5 Speaking Mistakes to AVOID in English

Oh man, you look so boring. Oh no. Please do not  say this in English. This is extremely rude. Hi,  

اوه مرد، تو خیلی خسته کننده به نظر میرسی وای نه. لطفاً این را به انگلیسی نگویید. این فوق العاده بی ادبانه است. سلام،

I'm Vanessa from SpeakEnglishwithVanessa.com.  Today I want to help you avoid these five common  

من ونسا هستم از SpeakEnglishwithVanessa.com. امروز می‌خواهم به شما کمک کنم از این پنج اشتباه رایج در

speaking mistakes. Yes, mistakes are an essential  part of learning anything new and you shouldn't be  

صحبت کردن اجتناب کنید. بله، اشتباهات بخش مهمی از یادگیری هر چیز جدیدی است و نباید از

embarrassed that you make mistakes sometimes,  but part of getting better is avoiding common  

اینکه گاهی اشتباه می‌کنید خجالت بکشید، اما بخشی از بهتر شدن اجتناب از اشتباهات رایج است

mistakes, and that's what I'd like to help you  with today. I've created for you a free PDF  

، و این چیزی است که من امروز می‌خواهم به شما کمک کنم . من برای شما یک کاربرگ PDF   رایگان

worksheet with all five of these common speaking  mistakes, what the mistakes are and how to avoid  

با تمام این پنج اشتباه رایج در صحبت کردن ، ایجاد کرده ام، این اشتباهات چیست و چگونه از

them. You want to make sure that you get that  part correct. You can click on the link in the  

آنها اجتناب کنید. می‌خواهید مطمئن شوید که آن قسمت را درست دریافت کرده‌اید. می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید

description to download that free PDF worksheet  and also answer Vanessa's challenge question  

تا کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید و همچنین به سؤال چالشی ونسا

at the bottom of the worksheet so that you never  forget what you've learned. All right, let's get  

در پایین کاربرگ پاسخ دهید تا هرگز آموخته‌های خود را فراموش نکنید. بسیار خوب،

started with the first common speaking mistake. The first common speaking mistake is the one  

بیایید با اولین اشتباه رایج صحبت کردن شروع کنیم. اولین اشتباه رایج صحبت کردن، اشتباهی است که به

you just heard, boring versus bored. It's  understandable that these words are a common  

تازگی شنیدید، در مقابل بی حوصلگی. قابل درک است که این کلمات یک اشتباه رایج   هستند

mistake because they both have a similar meaning.  They talk about something or someone that's not  

زیرا هر دو معنای مشابهی دارند. آنها در مورد چیزی یا شخصی صحبت می کنند که

interesting, but the difference comes in how  we use them grammatically. The word boring is  

جالب نیست، اما تفاوت در نحوه استفاده ما از آنها از نظر دستوری است. کلمه خسته کننده

for something or someone that's not interesting.  "That movie was boring." "I went on a date with  

برای چیزی یا کسی است که جالب نیست. "آن فیلم خسته کننده بود." "من با

him and he was so boring. He just talked about  sports the whole time." It's not a compliment.  

او قرار ملاقات رفتم و او خیلی کسل کننده بود. او تمام مدت در مورد ورزش صحبت می کرد." تعارف نیست.

But the word bored refers to the feeling you  have when you watch that boring movie or when  

اما کلمه بی حوصله به احساسی اشاره دارد که هنگام تماشای آن فیلم خسته کننده دارید یا زمانی

you go on that boring date, you feel bored. So at the beginning of this lesson when I said,  

که به آن قرار خسته کننده می روید، احساس بی حوصلگی می کنید. بنابراین در ابتدای این درس وقتی گفتم،

"Oh man, you look so boring." Oh no, that's not  nice. It means you're not interesting. Instead,  

"اوه مرد، تو خیلی خسته کننده به نظر میرسی." اوه نه، این خوب نیست. یعنی جالب نیستی در عوض،

I should have said, "Oh man, you look so bored."  It means you're not doing anything fun. You feel  

باید می‌گفتم: "اوه مرد، تو خیلی خسته به نظر می‌رسی." این بدان معناست که شما هیچ کار سرگرم کننده ای انجام نمی دهید. آیا

like you need some more fun in your life? "I feel  bored." Let's look at a couple sample sentences.  

احساس می‌کنید که به سرگرمی بیشتری در زندگی خود نیاز دارید؟ "احساس می‌کنم کسل‌ام." بیایید به چند جمله نمونه نگاه کنیم.

"This documentary about sand is boring. I feel  so bored. Can we please watch something else?"  

"این مستند در مورد شن و ماسه کسل کننده است. احساس می کنم خیلی کسل شده ام. لطفاً می توانیم چیز دیگری تماشا کنیم؟"

"I was so bored during that  lecture. To me, physics is  

"در طول آن سخنرانی خیلی خسته شدم . برای من فیزیک

just boring." Sorry, people who like physics. So now I have a little quiz for you. I want you  

فقط خسته کننده است." متاسفم، افرادی که فیزیک را دوست دارند. بنابراین اکنون یک آزمون کوچک برای شما دارم.

to choose, is the word boring or bored the best  fit for this sentence? "Vanessa's lessons are not.  

می‌خواهم انتخاب کنید، آیا کلمه خسته‌کننده یا خسته‌کننده بهترین گزینه برای این جمله است؟ "درس های ونسا نیست.

I never feel." What's the correct answer  here? I'll give you three seconds. Three, two,  

من هرگز احساس نمی کنم." پاسخ صحیح در اینجا چیست؟ سه ثانیه بهت فرصت میدم سه دو

one. "Vanessa's lessons are not boring. I  never feel bored." Oh, I hope that's true. 

یک. "درس های ونسا خسته کننده نیستند. من هرگز احساس خستگی نمی کنم." اوه، امیدوارم این درست باشد.

Common speaking mistake number two is one that  native English speakers make. Two. It is well  

اشتباه رایج شماره دو در صحبت کردن، اشتباهی است که انگلیسی زبانان بومی مرتکب می شوند. دو خوب است

versus good. Have you ever heard someone say,  "Ugh, I don't feel good." You know what? That's  

در مقابل خوب. آیا تا به حال شنیده اید که کسی بگوید: "اوه، من احساس خوبی ندارم." میدونی چیه؟ این

a mistake. Instead, it should be, "I don't  feel well." What's the difference? Let me  

یک اشتباه است. در عوض، باید اینطور باشد: « احساس خوبی ندارم». تفاوت در چیست؟ اجازه دهید

tell you. The word well is an adverb. That means  it adds something to the verb. So when you say,  

به شما بگویم. کلمه well یک قید است. یعنی چیزی به فعل اضافه می‌کند. بنابراین وقتی می گویید

"I don't feel well," well is talking about  how you feel? "I don't feel well. I have a  

،   "احساس خوبی ندارم"، آیا در مورد احساس خود صحبت می کنید؟ "احساس خوبی ندارم

headache. I have a stomach ache. I need to go  lie down." If you said, "I don't feel good,"  

. سردرد دارم. معده درد دارم. باید بروم دراز بکشم." اگر گفتید "احساس خوبی ندارم"،

this means that my sense of touch is not  good. Maybe you burned your fingers. "Ah,  

این بدان معناست که حس لامسه من خوب نیست. شاید انگشتاتو سوزوندی "آه،

yeah, I just don't feel good anymore." It's  a very unusual thing to say. So instead,  

آره، من دیگر احساس خوبی ندارم." گفتن این یک چیز بسیار غیرعادی است. بنابراین، در عوض،

when you're talking about your health, you can  use this correctly and say, "I don't feel well." 

وقتی در مورد سلامتی خود صحبت می‌کنید، می‌توانید از آن به درستی استفاده کنید و بگویید: «احساس خوبی ندارم».

What about the word good? Well, the word good is  an adjective, so it needs to describe a noun. You  

در مورد کلمه خوب چطور؟ خوب، کلمه خوب یک صفت است، بنابراین باید یک اسم را توصیف کند.

might say, "Wow, Vanessa, this is a really  good lesson." Good is describing lesson. Or  

ممکن است بگویید، "وای، ونسا، این واقعاً درس خوبی است." خوب توصیف درس است. یا

you could say, "Ugh, I really need a good grade  in this class, or I'm going to fail." I do want  

می‌توانید بگویید: "اوه، من واقعاً به نمره خوب در این کلاس نیاز دارم، وگرنه شکست خواهم خورد." من می‌خواهم

to tell you of an exception in spoken English, I  mentioned that sometimes native English speakers  

در مورد یک استثنا در انگلیسی گفتاری به شما بگویم، من اشاره کردم که گاهی اوقات افراد بومی انگلیسی

use this incorrectly, but there is one case when  we use it incorrectly, and I actually recommend  

از آن به اشتباه استفاده می‌کنند، اما یک مورد وجود دارد که ما آن را اشتباه استفاده می‌کنیم، و در واقع توصیه

using it like that so you don't seem too snobby. Let me tell you about it. If someone asks you the  

می‌کنم از آن استفاده کنید تا شما هم به نظر نرسید. اسنوب اجازه بدهید به شما بگویم در مورد آن. اگر کسی از شما

common greeting question, "How are you doing?" And  you want to answer with grammatical correctness,  

سؤال خوشامدگویی رایج را بپرسد، "حالت چطور است؟" و شما می‌خواهید با درستی گرامری پاسخ دهید

you would need to say, "I'm doing well. And you?"  You know what? If you said this, someone might  

،   باید بگویید: "من خوب هستم. و شما؟" میدونی چیه؟ اگر این را بگویید، ممکن است کسی

think, "Oh, did you come from the 16th century?  Are you an English professor?" Maybe you are.  

فکر کند، "اوه، آیا شما از قرن شانزدهم آمده اید؟ آیا شما یک استاد انگلیسی هستید؟" شاید شما هستید.

But in this case, it's grammatically correct, but  it is not commonly used and it feels a little bit  

اما در این مورد، از نظر گرامری درست است، اما معمولاً استفاده نمی‌شود و

weird in just daily conversation. So what should  you say instead? Well, here you have it. Your  

فقط در مکالمه روزانه کمی عجیب به نظر می‌رسد. بنابراین به جای آن چه باید بگویید؟ خوب، در اینجا شما آن را دارید.

English teacher telling you to make a mistake  on purpose, and that is if someone says, "How  

معلم انگلیسی شما به شما می‌گوید عمداً اشتباه کنید، و اگر کسی بگوید "حالت چطور است

are you doing?" You could say, "Pretty good and  you?" Good is actually the most common response,  

؟" می‌توانید بگویید: "خیلی خوب و تو؟" خوب در واقع رایج‌ترین پاسخ است،

even though it's not technically grammatically  correct. Who knew, you should make mistakes? 

حتی اگر از نظر گرامری فنی درست نباشد. چه کسی می دانست، شما باید اشتباه کنید؟

So now it's time for a little test. Can you  choose which word fits in which blank? Good  

پس حالا وقت آن است که یک تست کوچک انجام دهیم. آیا می‌توانید انتخاب کنید کدام کلمه در کدام جای خالی قرار می‌گیرد؟ خوب

or well. "I need to do on that test because I  need a grade." I'll give you three seconds. 3,  

یا خوب. "من باید در آن آزمون شرکت کنم زیرا به نمره نیاز دارم." سه ثانیه بهت فرصت میدم 3،

2, 1. "I need to do well on that test  because I need a good grade." Great work. 

2، 1. "من باید در آن آزمون خوب عمل کنم، زیرا به نمره خوب نیاز دارم." کار عالی

Common speaking mistake number three is another  pair of similar words, and that is job versus  

اشتباه رایج شماره سه یکی دیگر از کلمات مشابه است، و آن شغل در مقابل

work. These both mean your career, something that  you do generally to make money, but they function  

کار است. این هر دو به معنای شغل شما هستند، کاری که معمولاً برای کسب درآمد انجام می‌دهید، اما از نظر

differently grammatically in a sentence. The  word work can be both, a verb, "`I work." Or  

گرامری در یک جمله متفاوت عمل می‌کنند. کلمه کار می‌تواند هر دو باشد، یک فعل، «من کار می‌کنم».

it can be a noun, "My work is as a teacher." And  the word job can only be a noun. So let's take a  

یا می تواند یک اسم باشد، "کار من به عنوان یک معلم است." و کلمه job فقط می تواند یک اسم باشد. پس بیایید

look at a couple sentences. "My job is to manage  my team." This is a noun and it's talking about  

به چند جمله نگاهی بیندازیم. "وظیفه من مدیریت تیمم است." این یک اسم است و در مورد شغل شما صحبت می کند

your career. "My job is to manage my team." Or you  could say, "I work on the marketing team. This is  

. "وظیفه من مدیریت تیمم است." یا می‌توانید بگویید، "من در تیم بازاریابی کار می‌کنم. این به

as a verb. What if we put these together in a  sentence? You could say, "I work with a lot of  

عنوان یک فعل است. اگر اینها را در یک جمله کنار هم بگذاریم چه می‌شود؟ می‌توانید بگویید، "من با

interesting people at my new job." Ooh. I do want to teach you two things to be  

افراد جالب زیادی در شغل جدیدم کار می‌کنم." اوه. من می‌خواهم دو چیز را به شما یاد بدهم که باید

careful of with these two phrases. One is  a fixed phrase that you will use often,  

با این دو عبارت مراقب باشید. یکی عبارت ثابتی است که اغلب از آن استفاده خواهید کرد

and that is, "At work." This is talking about  the place where you work. "Where were you at  

و آن «در محل کار» است. این درباره مکانی است که در آن کار می‌کنید. شما

six o'clock tonight? We were waiting for you at  dinner." You might say, "Sorry, I was at work. I  

ساعت شش امشب هستید؟ ما در هنگام شام منتظر شما بودیم ." ممکن است بگویید: "ببخشید، من سر کار بودم.

had to do something extra before I left." Or you  could say, "I was so busy at work today." Yes,  

قبل از رفتن مجبور شدم کار بیشتری انجام دهم." یا می توانید بگویید: "امروز سر کار خیلی شلوغ بودم." بله

it's talking about the place, but this is a fixed  phrase that you can use to talk about where you  

، درباره مکان صحبت می کند، اما این یک عبارت ثابت است که می توانید از آن برای صحبت در مورد جایی که   بودید استفاده کنید.

were. "I was at work." "I was busy at work today." Earlier I mentioned that the word work can be  

. "من در محل کار بودم." "امروز مشغول کار بودم." قبلاً اشاره کردم که کلمه کار را می توان

used as a verb or a noun, and the word job  can be used as a noun. So can they be used  

به عنوان فعل یا اسم استفاده کرد و کلمه job را می توان به عنوان اسم استفاده کرد. بنابراین می توان از آنها استفاده کرد.

interchangeably at all? Take a look at this. You  could say, "I love my job." Or you could say,  

اصلاً به جای هم؟

"I love my work." But be careful, there is a  nuanced difference between these two. If you say,  

"I love my job." Cool, it just means what you  said, I like what I do to make money. But when  

"من شغلم را دوست دارم." جالب است، این فقط به این معنی است که شما گفتید، من کاری را که انجام می دهم برای پول درآوردن دوست دارم. اما وقتی

you say, "I love my work," this feels like there's  a deeper significance to what you do at your job. 

می گویید "من عاشق کارم هستم"، این احساس می کند که اهمیت عمیق تری برای کاری که در خود انجام می دهید وجود دارد. شغل.

For example, maybe you help homeless people to  find a home, or you're helping people who are in a  

برای مثال، ممکن است به افراد بی خانمان کمک کنید تا خانه ای پیدا کنند، یا به افرادی که در وضعیت خشونت خانگی هستند کمک می

domestic violence situation get a better life. You  are really changing people's lives, kind of with  

کنید تا زندگی بهتری داشته باشند.

a deeper significance. So if you say, "I love my  work," this has the underlying idea that you are  

اهمیت بنابراین اگر بگویید «من کارم را دوست دارم »، این ایده زیربنایی دارد که شما در

changing the world or at least changing someone's  world. It's a very deep feeling. All right,  

حال تغییر دنیا هستید یا حداقل دنیای کسی را تغییر می‌دهید . این یک احساس بسیار عمیق است. بسیار خوب،

now it's time for a little test. Can you choose  which blank needs the word job, and which blank  

اکنون وقت آن است که کمی آزمایش کنیم. آیا می توانید انتخاب کنید که کدام یک به کلمه کار نیاز دارد و کدام یک

needs the word work? "For my, I need to late  hours." I'll give you three seconds. Two, one.  

به کلمه کار نیاز دارد؟ "برای من، به ساعت‌های دیر وقت نیاز دارم ." سه ثانیه بهت فرصت میدم دو یک.

"For my job, I need to work  late hours." Great work. 

"برای شغلم، باید تا دیروقت کار کنم." کار عالی

The next common speaking mistake are two similar  words, again, in and at. Oh my, I received many  

اشتباه رایج بعدی صحبت کردن، دو کلمه مشابه، دوباره، در و در هستند. اوه، من

questions from English students asking, "Vanessa,  how can I remember when to use in and when to use  

سؤالات بسیاری از دانشجویان انگلیسی دریافت کردم که می‌پرسیدند: «ونسا، چگونه می‌توانم به یاد بیاورم که چه زمانی از آن استفاده کنم و چه زمانی از آن استفاده

at?" Well, let me give you some ideas. This  is tricky because we use both at and in when  

کنم؟» خب، اجازه بدهید چند ایده به شما بدهم. این کار دشواری است زیرا زمانی که درباره زمان صحبت می‌کنیم، هم در و هم در آن استفاده می‌کنیم

we're talking about time. But we use the word  at specifically for specific times. For example,  

. اما ما از کلمه در زمان‌های خاص استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال،

"At midnight, at five o'clock at noon." This is  at specifically that time. But the word in is  

"در نیمه شب، در ساعت پنج ظهر." این به طور خاص در آن زمان است. اما کلمه in به

used more generally. Take a look at this. "In  the morning, in the evening, in five minutes,  

طور کلی تر استفاده می شود. یه نگاهی به این بنداز. "صبح، عصر، در پنج دقیقه

in six hours." You didn't, say at 3:30 PM." You  said, "No, we'll have a meeting in the morning,  

، شش ساعت دیگر." نگفتی، بگو ساعت 3:30 بعد از ظهر.» گفتی، «نه، صبح

in the evening, in five minutes, in six days." Let's take a look at some sentences. "Can you  

، عصر، پنج دقیقه دیگر، شش روز دیگر جلسه خواهیم داشت.» بیایید به چند جمله نگاهی بیندازیم. «

meet me at noon? I know that that's only in 30  minutes, but can you make it?" So I'm asking you,  

می‌توانی ظهر با من ملاقات کنی؟ من می دانم که این فقط در 30 دقیقه است، اما آیا می توانید آن را انجام دهید؟» بنابراین از شما می پرسم،

"Hey, I know this is last minute notice, but can  you make it? Can you meet me at noon this specific  

«هی، می دانم که این اطلاعیه لحظه آخری است، اما آیا می توانید آن را انجام دهید؟ می‌توانید ظهر در این ساعت خاص با من ملاقات

time? In the duration of time in 30 minutes?"  Let's take a look at another one. "You're  

کنید؟ در مدت زمان 30 دقیقه؟ بیایید به یکی دیگر نگاهی بیندازیم. «شما

invited to my birthday party! The party is in 10  days and it starts at seven o'clock." Wonderful.  

به جشن تولد من دعوت شده‌اید! مهمانی 10 روز دیگر است و ساعت هفت شروع می‌شود." عالی است.

Are you ready for a little test? I want you to  decide which blank needs the word in and which  

آیا برای یک آزمایش کوچک آماده هستید؟ می‌خواهم تصمیم بگیرید که کدام یک به کلمه نیاز دارد و در کدام

blank needs the word at. Take a look. "Three days  when my vacation starts, I won't need to wake up  

خالی به کلمه نیاز دارد. نگاهی بیندازید." سه روز که تعطیلاتم شروع می‌شود، دیگر نیازی نیست که

6:00 AM anymore." Phew, I can sleep in. All  right, I'll give you three seconds to decide.  

ساعت 6 صبح از خواب بیدار شوم." وای، می‌توانم بخوابم. خیلی خب، سه ثانیه دیگر به شما فرصت می‌دهم تا تصمیم بگیرید.

"In three days when my vacation starts,  I won't need to wake up at 6:00 AM  

دیگر نیازی نیست ساعت 6 صبح بیدار

anymore." It's so nice on vacation to sleep in. If you would like to dive deeper into this topic,  

شوم." در تعطیلات خوابیدن در آن خیلی خوب است. اگر می‌خواهید عمیق‌تر در این موضوع غوطه‌ور شوید،

I made another video comparing in, on, and  at and over half a million people have found  

ویدیوی دیگری ساختم که در آن، در روز، و در و دوباره با هم مقایسه کردم. نیم میلیون نفر

clarity with his video. You can click on the  link up here to watch that in more detail. 

با ویدیوی او وضوح پیدا کرده‌اند. می‌توانید روی پیوند اینجا کلیک کنید تا با جزئیات بیشتر آن را تماشا کنید

Our fifth and final common speaking mistake is  to talk with someone or to talk to someone. I  

. پنجمین و آخرین اشتباه رایج ما در صحبت کردن این است که با کسی صحبت می‌کنیم یا با کسی صحبت می‌کنیم.

want to show you two sentences, and I want  you to guess which one is the best. "I'm  

می‌خواهم دو نفر را به شما نشان دهم. جملات، و می‌خواهم حدس بزنید کدام یک بهترین است. "من

talking with my friend" or "I'm talking to my  friend." Which one do you think is better? I'll  

با دوستم صحبت می‌کنم" یا "با دوستم صحبت می‌کنم ." به نظر شما کدام یک بهتر است؟

give you three seconds. Let's do our quiz now.  3, 2, 1. Well, you know what? This is a trick  

سه ثانیه به شما فرصت می دهد. بیایید امتحان خود را اکنون انجام دهیم. 3، 2، 1. خوب، می دانید چیست؟ این یک سؤال ترفند   است،

question because both of these are equally  acceptable In spoken English conversations. 

زیرا هر دوی آنها در مکالمات گفتاری انگلیسی به یک اندازه قابل قبول هستند.

I have heard that some people say when you use,  "Talk to someone," it has the sense that there's  

من شنیده ام که برخی افراد می گویند وقتی از «با کسی صحبت کن» استفاده می کنید، به این معناست که

an authority. "I'm talking to someone who's has  less authority than me. I talked to my employees,  

یک اقتدار وجود دارد. "من با کسی صحبت می کنم که اختیارات کمتری از من دارد. با کارمندانم صحبت کردم،

I talked to my child." But really in daily spoken  English, in the US we use both of these phrases  

با فرزندم صحبت کردم." اما واقعاً در انگلیسی گفتاری روزانه ، در ایالات متحده ما از هر دوی این عبارات   به جای

interchangeably. You could say, "I talked to my  boss about the important meeting next week. I  

یکدیگر استفاده می‌کنیم. می توانید بگویید: "من با رئیسم درباره جلسه مهم هفته آینده صحبت کردم.

talked to my child. I talked to my friend." Or you  could say, "I talked with my friend, I talked with  

با فرزندم صحبت کردم. با دوستم صحبت کردم." یا می‌توانید بگویید: "من با دوستم صحبت کردم، با

my boss." You can use these interchangeably  in spoken English and it's not a problem. 

رئیسم صحبت کردم." می‌توانید در گفتار انگلیسی از اینها به جای هم استفاده کنید و مشکلی نیست.

So if you are one of those English learners  that has ever wondered, "Should I say talk to  

بنابراین اگر شما یکی از آن دسته از زبان آموزان انگلیسی هستید که تا به حال از خود پرسیده اید، "باید بگویم با    صحبت کنم

or talk with?" You know what? You can just  take that concern and throw it out of your  

یا با آن صحبت کنم؟" میدونی چیه؟ شما فقط می‌توانید این نگرانی را کنار بگذارید و آن را از مغزتان بیرون کنید

brain. It doesn't matter. Well, congratulations  on learning these five common speaking mistakes  

. مهم نیست. خوب، به خاطر یادگیری این پنج اشتباه رایج در صحبت کردن، تبریک می‌گوییم

so that you don't make them the next time that  you have a wonderful English conversation. 

تا دفعه بعد که مکالمه انگلیسی فوق‌العاده‌ای داشتید، آنها را مرتکب نشوید .

Well, I have a question for you now. Let me know  in the comments, what is your job? Use this word  

خب الان یه سوال ازت دارم در نظرات به من اطلاع دهید، شغل شما چیست؟ از این کلمه   درست استفاده کنید

correctly and I can't wait to see what you do.  Don't forget to download the free PDF worksheet.  

و من نمی‌توانم منتظر بمانم تا ببینم چه می‌کنید. فراموش نکنید که کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید.

This is an important one because it will outline  all of these common speaking mistakes and how to  

این یکی از موارد مهم است زیرا همه این اشتباهات رایج صحبت کردن و نحوه

fix them, including sample sentences so that  you can level up your English-speaking skills.  

رفع آنها را نشان می دهد، از جمله جملات نمونه تا بتوانید مهارت های انگلیسی خود را ارتقا دهید. برای بارگیری کاربرگ PDF رایگان امروز

You can click on the link in the description  to download that free PDF worksheet today. 

می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید .

Well, thank you so much for learning English  with me, and I'll see you again next Friday  

خوب، از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم ، و جمعه آینده دوباره شما را

for a new lesson here on my YouTube channel  bye. But wait, do you want more? I recommend  

برای یک درس جدید در کانال YouTube من می بینم . خداحافظ. اما صبر کنید، آیا بیشتر می خواهید؟ توصیه می‌کنم

watching this video next where you will  learn five more common speaking mistakes,  

این ویدیوی بعدی را تماشا کنید که در آن پنج اشتباه رایج دیگر در صحبت کردن را یاد خواهید گرفت،

including a common mistake that English learners  make when they're telling what time it is. Make  

از جمله اشتباه رایجی که زبان آموزان انگلیسی وقتی می‌گویند ساعت چند است مرتکب می‌شوند.

sure that you watch that video and don't make  that mistake yourself. I'll see you there.

مطمئن شوید که آن ویدیو را تماشا کرده‌اید و خودتان مرتکب آن اشتباه نشوید. اونجا میبینمت