A wake-up call: The English We Speak

Hello everyone. This is The English We Speak

سلام به همه. این انگلیسی است

with me, Feifei… and… oh no,

که با من صحبت می کنیم، فیفی... و... اوه نه،

Rob is late again!

راب دوباره دیر کرد!

…. Sorry I’m late, I missed my train and

…. ببخشید دیر کردم، قطارم را از دست دادم و

I had to wait for the next one…

باید منتظر قطار بعدی می‌شدم...

Are you OK, Rob? You’re very breathless.

خوبید، راب؟ تو خیلی نفس تنگی

Well, you would be if you had run to the station

خوب، اگر به سمت ایستگاه

and from the station to the office.

و از ایستگاه به دفتر می دویدید، می خواهید.

Hmmm, it’s not that far, Rob! I think this

هوم، خیلی دور نیست، راب! من فکر می کنم این

a wake-up call.

یک زنگ بیدارباش است.

A wake-up call? No, I set my alarm – I got

یک تماس بیدارباش؟ نه، زنگ ساعتم را تنظیم کردم -

out of bed – it just seems to take longer

از رختخواب بلند شدم - این روزها فقط به نظر می

to walk to the station these days.

رسد پیاده روی تا ایستگاه بیشتر طول می کشد.

I didn’t mean your alarm, Rob. ‘A wake-up

منظورم زنگ شما نبود، راب. "یک

call’ is a warning that you need to change

زنگ بیدارباش" هشداری است مبنی بر اینکه باید

your current situation before it gets any

وضعیت فعلی خود را قبل از

worse.

بدتر شدن تغییر دهید.

And what is my ‘current situation’?

و "وضعیت فعلی" من چیست؟

You’re unfit – you need to do some more

شما نامناسب هستید - باید کمی

exercise! Let’s hear some examples of

ورزش بیشتری انجام دهید! بیایید چند نمونه از

‘a wake-up call’ shall we?

«صدای بیدارباش» را بشنویم؟

Martha’s bad test results were a wake-up

نتایج بد آزمون مارتا

call for her to work harder before

زنگ خطری برای او بود تا قبل از

her final exams.

امتحانات نهایی خود بیشتر تلاش کند.

The store’s poor sales results are a wake-up

نتایج فروش ضعیف فروشگاه

call for the business to move with times and

زنگ خطری برای کسب و کار برای حرکت با زمان و

sell more fashionable clothes.

فروش لباس های شیک تر است.

The recent extreme weather is a wake-up call

آب و هوای شدید اخیر زنگ خطری است

for us all to do something about climate change.

برای همه ما تا کاری در مورد تغییرات آب و هوایی انجام دهیم.

This is The English We Speak from BBC Learning

این The English We Speak از BBC

English, and in this programme we’re learning

Learning English است و در این برنامه با

about the phrase ‘a wake-up call’, which

عبارت "یک زنگ بیدارباش" آشنا می شویم که

means a warning to change your current situation

به معنای هشداری برای تغییر وضعیت فعلی شما

and stop things from getting any worse. It’s

و جلوگیری از بدتر شدن اوضاع است.

time to change - like Rob’s fitness! So

زمان تغییر فرا رسیده است - مانند تناسب اندام راب! پس

Rob, how are you going to change your current

راب، چگونه می خواهید وضعیت فعلی خود را تغییر دهید

situation?

؟

Well, that’s easy – I’m going to get

خوب، این آسان است - من

a later train. More time in bed!

بعداً یک قطار می روم. زمان بیشتر در رختخواب!

I wouldn’t, Rob – otherwise you’ll get

من این کار را نمی‌کنم، راب - در غیر این صورت

another ‘wake-up call’.

یک «تنگ بیدارباش» دیگر دریافت خواهید کرد.

Who from?

از کی؟

The boss – he hates people being late all

رئیس - او از اینکه مردم همیشه دیر کنند متنفر

the time. So if you’re not punctual, you

است. بنابراین اگر وقت شناس نباشید،

might get the sack!

ممکن است اخراج شوید!

Oh right, I’m off!

اوه درسته، من رفتم!

Where are you going?

کجا میری؟

To do some exercise. Like you said, I need

برای انجام تمرینات ورزشی همانطور که شما گفتید، من باید

to get fit – quickly! Bye.

به تناسب اندام برسم - سریع! خدا حافظ.

Good luck, Rob.

موفق باشی راب