DON'T Believe Americans when they say this!

- Oh, wow,

- اوه، وای،

it's so good to see you.

خیلی خوشحالم که می بینمت.

How have you been?

چطور بودی؟

I haven't seen you for years.

سالهاست ندیدمت

I know my friend, I missed you so so much.

میدونم دوستم خیلی دلم برات تنگ شده بود

I'm over-hyped to see you.

من بیش از حد برای دیدنت هیجان زده ام

We should definitely grab dinner.

حتما باید شام بخوریم

Bring your husband.

شوهرت را بیاور

Oh my God, we should talk about there are so many things

وای خدای من، ما باید در مورد چیزهای زیادی

that have been going on in my life.

در زندگی من صحبت کنیم.

You know, I got to run now but we should definitely do it.

میدونی، من باید الان بدوم، اما حتما باید این کار رو انجام بدیم.

See you soon.

به زودی میبینمت.

But when?

اما کی؟

I don't even have your phone number.

من حتی شماره تلفن شما را هم ندارم.

Okay.

Americans are very confusing.

باشه.

آمریکایی ها بسیار گیج کننده هستند.

Sometimes you hear something and you like, oh,

گاهی اوقات چیزی می شنوید و دوست دارید، اوه،

but I don't know

اما من نمی دانم

Keep us posted, means that you're interested

ما را در جریان بگذارید، به این معنی است که شما

in what I'm doing.

به کاری که من انجام می دهم علاقه مند هستید.

- Keep us posted.

- ما را در جریان بگذارید.

- But in reality, you never get back to my emails.

- اما در واقعیت، شما هرگز به ایمیل‌های من باز نمی‌گردید.

In reality, you start ghosting me.

در واقع، شما شروع به شبح کردن من می کنید.

Okay.

باشه.

Today, we're gonna go through some phrases

امروز، عباراتی را مرور می کنیم

that Americans use, and as a Russian,

که آمریکایی ها استفاده می کنند، و من به عنوان یک روسی،

I'm just used to understanding everything verbatim.

عادت دارم همه چیز را کلمه به کلمه بفهمم.

Like if they say, we need to hang out someday,

مثلاً اگر آنها بگویند، ما باید روزی با هم بنشینیم،

my reaction, as a Russian, okay let's schedule a date.

واکنش من، به عنوان یک روسی، خوب بیا قرار بگذاریم.

Let's meet tomorrow at 7.00 p.m.,

بیایید فردا راس ساعت 7 بعدازظهر همدیگر را ببینیم،

but Americans didn't mean actually hanging out right now.

اما آمریکایی‌ها واقعاً در حال حاضر قصد نداشتند که با هم بنشینند.

Maybe someday, maybe in a year, or maybe never.

شاید یک روز، شاید در یک سال، یا شاید هرگز.

So, in this video, we're gonna go through these phrases,

بنابراین، در این ویدیو، ما این عبارات را مرور می‌کنیم،

and I'm gonna explain what they actually mean.

و توضیح می‌دهم که واقعاً چه معنایی دارند.

So, you can react in the right way.

بنابراین، شما می توانید به روش صحیح واکنش نشان دهید.

Of course, every American is different

البته هر آمریکایی متفاوت است

and every situation is different.

و هر موقعیتی متفاوت است.

I'm gonna talk from my own standpoint of what I encountered

من از دیدگاه خودم در مورد آنچه

here in California,

اینجا در کالیفرنیا با آن برخورد کردم صحبت خواهم کرد

and I've been here for almost five years.

و تقریباً پنج سال است که اینجا هستم.

And it took me some time to get used

و مدتی طول کشید تا به

to whatever is happening here.

هر اتفاقی که اینجا می افتد عادت کنم.

So, if you're a non native speaker, watch this carefully,

بنابراین، اگر زبان مادری ندارید، این را با دقت تماشا کنید،

but if you're a native speaker and you're like,

اما اگر زبان مادری هستید و مانند

Marina, I've never heard of this.

مارینا هستید، من هرگز در مورد این موضوع نشنیده ام.

Let me know.

خبرم کن.

Maybe it's just me specifically running in these situations.

شاید این فقط من هستم که در این موقعیت ها می دوم.

But again, looking forward to reading your comments

اما باز هم مشتاقانه منتظر خواندن نظرات شما

after this video.

بعد از این ویدیو هستم.

My friend, Venya, is gonna help me.

دوستم، ونیا، به من کمک خواهد کرد.

So, the way this video is gonna play out is

بنابراین، نحوه پخش این ویدیو به این صورت است که

we're gonna hear an American say a phrase,

یک آمریکایی را می شنویم که یک عبارت را می گوید،

and I'm gonna explain what this means.

و من توضیح خواهم داد که این به چه معناست.

- Your project is great.

- پروژه شما عالی است.

Keep us posted.

ما را در جریان بگذارید

- Okay, so this is very American.

- باشه پس این خیلی آمریکاییه.

American investors, like I've been pitching a lot here,

سرمایه‌گذاران آمریکایی، مثل اینکه من زیاد در اینجا شرکت کرده‌ام،

pitching my startups, they don't like to say no.

استارت‌آپ‌هایم را معرفی کرده‌ام، آنها دوست ندارند نه بگویند.

They always like to leave the door open,

آنها همیشه دوست دارند در را باز بگذارند،

but this doesn't mean that if the door opened,

اما این بدان معنا نیست که اگر در باز شد،

you have to take active action.

باید فعالانه اقدام کنید.

Like if they say keep us posted, we like your project,

لایک کنید اگر بگویند ما را در جریان بگذارید، ما پروژه شما را دوست داریم،

that doesn't mean that you have

این بدان معنا نیست که

to call them tomorrow saying, oh my God,

فردا باید با آنها تماس بگیرید و بگویید، خدای من،

we just hit another milestone.

ما فقط به یک نقطه عطف دیگر رسیدیم.

Our revenue has quadrupled, etc.

درآمد ما چهار برابر شده است، و غیره.

This means that, you know,

این به این معنی است که، می دانید،

ideally you would send them an update maybe like once

در حالت ایده آل شما یک به روز رسانی را برای آنها ارسال می کنید، شاید هر

in half a year, maybe once a year.

نیم سال، شاید یک بار در سال.

Maybe if something tremendous happens,

شاید اگر اتفاق فوق‌العاده‌ای بیفتد،

like you raise your seed round and you're about to close,

مثلاً شما بذر خود را بالا می‌برید و در شرف بسته شدن هستید،

but this is something that you know they don't want to say no,

اما این چیزی است که می‌دانید آنها نمی‌خواهند نه بگویند،

but this actually means they don't want

اما در واقع به این معنی است که آنها نمی‌خواهند به

to continue active conversation right now.

مکالمه فعال ادامه دهند. اکنون.

So, please be mindful because when I first got an email

بنابراین، لطفا حواستان باشد زیرا وقتی برای اولین بار ایمیلی

about LinguaTrip from an investor who said, keep me posted,

درباره LinguaTrip از یک سرمایه‌گذار دریافت کردم که گفت، من را در جریان بگذارید،

I was like, my thinking, if a Russian told me,

فکر می‌کردم، اگر یک روسی به من گفت،

please keep me updated on your progress,

لطفاً من را در جریان پیشرفت خود قرار دهید،

this is interesting, your project is amazing,

این جالب است، پروژه شگفت انگیز است،

I'd be like, okay, he's 90% willing to invest.

من دوست دارم، خوب، او 90٪ مایل به سرمایه گذاری است.

In the US I think there is just 5% probability

در ایالات متحده من فکر می کنم فقط 5٪ احتمال دارد

that they're interested in actually talking to you

که آنها علاقه مند شوند که واقعاً بعد از آن با شما صحبت کنند

after that, but again, this is my understanding.

، اما دوباره، این درک من است.

It's just I think people are afraid to say no,

فقط فکر می کنم مردم از نه گفتن می ترسند

and they want to keep the door open.

و می خواهند در را باز نگه دارند.

- That's interesting.

- جالبه.

Okay, here, interesting is an interesting word.

خوب، اینجا، جالب یک کلمه جالب است.

Sometimes we just laugh with friends when they do something,

گاهی اوقات وقتی دوستان کاری انجام می دهند فقط می خندیم،

or something is really weird,

یا چیزی واقعاً عجیب است،

and I still want to be polite and say that's interesting like,

و من هنوز هم می خواهم مودب باشم و بگویم که جالب است، مثلاً

your dress is interesting.

لباس شما جالب است.

(laughs) And the reality,

(می خندد) و واقعیت این است که

sometimes it means what are you wearing?

گاهی اوقات یعنی چه می پوشی؟

Like this is crazy and take it off.

مثل اینکه این دیوانه است و آن را بردارید.

But interesting is a tricky word,

اما جالب کلمه حیله‌ای است،

I would say many times it can mean

من می‌توانم بارها بگویم که می‌تواند به این معنی باشد

that a person doesn't actually agree with you,

که یک شخص در واقع با شما موافق نیست،

or doesn't think that something is great.

یا فکر نمی‌کند که چیزی عالی است.

So, just keep that in mind,

بنابراین، فقط این را در نظر داشته باشید،

but also intonation means a lot.

اما لحن نیز معنای زیادی دارد.

If somebody says, wow, this is interesting,

اگر کسی بگوید وای این جالب است

please tell me more.

لطفا بیشتر به من بگویید.

Then, you know, they're genuinely interested,

سپس، می دانید، آنها واقعاً علاقه مند هستند،

but if it sounds something like, oh, that's interesting.

اما اگر چیزی شبیه به اوه به نظر برسد، جالب است. می

You see, by their face,

بینید، با چهره آنها،

you'll be able to tell what interesting really means.

می توانید بفهمید که واقعاً چه چیزی جالب است. می‌دانید

You know what's the hardest word for me to pronounce

سخت‌ترین کلمه‌ای که

in English?

در انگلیسی تلفظ می‌کنم چیست؟

- Photosynthesis?

- فتوسنتز؟

- Almost.

It's the word fifth.

- تقریبا.

این کلمه پنجم است.

- Oh yeah, you just ignore the second F.

- اوه بله، شما فقط F دوم را نادیده می گیرید

It's just fith. Fith.

. فیث.

- Just like that? Fith?

- همینطور؟ فیث؟

Yeah, that's it, that's it.

آره، همین، همین.

- I wonder how people are supposed to learn it.

- من تعجب می کنم که چگونه مردم قرار است آن را یاد بگیرند.

Like who tells them how to pronounce words correctly?

مثل اینکه چه کسی به آنها می گوید چگونه کلمات را درست تلفظ کنند؟

- Well, funny that you ask, because I do actually,

- خوب، خنده دار است که شما بپرسید، زیرا من در واقع،

I have a brand new course coming out.

یک دوره کاملاً جدید دارم که در حال انتشار است.

It's starting in January.

از ژانویه شروع می شود.

The name of the course is Pronunciation 2022,

نام دوره Pronunciation 2022 است،

where I teach you everything you need to know,

جایی که من هر آنچه را که باید بدانید را به شما آموزش می دهم

and it's also a challenge,

و همچنین یک چالش است، به

which means you get to work on your pronunciation.

این معنی که شما می توانید روی تلفظ خود کار کنید.

You get tasks to practice.

شما وظایفی را برای تمرین دریافت می کنید.

You can receive points and win prizes like iPhones,

می‌توانید امتیاز دریافت کنید و جوایزی مانند آیفون،

AirPods, Bluetooth speakers, individual sessions with me,

ایرپاد، بلندگوهای بلوتوث، جلسات فردی با من،

and other awesome stuff.

و چیزهای عالی دیگر برنده شوید.

- Thank you, link in the description.

- ممنون، لینک در توضیحات.

- It's amazing.

- این شگفت انگیز است.

- Again, this phrase could be, it's pretty good.

- باز هم این عبارت می تواند باشد، خیلی خوب است.

And again, pay attention to the intonation.

و باز هم به لحن آن توجه کنید.

Oh, my God, that's amazing.

اوه، خدای من، این شگفت انگیز است.

Now, here they're genuinely excited, but sometimes like, oh,

اکنون، اینجا آنها واقعاً هیجان زده هستند، اما گاهی اوقات مانند، اوه،

that's amazing.

شگفت انگیز است.

That's great.

عالیه.

And now here, you notice that the level

و اکنون در اینجا، متوجه می شوید که سطح

of excitement is a little bit lower.

هیجان کمی پایین تر است.

- I just had the best pizza ever.

- من فقط بهترین پیتزا را خوردم.

- Okay, something I notice as well,

- بسیار خوب، چیزی که من هم متوجه شدم،

Americans tend to use phrases like,

آمریکایی ها تمایل دارند از عباراتی مانند

this is the best pizza ever.

این بهترین پیتزای تاریخ استفاده کنند.

This is the most amazing piece of cloth I ever worn.

این شگفت انگیزترین پارچه ای است که تا به حال پوشیده ام.

You're my best friend, or whatever,

تو بهترین دوست من هستی، یا هر چیز دیگری،

and then the next day they can say something different.

و روز بعد آنها می توانند چیز دیگری بگویند.

Like, today, pizza is my favorite type of food.

مثلاً امروزه پیتزا نوع غذای مورد علاقه من است.

Tomorrow, sushi is the best food in the world.

فردا سوشی بهترین غذای دنیاست.

Again, this is a cultural thing that everything is extra.

باز هم این یک چیز فرهنگی است که همه چیز اضافه است.

Everything is super cool, especially when young people.

همه چیز فوق العاده عالی است، به خصوص در جوانی.

I've just keep watching bloggers like Emma Chamberlain,

من به تماشای وبلاگ نویسانی مانند اما چمبرلین،

some other bloggers, and I love them.

برخی وبلاگ نویسان دیگر ادامه داده ام و آنها را دوست دارم.

But what I also noticed, like, I would never say,

اما چیزی که من هم متوجه شدم، مانند، هرگز نمی‌گویم،

I don't know, this food is the best thing ever

نمی‌دانم، این غذا بهترین چیز است که در

without actually eating it every day.

واقع بدون خوردن آن هر روز وجود دارد.

You know what I mean?

شما می دانید منظورم چیست؟

Like if I just tried something and I say, oh my God,

مثلاً اگر من فقط چیزی را امتحان کردم و بگویم، خدای من،

this is the best sushi ever.

این بهترین سوشی است.

That means this place is really the best.

یعنی این مکان واقعا بهترین است.

Right?

درست؟

And some people, I just see them using this phrase over

و برخی افراد، من فقط می بینم که آنها

and over again every single day.

هر روز بارها و بارها از این عبارت استفاده می کنند.

It's just, again, a signal for you to not take

این فقط، دوباره، یک سیگنال برای شما است که

it too seriously.

آن را خیلی جدی نگیرید.

That means it's great,

این بدان معناست که عالی است،

but it doesn't necessarily mean that

اما لزوماً به این معنی نیست که

that person would prefer this food to anything else

آن شخص این غذا را به هر چیز دیگری

in the world.

در دنیا ترجیح می دهد.

- Oh, let's hang out sometime.

- اوه، بیا یه وقت باهم باشیم.

We should hang out soon.

ما باید به زودی با هم باشیم

- Another super confusing phrase.

- یک عبارت فوق العاده گیج کننده دیگر.

Oh, my God.

اوه خدای من.

I lived in a high-rise couple of years ago

من چند سال پیش

in this tall building in San Francisco,

در یک ساختمان بلند در سانفرانسیسکو زندگی می‌کردم

and I hanged out with a lot of neighbors.

و با همسایه‌های زیادی معاشرت می‌کردم.

And every time I met somebody, well, not every time,

و هر بار که کسی را ملاقات می‌کردم، خوب، نه هر بار،

but it happened quite often,

اما اغلب این اتفاق می‌افتاد،

sometimes I would meet someone on the elevator,

گاهی اوقات با کسی در آسانسور،

like one of my neighbors and they'd be like, oh,

مثل یکی از همسایه‌هایم، ملاقات می‌کردم و آنها می‌گفتند، اوه،

we should totally hang out together.

ما باید کاملاً با هم باشیم.

I would be like, my initial reaction

من می خواهم، واکنش اولیه من به

as a Russian would be like, yes, when?

عنوان یک روسی چنین باشد، بله، چه زمانی؟

Do you want to hang out on Saturday?

آیا می خواهید روز شنبه با هم وقت بگذارید؟

And normally the answer would be, oh no,

و معمولاً پاسخ این خواهد بود، نه،

this Saturday is busy.

این شنبه شلوغ است.

We're leaving the town, but we should hang out.

ما شهر را ترک می کنیم، اما باید با هم بنشینیم.

Like we should hang out.

مثل اینکه باید با هم بگردیم

It's a polite way of saying I'd love to hang out with you,

این یک روش مودبانه برای گفتن من است که دوست دارم با شما معاشرت کنم،

but not so much that I want to schedule,

اما نه آنقدر که بخواهم برنامه ریزی کنم،

like right away, maybe some day.

مثلاً فوراً، شاید یک روز.

So, again, I noticed that it's kind of a polite thing,

بنابراین، دوباره متوجه شدم که این یک جور چیز مودبانه است

and I would meet this person in an elevator in a week,

و من یک هفته

or in two weeks, or three weeks,

یا بعد از دو هفته یا سه هفته با این شخص در آسانسور ملاقات خواهم کرد

and the phrase would always be the same.

و این عبارت همیشه یکسان خواهد بود.

We should hang out sometime,

ما باید زمانی با هم بنشینیم،

but then the actual scheduling never happens.

اما پس از آن برنامه ریزی واقعی هرگز اتفاق نمی افتد.

And sometimes you don't even have their phone number

و گاهی اوقات حتی شماره تلفن آنها را

to schedule something.

برای برنامه ریزی کاری ندارید.

So, it's like, again, very polite,

بنابراین، دوباره، بسیار مؤدبانه است،

and you could totally say something like this.

و شما کاملاً می توانید چیزی شبیه به این بگویید.

And if you hear something like this,

و اگر چیزی شبیه به این را می شنوید،

this doesn't necessarily mean that your next step will be,

این لزوماً به این معنی نیست که قدم بعدی شما این است،

oh, my God, okay, tomorrow I'm free after 5.00 p.m.

اوه، خدای من، باشه، فردا بعد از ساعت 5 بعد از ظهر آزاد هستم.

Are we going to dinner?

میریم شام؟

Again, you can try this, but keep in mind what I just said.

باز هم می توانید این را امتحان کنید، اما آنچه را که گفتم به خاطر بسپارید.

- Let's get coffee sometime.

- بیا یه وقت قهوه بخوریم.

Let's get dinner sometime.

بیا یه وقت شام بخوریم

- And all of the phrases, like let's stay in touch,

- و همه عبارات، مانند بیایید در تماس بمانیم،

let's grab coffee sometime, let's grab lunch sometime,

بیایید یک وقت قهوه بگیریم، گاهی ناهار بگیریم،

depending on your relationship with the person.

بسته به رابطه شما با آن شخص.

I have this person who keeps saying like,

من این شخص را دارم که مدام می گوید،

we have to have dinner sometime.

ما باید یک وقت شام بخوریم. الان

It's been two months already,

دو ماه گذشته

and we haven't scheduled anything yet,

و ما هنوز چیزی برنامه ریزی نکردیم،

but I also have people who are like,

اما من افرادی را هم دارم که دوست دارند

let's grab coffee, and then I ask, yes, of course,

قهوه بخوریم و بعد می پرسم بله، البته

when do you have time?

کی وقت دارید؟

And they're like, how about next week?

و آنها می گویند، هفته آینده چطور؟

So, again, it really depends on the situation,

بنابراین، باز هم، واقعاً بستگی به شرایط دارد،

but don't be surprised when they say let's go grab dinner,

اما وقتی می گویند برویم شام بخوریم، تعجب نکنید

and it never happens.

و هرگز این اتفاق نمی افتد.

- Yeah, I know Ben.

- آره، بن را می شناسم.

He's my friend.

او دوست من است.

Kate?

کیت؟

She's my best friend.

او بهترین دوست من است.

- Okay, another thing, friend.

- باشه یه چیز دیگه دوست.

In the culture where I come from, a friend is a person

در فرهنگی که من از آن آمده ام، دوست فردی است

with whom you can share anything.

که می توانید هر چیزی را با او به اشتراک بگذارید.

I can come to my friend's place without calling them.

من می توانم بدون تماس با دوستانم به خانه آنها بیایم. به

They will lend me money.

من پول قرض خواهند داد.

They will let me stay in their place.

اجازه می دهند من در جای آنها بمانم.

They will watch my kids.

آنها بچه های من را تماشا خواهند کرد.

Sometimes I see people saying friends in reference

گاهی اوقات افرادی را می بینم که با اشاره

to people who they met couple of times,

به افرادی که چند بار ملاقات کرده اند،

or maybe they even met once.

یا حتی یک بار هم آنها را ملاقات کرده اند، می گویند دوستان.

Just, they had a really good, friendly conversation.

فقط، آنها یک گفتگوی بسیار خوب و دوستانه داشتند.

Even like on Facebook,

حتی مانند فیس بوک،

you might've seen this person zero times in your life,

ممکن است این شخص را صفر بار در زندگی خود دیده باشید،

but they are your friend on the social network,

اما او دوست شما در شبکه اجتماعی است،

and I think this is where it comes from.

و من فکر می کنم از اینجاست.

In my culture, friend is something,

در فرهنگ من دوست چیزی است،

you don't have a lot of friends.

شما دوستان زیادی ندارید.

You have like three friends, two friends.

شما مثل سه دوست، دو دوست دارید.

If you're lucky, you have four friends,

اگر خوش شانس باشید، چهار دوست دارید،

but other people are just people you know.

اما افراد دیگر افرادی هستند که شما آنها را می شناسید.

I maybe have like two friends.

من شاید دو تا دوست داشته باشم

If I'm thinking about this, like yeah,

اگر به این فکر می کنم، مثلاً بله،

two or three maximum.

حداکثر دو یا سه.

Other people are great people I know,

افراد دیگر افراد بزرگی هستند که من آنها را می شناسم،

but they're not my friends in this Russian understanding.

اما آنها با این درک روسی دوستان من نیستند.

In American understanding, you know,

در درک آمریکایی، می دانید،

I have four million friends here.

من چهار میلیون دوست اینجا دارم.

You see?

می بینی؟

And I love you guys, it's amazing,

و من شما را دوست دارم، شگفت انگیز است،

but you see what's the difference here.

اما می بینید که تفاوت اینجا چیست. اینطور

It's not like I would come to your place,

نیست که من بیایم جای شما

and say hey, because we had a one-sided conversation,

و بگویم هی، چون یک طرفه صحبت کردیم،

I'm gonna crash on your couch today.

امروز روی مبل شما تصادف می کنم.

Just this different understanding of a word friend.

فقط همین درک متفاوت از کلمه دوست.

- It took forever.

- برای همیشه طول کشید.

- And the last, but not the least,

- و آخرین، اما نه کم اهمیت ترین،

a little bit about relationship to timing.

کمی در مورد رابطه با زمان.

This took forever.

این برای همیشه طول کشید.

That means it took more than an hour.

یعنی بیش از یک ساعت طول کشید.

Buying a car took forever.

خرید ماشین برای همیشه طول کشید.

It took us four hours.

چهار ساعت طول کشید.

Forever, in this case, means like, it just took long

برای همیشه، در این مورد، به این معنی است که

in comparison to the average process.

در مقایسه با روند متوسط، مدت زیادی طول کشید.

Thank you guys so much for watching this video up

بچه ها از اینکه این ویدیو را تا آخر تماشا کردید بسیار متشکرم

to the very end.

.

I hope you enjoyed it,

امیدوارم از آن لذت برده باشید

and let me know if I should continue this series.

و به من اطلاع دهید که آیا باید این سریال را ادامه دهم یا خیر.

Thank you so much, and I'll see you soon.

خیلی ممنون و به زودی می بینمت.

Bye-bye.

خداحافظ.