10 ENGLISH STUDY TECHNIQUES TO BOOST YOUR ENGLISH FLUENCY THIS YEAR

Hey, in today's English lesson, I'm going to teach you 10 English

سلام، در درس امروز انگلیسی، من قصد دارم 10 تکنیک مطالعه انگلیسی را به شما آموزش دهم

study techniques that will help you finally speak English more fluently.

که به شما کمک می کند در نهایت انگلیسی را روان تر صحبت کنید.

Are you ready?

اماده ای؟

Well, then I'm teacher Tiffani.

خب، پس من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in.

بیایید به داخل

Here we go.

Technique number one, news analysis.

بپریم.

تکنیک شماره یک، تحلیل اخبار.

That's right.

درست است.

News analysis.

تحلیل خبری.

Now for this technique, you're going to read and analyze news articles,

اکنون برای این تکنیک، می‌خواهید مقالات خبری را بخوانید و تحلیل کنید،

covering various topics like politics, current affairs, and economics.

موضوعات مختلفی مانند سیاست، امور جاری و اقتصاد را پوشش می‌دهند.

Why?

چرا؟

Because this will enhance your comprehension, your vocabulary,

زیرا این کار درک، دایره لغات

and your critical thinking skills.

و مهارت های تفکر انتقادی شما را افزایش می دهد.

And to be very honest, as your English teacher, this is the most important

و خیلی صادقانه بگویم، به عنوان معلم انگلیسی شما ، این مهمترین

part, important part of this technique, enhancing your critical thinking skills.

بخش، بخش مهم این تکنیک است که مهارت های تفکر انتقادی شما را تقویت می کند.

You see, again, I know your goal is to speak English fluently, right?

می بینید، دوباره، من می دانم که هدف شما این است که انگلیسی را روان صحبت کنید، درست است؟ به همین

That's why I'm giving you these techniques, but in order to speak English

دلیل این تکنیک ها را به شما می دهم، اما

fluently, my friend, you must first think.

دوست من برای اینکه انگلیسی را روان صحبت کنید، ابتدا باید فکر کنید.

You got it in English, you have to train your brain to think like

شما آن را به زبان انگلیسی دریافت کردید، باید مغز خود را طوری آموزش دهید که مانند

a native English speaker, you need critical thinking skills.

یک انگلیسی زبان مادری فکر کند، به مهارت های تفکر انتقادی نیاز دارید.

You need to be able to answer the five W's who, what, when, where, and why

شما باید بتوانید به پنج مورد W که، چه، چه زمانی، کجا و چرا پاسخ دهید،

give reasons to support your answers and details and many other things connected

دلایلی برای پشتیبانی از پاسخ‌ها و جزئیات و بسیاری چیزهای دیگر که

to properly thinking in English.

با تفکر صحیح به زبان انگلیسی مرتبط است، ارائه دهید.

So with this technique of news analysis.

پس با این تکنیک تحلیل اخبار.

You're going to find various articles.

شما می خواهید مقالات مختلفی را پیدا کنید.

And because of the time that we're living in right now, you

و به دلیل زمانی که ما در حال حاضر در آن زندگی می کنیم، شما

have access to the internet.

به اینترنت دسترسی دارید.

That's how you're watching me.

اینطوری منو نگاه میکنی

Maybe you're on your cell phone right now, looking at the YouTube video, or

شاید در حال حاضر با تلفن همراه خود هستید و به ویدیوی YouTube نگاه می کنید یا

maybe using your computer or tablet, but you're using the internet right now to

شاید از رایانه یا رایانه لوحی خود استفاده می کنید، اما در حال حاضر از اینترنت برای

watch this lesson, or you're listening to it via a podcast app on your phone.

تماشای این درس استفاده می کنید یا از طریق یک برنامه پادکست به آن گوش می دهید. در گوشی شما

Well, the same internet provides you with various news articles in English.

خب همین اینترنت مقالات مختلف خبری را به زبان انگلیسی در اختیار شما قرار می دهد.

Find articles about various topics.

مقالاتی در مورد موضوعات مختلف پیدا کنید.

Then you're going to take your pen and a piece of paper or a notebook and start

سپس قلم و یک کاغذ یا دفترچه یادداشت بردارید و شروع به

analyzing, what is this article about?

تحلیل کنید، این مقاله در مورد چیست؟

Who is talking?

کی حرف میزنه

Where is the issue?

موضوع کجاست؟

What's the country answer?

جواب کشور چیست؟

The five W's analyze that article.

پنج W آن مقاله را تحلیل می کنند.

Now, in the beginning, it might feel like you're just studying for a test.

اکنون، در آغاز، ممکن است این احساس را داشته باشید که شما فقط برای یک آزمون مطالعه می کنید.

But no, my friend, you're training your brain to do what?

اما نه، دوست من، شما مغز خود را برای انجام چه کاری آموزش می دهید؟

Yes.

آره.

Think in English because your goal is to speak English fluently.

به انگلیسی فکر کنید زیرا هدف شما این است که انگلیسی را روان صحبت کنید.

So again, number one is news analysis.

بنابراین باز هم شماره یک تحلیل خبری است.

You have access to so many news articles, online blogs, and different websites.

شما به بسیاری از مقالات خبری، وبلاگ های آنلاین و وب سایت های مختلف دسترسی دارید.

Pick an article and analyze it.

یک مقاله را انتخاب کنید و آن را تجزیه و تحلیل کنید.

All right.

Technique number one, news analysis.

خیلی خوب.

تکنیک شماره یک، تحلیل اخبار.

Now, technique number two is just as important in order for you to speak

در حال حاضر، تکنیک شماره دو به همان اندازه مهم است تا بتوانید

English fluently, this technique must be used debates and discussions.

انگلیسی را روان صحبت کنید، این تکنیک باید در بحث و گفتگو استفاده شود.

Once again, debates and discussions.

بار دیگر بحث و گفتگو.

Now I'm going to break this down.

حالا من می خواهم این را تجزیه کنم.

Don't worry.

This is not story time.

نگران نباشید.

این زمان داستان نیست.

Hey, that's coming at the end.

هی، این در پایان است.

Don't miss story time.

زمان داستان را از دست ندهید.

But I remember being in high school as a native English speaker.

اما من به یاد دارم که در دبیرستان به عنوان یک زبان مادری انگلیسی صحبت می کردم.

Remember my goal is to help you start sounding like me, a native English

به یاد داشته باشید هدف من این است که به شما کمک کنم مانند من، یک انگلیسی زبان مادری

speaker, and I believe you can do it.

، به نظر برسید، و من معتقدم که شما می توانید این کار را انجام دهید.

I remember when I was in high school, well over 25 years ago, right?

یادم می آید زمانی که دبیرستان بودم، تقریباً 25 سال پیش، درست است؟

And I remember my English teacher teaching us how to debate.

و یادم می آید که معلم انگلیسی ام به ما یاد می دهد که چگونه بحث کنیم.

Why was that so important?

چرا اینقدر مهم بود؟

Because she was helping us native English speakers, Americans learn how to

از آنجایی که او به ما انگلیسی زبانان مادری کمک می کرد، آمریکایی ها یاد می گیرند که چگونه

organize our thoughts, to prove a point, to present an idea, to support our.

افکار خود را سازماندهی کنیم، یک نکته را اثبات کنیم، یک ایده ارائه دهیم، و از خود حمایت کنیم.

Debated topic, right?

موضوع مورد بحث، درست است؟

We were learning how to organize our thoughts.

ما یاد می گرفتیم که چگونه افکارمان را سازماندهی کنیم.

So when you participate in debates and discussions, you'll also learn

بنابراین وقتی در مناظره ها و بحث ها شرکت می کنید، یاد می گیرید که

how to organize your thoughts.

چگونه افکار خود را سازماندهی کنید.

So listen closely, engage in written.

پس با دقت گوش کنید، در مکتوب شرکت کنید.

Or oral debates, spoken, vocal, right.

یا مناظرات شفاهی، گفتاری، صوتی، درست.

And discussions on topics of interest.

و بحث در مورد موضوعات مورد علاقه.

Very key.

خیلی کلیدی

It must be on topics of interest, things that you're actually interested in.

باید در مورد موضوعات مورد علاقه باشد، چیزهایی که واقعاً به آنها علاقه دارید.

If you don't care about politics, don't debate about politics, right?

اگر به سیاست اهمیت نمی دهید، در مورد سیاست بحث نکنید، درست است؟

You want to debate something you actually care about music, art,

شما می خواهید در مورد چیزی بحث کنید که واقعاً به موسیقی، هنر،

science, sports, whatever it is, right?

علم، ورزش، هر چه که هست، اهمیت می دهید، درست است؟

This will help you practice.

این به شما کمک می کند تمرین کنید.

Expressing your opinions and sharing your ideas, man.

ابراز عقاید و به اشتراک گذاشتن ایده های خود مرد.

I love this.

من عاشق اینم.

Listen, because your goal is to speak English fluently.

گوش کنید، زیرا هدف شما این است که انگلیسی را روان صحبت کنید.

That literally only means you have the ability to express your thoughts,

این به معنای واقعی کلمه فقط به این معنی است که شما توانایی بیان افکار،

your ideas, and your opinions.

عقاید و نظرات خود را دارید.

That's what it means to speak English fluently.

این همان معنایی است که انگلیسی را روان صحبت کنید.

To be able to eloquently present your thoughts when you participate

برای اینکه بتوانید هنگام شرکت

in debates and discussions on topics you're interested in, you already have

در مناظره ها و بحث ها درباره موضوعاتی که به آن علاقه دارید، افکار خود را با شیوایی بیان کنید، در حال حاضر

a database in your mind information that you have gleaned over time, built

یک پایگاه داده در ذهن خود دارید که اطلاعاتی را که در طول زمان به دست آورده اید،

up this database in your mind, right?

این پایگاه داده را در ذهن خود ساخته اید، درست است؟

And when you go to a debate, you'll have something to say, the more

و هنگامی که به یک مناظره می روید، چیزی برای گفتن خواهید داشت، هر چه بیشتر

you practice doing this, whether verbally or typing online, having a

تمرین کنید که این کار را انجام دهید، چه به صورت شفاهی یا تایپ آنلاین،

discussion about a certain topic, the easier it will be for you to speak.

بحث در مورد یک موضوع خاص، صحبت کردن برای شما آسان تر خواهد بود.

In other situations about that topic, we're talking about helping

در موقعیت های دیگر در مورد آن موضوع، ما در مورد کمک به

you speak English fluently.

شما صحبت می کنیم که انگلیسی را روان صحبت کنید.

This is a very different way for you to study English.

این یک روش بسیار متفاوت برای شما برای یادگیری زبان انگلیسی است.

I'm sure you're used to studying books and just going to a course

من مطمئنم که شما به مطالعه کتاب و رفتن به یک دوره

and just sitting there, right?

و فقط نشستن در آنجا عادت دارید، درست است؟

No, I want you.

نه من تو رو می خوام.

Yes.

آره.

Continue doing that, but also to really start taking control

این کار را ادامه دهید، بلکه واقعاً کنترل

of your English journey.

سفر انگلیسی خود را شروع کنید.

All right.

خیلی خوب.

So number two, debates and discussions.

بنابراین شماره دو، بحث و گفتگو.

Now I will say this.

حالا این را می گویم.

Don't be rude, don't be mean debates and discussions.

گستاخ نباشید، بحث ها و بحث ها را بدجنس نکنید.

These can be very healthy debates, right?

اینها می توانند بحث های بسیار سالمی باشند، درست است؟

I have debates with my nieces sometimes.

من گاهی با خواهرزاده هایم بحث می کنم.

Hey, what's the best fruit?

سلام، بهترین میوه چیست؟

I love apples.

من عاشق سیب هستم.

True story.

داستان واقعی.

My nieces, they like strawberries.

خواهرزاده های من توت فرنگی دوست دارند.

I'm like, okay, strawberries are good, but I like apples because dot, dot, dot.

من می گویم، خوب، توت فرنگی خوب است، اما من سیب را دوست دارم، زیرا نقطه، نقطه، نقطه.

That's a healthy debate.

این یک بحث سالم است.

We're just having a debate or a discussion, right?

ما فقط در حال بحث یا بحث هستیم، درست است؟

Make sure it's a healthy debate or a discussion.

مطمئن شوید که این یک بحث یا بحث سالم است.

Don't be upset.

ناراحت نباش از

Enjoy the conversation.

گفتگو لذت ببرید

You got me.

تو منو گرفتی

All right, here we go.

بسیار خوب، ما می رویم.

Technique number three technique.

تکنیک شماره سه تکنیک.

Number three.

شماره سه.

Reverse translation, reverse translation.

ترجمه معکوس، ترجمه معکوس.

Listen very closely, pick a short text in your native language.

خیلی دقیق گوش کنید، یک متن کوتاه به زبان مادری خود انتخاب کنید.

That's right.

I'm telling you whether you speak Vietnamese, Spanish, French,

درست است.

من به شما می گویم که آیا شما ویتنامی، اسپانیایی، فرانسوی،

Creole, whatever your language is.

کریول، هر زبانی که هستید صحبت می کنید.

Pick a short text, maybe a paragraph in your native language,

یک متن کوتاه، شاید یک پاراگراف به زبان مادری خود انتخاب کنید،

then translate it into English.

سپس آن را به انگلیسی ترجمه کنید.

This will help you start thinking more in English.

این به شما کمک می کند بیشتر به زبان انگلیسی فکر کنید.

Pay attention.

توجه کنید.

Normally your issue, your struggle, right?

به طور معمول مشکل شما، مبارزه شما، درست است؟ با

Nod your head.

سر اشاره کردن سر خود را.

If you agree, you see something in English, someone gives you a

اگر موافق باشید، چیزی به زبان انگلیسی می بینید، یکی به شما کاغذی می دهد

paper and there's English on it and you're like, okay, immediately your

و روی آن انگلیسی است و شما می گویید، خوب، بلافاصله

brain goes to translate that text.

مغز شما می رود تا آن متن را ترجمه کند.

Into your native language has that happened before you can shake your head.

قبل از اینکه بتوانید سر خود را تکان دهید، به زبان مادری شما این اتفاق افتاده است.

Yes.

Right.

آره.

درست.

I've been there too.

من هم آنجا بوده ام.

I was there in the past when I was learning Korean, right?

من در گذشته زمانی که داشتم کره ای یاد می گرفتم آنجا بودم، درست است؟

Immediately translating it to my native language, English.

فوراً آن را به زبان مادری ام، انگلیسی ترجمه می کنم.

What I'm telling you to do is the reverse take some text piece of paper

کاری که من به شما می گویم انجام دهید این است که برعکس، یک تکه کاغذ متنی

that has a paragraph on, or even online that's in your native language, right?

که روی آن پاراگراف است، یا حتی آنلاین که به زبان مادری شما است، بردارید، درست است؟

And now force yourself to translate that.

و حالا خودتان را مجبور کنید که آن را ترجمه کنید.

To English, why is this so important?

برای انگلیسی، چرا اینقدر مهم است؟

Remember in order for you to speak English, speak English fluently.

به خاطر داشته باشید که برای اینکه بتوانید انگلیسی صحبت کنید، انگلیسی را روان صحبت کنید.

You must first yes, think.

ابتدا باید بله، فکر کنید.

In English, we're getting you to this point where you'll be able

در زبان انگلیسی، ما شما را به این نقطه می‌رسانیم که می‌توانید

to speak English fluently and with confidence in order to do that,

انگلیسی را روان و با اطمینان صحبت کنید تا این کار را انجام دهید،

you have to think in English.

باید به انگلیسی فکر کنید.

So reverse translation again, as your English teacher, I'm

بنابراین دوباره ترجمه معکوس، به عنوان معلم انگلیسی شما، به

telling you, yes, this is okay.

شما می گویم، بله، این اشکالی ندارد.

Find texts in your native language and translate it to English.

متون را به زبان مادری خود بیابید و آن را به انگلیسی ترجمه کنید.

It's okay to use a dictionary, right?

استفاده از دیکشنری اشکالی ندارد، درست است؟

To look up words that maybe you don't know.

برای جستجوی کلماتی که شاید ندانید.

But this technique is going to help you more than you realize.

اما این تکنیک بیشتر از آنچه تصور می کنید به شما کمک می کند.

Now your brain is going to say, okay, when we see text in French

حالا مغز شما می‌خواهد بگوید، خوب، وقتی متنی را به زبان فرانسوی

or Creole or Spanish, we need to translate it to English.

یا کریول یا اسپانیایی می‌بینیم، باید آن را به انگلیسی ترجمه کنیم.

The reverse is happening.

برعکس در حال وقوع است.

You got me, right?

متوجه من شدی، درسته؟

Excellent.

All right.

عالی

خیلی خوب.

So again, third technique, reverse translation.

پس دوباره، تکنیک سوم، ترجمه معکوس.

Let's move on to technique number four, vocabulary.

بیایید به تکنیک شماره چهار یعنی واژگان برویم.

Expansion, again, vocabulary expansion.

بسط، دوباره، گسترش واژگان.

And the first thing that popped into my mind before I give

و اولین چیزی که قبل از اینکه

you the explanation of this.

توضیحی در این مورد به شما بدهم به ذهنم رسید.

Was my niece, my niece is seven years old right now, right?

خواهرزاده من بود، خواهرزاده من الان هفت ساله است، درست است؟

And she's learning many things in school, right?

و او در مدرسه چیزهای زیادی یاد می گیرد، درست است؟

She's expanding her vocabulary now as her aunt, right?

او حالا به عنوان عمه اش دایره لغاتش را گسترش می دهد، درست است؟

I'm 41 years old at the time of this recording.

من در زمان ضبط 41 سال سن دارم .

I am a lot older than her.

من خیلی بزرگتر از او هستم.

I've been studying a long time.

من خیلی وقته درس میخونم

I've had many more experiences.

من تجربیات خیلی بیشتری داشتم

Experiences.

تجربیات.

I've been exposed to many other things, right?

من در معرض خیلی چیزهای دیگر قرار گرفته ام، درست است؟

Many more things than she has right in her seven years of life.

چیزهای بسیار بیشتر از آنچه او در هفت سال زندگی اش حق دارد.

So I have a more expansive vocabulary.

بنابراین من دایره لغات گسترده تری دارم.

What does that mean?

معنی آن چیست؟

It means that I am able to express my ideas, express my opinions, express my

این بدان معناست که من می توانم ایده هایم را بیان کنم، نظراتم را بیان کنم،

thoughts more eloquently than my niece.

افکارم را شیواتر از خواهرزاده ام بیان کنم.

It's not about her being smart.

این در مورد باهوش بودن او نیست.

She's extremely smart.

او فوق العاده باهوش است.

It's just that she needs time to expand her vocabulary, right?

فقط این است که او به زمان نیاز دارد تا دایره لغات خود را گسترش دهد، درست است؟ در

The same is true for you.

مورد شما هم همینطور است.

First and foremost, you are smart.

اول از همه، شما باهوش هستید.

You are intelligent.

تو با هوشی.

You simply need to apply this technique and expand your vocabulary

شما به سادگی باید این تکنیک را به کار ببرید و دایره لغات خود را

in your own language, I'm sure, man, you can really speak right.

در زبان خود گسترش دهید، من مطمئن هستم، مرد، شما واقعاً می توانید درست صحبت کنید.

Now we want to get you to the point to where you can express

اکنون می‌خواهیم شما را به نقطه‌ای برسانیم که بتوانید

yourself the same way in English.

خود را به همین شکل به زبان انگلیسی بیان کنید.

So here we go.

پس بزن که بریم.

Regularly learn.

به طور منظم یاد بگیرید.

And review advanced vocabulary related.

و واژگان پیشرفته مرتبط را مرور کنید.

This is key.

این کلید است. با

Pay attention related to specific fields or areas of interest using flashcards

استفاده از فلش کارت‌ها

or vocabulary building apps like Memrise or Quizlet, or there are other apps.

یا برنامه‌های ساخت واژگان مانند Memrise یا Quizlet یا برنامه‌های دیگر، به زمینه‌ها یا حوزه‌های مورد علاقه خاص توجه کنید.

And actually I do have an app, but I'll tell you about that in a second.

و در واقع من یک برنامه دارم، اما در یک ثانیه در مورد آن به شما خواهم گفت.

A totally a free app.

یک برنامه کاملا رایگان

And also I have a free newsletter.

و همچنین من یک خبرنامه رایگان دارم.

So here's the thing though.

بنابراین موضوع اینجاست.

The more you expose yourself to vocabulary, of course, the wider and

هرچه بیشتر خود را در معرض واژگان قرار دهید، البته،

more vast your database of vocabulary words we'll get, but notice I

پایگاه داده وسیع‌تر و گسترده‌تری از لغات شما به دست می‌آوریم، اما توجه کنید که

said, related to a specific topic.

گفتم، مربوط به موضوع خاصی است.

This is the key.

این کلید است.

And over my.

و بالای من

Many years of being an English teacher, I've realized that when students, English

سال‌های زیادی که معلم انگلیسی بودم، متوجه شده‌ام که وقتی دانش‌آموزان،

learners, like you learn vocabulary that is connected to something,

زبان‌آموزان انگلیسی، مانند شما واژگانی را یاد می‌گیرند که به چیزی مرتبط است،

they tend to retain it a lot longer.

تمایل دارند آن را برای مدت طولانی‌تری حفظ کنند.

I want you to retain the vocabulary and be able to use it during conversation.

من از شما می خواهم که واژگان را حفظ کنید و بتوانید در طول مکالمه از آن استفاده کنید.

So again, learn vocabulary related to a specific topic of interest.

بنابراین دوباره، واژگان مربوط به یک موضوع خاص مورد علاقه را یاد بگیرید.

Now I said earlier, again, because of this desire, I

حالا قبلاً گفتم، دوباره به خاطر این میل، به

literally started a totally free.

معنای واقعی کلمه یک کاملاً رایگان شروع کردم.

You heard me right?

درست شنیدی؟

A free daily English vocabulary email newsletter.

یک خبرنامه ایمیل روزانه رایگان واژگان انگلیسی.

All you have to do is go to www.dailyenglishvocabulary.com.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که به www.dailyenglishvocabulary.com بروید.

The link is in the description, or you can go there directly.

لینک در توضیحات موجود است یا می توانید مستقیماً به آنجا بروید.

What is this again?

این دیگه چیه؟

I have taught thousands upon thousands, millions of students

من هزاران هزار، میلیون ها دانش آموز را

on YouTube, but thousands upon thousands of students in person.

در یوتیوب تدریس کرده ام، اما هزاران هزار دانشجو را شخصاً.

And the one thing I know that each student, no matter what your

و تنها چیزی که من می دانم این است که هر دانش آموز، فارغ از

level, beginner, intermediate, or advanced, each student needs.

سطح شما، مبتدی، متوسط یا پیشرفته، هر دانش آموزی به آن نیاز دارد.

Is vocabulary, and I could not find a vocabulary email that was sent every

واژگان است، و من نتوانستم یک ایمیل واژگانی پیدا کنم که هر

single day with five new vocabulary words about a specific topic.

روز با پنج کلمه واژگان جدید در مورد یک موضوع خاص ارسال شود.

So I said, Tiff, you have to make it.

بنابراین من گفتم، تیف، شما باید آن را بسازید.

And I'm just doing this because I want to help you.

و من فقط این کار را انجام می دهم زیرا می خواهم به شما کمک کنم.

So again, it's free.

پس دوباره، رایگان است.

You don't have to pay anything.

شما مجبور نیستید چیزی بپردازید.

It's just to help you every day, expand your vocabulary.

این فقط برای کمک به شما هر روز است، واژگان خود را گسترش دهید.

So hit the link.

پس لینک رو بزن

If you'd like, you don't have to, cause it's free, but I want to

اگر می خواهید، مجبور نیستید، زیرا رایگان است، اما من می خواهم به

help you expand your vocabulary.

شما کمک کنم دایره لغات خود را گسترش دهید.

This is going to, in the end, help you speak English more fluently.

این در نهایت به شما کمک می کند تا انگلیسی را روان تر صحبت کنید.

All right.

خیلی خوب.

So let's move on to technique number five, simulated.

پس بیایید به تکنیک شماره پنج، شبیه سازی شده برویم.

Conversations again, simulated conversations.

باز هم مکالمات، مکالمات شبیه سازی شده.

What does this mean?

این یعنی چی؟

Act out various roles in a dialogue or a conversation using language learning apps,

نقش‌های مختلف را در یک گفتگو یا مکالمه با استفاده از برنامه‌های یادگیری زبان،

scripts, or improvisation techniques to improve speaking fluency and confidence.

اسکریپت‌ها یا تکنیک‌های بداهه نوازی برای بهبود روانی صحبت کردن و اعتماد به نفس بازی کنید.

This will help you feel more comfortable in real life situations.

این به شما کمک می کند در موقعیت های زندگی واقعی احساس راحتی بیشتری داشته باشید.

Now.

اکنون.

If you've ever wanted to be an actor or an actress, this is your technique.

اگر تا به حال خواستید بازیگر یا بازیگر شوید، این تکنیک شماست.

Listen, many times when you're studying English, you feel this

گوش کن، خیلی وقت ها وقتی در حال مطالعه زبان انگلیسی هستید، این

stress, you feel this pressure, you feel this nervousness, right?

استرس را احساس می کنید، این فشار را احساس می کنید، این عصبی بودن را احساس می کنید، درست است؟

With this technique, the goal is to help you release.

با این تکنیک، هدف این است که به شما در رهاسازی کمک کند.

All of those things, the goal is to help you feel more confident.

همه این موارد، هدف کمک به شماست که اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.

The goal is to help you enjoy the process.

هدف این است که به شما کمک کند از این فرآیند لذت ببرید.

So you're going to act out situations.

بنابراین شما می خواهید موقعیت ها را به نمایش بگذارید.

Let's say, for example, you're going to get some food, right?

فرض کنید، برای مثال، شما قرار است مقداری غذا تهیه کنید، درست است؟

I want you to imagine a situation where you're going to get some food from

می‌خواهم موقعیتی را تصور کنید که می‌خواهید از

McDonald's, maybe right in America, right?

مک‌دونالد، شاید درست در آمریکا، غذا بگیرید، درست است؟

You can find a script, right?

شما می توانید یک اسکریپت پیدا کنید، درست است؟

The typical things they ask you, right?

چیزهای معمولی که از شما می پرسند، درست است؟

How you respond, how you place your order.

چگونه پاسخ می دهید، چگونه سفارش خود را ثبت می کنید.

Then act it out and reverse it.

سپس آن را اجرا کنید و آن را برعکس کنید.

You be the person taking the order.

شما فردی باشید که سفارش را می‌گیرد.

Hi, welcome to McDonald's.

سلام، به مک دونالد خوش آمدید.

How can I help you?

چگونه می توانم به شما کمک کنم؟

May I take your order?

آیا می توانم سفارش شما را بگیرم؟

Play these things out, role plays help you.

این چیزها را بازی کنید، بازی نقش به شما کمک می کند.

Why?

چرا؟

Because then your brain knows, Oh, when it comes to English, we

چون در آن صورت مغز شما می‌داند، اوه، وقتی صحبت از انگلیسی می‌شود، ما

don't always have to be stressed.

همیشه نباید استرس داشته باشیم.

This is an enjoyable experience.

این یک تجربه لذت بخش است.

So different things will be released to help you calm down.

بنابراین چیزهای مختلفی منتشر خواهد شد تا به شما کمک کند آرام شوید.

Makes sense.

منطقی است.

So again, simulated conversations, or in other words, role play, here we go.

بنابراین باز هم مکالمات شبیه سازی شده، یا به عبارت دیگر، بازی نقش، به اینجا می رویم.

Let's move on to technique.

بیایید به سراغ تکنیک برویم.

Number six, transcript analysis.

شماره شش، تحلیل رونوشت.

Transcript analysis.

تجزیه و تحلیل رونوشت.

Now, what you're noticing probably is that these techniques are not

اکنون، احتمالاً آنچه شما متوجه شده اید این است که این تکنیک ها

the regular techniques you've probably been following, right.

تکنیک های معمولی نیستند که احتمالاً از آنها پیروی می کردید، درست است.

Or utilizing, right.

یا استفاده، درست است.

But these techniques work transcript analysis, listen to spoken English

اما این تکنیک ها تجزیه و تحلیل رونوشت، گوش دادن به مطالب انگلیسی گفتاری

materials as Ted talks, totally free on YouTube or podcasts, and simultaneously.

به عنوان صحبت های تد، کاملا رایگان در یوتیوب یا پادکست، و به طور همزمان انجام می دهند.

Read the transcript.

متن را بخوانید.

We have AI at our fingertips now, right?

ما اکنون هوش مصنوعی را در دست داریم، درست است؟

There are so many tools available right now.

در حال حاضر ابزارهای زیادی در دسترس هستند.

So you can get a transcript for free of a podcast of a YouTube video, get

بنابراین می‌توانید متنی رایگان از پادکست یک ویدیوی YouTube دریافت کنید،

the transcript and read along with the person speaking why this will

متن را دریافت کنید و همراه با فردی که صحبت می‌کند بخوانید چرا این به

help you analyze sentence structure, intonation, and vocabulary usage.

شما کمک می‌کند ساختار جمله، لحن و استفاده از واژگان را تجزیه و تحلیل کنید.

For example, you watch these English lessons with me, right?

مثلا شما این درس های انگلیسی را با من تماشا می کنید، درست است؟

And I think you enjoy them.

و فکر می کنم از آنها لذت می برید. از

I enjoyed teaching you.

آموزش شما لذت بردم

Right?

درست؟

I changed my intonation very often.

من اغلب لحنم را تغییر می دادم.

For example, if I was teaching you this class by teaching you the class,

به عنوان مثال، اگر من با آموزش کلاس به شما این کلاس را آموزش می دادم

and I just said, All right, next, I want you to do this and then do that.

و فقط می گفتم بسیار خوب، بعد، می خواهم این کار را انجام دهید و سپس آن کار را انجام دهید.

You'd probably immediately click off the video.

احتمالاً بلافاصله روی ویدیو کلیک کنید.

Why?

چرا؟

Because all of a sudden it's the same intonation.

چون ناگهان همان لحن است.

It's not interesting.

جالب نیست.

When you watch a video, when you listen to a podcast and you're following

وقتی یک ویدیو را تماشا می‌کنید، وقتی به پادکست گوش می‌دهید و

along with the transcript, your brain starts making the connection.

همراه با متن آن را دنبال می‌کنید، مغز شما شروع به برقراری ارتباط می‌کند.

When we say it like this, we need to, okay, bring the intonation up.

وقتی اینطور می گوییم، باید لحن را بالا ببریم.

All right, bring it down, slow down a bit, speed up a bit, your brain.

خیلی خب، بیار پایین، یه کم سرعتت رو کم کن، یه ذره سرعت بده، مغزت.

It's more amazing than you realize.

شگفت انگیزتر از آن چیزی است که فکر می کنید. خیلی

So many things can be learned subconsciously.

چیزها را می توان به صورت ناخودآگاه یاد گرفت.

You won't even realize that you're learning these things, right?

شما حتی متوجه نخواهید شد که این چیزها را یاد می گیرید، درست است؟

So this is what I want you to do.

بنابراین این همان کاری است که من از شما می خواهم انجام دهید.

Again, transcript analysis, find a video, find a podcast, download

دوباره، تجزیه و تحلیل متن، یک ویدیو، پیدا کردن یک پادکست، دانلود

the transcript and follow along.

متن و دنبال کردن.

Makes sense.

منطقی است.

Good job.

All right, here we go.

آفرین.

بسیار خوب، ما می رویم.

Technique number seven, authentic.

تکنیک شماره هفت، معتبر.

Writing authentic writing.

نوشتن نوشته های معتبر

Now you need to regularly challenge yourself to write essays, articles,

اکنون باید به طور مرتب خود را برای نوشتن مقاله، مقاله

or blogs on diverse topics in English.

یا وبلاگ در مورد موضوعات مختلف به زبان انگلیسی به چالش بکشید.

This will help you learn how to sound more like a native and

این به شما کمک می کند یاد بگیرید که چگونه بیشتر شبیه یک بومی به نظر برسید و

improve your writing skills.

مهارت های نوشتاری خود را بهبود ببخشید.

Now, listen, I have had so many students tell me, Tiff writing

حالا، گوش کن، من دانش‌آموزان زیادی داشته‌ام که به من می‌گویند، نوشتن Tiff

is so challenging in English.

در انگلیسی بسیار چالش برانگیز است.

I don't know if I'm writing the right thing or the wrong thing.

نمی دانم درست می نویسم یا اشتباه.

Listen, creativity, listen very closely.

گوش کن، خلاقیت، خیلی دقیق گوش کن.

Creativity is super important when it comes to speaking English fluently.

خلاقیت در صحبت کردن روان انگلیسی بسیار مهم است.

And many times creativity.

و چند بار خلاقیت.

It just comes out.

تازه بیرون میاد

Don't worry.

نگران نباشید.

Don't restrict yourself.

خودت را محدود نکن

Don't worry about any rules.

نگران هیچ قانونی نباشید.

I tell this to my students so many times in my Academy and they're like,

من این را بارها در آکادمی خود به دانش آموزانم می گویم و آنها می گویند،

Tiff, are you going to correct this?

تیف، آیا می خواهید این را اصلاح کنید؟

Nope. Just keep talking.

جواب منفی. فقط به حرف زدن ادامه بده

It's okay.

Keep going.

مشکلی نیست.

ادامه بده

Let it flow over time.

بگذارید در طول زمان جریان یابد.

The corrections will come over time.

اصلاحات به مرور زمان خواهد آمد.

You'll also self correct the same is true with writing.

شما همچنین خودتان تصحیح خواهید کرد همین امر در مورد نوشتن نیز صادق است.

Just get it out now behind me.

همین الان پشت سرم بیرونش کن

You'll see, I have tons of notebooks.

خواهید دید، من هزاران نوت بوک دارم.

If you are watching this on YouTube, I write all the time.

اگر این را در یوتیوب تماشا می کنید، من همیشه می نویسم.

Many times I'm writing down ideas.

خیلی وقت ها دارم ایده ها را می نویسم.

I have things that I want to do to help you speak English more fluently.

من کارهایی دارم که می خواهم انجام دهم تا به شما کمک کنم انگلیسی را روان تر صحبت کنید.

Other things that I need to do throughout the day.

کارهای دیگری که باید در طول روز انجام دهم.

I write a lot.

من زیاد می نویسم.

Now I'm a creative person, right?

حالا من یک فرد خلاق هستم، درست است؟

But I didn't always like writing.

اما همیشه نوشتن را دوست نداشتم. تا

It wasn't until I started writing about things that I actually cared

زمانی که شروع به نوشتن در مورد چیزهایی کردم که واقعاً به آنها اهمیت می دادم،

about, that I started to enjoy writing.

شروع به لذت بردن از نوشتن کردم.

So authentic writing, figure out what you're interested in

بنابراین نوشتن معتبر، بفهمید به چه چیزی علاقه دارید

and take time to write those things down on a regular basis.

و برای نوشتن آن چیزها به طور منظم زمان بگذارید.

This is going to help you speak English fluently.

این به شما کمک می کند تا انگلیسی را روان صحبت کنید.

Why?

چرا؟

Because you have to organize your thoughts in order to write something.

زیرا برای نوشتن چیزی باید افکار خود را سازماندهی کنید.

Got it.

فهمیدم.

All right, here we go.

بسیار خوب، ما می رویم.

Technique.

تکنیک.

Number eight, listen to English audio or videos and transcribe what

شماره هشت، به صوت یا ویدیوهای انگلیسی گوش دهید و آنچه را که می

you hear as accurately as possible.

شنوید با دقت هرچه بیشتر رونویسی کنید.

This is technique number eight.

این تکنیک شماره هشت است. به

It's called dictation exercises.

آن تمرینات دیکته می گویند.

Again, dictation exercises.

باز هم تمرینات دیکته.

So once again, listen to English audio or videos and transcribe what

بنابراین یک بار دیگر، به صوت یا ویدیوهای انگلیسی گوش دهید و آنچه را که می

you hear as accurately as possible.

شنوید با دقت هرچه بیشتر رونویسی کنید.

Write down.

بنویس.

What you're hearing as you compare your transcription with the original,

آنچه هنگام مقایسه رونویسی خود با نسخه اصلی می شنوید، به

it will help you identify mistakes and improve your listening skills.

شما در شناسایی اشتباهات و بهبود مهارت های شنیداری کمک می کند.

You wrote something down and you have six words in the sentence, but

شما چیزی را یادداشت کردید و شش کلمه در جمله دارید، اما در

actually there were eight words.

واقع هشت کلمه وجود داشت.

Wait a minute.

I missed those two words.

یک دقیقه صبر کن.

یاد این دو کلمه افتادم

Ah, okay.

آهان باشه.

She said this listen again, all of a sudden you'll be able

او دوباره گفت این را گوش کن، ناگهان می‌توانی

to hear the words you miss.

کلماتی را که از دست می‌دهی بشنوی.

How is this helping your English fluency as you're listening, you're

چگونه این به تسلط انگلیسی شما در حین گوش دادن کمک می‌کند،

also being able to take in new words, new expressions, and new ways of

همچنین می‌توانید کلمات جدید، عبارات جدید و روش‌های جدیدی برای

expressing your own ideas and opinions.

بیان ایده‌ها و نظرات خود به کار ببرید.

We're talking about speaking English fluently.

ما در مورد صحبت کردن به زبان انگلیسی روان صحبت می کنیم.

So again, dictation exercises, compare your transcription with

بنابراین دوباره، تمرین‌های دیکته، رونویسی خود را با

the original and recognize what you missed and what you got, right.

نسخه اصلی مقایسه کنید و تشخیص دهید که چه چیزی را از دست داده‌اید و چه چیزی را دریافت کرده‌اید، درست است.

You got it.

فهمیدی.

Excellent.

عالی

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Technique number nine, oral presentations, oral presentations.

تکنیک شماره نه، ارائه شفاهی، ارائه شفاهی.

What I want you to do is to prepare and deliver presentations on topics of

کاری که من از شما می‌خواهم انجام دهید این است که ارائه‌هایی را در مورد موضوعات مورد

interest, incorporating research, visual aids, and engaging speaking techniques.

علاقه، شامل تحقیقات، کمک‌های بصری و تکنیک‌های گفتاری جذاب، آماده و ارائه دهید.

This will help you improve your presentation skills and gain

این به شما کمک می کند تا مهارت های ارائه خود را بهبود بخشید و

confidence in public speaking.

اعتماد به نفس خود را در سخنرانی عمومی به دست آورید.

Now you may be asking yourself, how am I going to do this?

اکنون ممکن است از خود بپرسید که چگونه می خواهم این کار را انجام دهم؟

There's no one around me to present to.

کسی در اطراف من نیست که به او تقدیم کنم.

I don't live in a native English speaking country.

من در یک کشور بومی انگلیسی زبان زندگی نمی کنم.

What am I going to do in this situation?

در این شرایط قرار است چه کار کنم؟

Let me explain this, everything I'm teaching you right now, these

بگذارید این را توضیح دهم، همه چیزهایی که الان به شما یاد می دهم، این

techniques, specifically this one right here, when I was in high school.

تکنیک ها، به ویژه این یکی را همین جا، وقتی دبیرستان بودم.

Even middle school, middle school, high school, college, even at my first job,

حتی دوره راهنمایی، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه، حتی در اولین کارم

I had to do and give oral presentations.

مجبور بودم ارائه شفاهی انجام دهم و ارائه کنم. باید

I had to practice organizing my thoughts about specific topics.

تمرین می کردم که افکارم را در مورد موضوعات خاص سازماندهی کنم. باید

I had to make sure I could present information to those listening to me in

مطمئن می‌شدم که می‌توانم اطلاعاتی را به کسانی که به حرف‌های من گوش می‌دهند ارائه کنم،

a way that they were able to understand.

طوری که آنها بتوانند بفهمند.

What is that?

اون چیه؟

Speaking English fluently, being able to present an idea in a way

صحبت کردن به زبان انگلیسی روان، توانایی ارائه یک ایده به گونه ای

that the person listening will be able to understand and follow along.

که شخص شنونده قادر به درک و پیگیری باشد.

So when you're doing this, no one needs to be in front of you.

بنابراین وقتی این کار را انجام می دهید، نیازی نیست کسی جلوی شما باشد.

It's totally okay.

کاملاً اشکالی ندارد.

But you need to figure out, wait a minute.

اما شما باید بفهمید، یک دقیقه صبر کنید.

I want to say this, how can I break this down so that people understand?

من می خواهم این را بگویم، چگونه می توانم این را بشکنم تا مردم بفهمند؟

Now I would encourage you to present it to other English learners.

اکنون شما را تشویق می کنم که آن را به سایر زبان آموزان انگلیسی ارائه دهید.

That's totally fine.

این کاملاً خوب است.

If you have a community, like my students in my Academy, we have a community, a

اگر شما یک انجمن دارید، مانند دانش آموزان من در آکادمی من، ما یک انجمن داریم، یک

Telegram community, and they're able to bounce ideas off of each other.

انجمن تلگرام، و آنها می توانند ایده های خود را از یکدیگر منعکس کنند.

They record videos, upload them to our group and their

آنها فیلم ضبط می کنند، آنها را در گروه ما آپلود می کنند و

friends give them feedback.

دوستانشان به آنها بازخورد می دهند.

To let them know, Hey, I understood that that was very clear.

برای اطلاع دادن به آنها، هی، فهمیدم که خیلی واضح است.

Hey, I didn't understand this part.

سلام من این قسمت رو متوجه نشدم آیا

Can you give me more information about that?

می توانید اطلاعات بیشتری در مورد آن به من بدهید؟

And that helps them develop their speaking skills.

و این به آنها کمک می کند تا مهارت های گفتاری خود را توسعه دهند.

For you, again, the same is true, create oral presentations.

برای شما، باز هم، همین امر صادق است، ارائه شفاهی ایجاد کنید.

And then if you have to talk to yourself in a mirror, I did the same thing.

و بعد اگر مجبور شدی با خودت در آینه صحبت کنی، من هم همین کار را کردم.

When I was learning Korean, I remember very vividly being in the

وقتی داشتم کره ای یاد می گرفتم خیلی واضح به یاد می آورم که در

bathroom of the dormitory that I was staying at and getting up around 4

حمام خوابگاهی بودم که در آن اقامت داشتم و حدود ساعت 4

AM before everyone else got up and talking to myself in the mirror,

صبح از خواب بیدار می شدم قبل از اینکه دیگران بلند شوند و در آینه با خودم صحبت می کردند و

practicing what I was going to say.

آنچه را که می خواستم بگویم تمرین می کردم.

This will help you speak English more fluently, removing the nervousness and

این به شما کمک می کند انگلیسی را روان تر صحبت کنید ، عصبی بودن را از بین ببرید و به

helping you convey your idea properly.

شما کمک کند ایده خود را به درستی منتقل کنید.

Technique number 10 language learning challenges, language learning challenges.

تکنیک شماره 10 چالش های یادگیری زبان، چالش های یادگیری زبان.

Now set monthly or weekly challenges for yourself, such

اکنون چالش های ماهانه یا هفتگی را برای خود تعیین کنید،

as reading a book in English, watching movies without subtitles.

مانند خواندن کتاب به زبان انگلیسی، تماشای فیلم بدون زیرنویس.

Maintaining a conversation in English for a certain amount of time.

حفظ مکالمه به زبان انگلیسی برای مدت معینی.

This will help you achieve your goals faster because

این به شما کمک می کند تا سریعتر به اهداف خود برسید زیرا

you will have more structure.

ساختار بیشتری خواهید داشت.

Listen very closely.

خیلی دقیق گوش کن

It's all about setting these milestones, things you're working towards.

همه چیز در مورد تعیین این نقاط عطف است، چیزهایی که در حال تلاش برای آنها هستید.

So each month or each week, if you have time, figure out how you

بنابراین هر ماه یا هر هفته، اگر وقت دارید، بفهمید که چگونه می‌خواهید

are going to challenge yourself.

خودتان را به چالش بکشید.

For that time period and work towards that goal.

برای آن دوره زمانی و برای رسیدن به آن هدف تلاش کنید.

Hey, this month, teacher Tiffani told me about the transcription technique.

سلام، این ماه، معلم تیفانی در مورد تکنیک رونویسی به من گفت.

I'm going to watch one video a week, transcribe it, and then compare what

من هفته‌ای یک ویدیو می‌بینم، آن را رونویسی می‌کنم و سپس آنچه را که

I wrote to the actual transcript.

نوشتم با متن واقعی مقایسه می‌کنم.

I want to do four this month.

من می خواهم این ماه چهار کار را انجام دهم.

So that's one each week.

بنابراین هر هفته یکی است.

Immediately, you have something to work towards.

فوراً چیزی برای کار دارید.

It's important to challenge yourself and you can also participate in other

مهم است که خودتان را به چالش بکشید و همچنین می توانید در

challenges that might be presented to you online, but challenge yourself.

چالش های دیگری که ممکن است به صورت آنلاین به شما ارائه شود شرکت کنید، اما خودتان را به چالش بکشید.

Here's the deal, my friend, you can achieve your goal this year.

این معامله است، دوست من، شما می توانید امسال به هدف خود برسید.

You will be able to speak English fluently, but you have

شما می توانید انگلیسی را روان صحبت کنید، اما باید

to do something different from what you've already been doing.

کاری متفاوت از آنچه قبلا انجام می دادید انجام دهید.

What you've been doing has gotten you to this point, but you want to get here.

کاری که انجام می دادید شما را به این نقطه رسانده است، اما می خواهید به اینجا برسید.

So you have to change what you're doing.

بنابراین باید کاری را که انجام می دهید تغییر دهید.

These techniques will help you.

این تکنیک ها به شما کمک خواهند کرد.

I hope you enjoyed today's lesson.

امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید.

Again, my goal is to help you speak English fluently.

باز هم هدف من این است که به شما کمک کنم انگلیسی را روان صحبت کنید.

I believe in you and I want you to believe in yourself.

من به تو ایمان دارم و می خواهم خودت را باور کنی.

So I'll talk to you in the next lesson,

بنابراین در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد،

you still there, you know, what time it is.

شما هنوز آنجا هستید، می دانید ساعت چند است.

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said, it's story time.

هی، گفتم، وقت داستان است.

All right.

خیلی خوب.

So I want to tell you this story that really puts a smile on my face.

بنابراین می خواهم این داستان را برای شما تعریف کنم که واقعاً لبخندی بر لبانم می نشاند.

I, so many times I like to work at a cafe.

من، خیلی وقت ها دوست دارم در یک کافه کار کنم.

I'm working on organizing lessons, right?

من روی سازماندهی دروس کار می کنم، درست است؟

Before I have to record them, if I'm just writing in my notebook or organizing them

قبل از اینکه مجبور باشم آنها را ضبط کنم، اگر فقط در نوت بوکم می نویسم یا آنها را

on my computer, I like to go to Starbucks and there's a specific Starbucks that I go

روی رایانه مرتب می کنم، دوست دارم به استارباکس بروم و یک استارباکس خاص وجود دارد که

to about 30 minutes away from my office.

حدود 30 دقیقه دورتر از دفترم به آن می روم.

And I go there and I work all day now, right in the middle of my day, I'm there.

و من به آنجا می روم و الان تمام روز کار می کنم، درست در وسط روز، من آنجا هستم.

I'm in the zone the whole time I'm at Starbucks, I might get a chai tea latte.

من تمام مدتی که در استارباکس هستم در منطقه هستم ، ممکن است یک چای لاته چای بگیرم.

Right.

Um, I don't drink coffee, but I like chai tea, so I'll get a chai tea latte.

درست.

اوم، من قهوه نمی‌خورم، اما چای چای دوست دارم ، بنابراین یک چای لاته می‌گیرم.

I have my headphones on and I'll be in the zone for hours.

من هدفونم را در دست دارم و ساعت ها در منطقه خواهم بود.

Then my stomach will start grumbling.

بعد شکمم شروع به غر زدن می کند.

Oh, got a little rumble.

اوه، کمی غوغا کرد.

It's time to eat, right?

وقت غذا خوردن است، درست است؟

So I'll put my things away.

پس وسایلم را کنار می گذارم.

And then there's a restaurant that I love to go to, and you probably already

و سپس رستورانی وجود دارد که من دوست دارم به آن بروم، و احتمالاً از قبل می

know what type of restaurant it is.

دانید که چه نوع رستورانی است.

You guessed correctly, an Indian restaurant.

درست حدس زدید، یک رستوران هندی.

Now this Indian restaurant, I love it so much.

حالا این رستوران هندی را خیلی دوست دارم.

First, it's a buffet, one price, all you can eat.

اول، این یک بوفه است، یک قیمت، هر چیزی که می توانید بخورید.

Second, they have so many options for vegetarians, right?

دوم، آنها گزینه های زیادی برای گیاهخواران دارند، درست است؟

And I can't eat cheese.

و من نمی توانم پنیر بخورم.

So vegans.

پس گیاهخواران

So I went to this restaurant as I usually, Do when I'm going to

بنابراین من طبق معمول به این رستوران رفتم ، زمانی که می خواهم

study or work at the Starbucks.

در استارباکس درس بخوانم یا کار کنم.

So I went to the restaurant, it's called Basmati and I put my stuff down

پس رفتم رستوران اسمش باسماتی بود و وسایلم را گذاشتم

and I'm usually going alone, right?

و معمولا تنها می روم درسته؟

It's my workday.

روز کاری من است.

So I'm going alone.

پس من تنها می روم

I put my stuff down and I went to get my plate of food.

وسایلم را گذاشتم و رفتم بشقاب غذا را بیاورم.

So I came back and I sat down and I was eating my food and a lady sat next to me.

پس برگشتم و نشستم و داشتم غذا می خوردم و خانمی کنارم نشست.

Now the restaurant is, is a nice size, but it's very popular.

در حال حاضر رستوران، اندازه خوبی است ، اما بسیار محبوب است.

So it gets crowded quickly.

بنابراین به سرعت شلوغ می شود.

So when you're sitting by yourself, they kind of have you sitting a little close.

بنابراین وقتی تنها می نشینید، به نوعی می خواهند شما را کمی نزدیک بنشینید.

So I mean, if I did this, I could touch her shoulder.

بنابراین منظورم این است که اگر این کار را می کردم، می توانستم شانه او را لمس کنم.

Like she was that close to me.

انگار اون خیلی به من نزدیک بود

So if someone is that close to you, you naturally acknowledge them, right?

بنابراین اگر کسی آنقدر به شما نزدیک باشد، طبیعتاً او را تصدیق می کنید، درست است؟

So she actually acknowledged me first when she sat down, she said, hi, how are you?

بنابراین او در واقع اول وقتی که نشسته بود مرا تأیید کرد، گفت، سلام، چطوری؟

I said, I'm great.

How are you?

گفتم من عالیم

چطور هستید؟

And I was immediately taken aback.

و من بلافاصله غافلگیر شدم.

She probably was about four years.

احتمالا حدود چهار سالش بود.

Well, no, she was four years younger than my parents.

خوب، نه، او چهار سال از پدر و مادرم کوچکتر بود.

I remember my parents age, right?

سن پدر و مادرم را به یاد دارم، درست است؟

Older white lady, but her face.

خانم سفید پوست مسن تر، اما صورتش.

Was glowing like it was really glowing and her hair was beautiful and it

مثل اینکه واقعاً درخشان بود و موهایش زیبا بود و

really caught me off guard Like man, I was like, wow, I was like your hair is

واقعاً مرا غافلگیر کرد

beautiful that you're a beautiful person.

.

She's like, thank you so much and We started having this conversation, right?

او می گوید، خیلی ممنون و ما این گفتگو را شروع کردیم، درست است؟

And she was talking about her life experiences, came to find out she

و او در مورد تجربیات زندگی خود صحبت می کرد، آمد تا متوجه شود که او سال ها

actually owned her own business for years, a marketing agency.

صاحب کسب و کار خودش است ، یک آژانس بازاریابی.

And I was telling her I own my own business, helping English learners.

و من به او می گفتم که من صاحب کسب و کار خودم هستم و به زبان آموزان انگلیسی کمک می کنم.

And she was like, man, that's amazing to give back.

و او مثل این بود که پس دادن آن شگفت انگیز است.

And we had a wonderful conversation for about.

و ما یک گفتگوی فوق العاده برای این داشتیم.

Maybe 30 or 40 minutes as she was eating and I was eating.

شاید 30 یا 40 دقیقه که او غذا می خورد و من داشتم می خوردم.

I'm getting over a cold y'all.

من دارم از سرماخوردگی میگذرم

Um, and we had a great conversation and as we were talking in my mind, I was just

اوم، و ما یک گفتگوی عالی داشتیم و همانطور که در ذهن من صحبت می کردیم، فقط

thinking like, man, it's so important.

فکر می کردم، مرد، این خیلی مهم است.

To just acknowledge people, to just say hi, because you

فقط به مردم اعتراف کنید، فقط سلام کنید، زیرا

don't know what will happen.

نمی دانید چه اتفاقی خواهد افتاد.

You don't know whose life you will change.

شما نمی دانید زندگی چه کسی را تغییر خواهید داد.

You don't know who you'll meet and what experiences you'll learn more

شما نمی دانید که با چه کسی ملاقات خواهید کرد و

about because of that interaction.

به دلیل این تعامل بیشتر در مورد چه تجربیاتی خواهید آموخت.

Her name was Anne and I'll never forget her.

اسمش آنه بود و من هرگز او را فراموش نخواهم کرد.

She was a sweet lady.

خانم شیرینی بود

She gave me advice on different vegan shops that I can go visit.

او به من توصیه هایی در مورد فروشگاه های گیاهی مختلف داد که می توانم به آنها سر بزنم.

We talked about business and I gave her some tips.

ما در مورد تجارت صحبت کردیم و من به او نکاتی را ارائه دادم.

About things that I'm doing, even though she's not running her business anymore.

درباره کارهایی که من انجام می دهم، حتی اگر او دیگر کسب و کار خود را اداره نمی کند.

We just had an amazing conversation.

ما فقط یک گفتگوی شگفت انگیز داشتیم.

And once again, it reminded me of the importance of.

و بار دیگر اهمیت آن را به من یادآوری کرد.

Human interaction.

تعامل انسانی.

So today, when you go out, you might not know the person, but it's totally okay

بنابراین امروز، وقتی بیرون می روید، ممکن است آن شخص را نشناسید، اما کاملاً اشکالی ندارد که

to smile and say, Hey, how are you today?

لبخند بزنید و بگویید: سلام، امروز چطوری؟

That might start an amazing conversation and bless that person

این ممکن است یک مکالمه شگفت انگیز را آغاز کند و

while blessing you at the same time.

در عین حال به شما برکت دهد.

Hope you have a wonderful day and I'll talk to you in the next lesson.

امیدوارم روز خوبی داشته باشید و در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.