The Definite Article: When to use “the” with abstract nouns in English

Hi, everybody.

سلام به همه.

Welcome to www.engvid.com.

به www.engvid.com خوش آمدید.

I'm Adam.

من آدام هستم.

Today's lesson is a grammar lesson about everybody's favourite grammar point - articles.

درس امروز یک درس گرامر در مورد نکته گرامر مورد علاقه همه - مقالات است.

More specifically, the definite article "the".

به طور دقیق تر، حرف تعریف "the".

Now, I'm joking about the favourite part thing, I know.

حالا، من دارم درباره قسمت مورد علاقه شوخی می کنم، می دانم.

What we're going to look at is one part or one usage of the definite article.

چیزی که ما به آن نگاه خواهیم کرد، یک بخش یا یک استفاده از حرف معین است.

There are so many different rules and so many different usages of the articles "the", "a",

قوانین بسیار متفاوت و کاربردهای بسیار متفاوتی از مقالات "the"، "a"

or "an" or "no article", so I can't obviously look at everything.

یا "an" یا "no article" وجود دارد، بنابراین من نمی توانم به وضوح به همه چیز نگاه کنم.

I'm going to look at one very specific element or usage of the article.

من قصد دارم به یک عنصر یا استفاده بسیار خاص از مقاله نگاه کنم.

I'm going to look at how to use or when to use or when not to use the article "the" with

من قصد دارم نحوه استفاده یا زمان استفاده یا عدم استفاده از مقاله "the" را با

abstract nouns, and then I'm also going to look at the same or similar situation with

اسامی انتزاعی بررسی کنم و سپس به وضعیت یکسان یا مشابه در مورد

singular and plural nouns that basically encompass or they include a whole collection of things.

اسامی مفرد و جمع نگاه خواهم کرد که اساساً شامل یا شامل مجموعه ای کامل از چیزها می شود.

And you'll understand a bit more when I get to that.

و وقتی به آن رسیدم کمی بیشتر متوجه خواهید شد.

So, we're going to start with an abstract noun.

بنابراین، ما می خواهیم با یک اسم انتزاعی شروع کنیم.

Now, first of all, what does this mean?

حالا اولا این یعنی چی؟

What is an abstract noun?

اسم انتزاعی چیست؟

So, an abstract noun has a few different features, okay?

بنابراین، یک اسم انتزاعی چند ویژگی متفاوت دارد، خوب؟

Different ways to recognize that it is abstract.

راه های مختلف برای تشخیص انتزاعی بودن آن.

First of all, it is intangible.

اول از همه، ناملموس است.

What does this mean?

این یعنی چی؟

It means that it is...

یعنی هست

It cannot be sensed, it cannot be...

... نمیشه حس کرد ، نمیشه...

You can't use the five senses to notice this thing.

نمیشه از حواس پنج گانه استفاده کرد تا متوجه این چیز بشی.

You can't touch it, you can't see it, you can't smell it, you can't taste it, okay?

شما نمی توانید آن را لمس کنید، نمی توانید آن را ببینید، نمی توانید آن را بو کنید، نمی توانید آن را بچشید، باشه؟

So, you can't use any of these senses, you can't hear it, but it's definitely still a

بنابراین، شما نمی توانید از هیچ یک از این حواس استفاده کنید، نمی توانید آن را بشنوید، اما قطعا هنوز یک

real thing, okay?

چیز واقعی است، خوب؟

Usually it's because this real thing is just an idea or a concept.

معمولاً به این دلیل است که این چیز واقعی فقط یک ایده یا یک مفهوم است.

Basically it's in your mind.

اساساً در ذهن شماست.

It's not a real thing physically or that you can't touch it, but it's in your mind, it's

این یک چیز واقعی فیزیکی نیست یا اینکه نمی توانید آن را لمس کنید، اما در ذهن شماست،

a real thing.

یک چیز واقعی است.

And generally it is unquantifiable, it means you can't measure it, you can't count it,

و به طور کلی غیرقابل اندازه گیری است، یعنی شما نمی توانید آن را اندازه گیری کنید، نمی توانید آن را بشمارید،

okay?

باشه؟

So, some examples are love, happiness, society, technology, and education.

بنابراین، چند نمونه عبارتند از عشق، شادی، جامعه، فناوری و آموزش.

Now, before you tell me, "Well, society is a real thing" or "Technology is a real, concrete

حالا، قبل از اینکه به من بگویید، "خب، جامعه یک چیز واقعی است" یا "تکنولوژی یک چیز واقعی و ملموس

thing", it's not.

است"، اینطور نیست.

Society is a collection of people, okay?

جامعه مجموعه ای از مردم است، خوب؟

The people are real, society is an idea.

مردم واقعی هستند، جامعه یک ایده است.

Technology, you can talk about devices, you can talk about the internet, you can talk

فناوری، شما می توانید در مورد دستگاه ها صحبت کنید، می توانید در مورد اینترنت صحبت کنید، می توانید در

about smartphones, you can talk about computers, but technology is just all of these things

مورد تلفن های هوشمند صحبت کنید، می توانید در مورد رایانه ها صحبت کنید، اما فناوری فقط همه این موارد

together.

است.

It's an idea that develops and evolves and changes.

این ایده ای است که توسعه می یابد و تکامل می یابد و تغییر می کند.

Education, you can talk about schools, students, and teachers, but education itself is a process,

آموزش، شما می توانید در مورد مدارس، دانش آموزان و معلمان صحبت کنید، اما آموزش و پرورش خود یک فرآیند است،

it's an idea that we use to learn things and develop things, okay?

این ایده ای است که ما از آن برای یادگیری چیزها و توسعه چیزها استفاده می کنیم، خوب؟

So, all of these are abstract nouns.

بنابراین، همه اینها اسم های انتزاعی هستند.

Now, when you're using them in a sentence, are you going to put "the" in front of these

حالا وقتی از آنها در یک جمله استفاده می کنید، قرار است "the" را جلوی اینها قرار دهید

or not?

یا نه؟

Well, yes, that's your answer.

خب، بله، این پاسخ شماست.

Some cases, yes, you will use the definite article, in other cases you will not, okay?

در برخی موارد، بله، شما از حرف تعریف استفاده می کنید، در موارد دیگر نمی توانید، خوب؟

So, when you're talking about these things in a general idea, you're just talking about

بنابراین، وقتی در مورد این چیزها در یک ایده کلی صحبت می کنید، فقط در مورد

love as an idea, as a concept, you're not going to use the article.

عشق به عنوان یک ایده صحبت می کنید، به عنوان یک مفهوم، شما از مقاله استفاده نمی کنید.

If you're talking about love as a qualified thing, then you will use "the".

اگر در مورد عشق به عنوان یک چیز واجد شرایط صحبت می کنید، از "the" استفاده خواهید کرد.

Now, what do I mean by qualified?

حالا منظور من از واجد شرایط چیست؟

If you make it very specific, to a very specific person or a very specific situation, then

اگر آن را بسیار خاص، برای یک فرد بسیار خاص یا یک موقعیت بسیار خاص، می‌سازید، آنگاه

you're making it a single thing that belongs to that situation or that person, okay?

آن را به یک چیز واحد تبدیل می‌کنید که به آن موقعیت یا آن شخص تعلق دارد، خوب؟

Let's look at an example.

بیایید به یک مثال نگاه کنیم.

The modern technology is changing the society.

تکنولوژی مدرن در حال تغییر جامعه است.

Now, is this sentence using "the" correctly or incorrectly?

حال آیا این جمله از "the" به درستی استفاده می کند یا نادرست؟

The answer is that it is incorrectly.

پاسخ این است که نادرست است.

You do not need "the" here.

در اینجا به "the" نیاز ندارید.

Modern technology, I'm not talking about smartphones, I'm not talking about computers, I'm talking

فن آوری مدرن، من در مورد گوشی های هوشمند صحبت نمی کنم، من در مورد کامپیوتر صحبت نمی کنم، من در

about everything that is part of technology.

مورد هر چیزی که بخشی از فناوری است صحبت می کنم.

It's just one general abstract idea, so I'm not talking about anything specific within

این فقط یک ایده انتزاعی کلی است، بنابراین من در مورد چیز خاصی در

that technology.

آن فناوری صحبت نمی کنم.

Is changing "the" society?

آیا تغییر «جامعه» است؟

Well, technically, there are many different types of societies.

خب، از نظر فنی، جوامع مختلف انواع مختلفی دارند.

There's like Asian society, and Western society, and Northern society, and Southern society,

مانند جامعه آسیایی، جامعه غربی، و جامعه شمالی و جامعه جنوبی وجود دارد،

so all of these things are different aspects, but when you're talking about society as an

بنابراین همه این موارد جنبه های مختلفی دارند، اما وقتی از جامعه به عنوان یک

idea, you don't need the article.

ایده صحبت می کنید ، نیازی به مقاله ندارید.

Modern technology is changing society.

تکنولوژی مدرن در حال تغییر جامعه است.

"Where", "when", that you can get into specifics in the following sentences, okay?

"کجا"، "وقتی" که می توانید در جملات زیر به جزئیات آن بپردازید، خوب؟

Let's look at another example.

بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.

Technology of the future will change societies that embrace it.

فناوری آینده جوامعی را که از آن استقبال می کنند تغییر خواهد داد.

Now, do I need any articles here?

حالا، آیا من به مقاله ای در اینجا نیاز دارم؟

Well, here, we're talking about a specific technology.

خوب، در اینجا، ما در مورد یک فناوری خاص صحبت می کنیم.

Technology 100 years from now will be very different than technology today, so then you

فناوری 100 سال بعد با فناوری امروزی بسیار متفاوت خواهد بود، بنابراین

can look at it as two different specific technologies.

می توانید به عنوان دو فناوری خاص متفاوت به آن نگاه کنید .

So, here, I need "the".

بنابراین، در اینجا، من به "the" نیاز دارم.

The technology of the future.

تکنولوژی آینده.

Now, you'll notice that I'm using "of" as a way of qualifying the technology that I'm

اکنون، متوجه خواهید شد که من از "of" به عنوان راهی برای واجد شرایط بودن فناوری که به طور خاص در مورد آن صحبت می کنم استفاده می کنم

talking about specifically, so this is one way of qualifying.

، بنابراین این یکی از راه های واجد شرایط بودن است.

You can use "of" or you can use a defining adjective clause.

می توانید از "of" استفاده کنید یا می توانید از یک بند صفت تعریف کننده استفاده کنید.

The technology of the future will change societies that embrace it.

فناوری آینده جوامعی را که از آن استقبال می کنند تغییر خواهد داد.

But as soon as you have an identifying adjective clause, then you need a definite article,

اما به محض اینکه یک بند صفت شناسایی دارید، به یک حرف معین نیاز دارید،

because now I'm talking about very specific societies.

زیرا اکنون در مورد جوامع بسیار خاص صحبت می کنم.

Only the ones that embrace it, then they're separately are the ones that don't embrace

فقط آنهایی که آن را در آغوش می گیرند، سپس آنها جداگانه هستند، کسانی هستند که آن را در آغوش نمی

it.

گیرند.

So, now that I have a specific group of societies, then I'm talking about a definite group, therefore

بنابراین، اکنون که من یک گروه خاص از جوامع دارم، پس در مورد یک گروه مشخص صحبت می کنم، بنابراین

I need "the".

به "the" نیاز دارم.

Here, general idea, no article; here, specific and qualified nouns, abstract nouns, I do

در اینجا، ایده کلی، بدون مقاله. در اینجا، اسامی خاص و واجد شرایط، اسامی انتزاعی، من به حرف

need the definite article, okay?

تعریف نیاز دارم، خوب؟

Now, the same sort of thinking, the same sort of rules applies to when we're talking about

در حال حاضر، همان نوع تفکر، همان قوانین مربوط به زمانی که ما در مورد

something in general or we're talking about a whole group of this something.

چیزی به طور کلی صحبت می کنیم یا در مورد یک گروه کامل از این چیزی صحبت می کنیم، اعمال می شود.

So, let me give you a couple more examples.

بنابراین، اجازه دهید چند مثال دیگر برای شما بیاورم.

Okay, so now we're going to look at a different context for the same basic idea.

خوب، پس اکنون ما می خواهیم به یک زمینه متفاوت برای همان ایده اصلی نگاه کنیم.

Lions are fierce animals.

شیرها حیوانات خشن هستند.

The lion is a fierce animal.

شیر حیوانی درنده است.

Both of these sentences are correct.

هر دوی این جملات صحیح است.

If I talk about lions, I'm talking about all lions.

اگر در مورد شیرها صحبت می کنم، در مورد همه شیرها صحبت می کنم.

If I'm talking about the lion, I'm talking about this specific type of animal.

اگر من در مورد شیر صحبت می کنم، من در مورد این نوع خاص از حیوانات صحبت می کنم.

In this case, both work because here I have a plural and I'm including all of them, right?

در این مورد، هر دو کار می کنند، زیرا در اینجا من یک جمع دارم و همه آنها را درج می کنم، درست است؟

The lion, though, when we're talking about, like, the genus, basically, or the family

با این حال، وقتی در مورد شیر ، اصولاً یا

of animal, I can say "The dog is the most domesticated animal", for example, or "Dogs

خانواده حیوانات صحبت می کنیم، می توانم بگویم "سگ اهلی ترین حیوان است"، یا "سگ

are the most domesticated".

ها اهلی ترین هستند".

In this case, it's okay because if I say "The lion", I can picture all lions.

در این مورد، اشکالی ندارد، زیرا اگر بگویم "شیر"، می توانم همه شیرها را به تصویر بکشم.

If I say "The dog", I can picture all dogs.

اگر بگویم "سگ"، می توانم همه سگ ها را به تصویر بکشم.

But I probably wouldn't say "The dog" when I'm talking about all dogs.

اما وقتی در مورد همه سگ ها صحبت می کنم، احتمالاً نمی گویم "سگ".

Let me give you an example why.

اجازه دهید برای شما مثالی بزنم که چرا.

Whales are the largest sea mammals, okay?

نهنگ ها بزرگترین پستانداران دریایی هستند، خوب؟

A mammal is, like, a type of animal, like, humans are mammals as well, so whales are,

پستاندار یک نوع حیوان است، مثل اینکه انسان ها هم پستانداران هستند، نهنگ ها هم هستند،

and I'm using...

و من دارم استفاده می کنم...

I'm talking about all whales.

من در مورد همه نهنگ ها صحبت می کنم.

Now, here I could say "The whale is the largest" when I'm talking about this particular type

اکنون، در اینجا می توانم بگویم "نهنگ بزرگترین است" وقتی در مورد این نوع خاص از حیوانات صحبت می کنم

of animal.

.

Why would I not...?

چرا نخواهم...؟

Sorry, let me give you a little pointer.

ببخشید، اجازه دهید یک اشاره کوچک به شما بدهم.

Technically, this is correct, but I would not ever write "The whale" because...

از نظر فنی، این درست است، اما من هرگز "نهنگ" را نمی نویسم زیرا...

If you think about all the different whales, what types of whales can you think of?

اگر به همه نهنگ های مختلف فکر کنید، چه نوع نهنگ هایی را می توانید در نظر بگیرید؟

Do you know what a humpback whale or a blue whale is?

آیا می دانید نهنگ گوژپشت یا نهنگ آبی چیست؟

Do you know what an orca is?

آیا می دانید اورکا چیست؟

Okay?

باشه؟

"Orca" is spelled like this, if you want to look that up.

"Orca" به این شکل نوشته می شود، اگر می خواهید آن را جستجو کنید.

If you want to look them up, look at a blue whale, look at an orca.

اگر می خواهید به آنها نگاه کنید، به یک نهنگ آبی نگاه کنید، به یک اورکا نگاه کنید.

These two whales are completely different from each other.

این دو نهنگ کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند.

The blue whale is huge; it's, like, the biggest animal on the earth.

نهنگ آبی بزرگ است. این بزرگترین حیوان روی زمین است.

Orcas are big, but not that big.

اورکاها بزرگ هستند، اما نه آنقدر بزرگ. باید بگویم

Orcas eat meat, or they eat other fish, I should say; they're hunters.

اورکاها گوشت می خورند یا ماهی های دیگر می خورند . آنها شکارچی هستند

Blue whales eat plankton, like, they're vegetarians.

نهنگ های آبی پلانکتون می خورند، مثل اینکه گیاهخوار هستند.

So they're very, very different animals, although technically both are whales.

بنابراین آنها حیوانات بسیار بسیار متفاوتی هستند، اگرچه از نظر فنی هر دو نهنگ هستند.

So because there are such differences, I would just stick to "whales" without the article.

بنابراین از آنجا که چنین تفاوت هایی وجود دارد، من فقط به "نهنگ ها" بدون مقاله می چسبم.

"Lions", generally there's not too many types.

"شیرها" معمولاً انواع زیادی ندارند.

There's a mountain lion, there's a regular safari lion, like jungle lion, but generally

یک شیر کوهی وجود دارد، یک شیر سافاری معمولی، مانند شیر جنگل، اما به طور کلی

they're all the same, and then I can talk about the lion as a general term about this

همه آنها یکسان هستند، و سپس می توانم در مورد شیر به عنوان یک اصطلاح کلی در مورد این

specific animal.

حیوان خاص صحبت کنم.

"Whales", because there's so many, I would just stick to the plural without the definite

"نهنگ"، چون تعدادشان بسیار زیاد است، من فقط به جمع بدون حرف قطعی می

article.

چسبم.

Make it a little bit more abstract, even though I know what a whale is.

آن را کمی انتزاعی تر کنید، حتی اگر می دانم نهنگ چیست.

Because I know "whales" includes all of them, it's more abstract because I'm not talking

چون می‌دانم «نهنگ‌ها» همه آنها را شامل می‌شود، انتزاعی‌تر است زیرا در

about any particular type of whale.

مورد نوع خاصی از نهنگ صحبت نمی‌کنم.

Okay?

باشه؟

So, I know articles are a little bit tricky, but again, it's all about practice.

بنابراین، من می دانم که مقالات کمی مشکل هستند، اما دوباره، همه چیز در مورد تمرین است.

And remember, the more you read, the more you'll see articles being used correctly,

و به یاد داشته باشید، هرچه بیشتر بخوانید، بیشتر می بینید که از مقالات به درستی استفاده می شود،

and the more you'll start to have a feel for them, to understand when to use them, when

و بیشتر به آنها احساس می کنید، متوجه می شوید که چه زمانی از آنها استفاده کنید، چه زمانی

not to use them, etc.

از آنها استفاده نکنید، و غیره.

But practice also, and a little bit of an explanation always helps.

اما تمرین کنید. همچنین، و کمی توضیح همیشه کمک می کند.

So, go to www.engvid.com right now, you can take a quiz to practice.

بنابراین، همین الان به www.engvid.com بروید، می توانید برای تمرین یک مسابقه شرکت کنید.

I'm going to give you a whole bunch of different sentences, and see if you understand.

من به شما یک سری جملات مختلف می گویم، و ببینید آیا متوجه می شوید.

Use the article or don't use the article for each one, and of course, don't forget, you

از مقاله استفاده کنید یا از مقاله برای هر کدام استفاده نکنید و البته فراموش نکنید، می

can ask me questions in the comments section, I'll be happy to answer those for you.

توانید در قسمت نظرات سوالات خود را از من بپرسید، خوشحال می شوم پاسخگوی شما باشم.

In the meantime, if you like the video, please give me a like.

در ضمن اگه از ویدیو خوشتون اومد لطفا لایک کنید.

Don't forget to subscribe to my other channel.

فراموش نکنید که در کانال دیگر من عضو شوید.

Oh, I should mention one more thing, sorry, before I go.

اوه، باید یک چیز دیگر را ذکر کنم، ببخشید، قبل از رفتن.

There are a few other very good videos about articles by other teachers on engVid.

چند ویدیوی بسیار خوب دیگر درباره مقالات معلمان دیگر در engVid وجود دارد.

Don't forget there's a search box on your engvid.com website.

فراموش نکنید که یک کادر جستجو در وب سایت engvid.com شما وجود دارد.

Punch in the word "the", and you'll see all the other videos that are available.

کلمه "the" را بکوبید و تمام ویدیوهای دیگر موجود را خواهید دید.

Maybe those as well.

شاید اونها هم همینطور

Okay?

باشه؟

Until then, have a lovely day.

تا آن زمان، روز خوبی داشته باشید.

Bye-bye.

خداحافظ.