LOOK at these PHRASAL VERBS with "look"

Hi again. I'm Adam. Welcome back to www.engvid.com. Today's lesson, again, everybody's favourite,

سلام دوباره من آدام هستم. به www.engvid.com بازگردید. درس امروز، دوباره، افعال عبارتی مورد علاقه همه

phrasal verbs. We're going to look at phrasal verbs with "look". Again, what is a phrasal

. ما به افعال عبارتی با "نگاه" نگاه می کنیم. باز هم فعل عبارتی

verb? It's a verb with a preposition combination to get usually very different meanings. Now,

چیست؟ این یک فعل با ترکیب حرف اضافه است که معمولاً معانی بسیار متفاوتی را دریافت می کند. اکنون،

if you're thinking: "Oh my god. Too many of these phrasal verbs. You're doing too many

اگر فکر می‌کنید: "اوه خدای من. تعداد زیادی از این افعال عبارتی. شما بیش از حد

of these lessons", things are starting to look up. I'm getting near the end. There's

از این درس‌ها را انجام می‌دهید"، همه چیز در حال بالا رفتن است. دارم به آخرش نزدیک میشم

a limit to how many of these I can do, so don't worry; things are looking up. Okay.

محدودیتی برای تعداد این موارد وجود دارد که می توانم انجام دهم، پس نگران نباشید. همه چیز رو به جلو است باشه.

Let's start with "up". "Look up". A few meanings. There's the literal meaning, look up. Look

بیایید با "بالا" شروع کنیم. "جستجو". چند معنی معنای تحت اللفظی آن وجود دارد، به بالا نگاه کنید.

up at the sky; look up, see that plane flying. No problem. You can also "look up". If any

به آسمان نگاه کن؛ به بالا نگاه کن، ببین آن هواپیما در حال پرواز است. مشکلی نیست شما همچنین می توانید "به بالا نگاه کنید". اگر هر یک

of these words give you difficulty and you're not sure what I'm saying or you didn't catch

از این کلمات به شما مشکل می‌دهد و مطمئن نیستید که چه می‌گویم یا متوجه

what I'm saying, look them up in the dictionary or look them up online. Go to Google or go

حرف من نشدید، آن‌ها را در فرهنگ لغت جستجو کنید یا به صورت آنلاین جستجو کنید. به گوگل بروید یا

to wherever you go, the dictionary, punch in the word, and you will get the meaning

به هر کجا که می روید، دیکشنری، کلمه را بکوبید،

of this word.

معنی این کلمه را خواهید فهمید.

Now, what I said before: "Things are looking up." If something is starting to look up,

اکنون، آنچه قبلاً گفتم: "چیزها رو به جلو هستند." اگر چیزی شروع به نگاه کردن به بالا کند، به

it means it's starting to be more positive. It's starting to look better. Okay? You can

این معنی است که شروع به مثبت‌تر شدن کرده است. شروع به بهتر شدن کرده است. باشه؟ شما می

be a bit happier about what's coming. So you can look up to the situation changing, or

توانید کمی خوشحال تر از آنچه در راه است. بنابراین می‌توانید به تغییر وضعیت، یا تغییر وضعیت نگاه کنید

the situation is changing.

.

"Look up to". This is a little bit different. "Look up to" means... Because of the "to",

"به بالا نگاه کن". این کمی متفاوت است. «به بالا نگاه کن» یعنی... به دلیل «به»

you're getting a bit of a direction of somewhere. Right? So you're looking up to someone.

، کمی جهت به جایی می گیری. درست؟ بنابراین شما به دنبال کسی هستید.

If you look up to someone, means you use them as a role model. They're somebody you want

اگر به کسی نگاه می کنید، به این معنی است که از او به عنوان یک الگو استفاده می کنید. آنها کسانی هستند که شما

to be like. Okay? So I'll put here just so you get that word. "Role model". So, usually,

می خواهید شبیه آنها باشید. باشه؟ بنابراین من اینجا می گذارم تا شما آن کلمه را دریافت کنید. "الگو". بنابراین، معمولاً

when you're young as a child, you look up to your parents. You think: "Oh my god. My

وقتی در کودکی جوان هستید، به والدین خود نگاه می کنید. شما فکر می کنید: "اوه خدای من.

parents are amazing. I want to be like them." When you get older, we'll leave that to you.

پدر و مادر من شگفت انگیز هستند. من می خواهم مانند آنها باشم." وقتی بزرگ شدی، این را به تو می سپاریم.

"Look down". Now, I'm not saying you're going to look down on your parents, but when you

"به پایین نگاه کن". حالا من نمی گویم که به پدر و مادرت از حقارت نگاه می کنی، اما وقتی

look down on somebody, you're putting them beneath you. Okay? You're making them a little

به کسی نگاه می کنی، او را زیر دست خود می گذاری. باشه؟ شما آنها را کمی حقیر می

bit inferior. The opposite of inferior - superior. Okay? But if somebody is inferior and if you

کنید. متضاد فروتر - برتر. باشه؟ اما اگر کسی حقیر است و اگر

look down on somebody, means you think they are less than you. They're not as good at

به کسی با تحقیر نگاه می کنید، به این معنی است که فکر می کنید از شما کمتر است. آن‌ها در

their job, they're not as good of a baseball player or whatever sport. They're... You're

کارشان خوب نیستند، به اندازه یک بازیکن بیسبال یا هر ورزش دیگری خوب نیستند. آنها... شما

a better student than they are, so you look down on them. You're thinking: "Not so good."

دانش آموز بهتری نسبت به آنها هستید، پس به آنها نگاه می کنید. شما فکر می کنید: "خیلی خوب نیست."

Of course, "look down" by itself is just look down on the ground.

البته "نگاه به پایین" به خودی خود فقط نگاه از پایین به زمین است.

"Look over". Okay? Now, if there's a fence here between my house and my neighbour's house,

"نگاه کن". باشه؟ حالا، اگر اینجا بین خانه من و خانه همسایه‌ام

I could look over the fence and see what's going on. But "look over" can also mean just

حصاری باشد، می‌توانم بالای حصار نگاه کنم و ببینم چه خبر است. اما "نگاه کردن" می تواند به معنای فقط

check. Okay? So, for example, I wrote an essay, and before I hand it in to my teacher, I want

بررسی باشد. باشه؟ برای مثال، من یک انشا نوشتم و قبل از اینکه آن را به معلمم تحویل دهم، می‌خواهم

to give it to my friend to look over the essay and make sure there's no mistakes, make sure

آن را به دوستم بدهم تا مقاله را بررسی کند و مطمئن شود که اشتباهی وجود ندارد، مطمئن شوید که

I didn't say anything wrong or make any spelling mistakes. I just want him or her to check

من اشتباهی نگفته‌ام یا هر گونه اشتباه املایی انجام دهید من فقط از او می خواهم که

it. I want him to look it over and check it.

آن را بررسی کند. از او می خواهم آن را نگاه کند و بررسی کند.

"Look in on". Okay? "Look in on" means just keep an eye out for somebody, or a little

"به داخل نگاه کن". باشه؟ "نگاه کن" به این معنی است که فقط مراقب کسی باشید یا

bit take care of somebody. Right? So, for example, I'm going away on vacation next week.

کمی از کسی مراقبت کنید. درست؟ بنابراین، برای مثال، من هفته آینده به تعطیلات می روم.

I ask my neighbour to look in on my plants. All he has to come in, open the door, check

از همسایه ام می خواهم که به گیاهان من نگاه کند. فقط باید وارد شود، در را باز کند، بررسی

they're still alive, okay. We'll talk about "look after", it's a little bit similar...

کند که هنوز زنده هستند، باشه. ما در مورد "مراقبت کردن" صحبت خواهیم کرد، کمی شبیه است ...

You know what? I'll talk about "look after" now. If I have a dog, I can't ask my neighbour

می دانید چیست؟ اکنون در مورد "مراقبت" صحبت خواهم کرد . اگر من سگ داشته باشم، نمی توانم از همسایه ام بخواهم که

to "look in" on my dog. I need more than that. I need my neighbour to "look after" my dog.

سگم را "نگاه کند". من بیشتر از این نیاز دارم من به همسایه‌ام نیاز دارم که از سگم مراقبت کند.

"Look after" means take care of. Okay?

«مراقبت» به معنای مراقبت است. باشه؟

"Look through" is also a little bit similar to "look over", but a little bit more detailed.

«نگاه از طریق» نیز کمی شبیه به «نگاه کردن» است، اما کمی جزئی‌تر است.

"Look through" is inspect, look for detailed things. So I want you to look through my essay,

"نگاه از طریق" بازرسی است، به دنبال چیزهای دقیق باشید. بنابراین از شما می خواهم که مقاله من را بررسی

and find this or that particular thing. "Look over", very quickly skim it; look for any

کنید و این یا آن چیز خاص را پیدا کنید. "نگاه کن "، خیلی سریع آن را از بین ببر. به دنبال هر

problems. "Look through", I want you to go in detail and find everything. Now,

مشکلی باشید "از طریق نگاه کن"، من از شما می خواهم که به جزئیات بروید و همه چیز را پیدا کنید. در حال حاضر،

"look through" can also be a physical action. For example, the police, if they're trying to

"نگاه از طریق" همچنین می تواند یک عمل فیزیکی باشد. به عنوان مثال، پلیس، اگر در حال تلاش برای

find a criminal, they will go... If they have a suspect, they will go to his or her house,

یافتن مجرمی باشد، می رود... اگر مظنونی داشته باشد، به خانه او می رود،

they will look through their garbage to find any clothes. So, "look through" means inspect,

زباله های آنها را نگاه می کند تا لباسی پیدا کند. بنابراین، "نگاه از طریق" به معنای بازرسی،

look for something specific. Okay. So, "look after", take care.

به دنبال چیزی خاص است. باشه. بنابراین، "مراقب" باشید، مراقب باشید.

"Look into". "Look into" means investigate. So there's a problem at my office, we're not...

"نگاه به". «نگاه به» به معنای تحقیق است. بنابراین در دفتر من مشکلی وجود دارد، ما نیستیم...

Our sales are not very high; we're losing money somewhere. I'm going to "look into"

فروش ما خیلی بالا نیست. ما در جایی پول از دست می دهیم من می خواهم مشکل را "بررسی"

the problem. I'm going to find out what's going on. Okay? So, "look into", investigate.

کنم. من می روم تا بفهمم چه خبر است. باشه؟ بنابراین، "نگاه کنید"، تحقیق کنید.

"Look out". "Look out!" Be careful. Right? Pay attention. Something's coming. I throw

"مراقب باش". "مراقب باش!" مراقب باش. درست؟ توجه کنید. چیزی در راه است.

a baseball, I say: "Oh, look out!" because the baseball is about to hit you in the head.

بیسبال پرت می کنم، می گویم: اوه، مراقب باش! چون توپ بیسبال قرار است به سر شما بزند.

So be careful, be aware.

پس مراقب باشید، آگاه باشید.

"Look out for" means pay attention to. So, you will meet my friend... I will meet my

«مراقب باش» یعنی توجه به. بنابراین، شما دوست من را ملاقات خواهید کرد... من

friend on the corner, but I want you to look out for him or her, in case you see them and

دوستم را در گوشه ای ملاقات خواهم کرد، اما از شما می خواهم که مراقب او باشید، در صورتی که آنها را ببینید و

I don't. Okay? "Look out for", just pay attention to. Be ready for something to happen. Expect

من ندیدم. باشه؟ "مراقب" باشید، فقط به آن توجه کنید. برای اتفاقی آماده باش انتظار داشته

something to happen.

باشید اتفاقی بیفتد.

Last: "Look around". So, of course, there's "look around", the physical one where you're

آخرین: "به اطراف نگاه کن". بنابراین، البته، «نگاه به اطراف» وجود دارد، حالت فیزیکی که در آن

actually moving your eyes around the place. But if you go into a store, the sales clerk

واقعاً چشمان خود را به اطراف می‌چرخانید. اما اگر وارد مغازه ای شوید، فروشنده

comes up to you and you're going into a clothing store, for example, the sales clerk comes

به سراغ شما می آید و شما وارد یک مغازه لباس فروشی می شوید، مثلاً کارمند فروش پیش

up to you and says: "Can I help you with anything?" You say: "No, no. I'm just looking around."

شما می آید و می گوید: "می توانم در هر کاری به شما کمک کنم؟" شما می گویید: "نه، نه، من فقط به اطراف نگاه می کنم."

"Just looking around" basically means browse. I'm not sure if you know this word either.

"فقط نگاه کردن به اطراف" در اصل به معنای مرور است. مطمئن نیستم این کلمه را هم می دانید یا نه.

"Browse" means you're going to just look and see what's available, what's on sale, if there's

«مرور» به این معنی است که شما فقط نگاه می‌کنید و می‌بینید چه چیزی در دسترس است، چه چیزی در فروش است، اگر

anything nice. You're not really looking to buy anything, but if you find something nice,

چیز خوبی وجود دارد. شما واقعاً به دنبال خرید چیزی نیستید، اما اگر چیز خوبی پیدا کنید،

you'll buy it. So you're just looking around. Just browsing. Okay?

آن را می‌خرید. بنابراین شما فقط به اطراف نگاه می کنید . فقط در حال مرور باشه؟

Very simple phrasal verbs, I think. Very useful phrasal verbs. These are used every day in

به نظر من افعال عبارتی بسیار ساده. افعال عبارتی بسیار مفید. اینها هر روز در

all kinds of situations. Learn them, practice them. You can go to www.engvid.com. There's

انواع شرایط استفاده می شوند. آنها را یاد بگیرید، تمرین کنید. می توانید به www.engvid.com مراجعه کنید.

a quiz there that you can practice these with. And, of course, ask any questions that you

یک مسابقه در آنجا وجود دارد که می توانید با آن تمرین کنید. و البته هر سوالی

have on the comments page. Come back again to www.engvid.com.

دارید در صفحه نظرات بپرسید. دوباره به www.engvid.com بازگردید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel. Have a nice day.

فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید . روز خوبی داشته باشید.