. Okay? Not

و سپس فعل کوچک ما، و سپس نتیجه -- چه چیزی متفاوت بود. باشه؟

too complicated.

خیلی پیچیده نیست.

Now, "been" is an interesting one because we can use it with different emotional states.

در حال حاضر، "بوده" یک مورد جالب است زیرا می توانیم از آن با حالات احساسی مختلف استفاده کنیم.

So "If I had been kinder to Billy, he might have been happier." Okay? Or "If I had been

بنابراین "اگر من با بیلی مهربان تر بودم، شاید او خوشحال تر می شد." باشه؟ یا "اگر

more bold, I might have gone to New York." Okay? Again, these two parts of the sentence.

جسورتر بودم، ممکن بود به نیویورک می رفتم." باشه؟ باز هم این دو قسمت جمله.

"If I had spoken" -- okay, so it's in the past tense -- "If I said spoken to my friend,

"اگر صحبت می کردم" -- باشه، پس در زمان گذشته است -- "اگر می گفتم با دوستم صحبت کردم،

he would have come to the football match. Okay? We could use "decided" here for Barry.

او به مسابقه فوتبال می آمد. باشه؟ ما می توانیم در اینجا از "تصمیم گرفت" برای بری استفاده کنیم.

"If Barry had decided to read the newspaper in the morning, he would have gone to the

"اگر بری تصمیم گرفته بود که صبح روزنامه بخواند، او به

football match." "Done." "If I had done my homework, I would have done better in my test."

مسابقه فوتبال می

Okay? So we're here -- we're in the present, but we're looking back at the past. If there

رفت. -- ما در زمان حال هستیم، اما به گذشته نگاه می کنیم. اگر در آنجا

I had done more homework, okay, we'd have a different outcome -- different result -- the

تکالیف بیشتری انجام داده بودم، بسیار خوب، نتیجه متفاوتی داشتیم -- نتیجه متفاوت --

result is better in the test.

نتیجه در آزمون بهتر بود.

And last one. "If I had taken the quiz, I would have learnt more in this lesson." Okay,

و مورد آخر: "اگر در آزمون شرکت می کردم، در این درس بیشتر یاد می گرفتم." بسیار خب،

folks? I would encourage you now to log on to www.engvid.com if you're not already there

دوستان؟ اگر قبلاً آنجا نیستید، اکنون شما را تشویق می کنم به www.engvid.com وارد شوید.

and have a go at doing the quiz.

به انجام مسابقه بروید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel,

فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید،

and if you do want a little bit of extra help,

و اگر کمی کمک بیشتری می خواهید،

why not look onto the Facebook page, Exquisite English.

چرا به صفحه فیس بوک، انگلیسی نفیس نگاه نکنید.

I hope today's made sense for you. What I've tried to tell you is that this is a two-part

امیدوارم امروز برای شما منطقی باشد. سعی کردم به شما بگویم که این i یک عبارت دو قسمتی است

phrase looking back into the past and then how life would have been different. Don't

که به گذشته نگاه می کند و سپس چگونه زندگی متفاوت می شد.

forget to use "if" + subject + "had" + past participle, and then it's normally followed

فراموش نکنید که از "اگر" + موضوع + "داشت" + حرف گذشته استفاده کنید ، و سپس به طور معمول

by "would have been", okay? What the result is. I do hope that helps. Don't forget to

با "wild have been" دنبال می شود، خوب؟ چه نتیجه ای دارد. من امیدوارم که کمک کند. فراموش نکنید که

use it in your own lives. Okay? Maybe you can try to use it today. "If I had... I would

از آن در زندگی خود استفاده کنید. باشه؟ شاید امروز بتوانید از آن استفاده کنید. "اگر داشتم... می

have..." Okay? Try to use some for yourself. Well done. Nice to see you.

داشتم..." باشه؟ سعی کنید از مقداری برای خودتان استفاده کنید. آفرین. از دیدن شما خوشحالم.