US election day 2020: BBC News Review

Hello and welcome to News Review from BBC Learning English. I'm Neil and it  

سلام و به بررسی اخبار از بی بی سی Learning English خوش آمدید. من نیل هستم و

seems like it's been a long time coming but finally today it is the US elections.

به نظر می رسد مدت زیادی از این کار گذشته است، اما بالاخره امروز انتخابات ایالات متحده است.

With me to discuss how it's being talked about in the news is Georgina. Hi Georgina.

با من برای بحث در مورد اینکه چگونه در اخبار درباره آن صحبت می شود، جورجینا است. سلام جورجینا.

Hi Neil. Hi everyone. So the US election is on Tuesday and we recorded this on Monday,  

سلام نیل. سلام به همه. بنابراین، انتخابات ایالات متحده در روز سه‌شنبه است و ما این را روز دوشنبه،

when the candidates were in their final day of campaigning.

زمانی که نامزدها در آخرین روز تبلیغات خود بودند، ثبت کردیم.

OK. Well, if you want to test yourself on the vocabulary that you learn today,  

خوب. خوب، اگر می‌خواهید خود را روی واژگانی که امروز یاد می‌گیرید آزمایش کنید،

you can find a quiz on our website: bbclearningenglish.com.

می‌توانید یک مسابقه را در وب‌سایت ما پیدا کنید: bbclearningenglish.com.

OK. Let's now hear from this BBC News report for some more information on our story:

خوب. اکنون برای اطلاعات بیشتر درباره داستان خود، از این گزارش خبری بی‌بی‌سی بشنویم:

So, today is the US election and Trump and Biden have been campaigning hard to get as  

بنابراین، امروز انتخابات ایالات متحده است و ترامپ و بایدن برای به دست آوردن بیشترین آرای ممکن کمپین سختی انجام داده‌اند

many votes as possible. They've been traveling to the swing states to ensure that they do this.

. آنها به ایالت‌های نوسانی سفر کرده‌اند تا مطمئن شوند که این کار را انجام می‌دهند.

Now, the swing states are important because this is... these are the states where it's not sure  

اکنون، ایالت‌های نوسان مهم هستند، زیرا این ایالت‌هایی هستند که مطمئن نیست

who will win. Now, the US election is interesting because the winner isn't the  

چه کسی برنده خواهد شد. اکنون، انتخابات ایالات متحده جالب است زیرا برنده آن

person who wins the most votes across the entire country: it's all about the electoral college.

شخصی نیست که بیشترین آرا را در سراسر کشور کسب کند: همه چیز مربوط به کالج انتخاباتی است.

OK. Well, you've been scanning the world's media and you've picked out  

خوب. خوب، شما رسانه‌های جهان را اسکن کرده‌اید و

three words and expressions we can use to talk about this story. What are they?

سه کلمه و عبارت را انتخاب کرده‌اید که می‌توانیم برای صحبت درباره این داستان از آنها استفاده کنیم. آنها چه هستند؟

They are: 'blitz', 'shore up' and 'final sprint'.

آنها عبارتند از: «بلیتز»، «شور بالا» و «دوی سرعت نهایی».

'Blitz', 'shore up' and 'final sprint'. So, let's start with your first headline please, Georgina.

'Blitz'، 'shore up' و 'Final Sprint'. بنابراین، لطفا با اولین تیتر شما شروع کنیم، جورجینا.

The first headline is from the Financial Times and it is:

عنوان اول از فایننشال تایمز است و این عبارت است:

'Blitz' – organised special effort to deal with a problem quickly.

«بلیتز» - تلاش ویژه سازمان‌دهی شده برای مقابله سریع با یک مشکل.

Yes. So, 'blitz' is spelt B-L-I-T-Z. Now, I don't know if you know much about your history, Neil?

آره. بنابراین، 'blitz' به صورت B-L-I-T-Z نوشته می شود. حالا، نمی‌دانم که اطلاعات زیادی در مورد تاریخ خود دارید، نیل؟

Well, I do know the word 'blitz' is not English.  

خوب، من می دانم که کلمه "Blitz" انگلیسی نیست.

It comes from German and it was used to describe a kind of warfare:  

این از آلمانی می آید و برای توصیف نوعی جنگ استفاده می شد:

'blitzkrieg' – 'lightning war'. But this headline has nothing to do with that, does it?

«Blitzkrieg» - «جنگ رعد و برق». اما این تیتر ربطی به آن ندارد، درست است؟

No, it's not to do with 'lightning war' or war in itself. What is to do with is the dramatic effort  

نه، این به «جنگ برق آسا» یا جنگ به خودی خود مربوط نیست. آنچه مربوط به آن است، تلاش

that has been made, in this case to win the presidential election.  

چشمگیری است که در این مورد برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری انجام شده است.

So, there's... the similarity between 'blitz', as in the German meaning you're talking about,  

بنابراین، شباهت بین «بلیتز» وجود دارد، به معنای آلمانی که شما در مورد آن صحبت می کنید،

and 'blitz' here is the kind of dramatic kind of feeling that we're getting:  

و «بلیتز»، در اینجا نوعی احساس دراماتیک است که ما داریم:

that both the campaigners are working extremely hard to get as many votes as possible.

اینکه هر دو مبارز به شدت کار می کنند. به سختی می توان تا حد امکان رای آورد.

OK. Well, we use this in two different ways,  

خوب. خوب، ما از این به دو روش مختلف استفاده می کنیم،

don't we? We can use it as a noun or as a verb in a phrase.

اینطور نیست؟ می‌توانیم آن را به عنوان اسم یا فعل در یک عبارت استفاده کنیم.

Exactly. And it doesn't have to be used to talk about, you know, serious topics like a  

دقیقا. و لازم نیست از آن برای صحبت درباره موضوعات جدی مانند

presidential election: it can simply be used to talk about cleaning your kitchen so that it is spotless.

انتخابات ریاست جمهوری استفاده شود: می‌توان از آن برای صحبت در مورد تمیز کردن آشپزخانه به‌گونه‌ای استفاده کرد که تمیز شود.

So, last weekend my flatmate and I 'blitzed' – we 'blitzed' the kitchen.

بنابراین، آخر هفته گذشته من و همخانه‌ام «سوز زدیم» – آشپزخانه را «تخت» کردیم.

OK. And that doesn't mean that you attacked it with weapons; it means that you just...

خوب. و این بدان معنا نیست که شما با سلاح به آن حمله کردید. این بدان معناست که شما فقط...

No, we didn't, but we did attack it in the sense that we used lots of cleaning products,  

نه، ما این کار را نکردیم، اما به آن حمله کردیم به این معنا که از محصولات پاک کننده زیادی استفاده کردیم،

we went into all the corners, we dusted everywhere and it is now absolutely spotless.

به همه گوشه ها رفتیم، همه جا را گردگیری کردیم و اکنون کاملاً بی لک است.

Right. Likewise, my children's rooms were absolutely awful – so messy and untidy –

درست. به همین ترتیب، اتاق‌های بچه‌های من کاملاً وحشتناک بود - آنقدر نامرتب و نامرتب -

I demanded that they had a 'blitz' on their room.

من از آنها خواستم که در اتاق‌شان «بلیتز» داشته باشند.

Exactly. So, in that sentence you used it as a noun,  

دقیقا. بنابراین، در آن جمله شما آن را به عنوان اسم استفاده کردید،

and in the sentence I just used before I used it as a verb.

و در جمله من فقط قبل از استفاده از آن به عنوان فعل استفاده کردم.

OK. Let's have a summary of that word:

خوب. بیایید خلاصه‌ای از آن کلمه داشته باشیم:

Our next expression is a phrasal verb and if you would like to learn  

عبارت بعدی ما یک فعل عبارتی است و اگر می‌خواهید

more about phrasal verbs, there's a video that you can watch, isn't there Georgina?

درباره افعال عبارتی بیشتر بدانید، ویدیویی وجود دارد که می‌توانید آن را تماشا کنید، آیا جورجینا وجود ندارد؟

There is. Just click on the link below.

وجود دارد. فقط بر روی لینک زیر کلیک کنید.

OK. So, let's have your next headline.

خوب. بنابراین، بیایید عنوان بعدی شما را داشته باشیم.

So, my next headline is from CNN Politics and it is:

بنابراین، عنوان بعدی من از CNN Politics است و این است:

'Shore up' – help support something to make sure it doesn't fail.

«حمایت کنید» - به حمایت از چیزی کمک کنید تا مطمئن شوید که شکست نمی خورد.

Yeah and this is made up of two words. It's actually a phrasal verb  

بله و این از دو کلمه تشکیل شده است. این در واقع یک فعل عبارتی است

and the first word is spelt S-H-O-R-E and the second one is spelt U-P.

و کلمه اول به صورت S-H-O-R-E و کلمه دوم U-P نوشته می شود.

OK Georgina. This is easy, isn't it? I know what a 'shore' is: a 'shore' is where  

باشه جورجینا این آسان است، اینطور نیست؟ من می‌دانم «ساحل» چیست: «ساحل» جایی است

the land and the sea meet, for example on an island. That's right, isn't it?

که زمین و دریا به هم می‌رسند، مثلاً در یک جزیره. درست است، اینطور نیست؟

It is right, but actually in this case we're using it to talk about  

درست است، اما در واقع در این مورد ما از آن برای صحبت در مورد چیزی استفاده می‌کنیم که از

something that physically supports something else. So, for example a piece of wood  

نظر فیزیکی چیز دیگری را پشتیبانی می‌کند. بنابراین، به عنوان مثال، یک تکه چوب

that supports a building. You could use it to talk about a building, a wall – anything that supports  

که یک ساختمان را نگه می دارد. می‌توانید از آن برای صحبت درباره یک ساختمان، یک دیوار - هر چیزی که از چیز دیگری پشتیبانی می‌کند استفاده

something else. So, you could say, 'We shored up the wall with... to stop it falling over.'

کنید. بنابراین، می‌توانید بگویید، "ما دیوار را با... محکم کردیم تا از سقوط آن جلوگیری کنیم."

But in this case, because obviously Trump and Biden haven't got a piece of wood  

اما در این مورد، چون بدیهی است که ترامپ و بایدن یک تکه چوب

and haven't nailed it up – they're not using it physically; they're using it figuratively.

به دست نیاورده‌اند و آن را نچسبانده‌اند - آنها از آن استفاده فیزیکی نمی‌کنند. آنها از آن به صورت مجازی استفاده می کنند.

So, here what they're trying to do is to ensure that they get as many votes as possible,  

بنابراین، در اینجا کاری که آنها می‌کوشند انجام دهند این است که اطمینان حاصل کنند که بیشترین تعداد رای ممکن را

and to do that they're visiting a lot of places – a lot of places where there's  

به دست می‌آورند،   و انجام می‌دهند که از مکان‌های زیادی بازدید می‌کنند - بسیاری از مکان‌هایی که

possible swing votes to ensure that they try and get as many as they can.

ممکن است رأی‌های نوسانی وجود داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که تلاش می‌کنند و تا جایی که می توانند دریافت کنند.

OK. So, 'shore' here is not the thing I was talking about, where the water and  

خوب. بنابراین، «ساحل» اینجا چیزی نیست که من درباره آن صحبت می‌کردم، جایی که آب

the land meet; it's actually a piece of wood used to support a building,  

و زمین به هم می‌رسند. این در واقع یک تکه چوب است که برای حمایت از یک ساختمان استفاده می‌شود،

but here used in a figurative sense to just mean give support to something.

اما در اینجا در معنای مجازی فقط به معنای حمایت از چیزی است.

Yeah. Another example would be:  

آره مثال دیگر می تواند این باشد:

she used the information – she used hard evidence to 'shore up' her argument.

او از اطلاعات استفاده کرد - او از شواهد سخت برای «تقویت» استدلال خود استفاده کرد.

OK. You can 'shore up' an argument as well, yes. Good example. Shall we have a summary?

خوب. می‌توانید یک استدلال را نیز «تقویت کنید»، بله. مثال خوب. خلاصه ای داشته باشیم؟

If you would like to watch another video about the US election, we have one about the rapper  

اگر می‌خواهید ویدیوی دیگری درباره انتخابات ایالات متحده تماشا کنید، ویدیویی درباره خواننده رپ

Kanye West, who – if you remember a while ago –said he was going to run for president as well.  

کانیه وست داریم که - اگر چندی پیش به خاطر داشته باشید - گفته بود که قصد دارد برای ریاست جمهوری نیز نامزد شود.

I think he's a little bit late onto that one now, but where can they find the link Georgina?

من فکر می‌کنم که او اکنون کمی دیر به آن رسیده است، اما از کجا می‌توانند پیوند جورجینا را پیدا کنند؟

They can find it below.

آنها می توانند آن را در زیر پیدا کنند.

OK. Let's have a look at your next headline.

خوب. بیایید به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

The next headline is from Al Jazeera and is:

تیتر بعدی از الجزیره است و این است:

'Final sprint' – last big effort in a campaign.

"دوی سرعت نهایی" - آخرین تلاش بزرگ در یک کمپین.

Yes and it's made up of two words. The first word is final: F-I-N-A-L.

بله و از دو کلمه تشکیل شده است. اولین کلمه نهایی است: F-I-N-A-L.

And the second word is sprint: S-P-R-I-N-T.

و دومین کلمه اسپرینت است: S-P-R-I-N-T.

OK Georgina. Well, I know what a 'sprint' is:

باشه جورجینا خوب، من می دانم که «دوی سرعت» چیست:

it's when you run really, really fast. Now... Yes.

زمانی است که شما واقعاً، واقعاً سریع می دوید. در حال حاضر بله.

...the interesting thing about this election is both candidates – both Trump and Biden – they're  

... نکته جالب در مورد این انتخابات این است که هر دو نامزد - هم ترامپ و هم بایدن - آنها

not young guys, you know. They're in their 70s – similar age to my dad and my dad is a kind of fit  

جوان نیستند، می دانید. آنها در دهه 70 خود هستند - سنی مشابه با پدر من و پدرم یک نوع مرد خوش اندام

and healthy guy, but not even he can really sprint anymore, so what are we talking about here?

و سالم است، اما حتی او دیگر واقعاً نمی تواند سرعت دویدن داشته باشد، بنابراین ما اینجا درباره چه چیزی صحبت می کنیم؟

Well, yeah we're... they're using it in a figurative sense again.

خب، بله، ما... آنها دوباره از آن به معنای مجازی استفاده می‌کنند.

So, what they're using it to mean is that they have made a huge effort to  

بنابراین، منظور آنها این است که آنها تلاش زیادی کرده اند تا

– in the last section of their presidential campaign – to get as many votes as possible.

- در آخرین بخش از مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری خود - تا حد امکان رای بیشتری به دست آورند.

So, I suppose at the beginning they were a bit more relaxed about it but as,  

بنابراین، گمان می‌کنم در آغاز آن‌ها کمی آرام‌تر بودند، اما همانطور

you know, the US election comes closer and closer – particularly, you know,  

که می‌دانید، انتخابات ایالات متحده نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شود - به‌ویژه، می‌دانید،

today – and as we come to the, you know... find out who has actually won, they're going to  

امروز - و همانطور که به آن می‌رسیم، می‌دانید... کسانی که واقعاً برنده شده‌اند،

work as hard as they can to get as many votes as possible.

تا آنجا که می‌توانند تلاش خواهند کرد تا بیشترین تعداد رای ممکن را به دست آورند.

OK. So, you might also use this, for example, to talk about  

خوب. بنابراین، می‌توانید از این مورد استفاده کنید، برای مثال، برای صحبت در مورد

preparation for an exam, where you – maybe you spend an hour every day for weeks and weeks  

آماده‌سازی برای امتحان، جایی که شما - شاید هر روز یک ساعت را برای هفته‌ها و هفته‌ها صرف

preparing, but just leading up to the exam you get into the 'final sprint':

آماده‌سازی کنید، اما فقط قبل از امتحان، وارد «دوی سرعت نهایی» می‌شوید. :

you study for four or five hours every day – just that final big effort.

شما هر روز چهار یا پنج ساعت مطالعه می‌کنید - این تلاش بزرگ است.

Yeah, Exactly. That's a really good example and we must remember we can use it to talk about,  

بله دقیقا. این یک مثال واقعاً خوب است و باید به خاطر داشته باشیم که می‌توانیم از آن برای صحبت در مورد،

you know, a physical... an actual marathon or, you know, a Tour de France race,  

می‌دانید، یک ماراتن فیزیکی... یک ماراتن واقعی یا، می‌دانید، یک مسابقه تور دو فرانس،

where you know at the beginning of the race – these are very long races – you're probably a  

جایی که در ابتدای مسابقه می‌دانید، استفاده کنیم - اینها مسابقات بسیار طولانی هستند - احتمالاً

bit more relaxed as a marathon runner or a, you know, cyclist but towards the end,

به عنوان یک دونده ماراتن یا یک دوچرخه سوار کمی آرام تر هستید، اما در پایان،

or coming to the finish line, you're probably going to make a, you know,  

یا به خط پایان می رسید، احتمالاً کمی، می دانید

a little sprint – a fast sprint to get across the winning line, maybe.

،  دوی سرعت - یک سرعت سریع برای عبور از خط برنده، شاید.

OK. So, we can use it literally as well. Let's have a summary of that:

خوب. بنابراین، می‌توانیم از آن به معنای واقعی کلمه نیز استفاده کنیم. بیایید خلاصه‌ای از آن داشته باشیم: اکنون وقت آن است که

Time now, Georgina, for a recap of our vocabulary, please.

جورجینا، یک خلاصه از دایره لغاتمان را مرور کنیم.

Yes. So, we've got 'blitz' – organised special effort to deal with a problem quickly.

آره. بنابراین، ما یک تلاش ویژه سازمان‌یافته برای مقابله سریع با یک مشکل داریم.

And we have 'shore up' – help support something to make sure it doesn't fail.

و ما "شور بالا" داریم - به پشتیبانی از چیزی کمک کنید تا مطمئن شوید که شکست نمی خورد.

And 'final sprint' – last big effort in a campaign.

و «دوی سرعت نهایی» - آخرین تلاش بزرگ در یک کمپین.

If you want to test yourself, go to our website: bbclearningenglish.com.

اگر می‌خواهید خودتان را آزمایش کنید، به وب‌سایت ما بروید: bbclearningenglish.com.

You can find all kinds of other things to help you improve your English and of  

می‌توانید انواع چیزهای دیگر را بیابید که به شما کمک کند زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید و

course we are all over social media. Thanks for joining us and goodbye.

البته ما در همه رسانه‌های اجتماعی هستیم. ممنون که به ما پیوستید و خداحافظ.

Bye

خدا حافظ