LEARN ENGLISH PODCAST: DAILY ROUTINE (WITH SUBTITLES)

- Hello, this is Jack from Tofluency.com

- سلام، این جک از سایت Tofluency.com است

and welcome to this episode of the To Fluency Podcast.

و به این قسمت از پادکست To Fluency خوش آمدید.

Now my wife and I created a series of conversations.

حالا من و همسرم یک سری گفتگو ایجاد کردیم.

We, we made these videos a little while ago

ما، این ویدیوها را کمی پیش

where we talked about different topics

ساختیم که در آن در مورد موضوعات مختلف به

in British and American English.

زبان انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی صحبت کردیم.

These are some of my most watched videos

اینها برخی از پربیننده ترین ویدیوهای من

on YouTube, which shows that people like them.

در یوتیوب هستند که نشان می دهد مردم آنها را دوست دارند.

We wanted to make more, we wanted to continue this.

ما می خواستیم بیشتر بسازیم، می خواستیم این را ادامه دهیم.

However, we found it very difficult to find the time

با این حال، پیدا کردن زمان

to sit down and have a conversation.

برای نشستن و گفتگو برای ما بسیار دشوار بود.

That sounds terrible.

وحشتناک به نظر می رسد.

What I mean is we found it very difficult

منظورم این است که ما خیلی سخت بودیم که

to sit down and record a video

بنشینیم و یک ویدیو ضبط

without our daughter interrupting it,

کنیم بدون اینکه دخترمان آن را قطع کند،

because, well, our daughter's

زیرا، خوب، دخترمان

one today, it's her birthday today, she turned one today,

امروز یکی است، امروز تولدش است، او امروز یک ساله شد،

which is amazing, it's incredible, it's gone so fast,

که شگفت‌انگیز است، باورنکردنی است، از بین رفته است. خیلی سریع،

as everyone says, I hate saying that,

همانطور که همه می گویند، من از گفتن آن متنفرم،

such a cliche, but it has gone very very quickly,

چنین کلیشه ای، اما خیلی سریع گذشت،

this, this last year, and she's at a stage now

امسال، این سال گذشته، و او اکنون در مرحله ای است

where she, she's noisy.

که او پر سر و صدا است.

She wants to grab things.

او می خواهد چیزهایی را بگیرد.

She won't allow us just to, you know, sit down

او به ما اجازه نمی دهد که فقط بنشینیم

and have a conversation.

و صحبت کنیم.

I do want to say at this point that we are going

من می خواهم در این مرحله بگویم که ما قرار است

to make more of these videos, so don't worry.

تعداد بیشتری از این ویدیوها را بسازیم ، پس نگران نباشید.

If you really liked those videos,

اگر واقعاً آن ویدیوها را دوست داشتید،

we are going to make more.

ما بیشتر می‌سازیم.

We want to make more.

ما می خواهیم بیشتر بسازیم.

And that's going to happen once Emma goes into daycare.

و زمانی که اما به مهدکودک برود این اتفاق خواهد افتاد.

But at the moment, we can't do it.

اما در حال حاضر، ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم.

And instead of waiting for that perfect moment

و به جای اینکه منتظر آن لحظه عالی باشید

where we can make the perfect podcast,

که در آن بتوانیم پادکست عالی بسازیم،

you're gonna have to just listen to me

باید فقط چند قسمت به من گوش دهید

for a few episodes, and I've been thinking

، و من مدتی است که

about doing this for a while, about just sitting down

به انجام این کار فکر می کنم، فقط در مورد نشستن

or standing up and recording these,

یا ایستادن پخش و ضبط

these live, not live, these podcast episodes.

این قسمت‌های پادکست زنده، نه زنده .

I say live because I do want to do some of these live

من می گویم زنده به این دلیل که می خواهم برخی از این پادکست های زنده را انجام دهم

podcasts, record some episodes live.

، برخی از قسمت ها را زنده ضبط کنم.

But just to teach you English through audio.

اما فقط برای آموزش زبان انگلیسی از طریق صدا.

And I do a lot of my learning through audio only.

و بسیاری از یادگیری هایم را فقط از طریق صدا انجام می دهم.

I have YouTube Red, which allows me to listen

من YouTube Red دارم که به من امکان می دهد

to YouTube videos without having the

بدون باز کردن برنامه YouTube به ویدیوهای YouTube گوش دهم

YouTube app open.

.

I can close the app and listen,

من می‌توانم برنامه را ببندم و گوش دهم،

and I listen to a lot of podcasts as well,

و همچنین به پادکست‌های زیادی گوش می‌دهم،

and I know that a lot of people like learning

و می‌دانم که بسیاری از افراد نیز دوست دارند از

this way, too, so I thought, you know what,

این طریق یاد بگیرند، بنابراین فکر کردم، می‌دانی چه،

it's time just to start making these episodes.

وقت آن است که ساخت این قسمت‌ها را شروع کنم. .

And this is probably the tenth time I've tried

و این احتمالاً دهمین باری است که

to do this today.

امروز سعی می کنم این کار را انجام دهم.

It feels a little bit weird, it feels quite strange

کمی عجیب به نظر می رسد

not having a video on, and just talking.

، نداشتن ویدیو و فقط صحبت کردن، کاملاً عجیب است.

I think that this is how people go crazy,

فکر می‌کنم اینطوری مردم دیوانه می‌شوند،

just talking to themselves, but I know that I'm helping you,

فقط با خودشان صحبت می‌کنند، اما می‌دانم که دارم به شما کمک می‌کنم،

so hopefully that won't happen to me.

پس امیدوارم این اتفاق برای من رخ ندهد.

But anyway, what I'm going to do in these episodes

اما به هر حال، کاری که من قرار است در این قسمت‌هایی

where it's just me is tell you stories.

که فقط من هستم انجام دهم این است که برای شما داستان بگویم.

I'm going to focus on specific grammar points.

من بر روی نکات دستور زبان خاصی تمرکز خواهم کرد.

I'm going to talk about vocabulary.

من می خواهم در مورد واژگان صحبت کنم.

I'm going to talk about how to learn English.

من قصد دارم در مورد نحوه یادگیری زبان انگلیسی صحبت کنم.

I'm also going to upload episodes of my wife and I

همچنین قرار است قسمت هایی از صحبت های من و همسرم را آپلود کنم

having conversations.

.

But when it's just me,

اما وقتی فقط من باشم،

I'm gonna just let this evolve.

اجازه می‌دهم این اتفاق بیفتد.

I'm going to answer questions from you.

من به سوالات شما پاسخ خواهم داد.

I'm going to get your feedback.

من قصد دارم بازخورد شما را دریافت کنم.

And that's the first thing I need actually.

و این اولین چیزی است که در واقع به آن نیاز دارم.

I need you to tell me, to be brutally honest

من باید به من بگویید، تا

about the name, the To Fluency Show.

در مورد نام، نمایش To Fluency به طور وحشیانه صادق باشم.

Is this good, is it okay, is it terrible?

آیا این خوب است، خوب است، وحشتناک است؟

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

Don't hold back.

درنگ نکن

To hold back means that you don't tell the truth,

عقب ماندن به این معناست که شما حقیقت

that you don't tell me exactly what you think.

را نگویید، دقیقاً آنچه را که فکر می کنید به من نگویید.

I want to know exactly what you think.

میخوام بدونم دقیقا نظر شما چیه

The To Fluency Show,

نمایش To Fluency،

let me know, and if you don't like it, tell me what I should

به من اطلاع دهید، و اگر آن را دوست ندارید، به من بگویید که در عوض آن را چه نامی بگذارم

call it instead.

.

With these episodes, too, I'm also

با این اپیزودها هم

going to write a blog post.

قصد دارم یک پست وبلاگ بنویسم.

Write an article based on, probably, each episode.

یک مقاله بر اساس، احتمالاً، هر قسمت بنویسید.

And you can find vocabulary and grammar

و می توانید واژگان و دستور زبان

and tips based on this episode at

و نکات را بر اساس این قسمت در

Tofluency.com/newidea

Tofluency.com/newidea

Tofluency.com/newidea, or you can just go

Tofluency.com/newidea پیدا کنید، یا می توانید فقط

to ToFluency.com and search for it there.

به ToFluency.com بروید و آن را در آنجا جستجو کنید.

But that link will take you directly to it

اما این پیوند شما را مستقیماً به آن

so you can get the vocabulary and the phrases I use

می برد تا بتوانید واژگان و عباراتی که من در این قسمت استفاده می کنم را دریافت کنید

in this episode.

.

So like I said, I'm going to talk about different things,

بنابراین همانطور که گفتم، من قرار است در مورد چیزهای مختلف

I'm going to talk about different topics,

صحبت کنم، در مورد موضوعات مختلف صحبت خواهم کرد،

sometimes there'll be someone else,

گاهی اوقات شخص دیگری

sometimes there won't be.

وجود خواهد داشت، گاهی اوقات وجود نخواهد داشت.

This is only on YouTube for right now.

فعلاً این فقط در یوتیوب است.

I'm going to upload it to iTunes later, once I get feedback

بعداً بعد از دریافت بازخورد

and get a few episodes.

و دریافت چند قسمت، آن را در iTunes آپلود خواهم کرد.

I also want questions from you if you have any questions.

همچنین اگر سوالی داشتید از شما سوال می خواهم .

The best way to get in touch with me, at the moment,

بهترین راه برای برقراری ارتباط با من، در حال حاضر

is through Facebook.

، از طریق فیس بوک است.

If you go to Tofluency.com/message,

اگر به Tofluency.com/message بروید،

okay, not massage,

خوب، ماساژ نیست،

don't make that mistake, message, Tofluency.com/mess...

این اشتباه را نکنید، پیام دهید، Tofluency.com/mess...

Tofluency.com/message,

Tofluency.com/message،

then that will open up a link

آنگاه لینکی باز می شود

where you can get in touch with me through

که می توانید وارد شوید تماس با من از طریق

Facebook Messenger, the best way to get in touch with me.

مسنجر فیس بوک، بهترین راه برای برقراری ارتباط با من.

I'm also not going to edit this too much.

من همچنین قصد ندارم این را زیاد ویرایش کنم.

If I make a huge mistake

اگر اشتباه بزرگی مرتکب

and I find myself not saying anything

شدم و متوجه شدم

for a minute, I'm going to edit it.

یک دقیقه هم چیزی نمی گویم، آن را ویرایش می کنم.

But if I make little mistakes, I'm not going to edit it.

اما اگر اشتباهات کوچکی داشته باشم، آن را ویرایش نمی کنم.

And that's a lesson I want to teach,

و این درسی است که من می خواهم به آن آموزش بدهم،

is that everyone makes mistakes.

این است که همه اشتباه می کنند.

Native speakers make mistakes all the time.

بومی زبانان همیشه اشتباه می کنند.

There is no one in this world who speaks perfect English.

هیچ کس در این دنیا نیست که انگلیسی کامل صحبت کند.

A lot of English is subjective.

بسیاری از زبان انگلیسی ذهنی است.

If someone thinks it's formal,

اگر کسی فکر می کند رسمی است،

someone else might think it's informal.

ممکن است شخص دیگری فکر کند غیر رسمی است.

Slang is appropriate in certain situations,

زبان عامیانه در موقعیت های خاص مناسب است،

but not in others.

اما در موقعیت های دیگر مناسب نیست.

Native speakers and highly proficient speakers

گویشوران بومی و سخنرانان بسیار ماهر

make mistakes with grammar all the time.

همیشه در گرامر اشتباه می کنند.

It happens, so don't worry about making mistakes

این اتفاق می افتد، بنابراین نگران اشتباه کردن نباشید

cause everybody makes them.

زیرا همه آنها را انجام می دهند.

The focus of today's episode is going to be

تمرکز قسمت امروز قرار است

on daily routines.

روی کارهای روزمره باشد.

What I want you to do is think about

کاری که از شما می خواهم این است که

the first time you had a lesson on daily routines.

به اولین باری که در مورد کارهای روزمره درس می گذرانید فکر کنید.

Think about sitting in the classroom

به نشستن در کلاس درس

either at school or the language school.

یا در مدرسه یا آموزشگاه زبان فکر کنید.

And what your teacher taught you about daily routines.

و آنچه معلمتان در مورد کارهای روزمره به شما یاد داده است.

I bet what you're thinking about in terms of grammar

شرط می بندم آنچه شما از نظر دستور زبان

is present simple, that we use the present simple

به آن فکر می کنید، ساده است، که ما از حال ساده

to talk about daily routines.

برای صحبت در مورد کارهای روزمره استفاده می کنیم.

I wake up at 6:00 a.m.

من ساعت 6 صبح از خواب بیدار می شوم و

I then brush my teeth.

سپس دندان هایم را مسواک می زنم.

I go downstairs and have some breakfast, et cetera.

از پله‌ها پایین می‌روم و صبحانه و غیره می‌خورم.

But as I talk about my daily routine,

اما وقتی در مورد کارهای روزمره خود صحبت می کنم،

you'll notice that I'm going to use different tenses

متوجه خواهید شد که از زمان های مختلفی نیز استفاده خواهم

as well, because when we're talking about something it,

کرد، زیرا وقتی در مورد چیزی صحبت می

it's, if you just talk about what you normally do,

کنیم، اگر فقط در مورد کاری که به طور معمول انجام می دهید صحبت کنید،

it can get kind of boring.

می تواند نتیجه بگیرد. یه جورایی خسته کننده.

But if you talk about what you did yesterday,

اما اگر در مورد کاری که دیروز انجام دادید،

what you want to do in the future,

کاری که می خواهید در آینده انجام دهید

and what you have been doing recently,

و کارهایی که اخیراً انجام داده اید صحبت کنید،

so we're using three different types of tenses there,

بنابراین ما از سه نوع زمان مختلف در آنجا استفاده می کنیم،

then it can get a little bit more engaging.

آنگاه می تواند کمی جذاب تر شود.

So, my routine at the moment is largely based

بنابراین، روتین من در حال حاضر تا حد زیادی مبتنی

on the fact that I have children

بر این واقعیت است که من بچه

because I don't get to wake up when I want to wake up.

دارم، زیرا نمی توانم زمانی که می خواهم بیدار شوم، بیدار شوم.

I would love to wake up around seven,

دوست دارم حوالی هفت از خواب بیدار شوم

and then start working with a cup of coffee.

و بعد با یک فنجان قهوه شروع به کار کنم.

That's my perfect morning.

آن صبح کامل من است.

However, instead I have two children and two dogs

با این حال، در عوض من دو فرزند و دو سگ

that I need to take care of first thing in the morning.

دارم که باید اول صبح از آنها مراقبت کنم.

Usually, my children wake up around 6:30,

معمولا بچه های من حدود ساعت 6:30 بیدار می شوند

which is okay.

که اشکالی ندارد.

If it's at six, it's terrible.

اگر ساعت شش باشد، وحشتناک است.

If it's at 5:30, it's, it's beyond awful.

اگر ساعت 5:30 باشد، بسیار وحشتناک است.

Sometimes I wake up at 7:30, which is nice,

گاهی اوقات من ساعت 7:30 از خواب بیدار می شوم که خوب است،

but generally it's around 6:30 to 6:45.

اما به طور کلی ساعت حدود 6:30 تا 6:45 است.

So I carry my daughter downstairs.

بنابراین من دخترم را به طبقه پایین می برم.

My son walks downstairs, and then the dogs and the children,

پسرم به طبقه پایین راه می‌رود و بعد سگ‌ها و بچه‌ها

they need things.

به چیزهایی نیاز دارند.

So I make or I, I get my son some breakfast.

بنابراین من درست می کنم یا من، برای پسرم صبحانه می آورم.

I'm using the word get because I don't really make it.

من از کلمه دریافت استفاده می کنم زیرا واقعاً آن را درست نمی کنم.

I get him some cereal and milk, that's what he wants

من برایش غلات و شیر می آورم ، این همان چیزی است که او

in the morning.

صبح می خواهد.

Then I put my daughter in the high chair,

سپس دخترم را روی صندلی بلند

I get her some food as well, I take the dogs out,

می‌گذارم، برایش غذا هم می‌آورم، سگ‌ها را بیرون می‌آورم،

they need to go pee outside.

آنها باید بروند بیرون ادرار کنند.

They come back in, they might have breakfast

آنها دوباره وارد می شوند، ممکن است

at this point, then I have to do things

در این لحظه صبحانه بخورند، سپس من باید کارهایی انجام دهم

like make sure my son is ready for school,

مانند مطمئن شوم پسرم برای مدرسه آماده است،

make sure that his, his lunch is ready.

مطمئن شوم که ناهار او آماده است.

This morning it was terrible because I had to cook rice

امروز صبح خیلی وحشتناک بود چون مجبور شدم برنج بپزم

and it, it just took forever, and then I couldn't

و این کار، فقط برای همیشه طول کشید، و بعد

find anything, so I couldn't find any vegetables for him

چیزی پیدا نکردم، بنابراین هیچ سبزی برای او پیدا نکردم

and I don't want his teachers to judge me

و نمی خواهم معلمانش در مورد من قضاوت

that he doesn't have any vegetables.

کنند. او سبزی ندارد

I made him a smoothie because I felt bad

برایش اسموتی درست کردم چون احساس بدی

that he wasn't going to have any vegetables,

داشتم که سبزی نمی خورد

and I put some green, like organic

و مقداری سبز رنگ مثل

vegetable powder in there.

پودر سبزیجات ارگانیک داخلش ریختم.

So this morning was completely hectic,

بنابراین امروز صبح کاملاً شلوغ بود،

but I got to, I took him to school on time.

اما من توانستم، او را به موقع به مدرسه بردم.

After I drop him off, I go to the gym.

بعد از اینکه او را رها کردم، به باشگاه می روم.

And the reason I go to the gym

و دلیل اینکه من به باشگاه می روم

is well, the, the initial reason why I started

خوب است، دلیل اولیه شروع من

going to the gym was because I didn't have time

به باشگاه رفتن این بود که

to shower at home, so I left the house

وقت دوش گرفتن در خانه نداشتم، بنابراین

without showering and I thought I need to shower.

بدون دوش گرفتن از خانه خارج شدم و فکر کردم باید دوش بگیرم. .

Otherwise, you know, I'll just go back to having

در غیر این صورت، می دانید، من فقط به

a weekly bath, so I decided, oh right,

یک حمام هفتگی برمی گردم، بنابراین تصمیم گرفتم، اوه، درست است

I'll go to the gym, do a light exercise, you know,

، به باشگاه بروم، یک ورزش سبک انجام دهم، می دانید،

a light workout, then take a shower.

یک تمرین سبک، سپس دوش بگیرم.

But then, I thought why not get really healthy.

اما بعد، فکر کردم که چرا واقعا سالم نباشم.

Why not use this, this time to work hard

چرا از این استفاده نکنید، این بار برای کار سخت

in the gym and to get in good shape.

در باشگاه و برای رسیدن به اندام خوب.

So that's what I do now.

پس این کاری است که من اکنون انجام می دهم. بعد از اینکه پسرم

I go to the gym for about an hour

را ترک کردم حدود یک ساعت به باشگاه می روم

after dropping off my son.

.

Then I get a shower, and then my work day starts.

سپس دوش می گیرم و روز کاری من شروع می شود.

And if you're wondering what I do,

و اگر نمی‌دانید من چه کار می‌کنم،

it's make videos for YouTube,

ساختن ویدیو برای YouTube،

respond to emails, promote my causes,

پاسخ دادن به ایمیل‌ها، تبلیغ اهدافم

and do everything else that's involved

و انجام هر کار دیگری که

in an online business.

در یک کسب‌وکار آنلاین دخیل است.

So usually from ten till four, I'm working,

بنابراین معمولاً از ده تا چهار، من کار می کنم،

which isn't that long.

که آنقدرها هم طولانی نیست.

Sometimes the days are longer, sometimes are shorter.

گاهی روزها طولانی تر، گاهی کوتاه تر.

But ten to four is, is pretty common.

اما ده تا چهار است، بسیار رایج است.

In the future, I would love to have more time for work,

در آینده، من دوست دارم زمان بیشتری برای کار داشته باشم،

but it's a balance, isn't it, you know?

اما این یک تعادل است، اینطور نیست، می دانید؟

I'm very fortunate and I'm in a position

من خیلی خوش شانس هستم و در موقعیتی

where I can decide how much I want to work.

هستم که می توانم تصمیم بگیرم چقدر می خواهم کار کنم.

If I work more, generally speaking,

اگر بیشتر کار کنم، به طور کلی،

then that's going to be more beneficial

از نظر مالی سود بیشتری خواهد داشت

in terms of finances.

.

If I work less, that's more beneficial

اگر کمتر کار کنم، از

in terms of spending time with family.

نظر گذراندن وقت با خانواده سودمندتر است.

Again, that work life balance is quite hard,

باز هم، تعادل زندگی کاری بسیار سخت است،

especially when you own your, your own business,

به خصوص زمانی که صاحب کسب و کار خودتان هستید،

because you have to, you have to do these things

زیرا مجبورید، باید این کارها را انجام دهید

and somebody isn't telling you to be somewhere

و کسی به شما نمی گوید که

at a certain time.

در یک زمان خاص در جایی باشید.

Instead, it's up to you, you make that decision.

در عوض، این به شما بستگی دارد، شما این تصمیم را می گیرید.

You go to these places, so

شما به این مکان‌ها می‌روید، پس

yeah, it's been a balance over the last few years,

بله، در چند سال گذشته تعادل برقرار بوده است،

especially with children,

مخصوصاً با بچه‌ها،

but my perfect day would be to

اما روز عالی من این است که

wake up, like I said, around seven, get a cup of coffee,

از خواب بیدار شوم، همانطور که گفتم، حدود هفت، یک فنجان قهوه بنوشم

work for two to three hours, take a break,

، برای دو نفر کار کنم. سه ساعت، استراحت کنید

have something to eat, work some more,

، چیزی برای خوردن داشته باشید، کمی بیشتر کار کنید،

until about 2:00 p.m., 3:00 p.m.

تا حدود ساعت 14:00، 3:00 بعد از ظهر.

Do a little bit of housework, and then

کمی کارهای خانه را انجام دهید، و سپس

(laughing) it's kind of strangers in my perfect day

(با خنده) به نوعی غریبه ها در روز عالی من در

doing housework, and then spend the entire

حال انجام کارهای خانه هستند و سپس تمام

evening with my children.

شب را با فرزندانم سپری می کنند.

I think that would be the perfect day for me.

فکر می کنم آن روز بهترین روز برای من باشد.

But right now it, it's not possible.

اما در حال حاضر، این امکان پذیر نیست.

The priority in the morning is children,

اولویت صبح بچه‌ها هستند،

and that usually leaves me feeling very tired,

و این معمولاً باعث می‌شود من احساس خستگی زیادی کنم،

but you know, it's still enjoyable at the same time

اما می‌دانید، با

even though I'm rushing around and,

وجود اینکه با عجله در

and getting things done.

حال انجام دادن کارها هستم، هنوز هم در عین حال لذت‌بخش است.

I still take those moments and we still have moments

من هنوز آن لحظات را می گذرانم و هنوز لحظاتی داریم

where things are really enjoyable.

که در آن همه چیز واقعاً لذت بخش است.

And what I really enjoy at the moment is taking my son

و چیزی که من در حال حاضر واقعاً از آن لذت می برم این است که پسرم را

to school and driving him to school,

به مدرسه ببرم و او را به مدرسه ببرم،

cause we moved house recently and now I have

زیرا اخیراً خانه را نقل مکان کردیم و اکنون باید

to drive him there.

او را به آنجا ببرم.

We used to walk, now I have to drive.

قبلا پیاده می رفتیم، حالا باید رانندگی کنم.

So it takes about 15 minutes and we have

بنابراین حدود 15 دقیقه طول می کشد و ما

these wonderful conversations in the car.

این مکالمات فوق العاده را در ماشین انجام می دهیم.

And that's when he really opens up,

و آن وقت است که او واقعاً حرفش را باز می کند،

when he really starts talking about things.

وقتی واقعاً شروع به صحبت در مورد چیزهایی می کند.

So it's great, it's a lot of fun,

بنابراین عالی است، بسیار سرگرم کننده است،

and it's a time where we really connect

و زمانی است که ما واقعاً با هم ارتباط برقرار می

and talk about stuff.

کنیم و در مورد مسائل صحبت می کنیم.

But yeah, my perfect day would definitely be

اما بله، روز عالی من قطعا

wake up, coffee, straight to work,

بیدار شدن از خواب، قهوه، مستقیم سر کار است،

because that's when I'm at my most creative.

زیرا در آن زمان است که من در بهترین حالت خلاق هستم.

And I actually made a video on this,

و من در واقع یک ویدیو در این مورد ساختم،

about getting up earlier to learn English.

در مورد زودتر بیدار شدن برای یادگیری زبان انگلیسی.

So if you are saying I'm too busy

بنابراین اگر می گویید من

to learn English, or you know,

برای یادگیری زبان انگلیسی خیلی سرم شلوغ است، یا می دانید،

I don't feel that motivated, a great thing to do

من آنقدر انگیزه ندارم، یک کار عالی این

is wake up 20 minutes earlier,

است که 20 دقیقه زودتر از خواب بیدار شوم،

and it might depend on your situation

و این ممکن است به موقعیت شما بستگی داشته باشد.

if this is possible or not, but wake up

نه، اما 20 دقیقه زودتر از خواب بیدار شوید

20 minutes earlier and do something in English,

و کاری را به زبان انگلیسی انجام دهید،

no matter what it is.

مهم نیست که چیست.

This helps in a few ways.

این از چند جهت کمک می کند.

Firstly, it means that you

اولاً، به این معنی است که شما

make it a priority, so if you wake up early and do it then,

آن را در اولویت قرار می دهید، بنابراین اگر زود از خواب بیدار شوید و آن را انجام دهید،

and do this consistently, then you're winning.

و این کار را به طور مداوم انجام دهید، برنده هستید.

You're winning because you're doing English early

شما برنده می شوید زیرا قبل از هر چیز انگلیسی را زودتر می

before anything else.

آموزید.

If you leave it to later, then excuses start to occur.

اگر آن را به بعد واگذار کنید، بهانه ها شروع می شود.

You might be too tired, other things might happen,

ممکن است خیلی خسته باشید، ممکن است اتفاقات دیگری بیفتد،

but if you wake up earlier, and dedicate that time

اما اگر زودتر از خواب بیدار شوید و آن زمان را

to learning English, then you always get it done.

به یادگیری زبان انگلیسی اختصاص دهید، آن وقت همیشه آن را انجام می دهید.

As long as you don't press snooze on the alarm clock.

تا زمانی که snooze را روی ساعت زنگ دار فشار ندهید.

The other thing it does, is by actually doing

کار دیگری که انجام می‌دهد این است که در واقع

something first thing in the morning,

کاری را در اول صبح انجام می‌دهد،

it makes it more likely that you're going

این احتمال را افزایش

to repeat this later.

می‌دهد که بعداً این کار را تکرار کنید.

If you learn some English in the morning,

اگر صبح کمی انگلیسی

and you learn something interesting,

یاد بگیرید و چیز جالبی یاد بگیرید

then you think ah, I want to do more.

، فکر می کنید آه، من می خواهم کارهای بیشتری انجام دهم.

And then on your lunch break, on the way to work,

و سپس در تعطیلات ناهار، در مسیر کار

in the evening, at another time

، عصر، در زمان دیگری

of that day, you will do something else because you have

از آن روز، کار دیگری انجام خواهید داد، زیرا

that motivation to learn,

انگیزه یادگیری را دارید،

because you've already done it,

زیرا قبلاً آن را انجام داده اید،

therefore you want to do more of it.

بنابراین می خواهید انجام دهید. بیشتر از آن

But like I say, it's not possible for everyone.

اما همانطور که گفتم، برای همه امکان پذیر نیست.

We all have different life situations,

همه ما موقعیت‌های زندگی متفاوتی داریم،

but I think it also helps you think about

اما فکر می‌کنم به شما کمک

making English a priority, and making it part

می‌کند انگلیسی را در اولویت قرار دهید و آن را بخشی

of your daily routine.

از برنامه روزانه خود قرار دهید.

Like I said, go to Tofluency.com/newidea

همانطور که گفتم،

to get the vocabulary and phrases from this episode.

برای دریافت واژگان و عبارات این قسمت به Tofluency.com/newidea بروید.

And let me know your feedback on this.

و نظرات خود را در این مورد به من بگویید.

Do you like this type of episode?

آیا این نوع قسمت را دوست دارید؟

Is it useful for you?

آیا برای شما مفید بود؟

Should I upload this to iTunes, yes or no?

آیا باید این را در iTunes آپلود کنم، بله یا خیر؟

Do you like the name The To Fluency Podcast?

آیا نام پادکست The To Fluency را دوست دارید؟

There are a lot of questions there.

در آنجا سوالات زیادی وجود دارد.

Answer one, answer them all,

یکی را پاسخ دهید، به همه آنها پاسخ دهید،

answer as many as you like, but please

به هر تعداد که دوست دارید پاسخ دهید، اما لطفاً

give me some feedback here on YouTube.

در اینجا در YouTube به من بازخورد بدهید.

And if you've enjoyed it, like it and share it.

و اگر از آن لذت بردید ، لایک کنید و به اشتراک بگذارید.

Share it with someone who is going to benefit from it.

آن را با کسی که قرار است از آن بهره مند شود به اشتراک بگذارید.

Thank you so much for listening.

خیلی ممنون که گوش دادید

I was going to say watching, but you're listening.

میخواستم بگم تماشا میکنی ولی تو گوش میکنی

Thank you so much for listening,

خیلی ممنون که گوش دادید،

and be sure to download my book,

و حتما کتاب من،

The Five Step Plan For English Fluency.

طرح پنج مرحله ای برای تسلط به زبان انگلیسی را دانلود کنید.

Tofluency.com/book, it's free to download.

Tofluency.com/book، دانلود رایگان است.

Speech is here, goodbye for now.

سخنرانی اینجاست، فعلا خداحافظ.