Speak English in 30 Minutes: Advanced English Lesson

Get ready to speak clearly and  confidently in English. Hi,  

آماده صحبت کردن واضح و با اطمینان به زبان انگلیسی باشید. سلام،

I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com  and in today's lesson over the next 30 minutes,  

من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com و در درس امروز در 30 دقیقه آینده،

you are going to immerse yourself in clear English  so that you can speak clearly and confidently in  

قرار است خود را در انگلیسی واضح غرق کنید تا بتوانید در مکالمات انگلیسی خود واضح و با اطمینان صحبت کنید

your English conversations. And like always, I  have created a free PDF worksheet with all of  

. و مانند همیشه، من یک کاربرگ PDF رایگان با تمام

today's important English tips, vocabulary, sample  sentences, and at the bottom of the worksheet,  

نکات مهم انگلیسی امروزی، واژگان، نمونه‌های جملات امروزی ایجاد کرده‌ام،

you can answer Vanessa's challenge question  so that you never forget what you've learned.  

می‌توانید به سؤال چالشی ونسا پاسخ دهید تا هرگز آموخته‌های خود را فراموش نکنید.

You can click on the link in the description  to download that free PDF worksheet today.

برای بارگیری کاربرگ PDF رایگان امروز می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید.

All right, let's get started speaking clear,  confident English by learning which five important  

بسیار خوب، بیایید با یادگیری پنج

mistakes in English you should avoid. Let's go. Oh  man, you look so boring. Oh, no. Please do not say  

اشتباه مهم در زبان انگلیسی که باید از آنها اجتناب کنید، صحبت کردن را به زبان انگلیسی واضح و مطمئن شروع کنیم. برویم اوه مرد، تو خیلی خسته کننده به نظر میرسی. اوه، نه. لطفاً

this in English. This is extremely rude. The first  common speaking mistake is the one you just heard,  

این را به انگلیسی نگویید. این فوق العاده بی ادبانه است. اولین اشتباه رایج در صحبت کردن، اشتباهی است که به تازگی شنیده اید

boring versus bored. It's understandable that  these words are a common mistake because they  

. قابل درک است که این کلمات یک اشتباه رایج هستند زیرا  هر

both have a similar meaning. They talk about  something or someone that's not interesting,  

دو معنای مشابهی دارند. آن‌ها درباره چیزی یا شخصی صحبت می‌کنند که جالب نیست،

but the difference comes in how we use  them grammatically. The word boring is for  

اما تفاوت در نحوه استفاده از آنها از نظر دستوری است. کلمه خسته کننده برای

something or someone that's not interesting.  That movie was boring. I went on a date with  

چیزی یا کسی است که جالب نیست. آن فیلم خسته کننده بود. من با او قرار ملاقات رفتم

him and he was so boring. He just talked about  sports the whole time. It's not a compliment.

و او خیلی کسل کننده بود. او تمام مدت فقط درباره ورزش صحبت کرد . تعارف نیست.

But the word bored refers to the feeling you  have when you watch that boring movie. Or when  

اما کلمه بی حوصله به احساسی اشاره دارد که هنگام تماشای آن فیلم خسته کننده دارید. یا وقتی

you go on that boring date, you feel bored. So  at the beginning of this lesson when I said,  

به آن قرار کسل کننده می روید، احساس بی حوصلگی می کنید. بنابراین، در ابتدای این درس، وقتی گفتم،

oh man, you look so boring, oh no, that's not  nice. It means you're not interesting. Instead,  

اوه مرد، تو خیلی خسته کننده به نظر می‌رسی، اوه نه، این خوب نیست. یعنی جالب نیستی در عوض،

I should have said, oh man, you  look so bored. It means you're not  

باید می‌گفتم، اوه مرد، تو خیلی خسته به نظر می‌رسی. این بدان معناست که شما کار

doing anything fun. You feel like you need  some more fun in your life. I feel bored.

سرگرم کننده ای انجام نمی دهید. احساس می کنید در زندگی خود به سرگرمی بیشتری نیاز دارید. احساس بی حوصلگی می کنم.

Let's look at a couple sample sentences. This  documentary about sand is boring. I feel so  

بیایید به چند جمله نمونه نگاه کنیم. این مستند درباره شن و ماسه کسل کننده است. من خیلی احساس

bored. Can we please watch something else?  I was so bored during that lecture. To me,  

حوصله می کنم. میشه لطفا یه چیز دیگه ببینیم؟ در طول آن سخنرانی خیلی حوصله ام سر رفته بود. برای من،

physics is just boring. Sorry people who like  physics. So now I have a little quiz for you.  

فیزیک فقط خسته کننده است. متاسفم افرادی که فیزیک را دوست دارند . بنابراین اکنون یک آزمون کوچک برای شما دارم.

I want you to choose is the word boring or bored  the best fit for this sentence? Vanessa's lessons  

می‌خواهم انتخاب کنید آیا کلمه خسته‌کننده یا خسته‌کننده بهترین مناسب برای این جمله است؟ درس‌های ونسا

are not... I never feel... What's the correct  answer here? I'll give you three seconds. 3,  

نیست... من هرگز احساس نمی‌کنم... پاسخ صحیح اینجا چیست؟ سه ثانیه بهت فرصت میدم 3،

2, 1. Vanessa's lessons are not boring. I  never feel bored. Oh, I hope that's true.

2، 1. درس های ونسا خسته کننده نیستند. من هرگز احساس بی حوصلگی نمی کنم. اوه، امیدوارم این درست باشد.

Common speaking mistake number two is one that  native English speakers make too. It is well  

اشتباه رایج شماره دو در صحبت کردن، اشتباهی است که انگلیسی زبانان بومی نیز مرتکب آن می شوند. خوب است در

versus good. Have you ever heard someone say,  "Ugh, I don't feel good." You know what? That's  

مقابل خوب. آیا تا به حال شنیده اید که کسی بگوید: "اوه، من احساس خوبی ندارم." میدونی چیه؟ این

a mistake. Instead, it should be I don't  feel well. What's the difference? Let me  

یک اشتباه است. در عوض، باید احساس خوبی ندارم. چه فرقی دارد؟ اجازه دهید به

tell you. The word well is an adverb. That means  it adds something to the verb. So when you say,  

شما بگویم. کلمه well یک قید است. یعنی چیزی به فعل اضافه می‌کند. بنابراین وقتی می گویید،

I don't feel well, well is talking about how  you feel. I don't feel well. I have a headache,  

حالم خوب نیست، خوب این است که درباره احساست صحبت کنی. حالم خوب نیست من سردرد دارم،

I have a stomachache. I need to go lie  down. If you said I don't feel good,  

معده درد دارم. باید برم دراز بکشم اگر گفتید من احساس خوبی ندارم،

this means that my sense of touch is not  good. Maybe you burned your fingers. Yeah,  

این بدان معناست که حس لامسه من خوب نیست. شاید انگشتاتو سوزوندی بله،

I just don't feel good anymore. It's a  very unusual thing to say. So instead,  

من دیگر احساس خوبی ندارم. گفتن بسیار غیرعادی است. بنابراین، در عوض،

when you're talking about your health, you can  use this correctly and say, I don't feel well.

وقتی در مورد سلامتی خود صحبت می‌کنید، می‌توانید از آن به درستی استفاده کنید و بگویید، احساس خوبی ندارم.

What about the word good? Well, the word good is  an adjective, so it needs to describe a noun. You  

در مورد کلمه خوب چطور؟ خوب، کلمه خوب یک صفت است، بنابراین باید یک اسم را توصیف کند.

might say, wow, Vanessa, this is a really good  lesson. Good is describing lesson. Or you could  

ممکن است بگویید، وای، ونسا، این یک درس بسیار خوب است . خوب توصیف درس است. یا می‌توانید

say, I really need a good grade in this class  or I'm going to fail. I do want to tell you  

بگویید، من واقعاً به نمره خوب در این کلاس نیاز دارم یا شکست می‌خورم. من می‌خواهم

of an exception in spoken English. I mentioned  that sometimes native English speakers use this  

یک استثنا در انگلیسی گفتاری را به شما بگویم. من اشاره کردم که گاهی اوقات انگلیسی زبانان بومی از این استفاده می‌کنند

incorrectly, but there is one case when we use  it incorrectly and I actually recommend using  

، اما یک مورد وجود دارد که ما آن را اشتباه استفاده می‌کنیم و در واقع توصیه می‌کنم از

it like that so you don't seem too snobby. Let  me tell you about it. If someone asks you the  

آن استفاده کنید تا خیلی بدبین به نظر نرسید. اجازه دهید در مورد آن به شما بگویم. اگر کسی از شما

common greeting question, how are you doing and  you want to answer with grammatical correctness,  

سؤال رایج خوشامدگویی را بپرسد، حال شما چطور است و می‌خواهید با صحت گرامری پاسخ دهید، باید

you would need to say, "I'm doing well, and  you?" But you know what? If you said this,  

بگویید: «من حالم خوب است و شما؟» اما میدونی چیه؟ اگر این را بگویید،

someone might think, oh did you  come from the 16th century? Are you  

ممکن است کسی فکر کند، اوه آیا شما از قرن شانزدهم آمده اید؟ آیا شما

an English professor? Maybe you are. But  in this case it's grammatically correct,  

یک استاد زبان انگلیسی هستید؟ شاید شما هستید. اما در این مورد از نظر گرامری درست است،

but it is not commonly used and it feels a  little bit weird in just daily conversation.

اما معمولاً استفاده نمی‌شود و فقط در مکالمه روزانه کمی عجیب به نظر می‌رسد.

So what should you say instead? Well, here you  have it. Your English teacher telling you to make  

پس به جای آن چه باید گفت؟ خب، در اینجا شما آن را دارید. معلم انگلیسی شما به شما می‌گوید

a mistake on purpose, and that is if someone says,  how are you doing? You could say, pretty good, and  

عمداً اشتباه کنید، و اگر کسی بگوید، حال شما چطور است؟ شما می توانید بگویید، خیلی خوب است، و

you? Good is actually the most common response,  even though it's not technically grammatically  

شما؟ خوب در واقع رایج‌ترین پاسخ است، حتی اگر از نظر گرامری فنی

correct. Who knew you should make mistakes? So now  it's time for a little test. Can you choose which  

درست نباشد. چه کسی می دانست که شما باید اشتباه کنید؟ بنابراین اکنون وقت آزمایشی کوچک است. آیا می‌توانید انتخاب کنید کدام

word fits in which blank? Good or well? I need to  do on that test because I need a grade. I'll give  

کلمه در کدام جای خالی قرار می‌گیرد؟ خوب یا خوب؟ باید آن آزمون را انجام دهم زیرا به نمره نیاز دارم.

you three seconds. 3, 2, 1. I need to do well on  that test because I need a good grade. Great work.

سه ثانیه به شما فرصت می دهم. 3، 2، 1. باید آن آزمون را به خوبی انجام دهم زیرا به نمره خوب نیاز دارم. کار عالی

Common speaking mistake number three is another  pair of similar words, and that is job versus  

اشتباه رایج شماره سه یکی دیگر از کلمات مشابه است، و آن شغل در مقابل

work. These both mean your career, something that  you do generally to make money, but they function  

کار است. این هر دو به معنای شغل شما هستند، کاری که معمولاً برای کسب درآمد انجام می‌دهید، اما از نظر

differently grammatically in a sentence. The  word work can be both a verb, I work, or it can  

گرامری در یک جمله متفاوت عمل می‌کنند. کلمه work می‌تواند هم فعل، I work یا هم

be a noun. My work is as a teacher and the word  job can only be a noun. So let's take a look at  

اسم باشد. کار من به عنوان یک معلم است و کلمه شغل فقط می تواند یک اسم باشد. پس بیایید به

a couple sentences. My job is to manage my team.  This is a noun and it's talking about your career.  

چند جمله نگاهی بیندازیم. وظیفه من مدیریت تیمم است. این یک اسم است و در مورد حرفه شما صحبت می کند.

My job is to manage my team. Or you could say I  work on the marketing team. This is as a verb.

وظیفه من مدیریت تیمم است. یا می‌توانید بگویید من در تیم بازاریابی کار می‌کنم. این به عنوان یک فعل است.

What if we put these together in a sentence? You  could say I work with a lot of interesting people  

اگر اینها را در یک جمله کنار هم بگذاریم چه؟ می‌توانید بگویید که در شغل جدیدم با افراد جالب زیادی کار می‌کنم

at my new job. I do want to teach you two things  to be careful of with these two phrases. One is  

. من می خواهم دو چیز را به شما یاد بدهم که باید با این دو عبارت مراقب باشید. یکی

the fixed phrase that you will use often and that  is at work. This is talking about the place where  

عبارت ثابتی است که اغلب از آن استفاده خواهید کرد و در کار است. این درباره مکانی است که در آن

you work. Where were you at 6:00 o'clock tonight?  We were waiting for you at dinner. You might say,  

کار می‌کنید. امشب ساعت 6 کجا بودی؟ سر شام منتظرت بودیم ممکن است بگویید،

sorry, I was at work. I had to do something  extra before I left. Or you could say I was  

ببخشید، من سر کار بودم. قبل از اینکه بروم، مجبور شدم یک کار اضافی انجام دهم. یا می توانید بگویید من

so busy at work today. Yes, it's talking about  the place, but this is a fixed phrase that you  

امروز سر کار خیلی شلوغ بودم. بله، درباره مکان صحبت می‌کند، اما این یک عبارت ثابت است که

can use to talk about where you were. I  was at work. I was busy at work today.

می‌توانید از آن برای صحبت درباره جایی که بودید استفاده کنید. من سر کار بودم. امروز سرم شلوغ بود

Earlier I mentioned that the word work can be used  as a verb or a noun, and the word job can be used  

قبلاً اشاره کردم که کلمه کار را می توان به عنوان فعل یا اسم و کلمه job را می توان

as a noun. So can they be used interchangeably  at all? Take a look at this. You could say I  

به عنوان اسم استفاده کرد. بنابراین آیا اصلاً می‌توان آنها را به جای یکدیگر استفاده کرد ؟ به این نگاه کنید. می‌توانید بگویید من

love my job or you could say I love my work, but  be careful. There is a nuanced difference between  

کارم را دوست دارم یا می‌توانید بگویید من کارم را دوست دارم، اما مراقب باشید. یک تفاوت ظریف بین

these two. If you say, I love my job, cool.  It just means what you said. I like what I do  

این دو وجود دارد. اگر بگویید من عاشق کارم هستم، عالی است. این فقط به معنای چیزی است که شما گفتید. کاری را که برای پول درآوردن انجام می‌دهم دوست دارم

to make money. But when you say I love my work,  this feels like there's a deeper significance to  

. اما وقتی می‌گویید من کارم را دوست دارم، به نظر می‌رسد اهمیت عمیق‌تری برای

what you do at your job. For example, maybe  you help homeless people to find a home,  

کاری که در شغلتان انجام می‌دهید وجود دارد. برای مثال، ممکن است به افراد بی‌خانمان کمک کنید تا خانه‌ای پیدا کنند،

or you're helping people who are in a domestic  violence situation get a better life. You  

یا به افرادی که در وضعیت خشونت خانگی هستند کمک می‌کنید تا زندگی بهتری داشته باشند. شما

are really changing people's lives kind of  with a deeper significance. So if you say,  

واقعاً دارید زندگی مردم را به نوعی با اهمیت عمیق‌تری تغییر می‌دهید. بنابراین، اگر بگویید،

I love my work, this has the underlying idea that  you are changing the world or at least changing  

من کارم را دوست دارم، این ایده زیربنایی دارد که شما در حال تغییر جهان یا حداقل تغییر

someone's world. It's a very deep feeling.  All right, now it's time for a little test.  

دنیای کسی هستید. این یک احساس بسیار عمیق است. بسیار خوب، حالا وقت آن است که یک آزمایش کوچک انجام دهیم.   آیا

Can you choose which blank needs the word job and  which blank needs the word work? For my I need to  

می توانید انتخاب کنید که کدام یک به کلمه کار نیاز دارد و کدام یک به کلمه کار نیاز دارد؟ برای من نیاز به

late hours. I'll give you three seconds. Two, one.  For my job I need to work late hours. Great work.

ساعت‌های دیروقت دارم. سه ثانیه بهت فرصت میدم دو، یک برای کارم باید تا دیروقت کار کنم. کار عالی

The next common speaking mistake are  two similar words again, in and at. Oh,  

اشتباه رایج بعدی در صحبت کردن، دو کلمه مشابه دوباره در و در است. اوه،

my. I receive many questions from English students  asking, "Vanessa, how can I remember when to use  

من. من سوالات زیادی از دانشجویان انگلیسی دریافت می‌کنم که می‌پرسند: "ونسا، چگونه می‌توانم به یاد بیاورم که در چه زمانی از  استفاده کنم

in and when to use at?" Well, let me give you  some ideas. This is tricky because we use both  

و چه زمانی استفاده کنم؟" خب، اجازه دهید چند ایده به شما بدهم. این مشکل است زیرا

at and in when we're talking about time, but we  use the word at specifically for specific times.  

وقتی در مورد زمان صحبت می کنیم از هر دو در و در زمان استفاده می کنیم، اما از کلمه در به طور خاص برای زمان های خاص استفاده می کنیم.

For example, at midnight, at 5:00 o'clock,  at noon. This is at specifically that time,  

برای مثال، در نیمه شب، ساعت 5:00، ظهر. این به طور خاص در آن زمان است،

but the word in is used more generally. Take a  look at this. In the morning, in the evening,  

اما کلمه in به طور کلی تر استفاده می شود. به این نگاه کنید. صبح، عصر،

in five minutes, in six hours. You  didn't say at 3:30. You said no,  

در پنج دقیقه، در شش ساعت. ساعت 3:30 نگفتی. گفتی نه،

we'll have a meeting in the morning, in  the evening, in five minutes, in six days.

صبح، عصر، پنج دقیقه دیگر، شش روز دیگر جلسه خواهیم داشت.

Let's take a look at some sentences. Can you meet  me at noon? I know that that's only in 30 minutes,  

بیایید نگاهی به چند جمله بیندازیم. می‌توانی ظهر با من ملاقات کنی؟ من می دانم که این فقط در 30 دقیقه است،

but can you make it? So I'm asking you,  hey, I know this is last minute notice,  

اما آیا می توانید آن را انجام دهید؟ بنابراین من از شما می‌پرسم، هی، می‌دانم که این اطلاعیه لحظه آخری است،

but can you make it? Can you meet me at noon,  this specific time in the duration of time in 30  

اما آیا می‌توانید آن را انجام دهید؟ آیا می‌توانید ظهر، در این زمان خاص در مدت زمان 30

minutes? Let's take a look at another one. You're  invited to my birthday party. The party is in 10  

دقیقه با من ملاقات کنید؟ بیایید نگاهی به یکی دیگر بیاندازیم. شما به جشن تولد من دعوت شده اید. مهمانی ۱۰  روز دیگر است

days and it starts at 7:00 o'clock. Wonderful.  Are you ready for a little test? I want you to  

و ساعت ۷:۰۰ شروع می‌شود. فوق العاده است.  آیا برای یک آزمایش کوچک آماده اید؟ از شما می‌خواهم

decide which blank needs the word in and which  blank needs the word at. Take a look. Three days  

تصمیم بگیرید که کدام یک به کلمه نیاز دارد و کدام یک به کلمه نیاز دارد. نگاهی بیندازید. سه روز

when my vacation starts, I won't need to wake  up 6:00 A.M. anymore. I can sleep in. All right,  

وقتی تعطیلات من شروع می شود، نیازی نیست که ساعت 6 صبح از خواب بیدار شوم. دیگر من می توانم بخوابم. بسیار خوب،

I'll give you three seconds to decide.  In three days when my vacation starts,  

سه ثانیه به شما فرصت می دهم تا تصمیم بگیرید. سه روز دیگر که تعطیلات من شروع می‌شود،

I won't need to wake up at 6:00 A.M. anymore.  It's so nice on vacation to sleep in.

نیازی نیست ساعت 6 صبح از خواب بیدار شوم. دیگر در تعطیلات خوابیدن در آن بسیار خوب است.

If you would like to dive deeper into this  topic, I made another video comparing in,  

اگر می‌خواهید عمیق‌تر در این موضوع غوطه‌ور شوید، ویدیوی دیگری را ساختم که در آن،

on and at and over half a million  people have found clarity with this  

در و  و بیش از نیم میلیون نفر با این  ویدیو وضوح پیدا کردند

video. You can click on the link up  here to watch that in more detail.

. برای تماشای جزئیات بیشتر می‌توانید روی پیوند بالا کلیک کنید .

Our fifth and final common speaking mistake is  to talk with someone or to talk to someone. I  

پنجمین و آخرین اشتباه رایج ما در صحبت کردن این است که با کسی صحبت کنیم یا با کسی صحبت کنیم.

want to show you two sentences and I want you to  guess which one is the best. I'm talking with my  

می‌خواهم دو جمله را به شما نشان دهم و می‌خواهم حدس بزنید کدام یک بهترین است. من با دوستم صحبت می کنم

friend or I'm talking to my friend. Which one do  you think is better? I'll give you three seconds.  

یا با دوستم صحبت می کنم. به نظر شما کدام یک بهتر است؟ سه ثانیه بهت فرصت میدم

Let's do our quiz now. 3, 2, 1. Well, you know  what? This is a trick question because both of  

بیایید امتحان خود را اکنون انجام دهیم. 3، 2، 1. خوب، می دانید چی؟ این یک سوال ترفندی است زیرا هر دوی

these are equally acceptable in spoken English  conversations. I have heard that some people  

اینها در مکالمات گفتاری انگلیسی به یک اندازه قابل قبول هستند . من شنیده ام که برخی افراد

say when you use talk to someone, it has the sense  that there's an authority. I'm talking to someone  

می گویند وقتی از صحبت با کسی استفاده می کنید، این حس را دارد که یک اقتدار وجود دارد. من با کسی صحبت می کنم

who has less authority than me. I talked to my  employees, I talked to my child. But really in  

که از من اختیارات کمتری دارد. من با کارمندانم صحبت کردم ، با فرزندم صحبت کردم. اما واقعاً در

daily spoken English in the US we use both of  these phrases interchangeably. You could say,  

انگلیسی گفتاری روزانه در ایالات متحده ما از هر دو این عبارات به جای هم استفاده می‌کنیم. می توانید بگویید،

I talked to my boss about the important  meeting next week. I talked to my child,  

من با رئیسم درباره جلسه مهم هفته آینده صحبت کردم. من با فرزندم صحبت کردم،

I talked to my friend. Or you could say, I  talked with my friend, I talked with my boss.  

با دوستم صحبت کردم. یا می توانید بگویید، من با دوستم صحبت کردم، با رئیسم صحبت کردم.

You could use these interchangeably in spoken  English and it's not a problem. So if you are  

می‌توانید اینها را به جای هم در انگلیسی گفتاری استفاده کنید و مشکلی نیست. بنابراین، اگر شما

one of those English learners that has ever  wondered, should I say talk to or talk with,  

یکی از آن زبان‌آموزان انگلیسی هستید که تا به حال به این فکر کرده‌اید که باید بگویم با آن صحبت کنم یا با آن صحبت کنم،

you know what? You could just take that concern  and throw it out of your brain. It doesn't matter.

می‌دانید چیست؟ شما فقط می توانید این نگرانی را بردارید و آن را از مغز خود دور کنید. مهم نیست.

Now that you can avoid those five mistakes  in English, I want to help you learn five  

اکنون که می‌توانید از آن پنج اشتباه در زبان انگلیسی اجتناب کنید، می‌خواهم به شما کمک کنم پنج

secrets of American English pronunciation  that will help you to speak English like  

راز تلفظ انگلیسی آمریکایی را بیاموزید که به شما کمک می‌کند مانند

a native speaker because sometimes we speak  clearly and sometimes we link words together,  

یک زبان مادری انگلیسی صحبت کنید زیرا گاهی اوقات ما واضح صحبت می‌کنیم و گاهی کلمات را به هم مرتبط می‌کنیم،

and native speakers feel like it's such a  normal thing to do. But English learners  

و افراد بومی احساس می‌کنند. مثل اینکه این یک کار عادی است. اما زبان آموزان انگلیسی

often struggle understanding this and  using it themselves. So let's practice.

اغلب با درک این موضوع و استفاده از آن مشکل دارند. پس بیایید تمرین کنیم.

All right, are you ready to get started with the  first secret of American English pronunciation?  

بسیار خوب، آیا آماده اید که اولین راز تلفظ انگلیسی آمریکایی را شروع کنید؟

Let's start. Have you heard this phrase before,  the early bird catches the worm? This means that  

بیایید شروع کنیم. آیا قبلاً این عبارت را شنیده اید، پرنده اولیه کرم را می گیرد؟ این بدان معناست که

if you wake up early or you get started now,  well, you will succeed. Only the birds that  

اگر زود از خواب بیدار شوید یا همین الان شروع کنید، خوب، موفق خواهید شد. فقط پرندگانی که

wake up early in the morning get the best  worms. If you wait, if you procrastinate,  

صبح زود از خواب بیدار می شوند بهترین کرم ها را دریافت می کنند. اگر صبر کنید، اگر معطل کنید،

well too bad for you, you won't be able to  succeed. But this wonderful phrase uses an  

برای شما خیلی بد است، نمی‌توانید موفق شوید. اما این عبارت فوق‌العاده از یک نکته

important American English pronunciation  point. There are three words, early bird  

مهم در تلفظ انگلیسی آمریکایی استفاده می‌کند . سه کلمه وجود دارد، اوایل پرنده

and worm that use a colored R. So in American  English, this R is a strong hard sound. Early,  

و کرم که از R رنگی استفاده می کنند. بنابراین در انگلیسی آمریکایی، این R صدای سخت قوی است. زودرس،

bird, worm. Do you see how that's almost  like an angry dog? Worm, bird, early. Make  

پرنده، کرم. آیا می بینید که چگونه تقریباً شبیه یک سگ عصبانی است؟ کرم، پرنده، زودرس.

sure that when you're using American English  pronunciation, this colored R sound is hard.

مطمئن شوید که وقتی از تلفظ انگلیسی آمریکایی استفاده می‌کنید ، این صدای R رنگی سخت است.

Phrase number two that uses key American English  pronunciation is this one. Have you ever heard  

عبارت شماره دو که از تلفظ کلیدی انگلیسی آمریکایی استفاده می کند، این عبارت است. آیا تا به حال شنیده اید که

someone say, your guess is as good as mine? Your  guess is as good as mine. This means that the  

یکی بگوید حدس شما به خوبی حدس من است؟ حدس شما به خوبی حدس من است. این بدان معناست که

other person has no clue. Maybe you could say,  I don't know how to get to the beach. Your guess  

فرد دیگر هیچ سرنخی ندارد. شاید بتوانید بگویید،  نمی دانم چگونه به ساحل بروم. حدس شما

is as good as mine. But there is something  important happening with the pronunciation  

به خوبی حدس من است. اما یک اتفاق مهم در تلفظ

of this phrase. At the end of the word guess and  at the end of the word is, there is an S. But in  

این عبارت وجود دارد. در انتهای کلمه guess و در انتهای کلمه is، S وجود دارد. اما در

American English pronunciation, we often link the  S with the vowel next to make a Z sound. So listen  

تلفظ انگلیسی آمریکایی، ما اغلب S را با مصوت کناری پیوند می دهیم تا صدای Z ایجاد شود. پس

carefully when I say this phrase. Your guess is as  good as mine. It sounds a lot like zzz and that's  

وقتی این عبارت را می‌گویم با دقت گوش کنید. حدس شما به اندازه من خوب است. خیلی شبیه zzz به نظر می رسد و این

what's happening here. We are linking together  the S plus a vowel from the next word. Try to  

چیزی است که اینجا اتفاق می افتد. ما S به اضافه یک مصوت از کلمه بعدی را به هم پیوند می دهیم. سعی کنید

say it with me. Your guess is as good as mine.  I have no clue. Your guess is as good as mine.

آن را با من بگویید. حدس شما به خوبی حدس من است. من هیچ سرنخی ندارم حدس شما به خوبی حدس من است.

Key phrase number three that uses American  English pronunciation is this fun one.  

عبارت کلیدی شماره سه که از تلفظ انگلیسی آمریکایی استفاده می کند، این عبارت سرگرم کننده است.

Don't bite the hand that feeds you. Have  you ever been trying to help someone and  

دستی که به شما غذا می دهد گاز نگیرید. آیا تا به حال سعی کرده اید به کسی کمک کنید و

then they complain about how you're helping  them? You can use this phrase and say, hey,  

سپس او از نحوه کمک شما به او شکایت کند؟ می‌توانید از این عبارت استفاده کنید و بگویید، هی،

don't bite the hand that feeds you. I'm just  trying to help you. Well, it's the same idea.  

دستی را که به شما غذا می‌دهد گاز نگیرید. من فقط سعی می کنم به شما کمک کنم. خوب، این همان ایده است.

If you argue with your boss, if you yell at your  boss, he's the one that gives you your paycheck.  

اگر با رئیس‌تان بحث می‌کنید، اگر سر رئیستان فریاد می‌زنید ، او کسی است که چک حقوقتان را به شما می‌دهد.

So don't bite the hand that feeds you. But there  is important American English pronunciation here  

پس دستی که به شما غذا می دهد گاز نگیرید. اما اینجا تلفظ انگلیسی آمریکایی مهمی وجود دارد

that happens three times. Don't bite, and then  a little later in the sentence is the word that.

که سه بار تکرار می‌شود. گاز نگیرید، و سپس کمی بعد در جمله کلمه است که.

What is similar between all three of these  words? It's the letter T. Listen when I say this  

چه چیزی بین هر سه این کلمه مشابه است؟ این حرف T است. وقتی این انقباض را می گویم گوش کن

contraction, don't, don't. Do you hear don't with  that puff of air coming out? Nope. In American  

، نکن، نکن. آیا با بیرون آمدن آن پفک نمی‌شنوید؟ نه در

English, oftentimes a T at the end of words will  be cut off. We call this a stopped T because your  

انگلیسی آمریکایی، اغلب یک T در انتهای کلمات قطع می‌شود. ما این را یک T متوقف می نامیم زیرا

mouth is making that shape, don't. My tongue is at  the top of my mouth trying to make that T shape,  

دهان شما این شکل را می سازد، نکنید. زبان من بالای دهانم است و سعی می‌کند آن شکل T را دربیاورد،

but there's no puff of air that comes out.  Listen carefully as I say this and I want you  

اما هیچ پفکی از هوا خارج نمی‌شود. وقتی این را می‌گویم با دقت گوش کنید و می‌خواهم صدای

to hear that stopped T. Don't bite the hand  that feeds you. You think you can say that  

T را بشنوید. دستی را که به شما غذا می‌دهد گاز نگیرید. فکر می‌کنی می‌توانی این را

with me? You can do it. Let's say this phrase  together. Don't bite the hand that feeds you.

با من بگویی؟ شما می توانید آن را انجام دهید. بیایید این عبارت را با هم بگوییم. دستی را که به شما غذا می دهد گاز نگیرید.

All right, let's go to our next phrase. Has this  ever happened to you before? You invite a lot of  

بسیار خوب، بیایید به عبارت بعدی خود برویم. آیا قبلاً برای شما این اتفاق افتاده است؟ شما

people over to your house and you think it's going  to be a fun party, it's great, and then it just  

افراد زیادی را به خانه‌تان دعوت می‌کنید و فکر می‌کنید که قرار است یک مهمانی سرگرم‌کننده باشد، عالی است، و بعد از آن تعداد

becomes so many people in your house, so much  chaos and you have to say this. Oh no, I think  

افراد در خانه‌تان زیاد می‌شود، هرج و مرج بسیار زیاد است و باید این را بگویید. اوه نه، من فکر می کنم   از

it's going to get out of hand. This doesn't  mean that anything is really in your hand and  

کنترل خارج می شود. این بدان معنا نیست که واقعاً چیزی در دست شماست و

it's getting out of your hand. Instead, this means  it's getting out of control. But this phrase, get  

از دست شما خارج می شود. در عوض، این بدان معناست که از کنترل خارج می‌شود. اما این عبارت، از

out of hand, uses an important American English  pronunciation tip, which is that the T at the end  

کنترل خارج شوید، از یک نکته مهم تلفظ انگلیسی آمریکایی استفاده می‌کند ، یعنی T در انتهای

of words, another T tip, that has a vowel next  often changes to a D sound. So listen when I say  

کلمات، یک نکته T دیگر، که بعد از آن یک مصوت دارد اغلب به صدای D تغییر می‌کند. پس وقتی این را می گویم گوش کنید،

this, the party will get out of hand. The word get  is surrounded by vowels. There's a vowel on either  

مهمانی از کنترل خارج می شود. کلمه get با حروف صدادار احاطه شده است. یک واکه در دو طرف   وجود دارد،

side, G-E-T, and then the next word starts with  an O. So that T is surrounded by vowels and that  

G-E-T، و سپس کلمه بعدی با O شروع می شود. به طوری که T توسط حروف صدادار احاطه شده است و   به این

means that it's going to change to a D sound. Get  out and then it's going to happen with out and of.  

معنی است که به صدای D تغییر می کند. خارج شوید و سپس با خارج و خارج اتفاق می افتد.

Out of. In fact, the word of changes to just a.  Get out hand of hand. Can you say it with me? The  

خارج از. در واقع، کلمه از تغییر به فقط a. دست از دستش بردار میشه با من بگی؟

party will get out hand. The party will get out of  hand if you invite 50 people over to your house.

حزب از دست خواهد رفت. اگر 50 نفر را به خانه خود دعوت کنید، مهمانی از کنترل خارج می‌شود.

All right, let's go to our last American English  pronunciation tip. Has it ever happened to you  

بسیار خوب، اجازه دهید به آخرین نکته تلفظ انگلیسی آمریکایی خود برویم . آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده است

that you travel abroad and then you realize that  you're just meeting people from your own home  

که به خارج از کشور سفر کنید و سپس متوجه شوید که فقط با افرادی از کشور خود ملاقات می کنید

country? It's like you're magnetic towards  each other. Well, we could use this phrase,  

؟ مثل این است که شما نسبت به یکدیگر مغناطیسی هستید . خوب، می‌توانیم از این عبارت استفاده کنیم،

birds of a feather flock together, and this means  that common things are attracted to each other,  

پرنده‌های پر با هم جمع می‌شوند، و این بدان معنی است که چیزهای مشترک،

for better or for worse. So there is a key  American English pronunciation point we can talk  

چه خوب و چه بد، جذب یکدیگر می‌شوند. بنابراین یک نکته کلیدی در تلفظ انگلیسی آمریکایی وجود دارد که می‌توانیم

about with this phrase. We already talked about  the word bird and how it uses that colored R,  

با این عبارت درباره آن صحبت کنیم. قبلاً در مورد کلمه پرنده و نحوه استفاده از آن R رنگی و

that hard R sound. Bird. And there is another  R tip in this phrase as well. Look at the end  

صدای R سخت صحبت کردیم. پرنده و نکته R دیگری نیز در این عبارت وجود دارد. به انتهای

of the word feather and together. Here is an E-R,  and it's going to be a strong R sound. Feather,  

کلمه پر و با هم نگاه کنید. این یک E-R است، و صدای R قوی خواهد بود. پر،

together. Again, pretend that you are an angry  dog and try to make that hard R sound. Feather,  

با هم. دوباره، وانمود کنید که سگی عصبانی هستید و سعی کنید صدای R سخت را ایجاد کنید. پر،

together. Can you say this wonderful idiom with  me? Birds of a feather flock together. Wonderful.

با هم. آیا می توانید این اصطلاح فوق العاده را با من بگویید؟ پرندگان یک پر با هم جمع می شوند. فوق العاده است.

Now that you've avoided five mistakes, learned  five pronunciation tips, now it's time to improve  

اکنون که از پنج اشتباه اجتناب کرده‌اید، پنج نکته تلفظ را یاد گرفته‌اید، اکنون زمان آن رسیده است که

your English vocabulary. You're going to learn 30  important phrasal verbs with a fun lesson about a  

دایره لغات انگلیسی خود را بهبود ببخشید. با یک درس سرگرم کننده درباره قاب عکس، 30 فعل مهم عبارتی را یاد خواهید گرفت

picture frame. All of these phrasal verbs are  going to be used to talk about a picture frame  

. قرار است از همه این افعال عبارتی برای صحبت در مورد قاب عکس استفاده شود

so that you can use them in your daily life as  well and speak clearly and confidently. Let's go.

تا بتوانید در زندگی روزمره خود نیز از آنها استفاده کنید و واضح و با اطمینان صحبت کنید. برویم آیا

Are you ready to start learning 30 phrasal  verbs with just this little picture frame?  

آماده اید که فقط با همین قاب عکس کوچک، 30 فعل عبارتی را شروع کنید؟

Let's do it. This is a lot of picture frames.  I need to sort through my picture frames to  

بیایید آن را انجام دهیم. این تعداد زیادی قاب عکس است. باید قاب‌های عکسم را مرتب کنم تا

decide which one would be best for this  project. Oh, I'm going to use this one.  

تصمیم بگیرم کدام یک برای این پروژه بهتر است. اوه، من قصد دارم از این یکی استفاده کنم.   می‌خواهم

I'm going to look through my pictures to  decide which one would be best with this  

عکس‌هایم را بررسی کنم تا تصمیم بگیرم کدام یک با این

frame. I'm going to use this one. Before  I put the picture in, I need to brush off  

قاب بهتر است. من قصد دارم از این یکی استفاده کنم. قبل از قرار دادن عکس، باید

the frame. It's been collecting dust in  my closet. Then I need to clean off the  

قاب را پاک کنم. در کمد من گرد و غبار جمع کرده است . سپس باید

fingerprints. Does this happen to you? There's  always fingerprints on my picture frames.

اثر انگشت را پاک کنم. آیا این اتفاق برای شما می افتد؟ همیشه روی قاب عکس من اثر انگشت وجود دارد.

Next, I'm going to open up the back of  the frame. Oops, the little tab just  

بعد، می‌خواهم پشت قاب را باز کنم. اوه، برگه کوچک به تازگی  از کار

broke off. I guess it was kind of a cheap picture  frame. I take off the back of the picture frame  

افتاده است. حدس می‌زنم این یک قاب عکس ارزان بود . پشت قاب عکس را برمی‌دارم

and I will now put in my lovely picture and make  sure that I put it facing the right way. Ta-da.  

و اکنون عکس دوست‌داشتنی‌ام را می‌گذارم و مطمئن می‌شوم که آن را روبه‌روی درست قرار داده‌ام. تادا.

I'll put the back back on the picture frame and  I'll close up the little tabs. Unfortunately,  

پشت را روی قاب عکس می‌گذارم و برگه‌های کوچک را می‌بندم. متأسفانه،

there's only one tab left. All of the others  broke off. Such a cheap picture frame, but  

فقط یک برگه باقی مانده است. همه دیگر از هم جدا شدند. چنین قاب عکس ارزانی است، اما

it'll do. I could set this picture frame down on  the table or maybe just place it on the counter,  

این کار را می‌کند. می‌توانم این قاب عکس را روی میز بگذارم یا شاید آن را روی پیشخوان بگذارم،

but I think that I want to hang it up. I was  just about to hang this up on the wall when  

اما فکر می‌کنم می‌خواهم آن را آویزان کنم. می‌خواستم آن را به دیوار آویزان کنم که

the back kept coming out, so I decided that I  needed to tape the back on. Such a cheap picture  

پشتی مدام بیرون می‌آمد، بنابراین تصمیم گرفتم که باید پشت آن را بچسبانم. چنین قاب عکس ارزانی

frame. But you know what? That's how it goes  sometimes and you'll never see it from the front.

. اما میدونی چیه؟ گاهی اوقات اینطور می شود و هرگز آن را از جلو نخواهید دید.

To put this picture frame up on the wall,  I'm going to need to hammer in a nail. Okay,  

برای قرار دادن این قاب عکس روی دیوار، باید میخ را بکوبم. بسیار خوب،

so here's one extra thing in the video.  Don't blame me, don't yell at me. Yes,  

پس در اینجا یک چیز اضافی در ویدیو وجود دارد. مرا سرزنش نکن، سر من فریاد نزن. بله،

it's more than just one picture frame. I'm  going to hammer in the nail. I could put it  

بیشتر از یک قاب عکس است. من می خواهم به میخ بکوبم. می‌توانم آن را

on the wall high up and try to keep  it away from my children's fingers,  

روی دیوار بلند بگذارم و سعی کنم آن را از انگشتان فرزندانم دور نگه دارم،

but I'm not too worried about it. I'm going to  hammer it in a little bit low down, around here.  

اما خیلی نگران آن نیستم. من می‌خواهم آن را کمی پایین، در اینجا چکش کنم.

Looks good. Now I just need to carefully  set my picture frame on the nail. Looks  

خوب به نظر می رسد. اکنون فقط باید قاب عکسم را با دقت روی ناخن تنظیم کنم.

pretty straight. I'm sure that when my kids come  home from school, they're going to point out,  

خیلی صاف به نظر می رسد. مطمئن هستم که وقتی بچه‌هایم از مدرسه به خانه می‌آیند، به آنها اشاره می‌کنند،

hey, look mom, there's a new picture on  the wall and I'll be sure to tell them,  

هی، ببین مادر، یک عکس جدید روی دیوار است و من حتماً به آنها می‌گویم،

don't lift it up. Don't even pick it  up. It's pretty fragile. And someday,  

آن را بلند نکن. حتی آن را بردارید. خیلی شکننده است و یک روز،

if I don't want this picture here, I'll just take  it off the wall. And you know what? Unfortunately,  

اگر این عکس را اینجا نخواهم، آن را از روی دیوار برمی دارم. و میدونی چیه؟ متأسفانه،

this is not a picture frame that I'm going to  be passing down through the generations. It's  

این قاب عکسی نیست که من آن را به نسل‌ها منتقل کنم.

pretty cheap. And you know what? I probably  wouldn't even give it away. I don't think  

بسیار ارزان است. و میدونی چیه؟ احتمالاً حتی آن را هم نمی دهم. فکر نمی‌کنم

many people want a picture frame that has to  have tape on the back to keep the picture in.

بسیاری از مردم قاب عکسی را بخواهند که برای نگه داشتن عکس در پشت آن نوار چسب داشته باشد.

Oops. Now I have to sweep up the pieces.  I'm going to have to dump it out in the  

اوه. حالا باید تکه ها را جارو کنم. باید آن را در

trash and tell my kids to watch out for  little pieces of glass that might have  

سطل زباله بریزم و به بچه‌هایم می‌گویم که مراقب تکه‌های کوچک شیشه‌ای باشند که ممکن است از

gone across the room. All I can do now  is throw it away and I guess I'll have  

اتاق عبور کرده باشند. تنها کاری که اکنون می‌توانم انجام دهم این است که آن را دور بیندازم و حدس می‌زنم باید

to look through my pictures again and pick one  out that's good for the next frame. Maybe one  

دوباره عکس‌هایم را نگاه کنم و یکی را انتخاب کنم که برای فریم بعدی خوب است. شاید یکی

of these frames will be a little bit more  durable and not fall apart like this one.

از این قاب‌ها کمی بادوام‌تر باشد و مانند این قاب از هم نپاشد.

Great work immersing yourself in English over  the past 30 minutes. You're awesome. Don't  

کار فوق‌العاده‌ای که در 30 دقیقه گذشته خود را در انگلیسی غرق کرده‌اید . تو فوق العاده ای

forget to download the free PDF worksheet  that goes along with today's lesson. This  

فراموش نکنید کاربرگ PDF رایگان را که همراه با درس امروز است دانلود کنید. این

PDF worksheet includes all five mistakes  you should avoid, five pronunciation tips,  

کاربرگ PDF شامل تمام پنج اشتباهی است که باید از آنها اجتناب کنید، پنج نکته تلفظ،

sample sentences and ideas and all 30  phrasal verbs that you can use when  

جملات و ایده های نمونه و همه 30 فعل عبارتی که می توانید هنگام

you're having conversations in English.  Plus, you can answer Vanessa's challenge  

مکالمه به زبان انگلیسی استفاده کنید. به‌علاوه، می‌توانید به سؤال چالشی   ونسا

question at the bottom of the worksheet so  that you never forget what you've learned.  

در پایین کاربرگ پاسخ دهید تا هرگز آموخته‌های خود را فراموش نکنید.

You can click on the link in the description to  download this free PDF, my gift to you today.

برای دانلود این PDF رایگان، هدیه امروز من به شما، می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید.

Well, thanks so much for learning English  with me and I'll see you again next Friday  

خوب، از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را

for a new lesson here on my YouTube channel.  Bye. But wait, do you want more? I recommend  

برای یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم. خداحافظ اما صبر کنید، آیا بیشتر می خواهید؟ توصیه می کنم

watching this video next, where in 30  minutes you will learn about American  

این ویدیوی بعدی را تماشا کنید، جایی که در 30 دقیقه با تلفظ انگلیسی آمریکایی آشنا می شوید

English pronunciation. This video has over four  and a half million views, so don't miss out.  

. این ویدیو بیش از چهار میلیون و نیم بازدید داشته است، پس از دست ندهید.

Make sure that you learn American English  pronunciation here and I'll see you there.

مطمئن شوید که تلفظ انگلیسی آمریکایی را اینجا یاد می‌گیرید و من شما را آنجا می‌بینم.