LEARN ENGLISH DAILY ROUTINES (5-DAY ROUTINE)

Day number one.

روز شماره یک

All right.

بسیار خوب.

Day number one of our five day English routine is going to be Monday.

روز شماره یک از پنج روز روتین انگلیسی ما دوشنبه خواهد بود.

And it is the who we're using the five W's and for day number one, you want to

و این همان کسی است که ما از پنج W استفاده می کنیم و برای روز شماره یک، شما می خواهید

focus on the people you interacted with.

روی افرادی که با آنها تعامل داشتید تمرکز کنید.

Let me explain this a little bit more.

اجازه دهید این را کمی بیشتر توضیح دهم.

Again, the people you interacted with.

باز هم افرادی که با آنها تعامل داشتید.

Think of three people you interacted with or saw online and describe them.

سه نفر را که با آنها تعامل داشتید یا آنلاین دیدید فکر کنید و آنها را توصیف کنید.

Make sure you give a detailed description of their appearance, their

اطمینان حاصل کنید که شرح مفصلی از ظاهر،

character, and their influence on you.

شخصیت و تأثیر آنها بر شما ارائه می دهید.

Remember we're speaking about the first part of your five day routine

به یاد داشته باشید که ما در مورد بخش اول برنامه پنج روزه شما صحبت می کنیم

to help you speak English fluently.

تا به شما کمک کنیم انگلیسی را روان صحبت کنید.

The first thing you want to do is think about people.

اولین کاری که می خواهید انجام دهید این است که به مردم فکر کنید.

So let's break it down just a bit more.

بنابراین اجازه دهید آن را فقط کمی بیشتر تجزیه کنیم.

I want you to think about it like this.

ازت میخوام اینجوری بهش فکر کنی

Imagine today, imagine that you interacted with your husband.

امروز را تصور کنید، تصور کنید که با شوهرتان تعامل داشتید.

Then you interacted with your boss.

سپس با رئیس خود تعامل داشتید.

Next you interacted with the cashier at the grocery store.

بعد با صندوقدار فروشگاه مواد غذایی تعامل داشتید.

Now, remember, what are we talking about?

حالا یادت باشه در مورد چی حرف میزنیم؟

Specifically focusing on the people you interacted with three individuals that

به طور خاص روی افرادی که با سه نفر تعامل داشتید که

you interacted with, for example, your husband, your boss, and the cashier.

با آنها تعامل داشتید تمرکز کنید، به عنوان مثال، شوهرتان، رئیستان و صندوقدار.

And what you're going to do is you're going to.

و کاری که قرار است انجام دهید این است که انجام دهید.

Speak about these individuals.

در مورد این افراد صحبت کنید.

You're going to write about these individuals.

شما قرار است در مورد این افراد بنویسید.

You're going to think in English about these individuals.

شما به انگلیسی در مورد این افراد فکر خواهید کرد.

We're talking about a five day routine that will help you start

ما در مورد یک روال پنج روزه صحبت می کنیم که به شما کمک می کند زبان

speaking English more fluently.

انگلیسی را روان تر صحبت کنید.

So we have on Monday, these three individuals think about.

بنابراین ما در روز دوشنبه، این سه نفر در مورد فکر می کنم.

What they look like, their appearance, think about what they said.

چه شکلی هستند، ظاهرشان، به آنچه گفته اند فکر کنید.

Their words and think about how they made you feel.

سخنان آنها و در مورد احساس آنها در شما فکر کنید.

This is what you are going to do on Monday, right?

این کاری است که قرار است دوشنبه انجام دهید، درست است؟

You're feeling, how did these individuals make you feel when you spoke with them?

شما احساس می کنید، این افراد چه احساسی در شما ایجاد کردند وقتی با آنها صحبت کردید؟

Now, why is this such a good routine for day number one?

حالا، چرا این یک روال خوب برای روز شماره یک است؟

Let's check out the three reasons.

بیایید سه دلیل را بررسی کنیم.

Here's reason number one.

در اینجا دلیل شماره یک است.

Describing people helps build essential vocabulary related to physical appearance.

توصیف افراد به ساخت واژگان ضروری مرتبط با ظاهر فیزیکی کمک می کند.

Personality traits and personal characteristics.

ویژگی های شخصیتی و خصوصیات فردی.

Once again, physical appearance, personality traits, and

بار دیگر ظاهر فیزیکی، ویژگی های شخصیتی و

personal characteristics.

ویژگی های شخصی.

The second reason why this is such a good thing to do is it improves your

دلیل دوم اینکه چرا این کار بسیار خوبی است این است که

observational skills and your attention to detail, which are crucial for For

مهارت های مشاهده ای و توجه شما به جزئیات را بهبود می بخشد، که برای برقراری

effective communication in English.

ارتباط موثر در زبان انگلیسی بسیار مهم است.

I mentioned a few moments ago, let's say you were thinking about the cashier.

چند لحظه پیش گفتم، فرض کنید به صندوقدار فکر می کردید.

Well, now you have to really go back and think about, Hey, what

خوب، حالا باید واقعاً برگردید و به این فکر کنید، هی،

was the cashier actually wearing?

صندوقدار واقعاً چه لباسی پوشیده بود؟

You're going to describe his or her appearance.

شما می خواهید ظاهر او را توصیف کنید.

You're focused on the details and this will actually help

شما روی جزئیات تمرکز کرده اید و این در واقع به شما کمک می کند

you improve your English.

زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید.

Day number one, your routine number three.

روز شماره یک، روال شماره سه شما.

The reason is it also helps you by practicing descriptions.

دلیل آن این است که با تمرین توضیحات به شما کمک می کند.

You will enhance the ability you have to form complex sentences and

توانایی شما برای تشکیل جملات پیچیده و

use various grammatical structures.

استفاده از ساختارهای گرامری مختلف را افزایش خواهید داد.

As you're thinking about the cashier or your husband or your boss, you're going

همانطور که به صندوقدار یا شوهرتان یا رئیستان فکر می کنید،

to figure out ways of describing these individuals that's going to cause you

راه هایی برای توصیف این افراد پیدا خواهید کرد که باعث می شود از

to use the grammar rules you've learned to use the expressions you've learned.

قواعد دستور زبانی که یاد گرفته اید برای استفاده از عباراتی که یاد گرفته اید استفاده کنید.

So again, focus on.

پس باز هم روی

On day one, the first part of this five day routine is once again, you need to

در روز اول، اولین بخش از این روال پنج روزه یک بار دیگر است، شما باید

focus on the people you interacted with.

روی افرادی که با آنها تعامل داشتید تمرکز کنید.

And we're focusing on the first W, which is the who now, before we get to day

و ما روی اولین W تمرکز می کنیم، که اکنون، قبل از اینکه به روز

number two of our routine, my name is Tiffani also known as teacher Tiffani.

شماره دو روتین خود برسیم، نام من تیفانی است که به عنوان معلم تیفانی نیز شناخته می شود.

And my goal is to help you.

و هدف من کمک به شماست.

Speak English with confidence.

با اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کنید.

This lesson going over five day routine will help you more

این درس که به صورت روتین پنج روزه برگزار می‌شود، بیشتر

than, you know, are you ready?

از اینکه می‌دانید آماده‌اید، به شما کمک می‌کند؟

Well, then I'm teacher Tiffani.

خب، پس من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in today.

بیایید همین امروز وارد عمل شویم.

Number two day, number two of this five day routine.

روز شماره دو، شماره دو از این روال پنج روزه.

I want you to use the W the what to focus on the things you did.

می‌خواهم از W استفاده کنید و روی کارهایی که انجام دادید تمرکز کنید.

This is going to help you in so many.

این در بسیاری از موارد به شما کمک خواهد کرد.

Ways.

راه ها

So what you're going to do is you're going to focus on what you did.

بنابراین کاری که قرار است انجام دهید این است که روی کاری که انجام داده اید تمرکز کنید.

What does this mean?

این به چه معناست؟

You're going to think of three things you did throughout the day and describe them.

قرار است به سه کاری که در طول روز انجام داده اید فکر کنید و آنها را توصیف کنید.

Make sure you give a detailed description of the actions.

اطمینان حاصل کنید که شرح مفصلی از اقدامات ارائه می دهید.

So I want you to literally think about what you did throughout your day.

بنابراین من از شما می خواهم که به معنای واقعی کلمه به کارهایی که در طول روز انجام داده اید فکر کنید.

For example, let's say.

مثلاً بگوییم.

You enjoy actually meeting up with your friends.

در واقع از ملاقات با دوستان خود لذت می برید.

So let's say first thing you met your friends, right?

پس بیایید بگوییم اولین چیزی که با دوستان خود ملاقات کردید، درست است؟ با

You met your friends.

دوستانت آشنا شدی

Maybe you met them at a cafe.

شاید شما آنها را در یک کافه ملاقات کرده اید.

All right.

بسیار خوب. با

You met your friends and maybe you also had to give.

دوستانت آشنا شدی و شاید هم مجبور شدی بدهی.

Uh, presentation.

اوه، ارائه

All right.

So you gave a presentation and then finally, maybe you promised your kids

بسیار خوب.

بنابراین شما یک سخنرانی ارائه دادید و سپس در نهایت، شاید به فرزندان خود قول داده اید

that they would have pizza for dinner.

که برای شام پیتزا بخورند.

So maybe you purchased a pizza.

پس شاید پیتزا خریده اید.

Remember this routine is all about picking three things you did that day.

به یاد داشته باشید که این روال تماماً در مورد انتخاب سه کاری است که در آن روز انجام دادید.

We're on day two of our five day routine to improve your English.

ما در روز دوم از برنامه پنج روزه خود برای بهبود زبان انگلیسی شما هستیم.

Focus on the things you did speak about them or write about them.

روی کارهایی که انجام دادید در مورد آنها صحبت کنید یا درباره آنها بنویسید تمرکز کنید.

Three things you did.

سه کاری که کردی

And I wrote down again.

و دوباره یادداشت کردم

Met with friends, gave a presentation, and also purchased a pizza.

با دوستان ملاقات کرد، ارائه داد، و همچنین یک پیتزا خرید.

Now, why is this such a good routine?

حالا چرا این یک روال خوب است؟

Here's the first reason why this is so important.

در اینجا اولین دلیل این است که چرا این بسیار مهم است.

Describing actions in detail enhances your ability to create

توصیف اقدامات با جزئیات، توانایی شما را برای ایجاد

more vivid and engaging narratives.

روایت‌های واضح‌تر و جذاب‌تر افزایش می‌دهد.

A key skill in both spoken.

یک مهارت کلیدی در هر دو گفتاری.

And written English.

و انگلیسی نوشتاری.

Remember I mentioned earlier, the importance of giving details.

به یاد داشته باشید که قبلاً به اهمیت ارائه جزئیات اشاره کردم.

So let's go back to our example.

پس بیایید به مثال خود برگردیم. به

I mentioned meeting with friends, giving a presentation and pizza.

ملاقات با دوستان، ارائه و پیتزا اشاره کردم.

So if we were to focus on the pizza, what would happen?

بنابراین اگر بخواهیم روی پیتزا تمرکز کنیم ، چه اتفاقی می‌افتد؟

You could start describing what you put.

می توانید شروع کنید به توصیف آنچه که قرار داده اید.

On your pizza, what do you like to eat on your pizza?

روی پیتزا، دوست دارید روی پیتزا چه بخورید؟

Maybe you say, Oh man, I love olives on my pizza.

شاید شما بگویید، اوه مرد، من عاشق زیتون روی پیتزا هستم.

Or maybe you say, Oh, I love onions on my pizza.

یا شاید بگویید، اوه، من عاشق پیاز روی پیتزا هستم.

Or maybe you even like pineapples.

یا شاید حتی آناناس دوست دارید.

Some people enjoy.

برخی از مردم لذت می برند.

Pineapples on their pizza.

آناناس روی پیتزاشان

You're starting to describe what you put on your pizza.

شما شروع به توصیف چیزی که روی پیتزا می گذارید، می کنید.

This is again, enhancing your ability to give details in English.

این دوباره توانایی شما برای ارائه جزئیات به زبان انگلیسی را افزایش می دهد.

Day two, this routine is all about focusing on the things you did.

روز دوم، این روال همه چیز در مورد تمرکز بر کارهایی است که انجام دادید.

Here's the second reason why this routine is so powerful.

در اینجا دلیل دومی است که چرا این روال بسیار قدرتمند است.

This exercise.

این تمرین

Promotes the use of sequencing words and transitional phrases, improving the flow

استفاده از توالی کلمات و عبارات انتقالی را ترویج می کند ، جریان

and coherence of speech and writing.

و انسجام گفتار و نوشتار را بهبود می بخشد.

Now you may ask yourself, Hey, what does this actually mean?

اکنون ممکن است از خود بپرسید، هی، این واقعاً به چه معناست؟

I want us to go again, back to our example.

من می خواهم که دوباره به مثال خود برگردیم.

Meeting your friends.

ملاقات با دوستان خود

So let's say, which one did we do first?

پس بیایید بگوییم، کدام یک را اول انجام دادیم؟

Let's say you met your friends first.

فرض کنید ابتدا با دوستان خود آشنا شدید.

So I met my friends at 10 AM.

بنابراین ساعت 10 صبح با دوستانم ملاقات کردم.

Then.

سپس.

The transitional phrase, transitional word.

عبارت انتقالی، کلمه انتقالی.

Then I gave a presentation after I gave the presentation, I purchased a pizza.

بعد از ارائه ارائه، یک پیتزا خریدم.

So after I gave the presentation, I purchased a pizza.

بنابراین پس از ارائه، یک پیتزا خریدم.

We're seeing this sequence of events, met my friends, maybe for breakfast,

ما در حال دیدن این توالی از رویدادها هستیم، با دوستانم ملاقات کردم، شاید برای صبحانه،

gave a presentation, then I actually purchased a pizza for my children.

یک سخنرانی ارائه دادم، سپس من در واقع یک پیتزا برای فرزندانم خریدم.

When you follow the second day, this routine of focusing on what

وقتی روز دوم را دنبال می کنید، این روال تمرکز بر کاری که

you did, you'll also improve your ability to use transitional phrases.

انجام داده اید، توانایی خود را در استفاده از عبارات انتقالی نیز بهبود می بخشید.

And the third reason why this is such a powerful routine is regular practice

و سومین دلیلی که چرا این یک روال قدرتمند است، تمرین منظم

in describing actions will help you think more directly in English.

در توصیف اقدامات است که به شما کمک می کند مستقیم تر به انگلیسی فکر کنید.

Reducing the need for mental translation from your native language.

کاهش نیاز به ترجمه ذهنی از زبان مادری شما.

This is something that is very important.

این چیزی است که بسیار مهم است.

So how can we apply this to our example?

پس چگونه می توانیم این را در مثال خود اعمال کنیم؟

All right.

Again, describing your actions.

بسیار خوب.

مجدداً اعمال خود را توصیف کنید.

We talked about meeting friends.

در مورد ملاقات با دوستان صحبت کردیم.

We talked about giving a presentation.

در مورد ارائه صحبت کردیم.

We talked about purchasing pizza, but we didn't give any specific details yet.

ما در مورد خرید پیتزا صحبت کردیم، اما هنوز جزئیات خاصی ارائه نکردیم.

But the moment you start thinking about, ah, my friends, maybe you'll

اما از لحظه‌ای که شروع به فکر کردن به این می‌کنید، آه، دوستان من، شاید

start telling us about, Hey, my friends, we met back in college.

شروع کنید به ما بگویید، هی، دوستان من، ما دوباره در دانشگاه با هم آشنا شدیم.

We've been friends for over 20 or 30 years.

ما بیش از 20 یا 30 سال است که با هم دوست هستیم.

Then your presentation, whew, it took a long time to prepare, but it went well.

سپس ارائه شما، وای، زمان زیادی طول کشید تا آماده شود، اما خوب پیش رفت.

You're going to naturally start giving more details, just like we gave details

شما به طور طبیعی شروع به ارائه جزئیات بیشتر خواهید کرد، درست همانطور که

about the pizza a few moments ago.

چند لحظه پیش جزئیاتی در مورد پیتزا ارائه کردیم. به

This is why it's so important to follow the second day, day

همین دلیل بسیار مهم است که روز دوم، روز

two of our five day routine.

دوم از برنامه پنج روزه خود را دنبال کنیم.

So we have who day one, that routine.

بنابراین ما روز اول، آن روال را داریم.

Day two, what now we have day number three, day number three is Wednesday.

روز دوم، چیزی که الان داریم روز شماره سه، روز شماره سه چهارشنبه است.

And on day number three, we're focusing on when this W meaning

و در روز شماره سه، ما روی زمانی تمرکز می کنیم که W به معنای

focusing on specific times of the day.

تمرکز بر زمان های خاصی از روز است.

This part of the routine will help you as well, improve your English.

این بخش از روتین به شما کمک می کند تا زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید.

So let's break this down.

پس بیایید این را تجزیه کنیم.

Think of three specific times of the day and describe them.

به سه زمان خاص از روز فکر کنید و آنها را توصیف کنید.

Make sure you give a detailed description of the weather, the sounds you heard,

اطمینان حاصل کنید که شرح مفصلی از آب و هوا، صداهایی که شنیده‌اید

and also any emotions you felt.

و همچنین احساساتی که احساس کرده‌اید، ارائه می‌دهید.

Once again, the weather, the sounds and your emotions.

بار دیگر، آب و هوا، صداها و احساسات شما.

So let's write this down.

پس بیایید این را بنویسیم.

All right.

بسیار خوب. ما

We have the weather, the sounds.

آب و هوا، صداها را داریم.

And your emotions.

و احساسات شما

All right.

We're talking about specific periods or times of the day.

بسیار خوب.

ما در مورد دوره ها یا زمان های خاصی از روز صحبت می کنیم.

So let's say I want to talk about the morning specifically 9 30 AM.

بنابراین فرض کنید می خواهم در مورد صبح به طور خاص ساعت 9:30 صبح صحبت کنم.

Now, what happened at 9 30 AM at 9 30 AM, I had a meeting with my My employee,

حالا، آنچه در ساعت 9:30 صبح در ساعت 9:30 صبح اتفاق افتاد ، من با کارمندم جلسه ای داشتم،

all right, meeting with my employee.

بسیار خوب، با کارمندم ملاقات کردم.

My employee.

کارمند من

All right.

بسیار خوب.

I'm describing right.

درست توصیف میکنم

What happened at that time?

در آن زمان چه اتفاقی افتاد؟

I'm speaking specifically about 9 30 AM.

من به طور خاص در مورد ساعت 9:30 صبح صحبت می کنم.

I chose it because I had a meeting, but remember, we're

من آن را انتخاب کردم زیرا جلسه داشتم، اما یادت باشد، ما

going to talk about the weather.

در مورد آب و هوا صحبت می کنیم.

Well, at 9 30 AM this morning, it was actually raining outside.

خوب، ساعت 9:30 صبح امروز، واقعاً بیرون باران می بارید.

So I can say it was raining at 9 30.

بنابراین می توانم بگویم که در ساعت 9:30 باران می بارید.

Then the sounds, ah, the sounds at 9 30 AM.

سپس صداها، آه، صداها در ساعت 9:30 صبح.

Well, there were lots of sounds.

خب صداها زیاد بود

Of birds singing at 9:00 AM So birds chirping.

آواز خواندن پرندگان در ساعت 9:00 صبح.

And what about my emotions at 9:30 AM I was actually very excited.

و در مورد احساسات من در ساعت 9:30 صبح واقعاً بسیار هیجان زده بودم.

Why?

Because I was giving my employee a bonus for the work she did.

چرا؟

چون به کارمندم برای کاری که انجام می داد پاداش می دادم.

So again.

پس دوباره

We're talking about this part of our routine, day three of our routine.

ما در مورد این بخش از روال خود صحبت می کنیم ، روز سوم روتین ما.

And we're saying, we're going to focus on specific times of the day.

و ما می گوییم، ما روی زمان های خاصی از روز تمرکز خواهیم کرد.

I mentioned 9 30 AM and already I was able to speak about many things related

من به ساعت 9 30 صبح اشاره کردم و قبلاً می توانستم در مورد بسیاری از چیزهای مربوط

to that specific time of the day.

به آن زمان خاص از روز صحبت کنم. به

This is why this routine is so powerful for day.

همین دلیل است که این روال برای روز بسیار قدرتمند است.

Number three, we're talking about when.

شماره سه، ما در مورد زمان صحبت می کنیم.

Three specific times of the day.

سه زمان مشخص در روز

I just chose one.

من فقط یکی را انتخاب کردم.

We have one right here, but you can choose three specific times of the day.

ما در اینجا یکی داریم، اما شما می توانید سه زمان خاص از روز را انتخاب کنید.

Talk about the weather, the sounds and your emotions, how you feel.

در مورد آب و هوا، صداها و احساسات خود، احساستان صحبت کنید.

Felt now, why is this so powerful?

حالا احساس می کنم، چرا اینقدر قدرتمند است؟

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Reason number one, focusing on specific times encourages you to pay attention

دلیل شماره یک، تمرکز بر زمان‌های خاص، شما را تشویق می‌کند که

to details in your environment, which can lead to more nuanced and

به جزئیات محیط خود توجه کنید، که می‌تواند منجر به مکالمات ظریف‌تر و

engaging conversations in English.

جذاب‌تر به زبان انگلیسی شود.

I love it.

من آن را دوست دارم.

You're already smart enough, your English, you know, so much English already.

شما در حال حاضر به اندازه کافی باهوش هستید، انگلیسی شما، می دانید، در حال حاضر بسیار انگلیسی است.

You've read tons of books.

شما هزاران کتاب خوانده اید.

You've attended multiple courses, amazing courses, and you've watched

شما در دوره های متعدد، دوره های شگفت انگیز شرکت کرده اید، و

many English teachers online.

بسیاری از معلمان انگلیسی را به صورت آنلاین تماشا کرده اید.

You have a lot of information inside.

شما اطلاعات زیادی در داخل دارید.

It just needs to come out.

فقط باید بیرون بیاید

And by following this routine, you will be able to pull all of the information out.

و با پیروی از این روال، می توانید تمام اطلاعات را بیرون بکشید.

Remember it says it can lead to more nuanced and engaging

به یاد داشته باشید که می گوید می تواند به مکالمات ظریف تر و جذاب تر

conversations in English.

به زبان انگلیسی منجر شود.

Imagine this.

این را تصور کنید.

Someone asked me, Hey, Tiff, how has your day been so far?

یکی از من پرسید، هی، تیف، تا الان روزت چطور بوده؟

And I said, Oh, you know what?

و من گفتم، اوه، می دانید چیست؟

At nine 30, this morning, I had a meeting with my employee.

ساعت نه 30 امروز صبح با کارمندم جلسه داشتم.

It was kind of raining outside, but it still was a great, great morning.

بیرون یه جورایی بارون می بارید، اما هنوز یه صبح عالی و عالی بود.

They said, Oh, it was raining today.

گفتند: آه، امروز باران آمد.

So yeah, it was raining, but wouldn't, you know, the birds were still chirping.

پس آره، باران می‌بارید، اما نمی‌دانی، پرنده‌ها هنوز هم جیک می‌زدند.

And I really felt good as I was hearing them chirp and also talking to my

و من واقعاً احساس خوبی داشتم وقتی صدای جیر جیر آنها را می شنیدم و همچنین با کارمندم صحبت می کردم

employee, it will naturally lead to, wow.

، طبیعتاً منجر به این می شود که وای.

The birds were chirping, even in the midst of the rain.

پرندگان حتی در میان باران چهچه می‌کردند.

Where do you live?

شما کجا زندگی می کنید؟

It will lead to a more engaging conversation.

منجر به گفتگوی جذاب تری می شود. به

This is why this part of the routine is so important.

همین دلیل است که این بخش از روال بسیار مهم است.

Reason number two, describing emotions associated with different times of

دلیل شماره دو، توصیف احساسات مرتبط با زمان های مختلف

day will help you express yourself more effectively and more freely.

روز به شما کمک می کند تا خود را به طور مؤثرتر و آزادتر بیان کنید.

And connect with others on a deeper level in English.

و در سطح عمیق تری به زبان انگلیسی با دیگران ارتباط برقرار کنید.

Why think about it.

چرا بهش فکر کن

I was talking about a meeting I had with my employee, but

در مورد جلسه ای که با کارمندم داشتم صحبت می کردم، اما

I said that I was excited.

گفتم که هیجان زده هستم.

I wasn't overwhelmed.

من غرق نشدم

I wasn't frustrated.

من ناامید نشدم

I was excited.

من هیجان زده بودم.

So I'm expressing a different emotion.

بنابراین من یک احساس متفاوت را ابراز می کنم.

And I'm also acknowledging at that time of day, this is how I felt.

و من همچنین در آن زمان از روز تصدیق می کنم، این همان چیزی است که من احساس کردم.

So maybe the person that I'm speaking with will say, you know, what made me excited

بنابراین ممکن است شخصی که با او صحبت می کنم بگوید، می دانید، چه چیزی من را دیروز هیجان زده کرد

yesterday, and it will lead to a more, a deeper conversation, a conversation

، و این منجر به گفتگوی عمیق تر و عمیق تر شود، گفتگویی

that will continue on for a while.

که برای مدتی ادامه خواهد داشت.

And reason number three, this practice enhances your ability to create

و دلیل شماره سه، این تمرین توانایی شما را برای ایجاد

vivid mental images of yourself.

تصاویر ذهنی واضح از خود افزایش می دهد.

Through language, an important skill for storytelling and

از طریق زبان، یک مهارت مهم برای داستان سرایی و

descriptive writing in English.

نوشتن توصیفی به زبان انگلیسی است.

Think about it.

در مورد آن فکر کنید.

When someone says, I had a meeting today, the meeting was with my employee.

وقتی یکی می گوید من امروز جلسه داشتم، جلسه با کارمندم بود.

And during the meeting, it actually started raining outside.

و در طول جلسه، در واقع بیرون باران شروع به باریدن کرد.

Right?

درسته؟

So of course they can imagine you sitting there, possibly at your computer,

بنابراین مطمئناً آنها می توانند تصور کنند که شما در آنجا نشسته اید، احتمالاً پشت رایانه خود، و

having a meeting with your employee.

با کارمند خود جلسه ای دارید.

Maybe you are using zoom to talk to your employee.

شاید از زوم برای صحبت با کارمند خود استفاده می کنید.

But the more you describe the situation, right, the more you say, ah, but outside,

اما هر چه بیشتر وضعیت را توصیف می کنید، درست است، بیشتر می گویید، آه، اما بیرون،

I actually was able to hear the rain falling and hitting against my windowsill.

من در واقع می توانستم بارانی را که می بارید و به طاقچه ام برخورد می کرد، بشنوم.

And then I was also able to hear the birds singing outside.

و سپس توانستم آواز پرندگان را در بیرون بشنوم.

All of a sudden, the person listening to you.

ناگهان کسی که به شما گوش می دهد.

We'll start to imagine the situation.

ما شروع به تصور وضعیت خواهیم کرد.

Wow.

There were birds outside singing.

عجب

بیرون پرنده هایی بودند که آواز می خواندند.

Wow.

عجب

And then, oh, Tiffani felt very excited during this meeting.

و سپس، آه، تیفانی در این دیدار بسیار هیجان زده شد.

This is what will happen in the person's mind.

این چیزی است که در ذهن فرد اتفاق می افتد.

As you continue speaking with them, this is why it is so important for you

همانطور که به صحبت با آنها ادامه می دهید، به همین دلیل است که

to practice focusing on this routine.

تمرین تمرکز روی این روال برای شما بسیار مهم است.

Once again, This routine, speaking about our five day routine, the third part is

بار دیگر، این روال، در مورد برنامه پنج روزه ما صحبت می کنیم، بخش سوم

focused on specific times of the day.

بر زمان های خاصی از روز متمرکز شده است.

Now, day four of our routine day four, we're going to.

حالا، روز چهارم از روز چهارم روتین ما، می رویم.

Focus on where you went, where you went.

روی جایی که رفتی، جایی که رفتی تمرکز کن.

Remember we're using the five W's to create this five day routine that

به یاد داشته باشید که ما از پنج W برای ایجاد این روال پنج روزه استفاده می کنیم که به

will help you improve your English.

شما کمک می کند زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید.

So focus on where you went.

پس روی جایی که رفتید تمرکز کنید.

Think of you got it.

فکر کن متوجه شدی

Three places you went to throughout the day and describe them.

سه جایی که در طول روز رفتی و آنها را توصیف کرد.

Make sure you give a detailed description of what each place looked like and

اطمینان حاصل کنید که شرح مفصلی از ظاهر هر مکان و

how you felt while you were there.

احساس شما در زمانی که آنجا بودید ارائه می دهید.

So I want you to think about your day.

بنابراین می خواهم به روز خود فکر کنید.

Think about the different places you went to.

به مکان های مختلفی که رفته اید فکر کنید.

And remember, we're selecting the places.

و به یاد داشته باشید، ما در حال انتخاب مکان ها هستیم.

Three specific places you visited throughout the day.

سه مکان خاص که در طول روز بازدید کردید.

Now, even if you stayed in your neighborhood, that's totally okay.

حالا، حتی اگر در همسایگی خود بمانید ، کاملاً اشکالی ندارد.

You can mention your house.

می توانید خانه خود را ذکر کنید.

We're talking about the places you actually went to.

ما در مورد مکان هایی صحبت می کنیم که واقعاً به آن ها رفته اید.

Maybe you actually went to the office today.

شاید واقعا امروز به دفتر رفتید.

Talk about the office building you went to in order to get your work done.

در مورد ساختمان اداری که برای انجام کار خود به آنجا رفته اید صحبت کنید.

And then maybe you stopped at a restaurant in order to get some food for your kids.

و بعد شاید در رستورانی توقف کرده اید تا برای بچه هایتان غذا تهیه کنید.

Again, you're talking about the places you went to today.

باز هم در مورد جاهایی که امروز رفتید صحبت می کنید.

So why is this so important?

پس چرا این اینقدر مهم است؟

Why is this routine so important?

چرا این روال اینقدر مهم است؟

So helpful.

خیلی مفیده

Here's the first reason describing places enhances vocabulary related to

در اینجا اولین دلیلی است که توصیف مکان‌ها واژگان مربوط به

locations, architecture, and environments, expanding your ability, the learner

مکان‌ها، معماری و محیط‌ها را افزایش می‌دهد، توانایی شما را افزایش می‌دهد، یادگیرنده

to discuss diverse settings, right?

برای بحث در مورد تنظیمات مختلف، درست است؟

You're opening up your mind to think in different ways, to describe things

شما ذهن خود را باز می کنید تا به روش های مختلف فکر کنید، تا چیزهایی را که

you didn't describe in the past.

در گذشته توصیف نکرده اید توصیف کنید.

The second reason this practice encourages the use of sensory language, helping

دلیل دوم اینکه این تمرین استفاده از زبان حسی را تشویق می‌کند، به شما کمک می‌کند

you to create more vivid and engaging descriptions in English, for example,

تا توصیف‌های واضح‌تر و جذاب‌تری به زبان انگلیسی ایجاد کنید، برای مثال،

okay, you went to get your kids some food.

خوب، شما رفتید تا برای بچه‌هایتان غذا بیاورید.

What did it look like?

چه شکلی بود؟

Ah, there were some golden arches.

آه، چند طاق طلایی بود.

Okay.

باشه

It was like a gold color, right?

مثل رنگ طلایی بود، درسته؟

You're starting to describe it a bit more.

شما شروع به توصیف آن کمی بیشتر کرده اید.

And maybe you can say, listen, when I pulled up, my stomach started growling.

و شاید بتوانی بگوئی، گوش کن، وقتی بلند شدم، شکمم شروع به غرش کرد.

I loved the aroma.

من عاشق عطر بودم

I could smell it a mile away as I pulled.

وقتی می کشیدم می توانستم آن را یک مایل دورتر بو کنم.

Um, it smelled so good again, sensory.

اوم، دوباره بوی خیلی خوبی داشت، حسی.

All right, let's continue.

باشه ادامه بدیم

Reason number three, regular practice in describing places helps you develop

دلیل شماره سه، تمرین منظم در توصیف مکان ها به شما کمک می کند تا

your ability to give directions, a practical skill for real life

توانایی خود را در جهت دهی، یک مهارت عملی برای

situations and travel scenarios.

موقعیت های زندگی واقعی و سناریوهای سفر توسعه دهید.

Uh, yeah, it's right around the corner from the McDonald's, you

اوه، آره، دقیقاً در گوشه ای از مک دونالد است

know, with the golden arches.

، با طاق های طلایی.

And then if you go two blocks down, you'll see the big company, the big building, it

و سپس اگر دو بلوک پایین تر بروید، شرکت بزرگ، ساختمان بزرگ را خواهید دید، این به

helps you learn how to be more descriptive and don't forget the importance of saying

شما کمک می کند تا یاد بگیرید که چگونه توصیفی تر باشید و اهمیت گفتن

how you felt when you were actually there.

احساس خود را در زمانی که واقعاً آنجا بودید فراموش نکنید.

At these different places.

در این مکان های مختلف

All right.

بسیار خوب.

Your feelings when you were at these locations.

احساسات شما زمانی که در این مکان ها بودید.

All right, let's continue now.

خیلی خب حالا ادامه بدیم

So that's routine day.

بنابراین آن روز روتین است.

Number four, Thursday.

شماره چهار، پنجشنبه.

Now we're going to day number five, our routine.

اکنون به روز شماره پنج، روال خود می رویم.

Why the last W focus on the reasons why you enjoyed your day.

چرا آخرین W بر دلایلی تمرکز می کند که چرا از روز خود لذت برده اید؟

And we talked about this in the previous lesson.

و در درس قبل در این مورد صحبت کردیم .

You can watch that one.

شما می توانید آن یکی را تماشا کنید.

After this video, here's what I need you to understand.

بعد از این ویدیو، در اینجا چیزی است که باید درک کنید.

Think of three reasons why you enjoyed your day.

به سه دلیل فکر کنید که چرا از روز خود لذت می برید.

Make sure you give a detailed breakdown for each reason.

مطمئن شوید که برای هر دلیل یک تفکیک دقیق ارائه می کنید.

Think about your day.

به روزت فکر کن

Now I want us to go back, right?

حالا می‌خواهم برگردیم، درست است؟

We have four days that we've done so far day.

ما چهار روز فرصت داریم که تا کنون انجام داده ایم.

Number one, we talked about who we encountered day.

شماره یک، ما در مورد اینکه روز با چه کسی روبرو شدیم صحبت کردیم.

Number two, we talked about what we did day.

شماره دو، در مورد کاری که روز انجام دادیم صحبت کردیم.

Number three, when the specific time of day, we did certain things

شماره سه، زمانی که زمان مشخصی از روز، ما کارهای خاصی انجام دادیم

and day number four, where we went now, day number five, we're talking

و روز شماره چهار، جایی که الان رفتیم، روز شماره پنج، داریم

about why we enjoyed our day.

در مورد اینکه چرا از روز خود لذت برده ایم صحبت می کنیم.

Now, why did I show you those first four days?

حالا چرا آن چهار روز اول را به شما نشان دادم؟

Because you can actually use pieces of those routines.

زیرا در واقع می توانید از تکه هایی از آن روال ها استفاده کنید.

Let's say I want to talk about.

فرض کنید می خواهم در مورد آن صحبت کنم.

Where I went as a fact that I enjoyed my day today.

جایی که رفتم به عنوان یک واقعیت که امروز از روزم لذت بردم.

Right.

درسته

So I'm going to mention this now again, for those watching, you see me

بنابراین من اکنون دوباره به این موضوع اشاره می کنم، برای کسانی که تماشا می کنند، می بینید که من

putting McDonald's, I actually don't eat McDonald's, but I know kids love

مک دونالد را می گذارم، من در واقع مک دونالد نمی خورم، اما می دانم که بچه ها

McDonald's and adults love McDonald's.

مک دونالد را دوست دارند و بزرگسالان عاشق مک دونالد هستند.

So no matter what country you live in, you can recognize those golden arches.

بنابراین مهم نیست در چه کشوری زندگی می کنید، می توانید آن طاق های طلایی را بشناسید.

All right.

بسیار خوب.

And then let's say, maybe I want to mention the meeting I had.

و بعد فرض کنید، شاید بخواهم به ملاقاتی که داشتم اشاره کنم.

All right.

بسیار خوب.

The meeting I had today and how that really.

جلسه ای که امروز داشتم و واقعاً چگونه است.

Was one of my favorite parts of the day.

یکی از قسمت های مورد علاقه من در روز بود.

Okay.

باشه

So again, maybe I had another meeting and this meeting was

خب بازم شاید یه جلسه دیگه داشتم و این جلسه

with five, four people, right?

با پنج، چهار نفر بود درسته؟

Five, including me.

پنج، از جمله من.

All right.

بسیار خوب.

So what am I doing now?

خب من الان چیکار میکنم؟

I'm talking about why I enjoyed the meeting, why I enjoyed

من در مورد این صحبت می کنم که چرا از جلسه لذت بردم ، چرا از

getting the food for my kids.

تهیه غذا برای بچه هایم لذت بردم. در

Here's the reasons why this is such an important routine.

اینجا دلایلی وجود دارد که چرا این یک روال مهم است.

Reason number one, practicing giving reasons enhances critical thinking skills,

دلیل شماره یک، تمرین دلیل آوردن، مهارت‌های تفکر انتقادی را افزایش می‌دهد و

encouraging you to analyze and articulate your thoughts more effectively in English.

شما را تشویق می‌کند تا افکار خود را به طور مؤثرتری به زبان انگلیسی تجزیه و تحلیل و بیان کنید.

Here's the deal.

معامله اینجاست.

You have emotions, you have feelings, things happen throughout the day

شما احساسات دارید، احساسات دارید، چیزهایی در طول روز اتفاق می‌افتند

and you might suppress or push those feelings down, but they're still there.

و ممکن است آن احساسات را سرکوب یا پایین بیاورید، اما آنها هنوز وجود دارند.

At the end of your day.

در پایان روز شما.

Figure out what those feelings are.

بفهمید که آن احساسات چیست.

Describe them in English in detail.

آنها را با جزئیات به زبان انگلیسی توضیح دهید.

Number two, this will help you develop more complex sentence structures

شماره دو، این به شما کمک می کند تا ساختار جملات پیچیده تر

and advanced vocabulary as you need to express cause and effect

و واژگان پیشرفته تر را توسعه دهید زیرا نیاز به بیان روابط علت و معلولی

relationships and logical connections.

و ارتباطات منطقی دارید.

Remember I showed you earlier, I mentioned McDonald's the golden

به یاد داشته باشید که قبلاً به شما نشان دادم، به قوس های طلایی مک دونالد اشاره کردم

arches, and I mentioned that meeting.

و به آن جلسه اشاره کردم.

So I say, oh man, today.

بنابراین من می گویم، اوه مرد، امروز.

Listen, I was elated or I was so satisfied.

گوش کن، خوشحال شدم یا خیلی راضی بودم.

What am I connecting those emotions to?

من این احساسات را به چه چیزی وصل می کنم؟

Well, I was satisfied because I was able to give my employees a bonus.

خب من راضی بودم چون تونستم به کارمندانم جایزه بدم.

I was elated because I thought about the smiles that would be on my kids

خوشحال شدم چون به لبخندی که روی

faces when I gave them the food.

صورت بچه‌هایم وقتی غذا می‌دادم فکر می‌کردم.

So I'm connecting logically and emotion to something that happened.

بنابراین من از نظر منطقی و احساسی به اتفاقی که افتاده است متصل می‌شوم.

This will help you improve your English and your ability to think in English.

این به شما کمک می کند تا زبان انگلیسی و توانایی خود را برای تفکر به زبان انگلیسی تقویت کنید.

And reason number three.

و دلیل شماره سه.

Regularly explaining reasons improves overall coherence and organization

توضیح منظم دلایل، انسجام و سازماندهی کلی را

in both spoken and written English, leading to more persuasive and clear.

در هر دو زبان انگلیسی گفتاری و نوشتاری بهبود می بخشد، که منجر به قانع کننده تر و واضح تر می شود.

Communication.

My friend, I want you to be able to speak clearly.

ارتباط.

دوست من، من می خواهم شما بتوانید واضح صحبت کنید.

I want you to be able to speak English with confidence.

من از شما می خواهم که بتوانید با اطمینان انگلیسی صحبت کنید.

I hope this five day routine helped you.

امیدوارم این برنامه پنج روزه به شما کمک کرده باشد.

And I'll talk to you in the next lesson.

و در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.

You still there, you know, what time it is.

شما هنوز آنجا هستید، می دانید ساعت چند است.

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said, it's story time.

هی، گفتم، وقت داستان است.

All right.

بسیار خوب.

So the story for today is more of a lesson in communication, right?

بنابراین داستان امروز بیشتر یک درس در ارتباط است، درست است؟

During our lesson today, I taught you a five day routine that will

در طول درس امروزمان، یک برنامه پنج روزه را به شما آموزش دادم که به

help you have better communication.

شما کمک می کند ارتباط بهتری داشته باشید.

So I want to tell you something that happened to me with one of my friends,

بنابراین می‌خواهم اتفاقی را به شما بگویم که با یکی از دوستانم، یکی از دوستانم برای من اتفاق افتاد

one of my friends, and we've been friends for well over one T five, 26 years.

، و ما بیش از یک T5، 26 سال با هم دوست بودیم.

Okay.

باشه

And my friend and I, there was a period where we did not have the best time.

و من و دوستم دوره ای بود که بهترین زمان را نداشتیم.

Communication.

ارتباط.

It was a period of about two years and I want you to pay close attention.

این یک دوره حدوداً دو ساله بود و من از شما می خواهم که به دقت توجه کنید.

My friend and I, due to miscommunication, we were basically estranged.

من و دوستم به دلیل ارتباط نادرست، اساساً از هم دور شدیم.

We didn't talk.

ما صحبت نکردیم

Um, I wanted to, and I'm sure she wanted to as well, but it just wasn't working out

اوم، من می خواستم، و مطمئنم که او هم می خواست ، اما درست نشد

and it was because of a misunderstanding.

و به دلیل سوء تفاهم بود.

I had one perspective and she had another perspective, but

من یک دیدگاه داشتم و او دیدگاه دیگری، اما

the day came after two years.

آن روز بعد از دو سال فرا رسید.

When I said, I don't want to lose a friend, a friend

وقتی گفتم نمی‌خواهم دوستی را از دست بدهم، دوستی

that I've had for so long.

که مدت‌هاست دارم.

We have to talk about this.

ما باید در این مورد صحبت کنیم.

So my friend ended up coming to where I live, as far as the state that

بنابراین دوستم در نهایت به جایی که من زندگی می کنم آمد، تا جایی که

I'm living in on the East coast, and we met, we had lunch together and

من در ساحل شرقی زندگی می کنم، و با هم ملاقات کردیم، ناهار را با هم خوردیم و

then we had the hard conversation.

سپس گفتگوی سختی را انجام دادیم.

There were tears and in the midst of our conversation, we both realized that That

اشک‌ها سرازیر شد و در میان صحبت‌هایمان، هر دو متوجه شدیم که

the issue had been miscommunication.

موضوع ارتباط نادرست بوده است.

She thought that I had done something for one reason.

او فکر می کرد که من کاری را به یک دلیل انجام داده ام.

And I thought that she had done something for one reason.

و من فکر کردم که او کاری را به یک دلیل انجام داده است.

And literally, as we were sitting in the car talking and we both said, wait

و به معنای واقعی کلمه، همانطور که در ماشین نشسته بودیم و صحبت می کردیم و هر دو گفتیم،

a minute, that's what you thought.

یک دقیقه صبر کنید، این همان چیزی است که شما فکر می کنید.

And she said, that's what you thought.

و او گفت، این همان چیزی است که شما فکر می کنید.

I said, yeah.

گفتم آره

So two years.

پس دو سال

For two years, we weren't communicating because of a misunderstanding.

دو سال به دلیل سوء تفاهم با هم ارتباط نداشتیم.

Now I'm not going into too much details because again, it's a private situation.

حالا زیاد وارد جزئیات نمی شوم چون باز هم یک موقعیت خصوصی است.

The thing I want to tell you though, is after we cleared the air, after

با این حال، چیزی که می خواهم به شما بگویم این است که بعد از اینکه هوا را پاک کردیم، بعد از اینکه

we were able to do away with the misunderstanding, we got closer

توانستیم سوء تفاهم را برطرف کنیم، بیشتر از قبل به هم نزدیک شدیم

than we ever had been before.

.

I feel that our friendship is deeper than it had been, even though we had

من احساس می کنم که دوستی ما عمیق تر از گذشته است، حتی اگر

already been friends for over a decade.

بیش از یک دهه با هم دوست بودیم.

What does that tell us?

این به ما چه می گوید؟

I don't know.

من نمی دانم.

There is power in proper communication, not just as you're learning English

در برقراری ارتباط صحیح نه تنها زمانی که در حال یادگیری زبان انگلیسی

to properly communicate your thoughts, your ideas, and your opinions, but

برای انتقال صحیح افکار، ایده ها و نظرات خود هستید، قدرت وجود دارد، بلکه

even in your own language with your family members, with your friends, with

حتی به زبان خودتان با اعضای خانواده، دوستان و

your coworkers, it's so important to properly communicate what you're feeling.

همکارانتان بسیار مهم است. برای برقراری ارتباط صحیح با آنچه احساس می کنید.

Properly communicate your ideas because when we, as human beings don't

ایده های خود را به درستی منتقل کنید زیرا وقتی ما به عنوان یک انسان به

communicate properly, it will end badly.

درستی ارتباط برقرار نکنیم، پایان بدی خواهد داشت.

So my friend, I hope that today you choose to communicate properly.

بنابراین دوست من، امیدوارم که امروز شما ارتباط درست را انتخاب کنید.

I'll talk to you in the next lesson.

در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.