Divorce: Why does it happen? ⏲️ 6 Minute English

Hello, this is 6 Minute English from BBC Learning English.

سلام، این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است.

I'm Phil. And I'm Georgie.

من فیل هستم. و من جورجی هستم.

In the words of a famous 1960s pop song, breaking up is hard to do.

به قول یک آهنگ پاپ معروف دهه 1960 ، شکستن رابطه سخت است.

Divorce - when a married couple who no longer want to be together separate -

طلاق - زمانی که یک زوج متاهلی که دیگر نمی خواهند با هم باشند از هم جدا می شوند -

can be one of life's toughest experiences.

می تواند یکی از سخت ترین تجربیات زندگی باشد.

During the 1990s,

در طول دهه 1990،

divorce rates in Europe and America were the highest in the world,

نرخ طلاق در اروپا و آمریکا بالاترین میزان در جهان بود و

with almost half of all marriages ending in divorce.

تقریباً نیمی از ازدواج‌ها به طلاق ختم می‌شد.

But since then, the trend has reversed, and divorce

اما از آن زمان، این روند معکوس شد و

rates in the West have slowed.

نرخ طلاق در غرب کاهش یافت.

Meanwhile, however,

با این حال،

the number of couples divorcing in other parts of the world is on the rise.

تعداد زوج های طلاق در سایر نقاط جهان در حال افزایش است.

In this programme,

در این برنامه،

we'll be hearing how divorce is talked about in different countries,

نحوه صحبت درباره طلاق در کشورهای مختلف را می شنویم

and as usual, we'll be learning some useful new vocabulary.

و طبق معمول، چند واژگان مفید جدید را یاد می گیریم.

But first, I have a question for you, Georgie.

اما ابتدا یک سوال از شما دارم، جورجی.

In Britain, one day of the year in particular is known by divorce lawyers

در بریتانیا، به ویژه یک روز از سال توسط وکلای طلاق

and relationship counsellors as 'Divorce Day'.

و مشاوران روابط به عنوان "روز طلاق" شناخته می شود.

But which day is it?

اما کدام روز است؟

a) Christmas Day?

الف) روز کریسمس؟

b) the first Monday of the new year?

ب) اولین دوشنبه سال جدید؟

  or c) Midsummer's Day, the 24th of June?

یا ج) روز نیمه تابستان، 24 ژوئن؟

I think 'Divorce Day' is the first Monday of the year.

من فکر می کنم "روز طلاق" اولین دوشنبه سال است.

OK, Georgie, we'll find out if that's the correct answer

باشه، جورجی، بعداً در برنامه متوجه خواهیم شد که آیا این پاسخ صحیح است یا خیر

later in the programme.

.

Getting married very young and differences between partners'

ازدواج در سنین پایین و تفاوت بین

backgrounds or interests are two common causes for couples to grow apart.

سوابق یا علایق شریک زندگی دو دلیل رایج برای جدایی زوج ها است.

Today, Marina Adshade is a professor at the University of British Columbia

امروزه، مارینا ادشاد، استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا است

who studies the economics of sex and relationships.

که در زمینه اقتصاد [ __ ] و روابط مطالعه می کند .

But her life has a very different beginning,

اما

as she told BBC World Service programme, The Global Story.

همانطور که او به برنامه سرویس جهانی بی بی سی ، The Global Story گفت، زندگی او شروع بسیار متفاوتی دارد.

I married really young.

من واقعا جوان ازدواج کردم.

I had no education.

تحصیلات نداشتم

I married somebody who was older than me, who had a lot of education,

من با فردی بزرگتر از خودم ازدواج کردم که تحصیلات زیادی داشت

and our relationship worked well for a while.

و مدتی رابطه ما خوب بود .

And then in my late 20s, I decided to go back to school.

و سپس در اواخر 20 سالگی، تصمیم گرفتم به مدرسه برگردم.

I no longer wanted to be a stay-at-home mother,

من دیگر نمی خواستم یک مادر خانه نشین باشم،

which was what I was doing in my 20s.

کاری که در 20 سالگی انجام می دادم.

And that change in our situation for us just became completely unresolvable.

و این تغییر در وضعیت ما برای ما کاملاً غیرقابل حل شد.

And I think this is true for a lot of marriages

و من فکر می کنم این برای بسیاری از ازدواج ها صادق است

because people's situation changes over their lives.

زیرا وضعیت افراد در طول زندگی آنها تغییر می کند.

Maybe they want children, then maybe they change their minds.

شاید بچه می خواهند، بعد شاید نظرشان عوض می شود.

Marina started her married life as a stay-at-home mum, a woman

مارینا زندگی زناشویی خود را به عنوان یک مادر خانه نشین آغاز کرد، زنی

who stays home to take care of the children and manage the household.

که در خانه می ماند تا از بچه ها مراقبت کند و خانه را اداره کند.

Marina married an older man, and although their relationship started well,

مارینا با مرد مسن‌تری ازدواج کرد و اگرچه رابطه آنها به خوبی شروع شد، اما

over time, they developed different ideas about what they wanted from life.

با گذشت زمان، ایده‌های متفاوتی در مورد آنچه از زندگی می‌خواستند پیدا کردند.

Marina and her husband changed their minds -

مارینا و شوهرش نظر خود را تغییر دادند -

they changed an earlier decision they had made.

آنها تصمیم قبلی خود را تغییر دادند.

Growing apart is one of the most frequently given reasons for divorce,

جدا شدن از هم یکی از دلایلی است که اغلب برای طلاق ذکر می شود،

and eventually Marina and her husband's problems

و در نهایت مشکلات مارینا و همسرش

became unresolvable, not able to be fixed or satisfactorily ended.

غیرقابل حل شد و قادر به رفع یا پایان رضایت بخش نبود.

Marina's experience is typical of someone who finds themself trapped

تجربه مارینا برای کسی است که خود را در دام ازدواجی می‌بیند

in a marriage that no longer works, yet,

که دیگر جواب نمی‌دهد، اما

unfortunately due to economic or emotional reasons,

متأسفانه به دلایل اقتصادی یا عاطفی،

many people stay trapped.

بسیاری از افراد در دام می‌مانند.

So, what can be done?

بنابراین، چه کاری می توان انجام داد؟

Now, some countries are looking to the authorities rather than

در حال حاضر برخی از کشورها به جای

the couple themselves for a solution.

خود زوجین به دنبال راه حل هستند.

Here, Lucy Hockings, presenter of BBC World Service's The Global Story,

در اینجا، لوسی هاکینگز، مجری برنامه جهانی بی‌بی‌سی،

and divorce counsellor Joanna Gosling

و جوانا گاسلینگ، مشاور طلاق، درباره

discuss a new strategy being used in China.

استراتژی جدیدی که در چین استفاده می‌شود، صحبت می‌کنند.

There was an interesting thing they did in China

آنها در چین یک کار جالب انجام دادند،

where they introduced this cooling-off period.

جایی که این دوره خنک کننده را معرفی کردند.

So, the government enforced this.

بنابراین، دولت این را اجرا کرد.

Does that work when the government intervenes in a situation like this

آیا وقتی دولت در چنین موقعیتی مداخله می کند

and makes people behave or do things in a certain way?

و مردم را وادار به رفتار یا انجام کارها به شیوه ای خاص می کند، کارساز است؟

If nothing changes in the dynamic between two people, being told

اگر هیچ چیزی در پویایی بین دو نفر تغییر نکند، به این دلیل

that they've got to cool off and wait a bit longer,

که به آنها گفته می‌شود باید خنک شوند و کمی بیشتر صبر کنند،

I don't think is going to make them suddenly realise

فکر نمی‌کنم باعث شود که آنها ناگهان متوجه شوند

that they want to be together.

که می‌خواهند با هم باشند.

It might be an idea for states to invest

ممکن است ایده ای باشد که ایالت ها

in communication programmes for these couples,

در برنامه های ارتباطی برای این زوج ها سرمایه گذاری کنند،

because that's invariably why relationships fall apart.

زیرا همیشه به همین دلیل است که روابط از هم می پاشند.

In response to rising divorce rates, in 2021

در پاسخ به افزایش نرخ طلاق، در سال 2021

the Chinese government introduced a 30 day cooling-off period

دولت چین یک دوره 30 روزه استراحت

for couples wanting to separate.

برای زوج هایی که می خواهند از هم جدا شوند، در نظر گرفت.

A cooling-off period is a period of time

دوره سرد شدن دوره زمانی است که

in which two groups who are arguing can try to improve the situation

در آن دو گروه که در حال بحث و جدل هستند می توانند

before taking further action.

قبل از اقدام بیشتر سعی در بهبود وضعیت داشته باشند.

However, it's unusual for governments to intervene - to become involved -

با این حال، برای دولت‌ها غیرمعمول است که از

in people's private lives this way.

این طریق در زندگی خصوصی مردم مداخله کنند - درگیر شوند.

Joanna doubts a cooling-off period will work, especially

جوانا شک دارد که یک دوره سرد شدن کارساز باشد، به خصوص

as the main reason for relationships failing is non-communication.

که دلیل اصلی شکست روابط، عدم ارتباط است.

She says a lack of communication is invariably

او می گوید فقدان ارتباط همیشه

- or always - the reason for divorce.

- یا همیشه - دلیل طلاق است.

On the plus side,

نکته مثبت این است که

by communicating openly, maybe with the professional help

با برقراری ارتباط آشکار، شاید با کمک حرفه ای

of a relationship counsellor, saving a marriage is possible.

یک مشاور روابط، نجات یک ازدواج امکان پذیر باشد.

I think it's time you reveal the answer to your question, Phil.

فکر می کنم وقت آن رسیده است که پاسخ سؤالت را فاش کنی، فیل.

You asked about 'Divorce Day' in Britain

شما در مورد "روز طلاق" در بریتانیا پرسیدید

and I guessed it was the first Monday of the new year.

و حدس زدم اولین دوشنبه سال جدید باشد.

Good guess Georgie,

خوب حدس بزنید جورجی،

because that's the correct answer.

زیرا این پاسخ صحیح است.

'Divorce day' is the first Monday of the year.

"روز طلاق" اولین دوشنبه سال است.

OK, let's recap the vocabulary we've learnt in this programme,

خوب، بیایید واژگانی را که در این برنامه یاد گرفته‌ایم،

starting with 'stay-at-home mum', a phrase for a woman who stays home

با «مادر در خانه بمانیم» شروع کنیم، عبارتی برای زنی که

to care for her children and manage the household.

برای مراقبت از فرزندانش و مدیریت خانه در خانه می‌ماند.

If you change your mind,

اگر نظر خود را تغییر دهید،

you change an earlier decision you made or opinion you had.

تصمیم قبلی یا نظری که داشتید را تغییر می دهید.

If a problem is unresolvable, it cannot be satisfactorily solved or fixed.

اگر مشکلی غیرقابل حل باشد، نمی توان آن را به طور رضایت بخشی حل یا رفع کرد.

A cooling-off period is a period of time

دوره سرد شدن دوره زمانی است

for two people to try to resolve their differences.

که دو نفر سعی می کنند اختلافات خود را حل کنند.

It can also mean an agreed length of time

همچنین می تواند به معنای مدت زمان توافق شده ای باشد که

in which someone can change their mind about something they've agreed to buy.

در آن شخصی می تواند نظر خود را در مورد چیزی که با خرید آن موافقت کرده است تغییر دهد.

To 'intervene' means to become involved in a difficult situation

«مداخله» به معنای درگیر شدن در یک موقعیت دشوار

in order to improve it.

به منظور بهبود آن است.

And finally, the adverb 'invariably' means always.

و در نهایت، قید "غیر متغیر" به معنای همیشه است.

Once again, our six minutes are up, but remember to join us again next time

یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد، اما فراموش نکنید که دفعه بعد

for more trending topics and useful vocabulary.

برای موضوعات پرطرفدارتر و واژگان مفید، دوباره به ما بپیوندید.

Goodbye for now. Bye.

فعلا خداحافظ خداحافظ