Learn English Grammar: The First Conditional

Hi, guys. Welcome back to www.engvid.com.

سلام بچه ها. به www.engvid.com بازگردید.

Today we're going to be looking at the first conditional.

امروز می خواهیم اولین شرطی را بررسی کنیم.

It's a really useful, little phrase to throw into your conversations. It's

این یک عبارت بسیار مفید و کوچک است که باید در مکالمات خود استفاده کنید. این نیز

quite simple as well, just using sort of simple presentation... Present tenses and simple

بسیار ساده است، فقط با استفاده از نوعی ارائه ساده... زمان حال و

future tenses to... It's basically describing a decision that you might make. So, if this

زمان های آینده ساده به... این اساسا تصمیمی را که ممکن است بگیرید را توصیف می کند. بنابراین، اگر این

happens, I will do that. So, it's kind of... It's a good one to learn, because it can give

اتفاق بیفتد، من آن را انجام خواهم داد. بنابراین، به نوعی... یادگیری خوبی است، زیرا می تواند به

you a bit more, sort of, freedom. You know, if someone asks you to do something, you can say:

شما آزادی بیشتری بدهد. می دانید، اگر کسی از شما درخواست انجام کاری کند، می توانید بگویید:

"Well, yeah, maybe, mate, but if this happens, I'm going to do that."

"خب، بله، شاید، رفیق، اما اگر این اتفاق بیفتد، من آن را انجام خواهم داد."

Or in a business environment, it could work well as well.

یا در یک محیط تجاری، می تواند به خوبی کار کند.

So, first conditional. We're talking about a possible or a probable situation in the future.

بنابراین، اول مشروط. ما در مورد یک موقعیت احتمالی یا احتمالی در آینده صحبت می کنیم.

Okay? So:

باشه؟ بنابراین:

"You will speak better English if you watch all of my YouTube videos."

"اگر همه ویدیوهای یوتیوب من را تماشا کنید، انگلیسی بهتری صحبت خواهید کرد ."

That comes with a guarantee. Okay? So, here, we have:

که با گارانتی همراه است. باشه؟ بنابراین، در اینجا، ما داریم:

"you watch". What tense is that?

"شما تماشا می کنید". این چه زمانی است؟

Present, yeah, simple present. Okay?

حال، آره، هدیه ساده باشه؟

"If you watch", and then: "You will speak better".

«اگر تماشا کنی» و سپس: «بهتر صحبت می کنی».

"Will speak", that's in the future, isn't it? So, we've got our future, what's going to happen in

"آیا صحبت خواهد کرد"، این در آینده است، اینطور نیست؟ بنابراین، ما آینده خود را داریم،

the future if you do this. If you do this... And so, it can work both way around, okay?

اگر این کار را انجام دهید در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر این کار را انجام دهید... و بنابراین، می تواند در هر دو طرف کار کند، خوب؟

You could have the simple present, and then the simple future; or you could have the simple

شما می توانید حال ساده و سپس آینده ساده را داشته باشید. یا می توانی آینده ساده ای داشته باشی

future, and then the simple present. Here, we've got the future first: You will do this

، و سپس حال ساده. در اینجا، ابتدا آینده را داریم:

if, in the present, you do this. Future, and then present; or present, and then future.

اگر در حال حاضر، این کار را انجام دهید، این کار را انجام خواهید داد. آینده و سپس حال؛ یا حال و سپس آینده

Okay, so let's look at this little example, here.

خوب، پس بیایید به این مثال کوچک در اینجا نگاه کنیم.

"Now", you guys... You're slackers.

"حالا" شما بچه ها... شما تنبل هستید.

You haven't watched all of my YouTube videos. What's going on? Where have you been? This

شما همه ویدیوهای یوتیوب من را تماشا نکرده اید. چه خبر است؟ کجا بودی؟

is the situation now. "You haven't watched all of them", and the future, well, it depends

این وضعیت الان است. "شما همه آنها را تماشا نکرده اید "، و آینده، خوب، بستگی

on your actions right here, right now. Okay? So, now you haven't watched all of them, and

به اقدامات شما در اینجا، در حال حاضر دارد. باشه؟ بنابراین، اکنون شما همه آن‌ها را تماشا نکرده‌اید، و

we've got a possible/probable situation in the future that, you know, you might speak

ما در آینده با یک موقعیت احتمالی/احتمالی مواجه هستیم که، می‌دانید،

better English if you watch them. Right. "If" plus "simple present" plus "simple future",

اگر آنها را تماشا کنید، ممکن است انگلیسی بهتری صحبت کنید. درست. "اگر" به اضافه "حال ساده" به علاوه "آینده ساده"،

plus our base verb, like: "run", "catch", "enjoy", "love", "smile". Yeah?

به اضافه فعل پایه ما، مانند: "دویدن"، "گرفتن"، "لذت بردن"، "عشق"، "لبخند". آره؟

Another example. "If it rains", quite likely in London. "If it rains I will stay at home."

مثالی دیگر. "اگر باران ببارد"، به احتمال زیاد در لندن. "اگر باران ببارد در خانه خواهم ماند."

That's a bit boring. Obviously, "will"... Well, not obviously; you might not know. "Will",

این کمی خسته کننده است. بدیهی است که «اراده»... خب، بدیهی نیست. شما ممکن است ندانید "اراده"،

you could also replace it with "shall" or "can" or "may".

همچنین می توانید آن را با "باید" یا "می تواند" یا "ممکن" جایگزین کنید.

"If it rains I shall stay at home." Very strong, decided. Yeah?

"اگر باران ببارد من در خانه خواهم ماند ." بسیار قوی، تصمیم گرفت. آره؟

"If it rains I can stay at home." A bit weird.

"اگر باران ببارد می توانم در خانه بمانم." کمی عجیب و غریب.

Probably "can" is going to work better with another example, like:

احتمالاً "can" با مثال دیگری بهتر عمل می کند، مانند:

"If...

"اگر...

If she pisses me off I can always listen to my Walkman." Okay?

اگر او مرا عصبانی کند، من همیشه می توانم به Walkman خود گوش دهم." باشه؟

Yeah? Or, replacing "will" with "may":

آره؟ یا به جای "اراده" با "می":

"If it rains I may put my anorak on." Okay? This is talking about a future thing.

"اگر باران ببارد من ممکن است انورک خود را بپوشم." باشه؟ این در مورد یک چیز آینده صحبت می کند.

This is your future bit, the "shall", "can", "may"; that's the future bit. Yeah? Great.

این بیت آینده شماست، «باید»، «می توان»، «ممکن است». این بیت آینده است. آره؟ عالی.

I've put up a little song, here. "I Will Survive" by Gloria Gaynor. I won't trouble your ears

یه آهنگ کوچولو گذاشتم اینجا "من زنده خواهم ماند" اثر گلوریا گینور. من با خواندن آن گوش شما را اذیت

with me singing it, but let's have a little look at the song.

نمی کنم، اما بیایید کمی به آهنگ نگاه کنیم.

"Oh, no, not I, I will survive,

"اوه، نه، نه من، من زنده خواهم ماند،

Oh as long as I know how to love I'll stay alive."

آه تا زمانی که عشق را بلد باشم، زنده خواهم ماند."

Let's look at this bit first:

بیایید ابتدا به این قسمت نگاه کنیم:

"Oh, no, not I", okay so that's kind of... Just getting my...

"اوه، نه، نه من"، خوب پس این یک جورهایی است... فقط من را دریافت می کنم...

She's not really saying anything there, so we'll kind of rub that bit off.

او واقعاً چیزی در آنجا نمی گوید، بنابراین ما آن را کمی از بین می بریم.

"I will survive",

"من زنده خواهم ماند"،

that's obviously in the future, isn't it? "Oh as long as", there's not really anything there.

این بدیهی است که در آینده است، اینطور نیست؟ "اوه تا زمانی که" واقعاً هیچ چیز آنجا نیست.

"I will survive, if", okay, so "as" is replacing "is", here.

"من زنده خواهم ماند، اگر"، خوب، بنابراین "همانطور که" جایگزین "هست" است، در اینجا.

If she knows how to love. And then she's kind of repeating herself, so we'll just go like that.

اگر دوست داشتن را بلد باشد. و سپس او به نوعی خودش را تکرار می کند، بنابراین ما فقط همینطور پیش می رویم.

Okay? So, we've got the future bit and

باشه؟ بنابراین، ما بیت آینده و

then the present bit. "I will survive, if I know how to love." Yeah?

سپس بیت حال را داریم. "من زنده خواهم ماند، اگر بدانم چگونه عشق بورزم." آره؟

Yeah.

آره

Let's have a look at the next bit: "I've got all my life to live",

بیایید نگاهی به بیت بعدی بیندازیم: "من تمام زندگی ام را برای زندگی دارم"،

yup, true.

بله، درست است.

"I've got all my love to give, and I'll survive."

"من تمام عشقم را برای دادن دارم و زنده خواهم ماند."

Now, it is still actually the first conditional,

در حال حاضر، هنوز در واقع اولین شرطی است،

although she's missing the "if". She's being naughty, isn't she? There's no "if".

اگرچه او «اگر» را از دست داده است. او شیطنت می کند، اینطور نیست؟ "اگر" وجود ندارد.

"I've got all my life to live", let's go like that. "I've got all my love to give",

"من تمام زندگی ام را برای زندگی دارم"، بیایید همینطور برویم . "من تمام عشقم را برای دادن دارم"،

so she's basically saying: "I will survive if I give my love." Okay?

بنابراین او اساساً می گوید: " اگر عشقم را بدهم زنده خواهم ماند." باشه؟

I'm going to... You know, it's not quite spelt out there. "I will survive"-that's in the future-"if I give my love to you".

من می روم... می دانید، در آنجا کاملاً نوشته نشده است. "من زنده خواهم ماند" - آن هم در آینده - "اگر عشقم را به تو بدهم".

Now, I want you guys to give your love to me, baby.

حالا، از شما بچه ها می خواهم که عشق خود را به من بدهید، عزیزم.

So you're going to go to www.engvid.com,

بنابراین شما می خواهید به www.engvid.com بروید

and you're going to fil out my 10-question quiz.

و آزمون 10 سوالی من را پر کنید.

Then what you're going to do is going

سپس کاری که می‌خواهید انجام دهید این است که

to show more love to me by subscribing to my YouTube feed.

با مشترک شدن در فید YouTube من عشق بیشتری به من نشان دهید.

I won't give you a full stomach,

من به شما شکم پر

but I hope to give you some useful English. And if you really like me, then check out Exquisite English.

نمی دهم، اما امیدوارم به شما انگلیسی مفیدی بدهم. و اگر واقعاً من را دوست دارید، به زبان انگلیسی نفیس نگاه کنید.

Thank you so much. I really appreciate you coming on to the website today

خیلی ممنونم. من واقعاً از شما متشکرم که امروز به وب سایت آمدید

and doing something to become better at English.

و کاری برای بهتر شدن در زبان انگلیسی انجام دادید.

Make sure when you are watching these videos

مطمئن شوید که وقتی این ویدیوها را تماشا

that you're really going:

می کنید واقعاً می خواهید بروید:

"I really want to learn today." Okay?

"من واقعاً می خواهم امروز یاد بگیرم." باشه؟

Take responsibility for

مسئولیت

your learning. So, if you want to watch this video again, go back to the start, learn it

یادگیری خود را بپذیرید. بنابراین، اگر می‌خواهید دوباره این ویدیو را تماشا کنید، به ابتدا برگردید،

all again. Learn all of these videos.

همه چیز را دوباره یاد بگیرید. همه این ویدیوها را یاد بگیرید.

There's 600 videos on this site, guys.

بچه ها 600 ویدیو در این سایت وجود دارد.

Take responsibility,

مسئولیت پذیر باشید،

be a good student.

دانش آموز خوبی باشید.

See ya next time.

دفعه بعد ببینمت