The Unexpected Way Spirituality Connects to Climate Change | Gopal D. Patel | TED

Translator: Mohammad Badsar Reviewer: shirin etebar

I'm going to start with a story.

می‌خواهم با یک داستان شروع کنم.

In 1730, in India,

در سال ۱۷۳۰، در هند،

the king of Jodhpur wanted to build a new palace,

پادشاه جوادپور می‌خواست قصر جدیدی بسازد،

and he needed a large number of trees to be cut.

و نیاز داشت تعداد زیادی درخت قطع شود.

Alarmed at hearing this, a group of local environmental activists

با شنیدن این خبر، گروهی از فعالان زیست‌محیطی محلی

went to protect the trees by throwing their arms around them.

به محافظت از درختان شتافتند و دستان خود را گرد درختان کردند.

We could consider them the first-ever tree huggers.

می‌توانیم آن‌ها را اولین آغوش‌گیرندگان درخت بدانیم.

Now, while this story might be known to many of us,

حالا با اینکه بسیاری از ما این داستان را می‌دانیم،

what's often less known is what motivated these activists.

چیزی که کمتر می‌دانیم انگیزه این فعالان است.

They came from the Bishnoi community,

آن‌ها از گروه بیشنوی آمده بودند،

a Hindu lineage founded on 29 principles of environmental care.

یک فرقه هندو که بر اساس ۲۹ اصل حفظ محیط زیست تأسیس شده بود.

This is just one of so many amazing examples,

این فقط یکی از نمونه‌های شگفت‌انگیز،

throughout the world,

در کل جهان است،

of religious communities stepping up to protect the environment

از اجتماعات مذهبی که برای حمایت محیط زیست قدم بر می‌دارند با کارهایی

through addressing climate change,

مثل گوشزد کردن تغییرات آب و هوایی،

restoring ecosystems

احیای اکوسیستم‌ها

and protecting biodiversity.

و حفظ تنوع زیستی.

And I've had the honor and the privilege

و این افتخار را داشته‌ام که با بسیاری از

of working with many such groups in different parts of the world

چنین گروه‌های در نقاط مختلف دنیا برای فعالیت زیست‌محیطی

for environmental action.

همکاری کنم.

But before I did that, I actually was living in India,

اما قبل از این کار من در هند زندگی می‌کردم،

where I spent time in a Hindu ashram on the banks of the sacred river Ganges,

جایی که وقتم را در یک معبد هندو در سواحل رود مقدس گنگ سپری می‌کردم،

where I was studying Hindu spirituality

جایی که معنویت هندو را مطالعه می‌کردم

and how the teachings of the Bhagavad Gita

و اینکه چگونه آموزه‌های بهگود گیتا می‌توانست

could be applied to contemporary concerns in the world.

در مورد مسائل روز جهان به کار برده شود.

And it was this orientation of an engaged religion and spirituality

و این جهت‌گیری یک مذهب و معنویت عمل‌گرایانه بود

that brought me to the climate movement in 2010.

که من را به جنبش آب و هوایی ۲۰۱۰ سوق داد.

And since then, I think like many of us,

و از آن موقع، من مثل بسیاری از ماها

I have experienced the highs and the lows

پستی و بلندی‌ها را در طی

as we've campaigned and advocated

مبارزه و حمایت‌هایی که انجام داده‌ام پشت سر گذاشته‌ام

to keep the global temperature increase to 1.5 degrees.

تا سقف افزایش دمای جهانی را ۱/۵ درجه نگه داریم.

And I don't know about you,

و در مورد شما نمیدانم،

but I think right now, it can feel like it's a difficult time

اما الآن فکر می‌کنم زمان سختی است

to be working on climate change.

برای کار کردن روی تغییرات آب و هوایی.

Sometimes, things just don't seem to be moving as quickly as we would like.

گاهی به نظر می‌رسد کارها به نحو مطلوب سریع پیش نمی‌رود.

And more often than not, unfortunately, we might be feeling scared or stuck,

و بیش از آن، متاسفانه ممکن است احساس ترس یا انفعال،

hopeless or maybe even burnt out.

ناامیدی یا حتی خستگی شدید بکنیم.

Coming from the faith sector,

به عنوان عضو یک فرقه دینی،

I've always been interested in other ideas

همواره به دیگر ایده‌ها علاقه داشته‌ام

that are rooted in religion and spirituality

ایده‌هایی که ریشه در مذهب و معنویت دارند

that can support the broader environmental movement.

چون می‌تواند جنبش زیست محیطی گسترده‌تری را پشتیبانی کند.

I started looking into the history of religious and spiritual groups,

من بررسی تاریخ گروه‌های مذهبی و عرفانی را آغاز کردم،

and started thinking that they could be

و دیدم که این گروه‌ها توانسته‌اند

some of the most enduring social movements in the history of the world.

جنبش‌های اجتماعی بسیار پایداری را در تاریخ جهان رقم بزنند.

They've been able to survive through multiple generations,

در طی نسل‌های مختلف دوام آورده‌اند،

adapt to changing situations,

با تغییر شرایط خود را سازگار کرده‌اند،

reform and revive themselves when needed.

و در صورت نیاز خود را بازسازی و اصلاح نموده‌اند.

They've even inspired the leaders

در تاریخ معاصر، حتی برخی از رهبران

of some of the most iconic social movements in recent history,

برجسته‌ترین جنبش‌های اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده‌اند،

such as Mahatma Gandhi and Martin Luther King Jr.

مثل ماهاتما گاندی و مارتین لوتر کینگ جونیور.

That's why I was really happy when a friend of mine,

به همین خاطر بسیار خوشحال شدم هنگامی که یکی از دوستانم

who was writing a book about Hindu approaches to pastoral care,

که کتابی در مورد روش‌های هندوها برای مراقبه می‌نوشت

asked me to contribute a chapter.

از من خواست که در یک فصل کتاب مشارکت کنم.

Using my previous background as a university chaplain,

با استفاده از سابقه گذشته‌ام به عنوان پیشنماز دانشگاه،

I developed a framework that I thought could help people

من شبکه‌ای تشکیل دادم که به نظرم می‌توانست به افرادی که از

suffering from climate trauma.

ترومای آب و هوایی رنج می‌بردند، کمک کند.

And as I went around

وقتی آن را گسترش دادم

sharing this framework with people from different backgrounds,

و با افراد با زمینه‌های متفاوت به اشتراک گذاشتم،

they told me that it really resonated with them.

به من گفتند که واقعاً برای‌شان الهام‌بخش بوده است.

The framework, although initially built for climate trauma,

این شبکه گرچه در بدایت برای ترومای آب و هوایی ایجاد شد،

I think can really help with something I believe we need now

فکر می‌کنم می‌تواند به ما در مورد جنبش آب و هوایی

in the climate movement:

که الآن ضروری است کمک کند:

building resiliency and keeping momentum.

با افزایش تاب‌آوری و حفظ روند رو به رشد.

There are three core interconnected parts to this framework

در این شبکه سه هسته اصلی وجود دارد

that are drawn from across a variety of religious and spiritual traditions.

که از سنن مذهبی و عرفانی متنوعی استخراج شده است.

I'm excited to share that with you,

برای بیان آن هیجان‌زده هستم،

and I'm going to use the Sanskrit words

و می‌خواهم از کلمات سانسکریت استفاده کنم

to explain the different aspects of the framework.

تا جنبه‌های مختلف شبکه را شرح دهم.

We begin with "sangha,"

با «سانگا» شروع می‌کنیم،

nourishing and uplifting community,

تغذیه و ارتقای اجتماع،

where people come together to support one another

که افراد گرد هم جمع می‌شوند تا از یکدیگر حمایت کنند

and reaffirm social ties.

و پیوندهای اجتماعی را تحکیم کنند.

This can happen weekly, monthly, or at different times of the year.

می‌تواند هفتگی، ماهانه یا دفعات مختلفی در سال برگزار شود.

So, for example, my Christian friends, they go to church on a Sunday.

خوب برای مثال، دوستان مسیحی من، یکشنبه‌ها به کلیسا می‌روند.

My Muslim friends go to prayer on a Friday,

دوستان مسلمان من نماز جمعه برگزار می‌کنند،

and my Hindu friends,

و دوستان هندوی من،

they will gather at major festivals, such as Diwali.

در جشن‌های بزرگی مثل دیوالی گرد هم می‌آیند.

We then have "sadhana,"

سپس «ساژانا» را داریم،

rituals and traditions that give us a sense of belonging.

مناسک و رسومی که به ما احساس تعلق می‌دهد.

This can often be fasting at times of the year,

می‌تواند اغلب روزه گرفتن در زمان‌هایی از سال باشد،

or going on pilgrimage,

یا رفتن به زیارت،

or retelling stories that have been passed down

یا بازگویی داستان‌هایی که طی نسل‌های مختلف

for multiple generations.

به ما رسیده است.

Buddhists will go on pilgrimage to Gaya,

بودائیان برای زیارت به گایا می‌روند،

where the Buddha found enlightenment.

جایی که بودا به عرفان دست یافت.

Jewish families and communities will retell the stories of their ancestors

خانواده‌ها و اجتماعات یهودی داستان‌هایی از اجدادشان بازگویی می‌کنند

when they gather for their holidays.

هنگامی که در تعطیلات گرد هم می‌آیند.

And then, we have "seva," purposeful action.

و سپس «سوا» را داریم به معنای فعالیت هدفمند.

These groups gave guidance and teachings for how to show up in the world,

این فرقه‌ها ارشاد و تعالیمی برای نحوه بروز در جهان دارند،

how to care for one another and the planet.

چگونه از یکدیگر و کره زمین حفاظت کنند.

In the Jain tradition,

در سنت جین،

there is a focus on leading a life based on nonviolence.

تمرکزی بر پیشبرد زندگی به شیوه خشونت‌پرهیز وجود دارد.

Members of the Baha'i faith

اعضای آیین بهایی

are encouraged to be anxiously concerned with the needs of the world.

تشویق می‌شوند که مضطربانه مراقب نیازهای جهان باشند.

We do these things on a regular basis,

ما این کارها را به صورت مستمر انجام می‌دهیم،

but there are two ways that religious and spiritual groups

اما دو روش وجود دارد که این فرقه‌های مذهبی و عرفانی

engage in these practices

به این مناسک می‌پردازند

that set them slightly apart.

که آنها را کمی متفرق می‌کند.

The first is intention.

ابتدا اراده است.

When religious and spiritual groups engage in these practices,

وقتی فرقه‌های مذهبی و عرفانی به این مناسک می‌پردازند،

they do them with a sense of importance,

این مناسک را با احساس بزرگی انجام می‌دهند،

recognize that these are core functions of what it means to be part of that group.

این عبادات را بعنوان فعالیت محوری که آنها را عضوی از گروه می‌گرداند می‌شناسند.

Let's illustrate that with an example from the climate movement.

بگذارید این موضوع را با نمونه‌ای از جنبش آب و هوایی نشان دهم.

Let's look at the Fridays for Future school strike.

نگاهی به جمعه‌ها در اعتصابات اقلیمی مدارس آینده بیاندازیم.

That was an example where some real focused intention

نمونه‌ای بود از یک اراده متمرکز واقعی

yielded amazing results.

که نتایج بزرگی به همراه داشت.

By performing a very simple activity, not going to school on Fridays,

با انجام یک فعالیت بسیار ساده، نرفتن به مدرسه در روز جمعه،

they were able to build a community,

توانستند یک اجتماع ایجاد کنند،

a simple ritual and a purposeful action.

یک مناسک ساده و یک فعالیت هدفمند.

And by doing so, they built resiliency amongst themselves

و با این کار، در میان خود تاب‌آوری ایجاد کردند

and motivated millions of people around the world,

و میلیون‌ها نفر از سراسر جهان را برانگیختند

that change was possible.

که تغییر ممکن است.

Now, if we bring these three practices together,

حال اگر این کارها را به همراه اراده

along with the intention,

یک جا جمع کنیم،

something really magical starts to happen.

چیزی اعجاب‌آور رخ خواهد داد.

This is the second special feature

این دومین جنبه اختصاصی است

that religious and spiritual groups bring to these practices.

که فرقه‌های مذهبی و عرفانی انجام می‌دهند.

It's something that provides the ultimate grounding

چیزی است که زمینه نهایی

and narrative and meaning

و روایت و معنای لازم

for why community, rituals and action are important.

برای اهمیت جمع، آیین‌ها و افعال را فراهم می‌کند.

I call it “the big idea.”

من به آن «ایده بزرگ» می‌گویم.

For religious and spiritual groups,

برای فرقه‌های مذهبی و عرفانی،

the big idea is often a sense of the divine, of God,

ایده بزرگ اغلب حس ملکوتی خداوند

or a metaphysical understanding of the world,

یا درکی متافیزیکی از جهان است،

or a grand narrative of a people throughout time.

یا روایتی متعالی از افرادی در طول زمان.

Whatever it is, the big idea usually has some common characteristics to it.

هر چه که باشد، ایده بزرگ اغلب دارای برخی مشخصات مشترک است.

It's usually something that has existed before us

معمولاً چیزی است که قبل از ما وجود داشته

and will exist after us.

و بعد از ما هم وجود خواهد داشت.

The big idea is not limited to a certain moment, time or place.

ایده بزرگ به لحظه، زمان یا مکان خاصی محدود نیست.

Now I'm getting some worried looks in the audience.

الآن دارم نگاه‌های نگران را در مخاطبین حس می‌کنم.

Don't worry, I'm not asking all of us to go out there and start looking for God.

نگران نباشید، منظورم این نیست که همه ما بیرون برویم و به دنبال خدا بگردیم.

But I am suggesting that we may benefit

اما به نظرم این که خود را به عنوان بخشی از چیزی

from being part of something bigger than ourselves,

بزرگتر از خودمان قلمداد کنیم می‌تواند مفید باشد،

and that can take many different forms.

و می‌تواند اشکال بسیار مختلفی داشته باشد.

For many people I meet in the climate movement,

در مورد افراد بسیار زیادی که من در جنبش آب و هوایی

their big idea is being part of and connected to nature,

ملاقات می‌کنم، ایده بزرگ آن‌ها عبارت است اتصال و بودن بخشی از طبیعت،

and appreciating the beauty of the natural world.

و همچنین شکرگزاری زیبایی جهان طبیعی.

But it can also be a sense of connection we feel to our ancestors

اما همچنین می‌تواند حسی باشد از ارتباط با اجدادمان

and the responsibility we have to future generations.

و مسئولیتی که در قبال نسل‌های آینده داریم.

It can also be a sense of wonder about the world,

همچنین می‌تواند احساس شگفتی در برابر جهان،

space and all that exists.

فضا و تمام وجود باشد.

Or yes, the big idea could be

یا بله، ایده بزرگ می‌تواند

a belief in something bigger than ourselves

اعتقاد به چیزی بزرگتر از خودمان باشد

that we can't quite fully understand,

که ما نمی‌توانیم کاملاً درکش کنیم،

but the presence of which we feel from time to time.

اما حضور آن را گاهی احساس می‌کنیم.

The big idea, the intention,

ایده بزرگ، اراده،

and these three practices, when coming together,

و این مناسک، وقتی تجمیع شوند،

are extremely powerful

بسیار قدرتمند هستند

and are bigger than the sum of their parts.

و از جمع اجزا بزرگتر هستند.

For me,

در مورد من،

my big idea is that the Earth is a goddess.

ایده بزرگ این است که زمین یک الهه است،

In Sanskrit, she is called Bhumi.

در زبان سانسکریت، به آن بومی می‌گویند.

She is the life-giving source that nourishes me and all that exists.

او منبع بخشش حیات است که من و همه موجودات را تغذیه می‌کند.

In order to sustain this idea,

برای حفظ این ایده،

I make sure I have a community of people around me

مطمئن هستم که جمعی اطرافم هستند

who believe similarly.

که مثل من باور دارند.

Every morning, I have a simple ritual where I offer her my worship,

هر صبح، یک آیین ساده برای پرستش وی انجام می‌دهم،

thanking her for all that she provides.

و برای همه بخشش‌ها وی را شکر می‌گویم.

And I try to show up in the world with meaningful action,

و سعی می‌کنم در جهان با افعال معناداری ایفای نقش کنم،

treating her with the love, respect and compassion that she deserves.

با وی با عشق، احترام و ترحمی که شایسته‌اش است رفتار می‌کنم.

As we stand in this moment of time together,

همانگونه که در این لحظه جمع شده‌ایم،

with all of the data and science before us,

با همه داده و دانشی که پیش روی ماست،

I believe we need to equip ourselves with every tool and resource possible.

من معتقدم ما نیاز داریم که خود را با تمام ابزار و منابع ممکن تجهیز کنیم.

My invitation to all of us is that we all find our big idea

همه را دعوت می‌کنم که ایده بزرگ خود را پیدا کنیم

and create communities, rituals and practices

و جوامع، آیین‌ها و افعالی را خلق کنیم

with renewed intention and purpose.

که دارای هدف و اراده‌ای جدید باشد.

This framework not only has the potential

این ساختار نه تنها این پتانسیل را دارد

to help us build resiliency and momentum,

که به ما کمک کند تا استقامت و قوه محرکه لازم را ایجاد کنیم،

but it can profoundly transform the world.

بلکه می‌تواند دنیا را عمیقاً متحول کند.

It has worked for people and communities for thousands of years,

این ساختار برای افراد و جوامع هزاران سال کارآمد بوده است،

and perhaps it could work for us now.

و احتمالاً به کار ما هم می‌آید.

Thank you.

متشکرم.

(Cheers and applause)

(تشویق و هورا)