Common phrasal verb mistakes: hear of? hear from? hear about? | English Vocabulary Lesson

[Music]

Hello and welcome everyone to this lesson,  which is about some confusing words,  

[موسیقی]

سلام و به همه خوش آمدید به این درس، که در مورد چند کلمه گیج کننده است،

and this time I've chosen some phrasal verbs for  you. Let's have a look at what they are. We're  

و این بار چند فعل عبارتی برای شما انتخاب کرده ام . بیایید نگاهی به آنچه هستند بیندازیم. ما

going to look at the difference between 'hear  of', 'hear about' and 'hear from'; 'come up with',  

به تفاوت بین «شنیدن »، «شنیدن درباره» و «شنیدن از» خواهیم پرداخت. 'come up with',

'come down with', 'come up against'; 'come across'  and' bump into'; 'take on' and 'take up'. So,  

'come down with', 'come up against'; «موافق» و «برخورد»؛ "برداشتن" و "برداشتن". بنابراین،

let's start with the verbs with 'hear': hear  of: the first one. 'to hear of' is 'to know that  

بیایید با افعال «شنیدن» شروع کنیم: شنیدن از: اولین. «شنیدن درباره» یعنی «دانستن

someone or something exists', for example: Have  you heard of Lenny Henry? That means: Do you know  

کسی یا چیزی وجود دارد»، برای مثال: آیا درباره لنی هنری شنیده‌اید؟ یعنی: آیا می‌دانی

who Lenny Henry is? Or: Have you heard of Rubik's  Cube? Do you know what it is? This verb is mainly  

لنی هنری کیست؟ یا: آیا درباره مکعب روبیک شنیده اید ؟ میدونی چیه؟ این فعل عمدتاً

used with Present Perfect and occasionally  Past Perfect. For example, you can say:  

با Present Perfect و گاهی اوقات Past Perfect استفاده می‌شود. به عنوان مثال، می توانید بگویید:

I hadn't heard of Lenny Henry until last week.  Now what are the common questions [mistakes] that  

تا هفته گذشته نام لنی هنری را نشنیده بودم. حالا سؤالات [اشتباهات] رایجی که

happen about this verb. The first one is just  using the verb 'know' instead of 'hear of', so  

درباره این فعل اتفاق می‌افتد، چیست؟ اولین مورد فقط از فعل "می دانم" به جای "شنیدن از" استفاده می کند، بنابراین

saying to someone [something] like: 'Do you know  Lenny Henry?' If you say that to someone, you're  

به کسی می گویید [چیزی] مانند: "آیا لنی هنری را می شناسید؟" اگر این را به کسی بگویید، از

asking them if they know Lenny Henry personally,  not whether they know he exists. But, if they  

او می‌پرسید که آیا لنی هنری را شخصاً می‌شناسد، نه اینکه می‌داند او وجود دارد یا خیر. اما، اگر

actually know him as a person, the other mistake  is using the preposition 'about' instead of 'of'.  

واقعاً او را به عنوان یک شخص می شناسند، اشتباه دیگر استفاده از حرف اضافه «درباره» به جای «از» است.

If you say: Do you know about Lenny Henry? you're  really asking the person if they know what's  

اگر بگویید: آیا از لنی هنری خبر دارید؟ شما واقعاً از آن شخص می‌پرسید که آیا می‌داند چه

just happened to him. There's a story around him  because 'hear about' is to learn about an event or  

اتفاقی برای او افتاده است. داستانی در اطراف او وجود دارد، زیرا «شنیدن در مورد» برای اطلاع از یک رویداد یا

situation. So for example, you can say: Have you  heard about Lenny Henry's new TV series? Yeah,  

موقعیت است. برای مثال، می‌توانید بگویید: آیا درباره سریال تلویزیونی جدید لنی هنری شنیده‌اید؟ بله،

he's done something, and you're asking if you've  heard about his news, his latest news. Or:  

او کاری انجام داده است، و شما می‌پرسید که آیا درباره اخبار او، آخرین اخبارش شنیده‌اید. یا:   آیا

Have you heard about the demonstrations in Paris?  So, you hear about an event or a situation.  

درباره تظاهرات در پاریس شنیده اید؟ بنابراین، شما در مورد یک رویداد یا یک موقعیت می شنوید.

And there's one third word, phrasal verb, with  'hear', which is 'hear from', and 'to hear from'  

و یک کلمه سوم، فعل عبارتی، با «شنیدن»، که «شنیدن از» است، و «شنیدن از»

is 'to receive news from'. For example: Have  you heard from your dad recently? means Have  

«دریافت اخبار از» است. به عنوان مثال: آیا اخیراً از پدرتان چیزی شنیده‌اید؟ یعنی آیا

you received any news from him? So, [it's] really  important not to mix these three up because you  

شما خبری از او دریافت کرده اید؟ بنابراین، [این] واقعاً مهم است که این سه مورد را با هم قاطی نکنید زیرا   تصوری

will give your listener a completely different  idea of what you're asking or saying. Now, let's  

کاملاً متفاوت از آنچه می‌پرسید یا می‌گویید به شنونده خود می‌دهید. حالا بیایید

look at the verbs I mentioned earlier with 'come'.  The first one was 'come up with'. 'come up with'  

به افعالی که قبلاً با «come» اشاره کردم نگاه کنیم. اولین مورد "بیا با" بود. "come up with"

is to find and suggest an idea a plan, etc. Jenny  has come up with a great idea. Now, 'come down  

یافتن و پیشنهاد یک ایده، یک طرح و غیره است. جنی ایده خوبی دارد. در حال حاضر، "بیا پایین

with' is not the opposite of course. 'to come down  with something' is actually to catch an illness,  

با" البته برعکس نیست. «پایین آمدن با چیزی» در واقع ابتلا به یک بیماری است،

something completely different, but we usually use  this expression for catching an illness that's not  

چیزی کاملاً متفاوت، اما ما معمولاً از این عبارت برای ابتلا به بیماری استفاده می‌کنیم که

serious, so: a cold, the flu, sore throat, things  that go away quickly. So for example: I think I'm  

جدی نیست، بنابراین: سرماخوردگی، آنفولانزا، گلودرد، چیزهایی که به سرعت از بین می‌روند. مثلاً: فکر می‌کنم دارم

coming down with a cold. Now, going back to 'come  up', but this time changing the preposition to  

سرما می‌خورم. اکنون، بازگشت به "come up"، اما این بار تغییر حرف اضافه به

'against': 'come up against' is to encounter  a difficulty. It is very specific; it is about  

"Against": "come up against" با مشکل مواجه می شود. بسیار مشخص است؛ این در مورد

encountering a difficulty, so for example: We keep  coming up against obstacles. Then still staying  

مواجهه با یک مشکل است، به عنوان مثال: ما همچنان با موانع روبرو می شویم. سپس با ماندن

with 'come', we have the verb 'come across', which  is a very common verb. I hear many of you use it  

با 'come'، فعل 'come' را داریم، که یک فعل بسیار رایج است. شنیده‌ام که بسیاری از شما به درستی از آن استفاده می‌کنید،

correctly, and it's to come across something, to  find something by chance. For example: While I was  

و این برای یافتن اتفاقی چیزی است. به عنوان مثال: در حین

browsing, I came across an interesting website. I  occasionally hear the mistake 'come across with'  

مرور کردن، با یک وب سایت جالب برخوردم. من گهگاه به

because of the other verbs with 'come'. It's just  'come across'; there is no 'with': come across  

دلیل افعال دیگر با «come»، اشتباه «come through with» را می‌شنوم. این فقط «می‌افتد». "با" وجود ندارد: به چیزی برخورد کنید

something. What's important to remember about  this verb is that we don't often use this for  

. آنچه در مورد این فعل مهم است این است که ما اغلب از آن برای افراد استفاده نمی کنیم

people. You don't say: I came across John, or  I came across Harry. The correct expression to  

. شما نمی گویید: من با جان برخورد کردم یا با هری روبرو شدم. عبارت صحیح   برای

use for people is to 'meet by chance' to keep the  exact idea, for example: I met Karl by chance at a  

استفاده از مردم این است که «تصادفی ملاقات کنیم» تا ایده دقیق را حفظ کنیم، به عنوان مثال: من به طور تصادفی کارل را در یک مهمانی ملاقات کردم

party. A verb that you can use for just meeting  people by chance is 'to bump' or 'to run into',  

. فعل‌ای که می‌توانید فقط برای ملاقات با افراد تصادفی از آن استفاده کنید، «برخورد کردن» یا «برخورد کردن» است،

but usually we use bump or run into' - not usually  - we must only use 'bump or run into' with someone  

اما معمولاً از bump یا run into استفاده می‌کنیم - نه معمولاً - فقط باید از «برخورد کردن یا برخورد کردن» با کسی استفاده کنیم

you know, not someone you meet for the first time,  obviously. For someone you meet for the first  

شما بدونید، نه کسی که برای اولین بار ملاقات می کنید، واضح است. برای کسی که برای اولین

time, you can use the previous expression: I met  this person by chance at this event. But if it's  

بار می‌بینید، می‌توانید از عبارت قبلی استفاده کنید: من با این شخص در این رویداد تصادفی ملاقات کردم. اما اگر

someone you know, then say: I bumped into Jason  at the bank last week. Or: I ran into Jason at  

فردی است که می‌شناسید، بگویید: هفته گذشته در بانک با جیسون برخورد کردم. یا: هفته گذشته در بانک با جیسون برخورد کردم

the bank last week. Right, that takes care of all  the verbs with 'come' that you have to be careful  

. درست است، این از تمام افعالی با «come» مراقبت می‌کند که باید مراقب آنها باشید

with. And then finally two with 'take': 'take on'  and 'take up'. So, 'take on' has two meanings. The  

. و در نهایت دو با "take": "take on" و "take up". بنابراین، "بر عهده گرفتن" دو معنی دارد.

first one is to accept responsibility, task,  work, something like that, like: He has taken  

اولین مورد این است که مسئولیت، وظیفه، کار، چیزی مانند آن را بپذیرید، مانند: او

on too much work; I don't think he can cope by  himself. The second meaning of 'take on' is to  

بیش از حد کار کرده است. فکر نمی‌کنم او بتواند به تنهایی از پس آن برآید . معنای دوم «پذیرش» این است که

hire or employ someone: He needs to take on more  staff. 'take up' means to start doing an activity  

فردی را استخدام یا به کار بگیرید: او باید کارکنان بیشتری را استخدام کند . «برداشتن» به معنای شروع به انجام یک فعالیت

or a job. It's a bit different from 'take on'.  'take on' is to accept a job, or a responsibility,  

یا یک کار است. کمی با "برداشتن" متفاوت است. "بر عهده گرفتن" پذیرش یک شغل، یا مسئولیت،

or work. 'take up' is to start doing something.  You can use it for an activity or a job as well:  

یا کار است. "برداشتن" شروع به انجام کاری است. می‌توانید از آن برای یک فعالیت یا شغل نیز استفاده کنید:

He has recently taken up yoga (activity). Or:  He's taking up a new position as a quality  

او اخیراً یوگا (فعالیت) را آغاز کرده است. یا: او به‌عنوان یک مدیر با کیفیت، موقعیت جدیدی را در دست می‌گیرد

manager. Right, that's the end of the lesson. I  hope it has helped you to review some important  

. درست است، این پایان درس است. امیدوارم به شما کمک کرده باشد که برخی از افعال مهم عبارتی را مرور کنید

phrasal verbs and also make sure that you don't  mix them up with each other. I hope you enjoyed  

و همچنین مطمئن شوید که آنها را با یکدیگر قاطی نمی‌کنید. امیدوارم از این درس لذت برده باشید

this lesson. For more on this topic, click here.  Remember to also check out my complete online  

. برای اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع، اینجا را کلیک کنید. فراموش نکنید که دوره کامل آنلاین من را نیز بررسی کنید

course, and don't forget to like and subscribe.  Thank you for watching and happy studies!

، و فراموش نکنید که لایک کنید و مشترک شوید. از تماشای شما و مطالعات شاد متشکریم!