LET & MAKE | How to Use These Two English Verbs | Verb Patterns

Hello. This is Jack from tofluency.com and welcome to this English lesson on

سلام. این جک از سایت tofluency.com است و به این درس انگلیسی در مورد

verb patterns and we're specifically going to look at the two verbs: let and make

الگوهای افعال خوش آمدید و ما به طور خاص به دو فعل نگاه می کنیم: let و make

because these two verbs are a little bit different in terms of how we use them in

زیرا این دو فعل از نظر نحوه استفاده از آنها در جملات کمی متفاوت هستند.

sentences.

.

So, you're going to learn how to form a sentence using these two verbs and I'll

بنابراین، شما می خواهید یاد بگیرید که چگونه با استفاده از این دو فعل جمله بسازید و من

show you plenty of examples - speaking of examples

مثال های زیادی را به شما نشان می دهم - صحبت از مثال ها،

let's start with two: My parents

بیایید با دو شروع کنیم: پدر و

let me stay out late. So, here you can see we're using the verb let: my parents let

مادرم اجازه دادند تا دیروقت بیرون بمانم. بنابراین، در اینجا می توانید ببینید که ما از فعل let استفاده می کنیم: پدر و مادرم اجازه

me stay out late.

دادند تا دیر وقت بیرون بمانم.

Now, what this means is my parents allowed me to stay out late;

حالا این به این معنی است که والدینم به من اجازه دادند تا دیروقت بیرون بمانم.

they gave me permission to do this. Now, another example

به من اجازه این کار را دادند. حالا یک مثال دیگر

but this time using make: my parents made me make my bed every day.

اما این بار با استفاده از make: پدر و مادرم مرا مجبور کردند هر روز تختم را مرتب کنم.

My parents made me make my bed every day.

پدر و مادرم هر روز مرا مجبور می کردند تختم را مرتب کنم.

I'm sure you know what this means - it basically means that they forced me to

من مطمئن هستم که شما می دانید این به چه معناست - اساساً به این معنی است که آنها من را مجبور کردند که این

do it but it's not quite as strong as the verb 'force'.

کار را انجام دهم اما به اندازه فعل "زور" قوی نیست.

Now, another thing to note is that in both of these sentences,

حال، نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که در هر دوی این جمله‌ها،

I'm talking about the past: my parents let me stay out late

من درباره گذشته صحبت می‌کنم: والدینم به من اجازه دادند که تا دیروقت بیرون از خانه

when I was younger. My parents made me make my bed every day when I was younger

بمانم. وقتی کوچکتر بودم والدینم مرا مجبور می کردند هر روز تختم را مرتب کنم

too.

So, let's look at how to form these sentences before looking at more

.

بنابراین، بیایید قبل از بررسی نمونه های بیشتر، نحوه تشکیل این جملات را بررسی کنیم

examples. We start with a subject in most cases, so I gave two examples using my

. ما در بیشتر موارد با یک موضوع شروع می کنیم ، بنابراین با استفاده از والدینم دو مثال زدم

parents and then we just use make or let, ok:

و سپس فقط از make یا let استفاده می کنیم، خوب:

my parents made - my parents let. And then, we use the object

پدر و مادرم ساخته اند - والدینم اجازه می دهند. و سپس ، از شیئی

my parents made me - my parents let me.

که والدینم برایم ساخته اند استفاده می کنیم - والدینم به من اجازه دادند.

I made you. I let you. And then, we use the bare infinitive -

من تو را ساختم. بهت اجازه میدم. و سپس، از مصدر خالی استفاده می کنیم -

so, just

the verb on its own: my parents made me do. My parents made me go etc.

بنابراین،

فقط فعل به تنهایی: پدر و مادرم مرا وادار کردند انجام دهم. والدینم مرا وادار کردند که بروم و غیره

Hopefully, that isn't too confusing - more examples are going to help you.

.

Here is another one: the teacher makes them do their homework.

در اینجا یکی دیگر وجود دارد: معلم آنها را مجبور می کند تکالیف خود را انجام دهند.

So, this is a simple example: I'm sure you've heard something like this before,

بنابراین، این یک مثال ساده است: من مطمئن هستم که شما قبلاً چنین چیزی را شنیده اید،

but it just shows you exactly how we can use make: the teacher makes them do their

اما فقط به شما نشان می دهد که چگونه می توانیم از make استفاده کنیم: معلم آنها را مجبور می کند تکالیف خود را انجام دهند

homework.

.

Her boss lets her work from home, so her boss lets her work from home.

رئیس او به او اجازه می دهد از خانه کار کند، بنابراین رئیسش به او اجازه می دهد از خانه کار کند.

Her boss gives her permission to work from home.

رئیسش به او اجازه می دهد از خانه کار کند.

However, this woman is not so lucky and her boss is not as nice:

با این حال، این زن آنقدر خوش شانس نیست و رئیسش آنقدرها هم خوب نیست:

her boss made her stay at work all night.

رئیس او باعث شد که تمام شب سر کار بماند.

Her boss made her stay at work all night.

رئیسش مجبورش کرد تمام شب را سر کار بماند.

Now, for the last example, imagine that

حالا، برای مثال آخر، تصور کنید که

two security guys are talking to each other at a nightclub: one of them spots a

دو مرد امنیتی در یک کلوپ شبانه با یکدیگر صحبت می کنند: یکی از آنها پسری را

guy. So, he sees a guy who he doesn't like someone who's maybe very drunk -

می بیند. بنابراین، او مردی را می‌بیند که کسی را دوست ندارد که شاید خیلی مست است -

someone who is maybe quite aggressive and he says to his other security friend:

کسی که ممکن است کاملاً تهاجمی باشد و به دوست امنیتی دیگرش می‌گوید:

don't let that guy come in. So, in this case we're using the imperative in the

اجازه نده آن شخص وارد شود. بنابراین، در این مورد ما هستیم استفاده از امر ضروری در

negative:

منفی:

don't let that guy come in. To learn more about vern patterns,

اجازه ندهید آن مرد وارد شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوهای ورن،

watch this lesson. There will be a link to this lesson underneath the video in

این درس را تماشا کنید. پیوندی به این درس در زیر ویدیو

the description and also be sure to check out my comments on this video where I'm

در توضیحات وجود خواهد داشت و همچنین حتما نظرات من را در مورد این ویدیو بررسی کنید، جایی که من

going to link to other videos with verb patterns. So, thank you for watching this

قصد دارم به ویدیوهای دیگر با الگوهای فعل پیوند دهم . بنابراین، از شما برای تماشای این

lesson and I'll see you in the next one!

درس متشکرم و در دوره بعدی شما را می بینم!