THINK AND SPEAK ENGLISH | HOW TO ANSWER ANY QUESTION LIKE A NATIVE ENGLISH SPEAKER EPISODE 12

This week's English lesson is a continuation of our series,

درس انگلیسی این هفته ادامه مجموعه ما است،

think and speak English.

انگلیسی فکر کنید و صحبت کنید.

In this series, I teach you the five W's method.

در این مجموعه روش پنج W را به شما آموزش می دهم.

Who, what, when, where, and why this simple five W's method will help you

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا این روش ساده پنج W به شما کمک می کند تا

speak English, like a native English speaker, meaning that you'll be able to

مانند یک انگلیسی زبان مادری انگلیسی صحبت کنید ، به این معنی که می توانید

answer any question without an issue.

بدون مشکل به هر سوالی پاسخ دهید.

Are you ready?

اماده ای؟

Well, then I'm teacher Tiffani.

خب، پس من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in.

بیایید به داخل بپریم.

So I want you to imagine this situation.

بنابراین می خواهم این وضعیت را تصور کنید.

Here's the question.

سوال اینجاست.

Someone asks you, how would you describe the culture in your country?

یکی از شما می پرسد فرهنگ کشورتان را چگونه توصیف می کنید؟

Now, as an English learner, sometimes you get questions.

اکنون، به عنوان یک زبان آموز انگلیسی، گاهی اوقات سوالاتی برای شما پیش می آید.

People ask you things and you have no idea how to answer the questions.

مردم از شما چیزهایی می پرسند و شما نمی دانید چگونه به سوالات پاسخ دهید.

Or you have no idea how to expand on a topic.

یا نمی دانید که چگونه یک موضوع را گسترش دهید.

Remember, I told you the five W's method will help you.

به یاد داشته باشید، من به شما گفتم که روش پنج W به شما کمک خواهد کرد.

So this question, how would you describe the culture in your country?

بنابراین، این سوال، چگونه فرهنگ کشور خود را توصیف می کنید؟

Let's start with who university students across the nation.

بیایید با چه کسانی از دانشجویان سراسر کشور شروع کنیم.

What?

چی؟ به طور

Engage actively in social and political discussions, aiming to affect change.

فعال در بحث های اجتماعی و سیاسی شرکت کنید ، با هدف تأثیرگذاری بر تغییر.

Now, before we get to the other W's notice that I specifically chose to speak about

اکنون، قبل از اینکه به اطلاع W دیگری برسیم که من به طور خاص در مورد

university students with this five W's method, you can choose what you want

دانشجویان دانشگاه با این روش پنج W صحبت کردم، می‌توانید آنچه را که می‌خواهید درباره

to speak about related to the topic.

آن موضوع صحبت کنید، انتخاب کنید.

You simply have to use the five W's and I've chosen the five W's.

شما به سادگی باید از پنج W استفاده کنید و من پنج W را انتخاب کرده ام.

University students related to this question about culture.

دانشجویان دانشگاه به این سوال در مورد فرهنگ مربوط می شوند.

What about when, particularly during election years and at times

چه زمانی، به‌ویژه در طول سال‌های انتخابات و در زمان‌های

of national significance where on university campuses and city squares

اهمیت ملی، در محوطه‌های دانشگاهی و میادین شهر

and digitally through social media.

و به صورت دیجیتالی از طریق رسانه‌های اجتماعی.

And finally.

و در نهایت.

Why to contribute to the shaping of their future and the future of their country.

چرا در شکل دادن به آینده خود و آینده کشورشان سهیم باشند.

So what are we doing right now?

خب الان داریم چیکار میکنیم؟

We're doing the first thing we're thinking in English, organizing our

ما اولین کاری را که به زبان انگلیسی فکر می کنیم انجام می دهیم، و

thoughts based on the five W's method.

افکار خود را بر اساس روش پنج W سازماندهی می کنیم.

Who, what, when, where, and why, when you organize the information, it will enable

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا، زمانی که اطلاعات را سازماندهی می کنید، به

you to speak English with confidence.

شما امکان می دهد با اطمینان به زبان انگلیسی صحبت کنید.

So I have all of my information organized.

بنابراین من تمام اطلاعاتم را سازماندهی کرده ام.

Now it's time for me to speak English using this information.

اکنون وقت آن است که با استفاده از این اطلاعات انگلیسی صحبت کنم.

So this is what my response to this question would look like.

بنابراین پاسخ من به این سوال اینگونه خواهد بود.

Again, the question, how would you describe the culture in your country?

باز هم این سوال که فرهنگ کشورتان را چگونه توصیف می کنید؟ در

Here's my response based on the five W's I just stated.

اینجا پاسخ من بر اساس پنج W است که من اکنون بیان کردم.

University students across the nation are taking the initiative to delve deeply into

دانشجویان دانشگاه در سراسر کشور ابتکار عمل را به کار می گیرند تا عمیقاً در

social and political discussions, aiming to affect meaningful change within their

بحث های اجتماعی و سیاسی، با هدف تأثیرگذاری بر تغییرات معنادار در

communities and the broader landscape.

جوامع خود و چشم انداز وسیع تر، وارد بحث های اجتماعی و سیاسی شوند.

This surge in civic engagement is particularly noble.

این افزایش در مشارکت مدنی به ویژه نجیب است.

During election years and times of national significance through

در طول سال‌های انتخابات و زمان‌های اهمیت ملی از طریق

organized gatherings on university campuses, spirited debates in city

گردهمایی‌های سازمان‌یافته در محوطه‌های دانشگاهی، مناظره‌های پرشور در

squares and vibrant discussions on social media platforms.

میادین شهر و بحث‌های پر جنب و جوش در بسترهای رسانه‌های اجتماعی.

These students are making their voices heard.

این دانش آموزان صدای خود را به گوش می رسند.

Their active participation stems from a strong desire to contribute to shaping

مشارکت فعال آنها از تمایل شدید آنها برای مشارکت در شکل دادن به

their future and that of their country.

آینده خود و کشورشان ناشی می شود.

Now, just listening to this, right?

حالا، فقط به این گوش دادن، درست است؟

If you're watching it, you watched me read this.

اگر در حال تماشای آن هستید، تماشای من که این را می خوانم.

The question was about the culture in my country.

سوال در مورد فرهنگ کشور من بود.

I responded by talking about the culture we see with university students, right?

من با صحبت در مورد فرهنگی که با دانشجویان می بینیم پاسخ دادم، درست است؟

Still in my country.

هنوز در کشور من است.

Now, this is very true.

حالا این خیلی درست است.

University students are very active.

دانشجویان دانشگاه بسیار فعال هستند.

And it gave you a good understanding of American university students.

و به شما درک خوبی از دانشجویان دانشگاه آمریکایی داد. در

Right now, there were some words and expressions that maybe you didn't know.

حال حاضر کلمات و عباراتی وجود داشت که شاید شما آنها را نمی دانستید.

So I want to break them down very quickly.

بنابراین من می خواهم آنها را خیلی سریع از بین ببرم.

The first one was delve deeply.

مورد اول عمیقاً کاوش شد.

So after me delve deeply, excellent.

پس بعد از من عمیقاً کاوش کنید، عالی است.

Again, delve deeply.

باز هم عمیقاً کاوش کنید.

Great job.

کارت عالی بود.

Now this literally just means to explore or examine something thoroughly to

اکنون این در لغت به معنای کاوش یا بررسی کامل چیزی برای

explore or examine something thoroughly.

کاوش یا بررسی کامل چیزی است.

This is exactly what we're doing right now.

این دقیقاً همان کاری است که ما در حال حاضر انجام می دهیم.

I gave you my response.

من جوابمو دادم

I spoke English and I used the five W's that I organized in the first step.

من انگلیسی صحبت کردم و از پنج W که در مرحله اول سازماندهی کردم استفاده کردم.

Think in English, but there are some words and expressions that I used that

به انگلیسی فکر کنید، اما کلمات و عباراتی هستند که من از آنها استفاده کردم و

I knew Maybe you didn't understand.

می دانستم شاید شما متوجه آنها نشده باشید.

So I want it to delve deeply.

بنابراین من می خواهم آن را عمیقا کاوش کنم.

I want it to explore or examine more thoroughly.

من می خواهم آن را به طور کامل کاوش یا بررسی کنم.

Makes sense.

منطقی است.

Excellent.

عالی

All right.

Now we have broader landscape after me, broader landscape.

خیلی خوب.

حالا بعد از من چشم انداز وسیع تری داریم، چشم انداز وسیع تری.

Excellent.

Again, broader landscape.

عالی

باز هم چشم انداز وسیع تر.

Great job.

کارت عالی بود.

Now, this literally just means a metaphorical expression referring to the

حال، این به معنای واقعی کلمه فقط به معنای یک بیان استعاری است که به

wider context or scope of a situation, looking at it in totality, the broader

زمینه یا دامنه گسترده‌تر یک موقعیت اشاره می‌کند، به آن نگاه کلی‌تر،

view, not focused so intently on one aspect, but looking at the full picture.

نمای وسیع‌تر، نه به شدت بر یک جنبه، بلکه با نگاه کردن به تصویر کامل.

In English, we say broader view.

در زبان انگلیسی می گوییم نمای گسترده تر.

Landscape.

چشم انداز.

So again, when I was reading the paragraph that included the five

بنابراین دوباره، وقتی داشتم پاراگراف را می خواندم که شامل

W's information, I said this.

اطلاعات پنج W بود، این را گفتم.

Aiming to effect meaningful change within their communities and the broader

با هدف ایجاد تغییر معنادار در جوامع خود و

landscape, not just their small community, but even outside of their community,

چشم انداز وسیع تر، نه فقط جامعه کوچک آنها، بلکه حتی خارج از جامعه خود،

the city, the state, and possibly even the entire nation, broader landscape.

شهر، ایالت، و احتمالاً حتی کل کشور، چشم انداز وسیع تر.

You got it.

فهمیدی.

Great job.

All right.

کارت عالی بود.

خیلی خوب.

Next we have surge.

بعد ما جهش داریم.

Good again, surge.

خوب دوباره، افزایش.

Yeah.

آره

Great job.

کارت عالی بود.

Now, this literally just means a sudden powerful forward or

حال، این در لغت به معنای یک حرکت قدرتمند ناگهانی به جلو یا

upward movement, a sudden powerful forward or upward movement.

به سمت بالا، یک حرکت قدرتمند ناگهانی به جلو یا بالا است.

I can give you a visual that will help you understand this word even better.

من می توانم تصویری به شما ارائه دهم که به شما کمک می کند این کلمه را حتی بهتر درک کنید.

Think about black Friday, right?

به جمعه سیاه فکر کنید، درست است؟

Black Friday is the day of.

جمعه سیاه روز.

After Thanksgiving in America, when many stores have amazing sales, half off

پس از روز شکرگزاری در آمریکا، زمانی که بسیاری از فروشگاه‌ها فروش شگفت‌انگیزی دارند، نیمی از تخفیف‌های

70 percent off people get tech deals, black Friday is very popular in America.

70 درصدی مردم، معاملات فناوری دریافت می‌کنند، جمعه سیاه در آمریکا بسیار محبوب است.

Now let's say about five or six years ago, I would say 10 years ago, before

حالا بیایید بگوییم حدود پنج یا شش سال پیش، من می‌توانم بگویم 10 سال پیش، قبل از اینکه

Amazon was as popular as it is right now.

آمازون به اندازه فعلی محبوب باشد.

People used to physically go to the stores, whether it be

مردم به طور فیزیکی به فروشگاه ها می رفتند، چه

Walmart or any other store.

والمارت یا هر فروشگاه دیگری.

And once the store doors open, there was a surge of people pushing forward.

و به محض باز شدن درهای فروشگاه، موجی از مردم در حال هل دادن به جلو بودند.

There was a movement forward because they were rushing to get the deals.

حرکت رو به جلو وجود داشت زیرا آنها برای دستیابی به معاملات عجله داشتند.

You got it.

فهمیدی.

Excellent.

So again, surge, great job.

عالی

پس دوباره، افزایش، کار عالی.

All right, the next one, again, many good expressions and words

بسیار خوب، مورد بعدی، باز هم در این مثال اول از عبارات و کلمات خوب بسیاری

were used in this first example.

استفاده شده است.

After me.

بعد از من.

Spirited debate.

بحث روحی.

Good job.

آفرین.

Again, spirited debate.

باز هم بحث روحی.

Great job.

Now this just refers to a discussion in which people express

کارت عالی بود.

اکنون این فقط به بحثی اشاره دارد که در آن مردم

their opinions passionately.

نظرات خود را با شور و اشتیاق بیان می کنند.

And energetically passionately and energetically.

و پرانرژی پرشور و پرانرژی.

No, I don't think that's true.

نه، فکر نمی کنم این درست باشد.

Well, I think it is going back and forth in a spirited debate.

خب، من فکر می‌کنم که در یک بحث پرشور به عقب و جلو می‌رود.

Recently, at the time that I'm recording this lesson, we had the presidential

اخیراً در زمانی که این درس را ضبط می کنم،

debates back and forth, back and forth.

مناظره های ریاست جمهوری را پشت سر گذاشتیم، رفت و برگشت داشتیم.

And normally at the presidential debates, they're usually quite spirited.

و معمولاً در مناظره های ریاست جمهوری، آنها معمولاً کاملاً با روحیه هستند.

Speaking with enthusiasm, speaking with passion, going back and forth.

صحبت کردن با اشتیاق، صحبت کردن با اشتیاق، رفت و برگشت.

You got it.

فهمیدی.

Excellent.

All right.

عالی

خیلی خوب.

And the next one is vibrant discussion, vibrant discussion.

و مورد بعدی بحث پر جنب و جوش است، بحث پر جنب و جوش.

Great job.

کارت عالی بود.

Again, you're getting these very commonly used expressions,

باز هم، شما این عبارات،

phrases, and vocabulary words.

عبارات، و واژگان بسیار رایج را دریافت می کنید.

This just means a lively and energetic discussion.

این فقط به معنای یک بحث پر جنب و جوش و پر انرژی است.

So vibrant discussion and spirited debate.

بحث بسیار پر جنب و جوش و مناظره روحی.

Great.

Have similar meanings, vibrant discussion, and spirited debate.

عالی.

معانی مشابه، بحث پر جنب و جوش ، و مناظره روحی داشته باشید.

What about this one stems from good again, stems from excellent.

آنچه در مورد این یکی دوباره از خوب ناشی می شود، از عالی ناشی می شود.

Now this just means to originate or be caused by something came from this.

حالا این فقط به این معنی است که منشأ یا ناشی از چیزی ناشی از این است.

Right.

And I said, when I was giving the example, again, speaking of stems from.

درست.

و من گفتم، وقتی مثال می‌زدم، باز هم صحبت از ریشه‌هایی است.

From the last sentence, their active participation stems from a strong desire

از جمله آخر، مشارکت فعال آنها از تمایل شدید آنها

to contribute to shaping their future.

برای کمک به شکل دادن به آینده آنها ناشی می شود.

And that of their country, the reason, the root cause or the root reason.

و کشورشان، دلیل، علت اصلی یا دلیل اصلی.

Why makes sense.

چرا منطقی است.

Excellent.

عالی

All right.

So again, in our first example, answering this question, we used the five W's

خیلی خوب.

بنابراین دوباره، در اولین مثال خود، در پاسخ به این سوال، از پنج W

who, what, when, where, and why.

که، چه، چه زمانی، کجا، و چرا استفاده کردیم.

But I want to answer the same question and still use the five W's method,

اما من می خواهم به همان سوال پاسخ دهم و همچنان از روش پنج W استفاده کنم،

but come up with a different response.

اما پاسخ متفاوتی ارائه کنم.

So let's check out our second example.

بنابراین بیایید نمونه دوم خود را بررسی کنیم.

Now, before we get to the second example, don't forget after this

حالا قبل از اینکه به مثال دوم برسیم ، بعد از این درس فراموش نکنید،

lesson, you can practice this new words and these new expressions by

می توانید با

going to the English with Tiffani app, the link is in the description, or

مراجعه به انگلیسی با اپلیکیشن تیفانی، این کلمات جدید و این عبارات جدید را تمرین کنید، لینک آن در توضیحات است، یا

you can go to your phone and actually download the app and start studying

می توانید به آدرس خود بروید. تلفن کنید و در واقع برنامه را دانلود کنید و شروع به مطالعه

and reviewing what you're learning.

و مرور مطالبی که یاد می گیرید کنید.

Right.

English with Tiffani app.

درست.

انگلیسی با اپلیکیشن تیفانی.

So number two, the second example, again, same question.

بنابراین شماره دو، مثال دوم، دوباره همان سوال. فرهنگ کشورتان را

How would you describe the culture in your country?

چگونه توصیف می کنید ؟

Now I'm going to say, instead of university students, I'm going to say for

حالا می‌خواهم بگویم، به‌جای دانشجویان دانشگاه، برای

who families from diverse backgrounds.

چه کسانی خانواده‌هایی با پیشینه‌های مختلف می‌گویم.

What get together and have large meals together.

چه چیزهایی دور هم جمع می شوند و با هم وعده های غذایی بزرگ می خورند.

Once again, I want to emphasize, remember I said earlier, the

یک بار دیگر می خواهم تأکید کنم، یادتان باشد قبلاً گفتم،

question is about the culture, right?

سؤال در مورد فرهنگ است، درست است؟

Of my country.

از کشور من

First, I talked about university students.

ابتدا در مورد دانشجویان دانشگاه صحبت کردم.

Now I'm talking about family dynamics.

حالا من در مورد پویایی خانواده صحبت می کنم.

Different family structures.

ساختارهای مختلف خانواده

We're still talking about culture.

ما هنوز در مورد فرهنگ صحبت می کنیم.

We're still using the five W's who, what, when, where, and why.

ما هنوز از پنج W که، چه، چه زمانی، کجا و چرا استفاده می کنیم. در

Here we go.

اینجا ما می رویم.

Continuing.

ادامه دارد.

Now we're going to win during national holidays and cultural

اکنون ما در تعطیلات ملی و

events throughout the year.

رویدادهای فرهنگی در طول سال برنده خواهیم شد.

Where?

جایی که؟

At each other's homes and why to spend the holidays together and make memories.

در خانه های یکدیگر و چرا تعطیلات را با هم بگذرانیم و خاطره سازی کنیم.

Once again, thinking in English, using the five W's who, what, when, where, and why.

یک بار دیگر، به انگلیسی فکر می کنیم، با استفاده از پنج W who، what، when، کجا و چرا.

I've organized my information in order to answer the question.

من اطلاعاتم را برای پاسخ به این سوال سازماندهی کرده ام.

So with that information, what will our response now look like?

بنابراین با این اطلاعات، پاسخ ما اکنون چگونه خواهد بود؟ در

Here we go.

Listen closely.

اینجا ما می رویم. از

نزدیک گوش کن

Families from diverse backgrounds embrace the spirit of unity.

خانواده هایی با پیشینه های مختلف روح وحدت را در آغوش می گیرند.

And celebration by gathering for large meals together during national holidays

و جشن با جمع شدن برای وعده های غذایی بزرگ در طول تعطیلات ملی

and cultural events throughout the year.

و رویدادهای فرهنگی در طول سال.

These gatherings take place in the welcoming spaces of each other's

این گردهمایی ها در فضاهای پذیرایی

homes, turning ordinary days into occasions of joy and togetherness.

خانه های یکدیگر برگزار می شود و روزهای عادی را به مناسبت های شادی و با هم بودن تبدیل می کند.

It's all about sharing meals, creating memories, strengthening

همه چیز درباره به اشتراک گذاشتن وعده های غذایی، ایجاد خاطرات، تقویت

bonds, spending time together.

پیوندها، گذراندن وقت با هم است.

And fostering understanding among families.

و تقویت تفاهم بین خانواده ها.

Notice how different this response is to the exact same question.

توجه کنید که این پاسخ دقیقاً به همان سؤال چقدر متفاوت است. فرهنگ کشورتان را

How would you describe the culture in your country?

چگونه توصیف می کنید ؟

When you use the five W's method, who, what, when, where, and why you

وقتی از روش پنج W استفاده می کنید، چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا

can get a very different response.

می توانید پاسخ بسیار متفاوتی دریافت کنید.

Each time you answer the question, if you simply change the W's.

هر بار که به سوال پاسخ می دهید، اگر W را به سادگی تغییر دهید.

Change the information.

اطلاعات را تغییر دهید

Now, there are two expressions that I want to explain to you.

حال دو عبارت وجود دارد که می خواهم برای شما توضیح دهم.

The first one is diverse backgrounds.

اولین مورد پس زمینه های متنوع است.

Good again, diverse backgrounds.

خوب دوباره، پس زمینه های متنوع.

Excellent.

Now this just refers to the variety of experiences, identities, and

عالی

اکنون این فقط به انواع تجربیات، هویت ها و

perspectives people bring due to their unique life experiences.

دیدگاه هایی اشاره دارد که افراد به دلیل تجربیات منحصر به فرد زندگی خود به ارمغان می آورند.

I've experienced many things in my life and you have as well.

من چیزهای زیادی را در زندگی ام تجربه کرده ام و شما نیز تجربه کرده اید.

So when we come into the same room, when we're at each other's, The

بنابراین وقتی وارد یک اتاق می‌شویم، وقتی در کنار هم هستیم، در

vicinity, the vicinity we're next to each other, we immediately will start

مجاورت، نزدیکی که در کنار هم هستیم ، بلافاصله شروع به

sharing things based on our experiences.

اشتراک‌گذاری چیزها بر اساس تجربیات خود خواهیم کرد.

So when you have people from diverse backgrounds, very different experiences,

بنابراین وقتی افرادی با پیشینه‌های مختلف، تجربیات بسیار متفاوت،

very different identities, they can actually blend and help each other.

هویت‌های بسیار متفاوت دارید، در واقع می‌توانند با هم ترکیب شوند و به یکدیگر کمک کنند.

Diverse backgrounds, again, variety of experiences, identities, and perspectives.

پس زمینه های متنوع، دوباره، تنوع تجربیات، هویت ها و دیدگاه ها.

And finally, I want to explain this one from this example,

و در نهایت، من می خواهم این یکی را از این مثال توضیح دهم،

fostering good again, fostering.

دوباره پرورش خیر، پرورش.

Excellent.

عالی

Now this just refers to encouraging the development of something.

اکنون این فقط به تشویق توسعه چیزی اشاره دارد.

Especially something desirable.

مخصوصاً چیز مطلوب.

Again, you're encouraging the development of something,

باز هم، شما توسعه چیزی،

especially something desirable.

به ویژه چیزی مطلوب را تشویق می کنید.

Now, remember when I used this word, it was the last sentence of the paragraph.

حالا یادت باشه وقتی از این کلمه استفاده کردم جمله آخر پاراگراف بود.

I'll read it one more time.

یه بار دیگه میخونمش

It's all about sharing meals, sharing time.

همه چیز در مورد تقسیم وعده های غذایی، به اشتراک گذاری زمان است.

Creating memories, strengthening bonds, spending time together, and fostering,

ایجاد خاطرات، تقویت پیوندها، گذراندن وقت با هم، و پرورش،

developing understanding among families, understanding each other is important.

توسعه تفاهم در میان خانواده ها، درک یکدیگر مهم است.

So we spend time together.

پس با هم وقت می گذرانیم.

So we are able to understand each other more.

بنابراین ما می توانیم یکدیگر را بیشتر درک کنیم.

Fostering, you got it.

پرورش دادن، متوجه شدید.

Excellent.

عالی

Excellent.

So again, what happened in the second example, we used the five W's method, who,

عالی

بنابراین، دوباره، آنچه در مثال دوم اتفاق افتاد ، از روش پنج W استفاده کردیم، چه کسی،

what, when, where, and why, and we were able to get a very different response.

چه، چه زمانی، کجا و چرا، و توانستیم پاسخ بسیار متفاوتی دریافت کنیم.

But what about this third example, same question, can we use the five W's

اما در مورد این مثال سوم، همان سؤال، آیا می‌توانیم از روش پنج W

method here, same question, how would you describe the diverse or the culture

در اینجا استفاده کنیم، همان سؤال، چگونه تنوع یا فرهنگ

in your country, who environmentalists and nature enthusiasts, I'm choosing an

کشور خود را توصیف می‌کنید، که دوستداران محیط‌زیست و طبیعت‌گردان هستند، من

entirely different group of people to now answer this question about my culture.

گروه کاملاً متفاوتی را انتخاب می‌کنم. مردم اکنون به این سوال در مورد فرهنگ من پاسخ دهند.

What?

چی؟

Promote sustainable living and conservation efforts.

ترویج زندگی پایدار و تلاش‌های حفاظتی. چه

When?

زمانی؟

All year.

تمام سال.

Where?

جایی که؟

Throughout national parks, wildlife reserves, and eco friendly communities.

در سراسر پارک های ملی، ذخایر حیات وحش ، و جوامع دوستدار محیط زیست.

Why to protect the natural environment and ensure the well

چرا باید از محیط زیست طبیعی محافظت کرد و

being of future generations.

سلامت نسل های آینده را تضمین کرد.

Now I'm speaking again about who environmentalists and nature enthusiasts.

حالا من دوباره در مورد اینکه چه کسانی دوستداران محیط زیست و طبیعت هستند صحبت می کنم.

I'm answering the question about the culture in my country.

من به این سوال در مورد فرهنگ کشورم پاسخ می دهم.

I chose for the who to speak about environmentalists because it

من انتخاب کردم که در مورد محیط بانان چه کسی صحبت کنم، زیرا

still will show you and help you understand the culture of my country.

هنوز هم به شما نشان می دهد و به شما کمک می کند فرهنگ کشور من را درک کنید.

So let's dive into this a little deeper.

پس بیایید کمی عمیق تر به این موضوع بپردازیم.

Now, using the five Ws, the information we have this response,

اکنون، با استفاده از پنج W، اطلاعاتی که ما این پاسخ را داریم،

again, the question, how would you describe the culture in your country?

دوباره این سوال، فرهنگ کشور خود را چگونه توصیف می کنید؟

Well, environmentalists and nature enthusiasts dedicate themselves

خب، محیط بانان و علاقه مندان به طبیعت در تمام

year round to promote sustainable living and conservation efforts.

طول سال خود را وقف ترویج زندگی پایدار و تلاش های حفاظتی می کنند.

Their activities span the nation's parks, wildlife reserves,

فعالیت‌های آن‌ها شامل پارک‌های کشور، ذخیره‌گاه‌های حیات وحش

and eco friendly communities.

و جوامع دوستدار محیط‌زیست می‌شود.

This passionate commitment is driven by the desire to protect the

این تعهد پرشور ناشی از تمایل به حفاظت از

natural environment, the natural environment, and ensure the well

محیط طبیعی، محیط زیست طبیعی، و تضمین

being of future generations.

رفاه نسل های آینده است.

Through their unwavering efforts, they not only safeguard biodiversity, but

از طریق تلاش های تزلزل ناپذیر خود، آنها نه تنها از تنوع زیستی محافظت می کنند، بلکه

also inspire communities to adopt a more environmentally conscious lifestyle.

جوامع را تشویق می کنند تا سبک زندگی آگاهانه تری نسبت به محیط زیست اتخاذ کنند.

This is the bulk of my response to the question.

این بخش عمده ای از پاسخ من به این سوال است.

So this is what my culture is like.

بنابراین فرهنگ من اینگونه است.

We really care about the environment.

ما واقعاً به محیط زیست اهمیت می دهیم.

We really care about nature.

ما واقعاً به طبیعت اهمیت می دهیم.

You just learned so much about my culture as it relates to.

شما فقط در مورد فرهنگ من چیزهای زیادی یاد گرفتید که به آن مربوط می شود.

The environment and how we view nature.

محیط زیست و نگاه ما به طبیعت

I only use the five W's.

من فقط از پنج W استفاده می کنم.

Now there were four different expressions and words that I want to break down.

حالا چهار عبارت و کلمه مختلف وجود داشت که می‌خواهم آن‌ها را تجزیه کنم.

The first one is ensure good again, ensure excellent.

اولین مورد اطمینان دوباره خوب است، مطمئن شوید که عالی است.

Now this just means to make certain that something will occur or be the case.

اکنون این فقط به این معنی است که مطمئن شوید چیزی اتفاق می افتد یا اتفاق می افتد.

To make sure, Hey, I want to ensure that this happens.

برای اطمینان، هی، می‌خواهم اطمینان حاصل کنم که این اتفاق می‌افتد.

Next well being, well being good.

سلامتی بعدی، خوب بودن.

Now this just refers to the state of being comfortable, healthy, or happy.

حالا این فقط به حالت راحت، سالم یا شاد بودن اشاره دارد.

Hey, your wellbeing is my top priority.

سلام، سلامتی شما اولویت اصلی من است.

I want to make sure you're comfortable, you're healthy and

من می خواهم مطمئن شوم که شما راحت هستید، سالم هستید و

you're happy, your wellbeing.

خوشحال هستید، سلامتی شما.

You got it.

فهمیدی.

Excellent.

عالی

All right.

خیلی خوب.

And then we have unwavering, unwavering, literally just means Not

و سپس ما تزلزل ناپذیر، تزلزل ناپذیر، به معنای واقعی کلمه فقط به معنای

wavering, steady, or resolute, not going back and forth, not wavering.

تزلزل نکردن، ثابت قدم، یا مصمم، عدم رفت و برگشت، عدم تزلزل است.

No, very straight and resolute.

نه، بسیار صریح و مصمم.

You're going to get done what needs to get done.

شما کاری را که باید انجام دهید انجام خواهید داد.

You got it.

فهمیدی.

Excellent.

عالی

And again, I want to read the sentence that uses this word.

و دوباره می خواهم جمله ای را که از این کلمه استفاده می کند بخوانم.

The last sentence through their unwavering, through their unchanging,

آخرین جمله از طریق تزلزل ناپذیر آنها، از طریق تغییر ناپذیر آنها،

through their consistent and steady efforts, the not only

از طریق تلاش های مداوم و مداوم آنها، نه تنها از

safeguard biodiversity, but also inspire communities dot, dot, dot.

تنوع زیستی محافظت می کنند، بلکه الهام بخش جوامع نقطه، نقطه، نقطه هستند.

And finally, safe guard.

و در نهایت گارد ایمن.

Good again, safe guard.

بازم خوبه نگهبان

Excellent.

عالی

This just means to protect from harm or damage with an appropriate measure.

این فقط به معنای محافظت از آسیب یا آسیب با یک اقدام مناسب است.

Thank you.

Again, to protect from harm or damage with an appropriate measure, doing something

متشکرم.

باز هم، برای محافظت از آسیب یا آسیب با یک اقدام مناسب، انجام کاری

to make sure nothing bad happens using the appropriate method or measure.

برای اطمینان از اینکه هیچ اتفاق بدی با استفاده از روش یا اقدام مناسب رخ نمی‌دهد.

You got it.

فهمیدی.

Excellent.

All right.

عالی

خیلی خوب.

So again, using this method, the five W's method, who, what, when, where,

بنابراین، مجدداً، با استفاده از این روش، روش پنج W، چه کسی، چه، چه زمانی، کجا

and why you can answer any question in English about any topic and your

و چرا می‌توانید به هر سؤالی به زبان انگلیسی در مورد هر موضوعی پاسخ دهید و

response might be different from someone else's response, but you're

پاسخ شما ممکن است با پاسخ شخص دیگری متفاوت باشد، اما شما

still using the five W's method.

همچنان از روش پنج W

Who, what, when, where, and why I'll talk to you in the next lesson.

کی، چی، کی، کجا و چرا در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.

You still there?

هنوز اونجایی؟

You know what time it is.

میدونی ساعت چنده.

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said it's story time.

هی گفتم وقت داستانه

All right.

خیلی خوب.

So this is a quick one for you.

بنابراین این یک سریع برای شما است.

I actually, at the time of the recording of this lesson, just

من در واقع، در زمان ضبط این درس، تازه

got back from a family vacation.

از یک تعطیلات خانوادگی برگشتم.

We took a cruise, a 10 day cruise to the Bahamas.

ما یک کشتی دریایی، یک کشتی دریایی 10 روزه به باهاما رفتیم.

Grand Turks and the Dominican Republic.

ترک های بزرگ و جمهوری دومینیکن.

And I remember one of the days we were there, we were in the Dominican

و یادم می آید یکی از روزهایی که آنجا بودیم، در جمهوری دومینیکن بودیم

Republic and we went to ocean world.

و به دنیای اقیانوس رفتیم.

And when we went to ocean world, we saw many different animals.

و وقتی به دنیای اقیانوس رفتیم، حیوانات مختلفی را دیدیم.

We saw a dolphin show.

نمایش دلفین ها را دیدیم.

It was amazing.

شگفت انگیز بود.

And we were going to the next show, which was going to be a bird show.

و ما داشتیم به نمایش بعدی که قرار بود نمایش پرندگان باشد.

But on the way to walk to the bird show, again, my mother, father, sister,

اما در راه پیاده روی به نمایشگاه پرنده، دوباره مادر، پدر، خواهر،

brother in law, and my two nieces and I, and also my best friend was there.

برادر شوهر و من و دو خواهرزاده ام و همچنین بهترین دوستم آنجا بودند.

As we were going to walk to where the bird show was, we noticed that

وقتی می خواستیم به سمت محل برگزاری نمایشگاه پرندگان برویم، متوجه شدیم که

people were gathering in one area.

مردم در یک منطقه جمع شده اند.

So we kind of looked to see what was going on and we heard a lot of birds chirping.

بنابراین ما به نوعی نگاه کردیم تا ببینیم چه خبر است و صدای جیر جیر پرندگان را شنیدیم.

So we asked the guy working there, Hey, what's going on in there?

بنابراین از مردی که آنجا کار می کرد پرسیدیم، هی، آنجا چه خبر است؟

He said, Oh, you can come in.

او گفت، اوه، شما می توانید وارد شوید.

So we said, okay, when we walked in, there were literally about 200

بنابراین ما گفتیم، خوب، وقتی وارد شدیم، به معنای واقعی کلمه حدود 200

birds, the cutest little birds, like little parakeets flying around.

پرنده بودند، زیباترین پرنده های کوچک، مانند طوطی های کوچک که در اطراف پرواز می کردند.

And the guy said, I'm going to give you some food and the birds

و آن مرد گفت، من به شما غذا می دهم و پرندگان

will eat it out of your hand.

آن را از دست شما خواهند خورد.

So he put the food in our hands.

پس غذا را در دست ما گذاشت. به

It seemed like he hadn't even gotten out three kernels when

نظر می‌رسید که او حتی سه هسته‌اش را بیرون نیاورده بود که

all of a sudden tons of birds.

ناگهان تعداد زیادی پرنده وجود داشت.

They flew to my mom.

آنها به سمت مامانم پرواز کردند.

They flew to my sister.

آنها به سمت خواهرم پرواز کردند.

They flew to my best friend.

آنها به سمت بهترین دوست من پرواز کردند.

They flew to my nieces.

آنها به سمت خواهرزاده های من پرواز کردند.

And all you heard was because it is a little bit disconcerting.

و تنها چیزی که شنیدید این بود که کمی نگران کننده است.

It throws you off a bit to have birds just literally like nose

داشتن پرندگانی که دقیقاً شبیه به دماغه به

diving toward you flying full speed.

سمت شما هستند و با سرعت کامل به سمت شما پرواز می کنند، کمی شما را ناامید می کند.

I had birds on my head.

روی سرم پرنده بود.

I had four birds eating out of my hand.

چهار پرنده داشتم از دستم غذا می خوردند.

There are about two birds standing on my head and I was in there for about maybe

حدود دو پرنده روی سرم ایستاده اند و من حدود 15 دقیقه در آنجا بودم

15 minutes and I absolutely loved it.

و کاملاً آن را دوست داشتم.

There's something that happens when you connect with nature

وقتی با طبیعت ارتباط برقرار می کنی اتفاقی می افتد

and I've always liked birds.

و من همیشه پرندگان را دوست داشتم.

They're just cute.

آنها فقط ناز هستند.

And these ones, they were orange, red, yellow.

و اینها نارنجی، قرمز، زرد بودند.

And I think they had a little bit of green.

و من فکر می کنم آنها کمی سبز بودند.

Very cute, smaller than my hand.

خیلی نازه، از دست من کوچیکتر

They were smaller birds.

آنها پرنده های کوچک تری بودند.

But again, having a bird literally do a nose dive at you is a little

اما باز هم، اینکه یک پرنده به معنای واقعی کلمه به سمت شما شیرجه بزند،

bit kind of throws you off.

کمی شما را پرت می کند.

Right.

درست.

But as I stood there, I started talking to them like, Ooh, look at you.

اما همانطور که آنجا ایستادم، شروع کردم به صحبت کردن با آنها مانند، اوه، به تو نگاه کن.

This is cute.

این ناز است.

And they were just eating.

و فقط مشغول خوردن بودند.

And I remembered my first interaction like this with the bird.

و اولین تعاملم با پرنده را به یاد آوردم.

I've told this story before was with a bird named Matt.

قبلاً گفته بودم این داستان با پرنده ای به نام مت بود.

One of my mom's friends, they stayed with us for a little while.

یکی از دوستان مامانم مدتی پیش ما ماندند.

And well, her kids stayed with us for a little while when I think her

و خوب، بچه هایش مدتی پیش ما ماندند که فکر کنم او

and her husband went on vacation and they had brought a bird to

و شوهرش به تعطیلات رفته بودند و یک پرنده به

our house and his name was Matt.

خانه ما آورده بودند و اسمش مت بود.

And Matt looked very similar to the birds that were eating out of my hand.

و مت بسیار شبیه پرنده هایی بود که از دست من غذا می خوردند.

When I was in the Dominican Republic, Matt used to sit and watch TV with me

زمانی که من در جمهوری دومینیکن بودم، مت عادت داشت در حالی که

as I ate popcorn and he had his snack.

پاپ کورن می خوردم و او میان وعده اش را می خورد، با من می نشست و تلویزیون تماشا می کرد.

This happened literally when I was about 13 or 14 years old,

این به معنای واقعی کلمه زمانی اتفاق افتاد که من حدوداً 13 یا 14 ساله بودم، یعنی

well over 26 or 27 years ago.

بیش از 26 یا 27 سال پیش.

So in my mind I have a soft spot and I have this good

بنابراین در ذهن من یک نقطه نرم است و

memory of birds because of Matt.

به خاطر مت این خاطره خوب از پرندگان را دارم.

So when I was in the Dominican Republic, there was a warmth in my

بنابراین وقتی در جمهوری دومینیکن بودم ،

heart as the birds ate out of my hand.

وقتی پرندگان از دست من غذا می خوردند، گرمی در قلبم وجود داشت.

Maybe you like birds too.

شاید شما هم پرنده ها را دوست دارید. اگر در حال تماشای ویدیو هستید

Let me know in the comment section if you're watching the video and I

در بخش نظرات به من اطلاع دهید و

will talk to you in the next lesson.

در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.