Harry and Meghan to make shows with Netflix: BBC News Review

Hello and welcome to News Review from BBC Learning English.

سلام و خوش آمدید به بررسی اخبار از BBC Learning English.

I'm Rob and joining me today is Catherine. Hello Catherine.

من راب هستم و امروز کاترین به من می پیوندد. سلام کاترین.

Hello Rob. Hello everybody. Yes, if you're a fan

سلام راب سلام به همه. بله، اگر از

of Harry and Meghan, we've got just the story for you

طرفداران هری و مگان هستید، ما فقط داستان را برای شما

because they have teamed up with streaming giant

آماده کرده ایم، زیرا آنها با غول استریمینگ

Netflix to produce a range of programmes and they may

نتفلیکس برای تولید مجموعه ای از برنامه ها همکاری کرده اند و حتی ممکن

even appear in some of them.

است در برخی از آنها ظاهر شوند.

Very exciting. Well, you need to test

خیلی هیجان انگیز. خوب، شما باید

yourself on the vocabulary that we're going to talk about today.

خود را بر روی واژگانی که امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد، آزمایش کنید.

On our website, there's a quiz at bbclearningenglish.com

در وب‌سایت ما، آزمونی در bbclearningenglish.com

but don't go there yet. Let's find out more about this royal signing

وجود دارد، اما هنوز به آنجا نروید. بیایید در این گزارش خبری بی‌بی‌سی درباره این امضای سلطنتی بیشتر بدانیم

in this BBC News report:

:

So yes – it's just six months since Prince Harry

بنابراین بله - فقط شش ماه از زمانی که شاهزاده هری

and his bride Meghan Markle stepped away from the spotlight

و عروسش مگان مارکل از کانون توجه دور شدند می‌گذرد

and now we find they've signed a deal with media giant

و اکنون متوجه می‌شویم که آنها با غول رسانه‌ای نتفلیکس قرارداد امضا کرده‌اند.

Netflix, although we don't know how much money

ما نمی

they're going to make from this deal.

دانیم که آنها از این معامله چقدر پول خواهند داشت.

And we've got three words and expressions that you can use to talk

و ما سه کلمه و عبارت داریم که می توانید برای صحبت

about this story, haven't we Catherine?

در مورد این داستان استفاده کنید، مگر ما کاترین نیستیم؟

Yes, we have. We have: 'mocked', 'land' and 'impactful'.

بله ما داریم. داریم: «مسخره شده»، «زمین» و «تاثیرگذار».

That's 'mocked', 'land' and 'impactful'.

این "مسخره"، "زمین" و "تاثیرگذار" است.

Great. OK – well, let's start with your first news headline, please.

عالی. خوب - خب، لطفا با اولین تیتر خبری شما شروع می کنیم.

Yes, of course. We're heading first to the Daily Express,

بله حتما. ما ابتدا به دیلی اکسپرس می‌رویم،

here in the UK – the headline:

اینجا در بریتانیا – تیتر:

So, that's the word 'mocked' – laughed at; made fun of.

پس، این کلمه «مسخره‌شده» است – خندید. مسخره کردن، به شوخی گرفتن.

Yes. Now we spell this word M-O-C-K-E-D – 'mocked'.

آره. اکنون ما این کلمه را M-O-C-K-E-D می نویسیم - «مسخره شده».

It's the past tense and the past participle

این زمان گذشته و

of the verb 'to mock' – M-O-C-K.

فعل "مسخره کردن" است - M-O-C-K.

Now, if you 'mock' somebody, you laugh at them:

حالا، اگر کسی را مسخره کنید، به او می خندید: با

you make jokes about them. You make – you have fun at their expense.

او شوخی می کنید. شما درست می کنید - با هزینه آنها سرگرم می شوید.

Is it quite a cruel way of making fun of somebody, or is it something

آیا این یک روش کاملاً بی رحمانه برای مسخره کردن کسی است یا کاری است

you can do together and have a laugh together?

که می توانید با هم انجام دهید و با هم بخندید؟

Yeah, it's not really about having fun together. If you mock somebody you're

آره، واقعاً به این نیست که با هم خوش بگذرانیم. اگر کسی را مسخره کنید

just being a bit unpleasant, really.

، واقعاً کمی ناخوشایند هستید.

It's something we talk – like kids do it a lot at school.

این چیزی است که ما با هم صحبت می کنیم - مثل اینکه بچه ها در مدرسه زیاد آن را انجام می دهند.

It's about teasing somebody.

این در مورد مسخره کردن کسی است.

Yeah. In a bit of a, kind of, unpleasant way. So, it's when you laugh at somebody because they

آره به روشی کمی، نوعی، ناخوشایند. بنابراین، این زمانی است که به کسی می خندید زیرا

can't do something properly or because – in this case because the...

نمی تواند کاری را به درستی انجام دهد یا به این دلیل - در این مورد به این دلیل که ...

People are saying, 'Harry and Meghan said they wanted a quiet life, and here they

مردم می گویند، "هری و مگان گفتند که می خواهند یک زندگی آرام داشته باشند، و

are making programmes with Netflix,'

اینجا با نتفلیکس برنامه می سازند. ،

so people are laughing at them about this.

بنابراین مردم در این مورد به آنها می خندند.

Yeah. I know all about mocking because

آره من همه چیز را در مورد تمسخر می دانم زیرا

when I was at school, when we did sport, we played football.

زمانی که در مدرسه بودم، زمانی که ورزش می کردیم، فوتبال بازی می کردیم.

People used to pick the teams and I was

مردم تیم‌ها را انتخاب می‌کردند و من

always the last one to be picked because I was so bad at football.

همیشه آخرین نفری بودم که انتخاب می‌شد چون در فوتبال بد بودم.

Oh Rob! That's such a shame! And what did the other kids say?

اوه راب! خیلی شرم آور است! و بچه های دیگر چه گفتند؟

Well, they just said I was rubbish: they mocked me. They were mocking me all the

خوب، آنها فقط گفتند من آشغال هستم: آنها من را مسخره کردند. آنها مدام مرا به خاطر مهارت های وحشتناکم مسخره می کردند

time because of my terrible skills.

.

Oh dear Rob. I'm so sorry to hear that.

اوه راب عزیز. خیلی متاسفم که این را می شنوم.

That's awful! Kids shouldn't mock you Rob. We would never mock you...

این افتضاح است! بچه ها نباید تو را مسخره کنند. ما هرگز شما را مسخره نمی کنیم ...

even if you are bad at football, I don't care.

حتی اگر در فوتبال بد باشید ، من اهمیتی نمی دهم.

OK. Well, let's see a summary of that word:

خوب. خوب، بیایید خلاصه ای از آن کلمه را ببینیم:

So, we talked about the word 'mocked' but

بنابراین، ما در مورد کلمه "مسخره شده" صحبت کردیم اما

'mock' has more than one meaning, doesn't it Catherine?

"مسخره" بیش از یک معنی دارد، اینطور نیست کاترین؟

Yes, it does. If you want to know about the meaning and use

بله، این کار را می کند. اگر می خواهید در مورد معنی و استفاده

of the phrase 'to mock up' just click the link

از عبارت "mock up" بدانید، فقط روی لینک کلیک کنید تا

and we'll tell you all about it. Down below.

همه چیز را به شما بگوییم. در زیر.

OK. It's time now to look at our second headline, please.

خوب. اکنون وقت آن است که به تیتر دوم خود نگاه کنیم، لطفا.

Yes, and we're going now to 'Hello!' website – the headline:

بله، و ما اکنون به "سلام!" وب سایت – عنوان:

So the word is 'land' – get; achieve something you wanted.

پس کلمه «زمین» است – دریافت; به چیزی که می خواستی برسی

Yes. Now this is a verb. It's spelt L-A-N-D – 'land'.

آره. حالا این یک فعل است. املای آن L-A-N-D - "زمین" است.

You know what 'land' is, don't you Rob?

تو میدونی "سرزمین" چیه، نه راب؟

Well, I'm standing on land, or sitting on land now. Land is all around us.

خوب، من روی خشکی ایستاده ام یا الان روی خشکی نشسته ام. زمین در اطراف ما است.

Yes. It's basically the earth and that as a noun isn't really where

آره. اساساً زمین است و این به عنوان یک اسم واقعاً جایی نیست که

we're going with this, but if you think about an aeroplane,

ما با آن می رویم، اما اگر به یک هواپیما فکر می کنید،

when it flies a long way and it goes closer and closer and

زمانی که یک مسیر طولانی پرواز می کند و به زمین نزدیک تر و

closer to the ground, and eventually it touches the ground: it lands.

نزدیک تر می شود، و در نهایت زمین را لمس می کند: فرود می آید.

So, after a long effort – a long flight – finally it achieves its destination

بنابراین، پس از یک تلاش طولانی - یک پرواز طولانی - سرانجام به مقصد می رسد

and that's the meaning of 'land' here. If you

و معنای "زمین" اینجاست. اگر

'land' a deal, it means you've been working towards a deal,

معامله ای را «بعثت» کردید، به این معنی است که برای یک معامله،

a contract, an arrangement, and finally it's happened: the deal has been signed.

یک قرارداد، یک توافق کار کرده اید و در نهایت این اتفاق افتاده است: معامله امضا شده است.

You've agreed. You've shaken hands or you've signed a contract.

شما موافقت کرده اید دست دادی یا قراردادی امضا کردی.

You have landed the deal. You've done the work. It's finally happening.

شما معامله را انجام داده اید. شما کار را انجام داده اید. بالاخره داره اتفاق میفته

That's the idea of 'land' here.

این ایده "سرزمین" در اینجا است.

You have achieved something, yeah. OK.

شما به چیزی دست یافته اید، بله. خوب.

So, you could land a job, for example. Land a position, yeah?

بنابراین، برای مثال، می توانید شغلی پیدا کنید. موقعیتی را بدست آورید، بله؟

Yeah, absolutely. Yes, you land a deal:

بله، قطعا. بله، شما یک معامله را انجام می دهید:

that's a very strong collocation. Those two words go very strongly together.

این یک ترکیب بسیار قوی است. این دو کلمه به شدت با هم ادغام می شوند.

But you can land a job, you can land a promotion,

اما می‌توانید شغلی پیدا کنید، می‌توانید ارتقا پیدا کنید،

you can land a place in a team – like you never really landed a place in

می‌توانید در یک تیم جایگاهی پیدا کنید - مثل اینکه واقعاً در مدرسه جایی در

the football team at school, did you Rob?

تیم فوتبال پیدا نکردید، آیا راب؟

Well, no – going back to my school days, no

خوب، نه - اگر به دوران مدرسه برگردم،

I didn't get picked for the football team,

نه من برای تیم فوتبال انتخاب

but I did land a place in the chess team that we had.

نشدم، اما در تیم شطرنجی که داشتیم جای گرفتم.

Well done! What did you have to do to land a place in the chess team?

آفرین! برای اینکه در تیم شطرنج جا بیفتی چه کاری باید انجام می دادی؟

Well, I had to do some practice and I had to have a test before I was accepted

خب باید تمرین می کردم و قبل از قبولی در تیم باید تست می دادم

into the team. Then I landed that place and then we went off and did

. سپس در آن مکان فرود آمدم و سپس رفتیم و

chess tournaments all over the country.

مسابقات شطرنج را در سراسر کشور انجام دادیم.

Nice!

خوب!

Success at last!

بالاخره موفق باشید!

Not bad, being bad at football then? There's compensation.

بد نیست، آن وقت در فوتبال بد بودن؟ غرامت وجود دارد

I achieved something, didn't I? I landed something.

من به چیزی رسیدم، نه؟ چیزی فرود آوردم

Yeah. And the idea is you did a lot of practice and preparation to land your

آره و ایده این است که شما تمرین و آماده سازی زیادی انجام دادید تا

place on the chess team.

جایگاه خود را در تیم شطرنج به دست آورید.

Indeed. Right, OK.

در واقع. درسته، باشه

Well, let's have a look at a summary of the word 'land':

خوب، بیایید نگاهی به خلاصه‌ای از کلمه "سرزمین"

So, we're talking about Harry and Meghan today and it's not the first time we've

بیندازیم: بنابراین، ما امروز در مورد هری و مگان صحبت می‌کنیم و این اولین بار نیست که

talked about this couple, is it Catherine?

درباره این زوج صحبت می‌کنیم، آیا کاترین است؟

No. We've followed them

نه. ما آنها

right through from their meeting, to their wedding, to the baby coming along

را از ملاقاتشان، تا عروسیشان، تا آمدن بچه دنبال

and we also covered the story of when they decided they wanted out

کردیم و همچنین داستان زمانی که آنها تصمیم گرفتند

of the royal family. And to find out more about

از خانواده سلطنتی جدا شوند را پوشش دادیم. و برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد

that programme, click the link.

آن برنامه، روی لینک کلیک کنید.

OK, Catherine. It's time to hear about our next headline, please.

باشه کاترین وقت آن است که در مورد تیتر بعدی ما بشنویم، لطفا.

Yes. We're going to The Telegraph, here in

آره. ما به تلگراف، اینجا در بریتانیا می رویم

the UK – the headline:

– تیتر:

So, the word is 'impactful' – effective; influential.

بنابراین، کلمه "تاثیرگذار" است - موثر است. موثر.

Yes, that's right. It's an adjective: I-M-P-A-C-T-F-U-L – 'impactful'.

بله درست است. این یک صفت است: I-M-P-A-C-T-F-U-L - "تاثیرگذار".

And it comes from the verb and noun 'impact'.

و از فعل و اسم «تأثیر» می آید.

Now, you know what 'impact' means, don't you Rob?

حالا، می‌دانی "تأثیر" یعنی چه، نه راب؟

Yeah. When you hit something, you make an impact, don't you? Like that: bang!

آره وقتی به چیزی ضربه می زنی تاثیر می گذاری، نه؟ مثل آن: بنگ!

Exactly. And it's that bang if you hit something.

دقیقا. و اگر به چیزی ضربه بزنی همان انفجار است.

The bang – often it kind of hurts if you

صدای انفجار - اگر شما روی چیزی تأثیر بگذارید، اغلب به نوعی دردناک است

have an impact with something, doesn't it?

، اینطور نیست؟

If you have a car accident – heaven forbid.

اگر تصادف کردید - بهشت ​​نگذرد.

A lot of injuries can

صدمات زیادی ممکن است

happen when you have a car – an impact on another car, yeah.

زمانی اتفاق بیفتد که شما یک ماشین دارید - تاثیری روی ماشین دیگر، بله.

Yes. Caused by the contact between one thing moving and

آره. ناشی از تماس بین یک چیز در حال حرکت و

another thing moving: will have a – that's called 'impact'.

یک چیز دیگر در حال حرکت: دارای یک - که "ضربه" نامیده می شود.

It will have a strong effect. If there's an impact in a

تاثیر قوی خواهد داشت. اگر در

car crash, you'll be hurt. So, 'impact' means

تصادف اتومبیل تاثیری داشته باشد، آسیب خواهید دید. بنابراین، "تاثیر" به معنای

strong effect, in this sense. If something's

اثر قوی، به این معنا است. اگر چیزی

'impactful', it has a strong effect: it has a lot of influence.

«تاثیرگذار» باشد، تأثیر قوی دارد: تأثیر زیادی دارد.

Now, what we know about Harry and Meghan is

اکنون، آنچه در مورد هری و مگان می دانیم این است

they've both said how keen they are to help

که هر دو گفته اند که چقدر مشتاق هستند

with things like education, with public health.

در مواردی مانند آموزش و بهداشت عمومی کمک کنند.

They are very keen on their charity work: Harry's influential in the disability

آنها بسیار مشتاق کار خیریه خود هستند: تأثیر هری در عرصه معلولیت

arena. So, we can guess that these are the kind of

. بنابراین، ما می‌توانیم حدس بزنیم که اینها از نوع

programmes they want to make, and they want these programmes to be

برنامه‌هایی هستند که می‌خواهند بسازند، و می‌خواهند این برنامه‌ها

effective, to make a difference in the world, to change people's lives. In other

موثر باشد، تغییری در جهان ایجاد کند، زندگی مردم را تغییر دهد. به

words, they want these programmes to be impactful.

عبارت دیگر می خواهند این برنامه ها تاثیرگذار باشند.

Yes. And they're quite high

آره. و آن‌ها

profile names so it's probably quite obvious that they're

نام‌های کاملاً برجسته‌ای هستند، بنابراین احتمالاً کاملاً واضح است که

going to make an impact – is that what we say?

قرار است تأثیر بگذارند - آیا این چیزی است که ما می‌گوییم؟

We do, yes. If something is impactful we can say: 'It makes an impact.'

ما انجام می دهیم، بله. اگر چیزی تأثیرگذار باشد، می‌توانیم بگوییم: «تاثیرگذار است».

It means it affects or influences people.

به این معنی است که بر افراد تأثیر می گذارد یا تأثیر می گذارد.

Or we can say: 'It has an impact.'

یا می توانیم بگوییم: "تاثیر دارد."

When was the last time, Rob, you had an impact

آخرین بار کی بود، راب،

on somebody?

روی کسی تاثیر گذاشتی؟

Well, I tried. I mean, working at home and having the family

خب من سعی کردم منظورم این است که کار در خانه و داشتن خانواده

here, the house gets very very messy, so I had to sit the kids down

در اینجا، خانه بسیار به هم ریخته می شود، بنابراین مجبور شدم بچه ها را بنشینم

and talk to them about this mess and I – it was almost like a speech.

و در مورد این آشفتگی با آنها صحبت کنم و من - تقریباً شبیه یک سخنرانی بود.

I said to them, 'Look, you've got to keep the house tidier.

به آنها گفتم: "ببینید، باید خانه را مرتب تر نگه دارید."

A tidy house means a tidy mind. We can't live in this mess.'

خانه مرتب یعنی ذهن مرتب. ما نمی توانیم در این آشفتگی زندگی کنیم.

So, I thought my talk was quite impactful and they would listen.

بنابراین، فکر می‌کردم صحبت‌های من کاملاً تأثیرگذار بود و آنها گوش می‌کردند.

Yeah. Guess what happened.

آره حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است.

Err... they tidied their room straight away?

نه... آنها بلافاصله اتاقشان را مرتب کردند؟

Quite the opposite: nothing!

کاملا برعکس: هیچی!

The house has got messier, in fact.

در واقع خانه آشفته تر شده است.

What could be the opposite of 'impactful'?

متضاد «تاثیرگذار» چه چیزی می تواند باشد؟

'Impact-less' maybe?

شاید "بدون تاثیر"؟

Maybe. I don't know. But that's a shame.

شاید. من نمی دانم. اما این شرم آور است.

So, you didn't have an impact on the kids this time?

پس این بار روی بچه ها تاثیری نداشتی؟

No, I tried but – Try bribery: offer money.

نه، من تلاش کردم، اما - رشوه را امتحان کنید: پیشنهاد پول.

OK. I'll remember that one. Thank you.

خوب. اون یکی رو یادم میره متشکرم.

Right, let's have a summary of the word 'impactful':

درست است، بیایید خلاصه ای از کلمه "تاثیرگذار" داشته باشیم:

OK, Catherine. It's time now to have a recap of the vocabulary that we've

باشه، کاترین. اکنون زمان آن فرا رسیده است که خلاصه ای از واژگانی که

talked about today, please.

امروز در مورد آن صحبت کردیم داشته باشیم، لطفا.

Yes. We had 'mocked' – laughed at, made fun of.

آره. ما "مسخره" کرده بودیم - خندیدیم، مسخره کردیم.

We had 'land', which means get or achieve something you wanted.

ما "زمین" داشتیم که به معنای بدست آوردن یا رسیدن به چیزی است که می خواهید.

And 'impactful', meaning effective or influential.

و «تاثیرگذار» به معنای مؤثر یا تأثیرگذار.

Now you can test yourself on this vocabulary that we've talked about

اکنون می توانید خود را بر روی این واژگانی که

today in a quiz that's on our website

امروز در مورد آن در مسابقه ای که در وب سایت ما به آدرس

at bbclearningenglish.com. Don't forget there's lots of other things you can

bbclearningenglish.com صحبت کردیم، آزمایش کنید. فراموش نکنید چیزهای زیادی وجود دارد که می توانید

learn about on our website and we're also

در وب سایت ما در مورد آنها بیاموزید و ما همچنین

all over social media. So, thanks for joining us

در سراسر رسانه های اجتماعی هستیم. بنابراین، از اینکه امروز به ما پیوستید متشکریم و به

today and see you again soon. Bye bye!

زودی دوباره شما را می بینیم. خداحافظ!

Bye!

خدا حافظ!