What Makes a GOOD English Teacher?

Hey there, it's Hadar and this is the Accent's Way and this is the place for

سلام، این Hadar است و این راه لهجه است و

you if you are a non-native speaker of English who is looking to feel confident,

اگر فردی غیر بومی انگلیسی هستید که به دنبال احساس اعتماد به نفس،

clear and proud when speaking English.

شفافیت و غرور در هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی هستید، این مکان مناسب شماست.

Now have you ever taken private lessons

حالا آیا تا به حال در کلاس های خصوصی

with a tutor or an English teacher or even group classes and you weren't sure

با معلم یا معلم زبان انگلیسی یا حتی کلاس های گروهی شرکت کرده اید و مطمئن نیستید

if this is the right teacher for you?

که این معلم مناسب شماست؟

Have you ever wondered whether or not

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که آیا

you're just wasting your time or actually seeing progress...

فقط وقت خود را تلف می کنید یا در واقع پیشرفت را می بینید...

So this episode is about how to know if you are learning with the right teacher for you

بنابراین این قسمت درباره این است که چگونه بفهمید آیا با معلم مناسب خود در حال یادگیری هستید

and if you are getting the best out of your training.

و آیا از آموزش خود بهترین بهره را می برید یا خیر. .

So let's get started.

پس بیایید شروع کنیم.

The first thing you need to ask yourself is what is the emotion that you're experiencing

اولین چیزی که باید از خود بپرسید این است که

once the class has ended.

پس از پایان کلاس چه احساسی را تجربه می کنید. آیا

Do you feel this bubbly excitement of success and improvement?

این هیجان حباب آور موفقیت و پیشرفت را احساس می کنید؟

Do you feel defeated and challenged but you have clarity, you know what you need to work on?

آیا احساس شکست و چالش می کنید اما وضوح دارید، می دانید روی چه چیزی باید کار کنید؟

Do you feel tired but happy?

آیا احساس خستگی می کنید اما خوشحال هستید؟ آیا

Do you feel good about yourself?

نسبت به خود احساس خوبی دارید؟

Or do you feel like a failure? Do you beat yourself up?

یا احساس می کنید شکست خورده اید؟ خودت را میزنی؟

Do you feel like you'll never be able to get it?

آیا احساس می کنید که هرگز نمی توانید آن را بدست آورید؟

Do you feel self-conscious? Are you ashamed?

آیا احساس خودآگاهی می کنید؟ ایا تو خجالت می کشی؟

A good teacher will never let you feel bad about yourself.

یک معلم خوب هرگز اجازه نمی دهد که نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید.

Because a good teacher will always empower you, make you feel great about yourself, show your strengths

از آنجا که یک معلم خوب همیشه شما را قدرتمند می کند، باعث می شود احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید، نقاط قوت

but also your weaknesses with a clear strategy on how to improve that.

و همچنین نقاط ضعف شما را با یک استراتژی روشن در مورد چگونگی بهبود آن نشان می دهد.

They will not keep you confused or stuck or feeling self-conscious and feeling like a failure.

آنها شما را گیج یا گیر نمی کنند یا احساس خودآگاهی و احساس شکست نمی کنید. می

You know I was once talking to a teacher that used to teach at this

دانید که من یک بار با معلمی صحبت می کردم که قبلاً در این

really big language school and he said that the management had asked them to

آموزشگاه زبان واقعاً بزرگ تدریس می کرد و او گفت که مدیریت از آنها خواسته است که

understand what the biggest struggles of their students are and then to

بفهمند بزرگترین مبارزات دانش آموزانشان چیست و سپس

accentuate them, make them a big deal instead of helping them resolve it.

آنها را برجسته کنند و در عوض آنها را به یک مشکل بزرگ تبدیل کنند. کمک به حل آن

Why? Because it was their marketing strategy. It kept them in the school, it kept them taking more and more

چرا؟ زیرا این استراتژی بازاریابی آنها بود. آنها را در مدرسه نگه داشت، آنها را نگه داشت که بیشتر و بیشتر

and more classes.

و بیشتر در کلاس ها شرکت کنند.

But it's a horrible strategy if you ask me.

اما اگر از من بپرسید این یک استراتژی وحشتناک است.

But unfortunately, people do that. So you as an English learner, you need to understand

اما متاسفانه مردم این کار را می کنند. بنابراین شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی، باید درک کنید که چه چیزی را

what it is that you're experiencing and if the these are

تجربه می کنید و اگر این

negative feelings then something is wrong. Because this is not how it's supposed to be.

احساسات منفی هستند، پس چیزی اشتباه است. چون قرار نیست اینطور باشد.

Another thing you need to ask yourself is who does most of the talking?

چیز دیگری که باید از خود بپرسید این است که چه کسی بیشتر صحبت می کند؟

If you find yourself just sitting there

اگر متوجه شدید که فقط در آنجا نشسته اید

and listening to the teacher talk about English and about things and about rules

و به صحبت های معلم در مورد انگلیسی و در مورد چیزها و قوانین

and explaining all of these things to you and you find yourself not speaking

و توضیح همه این چیزها برای شما گوش می دهید و متوجه می شوید که آنقدرها صحبت نمی کنید،

as much it's a problem. Because you need to do most of the speaking with feedback,

یک مشکل است. زیرا شما نیاز دارید که بیشتر صحبت‌ها را با بازخورد،

with guidance, with direction but you need to do most of the speaking. So if

با راهنمایی و جهت انجام دهید، اما باید بیشتر صحبت‌ها را انجام دهید. بنابراین اگر

you find yourself mostly listening and reading or writing then you might be

متوجه شدید که بیشتر در حال گوش دادن و خواندن یا نوشتن هستید، ممکن است

missing out on a better opportunity to practice because if you're learning just

فرصت بهتری را برای تمرین از دست بدهید زیرا اگر به صورت

passively constantly it's just like watching a YouTube video you want to put

غیرفعال به طور مداوم یاد می‌گیرید، دقیقاً مانند تماشای یک ویدیوی YouTube است که می‌خواهید

it to practice right away and as much as possible. So this is something by the way

آن را فوراً تمرین کنید. تا حد امکان بنابراین این چیزی است

that you can tell your teacher that you want to do you can say: "Hey, I feel like

که شما می توانید به معلم خود بگویید که می خواهید انجام دهید، می توانید بگویید: "هی، احساس می کنم به

I'm not speaking enough. Let's try a session where we just talk about things

اندازه کافی صحبت نمی کنم. بیایید جلسه ای را امتحان کنیم که در آن فقط در مورد چیزهایی صحبت کنیم

that bother me, a few subjects, maybe read an article and then talk about it but I

که مرا آزار می دهد. چند موضوع، شاید مقاله ای را بخوانید و سپس در مورد آن صحبت کنید، اما من

want to do most of the talking and you just give me feedback." Now of course when

می خواهم بیشتر صحبت ها را انجام دهم و شما فقط به من بازخورد بدهید." مطمئناً وقتی

you go into a lesson it's easier to just sit down and listen and be less active

وارد یک درس می‌شوید، راحت‌تر است که بنشینید و گوش کنید و کمتر فعال باشید،

but you got to catch yourself because if that's a situation you're wasting your

اما باید خودتان را به دست آورید زیرا اگر این موقعیتی باشد،

time and money, right. So although it's easier and more convenient you got to

وقت و پول خود را تلف می‌کنید، درست است. بنابراین، اگر چه راحت‌تر و راحت‌تر است که

step out of your comfort zone, you got to feel uncomfortable, you got to push

از منطقه آسایش خود خارج شوید، اما احساس ناراحتی می‌کنید، باید به

yourself and you got to stand your ground and say what you need and

خود فشار بیاورید و باید در موضع خود بایستید و آنچه را که نیاز دارید بگویید و

communicate it clearly to your teacher.

آن را به وضوح به معلم خود بگویید.

The third thing you need to ask yourself

سومین چیزی که باید از خود بپرسید

is are you both aligned with what is the best way for you to learn? What is the

این است که آیا هر دوی شما با بهترین روش یادگیری هماهنگ هستید؟

best content to discuss? What is the best way for you to get feedback? Some people

بهترین محتوا برای بحث چیست؟ بهترین راه برای دریافت بازخورد چیست؟ برخی از افراد

prefer to get feedback right away every time they

ترجیح می دهند هر بار که

mistake on every single thing, others prefer to get feedback only on the

در مورد هر چیز اشتباه می کنند بلافاصله بازخورد دریافت کنند، برخی دیگر ترجیح می دهند فقط در مورد

important things and some may prefer to get feedback only at the end so they

چیزهای مهم بازخورد دریافت کنند و برخی ممکن است ترجیح دهند فقط در پایان بازخورد دریافت کنند تا

don't lose their train of thought as they're trying to speak. You need to

رشته فکر خود را از دست ندهند. سعی می کنم صحبت کنم شما باید

understand what works best for you and you need to communicate that to your teacher.

درک کنید که چه چیزی برای شما بهتر است و باید آن را با معلم خود در میان بگذارید.

Because some teachers are sometimes teaching because that's what

زیرا برخی از معلمان گاهی اوقات تدریس می کنند زیرا

they think is best and if someone tells you: "No-no, I know what's best for you. You

آنها فکر می کنند بهترین است و اگر کسی به شما بگوید: "نه-نه، من می دانم چه چیزی برای شما بهتر است. شما

listen to me." That person is not empathetic or is sensitive to your needs.

به من گوش دهید." آن شخص همدل نیست یا نسبت به نیازهای شما حساس است.

Same thing with content if your teacher teaches you things that are not

اگر معلمتان چیزهایی را به شما آموزش دهد که

interesting to you or you feel you'll never use then you need to say: "hey, this

برایتان جالب نیستند یا فکر می کنید هرگز از آنها استفاده نمی کنید، همینطور است، باید بگویید: "هی، این

doesn't work for me. Let's say something else. I want to talk about this and I

برای من کار نمی کند. بگذارید چیز دیگری بگوییم. می خواهم صحبت کنم. در مورد این و من

need to talk about that and this is my world of content, this is where I come from.

باید در مورد آن صحبت کنم و این دنیای محتوای من است، من از اینجا آمده ام.

I want to discuss technology and negotiations and practice small talk and

من می خواهم در مورد فن آوری و مذاکرات بحث کنم و صحبت های کوچک را تمرین کنم و

I don't want so much to talk about hypothetical situations of Martha and Arthur at the zoo.

نمی خواهم زیاد در مورد موقعیت های فرضی مارتا صحبت کنم. و آرتور در باغ وحش

Understand that even if you are with the same teacher there

درک کنید که حتی اگر با یک معلم هستید،

isn't just one method of teaching English and you need to see if

فقط یک روش برای آموزش زبان انگلیسی وجود ندارد و باید ببینید آیا

something's working for you, is it getting your results,

چیزی برای شما کار می کند، آیا نتیجه شما را می گیرد، آیا

do you understand it, do you pick it up quickly. If not there is a problem with a

آن را درک می کنید، آیا شما آن را درک می کنید. سریع آن را بردارید . اگر مشکلی در یک

method, not with you, okay. It's not you that is the problem, maybe it's the

روش وجود ندارد، نه با شما، خوب. مشکل شما نیستید، شاید این

method, maybe it's the energy maybe it's how you feel because when you feel

روش است، شاید انرژی است، شاید احساس شماست، زیرا وقتی احساس

self-conscious the brain shuts down and you don't learn anything new. But when

خودآگاهی می کنید مغز خاموش می شود و شما چیز جدیدی یاد نمی گیرید اما وقتی

you feel empowered and open and challenged in a good way then you are

احساس قدرت می کنید به روشی خوب باز و به چالش کشیده شود، آنگاه شما

open to change. In order for you to learn something deeply in order for it to

برای تغییر باز هستید. برای اینکه بتوانید چیزی را عمیقاً یاد بگیرید تا بتوانید آن را

stick you need to associate good emotion as you're learning and if the feeling is

بچسبانید، باید در حین یادگیری احساسات خوب را به هم مرتبط کنید و اگر احساس

of frustration and fear then it's not gonna stick, okay.

ناامیدی و ترس باشد، نمی‌تواند باقی بماند، خوب.

So you need to be aware of that and change whatever need to change in order for you to create the

بنابراین شما باید از آن آگاه باشید و هر چیزی را که باید تغییر کند تغییر دهید تا بتوانید

best circumstances for yourself.

بهترین شرایط را برای خود ایجاد کنید.

The fourth thing is do you know your 20 percent?

نکته چهارم این است که آیا 20 درصد خود را می دانید؟

According to the Pareto principle, 80% of the results come from 20% of the causes.

طبق اصل پارتو، 80 درصد نتایج از 20 درصد علل ناشی می شود.

So if we look at the business world for example then we can say that

بنابراین اگر به عنوان مثال به دنیای تجارت نگاه کنیم، می توانیم بگوییم که

20% of the products lead to 80% of the revenue or 20% of the clients are

20 درصد محصولات منجر به 80 درصد درآمد می شوند یا 20 درصد از مشتریان

responsible for 80% of the income.

مسئول 80 درصد درآمد هستند.

So in English it's very much the same thing.

بنابراین در انگلیسی تقریباً همین است.

If you work on the areas where you struggle with okay whether it's specific grammar

اگر روی قسمت هایی کار می کنید که با اوکی مشکل دارید، خواه قواعد دستور زبان خاص باشد

rules or specific sounds or an element of fluency, if you work on that and just

یا صداهای خاص یا یک عنصر روانی، اگر روی آن و فقط

on that it will get you 80% of the result of where you want to be.

روی آن کار کنید، 80 درصد از نتیجه ای که می خواهید به آن برسید به شما می رسد.

So you need to know what are the things that will get you the best results and your

بنابراین باید بدانید چه چیزهایی بهترین نتایج را برای شما به ارمغان می‌آورند و

teacher needs to recognize those things and tell you, communicate to you what they are.

معلم شما باید آن چیزها را تشخیص دهد و به شما بگوید، آنها را به شما اطلاع دهد.

So whether or not you need to work on your present tense because

بنابراین، چه نیازی به کار روی زمان حال خود داشته باشید یا نه، زیرا

everything else is great but you always get stuck when you try to speak in the present tense

همه چیز عالی است، اما همیشه وقتی سعی می‌کنید به زمان حال صحبت کنید، گیر می‌کنید

and what do you need to do in order to improve that.

و برای بهبود آن چه کاری باید انجام دهید.

Or let's say that in terms of clarity you have all these things in your speech

یا فرض کنید از نظر وضوح همه این موارد را در گفتار خود دارید

but you don't need to work on all the sounds. It's enough that you

اما نیازی نیست روی همه صداها کار کنید. کافی است که

work on the R and on your rhythm and it will give you a huge boost to your clarity.

روی R و ریتم خود کار کنید و به وضوح به شما کمک می کند.

So your job is to know what your 20% is, what are the things that you

بنابراین وظیفه شما این است که بدانید 20 درصد شما چقدر است، چه چیزهایی وجود دارد که

still struggle with but if you resolve them it will kind of like open up the

هنوز با آنها مبارزه می کنید، اما اگر آنها را حل کنید، به نوعی

gates to fluency and you will feel a lot more fluent, you'll get stuck less and

دروازه های روانی را باز می کنید و احساس تسلط بسیار بیشتری خواهید داشت. کمتر گیر کرده اید و

you'll be a lot clearer and focus just on that and you two need to do that

خیلی واضح تر خواهید بود و فقط روی آن تمرکز خواهید کرد و شما دو نفر باید این کار را

together. So if that hasn't been communicated to you just yet then you

با هم انجام دهید. بنابراین اگر هنوز به شما اطلاع داده نشده است،

need to ask your teacher to tell you what those things are and ask your

باید از معلم خود بخواهید که آن چیزها را به شما بگوید و از معلم خود بخواهید

teacher to focus on those things as you're learning. But if they don't know

در حین یادگیری روی آن چیزها تمرکز کند . اما اگر آنها ندانند

and they start giving you all of these things and every time they give you

و شروع به دادن همه این موارد به شما کنند و هر بار که به شما

feedback they give you a lot of notes about everything and you feel

بازخورد می دهند یادداشت های زیادی در مورد همه چیز به شما می دهند و شما احساس

overwhelmed and confused then there's a problem even when you get feedback the

گیج شدن و سردرگمی می کنید، حتی زمانی که بازخورد دریافت می کنید،

feedback should be the 20% the things that will get you the best results

بازخورد باید وجود داشته باشد. 20% چیزهایی باشید که بهترین نتایج را برای شما به ارمغان می آورند،

because you don't need to start correcting every single thing

زیرا نیازی به اصلاح تک تک چیزها ندارید،

it will be super inhibiting and almost impossible to grow from there.

رشد از آنجا فوق العاده بازدارنده و تقریبا غیرممکن خواهد بود.

The last thing is do you feel intellectually challenged?

آخرین مورد این است که آیا از نظر فکری به چالش کشیده شده اید؟

Do you feel that your teacher sees you as a peer, as a person who can conduct a conversation,

آیا احساس می کنید که معلم شما را به عنوان یک همسال، به عنوان فردی که می تواند یک مکالمه انجام دهد،

an intelligent conversation with this language barrier, yes

یک مکالمه هوشمندانه با این مانع زبانی می بیند، بله

with less vocabulary but still the content is engaging and interesting.

با واژگان کمتر اما همچنان محتوا جذاب و جالب است.

If you feel that they're speaking to you like a little kid it will make you feel like a little kid.

اگر احساس می کنید که آنها مانند یک بچه با شما صحبت می کنند، باعث می شود احساس کنید که یک بچه کوچک هستید.

So you need to feel that your intelligence is not compromised.

بنابراین باید احساس کنید که هوش شما به خطر نمی افتد.

You need to be able to talk about deep things even if it's not perfect,

شما باید بتوانید در مورد چیزهای عمیق صحبت کنید، حتی اگر کامل نباشند،

even if you make mistakes and even if you're lacking the vocabulary.

حتی اگر اشتباه کنید و حتی اگر دایره لغات ندارید.

Your teacher is there to help you, right.

معلم شما آنجاست تا به شما کمک کند، درست است.

But you don't need to feel like you are

اما لازم نیست احساس کنید که

only talking about stupid things just because it's an English class.

فقط در مورد چیزهای احمقانه صحبت می کنید فقط به این دلیل که کلاس انگلیسی است.

No, that's the wrong direction.

نه، این مسیر اشتباه است.

And of course, you can tell your teacher that and change that.

و البته، شما می توانید این را به معلم خود بگویید و آن را تغییر دهید.

Take charge of your training, okay?

مسئولیت تمریناتت را بر عهده بگیر، باشه؟

So to conclude, you have to be responsible for the time that you're investing.

بنابراین برای نتیجه گیری، شما باید مسئول زمانی که سرمایه گذاری می کنید باشید.

Don't leave all responsibility to the teacher.

تمام مسئولیت ها را به عهده معلم نگذارید.

Sometimes they don't know what they're doing, sometimes they think

گاهی اوقات آنها نمی دانند دارند چه می کنند، گاهی اوقات فکر می کنند

that they're doing the best thing for you when in fact it's not and you it's

که بهترین کار را برای شما انجام می دهند در حالی که در واقع اینطور نیست و شما

like in a relationship right if you're not gonna speak up nothing will change

مثل این است که در یک رابطه درست است اگر صحبت نکنید هیچ چیز تغییر نخواهد کرد

and then at the end, you will quit and everyone loses, okay.

و سپس در پایان، شما دست از کار خواهید کشید و همه می بازند، باشه.

You lose time and money and they lose an opportunity to really help someone, okay.

شما زمان و پول خود را از دست می دهید و آنها فرصتی را برای کمک به کسی از دست می دهند، بسیار خوب.

So communicate your needs, understand your needs, understand what is not working for you

بنابراین نیازهای خود را در میان بگذارید، نیازهای خود را درک کنید، درک کنید که چه چیزی برای شما مفید نیست

and then change it.

و سپس آن را تغییر دهید.

So to conclude, I want you to take action and answer these two questions in the comments below:

بنابراین برای نتیجه گیری، از شما می خواهم که اقدام کنید و به این دو سوال در نظرات زیر پاسخ دهید:

The first thing is tell us about one really

اولین نکته این است که در مورد یک

good experience with a teacher and one not so good experience with a teacher

تجربه واقعا خوب با یک معلم و یک تجربه نه چندان خوب با یک معلم به ما بگویید که

and why that happened and what did you do about it?

چرا این اتفاق افتاد و چه شد. شما در مورد آن انجام می دهید؟

The second thing is what to your opinion makes a good teacher? Right.

نکته دوم این است که به نظر شما یک معلم خوب چیست؟ درست.

What are you looking for in a good teacher.

در یک معلم خوب به دنبال چه هستید؟

So I named my five things. I'm really curious to hear what are the

بنابراین پنج چیزم را نام بردم. من واقعاً کنجکاو هستم که بدانم

things that you are looking for in a good teacher.

در یک معلم خوب به دنبال چه چیزهایی هستید .

So just so you know you don't really have to take private lessons or group classes

بنابراین فقط برای اینکه بدانید واقعاً مجبور نیستید در کلاس های خصوصی یا کلاس های گروهی شرکت کنید

in order to improve your English.

تا زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید.

You can do that on your own and if you want to do

شما می توانید این کار را به تنهایی انجام دهید و اگر می خواهید

it watching YouTube videos and using online resources I'd be happy to help you.

این کار را با تماشای ویدیوهای YouTube و استفاده از منابع آنلاین انجام دهید، خوشحال می شوم به شما کمک کنم.

So don't forget to subscribe and hit the bell to get notifications and you

بنابراین فراموش نکنید که مشترک شوید و زنگ را برای دریافت اعلان ها بزنید و

can also visit my website to get a lot of free stuff, free courses and

همچنین می توانید از وب سایت من دیدن کنید تا چیزهای رایگان، دوره های رایگان دریافت کنید و

really feel the improvement.

واقعاً پیشرفت را احساس کنید.

Improve significantly.

به طور قابل توجهی بهبود یابد.

Thank you so much for watching and I'll see you next week in the next video.

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و هفته آینده شما را در ویدیوی بعدی می بینم. خدا

Bye

حافظ