Essential Advanced English Sentence Structure

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Are you ready to speak advanced English?

آیا آماده صحبت کردن به زبان انگلیسی پیشرفته هستید؟

Let's talk about it.

بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

Vanessa: Do you ever feel like you use the same sentence structure again and again?

ونسا: آیا تا به حال احساس می کنید که از همان ساختار جمله ای بارها و بارها استفاده می کنید؟

Maybe you hear native speakers make amazingly complex sentences and you think, I can understand

شاید شنیده باشید که بومی‌ها جملات پیچیده‌ای می‌سازند و فکر می‌کنید، من می‌توانم

it, but why can't I make that sentence myself?

آن را بفهمم، اما چرا خودم نمی‌توانم آن جمله را بسازم؟

Well, never fear.

خب هرگز نترس

Vanessa's lesson is coming to the rescue.

درس ونسا به کمک می آید.

Vanessa: Today I want to share a trick with you.

ونسا: امروز می خواهم یک ترفند را با شما به اشتراک بگذارم .

It's actually pretty simple, but I bet that you've never learned this in your English

در واقع بسیار ساده است، اما شرط می بندم که قبلاً هرگز این را در کلاس های انگلیسی خود یاد نگرفته

classes before.

اید.

You're going to master a beautifully advanced sentence structure that native English speakers

شما به ساختار جملات بسیار پیشرفته ای تسلط خواهید داشت که انگلیسی زبانان بومی

use all the time, but I've never heard an English learner use, until today because you're

همیشه از آن استفاده می کنند، اما من تا به امروز نشنیدم که زبان آموز انگلیسی از آن استفاده کند، زیرا

going to use this sentence structure and native speakers will think, whoa, you know how to

شما از این ساختار جمله استفاده خواهید کرد و افراد بومی فکر می کنند، اوه ، می دانید چگونه

use real English.

از انگلیسی واقعی استفاده کنید.

Cool.

سرد.

Are you ready to master the the advanced sentences?

آیا آماده تسلط بر جملات پیشرفته هستید؟

Did you know that the more you study, the easier they will be?

آیا می دانستید که هر چه بیشتر مطالعه کنید، راحت تر خواهید بود؟

The more advanced your sentences, the better your English will be?

هرچه جملات شما پیشرفته تر باشد، انگلیسی شما بهتر خواهد بود؟

Vanessa: Let's learn.

ونسا: بیا یاد بگیریم.

Let's start with a quick review of a simple concept that's going to be key for learning

بیایید با مرور سریع یک مفهوم ساده شروع کنیم که کلید یادگیری

this advanced sentence structure.

این ساختار جمله پیشرفته است.

Do you remember learning comparisons in your English classroom?

آیا یادگیری مقایسه در کلاس انگلیسی خود را به یاد دارید ؟

Like this sentence: his bike is faster than my bike.

مانند این جمله: دوچرخه او سریعتر از دوچرخه من است.

The word faster is a comparison word.

کلمه سریعتر یک کلمه مقایسه است.

Or her English is better than it was last year.

یا انگلیسی اش بهتر از پارسال است.

Better is our comparison word.

کلمه مقایسه ما بهتر است.

That picture is more beautiful than mine.

اون عکس از من قشنگتره

More beautiful are our comparison words.

کلمات مقایسه ما زیباتر است.

Vanessa: When we have a short word like fast, hot, easy, green.

ونسا: وقتی یک کلمه کوتاه مثل سریع، داغ، آسان، سبز داریم.

We're just going to add ER: faster, easier, hotter, greener.

ما فقط ER را اضافه می کنیم: سریع تر، آسان تر، داغ تر، سبزتر.

But when you have a longer word like that last sentence: beautiful or intelligent or

اما وقتی یک کلمه طولانی تر مانند جمله آخر دارید: زیبا یا هوشمند یا

annoying.

آزار دهنده.

Instead of adding ER, we're just going to add more or less: more beautiful, more intelligent,

به جای اضافه کردن ER، ما فقط بیشتر یا کمتر را اضافه می کنیم: زیباتر، باهوش

more annoying, less beautiful, less intelligent, less annoying.

تر، آزاردهنده تر، کمتر زیبا، کمتر باهوش، کمتر آزاردهنده.

So these are our two ways that we can make comparisons.

بنابراین این دو راه ما است که می توانیم مقایسه کنیم.

Just as a quick review because that's going to be essential for taking it to the next

درست به عنوان یک بررسی سریع، زیرا برای بردن آن به سطح بعدی

level in our advanced sentence structure.

در ساختار جملات پیشرفته ما ضروری است.

Vanessa: Let's take a look at this sentence.

ونسا: بیایید نگاهی به این جمله بیندازیم.

The warmer it is, the happier I feel.

هرچه هوا گرمتر باشد، احساس خوشحالی بیشتری می کنم.

Can you pick out the two comparison words here?

آیا می توانید دو کلمه مقایسه را در اینجا انتخاب کنید؟

Warmer.

گرم تر.

Happier.

شادتر.

We can see that ER at the end is kind of a key to this.

ما می‌توانیم ببینیم که ER در پایان به نوعی کلید این امر است.

The warmer it is, the happier I feel.

هرچه هوا گرمتر باشد، احساس خوشحالی بیشتری می کنم.

Right now it's the middle of winter where I live, but occasionally every couple of weeks

در حال حاضر اواسط زمستان جایی است که من زندگی می کنم، اما گهگاهی هر دو

there'll be one day that feels like spring.

هفته یک روز می آید که شبیه بهار است.

And everyone in my city goes outside and jumps for joy and all of that sadness from winter

و همه در شهر من به بیرون می‌روند و از خوشحالی می‌پرند و تمام آن غم زمستان

just washes away because when it feels warm outside you feel great, you feel so happy,

از بین می‌رود، زیرا وقتی بیرون گرم می‌شود، احساس خوبی دارید، احساس خوشحالی می‌کنید،

so we could use this sentence.

بنابراین می‌توانیم از این جمله استفاده کنیم.

The warmer it is, the happier I feel.

هرچه هوا گرمتر باشد، احساس خوشحالی بیشتری می کنم.

We're comparing two things but let's take a look at actually what's happening here.

ما دو چیز را با هم مقایسه می کنیم، اما بیایید نگاهی به آنچه در اینجا رخ می دهد بیاندازیم.

Vanessa: We have those two comparison words but what's happening right before that?

ونسا: ما آن دو کلمه مقایسه را داریم، اما قبل از آن چه اتفاقی می افتد؟

It's the word the, the warmer it is, the happier I feel.

این کلمه است، هر چه گرمتر باشد، احساس خوشحالی بیشتری می کنم.

So that's going to be our key here for structuring these sentences.

بنابراین این کلید ما در اینجا برای ساختاربندی این جملات خواهد بود.

At the beginning, we have some kind of cause.

در ابتدا، ما نوعی علت داریم.

The cause is warm weather and what's the effect?

علت آن هوای گرم است و چه تاثیری دارد؟

I feel happy.

من احساس شادی میکنم.

So we have a cause and effect happening here.

بنابراین ما یک علت و معلول داریم که در اینجا اتفاق می افتد.

The warmer it is, the happier I feel.

هرچه هوا گرمتر باشد، احساس خوشحالی بیشتری می کنم.

Let's take a look at some other examples.

بیایید به چند نمونه دیگر نگاهی بیندازیم.

The richer the person, the more annoying he is.

هر چه فرد ثروتمندتر باشد، آزاردهنده تر است.

This is just personal opinion.

این فقط نظر شخصی است

So here we have two comparison words: richer and more annoying.

بنابراین در اینجا ما دو کلمه مقایسه داریم: غنی تر و آزاردهنده تر.

Because the word annoying is a longer word, we're going to use more in front of it instead

از آنجایی که کلمه آزاردهنده یک کلمه طولانی تر است، ما در مقابل آن به

of saying annoying-er, we're not going to add ER at the end.

جای اینکه بگوییم آزاردهنده-er بیشتر استفاده می کنیم، در پایان ER را اضافه نمی کنیم.

And then we have that key word, the, the richer the person is or the richer the person, the

و سپس این کلمه کلیدی را داریم، هر چه فرد ثروتمندتر باشد یا فرد ثروتمندتر،

more annoying he is.

آزاردهنده تر است.

Vanessa: What about this one?

ونسا: این یکی چی؟

The sweeter the dessert, the more delicious it is.

هر چه دسر شیرین تر باشد، خوشمزه تر است.

The sweeter, that's our comparison word, the more delicious, that's our other comparison

هر چه شیرین تر، این کلمه مقایسه ماست، خوشمزه تر، این کلمه مقایسه دیگر ماست

word, it is.

، آن است.

And we have the in front of both of those.

و ما جلوی هر دوی آنها را داریم.

So we have a cause and an effect.

پس ما علت و معلولی داریم.

The dessert is sweet and what's the effect?

دسر شیرین است و چه تاثیری دارد؟

It's more delicious.

خوشمزه تره

We have a cause, someone is a rich and an effect, he's more annoying.

ما علت داریم، فلانی ثروتمند و معلول است، آزاردهنده تر است.

So we have a cause and effect happening here with this wonderful advanced comparison.

بنابراین ما یک علت و معلول داریم که در اینجا با این مقایسه پیشرفته فوق العاده اتفاق می افتد.

Are you ready to take this to the next level?

آیا آماده هستید که این را به سطح بعدی ببرید؟

You probably already know how to make comparison words, but what if we make this advanced concept

احتمالاً از قبل می دانید که چگونه کلمات مقایسه را بسازید ، اما اگر این مفهوم

more advanced?

پیشرفته را پیشرفته تر کنیم چه؟

Vanessa: Often when we use the the sentence structure like we've been talking about, we

ونسا: اغلب هنگامی که از ساختار جمله استفاده می کنیم، همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم،

don't use that comparison word.

از آن کلمه مقایسه استفاده نمی کنیم.

We just use the word more or less, plus a noun afterwards.

ما فقط از کلمه کم و بیش استفاده می کنیم، به اضافه یک اسم بعد از آن.

Let's take a look at this example.

بیایید نگاهی به این مثال بیندازیم.

The more you eat, the more you gain weight.

هر چه بیشتر غذا بخورید بیشتر وزن اضافه می کنید.

The more, that's our comparison.

هر چه بیشتر، این مقایسه ماست.

So we're not actually using a word like, the warmer or the more beautiful or the more annoying.

بنابراین ما در واقع از کلمه ای مانند گرمتر یا زیباتر یا آزاردهنده تر استفاده نمی کنیم.

We're not using those words.

ما از این کلمات استفاده نمی کنیم.

Instead, we're just saying the more, plus a noun: you.

در عوض، ما فقط بیشتر می گوییم، به اضافه یک اسم: شما.

The more you eat, the more you gain weight.

هر چه بیشتر غذا بخورید بیشتر وزن اضافه می کنید.

Vanessa: Let's look at a couple others.

ونسا: بیایید به چند نفر دیگر نگاه کنیم.

The less I sleep, the less I can focus on my work.

هر چه کمتر بخوابم کمتر می توانم روی کارم تمرکز کنم.

We can use more or less in these situations.

در این مواقع می توانیم کم و بیش استفاده کنیم.

The less I, that's our noun here, I sleep.

هر چه کمتر من، اسم ما اینجاست، می خوابم.

The less I can focus on my work.

هر چه کمتر بتوانم روی کارم تمرکز کنم.

The more I speak English, the more I feel comfortable.

هر چه بیشتر انگلیسی صحبت کنم، احساس راحتی بیشتری می کنم .

Do you see in all of these sentences, we're just expanding on what you already know.

آیا در همه این جملات می بینید، ما فقط آنچه را که قبلاً می دانید گسترش می دهیم.

You know about comparisons, now you know that we need the in front of each of them and then

شما در مورد مقایسه ها می دانید، اکنون می دانید که ما به جلوی هر یک از آنها نیاز داریم و سپس

we're adding more or less.

کم و بیش اضافه می کنیم.

The more I speak English, the more I feel comfortable.

هر چه بیشتر انگلیسی صحبت کنم، احساس راحتی بیشتری می کنم .

We could switch that around and say, the more comfortable I feel.

می‌توانیم آن را تغییر دهیم و بگوییم، هر چه احساس راحتی کنم.

There's a couple of different ways you can use this, but this is going to be beautifully

چند راه مختلف وجود دارد که می‌توانید از آن استفاده کنید، اما این

advanced to talk about cause and effect and we use this all the time.

برای صحبت در مورد علت و معلول بسیار پیشرفته خواهد بود و ما همیشه از آن استفاده می‌کنیم.

Vanessa: In fact, there are a couple fixed phrases.

ونسا: در واقع، چند عبارت ثابت وجود دارد .

They're not exactly proverbs or idioms, but they're just fixed phrases that native speakers

آنها دقیقا ضرب المثل ها یا اصطلاحات نیستند، بلکه فقط عبارات ثابتی هستند که گویشوران بومی

use a lot, that include this the the sentence structure.

زیاد از آنها استفاده می کنند، که شامل این ساختار جمله می شود.

Let's take a look at a couple.

بیایید نگاهی به یک زوج بیندازیم.

Someone might ask you, how do you like your coffee?

ممکن است کسی از شما بپرسد که قهوه خود را چگونه دوست دارید ؟

Well, you could say the stronger, the better.

خوب، می توان گفت هر چه قوی تر، بهتر.

This means you don't like cream in it.

این بدان معنی است که شما خامه را در آن دوست ندارید.

You don't like sugar in it.

شما شکر را در آن دوست ندارید.

You just want a lot of caffeine.

شما فقط مقدار زیادی کافئین می خواهید.

Black coffee that's really strong with a lot of caffeine.

قهوه سیاه که با مقدار زیادی کافئین واقعا قوی است .

The stronger, the better.

هر چه قوی تر، بهتر.

This is often used to talk about drinks.

این اغلب برای صحبت در مورد نوشیدنی استفاده می شود.

You could even use it to talk about an alcoholic drink.

حتی می توانید از آن برای صحبت در مورد یک نوشیدنی الکلی استفاده کنید .

Do you want rum or vodka?

رم میخوای یا ودکا؟

You might say I want both.

شاید بگویید من هر دو را می خواهم.

The stronger the better.

هر چه قوی تر بهتر

So you're talking about the strength of the drink.

بنابراین شما در مورد قدرت نوشیدنی صحبت می کنید.

Vanessa: The other day I was having a bonfire in my backyard and I invited a family and

ونسا: روز قبل در حیاط خانه ام آتش می زدم و خانواده ای را دعوت کردم و

they said, "hey, can I invite my other friends?"

آنها گفتند: "هی، می توانم دوستان دیگرم را دعوت کنم؟"

And I said, "the more, the merrier."

و من گفتم: "هر چه بیشتر، بهتر."

This is a really common, the the type of fixed sentence.

این یک جمله واقعا رایج است، از نوع جمله ثابت.

The more people who come, the merrier.

هرچه افراد بیشتری بیایند، بهتر است.

It's kind of an old fashioned word to mean happy.

این یک نوع کلمه قدیمی به معنای خوشحال است.

The happier we will be.

هر چه شادتر باشیم

But in that fixed sentence structure, we do use the word merrier in daily conversation.

اما در آن ساختار جمله ثابت، ما از کلمه Merier در مکالمه روزانه استفاده می کنیم.

The more, the merrier.

هر چه بیشتر، بهتر است.

Sure.

مطمئن.

Come on.

بیا دیگه.

Or if you're having a problem at work and you're talking with your coworkers saying,

یا اگر در محل کار مشکلی دارید و با همکاران خود صحبت می کنید و می گویید:

"ah, should we tell our boss about this problem?"

"آه، آیا باید این مشکل را به رئیس خود بگوییم؟"

Well, your coworker might say, "well, the less said, the better."

خوب، همکار شما ممکن است بگوید، "خب، هر چه کمتر گفته شود، بهتر است."

The less said to our boss, the better the outcome or maybe the better for your boss

هرچه کمتر به رئیس ما گفته شود، نتیجه بهتر یا شاید برای رئیس شما

or the better for the situation.

بهتر یا برای وضعیت بهتر است.

The less said the better.

کمتر گفتن بهتر است.

Vanessa: The final common fixed phrase is one that procrastinators probably hear a lot.

ونسا: آخرین عبارت ثابت رایج عبارتی است که احتمالاً تعلل کنندگان آن را زیاد می شنوند.

And let's imagine that you need to study English or you want to study English, but you've looked

و بیایید تصور کنیم که شما نیاز به یادگیری زبان انگلیسی دارید یا می خواهید انگلیسی بخوانید، اما به

at your phone, you went for a walk, you called your friends.

تلفن خود نگاه کرده اید، پیاده روی کرده اید، با دوستان خود تماس گرفته اید.

And then your husband says, "are you going to study your English lesson today?"

و بعد شوهرت میگه " امروز میخوای درس انگلیسیت رو بخونی؟"

He might also say, "you know, the sooner you start, the sooner you finish."

او همچنین ممکن است بگوید، "می دانید، هر چه زودتر شروع کنید، زودتر تمام می کنید."

That phrase, the sooner, the sooner is used a lot.

این عبارت هر چه زودتر، زودتر زیاد استفاده می شود .

The sooner you begin exercising, the sooner you'll feel better.

هر چه زودتر ورزش را شروع کنید، زودتر احساس بهتری خواهید داشت.

The sooner you do something, if you do something now, you'll see the results quicker.

هر چه زودتر کاری را انجام دهید، اگر اکنون کاری را انجام دهید ، نتایج را سریعتر خواهید دید.

You'll see them sooner.

زودتر میبینیشون

So we often use this and the sooner you start, the sooner you finish or the sooner you'll

بنابراین ما اغلب از این استفاده می کنیم و هر چه زودتر شروع کنید ، زودتر به پایان می رسانید یا زودتر نتیجه را خواهید

see the results.

دید.

Vanessa: And now I'd like to share a quick conversation dialogue with you that uses this

ونسا: و اکنون می‌خواهم یک گفتگوی مکالمه سریع را با شما به اشتراک بگذارم که از این

advanced sentence structure a lot.

ساختار جملات پیشرفته بسیار استفاده می‌کند.

I challenge you after this lesson, go back and try to say those sentences with us.

من بعد از این درس شما را به چالش می کشم، برگردید و سعی کنید آن جملات را با ما بگویید.

That's going to train your speaking muscles, help with your pronunciation, and also remind

این کار عضلات صحبت کردن شما را تمرین می دهد، به تلفظ شما کمک می کند و همچنین به

you how to use this because you're using it yourself.

شما یادآوری می کند که چگونه از آن استفاده کنید زیرا خودتان از آن استفاده می کنید.

Vanessa: I've been feeling kind of down lately, but I'm not sure why.

ونسا: اخیراً احساس ناراحتی می‌کنم، اما مطمئن نیستم چرا.

Dan: Hmm.

دن: هوم.

Have you been working too much again?

آیا دوباره بیش از حد کار کرده اید؟

Vanessa: Oh, well, I go to work at 6:00 AM and finish at 8:00 PM but that's fine with

ونسا: اوه، خوب، من ساعت 6 صبح سر کار می روم و ساعت 8 شب تمام می کنم، اما برای من خوب است

me.

.

Dan: Whoa.

دن: اوه

That's a long time.

زمان زیادی است.

Maybe the more you work, the more stressed you feel?

شاید هر چه بیشتر کار می کنید، بیشتر احساس استرس می کنید؟

Vanessa: I don't know.

ونسا: نمی دانم.

I guess I have neglected to see my friends lately.

فکر می کنم اخیراً از دیدن دوستانم غافل شده ام.

Dan: Yeah.

دن: آره

The more you see your friends, the more positive you'll feel.

هر چه بیشتر دوستان خود را ببینید، احساس مثبت تری خواهید داشت.

Vanessa: I do feel kind of lonely.

ونسا: من به نوعی احساس تنهایی می کنم.

The less I do outside of work, the less connected I feel to them.

هر چه در خارج از محل کار کمتری انجام دهم، احساس ارتباط کمتری با آنها دارم.

Yeah.

آره

Maybe I have been working too much.

شاید من بیش از حد کار کرده ام.

Dan: I'd say so.

دن: من می گویم.

Vanessa: In fact, the more I tell you about my work life, the more I realize I need balance.

ونسا: در واقع، هر چه بیشتر در مورد زندگی کاری ام به شما بگویم ، بیشتر متوجه می شوم که به تعادل نیاز دارم.

Dan: Yeah.

دن: آره

The more work, the more stress.

هر چه کار بیشتر باشد، استرس بیشتر است.

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

The more down I feel.

هر چه بیشتر احساس افسردگی می کنم.

Dan: But the more time with friends, the happier, the more connected.

دن: اما هر چه وقت با دوستان بیشتر باشد، شادتر ، بیشتر ارتباط برقرار می کند.

Vanessa: The more encouraged.

ونسا: هر چه بیشتر تشویق شود.

But also the poorer.

بلکه فقیرتر.

Dan: What?

دن: چی؟

The poorer?

فقیرتر؟

Vanessa: Yeah, because I would be spending money instead of making money.

ونسا: آره، چون من به جای پول درآوردن، پول خرج می کنم.

Dan: Don't worry about that.

دن: نگران این نباش.

The more money you make, the more you can spend.

هر چه پول بیشتری به دست آورید، بیشتر می توانید خرج کنید.

Let's go have fun.

بریم خوش بگذرونیم

Vanessa: Oh, okay.

ونسا: اوه، باشه.

You convinced me.

تو منو قانع کردی.

Let's go.

بیا بریم.

Vanessa: That was a lot of the the comparison sentences, right?

ونسا: این تعداد زیادی از جملات مقایسه بود ، درست است؟

I hope that this helped you to feel more comfortable with it because you know what?

امیدوارم این به شما کمک کرده باشد که با آن احساس راحتی بیشتری داشته باشید زیرا می دانید چیست؟

The more you study, the easier it will be.

هر چه بیشتر مطالعه کنید، راحت تر خواهید بود.

So make sure that you review this lesson because the sooner you review, the sooner you'll be

پس حتما این درس را مرور کنید زیرا هرچه زودتر مرور کنید، خودتان زودتر می

able to use it yourself.

توانید از آن استفاده کنید.

There's so many ways that we can use this advanced the the sentence structure.

راه های زیادی وجود دارد که می توانیم از این ساختار جمله پیشرفته استفاده کنیم.

And you will be one of the first English learners to use this naturally.

و شما یکی از اولین زبان آموزان انگلیسی خواهید بود که به طور طبیعی از آن استفاده می کنید.

So please do it.

پس لطفا انجامش بده

Go out into the world and make me proud.

برو بیرون و به من افتخار کن.

Vanessa: And now I have a question for you in the comments.

ونسا: و حالا من یک سوال از شما در نظرات دارم.

I want you to create an advanced the the sentence.

من از شما می خواهم یک جمله پیشرفته ایجاد کنید.

Make sure you check out other people's comments so that you can see some more great examples

حتما نظرات دیگران را بررسی کنید تا بتوانید چند مثال عالی

about how to use this advanced sentence structure.

در مورد نحوه استفاده از این ساختار جملات پیشرفته ببینید.

Thanks so much for learning English with me and I'll see you again next Friday for a new

از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را برای یک

lesson here on my YouTube channel.

درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

Vanessa: The next step is to download my free ebook, Five Steps to Becoming a Confident

ونسا: گام بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن

English Speaker.

انگلیسی است.

You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.

شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .

Thanks so much.

خیلی ممنون.

Bye.

خدا حافظ.