Housework: Phrasal verbs with Georgie

Hello, this video in the BBC Learning English

سلام، این ویدیو در مجموعه افعال عبارتی بی بی سی Learning English

phrasal verb series is all about housework.

همه چیز درباره کارهای خانه است.

Not homework, housework.

نه تکلیف، کار خانه.

I'm Georgie. Let's get into it.

من جورجی هستم. بیایید وارد آن شویم.

Mmm... I'm hungry.

ممم... من گرسنه ام.

I want to make some food.

میخوام یه غذا درست کنم

So first, I turn on the hob and put the frying pan on top.

پس ابتدا اجاق گاز را روشن می کنم و ماهیتابه را روی آن قرار می دهم.

Next, I pick up some ingredients and put them in the frying pan.

بعد مقداری از مواد را برمی دارم و در ماهیتابه می گذارم.

After cooking and eating,

بعد از پختن و خوردن غذا

I clean up:

تمیز می کنم:

I pick up the plates, I throw away

بشقاب ها را برمی دارم، باقی مانده ها را دور می ریزم، می

the leftovers,

I wash up and then I put away the dry plates and cutlery.

شوم و بعد بشقاب ها و کارد و چنگال های خشک را کنار می گذارم.

The next day, I take out the bins and then I hang up the laundry.

روز بعد سطل ها را بیرون می آورم و بعد لباسشویی را آویزان می کنم.

Finally, I lie down and rest.

بالاخره دراز می کشم و استراحت می کنم.

OK, let's look at these verbs

خوب، اجازه دهید این افعال را

in a little bit more detail.

با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.

'Turn something on' means 'to start or give power to something electric

«روشن کردن چیزی» به معنای «راه‌اندازی یا دادن برق به چیزی الکتریکی

or mechanical'. You can turn on the TV, the light, the tap.

یا مکانیکی» است. می توانید تلویزیون، چراغ، شیر را روشن کنید.

'Turn off' means the opposite.

«خاموش کردن» به معنای برعکس است.

Both of these verbs can be separated.

هر دوی این افعال را می توان از هم جدا کرد.

'Pick something up' means 'to grab something and lift it'.

"چیزی را بردار" به معنای "چاپ کردن چیزی و بلند کردن آن" است.

This verb can also be separated. 'Clean up' means 'to make something clean'.

این فعل را نیز می توان جدا کرد. «پاک کردن» به معنای «پاک کردن چیزی» است.

You cooked,

تو پختی،

I'll clean up. The verb

من پاک می کنم. فعل

doesn't need an object:

نیازی به مفعول ندارد: به

it works on its own,

تنهایی کار می کند،

but you can use it with an object as well.

اما می توانید آن را با یک مفعول نیز به کار ببرید.

I'm going to clean up this mess.

من می روم این آشفتگی را پاک کنم.

'Throw something away' means 'to dispose of

«چیزی دور انداختن» به معنای «دفع

or discard something'. We mostly use this when we put something in the bin.

یا دور انداختن چیزی است». ما بیشتر وقتی چیزی را در سطل زباله قرار می دهیم از این استفاده می کنیم.

This verb can be separated. 'Wash something up' in British English

این فعل قابل تفکیک است. «Wash something up» در انگلیسی بریتانیایی به

means 'to wash the dishes, cutlery and pots and pans'.

معنای «شستن ظروف، کارد و چنگال و قابلمه و تابه» است.

It can be used with or without an object and it can be separated.

می توان آن را با یا بدون جسم استفاده کرد و می توان آن را جدا کرد.

'Put something away' means 'to put something in its original place

«چیزی را کنار بگذارید» به معنای « قرار دادن چیزی در جای اصلی خود

after using it'.

پس از استفاده از آن است».

It can also be separated.

می توان آن را نیز جدا کرد.

'Take something out' means to remove something from somewhere

«بیرون آوردن چیزی» به معنای برداشتن چیزی از جایی

and put it in another place'.

و قرار دادن آن در جای دیگر است.

If you take the bins out,

اگر سطل ها را بیرون بیاورید،

you take them from the house and put them outside.

آنها را از خانه بیرون می آورید و بیرون می گذارید.

'Hang something up' means you suspend it above ground.

«چیزی را آویزان کنید» به این معنی است که آن را بالای زمین معلق می‌کنید.

So if you hang up your clothes,

بنابراین اگر لباس‌هایتان را آویزان کنید،

you put them on a washing line.

آن‌ها را روی خط شستشو قرار می‌دهید.

It can be separated. Remember:

می توان آن را جدا کرد. به یاد داشته باشید:

don't freak out! Just come

عصبانی نشوید! کافی است

back to BBC Learning English and we'll work on more

به بی بی سی آموزش انگلیسی بازگردید و ما روی

phrasal verbs and how to use them.

افعال عبارتی بیشتر و نحوه استفاده از آنها کار خواهیم کرد.

See you next time!

بعدا می بینمت!