Economic or Economical? | Politics or Policy? | English Vocabulary Lesson

[Music]

[موسیقی]

Hello and welcome everyone to this lesson which  is based on some very common vocabulary mistakes  

سلام و به همه خوش آمد می گویم به این درس که  بر اساس برخی از اشتباهات واژگان بسیار رایج است

I hear from some of you my students. So, let me  share my screen ... which is here. There we go,  

من از برخی از شما دانش آموزانم می شنوم. بنابراین، اجازه دهید صفحه نمایشم را به اشتراک بگذارم ... که اینجاست. ما به آنجا می رویم،

and here are the words, the vocabulary that  I often hear mistakes with, and it concerns  

و اینجا کلمات، واژگانی است که اغلب اشتباهاتی را با آنها می شنوم، و مربوط به

the difference between 'economic & economical',  'historic & historical', 'classic & classical',  

تفاوت بین «اقتصادی و اقتصادی»، «تاریخی و تاریخی»، «کلاسیک و کلاسیک»،

and very importantly 'politics & policy. So,  let's start with the first pair, which is  

و بسیار مهمتر از «سیاست و سیاست» است. . بنابراین، بیایید با جفت اول شروع کنیم، که

'economic & economical'. They're both adjectives,  but they have actually very different meanings:  

«اقتصادی و اقتصادی» است. آنها هر دو صفت هستند، اما در واقع معانی بسیار متفاوتی دارند:

'economic' means 'related to the economy',  which is a country's industry and trade system,  

«اقتصادی» به معنای «مرتبط با اقتصاد» است که سیستم صنعت و تجارت یک کشور است،

for example: 'The country's economic situation  is worsening.' There are two related words to  

برای مثال: «وضعیت اقتصادی کشور در حال بدتر شدن است». دو کلمه مرتبط با

'economic' which are important for you to know and  use correctly, and these are 'economics', which is  

«اقتصادی» وجود دارد که دانستن و استفاده صحیح آنها برای شما مهم است و اینها عبارتند از «اقتصاد» که

the subject of study related to the economy,  and 'economist', which is a person, an expert,  

موضوع مطالعه مربوط به اقتصاد است و «اقتصاددان» که یک فرد، متخصص است. ،

in the field of economics. Notice the difference  in pronunciation (word stress): economics and  

در حوزه اقتصاد. به تفاوت در تلفظ توجه کنید (تنش کلمه): اقتصاد و

economist. So, these words... Also, it's always  good to review the pronunciation from a word  

اقتصاد. بنابراین، این کلمات... همچنین، همیشه خوب است تلفظ را از نقطه نظر استرس یک کلمه مرور کنید

stress point of view. So, that's 'economic'.  What about 'economical'? Now, 'economical'  

. بنابراین، این "اقتصادی" است. در مورد "اقتصادی" چطور؟ اکنون، «اقتصادی»

has a completely different meaning. It means  'not costing a lot of money', for example:  

معنای کاملاً متفاوتی دارد. این به معنای «نداشتن هزینه زیاد» است، برای مثال:

'Is solar energy more economical than fossil  fuels?' So, it's more or less like 'cheaper',  

«آیا انرژی خورشیدی اقتصادی‌تر از سوخت‌های فسیلی است؟» بنابراین، کم و بیش شبیه «ارزان‌تر» است،

and there is an interesting expression related  to this idea, and that is a 'false economy',  

و یک عبارت جالب مرتبط با این ایده وجود دارد، و آن «اقتصاد کاذب» است،

and that means 'something that costs less now  but will cost more in the long run', for example:  

و این به معنای «چیزی است که اکنون هزینه کمتری دارد، اما در دراز مدت هزینه بیشتری خواهد داشت». به عنوان مثال:

'Buying a cheap car is always a false economy.'  And, the last thing to say about these two words  

'خرید یک ماشین ارزان همیشه یک اقتصاد کاذب است.' و آخرین چیزی که در مورد این دو کلمه باید گفت

is the adverb. The adverb form 'economically'  is used for both meanings. So, let's have two  

قید است. شکل قید "اقتصادی" برای هر دو معنی استفاده می شود. بنابراین، بیایید دو

examples: 'Economically (that's the first meaning  related to the economy of a country), the country  

مثال داشته باشیم: «از نظر اقتصادی (این اولین معنی مربوط به اقتصاد یک کشور است)، کشور   با

is facing huge challenges. Second example related  to 'not costing very much': 'My savings are  

چالش‌های بزرگی مواجه است. مثال دوم مربوط به «نداشتن هزینه زیاد»: «پس‌انداز من در حال

growing because I've been living economically.'  Also for pronunciation, notice that it is not  

افزایش است زیرا از نظر اقتصادی زندگی می‌کردم.» همچنین برای تلفظ، توجه کنید که

'economiCALLY'. Many of you make this mistake of  pronouncing 'C-A-L-L-Y' as 'kally'. It's 'cli':  

«اقتصادی» نیست. بسیاری از شما این اشتباه را انجام می‌دهید که «C-A-L-L-Y» را به عنوان «kally» تلفظ می‌کنید. این "cli" است:

economically. Right, so bear that in mind because  it's important for the other words as well. Right,  

از نظر اقتصادی. درست است، پس این را در نظر داشته باشید زیرا برای کلمات دیگر نیز مهم است. درست است،

that's this pair. Let's look at 'historic' and  'historical'. Again, they're both adjectives.  

این جفت است. بیایید به «تاریخی» و «تاریخی» نگاه کنیم. باز هم، آنها هر دو صفت هستند.

They're both related to history, so similar  meanings but slightly different. 'historic'  

هر دوی آنها به تاریخ مرتبط هستند، بنابراین معانی مشابهی دارند اما کمی متفاوت هستند. «تاریخی»

means 'important in history'. So, it's related  to history, but it also has the connotation of  

به معنای «مهم در تاریخ» است. بنابراین، مربوط به تاریخ است، اما این مفهوم را نیز دارد که

being very important, very big, for example: 'The  fall of the Berlin Wall was a historic occasion.'  

بسیار مهم، بسیار بزرگ است، برای مثال: " سقوط دیوار برلین یک مناسبت تاریخی بود."

'historical' just means 'related' to history,  'related to things from the past', for example:  

«تاریخی» فقط به معنای «مرتبط» با تاریخ است، «مرتبط با چیزهای گذشته»، برای مثال:

'I enjoy watching historical movies.' And, there  is an adverb form 'historically', but it's mainly  

«از تماشای فیلم‌های تاریخی لذت می‌برم.» و، یک شکل قید «تاریخی» وجود دارد، اما عمدتاً

used for the second meaning related to things in  the past, for example: 'This book is not always  

برای معنای دوم مربوط به چیزهای گذشته استفاده می‌شود ، برای مثال: «این کتاب همیشه از نظر

historically accurate.' That brings us to the next  pair, which is 'classic' and 'classical': again  

تاریخی دقیق نیست». این ما را به جفت بعدی می‌برد، که «کلاسیک» و «کلاسیک» است: دوباره

both adjectives, but with different meanings.  Actually, 'classic' has two meanings. The first  

هر دو صفت، اما با معانی متفاوت. در واقع، "کلاسیک" دو معنی دارد. اولین   به

one means 'of high quality thanks to a traditional  style', for example: 'This is a classic car from  

معنای "کیفیت بالا به لطف سبک سنتی" است، برای مثال: "این یک ماشین کلاسیک از

the 1950s.' And, the second meaning of 'classic'  is 'typical'. It's a synonym for 'typical',  

دهه 1950 است." و معنای دوم «کلاسیک» «معمولی» است. این مترادف برای «معمولی» است،

for example you say: 'This is a classic mistake  many CEOs make, a typical mistake.' It's a strange  

برای مثال می‌گویید: «این یک اشتباه کلاسیک است که بسیاری از مدیران اجرایی مرتکب می‌شوند، یک اشتباه معمولی». معنای عجیبی است

meaning, but that's a second meaning. Now, let's  look at 'classical'. 'classical' refers to art  

، اما این معنای دومی است. اکنون، بیایید به «کلاسیک» نگاه کنیم. «کلاسیک» به اشکال هنری   اشاره دارد

forms that belong to a long tradition, for  example: 'Beethoven is my favourite classical  

که به یک سنت طولانی تعلق دارند، برای مثال: «بتهوون آهنگساز کلاسیک مورد علاقه من است

composer.' There is an adverb 'classically', but  it is again mainly used for this second meaning,  

.» یک قید «کلاسیک» وجود دارد، اما دوباره عمدتاً برای این معنای دوم استفاده می‌شود،

which is for example : 'She's a classically  trained ballet dancer.' O.K. Let's look at  

که برای مثال: «او یک رقصنده باله آموزش‌دیده کلاسیک است». خوب. بیایید به

the last pair. ... Lots of mistakes here that  I've noticed from many different students. So,  

آخرین جفت نگاه کنیم. ... اشتباهات زیادی در اینجا وجود دارد که من از دانش آموزان مختلف متوجه آنها شده ام. بنابراین،

let's be very careful with these two words:  'politics' and 'policy'. They are nouns. Now  

بیایید با این دو کلمه بسیار مراقب باشیم: «سیاست» و «سیاست». آنها اسم هستند. اکنون

looking at 'politics'. 'politics' refers to the  activities of a government or the study of such  

به «سیاست» نگاه می کنیم. «سیاست» به فعالیت‌های یک دولت یا مطالعه چنین

activities, for example: 'I'm not particularly  interested in politics.' or 'He's going to study  

فعالیت‌هایی اشاره دارد، برای مثال: «من به سیاست علاقه خاصی ندارم». یا "او می خواهد

politics at university.' It's very important  to remember this point: The adjective form  

در دانشگاه سیاست بخواند." یادآوری این نکته بسیار مهم است: شکل صفت

of 'politics' is 'political' NOT 'politic'. The  word 'politic' doesn't exist (unlike 'economic,  

«سیاست» «سیاسی» است نه «سیاسی». کلمه «سیاسی» وجود ندارد (برخلاف «اقتصادی،

classic, and historic). This word doesn't exist in  English, so don't use it, for example don't say:  

کلاسیک، و تاریخی). این کلمه در  انگلیسی وجود ندارد ، بنابراین از آن استفاده نکنید، برای مثال نگویید:

'I try to avoid politic discussions.' It's always:  'I try to avoid political discussions.' It's the  

«سعی می‌کنم از بحث‌های سیاسی اجتناب کنم». همیشه این است: «من سعی می‌کنم از بحث‌های سیاسی اجتناب کنم.» این

only adjective form for the word 'politics'. There  is an adverb form 'politically' obviously. So,  

تنها شکل صفت برای کلمه "سیاست" است. واضح است که یک قید «سیاسی» وجود دارد. بنابراین،

for example: 'I try to avoid politically  sensitive topics.' Notice again the pronunciation:  

برای مثال: "من سعی می کنم از موضوعات حساس سیاسی اجتناب کنم ." دوباره به تلفظ توجه کنید:

Not 'kally', but 'kli'. It's 'politically'. So,  we had: economically, historically, classically,  

نه 'kally'، بلکه 'kli'. این "سیاسی" است. بنابراین، ما داشتیم: از نظر اقتصادی، تاریخی، کلاسیک،

and now politically. Important, and also, this  is another mistake I often hear: a person who is  

و اکنون از نظر سیاسی. مهم، و همچنین، این اشتباه دیگری است که من اغلب می‌شنوم: فردی که

involved in politics is a politician, again  not a politic! So, for example don't say:  

درگیر سیاست است، یک سیاستمدار است، نه یک سیاستمدار! بنابراین، به عنوان مثال، نگویید:

'She's lost her trust in all politics.' It's:  'She's lost her trust in all politicians.' And,  

«او اعتماد خود را به همه سیاست‌ها از دست داده است». این است: "او اعتماد خود را به همه سیاستمداران از دست داده است." و،

that brings us to the last word, which is  'policy'. What is 'policy'? 'policy' refers to a  

این ما را به آخرین کلمه می رساند، که «سیاست» است. «سیاست» چیست؟ «سیاست» به

set of rules or plans that governs the activities  of a government or a company or an organization,  

مجموعه‌ای از قوانین یا طرح‌هایی اشاره دارد که بر فعالیت‌های یک دولت یا یک شرکت یا سازمان نظارت می‌کند،

so for example: 'The focus of the Prime Minister's  speech was foreign policy.', not foreign politics.  

به‌عنوان مثال: «تمرکز سخنرانی نخست‌وزیر سیاست خارجی بود.»، نه سیاست خارجی.

That's the mistake you need to avoid. Or: 'These  company policies, not these company politics.  

این اشتباهی است که باید از آن اجتناب کنید. یا: «این سیاست‌های شرکت، نه این سیاست‌های شرکت.

'These company policies are outdated and need to  changed.' O.K. that brings us to the end of the  

«این خط‌مشی‌های شرکت قدیمی هستند و باید تغییر کنند.» خوب. که ما را به پایان

lesson. I hope that the differences, the different  meanings, are clear for you, and that from now on,  

درس می رساند. امیدوارم که تفاوت‌ها، معانی مختلف، برای شما روشن باشد، و از این پس،

you'll be able to use all these words correctly  when you speak. I hope you've enjoyed this lesson.  

بتوانید هنگام صحبت کردن، از همه این کلمات به درستی استفاده کنید . امیدوارم از این درس لذت برده باشید.

For more on this topic, click here. Remember  to also check out my complete online course,  

برای اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع، اینجا را کلیک کنید. به یاد داشته باشید که دوره آنلاین کامل من را نیز بررسی کنید،

and don't forget to 'like and subscribe'.  Thank you for watching and happy studies!

و فراموش نکنید که «لایک کنید و مشترک شوید». از تماشای شما و مطالعات شاد متشکریم!