English Vocabulary: 12 Internet words

Hi again. Welcome back to www.engvid.com. I'm Adam. Today's lesson is hopefully very

سلام دوباره به www.engvid.com بازگردید. من آدام هستم. امیدوارم درس امروز

useful to all of you. We're going to look at Internet vocabulary, how to survive in

برای همه شما مفید باشد. ما قصد داریم به واژگان اینترنت، نحوه بقا در

cyberspace. Just in case you don't know, "cyberspace" is the Internet, the Internet world where

فضای مجازی نگاه کنیم. فقط اگر نمی دانید، «فضای مجازی » اینترنت است، دنیای اینترنت که

everything happens. These are some very common words you'll see today. Where'll you see them?

همه چیز در آن اتفاق می افتد. اینها کلمات بسیار رایجی هستند که امروز خواهید دید. کجا آنها را خواهید دید؟

Everywhere. You'll see them in news reports, articles about entertainment, sports, finance,

هر کجا. آنها را در گزارش های خبری، مقالاتی در مورد سرگرمی، ورزش، امور مالی،

business -- everywhere. Because the Internet is everywhere, okay? Cyberspace -- huge. So

تجارت -- همه جا خواهید دید. چون اینترنت همه جا هست، باشه؟ فضای مجازی -- عظیم پس

let's start. "Viral", okay? This is an adjective. When

بیایید شروع کنیم. "ویروسی"، باشه؟ این یک صفت است. وقتی

something "goes viral" -- "to go viral". When something "goes viral", it means it spreads

چیزی "ویروسی می شود" -- "ویروسی شدن". وقتی چیزی "ویروسی" می شود، به این معنی است که خیلی سریع پخش می

very quickly. So for example, I think all of you probably by now have seen Miley Cyrus

شود. به عنوان مثال، من فکر می‌کنم همه شما احتمالاً تا به حال دیده‌اید که مایلی سایرس

shake her thing, as it were. That video of her shaking herself went viral. It became

چیزی را تکان می‌دهد. آن ویدیو از تکان دادن او در فضای مجازی پخش شد. به

a huge hit. Thousands, millions of people saw it all over the world. I think another

یک موفقیت بزرگ تبدیل شد. هزاران میلیون نفر در سرتاسر جهان آن را دیدند. فکر می کنم

example is PSY. You know the "Gangnam Style" thing? I'm not going to do it for you; don't

مثال دیگر PSY باشد. شما چیز "گانگنام استایل" را می شناسید؟ من این کار را برای شما انجام نمی دهم.

worry. But he went viral as soon as his video came up. Keep in mind it goes with this verb.

نگران نباش اما او به محض اینکه ویدیوش منتشر شد، در فضای مجازی منتشر شد. به خاطر داشته باشید که با این فعل مطابقت دارد.

"It went viral." "It will go viral." Many books about how to create a viral video, for

"این ویروسی شد." "این ویروسی خواهد شد." به عنوان مثال، بسیاری از کتاب ها در مورد نحوه ایجاد یک ویدیوی

example. So it's usually images, videos, sometimes articles, depends on what topic it is.

ویروسی. بنابراین معمولاً تصاویر، ویدیوها، گاهی اوقات مقالات، بستگی به موضوع آن دارد.

I know that you know what "Google" is. Everybody knows Google. "Google" as a noun is the name

من می دانم که شما می دانید "گوگل" چیست. همه گوگل را می شناسند. "گوگل" به عنوان یک اسم،

of a company. It comes from a big number. I'm not going to try to say it because it's

نام یک شرکت است. از یک عدد بزرگ می آید. من قصد ندارم آن را

too big for me to say, but basically, they got this name from mathematics, I guess. But

بگویم زیرا برای من بزرگ است، اما اساساً آنها این نام را از ریاضیات گرفته اند، حدس می زنم. اما

do you know that it's also a verb? "To google", and in the past tense it's "I googled it."

آیا می دانید که آن هم یک فعل است؟ "به گوگل"، و در زمان گذشته "من آن را در گوگل جستجو کردم."

And what am I doing right now? "I am googling." Now, some people will write with the "e";

و من در حال حاضر چه کار می کنم؟ "من دارم گوگل می کنم." حال، برخی از مردم با "ه" می نویسند;

most people will write without the "e". I don't really think it matters all that much.

اکثر مردم بدون "e" می نویسند. من واقعاً فکر نمی کنم که آنقدرها مهم باشد.

People will understand what you're saying. "To google" basically means "to search". This

مردم متوجه خواهند شد که شما چه می گویید. " گوگل" در اصل به معنای "جستجو" است. این

brand name, the brand name of the company, has become so popular that it is used for

نام تجاری، نام تجاری شرکت ، آنقدر محبوب شده است که برای

any search thing you do on the Internet. If you're using Yahoo!, you're not "yahooing".

هر جستجویی که در اینترنت انجام می دهید از آن استفاده می شود. اگر از یاهو استفاده می کنید، «یاهو» نیستید.

You're still "googling". If you're using Bing or whatever other search engine, you're probably

تو هنوز "گوگل" می کنی. اگر از بینگ یا هر موتور جستجوی دیگری استفاده می‌کنید، احتمالا

still "googling" because that's the word that's become common. Completely unrelated: In Canada

هنوز در حال «گوگل» هستید، زیرا این کلمه رایج شده است. کاملا نامربوط: در کانادا

if you want a tissue to blow your nose, most likely you will ask for a Kleenex. A "Kleenex"

اگر می خواهید دستمالی برای باد کردن بینی خود داشته باشید، به احتمال زیاد کلینکس درخواست خواهید کرد. یک "کلینکس

is a brand name; it's a company name. Same idea. Google is that huge.

" یک نام تجاری است. این یک نام شرکت است همین ایده گوگل آنقدر بزرگ است.

"To post" or "a post", again noun or verb. A "post" is something that you put on the

"پست کردن" یا "یک پست"، دوباره اسم یا فعل. "پست" چیزی است که در

Internet, something you put on your Facebook page, something you put on your blog page,

اینترنت قرار می دهید، چیزی که در صفحه فیس بوک خود قرار می دهید ، چیزی که در صفحه وبلاگ خود،

on your website. "To post" means "to put up", to put up for the Internet to spread, hopefully

در وب سایت خود قرار می دهید. "پست کردن" به معنای "قرار دادن" است ، قرار دادن برای گسترش اینترنت،

go viral, get you a lot of views, which we will talk about in a second. Now, if you keep

امیدوارم ویروسی شود، بازدیدهای زیادی برای شما به ارمغان بیاورد، که در یک ثانیه در مورد آن صحبت خواهیم کرد. حالا، اگر

a blog, then you want to have good posts, and hopefully they will go viral or will come

یک وبلاگ دارید، پس می‌خواهید پست‌های خوبی داشته باشید، و امیدواریم که ویروسی شوند یا

high on the Google search, okay? "Blog" is short for "web log". So "web log"; "blog".

در جستجوی گوگل بالا بیایند، خوب؟ "وبلاگ " مخفف "وب گزارش" است. بنابراین "ورود وب"; "وبلاگ".

Now, what is a "log"? A "log" is like a journal or a diary. So a "blog" is usually

حال، "log" چیست؟ "log" مانند یک دفترچه خاطرات یا دفتر خاطرات است. بنابراین «وبلاگ» معمولاً

a personal website where people put whatever they want: comments or ideas or pictures or

یک وب‌سایت شخصی است که در آن افراد هر آنچه را که می‌خواهند قرار می‌دهند: نظرات یا ایده‌ها یا عکس‌ها یا

whatever or videos, in which case it's a vlog -- a "video log". And what you want... you're

هر چیز یا ویدیو، که در این صورت یک وبلاگ است -- یک «ویدیو گزارش». و آنچه شما می خواهید ... شما می

going to post your articles or your ideas, and you want people to come and see them.

خواهید مقالات یا ایده های خود را پست کنید و می خواهید مردم بیایند و آنها را ببینند.

You're sharing this with the world. A "tweet" comes from the company Twitter.

شما این را با جهان به اشتراک می گذارید. یک "توئیت" از شرکت توییتر می آید.

A "tweet" is a short message, 140 characters or less, so letters, spaces, dashes, etc.

"توئیت" یک پیام کوتاه است، 140 کاراکتر یا کمتر، بنابراین حروف، فاصله، خط تیره، و غیره.

It's something that you share with whoever you want, whoever follows you on Twitter.

این چیزی است که شما با هر کسی که می خواهید، هر کسی که شما را در توییتر دنبال می کند به اشتراک می گذارید.

You tweet this. Sometimes people will "retweet": They will take your tweet, your message, and

شما این را توییت کنید گاهی اوقات مردم "بازتوییت" می کنند: آنها توییت، پیام شما را می گیرند و

send it out to more people. So hopefully, if many people see your tweet, maybe it will

برای افراد بیشتری ارسال می کنند. بنابراین امیدواریم اگر بسیاری از مردم توییت شما را ببینند،

go viral and the whole world will see it. Maybe.

شاید ویروسی شود و تمام دنیا آن را ببینند. شاید.

"Phishing"." Phishing" is a very interesting phenomenon, okay? What people do is they send

"فیشینگ"." فیشینگ" پدیده بسیار جالبی است، خوب؟ کاری که مردم انجام می دهند این است که برای

you an email, and they hope that you will respond and give them information: bank accounts,

شما ایمیل می فرستند، و امیدوارند که شما پاسخ دهید و اطلاعاتی به آنها بدهید: حساب های بانکی،

passwords, usernames, etc. So they send you a letter saying, "Oh, hi, you know. I'm your

رمز عبور، نام کاربری و غیره. بنابراین نامه ای برای شما می فرستند که "اوه، سلام، شما می دانید. من هستم.

bank. There's a bit of a problem with your credit card. Can you send me your credit card

بانک شما. کارت اعتباری شما کمی مشکل دارد. می توانید شماره کارت اعتباری

number and expiry date and the code on the back just so I can make sure that it's actually

و تاریخ انقضا و کد پشت آن را برای من بفرستید تا مطمئن شوم که واقعاً

not a problem?" Well, that's the problem. Be very careful of phishing. It sounds like

مشکلی نیست؟ خب مشکل همینه بسیار مراقب فیشینگ باشید. به نظر می رسد

"fish" because they're sending you a bait, they're sending you a little worm and hope

"ماهی" زیرا آنها برای شما طعمه می فرستند، آنها برای شما یک کرم کوچک می فرستند و امیدوارند

you swallow it. Don't, okay? "Bits and bytes". Now, when I was a kid, "Bits

که آن را قورت دهید. نکن، باشه؟ "بیت ها و بایت ها". حالا، زمانی که من بچه بودم، «بیت

and Bites" were a snack that you buy in a bag -- all kinds of little pretzels and, like,

و لقمه» میان وعده ای بود که در یک کیسه می خرید -- انواع چوب شور و، مانند

corn chips, and all kinds of things. Not this "bits and bytes". "Bit": One "bit" is a very

چیپس ذرت، و انواع چیزها. نه این «بیت و بایت». "بیت": یک "بیت" اطلاعات بسیار

small piece of information that is used in computer programming. "Bytes" are a collection

کوچکی است که در برنامه نویسی کامپیوتر استفاده می شود. "بایت" مجموعه ای

of eight bits, eight bits. Now, then you have "kilobytes", which is basically a thousand

از هشت بیت، هشت بیت است. اکنون، شما "کیلوبایت" دارید، که اساساً هزار

bytes -- 1024 to be exact, but around a thousand. Kilo -- thousand. "Megabytes" are a thousand

بایت است -- به طور دقیق 1024، اما حدود هزار. کیلو -- هزار. «مگابایت» هزار

kilobytes. "Gigabytes" -- "gigabytes" are a thousand megabytes. Then, of course, you

کیلوبایت است. "گیگابایت" -- "گیگابایت" هزار مگابایت است. سپس، البته،

have "terabytes", which are a thousand gigabytes -- lots of bytes. Lots of bits. Lots of information.

شما "ترابایت" دارید، که هزار گیگابایت است -- تعداد زیادی بایت. مقدار زیادی بیت. اطلاعات زیادی.

A "meme": This in an interesting word. It's become very popular these days on the Internet.

یک "میم": این در یک کلمه جالب. این روزها در اینترنت بسیار محبوب شده است.

When someday sees a picture or a video or any sort of image and it becomes very, very

وقتی روزی یک عکس یا یک ویدیو یا هر نوع تصویری را می بیند و بسیار بسیار

popular, people start to take that image and put it in a different context, okay? For example,

محبوب می شود، مردم شروع به گرفتن آن تصویر می کنند و آن را در زمینه دیگری قرار می دهند، خوب؟ مثلا

maybe a few months ago there was a picture of a guy who was called "the most photogenic

شاید چند ماه پیش عکس پسری بود که به او می گفتند "فتوژنیک

guy in the world". A guy, you know, handsome guy, smiling, everybody thought, "Oh, what

ترین مرد دنیا". می‌دانی، یک پسر خوش‌تیپ ، خندان، همه فکر می‌کردند: "اوه،

a great picture." Suddenly you see his picture in every situation. You see big sumo wrestlers

چه عکس خوبی." ناگهان عکس او را در هر موقعیتی می بینید. شما کشتی گیران بزرگ سومو را

with the guy's face. He's one of the sumo wrestlers. You see somebody biking or running

با چهره آن مرد می بینید. او یکی از کشتی گیران سومو است. شما کسی را می بینید که در حال دوچرخه سواری یا دویدن است

-- the guy's face. You see a wedding picture with the guy standing right there. So that

-- چهره آن مرد. شما یک عکس عروسی را می بینید که در آن پسر ایستاده است. بنابراین

is a "meme". Basically, it's a copied image or an idea that spreads and is used in different

این یک "مم" است. در اصل، این یک تصویر کپی شده یا یک ایده است که در زمینه های مختلف گسترش می یابد و استفاده

contexts. "Domain": "Domain" is basically a website.

می شود. «دامنه»: «دامنه» در اصل یک وب سایت است.

The "URL" is the address. So for example: www.name.com. So this whole line that you

"URL" آدرس است. به عنوان مثال: www.name.com. بنابراین تمام این خطی

put in the top bar of your Internet Explorer -- whatever, Mozilla Firefox -- this is the

که در نوار بالای اینترنت اکسپلورر خود قرار داده اید - هر چه باشد، موزیلا فایرفاکس - این

"URL". That's the address, and this is the domain: engvid.com.

"URL" است. این آدرس است و این دامنه است: engvid.com.

"Views": "Views" means how many times your site or your video or your picture or your

"Views": "Views" به این معنی است که چند بار به سایت یا ویدیو یا عکس یا

post has been looked at. So now, you have to think about "see", "watch", "look", and

پست شما نگاه شده است. بنابراین اکنون باید به «دیدن»، «تماشا»، «نگاه» و

"view". You've got another word in the mix now. If you go to YouTube, most videos will

«مشاهده» فکر کنید. شما در حال حاضر یک کلمه دیگر در ترکیب دارید. اگر به یوتیوب بروید، بیشتر ویدیوها

have underneath: number of times -- number of views: how many people have seen this.

در زیر خواهند داشت: تعداد دفعات -- تعداد بازدید: چند نفر این را دیده اند.

Next, we have "SPAM". "SPAM" is junk email, garbage email. People send you advertisements,

بعد، ما "اسپم" داریم. "اسپم" ایمیل ناخواسته، ایمیل زباله است. مردم برای شما تبلیغات می فرستند،

or sometimes the SPAM is used for the phishing. It's just garbage email that you don't really

یا گاهی اوقات از SPAM برای فیشینگ استفاده می شود. این فقط یک ایمیل زباله است که واقعاً نمی

want to look at -- you want to avoid. Sometimes it has a virus. A "virus" is bad information

خواهید به آن نگاه کنید -- می خواهید از آن اجتناب کنید. گاهی اوقات ویروس دارد. "ویروس" اطلاعات بدی است

that will destroy your computer. "SPAM" comes from the meat, the brand name "SPAM", which

که رایانه شما را نابود می کند. "SPAM" از گوشت، نام تجاری "SPAM" می آید

is meat in a can. Now, the problem is nobody actually knows what's in this meat, what is

که گوشت در قوطی است. اکنون، مشکل این است که هیچ کس واقعاً نمی داند در این گوشت چه چیزی وجود دارد، چه چیزی

in the can. It's mystery meat. Just like this email is mystery email; you don't really want

در قوطی است. این گوشت مرموز است. درست مانند این ایمیل، ایمیل مرموز. شما واقعاً نمی خواهید

to touch it; you don't really want to ingest it in any way, shape, or form.

آن را لمس کنید. شما واقعاً نمی خواهید آن را به هیچ وجه، شکل یا شکلی مصرف کنید.

And, of course, we have "cookies". Not like "Mmm, cookies!" Not that kind of cookie. "Cookies"

و، البته، ما "کوکی" داریم. نه مانند "مم، کوکی ها!" این نوع کوکی نیست. «کوکی ها»

are pieces of information that a website that you go to... You go to a website. The server

اطلاعاتی هستند که وب سایتی که به آن می روید... شما به یک وب سایت می روید. سرور

-- the company that has the website -- sends information to your computer. That information

-- شرکتی که وب سایت را دارد -- اطلاعات را به رایانه شما ارسال می کند. این اطلاعات

stays on your computer. Every time you go back and forth to this website, they see what

در رایانه شما باقی می ماند. هر بار که به این وب سایت رفت و آمد می کنید، می بینند که

you are doing, and they can customize the delivery of their website to you. So they

شما چه کار می کنید و می توانند تحویل وب سایت خود را برای شما سفارشی کنند. بنابراین آنها

know what you like, what other websites you've been to, so they know which advertisements

می دانند که شما چه چیزی را دوست دارید، در چه وب سایت های دیگری بوده اید، بنابراین آنها می دانند که کدام تبلیغات

to give you, they know how to set up their website so that you like it. You can erase

را به شما ارائه دهند، آنها می دانند که چگونه وب سایت خود را راه اندازی کنند تا شما آن را دوست داشته باشید. شما می توانید

cookies, and every once in a while you should erase cookies and clean your computer. Okay.

کوکی ها را پاک کنید و هر چند وقت یکبار باید کوکی ها را پاک کنید و رایانه خود را تمیز کنید. باشه.

Hopefully this is all very helpful to you in protecting yourself and using the Internet

امیدواریم همه اینها برای محافظت از خود و استفاده از اینترنت

and understanding things you're reading about in the Internet. You can also make sure, if

و درک مطالبی که در اینترنت در مورد آنها می خوانید بسیار مفید باشد . همچنین می توانید مطمئن شوید، اگر

you want to make sure how to use these words, go to www.engvid.com. There is a quiz there

می خواهید از نحوه استفاده از این کلمات مطمئن شوید، به www.engvid.com بروید. یک مسابقه در آنجا وجود دارد

that you can practice these words. And, of course, go to YouTube. See how many views

که می توانید این کلمات را تمرین کنید. و البته به یوتیوب بروید. ببینید

this lesson has gotten on YouTube, and come see us again. Bye.

این درس چند بازدید در YouTube داشته است و دوباره به دیدن ما بیایید. خدا حافظ.