30 Ways to Say: Yes, No, I Don’t Know

Vanessa: Do you want to visit  

ونسا: آیا می‌خواهید از

the us? Yes? No? I don't know? If you would like  to answer this question clearly and accurately,  

ما دیدن کنید؟ آره؟ نه؟ من نمی دانم؟ اگر می‌خواهید به این سؤال واضح و دقیق پاسخ دهید،

well, I have some good news. Today, you  are going to learn 30 ways to say yes,  

خب، من چند خبر خوب دارم. امروز، شما 30 راه برای گفتن بله،

no, or I don't know in daily conversation. Hi. I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com,  

نه، یا نمی دانم در مکالمه روزانه یاد خواهید گرفت. سلام. من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com،

and like always, I have created a  beautiful free PDF worksheet for  

و مثل همیشه، یک کاربرگ PDF رایگان زیبا

you with all of today's expressions, all  10 ways to say yes, 10 ways to say no,  

با تمام عبارات امروزی برای شما ایجاد کرده ام، همه 10 راه برای بله گفتن، 10 راه برای نه گفتن،

and 10 ways to say I don't know. You can click on  the link below this video to download the free PDF  

و 10 راه برای گفتن من نمی دانم. برای دانلود کاربرگ PDF رایگان امروز می‌توانید روی پیوند زیر این ویدیو کلیک کنید

worksheet today. Never forget these wonderful  phrases and use them when you speak in English. 

. هرگز این عبارات فوق‌العاده را فراموش نکنید و هنگام صحبت به زبان انگلیسی از آنها استفاده کنید.

Let's get started with 10 wonderful ways that you  can say yes in English. The first one is actually  

بیایید با 10 روش فوق‌العاده شروع کنیم که می‌توانید به انگلیسی بله بگویید. اولین مورد در واقع

a three for one deal. It is, yeah, yup, and yep.  All of these are very informal. So if I asked you,  

یک معامله سه در برابر یک است. این است، بله، بله، و بله. همه اینها بسیار غیر رسمی هستند. بنابراین، اگر از شما بپرسم،

"Hey, do you want to hang out this  weekend?" You could say, "Yeah." 

"هی، می‌خواهی این آخر هفته با هم وقت بگذاری؟" می توانید بگویید: "آره."

"Do you want to hang out this weekend?" "Yup." 

"آیا می‌خواهی این آخر هفته با هم وقت بگذاری؟" "آره."

"Do you want to hang out this weekend?" "Yep." 

"آیا می‌خواهی این آخر هفته با هم وقت بگذاری؟" "بله."

All of these are great to use in casual  situations. The second way to say yes is,  

همه اینها برای استفاده در موقعیت‌های معمولی عالی هستند . راه دوم برای بله گفتن این است،

"Sure thing." So if I asked you, "Do you want  to hang out this weekend?" You could say, "Sure  

«مطمئناً». بنابراین، اگر از شما بپرسم، "آیا می‌خواهید این آخر هفته با هم وقت بگذارید؟" می‌توانید بگویید، «

thing," and it means yes with enthusiasm, you're  looking forward to it. This is an expression that  

حتماً»، و این بدان معناست که بله، با اشتیاق، مشتاقانه منتظر آن هستید. این عبارتی است که

you can also use in the workplace. You just need  to have a little bit of a positive tone when you  

می‌توانید در محل کار نیز استفاده کنید. وقتی از آن استفاده می‌کنید، فقط باید کمی لحن مثبت داشته باشید

use it to make sure that you sound positive. So if your boss asks you, "Hey, can you have  

تا مطمئن شوید که مثبت به نظر می‌رسید. بنابراین اگر رئیستان از شما بپرسد: "هی، آیا می‌توانی

that report finished by rhe end of the week?" you  can reply with this phrase, "Sure thing. I'll have  

این گزارش را تا پایان هفته تمام کنی؟" می‌توانید با این عبارت پاسخ دهید، "مطمئناً.

it done by the end of the week." "Wonderful." The third way to say yes is very strong,  

تا پایان هفته این کار را انجام خواهم داد." "فوق العاده." راه سوم برای بله گفتن بسیار قوی است،

"Absolutely." If I ask you, "Do you want  to hang out this weekend?" and you reply,  

«مطمئنا». اگر از شما بپرسم، "آیا می‌خواهید این آخر هفته با هم وقت بگذارید؟" و شما پاسخ می‌دهید،

"Absolutely," well, I better hope that you're not  going to back out at the last second because this  

«کاملاً»، خوب، بهتر است امیدوارم که در آخرین ثانیه عقب ننشینید زیرا این

phrase means definitely, absolutely, without a  question yes. It is very strong, "Absolutely." 

عبارت قطعاً، کاملاً، بدون سؤال بله است. بسیار قوی است، "مطمئنا".

The fourth way to say yes is another strong one.  It is, "100%" Well, you can't get much higher than  

راه چهارم برای بله گفتن یک راه قوی دیگر است. این است، "100٪" خوب، شما نمی توانید خیلی بیشتر از

100%. So if I asked you, "Hey, do you want to hang  out this weekend?" and you reply, "100%," well,  

100٪ دریافت کنید. بنابراین، اگر از شما بپرسم، "هی، آیا می‌خواهی این آخر هفته با هم وقت بگذاری؟" و شما پاسخ می‌دهید، "100%" خوب،

I know that you are very much looking forward to  getting together because you said, "100%, yes." 

من می‌دانم که شما بسیار مشتاقانه منتظر هستید که با هم جمع شوید زیرا گفتید: "100٪ بله."

The fifth way to say yes is, "For sure." Now, it  depends your tone of voice if this is going to be  

راه پنجم برای بله گفتن این است: "حتما" حالا، بستگی به لحن صدای شما دارد که آیا

seen as really enthusiastic or just saying a more  moderate yes. So let's take a look at an example. 

واقعاً مشتاقانه به نظر می‌رسد یا فقط یک بله معتدل‌تر می‌گوییم. پس بیایید به یک مثال نگاه کنیم.

"Do you want to hang out this weekend?" "For sure." 

"آیا می‌خواهی این آخر هفته با هم وقت بگذاری؟" "مطمئنا." در

Here you got lots of enthusiasm. It means  absolutely, 100%, "For sure, let's hang  

اینجا شما شور و شوق زیادی دارید. این به معنای کاملاً، 100% است، "حتماً، بیایید با هم

out," but what if you said, Do you want to hang  out this weekend?" "For sure." You can tell from  

بنشینیم"، اما اگر بگویید، آیا می‌خواهید این آخر هفته با هم بنشینید،

my tone of voice that I'm not committed 100%, but  I'm still willing to hang out and get together. 

چه می‌شود؟ 100٪ متعهد هستم، اما من هنوز هم حاضرم با هم بنشینم و دور هم جمع شویم.

The sixth way to say yes is a little bit  different from the others. It is the word,  

راه ششم برای بله گفتن کمی متفاوت از بقیه است. این کلمه،

right. Well, there's a wrong way to use this  and a right way to use this. If I asked you,  

درست است. خوب، یک راه اشتباه برای استفاده از این و یک راه وجود دارد. راه درست استفاده از این است. اگر از شما پرسیدم،

"Do you want to hang out this weekend?" and  you replied with, "Right," this is incorrect,  

«آیا می‌خواهید این آخر هفته با هم وقت بگذارید؟» و پاسخ دادید، «درست است»، این اشتباه است،

this is wrong. It is not right. Instead, we  use this word, right, when we're agreeing  

این اشتباه است. درست نیست. در عوض، ما از این کلمه استفاده می‌کنیم. درست است، وقتی

with something that someone made in a statement.  So if I said, "I can't wait to hang out over the  

با چیزی موافق هستیم که شخصی در بیانیه‌ای بیان کرده است. بنابراین اگر من می‌گویم، "من نمی‌توانم منتظر بمانم تا

weekend," you could say, "Right, me too." Here,  you are agreeing with my statement. I didn't ask  

آخر هفته باشم،" می‌توانید بگویید، "درسته، من هم." اینجا، شما با اظهارات من موافق هستید. من از

you a question. Instead, I just made a statement,  "I'm looking forward to spending time with you  

شما سوالی نپرسیدم. در عوض، فقط یک بیانیه دادم، "من مشتاقانه منتظر هستم که این آخر هفته با شما وقت بگذرانم

this weekend." You can use the word right and say,  "Right, me too." This is the great way to use it. 

." می توانید از کلمه درست استفاده کنید و بگویید: "درست، من نیز." این راه عالی برای استفاده از آن است.

The seventh way to say yes is a fun one, "You  bet," or a little bit more casual, "You betcha."  

هفتمین راه برای بله گفتن، یک راه سرگرم کننده است، "شما شرط می بندید" یا کمی معمولی تر، "You betcha".

If I asked you, "Do you want to hang out  this weekend?" and you said, "You betcha,  

اگر از شما بپرسم، "آیا می‌خواهید این آخر هفته در یک پاتوق باشید؟" و تو گفتی، "بیچا،

I can't wait," I know you are  really looking forward to it.  

من نمی توانم صبر کنم"، می دانم که واقعا مشتاقانه منتظر آن هستید.

The full phrase here is, "You bet that  I want to hang out with you over the  

عبارت کامل اینجا این است: «شما شرط می‌بندید که من می‌خواهم آخر هفته با شما معاشرت داشته باشم

weekend," but we've just shortened this here  to, "You bet," which means yes, emphatically. 

»، اما ما فقط این را در اینجا به «شرط می‌بندی» کوتاه کرده‌ایم، که به معنای بله، با قاطعیت است.

The eighth way to say yes is, "Of course." "Do  you want to hang out this weekend?" "Of course,  

هشتمین راه برای بله گفتن «البته» است. «آیا می‌خواهید این آخر هفته در یک پاتوق باشید؟» "البته،

I can't wait." This is very clear and it  means yes, you want to hang out. Great. 

نمی توانم صبر کنم." این بسیار واضح است و به این معنی است که بله، شما می‌خواهید در یک پاتوق باشید. عالی.

The ninth way to say yes is one that you wouldn't  really use in the workplace often, but you're  

نهمین راه برای بله گفتن، روشی است که واقعاً اغلب در محل کار از آن استفاده نمی‌کنید، اما

welcome to use in other situations. It is, "Sounds  good." "Do you want to hang out this weekend?"  

می‌توانید از آن در موقعیت‌های دیگر استفاده کنید. این است، "به نظر خوب است." "آیا می‌خواهی این آخر هفته با هم وقت بگذاری؟"

"Sounds good." "Sounds great." Here, this is a  shortened version of the full phrase, "Sounds good  

"به نظر خوب است." "عالیه." در اینجا، این یک نسخه کوتاه شده از عبارت کامل است، «به نظرم خوب می‌آید»، «برای

to me," "Sounds great to me," but usually, we just  shorten that and say, "Sounds good." It means yes. 

من عالی به نظر می‌رسد»، اما معمولاً آن را کوتاه می‌کنیم و می‌گوییم: «به نظر خوب می‌آید». یعنی بله.

Our 10th and final way to say yes is one that you  need to be careful with. It this sound. It's not  

دهمین و آخرین راه ما برای بله گفتن، راهی است که باید مراقب آن باشید. این صداست این

exactly a word. It's the sound mm-hmm. So there's  a couple different ways that we can use this with  

دقیقاً یک کلمه نیست. این صدا mm-hmm است. بنابراین چند راه مختلف وجود دارد که می‌توانیم از آن با

our intonation. If I asked you, "Do you want to  hang out this weekend" and you said, "Mm-hmm,"  

آهنگ‌های خود استفاده کنیم. اگر از شما بپرسم «آیا می‌خواهید این آخر هفته با هم وقت بگذارید» و شما گفتید «مممم»،

this is very positive. It's going up, but there is  a sarcastic way to use this. It's the same sound,  

این بسیار مثبت است. در حال افزایش است، اما روشی طعنه آمیز برای استفاده از آن وجود دارد. این صدا یکسان است،

but the intonation is different. So you have to  be really careful. You don't want to come across  

اما لحن متفاوت است. بنابراین باید واقعاً مراقب باشید.

as rude if you're just trying to say yes. So let's imagine you're talking with your  

اگر فقط می‌خواهید بله بگویید، نمی‌خواهید با   آنقدر بی‌ادب برخورد کنید. بنابراین بیایید تصور کنیم که با همکاران خود صحبت می کنید

coworkers and you say, "Yeah, our boss said that  if we all meet our sales goal for this month,  

و می گویید: "بله، رئیس ما گفت که اگر همه ما به هدف فروش خود در این ماه برسیم،

we'll get a raise." Well, if you don't really  believe that you're going to get a raise if you  

افزایش حقوق دریافت خواهیم کرد." خوب، اگر واقعاً باور ندارید که اگر به

hit your sales goals, you could use this phrase  to reply. You're agreeing with that person,  

اهداف فروش خود دست پیدا کنید، افزایش حقوق دریافت خواهید کرد، می توانید از این عبارت برای پاسخ دادن استفاده کنید. شما با آن شخص موافق هستید،

but you're being sarcastic. If you say,  "Mm-hmm, we've heard that before," did you  

اما دارید کنایه می‌زنید. اگر بگویید، «مممم، ما قبلاً این را شنیده‌ایم،» آیا

hear that tone of voice? Mm-hmm. Mm-hmm.  It's not mm-hmm, which is yes, mm-hmm. 

آن لحن صدا را شنیده‌اید؟ مممم مممم این mm-hmm نیست، که بله، mm-hmm است.

English is sometimes very strange. We just  have sounds. So you could say happy, positive,  

انگلیسی گاهی خیلی عجیب است. ما فقط صدا داریم. بنابراین می توانید بگویید خوشحال، مثبت،

yes, "Mm-hmm," that's yes, but if you said,  "Mm-hmm, we've heard that before," "Mm-hmm, I've  

بله، "مم-هم"، بله، اما اگر بگویید، "مم-هم، ما قبلاً این را شنیده ایم"، "مم-هم، من

heard that before," this is very sarcastic and  it is negative. It means, "I don't think we're  

قبلاً این را شنیده ام،" این خیلی طعنه آمیز و منفی است. این به این معنی است که "فکر نمی‌کنم ما

going to get our bonus. It's just something that  our boss likes to say." So be careful when you  

پاداش خود را دریافت کنیم. این فقط چیزی است که رئیس ما دوست دارد بگوید." بنابراین هنگام

use mm-hmm to make sure you use the right tone of  voice, mm-hmm. Now, you will definitely hear this  

استفاده از mm-hmm مراقب باشید تا مطمئن شوید که از لحن صحیح صدا، mm-hmm استفاده می کنید. اکنون، قطعاً این را

in movies and TV shows. So as you hear people  say this, pay attention to their tone of voice. 

در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی خواهید شنید. بنابراین با شنیدن این جمله از افراد، به لحن صدای آنها توجه کنید.

All right. Let's go on to 10 ways to say no in  daily conversation. Now, just as a little note,  

خیلی خوب. بیایید به 10 راه برای نه گفتن در مکالمه روزانه برویم. اکنون، فقط به عنوان یک یادداشت کوچک،

sometimes it's difficult to say no, but we  have to or we just don't really want to do  

گاهی اوقات نه گفتن دشوار است، اما مجبوریم یا واقعاً نمی‌خواهیم

something or we can't do something. So I'm  going to give you a couple examples of how  

کاری انجام دهیم یا نمی‌توانیم کاری را انجام دهیم. بنابراین من به شما چند مثال می‌زنم که چگونه

you can use the no expression, but also  make it a little bit more polite so that  

می‌توانید از عبارت «نه» استفاده کنید، بلکه آن را کمی مؤدبانه‌تر کنید تا با

you feel better using it and the other person  feels better receiving that phrase from you. 

استفاده از آن احساس بهتری داشته باشید و شخص دیگر احساس بهتری در دریافت آن عبارت از شما داشته باشد.

The first alternative way to say no is nah or  nope, but if you just said to someone, "Hey,  

اولین راه جایگزین برای نه گفتن، نه یا نه است، اما اگر فقط به کسی بگویید: "هی،

do you want to hang out?" and they said, "Nope,"  well, that's a little bit rude, "I don't want to  

می‌خواهی با هم معاشرت کنی؟" و آنها گفتند، "نه،" خوب، این کمی بی ادب است، "من نمی خواهم

spend time with you. Nope." So how could you make  this a little more polite? You might say, "Nah,  

با شما وقت بگذرانم. نه." پس چگونه می‌توانید این را کمی مؤدبانه‌تر کنید؟ ممکن است بگویید، "نه،

I'm sorry, I can't. I already have weekend plans."  So you're elaborating on it a little bit, and  

متأسفم، نمی توانم. من از قبل برنامه های آخر هفته دارم." بنابراین شما کمی در مورد آن توضیح می دهید، و

that's really what's going to help all of these no  phrases be a little more polite is if you give a  

این واقعاً چیزی است که به همه این عبارات کمک می کند تا کمی مودبانه تر باشند

little more detail. If you just shut someone off,  "Nah," they might feel a little bit hurt. So you  

. اگر فقط یک نفر را ببندید، «نه»، ممکن است کمی آسیب ببیند. بنابراین

can give some more details, "Oh, nah, sorry, I  can't. I have some other plans." This is better. 

می‌توانید جزئیات بیشتری ارائه دهید، "اوه، نه، متاسفم، نمی‌توانم. من برنامه‌های دیگری دارم." این بهتره.

I have to share something funny with you  that I saw the other day about the word nope.  

باید چیز خنده‌داری را با شما به اشتراک بگذارم که روز قبل در مورد کلمه نه دیدم.

I was reading some articles about snakes because  where I live, there are some venomous snakes that  

من در حال خواندن چند مقاله در مورد مارها بودم، زیرا در جایی که من زندگی می کنم، مارهای سمی وجود دارند که

we have to watch out for, and the article was  comparing the difference between venomous snakes  

باید مراقب آنها باشیم، و مقاله مقایسه تفاوت بین مارهای سمی

and harmless snakes, and they gave a nickname  for these venomous snakes. It was very funny to  

و مارهای بی خطر بود، و آنها برای این مارهای سمی یک نام مستعار گذاشتند. برای من خیلی خنده دار بود

me. They called them, nope on a rope. So a snake  looks like a rope. So they said, "Is it nope on a  

. آنها را صدا زدند، نه روی طناب. بنابراین یک مار شبیه یک طناب است. بنابراین آنها گفتند: "آیا روی

rope or is it safe?" This was just a silly way to  talk about a snake. So you might hear this online,  

طناب نیست یا ایمن است؟" این فقط یک راه احمقانه برای صحبت درباره مار بود. بنابراین ممکن است این را به صورت آنلاین بشنوید،

it's not very common, but I just thought  it was something funny that I wanted to  

خیلی رایج نیست، اما من فقط فکر کردم این چیز خنده‌داری است که می‌خواهم   آن را به

share because sometimes funny things help us to  remember words, and maybe you're into snakes.  

اشتراک بگذارم، زیرا گاهی اوقات چیزهای خنده‌دار به ما کمک می‌کنند کلمات را به خاطر بسپاریم، و شاید شما به مارها علاقه دارید.

Who knows? Maybe that's your passion. Well, I'm  sure you've heard that expression then in English  

چه کسی می داند؟ شاید این اشتیاق شما باشد. خب، مطمئنم که آن زمان در مکالمات انگلیسی درباره مارها این عبارت را شنیده‌اید،

conversations about snakes, "Ah, that's a nope on  a rope. I'm not going to touch it." Very silly. 

«آه، این یک طناب است. من نمی‌خواهم آن را لمس کنم». خیلی احمقانه.

The second way to say no is, "I'm good." What?  

راه دوم برای نه گفتن این است که «من خوبم». چی؟

This is so strange because we have a positive word  good, but we're using it to say no. Well, there  

این خیلی عجیب است زیرا ما یک کلمه مثبت خوب داریم، اما از آن برای نه گفتن استفاده می کنیم. خوب،

is a specific situation when we use this. This is  most commonly used in a restaurant or an ordering  

وقتی از این استفاده می کنیم موقعیت خاصی وجود دارد. این بیشتر در یک رستوران یا موقعیت سفارش استفاده می‌شود

situation. If you're ordering drinks, if you're  ordering food, and maybe the waitress asks you,  

. اگر در حال سفارش نوشیدنی هستید، اگر در حال سفارش غذا هستید، و شاید پیشخدمت از شما بپرسد:

"Oh, can I bring you another beer?" If you don't  want another beer, you could say, "I'm good." You  

«اوه، می‌توانم یک آبجو دیگر برایتان بیاورم؟» اگر آبجو دیگری نمی‌خواهید، می‌توانید بگویید: «من خوبم».

might even add, "No thanks, I'm good," but you  could just say, "I'm good," and it means no.  

حتی ممکن است اضافه کنید، "نه، ممنون، من خوبم"، اما فقط می‌توانید بگویید، "من خوبم" و این به معنای خیر است.

That means, "Right now, I am good in my  current state. I don't need more beer,"  

این به این معنی است که "در حال حاضر، من در وضعیت فعلی خود خوب هستم . من به آبجو بیشتری نیاز ندارم"،

and it's a really common thing to use in  a restaurant or bar situation, "I'm good." 

و استفاده از آن در یک موقعیت رستوران یا بار بسیار رایج است، "من خوب هستم."

The third way to say no is similar to, "I'm good,"  it is, "I'm all set." So here, we're focusing on  

راه سوم برای نه گفتن شبیه «من خوبم» است، «من کاملا آماده هستم». بنابراین در اینجا، ما بر روی

the positive, "I'm all set." When would you use  this? Well, maybe in the workplace if your boss  

مثبت تمرکز می کنیم، "من کاملا آماده هستم." چه زمانی از این استفاده می‌کنید ؟ خوب، شاید در محل کار، اگر رئیستان از

asks you, "Do you need any more information  to finish this project?" you might say,  

شما بپرسد: "آیا برای تکمیل این پروژه به اطلاعات بیشتری نیاز دارید؟" ممکن است بگویید،

"I'm all set. I think I can do it," and this  means, "No, I don't need any more information.  

"من آماده ام. فکر می کنم می توانم آن را انجام دهم" و این به این معنی است که "نه، من به اطلاعات بیشتری نیاز ندارم.

I think I can do it. I'm all set it. I have  everything that I need. I am set." Great. Just a  

فکر می کنم می توانم آن را انجام دهم. من همه چیز را آماده کرده ام. همه آنچه را که نیاز دارم را دارم. آماده ام." عالی. فقط یک

little note that you can use this in a restaurant  as well. If the waitress asks you, "Would you like  

نکته کوچک که می‌توانید از آن در رستوران نیز استفاده کنید. اگر پیشخدمت از شما بپرسد، "آیا

another beer?" you could use this expression  and say, "I'm all set." Great. It means no. 

آبجو دیگری می‌خواهید؟" می‌توانید از این عبارت استفاده کنید و بگویید: "همه چیز آماده است." عالی. یعنی نه

The fourth way to say no is a tricky one. We  use this in negative and positive situations.  

راه چهارم برای نه گفتن، راه دشواری است. ما از آن در موقعیت‌های منفی و مثبت استفاده می‌کنیم.

It is the expression, "No way," and it  all depends on your tone of voice. Let's  

این عبارت "به هیچ وجه" است و همه چیز به لحن صدای شما بستگی دارد. بیایید

imagine that we're taking a hike and we see  a snake slither across the path, and I say,  

تصور کنیم که در حال پیاده‌روی هستیم و می‌بینیم که یک مار در مسیر می‌لغزد، و من می‌گویم:

"Hey, you want to pick up that snake?" You  might say, "Oh, nope on a rope, no way."  

«هی، می‌خواهی آن مار را برداری؟» ممکن است بگویید، "اوه، نه روی طناب، به هیچ وجه."

Here, you are saying emphatically no, there's no  question about it, the answer is no, "No way,"  

در اینجا، شما قاطعانه می گویید نه، هیچ سؤالی در مورد آن وجود ندارد، پاسخ منفی است، "به هیچ وجه"،

but how could we use this in a positive way? Well, let's imagine I'm telling you about my  

اما چگونه می توانیم از این به روشی مثبت استفاده کنیم؟ خوب، بیایید تصور کنیم که دارم در مورد

hike and I say, "You know what? Last week, we  went for an amazing hike and there was a snake  

پیاده‌روی‌ام به شما می‌گویم و می‌گویم: "می‌دانی چیست؟ هفته گذشته، ما برای یک پیاده‌گردی شگفت‌انگیز رفتیم و یک مار وجود داشت

that slithered across the path, and do you know  what my husband did? He reached down, picked it up  

که در مسیر لغزید، و آیا می‌دانی شوهرم چه کرد؟ او دستش را پایین آورد، آن را از

behind the head, very gently. He picked it up and  showed us the snake." You might be shocked, you  

پشت سر، خیلی آرام برداشت. او آن را برداشت و مار را به ما نشان داد." ممکن است شوکه شوید،

might say, "No way. How did he do that? Why did he  do that?" Here, you are showing some surprise, but  

ممکن است بگویید: "به هیچ وجه. او چگونه این کار را کرد؟ چرا این کار را کرد ؟" در اینجا، شما کمی تعجب نشان می‌دهید، اما

it's not necessarily in a negative way, "No way."  Instead, you're just showing surprise, "No way." 

لزوماً به صورت منفی، «به هیچ وجه» نیست. در عوض، شما فقط تعجب نشان می دهید، "به هیچ وجه".

Maybe if your boss says you've got a promotion,  you might say, "No way. That's great." Here,  

شاید اگر رئیستان بگوید که ترفیع دارید، ممکن است بگویید: "به هیچ وجه. عالی است." در اینجا،

we're using it in a positive tone of voice to show  surprise about something that's either neutral,  

ما از آن با لحن صدای مثبت برای نشان دادن تعجب در مورد چیزی که خنثی است،

something surprising or something  positive. You got a raise. Great. 

چیزی شگفت‌انگیز یا چیزی مثبت استفاده می‌کنیم. افزایش حقوق گرفتی عالی.

The fifth way to say no is a fun one, "Not going  to happen." We often use this cutting offhand  

پنجمین راه برای نه گفتن یک راه سرگرم کننده است، "این اتفاق نخواهد افتاد." ما اغلب از این ژست نابخردانه‌ای استفاده می‌کنیم

gesture, "Not going to happen." So let's imagine  your coworker walks up to you and says, "Hey,  

، «این اتفاق نخواهد افتاد». پس بیایید تصور کنیم که همکارتان به سمت شما می‌آید و می‌گوید: "هی،

could you help me proofread these five emails  before the end of the day? I'd really appreciate  

می‌توانی به من کمک کنی تا قبل از پایان روز این پنج ایمیل را تصحیح کنم ؟ واقعاً ممنون می‌شوم

it." Okay, that's a very polite question, a polite  favor to ask, but maybe you have no time. You  

." بسیار خوب، این یک سوال بسیار مودبانه است، یک لطف  مودبانه برای پرسیدن، اما شاید وقت نداشته باشید.

might say, "Sorry, not going to happen. The boss  wants me to finish this huge report by the end of  

ممکن است بگویید، "ببخشید، این اتفاق نمی افتد. رئیس از من می خواهد که این گزارش بزرگ را تا پایان روز به پایان برسانم

the day and I am swamped." You gave some details.  You made it more polite by giving more details,  

و من غرق شده ام." شما توضیحاتی دادید شما با ارائه جزئیات بیشتر آن را مؤدبانه‌تر کردید،

but you did use this strong expression and said,  "Nope, not going to happen. I have a lot to do  

اما از این عبارت قوی استفاده کردید و گفتید: «نه، این اتفاق نخواهد افتاد. من در حال حاضر کارهای زیادی برای انجام دادن دارم

right now. Sorry. Maybe you can ask her." The sixth way to say no is another fun one,  

. ببخشید. شاید بتوانید از او بپرسید.» ششمین راه برای نه گفتن یک راه سرگرم کننده دیگر است،

"Thanks, but no thanks." If I ask you, "Hey, do  you want to hang out this weekend?" you might say,  

"متشکرم، اما نه ممنون." اگر از شما بپرسم، "هی، آیا می‌خواهی این آخر هفته با هم وقت بگذاریم؟" ممکن است بگویید،

"Oh, thanks, but no thanks. I have family  visiting me this weekend." You're thanking  

"اوه، متشکرم، اما نه متشکرم. من خانواده ای دارم که این آخر هفته از من دیدن می کنند." شما از

me for my invitation, thank you, but you're  really declining the invitation by using this  

من برای دعوتم تشکر می‌کنم، متشکرم، اما واقعاً دعوت را با استفاده از این

polite no phrase, "Thanks, but no thanks. I have  family coming into town so I can't get together." 

عبارت مودبانه رد می‌کنید، "متشکرم، اما نه متشکرم. من خانواده دارم که به شهر آمده‌اند، بنابراین نمی‌توانم دور هم جمع شوم."

The seventh way to say no is another polite  one. It is, "Afraid not." Well, you're not  

هفتمین راه برای نه گفتن یک روش مودبانه دیگر است . این است، "نترس." خوب، شما

really afraid. Instead, if I asked you, "Do you  want to hang out this weekend?" and you said,  

واقعاً نمی ترسید. در عوض، اگر از شما بپرسم، "آیا می‌خواهید این آخر هفته با هم وقت بگذارید؟" و تو گفتی،

"Afraid not. I have a lot of housework to  catch up on and I just need a break to do  

"نترس. من کارهای خانه زیادی برای انجام دادن دارم و فقط نیاز به استراحت دارم تا کاری انجام

nothing." Everyone understands this. Everyone  understands having a lot of things in the  

ندهم." همه این را می فهمند. همه می‌دانند که کارهای زیادی در

house they have to do that they've been putting  off, and you just want a weekend with no plans,  

خانه باید انجام دهند و آن‌ها را به تعویق انداخته‌اند، و شما فقط یک آخر هفته بدون برنامه می‌خواهید،

"Afraid not." It's a polite way to say, "No,  I really would like to, but I'm afraid I  

«نترس». این روشی مودبانه برای گفتن است، "نه، واقعاً دوست دارم، اما می ترسم که

can't. Afraid not, I have a lot to do." The eighth way to say no is a nice soft  

نتوانم. نترس، من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم." هشتمین راه برای نه گفتن، روشی نرم و خوب

way to deliver some bad news. It's actually two  expressions for one. It is, "If only I could," or,  

برای ارائه اخبار بد است. در واقع دو عبارت برای یکی است. این عبارت است، "If only I could" یا،

"I wish I could." Here, you're trying to frame  it in a positive way, "If only I could," "I wish  

"I کاش می توانستم." در اینجا، شما سعی می‌کنید آن را به شیوه‌ای مثبت، «اگر می‌توانستم»، «کاش می‌توانستم

I could." So let's look at a scenario. "Do you want to hang out this weekend?" 

»، قاب‌بندی کنید. پس بیایید به یک سناریو نگاه کنیم. "آیا می‌خواهی این آخر هفته با هم وقت بگذاری؟"

"I wish I could, but I'm  going to a friend's wedding." 

"کاش می توانستم، اما به عروسی یکی از دوستانم می روم."

They're not saying, "No, I don't like you.  I don't want to spend time with you ever  

آنها نمی گویند، "نه، من تو را دوست ندارم. من نمی خواهم هرگز دوباره با تو وقت بگذرانم

again." No. Instead, they're saying, "Oh, I wish  I could, but I have other plans," or you could use  

." نه. در عوض، آنها می گویند، "اوه، ای کاش می توانستم، اما برنامه های دیگری دارم" یا می توانید از

the second phrase, "If only I could." I think this  expresses a little more longing, "If only I could,  

عبارت دوم استفاده کنید، "فقط اگر می توانستم." فکر می‌کنم این آرزو کمی بیشتر را بیان می‌کند، "اگر می‌توانستم،

but I have to go to a friend's wedding this  weekend." So here, you're just trying to say  

اما باید آخر هفته به عروسی یکی از دوستانم بروم ." بنابراین در اینجا، شما فقط سعی می‌کنید

a soft no by expressing it in a positive way. The ninth way to say no is, "I really shouldn't."  

با بیان مثبت آن یک نه نرم بگویید. نهمین راه برای نه گفتن این است که «واقعاً نباید». در

Here, you're going to use this when you know  that you shouldn't do something, but you're  

اینجا، وقتی می‌دانید که نباید کاری را انجام دهید، از این استفاده می‌کنید، اما

tempted to say yes. So if I ask you, "Hey, do you  want to hang out this weekend?" you might say,  

وسوسه می‌شوید که بله بگویید. بنابراین، اگر از شما بپرسم، "هی، آیا می‌خواهی این آخر هفته با هم وقت بگذاری؟" ممکن است بگویید،

"I really shouldn't. I need to help my sister  paint her house. I promised her that I would."  

"من واقعاً نباید. باید به خواهرم کمک کنم خانه اش را رنگ کند. به او قول داده بودم که این کار را انجام دهم."

You're showing that you're tempted to hang out  with me. In fact, hanging out with me is more fun  

داری نشان می‌دهی که وسوسه شده‌ای که با من معاشرت کنی. در واقع، معاشرت با من لذت بخش تر از

than helping your sister paint her house, but you  made a promise that you would help your sister,  

کمک به خواهرت برای نقاشی خانه اش است، اما تو قول دادی که به خواهرت کمک کنی،

so you're going to use this expression and say,  "Ah, I really shouldn't, but I want to still." 

بنابراین از این عبارت استفاده می کنی و می گویی: «آه، واقعاً نباید این کار را انجام دهم. ، اما من هنوز می خواهم."

The 10th way to say no is a little bit silly.  It's just a sound. Remember how we used a sound to  

راه دهم برای نه گفتن کمی احمقانه است. این فقط یک صدا است. به یاد دارید که چگونه از یک صدا برای

express yes, mm-hmm? Well, we can use a similar  sound to express no, mm-mm, mm-mm or uh-uh.  

بیان بله، mm-hmm استفاده کردیم؟ خوب، می‌توانیم از صدای مشابهی برای بیان نه، میلی‌متر-میلی‌متر، میلی‌متر-میلی‌متر یا اوه-اوه استفاده کنیم.

You can accompany this by a shaking of your  head back and forth like this. In the US, this  

می‌توانید این کار را با تکان دادن سر به جلو و عقب به این صورت همراه کنید. در ایالات متحده، این

is a cultural gesture that means no. So you could  just say ... with no words, but it's a little bit  

یک حرکت فرهنگی است که به معنای خیر است. بنابراین می‌توانید بدون هیچ کلمه‌ای بگویید ...، اما کمی

odd to not accompany it with some words. So you  could say, "Mm-mm. Uh-huh." So if I asked you,  

عجیب است که آن را با برخی کلمات همراه نکنید. بنابراین می‌توانید بگویید، "مم-مم. اوه-هه." بنابراین، اگر از شما بپرسم،

"Do you want to hang out this weekend?" and you  are feeling extremely tired, you've had a long  

«آیا می‌خواهید این آخر هفته با هم وقت بگذارید؟» و شما به شدت احساس خستگی می‌کنید،

week, you might say, "Mm-mm. I'm feeling so tired.  I just need to take a break this weekend." Well,  

هفته‌ای طولانی را پشت سر گذاشته‌اید، ممکن است بگویید، "مم-مم. من خیلی خسته هستم. فقط باید این آخر هفته استراحت کنم." خوب،

you're using that sound to express your  tiredness, "Mm-mm, I'm just feeling so tired." 

شما از آن صدا برای بیان  خستگی خود استفاده می کنید ، "مم-مم، من فقط خیلی خسته هستم."

Now, I want to let you know with a slightly  different intonation, we use this to say no to  

اکنون، می‌خواهم با لحنی کمی متفاوت به شما اطلاع دهم، ما از این برای نه گفتن به

children, and it has an authoritarian feel to  it. You have to be the authority, the parent,  

کودکان استفاده می‌کنیم، و این یک احساس اقتدارگرایانه دارد . برای گفتن این حرف شما باید مرجع، والد،

the teacher, someone in authority in order  to say this, but let's imagine that you catch  

معلم، شخصی با قدرت باشید ، اما بیایید تصور کنیم که

your child opening the box of cookies and they  start to eat them, and you walk into the room,  

کودکتان را در حال باز کردن جعبه شیرینی‌ها بگیرید و او شروع به خوردن آنها کند و شما وارد اتاق شوید،

you might have something stronger to say or you  might just say, "Mm-mm. No. We don't eat cookies  

ممکن است چیزی قوی‌تر برای گفتن داشته باشید یا فقط بگویید: "مم-مم. نه. ما

in the middle of the day," or whatever kind of  phrase you're going to say, but did you notice  

در وسط روز کلوچه نمی خوریم" یا هر نوع عبارت دیگری که می خواهید بگویید، اما آیا متوجه شدید که

I used that same sound, "Mm-mm. Mm-mm," very  strong, usually shaking my head trying to express,  

من از همان صدا استفاده کردم، «مم-مم. مم-مم»، بسیار قوی، معمولاً سرم را تکان می‌دهد و سعی می‌کند بیان کنم،

"I am displeased with what you did." This  is a very parental sound, "Mm-mm. We don't  

«من از کاری که انجام دادی ناراضی هستم». این صدای بسیار والدینی است، "Mm-mm. ما

do that." So you might hear parents saying this  to their children in the form of that no sound. 

این کار را نمی‌کنیم." بنابراین ممکن است بشنوید که والدین این را به صورت بی صدا به فرزندانشان می‌گویند.

All right. Let's go on to our final  section, which are 10 ways to say I  

خیلی خوب. بیایید به بخش پایانی خود برویم ، که 10 راه برای گفتن من

don't know in English. The first one is a casual  reduction, "I dunno. I dunno." The word, dunno,  

نمی دانم به انگلیسی است. اولین مورد یک کاهش گاه به گاه است ، "نمی دانم. نمی دانم." کلمه، نمی دانم،

is not a word. It's just a smushing together  of don't know, I dunno. So we use this more  

یک کلمه نیست. این فقط به هم زدن با هم نمی دانم، نمی دانم. بنابراین ما

in informal situations. If I asked you, "Hey, can  you hang out with me this weekend?" and you said,  

در موقعیت‌های غیررسمی از آن بیشتر استفاده می‌کنیم. اگر از شما بپرسم، "هی، می‌توانی این آخر هفته با من وقت بگذاری؟" و شما گفتید،

"I dunno, I need to check my schedule."  We're friends. We're just chit-chatting,  

"نمی دانم، باید برنامه خود را بررسی کنم." ما دوست هستیم. ما فقط در حال چت کردن هستیم،

so you can use this expression and say,  "I dunno. I need to check my schedule." 

بنابراین می‌توانید از این عبارت استفاده کنید و بگویید: «نمی‌دانم. باید برنامه‌ام را بررسی کنم.»

In the workplace, I would be a little bit more  hesitant to use this and I'd be more likely to use  

در محل کار، من برای استفاده از آن کمی تردید دارم و احتمالاً از

the full phrase, "I don't know." "Can you have  this report finished by the end of the week?"  

عبارت کامل «نمی‌دانم» استفاده می‌کنم. «آیا می‌توانید این گزارش را تا پایان هفته تمام کنید؟»

"I don't know. I need to check my schedule."  You're just being a little bit clearer in  

"نمی دانم. باید برنامه ام را بررسی کنم." شما فقط در

saying the full phrase in the workplace. The second way to say I don't know is,  

گفتن عبارت کامل در محل کار کمی واضح تر عمل می کنید. راه دوم برای گفتن من نمی دانم این است،

"I'm not sure." Can you hang out with me  this weekend?" "I'm not sure. I need to  

"مطمئن نیستم." آیا می‌توانی این آخر هفته با من وقت بگذاری؟» «مطمئن نیستم. باید

check my schedule." You can also say this in  the workplace. "Can you finish this report by  

برنامه‌ام را بررسی کنم." این را می‌توانید در محل کار هم بگویید. "آیا می‌توانید این گزارش را تا

the end of the week?" "I'm not sure. Let me check  my schedule." Great. Both of these are excellent. 

پایان هفته تمام کنید؟" "مطمئن نیستم. اجازه دهید برنامه‌ام را بررسی کنم .» عالی است. هر دوی اینها عالی هستند.

The third way to say I don't know is a longer  phrase. it's a full sentence, and that's,  

راه سوم برای گفتن «نمی‌دانم» یک عبارت طولانی‌تر است. یک جمله کامل است، و آن این است،

"I am not 100% on that. I'm not 100% on that."  You could add, "I'm not 100% sure on that," but  

«من 100% در این مورد نیستم. من 100٪ در مورد آن نیستم." می توانید اضافه کنید، "من 100٪ در مورد آن مطمئن نیستم"، اما   ما

we sometimes just cut out the word sure, "I'm  not 100% on that." So if I asked you, "Hey,  

گاهی اوقات فقط کلمه مطمئن را حذف می کنیم، "من 100٪ در مورد آن نیستم." بنابراین اگر من از شما پرسید: «هی،

can you hang out this weekend?" you might say,  "Well, I think I already have something going on,  

می‌توانی این آخر هفته وقت بگذاری؟» ممکن است بگویید، « خب، فکر می‌کنم قبلاً چیزی در حال انجام است،

but I'm not 100% on that. Let me check my  schedule." This is a perfect time to use  

اما 100٪ در مورد آن نیستم. اجازه دهید برنامه‌ام را بررسی کنم ." این زمان مناسبی برای استفاده از

this. You're letting them know you are not 100%  sure. You can use other percentages. Sometimes  

این است. شما به آنها اطلاع می‌دهید که 100% مطمئن نیستید. می‌توانید از درصدهای دیگر استفاده کنید. گاهی اوقات

we use this in conversation as well. So you  might reply to me and say, "I'm 80% sure that  

ما از آن در مکالمه نیز استفاده می‌کنیم. بنابراین ممکن است به من پاسخ دهید. و بگویید: "80% مطمئن هستم که

I have something else going on this weekend, but  I'll check my schedule and let you know." Well,  

اتفاق دیگری در این آخر هفته دارم، اما برنامه‌ام را بررسی می‌کنم و به شما اطلاع می‌دهم.» خوب،

80% is just a random figure that you made up,  but you can say something like this too if  

80 درصد فقط یک رقم تصادفی است که شما ساخته‌اید، اما می‌توانید اگر می‌خواهید از اطمینان بیانیه‌تان بکاهید، چیزی شبیه به این را هم بگویید

you want to lessen the surety of your statement. The fourth way to say I don't know is a fun one,  

. راه چهارم برای گفتن نمی‌دانم، یک راه سرگرم‌کننده است،

"Beats me." I found myself saying this last  week when I think there was a one hour period  

«مرا می‌زند.» هفته گذشته وقتی فکر می‌کنم یکی از آن‌ها وجود دارد، متوجه شدم که این را گفتم. مدت ساعت

when my husband asked me three or four times where  something was, different items, and I was just so  

وقتی شوهرم سه یا چهار بار از من پرسید که چیزی کجاست، چیزهای مختلف، و من خیلی

tired, I was involved in something else. So when  he said, "Hey, do you know where the candle is?"  

خسته بودم، درگیر چیز دیگری بودم. بنابراین وقتی او گفت: "هی، می‌دانی شمع کجاست؟"

and I said, "Beats me." "Hey, do you know where  this is?" "Beats me. Just find it yourself." 

و گفتم: «مرا می‌زند.» «هی، می‌دانی اینجا کجاست؟» «مرا می‌زند. فقط خودتان آن را پیدا کنید."

So here, I'm saying, "I don't know," in a casual  way. It could be a little bit sarcastic, a little  

بنابراین اینجا، من می گویم "نمی دانم

bit annoyed, "Beats me. Go look for yourself," but  you can also use this in just a silly way as well.  

." برو دنبال خودت، اما می‌توانی از این به روشی احمقانه نیز استفاده کنی.

So if I ask you, "Hey, do you want to hang  out this weekend?" you might say, "Beats me,  

بنابراین، اگر از شما بپرسم، «هی، می‌خواهی این آخر هفته با هم سر بزنی؟»، ممکن است بگویید، «مرا کتک می‌زند،

it's only Monday. I don't know what my weekend  plans are." You can use this in a couple different  

فقط دوشنبه است. . نمی‌دانم برنامه‌های آخر هفته‌ام چیست ." شما می‌توانید از آن به روش‌های مختلف استفاده کنید

ways, but it's almost always casual. The fifth way to say I don't know is,  

، اما تقریباً همیشه معمولی است. پنجمین راه برای گفتن اینکه نمی‌دانم این است،

"Ya got me." Ya, which is a reduced version  of the word you, "Ya got me." So let's imagine  

"Ya متوجه من شد." بله، یک نسخه کوچک شده از کلمه شما، «یا مرا گرفتید.» بنابراین بیایید

a situation where one of your coworkers said,  "Hey, did you hear what the meeting is supposed  

موقعیتی را تصور کنیم که یکی از همکاران شما می‌گوید: «هی، شنیدی جلسه

to be about this afternoon?" and if you have no  idea, you don't know what the meeting's about,  

امروز بعدازظهر قرار است درباره چه چیزی باشد؟» و اگر ایده‌ای ندارید شما نمی‌دانید جلسه درباره چیست،   می‌توانید

you could say, "Ah, ya got me. All I heard was  that there would be free donuts at the meeting.  

بگویید: «آه، متوجه شدی. تنها چیزی که شنیدم این بود که در جلسه دونات رایگان خواهد بود.

So I'm going to be there." So it's like,  "You caught me. Oh, I should do something.  

پس من آنجا خواهم بود.» پس مثل این است که «تو مرا گرفتی. اوه من باید یه کاری بکنم

I should know something, but I don't. Ah,  ya got me. All I heard was free donuts." 

من باید چیزی بدانم، اما نمی دانم. آه، متوجه من شدی. تنها چیزی که شنیدم دونات رایگان بود."

The sixth way to say I don't know is, "I have  no clue," or you can shorten this to just,  

ششمین راه برای گفتن «نمی‌دانم» این است، « نمی‌دانم»، یا می‌توانید آن را به «

"No clue." When I ask you, "Hey, do you want  to hang out this weekend?" you might say, "Oh,  

نشاندی ندارم» خلاصه کنید. وقتی از شما می‌پرسم، «هی، می‌کنی؟» می‌خواهید این آخر هفته با هم بنشینید؟» ممکن است بگویید: «اوه،

I have no clue. Today has been so hectic. I  haven't even looked at my weekend schedule,"  

من هیچ سرنخی ندارم. امروز خیلی شلوغ بوده من حتی به برنامه آخر هفته‌ام نگاه نکرده‌ام،

or you could shorten that and say, "No clue, I  have a lot going on. Let me check my schedule  

یا می‌توانید آن را کوتاه کنید و بگویید: «نشان نیست، من خیلی چیزها در جریان هستم. اجازه دهید برنامه‌ام را بررسی کنم

and get back to you." "You want to hang out?"  "No clue. Maybe I want to, but I don't know  

و به شما برگردم." شاید بخواهم، اما نمی‌دانم

if I can. I have no clue. Everything's  hectic right now. Let me get back to you." 

بتوانم یا نه. من هیچ سرنخی ندارم همه چیز در حال حاضر گیج کننده است. اجازه دهید به شما برگردم."

The seventh way to say I don't know is, "Don't  ask me." We usually use this when someone else  

راه هفتم برای گفتن اینکه نمی‌دانم این است، «از من نپرس.» معمولاً زمانی از این مورد استفاده می‌کنیم که شخص دیگری

has a piece of knowledge or information and we  don't. It's a good way to deflect the question  

اطلاعات یا اطلاعاتی دارد و ما نداریم. راه خوبی برای منحرف کردن سوال

off of you and maybe onto someone else. So it's  great to use if maybe there's some gossip going  

از شما و شاید به شخص دیگری است. بنابراین استفاده از آن عالی است اگر شاید

around the office or around your friend group  and someone says, "Hey, did you hear about Sarah?  

در دفتر یا در اطراف گروه دوستان شما شایعاتی وجود داشته باشد و کسی بگوید: "هی، درباره سارا چیزی شنیدی؟

I think she might be pregnant." You might not  want to get into the gossip. You don't really  

فکر می‌کنم او ممکن است باردار باشد." ممکن است نخواهید وارد شایعات شوید. واقعاً نمی

want to share any information that you have  or don't have, so you could say, "Don't ask  

خواهید اطلاعاتی را که دارید یا ندارید به اشتراک بگذارید، بنابراین می توانید بگویید: "از

me. I haven't talked to her." You're saying,  "I don't know. I haven't talked to her. Don't  

من نپرس. من با او صحبت نکرده ام." شما می گویید: "نمی دانم. من با او صحبت نکرده ام از

ask me." You are deflecting that information.  Maybe someone has the answer, but it's not you,  

من نپرس." شما دارید این اطلاعات را منحرف می کنید. شاید کسی پاسخ را داشته باشد، اما این شما نیستید،

"Don't ask me." Sometimes we put up our hands  like this. It feels like a police interrogation,  

"از من نپرس." گاهی اوقات دستمان را به این شکل بالا می گیریم. شبیه بازجویی پلیس است،

"Don't ask me. I don't know. I'm innocent.  Don't ask me. I don't want to get into it." 

"نرو" از من نپرس من نمی دانم. من بیگناهم. از من نپرس من نمی‌خواهم وارد آن شوم."

The eighth way to say I don't know is another way  to deflect a question from you. So if I ask you,  

هشتمین راه برای گفتن «نمی‌دانم» راه دیگری است برای منحرف کردن سؤال از شما. بنابراین اگر از شما بپرسم،   «

"Hey, can you hang out this weekend?" you  might say, "I can't say. I might have plans.  

هی، می‌توانی این آخر هفته با هم وقت بگذاری؟» ممکن است  بگو: "نمی توانم بگویم. شاید برنامه هایی داشته باشم

I might not." In this situation, it feels like you  probably have plans, but you don't want to tell me  

من ممکن است نه." در این شرایط، به نظر می رسد احتمالاً شما برنامه هایی دارید، اما نمی خواهید

about them. Maybe it's a secret. Maybe that's a  surprise party for me or maybe there's something  

درباره آنها به من بگویید. شاید این یک راز باشد. شاید این یک مهمانی غافلگیرکننده برای من باشد یا شاید چیزی

going on that you just don't want to tell me about  yet. So you might say, "Well, I can't say. I might  

در حال انجام است که شما فقط هنوز نمی‌خواهید در مورد  به من بگویید . بنابراین ممکن است بگویید، "خب، نمی‌توانم بگویم. ممکن است

have something going on, I might not." It gives  the other person the hint that they probably  

اتفاقی در حال رخ دادن باشد، ممکن است نه." این به طرف مقابل این نکته را می‌دهد که احتمالاً

shouldn't ask more questions because you're  really not feeling comfortable sharing the answer,  

نباید سؤال بیشتری بپرسد زیرا شما واقعاً احساس راحتی نمی‌کنید که پاسخ را به اشتراک بگذارید،

"I can't say, I might have plans, I might not." Surprisingly, this is a phrase that you can use  

«نمی‌توانم بگویم، ممکن است داشته باشم. برنامه‌ریزی می‌کنم، ممکن است نه." با کمال تعجب، این عبارتی است که می‌توانید

in the workplace too. So if your boss asks you,  "Hey, can you have that report finished by the  

در محل کار نیز از آن استفاده کنید. بنابراین اگر رئیستان از شما بپرسد: "هی، می‌توانی آن گزارش را تا

end of the week?" you might say, "I can't say  for sure yet, but I'll get back to you and let  

پایان هفته تمام کنی؟" « هنوز نمی‌توانم به طور قطعی بگویم، اما با شما تماس می‌گیرم و به

you know." This is a common way to deliver bad  news in the office is by offering a solution.  

شما اطلاع می‌دهم.» این یک راه متداول برای ارائه اخبار بد در دفتر است، با ارائه راه‌حل.

So at the moment, you don't know, "I can't say  for sure, but ..." and here's your solution,  

بنابراین در حال حاضر، شما نمی‌توانید نمی دانم، "من نمی توانم با اطمینان بگویم، اما ..." و این راه حل شماست، "

"I'll get back to you." Great. You're not  just saying, "I can't say. I'm not going to  

من به شما پاسخ خواهم داد." عالی است. شما فقط نمی گویید، "نمی توانم بگویم. نمی‌خواهم به

tell you." Instead, you're offering to follow  up later, "I can't say for sure, but I'll get  

شما بگویم." در عوض، شما پیشنهاد می‌دهید که بعداً پیگیری کنید، "نمی‌توانم با اطمینان بگویم، اما

back to you and let you know." Very polite and  a great way to use this phrase in the workplace. 

با شما تماس می‌گیرم و به شما اطلاع می‌دهم." بسیار مؤدبانه و راهی عالی برای استفاده از این عبارت در محل کار.

The ninth way to say I don't know is a full  phrase, "Your guess is as good as mine." That  

روش نهم برای گفتن «نمی‌دانم» یک عبارت کامل است، «حدس شما به خوبی حدس من است.»

means, "I don't know. So whatever your guess  is is going to be the same correctness as my  

یعنی «نمی‌دانم. بنابراین، هر چیزی که حدس می‌زنید، درست همان حدس من خواهد بود

guess." So if I say to you, "Hey, do you think  we're going to get our bonus at the end of the  

.» بنابراین، اگر به شما بگویم، «هی، فکر می‌کنی ما پاداش خود را در پایان ماه دریافت می‌کنیم

month?" you might say, "Eh, your guess  is as good as mine. Sometimes we get it,  

؟»، ممکن است بگویید: "اوه، حدس شما به خوبی حدس من است. گاهی اوقات متوجه می‌شویم،

sometimes we don't." That means, "I don't  know. I have no clue. So your guess is as  

گاهی نمی‌توانیم.» یعنی «نمی‌دانم . من هیچ سرنخی ندارم بنابراین حدس شما به اندازه حدس

good as mine." Don't forget each of the parts  of this expression, "Your guess is as good as  

من خوب است." هر یک از بخش های این عبارت را فراموش نکنید، "حدس شما به خوبی حدس

mine." We're comparing two things, your guess  and my guess. Well, they're both the same amount  

من است." ما دو چیز را با هم مقایسه می کنیم، حدس شما و حدس من. خوب، آنها هستند. درستی هر دو یکسان است

of correctness because neither of us knows. The 10th and final way to say I don't know in  

زیرا هیچکدام از ما نمی دانیم. دهمین و آخرین راه برای گفتن من نمی دانم به

English is a sound. Yes, you guessed it. We  had an affirmative sound for yes, mm-hmm. We  

انگلیسی یک صدا است. بله، درست حدس زدید. ما یک صدای مثبت برای بله داشتیم، mm-hmm. ما

had a negative sound for no, mm-mm, and  now, we have an I don't know sound, it is,  

داشتیم. یک صدای منفی برای نه، میلی‌متر-میلی‌متر، و حالا، صدایی داریم که نمی‌دانم، آن است،

"Iuhno." I love this. The intonation of  your voice is just like a rollercoaster,  

"Iuhno." Here, we are reducing I don't know, I  dunno, and Iuhno. You're using that same sound,  

"Iuhno." ، نمی دانم، نمی دانم، و Iuhno. شما از همان صدا استفاده می کنید، از

the same sound pattern, but you're just making  the sound Iuhno. Now, because this is so extremely  

همان الگوی صدا استفاده می کنید، اما فقط صدای Iuhno را می سازید. حالا، چون این بسیار

reduced, I don't recommend using this in a formal  situation or really even in a casual situation  

کاهش یافته است، من این کار را انجام نمی دهم. استفاده از این را در یک موقعیت رسمی یا واقعاً حتی در یک موقعیت معمولی

with your friends where you're trying to just tell  them simply, "I don't know." We use this sound,  

با دوستان خود توصیه نمی‌کنید، جایی که می‌خواهید به سادگی به آنها بگویید: "نمی‌دانم." ما از این صدا استفاده می‌کنیم

I won't say word, we use this sound when  we're trying to be dismissive of something. 

، وقتی می‌خواهیم چیزی را نادیده بگیریم، از این صدا استفاده می‌کنیم.

So let's imagine at the workplace, some people  are gossiping, "Hey, I think Sarah's pregnant.  

بنابراین بیایید تصور کنیم در محل کار، برخی افراد در حال غیبت می‌کنند، "هی، من فکر می‌کنم سارا باردار است. آیا

Do you think she's going to quit? Is she going to  keep working?" and you don't want to get involved  

فکر می‌کنید او می‌خواهد ترک کند؟ آیا او به کار ادامه می‌دهد؟" و شما نمی خواهید درگیر

in the workplace gossip, and they look at you  and say, "Hey, you're Sarah's friend. Is Sarah  

شایعات محل کار شوید، و آنها به شما نگاه می کنند و می گویند: "هی، تو دوست سارا هستی. آیا سارا

pregnant? Is she going to quit her job?" you might  use this dismissively to reflect the question away  

باردار است؟ آیا او کارش را رها می کند؟" ممکن است از این برای انعکاس سوال دور

from you and say, "Iuhno." It shows you don't  care, you don't want to talk about this, and it  

از خود استفاده کنید و بگویید: "Iuhno". این نشان می‌دهد که اهمیتی نمی‌دهید، نمی‌خواهید درباره این موضوع صحبت کنید، و

gives the idea too, that this isn't something  we should be talking about. It's not nice,  

همچنین این ایده را به ما می‌دهد که این چیزی نیست که باید درباره آن صحبت کنیم. خوب نیست،

"Iuhno. Let's just go on and do something else." So make sure you do not say this to your  

"Iuhno. اجازه دهید ادامه دهیم و کار دیگری انجام دهیم." بنابراین مطمئن شوید که

boss when he asks you, "Hey, can you  have that report finished by the end  

وقتی رئیستان از شما می پرسد، "هی، می توانید آن گزارش را تا پایان

of the month?" If you say, "Iuhno," it  means you don't care about your job. Oh,  

ماه تمام کنید؟" اگر بگویید "Iuhno"، به این معنی است که به شغل خود اهمیت نمی دهید. وای

no. So make sure you only use this in situations  where you're trying to show, "I don't know and  

نه. بنابراین مطمئن شوید که از این فقط در موقعیت‌هایی استفاده می‌کنید که در حالت ایده‌آل سعی می‌کنید «نمی‌دانم و

I don't care," not towards your boss, ideally. Well, congratulations. You just leveled up your  

اهمیتی نمی‌دهم» نشان دهید، نه به رئیس‌تان. خب تبریک میگم شما به تازگی دایره

vocabulary with 10 great alternatives to yes,  10 alternatives to no, and 10 alternatives to  

لغات خود را با 10 جایگزین عالی برای بله، 10 جایگزین برای نه، و 10 جایگزین برای

I don't know, Iuhno. I hope that this lesson was  enjoyable for you. Don't forget to download the  

نمی دانم، Iuhno ارتقاء داده اید. امیدوارم این درس برای شما لذت بخش بوده باشد. فراموش نکنید که

free PDF worksheet, which includes all of these  expressions, the nuanced ways that you can use  

کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید، که شامل همه این عبارات، روش‌های ظریفی است که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید

them, and a couple extra sample sentences for  each one so that you can make sure you're using  

، و چند جمله نمونه اضافی برای هر کدام، تا مطمئن شوید که از

them correctly in the right situation and  expressing yourself completely. There is a  

آن‌ها به درستی استفاده می‌کنید. موقعیت مناسب و بیان کامل خود.

link in the description below this video where  you can download the free PDF worksheet today. 

پیوندی در توضیحات زیر این ویدیو وجود دارد که می‌توانید کاربرگ PDF رایگان را همین امروز دانلود کنید.

Now, I have a question for you. Let me know in  the comments which one of these phrases was new  

حالا من یک سوال از شما دارم. در نظرات به من بگویید کدام یک از این عبارات

for you today. I would love to see which one it  was, and it's an opportunity to be able to use  

امروز برای شما جدید است. خیلی دوست دارم ببینم کدام یک بود، و این فرصتی است که بتوانم از

it so that you don't forget it. Let me know in  the comments and thank you so much for learning  

آن استفاده کنم تا فراموشش نکنی. در نظرات به من اطلاع دهید و از اینکه با من انگلیسی یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم

English with me. I will see you again next Friday  for a new lesson here on my YouTube channel. Bye. 

. جمعه آینده برای یک درس جدید در کانال YouTube من دوباره شما را می بینم. خدا حافظ.

Wait, do you want more? I recommend watching this  video next where you will level up your vocabulary  

صبر کن، بیشتر می خواهی؟ توصیه می‌کنم این ویدیوی بعدی را تماشا کنید که در آن دایره لغات خود را ارتقا می‌دهید

and learn 20 important expressions, polite  expressions to use for dangerous conversation  

و 20 عبارت مهم را یاد می‌گیرید، عبارات مودبانه برای استفاده در موضوعات مکالمه خطرناک

topics like religion and politics. Oh, no. How  can you be polite in these situations but still  

مانند مذهب و سیاست. وای نه. چگونه می‌توانید در این شرایط مودب باشید اما همچنان

express your opinion? Well, I have some good news?  Watch that video and find out. I'll see you there.

نظر خود را بیان کنید؟ خوب، من یک خبر خوب دارم؟ آن ویدیو را ببینید و متوجه شوید. اونجا میبینمت