16 “MAKE” Phrasal Verbs: “make for”, “make off”, “make out”...

Hi, everybody.

Welcome back to www.engvid.com.

سلام به همه.

به www.engvid.com بازگردید.

I'm Adam.

من آدام هستم.

In today's video, I'm going to give you some

در ویدیوی امروز، من قصد دارم چند

more phrasal verbs because everybody loves

افعال عبارتی دیگر را به شما ارائه دهم زیرا همه دوست دارند

to learn about phrasal verbs.

در مورد افعال عبارتی بیاموزند.

And today, we're going to look at phrasal verbs with "make".

و امروز، ما قصد داریم به افعال عبارتی با "make" نگاه کنیم.

So, again, a quick review.

بنابراین، دوباره، یک بررسی سریع.

Phrasal verb is a verb and a preposition that

فعل عبارتی یک فعل و یک حرف اضافه است که با

work together as one unit to have different

هم به عنوان یک واحد کار می کنند تا معانی مختلفی داشته باشند

meanings.

.

And again, some phrasal verbs will have more

و دوباره، برخی از افعال عبارتی بیش

than one meaning, unrelated, and you just

از یک معنی خواهند داشت، نامرتبط، و شما فقط

need to learn these like you would learn new vocabulary.

باید اینها را یاد بگیرید، مانند واژگان جدید.

Okay?

So, we have a whole bunch here.

باشه؟

بنابراین، ما یک دسته کامل در اینجا داریم.

Let's start with "make up".

بیایید با "آرایش" شروع کنیم.

So, now, "make up", you can use in different ways.

بنابراین، در حال حاضر، "آرایش"، شما می توانید به روش های مختلف استفاده کنید.

You can make someone up or something up.

شما می توانید کسی یا چیزی را بسازید.

And there's another way we're going to look at

و راه دیگری نیز وجود دارد که می‌خواهیم به

that, but for here, "make up" means basically

آن نگاه کنیم، اما در اینجا، " آرایش" اساساً به معنای

put on makeup.

آرایش کردن است.

Put on...

Make something prettier.

بپوش...

چیز زیباتر درست کن.

And in this case, "make up" would be one word.

و در این مورد، " آرایش" یک کلمه خواهد بود. به

The stuff you put on your face to make yourself look pretty is called "make up".

چیزهایی که روی صورتتان می گذارید تا زیبا به نظر برسید، «آرایش» می گویند.

So, you can make up your face, that's the

بنابراین، می توانید صورت خود را آرایش کنید، این

verb, separate words, "make", one word, "up",

فعل است، کلمات را جدا کنید، "ساختن"، یک کلمه، "بالا"،

second word.

کلمه دوم.

"Make up your face" means put on makeup.

«صورتت را آرایش کن» یعنی آرایش کن.

Now, you can also do with a hyphen a "make up" something.

در حال حاضر، شما همچنین می توانید با خط تیره یک "آرایش" چیزی انجام دهید.

In this case, it's an adjective.

در این مورد، این یک صفت است.

So, like a makeup exam.

بنابراین، مانند یک امتحان آرایش.

If you're doing a makeup exam, that means you missed it, and now you're doing it in

اگر در حال انجام امتحان آرایش هستید، به این معنی است که آن را از دست داده اید، و اکنون آن را در جای خود انجام می دهید

its place.

. به عبارت دیگر

You're replacing the one you missed, in other words.

شما در حال جایگزینی چیزی هستید که از دست داده اید.

So, you can make up your exam.

بنابراین، می توانید امتحان خود را جبران کنید.

You can take a makeup exam, and that's how that's going to work.

می توانید در امتحان آرایش شرکت کنید، و اینطوری کار می کند.

Now, you can also make up for something.

حالا شما هم می توانید چیزی را جبران کنید.

So, you can make up for the lost test, but

بنابراین، می‌توانید آزمون از دست رفته را جبران کنید، اما

generally, we use this to say you're a little

به طور کلی، ما از این استفاده می‌کنیم تا بگوییم که شما

bit fixing something, right?

کمی چیزی را اصلاح می‌کنید، درست است؟

So, if...

پس اگر...

Let's say we had a date, and I went to the restaurant, and I sat down, and you didn't

فرض کنیم قرار گذاشتیم و من رفتم رستوران و نشستم و تو نیامدی

come.

So, of course, I'm feeling very upset and a little bit angry.

.

بنابراین، البته، من بسیار ناراحت و کمی عصبانی هستم.

So, you want to make it up.

بنابراین، شما می خواهید آن را جبران کنید.

You want to make up for that, I guess, insult.

تو میخوای جبران کنی ، حدس میزنم توهین کنی. ظاهر نشدن

It's a little bit rude not to show up.

کمی بی ادبی است .

So, how will you do that?

بنابراین، چگونه این کار را انجام خواهید داد؟

Maybe you will take me out for an even nicer dinner.

شاید مرا برای یک شام حتی بهتر بیرون ببری.

So, make up for something bad you did, fix

بنابراین، کار بدی را که انجام دادید جبران کنید،

it, or give some sort of repayment, in a way.

آن را اصلاح کنید یا به نوعی بازپرداخت کنید.

If you make up with someone, so that person who didn't come to the restaurant, maybe we

اگر با کسی سروسامان می‌گیرید، به این معنی که آن شخصی که به رستوران نیامده، ممکن است

got into a fight or an argument about it, and now we are going to make up with each

در مورد آن دعوا یا دعوا کنیم و حالا می‌خواهیم با هم جبران کنیم

other, means we're going to fix the relationship.

، یعنی می‌خواهیم درست کنیم. رابطه.

We're going to end the dispute, end the fight, and become friends again.

ما به دعوا پایان می دهیم، به دعوا پایان می دهیم و دوباره دوست می شویم.

So, if you make up with someone, you end the fight, you become...

پس اگه با یکی جبران کنی دعوا رو تموم میکنی میشی...

You have good relations again.

دوباره روابط خوبی داری.

If you make something up, it means you're creating a fictional story, right?

اگر چیزی می سازید، به این معنی است که دارید یک داستان تخیلی می سازید، درست است؟

So, the teacher asked me why did I come late,

بنابراین، معلم از من پرسید که چرا دیر آمدم،

but I didn't really have a good excuse, so

اما من واقعاً بهانه خوبی نداشتم، بنابراین

I just made up a story about the dog.

فقط یک داستان در مورد سگ ساختم.

You know, my dog jumped on me, and he cut

میدونی سگم روی من پرید و

my eye, and I had to go to the hospital, and

چشمم رو برید و مجبور شدم برم بیمارستان و

by the time I came to class, class had already started.

تا اومدم کلاس کلاس شروع شده بود.

So, I make up a story, make up a tale, etc.

بنابراین، من یک داستان می سازم، یک داستان می سازم، و غیره.

So, that's "make up".

بنابراین، این همان "آرایش" است.

You're going to see "make up" a little bit again afterwards.

بعد از آن کمی دوباره «آرایش» را خواهید دید.

Now, you can make it across, you can make it through, you can make it into or in, you

اکنون، می‌توانید آن را از عرض عبور دهید، می‌توانید از آن عبور کنید، می‌توانید آن را وارد یا داخل کنید،

can make it down, up, or to.

می‌توانید آن را به سمت پایین، بالا یا به سمت پایین ببرید.

All of them, very different meanings.

همه آنها معانی بسیار متفاوتی دارند.

So, you can make it across, for example, you

بنابراین، می توانید از آنطرف عبور کنید ، مثلاً

have a lake, and you take the boat, or you

یک دریاچه دارید، و سوار قایق می شوید، یا

swim and you make it across to the other side.

شنا می کنید و از آن طرف می گذرید.

If you're coming to the border, you're a little

اگر به مرز می‌آیید،

bit worried because you don't have your, you

کمی نگران هستید زیرا می‌دانید که

know, your COVID vaccine proof.

واکسن COVID خود را ندارید.

You're not sure if you'll make it across the border.

مطمئن نیستید که از مرز عبور کنید یا خیر.

So, you basically, there's a line, and you're making it across the border.

بنابراین، شما اساساً یک خط وجود دارد، و شما آن را از مرز عبور می کنید. از

Make it through, if you make it through something,

آن عبور کنید، اگر از چیزی عبور کنید،

like make it through an event, make it through

مثلاً از طریق یک رویداد، آن را از طریق

a speech, make it through a wedding, means you survived, right?

یک سخنرانی، از طریق عروسی عبور دهید، یعنی زنده ماندید، درست است؟

So, a lot of people think that they're going

بنابراین، بسیاری از مردم فکر می کنند که قرار است

to stand in front of a whole group of people,

در مقابل یک گروه از مردم بایستند،

and they might not make it through.

و ممکن است از پس آن برنیایند.

They might not finish their speech because they'll be too nervous.

آنها ممکن است سخنرانی خود را تمام نکنند زیرا بیش از حد عصبی خواهند بود.

Or you took a course, it was very difficult, but you made it through.

یا دوره ای را گذراندید، خیلی سخت بود، اما از پسش برآمدید.

You completed it, you survived it, you graduated, you move on from there.

شما آن را کامل کردید، از آن جان سالم به در بردید، فارغ التحصیل شدید، از آنجا ادامه می دهید.

When you apply to join something, like let's

وقتی برای پیوستن به چیزی درخواست می‌دهید، مثلاً

say you're applying to university, and then

فرض کنید برای دانشگاه درخواست می‌دهید، و سپس

you get your acceptance letter, means you made it into the university.

نامه پذیرش خود را دریافت می‌کنید، به این معنی است که وارد دانشگاه شده‌اید.

You made it into, you were accepted, and/or you just made it in.

شما وارد آن شدید، پذیرفته شدید، و/یا فقط وارد آن

"Into" or "in", both are okay.

شدید.

"Into" will usually have the place or the situation after it.

«Into» معمولاً مکان یا موقعیت پس از آن را خواهد داشت.

So, I applied to university, I applied to Harvard, and I made it in.

بنابراین، من برای دانشگاه درخواست دادم، برای هاروارد درخواست دادم، و آن را وارد کردم.

Or, I applied to university, and I made it into Harvard.

یا برای دانشگاه درخواست دادم و وارد هاروارد شدم.

So, "into" include the destination.

بنابراین، "into" شامل مقصد می شود.

"In" just means accepted.

"در" فقط به معنای پذیرفته شده است. تا پایین

Down up to, like when you're talking about

، مانند زمانی که شما در مورد

going somewhere, so I live in the south, and

رفتن به جایی صحبت می کنید، بنابراین من در جنوب زندگی می کنم، و

my friend lives in the north, so I say, "Can

دوستم در شمال زندگی می کند، بنابراین من می گویم، "می توانید

you make it down this weekend?", means come

این آخر هفته را انجام دهید؟"، یعنی بیایید

south.

جنوب.

"No, but he can't make it down this weekend,

"نه، اما او نمی تواند این آخر هفته را پشت سر بگذارد،

so I will try to make it up to his place next

بنابراین من سعی خواهم کرد تا آخر هفته آینده به جایگاه او برسم

weekend."

."

If you're going north, you make it up to that

اگر به سمت شمال می روید، آن را تا آن

north place, make it down to the south place,

مکان شمالی بالا می آورید، آن را تا مکان جنوبی پایین می آورید،

or just make it to the place, means arrive at, get to that place.

یا فقط به آن مکان می رسید، یعنی به آن مکان رسید، به آن مکان رسید.

"Make after", now this one is a little bit tricky, because you're not going to hear it

«بساز بعد»، حالا این یکی کمی مشکل است، زیرا زیاد آن را نمی‌شنوید

very often.

.

It's a...

I think it's a little bit formal.

این یک ...

فکر می کنم کمی رسمی است.

So, if you make after someone, basically you're

بنابراین، اگر دنبال کسی می‌روید، اساساً

trying to get to them, you're chasing them,

در تلاش برای رسیدن به او هستید، او را تعقیب می‌کنید،

or you're trying to get a particular target or goal, so you make after that goal, you

یا می‌خواهید هدف یا هدف خاصی را به دست آورید ، بنابراین پس از آن هدف را دنبال می‌کنید،

try to catch, try to achieve that goal.

سعی می‌کنید بگیرید، تلاش کنید. برای رسیدن به آن هدف

A little bit formal, not so commonly used, but you might hear it.

کمی رسمی، نه چندان رایج، اما ممکن است آن را بشنوید.

"Make over", to make something over or to make over something is basically to change

«تغییر کردن»، تغییر دادن چیزی یا ساختن چیزی اساساً به معنای تغییر

it, usually to make it better, and once that's

آن است، معمولاً برای بهتر کردن آن ، و هنگامی که این کار

done, that thing or that person has received

انجام شد، آن چیز یا آن شخص

a makeover, which is one word.

تغییر شکل داده است، که یک کلمه است.

So, especially when you think about, like,

بنابراین، به خصوص وقتی به

fashion or makeup, you go to a salon and you

مد یا آرایش فکر می‌کنید، به یک سالن می‌روید و

get a makeover, means the stylist, I guess, will

آرایش می‌کنید، به این معناست که آرایشگر، حدس می‌زنم،

do your hair, maybe do some makeup, manicure,

موهای شما را آرایش می‌کند، شاید آرایش، مانیکور،

pedicure, all that stuff, and then you come out like a new person.

پدیکور، همه این چیزها را انجام دهد. و بعد مثل یک آدم جدید بیرون می آیی.

You can also give your house a makeover.

شما همچنین می توانید خانه خود را تغییر دهید.

You paint the walls, you get new furniture, all this stuff, like you have a new house.

شما دیوارها را رنگ می کنید، مبلمان جدید می گیرید، این همه چیز، مثل اینکه یک خانه جدید دارید.

That's the makeover.

این تغییر است.

"Make away with" or "make off with" basically mean the same thing.

"دور کردن با" یا "مخالف کردن با" اساساً به همین معنی است.

So, for example, if I invested in the stock market, at the end of the year, my friend

مثلاً اگر در بورس سرمایه‌گذاری می‌کردم، در پایان سال، دوستم از

asked me, "So, how did you do?

من می‌پرسید: "خب، چطور کار کردی؟

What did you make away with?

چه چیزی را از بین بردی؟

How much was the result?"

نتیجه چقدر شد؟"

Right?

So, that's what basically, "to make away with"

درست؟

بنابراین، این همان چیزی است که اساساً، "دریافتن با"

or "to make off with" to get a certain result.

یا "خارج شدن با" برای به دست آوردن یک نتیجه خاص است.

Often used with money.

اغلب با پول استفاده می شود.

So, I made off...

پس من راه افتادم...

The thieves, for example, made off with $100,000.

دزدها مثلاً با 100000 دلار فرار کردند.

Thieves robbed the bank, and then in the news,

سارقان به بانک دستبرد زدند و سپس در اخبار

they say, "Oh, they successfully robbed the

می گویند: "اوه، آنها با موفقیت از

bank and made off with $10,000,000 in cash."

بانک سرقت کردند و با 10،000،000 دلار پول نقد راه افتادند."

Or they made away with $10,000,000 in cash.

یا با 10,000,000 دلار پول نقد به دست آوردند.

"Make for", "make towards" means go in the direction of.

«ساخت برای»، «ساخت به سوی» یعنی رفتن در جهت.

So, make for the highway, once you get there, go north for 10 miles.

بنابراین، برای بزرگراه درست کنید، وقتی به آنجا رسیدید، 10 مایل به شمال بروید.

Just make towards the highway, when you see it, head north, go for 10 miles.

فقط به سمت بزرگراه بروید، وقتی آن را دیدید، به سمت شمال بروید، 10 مایل بروید.

Essentially the same, "make for" I think is

اساساً همان، "ساخت برای" فکر می کنم

a little bit more common than "make towards".

کمی رایج تر از "ساخت به سمت" است.

Again, if you're giving directions, if you're

دوباره، اگر در حال دادن مسیر هستید، اگر

in a new city and you ask for directions,

در یک شهر جدید هستید و مسیر را می‌پرسید،

someone may say, "Okay, you see that tower over there?

ممکن است کسی بگوید، "خوب، آن برج را آنجا می‌بینی؟

Okay, make towards that."

خوب، به سمت آن حرکت کن."

When you get there, turn right, turn left, and you'll see the place you're going for.

وقتی به آنجا رسیدید، به راست بپیچید، به چپ بپیچید، و مکانی را که می خواهید به آنجا بروید، خواهید دید.

Make of something.

از چیزی درست کن

Basically, make of something.

اساساً از چیزی بسازید.

What do you make of the new movie?

نظر شما از فیلم جدید چیست؟

What do you think about?

شما در این مورد چه فکر می کنید؟

What is your opinion?

نطر شما چی هست؟

What is your judgment of something?

قضاوت شما در مورد چیزی چیست؟

So, if you make, what do you...

بنابراین، اگر بسازید، چه کاری انجام می دهید...

Most commonly used in a question, "What do you make of whatever it is you're talking

بیشترین استفاده در یک سوال، " از هر چیزی که می گویید چه می کنید

about?"

؟"

I'm not sure what to make of it.

من مطمئن نیستم که از آن چه بسازم.

I hated it and I loved it at the same time, I don't know how that works.

من از آن متنفر بودم و در عین حال دوستش داشتم، نمی دانم چگونه کار می کند.

Make out.

درست کردن.

Now, okay, one meaning, "to make out" is similar to "make away" or "make of" with.

حالا، بسیار خوب، یک معنی، "درست کردن" شبیه به "دریافتن" یا "ساختن" با است.

So, how did you make out this quarter in the stock market?

بنابراین، چگونه از این سه ماهه در بازار سهام عبور کردید؟

How did you make out?

چطور متوجه شدید؟

What was your result?

نتیجه شما چه بود؟

Okay?

باشه؟

But you can also make out with a person.

اما شما همچنین می توانید با یک شخص کنار بیایید.

If a boy and a girl, or boy-boy, girl-girl, I don't know, these days, anything's okay.

اگر پسر و دختر، یا پسر-پسر، دختر-دختر، نمی دانم، این روزها همه چیز اوکی است.

If they're making out, means they're like,

اگر آنها در حال تشخیص دادن هستند، به این معنی است که آنها مانند، می‌دانید،

you know, kissing, and touching, and fooling

می‌بوسند، لمس می‌کنند، و گول می‌زنند

around.

.

Fooling around is another phrasal verb, by the way.

به هر حال، فریب دادن یک فعل عبارتی دیگر است.

You can make out with someone, you can just

شما می توانید با کسی کنار بیایید، فقط می توانید

do physical things with, a little bit naughty

کارهای فیزیکی انجام دهید، کارهای کمی شیطنت آمیز

things that are okay or not.

که اشکالی ندارد یا خیر.

So, make out, result, or fool around with somebody.

بنابراین، تصمیم بگیرید، نتیجه بگیرید یا با کسی فریب دهید.

And there you go.

A lot of new phrasal verbs for you.

و شما بروید.

بسیاری از افعال عبارتی جدید برای شما.

Remember, study them like vocabulary, just

به یاد داشته باشید، آنها را مانند واژگان مطالعه کنید، فقط

practice, practice, and keep them in a notebook.

تمرین کنید، تمرین کنید و آنها را در یک دفترچه نگه دارید.

Also, go to the www.engvid.com website, there's

همچنین، به وب سایت www.engvid.com بروید،

a quiz, make sure you understand all of these

یک آزمون وجود دارد، مطمئن شوید که همه اینها را

by filling in the quiz forms, and ask any questions there that you have as well.

با پر کردن فرم های مسابقه متوجه شده اید، و هر سوالی را که دارید در آنجا بپرسید.

Okay?

And come back next time, I'll give you more phrasal verbs, more expressions, more lots,

باشه؟

و دفعه بعد برگردید، من به شما افعال عبارتی، عبارات بیشتر، تعداد زیادی بیشتر، عبارات انگلیسی

lots more interesting English expressions to learn.

بسیار جالب تر برای یادگیری می دهم.

See you then.

بعدا می بینمت.