A shock to the system: What does it mean? - The English We Speak

Feifei: This is The English We Speak. Hello, I'm Feifei…

فیفی: این انگلیسی ما صحبت می کنیم. سلام، من فیفی هستم...

Rob: And hello! I’m Rob.

راب: و سلام! من راب هستم

Feifei: Hey, Rob. How was your holiday?

فیفی: هی راب. تعطیلات شما چطور بود؟

Rob: Absolutely fantastic

راب: کاملاً فوق‌العاده

- a whole week sitting around, relaxing, doing nothing.

- یک هفته کامل نشستن، استراحت کردن، انجام هیچ کاری.

Perfect!

کامل!

Feifei: It sounds great,

فیفی: عالی به نظر می رسد،

so why are you looking so grumpy today?

پس چرا امروز انقدر بداخلاق به نظر می آیی؟

Rob: Well, it's my first day back at work

راب: خب، این اولین روزی است که به سر کار برگشتم

and it's been a shock to the system.

و این یک شوک برای سیستم بود.

Feifei: A shock?!

فیفی: یک شوک؟!

Did you get a shock in the office?

آیا در اداره شوک خوردید؟

Rob: Well, no.

راب: خوب، نه.

Not something dangerous, like an electric shock.

چیزی خطرناک نیست، مانند شوک الکتریکی.

I mean experiencing 'a sudden and unpleasant change

منظورم تجربه "تغییر ناگهانی و ناخوشایند نسبت به

from what you have been used to'.

آنچه به آن عادت کرده اید" است.

For me, it's a change from relaxing

برای من، این تغییر از استراحت کردن

and doing nothing on the beach

و انجام هیچ کاری در ساحل

to suddenly being back in the office,

به بازگشت ناگهانی به دفتر،

sitting at my desk, working hard

نشستن پشت میز من، سخت کار کردن

– with you!

- با شماست!

Feifei: That does sound like a shock!

فیفی: این یک شوک به نظر می رسد!

Rob: Well, here are some other people

راب: خب، اینجا چند نفر دیگر هستند

who've experienced a shock to the system…

که شوک به سیستم را تجربه کرده‌اند...

Examples: After such a long and hot summer,

مثال‌ها: پس از چنین تابستان طولانی و گرم،

this cold weather has come as a shock to the system.

این هوای سرد به سیستم شوک وارد کرده است.

I hope they can fix my car quickly.

امیدوارم بتونن سریع ماشینمو درست کنن

Walking to work has been a bit of a

پیاده روی تا محل کار کمی

shock to the system.

شوک به سیستم وارد کرده است.

My daughter has found starting secondary school

دخترم شروع به دبیرستان را

a real shock to the system.

یک شوک واقعی برای سیستم دانسته است.

She gets so much homework!

او خیلی تکلیف می کند!

Feifei: This is The English We Speak

فیفی: این انگلیسی ما صحبت می کنیم

from BBC Learning English.

از بی بی سی آموزش زبان انگلیسی است.

We've discovered that 'a shock to the system' means

ما کشف کرده ایم که "شوک به سیستم" به معنای

experiencing 'a sudden and unpleasant change'.

تجربه "تغییر ناگهانی و ناخوشایند" است.

It's what Rob's experienced coming back to work today.

این همان چیزی است که راب امروز به سر کار بازگشته است.

So, I guess

your holiday is already a distant memory Rob.

بنابراین، من حدس می زنم

تعطیلات شما در حال حاضر یک خاطره دور است راب.

Rob: Yes, it is.

راب: بله همینطور است.

Feifei: All that relaxing and doing nothing, hey?

فیفی: این همه آرامش و هیچ کاری، هی؟

But I'm still confused.

اما من هنوز گیج هستم.

Rob: Why's that?

راب: چرا؟

Feifei: 'A shock to the system' is 'a sudden change'

فیفی: "یک شوک به سیستم" یک "تغییر ناگهانی" است

– but you did the same thing on holiday

- اما شما در تعطیلات همان کاری را

as you do in the office.

انجام دادید که در دفتر انجام می دهید.

There's no change!

هیچ تغییری وجود ندارد!

Rob: Very funny.

راب: خیلی بامزه.

But, hold on.

اما، دست نگه دارید

If that's what you think, I might as well wear these.

اگر این چیزی است که شما فکر می کنید، من هم ممکن است اینها را بپوشم.

Feifei: Oh no! Swimming shorts and a hat!

فیفی: اوه نه! شورت شنا و کلاه!

Please, go and cover up!

خواهش می کنم برو و بپوش!

Rob: OK. See ya!

راب: باشه. می بینمت!

Feifei: Bye-bye!

فیفی: خداحافظ!